جمالِ خیال
287 subscribers
584 photos
127 videos
104 files
206 links
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد



🆔 @jamalekhial
Download Telegram
آرزو دارم جمعی را پیدا کنم که دور هم بنیشنیم و با همین یک بیت شبهای ماه صفر را با اشک و آه به صبح برسانیم:



عیالِ پیرِ خراباتیان، خرابه‌نشین شد

چرا که حالِ خراباتیان خراب نباشد؟


#شعر_آئینی
#مرثیه
#مصیبت_اسارت
#آیت_الله_غروی_اصفهانی
#یاحسین
از آن دست غزلهای سمبلیک که تاثیرش ـ برای اهلش ـ به مراتب بیش از مرثیه های صریح است؛ وه که چه عالی گفته!
گویا خرابه شام و حال و روز آن یتیم خردسال را دیده و سروده:

🔻🔻


جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم


خون بود شرابی ز مینای تو خوردم
غم بود نشاطی به دوران تو کردم


آهی است کز آتشکدۀ سینه برآمد
هر شمع که روشن به شبستان تو کردم


اشکی است که ابر مژه بر دامن من ریخت
هر گوهر غلتان که به دامان تو کردم


صدبار گزیدم لب افسوس به دندان
هر بار که یاد #لب_و_دندان تو کردم


دل با همه آشفتگی از عهده برآمد
هر عهد که با زلف پریشان تو کردم


در حلقۀ مرغان چمن ولوله انداخت
هر ناله که در صحن گلستان تو کردم


یعقوب نکرد از غم نادیدن یوسف
این گریه که دور از لب خندان تو کردم


داد از صف عشاقِ جگرخسته برآمد
هرگه سخن از صف زده مژگان تو کردم


تا زلف تو بر طرف بناگوش فرو ریخت
از هر طرفی گوش به فرمان تو کردم


تا #پرده_بر_افکندم از آن صورت زیبا
صاحبنظران را همه حیران تو کردم



#شعر
#غزل
#آئینه_آئینی
#فروغی_بسطامی
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
#مصیبت_اسارت
#یاحسین
همو گوید:




دوشینه مهی به خواب دیدم
یعنی به شب آفتاب دیدم


شبها به هوای خاک کویش
چشم همه را پرآب دیدم


هر گوشه ز تیر غمزۀ او
دلخسته و بیحساب دیدم


از آتش شوق او به گلشن
مرغان همه را کباب دیدم


در هر سر موی صیدبندش
صد پیچ و هزار تاب دیدم


در هر خمِ عنبرین کمندش
یک جمع در اضطراب دیدم


در عشق، هر آن دعا که کردم
یکجا همه مستجاب دیدم


دلهای شکسته را ز وصلش
یکسر همه کامیاب دیدم


آسایش جان اهل دل را
در کشمکش عذاب دیدم


از بادۀ چشم او "فروغی"
مردم همه را خراب دیدم



#شعر
#غزل
#آئینه_آئینی
#فروغی_بسطامی
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
#مصیبت_اسارت
#یاحسین
جمالِ خیال
Audio
مرثیه خوانی دلنشین مرحوم حاج احمد شمشیری برای حضرت رقیه سلام الله علیها.


#مرثیه_خوانی
#شعر_آئینی
#صغیر_اصفهانی
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
#مصیبت_اسارت
#یاحسین
Forwarded from چرکنویس
به زحمت تکیه بر دیوار می‌کرد
مدام این جمله را تکرار می‌کرد

الاهی صورتش آتش بگیرد !
که با سیلی مرا بیدار می‌کرد


#شعر_آئینی
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
#مصیبت_اسارت
#یاحسین
اگر مثل همیشه دوست داری دختر خود را
بیا بگذار روی دامن دختر، سر خود را

فراموشم نمی‌گردد که در هرروز چندین بار
در آغوش محبت می‌گرفتی دختر خود را

حدیث روی مادر باز می‌خوانی ز رخسارم
ببین ای باغبان باغ گل نیلوفر خود را

چو بینم در گلویت جای نیزه، خوب می‌فهمم
که عمّه از چه زد بر چوبۀ محمل سر خود را

گله از میزبان تو، به اشک دیده دارم من
نَشُست از روی ماهت از چه رو خاکستر خود را؟



#شعر_آئینی
#سید_محمد_رستگار
#حضرت_رقیه
#مرثیه
#خرابه_شام
#مصیبت_اسارت
#یاحسین
امان از اسیری...

🔻🔻



ای یک جهان برادر! وی نور هر دو دیده

چون حال زار خواهر، چشم فلک ندیده

بی محمل و عماری، بی آشنا و یاری

سرگَردِ هر دیاری، خاتون داغ دیده

خورشید برج عصمت، شد در حجاب ظلمت

پشت سپهرِ حشمت، از بار غم خمیده

دردانه بانوی دهر، بی پرده شهرهء شهر

دوران چه کرده از قهر، با نازپروریده؟

ای لاله ی دل ما! وی شمع محفل ما!

بر نی مقابل ما، سر بر فلک کشیده

بنگر به حال اطفال، در دست خصم، پامال

چون مرغ بی پر و بال کز آشیان پریده

یک دسته دل شکسته، بندش به دست بسته

یک حلقه زار و خسته، خارش به پا خلیده

گردون شود نگون سر؛ افلاک تیره منظر

لیلا اسیر و اکبر، در خاک و خون تپیده

دست سکینه بر دل، پای رباب در گِل

کافتاده در مقابل، اصغر گلو دریده

بربسته دست تقدیر، بیمار را به زنجیر

عنقای قاف و نخجیر، هرگز کسی شنیده ؟

آهش زند زبانه، روزانه و شبانه

از ساغر زمانه، زهر الم چشیده

رفتم به کام دشمن، در بزم عام دشمن

داد از کلام دشمن، خون از دلم چکیده

#کردند_مجلس_آرا_ناموس_کبریا_را

صاحبدلان خدا را، دل از کفم رمیده

گر مو به مو بمویم، آرام دل نجویم

از آن چه شد نگویم، با آن سر بریده

زان لعل عیسوی دم، حاشا اگر زنم دم

کز جان و دل دمادم، ختم رسل مکیده



#شعر_آئینی
#مرثیه
#آیت_الله_غروی_اصفهانی
#مصیبت_اسارت
#حضرت_زینب
#یاحسین
تا تو شدی کشته، ما بی سر و سامان شدیم

یکسره سرگشتهء کوه و بیابان شدیم

خیمه و خرگاه ما رفت به باد فنا

به لُجّهء غم اسیر دچار طوفان شدیم

از فلک عزّ و جاه به روی خاک سیاه

به چاه غم سرنگون چو ماه کنعان شدیم

زکعبهء کوی تو به حسرت روی تو

به حلقهء فرقه‌ای ز بت پرستان شدیم

ای سر تو بر سنان شمع ره کاروان

به مهرِ روی تو ما شهرهء دوران شدیم

زجور خونخوارگان تو سربلندی و ما

ز دست نظّارگان سر به گریبان شدیم

پردگیان تو را حجاب عزّت درید

تا که تماشاگهِ پرده نشینان شدیم

گاه به زندان غم حلقهء ماتم زده

به کنج ویرانه گاه چو گنج شایان شدیم

چو ساربان عزا نواخت بانگ رحیل

سر تو شد روی نی گمشدگان را دلیل

▪️▪️

جلوهء روی تو بود طور مناجات ما

کعبهء کوی تو بود قبلهء حاجات ما

شربت دیدار تو آب حیات همه

صحبت این ناکسان مرگِ مفاجات ما

خرمن عمر عزیز رفت به باد ستیز

زآتش بیداد سوخت حاصل اوقات ما

از تو نگشتم جدا در همه جا، وز قضا

تا به قیامت فتاد دید و ملاقات ما

بی تو اگر می‌روم چاره ندارم ولی

این همه دوری نبود شرط مکافات ما

وعدهء ما و تو در بزم یزید پلید

تا کنی از طشت زر جلوه به میقات ما

راهِ درازی به پیش همسفران کینه‌کش

همّتی از پیش بیش بهر مهمّات ما

شمع‌صفت می روم سوخته و اشک‌ریز

ای سر نورانی‌ات شاهد حالات ما

بی تو نشاید که ما بار به منزل بریم

یا که به سختی مگر بار غم دل بریم


#شعر_آئینی
#آیت_الله_غروی_اصفهانی
#مصیبت_اسارت
#حضرت_زینب
#یاحسین
اى دختر و خواهر ولایت
آیینه ی مادر ولایت

بر ارض و سما ملیکه در قم
آرام دل امام هفتم

معصومه به کُنیه و به عصمت
افتاده به خاک پات عفت

در کوى تو زنده ، جان مرده
بر خاک تو عرش سجده برده

در قصر تو جبرئیل حاجب
زُوّار تو را بهشت واجب

گفتند و شنیده‌اند ز آغاز
کز قم به جنان درى شود باز

حاجت نبُوَد مرا برآن در
قم باشدم از بهشت بهتر

قم قبله ی خازن بهشت است
این جا سخن از بهشت ، زشت است

قم تربت پاک پیکر توست
اینجا حرم مُطهَّر توست

گر فاطمه دفن شد شبانه
نَبوَد ز حریم او نشانه

کى گفته نهان زماست آن قبر
من یافته ام کجاست آن قبر

آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه ی قم


▫️


روزى که به قم قدم نهادى
قم را شَرَفِ مدینه دادى

آن روز قرار از مَلک رفت
ذکر صلوات بر فلک رفت

تابید چو موکبت ز صحرا
شهر از تو شنید بوى زهرا

درخاک رهت ز عجز و ناله
مى ریخت سرشک ، همچو لاله

با گریه ی شوق و شاخه ی گل
بُردند به ناقه ات توسل

دل بود که بود ، محفل تو
قم گشت به دور محمل تو

آن پیر که سیّد زمان بود
رویش همه را چراغ جان بود

گردید به گردِ کاروانت
شد پاى برهنه ساربانت

بردند تو را - به گریه - هودَج
تا خانه موسى اِبن خزرَج

ازشوق تو اى بتول دوم
قم داد ندا به مردم قم

کاى مردم قم به پاى خیزید
از هر در و بام گل بریزید

آذین به بهشت قم ببندید
ناموس خدا مرا پسندید

قم شام نبود تا که در آن
دشنام دهد کسى به مهمان

قم شام نبود ، تا که از سنگ
گردد رخ میهمان ز خون رنگ

قم کوفه نبود تا که خواهر
بیند سر نى ، سر برادر

حاشا که قم این جفا پذیرد
مهمان به خرابه جاى گیرد!

بستند به گرد میهمان صف
قم با صلوات و شام با کف

قم مهمان را عزیز خوانند
کى دختِ وِرا کنیز خوانند؟

«میثم» همه عمر آن چه را گفت
در مدح و مصیبت شما گفت

▫️▫️▫️


#حاج_غلامرضا_سازگار
#شعر_آئینی
#حضرت_معصومه
#فضائل #مرثیه
#مصیبت_اسارت

@jamalekhial
🔲هشتک های کانال برای پیگیری موضوعات دلخواه



🔶#معرفی_کتاب #دیوان #مجموعه_شعر
#شعر_آئینی #مرثیه #فضائل #آئینه_آئینی #غزل #عاشقانه #رباعی #دوبیتی #پند #شکایت #ناعادلانه #روی_و_ریا #تکبر #انصاف #قابلیت #مادر #تلنگر #پند #از_خودمان_شروع_کنیم #خودمان_چکاره‌ایم
#حمل_بر_صحت #یاد_مرگ
#حجاب #معرفت_انسان #حکایت_دنیا #عزت_نفس

🔶#امام_الکلام (اشعار و نثرهای ادبی ائمه علیهم السلام) #سید_جعفر_حلی #سید_حیدر_حلی #آیت_الله_غروی_اصفهانی #میرزا_حبیب_خراسانی #سنایی #نظامی #حافظ #فواد_کرمانی #نیر_تبریزی #شهریار #قاآنی_شیرازی #بابافغانی_شیرازی #بیدل_دهلوی #پروین_اعتصامی #فروغی_بسطامی #صائب #هاتف_اصفهانی #کلیم_کاشانی #نجیب_کاشانی #صغیر_اصفهانی #عرفی_شیرازی #عمان_سامانی #وفایی_شوشتری #ایرج_میرزا #هلالی_جغتایی


🔶#خاتم_الانبیا #اول_مظلوم #اکمال_دین #یاعلی(همه پستهای مربوط به مولا) #یازهرا(همه پستهای مربوط به صدیقه طاهره) #مصیبت_کوچه #حضرت_محسن #وای_مادرم
#حرم #نجف #ایوان_نجف

#کربلا #زیارت #مشایه #عشق #غزل_عاشورایی #یابن_شبیب #اشک #افراط_در_عزاداری #معارف_عاشورا #لا_تبرد_ابدا #مرثیه_خوانی #عزاداری #سوگواری_علمای_شیعه #مراسم_شیعه
#یاحسین (همه پستهای مربوط به سیدالشهدا) #حضرت_زینب #ابالفضل_العباس #مصیبت_عاشورا #عطش #حضرت_رقیه #علی_اکبر #حضرت_قاسم #عروسی_حضرت_قاسم #مصیبت_اسارت #خرابه_شام

#امام_رضا #حضرت_معصومه

🔶#ولی_عصر #یوسف_گمگشته #انتظار #انتقام #درد_هجران #حسب_الحال_مشتاقی #روایت_عشق


🔶#حدیث #تولی #تبری #مطاعن #سقیفه #فتنه #ریشه_های_داعش #از_سقیفه_شروع_شد #دشمنان_دانا #چشم_و_گوش_باز
#تحریف_تاریخ #مرزبانان_ولایت

#محدث_قمی #شیخ_قاسم_اسلامی #علامه_امینی #آیت_الله_وحید

🔶#نقد #نقد_ادبی #درد_دل #ما_سمعت

#توجه
جمالِ خیال
تا بوسه‌ای به من ز لبِ دلستان رسید جانم به لب رسید و لبِ من به جان رسید گیرم قدم به پرسش من رنجه ساختی بیش است درد از آن که به دردم توان رسید معراجِ زهدِ خشک به منبر رسیدن است نتوان به بام چرخ به این نردبان رسید پوچ است چون حبابِ ز دریا برآمده حرفِ…
🍃🍂🍃
این بیت از غزل اخیر #صائب دل حسینی‌ها را می‌برد..
به روز یازدهم محرم..
زمان وداع خواهر با برادری که یک قافله را به او امانت سپرده بود...
حرف دل #بانوی_شکیبایی را چه زیبا ادا کرده🔻🔻



احوال من مپرس که با صدهزار درد
می‌بایدم به درد دل دیگران رسید...

😭😭😭

#آئینه_آئینی #حضرت_زینب
#مصیبت_اسارت #یاحسین
@jamalekhial
🔹لا یوم ‌کیومک...




اگرچه زهر جفا گشته آتش جگرم

ولیک سوختۀ داغِ ماتمی دگرم

مرا به بزم شراب آن پلید برد، ولی

میان طشت طلا هیچ کس ندید سرم

نه برد پردگیان مرا به مجلس عام

نه چوب زد به لبم پیش دختر و پسرم

▫️▫️

#شعر_آئینی #مرثیه #امام_هادی #مصیبت_اسارت #یاحسین
@jamalekhial
این بیت #صائب دل حسینی‌ها را می‌برد..
به روز یازدهم محرم..
هنگام وداع خواهر با برادری که یک قافله را به او امانت سپرده بود...
حرف دل #بانوی_شکیبایی را چه زیبا ادا کرده🔻🔻



احوال من مپرس که با صدهزار درد
می‌بایدم به درد دل دیگران رسید...

😭😭😭

#آئینه_آئینی #حضرت_زینب
#مصیبت_اسارت #یاحسین
@jamalekhial
از آن دست غزلهای سمبلیک که تاثیرش _ برای اهلش _ به مراتب بیش از مرثیه‌های صریح است؛ وه که چه عالی گفته!
گویی #خرابه_شام و حال و روز آن یتیم جگرسوخته را دیده و سروده:

🔻🔻



جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم


خون بود شرابی ز مینای تو خوردم
غم بود نشاطی به دوران تو کردم


آهی است کز آتشکدۀ سینه برآمد
هر شمع که روشن به شبستان تو کردم


اشکی است که ابر مژه بر دامن من ریخت
هر گوهر غلتان که به دامان تو کردم


صدبار گزیدم لب افسوس به دندان
هر بار که یاد #لب_و_دندان تو کردم


دل با همه آشفتگی از عهده برآمد
هر عهد که با زلف پریشان تو کردم


در حلقۀ مرغان چمن ولوله انداخت
هر ناله که در صحن گلستان تو کردم


یعقوب نکرد از غم نادیدن یوسف
این گریه که دور از لب خندان تو کردم


داد از صف عشاقِ جگرخسته برآمد
هرگه سخن از صف زده مژگان تو کردم


تا زلف تو بر طرف بناگوش فرو ریخت
از هر طرفی گوش به فرمان تو کردم


تا #پرده_بر_افکندم از آن صورت زیبا
صاحبنظران را همه حیران تو کردم



@jamalekhial

#آئینه_آئینی #فروغی_بسطامی
#حضرت_رقیه #مرثیه #مصیبت_اسارت #یاحسین
🏴درد دل #بانوی_شکیبایی با برادری که این روزها، هم با هم‌اند و هم از یکدیگر جدا...

🔻



عهد و پیمان نه چنین بود میان من و تو
با فلک نیز نه این بود گمان من و تو


که توام نیم ره از یاد فراموش کنی
یا کند چرخ ز هم دور، مکان من و تو


ما به هر واقعه و حادثه با هم بودیم
شد چو بر لوح و قلم، نام و نشان من و تو


اوفتد کاش جداییش میان سر و تن
هرکه انداخت جدایی به میان من و تو


کر شود گوش فلک، تیره، رخ مهر و قمر
به فلک گر برسد آه و فغان من و تو


موج زن، آب فرات و تو لبِ تشنه، شهید
«وا اخا»، «واعطشا»، ورد زبان من و تو


کوفیان حرمت ما خوب رعایت کردند
بودشان چون خبر از عزت و شان من و تو


تو لبِ تشنه شدی کشته و من نیز اسیر
دیگر این قوم چه خواهند ز جان من و تو


جای من بود به ویرانه، تو در کنج تنور
دوش در کوفه چه خوش بود مکان من و تو



#شعر_آئینی #ذوقی_اصفهانی
#مرثیه #مصیبت_اسارت #یاحسین
عیالِ پیرِ خراباتیان، خرابه نشین شد
چرا که حالِ خراباتیان خراب نباشد؟



#مصیبت_اسارت
@jamalekhial
🔹زبان حال مادر دلسوخته شهزاده علی اصغر در مراجعت از سفر اسارت:




ای شیرخواره همسفرِ ما چه میکنی
مادر رسید و شیر مهیا، چه میکنی

من سوختم ز زخم زبان های حرمله
اینجا تو خفته فارغ از اعدا چه میکنی

یادش بخیر راه مدینه به کربلا
با یاد خاطرات سفرها چه میکنی

افسوس کلّ عمرِ کمت در سفر گذشت
اکنون وطن گرفته به صحرا چه میکنی

باز آ به روی سینۀ سوزان من بخواب
بر سینۀ شکستۀ بابا چه میکنی

من مادرم؛ به سوز دلم رحم کن علی
گر دق کنم ز غصه همین جا، چه میکنی

آن روز یک سپاه نگهبان آب بود
امروز این تو هستی و دریا، چه میکنی

چل شب گریستم که جوابم دهی، نشد
یک سال باز گریه کنم تا چه میکنی




#حضرت_رباب #مصیبت_عاشورا
#علی_اصغر #مصیبت_اسارت #یاحسین

@jamalekhial