❇️ جامعهی سالم در گِرو سلامت اجتماعی
🗓 انتشار: چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی دربارهی #سلامت_اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی، #جامعهشناس
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از سخن من در این گفتوگو:
… «سلامت اجتماعی» مفهومی است که در یک یا دو دههی اخیر برجسته شدهاست. وقتی بحث «سلامت» به میان میآید ذهنها اکثراً معطوف به #سلامت جسم و روح میشود در حالیکه «سلامت اجتماعی» امری فراتر از سلامت جسم و روان است ...
… به طور کلی احساس و ارزیابیای که فرد نسبت به پیرامون خود دارد، با «سلامت اجتماعی» ارتباط تنگاتنگ دارد. در واقع بحث سلامت اجتماعی یک واژهی کلی است و با جنبهی فردی یا جنبهی روانی یا جنبههای اقتصادی و سیاسی مرتبط است. در کل، آنچه در سلامت اجتماعی مهم است قید اجتماعیبودن آن است. اجتماعی به این معنا است که سلامت یک امر جمعی است و یک گروه یا یک جمع یا مردم را هدف قرار میدهد …
… عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در تحقق سلامت اجتماعی در #جامعه و میزان آن اثر میگذارند. هر چه رضایت فرد از زندگی بیشتر باشد و امید به آیندهی وی افزایش یابد، فقر و فساد کمتر باشد و مشارکت #شهروندان در تصمیمات مهم کشور بیشتر باشد، «سلامت اجتماعی» نیز افزایش مییابد و همین عوامل بر سلامت جسمانی و روانی فرد در ارتباط با دیگران اثر میگذارد …
… از ابعاد مهم سلامت اجتماعی، #مشارکت و #اعتماد است. در بعد سیاسی افراد نیازمند اعتماد هستند؛ اعتماد مردم به صاحبان قدرت و اعتماد صاحبان قدرت به مردم. مردم باید بدانند که فقط در زمان #انتخابات نیست که #دولت نیازمند مشارکت آنها است بلکه در سایر تصمیمگیریها نیز باید حس فعالبودن و مهمبودن داشتهباشند …
… اهمیت سلامت اجتماعی در این است که افراد با برخورداری از آن بهتر میتوانند نقشهای اجتماعی را ایفا کنند و از عهدهی مشکلات برآیند. معمولاً، افراد برخوردار از سلامت اجتماعی در خانوادههایی رشد میکنند که ثبات و انسجام بسیار دارند و میتوانند در فعالیتهای گروهی و جمعی مشارکت بیشتر داشته باشند. انطباق این افراد با هنجارها و ارزشهای جامعه بسیار است و چنین وضعی میتواند خود مانع وقوع بسیاری مسائل و آسیبهایی همچون خودکشی، فسا و مواردی از این دست باشد …
… معمولاً جامعهای که فاقد سلامت اجتماعی است از سلامت روانی و جسمانی نیز به دور است. چون همانطور که اشاره شد سلامت اجتماعی و ابعاد و مؤلفههای آن به شدت بر سایر ابعاد سلامت اثرگذار است. از همگسیختگی اجتماعی (#فرار_مغزها)، #مهاجرت از روستا به شهر، افزایش #طلاق و مشکلات خانوادگی، #بدرفتاری با #کودک، #ترک_تحصیل و #افت_تحصیل، رفتارهای ضد اجتماعی، #جرایم مربوط به #مواد_مخدر، #ازخودبیگانگی_اجتماعی، #بزهکاری، #پرخاشگری، #خشونت و #انحرافات_اجتماعی از پیآمدهای منفی یک جامعه است که از نظر «سلامت اجتماعی» دارای نقصان است …
… اگر سلامت اجتماعی تهدید شود زمینههای گسست #خانواده، بیکاری و حتی گسست فرد با خود که یا به صورت #خودکشی یا به صورت تنهایی و انزواگزینی آشکار میشود، افزایش مییابد. حتی در مورد خشونت هم همینطور است. از خشونتهای خیابانی گرفته تا خشونتهای سازمانیافته، همه نشان از ضعف در سلامت اجتماعی دارد. از این رو توجه به سلامت اجتماعی و ابعاد آن از موضوعات بسیار مهم در هر جامعهای است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 انتشار: چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی دربارهی #سلامت_اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی، #جامعهشناس
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از سخن من در این گفتوگو:
… «سلامت اجتماعی» مفهومی است که در یک یا دو دههی اخیر برجسته شدهاست. وقتی بحث «سلامت» به میان میآید ذهنها اکثراً معطوف به #سلامت جسم و روح میشود در حالیکه «سلامت اجتماعی» امری فراتر از سلامت جسم و روان است ...
… به طور کلی احساس و ارزیابیای که فرد نسبت به پیرامون خود دارد، با «سلامت اجتماعی» ارتباط تنگاتنگ دارد. در واقع بحث سلامت اجتماعی یک واژهی کلی است و با جنبهی فردی یا جنبهی روانی یا جنبههای اقتصادی و سیاسی مرتبط است. در کل، آنچه در سلامت اجتماعی مهم است قید اجتماعیبودن آن است. اجتماعی به این معنا است که سلامت یک امر جمعی است و یک گروه یا یک جمع یا مردم را هدف قرار میدهد …
… عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در تحقق سلامت اجتماعی در #جامعه و میزان آن اثر میگذارند. هر چه رضایت فرد از زندگی بیشتر باشد و امید به آیندهی وی افزایش یابد، فقر و فساد کمتر باشد و مشارکت #شهروندان در تصمیمات مهم کشور بیشتر باشد، «سلامت اجتماعی» نیز افزایش مییابد و همین عوامل بر سلامت جسمانی و روانی فرد در ارتباط با دیگران اثر میگذارد …
… از ابعاد مهم سلامت اجتماعی، #مشارکت و #اعتماد است. در بعد سیاسی افراد نیازمند اعتماد هستند؛ اعتماد مردم به صاحبان قدرت و اعتماد صاحبان قدرت به مردم. مردم باید بدانند که فقط در زمان #انتخابات نیست که #دولت نیازمند مشارکت آنها است بلکه در سایر تصمیمگیریها نیز باید حس فعالبودن و مهمبودن داشتهباشند …
… اهمیت سلامت اجتماعی در این است که افراد با برخورداری از آن بهتر میتوانند نقشهای اجتماعی را ایفا کنند و از عهدهی مشکلات برآیند. معمولاً، افراد برخوردار از سلامت اجتماعی در خانوادههایی رشد میکنند که ثبات و انسجام بسیار دارند و میتوانند در فعالیتهای گروهی و جمعی مشارکت بیشتر داشته باشند. انطباق این افراد با هنجارها و ارزشهای جامعه بسیار است و چنین وضعی میتواند خود مانع وقوع بسیاری مسائل و آسیبهایی همچون خودکشی، فسا و مواردی از این دست باشد …
… معمولاً جامعهای که فاقد سلامت اجتماعی است از سلامت روانی و جسمانی نیز به دور است. چون همانطور که اشاره شد سلامت اجتماعی و ابعاد و مؤلفههای آن به شدت بر سایر ابعاد سلامت اثرگذار است. از همگسیختگی اجتماعی (#فرار_مغزها)، #مهاجرت از روستا به شهر، افزایش #طلاق و مشکلات خانوادگی، #بدرفتاری با #کودک، #ترک_تحصیل و #افت_تحصیل، رفتارهای ضد اجتماعی، #جرایم مربوط به #مواد_مخدر، #ازخودبیگانگی_اجتماعی، #بزهکاری، #پرخاشگری، #خشونت و #انحرافات_اجتماعی از پیآمدهای منفی یک جامعه است که از نظر «سلامت اجتماعی» دارای نقصان است …
… اگر سلامت اجتماعی تهدید شود زمینههای گسست #خانواده، بیکاری و حتی گسست فرد با خود که یا به صورت #خودکشی یا به صورت تنهایی و انزواگزینی آشکار میشود، افزایش مییابد. حتی در مورد خشونت هم همینطور است. از خشونتهای خیابانی گرفته تا خشونتهای سازمانیافته، همه نشان از ضعف در سلامت اجتماعی دارد. از این رو توجه به سلامت اجتماعی و ابعاد آن از موضوعات بسیار مهم در هر جامعهای است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ سرگشتگی زنان مهاجر در تهران
🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی همدلی دربارهی انگیزهها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۱۸
👈 نمایش گزارش:
🖌 پانسیونها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آنها برچسبی زده شده است. مانند آنهایی که #طلاق گرفتهاند یا که برچسب «#بیوه» خوردهاند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسبهایی مواجه شدهاند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خردهفرهنگ ادامهی حیات برایش غیرممکن میشود. در این موارد همان دافعهی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر میکند.
گروه دوم کسانی هستند که جاذبهی تهران و شهرهای بزرگ باعث میشود از محل اولیهی زندگیشان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیلکردهها در این گروه قرار میگیرند. آنها به امید دستیابی به #شغل مناسب مهاجرت میکنند.
گروه سوم هم کسانیاند که نه آنچنان گرفتار دافعهی شهرستان و نه مجذوب جاذبهی تهران هستند، آنها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم میگیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازهای در زندگیشان بیافتد. به عبارتی خودشان را به باد میسپارند و تصوری از آیندهی خودشان ندارند.
این سه گروه از زنان دست به مهاجرت میزنند، اما همهی آنها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران میآیند به دلیل وضعیت آشفته و شکنندهای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها میشوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را همسو با تخصصی که دارد پیدا نمیکند، بهویژه که آنها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژهای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کمتری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیشتری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبهرو میشوند.
در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد میشود و زنهای #مهاجر به اهداف خود نمیرسند، افراد را میتوان به پنج گروه تقسیم کرد. عدهای از آنها که با بیکاری یا #حقوق کم روبهرو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آنها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبهروشدن با مشکلات بهواسطهی آشنایی که با زنهای دیگر پیدا میکنند به راههای ناصواب کشیده میشوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تنفروشی.
گروه سوم که از جمله گروههای خوششانس هستند ممکن است اینجا #ازدواج کنند یا میتوانند ارتباط بهتری را با جنس مخالف برقرار کنند. اینکه سرنوشت این شکل از ازدواجها و رابطهها چهقدر میتواند موفقیتآمیز باشد باز هم جای بحث دارد.
گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آنها راه بازگشت به شهرستانشان را ندارند، چرا که احتمالاً پلهای پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده میبینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آنها خوشبینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق میگیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجارهی ماهانه در #پانسیون میکنند و با یک زندگی فلاکتبار و با تقریباً حداقلها دست و پنجه نرم میکنند.
گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصصهایی که ممکن است به شغل مورد علاقهیشان دست پیدا کنند که این گروه انگشتشمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بیسامان و آشفته هستند مهاجرت میکنند بهویژه آنهایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار میگیرند و حذف میشوند. این زنان گاهی به حاشیهی شهرها کشیده میشوند و مشکلاتشان به واسطهی آشنایی با خردهفرهنگهای جدید بیشتر و بیشتر میشوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطهی همنشینیها و ارتباطاتی که پیدا کردهاند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعهیافته گذاشت، بنابراین بیشتر از قبل مورد #آزار_روحی قرار میگیرند. این تأسفبار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگزدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت میشوند، آنها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب میکنند که گاهی شرایط بدتر برایشان اتفاق میافتد.
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی همدلی دربارهی انگیزهها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۱۸
👈 نمایش گزارش:
🖌 پانسیونها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آنها برچسبی زده شده است. مانند آنهایی که #طلاق گرفتهاند یا که برچسب «#بیوه» خوردهاند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسبهایی مواجه شدهاند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خردهفرهنگ ادامهی حیات برایش غیرممکن میشود. در این موارد همان دافعهی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر میکند.
گروه دوم کسانی هستند که جاذبهی تهران و شهرهای بزرگ باعث میشود از محل اولیهی زندگیشان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیلکردهها در این گروه قرار میگیرند. آنها به امید دستیابی به #شغل مناسب مهاجرت میکنند.
گروه سوم هم کسانیاند که نه آنچنان گرفتار دافعهی شهرستان و نه مجذوب جاذبهی تهران هستند، آنها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم میگیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازهای در زندگیشان بیافتد. به عبارتی خودشان را به باد میسپارند و تصوری از آیندهی خودشان ندارند.
این سه گروه از زنان دست به مهاجرت میزنند، اما همهی آنها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران میآیند به دلیل وضعیت آشفته و شکنندهای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها میشوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را همسو با تخصصی که دارد پیدا نمیکند، بهویژه که آنها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژهای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کمتری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیشتری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبهرو میشوند.
در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد میشود و زنهای #مهاجر به اهداف خود نمیرسند، افراد را میتوان به پنج گروه تقسیم کرد. عدهای از آنها که با بیکاری یا #حقوق کم روبهرو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آنها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبهروشدن با مشکلات بهواسطهی آشنایی که با زنهای دیگر پیدا میکنند به راههای ناصواب کشیده میشوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تنفروشی.
گروه سوم که از جمله گروههای خوششانس هستند ممکن است اینجا #ازدواج کنند یا میتوانند ارتباط بهتری را با جنس مخالف برقرار کنند. اینکه سرنوشت این شکل از ازدواجها و رابطهها چهقدر میتواند موفقیتآمیز باشد باز هم جای بحث دارد.
گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آنها راه بازگشت به شهرستانشان را ندارند، چرا که احتمالاً پلهای پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده میبینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آنها خوشبینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق میگیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجارهی ماهانه در #پانسیون میکنند و با یک زندگی فلاکتبار و با تقریباً حداقلها دست و پنجه نرم میکنند.
گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصصهایی که ممکن است به شغل مورد علاقهیشان دست پیدا کنند که این گروه انگشتشمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بیسامان و آشفته هستند مهاجرت میکنند بهویژه آنهایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار میگیرند و حذف میشوند. این زنان گاهی به حاشیهی شهرها کشیده میشوند و مشکلاتشان به واسطهی آشنایی با خردهفرهنگهای جدید بیشتر و بیشتر میشوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطهی همنشینیها و ارتباطاتی که پیدا کردهاند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعهیافته گذاشت، بنابراین بیشتر از قبل مورد #آزار_روحی قرار میگیرند. این تأسفبار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگزدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت میشوند، آنها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب میکنند که گاهی شرایط بدتر برایشان اتفاق میافتد.
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ کلید حل مسئلهی #اقلیتها در دست #نظام_سیاسی است!
🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی دربارهی #اقلیت | منتشرشده در پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا میکند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه میشود مانند مهاجرتها؛ افراد جابهجا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته میشود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر میبینید که یک اقلیت مذهبی زندگی میکند مانند مجیدیهی تهران که میگفتند ارمنیها در آن جا زندگی میکنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحهی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیقتر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت میشود اینجا است که مقداری بحث حساس میشود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار میگیرد اینجا است که وضعیت معمولاً حساسیتزا میشود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویهی دید سوم است که اهمیت پیدا میکند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا میکند که باید بیشتر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویهی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ میکنید در تعریف اقلیت …
… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برونرفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برونرفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر میکند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر میکند و سیاستگذاریها هم تغییر میکند. در زمان رضاخان بحث دولتـملتسازی بود وقتی حاکمیت میخواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان میگیرد. با پیگیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیتها کاهش پیدا میکند. یعنی مطلوب این است که اقلیتها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعهشناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیلهی اقلیتها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیتها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیتها، #زبان اقلیتها، #فرهنگ اقلیتها #هنجار اقلیتها، #اقتدار اقلیتها و گروهبندی اقلیتها برای اینکه فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که میشود آن بودن و هستی اجتماعیشان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دورهی مشروطه در ایران، در آن دورهی برونرفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دورهی قاجار که برایش پروسهی دولتـملتسازی که مؤلفهی اصلی #مدرنیته است، چه میشود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجستهسازی #دین و به ویژه #مذهب بود، میگویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجستهسازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، میگویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولتـملتسازی و اینجا محور چیست؟ برجستهسازی مذهبی. در این برجستهسازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا میکند؟ این دوگانهی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف میکنم …
… از انواع و اقسام اقلیتها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کردهاند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمیتوانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمنها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمنها در سطح کلان میتوانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاستهای_امنیتی از فعالیتهایشان جلوگیری میکنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکلگیری ندارند چون سیاستهای امنیتی به آن اجازه نمیدهند. در مورد انجمنهای دانشگاهی هم مگر دانشگاهها جدا از سیاستهای امنیتی در سطح کلاناند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت اینها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا میزنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی میخندیم، به لهجهی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق میخندیم …
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی دربارهی #اقلیت | منتشرشده در پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا میکند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه میشود مانند مهاجرتها؛ افراد جابهجا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته میشود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر میبینید که یک اقلیت مذهبی زندگی میکند مانند مجیدیهی تهران که میگفتند ارمنیها در آن جا زندگی میکنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحهی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیقتر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت میشود اینجا است که مقداری بحث حساس میشود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار میگیرد اینجا است که وضعیت معمولاً حساسیتزا میشود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویهی دید سوم است که اهمیت پیدا میکند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا میکند که باید بیشتر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویهی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ میکنید در تعریف اقلیت …
… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برونرفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برونرفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر میکند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر میکند و سیاستگذاریها هم تغییر میکند. در زمان رضاخان بحث دولتـملتسازی بود وقتی حاکمیت میخواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان میگیرد. با پیگیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیتها کاهش پیدا میکند. یعنی مطلوب این است که اقلیتها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعهشناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیلهی اقلیتها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیتها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیتها، #زبان اقلیتها، #فرهنگ اقلیتها #هنجار اقلیتها، #اقتدار اقلیتها و گروهبندی اقلیتها برای اینکه فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که میشود آن بودن و هستی اجتماعیشان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دورهی مشروطه در ایران، در آن دورهی برونرفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دورهی قاجار که برایش پروسهی دولتـملتسازی که مؤلفهی اصلی #مدرنیته است، چه میشود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجستهسازی #دین و به ویژه #مذهب بود، میگویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجستهسازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، میگویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولتـملتسازی و اینجا محور چیست؟ برجستهسازی مذهبی. در این برجستهسازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا میکند؟ این دوگانهی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف میکنم …
… از انواع و اقسام اقلیتها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کردهاند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمیتوانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمنها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمنها در سطح کلان میتوانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاستهای_امنیتی از فعالیتهایشان جلوگیری میکنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکلگیری ندارند چون سیاستهای امنیتی به آن اجازه نمیدهند. در مورد انجمنهای دانشگاهی هم مگر دانشگاهها جدا از سیاستهای امنیتی در سطح کلاناند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت اینها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا میزنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی میخندیم، به لهجهی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق میخندیم …
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
www.peace-mark.org
ماهنامه خط صلح – کلید حل مسئلهی اقلیتها در دست نظام سیاسی است؛ در گفتگو با احمد بخارایی/گفتگو از سیمین روزگرد
❇️ جامعهی دوقطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند!
