❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
🗓 دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۱۴ | چهاردهمین مکث
«شرکتکردن در انتخابات، امری غیر اخلاقی!»
۱ـ پس از انتشار «مکث سیزده» در هفتهی گذشته، مطلبی به این صورت به دستم رسید: «این تلاشی که قالیباف و امثالهم برای گرفتن مجلس میکنند آدم را میترساند که اگر هیچی نیست پس چرا تلاش میکنند قبضهاش کنند. نکند قوانینی تصویب کنند که تا صد سال بیفتیم توی دام». قبل از آن هم حرف یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس هنگام ثبت نام یعنی حمید رسایی که لباس آخوندی به تن دارد خوفانگیز شدهبود آن جا که گفته بود: «کلید را از روحانی پس میگیریم، کلید روحانی آمریکایی بود کلید ما نه». قبل از اینکه به تحلیل نگرانیهایی بپردازم که ممکن است سراغ برخی شهروندان ناشی از عدم مشارکت بیاید متذکر میشوم که پیشفرض گفتههایی از نوع فوقالذکر عبارت است از: «تداوم #حاکمیت کنونی طی سالهای آتی». به نظر میرسد این پیشفرض به شدت با چالش مواجه است!
۲ـ اشاره میکنم به رابطهی «#اخلاق» و «#سیاست». قرن حاضر، قرن تنیدگی #اخلاق_اجتماعی با سیاست است. مکاتب اخلاقی با اندیشههای سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارند. عمدتاً سه رویکرد اخلاقی وجود دارد که عبارتند از: فضیلتمحور، وظیفهانگار و غایتانگار. در بندهای بعدی بنا به هر یک از این رویکردها استدلال خواهمکرد که شرکت نکردن در انتخابات مجلس، نسبت به شرکت کردن اولویت دارد.
۳ـ «اخلاق فضیلتمحور» از یونان باستان در منظر «سقراط» که به استقلال فردی معتقد بود و نگاه «ارسطو» که فرایندها را هدفمند میدانست و توصیه به زندگی اخلاقی و سیاسی با تکیه بر رعایت «حد وسط» میکرد و «تقدیرگرایی» یا فاتالیسم مدعی رواقیگری را نمیپذیرفت تا رویکردهای جدید اخلاق مبتنی بر «فضیلتمحوری»، به «اخلاقی، زندگی کردن» بر پایهی دو اصل تأکید داشتهاند: وجود انگیزه و وجود ارزشهای ذاتی در فضائل. بر این اساس میتوان گفت «فضیلتمحوری» در امر انتخابات ایجاب میکند «عزت نفس شهروندان» که دارای ارزش ذاتی است و طی بیش از چهار دهه با تزلزل و تهدید مواجه شدهاست با شرکتنکردن در انتخابات مجلس که توأم با یک انتخاب آگاهانه و «انگیزهمند» است حفظ شود. در چارچوب اخلاق سیاسی، به جای مبارزهی رو در رو که خشونتبار است با «#مواجهه_سلبی» که حتیالامکان «#خشونت» را به «حاشیه» میراند «عزت نفس» و فضائل اخلاق سیاسی تجلی مییابد.
۴ـ «اخلاق وظیفهانگار»، قواعد اخلاقی را دارای «ارزش ابزاری» (Instrumental Value) میداند. این رویکرد، عمدتاً بر «جنبهی سلبی» و به جای «بایدها» بیشتر بر «نبایدها» تأکید دارد و به وجود دو مرجع اقتدار معتقد است: #قانون و #نخبگان. «اخلاق ایمانمحور» و آباء کلیسا و مسجد در این رویکرد با چالش مواجه میشوند. بر این اساس میتوان گفت «وظیفهانگاری» در امر انتخابات ایجاب میکند «مواجههی سلبی» یعنی «شرکتنکردن» اتفاق بیفتد. این تاکتیک بنا به پیشنهاد بسیاری از نخبگان سیاسی و اجتماعی فارغ از تعصبات ایدئولوژیک و اعتقادی و نیز فارغ از ارزشهای تحزّبمحور در احزابی است که بیشتر جنبهی «حکومتی» دارند. رویه «مواجههی سلبی» به عنوان یک «ابزار» برای نقّادی یک نظام ناکارامد است که طی دهههای گذشته نشان داده که اهل تعامل و تفاهم نیست.
۵ـ «اخلاق غایتانگار» به «تولید بیشترین خیر» توصیه دارد. بر این اساس میتوان گفت «#عدم_مشارکت در #انتخابات_مجلس در #اسفند۹۸» دارای این نتایج است:
الف: به صدا درآوردن زنگولهی بحران مشروعیت در گوش سنگین #نظام_سیاسی.
ب: انتخاب امر «متوسط» ( یعنی مواجههی سلبی به صورت «#رأیندادن») در مقابل امر «بد» (یعنی مشارکت و تأیید رویهی فاقد کارکرد در ده دورهی قبلی مجلس).
۶ـ یادمان باشد که #مجلس کنونی به رغم آنکه برخوردار از اکثریت نمایندگان موسوم به #اصلاحطلب و اعتدالی است نتوانسته کاری از پیش ببرد زیرا در رأس امور نبوده است. فرض کنیم مجلس یازدهم جز این شود و #اصلاحطلبان_حکومتی و اعتدالیون فاقد کارکرد، دارای اکثریت نباشند. بر این اساس امکان رویارویی مستقیم با نمایندگان فرمایشی که دارای «مرز مشخص»تری با شهروندان حقجو هستند پدیدار میشود. فراموش نکنیم که در عرصه نظام اجتماعی به منظور دست یافتن به یک نظم کارا، هر جامعهای نیازمند شفافیت در مواجهه و نقد و تعامل دیالکتیکی است.
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۱۴ | چهاردهمین مکث
«شرکتکردن در انتخابات، امری غیر اخلاقی!»
۱ـ پس از انتشار «مکث سیزده» در هفتهی گذشته، مطلبی به این صورت به دستم رسید: «این تلاشی که قالیباف و امثالهم برای گرفتن مجلس میکنند آدم را میترساند که اگر هیچی نیست پس چرا تلاش میکنند قبضهاش کنند. نکند قوانینی تصویب کنند که تا صد سال بیفتیم توی دام». قبل از آن هم حرف یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس هنگام ثبت نام یعنی حمید رسایی که لباس آخوندی به تن دارد خوفانگیز شدهبود آن جا که گفته بود: «کلید را از روحانی پس میگیریم، کلید روحانی آمریکایی بود کلید ما نه». قبل از اینکه به تحلیل نگرانیهایی بپردازم که ممکن است سراغ برخی شهروندان ناشی از عدم مشارکت بیاید متذکر میشوم که پیشفرض گفتههایی از نوع فوقالذکر عبارت است از: «تداوم #حاکمیت کنونی طی سالهای آتی». به نظر میرسد این پیشفرض به شدت با چالش مواجه است!
۲ـ اشاره میکنم به رابطهی «#اخلاق» و «#سیاست». قرن حاضر، قرن تنیدگی #اخلاق_اجتماعی با سیاست است. مکاتب اخلاقی با اندیشههای سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارند. عمدتاً سه رویکرد اخلاقی وجود دارد که عبارتند از: فضیلتمحور، وظیفهانگار و غایتانگار. در بندهای بعدی بنا به هر یک از این رویکردها استدلال خواهمکرد که شرکت نکردن در انتخابات مجلس، نسبت به شرکت کردن اولویت دارد.
۳ـ «اخلاق فضیلتمحور» از یونان باستان در منظر «سقراط» که به استقلال فردی معتقد بود و نگاه «ارسطو» که فرایندها را هدفمند میدانست و توصیه به زندگی اخلاقی و سیاسی با تکیه بر رعایت «حد وسط» میکرد و «تقدیرگرایی» یا فاتالیسم مدعی رواقیگری را نمیپذیرفت تا رویکردهای جدید اخلاق مبتنی بر «فضیلتمحوری»، به «اخلاقی، زندگی کردن» بر پایهی دو اصل تأکید داشتهاند: وجود انگیزه و وجود ارزشهای ذاتی در فضائل. بر این اساس میتوان گفت «فضیلتمحوری» در امر انتخابات ایجاب میکند «عزت نفس شهروندان» که دارای ارزش ذاتی است و طی بیش از چهار دهه با تزلزل و تهدید مواجه شدهاست با شرکتنکردن در انتخابات مجلس که توأم با یک انتخاب آگاهانه و «انگیزهمند» است حفظ شود. در چارچوب اخلاق سیاسی، به جای مبارزهی رو در رو که خشونتبار است با «#مواجهه_سلبی» که حتیالامکان «#خشونت» را به «حاشیه» میراند «عزت نفس» و فضائل اخلاق سیاسی تجلی مییابد.
۴ـ «اخلاق وظیفهانگار»، قواعد اخلاقی را دارای «ارزش ابزاری» (Instrumental Value) میداند. این رویکرد، عمدتاً بر «جنبهی سلبی» و به جای «بایدها» بیشتر بر «نبایدها» تأکید دارد و به وجود دو مرجع اقتدار معتقد است: #قانون و #نخبگان. «اخلاق ایمانمحور» و آباء کلیسا و مسجد در این رویکرد با چالش مواجه میشوند. بر این اساس میتوان گفت «وظیفهانگاری» در امر انتخابات ایجاب میکند «مواجههی سلبی» یعنی «شرکتنکردن» اتفاق بیفتد. این تاکتیک بنا به پیشنهاد بسیاری از نخبگان سیاسی و اجتماعی فارغ از تعصبات ایدئولوژیک و اعتقادی و نیز فارغ از ارزشهای تحزّبمحور در احزابی است که بیشتر جنبهی «حکومتی» دارند. رویه «مواجههی سلبی» به عنوان یک «ابزار» برای نقّادی یک نظام ناکارامد است که طی دهههای گذشته نشان داده که اهل تعامل و تفاهم نیست.
۵ـ «اخلاق غایتانگار» به «تولید بیشترین خیر» توصیه دارد. بر این اساس میتوان گفت «#عدم_مشارکت در #انتخابات_مجلس در #اسفند۹۸» دارای این نتایج است:
الف: به صدا درآوردن زنگولهی بحران مشروعیت در گوش سنگین #نظام_سیاسی.
ب: انتخاب امر «متوسط» ( یعنی مواجههی سلبی به صورت «#رأیندادن») در مقابل امر «بد» (یعنی مشارکت و تأیید رویهی فاقد کارکرد در ده دورهی قبلی مجلس).
۶ـ یادمان باشد که #مجلس کنونی به رغم آنکه برخوردار از اکثریت نمایندگان موسوم به #اصلاحطلب و اعتدالی است نتوانسته کاری از پیش ببرد زیرا در رأس امور نبوده است. فرض کنیم مجلس یازدهم جز این شود و #اصلاحطلبان_حکومتی و اعتدالیون فاقد کارکرد، دارای اکثریت نباشند. بر این اساس امکان رویارویی مستقیم با نمایندگان فرمایشی که دارای «مرز مشخص»تری با شهروندان حقجو هستند پدیدار میشود. فراموش نکنیم که در عرصه نظام اجتماعی به منظور دست یافتن به یک نظم کارا، هر جامعهای نیازمند شفافیت در مواجهه و نقد و تعامل دیالکتیکی است.
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . #مجلس #انتخابات_مجلس #انتخابات…
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۱)
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نشست گسلهای اجتماعی در ایران | گزیدهی ۴ (۹ دقیقه):
… در ایران به صورت گزینشی از سوی #حاکمیت، صداها شنیده نمیشود … #نخبگان، خاموش و منزویاند … به واسطهی سه دسته از عوامل در سه سطح خُرد، میانه و کلان، آیندهی ایران دچار تغییر خواهد شد که اولی به بود و نبود #رهبری و دومی به #اپوزیسیون خارج و داخل و سومی به روند «#تحولجویی» در داخل مربوط است … تناقض بین #مدرنیته و #دینمحوری حتی برای خانوادههای #مذهبی هم پرسش شده است …
| ۹ دقیقه از ۸۰ دقیقه گفتوشنود دکتر #احمد_بخارایی (#جامعهشناس) با سایت انصاف نیوز در ۲۰ تیر ۱۴۰۰ در موضوع: بحرانهای اکنون و آتی در ایران
| نسخهی کامل 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
… در ایران به صورت گزینشی از سوی #حاکمیت، صداها شنیده نمیشود … #نخبگان، خاموش و منزویاند … به واسطهی سه دسته از عوامل در سه سطح خُرد، میانه و کلان، آیندهی ایران دچار تغییر خواهد شد که اولی به بود و نبود #رهبری و دومی به #اپوزیسیون خارج و داخل و سومی به روند «#تحولجویی» در داخل مربوط است … تناقض بین #مدرنیته و #دینمحوری حتی برای خانوادههای #مذهبی هم پرسش شده است …
| ۹ دقیقه از ۸۰ دقیقه گفتوشنود دکتر #احمد_بخارایی (#جامعهشناس) با سایت انصاف نیوز در ۲۰ تیر ۱۴۰۰ در موضوع: بحرانهای اکنون و آتی در ایران
| نسخهی کامل 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «اخراج و فرار انسانها از ایران یا جذب نخبگان، کدامیک؟!»
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
شرق
شاخصی مهم در آسیبهای اجتماعی
وقتی ناامیدی از آینده و ترس از تأمین بدیهیات زندگی امروز از سطح استادان و نخبگان مدیریتی به سطح دانشجویان و جوانان و اقشار عادی جامعه میرسد، یعنی میزان دافعه یک کشور در مقابل جاذبه امکانات کشورهای دیگر حداقل دو برابر است