#امامت ، هویت مذهب حقًه #تشیع 🔹🔹🔹
بخش چهارم 🔴
قول دوم این است که می گویند پیدایش تشیع به اواخر حکومت #عثمان باز می گردد. عثمان با شخصیتی به نام #عبدالله ابن سبا مواجه شد که عبدالله مورد تهمت است که می گویند #یهودی بود که مسلمان شد و برای انتقام گیری از #خیبر و جنگ هایی که مسلمین در صدر اسلام علیه یهودی ها کردند، او #مسلمان شد و بخشی از عقاید یهودیت و بخشی از عقاید اسلامی را با هم آمیخت و رهبری علی ابن ابی طالب ع را مطرح کرد تا بتوانند به اسلام ضربه بزنند. این یکی از تهمت های ناروایی است که به #شیعه می زنند.
می گویند که نظریه پرداز این قول کسی است به نام #سیف ابن عمر. او شیعه را مولود افکار عبدالله #سبا قرار می دهد و می گوید او این فرقه و مذهب را تاسیس کرده است. ما اختلافات زیادی با #سباییه داریم و هرگز آنها نمی توانند مبداء و مظهر شیعه باشند.
علامه #عسکری در رابطه با ناقل این روایت که شیعه به عبدالله سبا باز می گردد، می گوید این روایت را سیف ابن عمر نقل کرده است. او اولاً #زندیق است.
دوم اینکه در بین رجال متهم است که در جعل حدیث قهار است. لذا قابل اعتماد نیست. #طه حسین در کتاب #علی و #بنون می گوید بعد از بررسی داستان مربوط به عبدالله سبا، او فردی است خیالی. لذا موجودیت او زیر سوال است.
بنابراین نظر دوم در مورد پیدایش شیعه این بود.
اما نظریه سوم
می گوید پیدایش #تشیع اعتقادی به حادثه #فتنه _الدار برمی گردد. خلیفه سوم کشته می شود و به تحریک دو نفر از اشخاصی که اسمشان در تاریخ هست به قصد خونخواهی عثمان جنگی بزرگ در مقابل امیرالمومنین ع راه می اندازند. نوک پیکان این قضیه #طلحه و #زبیر هستند. می گویند آنهایی که در جنگ #جمل در رکاب امیرالمومنین ع بودند، شیعه علی ابن ابی طالب ع هستند. پس می گویند #شیعه در #جنگ جمل پیدا شده است.
نظریه بعدی که وجود دارد این است که می گویند پیدایش شیعیان اعتقادی به مسئله #حکمیت باز می گردد. جنگ #علی(ع) با #معاویه در جنگ #صفین است. در این #جنگ وقتی کار در حال اتمام است با دسیسه #قران به سر نیزه زدن باعث شد که یک عده که دارای یک جمود فکری بودند و الان هم عده ای از آنها هستند، اینها دست از جنگ برداشتند و امیرالمومنین ع را تهدید کردند که اگر بخواهی #جنگ را ادامه دهی خودت را می کشیم. لذا حضرت را وادار کردند که از جنگ دست بردارد.
طرفین توافق کردند که حکمیت برقرار شود. امیرالمومنین ع #مالک را می خواست نماینده خود کند، آنها امیرالمومنین ع را وادار کردند که ابوموسی #اشعری باشد. امیرالمومنین ع در چهار سال حکومت خود نیز مبسوط الید نبود و نمی توانست خیلی از کارها را انجام دهد. #شریح قاضی را که حضرت برکنار کردند، تحت فشار مجبور شدند او را بازگردانند. اتفاق حکمیت زاینده جنگ دیگری بود به نام #جنگ _نهروان.
لذا این نظریه می گوید که شیعه #اعتقادی از زمانی شکل گرفت که علی(ع) در تقابل با #نهروانیان قرار گرفت.
یکی از علائم #شیعه این است که می گویند #انگشتر در دست راست باشد. دلیل این مسئله چیست؟ دلیل همین قصه حکمیت است. چون #عمروعاص انگشتر را از دست راست گرفت و به دست چپ کرد و یکی از علامت های مومن این است که انگشتر در دست راست داشته باشد که تقابل با قضیه #حکمیت داشته باشد.
نظریه پنجم تاریخی در پیدایش تشیع است که می گویند در پی شهادت #سیدالشهدا و عدم همیاری #امت با ایشان بعد از ندامت انها، گروهی به خونخواهی سیدالشهدا ع در مقابل حکومت #شام ایستادگی کردند که #توابین و گروه دیگری به رهبری #مختار بودند. می گویند تشیع همه آنهایی بودند که در رکاب مختار به قصد خونخواهی حضرت سیدالشهدا ع با حکومت شام تقابل کردند و تمام قاتلان # کربلا را به هلاکت رساندند.
اما حرف ما چیز دیگری است که به استناد روایات وقتی آیه شریفه در سوره مبارکه شعری آیه ۲۱۴ نازل شد، «وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» ای #پیامبر اول رسالت خود را به قوم و خویش خود ابلاغ کن. این یعنی در سال سوم #بعثت. در آن دعوت جملات زیبایی بیان می کنند که فرمودند هیچ کس به اندازه من برای خویش و قوم اش خیرخواه نبوده است. من پیامبر خدا هستم و رسالت خود را بیان کردند.
بعد فرمودند چه کسی حاضر است به من کمک کند تا بعد از من #وارث و #برادر و #وزیر و #وصی و #خلیفه من باشد؟ آنها همه بزرگان #قریش بودند و قبول نداشتند. امیرالمومنین ع بلند شدند و ایستادند. سه بار این اتفاق افتاد و آنگاه که امیرالمومنین ع برای بار سوم اعلام آمادگی کردند، پیامبر فرمود «إِنَّ هَذَا #أَخِی وَ #وَصِیی وَ #خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا» یعنی این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.
این روایت در سیره #ابن هشام، #تاریخ بیهقی، #تاریخ طبری و #ابن اثیر آمده است. یعنی در سال سوم #بعثت بحث تشیع مطرح بوده است.
……………………………………
@drhadian
بخش چهارم 🔴
قول دوم این است که می گویند پیدایش تشیع به اواخر حکومت #عثمان باز می گردد. عثمان با شخصیتی به نام #عبدالله ابن سبا مواجه شد که عبدالله مورد تهمت است که می گویند #یهودی بود که مسلمان شد و برای انتقام گیری از #خیبر و جنگ هایی که مسلمین در صدر اسلام علیه یهودی ها کردند، او #مسلمان شد و بخشی از عقاید یهودیت و بخشی از عقاید اسلامی را با هم آمیخت و رهبری علی ابن ابی طالب ع را مطرح کرد تا بتوانند به اسلام ضربه بزنند. این یکی از تهمت های ناروایی است که به #شیعه می زنند.
می گویند که نظریه پرداز این قول کسی است به نام #سیف ابن عمر. او شیعه را مولود افکار عبدالله #سبا قرار می دهد و می گوید او این فرقه و مذهب را تاسیس کرده است. ما اختلافات زیادی با #سباییه داریم و هرگز آنها نمی توانند مبداء و مظهر شیعه باشند.
علامه #عسکری در رابطه با ناقل این روایت که شیعه به عبدالله سبا باز می گردد، می گوید این روایت را سیف ابن عمر نقل کرده است. او اولاً #زندیق است.
دوم اینکه در بین رجال متهم است که در جعل حدیث قهار است. لذا قابل اعتماد نیست. #طه حسین در کتاب #علی و #بنون می گوید بعد از بررسی داستان مربوط به عبدالله سبا، او فردی است خیالی. لذا موجودیت او زیر سوال است.
بنابراین نظر دوم در مورد پیدایش شیعه این بود.
اما نظریه سوم
می گوید پیدایش #تشیع اعتقادی به حادثه #فتنه _الدار برمی گردد. خلیفه سوم کشته می شود و به تحریک دو نفر از اشخاصی که اسمشان در تاریخ هست به قصد خونخواهی عثمان جنگی بزرگ در مقابل امیرالمومنین ع راه می اندازند. نوک پیکان این قضیه #طلحه و #زبیر هستند. می گویند آنهایی که در جنگ #جمل در رکاب امیرالمومنین ع بودند، شیعه علی ابن ابی طالب ع هستند. پس می گویند #شیعه در #جنگ جمل پیدا شده است.
نظریه بعدی که وجود دارد این است که می گویند پیدایش شیعیان اعتقادی به مسئله #حکمیت باز می گردد. جنگ #علی(ع) با #معاویه در جنگ #صفین است. در این #جنگ وقتی کار در حال اتمام است با دسیسه #قران به سر نیزه زدن باعث شد که یک عده که دارای یک جمود فکری بودند و الان هم عده ای از آنها هستند، اینها دست از جنگ برداشتند و امیرالمومنین ع را تهدید کردند که اگر بخواهی #جنگ را ادامه دهی خودت را می کشیم. لذا حضرت را وادار کردند که از جنگ دست بردارد.
طرفین توافق کردند که حکمیت برقرار شود. امیرالمومنین ع #مالک را می خواست نماینده خود کند، آنها امیرالمومنین ع را وادار کردند که ابوموسی #اشعری باشد. امیرالمومنین ع در چهار سال حکومت خود نیز مبسوط الید نبود و نمی توانست خیلی از کارها را انجام دهد. #شریح قاضی را که حضرت برکنار کردند، تحت فشار مجبور شدند او را بازگردانند. اتفاق حکمیت زاینده جنگ دیگری بود به نام #جنگ _نهروان.
لذا این نظریه می گوید که شیعه #اعتقادی از زمانی شکل گرفت که علی(ع) در تقابل با #نهروانیان قرار گرفت.
یکی از علائم #شیعه این است که می گویند #انگشتر در دست راست باشد. دلیل این مسئله چیست؟ دلیل همین قصه حکمیت است. چون #عمروعاص انگشتر را از دست راست گرفت و به دست چپ کرد و یکی از علامت های مومن این است که انگشتر در دست راست داشته باشد که تقابل با قضیه #حکمیت داشته باشد.
نظریه پنجم تاریخی در پیدایش تشیع است که می گویند در پی شهادت #سیدالشهدا و عدم همیاری #امت با ایشان بعد از ندامت انها، گروهی به خونخواهی سیدالشهدا ع در مقابل حکومت #شام ایستادگی کردند که #توابین و گروه دیگری به رهبری #مختار بودند. می گویند تشیع همه آنهایی بودند که در رکاب مختار به قصد خونخواهی حضرت سیدالشهدا ع با حکومت شام تقابل کردند و تمام قاتلان # کربلا را به هلاکت رساندند.
اما حرف ما چیز دیگری است که به استناد روایات وقتی آیه شریفه در سوره مبارکه شعری آیه ۲۱۴ نازل شد، «وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» ای #پیامبر اول رسالت خود را به قوم و خویش خود ابلاغ کن. این یعنی در سال سوم #بعثت. در آن دعوت جملات زیبایی بیان می کنند که فرمودند هیچ کس به اندازه من برای خویش و قوم اش خیرخواه نبوده است. من پیامبر خدا هستم و رسالت خود را بیان کردند.
بعد فرمودند چه کسی حاضر است به من کمک کند تا بعد از من #وارث و #برادر و #وزیر و #وصی و #خلیفه من باشد؟ آنها همه بزرگان #قریش بودند و قبول نداشتند. امیرالمومنین ع بلند شدند و ایستادند. سه بار این اتفاق افتاد و آنگاه که امیرالمومنین ع برای بار سوم اعلام آمادگی کردند، پیامبر فرمود «إِنَّ هَذَا #أَخِی وَ #وَصِیی وَ #خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا» یعنی این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.
این روایت در سیره #ابن هشام، #تاریخ بیهقی، #تاریخ طبری و #ابن اثیر آمده است. یعنی در سال سوم #بعثت بحث تشیع مطرح بوده است.
……………………………………
@drhadian
🔴✍ تکرار #تاریخ
معلم تاریخ ما می گفت:
که امیرالمومنین (ع) جنگ را در #صفین برده بود ...
❗❗در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت #معاویه همان فرزند #هند جگرخوار است !!!
❗❗#علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!!
❗❗و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!
❗👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه #دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ...
کسی گوش نکرد !!
❗📌تازه حاضر نشدند #ابن عباس و حتی #مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!!
❗👈گفتند مالک #جنگ طلب، #خشن و غیر منعطف است !!!
❗👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی #اشعری !!! برای مذاکره برود ...
📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم...
❗👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!
📌علی (ع) گفت: من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید.
❗👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!
📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ...
👈مذاکره #ابوموسی و #عمر و عاص شروع شد
❗👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!!
علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او #شیطان بزرگ است...
❗👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت:
شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است.
اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!
❌⭕👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید
👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ،
علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.
❗👈در #مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!
❗👈ابوموسی خندید و بالای #منبر رفت خندید و ...
❗❗و گفت: چنانکه این #انگشتر را از دست در می آورم علی ع و معاویه را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما بالا
❗👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!
❗❗ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست ....
________
@drhadiansarii
معلم تاریخ ما می گفت:
که امیرالمومنین (ع) جنگ را در #صفین برده بود ...
❗❗در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت #معاویه همان فرزند #هند جگرخوار است !!!
❗❗#علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!!
❗❗و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!
❗👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه #دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ...
کسی گوش نکرد !!
❗📌تازه حاضر نشدند #ابن عباس و حتی #مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!!
❗👈گفتند مالک #جنگ طلب، #خشن و غیر منعطف است !!!
❗👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی #اشعری !!! برای مذاکره برود ...
📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم...
❗👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!
📌علی (ع) گفت: من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید.
❗👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!
📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ...
👈مذاکره #ابوموسی و #عمر و عاص شروع شد
❗👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!!
علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او #شیطان بزرگ است...
❗👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت:
شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است.
اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!
❌⭕👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید
👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ،
علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.
❗👈در #مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!
❗👈ابوموسی خندید و بالای #منبر رفت خندید و ...
❗❗و گفت: چنانکه این #انگشتر را از دست در می آورم علی ع و معاویه را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما بالا
❗👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!
❗❗ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست ....
________
@drhadiansarii