❇️ #کرونا ظرفیت #اعتراض دارد
🗓 دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی رفتار اجتماعی مردم در بحران مدیریت کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۳۹۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… ما عمدتاً سه نوع مواجهه با ویروس کرونا و #کووید۱۹ داریم، یکی از سوی قشرهای تقریباً متوسط و مرفه است که در خانه نشستهاند و بیشتر رعایت میکنند، به دلیل اینکه طبقهی مرفه چندان مشکلات مالی ندارد و طبقهی متوسط هم سعی میکند با موضوع، استدلالی برخورد کند، دستهی دوم کسانی هستند که متعلق به طبقهی آسیبپذیر هستند، مانند دستفروشها، #زنان سرپرست خانواده، بیکاران و غیره، یعنی کسانی که به «#روزمرگی» فکر میکنند نه به آینده، آنها در قید زنده ماندن در «امروز» هستند. آن آیندهای که در قشر مرفه وجود دارد در این گروه وجود ندارد و آنها برای امروز میخواهند زنده بمانند.
زنده ماندن با زندگی کردن فرق میکند؛ حالا یک گروه سومی هم هستند که «باری به هر جهت» رفتار میکنند. عدهای از گروه اول وقتی میبینند عدهای از گروه دوم به خیابان آمدهاند و قرنطینه را شکستهاند، آنها هم بهصورت تقلیدی، که جزئی از فرهنگ ما است، مانند آنها رفتار میکنند. یعنی هیجانی و تقلیدی رفتار میکنند، اگر کسی ماسک زد، اینها هم میزنند یا برعکس. رفتارهایی از روی تقلید و هیجانِ فاقد استدلال دارند، عقلشان به چشمشان است و رفتاری تودهای و هیجانی دارند …
… آدمها دارند آهسته آهسته در خیابانها رفت و آمد میکنند، آنها بیشتر متعلق به گروه دوم (طبقهی آسیبپذیر) و گروه سوم (باری به هر جهت) هستند. گروه اول (طبقه مرفه و متوسط) همچنان به رعایت کردن قرنطینه علاقهمند است، چیزی که برای یک جامعه در شرایط بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا بحران ایجاد میکند، همین گروه دوم است. گروه دوم کسانی هستند که مجبورند از خانه بیرون بیایند. ببینید اینجا «#واکنش» وجود دارد، نه «#کنش»، در «کنش» عنصر اراده، آگاهی و اختیار وجود دارد، اما در «واکنش» اختیاری نیست، طرف مجبور است از خانه خارج شود. او میداند که ممکن است کرونا بگیرد. امروزه در نظام ارتباطی، دسترسی به تلویزیونِ داخلی و خارجی راحت است، بنابراین همهچیز را میداند، مسئله #سیاسی نیست که مثلا تلویزیون داخلی نشان ندهد اما بیبیسی بگوید، چون همهجا دارند در مورد #بیماری حرف میزنند، بنابراین فرد خطر بیماری را میداند، اما آمدنش به خیابان برای این است که مجبور است، نوعی واکنش است، انتخاب نمیکند، از سر اجبار برای زنده ماندن به خیابان میآید …
… در شرایطی که گروههایی میخواهند زنده بمانند و خطر همه چیز را پذیرفتهاند، دولتها نقش برجستهای بازی میکنند. اینکه به این آدمها احساس امنیت بدهند، و این اجبار را تاحدودی تبدیل به اختیار کنند؛ مانند: کمکهای معیشتی یا بخشودگی مالیاتی و اجارهها که این آدم احساس بکند اگر امروز از خانه بیرون نیامد، دیگر فردا با بحران جدی به لحاظ معیشتی روبهرو نمیشود.
برخی دولتهای دیگر به کمک قشرهای آسیبپذیر آمدند، اما دولت در ایران نمیتواند این کار را بکند و آقای روحانی درست میگوید که نمیتوانیم کشور را تعطیل کنیم، چون گروه دوم از سر تأمین نشدن معیشت دست به #اعتراض میزنند. اما اشتباه حاکمیت و دولت این است که تصور میکند اگر این آزادسازی هم بشود، آن اعتراض اتفاق نخواهد افتاد …
…ما اقتصاد شکنندهای داریم، چون تکمحصولی است، و اینکه دنیا آیا در این شرایط اجازه نفس کشیدن به دولت میدهد؟ تا امروز که نداده، و در یک وضعیت باخت ـ باخت هستیم، حالا اگر به تعبیر آقای روحانی قرنطینه را رها کنیم و مردم را برای کسب و کار به خیابانها بفرستیم، آیا اعتراضی شکل نمیگیرد؟ من میگویم مجدد اعتراض شکل میگیرد، چرا که با آمدن مردم به خیابانها ویروس کرونا مجدد قد علم میکند، و تلفات میگیرد، در ادامه، دولت مورد ارزیابی مجدد قرار میگیرد و سبب اعتراض مردم میشود …
… عدم تعامل حاکمیت در ایران با سیاست جهانی، بر این آتش میدمد. حدود پنج ماه قبل در مناظرهای که با آقای عطریانفر داشتم گفتم، #عدم_شرکت مردم در #انتخابات دوم اسفند یک اعتراض نرم خواهد بود که سه ماه پس از آن شاهدش بودیم. در همان مناظره هم گفتم که بر اساس روند کنونی در بهار ۹۹ اعتراضات جدی و بسا دامنگستر شود. من آن روز نمیدانستم کرونا قرار است شیوع یابد، اما هر جرقهای میتواند در نقش یک بزنگاه تاریخی، حادثهساز شود. پس کرونا هم از ظرفیت اعتراضآفرینی #مردم برخوردار است …
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی رفتار اجتماعی مردم در بحران مدیریت کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۳۹۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… ما عمدتاً سه نوع مواجهه با ویروس کرونا و #کووید۱۹ داریم، یکی از سوی قشرهای تقریباً متوسط و مرفه است که در خانه نشستهاند و بیشتر رعایت میکنند، به دلیل اینکه طبقهی مرفه چندان مشکلات مالی ندارد و طبقهی متوسط هم سعی میکند با موضوع، استدلالی برخورد کند، دستهی دوم کسانی هستند که متعلق به طبقهی آسیبپذیر هستند، مانند دستفروشها، #زنان سرپرست خانواده، بیکاران و غیره، یعنی کسانی که به «#روزمرگی» فکر میکنند نه به آینده، آنها در قید زنده ماندن در «امروز» هستند. آن آیندهای که در قشر مرفه وجود دارد در این گروه وجود ندارد و آنها برای امروز میخواهند زنده بمانند.
زنده ماندن با زندگی کردن فرق میکند؛ حالا یک گروه سومی هم هستند که «باری به هر جهت» رفتار میکنند. عدهای از گروه اول وقتی میبینند عدهای از گروه دوم به خیابان آمدهاند و قرنطینه را شکستهاند، آنها هم بهصورت تقلیدی، که جزئی از فرهنگ ما است، مانند آنها رفتار میکنند. یعنی هیجانی و تقلیدی رفتار میکنند، اگر کسی ماسک زد، اینها هم میزنند یا برعکس. رفتارهایی از روی تقلید و هیجانِ فاقد استدلال دارند، عقلشان به چشمشان است و رفتاری تودهای و هیجانی دارند …
… آدمها دارند آهسته آهسته در خیابانها رفت و آمد میکنند، آنها بیشتر متعلق به گروه دوم (طبقهی آسیبپذیر) و گروه سوم (باری به هر جهت) هستند. گروه اول (طبقه مرفه و متوسط) همچنان به رعایت کردن قرنطینه علاقهمند است، چیزی که برای یک جامعه در شرایط بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا بحران ایجاد میکند، همین گروه دوم است. گروه دوم کسانی هستند که مجبورند از خانه بیرون بیایند. ببینید اینجا «#واکنش» وجود دارد، نه «#کنش»، در «کنش» عنصر اراده، آگاهی و اختیار وجود دارد، اما در «واکنش» اختیاری نیست، طرف مجبور است از خانه خارج شود. او میداند که ممکن است کرونا بگیرد. امروزه در نظام ارتباطی، دسترسی به تلویزیونِ داخلی و خارجی راحت است، بنابراین همهچیز را میداند، مسئله #سیاسی نیست که مثلا تلویزیون داخلی نشان ندهد اما بیبیسی بگوید، چون همهجا دارند در مورد #بیماری حرف میزنند، بنابراین فرد خطر بیماری را میداند، اما آمدنش به خیابان برای این است که مجبور است، نوعی واکنش است، انتخاب نمیکند، از سر اجبار برای زنده ماندن به خیابان میآید …
… در شرایطی که گروههایی میخواهند زنده بمانند و خطر همه چیز را پذیرفتهاند، دولتها نقش برجستهای بازی میکنند. اینکه به این آدمها احساس امنیت بدهند، و این اجبار را تاحدودی تبدیل به اختیار کنند؛ مانند: کمکهای معیشتی یا بخشودگی مالیاتی و اجارهها که این آدم احساس بکند اگر امروز از خانه بیرون نیامد، دیگر فردا با بحران جدی به لحاظ معیشتی روبهرو نمیشود.
برخی دولتهای دیگر به کمک قشرهای آسیبپذیر آمدند، اما دولت در ایران نمیتواند این کار را بکند و آقای روحانی درست میگوید که نمیتوانیم کشور را تعطیل کنیم، چون گروه دوم از سر تأمین نشدن معیشت دست به #اعتراض میزنند. اما اشتباه حاکمیت و دولت این است که تصور میکند اگر این آزادسازی هم بشود، آن اعتراض اتفاق نخواهد افتاد …
…ما اقتصاد شکنندهای داریم، چون تکمحصولی است، و اینکه دنیا آیا در این شرایط اجازه نفس کشیدن به دولت میدهد؟ تا امروز که نداده، و در یک وضعیت باخت ـ باخت هستیم، حالا اگر به تعبیر آقای روحانی قرنطینه را رها کنیم و مردم را برای کسب و کار به خیابانها بفرستیم، آیا اعتراضی شکل نمیگیرد؟ من میگویم مجدد اعتراض شکل میگیرد، چرا که با آمدن مردم به خیابانها ویروس کرونا مجدد قد علم میکند، و تلفات میگیرد، در ادامه، دولت مورد ارزیابی مجدد قرار میگیرد و سبب اعتراض مردم میشود …
… عدم تعامل حاکمیت در ایران با سیاست جهانی، بر این آتش میدمد. حدود پنج ماه قبل در مناظرهای که با آقای عطریانفر داشتم گفتم، #عدم_شرکت مردم در #انتخابات دوم اسفند یک اعتراض نرم خواهد بود که سه ماه پس از آن شاهدش بودیم. در همان مناظره هم گفتم که بر اساس روند کنونی در بهار ۹۹ اعتراضات جدی و بسا دامنگستر شود. من آن روز نمیدانستم کرونا قرار است شیوع یابد، اما هر جرقهای میتواند در نقش یک بزنگاه تاریخی، حادثهساز شود. پس کرونا هم از ظرفیت اعتراضآفرینی #مردم برخوردار است …
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #اعتماد به مسئولان به حداقل رسیده است
🗓 شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی صدای اصلاحات دربارهی اعتماد اجتماعی در بحران کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۰۵۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… در ایران ترجیح #منافع فردی بر منافع جمعی است و در جامعه اجزای آن در جای خود قرار نگرفتهاند. گسست موجود در جامعه باعث میشود که هیچ عضوی احساس وظیفه نکند و در وضعیت #بحران به وجود آمده، فرهنگ رفتاری چهارچوب و نظم خاصی نداشته باشد. بسیاری خود را در خانه حبس میکنند که خودشان آلوده نشوند و نه دیگران. برخی هم با انتشار شوخیها و رقصها در صدد القای شادی و امید به جامعه برمیآیند که البته اینها کارساز و کاربردی است و جایگزین خلأ انجام وظیفهی مسئولانی است که این مهم را در صدا و سیما و دیگر رسانه ها نادیده گرفتهاند …
… یک فرهنگ پویا باید عناصر ناکارآمد را کنار گذاشته و اجازه دهد که عناصر کارامدش رشد کرده و با پذیرش عناصر جدید از فرهنگهای دیگر و با پذیرش تغییرات، امکان تکامل فرهنگی فراهم آید. ناگفته نماند که فرهنگ جامعهی ما هیجانی است و عمدتاً فاقد عنصر عقلانیت است و بیشتر بر اساس «تقلید» عمل میکند
تا استدلال؛ همین است که به اصطلاح با یک غوره سردیاش میکند و با یک مویز، گرمی! …
… عدم احساس امنیت در جامعه و نیز عدم امید به آینده در کنار توزیع ناعادلانهی فرصتها
باعث میشود که تقدم امنیت فردی بر امنیت جمعی تشدید شود و همین عامل، سبب تشدید اهمیت یافتن خود و پیرامون خود میگردد که در
نتیجه مسائلی چون «#احتکار» پدید میآید. یعنی بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در یک فضای هیجانی و خودخواهانه، بازتولید میشوند …
… در بحران #کرونا باید گفت که کارکرد مثبت آن بسیار فراتر از کارکرد منفیاش است. مهمترین بعد مثبت این بحران را میتوان در توجه و حسابگری در موازین عقلانی دانست که علاوه بر خانهنشینی و افزایش آستانهی تحمل، این #بیکاری میتواند پایههای تعقل را به واسطه #مطالعه و گذران صحیح #اوقات_فراغت محکمتر کند. متأسفانه در جامعهی امروز افراد
در تلاش هستند که از یکدیگر جلو بزنند و به سوی ناکجاآبادی در حال حرکت هستند که برای بالارفتن خود از دیگران پله میسازند. این الگوی
رفتاری در بسیاری از بخشهای اجتماعی نهادینه شده و روند پرشتاب زندگی و دویدنهای مستمر که با ناآگاهی از چرایی این فعالیتهای شتابدار همراه است را ویروس کرونا به مثابه کشیدن یک ترمز دستی، کند کرده است. حالا این فرصت پیش آمده که افراد از خود بپرسند که به کجا چنین شتابان؟ به چه منظور است که گویی انسان ملزم شده مقام و ثروت بر روی مقام و ثروت گذارد و تظاهر و ژست بیشتر بر دیگران روا دارد؟ فرصتی فراهمشده که از خود بپرسیم که چه هستیم و که هستیم و به کجا می رویم؟ این بحران سبب شده که با «#مرگ» پیوند یافته و به این واقعیت پیرامونی بیاندیشیم که هیچ کس جاودانه نیست و باید در یک جایی این ترمز دستی کشیده میشد. این تأمل برای جامعه ضروری بود و در زمرهی کارکردهای مثبت شیوع ویروس کرونا و نیز وقوع بحران اخیر در جامعه قرار دارد …
… #جامعه از فقدان نظام ارگانیک رنج می برد
و به جای آن که به مثابه احساس سرما در بدن که باعث میشود کتفها به هم نزدیکتر شوند تا تحمل بیشتری داشته باشند در جامعه چنین
رویکردی وجود ندارد و علاوه بر اطلاعرسانیهای غیرشفاف و سیستم بهداشتی ناقص، اعتماد به مسئولان هم به حداقل رسیده و فاصلهها بیشتر و بیشتر شده است. کرونا به فرصتی تبدیل شده که افراد به تفکر واداشته شوند و اطراف خود را با دقت بیشتر مورد سنجش قرار دهند و به اصلاح آن بپردازند …
… #مرگ که تنها اتفاق بیبدیل زندگی انسانها است را میتوان در سه حلقه مورد بررسی قرار داد که حلقهی سوم آن، ترس از مرگ است که علت اصلیاش علاقه به زنده بودن و لذت بردن از جلوههای زندگی است که این دلیل، همان حلقهی دوم است که انسان را به واسطهی پول و مقام به عنوان مظهر حضور در محیط اجتماعی و کنشگری، به زندگی وابسته میکند. اما حلقهی اول به فرهنگ و پیشفرضها ربط دارد که به موجب آن با مسائلی پیوند میخورد که ویژگی سیریناپذیری یافته و علیرغم چشیدن طعم واقعی زندگی و لذتهای آن، هیچگاه آن را کافی نمیداند. این امر در ایرانیها به واسطهی اندوختههای مالی فراوان و زیادهطلبیهای بیانتها بر اساس الگوهای مصرف و فرهنگ چشم هم چشمی، بیشتر به چشم میآید و در اصل همان هیجانیبودن انسان در غیاب «استدلال» است که این انسان مسلمان ایرانی از آنچه دارد احساس میکند لذت کافی را نمیبرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم یا پیوندِ پست و نام کانال، بدون تغییر چیدمان انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی صدای اصلاحات دربارهی اعتماد اجتماعی در بحران کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۰۵۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… در ایران ترجیح #منافع فردی بر منافع جمعی است و در جامعه اجزای آن در جای خود قرار نگرفتهاند. گسست موجود در جامعه باعث میشود که هیچ عضوی احساس وظیفه نکند و در وضعیت #بحران به وجود آمده، فرهنگ رفتاری چهارچوب و نظم خاصی نداشته باشد. بسیاری خود را در خانه حبس میکنند که خودشان آلوده نشوند و نه دیگران. برخی هم با انتشار شوخیها و رقصها در صدد القای شادی و امید به جامعه برمیآیند که البته اینها کارساز و کاربردی است و جایگزین خلأ انجام وظیفهی مسئولانی است که این مهم را در صدا و سیما و دیگر رسانه ها نادیده گرفتهاند …
… یک فرهنگ پویا باید عناصر ناکارآمد را کنار گذاشته و اجازه دهد که عناصر کارامدش رشد کرده و با پذیرش عناصر جدید از فرهنگهای دیگر و با پذیرش تغییرات، امکان تکامل فرهنگی فراهم آید. ناگفته نماند که فرهنگ جامعهی ما هیجانی است و عمدتاً فاقد عنصر عقلانیت است و بیشتر بر اساس «تقلید» عمل میکند
تا استدلال؛ همین است که به اصطلاح با یک غوره سردیاش میکند و با یک مویز، گرمی! …
… عدم احساس امنیت در جامعه و نیز عدم امید به آینده در کنار توزیع ناعادلانهی فرصتها
باعث میشود که تقدم امنیت فردی بر امنیت جمعی تشدید شود و همین عامل، سبب تشدید اهمیت یافتن خود و پیرامون خود میگردد که در
نتیجه مسائلی چون «#احتکار» پدید میآید. یعنی بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در یک فضای هیجانی و خودخواهانه، بازتولید میشوند …
… در بحران #کرونا باید گفت که کارکرد مثبت آن بسیار فراتر از کارکرد منفیاش است. مهمترین بعد مثبت این بحران را میتوان در توجه و حسابگری در موازین عقلانی دانست که علاوه بر خانهنشینی و افزایش آستانهی تحمل، این #بیکاری میتواند پایههای تعقل را به واسطه #مطالعه و گذران صحیح #اوقات_فراغت محکمتر کند. متأسفانه در جامعهی امروز افراد
در تلاش هستند که از یکدیگر جلو بزنند و به سوی ناکجاآبادی در حال حرکت هستند که برای بالارفتن خود از دیگران پله میسازند. این الگوی
رفتاری در بسیاری از بخشهای اجتماعی نهادینه شده و روند پرشتاب زندگی و دویدنهای مستمر که با ناآگاهی از چرایی این فعالیتهای شتابدار همراه است را ویروس کرونا به مثابه کشیدن یک ترمز دستی، کند کرده است. حالا این فرصت پیش آمده که افراد از خود بپرسند که به کجا چنین شتابان؟ به چه منظور است که گویی انسان ملزم شده مقام و ثروت بر روی مقام و ثروت گذارد و تظاهر و ژست بیشتر بر دیگران روا دارد؟ فرصتی فراهمشده که از خود بپرسیم که چه هستیم و که هستیم و به کجا می رویم؟ این بحران سبب شده که با «#مرگ» پیوند یافته و به این واقعیت پیرامونی بیاندیشیم که هیچ کس جاودانه نیست و باید در یک جایی این ترمز دستی کشیده میشد. این تأمل برای جامعه ضروری بود و در زمرهی کارکردهای مثبت شیوع ویروس کرونا و نیز وقوع بحران اخیر در جامعه قرار دارد …
… #جامعه از فقدان نظام ارگانیک رنج می برد
و به جای آن که به مثابه احساس سرما در بدن که باعث میشود کتفها به هم نزدیکتر شوند تا تحمل بیشتری داشته باشند در جامعه چنین
رویکردی وجود ندارد و علاوه بر اطلاعرسانیهای غیرشفاف و سیستم بهداشتی ناقص، اعتماد به مسئولان هم به حداقل رسیده و فاصلهها بیشتر و بیشتر شده است. کرونا به فرصتی تبدیل شده که افراد به تفکر واداشته شوند و اطراف خود را با دقت بیشتر مورد سنجش قرار دهند و به اصلاح آن بپردازند …
… #مرگ که تنها اتفاق بیبدیل زندگی انسانها است را میتوان در سه حلقه مورد بررسی قرار داد که حلقهی سوم آن، ترس از مرگ است که علت اصلیاش علاقه به زنده بودن و لذت بردن از جلوههای زندگی است که این دلیل، همان حلقهی دوم است که انسان را به واسطهی پول و مقام به عنوان مظهر حضور در محیط اجتماعی و کنشگری، به زندگی وابسته میکند. اما حلقهی اول به فرهنگ و پیشفرضها ربط دارد که به موجب آن با مسائلی پیوند میخورد که ویژگی سیریناپذیری یافته و علیرغم چشیدن طعم واقعی زندگی و لذتهای آن، هیچگاه آن را کافی نمیداند. این امر در ایرانیها به واسطهی اندوختههای مالی فراوان و زیادهطلبیهای بیانتها بر اساس الگوهای مصرف و فرهنگ چشم هم چشمی، بیشتر به چشم میآید و در اصل همان هیجانیبودن انسان در غیاب «استدلال» است که این انسان مسلمان ایرانی از آنچه دارد احساس میکند لذت کافی را نمیبرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم یا پیوندِ پست و نام کانال، بدون تغییر چیدمان انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🖌 من ویروس #کرونا هستم!(۱) | اپیزود نخست
🗓 یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹
من ویروس کرونا مسافری از چین که با تور #سیاست به ایران آمدم. «چگونه» آمدنم هرچه بود به سهولت انجام شد.
احتمالاً از #ووهان با ماهان، حدود چهار ماه پیش در دی نودوهشت، برای گشتوگذار به سرزمین شما قدم گذاشتم و حدود دو ماه به سهولت و بدون منع و حذر در راهپیماییها و اجتماعات و #انتخابات، گشتوگذار کردم. شما و مدعیانتان را اندکی عجیب یافتم. پس از دوم اسفند و پس از انتخابات #مجلس بود که صدای بگیر و ببند به گوشم رسید اما نوشدارو پس از مرگ سهراب بود. پس از آن هم به سختی به سفرم در کشورتان ادامه دادم تا امروز که پایان فروردین نودونه است و میخواهم در اردیبهشت ماه با فراغت بال به مسافرت ادامه دهم. طبیعتِ بسیاری از ما ویروسها اشغال جایگاه فرماندهی سلول و صدور دستورات غلطی است که به بیماری و بسا مرگ میانجامد. ما به بدنهای ضعیف حمله میکنیم تا آنها بدانند خود مسئول مرگشان هستند و اگر نمیتوانند سالم زندگی کنند پس محکوم به سفر زود هنگام ابدی هستند. من آمدم تا گفته باشم اجتماع آدمیان در یک شهر و کشور و نیز در این کرهی خاکی تابع همین اصل است که: درست بیاندیش و درست رفتار کن و خود و پیرامون و جامعهات را از ویروسهای مرگبار پاک کن و الاّ محکوم به مرگ هستی چه آنی و چه تدریجی! بله اینجا ایران است. اینکه چگونه وارد اینجا شدم موضوع دیگری است. اما نمیدانم چرا برخی که مرا در همان ابتدا دیده بودند اجازه نداشتند علنی کنند. نمیدانم این داستان بیستودوم بهمن سال نودوهشت و این حکایت انتخابات مجلس در دوم اسفند همان سال چقدر میتوانست مهم باشد که تلاش میشد من را پنهان نگه دارند! از سوی دیگر برخی که به سراغشان رفتهبودم با عجز و ناله از من درخواست میکردند که رهایشان کنم اما با شرمندگی و با زبان بیزبانی به آنها میگفتم که آمدنم دست من بوده اما رفتنم به خواست و اراده و آگاهی کسانی بستگی دارد که شمایان در همان بیستودوم بهمن و دوم اسفند بر سر دستهایتان بلندشان کردهاید. اما گاه احساس میکردم صدایم را کمتر کسی میشنود و آن دسته که میشنوند یا اهل مماشات هستند یا صدایشان به جایی نمیرسد. نمیخواهم گذشته را کالبدشکافی کنم که هر چه بود گذشت. مهم «آینده» است. من بالاخره رخت برخواهم بست و روزی نه چندان دور از شما خداحافظی خواهم کرد اما در ایرانِ شما بسا «چهار» احساس پس از رفتنم جان بگیرد. نخستین آنها «احساس دلتنگی» است. میدانید چرا میگویم: «دلتنگی»؟ دلتنگی زمانی حس میشود که ذهن در آغوش «دل» آرام گیرد و ذهن هم که «واقعیت» را در خود جای میدهد. من یک «واقعیت» هستم اما دردناک و میپذیرم که آسیبتان رساندهام و از این جهت سرافکندهام. اما بسا پس از رفتنم دستهای شما، «هوایم» را در آغوش بگیرند و دلتنگم شوند. میپرسید: چگونه؟ … زمانی که از آمدنم آگاه شدید و شنیدید که #کووید۱۹، بیرحم است خود را #قرنطینه کردید اما آیا از خودتان پرسیدید که من به کدام «جمع» و به کدام «جسم»ی میتوانم آسیب غیر قابل ترمیم برسانم؟ برایم دردناک بود که به اجتماعات آسیبپذیر و قشرهای فقیر هجوم ببرم و نیز برایم اسفبار بود که جسمهای ضعیف را مورد حملهی کشنده قرار دهم. از این که به کمپهای ترک اعتیاد یا جمع #معتادان یا به میان سلولهای #زندانیان که فشرده در یک بند کوچک و سرخورده و خشمناک بودند و کار من برای نفوذ، آسان بود میرفتم غمبار بودم. چهرههای نگران و منتظر و درماندهی آنان را هیچگاه نمیتوانم فراموش کنم. همواره با خود میاندیشیدم که این مردمان که «#زندگی» را کمتر تجربه کردهاند و گاه تلاششان فقط برای «زنده» ماندن بوده است و اینها که در این زندگی کوتاه، دستشان از بسیاری فرصتها برای رشد و خوبزیستن کوتاه بوده است و اینهایی که به اندازهی کافی مورد بیمهری روزگار، واقع و «قربانی» نظام متحد #قدرت و #ثروت شدهاند حالا چرا باز هم باید مورد حملهی من قرار گیرند و چرا افرادی که خوبتر خوردهاند و خوبتر گشتوگذار کردهاند و خوبتر در این مارپیچ زمانه هنرنمایی کردهاند و خوبتر چریدهاند، دستم به آنها کمتر میرسد؟ از این اسفبارتر اینکه در وانفسای حمله به زندانیان مجبور بودم گاه بدن انسانهایی را لمس کنم که برای مردمانشان جانفشانی کردهبودند و میشنیدم گفتهمیشد که «امنیتی» هستند. چقدر روحهای بزرگی داشتند … | ادامه 👉
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹
من ویروس کرونا مسافری از چین که با تور #سیاست به ایران آمدم. «چگونه» آمدنم هرچه بود به سهولت انجام شد.
احتمالاً از #ووهان با ماهان، حدود چهار ماه پیش در دی نودوهشت، برای گشتوگذار به سرزمین شما قدم گذاشتم و حدود دو ماه به سهولت و بدون منع و حذر در راهپیماییها و اجتماعات و #انتخابات، گشتوگذار کردم. شما و مدعیانتان را اندکی عجیب یافتم. پس از دوم اسفند و پس از انتخابات #مجلس بود که صدای بگیر و ببند به گوشم رسید اما نوشدارو پس از مرگ سهراب بود. پس از آن هم به سختی به سفرم در کشورتان ادامه دادم تا امروز که پایان فروردین نودونه است و میخواهم در اردیبهشت ماه با فراغت بال به مسافرت ادامه دهم. طبیعتِ بسیاری از ما ویروسها اشغال جایگاه فرماندهی سلول و صدور دستورات غلطی است که به بیماری و بسا مرگ میانجامد. ما به بدنهای ضعیف حمله میکنیم تا آنها بدانند خود مسئول مرگشان هستند و اگر نمیتوانند سالم زندگی کنند پس محکوم به سفر زود هنگام ابدی هستند. من آمدم تا گفته باشم اجتماع آدمیان در یک شهر و کشور و نیز در این کرهی خاکی تابع همین اصل است که: درست بیاندیش و درست رفتار کن و خود و پیرامون و جامعهات را از ویروسهای مرگبار پاک کن و الاّ محکوم به مرگ هستی چه آنی و چه تدریجی! بله اینجا ایران است. اینکه چگونه وارد اینجا شدم موضوع دیگری است. اما نمیدانم چرا برخی که مرا در همان ابتدا دیده بودند اجازه نداشتند علنی کنند. نمیدانم این داستان بیستودوم بهمن سال نودوهشت و این حکایت انتخابات مجلس در دوم اسفند همان سال چقدر میتوانست مهم باشد که تلاش میشد من را پنهان نگه دارند! از سوی دیگر برخی که به سراغشان رفتهبودم با عجز و ناله از من درخواست میکردند که رهایشان کنم اما با شرمندگی و با زبان بیزبانی به آنها میگفتم که آمدنم دست من بوده اما رفتنم به خواست و اراده و آگاهی کسانی بستگی دارد که شمایان در همان بیستودوم بهمن و دوم اسفند بر سر دستهایتان بلندشان کردهاید. اما گاه احساس میکردم صدایم را کمتر کسی میشنود و آن دسته که میشنوند یا اهل مماشات هستند یا صدایشان به جایی نمیرسد. نمیخواهم گذشته را کالبدشکافی کنم که هر چه بود گذشت. مهم «آینده» است. من بالاخره رخت برخواهم بست و روزی نه چندان دور از شما خداحافظی خواهم کرد اما در ایرانِ شما بسا «چهار» احساس پس از رفتنم جان بگیرد. نخستین آنها «احساس دلتنگی» است. میدانید چرا میگویم: «دلتنگی»؟ دلتنگی زمانی حس میشود که ذهن در آغوش «دل» آرام گیرد و ذهن هم که «واقعیت» را در خود جای میدهد. من یک «واقعیت» هستم اما دردناک و میپذیرم که آسیبتان رساندهام و از این جهت سرافکندهام. اما بسا پس از رفتنم دستهای شما، «هوایم» را در آغوش بگیرند و دلتنگم شوند. میپرسید: چگونه؟ … زمانی که از آمدنم آگاه شدید و شنیدید که #کووید۱۹، بیرحم است خود را #قرنطینه کردید اما آیا از خودتان پرسیدید که من به کدام «جمع» و به کدام «جسم»ی میتوانم آسیب غیر قابل ترمیم برسانم؟ برایم دردناک بود که به اجتماعات آسیبپذیر و قشرهای فقیر هجوم ببرم و نیز برایم اسفبار بود که جسمهای ضعیف را مورد حملهی کشنده قرار دهم. از این که به کمپهای ترک اعتیاد یا جمع #معتادان یا به میان سلولهای #زندانیان که فشرده در یک بند کوچک و سرخورده و خشمناک بودند و کار من برای نفوذ، آسان بود میرفتم غمبار بودم. چهرههای نگران و منتظر و درماندهی آنان را هیچگاه نمیتوانم فراموش کنم. همواره با خود میاندیشیدم که این مردمان که «#زندگی» را کمتر تجربه کردهاند و گاه تلاششان فقط برای «زنده» ماندن بوده است و اینها که در این زندگی کوتاه، دستشان از بسیاری فرصتها برای رشد و خوبزیستن کوتاه بوده است و اینهایی که به اندازهی کافی مورد بیمهری روزگار، واقع و «قربانی» نظام متحد #قدرت و #ثروت شدهاند حالا چرا باز هم باید مورد حملهی من قرار گیرند و چرا افرادی که خوبتر خوردهاند و خوبتر گشتوگذار کردهاند و خوبتر در این مارپیچ زمانه هنرنمایی کردهاند و خوبتر چریدهاند، دستم به آنها کمتر میرسد؟ از این اسفبارتر اینکه در وانفسای حمله به زندانیان مجبور بودم گاه بدن انسانهایی را لمس کنم که برای مردمانشان جانفشانی کردهبودند و میشنیدم گفتهمیشد که «امنیتی» هستند. چقدر روحهای بزرگی داشتند … | ادامه 👉
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🖌 راهکارهای جامعهشناختی برای کاهش #افسردگی پس از #کرونا
🗓 یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی ایران دربارهی لزوم ایجاد نشاط منجر به رضایت اجتماعی | منتشرشده در شمارهی ۷۳۲۵، شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
قسمت هایی از این مطلب:
… برای کاهش میزان افسردگی اجتماعی باید از سه زاویه نگاه کرد. اولین زاویه، نگاه در سطح خرد است، دیگری در سطح میانه و در نهایت، نگاه سوم به سطح کلان بازمیگردد. #روانشناسان و حتی روانشناسان #اجتماعی بیشتر در سطح خرد به وقایع میپردازند. متخصصان روانشناختی، به روانشناسی رنگها، شادیآفرینی و لزوم توجه به اوقات فراغت اشاره میکنند. برنامههای تلویزیونی هم از این دسته هستند، به عنوان مثال پیامهای تلویزیونی، برنامههای طنز، اجرای نمایشهای شاد و نظایر آنها همگی در سطح خرد اثرگذاری دارند. اگر به عنوان یک #جامعهشناس از من سؤال کنند که زاویهی نگاه در سطح خرد چه تأثیرگذاری در افزایش نشاط اجتماعی پس از وقوع پدیدهای مانند کرونا دارد؟ در جواب پاسخ میدهم که این اثرگذاری تنها کمتر از ۲۰% اتفاق میافتد. اما بقیهی ماجرا یعنی ۸۰% باقیمانده به نگاه اجتماعی در سطح میانه و کلان مربوط است. سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی از جمله عوامل اثرگذار در سطح میانه هستند.
به عنوان مثال، سازمان شهرداری با پرداختن به مبلمان شهری میتواند در این خصوص اثرگذار باشد. فردی که پا به خیابان میگذارد با دیدن مبلمان شهری زیبا میتواند انرژی مثبت بگیرد یا در سطح میانه در مدارس با توجه به تنوع رنگها، نوع برخورد اولیای مدارس با دانشآموزان، رنگ و لعاب در و دیوار مدرسه یا محیط دانشگاه، همه و همه میتوانند در روحیه و افزایش نشاط اجتماعی تأثیر داشته باشند.
اما بحث اصلی سطح کلان است که به ساختارها مربوط میشود. پارامتر اصلی در جهت افزایش نشاط اجتماعی، رضایت اجتماعی است. در واقع هرچه رضایت اجتماعی بالاتر باشد، نشاط اجتماعی هم سطح بالاتری پیدا میکند و در نهایت در سلامت اجتماعی خود را نشان میدهد. وقتی که رضایت اجتماعی مطرح میشود، اکثریت اعضای #جامعه را در برمیگیرد. مؤلفههایی مانند احساس امنیت ، امید به آینده و میزان مشارکت اجتماعی، از جمله مؤلفههایی هستند که در افزایش نشاط اجتماعی تأثیرگذار هستند؛ اما متأسفانه در جاهایی میبینیم که این مؤلفهها در جامعهی ما با مشکلات جدی روبهرو است. مثلاً امید به آینده میتواند موتور محرکه نشاط را به حرکت آورد. بسیاری از افراد در جامعهی ما دچار روزمرگی شدهاند و علاوه بر آن در خصوص ۱۰ سال یا ۲۰ سال آیندهی خود و فرزندانشان احساس امنیت شغلی یا تحصیلی ندارند. نباید فراموش کرد با افزایش احساس امنیت اجتماعی است که افراد میتوانند از سطح افسردگی خود بکاهند.
قطعاً برای کاهش میزان افسردگی بعد از شیوع بیماری کرونا باید ترسیم خوبی از وضعیت جامعه داشته باشیم تا بتوانیم راهکارهای عملی و با فایده پیدا کنیم. در بحث مشارکت در بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باید فعالیتهای مسئولان بیشتر شود. در مشارکت اجتماعی افراد باید بتوانند از پتانسیل خود استفاده کنند. در بحث سازمانهای مردمنهاد هم باید مشارکتها حداکثری باشد ، زیرا در بروز بحرانهایی مثل کرونا، این سازمانهای مردمنهاد هستند که میتوانند به یاری دولتها بیایند، اما امروز متأسفانه میبینیم که چنین سازمانهایی خیلی پراکنده در حال فعالیت هستند. در بعد مشارکت فرهنگی، اقوام باید بیشتر از امروز، دیده شوند، زیرا با احساس مشارکت سطح نشاط اجتماعی در کل جامعه افزایش پیدا میکند و در نهایت میتوان از میزان افسردگیها تا سطح بالایی کاست. وقتی #رضایت_اجتماعی افزایش پیدا میکند ، #نشاط هم افزایش مییابد. نگاه جامعهشناسان این است که در سطح کلان بیشتر باید به مسائل و مشکلات توجه شود. یعنی توجه به ساختارها و اصلاح ساختارها، میتواند به کاهش افسردگی کمک کند. آنچه که واضح است، اینکه با وقوع وقایعی مانند کرونا به آتش عدم نشاط دمیده میشود. پس زودتر باید راهکارهای لازم در جهت حل این معضل اجرایی شود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی ایران دربارهی لزوم ایجاد نشاط منجر به رضایت اجتماعی | منتشرشده در شمارهی ۷۳۲۵، شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
قسمت هایی از این مطلب:
… برای کاهش میزان افسردگی اجتماعی باید از سه زاویه نگاه کرد. اولین زاویه، نگاه در سطح خرد است، دیگری در سطح میانه و در نهایت، نگاه سوم به سطح کلان بازمیگردد. #روانشناسان و حتی روانشناسان #اجتماعی بیشتر در سطح خرد به وقایع میپردازند. متخصصان روانشناختی، به روانشناسی رنگها، شادیآفرینی و لزوم توجه به اوقات فراغت اشاره میکنند. برنامههای تلویزیونی هم از این دسته هستند، به عنوان مثال پیامهای تلویزیونی، برنامههای طنز، اجرای نمایشهای شاد و نظایر آنها همگی در سطح خرد اثرگذاری دارند. اگر به عنوان یک #جامعهشناس از من سؤال کنند که زاویهی نگاه در سطح خرد چه تأثیرگذاری در افزایش نشاط اجتماعی پس از وقوع پدیدهای مانند کرونا دارد؟ در جواب پاسخ میدهم که این اثرگذاری تنها کمتر از ۲۰% اتفاق میافتد. اما بقیهی ماجرا یعنی ۸۰% باقیمانده به نگاه اجتماعی در سطح میانه و کلان مربوط است. سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی از جمله عوامل اثرگذار در سطح میانه هستند.
به عنوان مثال، سازمان شهرداری با پرداختن به مبلمان شهری میتواند در این خصوص اثرگذار باشد. فردی که پا به خیابان میگذارد با دیدن مبلمان شهری زیبا میتواند انرژی مثبت بگیرد یا در سطح میانه در مدارس با توجه به تنوع رنگها، نوع برخورد اولیای مدارس با دانشآموزان، رنگ و لعاب در و دیوار مدرسه یا محیط دانشگاه، همه و همه میتوانند در روحیه و افزایش نشاط اجتماعی تأثیر داشته باشند.
اما بحث اصلی سطح کلان است که به ساختارها مربوط میشود. پارامتر اصلی در جهت افزایش نشاط اجتماعی، رضایت اجتماعی است. در واقع هرچه رضایت اجتماعی بالاتر باشد، نشاط اجتماعی هم سطح بالاتری پیدا میکند و در نهایت در سلامت اجتماعی خود را نشان میدهد. وقتی که رضایت اجتماعی مطرح میشود، اکثریت اعضای #جامعه را در برمیگیرد. مؤلفههایی مانند احساس امنیت ، امید به آینده و میزان مشارکت اجتماعی، از جمله مؤلفههایی هستند که در افزایش نشاط اجتماعی تأثیرگذار هستند؛ اما متأسفانه در جاهایی میبینیم که این مؤلفهها در جامعهی ما با مشکلات جدی روبهرو است. مثلاً امید به آینده میتواند موتور محرکه نشاط را به حرکت آورد. بسیاری از افراد در جامعهی ما دچار روزمرگی شدهاند و علاوه بر آن در خصوص ۱۰ سال یا ۲۰ سال آیندهی خود و فرزندانشان احساس امنیت شغلی یا تحصیلی ندارند. نباید فراموش کرد با افزایش احساس امنیت اجتماعی است که افراد میتوانند از سطح افسردگی خود بکاهند.
قطعاً برای کاهش میزان افسردگی بعد از شیوع بیماری کرونا باید ترسیم خوبی از وضعیت جامعه داشته باشیم تا بتوانیم راهکارهای عملی و با فایده پیدا کنیم. در بحث مشارکت در بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باید فعالیتهای مسئولان بیشتر شود. در مشارکت اجتماعی افراد باید بتوانند از پتانسیل خود استفاده کنند. در بحث سازمانهای مردمنهاد هم باید مشارکتها حداکثری باشد ، زیرا در بروز بحرانهایی مثل کرونا، این سازمانهای مردمنهاد هستند که میتوانند به یاری دولتها بیایند، اما امروز متأسفانه میبینیم که چنین سازمانهایی خیلی پراکنده در حال فعالیت هستند. در بعد مشارکت فرهنگی، اقوام باید بیشتر از امروز، دیده شوند، زیرا با احساس مشارکت سطح نشاط اجتماعی در کل جامعه افزایش پیدا میکند و در نهایت میتوان از میزان افسردگیها تا سطح بالایی کاست. وقتی #رضایت_اجتماعی افزایش پیدا میکند ، #نشاط هم افزایش مییابد. نگاه جامعهشناسان این است که در سطح کلان بیشتر باید به مسائل و مشکلات توجه شود. یعنی توجه به ساختارها و اصلاح ساختارها، میتواند به کاهش افسردگی کمک کند. آنچه که واضح است، اینکه با وقوع وقایعی مانند کرونا به آتش عدم نشاط دمیده میشود. پس زودتر باید راهکارهای لازم در جهت حل این معضل اجرایی شود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ پرشدن خلأ ارتباطی و درک بیشتر خانوادهها
🗓 چهارشنب ۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همشهری از تغییر سبک زندگی در بحران #کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی، مسعود غفاری و علی انتظاری | منتشرشده در دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، شمارهی ۷۹۲۱
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از سخنان من:
… برخلاف تصور عموم، کارکردهای مثبت ویروس #کرونا از ابعاد منفی آن بیشتر بوده است. «ما تا قبل از شیوع ویروس کرونا در جامعهای زندگی میکردیم که اعضای #خانواده مانند جریانی پرشتاب در حال دور شدن از یکدیگر بودند. سیل بیتفاوتی اعضای خانواده به هم در حال از بین بردن مفهوم و کارکرد خانواده بود اما، با شیوع بیماری و جبر حاکم بر آنکه افراد را ناگزیر به بودن در کنار هم کرد شاهد آن بودیم که برخی اعضای خانواده ها به هم نزدیک شده و گسلهای ارتباطی خود با هم را تا حدودی جبران کردند». افزایش گفتمان میان اعضای خانواده به تغییر سبک زندگی منجر شده است، و «خانوادهها اکنون در مقایسه با دوران قبل از کرونا، درک بهتری نسبت به یکدیگر پیدا کردهاند. این موضوع را میتوان از کارکردهای مثبت کرونا در جامعه محسوب کرد» …
تقویت و رنگباختن استدلالها
… تغییر رفتارهای هیجانی به استدلالی در حوزهی #بهداشت عمومی دیگر کارکرد مثبت کرونا در فرهنگ و سبک زندگی مردم بوده است؛ «تا قبل از دورهی کرونا، رفتارهای اجتماعی در کشور مبتنی بر استدلال و احتساب هزینه ـ فایده نبود و رفتارها عمدتاً بر مبنای هیجانزدگی شکل میگرفت. بعد از شیوع بیماری، بسیاری از مردم موقتاً حساب هزینه ـ فایده کرده و با ترجیح دادن استدلالهای بهداشتی به جای رفتارهای احساسی و هیجانی کوشیدند از سلامت خود مراقبت کنند. این موضوع به حدی فراگیر شده است که توجه به بهداشت فردی و رعایت اصول تضمینکنندهی سلامت مبتنی بر یافتههای علمی اکنون به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده است و افرادی که این اصول را رعایت نمیکنند مورد شماتت اجتماعی قرار میگیرند»...
… «فرهنگ ما #فرهنگ هیجانی و تقلیدی است. بر این اساس در اردیبهشت ماه مشاهده میشود که هر چه آمار مرگ بالاتر میرود برخلاف انتظارها تعداد کسانی که در خیابان ماسک میزنند کمتر میشود. هر فردی به دیگری که ماسک ندارد نگاه میکند و با تقلید از او ماسک نمیزند. این به رفتار هیجانی ما برمیگردد. جامعهی ما بهدلیل فرهنگ کمتر تکاملیافته و کمتر متحولشده با عنصر تقلید و هیجان روبهرو شده است و باید این رفتار را به شکل منسجمی تغییر داد» …
پذیرش واقعیت جاودانهنبودن
… پذیرش واقعیت #مرگ درس دیگری است که کرونا به صاحبان #قدرت و #ثروت و #مردم داده است؛ «پدیدهای به نام مرگ واقعیتی است که ما در این زندگی پرشتاب و پرتلاطم خود کمتر به آن توجه کردهایم. فراموشکردن اینکه مرگ روزی از راه میرسد باعث شده است افراد بیشتر از حد نیاز خود و خانواده بهدنبال پول و کسب قدرت و ثروت باشند. اینکه چنین رفتاری از مردم سر میزند ناشی از جنبههای ساختاری جامعه است چرا که مردم به رویه و روش صاحبان قدرت در جامعه عمل میکنند. یادآوری اینکه مرگ به همهی افراد نزدیک است سبب شده بسیاری در خانواده حفظ سلامت خود را در اولویت قرار داده و کمتر به فکر کسب درآمد و بهدستآوردن قدرت باشند. این رفتار را میتوان در ساختارها و لایههای مختلف جامعه بهخوبی مشاهده کرد» …
جلب اعتماد مردم به توانمندیها
… «شاید مهمترین کارکرد مثبت کرونا را در ابعاد کلان اجتماعی بتوان در ارزیابی مردم از مقدار توانمندی حاکمان کشورها در برخورد با بیماری دانست. اینکه #دولتها و #حکومتها تا چه اندازه هنر برخورد با #بحران را دارند به سبک زندگی مردم جهت میدهد. هر چه این توانمندی بالا باشد، مردم #اعتماد بیشتری به حاکمان پیدا کرده و به این ترتیب دوام و قوام خانوادهها بیشتر میشود اما، اگر مردم اعتماد کافی به حاکمان در برخورد با بحرانهایی مانند کرونا یا هر بحران دیگری نداشته باشند هر یک از آحاد جامعه راه خود را برای برخورد با بحران در پیش خواهد گرفت». «کرونا به ما پیام میدهد که افراد ضعیف و ناتوان را هدف میگیرد و آنها را از بین میبرد. این موضوع در سطح اجتماعی نیز تکرار میشود. جوامعی که ساختارهای ضعیف اجتماعی دارند و نمیتوانند سری میان سرها در بیاورند در …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنب ۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همشهری از تغییر سبک زندگی در بحران #کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی، مسعود غفاری و علی انتظاری | منتشرشده در دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، شمارهی ۷۹۲۱
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از سخنان من:
… برخلاف تصور عموم، کارکردهای مثبت ویروس #کرونا از ابعاد منفی آن بیشتر بوده است. «ما تا قبل از شیوع ویروس کرونا در جامعهای زندگی میکردیم که اعضای #خانواده مانند جریانی پرشتاب در حال دور شدن از یکدیگر بودند. سیل بیتفاوتی اعضای خانواده به هم در حال از بین بردن مفهوم و کارکرد خانواده بود اما، با شیوع بیماری و جبر حاکم بر آنکه افراد را ناگزیر به بودن در کنار هم کرد شاهد آن بودیم که برخی اعضای خانواده ها به هم نزدیک شده و گسلهای ارتباطی خود با هم را تا حدودی جبران کردند». افزایش گفتمان میان اعضای خانواده به تغییر سبک زندگی منجر شده است، و «خانوادهها اکنون در مقایسه با دوران قبل از کرونا، درک بهتری نسبت به یکدیگر پیدا کردهاند. این موضوع را میتوان از کارکردهای مثبت کرونا در جامعه محسوب کرد» …
تقویت و رنگباختن استدلالها
… تغییر رفتارهای هیجانی به استدلالی در حوزهی #بهداشت عمومی دیگر کارکرد مثبت کرونا در فرهنگ و سبک زندگی مردم بوده است؛ «تا قبل از دورهی کرونا، رفتارهای اجتماعی در کشور مبتنی بر استدلال و احتساب هزینه ـ فایده نبود و رفتارها عمدتاً بر مبنای هیجانزدگی شکل میگرفت. بعد از شیوع بیماری، بسیاری از مردم موقتاً حساب هزینه ـ فایده کرده و با ترجیح دادن استدلالهای بهداشتی به جای رفتارهای احساسی و هیجانی کوشیدند از سلامت خود مراقبت کنند. این موضوع به حدی فراگیر شده است که توجه به بهداشت فردی و رعایت اصول تضمینکنندهی سلامت مبتنی بر یافتههای علمی اکنون به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده است و افرادی که این اصول را رعایت نمیکنند مورد شماتت اجتماعی قرار میگیرند»...
… «فرهنگ ما #فرهنگ هیجانی و تقلیدی است. بر این اساس در اردیبهشت ماه مشاهده میشود که هر چه آمار مرگ بالاتر میرود برخلاف انتظارها تعداد کسانی که در خیابان ماسک میزنند کمتر میشود. هر فردی به دیگری که ماسک ندارد نگاه میکند و با تقلید از او ماسک نمیزند. این به رفتار هیجانی ما برمیگردد. جامعهی ما بهدلیل فرهنگ کمتر تکاملیافته و کمتر متحولشده با عنصر تقلید و هیجان روبهرو شده است و باید این رفتار را به شکل منسجمی تغییر داد» …
پذیرش واقعیت جاودانهنبودن
… پذیرش واقعیت #مرگ درس دیگری است که کرونا به صاحبان #قدرت و #ثروت و #مردم داده است؛ «پدیدهای به نام مرگ واقعیتی است که ما در این زندگی پرشتاب و پرتلاطم خود کمتر به آن توجه کردهایم. فراموشکردن اینکه مرگ روزی از راه میرسد باعث شده است افراد بیشتر از حد نیاز خود و خانواده بهدنبال پول و کسب قدرت و ثروت باشند. اینکه چنین رفتاری از مردم سر میزند ناشی از جنبههای ساختاری جامعه است چرا که مردم به رویه و روش صاحبان قدرت در جامعه عمل میکنند. یادآوری اینکه مرگ به همهی افراد نزدیک است سبب شده بسیاری در خانواده حفظ سلامت خود را در اولویت قرار داده و کمتر به فکر کسب درآمد و بهدستآوردن قدرت باشند. این رفتار را میتوان در ساختارها و لایههای مختلف جامعه بهخوبی مشاهده کرد» …
جلب اعتماد مردم به توانمندیها
… «شاید مهمترین کارکرد مثبت کرونا را در ابعاد کلان اجتماعی بتوان در ارزیابی مردم از مقدار توانمندی حاکمان کشورها در برخورد با بیماری دانست. اینکه #دولتها و #حکومتها تا چه اندازه هنر برخورد با #بحران را دارند به سبک زندگی مردم جهت میدهد. هر چه این توانمندی بالا باشد، مردم #اعتماد بیشتری به حاکمان پیدا کرده و به این ترتیب دوام و قوام خانوادهها بیشتر میشود اما، اگر مردم اعتماد کافی به حاکمان در برخورد با بحرانهایی مانند کرونا یا هر بحران دیگری نداشته باشند هر یک از آحاد جامعه راه خود را برای برخورد با بحران در پیش خواهد گرفت». «کرونا به ما پیام میدهد که افراد ضعیف و ناتوان را هدف میگیرد و آنها را از بین میبرد. این موضوع در سطح اجتماعی نیز تکرار میشود. جوامعی که ساختارهای ضعیف اجتماعی دارند و نمیتوانند سری میان سرها در بیاورند در …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ راهزنی مجازی نشان از کاهش تابآوری اقتصادی دارد
🗓 آدینه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران دربارهی افزایش جرایم اینترنتی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شمارهی ۷۳۳۵، پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
… «#تابآوری_اجتماعی، یکی از عوامل تابآوری اقتصادی است. یعنی وقتی تحت شرایط خاص، پدیدههایی رخ میدهد که باعث پایین آمدن تابآوری اقتصادی و کم شدن آستانهی تحمل افراد میشود، آنهایی که گرفتار مشکلات هستند برای رسیدن به منافع فردی خودشان دست به انواع جرایم میزنند.»
… «از آنجاییکه کشور ما با مشکلات عدیده و مسائل خاصی روبهرو است هر روز شاهد بروز پدیدههایی هستیم که به التهابات گسست اجتماعی و #فقر دامن میزند و باعث میشود افراد سودجو با قرار دادن پا بر دوش دیگران و له کردن آنها خودشان را ارتقا دهند که این همان گسست اجتماعی است. واقعیت قضیه این است که ما آن #همبستگی لازم #اجتماعی را نداریم یا این همبستگی و دیگرخواهی خیلی کمرنگ است. اگر توجه داشته باشید بیش از ۹۰ درصد زندانیان اقتصادی کشور محکوم و قربانی شرایط بیرونی هستند که آنها را به این سمت سوق داده و به اجبار مرتکب اینگونه جرایم شدهاند. بنابراین در تحلیل و درمان این مشکل زاویهی دید ما بسیار مهم است که یکی از این راهحلها مداخلهی #روانشناسان اجتماعی برای تغییر منش افراد خودخواه به دیگرخواه است.» …
… #کرونا هنرهای عجیب و غریبی دارد و یکی از آنها جمعکردن جرایم خیابانی، نزاع و درگیری در محیطهای اجتماعی و سرقت از منازل و کیفقاپی در پیادهروها است اما این ویروس هوشمند، در مقابل توانسته سرقت از فاصله دور را رواج دهد و آن را جایگزین بقیهی جرایم کند. حالا در میان سارقان هم برد با آنهایی است که بیش از دیگران با دانش و ابزار روز آشنایی دارند و این شاید به بالا بردن دانش شهروندان نیز بیانجامد؛ به هرحال فضای مجازی دیگر خیابان نیست که کیفت را سمت دیوار بگیری یا پولت را چند جا بگذاری و چیزهایی از این دست. اینجا باید بلد باشی از اطلاعات شخصیات محافظت کنی و اگر تا حالا یاد نگرفتهای، کرونا مجبورت میکند که یاد بگیری …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران دربارهی افزایش جرایم اینترنتی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شمارهی ۷۳۳۵، پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
… «#تابآوری_اجتماعی، یکی از عوامل تابآوری اقتصادی است. یعنی وقتی تحت شرایط خاص، پدیدههایی رخ میدهد که باعث پایین آمدن تابآوری اقتصادی و کم شدن آستانهی تحمل افراد میشود، آنهایی که گرفتار مشکلات هستند برای رسیدن به منافع فردی خودشان دست به انواع جرایم میزنند.»
… «از آنجاییکه کشور ما با مشکلات عدیده و مسائل خاصی روبهرو است هر روز شاهد بروز پدیدههایی هستیم که به التهابات گسست اجتماعی و #فقر دامن میزند و باعث میشود افراد سودجو با قرار دادن پا بر دوش دیگران و له کردن آنها خودشان را ارتقا دهند که این همان گسست اجتماعی است. واقعیت قضیه این است که ما آن #همبستگی لازم #اجتماعی را نداریم یا این همبستگی و دیگرخواهی خیلی کمرنگ است. اگر توجه داشته باشید بیش از ۹۰ درصد زندانیان اقتصادی کشور محکوم و قربانی شرایط بیرونی هستند که آنها را به این سمت سوق داده و به اجبار مرتکب اینگونه جرایم شدهاند. بنابراین در تحلیل و درمان این مشکل زاویهی دید ما بسیار مهم است که یکی از این راهحلها مداخلهی #روانشناسان اجتماعی برای تغییر منش افراد خودخواه به دیگرخواه است.» …
… #کرونا هنرهای عجیب و غریبی دارد و یکی از آنها جمعکردن جرایم خیابانی، نزاع و درگیری در محیطهای اجتماعی و سرقت از منازل و کیفقاپی در پیادهروها است اما این ویروس هوشمند، در مقابل توانسته سرقت از فاصله دور را رواج دهد و آن را جایگزین بقیهی جرایم کند. حالا در میان سارقان هم برد با آنهایی است که بیش از دیگران با دانش و ابزار روز آشنایی دارند و این شاید به بالا بردن دانش شهروندان نیز بیانجامد؛ به هرحال فضای مجازی دیگر خیابان نیست که کیفت را سمت دیوار بگیری یا پولت را چند جا بگذاری و چیزهایی از این دست. اینجا باید بلد باشی از اطلاعات شخصیات محافظت کنی و اگر تا حالا یاد نگرفتهای، کرونا مجبورت میکند که یاد بگیری …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
📺 کرونا، #تابآوری، #مدیریت_اجتماعی
🗓 یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی، #حسن_منصور و #عطا_هودشتیان دربارهی امکان وقوع #خیزش و #اعتراض گستردهی اجتماعی، با وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی در دورهی #کرونا | پخششده در برنامهی چشمانداز، یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
🎞 ویدئوی کل برنامه:
https://youtu.be/5I4h-eRkFRo
🗓 یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی، #حسن_منصور و #عطا_هودشتیان دربارهی امکان وقوع #خیزش و #اعتراض گستردهی اجتماعی، با وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی در دورهی #کرونا | پخششده در برنامهی چشمانداز، یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
🎞 ویدئوی کل برنامه:
https://youtu.be/5I4h-eRkFRo
Telegram
Iran International ایران اینترنشنال
احمد بخارائی، جامعه شناس در برنامه #چشم_انداز میگوید: در سال نود و هفت خط فقر برای یک خانواده چهار نفره در شهرهای بزرگ ایران زیر پنج میلیون تومان بوده است و اکنون حدود هفت تا هشت میلیون تومان است.
@iranintltv
@iranintltv
📺 اعتراضهای کارگری نتیجهی نبود امید و اعتماد اجتماعی!
🗓 چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و #حمید_آصفی دربارهی اعتراضات_معیشتی، با وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی در دورهی #کرونا | پخششده در برنامهی امروز، سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
بخش ۱ | بخش ۲
🎞 کل برنامه:
https://youtu.be/PqQLUv9v-aE
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و #حمید_آصفی دربارهی اعتراضات_معیشتی، با وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی در دورهی #کرونا | پخششده در برنامهی امروز، سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
بخش ۱ | بخش ۲
🎞 کل برنامه:
https://youtu.be/PqQLUv9v-aE
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
Iran International ایران اینترنشنال
اعتراضات معیشتی در ایران
گفتوگو با احمد بخارایی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه در رشته جامعه شناسی و حمید آصفی، روزنامه نگار
بخش دوم
@iranintltv
گفتوگو با احمد بخارایی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه در رشته جامعه شناسی و حمید آصفی، روزنامه نگار
بخش دوم
@iranintltv
❇️ سوقدادن افراد به جرم از آثار مخرب بحران اقتصادی کنونی
🗓 شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق از تغییر وضعیت زندگی مردم در پی افزایش اجارهبهای مسکن در دورهی #کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴۱
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… توصیف وضعیت ناگوار کنونی نیازمند مقدمهای کوتاه است. سه نیاز اساسی هر فرد در یک #جامعه #مسکن، #بهداشت و #تغذیه است که این موارد ضروری و غیرقابل چشمپوشی است. در سالهای گذشته و با کاهش کمسابقه ارزش ریال و همچنین #تورم شدید توام با #گرانی، «تغذیه» به صورت غیراستاندارد و با مصرف کالری کم ادامه پیدا کرده بود و #«زندگی»جای خود را به «زندهبودن» داده بود …
… مورد دیگر مسئلهی بهداشت است که افراد زیادی به دلایل عمده از داشتن بهداشت استاندارد محروم بودند و افراد زیادی امکان استفاده از بیمارستان خصوصی و حتی مراکز درمانی دولتی را در این سالها نداشتند یا این امکان را با وضعیت شدید تورم از دست دادند. «مسکن» امر سومی است که برخلاف دو مورد مذکور امکان پنهانشدن ندارد و به همین دلیل مسکن دغدغهی جدیتری میشود چراکه فرد نمیتواند در خیابان بخوابد یا از محل ۱۰ سالهی زندگی بهراحتی جدا شود…
… کاهش استاندارد زندگی در این سه نیاز اساسی، البته قابل پیشبینی بود و همزمان با کاهش ارزش ریال بیشتر هم شد اما هرچه قمیت ملک بالاتر رفت شکاف طبقهی فرودست و فرادست بسیار مشهود، عیان و بحرانآفرین تر شد و الآن به صورتی است که برای همه این شرایط بغرنج آشکار است …
… الان یک خانواده مجبورند دستکم بیش از ۴۰درصد درآمد خود را در شهرهای بزرگ به مسکن اختصاص دهند و #بیکاری هم گریبانگیر بسیاری از افراد شده و طبیعتاً تعداد قابل توجهی از اعضای جامعه از عهدهی تأمین مسکن برنمیآیند. اما خروجی این وضعیت چه خواهد بود؟ یک فرد مجبور است یا از منطقه مسکونی درجه دو به درجه سه برود یا اینکه به حاشیهی شهر برود که این تغییر شرایط بهراحتی ممکن نیست و معضلات خود را دارد. برونداد این شرایط اقتصادی از اختلاف بین زوجین تا #اعتیاد و چندین معضل اجتماعی دیگر را شامل میشود …
… نکتهی مهم دیگر این است که این شرایط اقتصادی ممکن است افراد را به سمت جرائم سوق دهد؛ #سرقت از روی فشار با سرقت از روی اختیار بسیار متفاوت است اما #قانون هر دوی این افراد را با یک دستور #قضاوت خواهد کرد. این روند منجر به افزایش تراکم #زندان و … میشود؛ یعنی این روند و فشار اقتصادی، حلقههای یک زنجیره از شرایط نامساعد اجتماعی را میسازد و به این صورت نیست که تنها بر یک بخش جامعه اثر بگذارد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق از تغییر وضعیت زندگی مردم در پی افزایش اجارهبهای مسکن در دورهی #کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴۱
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… توصیف وضعیت ناگوار کنونی نیازمند مقدمهای کوتاه است. سه نیاز اساسی هر فرد در یک #جامعه #مسکن، #بهداشت و #تغذیه است که این موارد ضروری و غیرقابل چشمپوشی است. در سالهای گذشته و با کاهش کمسابقه ارزش ریال و همچنین #تورم شدید توام با #گرانی، «تغذیه» به صورت غیراستاندارد و با مصرف کالری کم ادامه پیدا کرده بود و #«زندگی»جای خود را به «زندهبودن» داده بود …
… مورد دیگر مسئلهی بهداشت است که افراد زیادی به دلایل عمده از داشتن بهداشت استاندارد محروم بودند و افراد زیادی امکان استفاده از بیمارستان خصوصی و حتی مراکز درمانی دولتی را در این سالها نداشتند یا این امکان را با وضعیت شدید تورم از دست دادند. «مسکن» امر سومی است که برخلاف دو مورد مذکور امکان پنهانشدن ندارد و به همین دلیل مسکن دغدغهی جدیتری میشود چراکه فرد نمیتواند در خیابان بخوابد یا از محل ۱۰ سالهی زندگی بهراحتی جدا شود…
… کاهش استاندارد زندگی در این سه نیاز اساسی، البته قابل پیشبینی بود و همزمان با کاهش ارزش ریال بیشتر هم شد اما هرچه قمیت ملک بالاتر رفت شکاف طبقهی فرودست و فرادست بسیار مشهود، عیان و بحرانآفرین تر شد و الآن به صورتی است که برای همه این شرایط بغرنج آشکار است …
… الان یک خانواده مجبورند دستکم بیش از ۴۰درصد درآمد خود را در شهرهای بزرگ به مسکن اختصاص دهند و #بیکاری هم گریبانگیر بسیاری از افراد شده و طبیعتاً تعداد قابل توجهی از اعضای جامعه از عهدهی تأمین مسکن برنمیآیند. اما خروجی این وضعیت چه خواهد بود؟ یک فرد مجبور است یا از منطقه مسکونی درجه دو به درجه سه برود یا اینکه به حاشیهی شهر برود که این تغییر شرایط بهراحتی ممکن نیست و معضلات خود را دارد. برونداد این شرایط اقتصادی از اختلاف بین زوجین تا #اعتیاد و چندین معضل اجتماعی دیگر را شامل میشود …
… نکتهی مهم دیگر این است که این شرایط اقتصادی ممکن است افراد را به سمت جرائم سوق دهد؛ #سرقت از روی فشار با سرقت از روی اختیار بسیار متفاوت است اما #قانون هر دوی این افراد را با یک دستور #قضاوت خواهد کرد. این روند منجر به افزایش تراکم #زندان و … میشود؛ یعنی این روند و فشار اقتصادی، حلقههای یک زنجیره از شرایط نامساعد اجتماعی را میسازد و به این صورت نیست که تنها بر یک بخش جامعه اثر بگذارد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ ٣ سیاست برای رویارویی با #کرونا
🗓 آدینه ۲۰ تیر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی دربارهی وضعیت بحران کرونا در ایران در روزنامهی «شهروند» | منتشرشده در چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۲۰۱۱
👈 نمایش گزارش:
🖌 بخشهایی از یادداشت من:
… #کووید١٩ مسئلهای است جهانی و بنابراین در مواجهه با این #همهگیری سه سیاست را میشود در پیش گرفت، نه در ایران بلکه در سطح جهانی. اول سیاستی در سطح خرد، یعنی سیاستی حداقلی. دیگری سیاستی در سطح میانه یعنی سیاستی متوسط است و سیاست سوم حداکثری و در سطح کلان است. حداکثری به این معنا که کشوری مانند کانادا هم #قرنطینه را بهطور جدی اجرایی کرد و هم کمکهزینهها پرداخت شدند. البته تلفات همیشه وجود دارد. هر بیماری تلفات خاص خودش را دارد و گریزی از آن نیست. در سیاست میانی، قرنطینهها کوتاهمدتتر بودند و دایره یارانهها و پرداختها هم محدود بود مانند انگلستان و کشورهای اروپایی. سیاست حداقلی به کشور ما مربوط میشد. عملاً کمکهزینههایی که بتوانند قرنطینه و شرایط اقتصادی را جبران کنند، وجود نداشتند و معنادار نبودند. بحث کمکهزینههای یک یا دومیلیونی که مطرح شد، کمتر مؤثر بود. قرنطینه هم خیلی موقت بود و به ایام نوروز مربوط میشد که کمی طولانیتر شد. باید گفت مواجههی منطقی، چارچوبدار و منظم با این مسئله صورت نگرفت. داستان مقابله با کرونا جدا از موارد دیگر کشور نیست، کموبیش از یک جنساند. وقتی در کشور وقایع مختلفی رخ میدهد، وقایع فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالاخره نوع مواجهه با این مسئله اشتراکاتی دارند. ما از نظر فرهنگی هم تکامل نیافتهایم؛ رفتارهای تقلیدی و هیجانزده و کنشهای بیشتر احساسی باعث شده خودمان هم کمتر فکر کنیم. اینکه چرا فرهنگ تکامل نیافته است، برمیگردد به بخشی که متکلف امر فرهنگ است.
سالها است که در یکسری عناصر ناکارآمد فرهنگی درجا میزنیم، امروز کووید ـ١٩ است، روز دیگر نیازمندان هستند، بعد «انجیاو»ها هستند. هرجا که #فرهنگ میخواهد قدعلم کند، میبینیم یک فرهنگ تکاملنیافته به صحنه پا میگذارد. در این دو، سهماهه همه ما مسافرترفتنها و دورهمیگرفتنها را دیدیم. سری به بازار بزنید، این نوع حضور چقدر ضروری است؟ این برمیگردد به مقولهی فرهنگ. در دنیا کمتر کشوری را میبینیم که اینگونه افسارگسیخته عمل شود. در حقیقت شدت توجهنکردن در میان مردم ایران بیشتر است. در بحث سازمان بهداشت هم شاهدیم که از همکارینکردن مردم گفته میشود، از اینکه موارد گوشزد شده و کوتاهی از آنها بوده است. این نوع از برخورد پاککردن صورت مسئله است. همیشه تصور این بوده که باید گفتاردرمانی کنیم. ما این گفتاردرمانی را در مسائل دیگر هم زیاد دیدهایم. گفته میشود مردم در خانه بمانند و از رفتوآمدهای غیرضروری اجتناب کنند. کسی که مجبور به تأمین معیشتش است، این ریسک را به جان میخرد و این مسائل باید در سطح کلان بررسی شود. به عنوان مثال در دوران کرونا گروهی از مستأجرها نتوانستند اجارهبهایشان را پرداخت کنند و حالا دادگاهها از آنها حمایت نمیکنند. در واقع هیچ حمایتی از اقشار آسیبپذیر وجود ندارد، البته در بخش درمان هم به همین شکل عمل میشود. فردی که توانایی مالی دارد، درصورت بیماری میتواند در بیمارستانهای خصوصی درمان شود اما فردی که توانایی مالی ندارد، باید به بیمارستانهای دولتی مراجعه کند، درحالی که از نبودِ ظرفیت این بیمارستانها و پذیرش بیماران در پارکینگ این بیمارستانها اخباری به گوش میرسد. بسیاری از کشورها برای مقابله با کرونا از قوانین سخت بهره بردند و جریمههای سنگینی وضع کردند درحالی که این رویه در ایران پاسخگو نیست، چون ما شرایط اقتصادی شکنندهای داریم، بهشدت شرایط اقتصادی به مسائل سیاسی گره میخورد و این یکی از مشکلات بزرگ در ایران است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۲۰ تیر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی دربارهی وضعیت بحران کرونا در ایران در روزنامهی «شهروند» | منتشرشده در چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۲۰۱۱
👈 نمایش گزارش:
🖌 بخشهایی از یادداشت من:
… #کووید١٩ مسئلهای است جهانی و بنابراین در مواجهه با این #همهگیری سه سیاست را میشود در پیش گرفت، نه در ایران بلکه در سطح جهانی. اول سیاستی در سطح خرد، یعنی سیاستی حداقلی. دیگری سیاستی در سطح میانه یعنی سیاستی متوسط است و سیاست سوم حداکثری و در سطح کلان است. حداکثری به این معنا که کشوری مانند کانادا هم #قرنطینه را بهطور جدی اجرایی کرد و هم کمکهزینهها پرداخت شدند. البته تلفات همیشه وجود دارد. هر بیماری تلفات خاص خودش را دارد و گریزی از آن نیست. در سیاست میانی، قرنطینهها کوتاهمدتتر بودند و دایره یارانهها و پرداختها هم محدود بود مانند انگلستان و کشورهای اروپایی. سیاست حداقلی به کشور ما مربوط میشد. عملاً کمکهزینههایی که بتوانند قرنطینه و شرایط اقتصادی را جبران کنند، وجود نداشتند و معنادار نبودند. بحث کمکهزینههای یک یا دومیلیونی که مطرح شد، کمتر مؤثر بود. قرنطینه هم خیلی موقت بود و به ایام نوروز مربوط میشد که کمی طولانیتر شد. باید گفت مواجههی منطقی، چارچوبدار و منظم با این مسئله صورت نگرفت. داستان مقابله با کرونا جدا از موارد دیگر کشور نیست، کموبیش از یک جنساند. وقتی در کشور وقایع مختلفی رخ میدهد، وقایع فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالاخره نوع مواجهه با این مسئله اشتراکاتی دارند. ما از نظر فرهنگی هم تکامل نیافتهایم؛ رفتارهای تقلیدی و هیجانزده و کنشهای بیشتر احساسی باعث شده خودمان هم کمتر فکر کنیم. اینکه چرا فرهنگ تکامل نیافته است، برمیگردد به بخشی که متکلف امر فرهنگ است.
سالها است که در یکسری عناصر ناکارآمد فرهنگی درجا میزنیم، امروز کووید ـ١٩ است، روز دیگر نیازمندان هستند، بعد «انجیاو»ها هستند. هرجا که #فرهنگ میخواهد قدعلم کند، میبینیم یک فرهنگ تکاملنیافته به صحنه پا میگذارد. در این دو، سهماهه همه ما مسافرترفتنها و دورهمیگرفتنها را دیدیم. سری به بازار بزنید، این نوع حضور چقدر ضروری است؟ این برمیگردد به مقولهی فرهنگ. در دنیا کمتر کشوری را میبینیم که اینگونه افسارگسیخته عمل شود. در حقیقت شدت توجهنکردن در میان مردم ایران بیشتر است. در بحث سازمان بهداشت هم شاهدیم که از همکارینکردن مردم گفته میشود، از اینکه موارد گوشزد شده و کوتاهی از آنها بوده است. این نوع از برخورد پاککردن صورت مسئله است. همیشه تصور این بوده که باید گفتاردرمانی کنیم. ما این گفتاردرمانی را در مسائل دیگر هم زیاد دیدهایم. گفته میشود مردم در خانه بمانند و از رفتوآمدهای غیرضروری اجتناب کنند. کسی که مجبور به تأمین معیشتش است، این ریسک را به جان میخرد و این مسائل باید در سطح کلان بررسی شود. به عنوان مثال در دوران کرونا گروهی از مستأجرها نتوانستند اجارهبهایشان را پرداخت کنند و حالا دادگاهها از آنها حمایت نمیکنند. در واقع هیچ حمایتی از اقشار آسیبپذیر وجود ندارد، البته در بخش درمان هم به همین شکل عمل میشود. فردی که توانایی مالی دارد، درصورت بیماری میتواند در بیمارستانهای خصوصی درمان شود اما فردی که توانایی مالی ندارد، باید به بیمارستانهای دولتی مراجعه کند، درحالی که از نبودِ ظرفیت این بیمارستانها و پذیرش بیماران در پارکینگ این بیمارستانها اخباری به گوش میرسد. بسیاری از کشورها برای مقابله با کرونا از قوانین سخت بهره بردند و جریمههای سنگینی وضع کردند درحالی که این رویه در ایران پاسخگو نیست، چون ما شرایط اقتصادی شکنندهای داریم، بهشدت شرایط اقتصادی به مسائل سیاسی گره میخورد و این یکی از مشکلات بزرگ در ایران است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |