جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.93K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🖌 من ویروس #کرونا هستم!(۱) | اپیزود نخست

🗓 یک‌شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹

من ویروس کرونا مسافری از چین که با تور #سیاست به ایران آمدم. «چگونه» آمدنم هرچه بود به سهولت انجام شد.
احتمالاً از #ووهان با ماهان، حدود چهار ماه پیش در دی نودوهشت، برای گشت‌وگذار به سرزمین شما قدم گذاشتم و حدود دو ماه به سهولت و بدون منع و حذر در راهپیمایی‌ها و اجتماعات و #انتخابات، گشت‌وگذار کردم. شما و مدعیان‌تان را اندکی عجیب یافتم. پس از دوم اسفند و پس از انتخابات #مجلس بود که صدای بگیر و ببند به گوشم رسید اما نوشدارو پس از مرگ سهراب بود. پس از آن هم به سختی به سفرم در کشورتان ادامه دادم تا امروز که پایان فروردین نودونه است و می‌خواهم در اردیبهشت ماه با فراغت بال به مسافرت ادامه دهم. طبیعتِ بسیاری از ما ویروس‌ها اشغال جایگاه فرماندهی سلول و صدور دستورات غلطی است که به بیماری و بسا مرگ می‌انجامد. ما به بدن‌های ضعیف حمله می‌کنیم تا آن‌ها بدانند خود مسئول مرگ‌شان هستند و اگر نمی‌توانند سالم زندگی کنند پس محکوم به سفر زود هنگام ابدی هستند. من آمدم تا گفته باشم اجتماع آدمیان در یک شهر و کشور و نیز در این کره‌ی خاکی تابع همین اصل است که: درست بی‌اندیش و درست رفتار کن و خود و پیرامون و جامعه‌ات را از ویروس‌های مرگ‌بار پاک کن و الاّ محکوم به مرگ هستی چه آنی و چه تدریجی! بله این‌جا ایران است. این‌که چگونه وارد این‌جا شدم موضوع دیگری است. اما نمی‌دانم چرا برخی که مرا در همان ابتدا دیده بودند اجازه نداشتند علنی کنند. نمی‌دانم این داستان بیست‌و‌دوم بهمن سال نود‌وهشت و این حکایت انتخابات مجلس در دوم اسفند همان سال چقدر می‌توانست مهم باشد که تلاش می‌شد من را پنهان نگه دارند! از سوی دیگر برخی که به سراغ‌شان رفته‌بودم با عجز و ناله از من درخواست می‌کردند که رهایشان کنم اما با شرمندگی و با زبان بی‌زبانی به آنها می‌گفتم که آمدنم دست من بوده اما رفتنم به خواست و اراده و آگاهی کسانی بستگی دارد که شمایان در همان بیست‌و‌دوم بهمن و دوم اسفند بر سر دست‌هایتان بلندشان کرده‌اید. اما گاه احساس می‌کردم صدایم را کم‌تر کسی می‌شنود و آن دسته که می‌شنوند یا اهل مماشات هستند یا صدای‌شان به جایی نمی‌رسد. نمی‌خواهم گذشته را کالبدشکافی کنم که هر چه بود گذشت. مهم «آینده» است. من بالاخره رخت برخواهم بست و روزی نه چندان دور از شما خداحافظی خواهم کرد اما در ایرانِ شما بسا «چهار» احساس پس از رفتنم جان بگیرد. نخستین آنها «احساس دل‌تنگی» است. می‌دانید چرا می‌گویم: «دل‌تنگی»؟ دل‌تنگی زمانی حس می‌شود که ذهن در آغوش «دل» آرام گیرد و ذهن هم که «واقعیت» را در خود جای می‌دهد. من یک «واقعیت» هستم اما دردناک و می‌پذیرم که آسیب‌تان رسانده‌ام و از این جهت سرافکنده‌ام. اما بسا پس از رفتنم دست‌های شما، «هوایم» را در آغوش بگیرند و دلتنگم شوند. می‌پرسید: چگونه؟ … زمانی که از آمدنم آگاه شدید و شنیدید که #کووید۱۹، بی‌رحم است خود را #قرنطینه کردید اما آیا از خودتان پرسیدید که من به کدام «جمع» و به کدام «جسم»ی می‌توانم آسیب غیر قابل ترمیم برسانم؟ برایم دردناک بود که به اجتماعات آسیب‌پذیر و قشرهای فقیر هجوم ببرم و نیز برایم اسف‌بار بود که جسم‌های ضعیف را مورد حمله‌ی کشنده قرار دهم. از این که به کمپ‌های ترک اعتیاد یا جمع #معتادان یا به میان سلول‌های #زندانیان که فشرده در یک بند کوچک و سرخورده و خشم‌ناک بودند و کار من برای نفوذ، آسان بود می‌رفتم غم‌بار بودم. چهره‌های نگران و منتظر و درمانده‌ی آنان را هیچ‌گاه نمی‌توانم فراموش کنم. همواره با خود می‌اندیشیدم که این مردمان که «#زندگی» را کم‌تر تجربه کرده‌اند و گاه تلاش‌شان فقط برای «زنده» ماندن بوده است و این‌ها که در این زندگی کوتاه، دست‌شان از بسیاری فرصت‌ها برای رشد و خوب‌زیستن کوتاه بوده است و این‌هایی که به اندازه‌ی کافی مورد بی‌مهری روزگار، واقع و «قربانی» نظام متحد #قدرت و #ثروت شده‌اند حالا چرا باز هم باید مورد حمله‌ی من قرار گیرند و چرا افرادی که خوب‌تر خورده‌اند و خوب‌تر گشت‌وگذار کرده‌اند و خوب‌تر در این مارپیچ زمانه هنرنمایی کرده‌اند و خوب‌تر چریده‌اند، دستم به آنها کم‌تر می‌رسد؟ از این اسف‌بارتر این‌که در وانفسای حمله به زندانیان مجبور بودم گاه بدن‌ انسان‌هایی را لمس کنم که برای مردمان‌شان جان‌فشانی کرده‌بودند و می‌شنیدم گفته‌می‌شد که «امنیتی» هستند. چقدر روح‌های بزرگی داشتند … | ادامه 👉

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ پرشدن خلأ ارتباطی و درک بیش‌تر خانواده‌ها

🗓 چهارشنب ۳ اردی‌بهشت ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی همشهری از تغییر سبک زندگی در بحران #کرونا در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی، مسعود غفاری و علی انتظاری | منتشرشده در دوشنبه ۱ اردی‌بهشت ۱۳۹۹، شماره‌ی ۷۹۲۱

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از سخنان من:

… برخلاف تصور عموم، کارکردهای مثبت ویروس #کرونا از ابعاد منفی آن بیش‌تر بوده است. «ما تا قبل از شیوع ویروس کرونا در جامعه‌ای زندگی می‌کردیم که اعضای #خانواده مانند جریانی پرشتاب در حال دور شدن از یک‌دیگر بودند. سیل بی‌تفاوتی اعضای خانواده به هم در حال از بین بردن مفهوم و کارکرد خانواده بود اما، با شیوع بیماری و جبر حاکم بر آن‌که افراد را ناگزیر به بودن در کنار هم کرد شاهد آن بودیم که برخی اعضای خانواده ها به هم نزدیک شده و گسل‌های ارتباطی خود با هم را تا حدودی جبران کردند». افزایش گفتمان میان اعضای خانواده به تغییر سبک زندگی منجر شده است، و «خانواده‌ها اکنون در مقایسه با دوران قبل از کرونا، درک بهتری نسبت به یک‌دیگر پیدا کرده‌اند. این موضوع را می‌توان از کارکردهای مثبت کرونا در جامعه محسوب کرد» …

تقویت و رنگ‌باختن استدلال‌ها

… تغییر رفتارهای هیجانی به استدلالی در حوزه‌ی #بهداشت عمومی دیگر کارکرد مثبت کرونا در فرهنگ و سبک زندگی مردم بوده است؛ «تا قبل از دوره‌ی کرونا، رفتارهای اجتماعی در کشور مبتنی بر استدلال و احتساب هزینه ـ فایده نبود و رفتارها عمدتاً بر مبنای هیجان‌زدگی شکل می‌گرفت. بعد از شیوع بیماری، بسیاری از مردم موقتاً حساب هزینه ـ فایده کرده و با ترجیح دادن استدلال‌های بهداشتی به جای رفتارهای احساسی و هیجانی کوشیدند از سلامت خود مراقبت کنند. این موضوع به حدی فراگیر شده است که توجه به بهداشت فردی و رعایت اصول تضمین‌کننده‌ی سلامت مبتنی بر یافته‌های علمی اکنون به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده است و افرادی که این اصول را رعایت نمی‌کنند مورد شماتت اجتماعی قرار می‌گیرند»...
… «فرهنگ ما #فرهنگ هیجانی و تقلیدی است. بر این اساس در اردیبهشت ماه مشاهده می‌شود که هر چه آمار مرگ بالاتر می‌رود برخلاف انتظارها تعداد کسانی که در خیابان ماسک می‌زنند کم‌تر می‌شود. هر فردی به دیگری که ماسک ندارد نگاه می‌کند و با تقلید از او ماسک نمی‌زند. این به رفتار هیجانی ما برمی‌گردد. جامعه‌ی ما به‌دلیل فرهنگ کم‌تر تکامل‌یافته و کم‌تر متحول‌شده با عنصر تقلید و هیجان روبه‌رو شده است و باید این رفتار را به شکل منسجمی تغییر داد» …

پذیرش واقعیت جاودانه‌نبودن

… پذیرش واقعیت #مرگ درس دیگری است که کرونا به صاحبان #قدرت و #ثروت و #مردم داده است؛ «پدیده‌ای به نام مرگ واقعیتی است که ما در این زندگی پرشتاب و پرتلاطم خود کم‌تر به آن توجه کرده‌ایم. فراموش‌کردن این‌که مرگ روزی از راه می‌رسد باعث شده است افراد بیش‌تر از حد نیاز خود و خانواده به‌دنبال پول و کسب قدرت و ثروت باشند. این‌که چنین رفتاری از مردم سر می‌زند ناشی از جنبه‌های ساختاری جامعه است چرا که مردم به رویه و روش صاحبان قدرت در جامعه عمل می‌کنند. یادآوری این‌که مرگ به همه‌ی افراد نزدیک است سبب شده بسیاری در خانواده حفظ سلامت خود را در اولویت قرار داده و کم‌تر به فکر کسب درآمد و به‌دست‌آوردن قدرت باشند. این رفتار را می‌توان در ساختارها و لایه‌های مختلف جامعه به‌خوبی مشاهده کرد» …

جلب اعتماد مردم به توان‌مندی‌ها

… «شاید مهم‌ترین کارکرد مثبت کرونا را در ابعاد کلان اجتماعی بتوان در ارزیابی مردم از مقدار توان‌مندی حاکمان کشورها در برخورد با بیماری دانست. اینکه #دولت‌ها و #حکومت‌ها تا چه اندازه هنر برخورد با #بحران را دارند به سبک زندگی مردم جهت می‌دهد. هر چه این توان‌مندی بالا باشد، مردم #اعتماد بیش‌تری به حاکمان پیدا کرده و به این ترتیب دوام و قوام خانواده‌ها بیش‌تر می‌شود اما، اگر مردم اعتماد کافی به حاکمان در برخورد با بحران‌هایی مانند کرونا یا هر بحران دیگری نداشته باشند هر یک از آحاد جامعه راه خود را برای برخورد با بحران در پیش خواهد گرفت». «کرونا به ما پیام می‌دهد که افراد ضعیف و ناتوان را هدف می‌گیرد و آن‌ها را از بین می‌برد. این موضوع در سطح اجتماعی نیز تکرار می‌شود. جوامعی که ساختارهای ضعیف اجتماعی دارند و نمی‌توانند سری میان سرها در بیاورند در …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 شکاف طبقاتی و فلاکت اجتماعی در ایران

🗓 سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹

📡 گفت‌وگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی درباره‌ی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخش‌شده در برنامه‌ی امروز، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲

پخش گفت‌وگو: ویدئو | صوت
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… فاصله و #اختلاف_طبقاتی، امری رایج در جوامع است اما شکاف طبقاتی و #شکاف_اجتماعی است که بحران‌زا است و در ایران شاهد شکل‌گیری شکاف طبقاتی هستیم …

… «ضریب جینی» بیش از ۴۰ صدم در ایران، فقط توزیع نابرابر درآمد را نشان می‌دهد نه وضعیت #بی‌عدالتی_ساختاری و #فلاکت اجتماعی را …

#فلاکت_اجتماعی جمع بین دو #نرخ_بیکاری و #تورم است که در ایران بسیار فراتر از ۲۰ درصدی است که اعلام رسمی شده است …

… بیش از نیمی از تحصیل‌کرده‌های کارشناسی ارشد و دکترا بی‌کار هستند …

… در چهار سال اخیر بیش از ۳ میلیون نفر به #جمعیت متقاضی کار افزوده شده که جذب سازمان‌های دولتی یا مراکز تولید نشده‌اند و عمدتاً #خرده‌فروش و #دلال و واسطه‌گرند یا هم‌چنان بی‌کارند و به خیل عظیم بی‌کاران قبلی پیوسته‌اند …

… پی‌آمدهای فلاکت اجتماعی، افزایش آمار #جرم و #جنایت و نومیدی و انزوا و #اعتیاد و #خودکشی و طغیان است …

… توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و نیز #نابرابری وحشتناک در توزیع ثروت و هم‌چنین توزیع نابرابر #تسهیلات_بانکی موجب نابسامانی‌های ساختاری در عرصه‌ی #اقتصاد شده است که این بی‌نظمی در دیگر عرصه‌های اجتماعی اعم از #فرهنگ و #ارتباطات و پیوندهای اجتماعی قد علم کرده است …

… ۷۰ درصد سپرده‌های بانکی متعلق به ۲ درصد جمعیت است …

… دهک‌های میانی ۴ و ۵ و ۶ و ۷ عمدتاً تبخیر شده‌اند و نزول پیدا کرده‌اند به دهک‌های پایین ۱ و ۲ و ۳، و #جامعه دوقطبی شده است. در یک جامعه‌ی دوقطبی، شکاف اجتماعی و فلاکت اجتماعی تشدید می‌شود …

… در شهرهای بزرگ مانند تهران «#احساس_محرومیت نسبی»، بیش از «#محرومیت»، تشنج‌زا و مسئله‌آفرین است زیرا هم فشار اقتصادی و هم مشاهده‌ی بی‌عدالتی‌ها انسان‌ها را آزار می‌دهد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 پی‌آمدهای شکاف طبقاتی در ایران

🗓 پنج‌شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹

📡 گفت‌وگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسن‌نیا درباره‌ی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخش‌شده در برنامه‌ی چشم‌انداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱

پخش گفت‌وگو: ویدئو | صوت
بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… "#ضریب_جینی" نمی‌تواند #بی‌عدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برهه‌ی زمانی را نشان می‌دهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بی‌کاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک می‌شود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیب‌رسان است …

… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …

… در یک جامعه‌ی دو قطبی با حذف طبقه‌ی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکس‌العملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف می‌شوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …

… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …

… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانش‌گاه‌ها هم در مرز خط فقر قرار دارند …

… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمی‌تواند به شرایط مطلوب بازگردد. عمل‌کرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 بورس اقتصادی یا «فریب توده»!

🗓 سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹

📡 گفت‌وگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی درباره‌ی فراخوانی مردم به سرمایه‌گذاری در بورس | پخش‌شده در برنامه‌ی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹

پخش گفت‌وگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقه‌ی ۹۰)

بخشی از پاسخ‌های احمد بخارایی به پرسش‌ها:

#بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصله‌ی بحران‌آفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …

#ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آن‌چه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …

… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایه‌گذاری می‌کرد سه ریال در پایان سال برداشت می‌کرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمی‌افتد الا در اقتصادهای بیمار …

… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهام‌داران، بی‌معنا است و فقط «خطر» برای آن‌ها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرط‌بندی و #قماربازی. گویی همه‌چیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …

… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدم‌ها اول صبح از خواب بیدار می‌شوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمت‌ها بالا رفته‌باشد و آن‌گاه «خوش‌حال» می‌شوند و اگر چنین نشود «بدحال» می‌شوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظه‌ای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …

… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمت‌های بورس در مرداد ۹۹ #رئیس‌جمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام می‌گوید: «مطمئن‌ترین مکان #سرمایه‌گذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش می‌کند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول این‌که این شخص می‌دانست که چه می‌گوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم این‌که نمی‌دانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر می‌دانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمی‌دانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولت‌ها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …

… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش می‌یابد. بورس یک #امر_سیاسی است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۱)

🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

عطش بی پاسخ!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ زمین، عطش‌ناک است و در حسرت آب دارد می‌سوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کرده‌اند و دارند با هم حال می‌کنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی می‌خورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی می‌پندارد که همواره صورتش را نم‌ناک می‌کند و می‌داند که بوته‌های گل‌ش ریشه در همان آب دارند. ساحل می‌داند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمی‌ریزد و اگر نریزد گل‌ها پژمرده می‌شوند. ساحل، عاشق سیلی‌های امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدان‌ها خالی از آب‌اند. باران نمی‌آید. لب‌های مردم من بادکرده از عطش‌اند و تشنگی سوزان دارند. این‌جا هوای دل‌ها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکست‌خورده هوای ابری، باران ندارد!

۲ـ داشتم فکر می‌کردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» می‌گویند گاه چه‌قدر در ناهشیاری هستند. جمعه‌شب گفت‌و‌شنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطوره‌ی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو. خانم محمدی می‌گفت که نمی‌توان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق می‌گویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس می‌توان نتیجه‌گیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی می‌گفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را این‌گونه ترسیم می‌کردم. چه‌گونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس می‌شود: مردم ایران آن‌چنان تشنه‌ی هویت‌یابی‌اند که قطره‌های اندک باران #اصلاح‌طلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کام‌شان را نم‌ناک نمی‌کند و هم‌چنان در حسرت بارش بارانی که هویت‌های #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیت‌ها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهند‌ماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟

۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاح‌طلب‌ها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکم‌رانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همه‌چیز مبتنی بر این مفاهیم‌اند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الی‌الابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شده‌ی #اصلاح‌طلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیس‌جمهور شود آیا می‌تواند و در حیطه‌ی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همه‌ی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمی‌توان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چه‌ها که نخواهد شد. آیا فکر می‌کنید این فوج عظیم دین‌داران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصص‌هایی که در این چند دهه فرا گرفته‌اند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زده‌اند مجهزند، نشسته‌اند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایت‌شان کنید؟

۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل می‌زنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلی‌گویی همیشه درست» را نمی‌دانیم. این گزاره‌ی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گل‌ها شاد می‌شوند و دیگر نیازی نیست به آن‌ها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعه‌شناختی و در این‌جا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران می‌آید یا خیر؟! گزاره‌ی نخست، یک گزاره‌ی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد می‌گوییم و می‌شنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمی‌کنیم که چه فاصله‌ای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز می‌گردم و همان شعر‌گونه بند ۱ را با خود زمزمه می‌کنم …

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۳)

🗓 شنبه ۱۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

#روز_جهانی_کارگر و #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

امروز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ و روز اول ماه می، روز جهانی کسانی است که بیش از همه مورد غفلت قرار گرفته‌اند.

۱ـ این روزها در کلاب‌هاوس‌ها عزیزان راست و چپ دل خوش کرده‌اند که با حضور حدود ۲۰ هزار مشارکت‌جو، کاندیداهای #ریاست‌جمهوری به طرح مباحث می‌پردازند تا بسا تنور انتخابات خرداد داغ‌تر شود. دیشب هم آقای #جهانگیری و فردا هم شاید دوباره آقای #تاج‌زاده و شاید اندکی بعد باز هم خانم #فائزه_هاشمی! از سوی دیگر #دل‌واپسان #ولایت نیز سخنان کلاب‌هاوسی می‌پراکنند. دوستان چند بار بنده را به #کلاب‌هاوس دعوت کردند اما احساس کردم جنبه‌ی هیجانی و فرصت‌سوزش نسبت به جنبه‌ی دیالکتیکی‌اش می چربد فلذا تاکنون علاقه‌ای در خود ندیدم که در آن‌جا گذران وقت کنم. قبل از این تقریباً این عزیزانی که اینک در #کلاب‌هاوس سخن می‌گویند از گفت‌و‌شنود چالشی پرهیز کرده بودند. می‌گویید: نه! بروید و از ایشان بخواهید که دیالکتیکی وارد گفت‌و‌شنود شوند تا هر دو سوی مناظره از فرصت هم‌گون برای بحث برخوردار باشند. آن‌وقت می‌بینید که ما به «منبر» عادت کرده‌ایم هم راست و هم چپ‌مان.

۲ـ به نظر می‌رسد مسئله‌ی اصلی در جامعه‌ی ما وجود «#تبعیض» است. این تبعیض در ابعاد اجتماعی و اقتصادی، بیش‌تر برجسته است. امروز #روز_کارگر است و یک پرسش اساسی وجود دارد که «تبعیض» را به چالش می‌کشاند و آن آین که: توزیع ناعادلانه‌ی #ثروت و پول در جامعه‌ی ما که منجر به #اختلاف_طبقاتی آزاردهنده شده است در کجای برنامه‌های کاندیداها قرار دارد؟ چرا یک سری شعارهای تکراری تحویل مردم داده می‌شود؟ مگر این قضایای سیاسی که جناب ظریف در آن فایل صوتی مطرح کرده‌است خیلی تازگی دارد و مگر بارها و مکرراً نسبت به وجود تعارضات جدی در عرصه‌ی سیاست‌گذاری خارجی گفته نشده بود؟ فرض کنید گردش به سمت آمریکا یا روسیه یا متوازن باشد، حال اگر همین منش مدیریتی و همین ساختارهای بیمار حقوقی و سیاسی تداوم داشته باشد واقعاً چه تفاوتی می‌کند؟ چرا در این گفت‌‌و‌گوهای تبلیغاتی در کلاب‌هاوس به مسائل اصلی پرداخته نمی‌شود؟ داستان «#مالکیت_خصوصی» چیست؟ افسارش را کجا و کی و چگونه کاندیداها می‌خواهند بکشند؟ مگر جز این است که در جامعه‌ای که مالکیت خصوصی افسار گسیخته وجود داشته باشد حتی «#آزادی» هم بی‌ارزش است و مگر جز این است که «آزادی» هم از سوی صاحبان پول و قدرت جهت داده می‌شود؟ پس اگر ما «آزادی» را به شمای کاندیدا ببخشاییم شما چه طرحی برای حکایت افسار گسیخته‌ی «مالکیت خصوصی» دارید؟

۳ـ در اصل ۲۲ #قانون_اساسی آمده که: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرّض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند». حالا این «#قانون» آیا تاکنون متعرض همه مواردی که در آن اشاره شده، شده است؟ پاسخ: بله، آنجا که «قدرت» و #امر_سیاسی به چالش کشیده شده و نقد شده. مثلاً مصادره‌ی اموال بهایی‌ها یا ممنوع‌المعامله شدن #فعالان_سیاسی یا مواردی از این دست. اما آیا این همه افرادی که «یک شبه ره صد ساله رفته‌اند»، یعنی همان نوکیسه‌گان و این همه #فاصله_طبقاتی که موجب این‌همه ناراحتی و افسرده‌گی و نومیدی و فساد و جرم و مهم‌تر از همه «رخ‌داد یک امر غیر اخلاقی و غیر انسانی» شده‌است دُم به تله‌ی «قانون» داده‌اند؟ پاسخ: خیر. چرا؟ زیرا در اصل ۴۷ قانون اساسی آمده: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین می‌کند». حالا مشکل شد دو تا: معنای «مشروع» و وضوح «قانون»! باز هم جلوتر می‌رویم. در بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی در بخش اول در مورد راه تشخیص کرامت و آزادی اعضای جامعه‌ی ایران آمده: «اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرائط بر اساس کتاب و سنت معصومین»! عزیزان من این مجموعه تفاسیر این جماعت مدعی فقاهت یک فضاحت سنگین در این ۴۳ سال به بار آورده، حال شما از این جماعت انتطار دارید که معنای مفاهیم کلیدی مانند «مالکیت خصوصی» را مشخص کنند؟ این‌ها آمده بودند که #مستضعفین را به بالا بکشند یا این‌که «#مستکبر» کنند؟ علی‌الظاهر، نقض غرض صورت پذیرفته. به نظر نمی‌رسد این جماعت بتوانند کاری کنند چون در ثروت و قدرت آن‌چنان غرقند که از بیرون آب، خبر ندارند!

۴ـ روز جهانی #کارگر است. اختلاف طبقات در ایران بی‌داد می‌کند. افراد سود‌جو اعم از ریش‌دار و بی‌ریش، صحنه را برای عرض اندام و لگد‌پراکنی کاملاً مساعد دیده‌اند و این حکایت از سال ۱۳۶۷ بیش‌تر شدت گرفت. «کارگر» کجا قرار دارد؟ معنای…| ادامه👉

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاست‌جمهوری: تشدید #خشونت‌_اجتماعی»

🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی درباره‌ی #خشونت‌ورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۰۳۲

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روز‌نامه‌نگار محترم روزنامه‌ی «آرمان ملی» در خصوص رابطه‌ی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمان‌سوز خشونت‌های اجتماعی گفت‌و‌گویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامه‌های مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوع‌ها اشاره داشتم:

ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایین‌تر آمدن آستانه‌ی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیب‌پذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونه‌ی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشه‌ی خشونت‌های آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاست‌جمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهک‌های #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمی‌کنند و به حال خود رها شده‌اند چه عواقب اجتماعی‌ای‌ دارد و آیا #تن‌فروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسان‌ها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعه‌ی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشه‌دار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخن‌گوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمی‌داند،
ـ عدم درک علمی #اصلاح‌طلب‌های_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصول‌گرایانی که عمدتاً تا نوک بینی‌شان را مشاهده می‌کنند،
ـ امکان‌ناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافت‌کاری‌ها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.

گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی از بخش‌هایی از گفت‌وگو را می‌توانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقه‌مند بودید در اختیار شماست. ‌

| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI

| درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#درنگ | «آخرین کلام قبل از فردا !»‌

| پنج‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰

#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

امروز پنج‌شنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز #انتخابات سیزدهمین دوره‌ی #ریاست‌جمهوری! چند ماه است که با یادداشت‌ها و گفت‌و‌گوهایی که داشته‌ام موضوع انتخابات را پی‌گیری و تحلیل کرده‌ام. اینک نیز کلام زیر را از من بشنوید که حدود ۲۵ سال در دانشگاه در عرصه‌ی جامعه‌شناسی با تدریس و هدایت یا مشاوره‌ی بیش از ۷۰ پایان‌نامه‌ی ارشد و دکتری با پژوهش در خصوص مشکلات حاد اجتماعی و قبل از آن حدود ۱۷ سال در حوزه‌ی فرهنگ فعالیت داشته‌ام. پیش‌بینی کرده‌ و نوشته بودم که در روزهای پایانی و نزدیک به ۲۸ خرداد بسیاری از اهالی سیاست که مدعّی عدم شرکت هستند دوباره به اصل کهن و ناکارآمد: «انتخاب بین بد و بدتر» روی خواهند آورند و شهروندان را تحریک به #رأی دادن خواهند کرد! حال این روزها شاهدیم که چنین شده است! این عزیزان عمدتاً دو دسته‌اند: اهالی #اندیشه و اهالی #سیاست. اهالی اندیشه مانند آقایان عبدالکریم (#سروش) و مصطفی (#ملکیان) و اهالی سیاست مانند سید محمد (#خاتمیبهزاد (#نبوی) و محسن (#آرمین). گروه نخست گویی متوجه نشدند که عالم سخن‌وری با عالم اجتماعی و نیز تفلسف با #جامعه‌شناسی، تفاوت دارد. متعجبم از جناب عبدالکریم که از آقای #همتی حمایت می‌کند (با شبیه‌سازی به بزرگ‌مردی هم‌چون جمال عبدالناصر!!!) در حالی که ایشان از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی بوده است که عامل تحمیق و تحقیر مخاطبانش شده بود. همتی و جمال عبدالناصر؟! در سلامت اندیشه‌ورزی عبدالکریم (با همه‌ی احترامی که برایش قائلم) تردید یافته‌ام. جناب مصطفی هم احتمالاً تصور کرده‌اند که شهروندان از جمله #مریدان ایشان هستند و حکایت انتخابات، حکایت کلاس‌های #نقد_فرهنگ است! چگونه می‌شود این عزیزان ندانند که آقای همتی در مناصبی مانند ریاست #بیمه و #بانک_مرکزی و در کل در این چهل سالی که زیر چتر خاندان آقای اکبر #هاشمی_رفسنجانی بوده است هیچ کارنامه‌ی موفقی نداشته است؟ چرا این عزیزان کاری می‌کنند که گفته شود: هر چند عالِمید امّا در عالَم دیگری سیر می‌کنید و پای‌تان را از گلیم خود که اندیشه‌ورزی و محترم است فراتر گذاشته‌اید و چرا اجازه نمی‌دهید که امروز این مردم به روش «دکارت» در موضوع کارآمدی #حاکمیت_اسلامی در ایران با #عدم_مشارکت، «شک» خود را اعلام کنند؟ شما دو بزرگوار به خلاف باورهای‌تان، رفتار کرده‌اید. اما دسته‌ی دوم، یعنی آقایان سیّد محمد و بهزاد و محسن آیا نمی‌دانند که مرجعیت سیاسی‌شان به «صفر» تقریباً نزدیک شده است؟ چرا هم‌نوا با تریبون‌های اقتدار‌طلبی شده‌اند که فقط به «تعداد مشارکت‌کنندگان» می‌اندیشند و فقط نگران حضور اندک و زیر پنجاه درصد واجدان رأی در انتخابات فردا در ایران هستند؟ چرا این عزیزان هم همراه برخی از سلبریتی‌ها و ورزش‌کاران و هنرمندان به تشویق به حضور در انتخابات می‌پردازند حال آن‌که آن افراد عمدتاً مجبور به ارسال تصویر و پیام شده‌اند یا از افق فکری ویژه‌ای برخوردار نیستند؟ چرا این عزیزان می‌خواهند این آخرین تلاش‌های مدنی مردم در ابراز نظر مخالف‌شان نسبت به رویه‌ی ناکارآمد چهل سال گذشته را خنثی کنند؟ آیا این خیانت به مردم نیست؟

اینک کلامی با اهالی #جامعه‌شناس و عزیزانی که #علوم_اجتماعی خوانده‌اند. اگر ملاحظه کرده‌باشید این روزها عمدتاً دو دسته از همکاران جامعه‌شناس اعلام نظر موافق با حضور در انتخابات کرده‌اند. یکی #جامعه‌شناسی_خوانده‌های_حکومتی که به نحوی از انحاء مرتبط با #قدرت و #ثروت هستند و دسته‌ی دوم عزیزانی که هنوز از اسارت #ایدئولوژی خلاصی نیافته‌اند و در ضمن اینکه #جامعه‌شناسی را ممکن است خوب درک نکرده‌ و هنوز نتوانسته باشند فارغ از #تعصبات_دینی، جامعه‌شناسی کنند و این دو دسته عمدتاً از گفت‌و‌شنود چالشی و مناظره در گذشته پرهیز داشته‌اند و خود را در معرض نقد قرار نداده‌اند. همین جا از ایشان دعوت به گفت‌و‌شنود چالشی در هر زمانی که صلاح دیدند می‌کنم.

نکته‌ی پایانی: از همه‌ی آن‌ها که در بالا اشاره داشتم یک پرسش دارم، «آیا تردید دارید که فردا آقای #رئیسی از صندوق رأی بیرون خواهد‌ آمد؟» اگر «آری»، که به واقع از قافله‌ی سیاست و #جامعه بسیار عقب مانده‌اید و در توّهم به سر می‌برید و اگر «خیر»، چرا دعوت به #مشارکت در انتخاباتی می‌کنید که مجموعه‌ی حاکمیتی که اینک جامعه را با #فروپاشی_اجتماعی مواجه ساخته است تقویت می‌شود؟ متوجه هستید که چه می‌کنید؟ ممکن است بگویید اگر مردم پیام ما را به جان بشنوند نتیجه‌ی انتخابات می‌تواند تغییر کند و آقای همتی پیروز شود. اینک عرض می‌شود: …| ادامه👉

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها👇
| Site | YouTube |
| خشم علیه #روحانیت_شیعه، دو سناریو: ۱ـ با هدایت گروه‌های داخل قدرت و ۲ـ خودجوشی مردم، یا تلفیق این دو عامل!؟

| سه‌شنبه ۱۲ اردی‌بهشت ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری تحلیلی دیده‌بان ایران با احمد بخارایی درباره‌ی خشم مردم از روحانیت | منتشرشده در ۱۲ اردی‌بهشت ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-154129

#احمد_بخارایی: از دو زاویه می‌توان به این خشم نگاه کرد؛ یک اینکه #تضاد_منافع بین گروه‌های داخل ممکن است به نفع یکی از طرفین شکل گیرد و اینگونه رفتارها مدیریت شود و طرف دیگر امتیاز گیرد. کمااینکه الان هم مشاهده می‌کنید که به دنبال مطالبه‌گری‌هایی که مردم در کف خیابان داشتند، پیام‌شان را کم و بیش به داخل مجموعه نظام سیاسی منتقل کردند. داخل مجموعه نظام سیاسی هم افراد، سلایق و گروه‌های متضادی وجود دارد. برخی از آن‌ها پیام مردم را کم و بیش دریافت کرده‌اند و حتی برخی از آن‌ها تا حدودی با مواضع مردم هم موافق هستند. اما گروه‌های مقابل‌شان در داخل قدرت، به دلایل مختلفی که ممکن است بحث #قدرت و #ثروت و #ایدئولوژی یا آمیخته‌ای از آن‌ها باشد، در مقابل گروهی که پیام مردم را دریافت کرده است، می‌ایستد.

… چه بسا برخی از این حرکت هایی که شما می‌فرمایید"مردم" انجام می‌دهند، از یک زاویه ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه، سازمان‌دهی شده‌ تا اهرم فشاری علیه بخش دیگری در داخل نظام سیاسی باشد. اما از زاویه دیگر اگر بپذیریم که مرجع انجام دهنده بخشی از این رفتارها واقعا مردم هستند، با این مقدمه توضیح می‌دهم که با انسجام اجتماعی ارتباط پیدا می‌کند.

… انسجام اجتماعی به معنای این است که همه گروه‌ها، سلیقه‌ها و به طور کل همه مردمی که داخل نظام اجتماعی هستند، مشارکت داده شوند و به بازی گرفته شوند تا در نهایت آن انسجام اجتماعی ایجاد شود. ما از سال ۵۸ به بعد شاهد بودیم که یک نوع بخشی‌نگری و مرزبندی بین مومن و غیر مومن، مسلمان و غیرمسلمان، شیعه و غیر شیعه ایجاد شد که ناشی از #نظام_سیاسی ایدئولوژیک است. این مرزبندی در گزیش‌هایی که افراد برای ادامه تحصیل، اشتغال یا مواردی از این قبیل مراجعه می‌کردند، اعمال شد. از همانجا این زاویه شکل گرفت و دو جبهه "خودی و غیرخودی" پررنگ و پررنگ‌تر شد تا اینکه در این چهار دهه اخیر فاصله و شکاف زیادتر شد.

… طبیعتا گروه‌هایی که به حاشیه رانده شده‌اند، به جایی رسیدند که احساس می‌کنند دیگر صدایشان به گوش صاحبان قدرت نمی‌رسد. از سوی دیگر صاحبان قدرت هم در میان خودشان توزیع قدرت و ثروت را دارند و گاه بر سر منافع با هم چالش پیدا می‌کنند حال وقتی گروه خودی و غیرخودی تشکیل شود، توزیع قدرت و ثروت هم عمدتا محدود به همان خودی‌ها خواهد بود. به بیانی دیگر تبعیض‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به نحوی نهادینه شده است. در این شرایط مظهر و نماد نظام سیاسی- ایدئولوژیک، #روحانیت است.

… ما در راس کشور #ولایت_فقیه را می‌بینیم که یک شخص روحانی است؛ همچنین نهادها و سازمان‌های قدرتمندی از جمله #مجلس_خبرگان، شورای نظارت بر #قانون_اساسی و در همه مناصبی که کلیدی هستند، روحانیونی از جانب رهبری منصوب شده‌اند.

… با این تفاسیر دیگر یک گزینه برای قشرهایی از مردم باقی می‌ماند و آن هم متاسفانه رفتار و زبان خشونت‌بار است. حال این #خشونت یک زمان در قالب #عمامه‌پرانی، یک زمان در قالب اهانت‌های کلامی و زمان دیگر در قالب حذف فیزیکی طرف مقابل نمود پیدا می‌کند.

… این روند قابل پیش‌بینی بود و بارها جامعه‌شناسان هشدار دادند که اینگونه تقابل بخشی از نظام سیاسی با بخشی از مردم سرانجام خوبی نخواهد داشت. حال یکی فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد و از کشور می‌رود، یکی دست به حذف فیزیکی خود می‌زند و #خودکشی می‌کند، دیگری ممکن است به انزوا برود و با مواد مخدر سرش را گرم کند و یکی دیگر هم ممکن است دست به طغیان و خشونت بزند. اینها مواردی است که از نظر #جامعه‌شناسی و تئوریسین‌هایی نظیر #رابرت_مرتن پیش‌بینی می‌شد و برای فهم و تحلیل مسئله دشواری نبود.

… فردی که احساس می‌کند غیر خودی است، با #بی‌حجابی دارد فریاد می‌زند و مطالبات دیگرش را بیان می‌کند

… ما یک سرچشمه‌ای داریم که نظام سیاسی ایدئولوژیکی به نام #جمهوری_اسلامی است. این سرچشمه وقتی می‌جوشد، در شعبه‌های مختلفی جریان پیدا می‌کند. شما هر نماد و رفتار سیاسی و حکومتی را که می‌بینید در واقع شعبه‌های نظام سیاسی است که تمام آن‌ها به سرچشمه وصل می‌شود. همین موضوع #حجاب را در نظر بگیرید؛ | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/11/blog-post_25.html?#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |