❇️ انتشار متن گفتوشنود احمد بخارایی با عمادالدین باقی پس از گذشت ۳ سال
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اعتماد از گفتوشنود #احمد_بخارایی با عمادالدین باقی در پروژهی «اصلیترین مسئلهی جامعهی ایران» به مناسبت روز جهانی #حقوق_بشر | منتشرشده در شمارهی ۴۸۱۴، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹
| پیشدرآمد روزنامهی اعتماد:
ابر مسئلهی ايران و رابطهاش با حقوق بشر
دكتر احمد بخارايی، #جامعهشناس در پروژهای بهدنبال يافتن پاسخ به پرسشی بنيادی دربارهی جامعهی ايرانی است و آن، اينكه «مهمترين مسئلهی جامعهی ايران چيست و مسئلهی اصلی جامعهی ايران كدام است؟» اهميت اين پرسش تا جايی است كه اين جامعهشناس را بر آن داشته تا با برخی ديگر از كارشناسان و #كنشگران_مدنی به گفتوگو بنشيند. آنچه در اين نشست مورد توجه بخارايی قرار گرفته، رابطهی «ابرمسئلهی ايران» است با «حقوق بشر» و در نتيجه برای بررسی اين نسبت، گفتوشنودی را با عمادالدين باقی، #حقوقدان و #كنشگر حقوق بشر انجام داده كه در ادامه میخوانيد:
| متن گفتوشنود:
#احمد_بخارایی: خیلی ممنون جناب آقای باقی كه امروز به ما وقت دادید، توفیقی است كه در خدمتتون باشیم. یك پرسش اصلی وجود دارد كه باعث شده است مزاحمتان شویم. به نظر شما اصلیترین مسئلهای كه در جامعهی امروز #ایران وجود دارد چیست؟ اصلیترین مسئله به نظر شمایی كه دانشآموختهی #جامعهشناسی هستید، در این حوزه تحصیل كردهاید، علوم را از زوایای مختلف مورد مطالعه و مداقه قرار دادهاید و اهل قلم هستید، به هر حال فراز و فرودهایی داشتهاید در دهههای گذشته، چیست؟ طبیعتاً پاسخ شما به این پرسش خیلی میتواند مورد توجه و شاید نقد قرار بگیرد.
#عمادالدین_باقی: ممنون از شما كه زحمت كشیدید و این طرح را كلید زدید. به نظرم این سؤال شما یك طوری به خال زدن است. درست است كه ظاهراً دنبال پاسخ نیست، دنبال یك سؤال است و میپرسد مسألهی اصلی چیست؟
میگویند: «حسن السؤال، نصف الجواب»، یعنی اگر بالاخره شما خود سؤال را بتوانید خوب به عمل بیاورید انگار نیمی از جواب را گرفتهاید. از این جهت به نظرم سؤال دقیقی است. ولی از آن سؤالات سهل و ممتنع است، یعنی ضمن اینكه به نظر میآید خیلی جواب روشنی دارد، از هر كسی در كوچه و خیابان بپرسید برایش یك پاسخ خواهد داشت، ولی پاسخش خیلی صعب و دشوار است و بسته به اینكه از چه كسی سؤال كنید جوابهای مختلفی میگیرید.
من فكر میكنم مشكلی كه الآن در این تحقیق شما وجود دارد، افتادن در دام رهیافتهای نظری است. ضمن اینكه من خودم اصولاً معتقدم تئوریها و نظریهها مثل نورافكن میمانند ولی در بعضی بحثها اگر محدود بشویم به این مباحث نظری، این طور بحثها وقتی رفت در فیلد همین مقولههای نظری و تئوریك، ممكن است نهایتاً بشود بحث مدرسهای یا تئوریك و خیلی جذابیت هم ندارد. حالا دیگر به هنر شما بر میگردد كه چطور نظرات را جمعبندی و كاربردیاش كنید.
برای پاسخ به سؤال، ما دو روش را میتوانیم داشته باشیم:
روش اول: روش تشخیص انتزاعی، قیاسی و كلنگر است كه ما یك مسأله اصلی را فرض میگیریم و بعد در پی شناسایی وجوه مختلف آن روان میشویم.
روش دوم: ما یك نگاه استقرایی داشته باشیم یا زنجیرهای از این معلولها را كه پیرامون آن هست بررسی كنیم و از طریق آنها پلهپله بالا برویم تا به مسألهی اصلی برسیم.
من ترجیح میدهم كه بیشتر این روش را دنبال كنیم. منتها در این روش ابتدا به ساكن مسائل «اصلی ـ فرعی» نمیشوند. مثلاً فرض كنید الان یكی از چیزهایی كه چه بسا در جامعه رویش دست میگذارند، #فقر است. فقر اكنون دامنهاش خیلی گسترده شده و در حال نابودی همه چیز است، ولی خود این فقر معلول عوامل دیگری است. چنانكه مثلاً در همین مقالهای كه چندی پیش در مورد فقر نوشته بودم، صورت مسأله را توضیح دادم ولی آخرش اشاره كردم كه بالاخره منشأ آن چیست؟ همهی حرفهایی كه گفتیم درست، ولی علتش كجاست؟ و خیلی سربسته اشارهای به علت شده بود یا برای مثال یكی دیگر از مسائلی كه امروز به وفور در #مطبوعات حتی در بخشهای حاكمیتی و در #مجلس مطرح است، رهبران كشور میگویند، تودهی #مردم هم میگویند؛ مسألهی فساد است. الآن هر جا بپرسید مهمترین مسأله چیست؟ قاعدتاً یكی از پاسخهایی كه فوری به شما خواهند داد، این است كه مهمترین مسأله «#فساد» است، چون فساد مثل موریانه دارد همه چیز را پوك میكند. نظام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی از درون دارد پوك و تهی میشود ولی خود همین … |👈 ادامه
| پخش ویدئو |
گفتوشنودهای دیگر این پروژه با:
| سعید مدنی | فرخ نگهدار | عطاءالله مهاجرانی |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اعتماد از گفتوشنود #احمد_بخارایی با عمادالدین باقی در پروژهی «اصلیترین مسئلهی جامعهی ایران» به مناسبت روز جهانی #حقوق_بشر | منتشرشده در شمارهی ۴۸۱۴، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹
| پیشدرآمد روزنامهی اعتماد:
ابر مسئلهی ايران و رابطهاش با حقوق بشر
دكتر احمد بخارايی، #جامعهشناس در پروژهای بهدنبال يافتن پاسخ به پرسشی بنيادی دربارهی جامعهی ايرانی است و آن، اينكه «مهمترين مسئلهی جامعهی ايران چيست و مسئلهی اصلی جامعهی ايران كدام است؟» اهميت اين پرسش تا جايی است كه اين جامعهشناس را بر آن داشته تا با برخی ديگر از كارشناسان و #كنشگران_مدنی به گفتوگو بنشيند. آنچه در اين نشست مورد توجه بخارايی قرار گرفته، رابطهی «ابرمسئلهی ايران» است با «حقوق بشر» و در نتيجه برای بررسی اين نسبت، گفتوشنودی را با عمادالدين باقی، #حقوقدان و #كنشگر حقوق بشر انجام داده كه در ادامه میخوانيد:
| متن گفتوشنود:
#احمد_بخارایی: خیلی ممنون جناب آقای باقی كه امروز به ما وقت دادید، توفیقی است كه در خدمتتون باشیم. یك پرسش اصلی وجود دارد كه باعث شده است مزاحمتان شویم. به نظر شما اصلیترین مسئلهای كه در جامعهی امروز #ایران وجود دارد چیست؟ اصلیترین مسئله به نظر شمایی كه دانشآموختهی #جامعهشناسی هستید، در این حوزه تحصیل كردهاید، علوم را از زوایای مختلف مورد مطالعه و مداقه قرار دادهاید و اهل قلم هستید، به هر حال فراز و فرودهایی داشتهاید در دهههای گذشته، چیست؟ طبیعتاً پاسخ شما به این پرسش خیلی میتواند مورد توجه و شاید نقد قرار بگیرد.
#عمادالدین_باقی: ممنون از شما كه زحمت كشیدید و این طرح را كلید زدید. به نظرم این سؤال شما یك طوری به خال زدن است. درست است كه ظاهراً دنبال پاسخ نیست، دنبال یك سؤال است و میپرسد مسألهی اصلی چیست؟
میگویند: «حسن السؤال، نصف الجواب»، یعنی اگر بالاخره شما خود سؤال را بتوانید خوب به عمل بیاورید انگار نیمی از جواب را گرفتهاید. از این جهت به نظرم سؤال دقیقی است. ولی از آن سؤالات سهل و ممتنع است، یعنی ضمن اینكه به نظر میآید خیلی جواب روشنی دارد، از هر كسی در كوچه و خیابان بپرسید برایش یك پاسخ خواهد داشت، ولی پاسخش خیلی صعب و دشوار است و بسته به اینكه از چه كسی سؤال كنید جوابهای مختلفی میگیرید.
من فكر میكنم مشكلی كه الآن در این تحقیق شما وجود دارد، افتادن در دام رهیافتهای نظری است. ضمن اینكه من خودم اصولاً معتقدم تئوریها و نظریهها مثل نورافكن میمانند ولی در بعضی بحثها اگر محدود بشویم به این مباحث نظری، این طور بحثها وقتی رفت در فیلد همین مقولههای نظری و تئوریك، ممكن است نهایتاً بشود بحث مدرسهای یا تئوریك و خیلی جذابیت هم ندارد. حالا دیگر به هنر شما بر میگردد كه چطور نظرات را جمعبندی و كاربردیاش كنید.
برای پاسخ به سؤال، ما دو روش را میتوانیم داشته باشیم:
روش اول: روش تشخیص انتزاعی، قیاسی و كلنگر است كه ما یك مسأله اصلی را فرض میگیریم و بعد در پی شناسایی وجوه مختلف آن روان میشویم.
روش دوم: ما یك نگاه استقرایی داشته باشیم یا زنجیرهای از این معلولها را كه پیرامون آن هست بررسی كنیم و از طریق آنها پلهپله بالا برویم تا به مسألهی اصلی برسیم.
من ترجیح میدهم كه بیشتر این روش را دنبال كنیم. منتها در این روش ابتدا به ساكن مسائل «اصلی ـ فرعی» نمیشوند. مثلاً فرض كنید الان یكی از چیزهایی كه چه بسا در جامعه رویش دست میگذارند، #فقر است. فقر اكنون دامنهاش خیلی گسترده شده و در حال نابودی همه چیز است، ولی خود این فقر معلول عوامل دیگری است. چنانكه مثلاً در همین مقالهای كه چندی پیش در مورد فقر نوشته بودم، صورت مسأله را توضیح دادم ولی آخرش اشاره كردم كه بالاخره منشأ آن چیست؟ همهی حرفهایی كه گفتیم درست، ولی علتش كجاست؟ و خیلی سربسته اشارهای به علت شده بود یا برای مثال یكی دیگر از مسائلی كه امروز به وفور در #مطبوعات حتی در بخشهای حاكمیتی و در #مجلس مطرح است، رهبران كشور میگویند، تودهی #مردم هم میگویند؛ مسألهی فساد است. الآن هر جا بپرسید مهمترین مسأله چیست؟ قاعدتاً یكی از پاسخهایی كه فوری به شما خواهند داد، این است كه مهمترین مسأله «#فساد» است، چون فساد مثل موریانه دارد همه چیز را پوك میكند. نظام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی از درون دارد پوك و تهی میشود ولی خود همین … |👈 ادامه
| پخش ویدئو |
گفتوشنودهای دیگر این پروژه با:
| سعید مدنی | فرخ نگهدار | عطاءالله مهاجرانی |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
#اصلیترین_مسئلهی_جامعهی_ایران
👈بخش ۱: گفتوشنود با عمادالدین باقی
🗓 پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
حدود یک و نیم سال قبل در آبان ۱۳۹۶ به ذهنم رسید که یک رشته گفتوشنود چالشی با بزرگان #سیاست و اندیشهورزی در مورد این پرسش داشته باشم: «اصلیترین مسئله در جامعهی…
👈بخش ۱: گفتوشنود با عمادالدین باقی
🗓 پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
حدود یک و نیم سال قبل در آبان ۱۳۹۶ به ذهنم رسید که یک رشته گفتوشنود چالشی با بزرگان #سیاست و اندیشهورزی در مورد این پرسش داشته باشم: «اصلیترین مسئله در جامعهی…
❇️ جامعهی دوقطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند!
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
روزنامه همدلی
جامعه دو قطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
❇️ استیصال اجتماعی: شغلهای اجباری
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت میکنم زیرا تحقیر شدم! |
🗓 سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی خشونت در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۲۳
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
🔍 روزنامهی آفتاب یزد گفتوگویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه میکنید. به نظر میرسد بخشهای ویژهای از گفتوشنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصهای از بخشهایی که در روزنامه منتشر «نشد» را اینجا میآورم و سپس دعوت میکنم که فایل شنیداری را اگر علاقهمند بودید بشنوید:
… ما و جامعهی ما در کلاس اول گیر کردهایم و سالهاست گفته میشود که ۲ ضرب در ۲ میشود چهار! این تکرارها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خستهگی و هزینهبری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …
… جامعهی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا میزند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی میشود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز میشود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنهی وسیع سلیقهها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیدههای نوظهور، کُپ میکند و مجبور میشود برای برونرفت از بنبستها، یا #خشونتورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمیتواند دیالوگ کند و سریعاً خشمناک میشود یا به گوشهای میخزد …
… #دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفتوگو با آنها ندارد همانگونه که چند روز قبل سخنگوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأیدهندهها در #انتخابات_ریاستجمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمیشود»، ببینید به این واضحی، سخنگوی #حاکمیت میگوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا میخواهیم گفتوگو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشمناک نشویم؟ …
… #هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقبماندهی #هویت_دینی و #مذهبی نمیگنجد …
… #خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاقهای رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بیکاری، #فردگرایی، خودخواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسانهای ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانهی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیبپذیر در جامعه، #انسداد_رسانهای در رسانهی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیبهای_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر میرسد برگشتناپذیر شدهایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعتمان افزودهمیشود …
… #طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفتهاند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروتهای نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبختتر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقهی کمدرآمد و فقیر شدهاند. آیا نمیبینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …
… ناهنجاریها در جامعهی ما «#هنجار» شده و ماهم بیتفاوت شدهایم و این هم از نشانههای بارز فروپاشی اجتماعی است …
… از صدر تا ذیل #دروغ میگویند و #دروغگویی جنبهی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیسجمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امنترین جا برای #سرمایهگذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیشتر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …
… ما در کف خیابانها به همراه دانشجویانمان #جامعهشناسی می کنیم. ما از وقایع خبر میدهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکردهایم. حالا میآیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که با شبکههای بیرونی گفتوگو نکنیم. مگر میشود آلودگیها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد کرد؟ آیا روزنامهها آزادند که حرفهای ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور میشوند که خیلی حرفها را منتشر نکنند و این هم نمونهای است از آنها که دارید میخوانید …
… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازهی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی خشونت در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۲۳
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
🔍 روزنامهی آفتاب یزد گفتوگویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه میکنید. به نظر میرسد بخشهای ویژهای از گفتوشنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصهای از بخشهایی که در روزنامه منتشر «نشد» را اینجا میآورم و سپس دعوت میکنم که فایل شنیداری را اگر علاقهمند بودید بشنوید:
… ما و جامعهی ما در کلاس اول گیر کردهایم و سالهاست گفته میشود که ۲ ضرب در ۲ میشود چهار! این تکرارها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خستهگی و هزینهبری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …
… جامعهی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا میزند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی میشود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز میشود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنهی وسیع سلیقهها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیدههای نوظهور، کُپ میکند و مجبور میشود برای برونرفت از بنبستها، یا #خشونتورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمیتواند دیالوگ کند و سریعاً خشمناک میشود یا به گوشهای میخزد …
… #دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفتوگو با آنها ندارد همانگونه که چند روز قبل سخنگوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأیدهندهها در #انتخابات_ریاستجمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمیشود»، ببینید به این واضحی، سخنگوی #حاکمیت میگوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا میخواهیم گفتوگو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشمناک نشویم؟ …
… #هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقبماندهی #هویت_دینی و #مذهبی نمیگنجد …
… #خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاقهای رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بیکاری، #فردگرایی، خودخواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسانهای ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانهی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیبپذیر در جامعه، #انسداد_رسانهای در رسانهی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیبهای_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر میرسد برگشتناپذیر شدهایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعتمان افزودهمیشود …
… #طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفتهاند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروتهای نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبختتر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقهی کمدرآمد و فقیر شدهاند. آیا نمیبینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …
… ناهنجاریها در جامعهی ما «#هنجار» شده و ماهم بیتفاوت شدهایم و این هم از نشانههای بارز فروپاشی اجتماعی است …
… از صدر تا ذیل #دروغ میگویند و #دروغگویی جنبهی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیسجمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امنترین جا برای #سرمایهگذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیشتر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …
… ما در کف خیابانها به همراه دانشجویانمان #جامعهشناسی می کنیم. ما از وقایع خبر میدهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکردهایم. حالا میآیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که با شبکههای بیرونی گفتوگو نکنیم. مگر میشود آلودگیها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد کرد؟ آیا روزنامهها آزادند که حرفهای ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور میشوند که خیلی حرفها را منتشر نکنند و این هم نمونهای است از آنها که دارید میخوانید …
… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازهی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «بررسی آثار، افکار و کنشگری دکتر محمدامین قانعی راد»
| پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰
| سخنرانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر حسن محدثی
| برگزار کننده:
انجمن #جامعهشناسی ایران (گروه #جامعهشناسی_ایران)
| تاریخ برگزاری:
شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1ep8d7V2AgOQyvA5kVgwt2CscMolZ4Xo1/view
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1m0ZGbifUmqTDCI6IGPE5URdOIfDaR1Mf/view
| فایل ویدئویی احمد بخارایی:👇
https://youtu.be/7zUeAz2JsPs
| فایل ویدئویی کل برنامه:👇
https://youtu.be/oqGO55JapuY
| احمد بخارایی: در این نشست مجازی که سعی داشتم تفاوت میان دو نوع جامعهشناسی، یعنی #پایشگری و #کنشگری را توضیح دهم به این موضوعات و موارد اشاره داشتم:
ـ «کنشگری زندهیاد محمد امین قانعیراد» در #انجمن_جامعهشناسی_ایران و حضورشان در صحنهی #مطبوعات و جراید،
ـ «پایشگری» به مثابه مشاهدهگری و مانیتورینگ از سوی بسیاری از جامعهشناسان محافظهکار در مقابل «کنشگری» با ویژگی اکتیویستی،
ـ «#پروبلماتیک» ندیدن موضوعات جامعهشناختی از سوی جامعهشناسیخواندههای «پایشگر» و روی آوردن به پژوهشهای حداقلی با نتایج تکراری،
ـ نسبی بودن «پایشگری» از حداقلی تا حداکثری،
ـ توأم بودن «کنشگری جامعهشناختی» با ۳ ویژگی: ۱ـ «مطالبهگری» با ۴ عنصر محتوایی (پژواک بخشیدن به صداهای حاشیهای، تبدیل #مطالبهگری_فردی به #مطالبهگری_جمعی، احساس مسئولیت فراتر از ایفای نقش سازمانی، عملگرایی بر اساس هزینه ـ فایده)، ۲ـ «#روشنفکری» با ۹ ویژگی به ویژه ارتباط با ۲ ویژگی شامل: الف: اندیشهی معطوف به عمل در سه جهت: «#اعتراض» در زمانی که امید به آینده در #جامعه کاهش یافته، «تغییر» در زمانی که عدالت منکوب شده، «#برساخت» در شرایط انسداد اجتماعی و ب: آلترناتیوسازی، ۳ـ «نسبی بودن» و توجه به وجود #ایدئولوژی مانع #توسعه در ایران که بالطبع، توجه جامعهشناس کنشگر به «ساختارها» و نقد آنها را ضروری میسازد،
ـ کنشگری جامعهشناسانه و تبدیل «ابژهها» به «سوژهها»،
ـ رویکرد «کنشگرانه»ی زندهیاد محمدامین قانعیراد در کتابهایش.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰
| سخنرانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر حسن محدثی
| برگزار کننده:
انجمن #جامعهشناسی ایران (گروه #جامعهشناسی_ایران)
| تاریخ برگزاری:
شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1ep8d7V2AgOQyvA5kVgwt2CscMolZ4Xo1/view
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1m0ZGbifUmqTDCI6IGPE5URdOIfDaR1Mf/view
| فایل ویدئویی احمد بخارایی:👇
https://youtu.be/7zUeAz2JsPs
| فایل ویدئویی کل برنامه:👇
https://youtu.be/oqGO55JapuY
| احمد بخارایی: در این نشست مجازی که سعی داشتم تفاوت میان دو نوع جامعهشناسی، یعنی #پایشگری و #کنشگری را توضیح دهم به این موضوعات و موارد اشاره داشتم:
ـ «کنشگری زندهیاد محمد امین قانعیراد» در #انجمن_جامعهشناسی_ایران و حضورشان در صحنهی #مطبوعات و جراید،
ـ «پایشگری» به مثابه مشاهدهگری و مانیتورینگ از سوی بسیاری از جامعهشناسان محافظهکار در مقابل «کنشگری» با ویژگی اکتیویستی،
ـ «#پروبلماتیک» ندیدن موضوعات جامعهشناختی از سوی جامعهشناسیخواندههای «پایشگر» و روی آوردن به پژوهشهای حداقلی با نتایج تکراری،
ـ نسبی بودن «پایشگری» از حداقلی تا حداکثری،
ـ توأم بودن «کنشگری جامعهشناختی» با ۳ ویژگی: ۱ـ «مطالبهگری» با ۴ عنصر محتوایی (پژواک بخشیدن به صداهای حاشیهای، تبدیل #مطالبهگری_فردی به #مطالبهگری_جمعی، احساس مسئولیت فراتر از ایفای نقش سازمانی، عملگرایی بر اساس هزینه ـ فایده)، ۲ـ «#روشنفکری» با ۹ ویژگی به ویژه ارتباط با ۲ ویژگی شامل: الف: اندیشهی معطوف به عمل در سه جهت: «#اعتراض» در زمانی که امید به آینده در #جامعه کاهش یافته، «تغییر» در زمانی که عدالت منکوب شده، «#برساخت» در شرایط انسداد اجتماعی و ب: آلترناتیوسازی، ۳ـ «نسبی بودن» و توجه به وجود #ایدئولوژی مانع #توسعه در ایران که بالطبع، توجه جامعهشناس کنشگر به «ساختارها» و نقد آنها را ضروری میسازد،
ـ کنشگری جامعهشناسانه و تبدیل «ابژهها» به «سوژهها»،
ـ رویکرد «کنشگرانه»ی زندهیاد محمدامین قانعیراد در کتابهایش.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |