🗓 دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۸
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۲ | دومین مکث:
#فروکاهش مفاهیم سهگانهی «#امنیت»، «#اقتدار» و «#وحدت» #ملی
یادآوری: ابتدا لازم است متذکر شوم منظورم از واژههای «فروکاهش» و «تقلیل» که در مطلب زیر از آنها استفاده کردهام، برجستهسازی بخشهایی از یک مفهوم و گاه به فراموشیسپردن بخشهای دیگر از سوی صاحبان قدرت در ایران است. این مانند آن است که بگوییم: «انسان» و فقط به «شکم» او توجه کنیم و منظورمان فقط همان «شکم» باشد! اینگونه، واژهها از معنا تهی میشوند.
⟩⟩ سالها است سه مفهوم: «امنیت ملی»، «اقتدار ملی» و «وحدت ملی» از سوی صاحبان قدرت در ایران تکرار میشود. به نظر میرسد این مفاهیم از معنای اصلی خود تا حدودی تهی شدهاند و اگر این روند ادامه یابد نظام اجتماعی در ایران، بیش از پیش به مرز فروپاشی نزدیک خواهدشد و این در حالی خواهدبود که ممکن است نظام سیاسی با انواع ترفندها سر پا باقی بماند! نگاه من در این تحلیل از اساس، جامعهشناختی است و با این رویکرد به تحلیل نظام اجتماعی ایران در سایهی آن سه مفهوم میپردازم. به بیان دیگر، توجه من به ابعاد و عناصر اجتماعی در مفهومهای سهگانه فوق است و فارغ از نظام سیاسی به بحث مینشینم. بنابراین:
⟩⟩ یک ـ به نظر میرسد مفهوم «#وحدت_ملی» شامل دو عنصر اصلی: «#همه» و «#اراده» به مقدار زیادی «فروکاهش» یافته است. یعنی:
۱ـ تقلیل ایفای نقش «همه» به ایفای نقش «برخی» در نظام اجتماعی بنا به ساختار تبعیضآلود از نوع «رانتی ـ مذهبی » در متن سیاسی با ساختار توزیع نابرابر قدرت.
۲ـ تقلیل «ارادهی مردم» به «ارادهی سهامداران در حوزهی قدرت» متشکل از جناحهای راست و چپ که طی چهار دههی اخیر، در میان خود و خانواده و خویشاوندان «بازتولید» شدهاند.
⟩⟩ دو ـ به نظر میرسد مفهوم «#اقتدار_ملی» شامل دو عنصر اصلی: «#مشروعیت» و «#اعتماد» به مقدار زیادی «فروکاهش» یافته است. یعنی:
۱ـ تقلیل «مشروعیت توأم با عدالت و رعایت منافع عمومی» به «مشروعسازی توأم با تهدید و زور برای اطاعت از #قدرت».
۲ـ تقلیل «اعتماد #شهروندان به شخص یا گروه صاحب قدرت مبتنی بر رابطهی متقابل» به «عادت شهروندان در پذیرش قدرت مبتنی بر ذاتانگاری اقتدار».
⟩⟩ سه ـ به نظر میرسد مفهوم «#امنیت_ملی» با دو عنصر اصلی: «#حفاظت» و «#منافع» به مقدار زیادی «فروکاهش» یافتهاست. یعنی:
۱ـ تقلیل «حفاظت از نظام #شهروندی در یک #حکومت_ملی در مقابل تهدیدات خارجی» به «حفاظت از #حاکمیت_مذهبی از طریق قدرت نظامی در مقابل تهدیدات داخلی به گونهای که تهدیدات خارجی، افزون شود».
۲ـ تقلیل «#منافع_ملی به وسیلهی کسب فرصتها برای توسعه» به «منافع جناحی و بخشی به وسیلهی توزیع نابرابر فرصتهای رشد».
⟩⟩ بر اساس آنچه گفته شد به نظر میرسد شرکت در انتخابات اسفند ۱۳۹۸ به نحوی به تقویت این روند قدیمی میانجامد، حال آنکه این روند به فروپاشی نظام اجتماعی منجر میشود که شایستهی اجتماع انسانی نیست و عوارض جبرانناپذیری دارد. از جدیدترین نشانههای کژکارکرد مفاهیم سهگانهی مذکور، دستور حکومتی و #امنیتی مبنی بر عدم پخش اخبار و تحلیلهای مربوط به #خودسوزی #سحر_خدایاری معروف به «#دختر_آبی» در رسانههای دیداری و شنیداری و چاپی و اینترنتی و نیز لغو مجوز #دوچرخهسواری #زنان و مردان در آدینه ۲۹ شهریور در پارک لاله است. بدون شک موارد خرد و میانه و کلان در هر جامعهای دارای ارتباط وثیق و معناداری هستند به مصداق «مشت، نمونهی خروار». متأسفانه انواع فروکاهشها و تقلیلهای مفاهیم سهگانهی مذکور به رخنمایی انواع کوتهبینیها و اجحافات از سوی حاکمیت مذهبی به شهروندان شده است که نشان از عقبماندگی اجتماعی است.
* تا انتخابات موعود هر هفته یک دلیل #اجتماعی برای درنگکردن بیان خواهد شد. نگاه یک #جامعه_شناس، معطوف به کارکردهای یک #نظام_اجتماعی است و بر این اساس، هر نوع #نظام_سیاسی که دارای کارکرد برای همهی قشرها باشد دارای اعتبار است!
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۲ | دومین مکث:
#فروکاهش مفاهیم سهگانهی «#امنیت»، «#اقتدار» و «#وحدت» #ملی
یادآوری: ابتدا لازم است متذکر شوم منظورم از واژههای «فروکاهش» و «تقلیل» که در مطلب زیر از آنها استفاده کردهام، برجستهسازی بخشهایی از یک مفهوم و گاه به فراموشیسپردن بخشهای دیگر از سوی صاحبان قدرت در ایران است. این مانند آن است که بگوییم: «انسان» و فقط به «شکم» او توجه کنیم و منظورمان فقط همان «شکم» باشد! اینگونه، واژهها از معنا تهی میشوند.
⟩⟩ سالها است سه مفهوم: «امنیت ملی»، «اقتدار ملی» و «وحدت ملی» از سوی صاحبان قدرت در ایران تکرار میشود. به نظر میرسد این مفاهیم از معنای اصلی خود تا حدودی تهی شدهاند و اگر این روند ادامه یابد نظام اجتماعی در ایران، بیش از پیش به مرز فروپاشی نزدیک خواهدشد و این در حالی خواهدبود که ممکن است نظام سیاسی با انواع ترفندها سر پا باقی بماند! نگاه من در این تحلیل از اساس، جامعهشناختی است و با این رویکرد به تحلیل نظام اجتماعی ایران در سایهی آن سه مفهوم میپردازم. به بیان دیگر، توجه من به ابعاد و عناصر اجتماعی در مفهومهای سهگانه فوق است و فارغ از نظام سیاسی به بحث مینشینم. بنابراین:
⟩⟩ یک ـ به نظر میرسد مفهوم «#وحدت_ملی» شامل دو عنصر اصلی: «#همه» و «#اراده» به مقدار زیادی «فروکاهش» یافته است. یعنی:
۱ـ تقلیل ایفای نقش «همه» به ایفای نقش «برخی» در نظام اجتماعی بنا به ساختار تبعیضآلود از نوع «رانتی ـ مذهبی » در متن سیاسی با ساختار توزیع نابرابر قدرت.
۲ـ تقلیل «ارادهی مردم» به «ارادهی سهامداران در حوزهی قدرت» متشکل از جناحهای راست و چپ که طی چهار دههی اخیر، در میان خود و خانواده و خویشاوندان «بازتولید» شدهاند.
⟩⟩ دو ـ به نظر میرسد مفهوم «#اقتدار_ملی» شامل دو عنصر اصلی: «#مشروعیت» و «#اعتماد» به مقدار زیادی «فروکاهش» یافته است. یعنی:
۱ـ تقلیل «مشروعیت توأم با عدالت و رعایت منافع عمومی» به «مشروعسازی توأم با تهدید و زور برای اطاعت از #قدرت».
۲ـ تقلیل «اعتماد #شهروندان به شخص یا گروه صاحب قدرت مبتنی بر رابطهی متقابل» به «عادت شهروندان در پذیرش قدرت مبتنی بر ذاتانگاری اقتدار».
⟩⟩ سه ـ به نظر میرسد مفهوم «#امنیت_ملی» با دو عنصر اصلی: «#حفاظت» و «#منافع» به مقدار زیادی «فروکاهش» یافتهاست. یعنی:
۱ـ تقلیل «حفاظت از نظام #شهروندی در یک #حکومت_ملی در مقابل تهدیدات خارجی» به «حفاظت از #حاکمیت_مذهبی از طریق قدرت نظامی در مقابل تهدیدات داخلی به گونهای که تهدیدات خارجی، افزون شود».
۲ـ تقلیل «#منافع_ملی به وسیلهی کسب فرصتها برای توسعه» به «منافع جناحی و بخشی به وسیلهی توزیع نابرابر فرصتهای رشد».
⟩⟩ بر اساس آنچه گفته شد به نظر میرسد شرکت در انتخابات اسفند ۱۳۹۸ به نحوی به تقویت این روند قدیمی میانجامد، حال آنکه این روند به فروپاشی نظام اجتماعی منجر میشود که شایستهی اجتماع انسانی نیست و عوارض جبرانناپذیری دارد. از جدیدترین نشانههای کژکارکرد مفاهیم سهگانهی مذکور، دستور حکومتی و #امنیتی مبنی بر عدم پخش اخبار و تحلیلهای مربوط به #خودسوزی #سحر_خدایاری معروف به «#دختر_آبی» در رسانههای دیداری و شنیداری و چاپی و اینترنتی و نیز لغو مجوز #دوچرخهسواری #زنان و مردان در آدینه ۲۹ شهریور در پارک لاله است. بدون شک موارد خرد و میانه و کلان در هر جامعهای دارای ارتباط وثیق و معناداری هستند به مصداق «مشت، نمونهی خروار». متأسفانه انواع فروکاهشها و تقلیلهای مفاهیم سهگانهی مذکور به رخنمایی انواع کوتهبینیها و اجحافات از سوی حاکمیت مذهبی به شهروندان شده است که نشان از عقبماندگی اجتماعی است.
* تا انتخابات موعود هر هفته یک دلیل #اجتماعی برای درنگکردن بیان خواهد شد. نگاه یک #جامعه_شناس، معطوف به کارکردهای یک #نظام_اجتماعی است و بر این اساس، هر نوع #نظام_سیاسی که دارای کارکرد برای همهی قشرها باشد دارای اعتبار است!
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei | www.dr-bokharaei.com . ❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی»…
❇️ #اعتماد به مسئولان به حداقل رسیده است
🗓 شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی صدای اصلاحات دربارهی اعتماد اجتماعی در بحران کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۰۵۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… در ایران ترجیح #منافع فردی بر منافع جمعی است و در جامعه اجزای آن در جای خود قرار نگرفتهاند. گسست موجود در جامعه باعث میشود که هیچ عضوی احساس وظیفه نکند و در وضعیت #بحران به وجود آمده، فرهنگ رفتاری چهارچوب و نظم خاصی نداشته باشد. بسیاری خود را در خانه حبس میکنند که خودشان آلوده نشوند و نه دیگران. برخی هم با انتشار شوخیها و رقصها در صدد القای شادی و امید به جامعه برمیآیند که البته اینها کارساز و کاربردی است و جایگزین خلأ انجام وظیفهی مسئولانی است که این مهم را در صدا و سیما و دیگر رسانه ها نادیده گرفتهاند …
… یک فرهنگ پویا باید عناصر ناکارآمد را کنار گذاشته و اجازه دهد که عناصر کارامدش رشد کرده و با پذیرش عناصر جدید از فرهنگهای دیگر و با پذیرش تغییرات، امکان تکامل فرهنگی فراهم آید. ناگفته نماند که فرهنگ جامعهی ما هیجانی است و عمدتاً فاقد عنصر عقلانیت است و بیشتر بر اساس «تقلید» عمل میکند
تا استدلال؛ همین است که به اصطلاح با یک غوره سردیاش میکند و با یک مویز، گرمی! …
… عدم احساس امنیت در جامعه و نیز عدم امید به آینده در کنار توزیع ناعادلانهی فرصتها
باعث میشود که تقدم امنیت فردی بر امنیت جمعی تشدید شود و همین عامل، سبب تشدید اهمیت یافتن خود و پیرامون خود میگردد که در
نتیجه مسائلی چون «#احتکار» پدید میآید. یعنی بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در یک فضای هیجانی و خودخواهانه، بازتولید میشوند …
… در بحران #کرونا باید گفت که کارکرد مثبت آن بسیار فراتر از کارکرد منفیاش است. مهمترین بعد مثبت این بحران را میتوان در توجه و حسابگری در موازین عقلانی دانست که علاوه بر خانهنشینی و افزایش آستانهی تحمل، این #بیکاری میتواند پایههای تعقل را به واسطه #مطالعه و گذران صحیح #اوقات_فراغت محکمتر کند. متأسفانه در جامعهی امروز افراد
در تلاش هستند که از یکدیگر جلو بزنند و به سوی ناکجاآبادی در حال حرکت هستند که برای بالارفتن خود از دیگران پله میسازند. این الگوی
رفتاری در بسیاری از بخشهای اجتماعی نهادینه شده و روند پرشتاب زندگی و دویدنهای مستمر که با ناآگاهی از چرایی این فعالیتهای شتابدار همراه است را ویروس کرونا به مثابه کشیدن یک ترمز دستی، کند کرده است. حالا این فرصت پیش آمده که افراد از خود بپرسند که به کجا چنین شتابان؟ به چه منظور است که گویی انسان ملزم شده مقام و ثروت بر روی مقام و ثروت گذارد و تظاهر و ژست بیشتر بر دیگران روا دارد؟ فرصتی فراهمشده که از خود بپرسیم که چه هستیم و که هستیم و به کجا می رویم؟ این بحران سبب شده که با «#مرگ» پیوند یافته و به این واقعیت پیرامونی بیاندیشیم که هیچ کس جاودانه نیست و باید در یک جایی این ترمز دستی کشیده میشد. این تأمل برای جامعه ضروری بود و در زمرهی کارکردهای مثبت شیوع ویروس کرونا و نیز وقوع بحران اخیر در جامعه قرار دارد …
… #جامعه از فقدان نظام ارگانیک رنج می برد
و به جای آن که به مثابه احساس سرما در بدن که باعث میشود کتفها به هم نزدیکتر شوند تا تحمل بیشتری داشته باشند در جامعه چنین
رویکردی وجود ندارد و علاوه بر اطلاعرسانیهای غیرشفاف و سیستم بهداشتی ناقص، اعتماد به مسئولان هم به حداقل رسیده و فاصلهها بیشتر و بیشتر شده است. کرونا به فرصتی تبدیل شده که افراد به تفکر واداشته شوند و اطراف خود را با دقت بیشتر مورد سنجش قرار دهند و به اصلاح آن بپردازند …
… #مرگ که تنها اتفاق بیبدیل زندگی انسانها است را میتوان در سه حلقه مورد بررسی قرار داد که حلقهی سوم آن، ترس از مرگ است که علت اصلیاش علاقه به زنده بودن و لذت بردن از جلوههای زندگی است که این دلیل، همان حلقهی دوم است که انسان را به واسطهی پول و مقام به عنوان مظهر حضور در محیط اجتماعی و کنشگری، به زندگی وابسته میکند. اما حلقهی اول به فرهنگ و پیشفرضها ربط دارد که به موجب آن با مسائلی پیوند میخورد که ویژگی سیریناپذیری یافته و علیرغم چشیدن طعم واقعی زندگی و لذتهای آن، هیچگاه آن را کافی نمیداند. این امر در ایرانیها به واسطهی اندوختههای مالی فراوان و زیادهطلبیهای بیانتها بر اساس الگوهای مصرف و فرهنگ چشم هم چشمی، بیشتر به چشم میآید و در اصل همان هیجانیبودن انسان در غیاب «استدلال» است که این انسان مسلمان ایرانی از آنچه دارد احساس میکند لذت کافی را نمیبرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم یا پیوندِ پست و نام کانال، بدون تغییر چیدمان انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی صدای اصلاحات دربارهی اعتماد اجتماعی در بحران کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۰۵۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… در ایران ترجیح #منافع فردی بر منافع جمعی است و در جامعه اجزای آن در جای خود قرار نگرفتهاند. گسست موجود در جامعه باعث میشود که هیچ عضوی احساس وظیفه نکند و در وضعیت #بحران به وجود آمده، فرهنگ رفتاری چهارچوب و نظم خاصی نداشته باشد. بسیاری خود را در خانه حبس میکنند که خودشان آلوده نشوند و نه دیگران. برخی هم با انتشار شوخیها و رقصها در صدد القای شادی و امید به جامعه برمیآیند که البته اینها کارساز و کاربردی است و جایگزین خلأ انجام وظیفهی مسئولانی است که این مهم را در صدا و سیما و دیگر رسانه ها نادیده گرفتهاند …
… یک فرهنگ پویا باید عناصر ناکارآمد را کنار گذاشته و اجازه دهد که عناصر کارامدش رشد کرده و با پذیرش عناصر جدید از فرهنگهای دیگر و با پذیرش تغییرات، امکان تکامل فرهنگی فراهم آید. ناگفته نماند که فرهنگ جامعهی ما هیجانی است و عمدتاً فاقد عنصر عقلانیت است و بیشتر بر اساس «تقلید» عمل میکند
تا استدلال؛ همین است که به اصطلاح با یک غوره سردیاش میکند و با یک مویز، گرمی! …
… عدم احساس امنیت در جامعه و نیز عدم امید به آینده در کنار توزیع ناعادلانهی فرصتها
باعث میشود که تقدم امنیت فردی بر امنیت جمعی تشدید شود و همین عامل، سبب تشدید اهمیت یافتن خود و پیرامون خود میگردد که در
نتیجه مسائلی چون «#احتکار» پدید میآید. یعنی بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در یک فضای هیجانی و خودخواهانه، بازتولید میشوند …
… در بحران #کرونا باید گفت که کارکرد مثبت آن بسیار فراتر از کارکرد منفیاش است. مهمترین بعد مثبت این بحران را میتوان در توجه و حسابگری در موازین عقلانی دانست که علاوه بر خانهنشینی و افزایش آستانهی تحمل، این #بیکاری میتواند پایههای تعقل را به واسطه #مطالعه و گذران صحیح #اوقات_فراغت محکمتر کند. متأسفانه در جامعهی امروز افراد
در تلاش هستند که از یکدیگر جلو بزنند و به سوی ناکجاآبادی در حال حرکت هستند که برای بالارفتن خود از دیگران پله میسازند. این الگوی
رفتاری در بسیاری از بخشهای اجتماعی نهادینه شده و روند پرشتاب زندگی و دویدنهای مستمر که با ناآگاهی از چرایی این فعالیتهای شتابدار همراه است را ویروس کرونا به مثابه کشیدن یک ترمز دستی، کند کرده است. حالا این فرصت پیش آمده که افراد از خود بپرسند که به کجا چنین شتابان؟ به چه منظور است که گویی انسان ملزم شده مقام و ثروت بر روی مقام و ثروت گذارد و تظاهر و ژست بیشتر بر دیگران روا دارد؟ فرصتی فراهمشده که از خود بپرسیم که چه هستیم و که هستیم و به کجا می رویم؟ این بحران سبب شده که با «#مرگ» پیوند یافته و به این واقعیت پیرامونی بیاندیشیم که هیچ کس جاودانه نیست و باید در یک جایی این ترمز دستی کشیده میشد. این تأمل برای جامعه ضروری بود و در زمرهی کارکردهای مثبت شیوع ویروس کرونا و نیز وقوع بحران اخیر در جامعه قرار دارد …
… #جامعه از فقدان نظام ارگانیک رنج می برد
و به جای آن که به مثابه احساس سرما در بدن که باعث میشود کتفها به هم نزدیکتر شوند تا تحمل بیشتری داشته باشند در جامعه چنین
رویکردی وجود ندارد و علاوه بر اطلاعرسانیهای غیرشفاف و سیستم بهداشتی ناقص، اعتماد به مسئولان هم به حداقل رسیده و فاصلهها بیشتر و بیشتر شده است. کرونا به فرصتی تبدیل شده که افراد به تفکر واداشته شوند و اطراف خود را با دقت بیشتر مورد سنجش قرار دهند و به اصلاح آن بپردازند …
… #مرگ که تنها اتفاق بیبدیل زندگی انسانها است را میتوان در سه حلقه مورد بررسی قرار داد که حلقهی سوم آن، ترس از مرگ است که علت اصلیاش علاقه به زنده بودن و لذت بردن از جلوههای زندگی است که این دلیل، همان حلقهی دوم است که انسان را به واسطهی پول و مقام به عنوان مظهر حضور در محیط اجتماعی و کنشگری، به زندگی وابسته میکند. اما حلقهی اول به فرهنگ و پیشفرضها ربط دارد که به موجب آن با مسائلی پیوند میخورد که ویژگی سیریناپذیری یافته و علیرغم چشیدن طعم واقعی زندگی و لذتهای آن، هیچگاه آن را کافی نمیداند. این امر در ایرانیها به واسطهی اندوختههای مالی فراوان و زیادهطلبیهای بیانتها بر اساس الگوهای مصرف و فرهنگ چشم هم چشمی، بیشتر به چشم میآید و در اصل همان هیجانیبودن انسان در غیاب «استدلال» است که این انسان مسلمان ایرانی از آنچه دارد احساس میکند لذت کافی را نمیبرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم یا پیوندِ پست و نام کانال، بدون تغییر چیدمان انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 بورس اقتصادی یا «فریب توده»!
🗓 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به سرمایهگذاری در بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقهی ۹۰)
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… #بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصلهی بحرانآفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …
… #ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آنچه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …
… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایهگذاری میکرد سه ریال در پایان سال برداشت میکرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمیافتد الا در اقتصادهای بیمار …
… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهامداران، بیمعنا است و فقط «خطر» برای آنها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرطبندی و #قماربازی. گویی همهچیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …
… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدمها اول صبح از خواب بیدار میشوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمتها بالا رفتهباشد و آنگاه «خوشحال» میشوند و اگر چنین نشود «بدحال» میشوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظهای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …
… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمتهای بورس در مرداد ۹۹ #رئیسجمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام میگوید: «مطمئنترین مکان #سرمایهگذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش میکند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول اینکه این شخص میدانست که چه میگوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم اینکه نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر میدانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمیدانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولتها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …
… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش مییابد. بورس یک #امر_سیاسی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به سرمایهگذاری در بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقهی ۹۰)
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… #بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصلهی بحرانآفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …
… #ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آنچه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …
… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایهگذاری میکرد سه ریال در پایان سال برداشت میکرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمیافتد الا در اقتصادهای بیمار …
… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهامداران، بیمعنا است و فقط «خطر» برای آنها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرطبندی و #قماربازی. گویی همهچیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …
… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدمها اول صبح از خواب بیدار میشوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمتها بالا رفتهباشد و آنگاه «خوشحال» میشوند و اگر چنین نشود «بدحال» میشوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظهای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …
… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمتهای بورس در مرداد ۹۹ #رئیسجمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام میگوید: «مطمئنترین مکان #سرمایهگذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش میکند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول اینکه این شخص میدانست که چه میگوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم اینکه نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر میدانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمیدانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولتها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …
… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش مییابد. بورس یک #امر_سیاسی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
بورس اقتصادی یا «فریب توده»
گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با احمد بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به #سرمایهگذاری در #بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist