✅ مناظره: «رابطهی #دینداری و #روشنفکری»
📅 سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸
👥 مناظرهکنندهها:
#احمد_بخارایی
#علیضا_شجاعی_زند
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه فلسفهی علوم اجتماعی)
📅 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
👈 گزارش نشست در تارنمای انجمن جامعهشناسی
🔍 بخشهایی از سخنان من:
... «#روشنفکری_دینی» در اصل بوده است: «#روشنفکر دین» به معنای یک «روشنفکری»ای که اختصاصاً به موضوعات «#دین» میپردازد و یک نوع مضاف و مضافالیه از نوع «اختصاصی» است. مانند «کتاب درس». بر این اساس، یک فرد #روشنفکر #سکولار هم وقتی به موضوعات مندرج در «دین» مانند تاریخ و کلام و فلسفه و آیینهای دینی و … توجه و مطالعه و بحث میکند یک «روشنفکر دین» میتواند باشد …
… «روشنفکری» با صفت «دینی» نمیتواند وجود خارجی داشته باشد اما خود را به عنوان یک وجود عینی، جا میزند و فریب میدهد …
… «شرایط کافی» روشنفکری عبارتند از: ۱ـ اتکا به خرد، ۲ـ نوگرا، ۳ـ مبتنی بر روش «استدلال» و علتیابی از سه زاویه: اخلاق (استدلال، حق انسان است)، منطق (منطقاً درست است) و معرفتشناسی (دارای «خروجی» معرفتی است)، ۴ـ تکیه بر روششناسی تجربی، ۵ـ سنجش صحّت و سقم پدیدهها در این جهان و اینجهانیبودن، ۶ـ آگاهیداشتن و آگاهانه حرکتکردن و انتخابکردن، ۷- آلترناتیوساز، ۸ـ اندیشهی معطوف به عمل و ۹ـ جهانیشدن و از بین بردن مرز بین ادیان که در تعارض با ایدئولوژی که مرزآفرین است قرار دارد …
… آن چیزی که آقای شجاعی زند از «روشنفکری دینی» اراده کردهاند در اصل فقط میتواند به صورت «روشنفکر معطوف به واقعیت پیرامونی» تصور شود و نه بیشتر. این تعریف هم چیز جدیدی نیست …
… #جامعهشناسی در کانتکست و متن اجتماعی صورت میپذیرد. به محض اینکه یک #جامعهشناس در مرحلهی «شناخت» به #ایدئولوژی پیوند بخورد و معطوف به دین بشود «روشنفکری» رخت برمیبندد …
… «روشن» در مقابل «تاریک» است و میآید تا آن را نفی کند. دیگر نمیتوان بین دین و روشنفکری، رابطهای قابل جمع قائل شد اما اگر بگوییم «#نواندیشی_دینی» میتوان بین «نو» و «کهنه» یک رابطهی طولی قائل شد. بر این اساس، افرادی مانند مهندس بازرگان و دکتر شریعتی از مصادیق #نواندیش_دینی هستند که متفاوت است با «روشنفکری دینی» …
… در شرق، ایدئولوژی دینی برای تحقق «روشنفکری» ممانعت ایجاد میکرده پس این جریان، برجسته شده است. مثلاً میرزا ملکمخان مرتب دارد تکرار میشود …
«ادامهی این مناظره در نوبت دوم به تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۸ موکول شد.» در نشست دوم، دکتر علیرضا علوی تبار به ما خواهد پیوست.
🎙 | صوت | ویدئو | 🎞
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📅 سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸
👥 مناظرهکنندهها:
#احمد_بخارایی
#علیضا_شجاعی_زند
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه فلسفهی علوم اجتماعی)
📅 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
👈 گزارش نشست در تارنمای انجمن جامعهشناسی
🔍 بخشهایی از سخنان من:
... «#روشنفکری_دینی» در اصل بوده است: «#روشنفکر دین» به معنای یک «روشنفکری»ای که اختصاصاً به موضوعات «#دین» میپردازد و یک نوع مضاف و مضافالیه از نوع «اختصاصی» است. مانند «کتاب درس». بر این اساس، یک فرد #روشنفکر #سکولار هم وقتی به موضوعات مندرج در «دین» مانند تاریخ و کلام و فلسفه و آیینهای دینی و … توجه و مطالعه و بحث میکند یک «روشنفکر دین» میتواند باشد …
… «روشنفکری» با صفت «دینی» نمیتواند وجود خارجی داشته باشد اما خود را به عنوان یک وجود عینی، جا میزند و فریب میدهد …
… «شرایط کافی» روشنفکری عبارتند از: ۱ـ اتکا به خرد، ۲ـ نوگرا، ۳ـ مبتنی بر روش «استدلال» و علتیابی از سه زاویه: اخلاق (استدلال، حق انسان است)، منطق (منطقاً درست است) و معرفتشناسی (دارای «خروجی» معرفتی است)، ۴ـ تکیه بر روششناسی تجربی، ۵ـ سنجش صحّت و سقم پدیدهها در این جهان و اینجهانیبودن، ۶ـ آگاهیداشتن و آگاهانه حرکتکردن و انتخابکردن، ۷- آلترناتیوساز، ۸ـ اندیشهی معطوف به عمل و ۹ـ جهانیشدن و از بین بردن مرز بین ادیان که در تعارض با ایدئولوژی که مرزآفرین است قرار دارد …
… آن چیزی که آقای شجاعی زند از «روشنفکری دینی» اراده کردهاند در اصل فقط میتواند به صورت «روشنفکر معطوف به واقعیت پیرامونی» تصور شود و نه بیشتر. این تعریف هم چیز جدیدی نیست …
… #جامعهشناسی در کانتکست و متن اجتماعی صورت میپذیرد. به محض اینکه یک #جامعهشناس در مرحلهی «شناخت» به #ایدئولوژی پیوند بخورد و معطوف به دین بشود «روشنفکری» رخت برمیبندد …
… «روشن» در مقابل «تاریک» است و میآید تا آن را نفی کند. دیگر نمیتوان بین دین و روشنفکری، رابطهای قابل جمع قائل شد اما اگر بگوییم «#نواندیشی_دینی» میتوان بین «نو» و «کهنه» یک رابطهی طولی قائل شد. بر این اساس، افرادی مانند مهندس بازرگان و دکتر شریعتی از مصادیق #نواندیش_دینی هستند که متفاوت است با «روشنفکری دینی» …
… در شرق، ایدئولوژی دینی برای تحقق «روشنفکری» ممانعت ایجاد میکرده پس این جریان، برجسته شده است. مثلاً میرزا ملکمخان مرتب دارد تکرار میشود …
«ادامهی این مناظره در نوبت دوم به تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۸ موکول شد.» در نشست دوم، دکتر علیرضا علوی تبار به ما خواهد پیوست.
🎙 | صوت | ویدئو | 🎞
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . #روشنفکر #روشنفکری #دین #روشنفکری_دینی…
| «امکان یا امتناع تفکر جامعهشناختی در ایران؟»
| آدینه ۱۴ آبان ۱۴۰۰
| #احمد_بخارایی: حدود چهار و نیم سال قبل در ۹ اسفند ۱۳۹۵ در #انجمن_جامعهشناسی_ایران نشستی برگزار شد با عنوان: «امکان یا امتناع تفکر جامعهشناختی در ایران؟» که من هم در کنار زندهیاد دکتر #محمدامین_قانعیراد، دکتر #مصطفی_مهرآیین و دکتر #حمید_پارسانیا حرفهایی زدم. با توجه به جهتگیریهای متفاوت سخنرانان به ویژه دکتر پارسانیا که هم معمّم و مدرّس حوزه و نیز دانشگاه در دروس #جامعهشناسی هستند بحث ما رنگ و بوی خاصی پیدا کرد و تا حدودی چالشی شد. در آن نشست به «امتناع #تفکر_جامعهشناختی» در ایران تأکید داشتم اما از منظری که مفاهیم «#تفکر» و «#امتناع» را تعریف کردم نه به طور کلی و اشارهای هم به نظر #فیلسوف #سکولار، «#آرامش_دوستدار» داشتم. حال که ایشان در سن ۹۰ سالگی در آلمان در ۵ آبان ۱۴۰۰ دیده از جهان فرو بست شاید بد نباشد فایل های صوتی آن نشست که موضوعش بیارتباط با نظر زندهیاد آرامش دوستدار نبود بازنشر شود.
| فایل شنیداری کل برنامه: 👇
https://t.me/dr_bokharaei/590
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://t.me/dr_bokharaei/589
در آن نشست به این موارد اشاره داشتم:
ـ واکاوی معنایی چهار مفهوم: «امکان»، «امتناع»، «تفکر» و «تفکر جامعهشناختی»،
ـ وجوه «تفکر» به ۹ اعتبار: ۱ـ انضمام و تعلق: مفاهیم، ۲ـ هدف: ابهامزادیی، ۳ـ جنس: ذهنی، ۴ـ مبدأ: تعریف مسئله، ۵ـ مقصد: ترسیم بهترین راه حل، ۶ـ مسیر: سامان بخشی به روند تحقیق، ۷ـ کارکرد: تغییر نظام شناختی، ۸ـ نوع: فرآیندی و ۹ـ روشها: تحلیلی، استقرایی، انتقادی، راهبردی، اجرایی و خلاقانه (واگرا)،
ـ تفکر جامعهشناختی مبتنی بر درک و ترسیم تفاوت «فهم آکادمیک» با «فهم متعارف» و «عقل سلیم» که محصول استقرار «امر سیاسی» به جای «امر اجتماعی» است و نیز لزوم «بازاندیشی» در تفکر جامعهشناختی،
ـ تفاوت معنای «امکان» در #منطق و #فلسفه،
ـ تقسیم و توضیح «ممتنعالوجود» به سه وجه: «بالغیر»، «بالذات» و «بالقیاس الیالغیر»،
ـ دفاع از امتناع «تفکر جامعهشناختی» در ایران دهههای اخیر بنا به نوع سوم «ممتنعالوجود» یعنی «بالقیاس الیالغیر» به این معنا که «موانعی» به عنوان «الغیر» به طور جدی برای تحقق تفکر جامعهشناختی در ایران چهار دههی اخیر وجود داشته که اساس آنها تعصبات و تفاسیر ارزشی و مذهبی بودهاست،
ـ (خطاب به دکتر حمید پارسانیا): اتفاقاً همان نوع سوم «عقل» که شما به آن اشاره دارید یعنی «#عقل_عرفانی» که اساساً «#عقلانیت» نیست بلکه صرفاً تفاسیر مبتنی بر باورهای شخصی و گروههای خودی است یکی از همان موانعی است که معتقدم جلوی تحقق «تفکر جامعهشناختی» را در اکنون ایران گرفتهاست! ماهیت «عقل عرفانی» با دو نوع دیگر عقل یعنی «بیانی» و «برهانی» تمایز دارد و از یک جنس نیستند و «عقل عرفانی» صرفاً نام «#عقل» را یدک میکشد و ترکیب لغوی «عقل عرفانی» دارای مفهوم مخدوش است. مبنای «عقل عرفانی» بر «به شرط لا» بودن است یعنی به شرطی وارد گفتوشنود میشود که طرف مقابل دارای یک سری مبانی و اصول موضوعه و نگاه علمی و تجربی و استقرایی و … «نباشد» و این «نداشتن» همان «به شرط لا» است. پس «عقل عرفانی» اساساً با دو نوع دیگر عقل، یعنی «بیانی» (منطق کلام) و «برهانی» (تحلیل علمی) تعارض دارد،
ـ (خطاب به زندهیاد دکتر قانعیراد): یکی از موانع شکلگیری «تفکر جامعهشناختی» در ایران اکنون گاه، نیندیشیدن عمیق و بیگانگی جامعهشناسی خواندهها با تفکر منطقی و فلسفی است،
ـ «آرامش دوستدار» با طرح مانعیت «بستر فرهنگ دینی» برای شکلگیری «تفکر» و #جواد_طباطبایی با طرح «#زوال_اندیشه_سیاسی» به #امتناع_تفکر اشاره کردهاند،
ـ به لحاظ «صورت» از سال ۱۳۲۰ تاکنون با گسترش دانشکدهها و دانشآموختههای #جامعهشناسی و تعداد کثیر پایاننامهها و غیره شاهد گسترش صوری جامعهشناسی بودهایم اما به سه اعتبار: ۱ـ مبانی نظری (آشنایی ناکافی با حوزههای دیگر تفکر)، ۲ـ محتوایی (وجود موانع ایدئولوژیک تفکر جامعهشناختی) و ۳ـ پیآمدی (احساس بینیازی حاکمیت به نتایج تحقیقات جامعهشناختی)، «تفکر جامعهشناختی» در ایران رو به موت بوده است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| آدینه ۱۴ آبان ۱۴۰۰
| #احمد_بخارایی: حدود چهار و نیم سال قبل در ۹ اسفند ۱۳۹۵ در #انجمن_جامعهشناسی_ایران نشستی برگزار شد با عنوان: «امکان یا امتناع تفکر جامعهشناختی در ایران؟» که من هم در کنار زندهیاد دکتر #محمدامین_قانعیراد، دکتر #مصطفی_مهرآیین و دکتر #حمید_پارسانیا حرفهایی زدم. با توجه به جهتگیریهای متفاوت سخنرانان به ویژه دکتر پارسانیا که هم معمّم و مدرّس حوزه و نیز دانشگاه در دروس #جامعهشناسی هستند بحث ما رنگ و بوی خاصی پیدا کرد و تا حدودی چالشی شد. در آن نشست به «امتناع #تفکر_جامعهشناختی» در ایران تأکید داشتم اما از منظری که مفاهیم «#تفکر» و «#امتناع» را تعریف کردم نه به طور کلی و اشارهای هم به نظر #فیلسوف #سکولار، «#آرامش_دوستدار» داشتم. حال که ایشان در سن ۹۰ سالگی در آلمان در ۵ آبان ۱۴۰۰ دیده از جهان فرو بست شاید بد نباشد فایل های صوتی آن نشست که موضوعش بیارتباط با نظر زندهیاد آرامش دوستدار نبود بازنشر شود.
| فایل شنیداری کل برنامه: 👇
https://t.me/dr_bokharaei/590
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://t.me/dr_bokharaei/589
در آن نشست به این موارد اشاره داشتم:
ـ واکاوی معنایی چهار مفهوم: «امکان»، «امتناع»، «تفکر» و «تفکر جامعهشناختی»،
ـ وجوه «تفکر» به ۹ اعتبار: ۱ـ انضمام و تعلق: مفاهیم، ۲ـ هدف: ابهامزادیی، ۳ـ جنس: ذهنی، ۴ـ مبدأ: تعریف مسئله، ۵ـ مقصد: ترسیم بهترین راه حل، ۶ـ مسیر: سامان بخشی به روند تحقیق، ۷ـ کارکرد: تغییر نظام شناختی، ۸ـ نوع: فرآیندی و ۹ـ روشها: تحلیلی، استقرایی، انتقادی، راهبردی، اجرایی و خلاقانه (واگرا)،
ـ تفکر جامعهشناختی مبتنی بر درک و ترسیم تفاوت «فهم آکادمیک» با «فهم متعارف» و «عقل سلیم» که محصول استقرار «امر سیاسی» به جای «امر اجتماعی» است و نیز لزوم «بازاندیشی» در تفکر جامعهشناختی،
ـ تفاوت معنای «امکان» در #منطق و #فلسفه،
ـ تقسیم و توضیح «ممتنعالوجود» به سه وجه: «بالغیر»، «بالذات» و «بالقیاس الیالغیر»،
ـ دفاع از امتناع «تفکر جامعهشناختی» در ایران دهههای اخیر بنا به نوع سوم «ممتنعالوجود» یعنی «بالقیاس الیالغیر» به این معنا که «موانعی» به عنوان «الغیر» به طور جدی برای تحقق تفکر جامعهشناختی در ایران چهار دههی اخیر وجود داشته که اساس آنها تعصبات و تفاسیر ارزشی و مذهبی بودهاست،
ـ (خطاب به دکتر حمید پارسانیا): اتفاقاً همان نوع سوم «عقل» که شما به آن اشاره دارید یعنی «#عقل_عرفانی» که اساساً «#عقلانیت» نیست بلکه صرفاً تفاسیر مبتنی بر باورهای شخصی و گروههای خودی است یکی از همان موانعی است که معتقدم جلوی تحقق «تفکر جامعهشناختی» را در اکنون ایران گرفتهاست! ماهیت «عقل عرفانی» با دو نوع دیگر عقل یعنی «بیانی» و «برهانی» تمایز دارد و از یک جنس نیستند و «عقل عرفانی» صرفاً نام «#عقل» را یدک میکشد و ترکیب لغوی «عقل عرفانی» دارای مفهوم مخدوش است. مبنای «عقل عرفانی» بر «به شرط لا» بودن است یعنی به شرطی وارد گفتوشنود میشود که طرف مقابل دارای یک سری مبانی و اصول موضوعه و نگاه علمی و تجربی و استقرایی و … «نباشد» و این «نداشتن» همان «به شرط لا» است. پس «عقل عرفانی» اساساً با دو نوع دیگر عقل، یعنی «بیانی» (منطق کلام) و «برهانی» (تحلیل علمی) تعارض دارد،
ـ (خطاب به زندهیاد دکتر قانعیراد): یکی از موانع شکلگیری «تفکر جامعهشناختی» در ایران اکنون گاه، نیندیشیدن عمیق و بیگانگی جامعهشناسی خواندهها با تفکر منطقی و فلسفی است،
ـ «آرامش دوستدار» با طرح مانعیت «بستر فرهنگ دینی» برای شکلگیری «تفکر» و #جواد_طباطبایی با طرح «#زوال_اندیشه_سیاسی» به #امتناع_تفکر اشاره کردهاند،
ـ به لحاظ «صورت» از سال ۱۳۲۰ تاکنون با گسترش دانشکدهها و دانشآموختههای #جامعهشناسی و تعداد کثیر پایاننامهها و غیره شاهد گسترش صوری جامعهشناسی بودهایم اما به سه اعتبار: ۱ـ مبانی نظری (آشنایی ناکافی با حوزههای دیگر تفکر)، ۲ـ محتوایی (وجود موانع ایدئولوژیک تفکر جامعهشناختی) و ۳ـ پیآمدی (احساس بینیازی حاکمیت به نتایج تحقیقات جامعهشناختی)، «تفکر جامعهشناختی» در ایران رو به موت بوده است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
| امکان یا امتناع تفکر جامعهشناختی
پست اصلی:
https://t.me/dr_bokharaei/588
پست اصلی:
https://t.me/dr_bokharaei/588
| «اخراج و فرار انسانها از ایران یا جذب نخبگان، کدامیک؟!»
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
شرق
شاخصی مهم در آسیبهای اجتماعی
وقتی ناامیدی از آینده و ترس از تأمین بدیهیات زندگی امروز از سطح استادان و نخبگان مدیریتی به سطح دانشجویان و جوانان و اقشار عادی جامعه میرسد، یعنی میزان دافعه یک کشور در مقابل جاذبه امکانات کشورهای دیگر حداقل دو برابر است