حرف دل آوارگان صحرای عشق حسینی🔻🔻
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین
با همین پرونده سنگین و این بار گناه
می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه
ریختم اشک و زدم بر سینه گفتم یا حسین
غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق
هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم یا حسین
#شعر_آئینی
#غزل_عاشورایی
#استاد_سازگار
#نجوای_محبت
#عشق
#یاحسین
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین
با همین پرونده سنگین و این بار گناه
می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه
ریختم اشک و زدم بر سینه گفتم یا حسین
غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق
هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم یا حسین
#شعر_آئینی
#غزل_عاشورایی
#استاد_سازگار
#نجوای_محبت
#عشق
#یاحسین
برای نذریهای مواکب🔻
آنان که درس عزت نفس را در مکتب حسین (علیه السلام) فراگرفتهاند،
اگر بخواهی خورشید را در دست راست، و ماه را در دست چپشان بگذاری،
باید انگشتانشان را یکی یکی باز کنی، آخر آیا موفق بشوی یا نشوی!
اگر امروز می بینی برای پاره نانی دست تذلّل دراز می کنند، از سرِ #فرومایگی_نیست ؛
عزت حسین (علیه السلام) به زانویشان در آورده!
نمی توانند جز با نشان دادنِ #کاسۀ_گدایی، به #پادشاهی او اعتراف کنند!
رفتار دیروز و امروزشان به دنیا می گوید:
من که سر در نیاورم به دو کون
گردنم زیر بار منّت اوست
خوشا به حالشان که
خاکساریشان عین سربلندی است، درست مثل آقایشان!
#اربعین
#مشایه
#عشق
#یاحسین
آنان که درس عزت نفس را در مکتب حسین (علیه السلام) فراگرفتهاند،
اگر بخواهی خورشید را در دست راست، و ماه را در دست چپشان بگذاری،
باید انگشتانشان را یکی یکی باز کنی، آخر آیا موفق بشوی یا نشوی!
اگر امروز می بینی برای پاره نانی دست تذلّل دراز می کنند، از سرِ #فرومایگی_نیست ؛
عزت حسین (علیه السلام) به زانویشان در آورده!
نمی توانند جز با نشان دادنِ #کاسۀ_گدایی، به #پادشاهی او اعتراف کنند!
رفتار دیروز و امروزشان به دنیا می گوید:
من که سر در نیاورم به دو کون
گردنم زیر بار منّت اوست
خوشا به حالشان که
خاکساریشان عین سربلندی است، درست مثل آقایشان!
#اربعین
#مشایه
#عشق
#یاحسین
غم در حرم تو جا ندارد مولا
بزم تو شه و گدا ندارد مولا
الحق حرم تمام فرزندانت
قدر حرمت صفا ندارد مولا
#شعر_آئینی
#رباعی
#ایوان_نجف
#عشق
#یاعلی
بزم تو شه و گدا ندارد مولا
الحق حرم تمام فرزندانت
قدر حرمت صفا ندارد مولا
#شعر_آئینی
#رباعی
#ایوان_نجف
#عشق
#یاعلی
از عرشِ عظیمِ حضرت هو
وصفی نکند کسی به از او
زآن قصرِ معظّمی که باشد
بالاتر از این رواقِ نُهتو
ای خاکنشین! چرا به هرزه
تخمین زنی و کنی هیاهو؟
گر بارگهِ خداش دانی
توصیفِ ورا هم از خدا جو
#ایوان_نجف ببین و آنگاه
با حضرت ذوالجلال برگو:
عرش تو ـ مهیمنا ـ چنین است؟
پاسخ شنوی: کأنّه هو!
#شعر_آئینی
#ایوان_نجف
#عشق
#یاعلی
وصفی نکند کسی به از او
زآن قصرِ معظّمی که باشد
بالاتر از این رواقِ نُهتو
ای خاکنشین! چرا به هرزه
تخمین زنی و کنی هیاهو؟
گر بارگهِ خداش دانی
توصیفِ ورا هم از خدا جو
#ایوان_نجف ببین و آنگاه
با حضرت ذوالجلال برگو:
عرش تو ـ مهیمنا ـ چنین است؟
پاسخ شنوی: کأنّه هو!
#شعر_آئینی
#ایوان_نجف
#عشق
#یاعلی
🔲هشتک های کانال برای پیگیری موضوعات دلخواه
🔶#معرفی_کتاب #دیوان #مجموعه_شعر
#شعر_آئینی #مرثیه #فضائل #آئینه_آئینی #غزل #عاشقانه #رباعی #دوبیتی #پند #شکایت #ناعادلانه #روی_و_ریا #تکبر #انصاف #قابلیت #مادر #تلنگر #پند #از_خودمان_شروع_کنیم #خودمان_چکارهایم
#حمل_بر_صحت #یاد_مرگ
#حجاب #معرفت_انسان #حکایت_دنیا #عزت_نفس
🔶#امام_الکلام (اشعار و نثرهای ادبی ائمه علیهم السلام) #سید_جعفر_حلی #سید_حیدر_حلی #آیت_الله_غروی_اصفهانی #میرزا_حبیب_خراسانی #سنایی #نظامی #حافظ #فواد_کرمانی #نیر_تبریزی #شهریار #قاآنی_شیرازی #بابافغانی_شیرازی #بیدل_دهلوی #پروین_اعتصامی #فروغی_بسطامی #صائب #هاتف_اصفهانی #کلیم_کاشانی #نجیب_کاشانی #صغیر_اصفهانی #عرفی_شیرازی #عمان_سامانی #وفایی_شوشتری #ایرج_میرزا #هلالی_جغتایی
🔶#خاتم_الانبیا #اول_مظلوم #اکمال_دین #یاعلی(همه پستهای مربوط به مولا) #یازهرا(همه پستهای مربوط به صدیقه طاهره) #مصیبت_کوچه #حضرت_محسن #وای_مادرم
#حرم #نجف #ایوان_نجف
#کربلا #زیارت #مشایه #عشق #غزل_عاشورایی #یابن_شبیب #اشک #افراط_در_عزاداری #معارف_عاشورا #لا_تبرد_ابدا #مرثیه_خوانی #عزاداری #سوگواری_علمای_شیعه #مراسم_شیعه
#یاحسین (همه پستهای مربوط به سیدالشهدا) #حضرت_زینب #ابالفضل_العباس #مصیبت_عاشورا #عطش #حضرت_رقیه #علی_اکبر #حضرت_قاسم #عروسی_حضرت_قاسم #مصیبت_اسارت #خرابه_شام
#امام_رضا #حضرت_معصومه
🔶#ولی_عصر #یوسف_گمگشته #انتظار #انتقام #درد_هجران #حسب_الحال_مشتاقی #روایت_عشق
🔶#حدیث #تولی #تبری #مطاعن #سقیفه #فتنه #ریشه_های_داعش #از_سقیفه_شروع_شد #دشمنان_دانا #چشم_و_گوش_باز
#تحریف_تاریخ #مرزبانان_ولایت
#محدث_قمی #شیخ_قاسم_اسلامی #علامه_امینی #آیت_الله_وحید
🔶#نقد #نقد_ادبی #درد_دل #ما_سمعت
#توجه
🔶#معرفی_کتاب #دیوان #مجموعه_شعر
#شعر_آئینی #مرثیه #فضائل #آئینه_آئینی #غزل #عاشقانه #رباعی #دوبیتی #پند #شکایت #ناعادلانه #روی_و_ریا #تکبر #انصاف #قابلیت #مادر #تلنگر #پند #از_خودمان_شروع_کنیم #خودمان_چکارهایم
#حمل_بر_صحت #یاد_مرگ
#حجاب #معرفت_انسان #حکایت_دنیا #عزت_نفس
🔶#امام_الکلام (اشعار و نثرهای ادبی ائمه علیهم السلام) #سید_جعفر_حلی #سید_حیدر_حلی #آیت_الله_غروی_اصفهانی #میرزا_حبیب_خراسانی #سنایی #نظامی #حافظ #فواد_کرمانی #نیر_تبریزی #شهریار #قاآنی_شیرازی #بابافغانی_شیرازی #بیدل_دهلوی #پروین_اعتصامی #فروغی_بسطامی #صائب #هاتف_اصفهانی #کلیم_کاشانی #نجیب_کاشانی #صغیر_اصفهانی #عرفی_شیرازی #عمان_سامانی #وفایی_شوشتری #ایرج_میرزا #هلالی_جغتایی
🔶#خاتم_الانبیا #اول_مظلوم #اکمال_دین #یاعلی(همه پستهای مربوط به مولا) #یازهرا(همه پستهای مربوط به صدیقه طاهره) #مصیبت_کوچه #حضرت_محسن #وای_مادرم
#حرم #نجف #ایوان_نجف
#کربلا #زیارت #مشایه #عشق #غزل_عاشورایی #یابن_شبیب #اشک #افراط_در_عزاداری #معارف_عاشورا #لا_تبرد_ابدا #مرثیه_خوانی #عزاداری #سوگواری_علمای_شیعه #مراسم_شیعه
#یاحسین (همه پستهای مربوط به سیدالشهدا) #حضرت_زینب #ابالفضل_العباس #مصیبت_عاشورا #عطش #حضرت_رقیه #علی_اکبر #حضرت_قاسم #عروسی_حضرت_قاسم #مصیبت_اسارت #خرابه_شام
#امام_رضا #حضرت_معصومه
🔶#ولی_عصر #یوسف_گمگشته #انتظار #انتقام #درد_هجران #حسب_الحال_مشتاقی #روایت_عشق
🔶#حدیث #تولی #تبری #مطاعن #سقیفه #فتنه #ریشه_های_داعش #از_سقیفه_شروع_شد #دشمنان_دانا #چشم_و_گوش_باز
#تحریف_تاریخ #مرزبانان_ولایت
#محدث_قمی #شیخ_قاسم_اسلامی #علامه_امینی #آیت_الله_وحید
🔶#نقد #نقد_ادبی #درد_دل #ما_سمعت
#توجه
Forwarded from عکس نگار
🔸نشستهام تا بیاید...
📌 قال العريان بن الهيثم:
كان أبی يتبدّى، فينزل قريبا من الموضع الذي كان فيه معركة الحسين.
فكنا لا نبدو إلا وجدنا رجلاً من بني أسد هناك،
فقال له: إنی أراك ملازماً هذا المكان؟! قال: بلغني أن حسينا يقتل ههنا. فأنا أخرج، لعلّی أصادفه، فأُقتَل معه.
فلمّا قتل الحسين قال أبی: انطلقوا ننظر هل الأسدي فيمن قتل؟ وأتينا المعركة، فطوفنا فإذا الأسدي مقتول!
📗فاجعة الطف (تالیف #آیتالله_سیدسعیدحکیم) ص ۱۸
🔻
🔹عریان بن هیثم میگوید: زمانی پدرم به صحرا میرفت و در حوالی مکانی بار میافکند که بعدها شهادتگاه حسین بن علی شد.
هرگاه به آنجا میرفتیم، مردی را از طایفه بنیاسد میدیدیم که در آن محل رحل اقامت افکنده و جای دیگر نمیرود.
علتش را پرسیدیم،
گفت: شنیدهام حسین بن علی در این مکان شهید میشود؛ آمدهام تا همین جا بمانم، باشد که به فیض شهادت در رکاب او نایل آیم...
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید!
گذشت تا آنکه حسین شهید شد.
پدرم گفت: بیایید برویم و ببینیم آن مرد اسدی به آرزویش رسیده یا نه!
به صحنه نبرد رفتیم و جستجو کردیم تا جسدش را در میان کشتگان یافتیم...
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید؟
↩️ به قول مرحوم کافی:
چه سعادتهایی دارند بعضیها!
▫️▫️
❓ضمنا یک سؤال:
ما هم میدانیم روزی #یوسف_گمگشته به کنعان بازمیگردد و جهان را گلستان میکند..
چقدر چشمانتظارش نشستهایم؟؟!
#عشق #معرفت #سعادت
#یاحسین #انتظار #ولی_عصر
http://Telegram.me/jamalekhial
📌 قال العريان بن الهيثم:
كان أبی يتبدّى، فينزل قريبا من الموضع الذي كان فيه معركة الحسين.
فكنا لا نبدو إلا وجدنا رجلاً من بني أسد هناك،
فقال له: إنی أراك ملازماً هذا المكان؟! قال: بلغني أن حسينا يقتل ههنا. فأنا أخرج، لعلّی أصادفه، فأُقتَل معه.
فلمّا قتل الحسين قال أبی: انطلقوا ننظر هل الأسدي فيمن قتل؟ وأتينا المعركة، فطوفنا فإذا الأسدي مقتول!
📗فاجعة الطف (تالیف #آیتالله_سیدسعیدحکیم) ص ۱۸
🔻
🔹عریان بن هیثم میگوید: زمانی پدرم به صحرا میرفت و در حوالی مکانی بار میافکند که بعدها شهادتگاه حسین بن علی شد.
هرگاه به آنجا میرفتیم، مردی را از طایفه بنیاسد میدیدیم که در آن محل رحل اقامت افکنده و جای دیگر نمیرود.
علتش را پرسیدیم،
گفت: شنیدهام حسین بن علی در این مکان شهید میشود؛ آمدهام تا همین جا بمانم، باشد که به فیض شهادت در رکاب او نایل آیم...
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید!
گذشت تا آنکه حسین شهید شد.
پدرم گفت: بیایید برویم و ببینیم آن مرد اسدی به آرزویش رسیده یا نه!
به صحنه نبرد رفتیم و جستجو کردیم تا جسدش را در میان کشتگان یافتیم...
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید؟
↩️ به قول مرحوم کافی:
چه سعادتهایی دارند بعضیها!
▫️▫️
❓ضمنا یک سؤال:
ما هم میدانیم روزی #یوسف_گمگشته به کنعان بازمیگردد و جهان را گلستان میکند..
چقدر چشمانتظارش نشستهایم؟؟!
#عشق #معرفت #سعادت
#یاحسین #انتظار #ولی_عصر
http://Telegram.me/jamalekhial
🌹🌹وفاداری در صحرای ولاء و بلاء🌹🌹
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
Telegram
جمالِ خیال
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد
🆔 @jamalekhial
🆔 @jamalekhial
نوشتن را هنوز نیاموخته
اما #عشق را با شیر از مادر گرفته است
🍃با یک دنیا احساس کودکانه ازمادر میخواهد به جایش عریضه بنویسد
برای دختر پادشاه دلها..
👌آفرین برآنکه چنین تربیتش کرد!
#معرفت
#حضرت_رقیه
اما #عشق را با شیر از مادر گرفته است
🍃با یک دنیا احساس کودکانه ازمادر میخواهد به جایش عریضه بنویسد
برای دختر پادشاه دلها..
👌آفرین برآنکه چنین تربیتش کرد!
#معرفت
#حضرت_رقیه
video_2017-10-17_10-08-52.mov
2.7 MB
🔹در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرطِ اول قدم آن است که مجنون باشی!
👌👌ببینید بازارِ همیشه پررونقِ یوسف زهرا را...
#اربعین #مشایه
#عشق #یاحسین
@jamalekhial
شرطِ اول قدم آن است که مجنون باشی!
👌👌ببینید بازارِ همیشه پررونقِ یوسف زهرا را...
#اربعین #مشایه
#عشق #یاحسین
@jamalekhial
Forwarded from عکس نگار
🔸نشستهام تا بیاید...
📌 قال العريان بن الهيثم:
كان أبی يتبدّى، فينزل قريبا من الموضع الذي كان فيه معركة الحسين.
فكنا لا نبدو إلا وجدنا رجلاً من بني أسد هناك،
فقال له: إنی أراك ملازماً هذا المكان؟! قال: بلغني أن حسينا يقتل ههنا. فأنا أخرج، لعلّی أصادفه، فأُقتَل معه.
فلمّا قتل الحسين قال أبی: انطلقوا ننظر هل الأسدي فيمن قتل؟ وأتينا المعركة، فطوفنا فإذا الأسدي مقتول!
📗فاجعة الطف (تالیف #آیتالله_سیدسعیدحکیم) ص ۱۸
🔻
🔹عریان بن هیثم میگوید: زمانی پدرم به صحرا میرفت و در حوالی مکانی بار میافکند که بعدها شهادتگاه حسین بن علی شد.
هرگاه به آنجا میرفتیم، مردی را از طایفه بنیاسد میدیدیم که در آن محل رحل اقامت افکنده و جای دیگر نمیرود.
علتش را پرسیدیم،
گفت: شنیدهام حسین بن علی در این مکان شهید میشود؛ آمدهام تا همین جا بمانم، باشد که به فیض شهادت در رکاب او نایل آیم...
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید!
گذشت تا آنکه حسین شهید شد.
پدرم گفت: بیایید برویم و ببینیم آن مرد اسدی به آرزویش رسیده یا نه!
به صحنه نبرد رفتیم و جستجو کردیم تا جسدش را در میان کشتگان یافتیم...
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید؟
↩️ به قول مرحوم کافی:
چه سعادتهایی دارند بعضیها!
▫️▫️
❓ضمنا یک سؤال:
ما هم میدانیم روزی #یوسف_گمگشته به کنعان بازمیگردد و جهان را گلستان میکند..
چقدر چشمانتظارش نشستهایم؟؟!
#عشق #معرفت #سعادت
#یاحسین #انتظار #ولی_عصر
http://Telegram.me/jamalekhial
📌 قال العريان بن الهيثم:
كان أبی يتبدّى، فينزل قريبا من الموضع الذي كان فيه معركة الحسين.
فكنا لا نبدو إلا وجدنا رجلاً من بني أسد هناك،
فقال له: إنی أراك ملازماً هذا المكان؟! قال: بلغني أن حسينا يقتل ههنا. فأنا أخرج، لعلّی أصادفه، فأُقتَل معه.
فلمّا قتل الحسين قال أبی: انطلقوا ننظر هل الأسدي فيمن قتل؟ وأتينا المعركة، فطوفنا فإذا الأسدي مقتول!
📗فاجعة الطف (تالیف #آیتالله_سیدسعیدحکیم) ص ۱۸
🔻
🔹عریان بن هیثم میگوید: زمانی پدرم به صحرا میرفت و در حوالی مکانی بار میافکند که بعدها شهادتگاه حسین بن علی شد.
هرگاه به آنجا میرفتیم، مردی را از طایفه بنیاسد میدیدیم که در آن محل رحل اقامت افکنده و جای دیگر نمیرود.
علتش را پرسیدیم،
گفت: شنیدهام حسین بن علی در این مکان شهید میشود؛ آمدهام تا همین جا بمانم، باشد که به فیض شهادت در رکاب او نایل آیم...
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید!
گذشت تا آنکه حسین شهید شد.
پدرم گفت: بیایید برویم و ببینیم آن مرد اسدی به آرزویش رسیده یا نه!
به صحنه نبرد رفتیم و جستجو کردیم تا جسدش را در میان کشتگان یافتیم...
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید؟
↩️ به قول مرحوم کافی:
چه سعادتهایی دارند بعضیها!
▫️▫️
❓ضمنا یک سؤال:
ما هم میدانیم روزی #یوسف_گمگشته به کنعان بازمیگردد و جهان را گلستان میکند..
چقدر چشمانتظارش نشستهایم؟؟!
#عشق #معرفت #سعادت
#یاحسین #انتظار #ولی_عصر
http://Telegram.me/jamalekhial
🌹🌹وفاداری در صحرای ولاء و بلاء🌹🌹
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
Telegram
جمالِ خیال
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد
🆔 @jamalekhial
🆔 @jamalekhial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوشتن را هنوز نیاموخته
اما #عشق را با شیر از مادر گرفته است
🍃با یک دنیا احساس کودکانه از مادر میخواهد به جایش عریضه بنویسد
برای دختر پادشاه دلها..
👌آفرین بر آنکه چنین تربیتش کرد!
@jamalekhial
اما #عشق را با شیر از مادر گرفته است
🍃با یک دنیا احساس کودکانه از مادر میخواهد به جایش عریضه بنویسد
برای دختر پادشاه دلها..
👌آفرین بر آنکه چنین تربیتش کرد!
@jamalekhial