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
روزنامه همدلی
جامعه دو قطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
| خشونت میکنم زیرا تحقیر شدم! |
🗓 سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی خشونت در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۲۳
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
🔍 روزنامهی آفتاب یزد گفتوگویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه میکنید. به نظر میرسد بخشهای ویژهای از گفتوشنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصهای از بخشهایی که در روزنامه منتشر «نشد» را اینجا میآورم و سپس دعوت میکنم که فایل شنیداری را اگر علاقهمند بودید بشنوید:
… ما و جامعهی ما در کلاس اول گیر کردهایم و سالهاست گفته میشود که ۲ ضرب در ۲ میشود چهار! این تکرارها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خستهگی و هزینهبری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …
… جامعهی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا میزند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی میشود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز میشود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنهی وسیع سلیقهها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیدههای نوظهور، کُپ میکند و مجبور میشود برای برونرفت از بنبستها، یا #خشونتورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمیتواند دیالوگ کند و سریعاً خشمناک میشود یا به گوشهای میخزد …
… #دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفتوگو با آنها ندارد همانگونه که چند روز قبل سخنگوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأیدهندهها در #انتخابات_ریاستجمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمیشود»، ببینید به این واضحی، سخنگوی #حاکمیت میگوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا میخواهیم گفتوگو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشمناک نشویم؟ …
… #هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقبماندهی #هویت_دینی و #مذهبی نمیگنجد …
… #خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاقهای رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بیکاری، #فردگرایی، خودخواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسانهای ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانهی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیبپذیر در جامعه، #انسداد_رسانهای در رسانهی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیبهای_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر میرسد برگشتناپذیر شدهایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعتمان افزودهمیشود …
… #طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفتهاند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروتهای نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبختتر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقهی کمدرآمد و فقیر شدهاند. آیا نمیبینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …
… ناهنجاریها در جامعهی ما «#هنجار» شده و ماهم بیتفاوت شدهایم و این هم از نشانههای بارز فروپاشی اجتماعی است …
… از صدر تا ذیل #دروغ میگویند و #دروغگویی جنبهی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیسجمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امنترین جا برای #سرمایهگذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیشتر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …
… ما در کف خیابانها به همراه دانشجویانمان #جامعهشناسی می کنیم. ما از وقایع خبر میدهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکردهایم. حالا میآیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که با شبکههای بیرونی گفتوگو نکنیم. مگر میشود آلودگیها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد کرد؟ آیا روزنامهها آزادند که حرفهای ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور میشوند که خیلی حرفها را منتشر نکنند و این هم نمونهای است از آنها که دارید میخوانید …
… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازهی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی خشونت در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۲۳
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
🔍 روزنامهی آفتاب یزد گفتوگویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه میکنید. به نظر میرسد بخشهای ویژهای از گفتوشنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصهای از بخشهایی که در روزنامه منتشر «نشد» را اینجا میآورم و سپس دعوت میکنم که فایل شنیداری را اگر علاقهمند بودید بشنوید:
… ما و جامعهی ما در کلاس اول گیر کردهایم و سالهاست گفته میشود که ۲ ضرب در ۲ میشود چهار! این تکرارها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خستهگی و هزینهبری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …
… جامعهی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا میزند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی میشود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز میشود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنهی وسیع سلیقهها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیدههای نوظهور، کُپ میکند و مجبور میشود برای برونرفت از بنبستها، یا #خشونتورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمیتواند دیالوگ کند و سریعاً خشمناک میشود یا به گوشهای میخزد …
… #دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفتوگو با آنها ندارد همانگونه که چند روز قبل سخنگوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأیدهندهها در #انتخابات_ریاستجمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمیشود»، ببینید به این واضحی، سخنگوی #حاکمیت میگوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا میخواهیم گفتوگو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشمناک نشویم؟ …
… #هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقبماندهی #هویت_دینی و #مذهبی نمیگنجد …
… #خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاقهای رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بیکاری، #فردگرایی، خودخواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسانهای ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانهی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیبپذیر در جامعه، #انسداد_رسانهای در رسانهی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیبهای_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر میرسد برگشتناپذیر شدهایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعتمان افزودهمیشود …
… #طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفتهاند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروتهای نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبختتر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقهی کمدرآمد و فقیر شدهاند. آیا نمیبینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …
… ناهنجاریها در جامعهی ما «#هنجار» شده و ماهم بیتفاوت شدهایم و این هم از نشانههای بارز فروپاشی اجتماعی است …
… از صدر تا ذیل #دروغ میگویند و #دروغگویی جنبهی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیسجمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امنترین جا برای #سرمایهگذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیشتر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …
… ما در کف خیابانها به همراه دانشجویانمان #جامعهشناسی می کنیم. ما از وقایع خبر میدهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکردهایم. حالا میآیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که با شبکههای بیرونی گفتوگو نکنیم. مگر میشود آلودگیها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد کرد؟ آیا روزنامهها آزادند که حرفهای ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور میشوند که خیلی حرفها را منتشر نکنند و این هم نمونهای است از آنها که دارید میخوانید …
… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازهی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «بررسی مبانی حقوقی، جامعهشناختی و جرمشناختی فرزندکشی»
| آدینه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰
| میهمانان:
دکتر #احمد_بخارایی، #جامعهشناس
دکتر امیرحسن نیازپور، جرمشناس
| برگزارکننده:
انجمنهای علمی دانشجویی حقوق و جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1BUONZ9rfEXiyhUj4UtT8NyV8ut-pbypf/view
| فایل شنیداری احمد بخارایی: 👇
https://drive.google.com/file/d/1Gx1RobTTQdl54MQSLAthEBZo35kSo-Ye/view
چندی پیش بنا به دعوت انجمنهای علمی دانشجویان #جامعهشناسی و #حقوق در دانشگاه شهید بهشتی به صورت مجازی در خصوص تحلیل جامعهشناختی #فرزندکشی به این موارد اشاره کردم:
ـ عدم گزارش دقیق آمار فرزندکشی در ایران
ـ فرزندکشی معادل ۱۵درصد #قتلهای_خانوادگی در آمار رسمی
ـ علتهای چهارگانهی فرزندکشی از «#ترحم» مادر تا «#انتقام» والدین
ـ انواع دیگر «#رابطهکشی» علاوه بر فرزندکشی، شامل: #قهر، #مهاجرت و #پناهندگی، مسدود کردن (block)
ـ انواع دیگر «#خشونتورزی» علاوه بر فرزندکشی شامل: #دیگرکشی، #خودکشی، #فرصتکشی و #اعتیاد
ـ فرزندکشی ناشی از وجود حس مالکیت نسبت به دیگران در فرهنگ سنتگرای ما
ـ تغییر سه بُعد #خانواده شامل: عملکرد، ساختار و ارزش
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| آدینه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰
| میهمانان:
دکتر #احمد_بخارایی، #جامعهشناس
دکتر امیرحسن نیازپور، جرمشناس
| برگزارکننده:
انجمنهای علمی دانشجویی حقوق و جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1BUONZ9rfEXiyhUj4UtT8NyV8ut-pbypf/view
| فایل شنیداری احمد بخارایی: 👇
https://drive.google.com/file/d/1Gx1RobTTQdl54MQSLAthEBZo35kSo-Ye/view
چندی پیش بنا به دعوت انجمنهای علمی دانشجویان #جامعهشناسی و #حقوق در دانشگاه شهید بهشتی به صورت مجازی در خصوص تحلیل جامعهشناختی #فرزندکشی به این موارد اشاره کردم:
ـ عدم گزارش دقیق آمار فرزندکشی در ایران
ـ فرزندکشی معادل ۱۵درصد #قتلهای_خانوادگی در آمار رسمی
ـ علتهای چهارگانهی فرزندکشی از «#ترحم» مادر تا «#انتقام» والدین
ـ انواع دیگر «#رابطهکشی» علاوه بر فرزندکشی، شامل: #قهر، #مهاجرت و #پناهندگی، مسدود کردن (block)
ـ انواع دیگر «#خشونتورزی» علاوه بر فرزندکشی شامل: #دیگرکشی، #خودکشی، #فرصتکشی و #اعتیاد
ـ فرزندکشی ناشی از وجود حس مالکیت نسبت به دیگران در فرهنگ سنتگرای ما
ـ تغییر سه بُعد #خانواده شامل: عملکرد، ساختار و ارزش
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| مهاجرت، فرار مغزها و پناهندگی: نابودی سرمایههای انسانی!
| گفتوگوی تلویزیون بیبیسی فارسی با احمد بخارایی و سعید پیوندی و مهدیه گلرو دربارهی فرار مغزها، فشار بر استادان دانشگاه و خویشاوندسالاری | پخششده در برنامهی صفحهی ۲، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۲۲
| پخش فایل ویدئویی: 👇
https://youtu.be/ZcQj1nHeyhI
| پخش فایل شنیداری: 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/12usG3Cig6tWSAjiuCUOIsATN-fS_BQef/view
| #احمد_بخارایی: دراین گفتوشنود اشاره داشتم به موضوعهایی مانند،
۱ـ دو دیدگاه «#جهانگرا» و «#ملیگرا» در تحلیل پدیدهی #مهاجرت و #فرار_مغزها و اینکه در ایران، «عوامل دفع از کشور» دارای ضریب اثرگذاری دو برابری نسبت به «عوامل جذب در کشورهای مقصد» در فرمول مهاجرت است …
۲ـ مدافعان بی چون و چرای نظام حکمرانی در ایران تلاش داشتهاند در یک نگاه «سادهانگارانه»، جذابیتهای اقتصادی کشورهای مقصد را عامل عمدهی مهاجرت از ایران قلمداد کنند و نشر دهند اما در واقع، «عامل اقتصادی» (بیکاری و دستمزد و تبعیض و …) یکی از عوامل در کنار عناصر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که از جملهی «عوامل دفع» از ایران و به بیان دیگر از جمله "موانع جذب به درون" و به ایران بوده است. تفاوت است میان: «موانع جذب به داخل» و «عوامل جذب به خارج» که اولی حکایت از «دفع» دارد …
۳ـ پدیدهی مهاجرت، سنتز بین نزاع «دل» و «عقل» است که اولی بر پیوند برخاک و تاریخ مبتنی است و دومی، تلاشی است برای «زندگی» در مقابل «زنده بودن صرف» …
۴ـ ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند که عمدهی آنها جوان و تحصیل کردهاند. حال اگر این رقم، با ضریب کیفی «سن» و «تحصیلات» که در پیشرفت و جهش اقتصادی نقش کلیدی دارند و لوکوموتیو قطار رشد هستند بازخوانی شود اهمیتش دو برابر میشود و گویی ۷۰درصد ایرانیها علاقهمندند از ایران بروند …!
۵ـ ضرر مالی سالانهی مهاجرت و فرار مغزها از ایران حدود ۵۰ میلیارد دلار محاسبه شده که تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و حواشی آن از ایران است و به بیان دیگر در مقایسه با بودجهی سال ۱۴۰۰ ایران معادل ۱۲۰ میلیارد دلار (با احتساب دلار بیستهزار تومانی)، خسارت فرار مغزها بیش از ۴۰درصد بودجه سالانه کشور بودهاست …
۶ـ به نظر میرسد نقش «عوامل دفع» از کشور در ابعاد اجتماعی (آموزش، رفاه، مدنیت، اداری)، اقتصادی (بیکاری و درآمد سرانه و رقابت سالم)، فرهنگی (عقلانیت و مظاهر آن) و سیاسی (آزادیهای مذهبی و قومی و اجتماعی) دارای اثر دو برابر در پدیدهی «مهاجرت» نسبت به «عوامل جذب» در کشورهای خارجی است …
۷ـ پس از دورهی ریاستجمهوری آقای احمدینژاد، اینک در دور دوم در دورهی ریاستجمهوری آقای رئیسی بازهم سراغ دانشگاهیان و آزاداندیشان رفتهاند و به بهانهی غربستیزی و پاک کردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ لیبرال و سکولار غربزده، دست به اخراج و بازنشستهسازی اجباری زدهاند و امید زیادی به بهبودی جامعهی ایران وجود ندارد …
۸ـ ۹۶درصد اختراعات ثبت شده توسط متولدین ایران بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده و این محصول فراری دادن مغزهاست که یکی از شاخصهای «فروپاشی اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی ایدئولوژیک دارد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| گفتوگوی تلویزیون بیبیسی فارسی با احمد بخارایی و سعید پیوندی و مهدیه گلرو دربارهی فرار مغزها، فشار بر استادان دانشگاه و خویشاوندسالاری | پخششده در برنامهی صفحهی ۲، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۲۲
| پخش فایل ویدئویی: 👇
https://youtu.be/ZcQj1nHeyhI
| پخش فایل شنیداری: 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/12usG3Cig6tWSAjiuCUOIsATN-fS_BQef/view
| #احمد_بخارایی: دراین گفتوشنود اشاره داشتم به موضوعهایی مانند،
۱ـ دو دیدگاه «#جهانگرا» و «#ملیگرا» در تحلیل پدیدهی #مهاجرت و #فرار_مغزها و اینکه در ایران، «عوامل دفع از کشور» دارای ضریب اثرگذاری دو برابری نسبت به «عوامل جذب در کشورهای مقصد» در فرمول مهاجرت است …
۲ـ مدافعان بی چون و چرای نظام حکمرانی در ایران تلاش داشتهاند در یک نگاه «سادهانگارانه»، جذابیتهای اقتصادی کشورهای مقصد را عامل عمدهی مهاجرت از ایران قلمداد کنند و نشر دهند اما در واقع، «عامل اقتصادی» (بیکاری و دستمزد و تبعیض و …) یکی از عوامل در کنار عناصر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که از جملهی «عوامل دفع» از ایران و به بیان دیگر از جمله "موانع جذب به درون" و به ایران بوده است. تفاوت است میان: «موانع جذب به داخل» و «عوامل جذب به خارج» که اولی حکایت از «دفع» دارد …
۳ـ پدیدهی مهاجرت، سنتز بین نزاع «دل» و «عقل» است که اولی بر پیوند برخاک و تاریخ مبتنی است و دومی، تلاشی است برای «زندگی» در مقابل «زنده بودن صرف» …
۴ـ ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند که عمدهی آنها جوان و تحصیل کردهاند. حال اگر این رقم، با ضریب کیفی «سن» و «تحصیلات» که در پیشرفت و جهش اقتصادی نقش کلیدی دارند و لوکوموتیو قطار رشد هستند بازخوانی شود اهمیتش دو برابر میشود و گویی ۷۰درصد ایرانیها علاقهمندند از ایران بروند …!
۵ـ ضرر مالی سالانهی مهاجرت و فرار مغزها از ایران حدود ۵۰ میلیارد دلار محاسبه شده که تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و حواشی آن از ایران است و به بیان دیگر در مقایسه با بودجهی سال ۱۴۰۰ ایران معادل ۱۲۰ میلیارد دلار (با احتساب دلار بیستهزار تومانی)، خسارت فرار مغزها بیش از ۴۰درصد بودجه سالانه کشور بودهاست …
۶ـ به نظر میرسد نقش «عوامل دفع» از کشور در ابعاد اجتماعی (آموزش، رفاه، مدنیت، اداری)، اقتصادی (بیکاری و درآمد سرانه و رقابت سالم)، فرهنگی (عقلانیت و مظاهر آن) و سیاسی (آزادیهای مذهبی و قومی و اجتماعی) دارای اثر دو برابر در پدیدهی «مهاجرت» نسبت به «عوامل جذب» در کشورهای خارجی است …
۷ـ پس از دورهی ریاستجمهوری آقای احمدینژاد، اینک در دور دوم در دورهی ریاستجمهوری آقای رئیسی بازهم سراغ دانشگاهیان و آزاداندیشان رفتهاند و به بهانهی غربستیزی و پاک کردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ لیبرال و سکولار غربزده، دست به اخراج و بازنشستهسازی اجباری زدهاند و امید زیادی به بهبودی جامعهی ایران وجود ندارد …
۸ـ ۹۶درصد اختراعات ثبت شده توسط متولدین ایران بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده و این محصول فراری دادن مغزهاست که یکی از شاخصهای «فروپاشی اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی ایدئولوژیک دارد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
attach 📎
| "#بیعدالتی در ایران!"
| گزیدهی گفتوشنود با صدای آمریکا
| تاریخ پخش: یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰
| #احمد_بخارایی: در #دوقطبیشدن_طبقاتی و در گسترش دهکهای فقیر ۱ تا ۳ و در کوچهها و خیابانها و در لباسها و خانهها و در #مهاجرت و فرار انسانها و در تهدید و تحدید #هویتجویی و در بیپاسخی به نیاز "بودن" در انسانهای ایرانی، چهرهی #تبعیض هویداست …
فایل کامل شنیداری و دیداری این گفتوشنود منتشر میشود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| گزیدهی گفتوشنود با صدای آمریکا
| تاریخ پخش: یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰
| #احمد_بخارایی: در #دوقطبیشدن_طبقاتی و در گسترش دهکهای فقیر ۱ تا ۳ و در کوچهها و خیابانها و در لباسها و خانهها و در #مهاجرت و فرار انسانها و در تهدید و تحدید #هویتجویی و در بیپاسخی به نیاز "بودن" در انسانهای ایرانی، چهرهی #تبعیض هویداست …
فایل کامل شنیداری و دیداری این گفتوشنود منتشر میشود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
Farsi VOA
احمد بخارایی، جامعهشناس و عضو هیأت عملی دانشگاه: طبقه متوسط در ایران بسیار کمرمق شده است
| «اخراج و فرار انسانها از ایران یا جذب نخبگان، کدامیک؟!»
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
شرق
شاخصی مهم در آسیبهای اجتماعی
وقتی ناامیدی از آینده و ترس از تأمین بدیهیات زندگی امروز از سطح استادان و نخبگان مدیریتی به سطح دانشجویان و جوانان و اقشار عادی جامعه میرسد، یعنی میزان دافعه یک کشور در مقابل جاذبه امکانات کشورهای دیگر حداقل دو برابر است
| نشست «مشروطه و ایران امروز»
| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱
| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلابهاوس «گروه جامعهشناسی سیاسی» انجمن جامعهشناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.
| سخنرانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.
| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit
| گزارش در روزنامهی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386
| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play
| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبیهای دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق میافتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبیسازی» ناشی از سیاستهای غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزهجو است که #جامعه را خسته و خشونتطلب میکند.
۲ـ ریشههای تاریخی دوقطبیهای موجود، در سه بند: «زمینهها»، «سوژهها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینهها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق میکنند عبارتند از: «سیاستهای منطقهای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غربگرایی نخبگانی با برونداد عقلانیشدن، انفعال نیروهای فیمابین از جمله طبقهی متوسط که نحیف و بیپژواک شدهاند و نیز عناصر اقتصادی».
۳ـ سوژهها»یی که در دوقطبیشدن مورد توجه قرار میگیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمانگرایی و واقعگرایی، تنشزدایی یا تنشزایی، درونگرایی یا برونگرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».
۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبیسازی جامعه عبارتند از: رخنمایی رابطهی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخشهای فعال جامعه را به مرور از خود دور میکند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنهی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعفهای سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیتهای اجتماعی است مانند دامنگرفتن مهاجرتها که اینک میلیونها ایرانی #مهاجرت یا فرار کردهاند و میلیونها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.
۵ـ شش دوقطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پیآمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سالهای دور و نزدیک را از قاجار ترکزبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفویها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کردهبودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکمرانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیمشان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشتهباشند. ۵ـ دوقطبیهای «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبیهای ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».
۶ـ کم رمقی لوازم ششگانهی توسعهی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمانها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزمهای حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیشزدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چارچوبهای نهادی و قانونی».
۷ـ تعارض و ستیز #مشروطهخواهان و #مشروعهخواهان مانند #شیخ_فضلالله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریانهای تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدینشاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱
| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلابهاوس «گروه جامعهشناسی سیاسی» انجمن جامعهشناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.
| سخنرانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.
| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit
| گزارش در روزنامهی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386
| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play
| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبیهای دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق میافتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبیسازی» ناشی از سیاستهای غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزهجو است که #جامعه را خسته و خشونتطلب میکند.
۲ـ ریشههای تاریخی دوقطبیهای موجود، در سه بند: «زمینهها»، «سوژهها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینهها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق میکنند عبارتند از: «سیاستهای منطقهای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غربگرایی نخبگانی با برونداد عقلانیشدن، انفعال نیروهای فیمابین از جمله طبقهی متوسط که نحیف و بیپژواک شدهاند و نیز عناصر اقتصادی».
۳ـ سوژهها»یی که در دوقطبیشدن مورد توجه قرار میگیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمانگرایی و واقعگرایی، تنشزدایی یا تنشزایی، درونگرایی یا برونگرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».
۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبیسازی جامعه عبارتند از: رخنمایی رابطهی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخشهای فعال جامعه را به مرور از خود دور میکند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنهی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعفهای سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیتهای اجتماعی است مانند دامنگرفتن مهاجرتها که اینک میلیونها ایرانی #مهاجرت یا فرار کردهاند و میلیونها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.
۵ـ شش دوقطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پیآمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سالهای دور و نزدیک را از قاجار ترکزبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفویها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کردهبودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکمرانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیمشان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشتهباشند. ۵ـ دوقطبیهای «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبیهای ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».
۶ـ کم رمقی لوازم ششگانهی توسعهی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمانها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزمهای حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیشزدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چارچوبهای نهادی و قانونی».
۷ـ تعارض و ستیز #مشروطهخواهان و #مشروعهخواهان مانند #شیخ_فضلالله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریانهای تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدینشاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |