جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.31K subscribers
66 photos
20 videos
1 file
621 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com
Download Telegram
❇️ تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید می‌کند

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی اطلاعات با #احمد_بخارایی

🗓 چهارشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۸

#جامعه #اقتصاد #کمک #فلسفه #مشارکت_اجتماعی #جامعه_شناسی #جامعه‌شناسی #دولت #طبقه #طبقه_اقتصادی #طبقه_اجتماعی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از این گفت‌وگو:

فلسفه مانند نوری است که مسیر را روشن می کند ولی برای پرواز به دو بال جامعه شناسی نیازمند است. انفکاک میان این دو باعث شده است که هیچ‌کدام کارآیی لازم را نداشته باشند …

… در فلسفه نسبت به موضوعات اخلاقی چهار رویکرد داریم: اول رویکرد شهودگرایی است، که یک‌سری از امور (از جمله «کمک کردن») را بدیهی و خوب می‌دانیم و همه‌ی فرهنگ‌ها آن را قبول دارند. در رویکرد دوم یعنی «احساس‌گرایی»، در ما حس خوب و رضایت‌مند ایجاد می شود و تلویحن به ما می‌گوید که: «اهل کمک کردن باش». رویکرد سوم، «هدایت‌گرایی» است که بر اساس آن ما اجازه داریم که حکم کنیم و بگوییم «تو باید به دیگران کمک کنی». از این‌جا به بعد، فلسفه به سمت جامعه شناسی می‌رود.
رویکرد چهارم در فلسفه‌ی اخلاق که بیش‌تر با جامعه‌شناسی پیوند دارد «توصیف گرایی» است. در این رویکرد، فلسفه وارد حیطه‌ی جامعه‌شناسی می‌شود و گزاره های: «کمک کردن خوب است» و «باید کمک کنی»، در صورتی نمود عملی خواهند داشت که جامعه بتواند روند کمک کردن را تعریف کند و سپس این رفتار را ارزیابی کرده و سیاست های تشویقی برای آن در نظر بگیرد. یعنی گزاره‌های اخلاقی در درازمدت در جامعه پدیدار شده و عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌شوند. در این حالت است که یک جامعه‌ی اخلاقی خواهیم داشت …

… در نظام اجتماعی نمی‌توان خرده‌نظام سیاسی را حذف کرد و نقش آن را نادیده گرفت. نمی‌توان تنها از اشخاص انتظار داشت که کمک کنند، بدون آن‌که دولت هیچ بستر سازمان‌دهی شده‌ای برای آن فراهم کرده باشد …

رفع تعارضات اجتماعی از طریق تعامل اجتماعی

… مارکس می‌گفت تضاد طبقاتی برای جامعه خوب نیست یعنی فاصله طبقاتی زیادی بین آحاد جامعه وجود داشته باشد و طبقه‌ی مرفه بگوید «به من چه»! این یعنی سلطه ی «من»، سلطه‌ی طبقه‌ و سلطه خانواده و قوم بر قشر ضعیف و نیازمند. این تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید می‌کند …

… وقتی دولت به قشر آسیب‌پذیر توجه دارد، شهروندان هم این رفتار را تکرار می‌کنند. به‌جای تعارض طبقاتی به تعامل طبقاتی باید روی آوریم. آن نگاه سوسیالیستی که می‌گوید همه‌ی آحاد جامعه باید در یک سطح زندگی کنند، نوعی توهم است. در رویکرد تعاملی باید به قشر ضعیف‌تر توجه کنیم و نیازش را برآورده سازیم. این نیاز، می‌تواند صرفا مادی نباشد. مثلن باید آن کارگر زن را هم نسبت به هم‌کار مرد خود و دستمزد کم‌تری که دریافت می‌کند و در حقش اجحاف می‌شود و تبعیض جنسیتی و از رشد بازماندن او را هم مشاهده کرد ...

مشارکت اجتماعی، شرط لازم برای تعامل

… مشارکت اجتماعی دو سطح دارد، یکی داوطلبانه و دیگری دعوت است که چهار شرط دارد: اول آن‌که فرد به «آزادی» اعتقاد داشته باشد. دوم آن‌که افراد آگاه باشند که مشارکت اجتماعی حق آن‌ها است. سوم آن‌که مشارکت را باید به شکل فرآیندی ببینیم نه به شکل جزیره‌ای و تکه‌پاره و چهارم آن‌که مشارکت اجتماعی باید در هر مقوله‌ای عمیق بوده و وسیع باشد و همه‌ی حوزه‌ها را در بر بگیرد. نظام سیاسی نباید با نگاه امنیتی مانعی برای این مشارکت ایجاد کند وگرنه مشارکت شکل نمی‌گیرد و گزاره‌های اخلاقی هم تحقق نمی‌یابند و ما می‌گوییم در جامعه همه نسبت به هم‌نوع و هم‌وطن خود بی‌تفاوت شده‌اند …

آموزش، شرط کافی برای تعامل

… برداشتن «موانع»، شرط لازم برای رفع تعارضات اجتماعی و پیاده‌سازی اخلاق در جامعه است ولی یک شرط کافی هم داریم که باید محقق شود. باید مردم آگاه شوند که مشارکت اجتماعی «حق» آن‌ها است. این آگاهی از «آموزش» ایجاد می‌شود. در این حالت است که کلیت جامعه با تدابیر نظام سیاسی، به سمت کم تر شدن فاصله طبقاتی پیش می‌رود و آن حس بی‌تفاوتی، کم‌رنگ شده و هم‌دلی و هم‌راهی، بستری برای ظهور پیدا می‌کنند.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸

❇️ #پوزیتیویسم مد نظر #آگوست_کنت در جامعه‌ی ایران شکل نگرفته است

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) به مناسبت سال‌روز درگذشت آگوست کُنت در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی #جامعه‌شناس و مدیر گروه فلسفه‌ی #علوم_اجتماعی در انجمن جامعه‌شناسی ایران

👈 نمایش گزارش:
👇بخش‌هایی از سخن من:

#جامعه‌شناسی_ایران چه نسبتی با آگوست کُنت برقرار کرده است؟

#آگوست_کنت آغازگر #پوزیتیویسم در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی است. او از #فلسفه به سمت جامعه‌شناسی می‌غلتد که این هم هنر بزرگ او محسوب می‌شود که هم واضع واژه‌ی جامعه‌شناسی و هم این‌که به عنوان پدر جامعه‌شناسی است. ما تا آگوست کُنت را درک نکنیم و پوزیتیویسم را در ساحت و فضای ذهنی او نفهمیم نمی‌توانیم بگوییم که جامعه‌ی ایران به طرف کُنت متمایل شده است یا خیر ...

… آگوست کُنت را باید در یک فضایی میان #فلسفه و #جامعه‌شناسی خواند و ارزیابی کرد. بسیاری که درباره‌ی #کنت در ایران بحث می‌کنند تنها در حوزه‌ی جامعه‌شناسی بحث خود را پیش می‌برند و همین هم باعث می‌شود برداشت ناقص و نیمه‌تمامی از کُنت داشته باشند ...

… رویکرد او از سه جهت برجسته‌گی دارد که پیوندی میان جامعه، ذهن و حوزه‌ی سیاست و قدرت برقرار می‌کند. در تکامل «#جامعه» به مراحل سه‌گانه‌ی #الهی، #فلسفی و #علمی می‌پردازد و در تطور «#ذهن» به سه مرحله‌ی ربانی، متافیزیکی و اثباتی یا #پوزیتیویسم اشاره دارد که در تناظر با این‌ مراحل سه‌گانه، انواع سلطه هم سه‌گانه می‌شود؛ «سلطه‌ی کاهنان، سلطه‌ی مردانِ حقوق‌دان و سلطه‌ی مدیرانِ صنعتی و هدایت اخلاقی دانش‌مندان». بنابراین پوزیتیویسم کُنتی در دوره‌ی سوم معنادار می‌شود و این‌جا است که آگوست کُنت تأکید می‌کند که ما باید از #روش_تجربی در #علوم_انسانی استفاده کنیم اما در میان #علوم هفت‌گانه، جامعه‌شناسی علم هفتم است و از «#کلیت_متنازل» و «#پیچیده‌گی_متزاید» برخوردار است؛ یعنی کلیت به حداقل و پیچیده‌گی آن به حداکثر می‌رسد ...

به چه دلیل آن چیزی که امروز در جامعه‌ی ایران رواج دارد با #اثبات‌گرایی یا #پوزیتیویسم مد نظر آکوست کُنت هم‌خوانی ندارد؟

… آن‌چه امروز در #ایران جاری است به دو دلیل #پوزیتیویسم ناشی از آگوست کُنت نیست؛ یکی این‌که پوزیتیویسمی که کُنت می‌گوید در یک جامعه‌ای امکان تحقق دارد که در مرحله‌ی سوم و علمی باشد که جامعه‌ی ما نیست و در مراحل #الهی ـ #فلسفی به سر می‌برد. در نظریه‌ی آگوست کُنت، رشد ذهنی به مرحله‌ی سوم که اثباتی است باید رسیده باشد و از #قواعد_ربانی و #متافیزیکی گذر کرده باشد که جامعه‌ی ما باز هم گذر نکرده است. در جامعه‌ی کنونی ایران (بخوانید: #حاکمیت_شیعی) اذهان ما آمیخته با اشکال ربانی، متافیزیکی و یک اثباتی معیوب است و نهایتاً در نظریه‌ی کنت، نوع #سلطه مطرح است که وقتی جامعه‌ی ما در دو بخش «جامعه و ذهن»، در جایگاه خودش قرار ندارد که #پوزیتیویسم معنادار شود در انواع #سلطه هم به همین‌گونه است؛ یعنی به مدیران صنعتی و اهالی علم و اندیشه تعلق ندارد و سلطه، آمیخته‌ای میان #حقوق و #مذهب است …

… در آن چیزی که آکوست کُنت می گوید بسیاری از ظرافت های کیفی وجود دارد که در جامعه‌ی ما کم‌تر درک می‌شود زیرا اگر افراد #فلسفه ندانند نمی‌توانند او را به خوبی درک کنند، ولی یک #فیلسوف بسا بتواند از مباحث کُنت مطالب خاصی را استنتاج کند. #جامعه‌شناسی ما تلاش می‌کند از جامعه‌شناسی #فرانسه ایده بگیرد اما به دلایل گفته شده نمی‌تواند موفق باشد …

… آن چیزی که در ایران در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی شکل گرفته نوعی فهم تقلیل‌گرایانه از #روش_کمی‌گرایی است که آن هم به شکل معیوب آن اجرا می‌شود؛ چیزی که تکنیک‌ها به پرسش‌نامه و چند آزمون آماری بی‌جان و روش‌ها هم به پیمایش، تقلیل پیدا کرده است بدون این‌که تصویری از #واقعیت_اجتماعی در نتایج به دست آمده نشان داده شود. بنابراین #پوزیتیویسم مد نظر آگوست کُنت شکل نگرفته است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
نشست فلسفه‌ی سیاسی ـ فلسفه‌ی دینی، تعارض یا توافق؟

📅 یک‌شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸

| سخن‌رانان:
دکتر #بیژن_عبدالکریمی
دکتر #حمید_پارسانیا

| مدیر نشست:
#احمد_بخارایی (جامعه‌شناس)

| برگزارکننده:
انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه فلسفه‌ی علوم اجتماعی)

📅 تاریخ: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸

🏠 مکان: دانش‌کده‌ی علوم اجتماعی دانش‌گاه تهران

🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… «#فلسفه‌ی_سیاست» به این پرسش پاسخ می‌دهد که: مردم با چه نیازی، #حکومت را تشکیل می‌دهند اما «#فلسفه‌ی_سیاسی» به این پرسش که: بهترین شیوه برای یک حکومت در یک جغرافیا چه می‌تواند باشد؟ …

… «#فلسفه‌ی_دینی» یک فکر فلسفی است که از سوی #دین، هدایت می‌شود. مانند #فلسفه‌ی_اسلامی یا فلسفه‌ی مسیحی که بسا با چالش مفهومی و منطقی مواجه باشد. تلاش فیلسوفان دینی مبنی بر بنیان‌نهادن دعاوی دینی بر عقل نظری است. این رویکرد تلاش دارد مفاهیمی مانند سلطان و امت و قدرت دینی و اطاعت دین‌داران را به حوزه‌ی «فلسفه‌ی سیاست» وارد کند و به نحوی «فلسفه‌ی #سیاست_دینی» را سامان دهد مانند آن که فارابی، عقل فعال ارسطو را همان وحی قرآنی قلمداد کرده‌است تا از آن سیاست مدن را استنتاج کند. این تلاش‌ها به نظر می‌رسد در غیاب عقلانیت مدرن، امکان طرح داشته است اما اینک با چالش‌های جدی مواجه است …

... هر چه «فلسفه‌ی دینی» معطوف به سیاست‌ورزی، بیش‌تر مبتنی بر آرمان‌های ذهنی و ایده‌آل‌های ارزشی باشد و هر چه بیش‌تر واقعیت‌گریز باشد بیش‌تر به تخالف و نزاع با «علم سیاست» برمی‌خیزد و بالطبع، آسیب‌رسان‌تر می‌شود …

... هر دو سخن‌ران (آقایان عبدالکریمی و پارسانیا) به یک نقطه‌ی مشترک رسیدند و آن این‌که در شرایط کنونی «#حکومت_اسلامی» امکان تحقق ندارد اما هر یک از دو سخن‌ران از یک منظر و مبدأ متفاوت از دیگری به این نتیجه‌ی مشترک دست یافتند …

🔍 بخش‌هایی از سخنان دکتر بیژن عبدالکریمی:

… حکومت دینی، امری پارادوکسیکال است …
… حکومت دینی بر این اساس غیر ممکن است که نظامات دنیوی مبتنی بر ترس و اقتدار و سود است …
… با ظهور عقلانیت جدید و مدرنیته، عالم دینی نمی‌تواند وجود داشته‌باشد. زیست جهان دینی با ظهور مدرنیته به پایان رسیده است …
… اکثریت مردم اگر در مقابل حکومت دینی مقاومت کردند چه باید کرد؟ آیا باید با زور برخورد کنیم؟ …

🔍 بخش‌هایی از سخنان دکتر حمید پارسانیا:

… بازگشت به سوی معنا و مرجعیت «عرف» و فرهنگ، لازمه‌ی حفظ دین است …
… ما موظفیم با این جهان همراهی نکنیم و «امر موجود» را «امر مقرر» ندانیم …
… تغییر جهان بدون مشارکت آدمیان ممکن نیست …
… تا زمانی که معانی والا در درون افراد جامعه به عنوان مؤمن رسوخ نکند حکومت دینی تشکیل نمی‌شود …

🎙| صوت | ویدئو |🎞

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| گفت‌وشنود چالشی از مناظر متضاد در موضوع:
فروپاشی اجتماعی در ایران، توهم یا واقعیت؟!

| یک‌شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۰

| برگزار کننده:
«اتاق نقدانه» در Clubhouse: 👇
https://www.clubhouse.com/event/PbRg2oKy

| میهمانان:
صاحب‌نظران و مدرسان دانش‌گاه از جمله (#احمد_بخارایی، بیژن عبدالکریمی، علی‌رضا شجاعی‌زند، مهدی مطهر‌نیا، مسعود بهنود، فرخ نگهدار، حسن محدثی، اکبر جباری، مراد ویسی، مهدی مهدوی آزاد، سروش دباغ و …)

| تاریخ برگزاری:
آدینه ۵ شهریور ۱۴۰۰

| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1uZ-xU3-pUmViRd_IHiKl94F37DCUGC2s/view
| فایل شنیداری احمد بخارایی: 👇
https://drive.google.com/file/d/1P24Gz2Fs71MRNz2hSvUJj9lSFGqEVlVI/view
(با سپاس از کانال @Vortrags برای ضبط)

| احمد بخارایی: فرصتی پیش آمد که به دعوت «کلاب هاوس نقدانه» به طرح نظرم در خصوص «#فروپاشی_اجتماعی» بپردازم. مسرور بودم که از حوزه‌های مختلف علوم شامل #جامعه‌شناسی و #فلسفه و #علوم_سیاسی برخی از صاحب‌نظران داخلی و خارجی حضور داشتند و در فضای آزاد به نقد من می‌پرداختند. حدود ۹ ساعت گفت‌وشنود ما به طول انجامید. در این نشست مجازی به این موضوع‌ها اشاره داشتم:

ـ نسبی و طیفی بودن «فروپاشی اجتماعی» در همه‌ی جوامع
ـ وجود فروپاشی اجتماعی بیش از پنجاه‌درصدی در جامعه‌ی ایران
ـ تفاوت میان فروپاشی‌های اجتماعی و سیاسی
ـ حرکت عناصر «فاقد کارکرد» در ایران به سمت «کارکرد مرضی» بنا به تعبیر رابرت مرتون
ـ تحلیل فروپاشی اجتماعی از چهار زاویه معطوف به علت‌های چهار‌گانه در منطق با تأکید بر چهار عنصر: تاریخ، شکل، محتوا و پی‌آمد
ـ تناقض میان مذهب‌گرایی معطوف به #قدرت با #مدرنیته به عنوان علت تاریخی فروپاشی اجتماعی
ـ تناقض بین دو احساس امنیت: یکی منبعث از تفسیر دینی در جامعه‌ی ایران کنونی و دیگری منتج از لزوم حمایت‌های سازمانی به عنوان لازمه‌ی زندگی در فضای قرن بیست‌و‌یکمی بنا به تعبیر آنتونی گیدنز
ـ هنجار شدن نابهنجاری‌های اجتماعی به عنوان «اشکال» فروپاشی اجتماعی
ـ احساس درماندگی در #جامعه در سطح خُرد، وجود #اپوزیسیون فعال در داخل و خارج در سطح میانه و ساختارهای معیوب و دچار کژکارکرد در سطح کلان به عنوان ابعاد محتوایی علت فروپاشی اجتماعی در ایران
ـ خنگ و کندذهن بودن #حاکمیت در ایران
ـ احتمالات قریب‌الوقوع در بستر فروپاشی اجتماعی که بسا منتج به #فروپاشی_سیاسی شود.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «امکان یا امتناع تفکر جامعه‌شناختی در ایران؟»

| آدینه ۱۴ آبان ۱۴۰۰

| #احمد_بخارایی: حدود چهار و نیم سال قبل در ۹ اسفند ۱۳۹۵ در #انجمن_جامعه‌شناسی_ایران نشستی برگزار شد با عنوان: «امکان یا امتناع تفکر جامعه‌شناختی در ایران؟» که من هم در کنار زنده‌یاد دکتر #محمدامین_قانعی‌راد، دکتر #مصطفی_مهر‌آیین و دکتر #حمید_پارسانیا حرف‌هایی زدم. با توجه به جهت‌گیری‌های متفاوت سخن‌رانان به ویژه دکتر پارسانیا که هم معمّم و مدرّس حوزه و نیز دانشگاه در دروس #جامعه‌شناسی هستند بحث ما رنگ و بوی خاصی پیدا کرد و تا حدودی چالشی شد. در آن نشست به «امتناع #تفکر_جامعه‌شناختی» در ایران تأکید داشتم اما از منظری که مفاهیم «#تفکر» و «#امتناع» را تعریف کردم نه به طور کلی و اشاره‌ای هم به نظر #فیلسوف #سکولار، «#آرامش_دوستدار» داشتم. حال که ایشان در سن ۹۰ سالگی در آلمان در ۵ آبان ۱۴۰۰ دیده از جهان فرو بست شاید بد نباشد فایل های صوتی آن نشست که موضوعش بی‌ارتباط با نظر زنده‌یاد آرامش دوستدار نبود بازنشر شود.

| فایل شنیداری کل برنامه: 👇
https://t.me/dr_bokharaei/590

| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://t.me/dr_bokharaei/589

در آن نشست به این موارد اشاره داشتم:

ـ واکاوی معنایی چهار مفهوم: «امکان»، «امتناع»، «تفکر» و «تفکر جامعه‌شناختی»،

ـ وجوه «تفکر» به ۹ اعتبار: ۱ـ انضمام و تعلق: مفاهیم، ۲ـ هدف: ابهام‌زادیی، ۳ـ جنس: ذهنی، ۴ـ مبدأ: تعریف مسئله، ۵ـ مقصد: ترسیم بهترین راه حل، ۶ـ مسیر: سامان بخشی به روند تحقیق، ۷ـ کارکرد: تغییر نظام شناختی، ۸ـ نوع: فرآیندی و ۹ـ روش‌ها: تحلیلی، استقرایی، انتقادی، راهبردی، اجرایی و خلاقانه (واگرا)،

ـ تفکر جامعه‌شناختی مبتنی بر درک و ترسیم تفاوت «فهم آکادمیک» با «فهم متعارف» و «عقل سلیم» که محصول استقرار «امر سیاسی» به جای «امر اجتماعی» است و نیز لزوم «بازاندیشی» در تفکر جامعه‌شناختی،

ـ تفاوت معنای «امکان» در #منطق و #فلسفه،

ـ تقسیم و توضیح «ممتنع‌الوجود» به سه وجه: «بالغیر»، «بالذات» و «بالقیاس الی‌الغیر»،

ـ دفاع از امتناع «تفکر جامعه‌شناختی» در ایران دهه‌های اخیر بنا به نوع سوم «ممتنع‌الوجود» یعنی «بالقیاس الی‌الغیر» به این معنا که «موانعی» به عنوان «الغیر» به طور جدی برای تحقق تفکر جامعه‌شناختی در ایران چهار دهه‌ی اخیر وجود داشته‌ که اساس آنها تعصبات و تفاسیر ارزشی و مذهبی بوده‌است،

ـ (خطاب به دکتر حمید پارسانیا): اتفاقاً همان نوع سوم «عقل» که شما به آن اشاره دارید یعنی «#عقل_عرفانی» که اساساً «#عقلانیت» نیست بلکه صرفاً تفاسیر مبتنی بر باورهای شخصی و گروه‌های خودی است یکی از همان موانعی است که معتقدم جلوی تحقق «تفکر جامعه‌شناختی» را در اکنون ایران گرفته‌است! ماهیت «عقل عرفانی» با دو نوع دیگر عقل یعنی «بیانی» و «برهانی» تمایز دارد و از یک جنس نیستند و «عقل عرفانی» صرفاً نام «#عقل» را یدک می‌کشد و ترکیب لغوی «عقل عرفانی» دارای مفهوم مخدوش است. مبنای «عقل عرفانی» بر «به شرط لا» بودن است یعنی به شرطی وارد گفت‌و‌شنود می‌شود که طرف مقابل دارای یک سری مبانی و اصول موضوعه و نگاه علمی و تجربی و استقرایی و … «نباشد» و این «نداشتن» همان «به شرط لا» است. پس «عقل عرفانی» اساساً با دو نوع دیگر عقل، یعنی «بیانی» (منطق کلام) و «برهانی» (تحلیل علمی) تعارض دارد،

ـ (خطاب به زنده‌یاد دکتر قانعی‌راد): یکی از موانع شکل‌گیری «تفکر جامعه‌شناختی» در ایران اکنون گاه، نیندیشیدن عمیق و بیگانگی جامعه‌شناسی خوانده‌ها با تفکر منطقی و فلسفی است،

ـ «آرامش دوستدار» با طرح مانعیت «بستر فرهنگ دینی» برای شکل‌گیری «تفکر» و #جواد_طباطبایی با طرح «#زوال_اندیشه_سیاسی» به #امتناع_تفکر اشاره کرده‌اند،

ـ به لحاظ «صورت» از سال ۱۳۲۰ تاکنون با گسترش دانشکده‌ها و دانش‌آموخته‌های #جامعه‌شناسی و تعداد کثیر پایان‌نامه‌ها و غیره شاهد گسترش صوری جامعه‌شناسی بوده‌ایم اما به سه اعتبار: ۱ـ مبانی نظری (آشنایی ناکافی با حوزه‌های دیگر تفکر)، ۲ـ محتوایی (وجود موانع ایدئولوژیک تفکر جامعه‌شناختی) و ۳ـ پی‌آمدی (احساس بی‌نیازی حاکمیت به نتایج تحقیقات جامعه‌شناختی)، «تفکر جامعه‌شناختی» در ایران رو به موت بوده است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| روشن‌فکری: عوام‌زدگی یا دفاع از مردم!

| آدینه ۲۶ آبان ۱۴۰۲

| مناظره‌ی احمد بخارایی و بیژن عبدالکریمی روشن‌فکری ایرانی به میزبانی رسانه‌ی گفت‌وگومحور «آزاد»

| پخش ویدئو (کامل): 👇
https://youtu.be/78Tn_7feXdM

https://t.me/azadsocial

#احمد_بخارایی: در این مناظره به این موضوعات پرداختم:

۱ـ با توجه به این ویژ‌گی‌های روشنفکری، ما در ایران #روشنفکر معروف، انگشت‌شمار داریم:
ـ برخوردار از عقل گفتمانی
ـ رویکرد فرادینی
ـ آلترناتیو و بدیل‌ساز
ـ نوجو معطوف به تجربه
ـ برخوردار از اندیشه‌ی معطوف به کنش در سه سطح: اعتراض، تغییر و برساخت!

۲ـ در ایران، انبوهی از روشن‌گرها (Illustrative) داریم که هر یک مقداری از #روشن‌فکری برخوردارند و به اندازه درک‌شان از واقعیت، تلاش می‌کنند و قابل احترامند نه آن‌که کنش‌شان، "ننگین" قلمداد شود به گونه‌ای که دکتر #عبدالکریمی برای توصیف موضع روشنفکران در #جنگ #حماس و #اسرائیل مدعی شده است!

۳ـ توده و مردم، هذیان‌گو نیستند (برخلاف نظر ایشان) و اهل فهم‌اند چه در مواضع قبلی و چه در موضع‌شان در جنگ حماس و اسرائیل!

۴ـ نقد موضع دکتر عبدالکریمی در تبرئه‌ی حماس در حمله‌ی اخیر به اسرائیل در پانزده مهر که ایشان آن را "واکنشی" و "ناخواسته" قلمداد کرده‌اند!

۵ـ روشنفکر نبودن مدعیان دین‌خو مانند آقایان #عبدالکریم_سروش و #مصطفی_ملکیان!

۶ـ تحلیل مغالطه‌ی آقای #بیژن_عبدالکریمی در این گزاره: "حاکمیت بد بر خلأ قدرت، ارجحیت دارد" و نتیجه‌گیری ایشان که: پس حاکمیت کنونی، ارجحیت دارد!

۷ـ تقلیل‌گرایی ایشان در موضوع "#امنیت" از جنبه‌های گوناگون: فکری، روانی، شغلی، اقتصادی و جهانی به سطح: امنیت نظامی!

۸ـ نقد کلام ایشان در خصوص هدایت توده‌های ایرانی توسط رسانه‌های اقماری بیرونی!

۹ـ ناکارامد بودن #فلسفه و #جامعه‌شناسی بدون مدد گرفتن از دیگری و تفکر انتزاعی و کلی‌گویی دکتر عبدالکریمی!

۱۰ـ وجود ساختار اجتماعی ـ سیاسی کنونی که اجازه‌ی زایش روشنفکری را نمی‌دهد و فجایع دانشگاه و انجمن‌های علمی!

۱۱ـ جنگ‌های نیابتی و بر هم خوردن امنیت جهانی ناشی از استراتژی "ستیز‌محور" در داخل!

… و مباحث دیگر …

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها
: 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| نشست بررسی «افق سیاسی پیش رو و انتخابات مجلس ۱۴۰۲»

| چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲

| گفت‌وگو میان #احمد_بخارایی، #احمد_زیدآبادی و #حسین_قاضیان درباره‌ی آینده‌ی ایران با محوریت انتخابات پیش روی مجلس شورا، برگزار شده در اتاق «طرح نو» در کلاب هاوس | یک‌شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲

| پخش جریان نشست (شنیداری): 👇
https://youtu.be/v7f1T5A8BBc
یا
https://drive.google.com/file/d/1caJG3VAR_pj0hSEJxy9hb9SgQwIe4Ucm/preview

#احمد_بخارایی: در این گفت‌و‌شنود چهار ساعته با مشارکت حاضران به این موضوع‌ها با محوریت انتخابات چند ماه دیگر مجلس شورا پرداختم:

۱ـ بر اساس هر سه رویکرد عمده در #فلسفه_اخلاق_سیاسی، #رأی ندادن #شهروندان در ایران یک #کنش_اخلاقی و مستدل به اندیشه بوده‌است.

۲ـ شرط شرکت بنده در #انتخابات پیش روی #مجلس شورا عبارت از پاسخ‌گویی به این پرسش عدالت‌خواهانه از سوی #نظام_سیاسی است: چگونه و چرا افرادی مانند آقایان #قالی‌باف و #محسن_رضایی (و قس علی‌هذا) طی چند دهه‌ی اخیر به ثروت دست یافته‌اند؟!

۳ـ برا اساس تحلیل روند مشارکت در انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در دوره‌های گذشته، آمار #مشارکت در اسفند ۱۴۰۲ کم‌تر از ۴۰ درصد و موجب تشدید بحران #مشروعیت خواهد بود.

… موارد دیگر عطف به عملیات ناخوشایند #حماس علیه #اسرائیل در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ …

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سخن‌رانی احمد بخارایی در نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسبت #روز_جهانی_کارگر | برگزار شده از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران (با همکاری گروه‌های #جامعه‌شناسی_صلح، #جامعه‌شناسی_سیاسی و #جامعه‌شناسی_تفسیری) در ۱۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۳ | با حضور: پرویز صداقت، محمد مال‌جو، احمد بخارایی، بی‌تا مدنی و حسن امیدوار

| آدینه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view

| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view

| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقوله‌ی کار و کارگر می‌توان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:

۱ـ «فهم مشاهده‌ای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا این‌که گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بین‌المللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانه‌زنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.

۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاه‌های بیش از ۳۶ کارگر تشکیل می‌شود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا این‌که پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبه‌ی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمی‌کند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس می‌شود که نامش را «فهم اخلاقی» می‌گذاریم.

۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام می‌برد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای این‌که صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتل‌ها.
در ایران زباله‌گردی و بسیاری از دست‌فروشی‌ها می‌توانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمی‌شود؟

حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شده‌است؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آن‌ها برای کارگران است؟

می‌دانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزش‌گذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو می‌گوید: هر آن‌چه درست است، عادلانه است.

بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه می‌شویم. اما نگاه دیگری می‌گوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبه‌رو هستیم. در «فهم اخلاقی» می‌خواهیم تحلیل کنیم که مقوله‌ی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک می‌شود و چقدر فاصله دارد؟ پس خط‌کش ما در اندازه‌گیری در این‌جا مقوله‌ی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خط‌کش #قانون و آیین‌نامه و قرارداد رسمی!

چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیف‌گرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت می‌داند.
۲ـ فایده‌گرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آن‌جا که در جهت حصول و تولید بزرگ‌ترین خوشی و سعادت برای بزرگ‌ترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد می‌کنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را می‌ستایند.
۳ـ فراطبیعت‌گرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمال‌محوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمال‌گرایی را می‌توان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.

آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه می‌کند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمی‌رسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعه‌بیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |