✅شکریست با شکایت❎
📌بخش اول
در ایام پیش از اربعین، توفیقی دست داد و طی برنامه ای از پیش طراحی شده، به همراه برخی از عزیزان، در کسوت روحانیت به عتبات عالیات مشرف شده بودیم و در مسجد حنانه (مقام رأس الحسین علیه السلام) فعالیت فرهنگی داشتیم.
در همان روزها، دوستی از بنده درخواست کرد که گزارشی از فعالیت های خودم و فضای موجود بنویسم.
چون در آن ایام به شدت درگیر کارِ تبلیغ بودم، مطالب را چرکنویس کردم تا از دست نرود (هرچند در نهایت، مطالبِ فراوانی از قلم افتاد)، و اکنون نیز به روشِ «هیچ آدابی و ترتیبی مجو»، به همان زبانی که نخست نوشته شد، در چند بند تقدیم حضور می گردد، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
🔹
🔹
🔹
این چندروزه که با لباسِ نوکریِ امام عصر (عجل الله فرجه الشریف) آمده ام مسجد حنانه و مشغول انجام وظیفه هستم، روزی صدها نفر از من می پرسند: داستان این مسجد چیست؟
و من از بس تکرار کردهام، برایم عادت شده که این واژههای خونین و دردآلود را مرتب در دهان بگردانم:
سر امام حسین را... اینجا... ناله از دل زمین...
بعضیهایشان به محض شنیدن این واژهها، با اشکهایشان و حالِ دگرگونشان خجالتم میدهند..
و تازه ملتفت میشوم که چه حرفهای سختی را آسان به زبان میآوردم!
و وادارم میکنند از این به بعد حواسم جمع باشد اول بسوزم و بعد حرفهای سوزناک را به زبان بیاورم...
🔶
از آنجا که مسألۀ #ایمان_به_غیب در ذهن و اندیشۀ مردم ما ـ متاسفانه ـ دارد به افسانه تبدیل میشود، در موارد متعددی لازم میدانم علاوه بر تعریف کردنِ ماجرای مسجد، زمینهای نیز ایجاد کنم که مطلب بیشتر قابل هضم باشد؛
مثلا میگویم:
معجزۀ زنده میخواهی ببینی، این دهها میلیون جمعیت را ببین، که تمام دنیا انگشت به دهان مانده در تحلیلِ آوارگیِ داوطلبانهشان!
آوارگیِ امنتر از وطن!
چه نغز گفت خواجه:
در خلاف آمدِ عادت بطلب کام، که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
معجزه مگر چیست؟
این شورِ جهانگیر، چیزی جز تسخیر و تصرف حسین است؟!
🔶
حقیقتِ تلخی که خیلی آزارم میدهد، فقرِ کشنده در زمینۀ امامشناسی است که هر کارِ معرفتی در این زمینه را با چالش مواجه میسازد!
مثلا برای اثباتِ این مطلبِ بدیهی: که نهضت مختار [و هر کاری از این دست، و بلکه هر حرکت و سکونی]، تنها وقتی ارزش پیدا میکند که به #امضای_امام_زمانش رسیده باشد، چقدر.. چقدر انرژی صرف کردم!!
عجیب است؛ مردم ما، در اموری که باید #عاقلانه نگاه کنند، احساساتشان حاکم است، و جایی که #عاطفه حرف اول را میزند، آنقدر رنگِ عقلانی و بلکه سیاسی به مطلب میدهند که عنصر اصلی تحت الشعاع قرار میگیرد!
چه کنیم با این ذهن های سانسور شدۀ کاریکاتورنما!
🔶
یکی از درسهایی که در این مدت گرفتم، این بود:
یک نفر از هملباسهای خودم آمد و در حد و اندازهای سخن گفت که در دلم خطور کرد: چقدر سطحش پایین است!
دقایقی بعد... دیدم روبرویم نشسته و شانههایش از گریه میلرزد!
دل من هم لرزید...
فهمیدم سطحش خیلی هم بالاست!
فوراً از خطایم بازگشتم و تصمیم گرفتم عینکم را عوض کنم!
بار دیگر به خاطر آوردم سخن حجت الله را:
هیچ کس را دست کم نگیر، چون خداوند، اولیایش را در میان مردم پنهان ساخته است!
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟!
🔶
سر و وضع بعضی از زائرانِ خانم ـ که تحت تاثیرِ جریانهای داخل کشورمان، همان سرو وضع را #اسلامی میپندارند ـ از یک سو آزارم می دهد و از سوی دیگر به یاد سخن میزبانمان میافتم:
بیمار اگر به بیمارستان نرود، کجا خودش را درمان کند؟!
عوضِ هر سخنی، دست به دامن ارباب میشوم و بهبود خودم را میخواهم که از همه بیمارترم و نیز بهبود آنها را.
🔶
بعضیها راجع به پاداشِ اشک حسینی میپرسند؛
از میان چندین جواب، به دلایلی این را انتخاب میکنم:
اگر یک بچۀ شش هفت ساله برود پرندهفروشی و بگوید آن #طاووس چند؟ چه پاسخی خواهد شنید؟
«بچه، فروشی نیست!»
از این حرف چه میفهمد؟
میفهمد ارزش آن طاووس خیلی بالاست؛ و چون فروشنده میداند جیب او در حد و اندازۀ آن نیست، میزند زیر اصلِ معامله!...
وقتی سرها به نشان تایید تکان داده میشود، میگویم:
ندیدی وقتی خطا میکنی، اشکت در مجلس عزای حسین میخشکد؟
آن وقت خودت را هم بکشی، نمیتوانی آب از این چشمه روان کنی!
همین معلوم نمیکند که قیمت اشک خیلی بالاست، که با #موجودی_ناکافی به کسی تعلق نمیگیرد؟!
🔶
#حسب_الحال_مشتاقی
#روایت_عشق
#درد_دل
#یاحسین
@alireza_qasemi_110
📌بخش اول
در ایام پیش از اربعین، توفیقی دست داد و طی برنامه ای از پیش طراحی شده، به همراه برخی از عزیزان، در کسوت روحانیت به عتبات عالیات مشرف شده بودیم و در مسجد حنانه (مقام رأس الحسین علیه السلام) فعالیت فرهنگی داشتیم.
در همان روزها، دوستی از بنده درخواست کرد که گزارشی از فعالیت های خودم و فضای موجود بنویسم.
چون در آن ایام به شدت درگیر کارِ تبلیغ بودم، مطالب را چرکنویس کردم تا از دست نرود (هرچند در نهایت، مطالبِ فراوانی از قلم افتاد)، و اکنون نیز به روشِ «هیچ آدابی و ترتیبی مجو»، به همان زبانی که نخست نوشته شد، در چند بند تقدیم حضور می گردد، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
🔹
🔹
🔹
این چندروزه که با لباسِ نوکریِ امام عصر (عجل الله فرجه الشریف) آمده ام مسجد حنانه و مشغول انجام وظیفه هستم، روزی صدها نفر از من می پرسند: داستان این مسجد چیست؟
و من از بس تکرار کردهام، برایم عادت شده که این واژههای خونین و دردآلود را مرتب در دهان بگردانم:
سر امام حسین را... اینجا... ناله از دل زمین...
بعضیهایشان به محض شنیدن این واژهها، با اشکهایشان و حالِ دگرگونشان خجالتم میدهند..
و تازه ملتفت میشوم که چه حرفهای سختی را آسان به زبان میآوردم!
و وادارم میکنند از این به بعد حواسم جمع باشد اول بسوزم و بعد حرفهای سوزناک را به زبان بیاورم...
🔶
از آنجا که مسألۀ #ایمان_به_غیب در ذهن و اندیشۀ مردم ما ـ متاسفانه ـ دارد به افسانه تبدیل میشود، در موارد متعددی لازم میدانم علاوه بر تعریف کردنِ ماجرای مسجد، زمینهای نیز ایجاد کنم که مطلب بیشتر قابل هضم باشد؛
مثلا میگویم:
معجزۀ زنده میخواهی ببینی، این دهها میلیون جمعیت را ببین، که تمام دنیا انگشت به دهان مانده در تحلیلِ آوارگیِ داوطلبانهشان!
آوارگیِ امنتر از وطن!
چه نغز گفت خواجه:
در خلاف آمدِ عادت بطلب کام، که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
معجزه مگر چیست؟
این شورِ جهانگیر، چیزی جز تسخیر و تصرف حسین است؟!
🔶
حقیقتِ تلخی که خیلی آزارم میدهد، فقرِ کشنده در زمینۀ امامشناسی است که هر کارِ معرفتی در این زمینه را با چالش مواجه میسازد!
مثلا برای اثباتِ این مطلبِ بدیهی: که نهضت مختار [و هر کاری از این دست، و بلکه هر حرکت و سکونی]، تنها وقتی ارزش پیدا میکند که به #امضای_امام_زمانش رسیده باشد، چقدر.. چقدر انرژی صرف کردم!!
عجیب است؛ مردم ما، در اموری که باید #عاقلانه نگاه کنند، احساساتشان حاکم است، و جایی که #عاطفه حرف اول را میزند، آنقدر رنگِ عقلانی و بلکه سیاسی به مطلب میدهند که عنصر اصلی تحت الشعاع قرار میگیرد!
چه کنیم با این ذهن های سانسور شدۀ کاریکاتورنما!
🔶
یکی از درسهایی که در این مدت گرفتم، این بود:
یک نفر از هملباسهای خودم آمد و در حد و اندازهای سخن گفت که در دلم خطور کرد: چقدر سطحش پایین است!
دقایقی بعد... دیدم روبرویم نشسته و شانههایش از گریه میلرزد!
دل من هم لرزید...
فهمیدم سطحش خیلی هم بالاست!
فوراً از خطایم بازگشتم و تصمیم گرفتم عینکم را عوض کنم!
بار دیگر به خاطر آوردم سخن حجت الله را:
هیچ کس را دست کم نگیر، چون خداوند، اولیایش را در میان مردم پنهان ساخته است!
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟!
🔶
سر و وضع بعضی از زائرانِ خانم ـ که تحت تاثیرِ جریانهای داخل کشورمان، همان سرو وضع را #اسلامی میپندارند ـ از یک سو آزارم می دهد و از سوی دیگر به یاد سخن میزبانمان میافتم:
بیمار اگر به بیمارستان نرود، کجا خودش را درمان کند؟!
عوضِ هر سخنی، دست به دامن ارباب میشوم و بهبود خودم را میخواهم که از همه بیمارترم و نیز بهبود آنها را.
🔶
بعضیها راجع به پاداشِ اشک حسینی میپرسند؛
از میان چندین جواب، به دلایلی این را انتخاب میکنم:
اگر یک بچۀ شش هفت ساله برود پرندهفروشی و بگوید آن #طاووس چند؟ چه پاسخی خواهد شنید؟
«بچه، فروشی نیست!»
از این حرف چه میفهمد؟
میفهمد ارزش آن طاووس خیلی بالاست؛ و چون فروشنده میداند جیب او در حد و اندازۀ آن نیست، میزند زیر اصلِ معامله!...
وقتی سرها به نشان تایید تکان داده میشود، میگویم:
ندیدی وقتی خطا میکنی، اشکت در مجلس عزای حسین میخشکد؟
آن وقت خودت را هم بکشی، نمیتوانی آب از این چشمه روان کنی!
همین معلوم نمیکند که قیمت اشک خیلی بالاست، که با #موجودی_ناکافی به کسی تعلق نمیگیرد؟!
🔶
#حسب_الحال_مشتاقی
#روایت_عشق
#درد_دل
#یاحسین
@alireza_qasemi_110
✅شکریست با شکایت❎
📌بخش دوم
سعی میکنم وقتی هیئتها میآیند به مسجد و عزاداری میکنند، حتما با سینه زدنشان همراهی کنم تا مبادا ارباب، مرا قبل و بعد از از عمامه متفاوت ببیند!
خیلی برایم جالب بود؛ یک بار جمعی از جوان های هیئتی آمدند و در حیاط مسجد مشغول عزاداری شدند. به ظاهرشان نمیخورد حتی یک بار منتهی الآمال را از روی جلد رؤیت کرده باشند، اما مداحشان در متن روضهاش نکتههای نغزِ ملاآقا دربندی را به تفصیل متذکر میشد!
برای خودم اشتیاق فراوانی ایجاد کرد که بیشتر با مقاتلِ مرجع انس بگیرم.
🔶
چیزی که بسیار تأسفم را برانگیخت این بود که دیدم برخی از جریانهای معاصر که امام حسین را ـ زبانم لال ـ #چه_گوارای زمان خودش معرفی میکنند و #شور_اربعین را بهانۀ گریختن از #سوز_عاشورا قرار میدهند، از چندین روز جلوتر با تمام تجهیزات منتظر زوّار نشستهاند!
بدون مشاهدۀ چراغ سبز و تنها به لطفِ #جرأت_و_تدبیر!
اما برنامۀ ما که از طرف دست اندرکارانِ عتبات طراحی و اجرا شده است، به پازلی میمانَد که حتی دو قطعهاش درست در کنار هم قرار نگرفته...
این، درد دلِ شخصی نیست؛ دلم از این میسوزد که چرا هرچه ایده به حق نزدیکتر، اجرا دورتر است!
نمیدانم فردا در پیشگاه بانوی عالم و بضعۀ خاتم چه حرفی برای گفتن داریم!!
▪️▪️
واپسین سخن:
خدا همۀ ما را حسینی بگرداند... که اگر حسین آمد، همه فضائل به دنبالش میآید، و اگر نه، هیچ... هیچ... هیچ...
#حسب_الحال_مشتاقی
#روایت_عشق
#درد_دل
#یاحسین
@alireza_qasemi_110
📌بخش دوم
سعی میکنم وقتی هیئتها میآیند به مسجد و عزاداری میکنند، حتما با سینه زدنشان همراهی کنم تا مبادا ارباب، مرا قبل و بعد از از عمامه متفاوت ببیند!
خیلی برایم جالب بود؛ یک بار جمعی از جوان های هیئتی آمدند و در حیاط مسجد مشغول عزاداری شدند. به ظاهرشان نمیخورد حتی یک بار منتهی الآمال را از روی جلد رؤیت کرده باشند، اما مداحشان در متن روضهاش نکتههای نغزِ ملاآقا دربندی را به تفصیل متذکر میشد!
برای خودم اشتیاق فراوانی ایجاد کرد که بیشتر با مقاتلِ مرجع انس بگیرم.
🔶
چیزی که بسیار تأسفم را برانگیخت این بود که دیدم برخی از جریانهای معاصر که امام حسین را ـ زبانم لال ـ #چه_گوارای زمان خودش معرفی میکنند و #شور_اربعین را بهانۀ گریختن از #سوز_عاشورا قرار میدهند، از چندین روز جلوتر با تمام تجهیزات منتظر زوّار نشستهاند!
بدون مشاهدۀ چراغ سبز و تنها به لطفِ #جرأت_و_تدبیر!
اما برنامۀ ما که از طرف دست اندرکارانِ عتبات طراحی و اجرا شده است، به پازلی میمانَد که حتی دو قطعهاش درست در کنار هم قرار نگرفته...
این، درد دلِ شخصی نیست؛ دلم از این میسوزد که چرا هرچه ایده به حق نزدیکتر، اجرا دورتر است!
نمیدانم فردا در پیشگاه بانوی عالم و بضعۀ خاتم چه حرفی برای گفتن داریم!!
▪️▪️
واپسین سخن:
خدا همۀ ما را حسینی بگرداند... که اگر حسین آمد، همه فضائل به دنبالش میآید، و اگر نه، هیچ... هیچ... هیچ...
#حسب_الحال_مشتاقی
#روایت_عشق
#درد_دل
#یاحسین
@alireza_qasemi_110
🔲هشتک های کانال برای پیگیری موضوعات دلخواه
🔶#معرفی_کتاب #دیوان #مجموعه_شعر
#شعر_آئینی #مرثیه #فضائل #آئینه_آئینی #غزل #عاشقانه #رباعی #دوبیتی #پند #شکایت #ناعادلانه #روی_و_ریا #تکبر #انصاف #قابلیت #مادر #تلنگر #پند #از_خودمان_شروع_کنیم #خودمان_چکارهایم
#حمل_بر_صحت #یاد_مرگ
#حجاب #معرفت_انسان #حکایت_دنیا #عزت_نفس
🔶#امام_الکلام (اشعار و نثرهای ادبی ائمه علیهم السلام) #سید_جعفر_حلی #سید_حیدر_حلی #آیت_الله_غروی_اصفهانی #میرزا_حبیب_خراسانی #سنایی #نظامی #حافظ #فواد_کرمانی #نیر_تبریزی #شهریار #قاآنی_شیرازی #بابافغانی_شیرازی #بیدل_دهلوی #پروین_اعتصامی #فروغی_بسطامی #صائب #هاتف_اصفهانی #کلیم_کاشانی #نجیب_کاشانی #صغیر_اصفهانی #عرفی_شیرازی #عمان_سامانی #وفایی_شوشتری #ایرج_میرزا #هلالی_جغتایی
🔶#خاتم_الانبیا #اول_مظلوم #اکمال_دین #یاعلی(همه پستهای مربوط به مولا) #یازهرا(همه پستهای مربوط به صدیقه طاهره) #مصیبت_کوچه #حضرت_محسن #وای_مادرم
#حرم #نجف #ایوان_نجف
#کربلا #زیارت #مشایه #عشق #غزل_عاشورایی #یابن_شبیب #اشک #افراط_در_عزاداری #معارف_عاشورا #لا_تبرد_ابدا #مرثیه_خوانی #عزاداری #سوگواری_علمای_شیعه #مراسم_شیعه
#یاحسین (همه پستهای مربوط به سیدالشهدا) #حضرت_زینب #ابالفضل_العباس #مصیبت_عاشورا #عطش #حضرت_رقیه #علی_اکبر #حضرت_قاسم #عروسی_حضرت_قاسم #مصیبت_اسارت #خرابه_شام
#امام_رضا #حضرت_معصومه
🔶#ولی_عصر #یوسف_گمگشته #انتظار #انتقام #درد_هجران #حسب_الحال_مشتاقی #روایت_عشق
🔶#حدیث #تولی #تبری #مطاعن #سقیفه #فتنه #ریشه_های_داعش #از_سقیفه_شروع_شد #دشمنان_دانا #چشم_و_گوش_باز
#تحریف_تاریخ #مرزبانان_ولایت
#محدث_قمی #شیخ_قاسم_اسلامی #علامه_امینی #آیت_الله_وحید
🔶#نقد #نقد_ادبی #درد_دل #ما_سمعت
#توجه
🔶#معرفی_کتاب #دیوان #مجموعه_شعر
#شعر_آئینی #مرثیه #فضائل #آئینه_آئینی #غزل #عاشقانه #رباعی #دوبیتی #پند #شکایت #ناعادلانه #روی_و_ریا #تکبر #انصاف #قابلیت #مادر #تلنگر #پند #از_خودمان_شروع_کنیم #خودمان_چکارهایم
#حمل_بر_صحت #یاد_مرگ
#حجاب #معرفت_انسان #حکایت_دنیا #عزت_نفس
🔶#امام_الکلام (اشعار و نثرهای ادبی ائمه علیهم السلام) #سید_جعفر_حلی #سید_حیدر_حلی #آیت_الله_غروی_اصفهانی #میرزا_حبیب_خراسانی #سنایی #نظامی #حافظ #فواد_کرمانی #نیر_تبریزی #شهریار #قاآنی_شیرازی #بابافغانی_شیرازی #بیدل_دهلوی #پروین_اعتصامی #فروغی_بسطامی #صائب #هاتف_اصفهانی #کلیم_کاشانی #نجیب_کاشانی #صغیر_اصفهانی #عرفی_شیرازی #عمان_سامانی #وفایی_شوشتری #ایرج_میرزا #هلالی_جغتایی
🔶#خاتم_الانبیا #اول_مظلوم #اکمال_دین #یاعلی(همه پستهای مربوط به مولا) #یازهرا(همه پستهای مربوط به صدیقه طاهره) #مصیبت_کوچه #حضرت_محسن #وای_مادرم
#حرم #نجف #ایوان_نجف
#کربلا #زیارت #مشایه #عشق #غزل_عاشورایی #یابن_شبیب #اشک #افراط_در_عزاداری #معارف_عاشورا #لا_تبرد_ابدا #مرثیه_خوانی #عزاداری #سوگواری_علمای_شیعه #مراسم_شیعه
#یاحسین (همه پستهای مربوط به سیدالشهدا) #حضرت_زینب #ابالفضل_العباس #مصیبت_عاشورا #عطش #حضرت_رقیه #علی_اکبر #حضرت_قاسم #عروسی_حضرت_قاسم #مصیبت_اسارت #خرابه_شام
#امام_رضا #حضرت_معصومه
🔶#ولی_عصر #یوسف_گمگشته #انتظار #انتقام #درد_هجران #حسب_الحال_مشتاقی #روایت_عشق
🔶#حدیث #تولی #تبری #مطاعن #سقیفه #فتنه #ریشه_های_داعش #از_سقیفه_شروع_شد #دشمنان_دانا #چشم_و_گوش_باز
#تحریف_تاریخ #مرزبانان_ولایت
#محدث_قمی #شیخ_قاسم_اسلامی #علامه_امینی #آیت_الله_وحید
🔶#نقد #نقد_ادبی #درد_دل #ما_سمعت
#توجه
✅شکریست با شکایت❎
📌بخش دوم
سعی میکنم وقتی هیئتها میآیند به مسجد و عزاداری میکنند، حتما با سینه زدنشان همراهی کنم تا مبادا ارباب، مرا قبل و بعد از از عمامه متفاوت ببیند!
خیلی برایم جالب بود؛ یک بار جمعی از جوان های هیئتی آمدند و در حیاط مسجد مشغول عزاداری شدند. به ظاهرشان نمیخورد حتی یک بار منتهی الآمال را از روی جلد رؤیت کرده باشند، اما مداحشان در متن روضهاش نکتههای نغزِ ملاآقا دربندی را به تفصیل متذکر میشد!
برای خودم اشتیاق فراوانی ایجاد کرد که بیشتر با مقاتلِ مرجع انس بگیرم.
🔶
چیزی که بسیار تأسفم را برانگیخت این بود که دیدم برخی از جریانهای معاصر که امام حسین را ـ زبانم لال ـ #چهگوارای زمان خودش معرفی میکنند و #شور_اربعین را بهانۀ گریختن از #سوز_عاشورا قرار میدهند، از چندین روز جلوتر با تمام تجهیزات منتظر زوّار نشستهاند!
بدون مشاهدۀ چراغ سبز و تنها به لطفِ #جرأت_و_تدبیر!
اما برنامۀ ما که از طرف دست اندرکارانِ عتبات طراحی و اجرا شده است، به پازلی میمانَد که حتی دو قطعهاش درست در کنار هم قرار نگرفته...
این، درد دلِ شخصی نیست؛ دلم از این میسوزد که چرا هرچه ایده به حق نزدیکتر، اجرا دورتر است!
نمیدانم فردا در پیشگاه بانوی عالم و بضعۀ خاتم چه حرفی برای گفتن داریم!!
▪️▪️
واپسین سخن:
خدا همۀ ما را حسینی بگرداند... که اگر حسین آمد، همه فضائل به دنبالش میآید، و اگر نه، هیچ... هیچ... هیچ...
▫️▫️▫️
#خاطرات #روایت_عشق
#درد_دل #یاحسین
📌بخش دوم
سعی میکنم وقتی هیئتها میآیند به مسجد و عزاداری میکنند، حتما با سینه زدنشان همراهی کنم تا مبادا ارباب، مرا قبل و بعد از از عمامه متفاوت ببیند!
خیلی برایم جالب بود؛ یک بار جمعی از جوان های هیئتی آمدند و در حیاط مسجد مشغول عزاداری شدند. به ظاهرشان نمیخورد حتی یک بار منتهی الآمال را از روی جلد رؤیت کرده باشند، اما مداحشان در متن روضهاش نکتههای نغزِ ملاآقا دربندی را به تفصیل متذکر میشد!
برای خودم اشتیاق فراوانی ایجاد کرد که بیشتر با مقاتلِ مرجع انس بگیرم.
🔶
چیزی که بسیار تأسفم را برانگیخت این بود که دیدم برخی از جریانهای معاصر که امام حسین را ـ زبانم لال ـ #چهگوارای زمان خودش معرفی میکنند و #شور_اربعین را بهانۀ گریختن از #سوز_عاشورا قرار میدهند، از چندین روز جلوتر با تمام تجهیزات منتظر زوّار نشستهاند!
بدون مشاهدۀ چراغ سبز و تنها به لطفِ #جرأت_و_تدبیر!
اما برنامۀ ما که از طرف دست اندرکارانِ عتبات طراحی و اجرا شده است، به پازلی میمانَد که حتی دو قطعهاش درست در کنار هم قرار نگرفته...
این، درد دلِ شخصی نیست؛ دلم از این میسوزد که چرا هرچه ایده به حق نزدیکتر، اجرا دورتر است!
نمیدانم فردا در پیشگاه بانوی عالم و بضعۀ خاتم چه حرفی برای گفتن داریم!!
▪️▪️
واپسین سخن:
خدا همۀ ما را حسینی بگرداند... که اگر حسین آمد، همه فضائل به دنبالش میآید، و اگر نه، هیچ... هیچ... هیچ...
▫️▫️▫️
#خاطرات #روایت_عشق
#درد_دل #یاحسین