گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
📌کارنامه مصدق نشان می‌دهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد


♦️معمولاً تمام انقلاب‌ها و جنبش‌هایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همه‌ی نیروها انجام می‌شده و به پیروزی می‌رسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی می‌دهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.

♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمی‌آوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین می‌برد؛ ولی آنچه از آن باقی می‌گذارد و تحقق می‌بخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته می‌شود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقت‌گویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته می‌شود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل می‌شود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.

در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار می‌گرفت، اولویت اصلی امنیت می‌شد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.

♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشته‌ایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل می‌کند و ۲۵۰۰ سال تمام‌ عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی می‌سازد و ارائه می‌دهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومت‌های محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دوره‌های مختلف نیز امپراتوری‌های مغول، ایلخانی، تیموری را می‌بینیم. در دوره‌های مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.

♦️اما حتی بین دو دوره‌ی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوک‌الطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دوره‌های #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر می‌کنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.

♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سخت‌افزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همه‌جانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.

♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانه‌های غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.

♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان می‌دهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود می‌دید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان می‌دهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.

♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانی‌اش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرح‌هایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
@Shariati_Group

دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
📓 «ایستاده بر آرمان، روایت فروپاشی یک انقلاب»

#معرفی_کتاب

این اثر متعلق به #علی_غریب (مستعار) و در واکاوی علل انحراف نهضت مردمی بهمن ۵۷ از آرمان‌هایش و برکناری #ابولحسن_بنی‌صدر اولین رییس‌جمهور ایران گردآوری شده است. در مقدمه‌ به قلم مؤلف آمده است:

«۷۲ سال پس از #انقلاب #مشروطه و ۲۸ سال بعد از جنبش #ملی شدن صنعت #نفت، مردمان این سرزمین در یورشی دیگر به آرمان‌های سه گانه #استقلال، #آزادی و #جمهوری، در زمستان ۱۳۵۷ انقلابی را پایه گذاردند که اینک پس از سه دهه، لقب بزرگترین جنبش مردمی قرن اخیر را از آن خود ساخته است. انقلاب ۱۹۷۹ با برهم زدن تمامی معادلات روی کاغذ، نقطه عطفی را رقم زد و به یکباره #ایران را به کانون تحولات #خاورمیانه و دنیا بدل کرد. سه انقلاب در عرض کمتر از صد سال نشان از آن داشت که #مردم ایران دستیابی به آرمان‌های سه گانه را در دستور کار خود قرار داده بودند و در عطش رشد و ترقی می‌سوختند و می‌گداختند. #انقلاب_اسلامی، جنبشی سراسر شور و شوق و حرکتی همه جوش و خروشی که آخرین فریاد بلند مردم ایران در طلب استقلال، آزادی و جمهوریت بود، اما، فرجامی تلخ داشت..»

🔗 مطالعه متن کامل کتاب

@Shariati_Group
🔴 ۱۲ شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری گرامی باد

🔅روستای دلوار بندر كوچكی است که در ۵۰ كیلومتری #بوشهر می‌باشد كه مركز یكی از بخشهای ساحلی شهرستان تنگستان است و واژه دلوار به معنای دلاور است.

🔅رئیسعلی فرزند رییس محمد در سال ۱۲۶۱ هجری خورشیدی در توابع بوشهر به دنیا آمد. او در دوران #مشروطه جوانی ۲۴ ساله بود و در میان اهالی دلوار به شجاعت ،صدق و صفا و دوستدار #وطن مشهور بود. هرچند فاقد تحصیلات و معلومات كافی بود ولیکن پاكی و سرشتش شهره خاص و عام بود. #رئیسعلی_دلواری پس از اینكه نیروهای اشغالگر #انگلیس بوشهر را به تصرف درآوردند، با شجاعتی مثال‌زدنی به مقابله با متجاوزان پرداخت و ضربات سختی بر پیکره ایشان وارد آورد. بعد از اشغال بوشهر در #رمضان سال ۱۳۳۳ هجری قمری، نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را می‏كنند. محلی كه پیش از آن، چند بار سربازان انگلیسی به آنجا حمله کرده و هر بار شکست خورده بودند.

🔅رئیسعلی همراه با یاران خود برضد انگلیسی‌ها وارد #جنگ شده و نیروهای متجاوز را كه قریب به پنج هزار نفر بودند، در هم می‌کوبد. #قیام مردم تنگستان در مجموع ۷ سال به طول می‌کشد و در این مدت، دلیران تنگستان، دو هدف عمده را پیگیری می‌کردند: نگاهبانی از بوشهر، دشتستان و تنگستان جهت جلوگیری از #نفوذ قوای بیگانه به داخل #ایران و دفاع از #استقلال و تمانیت ارضی #میهن.

🔅با کودتای ضد انقلابی کلنل #لیاخوف روس علیه مشروطه‌خواهان در ۱۳۲۶ هجری قمری و به توپ بستن #مجلس شورای ملی، رئیسعلی به همراه سیدمرتضی علم‌الهدی اهرمی به مبارزه علیه #استبداد صغیر پرداخت. در سال ۱۳۲۷ هجری قمری با همراهی یارانش بوشهر را از لوث عناصر مستبد وابسته به #دربار پاکسازی کرد و اداره گمرک و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر نمود.

🔅این کار دلیران تنگستان بر انگلیسی‌ها که اداره گمرکات را در اجاره داشتند سخت گران آمد و بدین سبب ایشان برای تضعیف مشروطه‌ و تداوم #سلطه بر زندگی اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران نیز کمک گرفتند. جنگ میان رئیسعلی و دلیران تنگستان و انگلیسی‌ها و خوانین همراه ایشان بطور پراکنده تا ماه شوال ۱۳۳۳ هجری قمری ادامه یافت و نهایتا انگلیسی‌ها نتوانستند بر رئیسعلی و یارانش برتری یابند.

🔅در هجوم اجانب به بوشهر در شب ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ هجری خورشیدی مقارن با سوم سپتامبر ۱۹۱۵ میلادی، زمانیکه رئیسعلی در ناحیه‌ای به نام تنگک صفر قصد شبیخون زدن به نیروهای انگلیسی را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائن قرار گرفت و به #شهادت رسید. مبارزات #رئیسعلی دلواری برگ زرینی در مبارزه ایرانیان با #استعمار انگلیس می‌باشد و شخص رئیسعلی دلواری سرانجام در حین مبارزه با متجاوزان و دشمنان ایران زمین و در سن ۳۳ سالگی به شهادت رسید و ازین روی سال‌روز شهادت وی در تقویم کشورمان به نام «روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس» نامگذاری شده است.

@Shariati_Group
⭕️ به‌مناسبت مرگ ملکهٔ خبیث انگلیس، الیزابت دوم
هویت یهودی خاندان سلطنتی انگلیس

▫️دربار و خاندان سلطنتی #انگلیس اسرار و ناگفته‌های زیادی در خود دارد که علاقه‌ای هم به افشای آن ندارد. در این گزارش به یک مورد از این ناشنیده‌های هویتی – مذهبی درباره روند یهودی‌ سازی خاندان سلطنتی و تبعات آن اشاره شده است.

▫️هنوز برای بسیاری از #مردم انگلیس این سؤال وجود دارد که چگونه فرزند یک «مهماندار هواپیما» [کارول الیزابت میدلتون] توانست با نوه #ملکه انگلیس ازدواج کند! حقیقتی که علیرغم سکوت و بی‌توجهی جریان اصلی رسانه‌ای انگلیس از دید همه‌ی رسانه‌ها پنهان نماند.

▫️تغییر مذهبی و دینی در #سلطنت #مشروطه انگلستان آثار خاصی را بر حوزه داخلی و خارجی این کشور خواهد گذاشت. در فضای داخلی انگلیس، به‌جای #پادشاه یا ملکه‌ی #کاتولیک، فردی یهودی #قدرت و نفوذ سنتی را در دست خواهد گرفت که این به‌معنای بسط هرچه بیشتر #نفوذ لابی‌های یهودی در این کشور خواهد بود. ضمن این‌که جریان مذهبی مسیحی این کشور نیز رسماً تحت قیمومت یهودیان عمل خواهد کرد؛ چرا که پادشاه و ملکه‌ی آینده یهودی هستند!

▫️این مسئله، تأثیرات خود را بر حوزه‌ی سیاست خارجی این کشور نیز خواهد گذارد. قرابت مذهبی میان انگلیس و رژیم صهیونیستی تعامل این دو رژیم را بیشتر می‌نماید و نقش حمایت‌گرانه #لندن از #اسرائیل به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.

🔗 مطالعه متن کامل

@Shariati_Group

#یهود #صهیونیسم #روچیلد #الیزابت #دایانا #Rothschild #Goldsmith
⚫️ در انبوه اخبار رنگارنگ تحولات سیاسی و اجتماعی این روزهای کشور، خبر درگذشت #محمد_امینی، سخنور و تاریخ پژوه آزاد، و یکی از معدود فعالان مثمرثمر و علاقه‌مند و ره‌پوی نهضت ملی ایران، جامعه‌ی فرهنگی و ملی ایران را متاثر و اندوهگین کرد.

▪️او فرزند نصرت‌الله خان امینی، وکیل و از یاران وفادار زنده‌یاد دکتر #محمد_مصدق، پیشوای #نهضت_ملی_ایران بود. یکی از آثار ارزشمند بجای مانده از مرحوم امینی، کتاب «سوداگری با تاریخ» است که در نقد مستدل مخالفان و معاندان دکتر #مصدق نوشته شده؛ او با زبانی مؤثر و بیانی مستند به دفاع از مهمترین بنیادهای فکری و عملی پیشوای #نهضت ملی پرداخته و سربلندی او را در برابر حملات راست و چپ نشان داده است.

▪️در کتاب اخیر، که باید آن را کارپایه رشته‌ای از سخنرانی‌ها و گفتگوها و جستارهای تاریخی محمد امینی دانست، او از مصدق به ویژه در برابر دو اتهام محوری دفاعی جانانه انجام داده است: با ارائه‌ی ده‌ها سند و مدرک نشان می‌دهد که مصدق بر خلاف ادعای دشمنانش در برابر دربار صادق بود و به هیچ‌وجه در دفاع از حکومت #مشروطه سستی نشان نداد. مدعیان بر آن هستند که با دستاویز ساختن برخی از اقدامات مصدق در برابر #شاه و #مجلس، از زمامداری او مشروعیت‌زدایی کنند تا به کودتایی که به خلع او انجامید، جامه «قیام ملی» بپوشانند.

▪️امینی از سوی دیگر به روشنی نشان داده است که بر خلاف دعوی مخالفان، از جمله شخص محمدرضا شاه پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم»، مصدق همواره مدافع پیگیر و جسور آزادی‌های مصرحه در #قانون اساسی بود و هرگز به موازین دموکراتیک پشت نکرد. پیروزی کودتایی که به سقوط او انجامید، از جمله به خاطر پای‌بندی مصدق به موازین حکمرانی دموکراتیک بود، که سر سوزنی از آن عدول نکرد.

▪️فقدان این پژوهشگر مستقل و ملی را که به سهم خود کوشید با ایضاح و تشریح #تاریخ_معاصر کشور و روشنگری نسل جدید ادای دین نماید را به جامعه ملیون اصیل #ایران تسلیت گفته و تلاش مستمر او برای نیل جامعه‌ی ایرانی به #آگاهی تاریخی و #آزادی سیاسی را ارج می‌نهیم.

@Shariati_Group
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی

🔷 مصاحبه‌ی ایران فردا با #احسان_شریعتی

🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» می‌گوید، قوانین دینی و شریعت نمی‌توانند، قانون عمومی باشند، بلکه می‌تواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد می‌انجامد و یا با توجه به اینکه بحث‌های متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش‌هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از  بنیادگراها  که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز می‌دانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می‌کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادل‌هایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونه‌ای پوشش را اجبار می‌کرد و یا حکومتی فعلی که گونه‌ای دیگر را اجبار می‌کند. با توجه به عدم تعادل‌ها، این نسبت را چگونه می‌توان تعریف کرد که با نقطه تعادل‌های جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟

🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او می‌پرسند که چگونه از انقلابی دفاع می‌کنید که حکومت دینی می‌خواهد؟ می‌گوید من منتقد فهم آنها از «حکومت‌» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیده‌ای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمی‌تواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحت‌ها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمی‌تواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما می‌توانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترین‌ها!

▪️از نظر افلاطون، بهترین‌ها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینه‌ی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت این‌که دین در نهضت‌های گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز می‌شود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهایی‌بخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بام‌ها مطرح بود!

ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟

🔸ا.ش: دین رهایی‌بخش انتقادی نمود و فعالیت عمده‌ی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان می‌خواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالب‌های سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. می‌گویند اینها را نمی‌پذیرند. روایتی که چند دهه در آموزش‌وپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعه‌ی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و این‌که جوانان آن را نفی ‌کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنوی‌ای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعه‌خواهی) برمی‌گردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنت‌گرایی قرار می‌گیرد  و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیره‌ی محافظه‌کاری و #استبداد ‌شود!.....


@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔴 امکان برقراری فدرالیسم در ایران وجود ندارد

#خسرو_معتضد: امکان برقراری #فدرالیسم در کشورمان وجود ندارد و فدرالگرایی در ایران برابر با #تجزیه خواهد بود. هر چند معتقدم در کشور ما فدرالیسم تا ۵۰۰ سال دیگر هم به‌وجود نخواهد آمد؛ زیرا با توجه به شرایط خاص ایران امکان اجرای چنین موضوعی قابل اجرا نیست. عده‌ای از جمله گروهک‌های معارضی مانند کومله، دموکرات هم که مدتی است شعارهایی در چارچوب فدرالیسم خواهی سر می‌دهند، به خواسته‌های خود نخواهند رسید.

شخصیت‌های بزرگ #تاریخ_معاصر، از جمله شهید #مدرس، دکتر #مصدق، مشیرالدوله #پیرنیا و معتمدالملک، با موضوع فدرال‌گرایی در ایران مخالفت کردند. البته در مجلس اول #مشروطه، قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی وجود داشت که در حدود ۴۳۰ ماده بود و با رأی نمایندگان تصویب شده بود. در سال ۱۳۰۴ این قانون به چاپ رسید و قرار بود ایران مانند #سوئیس و #آمریکا به صورت فدرالی اداره شود؛ اما همان نمایندگان مجلس مشروطه بعد از تصویب طرح فدرالی شدن ایران، اجرای آنرا مسکوت گذاشتند؛ زیرا بخش زیادی از کشور ما در گذشته جدا شده بود. مناطق جدا شده نیز با مناطق همجوار مرزی ما ریشه‌های مذهبی‌، قومی‌ و زبانی بسیار زیادی داشتند. در نتیجه این نگرانی وجود داشت، عده‌ای سو استفاده‌گر در اطراف مرزها مدعی هم قومی‌های خود شده و تمامیت ارضی کشور را به خطر انداخته و ساز جدایی ساز کنند. مانند همین #کردستان که بخش اعظمی از آن در زمان شاه صفی از ایران جدا شده است.

خوشبختانه با همه چالش‌ها در #جنگ اول و دوم جهانی، کردستان از ایران جدا نشد. در جنگ جهانی دوم نیز علی‌رغم اینکه ارتش مضمحل شده بود و همه فرار کرده بودند، باز هم کردستان از ایران جدا نشد. در کتاب «هدایت الله حکیم‌الهی» که با نام «با من به ارتش بیایید» آمده است؛ هنگ مریوان و لشگر کردستان در جنگ دوم جهانی از هم پاشیده شده بود، حتی با وجود برخی حرکت‌ها و شکل گرفتن جمهوری مهاباد، در نهایت کردستان جز #ایران باقی ماند.

ملأ مصطفی بارزانی زمانی به #شاه ایران گفته بود «ما کردها رعیت ایران هستیم؛ ما را از دست #عراق نجات بدهید.» بنده و بچه‌های تلویزیون در سال ۱۳۵۴ به خانه‌اش در کرج رفتیم واو را ملاقات کردیم.

می‌توان از «محمد سعید جاف» که زمانی معاون وزارت آبادانی عراق بود نام ببرم که به ایران پناه آورد. همین طور «خسرو جاف» که در تلویزیون ملی سابق به عنوان مشاور استخدام شده بود. هر دو افرادی بسیار ایران‌پرست بودند. اکنون خسرو جاف در آمریکا استاد دانشگاه است و کتاب‌هایی در مورد ایران و پیوستگی کردها با سرزمین مادری نوشته است. همچنین در خصوص آمیختگی نژادی کردها با ایرانیان می‌توانم از کتابی به نام «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» به قلم «رشید یاسمی» که از دانشمندان بزرگ و زاده کرمانشاه بوده است، نام ببرم. او در کتابش به پیوستگی نژادی کردها با بقیه #مردم ایران و وجود ریشه‌های عمیق نژادی اشارات خوبی کرده است.

این صحبت‌هایی که اخیراً و طی این اتفاقات اخیر در کشورمان توسط برخی مطرح شده است، در خصوص اینکه مردم کردستان تمایلی به تجزیه‌طلبی دارند، را بنده اصلاً قبول ندارم. کما اینکه بعد از جنگ جهان دوم در غائله #آذربایجان، ارتش پس از آزادسازی آذربایجان به #مهاباد رفت و بدون هیچ گونه مشکلی در آنجا مستقر شد. در حالی که عده‌ایی که جمهوری مهاباد را تشکیل داده بودند، از سوی روس‌ها به شدت حمایت می‌شدند و قدرتمند بودند. من خود در بخشی از کتابم در مورد خاطرات «سرهنگ فیوضی»، دادستان نظامی آن زمان، آورده‌ام در فرودین ۱۳۲۶، سه نفر را برای عبرت سایرین به دار کشیدند و از آن موقع حزب #کومله در کردستان کنار گذاشته شد. حتی در #تاریخ آمده است که در زمان هخامنشیان وقتی ۱۰ هزار یونانی به ایران آمدند که به نفع #کوروش صغیر با اردشیر دوم بجنگند، تنها کردها در مقابلشان ایستاده آنها را به خاک سیاه نشاندند. همچنین می‌توان گفت نژاد سلسله ساسانیان به کردها می‌رسد.

پس از امضای قرارداد ۱۹۷۵، #صدام به تهران آمد و در ملاقات با شاه گفته بود، چرا ایران از کردها حمایت می‌کند. مگر آنها در جنگ جهانی دوم علیه شما اقدام نکردند؟ شاه نیز در پاسخ گفته بود کردها از اصیل‌ترین نژادهای آریایی هستند. آنها از شما در بغداد ناراحتی دارند. چون غیر عرب هستند و شما می‌خواهید آنها را عرب کنید. حتی شاه گفته بود در کابینه نخست وزیری ایران ۶ وزیر کرد وجود دارد. بسیاری از افسران و ژنرال‌های ارتش ایران، کرد هستند.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
✡️ اردشیر ریپورتر کیست؟
به‌مناسبت سوم اسفند - سال‌روز #کودتای رضاخانی و کاشف اصلی او

📌#فراماسونری در #ایران، مرکزی برای جلب نخبگان و افراد مستعد با گرایشاتی غرب‌گرایانه، پرورش و ارتقاء آنان در هرم سیاسی و فرهنگی کشور در جهت اهداف #استعمار بریتانیا به‌شمار می‌رفت، که در مرکز و در پس‌ پرده‌های آن دست پنهان اینتلیجنس سرویس #انگلستان در کار بود.

📌در سال ١٣٢٢ق. اردشیر را در زمرهٔ اعضای #انجمن_مخفی تهران، که توسط ملک‌المتکلمین و سیدجمال‌الدین واعظ رهبری و اداره می‌شد و اعضای آن عمدتاً از ماسون‌های ایرانی بودند، می‌یابیم و بدین‌ترتیب مُحقّیم که نقش مرموز و درجه اول #اردشیر_ریپورتر را در عملیات پس پرده حوادث #مشروطه مورد تأکید مجدد قرار دهیم. در سال ١٣٢۴ق. نیز شاهد تأسیس #لژ_بیداری_ایران هستیم، که اردشیر ریپورتر از اعضای آن به‌شمار می‌رفت و به اعتقاد ما مؤسس واقعی و کارگردان اصلی، ولی در پس‌پردهٔ، این مجمع ماسونی بود.

📌اردشیر ریپورتر با بهره‌گیری از موقعیتی که در محافل اشرافی کسب کرده بود، ارتباطات وسیعی با رجال کشور برقرار ساخته و می‌کوشید تا آنان را به درجات مختلف، از هواداری فرهنگی #غرب تا مزدوری رسمی اینتلیجنس سرویس، جذب کند.

📌ریپورتر طی دوران فعالیت ۴٠سالهٔ خود در ایران (که از ورود او در سال ١٨٩٣م.، سه سال پیش از قتل ناصرالدین‌شاه، تا مرگ او در ٢٣ فوریه ١٩٣٣م./ ۴ اسفند ١٣١١ش. در تهران در اوج سلطنت #رضا_شاه ادامه دارد)، علاوه بر میراث سیاسی که در قالب #سلطنت #پهلوی تبلور یافت، شبکه‌ای از عوامل اینتلیجنس سرویس را نیز برجای گذارد که به‌مثابه یک اشرافیت اطلاعاتی موقعیت ممتاز خود را در درون یک کاستِ بسته و موروثی محفوظ داشتند و اعقاب آنان نیز در دورهٔ سلطنت محمدرضا #پهلوی اهرم‌های اساسی حکومت را به‌دست گرفتند.

📌جذب نخبگان بومی و پرورش آنان با روح #فرهنگ غربی از مهم‌ترین اهرم‌های سیطره استعمار بر کشورهای #آسیا، #آفریقا و آمریکای لاتین بوده است. در بررسی #تاریخ #نفوذ غرب در ایران، این مکانیسم #سلطه را به‌صورت پرورش انبوهی از «رجال سیاسی» و «نخبگان فرهنگی» غرب‌گرا و خودباخته می‌یابیم؛ کسانی که در مکتب میرزا ملکم‌خان‌ها و «فراموشخانهٔ» او الفبای #سیاست را آموختند، در «جامع آدمیّت» و «لژ بیداری ایران» نقشی پردسیسه ایفاء کردند و ثمرهٔ کار خود را به‌صورت رژیم بی‌ریشهٔ #پهلوی به #تاریخ_معاصر ایران تقدیم داشتند.

📌شش سال پس از ورود اردشیر ریپورتر به ایران، «مدرسهٔ علوم سیاسی» توسط دو #فراماسون سرشناس، میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسن‌خان مشیرالملک تأسیس شد، که هدف جذب «نخبگان» ایرانی و پرورش آنان با روح #غرب‌زدگی را به‌عهده داشت. در زمرهٔ مدرّسین این مدرسه با نام اردشیر ریپورتر، به‌عنوان معلم #تاریخ_باستان، در کنار چهره‌هایی چون #محمدعلی_فروغی و... آشنا می‌شویم. از درون شاگردان همین مدرسه است که برجسته‌ترین مهره‌های #انگلیس و #آمریکا برون آمدند و در رژیم پهلوی به کارگزاران درجهٔ اول سیاسی و فرهنگی کشور بدل شدند.

🔗 مطالعه متن کامل مقاله

@Shariati_Group

✍️ استاد #عبدالله_شهبازی
🔰 ناسیونالیسم مصدقی

اگر وجه دموکراتیک یا دست کم لیبرال کارنامه #مصدق مورد تأکید قرار گیرد، می‌توان استدلال کرد که #ناسیونالیسم او از نوع مدنی بود و در یک حکومت کثرت گرا و قوانین و نهادهای قانونی آن می‌گنجید. از طرفی هم می‌توان مصدق را یک ناسیونالیست #مشروطه خواه نامید. این نامگذاری از یک سو بر نسبت سیاسی او با ارزش‌های #انقلاب مشروطه و از سوی دیگر با تعهد وی به جامعه‌ای که حاکمیت‌اش بر یک دارای ملی مهم را به آن بازگرداند، تکیه دارد.

ولی باید تأکید کرد که او هرگز یک ناسیونالیست بی جاساز* نبود. مصدق علنا و حتی در محاکماتش از ایمان شیعی خود می‌گفت و در نطق‌های مجلس‌اش از #امام_حسین یاد می‌کرد و هیچ‌گاه پرچم آریایی گری بالا نبرد. هرگز به روایتی #تاریخ زده استناد نکرد و خودشیفتگی نژادی بروز نداد. نه دوره ساسانی را بهشت #موعود قلمداد کرد و نه جارچی #غرب_زدگی تمام عیاری شد. برعکس مرد عمل بود و هدف‌های سیاسی ملموس انقلاب مشروطه را دنبال می‌کرد : "آزادی، استقلال، حکومت قانون."


🔹پ.ن: ناسیونالیسم بی جا ساز [dislocative nationalism] - رضا ضیاء ابراهیمی در اثر خود (پیدایش ناسیونالیسم ایرانی، نژاد و سیاست بی‌جاسازی - ص ۳۰۴) مولفه‌های این ناسیونالیسم جاهلانه را چنین بر می‌شمارد:
۱. #ایران همیشه وجود داشته و قدمت زیادی دارد.
۲. ذات ایرانی و عظمت ایران در عصر طلایی پیش از #اسلام است.
۳. مسئول مشکلات و انحطاط ایران، اسلامی ست که اعراب به زور شمشیر آوردند.
۴. ایرانیان آریایی‌اند و با #اروپا خویشاوندی دارند!

@Shariati_Group

📚 رضا ضیاء ابراهیمی، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز
💢 درباره ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی»

•بخش اول / دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد #فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی:
ضمن احترام به شخصیت علمی و تلاش‌های نظری دکتر #سیدجواد_طباطبایی، می‌کوشم در خصوص اظهارات ایشان پیرامون وقایع و ناآرامی‌های اخیر و طرح ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» نکاتی را طرح‌ کنم:

🔸به نظر می‌رسد که مواجهه‌ی دکتر طباطبایی با #سنت تاریخی ما بیش از آنکه مواجهه‌ای فلسفی باشد، مواجهه‌ای #ایدئولوژیک است. ایشان در واقع #تجدد و عقل مدرن را مطلق می‌کنند و از چشم‌انداز خرد یونانی، تجدد و #مدرنیته به جامعه و #تاریخ ما می‌نگرند و هر آنچه که ما را به تجدد نزدیک‌ کند از عوامل رشد و بالندگی #تاریخ ما و هرآنچه که ما را از تجدد دور کند، عامل انحطاط ما می‌دانند. در واقع طباطبایی، به منطق شرق‌شناسان تن داده‌اند، و نگاهشان اروپا محور است و به همین دلیل، علی‌رغم احترامی که برای تلاش‌های سترگ‌ ایشان قائلم، لیکن باید اظهار کنم که ایشان نمی‌توانند تاریخ ما را به درستی مفهوم‌سازی کرده و به درستی به سرشت خرد ایرانی نزدیک شوند. در این راستا، ایشان تمام مؤلفه‌هایی که قوام‌بخش #هویت و خرد ایرانی است، اعم از «تفسیر معنوی از جهان»، #عرفان و خرد دینی ایرانی، را عامل انحطاط تلقی می‌‌کنند!

🔸دکتر طباطبایی اصلاً نتوانسته‌اند‌ به این حقیقت نزدیک‌ شوند که #ایران یکی از کانو‌ن‌های معنوی جهان است. درواقع، اگر این خرد معنوی را از ایران حذف‌ کنیم، چیزی از ایرانیت باقی نمی‌ماند. به دلیلِ همین نادیده‌ گرفتن خرد و هویت خاص و معنوی ایرانی است که ایشان سرمایه‌های بزرگ فرهنگی و اجتماعی‌‌ای چون #شریعتی یا #فردید یا فهم اندیشمندانی چون #هانری_کربن از ایران به منزلۀ یک سنت عظیم تاریخی و نوعی #انتولوژی را، به تبع #پوپولیسم حاکم بر جامعه، مورد سخت‌ترین و تلخ‌ترین حملات قرار می‌دهند. به نظر من، بی‌تردید، کربن، شریعتی و فردید، علی‌رغم انتقاداتی که احیاناً می‌توان به آنها داشت، ایران را به عنوان یکی از بزرگترین کانون‌های معنوی جهان درک‌ کرده، به خرد و امر ایرانی نزدیک‌ترند.

🔸متأسفانه نگاه تجددمآبانه، شر‌ق‌شناسانه، و منطق اروپاسالارانۀ [غرب‌زدگی مفرط] دکتر طباطبایی عزیز خود را در تحلیل مسائل اخیر نیز نشان داد. من می‌‌توانم با آقای طباطبایی همسو و همدل باشم که جامعه‌ی جدیدی در ایران در حال شکل‌گیری است و ایران جدیدی متولد شده‌ است. اما به گمانم ما با دومین شکاف تمدنی خودمان مواجه شده‌ایم، بدین معنا که اگر با رویارویی با مدرنیته در صدر تاریخ #مشروطه و قبل از آن وجدان اجتماعی‌ـ‌‌تاریخی ما شکاف برداشت و برج و باروهای قلعه #ایمان سنتی برسر سوبژه مدرن نوظهور ایرانی ویران شد، امروز با ظهور جهان پسامدرن، ما با دومین شکاف تمدنی‌مان مواجه هستیم و همگام با نسل‌های جدید دومین شکاف‌ و گسست تاریخی و تمدنی‌‌مان از میراث، سنت، زیست‌جهان سنتی و هویت ملی و تاریخی‌مان تجربه‌ می‌شود. البته ما امروز فقط شاهد نوعی شکاف و گسست تاریخی نیستیم، بلکه نوعی خشم، کینه، نفرت و طغیان  نسبت به هویت اجتماعی‌‌ـ‌تاریخی و میراث و مآثر ما ظهور یافته است. با #انقلاب سال ۱۳۵۷، که قرار بود نوعی بازگشت به خویش صورت گیرد، متأسفانه به دلیل بسیاری عوامل داخلی همچون حاکمیت فرهنگ جهل و ظاهرپرستی مذهبی، انحصارگرایی دینی و تفسیر ایدئولوژیک از دین در قرائت‌های رسمی از امر دینی، تجسم مادی بخشیدن به ارزش‌های بزرگ باطنی و معنوی  و عدم درک حقیقت خرد ایرانی و همسویی‌های این عوامل بومی با عوامل جهانی‌ای چون ظهور جهان پسامدرن، بسط #سوبژکتیویسم متافیزیکی و دومین انقلاب صنعتی، یعنی تحولات در فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی و شکل‌گیری شبکه‌های جهانی شاهد بروز نوعی خودزنی و خشم و نفرت نسبت به هر آن چیزی هستیم که متعلق به خودمان است، خشم و نفرتی که به لحاظ اجتماعی و روان‌شناختی کاملاً قابل فهم است لیکن به لحاظ متافیزیکی و تاریخی به‌ هیچ‌وجه قابل تأیید نیست.

🔸در همینجا، باید متذکر شوم که هیچ یک از جریانات فکری و اجتماعی ما، اعم از حوزه‌های علمیه، گفتمان انقلاب، حاکمیت سیاسی و نیز دانشگاه‌‌ها، روشنفکران و #اپوزیسیون ما از جمله خود دکتر طباطبایی و اندیشه‌های ایشان به هیچ وجه آمادگی مواجهه با بحران‌های ایران جدید را نداشته و نداریم. متأسفانه، اپوزیسیون ما و اکثر قریب به اتفاق روشنفکران از جمله آقای سیدجواد طباطباییِ نیز، که همواره کوشیده‌اند بر خلاف روشنفکران، مواجهه‌ای فلسفی با مسائل داشته، از رویکردهای سطحی و ایدئولوژیک فاصله گیرند، اسیر مواجهه‌ای احساسی و ایدئولوژیک با جامعه ایران شده،

@Shariati_Group
🔻 ادامـه
🔹براستی نامِ مناسبِ نظامِ و مناسباتِ «خودویژهٔ» اقتصادی حاکم بر کشور کدامست؟ برخلاف «آدرس‌ عوضی» دادن‌های اقتصاددانان دولت‌گرا یا نولیبرال در صداوسیمای میلی، بی‌نظمی موجود و بحران‌ معیشتی ناشی از آن، مگر بجز محصولِ همگرایی دو رویکرد و تعاملِ میانِ روند اقتصاد بازار سنتی-فقاهتی از سویی و #سرمایه‌داری دلال و رانتی و «خصولتی» شده از دیگرسو، طی دهه‌های گذشته بوده که نگرش‌های حاکم و جهت‌بخش سیاست اقتصادی کشور را شکل می‌داده‌اند؟! و مگر شکاف عمیق طبقاتی #فساد دامن‌گستر حقوقی و قضایی و بحران حاد معیشتی، همه از پیآمدهای اجتماعی این ائتلاف نیستند که از ترکیب جدید میان پیوند قدیمی «حوزه و بازار» با #اقتصاد باز بازار و راست‌گرایی شبه‌مدرن به‌سبکِ #نئو‌لیبرال جملگی در مجموع به‌تعبیری آشفته‌بازارِ «نئوفئودال» کنونی را ساخته‌اند؟

🔹«عدالت» حقوقی و #عدالت_اجتماعی خواست و مطالبهٔ همهٔ جنبش‌های «حق»‌طلبانهٔ عصر جدید (و در کشور ما از صدر #مشروطه تا کنون) بوده است. «آزادی»های سیاسی وجه مدنی همان #عدالت و مبتنی بر حقوق طبیعی بشری و شهروندی است.

📚 برشی از یادداشت #احسان_شریعتی به مناسبت روز #کارگر
@Shariati_Group
«ناگهـان انقـلاب»؛ توصیفی است از ســوی برخی اندیشمندان درباره‌ی #انقلاب_اسلامی ایران، که حاکی از دو ناتوانی است. «ناتوانی از پیش‌بینی انقلاب اسلامی» و «ناتوانی از تحلیل آن با ساختارهای نظری موجود». همین اعتراف به عدم تشــابه با سایر انقلاب‌های جهانی سبب شد تا ما در مدرسه نگاه، در مقام مقایسه‌ی انقلاب اسلامی #ایران با انقلاب #فرانسه، انقلاب #روسیه و برخی نهضت‌های اسلامی مانند انقلاب #الجزایر، نهضت #مشروطه و نهضت اسلامی #مصر برآییم.
نسبت انقلاب اسلامی با نهضت‌های اسلامی معاصر چیست؟
انقلاب‌های جهانی چگونه در مسیر انقلاب‌زدایی افتادند؟ درس‌ها و عبرت‌های انقلاب‌های جهانی برای #انقلاب ما چیست؟
و ...

| ناگهــان انقـــلاب |
«مــا»، انقلاب‌های جهانی، نهضت‌های اسلامی

🎴شیوه برگزاری: حضورے‌‌ | مجازے‌‌
تعدادجلسات: ۵ جلسه، ۹۰ دقیقه‌ای
🗓 زمان: بهمن‌ماه، روزهای ۱۷، ۱۸، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶
🕰 ساعت ۱۵

🔗 لینک ثبت‌نام

@Shariati_Group
🆔 @sch_negah
🔆 انقلاب اسلامی، و لزوم ابداع «مکتب فکری نوین» تراز انقلابی

″... متأسفانه آثار #نهضت سلفی نه در زمینه سیاسی، که بیدارگری فکری و بسیج و تحریک توده‌ها علیه #استعمار و در مسیر #انقلاب اجتماعی و مترقی باشد، و نیز آثار اصلاح فکری و تکان و تپش اعتقادی و رشد ذهنی و خودآگاهی ایدئولوژیک و عقلی‌گری و علمی شدن بینش مذهبی، هیچ کدام در #ایران دامنه نیافت، هرچند در خارج از ایران سیر تحول و تکامل خویش را به طور مستمر طی کرد؛ و این بود که آنچه باید در اواخر قرن نوزدهم می‌داشتیم و بدان می‌رسیدیم، بیش از نیم قرن به تعویق افتاد؛ یعنی پس از #جنگ بین‌الملل دوم یا بعد از شهریور ۲۰ آغاز کردیم.

هرچند هیچگاه جامعه #شیعه و حوزه #روحانیت شیعه از تکان و از جنبش و از حرکت‌های انقلابی خالی نبوده است، اما نه به عنوان یک جریان عمیق و دامنه‌داری که در مسیر حرکت فکری متن حوزه باشد، بلکه به عنوان #قیام، اعتراض و ظهور روح‌های انقلابی و شخصیت‌های پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزش‌های انسانی و پاسداری از حرمت و عزت #اسلام و مسلمین، گاه‌به‌گاه در برابر #استبداد، فساد و توطئه‌های استعماری قیام می‌کرده‌اند، و از اینگونه است قیام‌هایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیت‌الله خمینی، شاهد آن بوده‌ایم.

اما چنانکه می‌دانیم، کار شخصیت‌هایی چون #سید_جمال، #میرزای_شیرازی، #طباطبائی، #بهبهانی، #ثقه‌الاسلام، #مدرس، #میرزاکوچک‌خان، #خیابانی و امروز #طالقانی و حتی آیت‌الله #خمینی- که مرجع بزرگ عصر ما هستند- نماینده #روح حاکم بر #حوزه نیست و این است که آنان در حرکت و دعوت خویش در میان توده و روشنفکران و نسل جوان یاران بیشتری می‌یابند تا در داخل حوزه و از میان هم‌قطاران خویش؛ و چه بسا که این قیام‌ها موقعیت روحانی آنان را تضعیف می‌کند، و سرنوشت آیت‌الله #نائینی که به دفاع از #مشروطه برخاست و شانس مرجعیتش را فدای آن کرد، نمونه‌اش!

این شخصیت‌ها در طول این صد سال گرچه درخشان‌ترین چهره‌های برجسته روحانیت شیعه به شمار می‌آیند و قدرت و اثرگذاری کارشان را از #ایمان مذهبی و مقام روحانی خویش می‌گیرند، و اساساً قیامشان، حتی در تحریم ضداستعماری تنباکو و یا در مبارزات ضداستبدادی مشروطه، یک قیام اسلامی و بر اساس مسئولیت دینی‌شان استوار بوده است، در عین حال، با همه‌ی عمق و عظمت و تأثیری که گاه کارشان پیدا می‌کرده، و نهضتی را که آغاز می‌کرده‌اند یک «نهضت دینی» به شمار می‌رفته است، هرگز با یک #جهان‌بینی نوین اسلامی و اصلاح فکری و مکتب خاص ایدئولوژیک همراه نبوده است تا آنان را از دیگر مکتب‌های فکری رایج ممتاز سازد، و غالباً نموداری از هوشیاری سیاسی رهبر و دلیری و ایمان و تقوای او بوده، نه نماینده‌ی یک #مکتب_فکری_نوین

این است که ما نهضت‌های سیاسیِ اسلامی بسیار داریم، اما نهضت فکری جدیدی نداشته‌ایم، بطوریکه حتی در مشروطه که یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با فرهنگ، فکر و ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش است، با اینکه بنیان‌گذاران و رهبران بزرگ آن، روحانیون برجسته و وعاظ انقلابی و مترقی بزرگی چون ثقه‌الاسلام و ملک‌المتکلمین بوده‌اند، می‌بینیم روح و بینش مشروطه بیش از آنچه تحت تأثیر جهان‌بینی سیاسی و ایدئولوژیک اسلام یا شیعه باشد، تحت تأثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه است و این است که می‌بینیم تنها کار علمی که عالم شیعی در مشروطه می‌کند، کتاب «تنزیه المله و تنبیه الامه» نائینی است که آن هم تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی است، و گرنه نقش اساسی رهبران روحانی ما در مشروطه تکیه بر اصول کلی اخلاقی و انسانی از قبیل #عدالت، #آزادی، #برابری، #قانون و محکومیت ظلم، جور و استبداد بوده است، و نقش اساسی اسلام، «استخدام ایمان مذهبی در مسیر انقلاب» است و نه ارائه‌ی یک فلسفه سیاسی و فرهنگ انقلابی‌ای که از متن #ایدئولوژی اسلام یا #مکتب_تشیع برخاسته باشد...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه اثار ۲۷ / تولد دوباره اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن