گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | ماجرای تأسیس اسرائیل و پاک‌سازی قومی فلسطینی‌ها توسط صهیونیست‌ها

از زمان #جنگ_جهانی اول و اشغال #فلسطین توسط #انگلیس تا سال ۱۹۴۸ مقاومت #مردم فلسطین با اشغال‌گری آنها تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت. جنگ جهانی دوم و کشتار یهودیان ساکن #اروپا در واقعه #هولوکاست، بهانه‌ای شد تا #صهیونیست‌ ها برای تأسیس رژیم جعلی #یهود مصمم شوند. حمایت انگلیس، یهودیان را به تشکیل سازمانی نظامی سوق داد؛ آنها زمین‌های فلسطینیان را در ابتدا با چندین برابر قیمت خریداری کرده و در ادامه با زور تصاحب کردند. طی این سی‌سال زمینه برای مهاجرت بیشتر یهودیان فراهم شد. سال ۱۹۴۸ ماجرایی که با «نقشه دالت» توسط توسط هاگانا یکی از گروه‌های شبه نظامی یهودی اتفاق افتاد، صدها هزار فلسطینی را از وطن خود راند و رژیم #اسرائیل را رسماً تأسیس کرد. ایلان پاپه تاریخ‌دانی اسرائیلی‌تبار و منتقدی ضد صهیونیستی است که در گفتگویی با بی‌بی‌سی، تأسیس اسرائیل را با نقشه‌ای از پیش برنامه‌ریزی شده برای پاک‌سازی قومی یا نسل‌کشی تدریجی که طرحی اساسی در مانیفست #صهیونیسم بین‌الملل است پیش می‌کشد.

🔗 مشاهده متن و کلیپ کامل

#نظم_نوین_جهانی
@Shariati_Group
📌 شرط اصلی مبارزه

🔅پیش از شروع حرکت دکتر #شریعتی، پدر ایشان مرحوم #محمدتقی_شریعتی، در مشهد خدمات بسیار زیادی انجام داده بود. ایشان ضمن حمایت از #نهضت_ملی‌ شدن صنعت #نفت و فعالیت در جهت مقابله با کودتای #۲۸_مرداد در کانون نشر حقایق اسلامی، به طرح مسائل اسلامی می‌پرداخت. اواسط دهه‌ی ۱۳۴۰، مرحوم آقای همایون در کنار محل فعلی #حسینیه_ارشاد که به محله‌ی چاله‌هرز معروف بود زمینی را برای فعالیت‌های مذهبی در نظر گرفت و چادری در آن برپا کرد، مرحوم استاد محمدتقی شریعتی که به #تهران آمده بود در آن محل در شب‌های جمعه تفسیر #قرآن می‌گفت. در آن محل همچنین به مناسبت اعیاد مذهبی و وفیات مراسم برگزار می‌کردند. آن جلسات که به همت بانیان حسینیه ارشاد و انجمن اسلامی مهندسین برگزار می‌شد تأثیر بسزایی در گرایش جوانان به مسائل سیاسی و مذهبی داشت. دکتر #علی_شریعتی از جمله اعضای #جبهه_ملی_ایران در #خراسان بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد، عضو نهضت مقاومت ملی شد و با پدرش در #مشهد به فعالیت پرداخت. بعد از تأسیس #نهضت_آزادی، دکتر شریعتی به عضویت آن درآمد.

🔅آخرین بار که من با ایشان ملاقات کردم چند روز پیش از مسافرت دکتر شریعتی به #اروپا بود. اواسط اردیبهشت ۱۳۵۶ به مناسبت #آزادی آقای دکتر شیبانی از زندان من از تعدادی از دوستان و هم‌اندیشان که بالغ بر یکصد و پنجاه نفر بودند، از جمله آقای رضا اصفهانی، مهندس #مهدی_بازرگان و خانم #اعظم_طالقانی دعوت کرده بودم. در آن مراسم دکتر شریعتی درباره این‌که شرط اصلی مبارزه ساده‌زیستی است و با تجمل و تجمل‌گرایی حضور در صحنه مبارزه امکان ندارد صحبت کرد. بعد از سخنرانی ایشان ما با یکدیگر مدتی در باغ قدم زدیم. دکتر شریعتی در آن صحبت‌ها در مورد اعتقاد خود به دکتر #مصدق و لزوم تقید به #مذهب صحبت کرد؛ بعد هم در پایان اضافه کرد که منظور ما از نقش و تأثیر مذهب آن نیست که آقایان به فکر #حکومت کردن بیفتند...

@Shariati_Group

📚 خاطرات مرحوم #حسین_شاه‌حسینی
روزنامه اطلاعات / ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ - تحت عنوان: شرط اصلی مبارزه
📌 ریاکاری شرم‌آور!

محمود عباس رئیس دولت خودگردان #فلسطین در دیدار با صدر اعظم آلمان از تکرار هولوکاست توسط دولت #اسرائیل علیه فلسطینی‌ها سخن گفته است!
این سخن که نه انکار #هولوکاست است و نه کوچک شمردن آن، علاوه بر قشقرقی که در بین اسرائیلی‌ها به راه انداخته، سران #اروپا را هم بر آن داشته است که هر کدام به نحوی حرف عباس را محکوم کرده و یا فاصلۀ خود را از سخنان او به نمایش بگذارند!
عباس به نظر من در توصیف خود اغراق کرده اما روشن است که کمترین توهینی به هولوکاست و قربانیان و بازماندگان آن نکرده بلکه با تأکید بر آن فاجعه!، ابعاد ظلم و ستم علیه قربانیان آن را یادآور شده است. پس این همه عصبانیت و اعلام برائت از او از طرف رهبران اروپایی برای چیست؟

گویا فقط این #پیامبر #اسلام است که اگر هدف بددهنی و زشت‌گویی قرار گیرد، هیچ عیب و ایرادی ندارد و کمترین اعتراض لفظی در این مورد هم، طغیان علیه #آزادی بیان تفسیر می‌شود؛ اما اگر یک رهبر فلسطینی بین ستم‌های تحمیل شده به ملتش با ستم‌های وارده به قربانیان هولوکاست مقایسه‌ای صورت دهد، چنان ذنب لایغفری مرتکب شده که برای محکوم کردن او رهبران اروپایی باید به صف شوند!
این معیارهای دوگانۀ تبعیض‌آمیز به راستی که ریاکارانه و شرم‌آور است!

@Shariati_Group

#احمد_زیدآبادی
″...اما امروز جامعه اروپايی، به همان ميزان که توانسته است مظاهری از #تمدن خودش را وارد جامعه‏های غير اروپایی بکند و کالاها و ابزارها و توليد #مدرن و جديد خودش را در اين جامعه‏ها به مصرف برساند، به همان ميزان توانسته است يک نوع طرز تفکر فلسفی و يک نوع عقايد و سليقه‏ها و رفتارهای خاص جامعه‌ی خودش را وارد اين جامعه‏ها بکند، جامعه‏هایی که هرگز متناسب با آن رفتارها، آن طرز تفکرها، سليقه‏ها و پسندها نيست. به قول عليون ديوپ، که يکی از متفکران بزرگ سياهپوست است: بدين صورت، جامعه‏هایی به وجود آمده، در خارج از تمدن #اروپا - مثل جامعه‏های ما - ، جامعه‏هایی موزاييکی!
جامعه‌ی موزاييکی يعنی چه؟ مثل موزاييک. موزاييک را می‌بينيم که صدها سنگريزه رنگين دارد، به رنگ‌ها و شکل‌های گوناگون، که همه در قالبی پرس شده‏اند؛ اما چه شکلی را به وجود آوره‌اند؟ هيچ شکلی. اين تکه موزاييک رنگ‌های مختلف دارد، ذرات مختلف با شکل‌های مختلف دارد، اما هيچ شکلی را به وجود نياورده است. براي چه؟ اين تمدن‌ها هم تمدن‌های موزاييکی هستند؛ يعنی تمدنهایی که (در آنها) مقداری مصالح از قديم مانده، و يک مقدار هم مصالح بی‌شکل و بی‌رويه از اروپا وارد آن شده، و بعد يک قالب موزاييکی به نام «جامعه نيمه متجدد» شده است. «موزاييک» به اين خاطر است که، ما برای ساختن تمدنی در جامعه خودمان، آنچه را که در تمدن اروپا به کار رفته است، ما خود «انتخاب» نکرده‏ايم، برای آنکه ما نمی‌دانستيم تمدن چيست و چه شکلی دارد؟ شکل آن را هم آنها دادند.

بنابراين ما بدون اينکه بدانيم که در اين جامعه چه چيز را بايد بسازيم، و بدون اينکه قبلاً تصميمی داشته باشيم که جامعه خودمان را با طرز تفکر خودمان، به چه شکلی بايد در بياوريم، تا براساس نقشه‌ای که قبلاً در دست داريم، مصالحی را از خود يا ديگران بگيريم و در آن ساختمان بکار ببريم - بدون آن طرح - ، مصالح مختلف را از اطراف روی هم ريختيم، مصالحی که هم بومی است هم اروپایی، هم از گذشته است، هم از حال، اما همين‌طور روی هم ريخته، بی‌شکل و بی‌قواره، (به طوریکه) جامعه‏ای با طرز تفکری متشتت، بی‌شکل و بی‌هدف درست شده است. اين جامعه‏ها، جامعه‏های غير اروپایی هستند که توانسته‏اند در مدت يک قرن يا يک قرن و نيم، مصالحی را به نام «تمدن» از اروپا بگيرند.

اين تمدن موزاييکی در کشورهای غير اروپایی و يا به تعبير من، جامعه‏های «شتر گاو پلنگی»، که شکل خاص و هدف خاص ندارد و معلوم نيست که اين چگونه جامعه‏ای است، و #مردم و متفکران آن نمی‌توانند بفهمند که برای چه دارند #زندگی می‌کنند و هدف و آينده‏شان و عقيده‏شان چيست، چرا پديد آمد؟ ...″

@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے / مجموعه آثار ۳۱ / سخنرانی تمدن و تجدد
📌واقعیت در دنیاهای خیالی پوزیسیون و اپوزیسیون

🔹من بطور سنتی رسانه‌های حکومتی و ضد حکومتی را دنبال می‌کنم. دو دنیای کاملآ متضاد هستند. در یکی جمهوری اسلامی بین زمین و هواست! و هر آن از بین می‌رود و در دیگری مقتدرترین نظام است و اپوزیسیونش مشتی متوهم. هیچ نقطه‌ی اشتراک و امکان دیالوگی میان این دو دنیا وجود ندارد. بخشی از جامعه دل در گرو این دارند، بخشی دل در گرو آن.‌ این تضاد میان یک #ملت بی‌سابقه است.

🔹وظیفه‌ی #حکومت رفع این تضادهاست وگرنه هم‌ خودش متزلزل است، هم جامعه آبستن بهم ریختگی.

🔹#زندان مظهر انواع #سانسور است، از جمله اینکه فقط #تلویزیون حکومتی وجود دارد. در ماه‌ها و سال‌هایی که زندانی به ناگزیر فقط تلویزیون #ایران را می‌بیند، گویی #آمریکا و #اروپا و دیگر قدرت‌ها در سراشیبی سقوط‌اند و بزودی پرچم جمهوری اسلامی بر فراز کاخ آنها به اهتزاز در می‌آید. بیرون‌ که می‌آید با دنیایی کاملا متفاوت روبرو می‌شود.
عجیب آنکه رسانه‌های برون مرزی هم همین کار‌ را که در زندان انجام می‌شود با #مردم بیرون از زندان انجام می‌دهند! و فضایی درست می‌کنند که گویی تا چند روز دیگر #انقلاب جدید همه چیز را عوض می‌کند..!
که نتیجه‌ی هر دو مدل، سرخوردگی و بی‌اعتمادی است.

@Shariati_Group

#عمادالدین_باقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | نماینده ایرلندی پارلمان اروپا:

#مردم خاورمیانه حق دارند حالشان از ما بهم بخورد. #انگلیس با کاشتن رژیم آپارتاید #اسرائیل در #فلسطین باعث اختلاف شد. مداخله در #لیبی، #افغانستان، حمایت از اسلام‌گرایان افراطی در #سوریه توسط #اروپا و #آمریکا باعث بی‌ثباتی شد. شما در اروپا  عامل سرنگونی دولت #مصدق بودید، همزمان‌ ادعای تأمین #صلح و ثبات #خاورمیانه را هم دارید؟ حتما دارید شوخی می‌کنید؟!

@Shariati_Group
⭕️ آیا دوگانه ایجاد شده به نام اسلام در برابر غرب باطل است


#حمید_دباشی ، #جامعه‌شناس و استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا، نویسنده #کتاب پایان دو توهم است. دباشی  مشاور فیلم‌هایی، چون قلمرو بهشت اثر ریدلی اسکات نیز بوده است. نوشتار زیر از جمله مقاله‌ی اوست که در نشریه میدل‌ایست آی منتشر شد.

🔅نکبت بارترین تقسیم‌بندی دوگانه‌ای که خوانش ما از #تاریخ جهان را از ظهور #اسلام تا امروز گرفتار کرده، انشعاب خیالی قائل شدن بین دو مفهوم "اسلام" و "غرب" است.

🔅درست مانند هر دوگانه بررسی نشده دیگر از جمله سیاه و سفید، #مرد و #زن و خیر و شر تمایز وجودی فرض شده بین اسلام و غرب نیز نیاز به توجهی انتقادی دارد.

🔅این ایده مطرح می‌شود که اسلام بد و غرب خوب است. مسلمانان "هندی" و غربی‌ها "کابوی" هستند؛ اسلام "تاریک" و غرب "سفید" است. اسلام "مرتجع" و غرب "مترقی" است.
 
🔅برخی ناظران تمام تلاش خود را می‌کنند تا ثابت نمایند که "غرب" در مورد "اسلام" اشتباه کرده است. با این وجود، اسلام و غرب به عنوان دو حقیقت متمایز و دو واقعیت رقیب وجودی و تقریبا مقدر شده علیه یکدیگر قرار می‌گیرند. متفکران ارتجاعی می‌خواهند این تمایز را تشدید کنند درحالی که مترقی‌ها و لیبرال‌ها می‌خواهند از شدت تنش بکاهند. با این وجود، همان گونه که "رودیارد کیپلینگ" نویسنده می‌گوید: "اوه، شرق شرق و غرب غرب است و این دو هرگز به هم نخواهند رسید".

🔅من در پی آن نبودم که بین "اسلام و غرب" بهبودی رابطه ایجاد کنم، بلکه تلاش کردم این دوگانه توهم آمیز را که یک محصول فرعی جامد #مدرنیته غربی (یا آن چه غربی‌های روشنگری می‌خوانند و سایر نقاط جهان را به عنوان تاریک‌ترین فصل‌های #استعمار غارتگرانه خود می‌شناسند) به طور کامل از بین ببرم.

🔅تمثیل "غرب" که ریشه در #فلسفه تاریخ هگلی تک خطی و عمیقاً با رویکرد نژادی دارد از ریشه‌ها و شرایط مدیترانه‌ای، آسیایی و آفریقایی خود کاملا آگاه است. به همین خاطر بیرون انداختن آن بخش قدرتمند تاریخ از خاطرات سرکوب شده‌اش همگی در گرو چسبیدن به توهم "غرب" هستند.

🔅بحث من در اینجا این نیست که اسلام و غرب واقعا دوست یکدیگر هستند و نه دشمن. این که اسلام و غرب با یکدیگر مهربان بوده‌اند و نه دشمن یکدیگر و پس از آن نتیجه‌گیری کنم که بنابراین، ما باید به سمت یک اروپایی سفید پوست مهربان مانند "چارلز سوم" پادشاه تازه بریتانیا که نسبت به مسلمانان بسیار مهربان بوده جذب شویم.
ادعای من این است که کلیت این دو انگاری قائل شدن میان اسلام و غرب نادرست و ناقص است و یک دوگانه ساخته و پرداخته استعماری است مانند دوگانه‌هایی، چون سفید پوست و سیاه پوست، ارباب و برده و مرد و زن که ما باید یکبار برای همیشه بر آن غلبه کنیم و آن را از بین ببریم.

 🔅ادعای من این است که با رهایی جهان از این دوگانه سازی کاذب و جعلی کل شکاف تمدنی تصور شده بین این دو جهان کیهانی که به طور متناقضی درهم تنیدگی آن را تعریف کرده پر خواهد شد.

🔅این شکاف ایجاد شده به ندرت ربطی به تجربیات زیسته مسلمانان یا افراد متنوع و در حال تغییر در جوامعی دارد که توسط #اسطوره "غرب" در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. بنابراین، پیشنهاد من آن است که مفهوم "غرب" را به عنوان یک کالای ایدئولوژیک و شعار تمدنی قلمداد کنیم که در دوران روشنگری #اروپا ابداع شد و به عنوان کانونی برای ظهور مدرنیته #سرمایه‌داری جهانی شده عمل کرد.

🔅بنابراین، من تلقی مارکسیستی از #دین به‌ عنوان "افیون مردم" و برداشت فرویدی از دین به عنوان یک "توهم" را امری وارونه و علیه آن نظریه پردازان می‌دانم و معتقدم که #مارکس و #فروید هر دو در حال نظریه پردازی همان مفهوم "غرب" که پیش‌تر ذکر شد بوده‌اند و به همان خاطر در توهمات خود فکر می‌کردند که مقوله #مذهب را نظریه پردازی می‌کنند.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این نوشتار
نگاهی به نقش و نفوذ صهیونیسم در سلطنت پهلوی

📌بررسی امپراتوری نامرئی #روچیلدها و سیطرهٔ آن بر همهٔ شئون دنیای غرب، جایگاه تعیین‌کنندهٔ #صهیونیسم را در تنظیم سیاست‌های خاورمیانه‌ای قدرت‌های اصلی غرب نشان می‌دهد. استراتژی صبورانهٔ خاندان روچیلد به‌منظور تأسیس «تمدن بزرگ یهود» در #خاورمیانه از نیمهٔ قرن نوزدهم آغاز شد و به‌سوی هدف خود گام‌هایی خاموش و سنجیده برداشت. #ایران در استراتژی روچیلدها جایگاه اساسی داشت و لذا می‌توانیم صعود سلطنت #رضاخان را گامی از سوی صهیونیسم به‌منظور تأمین شرایط لازم برای تأسیس تمدن #یهود در خاورمیانه ارزیابی کنیم.

📌این گام توسط #اردشیر_ریپورتر به فرجام رسید و رژیمی ضد اسلامی و لائیک استقرار یافت که وظیفه داشت با سرکوب #فرهنگ #اسلامی #مردم ایران، این نیروی عظیم را از منطقهٔ خاورمیانه بیگانه و منزوی سازد. هم‌زمان در خاورمیانهٔ عربی نیز رژیم‌های پوشالی و خلق‌السّاعه تأسیس گردید.
در بطن این محیطِ مناسب بود که توسط روچیلدها «اسکان یهودیانِ فقیر #اروپا در #فلسطین» توسعه یافت و سرانجام، در سال ١٩۴٨م، با مداخلهٔ #آمریکا و #انگلیس تحت پوشش #سازمان_ملل به تأسیس دولت #اسرائیل، به‌عنوان کانون اولیهٔ «تمدن بزرگ یهود» انجامید.

📌با تأسیس دولت غاصب اسرائیل، عوامل ایرانیِ #بریتانیا به‌سود اسرائیل وارد صحنه شدند. ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» می‌نویسد:
در ١٩۴٨ که دولت اسرائیل تأسیس شد، ایران به یهودیان عراقی که برخلاف یهودیان ایرانی مورد سرکوب قرار گرفته بودند، اجازه داد از طریق ایران به اسرائیل فرار کنند.
در این هنگام یکی از وظایف اصلی #موساد این بود که مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تسهیل کند. دولت ایران به مأموران موساد اجازه داد در #تهران فعالیت کنند، یعنی به‌عبارت دیگر از بدو تأسیس دولت اسرائیل، ایران از اعراب حمایت لفظی می‌کرد و به اسرائیل کمک پنهانی می‌داد. از اسناد بایگانی اسرائیل معلوم می‌شود که اسرائیل شناسائی دوفاکتوی خود را [در دی ١٣٢٨ / ژانویه ١٩۵٠] با پرداخت رشوهٔ قابل توجهی به #محمد_ساعد نخست‌وزیر وقت ایران به‌دست آورد. نخست‌وزیر، مطالبهٔ ۴٠٠هزار دلار کرد تا موافقت هیئت وزیران را جلب و #شاه را متقاعد سازد که شناسایی دوفاکتوی اسرائیل، خدمت به منافع ملی ایران است!

📌دومین دوران رسوخ صهیونیسم در ایران با ورود #شاپور_ریپورتر آغاز گردید که به‌عنوان عاملِ لرد روچیلد سوم به تعیین‌ کننده‌ترین چهرهٔ جاسوسی غرب در دربار #پهلوی بدل شد.

#پیتر_رایت، کارمند بازنشسته MI5، در کتاب جنجالی خود (شناسایی و شکار #جاسوس) می‌نویسد:
👈لرد #ویکتور_روچیلد، با استفاده از دوستی‌اش با #شاه ایران و ادارهٔ برخی از عوامل جاسوسی در خاورمیانه مانند سِر ریپورتر که رل تعیین‌ کننده‌ای در عملیات خاورمیانه‌ای MI6 داشت، روابط خود را با دستگاه اطلاعاتی انگلستان حفظ می‌کرد. پیتر رایت از شاپور ریپورتر به‌عنوان یک چهرهٔ مستقل اطلاعاتی که در رابطه با لرد ویکتور روچیلد عمل می‌کرد و ارتباطات او با MI6 از طریق روابط شخصی روچیلد و رئیس کل MI6 تأمین می‌شد، یاد می‌کند. این شیوهٔ ارتباط به‌ وضوح نشان می‌دهد که در واقع شاپور ریپورتر پیش از آن‌که مأمور اینتلیجنس سرویس باشد، عامل درجهٔ اول سرویس اطلاعاتی صهیونیست‌ها، به‌خصوص لرد ناتانیل مایر ویکتور روچیلد، عضو انجمن سلطنتی [انگلیس] و به‌عنوان یک علاقه‌مند پرشور اسرائیل که ریاست انستیتوی علوم وایزمن و دانشگاه عبری #اورشلیم را به عهده داشت، بود!

@Shariati_Group

#عبدالله_شهبازی
دنیای سوم TIERS MONDE

″... بنظر من با بهم خوردن جبهه گیری‌های جهانی و تغییر روابط سیاسی قطب‌ها (که #آمریکا و #اروپا را بعنوان قطب واحد #سرمایه‌داری و #شوروی و #چین و اروپای شرقی را بعنوان قطب واحد #کمونیسم، در برابر هم تلقی می‌کردند، و آمریکای لاتین و #آفریقا و #آسیا را که نه به مرحله‌ی سرمایه‌داری رسیده بودند، و نه به کمونیسم پیوسته بودند، دنیای سوم می‌خواندند، این تسمیه و توصیف، دیگر بی مصداق است و بی‌معنی. دنیای سوم دیگر خاطره‌ای بیش نیست. امروز دو دنیا بیشتر نیست؛ بقیه‌اش همه اختلاف در اسم و رسم و عنوان است و تفاوت پرچم و الفاظ...
دنیای «سواره‌ها» و دنیای «پیاده‌ها» یا سواری خوران و سواری دِهان. آنها که زَرمند و زورمند و نزولخوار و سرمایه‌گذار و فروشنده کالا و خریدار ماده خام و تعیین کننده نرخ‌ها و مرزها و سرنوشت‌ها و ایجاد کننده حادثه هایند و دنیای صنعت، و دنیای رکود و تقلید و مصرف و تابعیت شکل و ادعا، سرود و پرچم.(دنیای دوم) ...″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۴ / بازگشت

@Shariati_Group
🔰 ناسیونالیسم مصدقی

اگر وجه دموکراتیک یا دست کم لیبرال کارنامه #مصدق مورد تأکید قرار گیرد، می‌توان استدلال کرد که #ناسیونالیسم او از نوع مدنی بود و در یک حکومت کثرت گرا و قوانین و نهادهای قانونی آن می‌گنجید. از طرفی هم می‌توان مصدق را یک ناسیونالیست #مشروطه خواه نامید. این نامگذاری از یک سو بر نسبت سیاسی او با ارزش‌های #انقلاب مشروطه و از سوی دیگر با تعهد وی به جامعه‌ای که حاکمیت‌اش بر یک دارای ملی مهم را به آن بازگرداند، تکیه دارد.

ولی باید تأکید کرد که او هرگز یک ناسیونالیست بی جاساز* نبود. مصدق علنا و حتی در محاکماتش از ایمان شیعی خود می‌گفت و در نطق‌های مجلس‌اش از #امام_حسین یاد می‌کرد و هیچ‌گاه پرچم آریایی گری بالا نبرد. هرگز به روایتی #تاریخ زده استناد نکرد و خودشیفتگی نژادی بروز نداد. نه دوره ساسانی را بهشت #موعود قلمداد کرد و نه جارچی #غرب_زدگی تمام عیاری شد. برعکس مرد عمل بود و هدف‌های سیاسی ملموس انقلاب مشروطه را دنبال می‌کرد : "آزادی، استقلال، حکومت قانون."


🔹پ.ن: ناسیونالیسم بی جا ساز [dislocative nationalism] - رضا ضیاء ابراهیمی در اثر خود (پیدایش ناسیونالیسم ایرانی، نژاد و سیاست بی‌جاسازی - ص ۳۰۴) مولفه‌های این ناسیونالیسم جاهلانه را چنین بر می‌شمارد:
۱. #ایران همیشه وجود داشته و قدمت زیادی دارد.
۲. ذات ایرانی و عظمت ایران در عصر طلایی پیش از #اسلام است.
۳. مسئول مشکلات و انحطاط ایران، اسلامی ست که اعراب به زور شمشیر آوردند.
۴. ایرانیان آریایی‌اند و با #اروپا خویشاوندی دارند!

@Shariati_Group

📚 رضا ضیاء ابراهیمی، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز
⭕️ دکتر مصدق و "حق اعتصاب" کارگران!

″... من عرض می‌کنم هرکس که از ابتدایی‌ترین حق خود که داشتن یک لقمه #نان برای امرار حیات است محروم شد، حق دارد از حقوق دفاع مشروع یعنی «لژی تیم دفانس» استفاده نماید که آن "اعتصاب" است و به این وسیله با هم متفق شوند تا بتوانند حق خود را استیفاء نمایند و هیچ‌کس نمی‌تواند منتظر و امیدوار باشد که عده‌ای با شکم خالی کار کنند و کیسه سرمایه داران #انگلیس را مملو از لیره‌های طلا نمایند!

و من در این موضوع وارد نمی‌شوم چه اشخاصی سبب شده‌اند که آنها #اعتصاب کنند و چه اشخاصی با آنهایی که هیچ نداشتند کمک کنند که تلگراف شکایات خود را به‌مرکز مخابره نمایند. فقط به این ضرب‌المثل متوسل می‌شوم که گفته‌اند شکم گرسنه عقیده و #ایمان ندارد و هر آدم غریق یا بیچاره‌ای ناچار است به حشیش توسل نماید...

من چون با بعضی از اصول #کمونیسم از آن جمله مخالفت با #آزادی فردی که حق غیر قابل انکار افراد هر جامعه ‌است و بطوری که گفته‌اند «برای آزادی حدی نیست مگر آنجایی که آزادی دیگران شروع می‌شود» موافق نیستم - خصوصاً اینکه پیروان این اصول برای پیشرفت عقیده و مرام خود از بعضی مراکز استفاده می‌کنند که با ما نه وحدت زبانی، نه نژادی، نه مذهبی و نه هدف مشترک که #استقلال ایران است، دارند - ولی صاف و پوست کنده و بی پروا عرض می‌کنم :

در آنچه مربوط به #حقوق_کارگری ست از صمیم قلب موافقم و هیچ وقت نمی‌توانم حتی کوچکترین مخالفتی بنمایم و این اصل اختصاص به کمونیسم ندارد که آنها برای خود یک مفاخری قرار دهند، بلکه از بدو اجتماع بشر هر فرد با عاطفه و هر شخص با وجدانی راضی نشده که یک فردی برای ادامه‌ی زندگی، از نان خالی محروم شود و عده‌ای دیگر آنقدر بخورند که از سیری شکم خود را بترکانند!

مگر نبود که مولای متقیان و امیر مؤمنان صلی الله علیه وآله وسلم شبها نان به کول خود می‌گذاشت و به خانه اشخاص ناتوان تسلیم می‌کرد؟ اصول حمایت از کارگران در ممالک #اروپا با اختراع ماشین توأم است و چنانچه در #ایران این اصول رعایت نشده، علت این است که مملکت ما از کار با ماشین محروم بوده ‌است و اکنون که ماشینیسم در این مملکت رو به توسعه می‌گذارد، چه مانعی دارد که ما خود این اصول را همچنان که ملت انگلیس و بعضی از ملل مترقی نموده‌اند، اجرا نمائیم؟ ...″

@Shariati_Group

📚 از نطق دکتر #محمد_مصدق در مجلس شانزدهم، نشست ۱۳۶، ۲۷ فروردین ۱۳۳۰
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!

🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی می‌کند، و آن را در تجربه‌ی زیسته‌ی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربه‌ی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال می‌کند، سپس نشان می‌دهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل می‌شود و نهایتاً نتیجه می‌گیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی مانده‌اند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دوره‌ی تفوق اصول #سرمایه‌داری بر جهان می‌پردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» می‌افزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا می‌شود، در اقتصادِ سرمایه‌داریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایه‌داری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود می‌شود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین می‌پرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی انقلابی براساس این #جهان‌بینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایه‌ها چه می‌کنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار می‌کنید؟ برای طبقه‌ی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟

🔸ارجاعات بسیاری به مجموعه‌ی آثار دکتر علی شریعتی می‌توان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنی‌نژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد می‌کند تبرئه می‌شود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعه‌نیافتگی التفات پیدا نکرده‌اند.

🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابان‌های شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعه‌ی #مدرن و اخلاق‌مدار و یک کشور مقتدر و عزت‌مند... همه‌ی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم این‌ها را می‌گذارند نقد شریعتی؛

🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ می‌دانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعب‌العبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کی‌یرکگور و #هایدگر و...‌ داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزش‌ها و باورها و ...

🔸گذشته‌ها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی می‌گذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غول‌هایی داریم که به راه دشوار ما چراغ می‌گیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ می‌دانیم به کجا می‌خواهیم برویم؛ زبان هم را می‌فهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کرده‌ایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.

🔸شریعتی کتاب حل‌المسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحران‌های جهانی هم شریک‌ایم؛ روندهای جهانی بر بحران‌های ما دامن هم می‌زند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت می‌شود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در می‌آوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همه‌ی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه می‌باشد و شریعتی چنین بود...

🔸هر بار به مناسبت‌های مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر می‌شود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنی‌ها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموخته‌ی #جامعه_شناسی، در مجموعه‌ی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی می‌یابم، علی‌رغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوت‌هایی که در دوران ما با زمینه و زمانه‌ی وی بوجود آمده است.‌

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔴 سکوت معنادار شبه روشنفکریِ وطنی!

🔹پدیده افشاگرانه‌ی غائله #فلسطین بصورت اعم، و ماجرای #طوفان_الاقصی و جنایات بی‌بدیل یک رژیم نامشروع مافیاییِ بین‌المللی با حمایت عریان و بی‌سابقه حکام غربی از آن بصورت اخص، برای بسیاری از اهل تدبیر و تحقیق در حوزه‌ی تبارشناسی و #جامعه‌شناسی سیاسی و اهالی رسانه، ″سنگ محک″ و شاخص و میزانی بود برای درک عمیق‌تر و بنیادین‌تری از معضل اسیر شدگان در مارپیچ سکوت سیاسی و اخلاقی و معرفتی.

🔹اهل نظر به روشنی می‌دانند که جنگ غزه، و اساساً پدیده نزاع #اسرائیل و فلسطینیان در چند دهه‌ی گذشته، جدای از مجادلات حقوقی و قضایی و سیاسی، بنوعی#جنگ روایت‌هاست!
در سایه‌ی ناتوانی مجامع جهانی و نقض آشکار قوانین بین‌المللی از سوی صهیونیست‌ها تاکنون جنایات فجیعی در سطح ″نسل‌کشی″ پدید آمده که این اتفاق فی‌الواقع عجز #سازمان_ملل و دیگر نهادهای بظاهر بین‌المللی در بحث #حقوق_بشر و #آزادی بیان را نشان می‌دهد.  

🔹جنگ غزه تنها جنگ موشک و بمب نیست، بلکه جنگ رسانه‌ها، جنگ روایت‌ها و افکار عمومی جهانی است. آنچه رژیم اشغالگر را این روزها به واهمه انداخته، توان روایتگری محور مقاومت و رسانه‌های مستقل است. غزه اکنون میدان تقابل روایت‌هاست؛ میدانی که سیاست‌های مزورانه و دوگانه دنیای غرب را بار دیگر آشکارتر کرده است؛ اما جای اهالی قلم و اندیشه و روشنفکران ایرانی در این ماجرا دقیقاً کجاست...!؟

🔹بیش از ۷۵ سال است که مردم فلسطین به جای غرب وحشی تقاص جنایات این جرثومه‌ها را پس می‌دهند. اما امروز ریاکاری و بی‌شرمی این جانوران، که روی بی‌حافظگیِ ما حساب کرده‌اند، از حد تحمل فراتر رفته‌ست. اما چرا بسیاری از جماعت جامعه‌ی روشنفکری و اهالی قلم و رسانه که به شکلی غیر ساختار‌مند به یک قبیله فکری و نوعی سکت(sect‌) اجتماعی غیر متمرکز مبدل شده‌اند، یا تا همین امروز روزه سکوت و کم‌توجهی پیشه کرده‌اند! یا آنچنان مواضع سهل و ساده‌ای درپیش گرفته‌اند که آدمی را در فکر فرو می‌برد که آیا این افراد همان‌هایی نبودند که یک سال پیش بر سر ماجرای جنگ #روسیه با نماینده‌ی #ناتو (#اوکراین) چه قلم‌فرسایی‌هایی که نکرده و اعلام انزجار و مواضع تند و سریع اتخاذ می‌کردند!!؟ حال چه شده است که همین جماعت دل‌رحمِ نازک نارنجیِ مدافع بشر ″غربی″، پس از چند هفته سکوت معنادار درباره‌ی جنایات هولناک بشری و ضد انسانیِ رژیم جنایتکار #اسرائیل در #غزه، یا خاموش و لب فروخفته مانده‌اند، یا همچون برخی از عناصر فعال این جبهه، با عبارات کلی‌گویانه صرفاً ذات تاریک و پلید «جنگ» را محکوم کردند و همچون یک ناظر ناآشنای بی‌طرف، چشم بر همه‌ی این جنایات نابرابر و نا‌متوازن بسته و جهت خالی نبودن عریضه و رفع تکلیف اجتماعی! صرفاً لعن و نفرین بر جنگ و بانیان آن می‌کنند (آنهم در زمانه‌ای که در قلب پایتخت‌های کشورهای غربی، تظاهرکنندگان غربی به روشنی و آشکارا خود را حامی مظلومان فلسطینی و مردم مستأصل غزه معرفی می‌کنند و در کف خیابان‌های #اروپا و آمریکای شمالی، رژیم کودک کش صهیونیستی را خطاب قرار می‌دهند و محکوم می‌کنند!)، اما جماعت پرادعای روشنفکر نمای ما، یا در قامت یک فعال سیاسی - اجتماعی تجدیدنظر طلب در داخل کشور ظاهر می‌شوند که با کلیه‌ی سیاست‌های داخلی و خارجی نظام حاکم زاویه دارند و هر مسئله‌ی داخلی یا خارجی را وجه‌المصالحه‌ی تسویه حساب‌های خود قرار می‌دهند و به سیاق برخی از مدیران و مسئولان جریانات سیاسی اسبق در کشور، یکی به نعل و یکی به میخ می‌زنند و دایما در سودای سیاست بازی و بده بستان‌های جناحی و حزبی و رانتی خود، از هر واقعه و رخدادی جهت کسب امتیاز بیشتر سود می‌جویند، و یا رسماً پرچم براندازی و دشمنیِ سیاسی و راهبردی با نظام را بلند کرده‌اند و عملاً در تقابل مستقیم با کلیت ساختار #ایران و #انقلاب_اسلامی و تفکر اسلامی قرار دارند،

🔹اما طیف دنباله‌روهای میدانی عناصر #برانداز ضد ایرانی که عمده آگاهی سیاسی و فلسفی و اجتماعی‌اش محصول چند برنامه شبکه‌ی در شرف انحلال «من و تو» و «اینترنشنال» و چند صفحه اینستاگرامی و تلگرامی است، نه از #تمدن «ایرانی-اسلامی» چیز خاصی می‌دانند و نه شناخت درستی از اجتماع سیاسی و #تاریخ و #فرهنگ و #سنت دارند؛ این جماعت مقلد آموخته‌اند که همچون طوطیان سخنگوی تریبون‌ها و رسانه‌های ضد ایرانی خارج‌نشین عمل کنند و بازتاب دهنده‌ی افکار و نشخوارکنندگان محصولات رسانه‌ای آن‌ها باشند.

@Shariati_Group
🔻ادامه
🔻میزان ثروتی که در دست تنها یک درصد جمعیت ثروتمند هر کشوری تجمیع شده است را می‌بینید.

📊 آمار جدید و مربوط به سال ٢٠٢٣ است.

🔸افسانه #سوسیالیست بودن کشورهای شمال #اروپا و اسکاندیناوی هم با این نقشه‌ها خوب معلوم می‌شود.

🔹بدترین آمار برای #روسیه است با ۵۴ درصد ثروت کشور که در اختیار یک درصدی هاست. اما فخر فروشان باغ اروپا نظیر #نروژ (٢٧ درصد) و #سوئد (٣۶ درصد) و #دانمارک و #فنلاند(٢۴ درصد) هم چندان وضعیت بهتری ندارند...

🔹کاش برای #ایران خودمان هم آماری بود تا بفهمیم این یک درصدی‌های وحشی برآمده از نظام اقتصادی رانتی و نئولیبرالی چه خونی از #ملت دارند می‌مکند...

#تبعیض
#بی_عدالتی_در_توزیع_ثروت

@Shariati_Group
⭕️ پشیمانی و تعرب بعد الهجرت

🔹پس از انتقام #ایران از #اسرائیل، برخی از جریانات داخل ایران زبان به سرزنش باز کرده و ایران را ملامت کردند، حال آنکه همان‌ها بودند که قبل از انتقام می‌گفتند ایران از انتقام‌گیری می‌ترسد. این‌ها همان‌هایی هستند که در #انتخابات پشت جریان #لیبرال قرار گرفتند و سپس پشیمان شدند. همان کسانی هستند که #انقلاب کردند و پشیمان شدند. این افراد مصداق یکی از گناهان کبیره تحت عنوان تعرب بعد الهجرت می‌باشند.

🔹از نظر لغوی، رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص #دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از #هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. سکونت در سرزمین کفر، ترک آموختن دین و ترک #ولایت امامان برخی دیگر از مصادیق این گناه کبیره در روایات است. در زمان حاضر، اعتباردهی به علوم انسانی غربی، پذیرش #فرهنگ سلبریتیسم و فرار دانش‌آموختگان برتر به خارج کشور، برخی دیگر از مصادیق تعرب بعد الهجرت هستند.

🔹معنی واقعی تعرّب بعد الهجرت در زمان حاضر، تغرّب بعد الهجرت است. تغرب یعنی غرب‌زدگی. بنابراین گناه کبیره تعرب بعد الهجرت در زمان امروز همان #غرب‌زدگی است: در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، معماری و...

🔹اساساً واژه #مهاجرت درحال حاضر به اشتباه استفاده می‌شود، مثلاً می‌گویند می‌خواهم به آمریکا مهاجرت کنم درحالیکه مهاجرت واژه‌ای قرآنی و فقط در معنای مثبت است. برای رفتن از ایران به غرب باید گفت می‌خواهم تعرّب یا تغرّب کنم به #آمریکا یا #اروپا ..!

🔹اما چند کلیدواژه‌ی قرآنی دیگر نیز  در این چارچوب مفهومی قرار دارد: مفاهیم نکص, رکض، نکث و نقض. نکص یعنی پشت می‌کنند و پس از آن رکض یعنی فرار می‌کنند.‌ ریشه و علت این امر در دو مفهوم نقض و نکث نهفته است. لذا فرایند تعرب بعد الهجرت چنین است:
نقض/نکث ⬅️ نکص ⬅️ رکض

🔹عبارت «ینقلب علی عقبیه» در #قرآن، یعنی انقلاب به عقب؛ یعنی بازگشت به قبل انقلاب. یعنی بازگشت به سنت‌های جاهلی. به‌عنوان مثال #تمدن غرب در زمینه فحشای همجنس‌بازی به ۴۰۰۰ سال پیش در قوم #لوط بازگشته، در #نئوپاگانیسم و سایر مولفه‌های فکری و وهمی نیز همینطور و این یعنی انقلاب به عقب...

🔹نکته قابل توجه اما این است که مقابل جریان پشیمان‌ها [با هر بادی، به باد می‌روند] و جریان #ملامتیه که از مواضع قبلی خود عقب‌نشینی نموده و همیشه زبان به ملامت جریان‌های پیش‌رو انقلابی و نیروهای افق گشا باز می‌کنند، باید ایستاد...

@Shariati_Group

✍️ امیر حسینی | اندیشکده تثبیت
💡اندرحکایت تناقضات همیشگی مدافعان غرب و هواداران نرمالیزاسیون سیاسی - فرهنگی، به سرکوب گستردۀ اساتید و دانشجویان در مهد آزادی جهان، #آمریکا و #اروپا!

#استاندارد_دوگانه
@Shariati_Group
💢 فاجعه انسانی و خاموشیِ شبه روشنفکران

لحظه‌ی تاریخی که اکنون ما انسان‌ها در آن قرار داریم یعنی قتل و عام بیش از ۳۸ هزار #انسان فلسطینی و همزمان اعتراض جریان نخبگانی و #مردم در #غرب مصادف با سکوت مطلق و شرمساری ‎#جریان_روشنفکری #ایران است. همان جریانی که دلسوز پای گربه می‌شود و برای دختر بی‌گناه اوکراینی عزادار!

اما این سکوت مطلق جریان روشنفکری امر جدیدی نیست. هم‌ جلال #آل‌احمد و هم دکتر #شریعتی در دهه‌ی چهل و پنجاه به سکوت روشنفکران اعتراض دارند. ریشه سکوت امروزشان در رقابت و مخالفت با جمهوری اسلامی نیست. ماهیتا امکان مخالفت ندارند و سلطه چارچوب نظری اجازه مخالفت نمی‌دهد.

داریوش آشوری از روشنفکران دهه ۴۰ در مقاله‌ای به دفاع از رژیم صهیونیستی پرداخت. زنده یاد دکتر شریعتی در مقاله‌ای که در ۲۰تیر ۱۳۴۶ در مجله #فردوسی منتشر شد به شدت به امثال آشوری تاخت.

شریعتی در آن زمان می‌نویسد:

آقای داریوش خان!

رژیمی که با #اسلحه #انگلیس و #آمریکا و #فرانسه، سرزمینی را اشغال می‌کند و از سراسر #اروپا، سرمایه داران را به یک کشور فقیر عربی می‌کشد و مردم آن را به صحرای سوزان سینا و #اردن و سراسر #آفریقا و #خاورمیانه پراکنده می‌کند و دهقان #مسلمان را در دهات خود محبوس می‌سازد و هر گاه یک کشور عربی، قصد نجات از یوغ #استعمار غربی را دارد، با یک اشاره #امپریالیسم بر آن می‌تازد، اسرای رسمی #جنگ را وحشیانه #شکنجه می‌کند، مردم را از خانه‌هاشان بیرون می‌راند، و مبنای سیاسی و اجتماعی رژیم خود را بر یهودی بودن نژاد و کلیمی بودن #مذهب استوار می‌کند، #فاشیست است، یا کشوری که گناه نابخشودنی‌اش در چشم شما! این است که ملک فاروق‌ها و گلوپ پاشاها و ملک فیصل‌ها و ملک عبدالله‌ها و ژنرال سوستل و آرگوها را رانده و آخرین پایگاه‌های امپریالیسم را در سراسر کشورهای عربی جمع می‌کند و از نظر داخلی فقط به پُر چانگی‌های مشکوک و آلودۀ روشنفکران فروخته شده‌ای امثال آیت احمد و عبدالمالک و داریوش آشوری - که پُرند از آن «جوهر روشنفکری» که آنان را از تودۀ عوام‌الناس جدا می‌کند - مجال نمی‌دهد؟

زیرا ترحم بر یک روشنفکری که از همۀ لوازم روشنفکری فقط یک زبان نیم‌بند را بلغور می‌کند و طوطی‌وار کلمات رایجی را از قبیل #آزادی و #دموکراسی و انسانیت - که به قول #سارتر، خودشان در دهانشان گذاشته‌اند - در کشورهای استعمارزده واگو می‌کنند، خیانت به تودۀ عوام‌الناس است که اصالت دارد و ما کردیم و دیدیم.

آقای داریوش آشوری چرا از حق صدها هزار آوارۀ عرب که قرن‌هاست در فلسطین زندگی می‌کرده‌اند، کلمه‌ای بر زبان نمی‌آورد..!؟

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۳۵ / بخش دوم، صفحات ۶۳۱ تا ۶۳۷
💠 نهضت روشنفکری و سکولاریسم ما

📌سوره مبارکه الحجر: ١٣ـ١٠
«و بدرستی که پيش از تو رسولانی را بسوی اقوام پيشين فرستاديم(١٠) و نفرستاديم رسولانی جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند(١١) بدين سان آن استهزاء را در قلوب مجرمان راه می‌نماييم(١٢) آنها بدان ايمان نمی‌آورند و بدرستي که سنّت پيشينيان نيز همينگونه بوده است(١٣)».

⭕️ چرا حضرت حق تعالی با وقوف به اينکه «نفرستاديم رسولاني جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند» باز هم رسولی به قوم ديگری می‌فرستد و کماکان همان #سنّت يا #سياست ارسال رسل برای هدايت را پی می‌گيرند؟

حضرت حق سپس سنّت مستدامی را در ميان اقوام بشری اعلام می‌فرمايد: بدرستی که ”سنّت پيشين اقوام“ بشر اين‌گونه بوده که «آنها بدان #ايمان نمی‌آورند».

⭕️ موافق نگرشی مدرنيستی، برخی قائلند که اقبال و اکراه ”مردم“ است که بايد مبنای تشخيص #حق و #باطل قرار گيرد. اگر چه هيچ‌گاه اين موضعگيری بسيار بنيانی بدين صراحت بيان نمی‌شود، ليکن اعراض #مردم از رسالات و رسولان را ميزانی برای ارزيابی توفيق و بنحو ملفوفی حقانيت رسولان و اديان الهی می‌دانند.

⭕️ واضح است که در اينجا سنگ بنای فوق‌العاده سرنوشت‌ساز يا سرنوشت‌سوزی گذاشته می‌شود: اقبال و اعراض اقوام و خلايق می‌شود ميزان يا آزمونی برای حقانيت يا بطلان هر حرف و حديثی، منجمله رسالات الهی.

⭕️ دست کم يک علّت اينکه چرا سنگ بنای بنيانی‌ای در عصر روشنفکریِ(همان عصر #عقل) قرن هجدهم #اروپا گذاشته شد اينست که انديشمندان و بويژه فلاسفه‌ی اروپا و عموم اصناف و اقشار تحصيلکرده رويهمرفته از نقش آباء و اصحاب #کليسا در امر حکمرانی و عرصه سياست بيزار و گريزان شده بودند. آنها سپس از اين سابقه بسيار ناگوار و عسرت‌آميز اصحاب کليسا در امر #حکمرانی و سياست گام بنيانی‌تری برداشته بطور کلّی با هر نوع بينش و ارزش‌های دينی هم وداع کردند. و چنين شد که نفی ارزش‌ها و بينش‌های دينی از عرصه حکمرانی و سياست، موسوم به #سکولاريسم، در اروپا و تدريجا در ساير ممالک پذيرفته و شايع شد.

⭕️ اينک سوالات چندی جوانه می‌زند. نخست اينکه آيا رفتار و عملکرد برخی افراد يا صنفی تحت عنوان روحانيان و اصحاب کليسا را می‌توان همان ارزش‌ها و بينش‌های دينی محسوب کرد؟

⭕️ دوم، و فوق‌العاده بنيانی‌تر، بر چه اساسی و يا با توجه به چه ميزان يا موازينی مصاف ميان رسالات الهی و رسل از طرفی، و اقوام از طرف ديگر را بايد قضاوت و ارزيابی کرد؟ بفرض که مدعيان نمايندگی دين الهی ـــ موسوم به روحانيان يا کشيشان ـــ در برخی، بسياری، و يا حتی تمام مواقع که در امر حکمرانی سياسی ورود کرده‌اند جز عسرت و ظلمت و ترويج اِفساد و #فقر و محروميت و اشرافيگری به بار نياورده‌اند. آيا می‌توان اعراض و انکار مردم را مبنايی يا ميزانی برای بطلان رسالات الهی پنداشت؟

دکتر #سعید_زیباکلام - عاشورای حسينی / تيرماه ١۴٠٣      

@Kaateb313 ║ ڪـانون‌تفڪربرهـان
⭕️ جامعه اسلامی و مسلمانان سیاسی

🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند پیوند می‌دهد و این پیوند است که تجلی‌گاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار می‌آید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس می‌کند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت می‌ورزد، آنرا تأیید می‌کند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت می‌کند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.

🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعه‌ها مسلط بوده‌اند، همواره از سیاسی شدن توده‌ها وحشت داشته‌اند. «سیاست‌زدایی» #مردم شیوه‌ای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرت‌های استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزش‌های بی‌شمار یا توسعه آزادی‌های جنسی، و یا مصرف‌پرستی و یا ایجاد گرفتاری‌های حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمی‌های ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشه‌ها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.

🔸در جامعه ما دوران بنی‌عباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاست‌زدایی جامعه اسلامی است. #بنی‌امیه علی‌رغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علی‌رغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث می‌شد که انبوه توده‌ها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنی‌عباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنی‌امیه را قربانی خویش ساخت، به سیاست‌زدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفت‌هایی که به نام #اسلام در جهان به دست می‌آوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقه‌ای.

🔹این بود که جنگ‌ها و مبارزات مردم در دوران بنی‌امیه، که همه جنگ‌های سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنی‌عباس تبدیل به جنگ‌های فرقه‌ای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایه‌داری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژی‌های رنگارنگ، تشدید خصومت‌های فرقه‌ای، قبیله‌ای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقت‌های ورزشی، مصرف‌پرستی، ایجاد گرفتاری‌های حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفه‌های پوچ، تئاترها، سینماها، کاباره‌ها، رادیو تلویزیون‌ها، موسیقی‌ها، تجمل‌ پرستی‌ها، مدسازی‌ها، آزادی‌های جنسی و هزاران چشم‌بندی دیگر و صدها هزار شعبده‌بازی و جنگ‌های زرگری دیگر بدان می‌رسد، همان چیزها که حتی صمیمی‌ترین و آگاه‌ترین روشنفکران ما را هم سرگرم می‌سازد. چنانکه می‌بینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیری‌های مذهبی و تنازع‌های ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمی‌کنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیری‌ها مشغول کرده‌اند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان‌ ها و #آتاتورک‌ ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقی‌زاده‌ ها و #میرزاملکم‌ ها آغاز کرده بودند، و نمی‌توانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه می‌پندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزش‌های اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.

@Shariati_Group

🔻ادامـه
🔺ادامـه

🔸همچنانکه اکنون نیز می‌بینیم که صادق‌ترین روشنفکران ما، درست هنگامی که اسلام برای نجات از بند قرن‌ها ارتجاع و خرافه‌پرستی و نجات دادن مسلمانان از قید #استبداد و #استعمار و #سرمایه‌داری تحمیلی به پا خاسته و چهره‌ای «مهاجم» و «انقلابی» یافته است، آنرا به تیرهایی نشانه گرفته‌اند و هر زخمی که بر آن وارد می‌کنند، سبب می‌شود که برق شوقی از چشم #دشمنان مشترکشان بیرون جهد. ما خود به چشم دیده‌ایم یا به گوش شنیده‌ایم که چه موجی برخاست، از میان روشنفکرانی که شعار تفکیک روحانیت را از #سیاست می‌دادند. این شعار، شعاری بود که در #اروپا کلیسای ضدمردم و ضدعقل و ضدعلم را از صحنه زندگی و حرکت و آزادی کنار زد.

🔹اما #روشنفکر [مقلد] مـا، بی‌آنکه اختلاف محیط و زمان و مکان و شرایط و حتی اختلاف موضوع را درک کند، این شعار را در جامعه ما نیز تکرار کرد. آنچه او در اینجا تکرار می‌کرد، ادامه کاریِ رژیم #صفویه بود که جامعه #شیعه را به عنوان غیبت #امام_زمان، اساساً از پرداختن به کار اجتماعی و سیاسی معاف ساخت، و رژیم اموی و عباسی نیز قبلاً با تکیه بر جبر الهی، فرضیه انحرافی رجاء و شیوع اندیشه‌ی قضا و قدری و تقدیس و تجلیل دروغین از مقام علم و قضا و روحانیت- با این عنوان که این امور مغایر با سیاست و زمامداری [حکمرانی اسلامی] و کار دنیا است- انجام داده بودند...

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی