جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.93K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
📆 آدینه ۱۵ شهریور ۱۳۹۸

❇️ به بهانه‌ی‌ اتحاد رؤسای سه قوه به خواست «#رهبری» مبنی بر کاهش تعهدات برجام

🖌 #احمد_بخارایی | #جامعه‌شناس

گام سوم افزایش #غنی‌سازی به فرمان #رئیس‌جمهور، #حسن_روحانی از شنبه ۱۶ شهریور ۹۸ (فردا) آغاز می‌شود. علاوه بر آمریکا کشورهای اروپایی هم خواسته‌اند که چنین نشود. دو قدرت بسیار نابرابر یعنی #ایران و #غرب در مقابل هم ایستاده‌اند. برخی تصور می‌کنند در کشور ما از جیب مردم و به قیمت #تهدید #امنیت و #تحدید #آزادی‌ها در این مصاف، هزینه می‌شود. آنان می‌پندارند با وجود نگاه #ولایی در #حاکمیت_مذهبی در ایران و نیز در میان جناح‌های سیاسی #راست و #چپ داخل #حکومت، انتظار خاصی از ایشان برای چاره‌جویی نمی‌رود. به نظر آنان از شنبه به بعد توپ در زمین «مردم» است و این‌که بپذیرند آینده‌ی تیره‌تر و خوف‌ناک را یا نپذیرند … ! به نظر می‌رسد این احساس و این نگاه اگر گسترش یابد، انسجام اجتماعی را بیش از پیش به گسست سوق می‌دهد.

#سیاست #انتخابات #ایران #ساختار_قدرت #حاکمیت #نظام_سیاسی #جمهوری_اسلامی #مشارکت_سیاسی #شهروندان #تصمیم #سرنوشت #جمهور #جمهوریت #اراده‌ی_سیاسی #اراده_سیاسی #دولت #کارآمدی_سیاسی #نظام #نظام_سیاسی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

🗓
دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۷ | هفتمین مکث:
«ناسازواره‌ها در کلام محمد خاتمی، خاتم اصلاح‌طلبان»

⟩⟩ ۱ـ جناب آقای #محمد_خاتمی، #رئیس‌جمهور اسبق در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ در دیدار با ایثارگران اصلاح‌طلب در محل دفتر کارشان فرمودند: «#قانون_اساسی دست‌آورد بزرگ انقلاب ما است. قانون اساسی برای #حکومت حد و حدود و برای #مردم #حق و حرمت تعیین می‌کند. در قانون اساسی ما هم حکومت بی‌حد و مرز نیست و مسئولیت دارد و باید تأمین‌کننده‌ی نیازهای مردم باشد، و هم مردم حق دارند و نه تنها حق سؤال دارند بل‌که حق دارند بدون توسل به زور، حکومت را تغییر دهند. حکومت بی‌حد، مختص حکومت استبدادی گذشته بوده است و امروز قانون اساسی ما مبنای نظم است و همه باید به قانون اساسی تن دهیم».

⟩⟩ ۲ـ به نظر می‌رسد کلام آقای خاتمی، پارادوکسیکال و ناسازوارانه است. در این کلام، عناصر متناقض وجود دارد و خواننده را فریب می‌دهد. محور‌های کلام ایشان این است که:

⟩ محور یکم: «قانون اساسی که دست‌آورد انقلاب است همیشه (از جمله: اکنون) باید به آن پای‌بند بود». مغالطه در این استنتاج آقای خاتمی این است که از لزوم وجود یک پدیده در گذشته، این نتیجه به‌دست ‌نمی‌آید که در زمان حال و آینده هم آن پدیده لزوماً قابل تداوم باشد. 

⟩ محور دوم: «قانون اساسی برای حکومت، حد و حدودی قائل شده‌است که حق و حرمت مردم را هم تأمین می‌کند». جناب خاتمی آیا نمی‌دانند که طبق اصل ۲ قانون اساسی مرز بین خودی و غیرخودی با قید «ایمان» مشخص شده و تفسیر قانون اساسی طبق اصول ۹۸ و ۹۹ به عهده #شورای_نگهبان است که منتخب شخص #رهبری است و آیا ایشان نمی‌دانند که انواع سه‌گانه‌ی #نظارت_استصوابی، #استطلاعی و #استرجاعی در همه‌ی #انتخابات به عهده شورای نگهبان بوده‌است که طی چهار دهه، انتخابات را به عقب رانده‌اند و اهالی فنّ و اندیشه را از مجالس دور کرده‌اند و افرادی عمدتاً ظاهرفریب و عاری از تخصص را به مجالس فراخوانده‌اند؟ به نظر می‌رسد آن‌چه آقای #خاتمی به عنوان «حرمت و حق مردم» بیان داشته‌اند همان حرمت و حقی است که در چهارچوب این قانون اساسی منجر به فرار و مهاجرت اجباری بیش از هفت میلیون #ایرانی و نیز آمادگی و علاقه‌ی میلیون‌ها ایرانی دیگر برای عزیمت به خارج مرزهای ایران شده است.  

⟩ محور سوم: «مردم حق دارند بدون توسل به زور، حکومت را تغییر دهند». معلوم نیست آقای خاتمی بین «#دولت» و «#حکومت» تمایزی قائل می‌شوند یا خیر؟ اگر منظور ایشان از «حکومت»، همان دولت‌هایی هستند که تحت نظارت ارتجاعی شورای نگهبان می‌روند و می‌آیند که ایشان درست می‌فرمایند که البته این رفتن‌ها و آمدن‌ها مصداق عزم واقعی مردم فهیم نیست بلکه عمدتاً مصداق «بسیج توده» با توسل به نوعی «فریب اعتقادی» است. اما اگر منظور ایشان از «حکومت»، #نظام_جمهوری_اسلامی است پس در پایان کلام‌شان نمی‌بایست می‌فرمودند: «همه باید به قانون اساسی تن دهیم»! قطعاً منظور ایشان از «حکومت» همان دولت‌های کذایی است که همگی تحت نظارت تخصص‌ستیز شورای نگهبان قانون اساسی است که طبق قانون اساسی دارای جایگاه رفیعی هستند که تعرض به آن‌ها، تعرض به اسلام قلمداد می‌شود.

⟩⟩ ۳ـ با توجه به این‌که جناب آقای خاتمی، خاتم #اصلاح‌طلبان معطوف به #نظام و #قدرت هستند و این‌گونه کلام ناسازوارانه بر لبان جاری می‌سازند، پس انتظاری از دیگر اصلاح‌طلبان نمی‌رود. بنابراین به نظر می‌رسد یکی از راه‌های مسالمت‌آمیز برای رساندن پیام جامعه‌شناسانه مبنی بر «#ناکارآمدی_اجتماعی» به حاکمیت در ایران این است که در انتخابات پیش رو در اسفند ۹۸ تأمل و مکث ‌کنیم تا بسا با عدم شرکت، مواجهه‌ی انتقادی خود را با نظامی که #اصلاح‌طلب و اصول‌گرایش با کژفهمی مواجه‌اند نشان داده باشیم.‌

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 بورس اقتصادی یا «فریب توده»!

🗓 سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹

📡 گفت‌وگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی درباره‌ی فراخوانی مردم به سرمایه‌گذاری در بورس | پخش‌شده در برنامه‌ی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹

پخش گفت‌وگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقه‌ی ۹۰)

بخشی از پاسخ‌های احمد بخارایی به پرسش‌ها:

#بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصله‌ی بحران‌آفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …

#ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آن‌چه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …

… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایه‌گذاری می‌کرد سه ریال در پایان سال برداشت می‌کرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمی‌افتد الا در اقتصادهای بیمار …

… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهام‌داران، بی‌معنا است و فقط «خطر» برای آن‌ها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرط‌بندی و #قماربازی. گویی همه‌چیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …

… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدم‌ها اول صبح از خواب بیدار می‌شوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمت‌ها بالا رفته‌باشد و آن‌گاه «خوش‌حال» می‌شوند و اگر چنین نشود «بدحال» می‌شوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظه‌ای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …

… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمت‌های بورس در مرداد ۹۹ #رئیس‌جمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام می‌گوید: «مطمئن‌ترین مکان #سرمایه‌گذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش می‌کند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول این‌که این شخص می‌دانست که چه می‌گوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم این‌که نمی‌دانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر می‌دانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمی‌دانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولت‌ها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …

… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش می‌یابد. بورس یک #امر_سیاسی است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۱)

🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

عطش بی پاسخ!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ زمین، عطش‌ناک است و در حسرت آب دارد می‌سوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کرده‌اند و دارند با هم حال می‌کنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی می‌خورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی می‌پندارد که همواره صورتش را نم‌ناک می‌کند و می‌داند که بوته‌های گل‌ش ریشه در همان آب دارند. ساحل می‌داند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمی‌ریزد و اگر نریزد گل‌ها پژمرده می‌شوند. ساحل، عاشق سیلی‌های امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدان‌ها خالی از آب‌اند. باران نمی‌آید. لب‌های مردم من بادکرده از عطش‌اند و تشنگی سوزان دارند. این‌جا هوای دل‌ها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکست‌خورده هوای ابری، باران ندارد!

۲ـ داشتم فکر می‌کردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» می‌گویند گاه چه‌قدر در ناهشیاری هستند. جمعه‌شب گفت‌و‌شنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطوره‌ی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو. خانم محمدی می‌گفت که نمی‌توان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق می‌گویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس می‌توان نتیجه‌گیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی می‌گفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را این‌گونه ترسیم می‌کردم. چه‌گونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس می‌شود: مردم ایران آن‌چنان تشنه‌ی هویت‌یابی‌اند که قطره‌های اندک باران #اصلاح‌طلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کام‌شان را نم‌ناک نمی‌کند و هم‌چنان در حسرت بارش بارانی که هویت‌های #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیت‌ها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهند‌ماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟

۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاح‌طلب‌ها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکم‌رانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همه‌چیز مبتنی بر این مفاهیم‌اند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الی‌الابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شده‌ی #اصلاح‌طلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیس‌جمهور شود آیا می‌تواند و در حیطه‌ی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همه‌ی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمی‌توان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چه‌ها که نخواهد شد. آیا فکر می‌کنید این فوج عظیم دین‌داران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصص‌هایی که در این چند دهه فرا گرفته‌اند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زده‌اند مجهزند، نشسته‌اند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایت‌شان کنید؟

۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل می‌زنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلی‌گویی همیشه درست» را نمی‌دانیم. این گزاره‌ی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گل‌ها شاد می‌شوند و دیگر نیازی نیست به آن‌ها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعه‌شناختی و در این‌جا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران می‌آید یا خیر؟! گزاره‌ی نخست، یک گزاره‌ی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد می‌گوییم و می‌شنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمی‌کنیم که چه فاصله‌ای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز می‌گردم و همان شعر‌گونه بند ۱ را با خود زمزمه می‌کنم …

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۲)

🗓 پنج‌شنبه ۹ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

#انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ و پرسش‌های تکراری!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

چرا سؤال‌های تکراری می‌پرسیم؟

۱ـ برخی دوستان و کسانی که مطالب بنده را دنبال می‌کنند از نتایج انتخابات خرداد ۱۴۰۰ می‌پرسند. نگران هستند. ابهام دارند. سردرگم هستند. می‌پرسند که چه خواهد شد و چه باید بکنیم؟ نمی‌دانم این تشویش‌ها برای چیست! مسیر ما مشخص است. سازهای ناهم‌گون داخلی‌ها و خارجی‌ها گوش‌نواز نیست و واضح است که: هر کسی از ظن خود شد یار من ـ از درون من نجست اسرار من!

۲ـ این روزها در داخل تلاش می‌شود تنور انتخابات داغ شود. عزیزانی هم‌چون #تاج‌زاده تلاش می‌کنند در کلاب‌هاوس از مواضع رادیکال خود بگویند. بسیاری دیگر از #اصلاح‌طلبان_حکومتی، او را تک‌نواز می‌خوانند. ایشان از برداشتن گام‌های آرام‌تر سخن می‌گویند و اصرار دارند که ظرفیت #نظام_سیاسی در نظر گرفته شود. #اصول‌گرایان همیشه عزیز هم علاقمندند با زبان #دین و #اعتقادات و سردار سلیمانی با طرفداران‌شان سخن بگویند. عزیزان #اپوزیسیون هم که: «#نه_به_انتخابات»! هر کس در این معرکه کلامی و حرفی و ژستی دارد. داستان چیست؟

۳ـ خرداد ۱۴۰۰ مدت‌ها است که از راه رسیده است از سال ۱۳۸۴ که سید بزرگوار، #خاتمی صحنه را به جناب #احمدی‌نژاد سپرد. از آن زمان، مسیر مشخص شده بود و ابهامی وجود نداشت. پیش‌بینی می‌شد که برنده‌ی انتخابات، احمدی‌نژاد باشد. در سال ۹۲ هم که آقای #روحانی آمد «اهل هوشیاری» می‌دانستند که خیل عظیم استقبال از او در داخل و خارج به نومیدی می‌گراید. چرا؟ زیرا «ساختاری» می‌دیدند!

۴ـ ما در حبس ساختارهای «کم‌کارکرد» هستیم و از همان #قانون_اساسی و در همان مواد ۱ و ۲ این #قانون، رأی خیل «فقهای جامع‌الشرایط» ارجح بر رأی اهالی اندیشه شمرده شده. از این مجمل حدیث مفصل بخوانید، هم‌چنان‌ که ۴۳ سال است همین علما کم و بیش از جانب مردم، #مشروعیت گرفته‌اند. مبارک‌شان باشد: هم به صاحبان #قدرت و هم به مردمی که زیر پرچم ایشان سینه می‌زنند. آنها حق دارند حکومت کنند. واقعاً می‌گویم!

۵ـ خرداد ۱۴۰۰ مدت‌های مدیدی است که از راه رسیده منتها برخی صدای پایش را نشنیده‌اند. اشکال از ایشان است که گوش‌شان سنگین شده است. او آمد و رفت. تاج‌زاده رد صلاحیت شد. #ظریف، تصمیم به کاندیداتوری گرفت. علی لاریجانی هم چپ‌چپ به ظریف نگاه کرد. اصول‌گرایان هم با دو کاندیدا وارد صحنه شدند. یکی، #نظامی و #سپاهی و آن دیگری از اهالی عمامه. در این معرکه، تاج‌زاده نهایتاً گفت: اگر قرار است بین آن اصول‌گرا و این «ظریف» (یا ظریفی دیگر از همان خانواده) یکی انتخاب شود پس من بین متوسط و بد، متوسط را انتخاب خواهم‌کرد هر چند راضی نیستم! این پیام تاج‌زاده در جامعه چنین منعکس شد: بین بد و بدتر، عقل حکم می‌کند که «بد» را انتخاب کنیم … و این‌گونه شد که حدود پنجاه و اندی درصد از صاحبان #رأی در مملکت در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت کردند و نهایتاً در دور دوم با حضور بیشتر منادیان اصلاح‌طلبی، برنده هم از زمره همان «ظریفان» بود و آن کم‌تر از پنجاه درصدی که مشارکت نداشتند برای دیگران شاخ و شانه کشیدند و روز از نو و روزگار از نو …

۶ـ عزیزان، ما نیازمند #رئیس‌جمهور نیستیم، ما نیازمند چیز دیگری هستیم. ما اول باید سخن گفتن و گفت‌و‌شنود و طریق فکر کردن را مرور کنیم و نیز بیاموزیم. …

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت می‌کنم زیرا تحقیر شدم! |

🗓 سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی خشونت در ایران در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۲۳

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

🔍 روزنامه‌ی آفتاب یزد گفت‌و‌گویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه می‌کنید. به نظر می‌رسد بخش‌های ویژه‌ای از گفت‌و‌شنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصه‌ای از بخش‌هایی که در روزنامه منتشر «نشد» را این‌جا می‌آورم و سپس دعوت می‌کنم که فایل شنیداری را اگر علاقه‌مند بودید بشنوید:

… ما و جامعه‌ی ما در کلاس اول گیر کرده‌ایم و سال‌هاست گفته می‌شود که ۲ ضرب در ۲ می‌شود چهار! این تکرار‌ها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خسته‌گی و هزینه‌بری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …

… جامعه‌ی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا می‌زند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی می‌شود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز می‌شود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنه‌ی وسیع سلیقه‌ها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیده‌های نوظهور، کُپ می‌کند و مجبور می‌شود برای برون‌رفت از بن‌بست‌ها، یا #خشونت‌ورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمی‌تواند دیالوگ کند و سریعاً خشم‌‌ناک می‌شود یا به گوشه‌ای می‌خزد …

#دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفت‌و‌گو با آن‌ها ندارد همان‌گونه که چند روز قبل سخن‌گوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأی‌دهنده‌ها در #انتخابات_ریاست‌جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمی‌شود»، ببینید به این واضحی، سخن‌گوی #حاکمیت می‌گوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا می‌خواهیم گفت‌و‌گو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشم‌ناک نشویم؟ …

#هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقب‌مانده‌ی #هویت_دینی و #مذهبی نمی‌گنجد …

#خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاق‌های رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بی‌کاری، #فرد‌گرایی، خود‌خواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسان‌های ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانه‌ی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیب‌پذیر در جامعه، #انسداد_رسانه‌ای در رسانه‌ی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیب‌های_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر می‌رسد برگشت‌ناپذیر شده‌ایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعت‌مان افزوده‌می‌شود …

#طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفته‌اند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروت‌های نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبخت‌تر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقه‌ی کم‌درآمد و فقیر شده‌اند. آیا نمی‌بینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …

… ناهنجاری‌ها در جامعه‌ی ما «#هنجار» شده و ماهم بی‌تفاوت شده‌ایم و این هم از نشانه‌های بارز فروپاشی اجتماعی است …

… از صدر تا ذیل #دروغ می‌گویند و #دروغ‌گویی جنبه‌ی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیس‌جمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امن‌ترین جا برای #سرمایه‌گذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیش‌تر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …

… ما در کف خیابان‌ها به همراه دانشجویان‌مان #جامعه‌شناسی می کنیم. ما از وقایع خبر می‌دهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکرده‌ایم. حالا می‌آیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که با شبکه‌های بیرونی گفت‌وگو نکنیم. مگر می‌شود آلودگی‌ها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد‌ کرد؟ آیا روزنامه‌ها آزادند که حرف‌های ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور می‌شوند که خیلی حرف‌ها را منتشر نکنند و این هم نمونه‌ای است از آن‌ها که دارید می‌خوانید …

… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازه‌ی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟

| سه‌شنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

🖋️#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

من #جامعه‌شناسی خوانده‌ام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی می‌گویم از منظر #جامعه‌شناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونی‌مان حکایت می‌کنم و تفاوتی نمی‌کند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسان‌محوری را نمی‌شناسد! با این مقدمه به چند موضوع می‌پردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شده‌اند و با طرح برخی استدلال‌ها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همه‌ی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کننده‌ای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنه‌ی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلال‌ها هفت دسته‌اند:

۱ـ می‌گویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیس‌جمهور شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».

ـ می‌گویم: کاری باقی نمانده که مجموعه‌ی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاه‌ها که ما معلمش هستیم چه می‌خواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامه‌نگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعه‌ای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس می‌کند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.

۲ـ می‌گویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یک‌پارچه می‌شود و عملاً سه قوه هم‌سو می‌شوند.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «ناهم‌دستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».

ـ می‌گویم: اولاً موضوع هم‌گونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه می‌تواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور می‌کنید که زیر مجموعه‌ی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعه‌ی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن می‌دهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.

۳ـ می‌گویند: آمدن رئیسی، مقدمه‌ی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».

ـ می‌گویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بی‌کاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدی‌تر مواجه خواهد‌شد و در این بوته‌ی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژه‌ای مواجه خواهد شد. پس پیش‌فرض مذکور، نادرست است.

۴ـ می‌گویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاح‌طلبان_حکومتی در گذشته، کم‌تر خود را شماتت کرده‌ایم».

ـ می‌گویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دست‌مان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیش‌فرض مذکور، خلاف واقع است.

۵ـ می‌گویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود و چه فایده‌ای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمی‌دهد قصد سیاسی دارد».

ـ می‌گویم: می‌شود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. می‌توان نگاه واقعیت‌محور و جامعه‌شناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعه‌ی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عمل‌کرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیش‌فرض مذکور، متزلزل است.

۶ـ می‌گویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نابودی #اعتماد_اجتماعی در ایران |

| دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰

| گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی راهکارهای بازگشت اعتماد مردم به مسئولین در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۳۹۶

| نمایش گزارش: 👇
https://eghtesadepooya.ir/?p=32606

| بخش‌هایی از این گفت‌و‌گو:

#اعتماد با خرده‌نظام‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ارتباط مستقیم دارد. اعتماد از سطح خرد در میان اعضای #خانواده نسبت به یک‌دیگر تا سطح میانه در اعتماد اعضای #جامعه به سازمان‌ها و نهادها و نهایتاً تا سطح کلان و اعتماد به ساختارها جریان دارد که متأسفانه در هر سه سطح در جامعه‌ی ما مشکل جدی «#کم‌اعتمادی» وجود دارد. امروزه اعتماد دارای معنایی متفاوت از «تسلیم» و سرسپردگی دارد. ممکن است در دنیای قدیم، اعتماد داشتن دارای خمیرمایه‌ی «تسلیم» و اطاعت کورکورانه بود اما در دنیای قرن بیست و یکمی، اعتماد اجتماعی بر اساس #مشارکت واقعی #شهروندان و نه صوری و نیز مبتنی بر وجود فضای دموکراتیک شکل می‌گیرد.

زتومکا می‌گوید که «#فرهنگ_اعتماد» بیش از هر #نظام_سیاسی دیگری در #نظام_دموکراتیک به دست می‌آید. نتیجه‌ی تحقیقات او این است که #دموکراسی در جامعه اگر نباشد نباید انتظار فرهنگ اعتماد قوی و گسترده داشته باشیم.

… در سفرهای استانی یک #رئیس‌جمهور که وعده‌ها و وعیدهایی هم داده می‌شود هر چند رئیسجمهور به دنبال امیدآفرینی است اما خروجی آن نهایتاً یک نوع کم‌اعتمادی و #بی‌اعتمادی است زیرا امکان تحقق بسیاری از وعده‌های ساختاری وجود دارد.
در دنیای کنونی، اعتماد اجتماعی در یک فرآیند معنادار شکل می‌گیرد و این گونه نیست که با توصیه یا ایجاد ترس و وعده و وعید اعتماد اجتماعی ایجاد یا افزون شود. اعتماد اجتماعی برخوردار از پنج عنصر است: انگیزه و اراده‌ی درونی فرد، آگاهی او از پیرامون در یک بستر اطلاع‌رسانی صحیح، وجود بسترهای فراگیر و سهل برای مشارکت و تعامل با جامعه، وسعت گرفتن و تشدید مشارکت در سطوح: گروهی، محلی و اجتماعی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و بالاخره عنصر پنجم اعتماد اجتماعی، وجود نظام درست تشویق و تنبیه است. حال کدام‌یک از این پنج عنصر در جامعه‌ی ما مشاهده می‌شود؟ از سوی دیگر اعتماد اجتماعی در برگیرنده‌ی سه زمان گذشته و حال آینده است.

در نسل باقیمانده از جنگ، شما کم‌اعتمادی را مشاهده می‌کنید چون امروزه ارزش‌های انقلابی و شعارهای داده شده به حاشیه رفته‌اند. در زمان حال نیز بین نسل‌ها اعتماد کمی وجود دارد که نشان از بحران گروه مرجع دارد. عطف به آینده هم اعتماد زیادی وجود ندارد که آمار نومیدی نسبت به آینده گویای این مسئله است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |