جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.32K subscribers
66 photos
20 videos
1 file
629 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com
Download Telegram
🗓 شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸

❇️ #پوزیتیویسم مد نظر #آگوست_کنت در جامعه‌ی ایران شکل نگرفته است

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) به مناسبت سال‌روز درگذشت آگوست کُنت در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی #جامعه‌شناس و مدیر گروه فلسفه‌ی #علوم_اجتماعی در انجمن جامعه‌شناسی ایران

👈 نمایش گزارش:
👇بخش‌هایی از سخن من:

#جامعه‌شناسی_ایران چه نسبتی با آگوست کُنت برقرار کرده است؟

#آگوست_کنت آغازگر #پوزیتیویسم در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی است. او از #فلسفه به سمت جامعه‌شناسی می‌غلتد که این هم هنر بزرگ او محسوب می‌شود که هم واضع واژه‌ی جامعه‌شناسی و هم این‌که به عنوان پدر جامعه‌شناسی است. ما تا آگوست کُنت را درک نکنیم و پوزیتیویسم را در ساحت و فضای ذهنی او نفهمیم نمی‌توانیم بگوییم که جامعه‌ی ایران به طرف کُنت متمایل شده است یا خیر ...

… آگوست کُنت را باید در یک فضایی میان #فلسفه و #جامعه‌شناسی خواند و ارزیابی کرد. بسیاری که درباره‌ی #کنت در ایران بحث می‌کنند تنها در حوزه‌ی جامعه‌شناسی بحث خود را پیش می‌برند و همین هم باعث می‌شود برداشت ناقص و نیمه‌تمامی از کُنت داشته باشند ...

… رویکرد او از سه جهت برجسته‌گی دارد که پیوندی میان جامعه، ذهن و حوزه‌ی سیاست و قدرت برقرار می‌کند. در تکامل «#جامعه» به مراحل سه‌گانه‌ی #الهی، #فلسفی و #علمی می‌پردازد و در تطور «#ذهن» به سه مرحله‌ی ربانی، متافیزیکی و اثباتی یا #پوزیتیویسم اشاره دارد که در تناظر با این‌ مراحل سه‌گانه، انواع سلطه هم سه‌گانه می‌شود؛ «سلطه‌ی کاهنان، سلطه‌ی مردانِ حقوق‌دان و سلطه‌ی مدیرانِ صنعتی و هدایت اخلاقی دانش‌مندان». بنابراین پوزیتیویسم کُنتی در دوره‌ی سوم معنادار می‌شود و این‌جا است که آگوست کُنت تأکید می‌کند که ما باید از #روش_تجربی در #علوم_انسانی استفاده کنیم اما در میان #علوم هفت‌گانه، جامعه‌شناسی علم هفتم است و از «#کلیت_متنازل» و «#پیچیده‌گی_متزاید» برخوردار است؛ یعنی کلیت به حداقل و پیچیده‌گی آن به حداکثر می‌رسد ...

به چه دلیل آن چیزی که امروز در جامعه‌ی ایران رواج دارد با #اثبات‌گرایی یا #پوزیتیویسم مد نظر آکوست کُنت هم‌خوانی ندارد؟

… آن‌چه امروز در #ایران جاری است به دو دلیل #پوزیتیویسم ناشی از آگوست کُنت نیست؛ یکی این‌که پوزیتیویسمی که کُنت می‌گوید در یک جامعه‌ای امکان تحقق دارد که در مرحله‌ی سوم و علمی باشد که جامعه‌ی ما نیست و در مراحل #الهی ـ #فلسفی به سر می‌برد. در نظریه‌ی آگوست کُنت، رشد ذهنی به مرحله‌ی سوم که اثباتی است باید رسیده باشد و از #قواعد_ربانی و #متافیزیکی گذر کرده باشد که جامعه‌ی ما باز هم گذر نکرده است. در جامعه‌ی کنونی ایران (بخوانید: #حاکمیت_شیعی) اذهان ما آمیخته با اشکال ربانی، متافیزیکی و یک اثباتی معیوب است و نهایتاً در نظریه‌ی کنت، نوع #سلطه مطرح است که وقتی جامعه‌ی ما در دو بخش «جامعه و ذهن»، در جایگاه خودش قرار ندارد که #پوزیتیویسم معنادار شود در انواع #سلطه هم به همین‌گونه است؛ یعنی به مدیران صنعتی و اهالی علم و اندیشه تعلق ندارد و سلطه، آمیخته‌ای میان #حقوق و #مذهب است …

… در آن چیزی که آکوست کُنت می گوید بسیاری از ظرافت های کیفی وجود دارد که در جامعه‌ی ما کم‌تر درک می‌شود زیرا اگر افراد #فلسفه ندانند نمی‌توانند او را به خوبی درک کنند، ولی یک #فیلسوف بسا بتواند از مباحث کُنت مطالب خاصی را استنتاج کند. #جامعه‌شناسی ما تلاش می‌کند از جامعه‌شناسی #فرانسه ایده بگیرد اما به دلایل گفته شده نمی‌تواند موفق باشد …

… آن چیزی که در ایران در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی شکل گرفته نوعی فهم تقلیل‌گرایانه از #روش_کمی‌گرایی است که آن هم به شکل معیوب آن اجرا می‌شود؛ چیزی که تکنیک‌ها به پرسش‌نامه و چند آزمون آماری بی‌جان و روش‌ها هم به پیمایش، تقلیل پیدا کرده است بدون این‌که تصویری از #واقعیت_اجتماعی در نتایج به دست آمده نشان داده شود. بنابراین #پوزیتیویسم مد نظر آگوست کُنت شکل نگرفته است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ تقدیرگرایی مانع تحول جامعه است

🗓 انتشار: شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «انصاف‌نیوز» درباره‌ی #دق_الباب مساجد در شب آخر ماه صفر در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و حمید_حسینی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از دیدگاه من در این گفت‌وگو:

… این موضوع را من از دو زاویه می‌بینم، یکی بحث اعتقادات دینی و دیگری، یک سری #نماد #سنتی به معنای #ملی و محلی آن است، چون بحث نور و آتش شمع در این جا مطرح است که یک مقوله‌ی تاریخی است و در فرهنگ ملی تعریف می‌شود …

… بخش دیگر با #اعتقادات_مذهبی آمیخته شده و رنگ و بوی مذهب می‌دهد. به جهت اعتقادی این موضوع #سمبل یک نوع الگوهای رفتاری است که خمیرمایه و جوهره‌ی آن تقدیرگرایی، شانس و سپردن وضعیت و آینده به دیگری است، هر دیگری‌ای که فرد به آن دل بسته باشد …

… بر اساس تئوری‌های #توسعه، جامعه‌ای مستعد توسعه است که انسان‌های تحول‌یافته در آن حضور داشته باشند. یک تئوریسین آمریکایی هم ده ویژگی برای انسان‌های نو قائل می‌شود که اگر این انسان‌ها نباشند جامعه مستعد توسعه نخواهد بود. یکی از این ویژگی‌ها این است که انسان‌ها تقدیرگرا نباشند و به کارآیی اعضای جامعه اعتقاد داشته باشند. رفتارهای تقدیرگرایانه مانند دق‌الباب در جامعه هر چه بیش‌تر اوج بگیرد، نشان‌دهنده‌ی این است که جامعه از توسعه فاصله دارد …

… امروزه هر دو عنصر #سنت و #مذهب در #فرهنگ بسیار قوی است و نمی‌توان گفت اگر به طور مثال افراد نذر و نیازی انجام می‌دهند فقط رنگ و بوی دینی دارد و اگر شمع روشن کردند فقط رنگ و بوی ملی دارد …

… حال اگر به موضوع شمع و آتش و نور دقت کنیم، خیلی از افراد که به دنبال چنین آیینی می‌روند شاید آن‌چنان رنگ و بوی مذهبی نداشته باشند، اما همه ته دلشان به یک سری مفاهیم مذهبی امید دارند که خمیرمایه‌ی آن هم تقدیرگرایی است. حال موضوع این است که چرا بعضی افراد شبه مدرن که سعی می‌کنند علمی‌تر به مسائل نگاه کنند و به اصطلاح خارج‌رفته هم هستند این اعمال را انجام می‌دهند؟ این موضوع به یک گفتمان #ملی‌گرایی یا #ایران‌گرایی مربوط است که در برابر یک گفتمان دینی قد علم کرده است …

… این‌که چرا این دو در برابر هم قرار گرفتند به این دلیل است که گفتمان دینی گفتمانی بسته‌شده‌ای است که اجازه نمی‌دهد گفت‌وگو صورت بگیرد، بنابراین این دو گفتمان به دو جاده مقابل هم و تعارضی تبدیل شده اند …

… هر گفتمانی نمادها و سمبل‌های خودش را دارد، حتی در مورد حجاب هم موضوع به همین شکل است. اگر بعضی از افراد را رها بگذارید شاید حجاب خود را نسبتاً حفظ کنند ولی چون می‌خواهند با نظام سیاسی تقابل داشته باشند به اصطلاح رایج، بدحجابی را در آن‌ها پررنگ می‌بینید و گاه با کمی تأمل حتی متوجه می‌شوید این فرد در تفکر خود همان انسان مذهبی و معتقد است …

… خیلی از عناصر دخیل هستند تا شما یک رفتار را تحلیل کنید که این فرد روی چه سکویی ایستاده است، سکوی تقابل با نظام سیاسی یا حمایت از نظام سیاسی و حتی سکوی سنت‌گرایی از نوع دینی یا ملی! البته باید این را در نظر داشت که همه‌چیز «تلفیقی» است و در میان مجموعه‌ی عناصر، شاید نقش یک عنصر نسبت به عناصر دیگر برجسته‌تر باشد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کلید حل مسئله‌ی #اقلیت‌ها در دست #نظام_سیاسی است!

🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی درباره‌ی #اقلیت | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا می‌کند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه می‌شود مانند مهاجرت‌ها؛ افراد جابه‌جا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته می‌شود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر می‌بینید که یک اقلیت مذهبی زندگی می‌کند مانند مجیدیه‌ی تهران که می‌گفتند ارمنی‌ها در آن جا زندگی می‌کنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحه‌ی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیق‌تر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت می‌شود اینجا است که مقداری بحث حساس می‌شود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار می‌گیرد این‌جا است که وضعیت معمولاً حساسیت‌زا می‌شود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویه‌ی دید سوم است که اهمیت پیدا می‌کند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا می‌کند که باید بیش‌تر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویه‌ی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ می‌کنید در تعریف اقلیت …

… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برون‌رفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برون‌رفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر می‌کند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر می‌کند و سیاست‌گذاری‌ها هم تغییر می‌کند. در زمان رضاخان بحث دولت‌ـ‌ملت‌سازی بود وقتی حاکمیت می‌خواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان می‌گیرد. با پی‌گیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیت‌ها کاهش پیدا می‌کند. یعنی مطلوب این است که اقلیت‌ها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعه‌شناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیله‌ی اقلیت‌ها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیت‌ها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیت‌ها، #زبان اقلیت‌ها، #فرهنگ اقلیت‌ها #هنجار اقلیت‌ها، #اقتدار اقلیت‌ها و گروه‌بندی اقلیت‌ها برای این‌که فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که می‌شود آن بودن و هستی اجتماعی‌شان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دوره‌ی مشروطه در ایران، در آن دوره‌ی برون‌رفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دوره‌ی قاجار که برایش پروسه‌ی دولت‌ـ‌ملت‌سازی که مؤلفه‌ی اصلی #مدرنیته است، چه می‌شود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجسته‌سازی #دین و به ویژه #مذهب بود، می‌گویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجسته‌سازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، می‌گویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولت‌ـ‌ملت‌سازی و این‌جا محور چیست؟ برجسته‌سازی مذهبی. در این برجسته‌سازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا می‌کند؟ این دوگانه‌ی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف می‌کنم …

… از انواع و اقسام اقلیت‌ها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کرده‌اند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمی‌توانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمن‌ها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمن‌ها در سطح کلان می‌توانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاست‌های_امنیتی از فعالیت‌هایشان جلوگیری می‌کنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکل‌گیری ندارند چون سیاست‌های امنیتی به آن اجازه نمی‌دهند. در مورد انجمن‌های دانشگاهی هم مگر دانشگاه‌ها جدا از سیاست‌های امنیتی در سطح کلان‌اند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت این‌ها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا می‌زنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی می‌خندیم، به لهجه‌ی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق می‌خندیم …

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۳)

🗓 چهار‌شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران

🖋
#احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ در شطحیات (۲) گفته‌بودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفه‌ی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحران‌‌آفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانون‌مندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفه‌ی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هم‌وزن همه‌ی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیش‌تر توضیح دهم.

۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیده‌ای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و هم‌چنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهر‌ها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را می‌نمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومت‌مداری در ایران با روند #جهانی‌شدن ناساز است.

۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده می‌شود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفته‌اند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده می‌شود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شده‌اند.

۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیم‌سازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسه‌ها را همچنان ارتقاء می‌بخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصص‌محوری» از ترس «تعهد‌محوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کم‌اعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفاده‌ی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخ‌گذشته، شده است.

۲ـ۴ـ به اعتبار پی‌آمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلی‌ها را می‌فشارد در صحنه‌های خالی از محتوا مانند رأی‌دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بی‌کاری بالاست و آزار‌دهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانش‌گاه‌ها، سست و کم‌مایه‌اند،
ـ زندان‌ها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرم‌اند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله می‌شود تا هم‌چنان با کنکاش حوزه‌ی خصوصی، مدار فکری کنش‌گران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آن‌چه هست» (با فرض خوب‌بودن نسبت به برخی کشور‌های کم‌تر توسعه‌یافته) رو به افزایش است.

۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. می‌خواهم بگویم نیمی از این موارد (هشت‌و‌نیم شاخص!) کفایت می‌کند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همه‌ی این موارد هفده‌گانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیش‌کش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز می‌گویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعه‌ای باتلاقی می‌آفریند که حاکمیت هر قدر هم خیر‌خواهانه هر توافق‌نامه‌ای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل می‌شود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «مشروطه و ایران امروز»

| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱

| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سال‌روز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلاب‌هاوس «گروه جامعه‌شناسی سیاسی» انجمن جامعه‌شناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.

| سخن‌رانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.

| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit

| گزارش در روزنامه‌ی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534

| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386

| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play

| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبی‌های دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق می‌افتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبی‌سازی» ناشی از سیاست‌های غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزه‌‌‌جو است که #جامعه را خسته و خشونت‌طلب می‌کند.

۲ـ ریشه‌های تاریخی دوقطبی‌های موجود، در سه بند: «زمینه‌ها»، «سوژه‌ها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینه‌ها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق می‌کنند عبارتند از: «سیاست‌های منطقه‌ای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غرب‌گرایی نخبگانی با برون‌داد عقلانی‌شدن، انفعال نیروهای فی‌مابین از جمله طبقه‌ی متوسط که نحیف و بی‌پژواک شده‌اند و نیز عناصر اقتصادی».

۳ـ سوژه‌ها»یی که در دوقطبی‌شدن مورد توجه قرار می‌گیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی، تنش‌زدایی یا تنش‌زایی، درون‌گرایی یا برون‌گرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».

۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبی‌سازی جامعه عبارتند از: رخ‌نمایی رابطه‌ی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخش‌های فعال جامعه را به مرور از خود دور می‌کند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنه‌ی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعف‌های سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیت‌های اجتماعی است مانند دامن‌گرفتن مهاجرت‌ها که اینک میلیو‌ن‌ها ایرانی #مهاجرت یا فرار کرده‌اند و میلیون‌ها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.

۵ـ شش دو‌قطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پی‌آمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سال‌های دور و نزدیک را از قاجار ترک‌زبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفوی‌ها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کرده‌بودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکم‌رانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیم‌شان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشته‌باشند. ۵ـ دوقطبی‌های «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبی‌های ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».

۶ـ کم رمقی لوازم شش‌گانه‌ی توسعه‌ی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمان‌ها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزم‌های حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیش‌زدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چار‌چوب‌های نهادی و قانونی».

۷ـ تعارض و ستیز #مشروطه‌خواهان و #مشروعه‌خواهان مانند #شیخ_فضل‌الله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریان‌های تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدین‌شاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| نشست ۴: میزگرد تحلیل جامعه‌شناختی واکنش‌های گسترده به مرگ مظلومانه‌ی #مهسا_امینی (#ژینا_امینی)
«#گشت_ارشاد در کش و قوس #مذهب و #قانون»

با حضور:
🔸#سعید_معیدفر (دکترای جامعه‌شناسی و رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران)
🔸#فیروز_محمودی_جانکی (دکترای حقوق و مدیر گروه حقوق جزا و جرم‌شناسی دانشگاه تهران)
🔸#خالد_توکلی (دکترای جامعه‌شناسی و پژوهش‌گر اجتماعی از سقز کردستان)
🔸#حسن_محدثی (دکترای جامعه‌شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه)
🔸#احمد_بخارایی (دکترای جامعه‌شناسی و مدیر گروه جامعه‌شناسی سیاسی)
🔸 #فاطمه_علمدار (دکترای جامعه‌شناسی و مدیر گروه روان‌شناسی اجتماعی)
🔸#فهیمه_نظری (دکترای جامعه‌شناسی و مدیر گروه جامعه‌شناسی خانواده‌)
🔸#میرطاهر_موسوی (دکترای جامعه‌شناسی و مدیر گروه آسیب ها و مسائل اجتماعی)
🔸#سیامک_زند_رضوی (دکترای جامعه‌شناسی و مدیر گروه جامعه‌شناسی مردم مدار)

🔸دبیر میزگرد:
#عباس_نعیمی_جورشری
(دکترای جامعه‌شناسی و دبیر گروه جامعه‌شناسی سیاسی )

| برگزارکننده: گروه «#جامعه‌شناسی_سیاسی‌» انجمن جامعه‌شناسی ایران

♦️ آدینه یکم مهر ۱۴۰۱ | ساعت ۸ شب
♦️کلاب «جامعه‌شناسی سیاست»: 👇
https://www.clubhouse.com/join/جامعه-شناسی-سیاست

❗️درصورتی که اختلال نت مانع از برگزاری نشست شود، به روزی دیگر در هفته آتی موکول گردیده و اطلاع رسانی خواهد شد.

t.me/politicalsociology_isa

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |