دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.92K videos
86 files
2.66K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
حضرت #حمزه ، مظهر #رشادت و#جهاد
بخش اول

بدون شک حضرت حمزه، از محبوب ترین شخصیت هایی است که #رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیشترین محبت و علاقه را به آنان ابراز داشته و پیوسته فضیلت های آنان را برای همگان اعلام مى داشت. در روايتى از حضرتش وارد است كه فرمود : «بهترین مردم، حمزه و #جعفر و #علی علیه السلام هستند».
همچنین #جابربن عبداللّه #انصاری می گوید: یکی از یاران ما صاحب فرزندی شد. پس خدمت پیامبر خدا (ص) رسید واز ایشان پرسید چه نامی بر او بگذارد؟ حضرت در پاسخ فرمود: «محبوب ترین نام ها را نزد من برای او انتخاب کن؛ نامش را حمزه بگذار».

‎نام حمزه که به معنای #شیر #ژیان است، به حق آینه تمام نمای خصلت ها و منش های والای شخصیت حضرت حمزه می باشد. او قامتی #افراشته، قدی رسا، اعضایی در حد اعلای تناسب و اندامی چهارشانه داشت. #ابن سعد درباره او می نویسد: «او مردی میان قامت بود؛ نه بسیار بلند قد و نه کوتاه».
‎حمزه در میان #جوانان #قریش در #دلاوری و #ارجمندی بی نظیر و در راست قامتی، آزادمنشی و #ظلم ستیزی سرآمد همگان بود.
‎حمزه در عین زیبایی #اندام در درون سینه اش قلبی تپنده از شهامت و سلحشوری داشت.
------------
@drhadiansarii
حضرت حمزه مظهر رشادت وجهاد

بخش سوم

از زمانی که #حمزه به #دین #اسلام گروید، پیوسته کمر به یاری #رسول #خدا بست و لحظه ای در فداکاری و جانبازی به آن حضرت فروگذاری نکرد. #تاریخ نگاران درباره حضور حضرت #حمزه در جنگ #بدر چنین می نویسند: «حمزه در جنگ بدر حضور داشت و در این معرکه، نقشی بسیار ارزنده و فراموش نشدنی از خود ایفا کرد».
حمزه از معدود کسانی بود که در نبردها بر خود نشان می نهاد. او #پر #شترمرغی بر سینه خود قرار می داد. پایان #جنگ بدر که به #پیروزی #سپاه #اسلام ختم شد، #عبدالرحمن بن عوف به #امیة بن خلف برخورد کرد و از او پرسید: این مرد که پر #شترمرغی را بر سینه خود نشان کرده است کیست؟
‎امیة گفت: «او حمزة بن #عبدالمطلب است که دمار از روزگار ما برآورد».

‎هنگامی که در جنگ بدر #امیرمؤمنان #علی (ع) و حمزه و #عبیده بن #حارث به #جنگ سه تن از سران بزرگ #قریش، یعنی #عتبه، #شیبه، و #ولید رفتند و هر سه تن را به هلاکت رساندند، #خداوند متعال آیات 23 و 24 سوره حج را در شأن امیرمؤمنان، حمزه و عبیدة بن حارث نازل فرمود: «آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند، البته خدا آنان را در بهشت هایی داخل گرداند که زیر درختانش #نهرها جاری است و در آنجا #طلا و #مروارید بر دست #زیور بندند و #تن به #جامه #ابریشم بیارایند».
----------
@drhadiansarii
راز سکوت امیر المومنین ع پس از رخداد #سقیفه !!!

🌀چه کسانی «#سقیفه» را برگزار کردند؟؟

⭕️ کسانی که «قدرت» را بعد از #رسول الله (ص) به دست گرفتند، از آب گل آلود ماهی گرفتند ولی چه کسانی آب را گل آلوده کردند.


💠 «#سقیفه»، مهم ترین مسئلۀ چالشی جهان #اسلام، بعد از رحلت رسول خدا (ص) است. دغدغه اصلی برگزار کنندگان آن، تصمیم گیری درباره واگذاری «قدرت» و تصمیم‌گیری آینده سیاسی جامعه اسلامی، بود. نتیجه این نشست، تاثیر به سازیی در «جهت سیاسی» جامعه در زمان خویش و آینده مسلمانان گذاشت.

💠 «سقیفه»، نامی برای محل اجتماع «#انصار» به‌منظور حل مشکلات و معضلات اجتماعی و سیاسی‌شان بود.
(ماجرای سقیفه، ص121) «انصار»، گروه بزرگی از مسلمانان «مدینه» بودند که بیشتر گرایش به علی بن ابی‌طالب (ع) و اهل‌بیت پیامبر (ص) داشتند. (تعامل انصار با اهل بیت ع، سعید طالقانی، ص87)

💠 «انصار» به‌خوبی می‌دانستند که #قریش مکه، به این سادگی نمی‌گذارند، جریان «انتقال قدرت»، بعد از رحلت پیامبر (ص)، براساس برنامه‌ریزی رسول خدا (ص)، به سرانجام برسد و علی بن ابی طالب (ع) به «حکومت »برسد. (الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج3، ص150)
از سویی دیگر، «انصار»، بیم آن داشتند که با در دست گرفتن «قدرت» توسط قریش، آسیب ببینند (پژوهشی پیرامون انصار، غلام حسن محرمی، ص138) و خوی انتقام‌جویی جاهلی قریش، به سبب خون‌های که از آنان، در نبردهای اُحُد و بدر و ... به دست انصار ریخته شده، دوباره زنده گردد ؛ بنابراین در مکانی که محل اجتماع قومی و قبیلگی آنان بود، پشت درهای بسته و سری ، تصمیم گرفتند تا جریان «انتقال قدرت» را مدیریت کنند.

💠 عده کمی از«قریش مکه،» بااطلاع از برگزاری چنین نشست سری و پشت درهای بسته ،از آنجا که خود مدتها به دنبال دسیسه وباصطلاح کودتا علیه خلافت امیر المومنین ع بوده وعمر بن الخطاب ، خود رهبری این جریان را به عهده داشت ، با همدستان خویش ،خود را به سرعت به جلسه رساندند. آنان با استفاده از عدم انسجام درونی رهبران «انصار» (تاریخ طبری، ج3، ص218) و دوقطبی «#اوس» و «#خزرج» و «احساس ضعف» آنان ،پروژه «انصار» را به شکست کشانیده و حکومت را از دست آن‌ها گرفتند. هرچند برخی از مدعیان «انصار» که قافیه را به حریف باخته بودند، فریاد «لانبایع الا علیا»(همان) سر دادند ولی این صداها دیگر به‌جایی نرسید و مسند حکومت به دست، پایین‌ترین قبایل قریشی از لحاظ جایگاه اجتماعی، افتاد.( تاریخ الامم و الملوک، ج2، ص237)
زیرا دسیسه گران ، با تمهیداتی که مدتها بدان مشغول بوده ومزدورانی را برای به پیروزی رسانیدن کودتای خود ، مخفیانه به مدینه وارد کرده بودند ، از این فرصت ، کمال بهره برداری را کردند.
💠 «سقیفه»، درواقع فرصتی بود که برای «انصار» تبدیل به تهدید شد و ازآنچه بیم داشتند، خود زمینه‌ساز، وقوع آن را فراهم کردند. علی (ع) فرمود: «سعد [رئیس خزرجیان مدینه که به دعوت او، انصار در سقیفه جمع شده بودند] دری را باز کرد که دیگران از آن در داخل شدند؛ او آتشی را روشن کرد که نورش به درد دیگران خورد، اما خودش سوخت اَوَّلُ مَنْ جَرَأَ النَّاسَ عَلَيْنَا سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ فَتَحَ بَاباً وَلَجَهُ‏ غَيْرُهُ وَ أَضْرَمَ نَاراً كَانَ لَهَبُهَا عَلَيْهِ وَ ضَوَءُهَا لِأَعْدَائِهِ»(شرح نهج البلاغه، ج20، ص307)

این #سعد بن #عباده ، دوست #نادان بود که بدون مشورت با حضرت ، واز بیم آنکه قدرت در اختیار نااهلان قرار گیرد ، سقیفه را تشکیل داد ،
وهمچنانکه حضرت در نهج البلاغه فرموده اند ، وی آتشی را روشن کرد ، که از نورش دیگران بهره برده وخود در آن سوخت ...
وآن رخدادها یکی پس از دیگری رویداد ، از یوم الدار و...
ساعد الله قلبک یا امیر المومنین ع
…………………………
@drhadiansarii
#امامت ، هویت مذهب حقًه #تشیع 🔹🔹🔹

بخش چهارم 🔴

قول دوم این است که می گویند پیدایش تشیع به اواخر حکومت #عثمان باز می گردد. عثمان با شخصیتی به نام #عبدالله ابن سبا مواجه شد که عبدالله مورد تهمت است که می گویند #یهودی بود که مسلمان شد و برای انتقام گیری از #خیبر و جنگ هایی که مسلمین در صدر اسلام علیه یهودی ها کردند، او #مسلمان شد و بخشی از عقاید یهودیت و بخشی از عقاید اسلامی را با هم آمیخت و رهبری علی ابن ابی طالب ع را مطرح کرد تا بتوانند به اسلام ضربه بزنند. این یکی از تهمت های ناروایی است که به #شیعه می زنند.

می گویند که نظریه پرداز این قول کسی است به نام #سیف ابن عمر. او شیعه را مولود افکار عبدالله #سبا قرار می دهد و می گوید او این فرقه و مذهب را تاسیس کرده است. ما اختلافات زیادی با #سباییه داریم و هرگز آنها نمی توانند مبداء و مظهر شیعه باشند.

علامه #عسکری در رابطه با ناقل این روایت که شیعه به عبدالله سبا باز می گردد، می گوید این روایت را سیف ابن عمر نقل کرده است. او اولاً #زندیق است.
دوم اینکه در بین رجال متهم است که در جعل حدیث قهار است. لذا قابل اعتماد نیست. #طه حسین در کتاب #علی و #بنون می گوید بعد از بررسی داستان مربوط به عبدالله سبا، او فردی است خیالی. لذا موجودیت او زیر سوال است.

بنابراین نظر دوم در مورد پیدایش شیعه این بود.

اما نظریه سوم
می گوید پیدایش #تشیع اعتقادی به حادثه #فتنه _الدار برمی گردد. خلیفه سوم کشته می شود و به تحریک دو نفر از اشخاصی که اسمشان در تاریخ هست به قصد خونخواهی عثمان جنگی بزرگ در مقابل امیرالمومنین ع راه می اندازند. نوک پیکان این قضیه #طلحه و #زبیر هستند. می گویند آنهایی که در جنگ #جمل در رکاب امیرالمومنین ع بودند، شیعه علی ابن ابی طالب ع هستند. پس می گویند #شیعه در #جنگ جمل پیدا شده است.

نظریه بعدی که وجود دارد این است که می گویند پیدایش شیعیان اعتقادی به مسئله #حکمیت باز می گردد. جنگ #علی(ع) با #معاویه در جنگ #صفین است. در این #جنگ وقتی کار در حال اتمام است با دسیسه #قران به سر نیزه زدن باعث شد که یک عده که دارای یک جمود فکری بودند و الان هم عده ای از آنها هستند، اینها دست از جنگ برداشتند و امیرالمومنین ع را تهدید کردند که اگر بخواهی #جنگ را ادامه دهی خودت را می کشیم. لذا حضرت را وادار کردند که از جنگ دست بردارد.

طرفین توافق کردند که حکمیت برقرار شود. امیرالمومنین ع #مالک را می خواست نماینده خود کند، آنها امیرالمومنین ع را وادار کردند که ابوموسی #اشعری باشد. امیرالمومنین ع در چهار سال حکومت خود نیز مبسوط الید نبود و نمی توانست خیلی از کارها را انجام دهد. #شریح قاضی را که حضرت برکنار کردند، تحت فشار مجبور شدند او را بازگردانند. اتفاق حکمیت زاینده جنگ دیگری بود به نام #جنگ _نهروان.

لذا این نظریه می گوید که شیعه #اعتقادی از زمانی شکل گرفت که علی(ع) در تقابل با #نهروانیان قرار گرفت.

یکی از علائم #شیعه این است که می گویند #انگشتر در دست راست باشد. دلیل این مسئله چیست؟ دلیل همین قصه حکمیت است. چون #عمروعاص انگشتر را از دست راست گرفت و به دست چپ کرد و یکی از علامت های مومن این است که انگشتر در دست راست داشته باشد که تقابل با قضیه #حکمیت داشته باشد.

نظریه پنجم تاریخی در پیدایش تشیع است که می گویند در پی شهادت #سیدالشهدا و عدم همیاری #امت با ایشان بعد از ندامت انها، گروهی به خونخواهی سیدالشهدا ع در مقابل حکومت #شام ایستادگی کردند که #توابین و گروه دیگری به رهبری #مختار بودند. می گویند تشیع همه آنهایی بودند که در رکاب مختار به قصد خونخواهی حضرت سیدالشهدا ع با حکومت شام تقابل کردند و تمام قاتلان # کربلا را به هلاکت رساندند.

اما حرف ما چیز دیگری است که به استناد روایات وقتی آیه شریفه در سوره مبارکه شعری آیه ۲۱۴ نازل شد، «وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» ای #پیامبر اول رسالت خود را به قوم و خویش خود ابلاغ کن. این یعنی در سال سوم #بعثت. در آن دعوت جملات زیبایی بیان می کنند که فرمودند هیچ کس به اندازه من برای خویش و قوم اش خیرخواه نبوده است. من پیامبر خدا هستم و رسالت خود را بیان کردند.

بعد فرمودند چه کسی حاضر است به من کمک کند تا بعد از من #وارث و #برادر و #وزیر و #وصی و #خلیفه من باشد؟ آنها همه بزرگان #قریش بودند و قبول نداشتند. امیرالمومنین ع بلند شدند و ایستادند. سه بار این اتفاق افتاد و آنگاه که امیرالمومنین ع برای بار سوم اعلام آمادگی کردند، پیامبر فرمود «إِنَّ هَذَا َخِی وَ َصِیی وَ َلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا» یعنی این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.

این روایت در سیره #ابن هشام، #تاریخ بیهقی، #تاریخ طبری و #ابن اثیر آمده است. یعنی در سال سوم #بعثت بحث تشیع مطرح بوده است.


……………………………………
@drhadian
پیش از بنای #قریش، کعبه دو #درب داشته‌است:
یکی در ناحیه شرقی (محل درب کنونی) و دیگری در ناحیه غربی؛ که از یکی وارد و از دیگری خارج می‌شدند؛ اما قریش تنها در ناحیه شرقی آن دری نصب کرد.
بعدها #عبدالله ابن #زبیر، بر اثر نقل روایتی از #عایشه که از #رسول خدا ص نقل می نمود ، درب دیگر را گشود که به وسیله #حجاج بن یوسف بسته شد و اکنون همان یک درب باقی مانده‌است.
این درب تا به حال چندین بار عوض شده‌است و در سال ۱۳۹۸ (قمری) به دستور #خالد بن عبدالعزیز درب جدیدی ساخته و نصب شد. ساختمان #کعبه نیز از سال ۱۰۴۰ (قمری) تا سده اخیر تعمیر نشده بود؛ ولی در سال ۱۳۷۷ (قمری) و سپس ۱۴۱۷ (قمری) به دستور #سعود بن عبدالعزیز و #فهد بن عبدالعزیز در آن تعمیراتی صورت گرفت. که ساختمان دوران ملک فهد ، بزرگترین ومهمترین ومستحکمترین ساختمان وبازسازی تاریخ کعبه از آغاز تا کنون بشمار می رود.
#سقف کعبه، دو سقفی بودکه با سه‌پایه #چوبی که در میانه آن در یک ردیف قرار گرفته و نگهداری می‌شود.
گفتمی است که در ساختمان سال ۱۴۱۷ هجری ، سقف دوم درونی برداشته شده وبر ارتفاع سقف از درون کعبه افزوده شد.
اطراف آن سنگ‌های #مرمر نصب شده و در کنار آن پلکانی قرار دارد که برای رسیدن به سقف بالایی تعبیه شده‌است.

در حال حاضر درب ورودی کعبه در ارتفاع ۲ متر بالاتر از سطح زمین و در دیواره شمال شرقی کعبه قرار دارد.

آخرین درب کعبه به وزن ۳۰۰ کیلوگرم از جنس طلای خالص توسط احمد بن ابراهیم بدر ساخته و در سال ۱۹۷۹ میلادی جایگزین درب قبلی شده‌است.
برای آگاهی بیشتر در این باره می توانید به مقاله اینجانب که در مجله #میقات شماره ۱۸ تحت عنوان ، #درون کعبه در #دودیدار ( که برای نخستین بار در تاریخ به شرح گسترده ای از درون کعبه وآنچه که در آن وجود دارد ، پرداخته ام ) مراجعه نمایید.
گفتنی است که اینجانب توفیق یافتم که در شعبان سال ۱۴۱۶وپیش از #ترمیم وسپس در شعبان المعظم سال ۱۴۱۸ هجری گام به #درون کعبه نهاده ونخستین گزارش در نوع خود از درون کعبه در #تاریخ را به قلم آورم


……………………………
@drhadiansarii
#قریش اولین #ناودان را 5 سال پیش از #بعثت (هنگام تجدید بنای #كعبه) از چوب نصب نمود.

عبدالله بن #زبیر در اسلام نخستین كسی بود كه به سال 64 هجری اقدام به نصب ناودان كرد.

#حجاج بن یوسف در بازسازی كعبه به دستور عبدالملك به سال 74 هجری ناودانی به بام كعبه گذاشت. خالد بن عبدالله قَسْری به دستور ولید بن عبدالملك ناودان خانه را از طلا ساخت یا اینكه با اوراق طلا ناودان نقره ای را از درون و بیرون طلا كاری كرد.

شیخ ابوالقاسم #رامشت فارسی صاحب #رباط مشهور #مكه ناودان را تغییر داد كه در سال 537 هجری پس از مرگش توسط خادم او نصب شد. مقتفی #خلیفه عباسی در سال 541 هجری ناودانی دیگر كار گذارد. ناصر عباسی ناودانی از چوب كه با قلع اندود شده بود نصب كرد.
در سال 781 هجری ناودان تزیین شد و بعدها ناودان دیگری از مس كارگذاری شد.

سلطان سلیمان #قانونی در سال 954 (یا 959 ) هجری ناودان مسی را برداشت و ناودانی نقره ای بر بام كعبه قرار داد.

از #مصر در سال 962 هجری ناودانی از طلا فرستاده شد كه به جای ناودان نقره ای نصب شد. سلطان احمد خان #عثمانی در سال 1012 هجری ناودانی نقره ای منقش به #طلا و مینا و لاجورد بر كعبه گذارد.

سلطان مراد عثمانی در بازسازی كعبه به سال 1040 هجری ناودانی از چوب كه بر آن صفحه‌های نقره زرین كاری شده بود نصب كرد. سلطان #عبدالمجید عثمانی در سال 1270 (یا 1273 یا 1276 ) هجری قمری ناودانی یكپارچه از طلا قرار داد كه همچنان باقی است. در روایت آمدهاست كه دعا در زیر #ناودان كعبه مستجاب است.
ناودان كعبه كه به آن ناودان طلا و ناودان #رحمت مي‏گويند، در اصل فلسفه خاصى ندارد، بلكه صرفاً به منظور هدايت آب باران به بيرون بام كعبه نصب شده است كه بالاى ديوار شمالى كعبه قرار دارد و آب‏ريز آن در محوطه #حجر اسماعيل است. اين ناودان چون بر بام كعبه قرار گرفته است شرافت پيدا كرد. آب بارانى كه از آن جارى شود، براى هر بيمارى شفا است و در زير اين ناودان دعاها مستجاب است! از اين رو سفارش شده كسى كه حاجتى دارد، ابتدا زير اين ناودان نماز بخواند و دعا كند، ان شاء الله دعايش مستجاب مي‏ باشد.
همه ساله هنگام تعویض #جامه کعبه ، ناودان نیز از #غبار تمیز شده وطلای آن را جلا می دهند. مراحل این کار را ملاحظه می کنید.


………………………………
@drhadiansarii
جايگاه تاريخى ومكان صلح #حديبيه كه در #تاريخ اسلام از جايگاه ويژه اى برخوردار است. #صلح حدیبیه پیمانی است که پیامبر #اسلام ص و پیروان وی از #مدینه با بت‌پرستان #قریش بستند. این پیمان در سال ۶۲۸ پس از میلاد برابر با ذوالقعده ۶ هجری بسته شد. پس از انجام چند جنگ با قبایل بت‌پرست اطراف #یثرب، مدتی را در آن شهر ماند؛ آن‌گاه به همراه عده‌ای از پیروانش برای به‌جا گزاردن عمره راهی مکه شد. رسول خدا ص در نزدیکی #عسفان با افرادی از بنی‌خزاعه برخورد، و ایشان پيامبر ص را آگاه کردند که سران قریش نیروهای خود را گردآورده و خواسته‌اند از ورود مسلمانان به مکه جلوگیری کنند. آنان همچنین #خالد پسر ولید را با ۲۰۰ سوار تا کراع‌الغمیم فرستادند. پيامبر ص از این‌جا مسیر خود را تغییر داد و در نقطه‌ای به نام حدیبیه فرود آمد. خالد نیز به سمت حدیبیه حرکت کرد و در روبه‌روی مسلمانان موضع گرفت. قریش، در مدت اقامت رسول خدا ص در حدیبیه، ۴ نماینده نزد وی فرستادند. این ۴ نماینده به نام‌های بدیل خزاعی، مکرز، حلیس بن علقمه و عروة بن مسعود ثقفی به مذاکره با پيامبر پرداختند اما این مذاکرات نتیجه ای نداشت و به صلح نینجامید.
پيامبر ص ، #عثمان بن عفان را به مکه فرستاد تا نماینده او در آن شهر باشد. عثمان در پناه أبان بن سعید وارد #مکه شد و پیام رسول خدا را به سران قریش رسانید.

پس از چندی، گروهی این خبر را به پيامبر ص رسانیدند که #عثمان کشته شده‌است.

رسول خدا ص نیز از همگان زیردرختی به نام #سمره بیعت گرفت. این بیعت به #بیعت _رضوان مشهور شد. پس از چندی، روشن شد که عثمان کشته نشده‌است؛ هم‌زمان با بازگشت عثمان نماینده پنجم قریش به نام سهیل بن عمرو فرمان یافت به سوی پيامبر برود و پیمان‌نامه صلحی را با وی امضا کند و قرارداد چنین باشد که محمد بن عبداللّه امسال به مدینه بازگردد و سال دیگر به مکه بازآید.
در سال ششم #هجرت، این پیمان صلح سبب انتشار اسلام در بین #عربستان و در خارج از مرزهای عربستان شد.

رسول خدا ص، دست به تبلیغات گسترده‌ای زد و حتی برخی از پادشاهان کشورهای بزرگ جهان از جمله هراکلیوس امپراتور #بیزانس و خسروپرویز شاه #ایران را به اسلام فراخواند.

پيامبر خدا ص ، در سال هفتم هجرت بنا به پیمانی که با قریش بسته بود به مکه رفت و عمره را به‌جای آورد.

۲ سال پس از زیارت اول، رسول خدا ص ، طى نقض صلح از سوى قريش ، موفق به #فتح مکه شد.



___________
@drhadiansarii
🔻شهادت امام #کاظم(ع)


واپسین روزهای عمر امام #کاظم(ع) در زندان سندی بن #شاهک سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور #هارون الرشید امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید.#شهادت وی ۲۵ رجب سال ۱۸۳ قمری در بغداد رخ داده است.درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم (ع) نظرات دیگری هم وجود دارد.

پس از آنکه موسی بن جعفر(ع) به شهادت رسید، سندی بن شاهک می‌خواست این‌گونه جلوه دهد که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است از همین رو عده‌ای از فقها و سرشناسان #بغداد را حاضر کرد و پیکر امام را به آن‌ها نشان داد تا ببینند در بدن امام جراحتی وجود ندارد. هم‌چنین به دستور او پیکر امام را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. درباره چگونگی شهادت وی گزارش‌های متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخ‌نویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را #مسموم کرده‌اند. در گزارشی نیز گفته شده او را با پیچیدن در فرش، به شهادت رسانده‌اند.

برای قراردادن بدن امام کاظم(ع) در معرض دید عموم دو دلیل گفته شده: یکی اثبات این‌که او به مرگ طبیعی از دنیا رفته؛ دیگری #باطل کردن باور کسانی که به #مهدویت او اعتقاد داشته‌اند.

#پیکر موسی بن جعفر(ع) را در منطقه #شونیزیه در مقبره خانوادگی #منصور که به مقابر #قریش شهرت داشت، دفن کردند.مدفن او به حرم #کاظمین مشهور است. گفته شده دلیل عباسیان برای این‌که بدن امام را در این مقبره #دفن کردند، ترس از آن بود که مبادا مکان دفن او محل تجمع و حضور #شیعیان شود.




……………………………
@drhadiansarii
به روایت مورّخان، از هنگام بنای #کعبه در دوران حضرت #ابراهیم- ع- برای کعبه دربی قرار داده نشد و کعبه در آن هنگام 9 ذراع ارتفاع (در حدود 43/ 4 متر) و 30 ذراع طول (در حدود 79/ 14 متر) و 22 ذراع عرض (در حدود 85/ 10 متر) بوده است. در آن زمان کعبه، سقفی نداشت. در ترمیمی که زمان قریش صورت گرفت، 9 ذراع دیگر به ارتفاع آن اضافه گردید و سقفی هم بر آن زده شد و از طول آن حدود سه متر کاهش دادند و به حجر اسماعیل افزودند.
بنابراین، طول کعبه از بنایی که حضرت ابراهیم- ع- ساخته بود کوتاهتر شد. آنگاه در داخل بیت 6 ستون زده و دو سقف، نخست سقف داخلی را با چوب و سقف بالایی را از سنگ ساختند و اطراف #حجر _اسماعیل را سنگ چین نمودند که از این پس طواف کنندگان از پشت آن طواف می‌کردند. بنای کعبه تا زمان عبداللَّه بن زبیر به همین گونه بود تا در اثر تخریبی که در این زمان به وسیله عامل یزید به بیت وارد شد. ابن زبیر 9 ذراع دیگر به ارتفاع کعبه افزود و ارتفاع آن را به 27 ذراع؛ یعنی 5/ 13 متر رسانید. درِ خانه هم که از زمان ترمیم قریش بالا برده شده بود، پایین آورد و درب دیگری در پشت کعبه به موازات آن گشود.
پس از کشته شدن #عبداللَّه بن زبیر، حَجاج بن یوسف ثقفی بخشی را که ابن زبیر تغییر داده بود، ویران و آن را به همان گونه که #قریش ساخته بودند، برگرداند.
یعنی از طول آن کم کرد و دربی را که پشت کعبه گشوده بود، بست و دربِ اصلی بلندتر از زمین قرار داد که هنوز به همین وضع باقی است.
دربهای کعبه ابتدا چوبی بود، در دورانهای بعدی، دربهای بسیار زیبایی برای کعبه ساخته و پس از زراندود کردن و مزیّن ساختن به سنگ‌های زینتی، بر کعبه قرار می‌دادند.
دربی که هم اکنون نیز بر کعبه است، دربی است که به دستور #ملک خالد در سال 1397 هجری ساخته شده است. این درب دارای دو جدار بیرونی و داخلی است که همه با طلای بسیار زیبایی پوشیده شده است. وزن باب کعبه 280 کیلو گرم و از #طلای خالص ساخته شده است. روی درب کعبه به طرز بسیار زیبایی آیات قرآن به خط ثلث مزیّن گردیده و #قفل مطلّای بسیار زیبایی که مزیّن به آیات قرآن است، درب را قفل می‌نماید.


« درون کعبه در دو دیدار » نام مقاله ای است که در میقات شماره ۱۹ منتشر نموده وبرای نخستین بار درون کعبه دوران ابن زبیر ، وسپس دوران ملک عبد الله ، یعنی درون کعبه کنونی را کاملا تشریح نموده ام.
این دو تشرف من به درون کعبه در شعبان ۱۴۱۶و سپس در #شعبان ۱۴۱۷
صورت گرفت.

دکتر #هادی _انصاری

۱۳۹۹/۱/۲۳
#أبو طالب ، مؤمن #قریش 🔹

یکی از اتّفاقات تاریخی که در ماه مبارک #رمضان به وقوع پیوست، وفات حضرت ابوطالب است. بنا به قول شیخ #مفید قدّس سرّه، در هفتم ماه رمضان سال دهم بعثت، سه سال قبل از هجرت، ابوطالب یگانه حامی و #کفیل پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم وفات نمود.
روزهاي عمر اكثر افراد بشر مربوط به خود و امري است فردي، ولي رجال مصلح و خدمت‌گذاران به عالم انسانيت، مردان خدا و انبيا و اوليا، روزهايشان به همه‌ي جامعه، به تاريخ و به خدا ارتباط دارد و به حساب همه موجب فخر و مباهات، عزّت و خير، صلاح و ترقي و حركت‌هاي بزرگ تاريخي است. هرچه اين روزها وجهه‌ي الهي، خيرخواهي برای جامعه و نجات مردم از جهالت، دعوت به رستگاري، حق و عدالت و جلوه هدايت داشته باشد پايدارتر و ماندگارتر است.
نكوداشت اين روزها، نكوداشت حق و نصرت ايمان است. در $تاريخ اسلام اين ايام درخشان و تاريخي جلوه‌اي خاص دارد و تاريخ اسلام مزيّن به اين روزهاست.
از جمله مرداني كه در اسلام به واسطه نقش خاص، موقعيت و حفظ مواضع بسيار حسّاس و مسئوليت‌دار بايد خود او و نه روزش بلكه روزهايش و همه‌ي ياد و خاطره‌هايش زنده باشد سيّد #بطحا، رئيس #مكّه و قبله قبيله است؛ او كه جميع فضايل اخلاقي را دارا بود و همه به او احترام مي‌گذاشتند و شخصيّت و مكارم اخلاقش را مي‌ستودند؛ «عَلَيْهِ بَهَاءُ الْمُلُوكِ وَ وَقَارُ الْحُكَمَاءِ؛ در رخساره او ظرافت پادشاهان و وقار حكيمان ديده مي‌شد»
آری! ابوطالب پدر بزرگوار #اميرالمؤمنين علی عليه السلام از بزرگترین رجالی است که به گردن بشریت و جامعه #مسلمانان، حقّ بزرگی دارد. كسي كه حكيم معروف عرب «اكتم بن صيفي» وقتي از او پرسيدند: «حكمت و رياست و حُكم و سيادت را از كه آموختي؟» گفت: «از حَليف علم و ادب، سيّد #عجم و #عرب، ابوطالب بن عبد المطلب»
او بود كه در حمايت از پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله و سلم در حساس‌ترين مواقع تاريخ اسلامي يعني سرآغاز ابلاغ وحي و شروع و ظهور آن، نقش حفاظت و حراست او، اساسي، سازنده، نجات‌بخش و موجب استقرار اين دين مبين گرديد.
او به همه #امت اسلام حق دارد و همه وامدار اويند و روزهاي چهل و دو سال حمايت و كمك و خدمت او به حضرت رسول اكرم صلی الله عليه و‌آله بيش از چهارده هزار روز است كه هر كدامشان تاريخ ساز و الهي است؛ هر يك از اين ايام به حساب پشتيباني آن مرد تاريخ از اسلام و #دين توحيد و آن حركت بزرگ كه جامعه‌ي انسانيت را به سوي ترقي و تكامل و خودشناسي و خداشناسي هدايت كرد روز خدا و روز اسلام است.

هيچ كس شمار روزهاي نصرتش از پيغمبر صلی الله عليه و آله و دعوت او و ياري حق به اين شمار نرسيد.
ابوطالب عليه‌السلام به واسطه فداكاري‌هاي عجيب و مواجهه محكم با دشمنان دين خدا، آنان را از خاموش كردن نور الهي بازداشت.
همه روزها و همه كارهايش، سزاوار نكوداشت و الگوگيری است.
چهارده هزار روز در #نصرت و خدمت به #رسول خدا صلی الله عليه و‌آله و سلم، همه از ايام الله است.
چهارده هزار روز #استقامت، چهارده هزار روز تحمّل شدايد، محروميت‌ها، #تحريم‌ها و انواع فشارها و توطئه‌هاي #مشركين، اسلام را بيمه كرد.
اين ابوطالب بود و #ابوطالب بود و باز هم ابوطالب بود كه در روزهاي نخست و سال‌هاي آغازين دعوت با موقعيت خاص و استفاده از احترام بالايي كه در جامعه داشت از دين خدا پاسداري نمود و پيغمبر را در ابلاغ دعوت ياري مي‌‌داد.
#قصيده‌ لاميّه ابوطالب در مدح حضرت رسول صلی الله عليه و آله، نمونه‌اي از #اوج ايمان و خلوص نيت و وفاداري و نصرت كامل او از پيغمبر صلی الله عليه و آله است.
اين قصيده به اعتراف بعضي بزرگان ادب و بلاغت و سخن شناس اهل سنت، در اعلی مرتبه‌ #بلاغت و فصاحت است و از قصايد سبعه‌ي معلّقه قوي‌تر و برتر است و به جز ابوطالب، احدي را نمي‌توان سراينده آن گفت. اين قصيده، نشان مي‌دهد كه ابوطالب، آن مرد عزم و تصميم خلل‌ناپذير در پشتيباني از رسالت الهي پيغمبر تا به كجا و تا چه حد مصمم، جازم و قاطع بوده است و در برابر دشمنان قوي پنجه، خطرناك و خونخوار، يك تنه دفاع نموده و اسلام را در مسير حركت غير قابل برگشت قرار داد.
همان گونه كه روزهاي همراهي ابوطالب با پيامبر اسلام صلي الله عليه و‌آله و سلم در بين روزهاي تاريخ، درخشان است اين قصيده نيز در ميان هزاران قصيده از عرب و عجم كه در مدح پيغمبر و اسلام سروده شده و مي‌شود، ممتاز و يگانه و اساسي است.

نسل جوان و جامعه كنوني اسلام بايد تاريخ حيات و زندگي حضرت ابوطالب را وجهه‌ي نظر و الگو قرار دهند و درس‌هاي بزرگ و آموزنده‌ اين تاريخ را فرا بگيرند.
سزاوار است همگان از اين روز #تجليل نمايند و برنامه‌هاي مناسب براي آن در نظر بگيرند و در سخنراني و مقالات از حقوق اين بزرگوار بر مسلمانان و بر تاريخ اسلام ستايش نمايند.


#آیة الله العظمی #صافی _گلپایگانی




……………………………………………
@drhadinsarii
#فتح _مكه بزرگترين پيروزى #مسلمانان 🔷


رخداد #فتح شهر مکه در سال هشتم هجری به دست مسلمانان و به فرماندهی پیامبر اکرم(ص) در واکنش به نقض پیمان #حدیبیه توسط #قریشیان بود و نتایجی همچون روی‌آوردن مشرکان شبه‌جزیره #عربستان به اسلام در سال‌های بعد را در پی داشت. سران مشرکان قریش از جمله #ابوسفیان قبل از ورود مسلمانان به شهر مکه، اسلام آوردند. پیامبر با ندای الیوم #یوم المرحمه (امروز، روز #رحمت و گذشت است) فرمان #عفو عمومی صادر کرد.

علت وقوع این جنگ آن بود که قریشیان، صلح حدیبیه را نقض کردند. در سال ششم هجری و پس از وقوع سه جنگ بزرگ #بدر، #احد و #خندق، سرانجام مسلمانان و مشرکان در منطقه حدیبیه با یکدیگر قرارداد صلحی امضا کردند که طبق آن تعیین شد که ده سال میان طرفین صلح برقرار گردد.

اما دو سال بعد، #قریش این صلح‌نامه را نقض کرد. قبیله بنی‌خزاعه با مسلمانان و قبیله بنی‌بکر با قریش هم‌پیمان بودند. در نبردی که در سال هشتم میان این دو #قبیله رخ‌داد، مردانی از قریش به نفع بنی‌بکر، افرادی از بنی‌خزاعه را کشتند. این به معنای نقض صلح حدیبیه بود و با اینکه ابوسفیان شخصاً برای عذرخواهی به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد و در اندک مدتی، پیامبر با سپاهی انبوه، که در زمان صلح و گسترش اسلام گردآمده بود، عازم فتح مکه شد.

#پیامبر(ص) در ۱۰ رمضان، در رأس یک سپاه بزرگ ده‌هزار نفری از مسلمانان اعم از #مهاجرین، #انصار و #قبایل و #طوایف اطراف #مدینه به سوی مکه حرکت کرد.
برخی از مورخان و سیره‌نگاران، تاریخ فتح مکه را در روز سیزدهم رمضان ذکر کرده‌اند، ولی اکثر علمای شیعه و #اهل سنت، ۲۰ #رمضان را روز #فتح _مکه می‌دانند.

__________
@drhadiansarii
برای نخستین بار حضرت #اسماعیل(ع) جامه‌اى بر روی کعبه قرار داد. بعدها #قریش این سنت را ادامه داد و پرده‌داری کعبه برای آنان منصبی ویژه شد. رسول خدا(ص) پس از فتح مکه، جامه آن را عوض کرد. بعد از آن همیشه یکی از اقدامات خلفا و امیران توجه به جامه و تعویض سالانه آن بوده است.
پوشاندن جامه بر کعبه به هدف حفظ دیواره‌های آن از آسیب‌های بیرونی و بيشتر حفظ حرمت نهادن به آن بوده و سنت چنين است كه كعبه، برهنه و خالى از جامه نباشد. اين سنتى است كه از دوران حضرت اسماعيل تاكنون ادامه يافته است.
گفتنى است #جامه كعبه در طول تاريخ، از پوشش هاى گوناگونى برخوردار بوده كه در اين ميان مى توان به #چرم ، وبُرد يمانى ، وپلاس يا پشم ، وحبره يا برد راه راه سفيد يا زرد ، وجز اينها اشاره نمود ونیز رسم بر اين بود كه جامه همچنان بر كعبه مانده تا بپوسد واز ميان برود وهر از گاه ودورانى ، جامه نوين را بر جامه پيشين قرار مى دادند.

قرار دادن جامه بر كعبه از آغاز ،افتخار والايي بشمار آمده واز نظر سیاسی بسیار با اهمیت و برای بافنده آن مایه افتخار بوده است.
تا آنجا که قرار دادن جامه بر کعبه خود نشان از قدرت ورسمیت دولت آن هنگام ،بشمار می آمد .

بی تردید باید از لحاظ تخصص در بافندگی ، #مصر را پیشگام دانست، به همین دلیل حتی در دوران #عباسیان، در بسیاری از سال ها، کار بافتن پرده به دست مصریان و در كارگاه ( خرنفش در قاهره ) انجام می شد.


________
@drhadiansarii