جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.92K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🖋 چالش‌های دین‌داری و دین‌داران
📑
مطلبی برگرفته از سخنرانی احمد بخارایی در نشست «چالش‌های دین‌داری در ایران معاصر» برگزار شده در انجمن جامعه‌شناسی ایران

📅 منتشر شده در شماره‌ی ۶۸۴۱ روزنامه‌ی ایران، ۱۰ مرداد ۱۳۹۷

#احمد_بخارایی #جامعه #دین #دین‌داری

… چالش‌های «دین‌داری» اشاره به وجود موانع در سطح کلان دارد. اما اگر همین موانع در سطوح میانه یا خرد مورد توجه و تحلیل قرار گیرند به حوزه‌ی «دین‌داران» ورود کرده‌ایم. این دو نوع چالش، دو روی یک سکه هستند و تحلیل یکی بدون دیگری، ممکن نیست …
… در نگاه کارل مارکس هم که به «تریاک اجتماعی» اشاره می‌کند جنبه‌ی کارکردی دین مد نظر بوده ‌است. پس دین در نگاه جامعه‌شناختی در «ذهن» ناظر به بیرون، استقرار دارد و متأثر از آموزه‌های دینی و تجربه‌ی زیسته است …
… «جهانی‌شدن» باعث شده مرز بین ادیان کم‌رنگ شود و ادیان نتوانند در نمایش تعارضی با یکدیگر، نزد پیروان‌شان کسب اعتبار کنند ٰ…
… دو عنصر «قدرت» و «کنش این‌جهانی» در چارچوب رویکرد دینی قابل جذب نیست، بنابراین یکی از چالش‌های خاص دین‌داری در ایران، آمیختن دین و قدرت است …
… به نظر می‌رسد برای رفع چالش‌های موجود در حوزه‌ی «دین» باید از بین ابعاد سه‌گانه‌ی دین‌داری، ابعاد «اعتقادی» و «اخلاقی» مورد توجه داوطلبانه‌ی افراد در حوزه‌ی عمومی قرار گیرد اما بُعد «احکامی» دین به حوزه‌ی خصوصی ارجاع داده شود و از اجبار بیرونی و عمومی آن صرف نظر شود …

👈 در ادامه متن کامل این یادداشت به همراه فایل‌های دیداری و شنیداری این برنامه را در تارنما بخوانید، بشنوید و ببینید.
🗓 یک‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۸

❇️ عقد آریایی، تقابل دو بعد سنتی فرهنگ با هم

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) درباره‌ی تب #عقد_آریایی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی جامعه‌شناس و محسن معروفی آسیب‌شناس اجتماعی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از کلام من در این گفت‌وگو:

… از دو زاویه می‌شود به این پدیده نگاه کرد. این‌که برخی الگوها چه‌قدر دافعه دارند و این الگو چه‌قدر جاذبه دارد. بخشی زیادی از این دافعه برای برخی افراد، به پیوند فرهنگ و سیاست در ایران برمی‌گردد. یعنی این‌که هر فرهنگی، شعارها، اهداف و ایده‌آل‌هایی دارد، این‌ها وقتی به‌عنوان اهداف سازمانی نظام سیاسی قرار می‌گیرد و جامعه به آن اهداف سیاسی نمی‌رسد، منجر به یک شکاف عمیق می‌شود؛ شکاف بین رفتار و نظر! منظورم از نظر آن اهداف و ایده‌آل‌های برخاسته از الگوهای اسلامی است که در جامعه تعریف شده و به شکل رسمی هم قانون‌مند شده است …

| سنت ملی در مقابل سنت دینی

… این مسئله را در موضوع حجاب هم می‌بینیم. این‌که برخی فشارها، چطور گروهی از آدم‌ها را به این سمت سوق می‌دهد که از حجاب زده شوند. این رفتار یعنی آنچه به‌عنوان پیوند آریایی در مراسم ازدواج مطرح می‌شود، واکنشی می‌بینم که یک عامل دافعه باعث بروز آن شده است …

… آدم‌ها الگوهایی برمی‌گزینند که برای آن‌ها ارزش داشته باشد. در این‌جا هم آن‌چه به نظر جالب می‌آید، حس ناسیونالیستی است که متأسفانه یا خوش‌بختانه افراد را به الگوهای سنتی سوق می‌دهد. انگار در اینجا یک سنت ملی در مقابل یک سنت دینی قد علم می‌کند و تقابل و تعارض در بین سنت‌ها رخ می‌دهد. پس اولی واکنش است و دومی کنش …

| تقلید و چشم‌‌وهم‌چشمی‌ در فرهنگ ما پررنگ است

… این مسائل باید در بافت فرهنگی خودمان بررسی شود. اگر در یک کشور غربی و اروپایی شما بخواهید با یک الگوی سنتی مقابله کنید و بخواهید اعتراض خود را نشان بدهید که مثلاً این الگو کم‌رنگ شده، به یک الگوی نوین روی می‌آورید. حالا شما فکر کنید که ما باید در چه بافت فرهنگی باشیم که یک الگوی سنتی در مقابل یک الگوی سنتی قرار گیرد؟ یعنی سنت به مقابله با سنت برمی‌خیزد. چرا؟ چون این بافت فرهنگی ما کمتر عقلانی است. این‌که در بالا گفتم «متأسفانه یا خوش‌بختانه» بُعد تأسف آن این بود که ما از روی عادت و تقلید و گذشته‌گرایی که ضد توسعه است در حال حرکت هستیم. ببینید تقلید چه‌قدر در فرهنگ ما پررنگ است که مثلاً ناگهان یک موضوع اوج می‌گیرد، گسترش پیدا می‌کند و چشم‌ و هم‌چشمی‌هایی به‌دنبال دارد …

… این یکی دیده فلان زوج رفتند فلان جا این کار را کردند، در فضای مجازی فیلم منتشر کرده‌اند و کامنت گرفته‌اند، در نتیجه آن‌ها هم مثل این‌ها رفتار می‌کنند. در این جامعه از چند زاویه داریم آسیب می‌بینیم که در نهایت به مدیریت کلان‌ فرهنگی کشور برمی‌گردد که نتوانسته است در این چهار دهه خودش را سامان بدهد و آن چیزی را که ارزش بوده هم، تبدیل به ضدارزش کرده است …

#جامعه #آیین #سنت #ملیت #ملی‌گرایی #ازدواج #فرهنگ #دین #ارزش #ارزش‌ها #هنجار

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸

❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۳ | سومین مکث:
آشفتگی و بی‌عدالتی قضایی

⟩⟩
۱ـ در یادداشت ۱ از این مجموعه با عنوان: «نخستین مکث: فروکاهش جمهوری اسلامی» یادآور شدم که «#جمهوریت» با تعریف: اکثریت‌گرایی، به: «حاکمیت» فروکاهش یافته است که بنا به اصول ۲، ۹۸ و ۹۹ قانون اساسی اجرای قانون، همواره وابسته به نظر فقها و اعضای #شورای_نگهبان بوده است و نیز «اسلامیت» هم به «#تشیع با تفسیر ویژه» فروکاهش یافته است. بنابراین با تقلیل «#جمهوری_اسلامی» موعود در سال ۱۳۵۸ به «#حاکمیت_شیعی»، گویا یک دگردیسی اتفاق افتاده است.

⟩⟩ ۲ـ در یادداشت ۲ از این مجموعه با عنوان: «دومین مکث: فروکاهش مفاهیم سه‌گانه‌ی: امنیت، اقتدار و وحدت ملی» یادآور شدم که دو عنصر اصلی در تعریف «#وحدت_ملی» یعنی: «همه» و «اراده»، به: «برخی» و «تصمیم سهام‌داران در قدرت» تقلیل یافته است و نیز دو عنصر اصلی «#اقتدار_ملی» یعنی: «مشروعیت» و «اعتماد»، به: «مشروع‌سازی با زور» و «عادت دادن به پذیرش قدرت» فروکاهش یافته‌است و ایضاً دو عنصر اصلی «#امنیت_ملی» یعنی: «حفاظت» و «منافع»، به: «حراست از قدرت به رغم افزایش تهدیدات خارجی» و «منافع جناحی» تقلیل یافته است.

⟩⟩ ۳ـ اینک به نظر می‌رسد #نظام_قضایی در ایران که جایگاه ویژه‌ای در روندهای مذکور در بندهای ۱ و ۲ داشته است بیش از پیش با آشفتگی مواجه است. این روزها دیده‌ می‌شود که #نظام_سیاسی کنونی حاکم در ایران برای مبارزه و رویارویی با مخالفانش در خارج کشور به خانواده‌هایشان در داخل حمله می‌کند مانند آن‌چه بر سر خانواده‌ی #مسیح_علی‌نژاد آورده‌اند که البته بر سر دیگر خانواده‌ها هم کم و بیش آورده بودند. آیا او نارضایتی «ایجاد» می‌کند یا نارضایتی‌ها را «مانیتور» و برجسته می‌سازد؟ علاوه بر این، سیل دستگیری‌ها و احکام سنگین برای #فعالان_کارگری و نیز برای فعالان حوزه‌های مجازی حکایت از یک #بی‌عدالتی عریان دارد. به نظر نمی‌رسد این‌گونه رویه‌ها جنبه‌ی اتفاقی داشته باشد بل‌که در باورهای سیاسی حاکمیت ریشه دوانده است.

⟩⟩ ۴ـ یکی از بستر‌سازهای بی‌عدالتی‌، مجلس شورای اسلامی است به‌گونه‌ای که برای افزایش #سن_ازدواج دختران کودک از پانزده سال به شانزده سال، چند سال است فراکسیون #زنان مجلس با احتیاط و رعب، پیشنهادی به کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس داده اما موافقت نشده است حال آن‌که حتی در کشور خشک‌مغزی مانند #عربستان_سعودی هم اینک حداقل سن ازدواج دختران شانزده سال است. از سوی دیگر در همین کمیسیون در مرداد ماه امسال تصویب می‌شود که: «طبق ماده‌ی ۲ الحاقی به #قانون_مجازات_اسلامی، بدعت‌گذاری و تحریف در #دین_اسلام یا ارتکاب هر فعالیت آموزشی یا تبلیغی انحرافی دیگر مغایر یا مخل به #شرع مقدس #اسلام در فضای واقعی یا مجازی یا ایجاد تسلط روانی و جسمی بر انسان در قالب #فرقه یا هر گروه مجرمانه‌ی سازمان یافته‌ی دیگر، #جرم محسوب می‌شود و رفتار مرتکب، چنان‌چه مشمول حد نباشد به حبس و جزای نقدی درجه‌ی پنج یا یکی از دو مجازات و هم‌چنین محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم می‌شود». این‌گونه باب نوینی در داوری برای فعالیت‌های اجتماعی و انتقادی نسبت به حاکمیت شیعی گشوده‌ شده است تا #قاضی با تشخیص خود به هر انتقادی نسبت به باورگرایی مذهبی، برچسب «#فرقه‌گرایی» بزند. در ادامه‌ی همین مصوبه‌ی کمیسیون مجلس آمده: «به منظور تشخیص و تعیین مصادیق فرقه‌ها و گروه‌ها و جریانات انحرافی و تکفیری و افعال مجرمانه موضوع این ماده، قاضی نظر کارشناسی #وزارت_اطلاعات را به عنوان مسئول مبارزه با گرو‌ه‌ها و فرقه‌های انحرافی، تکفیری و ضاله و حسب مورد، نظر مدیریت #حوزه_علمیه_قم را اخذ خواهد‌ کرد»! در ادامه‌ی این ماده‌ی الحاقی، ذیل تبصره‌ای اشاره شده است که نگارش، انتشار و در دسترس قراردادن کتب و مجلات و مقالات در فضای حقیقی یا مجازی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای و سایر وسایل ارتباط جمعی در اجرای افعال مجرمانه‌ی موضوع این ماده، جرم محسوب می‌شود. بر این اساس اینک من هم که دست به قلم دارم مجرمم. حال چه‌گونه می‌توان در انتخابات اسفند ۱۳۹۸ مشارکت کرد و این رویه را استحکام بخشید؟!

* تا انتخابات هر هفته یک دلیل #اجتماعی برای درنگ‌کردن بیان خواهد شد. نگاه یک #جامعه_شناس، معطوف به کارکردهای یک #نظام_اجتماعی است و بر این اساس، هر نوع #نظام_سیاسی که دارای کارکرد برای همه‌ی قشرها باشد دارای اعتبار است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
نشست فلسفه‌ی سیاسی ـ فلسفه‌ی دینی، تعارض یا توافق؟

📅 یک‌شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸

| سخن‌رانان:
دکتر #بیژن_عبدالکریمی
دکتر #حمید_پارسانیا

| مدیر نشست:
#احمد_بخارایی (جامعه‌شناس)

| برگزارکننده:
انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه فلسفه‌ی علوم اجتماعی)

📅 تاریخ: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸

🏠 مکان: دانش‌کده‌ی علوم اجتماعی دانش‌گاه تهران

🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… «#فلسفه‌ی_سیاست» به این پرسش پاسخ می‌دهد که: مردم با چه نیازی، #حکومت را تشکیل می‌دهند اما «#فلسفه‌ی_سیاسی» به این پرسش که: بهترین شیوه برای یک حکومت در یک جغرافیا چه می‌تواند باشد؟ …

… «#فلسفه‌ی_دینی» یک فکر فلسفی است که از سوی #دین، هدایت می‌شود. مانند #فلسفه‌ی_اسلامی یا فلسفه‌ی مسیحی که بسا با چالش مفهومی و منطقی مواجه باشد. تلاش فیلسوفان دینی مبنی بر بنیان‌نهادن دعاوی دینی بر عقل نظری است. این رویکرد تلاش دارد مفاهیمی مانند سلطان و امت و قدرت دینی و اطاعت دین‌داران را به حوزه‌ی «فلسفه‌ی سیاست» وارد کند و به نحوی «فلسفه‌ی #سیاست_دینی» را سامان دهد مانند آن که فارابی، عقل فعال ارسطو را همان وحی قرآنی قلمداد کرده‌است تا از آن سیاست مدن را استنتاج کند. این تلاش‌ها به نظر می‌رسد در غیاب عقلانیت مدرن، امکان طرح داشته است اما اینک با چالش‌های جدی مواجه است …

... هر چه «فلسفه‌ی دینی» معطوف به سیاست‌ورزی، بیش‌تر مبتنی بر آرمان‌های ذهنی و ایده‌آل‌های ارزشی باشد و هر چه بیش‌تر واقعیت‌گریز باشد بیش‌تر به تخالف و نزاع با «علم سیاست» برمی‌خیزد و بالطبع، آسیب‌رسان‌تر می‌شود …

... هر دو سخن‌ران (آقایان عبدالکریمی و پارسانیا) به یک نقطه‌ی مشترک رسیدند و آن این‌که در شرایط کنونی «#حکومت_اسلامی» امکان تحقق ندارد اما هر یک از دو سخن‌ران از یک منظر و مبدأ متفاوت از دیگری به این نتیجه‌ی مشترک دست یافتند …

🔍 بخش‌هایی از سخنان دکتر بیژن عبدالکریمی:

… حکومت دینی، امری پارادوکسیکال است …
… حکومت دینی بر این اساس غیر ممکن است که نظامات دنیوی مبتنی بر ترس و اقتدار و سود است …
… با ظهور عقلانیت جدید و مدرنیته، عالم دینی نمی‌تواند وجود داشته‌باشد. زیست جهان دینی با ظهور مدرنیته به پایان رسیده است …
… اکثریت مردم اگر در مقابل حکومت دینی مقاومت کردند چه باید کرد؟ آیا باید با زور برخورد کنیم؟ …

🔍 بخش‌هایی از سخنان دکتر حمید پارسانیا:

… بازگشت به سوی معنا و مرجعیت «عرف» و فرهنگ، لازمه‌ی حفظ دین است …
… ما موظفیم با این جهان همراهی نکنیم و «امر موجود» را «امر مقرر» ندانیم …
… تغییر جهان بدون مشارکت آدمیان ممکن نیست …
… تا زمانی که معانی والا در درون افراد جامعه به عنوان مؤمن رسوخ نکند حکومت دینی تشکیل نمی‌شود …

🎙| صوت | ویدئو |🎞

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
مناظره: «رابطه‌ی #دین‌داری و #روشن‌فکری»

📅 سه‌شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸

👥 مناظره‌کننده‌ها:
#احمد_بخارایی
#علی‌ضا_شجاعی_زند

| برگزارکننده:
انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه فلسفه‌ی علوم اجتماعی)

📅 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸

🏛 مکان: دانش‌کده‌ی علوم اجتماعی دانش‌گاه تهران

👈 گزارش نشست در تارنمای انجمن جامعه‌شناسی

🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

... «#روشن‌فکری_دینی» در اصل بوده است: «#روشنفکر دین» به معنای یک «روشن‌فکری»ای که اختصاصاً به موضوعات «#دین» می‌پردازد و یک نوع مضاف و مضاف‌الیه از نوع «اختصاصی» است. مانند «کتاب درس». بر این اساس، یک فرد #روشن‌فکر #سکولار هم وقتی به موضوعات مندرج در «دین» مانند تاریخ و کلام و فلسفه و آیین‌های دینی و … توجه و مطالعه و بحث می‌کند یک «روشن‌فکر دین» می‌تواند باشد …

… «روشن‌فکری» با صفت «دینی» نمی‌تواند وجود خارجی داشته باشد اما خود را به عنوان یک وجود عینی، جا می‌زند و فریب می‌دهد …

… «شرایط کافی» روشن‌فکری عبارتند از: ۱ـ اتکا به خرد، ۲ـ نوگرا، ۳ـ مبتنی بر روش «استدلال» و علت‌یابی از سه زاویه: اخلاق (استدلال، حق انسان است)، منطق (منطقاً درست است) و معرفت‌شناسی (دارای «خروجی» معرفتی است)، ۴ـ تکیه بر روش‌شناسی تجربی، ۵ـ سنجش صحّت و سقم پدیده‌ها در این جهان و این‌جهانی‌بودن، ۶ـ آگاهی‌داشتن و آگاهانه حرکت‌کردن و انتخاب‌کردن، ۷- آلترناتیو‌ساز، ۸ـ اندیشه‌ی معطوف به عمل و ۹ـ جهانی‌شدن و از بین بردن مرز بین ادیان که در تعارض با ایدئولوژی که مرزآفرین است قرار دارد …

… آن چیزی که آقای شجاعی زند از «روشن‌فکری دینی» اراده کرده‌اند در اصل فقط می‌تواند به صورت «روشن‌فکر معطوف به واقعیت پیرامونی» تصور شود و نه بیش‌تر. این تعریف هم چیز جدیدی نیست …

#جامعه‌شناسی در کانتکست و متن اجتماعی صورت می‌پذیرد. به محض این‌که یک #جامعه‌شناس در مرحله‌ی «شناخت» به #ایدئولوژی پیوند بخورد و معطوف به دین بشود «روشن‌فکری» رخت برمی‌بندد …

… «روشن» در مقابل «تاریک» است و می‌آید تا آن را نفی کند. دیگر نمی‌توان بین دین و روشن‌فکری، رابطه‌ای قابل جمع قائل شد اما اگر بگوییم «#نواندیشی_دینی» می‌توان بین «نو» و «کهنه» یک رابطه‌ی طولی قائل شد. بر این اساس، افرادی مانند مهندس بازرگان و دکتر شریعتی از مصادیق #نواندیش_دینی هستند که متفاوت است با «روشن‌فکری دینی» …

… در شرق، ایدئولوژی دینی برای تحقق «روشن‌فکری» ممانعت ایجاد می‌کرده پس این جریان، برجسته‌ شده است. مثلاً میرزا ملکم‌خان مرتب دارد تکرار می‌شود …

«ادامه‌ی این مناظره در نوبت دوم به تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۸ موکول شد.» در نشست دوم، دکتر علی‌رضا علوی تبار به ما خواهد پیوست.

🎙 | صوت | ویدئو | 🎞

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کلید حل مسئله‌ی #اقلیت‌ها در دست #نظام_سیاسی است!

🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی درباره‌ی #اقلیت | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا می‌کند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه می‌شود مانند مهاجرت‌ها؛ افراد جابه‌جا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته می‌شود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر می‌بینید که یک اقلیت مذهبی زندگی می‌کند مانند مجیدیه‌ی تهران که می‌گفتند ارمنی‌ها در آن جا زندگی می‌کنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحه‌ی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیق‌تر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت می‌شود اینجا است که مقداری بحث حساس می‌شود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار می‌گیرد این‌جا است که وضعیت معمولاً حساسیت‌زا می‌شود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویه‌ی دید سوم است که اهمیت پیدا می‌کند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا می‌کند که باید بیش‌تر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویه‌ی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ می‌کنید در تعریف اقلیت …

… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برون‌رفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برون‌رفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر می‌کند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر می‌کند و سیاست‌گذاری‌ها هم تغییر می‌کند. در زمان رضاخان بحث دولت‌ـ‌ملت‌سازی بود وقتی حاکمیت می‌خواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان می‌گیرد. با پی‌گیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیت‌ها کاهش پیدا می‌کند. یعنی مطلوب این است که اقلیت‌ها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعه‌شناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیله‌ی اقلیت‌ها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیت‌ها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیت‌ها، #زبان اقلیت‌ها، #فرهنگ اقلیت‌ها #هنجار اقلیت‌ها، #اقتدار اقلیت‌ها و گروه‌بندی اقلیت‌ها برای این‌که فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که می‌شود آن بودن و هستی اجتماعی‌شان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دوره‌ی مشروطه در ایران، در آن دوره‌ی برون‌رفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دوره‌ی قاجار که برایش پروسه‌ی دولت‌ـ‌ملت‌سازی که مؤلفه‌ی اصلی #مدرنیته است، چه می‌شود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجسته‌سازی #دین و به ویژه #مذهب بود، می‌گویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجسته‌سازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، می‌گویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولت‌ـ‌ملت‌سازی و این‌جا محور چیست؟ برجسته‌سازی مذهبی. در این برجسته‌سازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا می‌کند؟ این دوگانه‌ی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف می‌کنم …

… از انواع و اقسام اقلیت‌ها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کرده‌اند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمی‌توانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمن‌ها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمن‌ها در سطح کلان می‌توانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاست‌های_امنیتی از فعالیت‌هایشان جلوگیری می‌کنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکل‌گیری ندارند چون سیاست‌های امنیتی به آن اجازه نمی‌دهند. در مورد انجمن‌های دانشگاهی هم مگر دانشگاه‌ها جدا از سیاست‌های امنیتی در سطح کلان‌اند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت این‌ها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا می‌زنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی می‌خندیم، به لهجه‌ی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق می‌خندیم …

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۲)

🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دست‌وپا زدن حاکمیت!

🖋 #احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ این روزها خیلی‌ها ابراز نگرانی می‌کنند. از چی؟ از تفاهم‌نامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینی‌ها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راه‌آهن و جاده‌سازی سرمایه‌گذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دسته‌اند و اعتراض‌ها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهم‌نامه، فلذا می‌گویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطه‌ی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال می‌کنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد می‌رساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همه‌ی ملت از سوی حاکمیت #مستبد می‌دانند.

۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهم‌نامه مطلع نیستند کلی‌گویی می‌کنند. بنابراین، این سیاست‌گذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار می‌دهند. چه می‌شود که هر حرکت سیاست‌گذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه می‌شود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهم‌نامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خرده‌نظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوش‌هایش، کر و چشم‌هایش، کور است و واقعیت‌های متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمی‌تواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بی‌زبانی به طرف چینی می‌گویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافق‌نامه امضا کن. خیلی ساده!

۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی می‌کنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفس‌گیر مواجه است. می‌گویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانون‌مندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانون‌مندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانون‌های نیم‌بند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزه‌ی انتخابیه را کسب کرده‌اند نشان می‌دهد و هم‌چنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایت‌بخش نسبی است به گونه‌ای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح می‌دهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دسته‌ای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصه‌ی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گل‌آلود» می‌بینند از آن ماهی می‌گیرند و بر ثروت خود می‌افزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر می‌رسد سه عامل از چهار عامل مشروعیت‌بخش، در صحنه عرض اندام می‌کنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه می‌توان گفت؟

۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را می‌سازند. حالا می‌گویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجه‌ایم!

۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش می‌کند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دل‌سوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود می‌خواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین می‌خرد اما همان ماشین بلای جان فرزند می‌شود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به هم‌نشینی‌های شبانه می‌رود و در دود غرق می‌شود و آن می‌شود که امروز در ایران، «گل‌گشی»، گل می‌کند و هنجار می‌شود! چه رابطه‌ای مشاهده می‌شود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر می‌کند که همه‌ی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همه‌ی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه‌ منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز می‌رود. به نظر می‌رسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آینده‌ای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبه‌ی #قومی و فراگیر پیدا کند!

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۲)

🗓 پنج‌شنبه ۹ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

#انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ و پرسش‌های تکراری!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

چرا سؤال‌های تکراری می‌پرسیم؟

۱ـ برخی دوستان و کسانی که مطالب بنده را دنبال می‌کنند از نتایج انتخابات خرداد ۱۴۰۰ می‌پرسند. نگران هستند. ابهام دارند. سردرگم هستند. می‌پرسند که چه خواهد شد و چه باید بکنیم؟ نمی‌دانم این تشویش‌ها برای چیست! مسیر ما مشخص است. سازهای ناهم‌گون داخلی‌ها و خارجی‌ها گوش‌نواز نیست و واضح است که: هر کسی از ظن خود شد یار من ـ از درون من نجست اسرار من!

۲ـ این روزها در داخل تلاش می‌شود تنور انتخابات داغ شود. عزیزانی هم‌چون #تاج‌زاده تلاش می‌کنند در کلاب‌هاوس از مواضع رادیکال خود بگویند. بسیاری دیگر از #اصلاح‌طلبان_حکومتی، او را تک‌نواز می‌خوانند. ایشان از برداشتن گام‌های آرام‌تر سخن می‌گویند و اصرار دارند که ظرفیت #نظام_سیاسی در نظر گرفته شود. #اصول‌گرایان همیشه عزیز هم علاقمندند با زبان #دین و #اعتقادات و سردار سلیمانی با طرفداران‌شان سخن بگویند. عزیزان #اپوزیسیون هم که: «#نه_به_انتخابات»! هر کس در این معرکه کلامی و حرفی و ژستی دارد. داستان چیست؟

۳ـ خرداد ۱۴۰۰ مدت‌ها است که از راه رسیده است از سال ۱۳۸۴ که سید بزرگوار، #خاتمی صحنه را به جناب #احمدی‌نژاد سپرد. از آن زمان، مسیر مشخص شده بود و ابهامی وجود نداشت. پیش‌بینی می‌شد که برنده‌ی انتخابات، احمدی‌نژاد باشد. در سال ۹۲ هم که آقای #روحانی آمد «اهل هوشیاری» می‌دانستند که خیل عظیم استقبال از او در داخل و خارج به نومیدی می‌گراید. چرا؟ زیرا «ساختاری» می‌دیدند!

۴ـ ما در حبس ساختارهای «کم‌کارکرد» هستیم و از همان #قانون_اساسی و در همان مواد ۱ و ۲ این #قانون، رأی خیل «فقهای جامع‌الشرایط» ارجح بر رأی اهالی اندیشه شمرده شده. از این مجمل حدیث مفصل بخوانید، هم‌چنان‌ که ۴۳ سال است همین علما کم و بیش از جانب مردم، #مشروعیت گرفته‌اند. مبارک‌شان باشد: هم به صاحبان #قدرت و هم به مردمی که زیر پرچم ایشان سینه می‌زنند. آنها حق دارند حکومت کنند. واقعاً می‌گویم!

۵ـ خرداد ۱۴۰۰ مدت‌های مدیدی است که از راه رسیده منتها برخی صدای پایش را نشنیده‌اند. اشکال از ایشان است که گوش‌شان سنگین شده است. او آمد و رفت. تاج‌زاده رد صلاحیت شد. #ظریف، تصمیم به کاندیداتوری گرفت. علی لاریجانی هم چپ‌چپ به ظریف نگاه کرد. اصول‌گرایان هم با دو کاندیدا وارد صحنه شدند. یکی، #نظامی و #سپاهی و آن دیگری از اهالی عمامه. در این معرکه، تاج‌زاده نهایتاً گفت: اگر قرار است بین آن اصول‌گرا و این «ظریف» (یا ظریفی دیگر از همان خانواده) یکی انتخاب شود پس من بین متوسط و بد، متوسط را انتخاب خواهم‌کرد هر چند راضی نیستم! این پیام تاج‌زاده در جامعه چنین منعکس شد: بین بد و بدتر، عقل حکم می‌کند که «بد» را انتخاب کنیم … و این‌گونه شد که حدود پنجاه و اندی درصد از صاحبان #رأی در مملکت در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت کردند و نهایتاً در دور دوم با حضور بیشتر منادیان اصلاح‌طلبی، برنده هم از زمره همان «ظریفان» بود و آن کم‌تر از پنجاه درصدی که مشارکت نداشتند برای دیگران شاخ و شانه کشیدند و روز از نو و روزگار از نو …

۶ـ عزیزان، ما نیازمند #رئیس‌جمهور نیستیم، ما نیازمند چیز دیگری هستیم. ما اول باید سخن گفتن و گفت‌و‌شنود و طریق فکر کردن را مرور کنیم و نیز بیاموزیم. …

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| افسردگی سیاسی و انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ |

🗓 سه‌شنبه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی جهان صنعت درباره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۷۳۱

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه‌ی جهان صنعت که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آن‌ها در روزنامه منتشر «نشد»:

| دیروز با روزنامه جهان صنعت گفت‌و‌گو داشتم. طبق معمول، بخشی از صحبت‌ها منتشر شد و طبق معمول، شرط اولیه‌ی مصا‌حبه‌ام دریافت نوار صوتی و پخش آن در کانال تلگرامم بود تا شما عزیزان از همه‌ی صحبتم آگاه شوید. اینک بخش‌هایی از گفته من در آن نوار و سپس دعوت شما به شنیدن نوار:

… فراز و فرودها در روابط خارجی و #آمریکا و داستان #غنی‌سازی_اورانیوم، تعیین کننده‌ی اصلی سیاست‌های داخلی و نیز رفتار رأی‌دهی بوده است …

… نبود #احزاب و گروه‌های #فعال_سیاسی و تقسیم #قدرت در چهار دهه‌ی گذشته بین دو دسته‌ی #اصلاح‌طلب و #اصول‌گرا، امروزه #جامعه را با «#افسردگی_سیاسی» مواجه ساخته …

#انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ شباهت زیادی به ششمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۷۲ دارد که از بین چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده ۳ نفر هم‌سو بودند و آقای #احمد_توکلی رقیب اصلی آقای #هاشمی بود. آن #انتخابات با کم‌ترین میزان مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی، بی‌حال‌ترین انتخابات ریاست‌جمهوری در دوازده دوره‌ی گذشته بود و تفاوت کاندیداها، معنادار نبود. اینک هم چنین است و تفاوت معناداری بین کاندیداهای اصلاح طلب از آقایان #جهانگیری و #هاشمی و #همتی تا #لاریجانی مشاهده نمی‌کنید و حتی بین این‌ها و کاندیداهای اصول‌گرا هم تفاوت معناداری وجود ندارد چون اساساً در جای دیگری تصمیمات اخذ می‌شود و مابقی خدمه و حشمه‌ی #رهبری هستند بر اساس #قانون_اساسی

… در سال ۷۶ و در هفتمین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد مشارکت ۸۰ درصدی بودیم که گویی فنری که در سال ۷۲ جمع شده‌بود در سال ۷۶ رها شد. بر این اساس شاید در سال ۱۴۰۴ چنین اتفاقی بیفتد و این هم بستگی به عواملی مانند در قید حیات بودن یا نبودن رهبری و نیز برخی حوادث خاص داخلی و خارجی دارد که در صحنه سیاسی، ایران از حوادث و عوامل خاص تأثیرپذیر بوده است …

… دغدغه‌های مردم به مسائل معیشتی و اقتصادی و سپس به #حقوق_بشر و #آزادی مربوط است اما در شعارها و حرف‌های کاندیداها تحلیل عمیقی از این دغدغه‌ها وجود ندارد و اساساً کاندیداها در دنیای دیگری سیر می‌کنند و ممکن است توان درک و فهم عمیقی نسبت به عواقب خوفناک #اختلاف_طبقاتی و #فروپاشی_اجتماعی ناشی از روند گذشته اعم از دولت های #هاشمی و #خاتمی و #احمدی‌نژاد و #روحانی، نداشته باشند …

#تاج‌زاده هم که رادیکال است #رد_صلاحیت می‌شود و اگر هم نشود در این #ساختار_سیاسی نمی‌تواند کاری انجام دهد هر چند ممکن است یک گام به پیش باشد …

… کدام کاندیدا عمیقاً متوجه می‌شود که دهک‌های ناتوان اقتصادی یک تا سه دارای بیش از ۷۰ درصد افراد آسیب‌پذیری است که از حمایت قانونی برخوردار نیستند؟! …

… منظور من از «مردم» کسانی هستند که معتقد به #عدالت اجتماعی‌اند نه افراد مندرج در طبقه‌ی #نوکیسه و نه معتقدان به #دین که بنا به اعتقاد دینی در انتخابات شرکت می‌کنند و فاقد تحلیل عقلانی هستند و عمدتاً تا نوک بینی خود را می‌بینند و نه کسانی که فرصت‌طلب هستند و با تظاهر و دروغ، خود را مدافع نظام جا می‌زنند …

| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟

| سه‌شنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

🖋️#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

من #جامعه‌شناسی خوانده‌ام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی می‌گویم از منظر #جامعه‌شناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونی‌مان حکایت می‌کنم و تفاوتی نمی‌کند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسان‌محوری را نمی‌شناسد! با این مقدمه به چند موضوع می‌پردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شده‌اند و با طرح برخی استدلال‌ها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همه‌ی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کننده‌ای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنه‌ی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلال‌ها هفت دسته‌اند:

۱ـ می‌گویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیس‌جمهور شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».

ـ می‌گویم: کاری باقی نمانده که مجموعه‌ی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاه‌ها که ما معلمش هستیم چه می‌خواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامه‌نگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعه‌ای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس می‌کند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.

۲ـ می‌گویند: با رئیس‌جمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یک‌پارچه می‌شود و عملاً سه قوه هم‌سو می‌شوند.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «ناهم‌دستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».

ـ می‌گویم: اولاً موضوع هم‌گونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه می‌تواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیس‌جمهور شود آیا اینک تصور می‌کنید که زیر مجموعه‌ی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعه‌ی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن می‌دهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.

۳ـ می‌گویند: آمدن رئیسی، مقدمه‌ی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».

ـ می‌گویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بی‌کاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدی‌تر مواجه خواهد‌شد و در این بوته‌ی آزمایش در مقام رئیس‌جمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژه‌ای مواجه خواهد شد. پس پیش‌فرض مذکور، نادرست است.

۴ـ می‌گویند: اگر رئیسی، رئیس‌جمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاح‌طلبان_حکومتی در گذشته، کم‌تر خود را شماتت کرده‌ایم».

ـ می‌گویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دست‌مان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیش‌فرض مذکور، خلاف واقع است.

۵ـ می‌گویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود و چه فایده‌ای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمی‌دهد قصد سیاسی دارد».

ـ می‌گویم: می‌شود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. می‌توان نگاه واقعیت‌محور و جامعه‌شناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعه‌ی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عمل‌کرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیش‌فرض مذکور، متزلزل است.

۶ـ می‌گویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
به یاد روح بزرگ دختر شانزده ساله‌‌ای که اخیراً در کرمانشاه به اتهام دیر آمدن به منزل به دست پدر سلاخی شد و نیز به یاد عظمت فریاد کارگران برای رسیدن به حقوق انسانی خود در این روزها!

| #درنگ |
دو امر متفاوت: «#شورای_اسلامی_کارگران» و «#الهیات_فمینیستی»!

#دیالکتیک #فمینیسم #دین #اسلام #اعتراض #کارگران #ایدئولوژی #طبقه_نوکیسه #اعتراضات_مدنی

| دوشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۰

👈 دیدگاه شما

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| مظلومان #کارتن‌خواب، قربانی جهل #حاکمیت و سکوت ما!

| سه‌شنبه ۷ دی ۱۴۰۰

| گزارش روزنامه‌ی «همشهری» از وضعیت گرم‌خانه‌ها در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، شماره‌ی ۸۳۹۸

| نمایش گزارش:👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/149196

| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/158WfvaHVfe2TEFjmAf5eHOHuXrM8_iFH/view

| احمد بخارایی: دیروز متن کوتاهی در «روز(ی!)نا‌مه‌ی همشهری» از من چاپ شد که خلاصه‌‌ی بی‌خاصیت گفت‌و‌گوی مفصلی بود که در مورد کارتن‌خواب‌ها و لزوم تأسیس گرم‌خانه‌ها صورت گرفته بود. از دیروز تا امروز فکر می‌کردم که چه‌گونه بگویم که چه وضعیت اسف‌باری داریم و چگونه روزنامه‌ها با «مرگ نسبی» مواجه شده‌اند (به رغم وجود اهالی مسئول و روشن‌ضمیر در رسانه‌ها) و چه‌گونه ترسیم کنم که این نظام #حکم‌رانی در حق همه از جمله «#دین» چه جفایی کرده است که بسا التیام‌بخش هم نباشد. تصمیم گرفتم مانند همیشه ابتدا فایل شنیداری را این‌جا قرار دهم تا بدون #سانسور، بشنوید و با متن منتشر شده مقایسه کنید و علاوه بر آن به زودی ویدئویی در این خصوص تهیه خواهم کرد و به نظرتان خواهم رساند. و اما در گفت‌وگوی دیروز اشاره داشتم به:

۱ـ آگاهی همه‌گان حتی رانندگان «تحصیل‌ناکرده‌ی تاکسی» نسبت به لزوم وجود گرم‌خانه و سوپ داغ و #مددکار_اجتماعی برای کارتن‌خواب‌ها در دل زمستان، اما وظیفه‌ی من #جامعه‌شناس و شمای #روزنامه‌نگار چیست؟!،

۲ـ پیوسته‌گی زنجیره‌ای پدیدارها و نمودهای اجتماعی منفی مانند #کارتن‌خوابی، #اعتیاد، #کار_کودکان، #تکدی‌گری محترمانه(!) #دست‌فروشان در مترو‌ها، #زندانیان قربانی در زندان‌ها و ...،

۳ـ بی‌معنا و بی‌فایده بودن نگاه «آسیب‌شناسانه» به انحرافات و بی‌هنجاری‌ها در ایران به دلیل وجود ساختارهای ناکارآمد که مثالش مانند تجویز قرص آرام‌بخش برای بیمار سرطانی است،

۴ـ #کول‌بران در کردستان و قاچاق‌چیان مواد و سوخت در سیستان و بلوچستان به عنوان حلقه‌های دیگری در زنجیره‌ی مسائلی که محصول وجود ناکارآمدی اقتصادی ریشه‌دار در نظام حکمرانی است،

۵ـ لزوم وجود #سازمان‌های_مردم‌نهاد در مواجهه با مسائلی مانند کارتن‌خوابی اما وجود نگاه #امنیتی ـ #اطلاعاتی که #NGO ها را زمین‌گیر کرده است،

۶ـ انتظار نابه‌جا و جاهلانه‌ی #نظام_سیاسی از خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد مبنی بر اعلام سرسپردگی نسبت به تمامیت #نظام_حکمرانی و بالا بردن پرچم حمایت از #ولایت_فقیه، حال آن که بسیاری از داوطلبان ارائه‌ی خدمت در این گروه‌ها و ساز‌مان‌های غیر دولتی، تحصیل‌کرده و اهل نقادی و نیز منتقد به ناکارآمدی نظام سیاسی‌اند،

۷ـ افزایش #انحرافات و تعمیق #مسائل_اجتماعی از زمان دولت هاشمی #رفسنجانی تاکنون با تشدید #فاصله_طبقاتی و توزیع ناعادلانه‌ی «ثروت» و «فرصت» با حمایت تفاسیر مذهبی از «مالکیت» و «گزینش».

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| ضد‌اخلاقی‌های اخلاق دینی!

| آدینه ۲۹ دی ۱۴۰۲

| #مناظره میان احمد بخارایی و سروش دباغ با جستار «مسئله‌ی ما و دین»، برگزار شده در اتاق «پرتو» در کلاب‌هاوس | شنبه ۲۳ دی آذر ۱۴۰۲

| پخش جریان مناظره (شنیداری): 👇
https://drive.google.com/file/d/1D1tY98rtI46ME3UWpPFVDkW8PUi9_T-c/view

#احمد_بخارایی: حدود دو ساعت و نیم در کلاب هاوس با دکتر #سروش_دباغ مناظره‌ای داشتم پیرامون ذاتیات دینی و تعارضات ریشه‌ای میان "#اخلاق_دینی" و " #اخلاق_عرفی"! این بحث از زمانی مطرح شد که در نشست قبلی با ایشان (با طرح جعلیات "#روشن‌فکری_دینی") به ذاتیات دینی اشاره کردم اما آقای دباغ، معتقد به ذاتیات دینی نبود. در مناظره کنونی با اشاره به نقل‌قول‌هایی از اندیشمندان نظیر #ماکس_مولر، #اسپنسر، #دورکیم و #ریتزر و نیز به هشت اعتبار نسبت به معانی "ذات" استدلال کردم که #دین دارای ذاتیات است.

پس از آن از چهار زاویه‌ی: "مرجع اقتدار، اشکال، محتوا و پیامد"، به توضیح تعارضات اساسی و بنیادین میان دو نوع اخلاق: دینی و عرفی پرداختم.
در بین این چهار زاویه، جهت "محتوا"یی از اهمیت خاصی برخوردار بود که شامل هفت شاخص است. این هفت شاخص در تمایز اساسی و گاه ذاتی بین اخلاق دینی و اخلاق عرفی عبارتند از:
۱ـ نوع دل‌پسندی و مطبوع حساسیت بودن، شامل طیفی از "هیجان و شیفتگی" تا "عقلانی".
۲ـ تضاد در قابلیت اصلاح و تغییر.
۳ـ مستدل بودن از "توجیه" تا "تبیین".
۴ـ جایگاه معرفت‌شناختی از تضاد میان "ابژه" و "سوژه".
۵ـ تضاد در "بازتولید" از گذشته تا واقعیت جامعه.
۶ـ تعارض در مرجعیت اقتدار اخلاقی از آسمان تا زمین.
۷ـ تضاد در "جنس" اخلاق از "پرستش" تا "عرف".

در بخشی دیگر ضمن تطبیق "گفتار-کنش‌ها"ی اخلاق دینی با اخلاق عرفی در چارچوب نظری #هابرماس نتیجه گرفتم که اخلاق دینی صرفاً دارای شیوه ارتباطی از نوع "توصیفی" است اما اخلاق عرفی علاوه بر آن برخوردار از شیوه‌های ارتباطی از نوع "شناختی" و "تعاملی" است.

در بخشی دیگر به ذکر تعارضات دو نوع اخلاق دینی در عرصه عمومی و اخلاق عرفی به تفکیک چهار خرده‌نظام: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در دو سطح: خرد و فراخرد (میانه و کلان) مجموعاً در هشت جنبه پرداختم. در این بخش گزاره‌ها و اصول اخلاقی متضاد در هر یک از این دو نوع #اخلاق را گفتم و نهایتا نتیجه گرفتم که: اخلاق دینی در حوزه عمومی با توجه به #ذاتیات_دینی، گاه به "#مناسک‌گرایی" به عنوان یکی از انواع چهارگانه‌ی انحرافات (از نگاه #رابرت_مرتون) می‌انجامد و در تقابل با اخلاق عرفی، به بیراهه می‌رود تا آن‌جا که رعیت‌باوری را دامن می‌زند و توجیه‌گر #شکاف_طبقاتی می‌شود.
چون مناظره‌ی ما ریشه‌ی فلسفی ـ کلامی داشت و جنبه‌های اصلی عرایض من مورد مخالفت دکتر سروش دباغ واقع می‌شد بسا در برخی دقایق با دشواری در انتقال مفهوم مواجه باشد.

لطفاً با حوصله و تأمل گوش فرمایید و نقد کنید. سپاس

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| #مناظره درباره‌ی «آینده‌ی مقبولیت و جایگاه جمهوری اسلامی در بین اکثریت مردم؟!»

| آدینه ۲۵ اسفند ۱۴۰۲

برگزار شده در کانال ایران سربلند | ۲۴ اسفند ۱۴۰۲

| پخش جریان نشست ‌(شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/1DmoZphe8rWLOOunDnH3UeuD_KDZeQsQ0/view?usp=drive_link

| #احمد_بخارایی: بیش از ۳ ساعت در خدمت مخاطبین و مشارکت‌کنندگانی که عمدتاً از #اصول‌گرایان و #انقلابیون بودند با جناب #داریوش_سجادی مناظره‌ی چالشی و در پایان بیش از یک ساعت با عزیزان حاضر گفت‌و‌شنود داشتم. در این جلسه به این موضوع‌ها اشاره کردم:

ـ اکثریت ۶۸درصدی مردم ایران به عنوان مخالفان اصولی و ریشه‌ای با روند موجود #حاکمیت در ایران بر اساس نتایج #انتخابات اخیر #مجلس،

ـ تشدید روند #فروپاشی_اجتماعی و عقب‌گرد #جامعه ناشی از سیاست‌های ناکارآمد #نظام_سیاسی از ۴ منظر معطوف به ۳ زمان: گذشته، حال و آینده،

ـ هنجارستیزی ماهیت #دین با دنیای عقلانیت،

ـ تقابل‌ها و تعارضات فرصت‌سوزانه با نظام جهانی و آمریکا،

ـ درگیر بودن ذهن طرف دوم مناظره در "تئوری توهم توطئه‌ی بین‌الملل"،

ـ لزوم "#تحول‌جویی" در مقابل ۳ مفهوم: #اصول‌گرایی، #اصلاح‌طلبی و #براندازی،

ـ احزاب فامیلی و ناکارآمد در ایران امروز و تشدید حوزه فرمان‌روایی رهبری،

ـ افزایش آمار جرائم و نابسامانی‌ها در اثر وجود "#فقر نسبی"،

… و موارد دیگر.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| ۱۰ ماه پیش گفتم و امروز شاهدش هستیم!

| یک‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی پایگاه خبری تحلیلی دیدار نیوز با احمد بخارایی درباره‌ی حجاب | منتشرشده در دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/154165
| پخش ویدئو:👇(پخش در پایین پست)
https://youtu.be/1uXa4CwiUaE

#احمد_بخارایی: حدود ۱۰ ماه پیش در مرداد ۱۴۰۲ گفت‌و‌گویی داشتم با «سایت دیدار نیوز» در خصوص «#لایحه_عفاف_و_حجاب» که در آن زمان به تازگی تدوین و به مجلس ارجاع شده بود. در آن مصاحبه به نکاتی اشاره کردم که امروز پس از گذشت ۱۰ ماه در کف خیابان‌ها شاهدش هستیم. فرصت نشد این متن دیداری را در کانال تلگرامی‌ام منتشر کنم که اینک تقدیم می‌شود. در این گفت و‌گو به محورهای شانزده‌گانه‌ی زیر اشاره کردم:
۱ـ تحلیل «لایحه عفاف و حجاب» با ذکر مجازات‌های مطرح شده در آن از جریمه و حبس از درجه ۴ تا درجه ۲ تا ممنوع‌الخروجی!
۲ـ پیش‌بینی به نتیجه نرسیدن قانون #حجاب_اجباری که «امنیتی ـ سیاسی» خواهد شد و بیش از پیش دین، لباس قهری به تن خواهد کرد!
۳ـ آبشخور تفکرات دین‌خویانه‌ی سیاسی که به جای «دین انسانی و اجتماعی» به «انسان و اجتماع دینی» با محوریت تفسیر صاحب قدرت و ثروت می‌پردازد!
۴ـ پیش‌بینی مقابله‌ی فیزیکی با مدافعان #حجاب_اختیاری و شکل‌گیری روند «حجاب‌ستیزی»!
۵ـ نگاه دینی حاکمیت، مبتنی بر «نیاز‌ و درخواست‌سازی کاذب در جامعه» به جای «پاسخ‌گویی به نیازها و درخواست‌های واقعی جامعه»!
۶ـ بوی گند و آزاردهنده‌ی «#اقتصاد_دینی» و #بانکداری_اسلامی با اخذ بهره‌ی سالانه‌ی بیش از ۶۰درصد در برخی وام‌ها!
۷ـ «بن‌بست ایدئولوژیک»!
۸ـ سه وجه دین‌داری شامل: «باور، گرایش و رفتار» و تقلیل دین‌داری حکومتی به سطح رفتارهای دینی در چارچوب تفسیر صاحب قدرت و ثروت!
۹ـ «تضاد» میان الگوهای دین‌خویانه‌ی حکومتی با الگوهای فرهنگ عمومی!
۱۰ـ «#فروپاشی_اجتماعی» به گونه‌ای که حتی پس از دوران حیات #جمهوری_اسلامی گریبان جامعه را خواهد گرفت مانند شخص افسرده و نومید که به سهولت به حالت عادی باز نمی‌گردد!
۱۱ـ ضعف فکری و تحلیلی «قاضیان دادگاه‌ها» و عملکرد ناخوشایند زندان‌بانان و ناکارآمدی نمایندگان مجلس!
۱۲ـ «تقدیرگرایی»، ضد توسعه!
۱۳ـ لزوم احترام به علم و تخصص و حیثیت دیگران به عنوان «شروط لازم توسعه»!
۱۴ـ لزوم آگاهی «#اپوزیسیون» و نیز عناصر داخلی #نظام_سیاسی از ریشه‌های فکری موجود و واقعیات پنهان #جامعه!
۱۵ـ پیش‌بینی تشدید آسیب‌رسانی به جامعه با عملیاتی شدن لایحه عفاف و #حجاب و تشدید «بحران گروه مرجع»!
۱۶ـ دعوت از #رهبر انقلاب به مناظره در موضوع «حجاب» در چهارچوب «#دین_اجتماعی»!

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |