🔆 #اسلام حکومتی، «نولیبرالیسم» و زوالِ حیاتِ اجتماعی
📌 بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن
🔆 اکنون در عرصهیِ جامعه و سیاستِ کشور نسل جدیدی ظهور کرده است که پشتِ سر خود تجربیات شکستخورده فراوان دارد، از آیندهیِ خود نگران است و زندگی در حال را ناممکن میانگارد. در چنین وضعیتی، این نسل به فراموشی گذشته، قطع علاقه به آینده و گسیختن از آنچه در حال میگذرد، روی آورده است. جامعه هر روز، بیش از پیش، به وضعیت ذرهایشده سقوط میکند و سرمایههای اجتماعی و فرهنگی به فنا میرود.
🔆 جامعهیِ #ایران توسط روندهای اقتصادی و اجتماعی و ساختارهای ناعادلانهیِ استبدادی و فاسد تخریب میشود، و بیم آن میرود که جامعه قدرت مقاومت مؤثر، بالنده و افقگشای خود را از دست بدهد. در برابر زوالِ حیات اجتماعی، فروپاشی تدریجی عرصهیِ عمومی، انحطاط معنای زندگی، در سطح شخصی و میانفردی، مقاومتهای پراکنده و بطیٔ کفایت نمیکند. استراتژیِ تخریبِ قدرتِ جامعه با هدفِ پیشبردِ منطقِ #قدرت و سرمایه، در یک میدانِ بهظاهر پُرتنازع و سرشار از کشاکش پیگرفته شده است.
▫️یکسوی این میدان، ساختارِ #سیاسی است که از #دین کسبِ مشروعیت میکند و متولیِ توزیعِ نامتوازن و ناعادلانهی ارزشهایِ اقتصادی و اجتماعی است. تکیهیِ دولتی بر ذخائر دینی، ارزشهای دینی را بهمنزلهیِ پشتوانهیِ تعصب و تصلب، خرافهپردازیِ دینی و انسدادِ سیاسی، در وجدان و آگاهیِ عمومیِ نسلِ جدید درج کرده است و نسل جدید را بیپناه رها ساخته است. آنچه این مسئله را مضاعف مینماید ظهور جنبشهای بنیادگرای دینی در سطح منطقه است که دین را بهمثابهیِ بُرندهترین صورتِ عقلستیزی و شرارت و خشونت عرضه میکند.
▫️از سوی دیگر، این میدان گسترش پُرحجم آموزهها و نمادهای «نولیبرالیستیِ» فلسفی و سیاسی و اقتصادی است. نولیبرالیسمی که مشروعیتِ خود را در این میدان از ستیز با «بنیادگراییِ» دینی و #اسلامِ حکومتی شده أخذ میکند، اما با رقیب خود در تأمین هدفِ تخریبِ جامعه همپیمان است. در سطحِ فلسفی، هر فرد را از سپهرِ جامعه و #تاریخ و سنت خود میگسلاند و در سطح سیاست، حیات سیاسی را به بازارِ تبلیغات و صندوق رأی فرو میکاهد تا در سطح اقتصادی، نابرابری و تبعیض و فسادهای دامنگستر بوروکراتیک را برای طبقاتِ محروم طبیعی و یا مقاومتناپذیر نمودار سازد.
هر چه زمان میگذرد جامعهیِ ایرانی، بهظاهر بیشتر و بیشتر تبدیل به یک جامعهیِ بیتاریخ، فاقدِ درکِ دقیقی از اینجا و اکنون خود و در نتیجه، فاقدِ افقهای امیدبخش میشود. متأسفانه در این فضای پرابهام، #روشنفکران نیز نتوانستهاند چراغی برافروزند و اینهمه میتواند موجبات سرگشتگی، تنهایی و عُزلت روزافزون آحادِ جامعه و توضیحدهندهیِ تخریبِ تدریجیِ قدرتِ مقاومتِ جامعه و فرایندِ زوالیابی آن گردد.
🔆 تصویرِ فوق، ناشی از فروریزی الگوهای پیشین مقاومت است. اما در عینِ حال، جامعهیِ ایرانی بهروالِ تغییراتی که در سطح جهانی به آن اشاره کردیم، از ظهورِ الگوهای تازهیِ مقاومت تهی نبوده است. الگوهایی که تصویری امیدبخش تولید میکنند.
🔆 طی چهار دههیِ گذشته دین سنتی و محافظهکار آزمون سنگینی داده است. نشان داده که اگر فرصتی بهدست آورد در یک چشم برهم زدن از زیر قبای #تقوا و پرهیز به کانون اعمالِ قدرت جست میزند و در کاستن از هزینهیِ اقتصاد قدرت، ابایی از کاربست تمام عیار ذخائر دینی ندارد.
وجدان عمومیِ جامعهیِ ایرانی از سادهدلیِ پناه آوردن به مواریثِ بهظاهر دستنخوردهیِ سنتی برون آمده و به پذیرش ارزشهای بنیادی خرد، #آزادی و نقدِ دنیای جدید، نزدیکتر شده است. در همان حال، طی چهار دههیِ اخیر، آموخته است که تجدد نیز، وقتی در قامتِ #سرمایهداری ظاهر میشود، بهویژه در یک کشور پیرامونی با ساختاری رانتی، که دشمنِ خرد، آزادی و نقد است و چنانکه مینمایاند، افقِ راستینی بهسمت یک زندگیِ مردمسالار (#دموکراتیک)، مرفه و عادلانه نیست.
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
📌 بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن
🔆 اکنون در عرصهیِ جامعه و سیاستِ کشور نسل جدیدی ظهور کرده است که پشتِ سر خود تجربیات شکستخورده فراوان دارد، از آیندهیِ خود نگران است و زندگی در حال را ناممکن میانگارد. در چنین وضعیتی، این نسل به فراموشی گذشته، قطع علاقه به آینده و گسیختن از آنچه در حال میگذرد، روی آورده است. جامعه هر روز، بیش از پیش، به وضعیت ذرهایشده سقوط میکند و سرمایههای اجتماعی و فرهنگی به فنا میرود.
🔆 جامعهیِ #ایران توسط روندهای اقتصادی و اجتماعی و ساختارهای ناعادلانهیِ استبدادی و فاسد تخریب میشود، و بیم آن میرود که جامعه قدرت مقاومت مؤثر، بالنده و افقگشای خود را از دست بدهد. در برابر زوالِ حیات اجتماعی، فروپاشی تدریجی عرصهیِ عمومی، انحطاط معنای زندگی، در سطح شخصی و میانفردی، مقاومتهای پراکنده و بطیٔ کفایت نمیکند. استراتژیِ تخریبِ قدرتِ جامعه با هدفِ پیشبردِ منطقِ #قدرت و سرمایه، در یک میدانِ بهظاهر پُرتنازع و سرشار از کشاکش پیگرفته شده است.
▫️یکسوی این میدان، ساختارِ #سیاسی است که از #دین کسبِ مشروعیت میکند و متولیِ توزیعِ نامتوازن و ناعادلانهی ارزشهایِ اقتصادی و اجتماعی است. تکیهیِ دولتی بر ذخائر دینی، ارزشهای دینی را بهمنزلهیِ پشتوانهیِ تعصب و تصلب، خرافهپردازیِ دینی و انسدادِ سیاسی، در وجدان و آگاهیِ عمومیِ نسلِ جدید درج کرده است و نسل جدید را بیپناه رها ساخته است. آنچه این مسئله را مضاعف مینماید ظهور جنبشهای بنیادگرای دینی در سطح منطقه است که دین را بهمثابهیِ بُرندهترین صورتِ عقلستیزی و شرارت و خشونت عرضه میکند.
▫️از سوی دیگر، این میدان گسترش پُرحجم آموزهها و نمادهای «نولیبرالیستیِ» فلسفی و سیاسی و اقتصادی است. نولیبرالیسمی که مشروعیتِ خود را در این میدان از ستیز با «بنیادگراییِ» دینی و #اسلامِ حکومتی شده أخذ میکند، اما با رقیب خود در تأمین هدفِ تخریبِ جامعه همپیمان است. در سطحِ فلسفی، هر فرد را از سپهرِ جامعه و #تاریخ و سنت خود میگسلاند و در سطح سیاست، حیات سیاسی را به بازارِ تبلیغات و صندوق رأی فرو میکاهد تا در سطح اقتصادی، نابرابری و تبعیض و فسادهای دامنگستر بوروکراتیک را برای طبقاتِ محروم طبیعی و یا مقاومتناپذیر نمودار سازد.
هر چه زمان میگذرد جامعهیِ ایرانی، بهظاهر بیشتر و بیشتر تبدیل به یک جامعهیِ بیتاریخ، فاقدِ درکِ دقیقی از اینجا و اکنون خود و در نتیجه، فاقدِ افقهای امیدبخش میشود. متأسفانه در این فضای پرابهام، #روشنفکران نیز نتوانستهاند چراغی برافروزند و اینهمه میتواند موجبات سرگشتگی، تنهایی و عُزلت روزافزون آحادِ جامعه و توضیحدهندهیِ تخریبِ تدریجیِ قدرتِ مقاومتِ جامعه و فرایندِ زوالیابی آن گردد.
🔆 تصویرِ فوق، ناشی از فروریزی الگوهای پیشین مقاومت است. اما در عینِ حال، جامعهیِ ایرانی بهروالِ تغییراتی که در سطح جهانی به آن اشاره کردیم، از ظهورِ الگوهای تازهیِ مقاومت تهی نبوده است. الگوهایی که تصویری امیدبخش تولید میکنند.
🔆 طی چهار دههیِ گذشته دین سنتی و محافظهکار آزمون سنگینی داده است. نشان داده که اگر فرصتی بهدست آورد در یک چشم برهم زدن از زیر قبای #تقوا و پرهیز به کانون اعمالِ قدرت جست میزند و در کاستن از هزینهیِ اقتصاد قدرت، ابایی از کاربست تمام عیار ذخائر دینی ندارد.
وجدان عمومیِ جامعهیِ ایرانی از سادهدلیِ پناه آوردن به مواریثِ بهظاهر دستنخوردهیِ سنتی برون آمده و به پذیرش ارزشهای بنیادی خرد، #آزادی و نقدِ دنیای جدید، نزدیکتر شده است. در همان حال، طی چهار دههیِ اخیر، آموخته است که تجدد نیز، وقتی در قامتِ #سرمایهداری ظاهر میشود، بهویژه در یک کشور پیرامونی با ساختاری رانتی، که دشمنِ خرد، آزادی و نقد است و چنانکه مینمایاند، افقِ راستینی بهسمت یک زندگیِ مردمسالار (#دموکراتیک)، مرفه و عادلانه نیست.
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
🔴 #اسلام برای نخستینبار به افسانه ستمکاران غارتگر که شعار «یا خدا یا خرما» را ایمان مردم کرده بودند تا خدا را برای مردم و خرما را برای خود تقسیم کنند و فقر را تقدس الهی ببخشند، پایان داد و در این بینش ضدانسانی، انقلابی راستین پدید آورد و گفت: «فقر کفر است، هر که معاش ندارد معاد ندارد، مغانم کثیر، خیر و معروف زندگی مادی است و نان زیربنای خداپرستی [است] و فقر ذلت و ضعف؛ و با اینهمه [فقر و استضعاف و بیعدالتی]، #دین و #معنویت و #تقوا در یک جامعه، دروغ است!
📚 معلم علیشریعتی / ابوذر: ص۲۰۵
✅ @Shariati_Group
🆔 @menhayefaghr
📚 معلم علیشریعتی / ابوذر: ص۲۰۵
✅ @Shariati_Group
🆔 @menhayefaghr
💢 روبنای اخلاقی در زیربنای اقتصادی
"... سیستمِ اقتصادی باید سیستمی باشد که، به آن "مردکه"ی متجاوزی، که میخواهد تجاوز کند، امکانِ قانونی و عملی ندهد، نه این که امکان بدهد، و بعد، از نظرِ اخلاقی، کنترلاش کند. یعنی نمیشود یک زیربنای #سرمایهداری و استثماری و استعماری، و یک روبنای اخلاقی، بر مبنای #عدالت و #تقوا، درست کرد!
باید، روبنای اخلاقیِ اسلامی را، در زیربنای تولیدی و اقتصادی بیاوریم. باید، آن تقوا، آن عفو، آن زهد، آن اعراضِ از دنیا، و آن مبارزه با اسراف را، که #اسلام میگوید، به زیربنای تولیدی وارد کنیم، و از آن، سیستمِ اقتصادی درست کنیم، نه این که، ما که سیستمِ اقتصادی را در دورهی فئودالیته، قبایلی، و بورژوایی، قبول کردیم، امروز هم، سیستمِ سرمایهداری را بپذیریم، و اسلام را، به عنوانِ نصیحتِ اخلاقی، مطرح کنیم، و دائماً بگوییم که: "آقا نخور" ، "آقا بخور"! این فایدهای ندارد.
اگر دو نفر خوردند، و دو نفر نخوردند، چه میشود؟ این کار دردِ چه کسی را دوا میکند؟ این وضع ممکن است بعداً به صورتِ بدتری در بیاید.
وقتی که ما مسائلِ زیربنایی را مطرح نکنیم، و دائماً خودمان را بسازیم، هم از واقعیتها کنار میافتیم، و هم مسائلِ زیربنایی یادمان میرود، و این بعداً، یک تخدیر و یک نوع مد میشود. الان معنی دارد، ولی بعد، به صورتِ یک سادهزیستی، از قماشِ سفرههای فقرِ درویشها، در میآید (اکنون بویش دارد در میآید) :
با ترن میآمدم، یکی از رؤسای درویشها، در واگن بود، و همهی واگن را در انحصارِ آنها قرار داده بودند. پسرِ همان رئیسِ درویشها، دوستِ من بود. با من حرف میزد و میگفت که: "آقا" میگویند بیا و سرِ "سفرهی فقر" بنشین.
گفتم: "اگر یک لقمه از آن غذای #فقر بر مزاج من برود، با زور جراحی باید بیروناش کرد! نخواستم آقا! من همان مادی هستم، یک ساندویچ برایم بس است!".
من از پشتِ شیشه میدیدم که سفرههای فقر چگونه است! بعداً، به این صورت در میآید، و یک چیزِ فکاهی و سنتی میشود. برای خودش به صورتِ یک مُد در میآید، و وسیلهی رضایتِ آدمهایی میشود که، زندگیشان، شب و روز، در تولید و زراندوزی میگذرد، بعد، یک رویهی سادهزیستی درست میکنند! و کار، به یک نفاق و ریای تازه، یک دوگانگییِ شخصیتِ تازه، یک "ابوذری نمودن" و "عبدالرحمانی بودن"، کشیده میشود.
ما که این تجربهها را داشتیم، چرا دوباره تکرارش کنیم؟! باید به کاری اساسی و زیربنایی فکر کنیم. یک راهِحل برای سرمایهداری درست نکنیم، که خود را، به صورتِ اسلامی بزک کند. بگذار خودش را نشان بدهد، این طور نیست؟..."
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگیری طبقاتی اسلام / ص ۵۵
✅ @Shariati_Group
"... سیستمِ اقتصادی باید سیستمی باشد که، به آن "مردکه"ی متجاوزی، که میخواهد تجاوز کند، امکانِ قانونی و عملی ندهد، نه این که امکان بدهد، و بعد، از نظرِ اخلاقی، کنترلاش کند. یعنی نمیشود یک زیربنای #سرمایهداری و استثماری و استعماری، و یک روبنای اخلاقی، بر مبنای #عدالت و #تقوا، درست کرد!
باید، روبنای اخلاقیِ اسلامی را، در زیربنای تولیدی و اقتصادی بیاوریم. باید، آن تقوا، آن عفو، آن زهد، آن اعراضِ از دنیا، و آن مبارزه با اسراف را، که #اسلام میگوید، به زیربنای تولیدی وارد کنیم، و از آن، سیستمِ اقتصادی درست کنیم، نه این که، ما که سیستمِ اقتصادی را در دورهی فئودالیته، قبایلی، و بورژوایی، قبول کردیم، امروز هم، سیستمِ سرمایهداری را بپذیریم، و اسلام را، به عنوانِ نصیحتِ اخلاقی، مطرح کنیم، و دائماً بگوییم که: "آقا نخور" ، "آقا بخور"! این فایدهای ندارد.
اگر دو نفر خوردند، و دو نفر نخوردند، چه میشود؟ این کار دردِ چه کسی را دوا میکند؟ این وضع ممکن است بعداً به صورتِ بدتری در بیاید.
وقتی که ما مسائلِ زیربنایی را مطرح نکنیم، و دائماً خودمان را بسازیم، هم از واقعیتها کنار میافتیم، و هم مسائلِ زیربنایی یادمان میرود، و این بعداً، یک تخدیر و یک نوع مد میشود. الان معنی دارد، ولی بعد، به صورتِ یک سادهزیستی، از قماشِ سفرههای فقرِ درویشها، در میآید (اکنون بویش دارد در میآید) :
با ترن میآمدم، یکی از رؤسای درویشها، در واگن بود، و همهی واگن را در انحصارِ آنها قرار داده بودند. پسرِ همان رئیسِ درویشها، دوستِ من بود. با من حرف میزد و میگفت که: "آقا" میگویند بیا و سرِ "سفرهی فقر" بنشین.
گفتم: "اگر یک لقمه از آن غذای #فقر بر مزاج من برود، با زور جراحی باید بیروناش کرد! نخواستم آقا! من همان مادی هستم، یک ساندویچ برایم بس است!".
من از پشتِ شیشه میدیدم که سفرههای فقر چگونه است! بعداً، به این صورت در میآید، و یک چیزِ فکاهی و سنتی میشود. برای خودش به صورتِ یک مُد در میآید، و وسیلهی رضایتِ آدمهایی میشود که، زندگیشان، شب و روز، در تولید و زراندوزی میگذرد، بعد، یک رویهی سادهزیستی درست میکنند! و کار، به یک نفاق و ریای تازه، یک دوگانگییِ شخصیتِ تازه، یک "ابوذری نمودن" و "عبدالرحمانی بودن"، کشیده میشود.
ما که این تجربهها را داشتیم، چرا دوباره تکرارش کنیم؟! باید به کاری اساسی و زیربنایی فکر کنیم. یک راهِحل برای سرمایهداری درست نکنیم، که خود را، به صورتِ اسلامی بزک کند. بگذار خودش را نشان بدهد، این طور نیست؟..."
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگیری طبقاتی اسلام / ص ۵۵
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
❇️ شریعتی باوری به ادغام دین و دولت نداشت
🔅گفتوگوی ایرنا پلاس با ابوطالب آدینهوند و بازخوانی نظریهی «امت و امامت» دکتر #علی_ شریعتی و بررسی ایده او در باب سیاست و دولت
🔹نکته مهم این است که باید بین یک رخداد و پیامدهای یک رخداد تفکیک قائل شد. لزوماً رخداد با پیامدهای خود اینهمان نیست. یعنی انقلاب ۵۷ لزوماً با جمهوری اسلامی مساوی نیست. نهضت لزوماً مساوی با نهاد برآمده از آن نیست. ولی با هم نسبتی دارند و ضریب انعکاسی رخداد و نسبتی از آن را میتوانید در پیامدهای رخداد ببینید.
🔹نکته مهم این است که خواست همهی نیروهای حامل انقلاب و یا معترضین یکی نیست و در پسا انقلاب تعارضات آشکار شده و آن گاه است که ساختارها و نیروها در پرتو وزن کشی تاریخی خود تفوق مییابند و در چنین بزنگاههایی #تاریخ، ساختهای تاریخی وزن خود را بر دوران بار میکند و بعضاً آن دقیقهی تاریخی را به محاق میبرد.
🔹سوال اینجاست آیا تاثیرات فرهنگی #شریعتی در چند سال، میتواند جهت همهی فرایندهای تاریخی در #ایران را تغییر دهد؟ نه!
👈 آیا عینیت ساختارها و قدرتنمایی نهاد رسمی #دین را میتواند تغییر دهد؟ پاسخ منفی است.
🔹او در جایی از «امت و امامت» که مورد نقد زیادی قرار دارد میگوید: «یکی از اهداف من آزادسازی دین از دست متولیانش است».
یعنی عملاً این تشخیص تاریخی شریعتی به نظر من بسیار قابل تأمل و پیشدستانه است و او تحلیلی پیشدستانه از تاریخ محتمل ما دارد که چه سناریوی تاریخی میتواند رخ بدهد که او اینگونه آسیبشناسی میکند.
🔹او انقیاد نهاد رسمی دین را آسیبشناسی میکند و میگوید یکی از اهداف من آزادسازی دین از نهاد رسمی دین است: «آزاد کردن #مذهب از تولیت استبدادهای فکری و روحانی» است. در نتیجه شریعتی با بازخوانی «تشیع صفوی و علوی» عملاً تاریخ آینده ما را نقد میکند و گویی درباره آیندهای محتمل با ما وارد دیالوگ میشود و دینِ دولتیِ صفوی را نقد میکند و به طور کلی او همآیی این چنین پیوندی بین نهاد دین و نهاد دولت در دوران صفوی و یا در دوران پسا #پیامبر و تجلی آن در نظام #خلافت را نقد میکرد و تفوق ظاهرگراییِ دینی - دولتی را پیشدستانه آسیب شناسی میکرد و میگفت که:
«وقتی #زور لباس #تقوا بپوشد بزرگترین فاجعه رخ میدهد» و ائتلاف تثلیث شوم «زر و زور و تزویر» را هشدار میداد.
🔹این موضوع از آنجا که در ادبیات شریعتی بسیار برجسته است، نمیتوان چنین برآیند پساانقلابی در ایران را با اندیشههای او متناسب دانست. بلکه عملاً در پسا انقلاب، با قدرتگیری نیروهای سنتی، الهیات رهاییبخش امثال #شریعتی و #طالقانی در محاق رفت و مطرود شد و شریعتی خود به ممنوعهای بدل شد...″
🔗 مطالعهی مطلب کامل
✅ @Shariati_Group
🔅گفتوگوی ایرنا پلاس با ابوطالب آدینهوند و بازخوانی نظریهی «امت و امامت» دکتر #علی_ شریعتی و بررسی ایده او در باب سیاست و دولت
🔹نکته مهم این است که باید بین یک رخداد و پیامدهای یک رخداد تفکیک قائل شد. لزوماً رخداد با پیامدهای خود اینهمان نیست. یعنی انقلاب ۵۷ لزوماً با جمهوری اسلامی مساوی نیست. نهضت لزوماً مساوی با نهاد برآمده از آن نیست. ولی با هم نسبتی دارند و ضریب انعکاسی رخداد و نسبتی از آن را میتوانید در پیامدهای رخداد ببینید.
🔹نکته مهم این است که خواست همهی نیروهای حامل انقلاب و یا معترضین یکی نیست و در پسا انقلاب تعارضات آشکار شده و آن گاه است که ساختارها و نیروها در پرتو وزن کشی تاریخی خود تفوق مییابند و در چنین بزنگاههایی #تاریخ، ساختهای تاریخی وزن خود را بر دوران بار میکند و بعضاً آن دقیقهی تاریخی را به محاق میبرد.
🔹سوال اینجاست آیا تاثیرات فرهنگی #شریعتی در چند سال، میتواند جهت همهی فرایندهای تاریخی در #ایران را تغییر دهد؟ نه!
👈 آیا عینیت ساختارها و قدرتنمایی نهاد رسمی #دین را میتواند تغییر دهد؟ پاسخ منفی است.
🔹او در جایی از «امت و امامت» که مورد نقد زیادی قرار دارد میگوید: «یکی از اهداف من آزادسازی دین از دست متولیانش است».
یعنی عملاً این تشخیص تاریخی شریعتی به نظر من بسیار قابل تأمل و پیشدستانه است و او تحلیلی پیشدستانه از تاریخ محتمل ما دارد که چه سناریوی تاریخی میتواند رخ بدهد که او اینگونه آسیبشناسی میکند.
🔹او انقیاد نهاد رسمی دین را آسیبشناسی میکند و میگوید یکی از اهداف من آزادسازی دین از نهاد رسمی دین است: «آزاد کردن #مذهب از تولیت استبدادهای فکری و روحانی» است. در نتیجه شریعتی با بازخوانی «تشیع صفوی و علوی» عملاً تاریخ آینده ما را نقد میکند و گویی درباره آیندهای محتمل با ما وارد دیالوگ میشود و دینِ دولتیِ صفوی را نقد میکند و به طور کلی او همآیی این چنین پیوندی بین نهاد دین و نهاد دولت در دوران صفوی و یا در دوران پسا #پیامبر و تجلی آن در نظام #خلافت را نقد میکرد و تفوق ظاهرگراییِ دینی - دولتی را پیشدستانه آسیب شناسی میکرد و میگفت که:
«وقتی #زور لباس #تقوا بپوشد بزرگترین فاجعه رخ میدهد» و ائتلاف تثلیث شوم «زر و زور و تزویر» را هشدار میداد.
🔹این موضوع از آنجا که در ادبیات شریعتی بسیار برجسته است، نمیتوان چنین برآیند پساانقلابی در ایران را با اندیشههای او متناسب دانست. بلکه عملاً در پسا انقلاب، با قدرتگیری نیروهای سنتی، الهیات رهاییبخش امثال #شریعتی و #طالقانی در محاق رفت و مطرود شد و شریعتی خود به ممنوعهای بدل شد...″
🔗 مطالعهی مطلب کامل
✅ @Shariati_Group
ایرنا پلاس
شریعتی باوری به ادغام دین و دولت نداشت
تهران - ایرنا پلاس - بخش سوم گفتوگوی ایرنا پلاس با ابوطالب آدینهوند به بازخوانی نظریه امت و امامت شریعتی، و بررسی ایده شریعتی در باب سیاست و دولت میپردازد.
🔴 برادرم، مردِ آگاهی و ایمان...
قدرت #قلم، روشنی اندیشه، رقت روح، اخلاص نیت، آشنایی با رنج #مردم و زبان زمان و جبهه بندیهای جهان و داشتن #فرهنگ انسانی اسلامی شیعی و زیستن با آن «روح» که ویژه «حوزه» بود و یادگار «ومعه خالی آن روزها» و سرچشمهی زاینده آن همه نبوغها و جهادها و اجتهادها و میراث آن تمدنی که با #علم و #عشق و #تقوا بنا شده بود، همگی در شما جمع است و میدانید که این صفات، بسیار کم با هم جمع میشود و این ویژگی آنچه را امروز «مسئولیت» مینامند، بر دوش شما سنگینتر میسازد و سکوت و انزوا را به هر دلیل بر شما، نه خدا میبخشاید و نه خلق.
📚 بخشی از #وصیت نامه شرعی دکتر #علی_شریعتی خطاب به علامه #محمدرضا_حکیمی
✅ @Shariati_Group
🆔 @allamehhakimi
قدرت #قلم، روشنی اندیشه، رقت روح، اخلاص نیت، آشنایی با رنج #مردم و زبان زمان و جبهه بندیهای جهان و داشتن #فرهنگ انسانی اسلامی شیعی و زیستن با آن «روح» که ویژه «حوزه» بود و یادگار «ومعه خالی آن روزها» و سرچشمهی زاینده آن همه نبوغها و جهادها و اجتهادها و میراث آن تمدنی که با #علم و #عشق و #تقوا بنا شده بود، همگی در شما جمع است و میدانید که این صفات، بسیار کم با هم جمع میشود و این ویژگی آنچه را امروز «مسئولیت» مینامند، بر دوش شما سنگینتر میسازد و سکوت و انزوا را به هر دلیل بر شما، نه خدا میبخشاید و نه خلق.
📚 بخشی از #وصیت نامه شرعی دکتر #علی_شریعتی خطاب به علامه #محمدرضا_حکیمی
✅ @Shariati_Group
🆔 @allamehhakimi
🔴 چرا حکیمی مهم است؟
🔸اولین آشنایی من با مرحوم علامه #محمدرضا_حکیمی به دورانی باز میگردد که میخواستم با چهرهی فردی که پدرم تا آخر عمر برایش نامه مینوشت و میراثاش را به او واگذار کرد، آشنا شوم و او را بشناسم؛ اما بعدها کتاب «منهای فقر» ایشان مرا بیشتر با شخصیتش آشنا کرد. با این #کتاب در دوران #دانشگاه انس قابل توجهی داشتم و برایم بسیار جالب بود فردی که باید درگیر مسائل #فقه و اصول و مسائل مذهبی باشد، چنین کتابی را نگاشته و معتقد است #انقلاب در ساخت یک جامعهی #منهای_فقر موثر نبوده است و باید به آن پرداخته شود.
🔸ساختن این نوع جامعه یعنی برداشت حقیقی از دین چراکه مرحوم #علامه_حکیمی #دین را با #عدالت تعریف و تفسیر میکند. علامه حکیمی با تأکید معتقد است در رأس همهی عبادات، خدمت به #خلق و خدمت به جامعه است و در نتیجه، اعمال دینی فقط به #حجاب، #نماز و #روزه و... ختم نمیشود و اولویت آن قبل از هر چیز، مبارزه با #فقر، بیعدالتی و نابرابری است.
🔸حکیمی وقتی از «عدالت» صحبت میکند میگوید اولین وجه عدالت، وجه اقتصادی و معیشتی است. ایشان در نامهای نوشته است تمام حرف #قرآن در دو کلمهی #توحید و #عدالت خلاصه میشود. در جامعهای که عدالت نباشد پس دین، #اسلام و #ایمان هم نیست.
🔸من وقتی نامهی پدرم (#علی_شریعتی) به علامه حکیمی را میخواندم، ایشان علامه حکیمی را مرد #تقوا و وارث دین و #اخلاص معرفی میکند و از او میخواهد این میدان خالی #عدالتطلبی را پر کند.
🔸 اندیشهی حکیمی دعوت میکند به #واقعیت و عمل به آنچه امروز میگذرد و باید نتایج را بررسی کنیم که آیا #حکومت ما همان حکومت عامل به #عدل است و میتوانیم جامعهمان را یک جامعهای اسلامی بدانیم؟!
در زندگی علامه حکیمی توجه به مناطق و اقشار مختلف و همچنین زهد واقعی دیده میشود و او همیشه تأکید میکند که ندای قرآن بانگ توحید و عدالت است.
✅ @Shariati_Group
📚 گزیده سخنان دکتر #سارا_شریعتی در همایش چهارسوی #مشهد / آئین بزرگداشت نخستین سالگرد درگذشتِ علامه حکیمی
🔸اولین آشنایی من با مرحوم علامه #محمدرضا_حکیمی به دورانی باز میگردد که میخواستم با چهرهی فردی که پدرم تا آخر عمر برایش نامه مینوشت و میراثاش را به او واگذار کرد، آشنا شوم و او را بشناسم؛ اما بعدها کتاب «منهای فقر» ایشان مرا بیشتر با شخصیتش آشنا کرد. با این #کتاب در دوران #دانشگاه انس قابل توجهی داشتم و برایم بسیار جالب بود فردی که باید درگیر مسائل #فقه و اصول و مسائل مذهبی باشد، چنین کتابی را نگاشته و معتقد است #انقلاب در ساخت یک جامعهی #منهای_فقر موثر نبوده است و باید به آن پرداخته شود.
🔸ساختن این نوع جامعه یعنی برداشت حقیقی از دین چراکه مرحوم #علامه_حکیمی #دین را با #عدالت تعریف و تفسیر میکند. علامه حکیمی با تأکید معتقد است در رأس همهی عبادات، خدمت به #خلق و خدمت به جامعه است و در نتیجه، اعمال دینی فقط به #حجاب، #نماز و #روزه و... ختم نمیشود و اولویت آن قبل از هر چیز، مبارزه با #فقر، بیعدالتی و نابرابری است.
🔸حکیمی وقتی از «عدالت» صحبت میکند میگوید اولین وجه عدالت، وجه اقتصادی و معیشتی است. ایشان در نامهای نوشته است تمام حرف #قرآن در دو کلمهی #توحید و #عدالت خلاصه میشود. در جامعهای که عدالت نباشد پس دین، #اسلام و #ایمان هم نیست.
🔸من وقتی نامهی پدرم (#علی_شریعتی) به علامه حکیمی را میخواندم، ایشان علامه حکیمی را مرد #تقوا و وارث دین و #اخلاص معرفی میکند و از او میخواهد این میدان خالی #عدالتطلبی را پر کند.
🔸 اندیشهی حکیمی دعوت میکند به #واقعیت و عمل به آنچه امروز میگذرد و باید نتایج را بررسی کنیم که آیا #حکومت ما همان حکومت عامل به #عدل است و میتوانیم جامعهمان را یک جامعهای اسلامی بدانیم؟!
در زندگی علامه حکیمی توجه به مناطق و اقشار مختلف و همچنین زهد واقعی دیده میشود و او همیشه تأکید میکند که ندای قرآن بانگ توحید و عدالت است.
✅ @Shariati_Group
📚 گزیده سخنان دکتر #سارا_شریعتی در همایش چهارسوی #مشهد / آئین بزرگداشت نخستین سالگرد درگذشتِ علامه حکیمی
Telegram
.
🔴 تضاد بنیادین اسلام با فقر و فلاکت
🔅#اسلام برای نخستینبار به افسانهی ستمکاران غارتگر که شعار «یا خدا یا خرما» را #ایمان مردم کرده بودند، تا #خدا را برای مردم و خرما را برای خود تقسیم کنند، و #فقر را تقدس الهی ببخشند، پایان داد و در این بینش ضدانسانی، انقلابی راستین پدید آورد و گفت: «فقر #کفر است، هر که معاش ندارد معاد ندارد، مغانم کثیر، خیر و معروف زندگی مادی است و نان زیربنای خداپرستی [است] و فقر ذلت و ضعف؛ و با اینهمه [فقر و استضعاف و بیعدالتی]، دین و معنویت و #تقوا در یک جامعه، دروغ است!
📚 معلم علیشریعتی / ابوذر: ص۲۰۵
🔅آیتالله جوادی آملی:
مرحوم کلینی روایتی را از #پیامبر گرامی #اسلام نقل کرده است که: خدایا بین #مردم و نان آنها جدایی نیانداز، اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد، دیگر خبری از #دین نخواهد بود، #اقتصاد یعنی نان مملکت، دینداری مردم بدون اقتصاد سخت است.
در زبان فارسی کسی که جیبش خالی است را گدا میگویند، کلمهی گدا بار علمی ندارد، #قرآن کریم از چنین شخصی با نام «فقیر» یاد میکند، فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است و قدرت #قیام ندارد، ملتی که جیبش خالی باشد #قدرت قیام نخواهد داشت، لذا مسئولین باید برای حل مشکلات اقتصادی ملت تلاش کنند. در یکی از دعاهای نورانی صحیفه سجادیه آمده است که: خدایا آن توفیق را بده که ما «حُسن الولایه» داشته و «سوء الولایه» نداشته باشیم؛ حسن الولایه یعنی مدیریت خوب، مسئولیت خوب، یعنی فرد بتواند کسانی که زیرمجموعه و تحت امرش هستند را خوب اداره کند. هر کسی در حوزه کاری خودش به نوعی والی است. انشاءالله با توجه به سرمایههای عظیم کشور با مدیریت خوب، مشکلات جامعه هر چه سریعتر رفع شود./ شفقنا
✅ @Shariati_Group
🔅#اسلام برای نخستینبار به افسانهی ستمکاران غارتگر که شعار «یا خدا یا خرما» را #ایمان مردم کرده بودند، تا #خدا را برای مردم و خرما را برای خود تقسیم کنند، و #فقر را تقدس الهی ببخشند، پایان داد و در این بینش ضدانسانی، انقلابی راستین پدید آورد و گفت: «فقر #کفر است، هر که معاش ندارد معاد ندارد، مغانم کثیر، خیر و معروف زندگی مادی است و نان زیربنای خداپرستی [است] و فقر ذلت و ضعف؛ و با اینهمه [فقر و استضعاف و بیعدالتی]، دین و معنویت و #تقوا در یک جامعه، دروغ است!
📚 معلم علیشریعتی / ابوذر: ص۲۰۵
🔅آیتالله جوادی آملی:
مرحوم کلینی روایتی را از #پیامبر گرامی #اسلام نقل کرده است که: خدایا بین #مردم و نان آنها جدایی نیانداز، اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد، دیگر خبری از #دین نخواهد بود، #اقتصاد یعنی نان مملکت، دینداری مردم بدون اقتصاد سخت است.
در زبان فارسی کسی که جیبش خالی است را گدا میگویند، کلمهی گدا بار علمی ندارد، #قرآن کریم از چنین شخصی با نام «فقیر» یاد میکند، فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است و قدرت #قیام ندارد، ملتی که جیبش خالی باشد #قدرت قیام نخواهد داشت، لذا مسئولین باید برای حل مشکلات اقتصادی ملت تلاش کنند. در یکی از دعاهای نورانی صحیفه سجادیه آمده است که: خدایا آن توفیق را بده که ما «حُسن الولایه» داشته و «سوء الولایه» نداشته باشیم؛ حسن الولایه یعنی مدیریت خوب، مسئولیت خوب، یعنی فرد بتواند کسانی که زیرمجموعه و تحت امرش هستند را خوب اداره کند. هر کسی در حوزه کاری خودش به نوعی والی است. انشاءالله با توجه به سرمایههای عظیم کشور با مدیریت خوب، مشکلات جامعه هر چه سریعتر رفع شود./ شفقنا
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥| سخنرانی امام #موسی_صدر در تیمچه بازار تهران، سال ۱۳۵۰:
علی رو دنیا اگر امروز بخواد با پیروانش بشناسه چجوری میشناسه؟ آیا علم میبینه؟ آیا #تقوا میبینه؟ آیا علاقه به یتیمی میبینه که در علی میدید؟ آیا علاقه به خدمت به مردمی میبینه که در علی میدید؟ آیا شجاعت و صراحتی رو میبینه که در علی بود؟!
#علی #غدیر
✅ @Shariati_Group
علی رو دنیا اگر امروز بخواد با پیروانش بشناسه چجوری میشناسه؟ آیا علم میبینه؟ آیا #تقوا میبینه؟ آیا علاقه به یتیمی میبینه که در علی میدید؟ آیا علاقه به خدمت به مردمی میبینه که در علی میدید؟ آیا شجاعت و صراحتی رو میبینه که در علی بود؟!
#علی #غدیر
✅ @Shariati_Group