❇️ تقدیرگرایی مانع تحول جامعه است
🗓 انتشار: شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «انصافنیوز» دربارهی #دق_الباب مساجد در شب آخر ماه صفر در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حمید_حسینی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… این موضوع را من از دو زاویه میبینم، یکی بحث اعتقادات دینی و دیگری، یک سری #نماد #سنتی به معنای #ملی و محلی آن است، چون بحث نور و آتش شمع در این جا مطرح است که یک مقولهی تاریخی است و در فرهنگ ملی تعریف میشود …
… بخش دیگر با #اعتقادات_مذهبی آمیخته شده و رنگ و بوی مذهب میدهد. به جهت اعتقادی این موضوع #سمبل یک نوع الگوهای رفتاری است که خمیرمایه و جوهرهی آن تقدیرگرایی، شانس و سپردن وضعیت و آینده به دیگری است، هر دیگریای که فرد به آن دل بسته باشد …
… بر اساس تئوریهای #توسعه، جامعهای مستعد توسعه است که انسانهای تحولیافته در آن حضور داشته باشند. یک تئوریسین آمریکایی هم ده ویژگی برای انسانهای نو قائل میشود که اگر این انسانها نباشند جامعه مستعد توسعه نخواهد بود. یکی از این ویژگیها این است که انسانها تقدیرگرا نباشند و به کارآیی اعضای جامعه اعتقاد داشته باشند. رفتارهای تقدیرگرایانه مانند دقالباب در جامعه هر چه بیشتر اوج بگیرد، نشاندهندهی این است که جامعه از توسعه فاصله دارد …
… امروزه هر دو عنصر #سنت و #مذهب در #فرهنگ بسیار قوی است و نمیتوان گفت اگر به طور مثال افراد نذر و نیازی انجام میدهند فقط رنگ و بوی دینی دارد و اگر شمع روشن کردند فقط رنگ و بوی ملی دارد …
… حال اگر به موضوع شمع و آتش و نور دقت کنیم، خیلی از افراد که به دنبال چنین آیینی میروند شاید آنچنان رنگ و بوی مذهبی نداشته باشند، اما همه ته دلشان به یک سری مفاهیم مذهبی امید دارند که خمیرمایهی آن هم تقدیرگرایی است. حال موضوع این است که چرا بعضی افراد شبه مدرن که سعی میکنند علمیتر به مسائل نگاه کنند و به اصطلاح خارجرفته هم هستند این اعمال را انجام میدهند؟ این موضوع به یک گفتمان #ملیگرایی یا #ایرانگرایی مربوط است که در برابر یک گفتمان دینی قد علم کرده است …
… اینکه چرا این دو در برابر هم قرار گرفتند به این دلیل است که گفتمان دینی گفتمانی بستهشدهای است که اجازه نمیدهد گفتوگو صورت بگیرد، بنابراین این دو گفتمان به دو جاده مقابل هم و تعارضی تبدیل شده اند …
… هر گفتمانی نمادها و سمبلهای خودش را دارد، حتی در مورد حجاب هم موضوع به همین شکل است. اگر بعضی از افراد را رها بگذارید شاید حجاب خود را نسبتاً حفظ کنند ولی چون میخواهند با نظام سیاسی تقابل داشته باشند به اصطلاح رایج، بدحجابی را در آنها پررنگ میبینید و گاه با کمی تأمل حتی متوجه میشوید این فرد در تفکر خود همان انسان مذهبی و معتقد است …
… خیلی از عناصر دخیل هستند تا شما یک رفتار را تحلیل کنید که این فرد روی چه سکویی ایستاده است، سکوی تقابل با نظام سیاسی یا حمایت از نظام سیاسی و حتی سکوی سنتگرایی از نوع دینی یا ملی! البته باید این را در نظر داشت که همهچیز «تلفیقی» است و در میان مجموعهی عناصر، شاید نقش یک عنصر نسبت به عناصر دیگر برجستهتر باشد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 انتشار: شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «انصافنیوز» دربارهی #دق_الباب مساجد در شب آخر ماه صفر در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حمید_حسینی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… این موضوع را من از دو زاویه میبینم، یکی بحث اعتقادات دینی و دیگری، یک سری #نماد #سنتی به معنای #ملی و محلی آن است، چون بحث نور و آتش شمع در این جا مطرح است که یک مقولهی تاریخی است و در فرهنگ ملی تعریف میشود …
… بخش دیگر با #اعتقادات_مذهبی آمیخته شده و رنگ و بوی مذهب میدهد. به جهت اعتقادی این موضوع #سمبل یک نوع الگوهای رفتاری است که خمیرمایه و جوهرهی آن تقدیرگرایی، شانس و سپردن وضعیت و آینده به دیگری است، هر دیگریای که فرد به آن دل بسته باشد …
… بر اساس تئوریهای #توسعه، جامعهای مستعد توسعه است که انسانهای تحولیافته در آن حضور داشته باشند. یک تئوریسین آمریکایی هم ده ویژگی برای انسانهای نو قائل میشود که اگر این انسانها نباشند جامعه مستعد توسعه نخواهد بود. یکی از این ویژگیها این است که انسانها تقدیرگرا نباشند و به کارآیی اعضای جامعه اعتقاد داشته باشند. رفتارهای تقدیرگرایانه مانند دقالباب در جامعه هر چه بیشتر اوج بگیرد، نشاندهندهی این است که جامعه از توسعه فاصله دارد …
… امروزه هر دو عنصر #سنت و #مذهب در #فرهنگ بسیار قوی است و نمیتوان گفت اگر به طور مثال افراد نذر و نیازی انجام میدهند فقط رنگ و بوی دینی دارد و اگر شمع روشن کردند فقط رنگ و بوی ملی دارد …
… حال اگر به موضوع شمع و آتش و نور دقت کنیم، خیلی از افراد که به دنبال چنین آیینی میروند شاید آنچنان رنگ و بوی مذهبی نداشته باشند، اما همه ته دلشان به یک سری مفاهیم مذهبی امید دارند که خمیرمایهی آن هم تقدیرگرایی است. حال موضوع این است که چرا بعضی افراد شبه مدرن که سعی میکنند علمیتر به مسائل نگاه کنند و به اصطلاح خارجرفته هم هستند این اعمال را انجام میدهند؟ این موضوع به یک گفتمان #ملیگرایی یا #ایرانگرایی مربوط است که در برابر یک گفتمان دینی قد علم کرده است …
… اینکه چرا این دو در برابر هم قرار گرفتند به این دلیل است که گفتمان دینی گفتمانی بستهشدهای است که اجازه نمیدهد گفتوگو صورت بگیرد، بنابراین این دو گفتمان به دو جاده مقابل هم و تعارضی تبدیل شده اند …
… هر گفتمانی نمادها و سمبلهای خودش را دارد، حتی در مورد حجاب هم موضوع به همین شکل است. اگر بعضی از افراد را رها بگذارید شاید حجاب خود را نسبتاً حفظ کنند ولی چون میخواهند با نظام سیاسی تقابل داشته باشند به اصطلاح رایج، بدحجابی را در آنها پررنگ میبینید و گاه با کمی تأمل حتی متوجه میشوید این فرد در تفکر خود همان انسان مذهبی و معتقد است …
… خیلی از عناصر دخیل هستند تا شما یک رفتار را تحلیل کنید که این فرد روی چه سکویی ایستاده است، سکوی تقابل با نظام سیاسی یا حمایت از نظام سیاسی و حتی سکوی سنتگرایی از نوع دینی یا ملی! البته باید این را در نظر داشت که همهچیز «تلفیقی» است و در میان مجموعهی عناصر، شاید نقش یک عنصر نسبت به عناصر دیگر برجستهتر باشد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . #تقدیر #اعتقاد #اعتقادات…
❇️ نشست «همانديشی بررسی انتقادی گفتمانهای قانونی و هنجاری ناظر بر كولبری و مرزنشينی»
🗓 چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸
| سخنرانان:
دکتر #فهیمه_حسینزاده
دکتر #احمد_بخارایی
دکتر #علی_دینی_ترکمانی
دکتر #حسن_موسوی_چلک
دکتر #حمید_حشمدار
#سیروان_محمودی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه صلح)
با همکاری:
ـ انجمن مددکاران اجتماعی ایران
ـ انجمن اقتصاددانان ایران
ـ انجمن جامعهشناسی ایران: گروه مسائل و آسيبهای اجتماعی
ـ انجمن جامعهشناسی ایران: دفتر سردشت
ـ مرکز گفتمان صلح برای همه
🗓 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… سیاستها در #کردستان، ضد #توسعه و ضد #فرهنگ است و شاخص آن هنجارشدن ناهنجاریها است … فروشندگان خردسال در مترو، مصداق یک #کولبری در «سطح خرد» و درگیر شدن یک استان در کولبری مثل کردستان در «سطح میانه» و در «سطح کلان» #کولبری های: فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مطرح است …
… هفت ویژگی مشترک برای انواع کولبری در سطوح سه گانه میتوان برشمرد:
اجبار، عادیشدن، سوژهی بحث و گفتوگو در محافل رسانهای، دردآوربودن، داشتن ریشهی اقتصادی، عوارض شخصیتی که سالها ادامه خواهد داشت و در آخر بیشترکردن #تضاد_طبقاتی …
… طرح #مسئلهی_اجتماعی در جوامع بسته میتواند به «بازی مسئلهی اجتماعی» تبدیل شود که «بازی» بعضی جامعهشناسی خوانده هاست و ترفندهای خاص و محتوای زشتی دارد …
🎙 صوت: بخارایی | کل برنامه
🎞 ویدئو*: بخارایی | کل برنامه
*برای تماشا از ایران فیلترشکن باید روشن باشد!
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸
| سخنرانان:
دکتر #فهیمه_حسینزاده
دکتر #احمد_بخارایی
دکتر #علی_دینی_ترکمانی
دکتر #حسن_موسوی_چلک
دکتر #حمید_حشمدار
#سیروان_محمودی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه صلح)
با همکاری:
ـ انجمن مددکاران اجتماعی ایران
ـ انجمن اقتصاددانان ایران
ـ انجمن جامعهشناسی ایران: گروه مسائل و آسيبهای اجتماعی
ـ انجمن جامعهشناسی ایران: دفتر سردشت
ـ مرکز گفتمان صلح برای همه
🗓 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… سیاستها در #کردستان، ضد #توسعه و ضد #فرهنگ است و شاخص آن هنجارشدن ناهنجاریها است … فروشندگان خردسال در مترو، مصداق یک #کولبری در «سطح خرد» و درگیر شدن یک استان در کولبری مثل کردستان در «سطح میانه» و در «سطح کلان» #کولبری های: فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مطرح است …
… هفت ویژگی مشترک برای انواع کولبری در سطوح سه گانه میتوان برشمرد:
اجبار، عادیشدن، سوژهی بحث و گفتوگو در محافل رسانهای، دردآوربودن، داشتن ریشهی اقتصادی، عوارض شخصیتی که سالها ادامه خواهد داشت و در آخر بیشترکردن #تضاد_طبقاتی …
… طرح #مسئلهی_اجتماعی در جوامع بسته میتواند به «بازی مسئلهی اجتماعی» تبدیل شود که «بازی» بعضی جامعهشناسی خوانده هاست و ترفندهای خاص و محتوای زشتی دارد …
🎙 صوت: بخارایی | کل برنامه
🎞 ویدئو*: بخارایی | کل برنامه
*برای تماشا از ایران فیلترشکن باید روشن باشد!
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
Sociology of peace
❇️ احساسات منفی عامل #گسست_اجتماعی
🗓 سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در هفتهنامهی تجارت فردا دربارهی کاهش #تابآوری در جامعه در پی عصبانیت، غم و اضطراب بالا | منتشرشده در شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴
🖌 بررسی اخیر مؤسسهی نظرسنجی گالوپ حکایت از #ناشاد بودن ایرانیان دارد. قبلاً هم این مؤسسه در نظرسنجیهایش بر بالا بودن میزان #عصبانیت، نگرانی، #استرس و تجربههای منفی در میان ایرانیان دست گذاشته است. آیا ایرانیان مردم ناشادیاند؟ آیا عصبانی و خشمگیناند و استرس و اضطراب فراوانی تجربه میکنند؟ باید گفت که موضوع ناشادی آن روی سکهی #خشونت و نداشتن #احساس_امنیت است. این دو عنصر نقش برجستهای در ایجاد احساس ناشادی دارند. یکی جنبهی مادی دارد و دیگری جنبهی غیرمادی. شاید پیش از پرداختن به موضوع خوب باشد مثالی بزنم دربارهی فردی که لکنت زبان دارد. این فرد از تکلم خوبی برخوردار نیست و گاهی برای رساندن منظورش عصبانی و دچار اضطراب میشود و زمانی که نمیتواند ارتباط کلامی با جهان اطرافش برقرار کند، به ناچار از حرکات دست و پا استفاده میکند و در مرحلهی بعدی ممکن است دست به خشونت بزند و برافروخته شود. بنابراین میبینیم فردی که نمیتواند حرفش را به دیگری برساند چهقدر عصبی میشود. حالا اگر بخواهیم موضوع را در سطح کلان ببینیم میتوان متوجه شد که چه اتفاقاتی رخ میدهد تا #ناشادی و اضطراب جنبهی عمومی پیدا میکند.
احساس #شادی افراد برمیگردد به اینکه آنها چهقدر در جامعه احساس میکنند میتوانند حرف بزنند و دوم چقدر این حرف قابل شنیدن و در مرحلهی بعد قابل اجرا است. در جامعهای که مردم احساس میکنند حرفشان قابل بیان کردن نیست، یعنی تشکلی ندارند که حرفشان را بزنند مثل یک حزب که نمایندهیشان است یا یک گروه اجتماعی که میتواند منتقلکنندهی نظرات آنها باشد، آن زمان است که احساس ناشادی، عصبانیت و نگرانی به آنها دست میدهد. در جامعهی پویا که گروههای اجتماعی و احزاب فعالاند و مشارکت افراد را فرامیخوانند، #توسعه امکانپذیر است و احساسات منفی به تدریج کم میشود. اما در جامعهی ما مسألهای که وجود دارد این است که افراد جامعه احساس میکنند نمیتوانند متکلم خوبی باشند و شنوندهی خوبی هم ندارند. یعنی ارگان و ساختاری که علاقهمند به شنیدن حرفهای آنها باشد کمتر وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد تضمینی وجود ندارد که برای این حرفها اعتبار و ارزش آنچنانی قائل باشند. بنابراین جامعه با یک لکنت مواجه میشود. در این شرایط افراد جامعه مستعد برخورداری از اضطراب، ناشادی و عصبانیتاند که همهی اینها یک «احساس» هستند.
نگاهی به سبک زندگی ایرانیان نشان میدهد که آنها به شدت اهل مهمانی گرفتناند، آمار سفر بالا است و تا چند روز تعطیل میشود جادهها قفل میشوند حتی در دورهی شیوع ویروس #کرونا که توصیه بر انجامنشدن سفر است باز هم شاهد بودیم که چه میزان به جادهها رفتند.
خورد و خوراکشان خوب است و از میزان قابل توجهی تنقلات و نوشابه و … استفاده میکنند. همهی آنچه وجود دارد به ظاهر نشان میدهد که باید جامعهی شادی داشته باشیم چرا که این عوامل باید شادیآور باشند اما متأسفانه شاهد هستیم که آن «حس» شادبودن و آن احساس رضایت وجود ندارد. چرا که شادی حس است نه یک عامل مادی. در کنار #خشونتورزی ناشی از دیدهنشدن در #جامعه، احساس نبود #امنیت قرار میگیرد که یک عامل مادی است. امیدواری نسبت به آینده در بحث #اشتغال و درآمد و پاسخگویی به نیازهای اولیهی زندگی از این بخش نشأت میگیرد. گفته میشود فقر میتواند منجر به کفر شود. فقر به معنی همان پاسخنگرفتن برای نیازهای اولیهی زندگی است. در جنبهی دینی آن منجر به کفر میشود و در بعد اجتماعی، رفتارهای غیراخلاقی را سبب میشود. زمانی که فرد این اطمینان را ندارد که اگر درس شغلی در انتظارش است، بخواند حتماً زمانی که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بیکارند، تولید ناشادی و اضطراب صورت میگیرد. حالا همین دو عنصر را در کنار هم قرار بدهیم، نتیجهاش میشود احساس ناشادی و عصبانیت و نگرانی مردم. نگاهی به همین نظرسنجیهای بینالمللی نشان میدهد که ایران در کنار کشورهایی قرار گرفته که از نظر فرهنگ و منابع مالی و درآمدی بسیار متفاوت با کشور ما و کمتر از ما هستند … | ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در هفتهنامهی تجارت فردا دربارهی کاهش #تابآوری در جامعه در پی عصبانیت، غم و اضطراب بالا | منتشرشده در شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴
🖌 بررسی اخیر مؤسسهی نظرسنجی گالوپ حکایت از #ناشاد بودن ایرانیان دارد. قبلاً هم این مؤسسه در نظرسنجیهایش بر بالا بودن میزان #عصبانیت، نگرانی، #استرس و تجربههای منفی در میان ایرانیان دست گذاشته است. آیا ایرانیان مردم ناشادیاند؟ آیا عصبانی و خشمگیناند و استرس و اضطراب فراوانی تجربه میکنند؟ باید گفت که موضوع ناشادی آن روی سکهی #خشونت و نداشتن #احساس_امنیت است. این دو عنصر نقش برجستهای در ایجاد احساس ناشادی دارند. یکی جنبهی مادی دارد و دیگری جنبهی غیرمادی. شاید پیش از پرداختن به موضوع خوب باشد مثالی بزنم دربارهی فردی که لکنت زبان دارد. این فرد از تکلم خوبی برخوردار نیست و گاهی برای رساندن منظورش عصبانی و دچار اضطراب میشود و زمانی که نمیتواند ارتباط کلامی با جهان اطرافش برقرار کند، به ناچار از حرکات دست و پا استفاده میکند و در مرحلهی بعدی ممکن است دست به خشونت بزند و برافروخته شود. بنابراین میبینیم فردی که نمیتواند حرفش را به دیگری برساند چهقدر عصبی میشود. حالا اگر بخواهیم موضوع را در سطح کلان ببینیم میتوان متوجه شد که چه اتفاقاتی رخ میدهد تا #ناشادی و اضطراب جنبهی عمومی پیدا میکند.
احساس #شادی افراد برمیگردد به اینکه آنها چهقدر در جامعه احساس میکنند میتوانند حرف بزنند و دوم چقدر این حرف قابل شنیدن و در مرحلهی بعد قابل اجرا است. در جامعهای که مردم احساس میکنند حرفشان قابل بیان کردن نیست، یعنی تشکلی ندارند که حرفشان را بزنند مثل یک حزب که نمایندهیشان است یا یک گروه اجتماعی که میتواند منتقلکنندهی نظرات آنها باشد، آن زمان است که احساس ناشادی، عصبانیت و نگرانی به آنها دست میدهد. در جامعهی پویا که گروههای اجتماعی و احزاب فعالاند و مشارکت افراد را فرامیخوانند، #توسعه امکانپذیر است و احساسات منفی به تدریج کم میشود. اما در جامعهی ما مسألهای که وجود دارد این است که افراد جامعه احساس میکنند نمیتوانند متکلم خوبی باشند و شنوندهی خوبی هم ندارند. یعنی ارگان و ساختاری که علاقهمند به شنیدن حرفهای آنها باشد کمتر وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد تضمینی وجود ندارد که برای این حرفها اعتبار و ارزش آنچنانی قائل باشند. بنابراین جامعه با یک لکنت مواجه میشود. در این شرایط افراد جامعه مستعد برخورداری از اضطراب، ناشادی و عصبانیتاند که همهی اینها یک «احساس» هستند.
نگاهی به سبک زندگی ایرانیان نشان میدهد که آنها به شدت اهل مهمانی گرفتناند، آمار سفر بالا است و تا چند روز تعطیل میشود جادهها قفل میشوند حتی در دورهی شیوع ویروس #کرونا که توصیه بر انجامنشدن سفر است باز هم شاهد بودیم که چه میزان به جادهها رفتند.
خورد و خوراکشان خوب است و از میزان قابل توجهی تنقلات و نوشابه و … استفاده میکنند. همهی آنچه وجود دارد به ظاهر نشان میدهد که باید جامعهی شادی داشته باشیم چرا که این عوامل باید شادیآور باشند اما متأسفانه شاهد هستیم که آن «حس» شادبودن و آن احساس رضایت وجود ندارد. چرا که شادی حس است نه یک عامل مادی. در کنار #خشونتورزی ناشی از دیدهنشدن در #جامعه، احساس نبود #امنیت قرار میگیرد که یک عامل مادی است. امیدواری نسبت به آینده در بحث #اشتغال و درآمد و پاسخگویی به نیازهای اولیهی زندگی از این بخش نشأت میگیرد. گفته میشود فقر میتواند منجر به کفر شود. فقر به معنی همان پاسخنگرفتن برای نیازهای اولیهی زندگی است. در جنبهی دینی آن منجر به کفر میشود و در بعد اجتماعی، رفتارهای غیراخلاقی را سبب میشود. زمانی که فرد این اطمینان را ندارد که اگر درس شغلی در انتظارش است، بخواند حتماً زمانی که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بیکارند، تولید ناشادی و اضطراب صورت میگیرد. حالا همین دو عنصر را در کنار هم قرار بدهیم، نتیجهاش میشود احساس ناشادی و عصبانیت و نگرانی مردم. نگاهی به همین نظرسنجیهای بینالمللی نشان میدهد که ایران در کنار کشورهایی قرار گرفته که از نظر فرهنگ و منابع مالی و درآمدی بسیار متفاوت با کشور ما و کمتر از ما هستند … | ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
Ahmad Bokharaei
Ahmed Bokharai - sociologist, writer and researcher
Director of Political Sociology Department and former Director of Social Issues and Damages Department
In the Iran Sociology Association
Director of Political Sociology Department and former Director of Social Issues and Damages Department
In the Iran Sociology Association
| چشمانداز روشنی برای توسعهی اجتماعی نمیبینم
🗓 سهشنبه ۶ مهر ۱۴۰۰
📰 مصاحبهی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی #توسعه_پایدار | منتشرشده در شمارهی ۱۱۱، شهریور ۱۴۰۰
| خواندن مصاحبه: (صفحههای ۹۵ تا ۹۷)👇
https://drive.google.com/file/d/1WtOK7CXkgTbdXANkTaz_U_yLQiackFrb/view
| احمد بخارایی: در این مصاحبه که ویژهی وضعیت اسفبار کمآبی استان خوزستان در مرداد ۱۴۰۰ بود به این موارد اشاره داشتم:
ـ توسعهنیافتگی کل کشور در چارچوب توسعهی پایدار و فراگیر به طور خاص،
- توسعهنیافتگی استان #خوزستان به طور اخص به عنوان پرآبترین استان کشور با ۵ رود بزرگ،
ـ تشبیه پنج حرف در کلمه «#توسعه» به پنج نوع توسعه شامل: حرف «ت» برای «#تکنولوژی» به عنوان امر مادی در اشاره به «#توسعه_اقتصادی»، حرف «و» برای «#وحدت_رویه_نهادها» در اشاره به «توسعه_سیاسی»، حرف «س» برای «#سرمایه اجتماعی» در اشاره به «#توسعه_اجتماعی»، حرف «ع» برای «#عمومگرایی» در اشاره به «#توسعه_انسانی» با ابعاد سطح دانش و معاش آبرومند، حرف «ه» برای «#هویتیابی» در اشاره به «#توسعه_فرهنگی»،
ـ چارچوب نظری مایکل تودارو و سه شاخص توسعهنیافتگی در ایران: «سطح زندگی» (#اختلاف_طبقاتی آزاردهنده)، «#اعتماد_به_نفس» (#فرار انسانها) و «#آزادی» (در حصار)،
ـ ۷۰درصد زیر #خط_فقر،
ـ تولید ۳۶ میلیون تن فولاد از کل ۵۵ میلیون تن در سال با رویهی غیر اصولی و خسارتبار انتقال آب به سوی مناطق رانتی،
ـ پوسیده بودن #خردهنظام_سیاسی به عنوان عمود خیمهی #نظام_اجتماعی،
ـ سه ویژگی: عدم فهم، عدم توان و عدم ارادهی مسئولان در ایران …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۶ مهر ۱۴۰۰
📰 مصاحبهی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی #توسعه_پایدار | منتشرشده در شمارهی ۱۱۱، شهریور ۱۴۰۰
| خواندن مصاحبه: (صفحههای ۹۵ تا ۹۷)👇
https://drive.google.com/file/d/1WtOK7CXkgTbdXANkTaz_U_yLQiackFrb/view
| احمد بخارایی: در این مصاحبه که ویژهی وضعیت اسفبار کمآبی استان خوزستان در مرداد ۱۴۰۰ بود به این موارد اشاره داشتم:
ـ توسعهنیافتگی کل کشور در چارچوب توسعهی پایدار و فراگیر به طور خاص،
- توسعهنیافتگی استان #خوزستان به طور اخص به عنوان پرآبترین استان کشور با ۵ رود بزرگ،
ـ تشبیه پنج حرف در کلمه «#توسعه» به پنج نوع توسعه شامل: حرف «ت» برای «#تکنولوژی» به عنوان امر مادی در اشاره به «#توسعه_اقتصادی»، حرف «و» برای «#وحدت_رویه_نهادها» در اشاره به «توسعه_سیاسی»، حرف «س» برای «#سرمایه اجتماعی» در اشاره به «#توسعه_اجتماعی»، حرف «ع» برای «#عمومگرایی» در اشاره به «#توسعه_انسانی» با ابعاد سطح دانش و معاش آبرومند، حرف «ه» برای «#هویتیابی» در اشاره به «#توسعه_فرهنگی»،
ـ چارچوب نظری مایکل تودارو و سه شاخص توسعهنیافتگی در ایران: «سطح زندگی» (#اختلاف_طبقاتی آزاردهنده)، «#اعتماد_به_نفس» (#فرار انسانها) و «#آزادی» (در حصار)،
ـ ۷۰درصد زیر #خط_فقر،
ـ تولید ۳۶ میلیون تن فولاد از کل ۵۵ میلیون تن در سال با رویهی غیر اصولی و خسارتبار انتقال آب به سوی مناطق رانتی،
ـ پوسیده بودن #خردهنظام_سیاسی به عنوان عمود خیمهی #نظام_اجتماعی،
ـ سه ویژگی: عدم فهم، عدم توان و عدم ارادهی مسئولان در ایران …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Google Docs
آینده نگر 111.pdf
| نشست «بررسی آثار، افکار و کنشگری دکتر محمدامین قانعی راد»
| پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰
| سخنرانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر حسن محدثی
| برگزار کننده:
انجمن #جامعهشناسی ایران (گروه #جامعهشناسی_ایران)
| تاریخ برگزاری:
شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1ep8d7V2AgOQyvA5kVgwt2CscMolZ4Xo1/view
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1m0ZGbifUmqTDCI6IGPE5URdOIfDaR1Mf/view
| فایل ویدئویی احمد بخارایی:👇
https://youtu.be/7zUeAz2JsPs
| فایل ویدئویی کل برنامه:👇
https://youtu.be/oqGO55JapuY
| احمد بخارایی: در این نشست مجازی که سعی داشتم تفاوت میان دو نوع جامعهشناسی، یعنی #پایشگری و #کنشگری را توضیح دهم به این موضوعات و موارد اشاره داشتم:
ـ «کنشگری زندهیاد محمد امین قانعیراد» در #انجمن_جامعهشناسی_ایران و حضورشان در صحنهی #مطبوعات و جراید،
ـ «پایشگری» به مثابه مشاهدهگری و مانیتورینگ از سوی بسیاری از جامعهشناسان محافظهکار در مقابل «کنشگری» با ویژگی اکتیویستی،
ـ «#پروبلماتیک» ندیدن موضوعات جامعهشناختی از سوی جامعهشناسیخواندههای «پایشگر» و روی آوردن به پژوهشهای حداقلی با نتایج تکراری،
ـ نسبی بودن «پایشگری» از حداقلی تا حداکثری،
ـ توأم بودن «کنشگری جامعهشناختی» با ۳ ویژگی: ۱ـ «مطالبهگری» با ۴ عنصر محتوایی (پژواک بخشیدن به صداهای حاشیهای، تبدیل #مطالبهگری_فردی به #مطالبهگری_جمعی، احساس مسئولیت فراتر از ایفای نقش سازمانی، عملگرایی بر اساس هزینه ـ فایده)، ۲ـ «#روشنفکری» با ۹ ویژگی به ویژه ارتباط با ۲ ویژگی شامل: الف: اندیشهی معطوف به عمل در سه جهت: «#اعتراض» در زمانی که امید به آینده در #جامعه کاهش یافته، «تغییر» در زمانی که عدالت منکوب شده، «#برساخت» در شرایط انسداد اجتماعی و ب: آلترناتیوسازی، ۳ـ «نسبی بودن» و توجه به وجود #ایدئولوژی مانع #توسعه در ایران که بالطبع، توجه جامعهشناس کنشگر به «ساختارها» و نقد آنها را ضروری میسازد،
ـ کنشگری جامعهشناسانه و تبدیل «ابژهها» به «سوژهها»،
ـ رویکرد «کنشگرانه»ی زندهیاد محمدامین قانعیراد در کتابهایش.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰
| سخنرانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر حسن محدثی
| برگزار کننده:
انجمن #جامعهشناسی ایران (گروه #جامعهشناسی_ایران)
| تاریخ برگزاری:
شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1ep8d7V2AgOQyvA5kVgwt2CscMolZ4Xo1/view
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1m0ZGbifUmqTDCI6IGPE5URdOIfDaR1Mf/view
| فایل ویدئویی احمد بخارایی:👇
https://youtu.be/7zUeAz2JsPs
| فایل ویدئویی کل برنامه:👇
https://youtu.be/oqGO55JapuY
| احمد بخارایی: در این نشست مجازی که سعی داشتم تفاوت میان دو نوع جامعهشناسی، یعنی #پایشگری و #کنشگری را توضیح دهم به این موضوعات و موارد اشاره داشتم:
ـ «کنشگری زندهیاد محمد امین قانعیراد» در #انجمن_جامعهشناسی_ایران و حضورشان در صحنهی #مطبوعات و جراید،
ـ «پایشگری» به مثابه مشاهدهگری و مانیتورینگ از سوی بسیاری از جامعهشناسان محافظهکار در مقابل «کنشگری» با ویژگی اکتیویستی،
ـ «#پروبلماتیک» ندیدن موضوعات جامعهشناختی از سوی جامعهشناسیخواندههای «پایشگر» و روی آوردن به پژوهشهای حداقلی با نتایج تکراری،
ـ نسبی بودن «پایشگری» از حداقلی تا حداکثری،
ـ توأم بودن «کنشگری جامعهشناختی» با ۳ ویژگی: ۱ـ «مطالبهگری» با ۴ عنصر محتوایی (پژواک بخشیدن به صداهای حاشیهای، تبدیل #مطالبهگری_فردی به #مطالبهگری_جمعی، احساس مسئولیت فراتر از ایفای نقش سازمانی، عملگرایی بر اساس هزینه ـ فایده)، ۲ـ «#روشنفکری» با ۹ ویژگی به ویژه ارتباط با ۲ ویژگی شامل: الف: اندیشهی معطوف به عمل در سه جهت: «#اعتراض» در زمانی که امید به آینده در #جامعه کاهش یافته، «تغییر» در زمانی که عدالت منکوب شده، «#برساخت» در شرایط انسداد اجتماعی و ب: آلترناتیوسازی، ۳ـ «نسبی بودن» و توجه به وجود #ایدئولوژی مانع #توسعه در ایران که بالطبع، توجه جامعهشناس کنشگر به «ساختارها» و نقد آنها را ضروری میسازد،
ـ کنشگری جامعهشناسانه و تبدیل «ابژهها» به «سوژهها»،
ـ رویکرد «کنشگرانه»ی زندهیاد محمدامین قانعیراد در کتابهایش.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سیاستگذاری در گردونهی ناکارآمدی و تکرار اشتباهات در ایران
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| عطر «طرح شفافیت در مجلس»: از حال رفتن حاکمیت با مشام آلوده!
| سهشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰
| گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «جامعه ۲۴» دربارهی طرح #شفافیت_آرای_نمایندگان در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| نمایش گزارش:👇
https://jameh24.com/fa/news/21754
| بخشهایی از صحبت احمد بخارایی در این گفتوگو:
… در ضروری بودن «#شفافیت» برای هر جامعهای که به دنبال رشد و #توسعه است تردیدی وجود ندارد، اما وقتی ویدئوی صحبت نمایندهی روحانی #مجلس در مخالفت با طرح شفافیت را مشاهده کردم با توجه به لحن و چیدمان سخنان او به این نتیجه رسیدم که ضریب هوشی و توان درک وی کمتر از حد متوسط است. این مسأله را از نمادهای کلامی و حرکات میتوان متوجه شد. با این حال این نمایندهی مخالف از یک جهت درست میگوید. در یک جامعهی ناسالم که چند دهه است روابط خاص و نگاهی #ایدئولوژیک بر آن حاکم بوده و رانتهایی ریشهای شده و پیرو رانت، خودی و غیرخودی و روابط پنهان شکل گرفته است، شفافیت معنادار نیست، زیرا که رویهی جاری، پنهانکاری بوده و اگر بخواهید این رویه را تغییر دهید مرتکب عملی هنجارشکنانه شدهاید …
… وقتی از ۳۰ نمایندهی تهران تنها #قالیباف توانست حداکثر ۱۳ درصد از آرای افراد واجد شرایط رأی دادن در تهران را به دست بیاورد و ۲۹ نفر دیگر تنها ۷ یا ۸ درصد آرا را به خود اختصاص دادهاند، نشاندهندهی وجود #بیاعتمادی در مردم نسبت به مجلس از همان زمان برگزاری #انتخابات_مجلس است، یعنی اینگونه نیست که نمایندگان به شدت زیر ذرهبین مردم باشند و عملکردشان بخواهد باعث اعتمادافزایی یا اعتمادزدایی شود ….
… مثال شفافیت در جامعهی ما مانند داستانی در مثنوی معنوی است، روایت مردی که «دباغ» بود و به بوهای بد ناشی از احشای حیوانات عادت داشت، او وقتی به بازار عطر فروشی رفت بوی عطر چنان برایش ناخوشایند بود که از هوش رفت: «آن یکی افتاد بیهوش و خمید ـ چون که در بازار عطاران رسید / همچو مردار اوفتاد او بی خبر ـ نیم روز اندر میان رهگذر!» …
… نمایندهی مخالف طرح شفافیت آرای نمایندگان درست میگوید، اگر شفافیت در #جامعه وجود داشته باشد ممکن است کارکرد مثبت برای #حاکمیت نداشته باشد و لازم است اجزای جامعه با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. «ما به لغو و لهو، فربه گشتهایم ـ در نصیحت خویش را نسرشتهایم»! لذا اگر فرض کنیم این طرح تصویب هم شود، قابل اجرا نخواهد بود. حاکمیتی که مردم را صغیر قلمداد میکند همهی اطلاعات پشت صحنه را به افراد صغیر نمیدهد …
… ما در یک منظومهی تحلیلی و معرفتی که اساساً غیر منطقی و غیر عقلانی است قرار داریم. در مجلس به مجلس در این چهار دهه سخنانی در خصوص شفافسازی و اتاق شیشهای مطرح شده که هیچگاه عملی نشده است. شرایط، بسیار بحرانی است و آنقدر #بینظمی_اجتماعی به #بیعدالتی و #فاصله_طبقاتی منجر شده که بسیاری دچار نارضایتی شدهاند و افراد زیادی از هر طیف و گرایش سیاسی نسبت به آن #اعتراض میکنند. در چنین شرایطی شفافیت، معجزه نمیکند! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سهشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰
| گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «جامعه ۲۴» دربارهی طرح #شفافیت_آرای_نمایندگان در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| نمایش گزارش:👇
https://jameh24.com/fa/news/21754
| بخشهایی از صحبت احمد بخارایی در این گفتوگو:
… در ضروری بودن «#شفافیت» برای هر جامعهای که به دنبال رشد و #توسعه است تردیدی وجود ندارد، اما وقتی ویدئوی صحبت نمایندهی روحانی #مجلس در مخالفت با طرح شفافیت را مشاهده کردم با توجه به لحن و چیدمان سخنان او به این نتیجه رسیدم که ضریب هوشی و توان درک وی کمتر از حد متوسط است. این مسأله را از نمادهای کلامی و حرکات میتوان متوجه شد. با این حال این نمایندهی مخالف از یک جهت درست میگوید. در یک جامعهی ناسالم که چند دهه است روابط خاص و نگاهی #ایدئولوژیک بر آن حاکم بوده و رانتهایی ریشهای شده و پیرو رانت، خودی و غیرخودی و روابط پنهان شکل گرفته است، شفافیت معنادار نیست، زیرا که رویهی جاری، پنهانکاری بوده و اگر بخواهید این رویه را تغییر دهید مرتکب عملی هنجارشکنانه شدهاید …
… وقتی از ۳۰ نمایندهی تهران تنها #قالیباف توانست حداکثر ۱۳ درصد از آرای افراد واجد شرایط رأی دادن در تهران را به دست بیاورد و ۲۹ نفر دیگر تنها ۷ یا ۸ درصد آرا را به خود اختصاص دادهاند، نشاندهندهی وجود #بیاعتمادی در مردم نسبت به مجلس از همان زمان برگزاری #انتخابات_مجلس است، یعنی اینگونه نیست که نمایندگان به شدت زیر ذرهبین مردم باشند و عملکردشان بخواهد باعث اعتمادافزایی یا اعتمادزدایی شود ….
… مثال شفافیت در جامعهی ما مانند داستانی در مثنوی معنوی است، روایت مردی که «دباغ» بود و به بوهای بد ناشی از احشای حیوانات عادت داشت، او وقتی به بازار عطر فروشی رفت بوی عطر چنان برایش ناخوشایند بود که از هوش رفت: «آن یکی افتاد بیهوش و خمید ـ چون که در بازار عطاران رسید / همچو مردار اوفتاد او بی خبر ـ نیم روز اندر میان رهگذر!» …
… نمایندهی مخالف طرح شفافیت آرای نمایندگان درست میگوید، اگر شفافیت در #جامعه وجود داشته باشد ممکن است کارکرد مثبت برای #حاکمیت نداشته باشد و لازم است اجزای جامعه با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. «ما به لغو و لهو، فربه گشتهایم ـ در نصیحت خویش را نسرشتهایم»! لذا اگر فرض کنیم این طرح تصویب هم شود، قابل اجرا نخواهد بود. حاکمیتی که مردم را صغیر قلمداد میکند همهی اطلاعات پشت صحنه را به افراد صغیر نمیدهد …
… ما در یک منظومهی تحلیلی و معرفتی که اساساً غیر منطقی و غیر عقلانی است قرار داریم. در مجلس به مجلس در این چهار دهه سخنانی در خصوص شفافسازی و اتاق شیشهای مطرح شده که هیچگاه عملی نشده است. شرایط، بسیار بحرانی است و آنقدر #بینظمی_اجتماعی به #بیعدالتی و #فاصله_طبقاتی منجر شده که بسیاری دچار نارضایتی شدهاند و افراد زیادی از هر طیف و گرایش سیاسی نسبت به آن #اعتراض میکنند. در چنین شرایطی شفافیت، معجزه نمیکند! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| نشست «ضرورت بینش اجتماعی در شکلگیری جنبشهای تغییرخواه»
| آدینه: ۲۷ بهمن ۱۴۰۲
| برگزار شده در کلابهاوس «طرح نو» با حضور:
#احمد_بخارایی، #تورج_اتابکی، #کیومرث_اشتریان | یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
| پخش جریان نشست (شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/1SNIHiTI9s1AvGRD8VNw9H8cy0xwDFzVL/view?usp=sharing
#احمد_بخارایی: حدود چهار ساعت در کلابهاوس پیرامون ضرورت «بینش» داشتن در مسیر «#تحولجویی» در ایران ۱۴۰۲ و نیز پیرامون «درسهایی که از #انقلاب_۵۷ نیاموختیم!» بحث داشتیم. در این گفتوشنود اشاره داشتم به:
۱ـ درگیری تاریخی ذهن ما با «دوگانهها»ی خانمانبرانداز از #عباس_میرزا، ولیعهد #فتحعلیشاه تا #علی_شریعتی و #محمد_خاتمی و اینک اسارت در «دوگانهی: #اصلاح و #براندازی».
۲ـ گزینهی برتر در میان احتمالات آتی در فضای سیاسی ایران با عنوان «تحولجویی» با هفت ویژگی که متمایز کننده از «#اصلاحات» و «براندازی» است.
۳ـ ویژگیهای «تحولجویی»:
ـ «پروسه»ای و زمانبر بودن و نه سریع و خشن به شیوهی براندازان.
ـ اثرگذاری عناصر «خارج از مرزها و نیز داخلی» در مسیر تحولجویانه و نه صرفاً توجه به عناصر داخلی بنا به نگاه اصلاحطلبانه.
ـ دربردارندهی برخی افراد که «بازاندیشی» کردهاند در سه کمپ: سنتگرا، اصلاحطلب و برانداز حول محور «#عدالت_اجتماعی» به گونهای که «تجمیع نوین» صورت پذیرد.
ـ جوشش از درون افراد توأم با «بینش».
ـ معطوف به «ساختارها» فراتر از اصلاحطلبی رایج.
ـ «دیالکتیکی» بودن و دربردارنده تنوعات فکری، اجتماعی و سیاسی.
ـ در جهت تغییر «ماهیت و محتوا»ی عناصر اجتماعی، حقوقی و سیاسی ضمن حفظ «قالب» سیاسی.
۴ـ ویژگیهای «#جنبش_اجتماعی» و شرایط پیدایش آن.
۵ـ درسهایی که از #انقلاب ۱۳۵۷ در ایران «نیاموختیم» به تفکیک شش مؤلفهی: معرفتی، روشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، از جمله:
ـ تفسیر سیاسی و انقلابی از شیعه توسط علی شریعتی به تقویت #شیعه نینجامید،
ـ نیاموختیم که #فساد_مالی موجب سقوط شاه شد و خویشاوند و #گروهکسالاری و #فساد را تداوم بخشیدیدم،
ـ نیاموختیم که گفتمان «قهری» قبل از انقلاب به «#صلح» نینجامید و آن را تداوم بخشیدیم،
ـ رهبری «فقها» در انقلاب موجب برقراری عدالت اجتماعی نشد،
ـ مداخلهی «آمریکا» در سال ۱۳۵۶ به نفع انقلابیون، موجب #توسعه_سیاسی نشد،
ـ نیاموختیم که امتیازات دیرهنگام شاه به مخالفان در سال۵۷ از سقوط #شاه جلوگیری نکرد تا اینک هوشیار باشیم،
ـ دموکراسی و #همهپرسی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ موجب تثبیت #دموکراسی نشد،
ـ اختیارات نامحدود شاه و تربیت «بلهقربانگوها» موجب نزدیکی #ملت به #دولت نشد و اینک هم نمیشود،
ـ ... و درسهای دیگر که نیاموختیم و در «دام تاریخ» گرفتار شدهایم!
لطفاً بشنوید و نقد کنید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| آدینه: ۲۷ بهمن ۱۴۰۲
| برگزار شده در کلابهاوس «طرح نو» با حضور:
#احمد_بخارایی، #تورج_اتابکی، #کیومرث_اشتریان | یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
| پخش جریان نشست (شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/1SNIHiTI9s1AvGRD8VNw9H8cy0xwDFzVL/view?usp=sharing
#احمد_بخارایی: حدود چهار ساعت در کلابهاوس پیرامون ضرورت «بینش» داشتن در مسیر «#تحولجویی» در ایران ۱۴۰۲ و نیز پیرامون «درسهایی که از #انقلاب_۵۷ نیاموختیم!» بحث داشتیم. در این گفتوشنود اشاره داشتم به:
۱ـ درگیری تاریخی ذهن ما با «دوگانهها»ی خانمانبرانداز از #عباس_میرزا، ولیعهد #فتحعلیشاه تا #علی_شریعتی و #محمد_خاتمی و اینک اسارت در «دوگانهی: #اصلاح و #براندازی».
۲ـ گزینهی برتر در میان احتمالات آتی در فضای سیاسی ایران با عنوان «تحولجویی» با هفت ویژگی که متمایز کننده از «#اصلاحات» و «براندازی» است.
۳ـ ویژگیهای «تحولجویی»:
ـ «پروسه»ای و زمانبر بودن و نه سریع و خشن به شیوهی براندازان.
ـ اثرگذاری عناصر «خارج از مرزها و نیز داخلی» در مسیر تحولجویانه و نه صرفاً توجه به عناصر داخلی بنا به نگاه اصلاحطلبانه.
ـ دربردارندهی برخی افراد که «بازاندیشی» کردهاند در سه کمپ: سنتگرا، اصلاحطلب و برانداز حول محور «#عدالت_اجتماعی» به گونهای که «تجمیع نوین» صورت پذیرد.
ـ جوشش از درون افراد توأم با «بینش».
ـ معطوف به «ساختارها» فراتر از اصلاحطلبی رایج.
ـ «دیالکتیکی» بودن و دربردارنده تنوعات فکری، اجتماعی و سیاسی.
ـ در جهت تغییر «ماهیت و محتوا»ی عناصر اجتماعی، حقوقی و سیاسی ضمن حفظ «قالب» سیاسی.
۴ـ ویژگیهای «#جنبش_اجتماعی» و شرایط پیدایش آن.
۵ـ درسهایی که از #انقلاب ۱۳۵۷ در ایران «نیاموختیم» به تفکیک شش مؤلفهی: معرفتی، روشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، از جمله:
ـ تفسیر سیاسی و انقلابی از شیعه توسط علی شریعتی به تقویت #شیعه نینجامید،
ـ نیاموختیم که #فساد_مالی موجب سقوط شاه شد و خویشاوند و #گروهکسالاری و #فساد را تداوم بخشیدیدم،
ـ نیاموختیم که گفتمان «قهری» قبل از انقلاب به «#صلح» نینجامید و آن را تداوم بخشیدیم،
ـ رهبری «فقها» در انقلاب موجب برقراری عدالت اجتماعی نشد،
ـ مداخلهی «آمریکا» در سال ۱۳۵۶ به نفع انقلابیون، موجب #توسعه_سیاسی نشد،
ـ نیاموختیم که امتیازات دیرهنگام شاه به مخالفان در سال۵۷ از سقوط #شاه جلوگیری نکرد تا اینک هوشیار باشیم،
ـ دموکراسی و #همهپرسی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ موجب تثبیت #دموکراسی نشد،
ـ اختیارات نامحدود شاه و تربیت «بلهقربانگوها» موجب نزدیکی #ملت به #دولت نشد و اینک هم نمیشود،
ـ ... و درسهای دیگر که نیاموختیم و در «دام تاریخ» گرفتار شدهایم!
لطفاً بشنوید و نقد کنید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⟩ نشست موانع روشنفکری در ایران
| پنجشنبه ۲۵ امرداد ۱۴۰۳
⟩⟩ گزارش دیدار نیوز از نشست «موانع روشنفکری در ایران» برگزار شده در ۱۶ امرداد ۱۴۰۳ در فرهنگسرای ملل با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران (گروه جامعهشناسی سیاسی) و کانون فرهنگ و زندگی | منتشر شده در ۱۸ امرداد ۱۴۰۳
| پخش ویدئو:👇
https://youtu.be/RAfA0QQUh6I
| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/170044
| #احمد_بخارایی: ابتدا از معنا و مفهوم روشنفکری گفتم و از روند شکل گیری و پدیداری تاریخی اش.
دوم، نگاه شکلی و فرمی و قالبی به پدیده. (همان علت صوری در منطق)
سوم، زاویهی محتوایی و عناصر محتوایی پدیده.
چهارم، معطوف به آینده، پیامدها و خروجیهای آن پدیدار و رخداد. نگاه جامع، مجموع که این چهار مورد است و نتیجه و خروجی آن که از همه مهمتر است.
#روشنفکری، خروجی اش چیست؟
یکی از شاخصهای این مهم، #توسعه_سیاسی است.
چرا توسعه سیاسی اتفاق نیفتاده است؟
#هانتینگتون، چهار مولفه دارد.
تفکیک قوای سیاسی (همان استقلال قوا و حتی احزاب)
دوم، مشارکتهای داوطلبانه. ان جی او ها.
سوم، حاکمیت عقلایی است. یعنی سیاستگذاریها در جامعه، براساس واقعیات واقعا موجود و ملموس باشد.
حالا برسیم به موانع توسعه سیاسی. یعنی اینکه پس پدیده روشنفکری محقق نشده.
یک: #خشونت_سیاسی. یعنی #خشونت، مشروع سازی بشود. با #قانون، لباس موجه بپوشد.
مانع دوم، وجود دولت استبداد و ایدئولوژیک است. مردم در این شرایط، منفعل اند. بی تفاوتی اجتماعی شکل میگیرد. ما الان خودمان داریم حس میکنیم این شرایط را.
ما خودمحوریم. خودخواهیم. دیگری خواه نیستیم. البته خب، مطلق نیست این. جو غالب، خودخواهی است.
سوم، تمرکز منابع قدرت، #فساد_ساختاری و رانتی و ...
مانع چهارم، شکافهای طبقاتی است. شکافهای قومی و مذهبی. شکافهای اجتماعی و اختلاف و فاصله نسلی. مثل بین من و دانشجوی من. مثل معلم و دانش آموزانش. مثل پدر خانواده و فرزندانش و ... این تشتتی که هست، نشان میدهد روشنفکری محقق نشده.
در اروپا از همان قرون ۱۶ تا ۱۸ از همان دکارت مثلا که مقدمهی روشنگری است. آرام، کلیسا پس زده میشود. اومانیسم، زمینه هایش مساعد میشود. از قرن هجده، پدیدهی روشنفکری، روشنگری شکل میگیرد. خرد، از قیود آزاد میشود.
من میاندیشم، پس هستمِ #دکارت، یعنی بودنش را مشروط به اندیشیدن میکند. #شک_دکارتی همین جاست. آزادی خرد، از قیود. تغییر موضوع و موضع فلسفه، از وجود به شناخت. شناسایی، چگونه حاصل میشود؟ ویژگی سومی هم هست. نسبیت به جای مطلقیت مینشیند.
ویژگی چهارم، آن علل و اصولی که دنبالش بودند، در شکل گیری پدیده ها، در درونش جست و جو میشد، نه در ورای آن و در خارج آن. بیشتر، حرف از چیستی بود. چیستی حقیقت، انسانیت، عدالت. اما هشت ویژگی مشترک روشنگری و روشنفکری و راهکارها.
یک: اتکا به خرد
دو: نوگرا بودن
سه: مبتنی بودن به استدلال، دلیل اخلاقی، دلیل منطقی و معرفت شناختی. منطق، ابزار درست اندیشی؛ و بعد، تکیه بر روش شناسی تجربی. برآمده از واقعیات. یعنی لمس جامعه. دیگر اینکه، آلترناتیوساز باشد.
مورد بعد، اندیشهی معطوف به عمل و بالاخره بحث جهانی بودن است. روشنفکری منطقهای نه، بلکه باید جهانی باشد. راهکار ششم، موضوع #بحران_هویت است. مثل بحران در #هویت_ملی. بحران دینی هم که در طی چهار دهه اخیر به بحران هویت ملی افزوده شده.
راهکار هفتم، بحث #فردگرایی است. فرد نه به معنای ابژه، بلکه سوژه و انسان به ما هو انسان. نه به معنای فرد رضا پهلوی، خمینی و ...
و بالاخره مورد هشتم و راهکار آخری، راهکار به مثابه یک مشکل. ما در ایران یک مشکل تاریخی داریم و این را باید بدانیم.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| پنجشنبه ۲۵ امرداد ۱۴۰۳
⟩⟩ گزارش دیدار نیوز از نشست «موانع روشنفکری در ایران» برگزار شده در ۱۶ امرداد ۱۴۰۳ در فرهنگسرای ملل با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران (گروه جامعهشناسی سیاسی) و کانون فرهنگ و زندگی | منتشر شده در ۱۸ امرداد ۱۴۰۳
| پخش ویدئو:👇
https://youtu.be/RAfA0QQUh6I
| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/170044
| #احمد_بخارایی: ابتدا از معنا و مفهوم روشنفکری گفتم و از روند شکل گیری و پدیداری تاریخی اش.
دوم، نگاه شکلی و فرمی و قالبی به پدیده. (همان علت صوری در منطق)
سوم، زاویهی محتوایی و عناصر محتوایی پدیده.
چهارم، معطوف به آینده، پیامدها و خروجیهای آن پدیدار و رخداد. نگاه جامع، مجموع که این چهار مورد است و نتیجه و خروجی آن که از همه مهمتر است.
#روشنفکری، خروجی اش چیست؟
یکی از شاخصهای این مهم، #توسعه_سیاسی است.
چرا توسعه سیاسی اتفاق نیفتاده است؟
#هانتینگتون، چهار مولفه دارد.
تفکیک قوای سیاسی (همان استقلال قوا و حتی احزاب)
دوم، مشارکتهای داوطلبانه. ان جی او ها.
سوم، حاکمیت عقلایی است. یعنی سیاستگذاریها در جامعه، براساس واقعیات واقعا موجود و ملموس باشد.
حالا برسیم به موانع توسعه سیاسی. یعنی اینکه پس پدیده روشنفکری محقق نشده.
یک: #خشونت_سیاسی. یعنی #خشونت، مشروع سازی بشود. با #قانون، لباس موجه بپوشد.
مانع دوم، وجود دولت استبداد و ایدئولوژیک است. مردم در این شرایط، منفعل اند. بی تفاوتی اجتماعی شکل میگیرد. ما الان خودمان داریم حس میکنیم این شرایط را.
ما خودمحوریم. خودخواهیم. دیگری خواه نیستیم. البته خب، مطلق نیست این. جو غالب، خودخواهی است.
سوم، تمرکز منابع قدرت، #فساد_ساختاری و رانتی و ...
مانع چهارم، شکافهای طبقاتی است. شکافهای قومی و مذهبی. شکافهای اجتماعی و اختلاف و فاصله نسلی. مثل بین من و دانشجوی من. مثل معلم و دانش آموزانش. مثل پدر خانواده و فرزندانش و ... این تشتتی که هست، نشان میدهد روشنفکری محقق نشده.
در اروپا از همان قرون ۱۶ تا ۱۸ از همان دکارت مثلا که مقدمهی روشنگری است. آرام، کلیسا پس زده میشود. اومانیسم، زمینه هایش مساعد میشود. از قرن هجده، پدیدهی روشنفکری، روشنگری شکل میگیرد. خرد، از قیود آزاد میشود.
من میاندیشم، پس هستمِ #دکارت، یعنی بودنش را مشروط به اندیشیدن میکند. #شک_دکارتی همین جاست. آزادی خرد، از قیود. تغییر موضوع و موضع فلسفه، از وجود به شناخت. شناسایی، چگونه حاصل میشود؟ ویژگی سومی هم هست. نسبیت به جای مطلقیت مینشیند.
ویژگی چهارم، آن علل و اصولی که دنبالش بودند، در شکل گیری پدیده ها، در درونش جست و جو میشد، نه در ورای آن و در خارج آن. بیشتر، حرف از چیستی بود. چیستی حقیقت، انسانیت، عدالت. اما هشت ویژگی مشترک روشنگری و روشنفکری و راهکارها.
یک: اتکا به خرد
دو: نوگرا بودن
سه: مبتنی بودن به استدلال، دلیل اخلاقی، دلیل منطقی و معرفت شناختی. منطق، ابزار درست اندیشی؛ و بعد، تکیه بر روش شناسی تجربی. برآمده از واقعیات. یعنی لمس جامعه. دیگر اینکه، آلترناتیوساز باشد.
مورد بعد، اندیشهی معطوف به عمل و بالاخره بحث جهانی بودن است. روشنفکری منطقهای نه، بلکه باید جهانی باشد. راهکار ششم، موضوع #بحران_هویت است. مثل بحران در #هویت_ملی. بحران دینی هم که در طی چهار دهه اخیر به بحران هویت ملی افزوده شده.
راهکار هفتم، بحث #فردگرایی است. فرد نه به معنای ابژه، بلکه سوژه و انسان به ما هو انسان. نه به معنای فرد رضا پهلوی، خمینی و ...
و بالاخره مورد هشتم و راهکار آخری، راهکار به مثابه یک مشکل. ما در ایران یک مشکل تاریخی داریم و این را باید بدانیم.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
YouTube
نشست موانع روشنفکری در ایران ـ احمد بخارایی
برگزار شده در ۱۶ امرداد ۱۴۰۳ در پارک قیطریه، فرهنگسرای ملل با همکاری #انجمن_جامعهشناسی_ایران (گروه #جامعهشناسی_سیاسی) و کانون فرهنگ و زندگی
گزارش دیدار نیوز از این نشست @didarnews:
https://www.didarnews.ir/fa/news/170044
#احمد_بخارایی: ابتدا از معنا…
گزارش دیدار نیوز از این نشست @didarnews:
https://www.didarnews.ir/fa/news/170044
#احمد_بخارایی: ابتدا از معنا…