❇️ رسمیت و هویتمندی مطلوب دختران زیر سایهی مردسالاری و تبعیض جنسیتی
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) پیرامون مشکلات #دختران امروزی در جامعهی امروز ایران به مناسبت روز موسوم به «دختران» در گفتوگو با #احمد_بخارایی
🗓 چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۸
#جامعه #زنان #الگوهای_اجتماعی #تبعیض #برابری #مطالبات #خواستهها
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این مصاحبه:
… خواستهی «عام» دختران به همان خواستههایی اطلاق میشود که همهی دختران و پسران به آن نیاز دارند؛ اینکه میخواهند وجودشان به رسمیت شناخته شود و احساس کنند که در جامعه دیده میشوند، به آنها توجه میشود و جامعه برای مشارکت آنها ارزش قائل است. اینک، هویت در جامعهی ما بهویژه برای دختران با بحران، تزلزل و تشکیک مواجه است …
… در این فرهنگ ایرانی ـ اسلامی شاهد تبعیض و فاصله میان دختران و پسران هستیم، اما به طور «خاص» کاهش شکاف جنسیتی میان دختر و پسر در حوزههای مختلف در سطح خرد تا کلان خواستهی اصلی دختران است. اگرچه هم دختران و هم پسران به نوعی با بحران هویت اجتماعی مواجه هستند، اما این بحران برای دختران بیش از پسران احساس میشود …
… زنان در این جامعهی مردسالار مطیعتر هستند که البته دیدگاه مردسالاری ریشه در باورها و اعتقادات دارد که در قالب نظام سیاسی متبلور شدهاست …
… برای برونرفت از بنبست تبعیض جنسیتی، سه راهکار در سه سطح خرد، میانه و کلان وجود دارد. در سطح کلان، تغییر ساختارها مد نظر است که نیازمند کنشگریهای فردی و جمعی توأم با مخاطرهپذیری و هزینهپردازی جدی است. اما در سطح میانه، کنشگریهای فردی و جمعی دختران میتواند در قالب کمپینها و مشارکتهای انتقادی باشد که تلاش میشود صداها بیشتر به گوش برسند. در سطح خرد نیز هر دختری میتواند با کنش فردی خود به ابراز نظر بپردازد و از عکسالعملهای پیرامونی نهراسد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) پیرامون مشکلات #دختران امروزی در جامعهی امروز ایران به مناسبت روز موسوم به «دختران» در گفتوگو با #احمد_بخارایی
🗓 چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۸
#جامعه #زنان #الگوهای_اجتماعی #تبعیض #برابری #مطالبات #خواستهها
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این مصاحبه:
… خواستهی «عام» دختران به همان خواستههایی اطلاق میشود که همهی دختران و پسران به آن نیاز دارند؛ اینکه میخواهند وجودشان به رسمیت شناخته شود و احساس کنند که در جامعه دیده میشوند، به آنها توجه میشود و جامعه برای مشارکت آنها ارزش قائل است. اینک، هویت در جامعهی ما بهویژه برای دختران با بحران، تزلزل و تشکیک مواجه است …
… در این فرهنگ ایرانی ـ اسلامی شاهد تبعیض و فاصله میان دختران و پسران هستیم، اما به طور «خاص» کاهش شکاف جنسیتی میان دختر و پسر در حوزههای مختلف در سطح خرد تا کلان خواستهی اصلی دختران است. اگرچه هم دختران و هم پسران به نوعی با بحران هویت اجتماعی مواجه هستند، اما این بحران برای دختران بیش از پسران احساس میشود …
… زنان در این جامعهی مردسالار مطیعتر هستند که البته دیدگاه مردسالاری ریشه در باورها و اعتقادات دارد که در قالب نظام سیاسی متبلور شدهاست …
… برای برونرفت از بنبست تبعیض جنسیتی، سه راهکار در سه سطح خرد، میانه و کلان وجود دارد. در سطح کلان، تغییر ساختارها مد نظر است که نیازمند کنشگریهای فردی و جمعی توأم با مخاطرهپذیری و هزینهپردازی جدی است. اما در سطح میانه، کنشگریهای فردی و جمعی دختران میتواند در قالب کمپینها و مشارکتهای انتقادی باشد که تلاش میشود صداها بیشتر به گوش برسند. در سطح خرد نیز هر دختری میتواند با کنش فردی خود به ابراز نظر بپردازد و از عکسالعملهای پیرامونی نهراسد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
🗓 چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۸
❇️ از قهوهخانهگردی دیروز تا کافهنشینی امروز
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) دربارهی کافهنشینی شهروندان در گفتوگو با #احمد_بخارایی، #زهراسادات_روحالامینی و #مهدی_نوروزخانی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… در گذشته در #قهوهخانهها نوعی همسویی در الگوهای رفتاری مشاهده میشد و آنچیزی که قهوهخانهها را برجسته میکرد آن بود که #مردان برای گذران #اوقات_فراغت و زنگ #تفریح خود در این مکانها حاضر میشدند اما اکنون #دختران میتوانند با #امنیت خاطر بیشتری در کافه ها حضور یابند. در واقع آن چیزی که تغییر یافته این است که #کافه و #کافهگردی به صورت نوعی سبک زندگی جدید و #مدرن با تلفیق سلیقههای جدید و نوین رواج یافته است …
… زمانی که از واژهی سلیقههای مدرن یاد میشود، نگاهها به جامعهی دخترانی معطوف است که میخواهند به نحوی از پوستهی اسارتبار گذشته رهایی یابند زیرا زمانی که دختران قصد #قرار_ملاقات با شخصی را دارند راحتتر میتوانند از #خانواده برای حضور در این مکان کسب اجازه کنند تا اینکه بخواهند در فضایی مانند پارک قرار ملاقات بگذارند …
… براساس این #پیمایش حدود ۳۲ درصد برای داشتن قرار به کافهها میروند. به نظر، بیشتر این قرارها و ملاقاتها توسط #جوانان اتفاق میافتد. در واقع این موضوع بیانگر آن است که فضای کافهها برای قرار ملاقات قشر #جوان بسیار مناسب است و فضاهای دیگر برای چنین قرارهایی با حصار و محدودیت اجتماعی همراه است، حال آنکه در دوران گذشته افراد میتوانستند در هر فضایی قرار ملاقات بگذارند. لذا میتوان گفت دافعهی اجتماعی موجود در #جامعه باعث شده افراد به فضاهایی مانند کافهها بیشتر جذب شوند …
… طبق این پیمایش حدود ۴۵ درصد افراد برای #نوشیدن #چای و ۲۰ درصد برای نوشیدن قهوه به کافهها میروند، کافیشاپ فضایی است که به نوشیدن #قهوه تأکید میکند، حال آنکه طبق این آمارها بیشتر افراد برای نوشیدن چای در کافهها حضور مییابند. پس میتوان گفت اینگونه نیست که افراد با محتوای کافیشاپ ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده باشند. در واقع افراد در راستای کارکرد قهوهخانهها در مکانی تحت عنوان کافهها حضور مییابند …
… این آمار مانند اینکه ۵۰/۳ درصد پاسخگویان برای تفریح و ۳۹/۵ درصد برای وقت گذراندن به کافه می روند بیانگر آن است که در جامعه محدودیتهایی برای تفریح و وقتگذرانی جوانان وجود دارد که باعث شده تمایل به سمت کافهنشینی افزایش یابد. البته فراهم بودن فضایی برای گذران وقت جوانان نقطهی قوت است …
… #کافهنشینی نوعی #سبک_زندگی #پسامدرن است و افراد با انتخاب #کافیشاپ قصد دارند نوعی تعامل بین امر محلی و جهانی را فریاد بزنند …
… زمانی که از بیرون به کافهها مینگریم، میبینیم که به دلیل گرانبودن قیمت کافهها تنها قشر خاصی از جامعه میتوانند در چنین فضایی حضور یابند. در واقع گرانی یکی از عواملی است که باعث شده هنوز کافهها ظرفیت داشته باشند. گویی این فضا تنها برای قشر خاصی از جامعه راهاندازی شده است که در صورت کاهش قیمتها و افزایش تعداد چنین فضاهایی به مراتب تعداد بیشتری از جوانان نیز به نحوه افراطی به آن پناه میبرند زیرا در جامعهی ما جوانان با بحران هویتی از سطح خرد تا کلان مواجه هستند …
… در سطح خُرد هنوز برقراری رابطهی #جوانان با جنس مخالف در #فرهنگ ایران بهدرستی تعریف نشده است، در سطح میانه نیز مشکلات اشتغال و در سطح کلان بحران کمتفاوتی و #بیتفاوتی_اجتماعی موج میزند که گریبان #جامعه را گرفته است. جوانان ما با بحران هویتی مواجه هستند و این امر باعث شده افراد به فضاهایی که در آن #احساس_امنیت دارند متمایل شوند. نگاه آسیبشناسانه به کافه و کافهنشینی بیانگر آن است که در کافهها چه میگذرد؟ چه الگوهایی مطرح میشود؟ آیا کافهها مکانی برای گذران #اوقات_فراغت جوانانی است که فردای خود را فعالتر در محل کارشان حضور داشته باشند یا بخش اعظم و زیاد زندگیشان در چنین فضاهایی خلاصه میشود؟ …
#کافه_نشینی #شهر #روابط_اجتماعی #روابط_انسانی #شهروندان
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ از قهوهخانهگردی دیروز تا کافهنشینی امروز
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) دربارهی کافهنشینی شهروندان در گفتوگو با #احمد_بخارایی، #زهراسادات_روحالامینی و #مهدی_نوروزخانی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… در گذشته در #قهوهخانهها نوعی همسویی در الگوهای رفتاری مشاهده میشد و آنچیزی که قهوهخانهها را برجسته میکرد آن بود که #مردان برای گذران #اوقات_فراغت و زنگ #تفریح خود در این مکانها حاضر میشدند اما اکنون #دختران میتوانند با #امنیت خاطر بیشتری در کافه ها حضور یابند. در واقع آن چیزی که تغییر یافته این است که #کافه و #کافهگردی به صورت نوعی سبک زندگی جدید و #مدرن با تلفیق سلیقههای جدید و نوین رواج یافته است …
… زمانی که از واژهی سلیقههای مدرن یاد میشود، نگاهها به جامعهی دخترانی معطوف است که میخواهند به نحوی از پوستهی اسارتبار گذشته رهایی یابند زیرا زمانی که دختران قصد #قرار_ملاقات با شخصی را دارند راحتتر میتوانند از #خانواده برای حضور در این مکان کسب اجازه کنند تا اینکه بخواهند در فضایی مانند پارک قرار ملاقات بگذارند …
… براساس این #پیمایش حدود ۳۲ درصد برای داشتن قرار به کافهها میروند. به نظر، بیشتر این قرارها و ملاقاتها توسط #جوانان اتفاق میافتد. در واقع این موضوع بیانگر آن است که فضای کافهها برای قرار ملاقات قشر #جوان بسیار مناسب است و فضاهای دیگر برای چنین قرارهایی با حصار و محدودیت اجتماعی همراه است، حال آنکه در دوران گذشته افراد میتوانستند در هر فضایی قرار ملاقات بگذارند. لذا میتوان گفت دافعهی اجتماعی موجود در #جامعه باعث شده افراد به فضاهایی مانند کافهها بیشتر جذب شوند …
… طبق این پیمایش حدود ۴۵ درصد افراد برای #نوشیدن #چای و ۲۰ درصد برای نوشیدن قهوه به کافهها میروند، کافیشاپ فضایی است که به نوشیدن #قهوه تأکید میکند، حال آنکه طبق این آمارها بیشتر افراد برای نوشیدن چای در کافهها حضور مییابند. پس میتوان گفت اینگونه نیست که افراد با محتوای کافیشاپ ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده باشند. در واقع افراد در راستای کارکرد قهوهخانهها در مکانی تحت عنوان کافهها حضور مییابند …
… این آمار مانند اینکه ۵۰/۳ درصد پاسخگویان برای تفریح و ۳۹/۵ درصد برای وقت گذراندن به کافه می روند بیانگر آن است که در جامعه محدودیتهایی برای تفریح و وقتگذرانی جوانان وجود دارد که باعث شده تمایل به سمت کافهنشینی افزایش یابد. البته فراهم بودن فضایی برای گذران وقت جوانان نقطهی قوت است …
… #کافهنشینی نوعی #سبک_زندگی #پسامدرن است و افراد با انتخاب #کافیشاپ قصد دارند نوعی تعامل بین امر محلی و جهانی را فریاد بزنند …
… زمانی که از بیرون به کافهها مینگریم، میبینیم که به دلیل گرانبودن قیمت کافهها تنها قشر خاصی از جامعه میتوانند در چنین فضایی حضور یابند. در واقع گرانی یکی از عواملی است که باعث شده هنوز کافهها ظرفیت داشته باشند. گویی این فضا تنها برای قشر خاصی از جامعه راهاندازی شده است که در صورت کاهش قیمتها و افزایش تعداد چنین فضاهایی به مراتب تعداد بیشتری از جوانان نیز به نحوه افراطی به آن پناه میبرند زیرا در جامعهی ما جوانان با بحران هویتی از سطح خرد تا کلان مواجه هستند …
… در سطح خُرد هنوز برقراری رابطهی #جوانان با جنس مخالف در #فرهنگ ایران بهدرستی تعریف نشده است، در سطح میانه نیز مشکلات اشتغال و در سطح کلان بحران کمتفاوتی و #بیتفاوتی_اجتماعی موج میزند که گریبان #جامعه را گرفته است. جوانان ما با بحران هویتی مواجه هستند و این امر باعث شده افراد به فضاهایی که در آن #احساس_امنیت دارند متمایل شوند. نگاه آسیبشناسانه به کافه و کافهنشینی بیانگر آن است که در کافهها چه میگذرد؟ چه الگوهایی مطرح میشود؟ آیا کافهها مکانی برای گذران #اوقات_فراغت جوانانی است که فردای خود را فعالتر در محل کارشان حضور داشته باشند یا بخش اعظم و زیاد زندگیشان در چنین فضاهایی خلاصه میشود؟ …
#کافه_نشینی #شهر #روابط_اجتماعی #روابط_انسانی #شهروندان
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ سرگشتگی زنان مهاجر در تهران
🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی همدلی دربارهی انگیزهها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۱۸
👈 نمایش گزارش:
🖌 پانسیونها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آنها برچسبی زده شده است. مانند آنهایی که #طلاق گرفتهاند یا که برچسب «#بیوه» خوردهاند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسبهایی مواجه شدهاند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خردهفرهنگ ادامهی حیات برایش غیرممکن میشود. در این موارد همان دافعهی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر میکند.
گروه دوم کسانی هستند که جاذبهی تهران و شهرهای بزرگ باعث میشود از محل اولیهی زندگیشان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیلکردهها در این گروه قرار میگیرند. آنها به امید دستیابی به #شغل مناسب مهاجرت میکنند.
گروه سوم هم کسانیاند که نه آنچنان گرفتار دافعهی شهرستان و نه مجذوب جاذبهی تهران هستند، آنها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم میگیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازهای در زندگیشان بیافتد. به عبارتی خودشان را به باد میسپارند و تصوری از آیندهی خودشان ندارند.
این سه گروه از زنان دست به مهاجرت میزنند، اما همهی آنها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران میآیند به دلیل وضعیت آشفته و شکنندهای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها میشوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را همسو با تخصصی که دارد پیدا نمیکند، بهویژه که آنها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژهای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کمتری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیشتری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبهرو میشوند.
در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد میشود و زنهای #مهاجر به اهداف خود نمیرسند، افراد را میتوان به پنج گروه تقسیم کرد. عدهای از آنها که با بیکاری یا #حقوق کم روبهرو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آنها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبهروشدن با مشکلات بهواسطهی آشنایی که با زنهای دیگر پیدا میکنند به راههای ناصواب کشیده میشوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تنفروشی.
گروه سوم که از جمله گروههای خوششانس هستند ممکن است اینجا #ازدواج کنند یا میتوانند ارتباط بهتری را با جنس مخالف برقرار کنند. اینکه سرنوشت این شکل از ازدواجها و رابطهها چهقدر میتواند موفقیتآمیز باشد باز هم جای بحث دارد.
گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آنها راه بازگشت به شهرستانشان را ندارند، چرا که احتمالاً پلهای پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده میبینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آنها خوشبینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق میگیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجارهی ماهانه در #پانسیون میکنند و با یک زندگی فلاکتبار و با تقریباً حداقلها دست و پنجه نرم میکنند.
گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصصهایی که ممکن است به شغل مورد علاقهیشان دست پیدا کنند که این گروه انگشتشمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بیسامان و آشفته هستند مهاجرت میکنند بهویژه آنهایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار میگیرند و حذف میشوند. این زنان گاهی به حاشیهی شهرها کشیده میشوند و مشکلاتشان به واسطهی آشنایی با خردهفرهنگهای جدید بیشتر و بیشتر میشوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطهی همنشینیها و ارتباطاتی که پیدا کردهاند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعهیافته گذاشت، بنابراین بیشتر از قبل مورد #آزار_روحی قرار میگیرند. این تأسفبار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگزدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت میشوند، آنها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب میکنند که گاهی شرایط بدتر برایشان اتفاق میافتد.
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی همدلی دربارهی انگیزهها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۱۸
👈 نمایش گزارش:
🖌 پانسیونها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آنها برچسبی زده شده است. مانند آنهایی که #طلاق گرفتهاند یا که برچسب «#بیوه» خوردهاند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسبهایی مواجه شدهاند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خردهفرهنگ ادامهی حیات برایش غیرممکن میشود. در این موارد همان دافعهی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر میکند.
گروه دوم کسانی هستند که جاذبهی تهران و شهرهای بزرگ باعث میشود از محل اولیهی زندگیشان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیلکردهها در این گروه قرار میگیرند. آنها به امید دستیابی به #شغل مناسب مهاجرت میکنند.
گروه سوم هم کسانیاند که نه آنچنان گرفتار دافعهی شهرستان و نه مجذوب جاذبهی تهران هستند، آنها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم میگیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازهای در زندگیشان بیافتد. به عبارتی خودشان را به باد میسپارند و تصوری از آیندهی خودشان ندارند.
این سه گروه از زنان دست به مهاجرت میزنند، اما همهی آنها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران میآیند به دلیل وضعیت آشفته و شکنندهای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها میشوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را همسو با تخصصی که دارد پیدا نمیکند، بهویژه که آنها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژهای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کمتری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیشتری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبهرو میشوند.
در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد میشود و زنهای #مهاجر به اهداف خود نمیرسند، افراد را میتوان به پنج گروه تقسیم کرد. عدهای از آنها که با بیکاری یا #حقوق کم روبهرو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آنها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبهروشدن با مشکلات بهواسطهی آشنایی که با زنهای دیگر پیدا میکنند به راههای ناصواب کشیده میشوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تنفروشی.
گروه سوم که از جمله گروههای خوششانس هستند ممکن است اینجا #ازدواج کنند یا میتوانند ارتباط بهتری را با جنس مخالف برقرار کنند. اینکه سرنوشت این شکل از ازدواجها و رابطهها چهقدر میتواند موفقیتآمیز باشد باز هم جای بحث دارد.
گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آنها راه بازگشت به شهرستانشان را ندارند، چرا که احتمالاً پلهای پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده میبینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آنها خوشبینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق میگیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجارهی ماهانه در #پانسیون میکنند و با یک زندگی فلاکتبار و با تقریباً حداقلها دست و پنجه نرم میکنند.
گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصصهایی که ممکن است به شغل مورد علاقهیشان دست پیدا کنند که این گروه انگشتشمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بیسامان و آشفته هستند مهاجرت میکنند بهویژه آنهایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار میگیرند و حذف میشوند. این زنان گاهی به حاشیهی شهرها کشیده میشوند و مشکلاتشان به واسطهی آشنایی با خردهفرهنگهای جدید بیشتر و بیشتر میشوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطهی همنشینیها و ارتباطاتی که پیدا کردهاند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعهیافته گذاشت، بنابراین بیشتر از قبل مورد #آزار_روحی قرار میگیرند. این تأسفبار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگزدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت میشوند، آنها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب میکنند که گاهی شرایط بدتر برایشان اتفاق میافتد.
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist