به‌سوی تمدن نوین اسلامی
338 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
⭕️#نقد_و_نظر/اسلامی کردن دانشگاه، امکان یا امتناع؟(1)

🔻#دانشگاه_اسلامی
🔻#دانشگاه___معنوی
🔻#ضعف_دانشگاه_غربی
🔻#دکتر__مصطفی__ملکیان

🔸شك نيست كه دانشگاه‌ها و نظام‌های تعليم و تربيت ما، در سرتاسر جهان، به عيوب و نقائص جدی و نابسامانی‌ها و كمبودهای فراوان دچارند. كافی است آثار دردمندانه، عميق، و انساندوستانه كسی مانند #ايوان_ايليچ يا كسی همچون #تئودور_روزاك را بدقت مطالعه كنيم تا دريابيم كه دانشگاه‌ها و نظامهای تعليم و تربيت متجددانه چه سنخ انسانهايی ساخته و پرداخته‌اند. انسانهايی كه شاخصترين ويژگيشان اين است كه هيچ غايت و هدف نهايی‌ای در نظر ندارند و هم‌وغمشان همه مصروف آن است كه با هر مشكل اقتصادی، تكنولوژيك، و اجتماعی جديدی كه از راه می‌رسد دست و پنجه نرم كنند و همه‌ی آنچه را آموخته‌اند، به عنوان وسيله‌ای، به‌كار گيرند تا به مدد آن بتوانند، علی‌رغم آن مشكل، نيازهای فوری و فوتی خود را برآورند.

🔸تعليم و تربيت امروزين ما چيزی نيست جز هنر جنگيدن و فن پيروز شدن در اوضاع و احوال ستيزنده و دشمن‌خويی كه در پيرامون ما برقرار است. با اين هنر و فن، نصيب خود را از حلقوم جهان اطراف خود بيرون می‌كشيم و با چنگ و دندان حفظش می‌كنيم. هدف متعالی‌ای ورای برآوردن نيازها و خواهشهای فوری و فوتی در كار نيست.

🔸#ژاك_مارتين در قطعه‌ای دردناك و غم‌انگيز می‌نويسد:
“من جوانان روزگارمان را دوست می‌دارم و حرمت می‌نهم، و هرگاه كه به كاروبار و حال و روزشان می‌انديشم حس غريب اضطراب و تشويش به من دست می‌دهد… روی هم رفته، حد نصاب اخلاقی‌شان از حد نصاب اخلاقی نسل پيشين نازلتر نيست، اگرچه آشكارا آسانگيرانه‌تر است. صداقت و صراحت اطمينان‌بخشی دارند كه دل را می‌شكافد و چاك چاك می‌كند… زيرا جداً خوب و گشاده‌دست و با گذشت و بلندنظر و آزاد و بيیتكلف‌اند و در اعمال شريف و نيز غيراخلاقی‌شان نوعی پاكی و خلوص نشان می‌دهند كه به معصوميت پرندگان و آهوان می‌ماند. در واقع، درست در مرحله‌ای‌اند كه در آن ساختارهای اكتسابي سنت اخلاقی و دينی از ميان رفته‌اند و بشر هنوز سرگرم بازی كردن با ميراث خويش است… جوانان روزگار ما در عين خوبيشان بر فراز هيچ ايستاده‌اند.”(*)

🔸همه اينها درست؛ ولی آيا عيوب و نقائص دانشگاه و تعليم و تربيت متجددانه ضرورت تشكيل #دانشگاه_اسلامی را نتيجه می‌دهد؟ بلی، اما به شرط آنكه سه مطلب ديگر اثبات شود: يكی اينكه اين عيوب و نقائص در تعليم و تربيت اسلامی وجود ندارند، دوم اينكه عيوب و نقائصی بزرگتر از عيوب و نقائص تعليم و تربيت متجددانه در تعليم و تربيت اسلامي وجود ندارند، و سوم اينكه اين بی‌عيب و نقص بودن اختصاص به تعليم و تربيت اسلامی دارد و مثلاً تعليم و تربيت مسيحی يا بودايی در ‌آن شريك و سهيم نيستند؟
#ادامه_دارد...

🔻پاورقی
(*) Maritain, Jacques, Education at the Crossroads, (New Haven: Yale University Press, 1944), p. 86

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️#نقد_و_نظر/اسلامی کردن دانشگاه، امکان یا امتناع(2)

🔻#دانشگاه_اسلامی
🔻#دانشگاه___معنوی
🔻#ضعف_دانشگاه_غربی
🔻#دکتر__مصطفی__ملکیان

🔸اسلامی كردن علوم و معارف توصيفی بشری نه ممكن است و نه مطلوب. علوم و معارف توصيفی انسان متجدد اصولاً و ذاتاً عيب و ايرادی ندارند تا بخواهيم چيز ديگری را جايگزين آنها كنيم. همه‌ی عيب و ايراد در علم‌زدگی يا علم‌پرستی است.

🔸علاوه بر اين، بايد به دانشجويان نشان دهيم كه علم فعاليتی بشری است و، برخلاف تصوری كه عموم انسان‌های متجدد دارند، فعاليت فارغ‌دلانه و بيطرفانه‌ای نيست كه فقط مبتنی بر عقل خونسرد، محتاط، و منطقی باشد و، به مدد پاره‌ای قواعد، از داده‌هايی خاص استقراءهايی فراهم‌ آورد و از آن استقراءها نظريه‌ها يا فرضيه‌هايی بسازد و آنها را در معرض آزمونهای عينی تجربی قرار دهد.

🔸از اينها گذشته، بايد به دانشجويان تفهيم كرد كه عقل استدلال‌گر، به هيچ روی، مذموم نيست ولی به شرط آنكه از جامع‌نگری‌اش سر سوزنی برندارد. مشكل انسان متجدد اين نيست كه تابع عقل استدلال‌گر است، بلكه اين است كه همه جا تابع اين عقل نيست و با آن معامله (يك بام و دو هوا)یی می‌كند، يعنی به محض اينكه واقعيتی در چارچوب فكری و عقلی‌اش قابل تبيين نبود، به جای اينكه از همين جا به عيب و نقصی در‌آن چارچوب پی ببرد، آن واقعيت را انكار می‌كند و يا از آن تغافل می‌ورزد.
وجه جامع اين نكات اين است كه همگی، در عين قدر نهادن به علم، ضعف و فقر جهانبينی علمی و علم‌پرستی را، كه خاستگاه مشكلات انسان متجدد است، برملا می‌سازند.

🔸ما امروزه بجد نيازمند #دانشگاه_معنوی-ايم. دانشگاهی كه دانش‌آموختگان آن جهان هستی را بسی فراختر از عالم طبيعت بدانند، وجود خود را منحصر به ساحت بدن نبينند، برای جهان هستی و زندگی خود معنا و هدفی قائل باشند كه بتواند همه‌ی آنچه را در اين زندگی می‌كنند و می‌بينند نظم و وحدت بخشد، ارزشهای اخلاقي را عينی بدانند، فقط خود را مسؤول هر آنچه بر آنان می‌گذرد تلقی كنند، و از آرامش، شادی، و اميد بی‌بهره نباشند.
#پایان.

🔹#نقل از کانال دکتر مصطفی ملکیان
@mostafamalekian
🔻پاورقی:
برای مطالعه بیشتر↙️
مقاله امکان و ضرورت اسلامی شدن دانشگاه ،سال 1378 و کتاب راهی به رهایی از همین نویسنده.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️#یادداشت_منتخب/چطور اقتصاد به دین تبدیل شد؟

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔻#غرب‌شناسی
🔻#نقد_اقتصاد_غربی
🔻#دکتر__جان__رپلی

🔸اقتصادان‌ها می‌گویند #اقتصاد علمی تمام‌عیار است: بی‌طرف و مبتنی بر شواهد عینی. اما به‌سختی می‌توان این ادعا را پذیرفت، بیش از همه به دلیلِ اختلافاتی که بینِ مکتب‌های مختلف اقتصادی در جریان است. هر مجموعه‌ای از داده‌ها، مجموعۀ رقیبی دارد که صحتش را به خطر می‌اندازد و شانه‌به‌شانۀ هر نظریه‌ای، نظریه‌ای بدیل ایستاده است. به‌همین‌دلیل، اقتصاددانان‌ها برای فراگیر شدنِ استدلال‌های خود، باید مثل مبلغان مذهبی یار جمع کنند. ‌اما شباهت اقتصاد به دین، به همین مسئله محدود نمی‌شود.

🔸انگلستان یک کلیسای رسمی دارد، اما کمتر کسی از ما امروز به آن توجه چندانی می‌کند. ما تابع دینی حتی قدرتمندتر از آن هستیم که زندگی‌مان را حول آن جهت می‌دهیم: اقتصاد. روی این حرف تأمل کنید. اقتصاد یک دکترین جامع عرضه می‌کند، با آیین‌نامه‌ای اخلاقی که به پیروانش وعدۀ رستگاری در این دنیا را می‌دهد: ایدئولوژی‌ای چنان گیرا و اقناع‌گر که مؤمنانش کل جامعه‌شان را در راستای خواسته‌های آن بازسازی می‌کنند. روحانیان، عارفان و جادوگرانِ خود را دارد که با طلسم‌هایی مثل «مشتق» یا «ابزار سرمایه‌گذاری ساختاریافته»، از آب کره می‌گیرند. و مثل ادیان سابقی که جایشان را گرفته است، پیامبران و مصلحان و اخلاق‌گرایان و بالاتر از همه واعظان اعظم خود را دارد که در مقابله با بدعت‌گزاران، از راست‌کیشی حمایت می‌کند.

🔸با گذر ایام، اقتصاددانان یکی پس از دیگری در همان نقشی فرو رفته‌اند که از چنگ اهل کلیسا درآورده بودیم: نصیحت‌کردن ما برای رسیدن به سرزمین موعودی پُر از مواهب مادی و رضایت بی‌انتها. مدت‌ها بود که گویا به این وعده عمل می‌کردند چنانکه کمتر دینی به اندازۀ آنها موفق عمل کرده بود: درآمدهای ما هزاران برابر می‌شد و غرق استخر نعماتی بودیم که لبالب از ابداع‌ها، مرهم‌ها و لذت‌ها بود...

🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:↙️
http://tarjomaan.com/vdcj.veofuqemtsfzu.html

ا—--------------------------—ا
⭕️امام موسی صدر و نقد تمدن معاصر غرب

🔻#گزیده‌ی_کتاب
🔻#نقد_تمدن_غرب
🔻#امام_موسی_صدر

🔸تمدن‌ معاصر، یعنی‌ همین‌ تمدنی‌ که‌ جهان‌ را تسخیر کرده، بی‌هیچ‌ استثنا و با همه‌ی‌ انواع‌ شرقی‌ و غربی‌اش، تمدن‌ مادی‌گراست. شاید بگویید: برخی‌ معتقدند که‌ غرب‌ به‌ خدا باور دارد، پس‌ چرا شما تمدن‌ آنان را مادی‌ می‌نامید؟

🔸به‌طور خلاصه‌ و صریح‌ می‌گویم که‌ متأ‌سفانه‌ در جهان‌، تمدنی‌ وجود دارد که‌ بر انکار خدا استوار است. اساس‌ تمدنِ‌ آنان ماتریالیسم‌ دیالکتیک‌ است. آنان‌ در ارزیابی‌ تمدن‌شان، تکیه‌ بر خلع‌ خدا می‌کنند و این‌ امری‌ واضح‌ و قطعی‌ است. البته، ‌ تمدن‌ غربی‌ خدا را نفی‌ نمی‌کند، لکن‌ براساس‌ نادیده‌ گرفتن‌ خدا بنیاد شده است. فرق‌ است‌ میان انکار کردن‌ و نادیده‌ گرفتن. تمدنِ‌ جدیدِ غرب‌ بر اساس‌ بی‌تأ‌ثیر دانستن‌ ماورای‌ طبیعت‌ در زندگی‌ بشر پی‌ریزی‌ شده‌ است. این‌ مطلب‌ در سخنان‌ اواخر قرون‌ وسطا‌ و تعریف‌ تمدن‌ جدید به‌ وضوح‌ دیده‌ می‌شود.

🔹#منبع:
امام موسی صدر؛ کتاب ادیان در خدمت انسان، جستارهایی درباره‌ی دین و مسائل جهان معاصر، ص73

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️توصیه ‌امام موسی صدر به شیفتگان تمدن غرب

🔻#گزیده‌ی_کتاب
🔻#نقد_تمدن_غرب
🔻#امام_موسی_صدر

🔸اکنون‌ هنگام‌ آن‌ رسیده‌ است‌ که‌ به‌ دقت‌ بنگریم‌ به‌ تمدنی‌ که‌ این‌چنین‌ ما را شگفت‌زده‌ کرده‌ و از ما دل‌ برده‌ و ما را دنباله‌رو خود ساخته‌ است. امروز ما به‌ بند پیروی‌ از #تمدن‌_غرب‌ تن‌ داده‌ایم‌ و تسلیم‌ آن‌ شده‌ایم. تا آنجا پیش‌ رفته‌ایم‌ که‌ در شکل‌ ظاهری، معیار خیر و شر، سود و زیان، درست‌ و نادرست، پیشرفت‌ و عقب‌ماندگی، موازین، پیمانه‌ها و پوشش از غرب‌ تبعیت‌ می‌کنیم. پس‌ ما دچار #استعمار_فکری‌ شده‌ایم‌ و لذا باید تمدن‌ غرب‌ را جداگانه‌ و به‌ صورت‌ مجرد بررسی‌ کنیم. البته، ‌ من‌ از خودم‌ و شنوندگان‌ انتظار ندارم‌ که‌ با یک‌ جلسه‌ گفتار بتوانیم‌ این‌گونه‌ مجرد به‌ تمدن‌ غرب‌ نظر بیفکنیم. باید این‌ تمدن‌ را #بررسی‌ کنیم‌ تا نتیجه‌ نادیده‌ گرفتن‌ ماورای‌ طبیعت‌ و منحصر کردن‌ هدف‌ به‌ ماده‌ را دریابیم.

🔹#منبع:
کتابِ ادیان در خدمت انسان، جستارهایی درباره‌ی دین و مسائل جهان معاصر، ص 75 و 76.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️نقدی بر رسانه‌ی ملی در حاشیه‌ی پخش زنده‌ی برنامه‌ی عطر عاشقی با حضور حجت‌الاسلام محسن قرائتی

🔻#یادداشت_ویژه
🔻#نقد_صدا_و_سیما
🔻#حجت‌الاسلام_محمدرضا_زائری

حجت‌الاسلام محمدرضا زائری در کانال تلگرامی‌اش در واکنش به حاشیه‌ی پیش‌آمده در برنامه‌ی پخش مستقیم عطر عاشقی با حضور حجت‌الاسلام #محسن_قرائتی یادداشتی را با عنوان «تدبیر و شهامت توقف در اوج را نداریم» منتشر کرد؛ این یادداشت را در زیر می‌خوانیم:

🔸سالها پيش به ديدار مدير وقت شبكه يك سيما رفتم تا در باره برنامه ارزشمند و افتخارآميز "درسهایی از قرآن" صحبت كنم. به ايشان گفتم اين برنامه را در اوج پايان دهيد و الگوی تازه‌ای در تناسب با مخاطبان جديد و روزگار نو به جای جناب آقای قرائتی معرفی كنيد. اين مدير محترم بدون آن كه سخن من را درك كند به تاكتيكی متوسل شد كه معمولاً برای بستن دهان ديگران استفاده می‌شود و چيزی گفت كه جلسه را پايان داد!

🔸امروز كه جناب آقای قرائتی در پخش مستقيم برنامه تلويزيونی عطر عاشقی ناراحت شده و برخورد تند و غير قابل توجيه و نادرستی با يكی از حضار كرده‌اند به ياد آن داستان افتادم و روزهای اوج برنامه تلويزيونی ايشان.
اكنون همه به آقای قرائتی اعتراض می‌كنند و گاه حتى آزردگی‌ها و عقده‌های متراكم شده اين سالها از روحانيت را بر سر ايشان فرياد می‌كنند.

🔸اما فراموش نكنيم اين مرد الگوی پرافتخار رسانه ملی در برنامه‌های دينی است كه ده‌ها سال به گردن همه ما حق دارد. اين مرد كسی است كه هرگز وسوسه نشد تا به مجلس و وزارت و رياست مشغول شود و به برخی از مسايل ديگران آلوده نشد. اين مرد كسی است كه سال‌ها بر خلاف همه آخوندها مردم را خنداند و به شادی حلال فكر كرد. اين مرد كسی است كه تا ديروز همه برای عكس گرفتن با او توی صف می‌ايستادند. هرگز نوجوانی ارمنی را فراموش نمی‌كنم كه فوتبال بچه‌های كوچه را رها كرد تا برود و برنامه آقای قرائتی را ببيند!

🔸البته سن و سال كه بالا برود حوصله آدم كمتر می‌شود. در پخش مستقيم هم اقتضائات و شرايطی است كه آقای قرائتی به آن عادت ندارد. در همين ويدئو هم ايشان می‌گويد دوربين را نگه داريد! يعنی كاملاً واضح است كه ايشان تصور می‌كرده در يك برنامه ضبطی سخنرانی می‌كند!

🔸آقای قرائتی مقصر نيست! ايراد از ما و رسانه ملی و فضای عمومی كشور است كه يك ظرفيت را به جای حرمت نهادن و قدردانستن چنان می‌چلانيم و به آخر می‌رسانيم كه اين سرنوشت را پيدا كند! اشكال از مديران محترم رسانه ملی در آن سال‌هاست كه برنامه زيبا و خاطره انگيز آقای قرائتی را در اوج پايان ندادند و مثل خيلی موضوعات ديگر بدون مديريت و تدبير رهايش كردند!

🔸مهم نيست كه جناب آقای قرائتی چگونه عذرخواهی كند و چگونه به اين موضوع خاتمه دهد. مهم اين است كه با ناشيگری ما يك سرمايه ملی چنين زخم و آسيب ديده و البته همه‌ی آن مديران هم خود را كنار كشيده‌اند تا اين پيرمرد محترم تك و تنها وسط اين ميدان بماند!

🔸اين بلایی است كه سيستم بيمار و معيوب ما بر سر امامان جمعه‌ای می‌آورد كه تپق می‌زنند، بر سر وزيرانی می‌آورد كه توی جلسات رسمی مشغول چرت هستند، بر سر آيت‌الله‌هایی می‌آورد كه به جای ابراز هوشياری و اقتدار، تصويری منفعلانه و ضعيف به افكار عمومی منتقل می‌كنند! تقصير ماست كه هوشمندی توقف در اوج را نداريم!

🔹#محمدرضا_زائری

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
نظریات سید قطب در باره نقد تمدن غربی، لزوم تأسیس تمدن اسلامی، و تأثیر و انعکاس آن در ایران(3)

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب
🔻#حجت‌الاسلام_دکتر_رسول_جعفریان

🔸پیشنهادی که #سید_قطب برای اصلاح این جهان دارد، و نظریه مهمی است، ایجاد یک #نظام_اسلامی در برابر نظامات به نظر او آشفته و ویرانه غربی است. باید آن را ایجاد کرد تا اسلام محقق شده شناخته شود. وی به نقد سرمایه‌داری و سوسیالیسم پرداخته تا راه اسلامی را به عنوان راه میانه باز کند. در فصل دیگری از کتاب، #تمدن_غربی به عنوان تمدنی ناسازگار با انسان عنوان شده و سید قطب، مطالبی از کتاب دیگرش با عنوان «المستقبل لهذا الدین» آورده است، کتابی که مترجم آن هم #آیت‌الله_خامنه‌ای با عنوان «آینده در قلمرو اسلام» است (ص 177). در اینجا باز سراغ انتقادهای #آلکسیس_کارل از تمدن غربی رفته، و این که «تمدن جدید در وضع دشوار و اسفناکی قرار گرفته است» (ص 179). سید قطب، طی صفحاتی چند، بندهایی از انتقادات آلکسیس کارل را از تمدن جدید نقل کرده است ( تا ص 184) و پس از آن، هم همچنان زیر سلطه آرای او، بحث‌های خود را از #نقد_غرب ادامه داده و البته می‌گوید: مدرک ما برای محکومیت این تمدن ... منحصر در گفته‌های این رجل دانشمند نیست» (ص 188).

🔸وی از این که کارل، خیلی به دین باور ندارد هم اظهار گلایه کرده، دریافت او را نادرست و ناقص و تحت تأثیر شرایط فکری اروپا دانسته است (ص 189). در بحث بعدی این کتاب، با عنوان انتقام طبیعت، باز از تعارض تمدن جدید با #ماهیت_انسان، یاد شده و بر محور مطالب و اظهارات همان آلکسیس کارل پیش می‌رود، مانند این که در تمدن جدید، چه اندازه شمار کسانی که اختلال روانی دارند، زیاد شده است (ص 207). مسأله بعد باز بر اساس به گفته سید قطب «گواهی عالمانه او» یعنی کارل، در باره #مناسبات زن و مرد در تمدن جدید است، به طوری که در تمدن جدید، روال بر اساس ضدیت با طبیعت است و در این مورد خاص، دور کردن زنان از وظیفه مادری و به طور خاص، زایمان و تبعات آن. مطالبی هم از ویل دورانت آمده، و در نهایت، از #زندگی_ماشینی و تغییراتی که روی آدم ها پدید آورده، سخن گفته شده است (ص 218).

🔸در صفحات اخیر کتاب، باز از رواج فساد و فحشا و منکرات در غرب و حوزه‌های نفوذ تمدن غربی بحث شده، و این که چطور از «هر سو انگیزه ‌های شهوت و مناظر هوس انگیز» افراد جامعه را احاطه کرده است (ص 231). چنان که اشاره کردیم، این فساد، مهم‌ترین رکن انتقاد نویسندگان مسلمان از زندگی غربی و موثرترین عامل برای تولید واکنش منفی نسبت به غرب در میان مردم مسلمان است. اما نمونه‌ها مثل این که #شهوت‌رانی در فرانسه چه ضربه‌ای بر پیکر ملت فرانسه وارد کرده و سبب تحلیل قوای جسمانی و ضعف و ناتوانی بدنی آنان شده، از حاشیه‌های دیگر بحث در باره وجوه فساد در #تمدن_غرب است (ص 233). چنان که این آزادی جنسی، بنیاد خانواده را در فرانسه متلاشی کرده است. این نمونه‌ها بر اساس گواهی‌های که از مطبوعات وقت در باره مسائل رخ‌داده در جوامع غربی ارائه می‌شود، ادامه می‌یابد.

🔸بخشی از آنها از دیده ‌های خانم #عائشه_عبدالرحمان یا همان بنت الشاطی است که از مشاهداتش در وین نقل و در روزنامه الاهرام چاپ کرده است. در آنجا از قول یک خانم طبیب فرنگی آمده است که در غرب نسل تازه‌ای از زنان شاغل پدید آمده که رفتار‌های عمومی این تمدن بیماری صعب العلاج نازایی برای آنها آورده، بدون این که فیزیولوژی ظاهری و جسمی‌شان تغییر کرده باشد. این در واقع ناشی از وضع شغلی آنهاست (ص 238 ـ 242). این گزارش‌های مطبوعاتی که مانند آن در ایران هم توسط نویسندگان وقت مذهبی مانند مرحوم زمانی و دیگران استفاده می‌شود، به یک روش دایمی برای اثبات خرابی وضع غرب مورد استفاده بود.
#ادامه_دارد...

🔹نقل از کانال رسول جعفریان
@jafarian1964

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️از «حاجی واشنگتن» تا «سندروم لوور»!!
🔻به قلم دکتر محمد فاضلی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی

#یادداشت_منتخب
#نقد_سیاست‌مداران
#آسیب‌شناسی_آموزش_و_فرهنگ

🔸اغلب اوقات نشانه‌های بیماری خیلی ساده‌اند، اما بیماری به شدت پیچیده و خطرناک است. بیمار تب ساده‌ای دارد و خسته است، به نظر می‌رسد با استراحت خوب می‌شود؛ اما کمی کندوکاو بیشتر نشان می‌دهد متأسفانه بیمار سرطان دارد. این یعنی بیماری، کل سیستم را درگیر کرده، اما فعلاً در ظاهر ساده‌ای بروز و ظهور یافته است.

🔸نشانه ساده: نماینده‌ای در تلفظ واژه «لوور» ناتوان بوده است. واکنش‌های شدید مردم نشان می‌دهد آن‌ها به چیزی فراتر از نشانه‌ای ساده توجه دارند و درگیر شدن سیستم با پدیده‌ای ناخوشایند را نشانه رفته‌اند. سؤال این است که بیماری چیست؟ آن سرطانی که باید دنبالش بگردیم کدام است؟

🔸بچه که بودیم مد بود برای به رخ کشیدن توانمندی‌های ذهنی و توان یادگیری، اسم پایتخت کشورها را حفظ کنیم. طرف پنج سالش بود و صد اسم پایتخت می‌دانست. یادگیری چیزهایی شبیه اسم پایتخت‌ها فی‌نفسه ارزشی ندارند، اما تمرین نوعی شوق یادگیری بود. آن شوق یادگیری در خواندن همین «آموختنی‌های خرده ریز» بازتاب می‌یافت. هر کس اندکی شوق برای آموختن داشته باشد، و حساسیتی نسبت به گفت‌وگوهای محیط اطرافش در او زبانه بکشد، «آموختنی‌های خُرده ریز» را یاد می‌گیرد. مجلاتی مثل «دانستنی‌ها»، «دانشمند» و حتی طیفی از مجلات زرد هم به این گونه یادگیری‌ها کمک می‌کنند.

🔸وقتی کسی پنجاه سال زندگی کرده و از کنار همه ابزارهای یاد گرفتن «آموختنی‌های خُرده ریز» گذشته، ولی نام موزه «لوور» را نشنیده یا یک بار تلفظ نکرده باشد، نشانه‌ای از میزان شوق خواندن و آموختن است که نظام آموزشی در او برانگیخته: هیچ شوقی.

🔸نشانه ساده ناتوانی در تلفظ «لوور»، و نشناختن لوور - یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین موزه‌های جهان - بیماری‌های بزرگ‌تری را هم نشان می‌دهد. گفته شده که نماینده مذکور نائب‌رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و فرانسه هم هست. این بدان معناست که عضویت در این گروه‌ها به عوض آن‌که نشانه شایستگی و توانمندی فرد در موضوع فعالیت گروه باشد، نوعی رانت تقسیم‌شده میان اعضای گروه است. این گروه‌ها ظاهراً کارکردی هم ندارند و بیشتر تمایل اعضای خود برای سفرهای خارجی را بازتاب می‌دهند. اعضای گروه حتی خود را ملزم به دانستن اطلاعاتی کلی درباره کشور مذکور هم نمی‌دانند. باورکردنی نیست، اما آدم یاد فیلم «حاجی واشنگتن» می‌افتد – روایتی از مأموریت حسینقلی‌خان صدرالسلطنه، اولین سفیر ایران در آمریکا، ساخته علی حاتمی، که به‌واقع نوع مواجهه غیرتخصصی ما با سیاست خارجی و شناخت جهان را به تصویر می‌کشد.

🔸نوع شناخت بوروکرات‌ها و سیاسیون ما از جهان را می‌توان با الهام از رخداد اخیر، «سندروم لوور» نامید و آن‌را ادامه «فهم حاجی‌ واشنگتنی» برخی سیاسیون ما از جهان نیز دانست. سندروم لوور، حکایت شوق بوروکرات‌ها و سیاسیون برای سفرهای خارجی، مصرف ظواهر سفر خارجی (نوعی بلعیدن لذت سفر) و در عین حال هضم نکردن و نشناختن جهان است؛ بی‌اطلاعاتی سیاسیون از جهانی که قرار است از پس آن برآیند؛ همان که می‌خواستند آن‌را مدیریت کنند.

🔸«سندروم لوور» نشانه گویایی از ناکارآمدی‌های نهفته در نظام انتخاباتی این کشور نیز هست. کسانی که قرار است فرهیختگانی باشند تا منافع ملی ایران را حفاظت کنند، از شناخت و دانستن چیزهای ساده درباره دنیای امروز ناتوان هستند. نماینده‌ای که امروز هدف طعن‌ها و جوک‌ها قرار می‌گیرد البته خیلی بدشانس بوده است، اما واقعاً معلوم نیست چند نماینده یا بوروکرات دیگر اگر به جای او بودند، همین بلا بر سرشان می‌آمد. نوع سازوکارهای رشد و ارتقای سیاسی در ایران، مستعد پروراندن کثیری از این نوع افراد است، فقط بیچاره بدشانس‌ها بر ملا می‌شوند.

🔸«سندروم لوور» اگرچه ساده، اما نشانه مهمی است درباره کاستی‌های نظام آموزشی، سازوکارهای رشد و ارتقای سیاسیون، شیوه‌های به‌کار گماردن افراد در موقعیت‌های سیاسی و توزیع سمت‌ها بالاخص در عرصه روابط خارجی، و شناختی از جهان که هنوز تا حد زیادی «حاجی واشنگتن»ی باقی مانده است.

🔸عده‌ای شاید بگویند «مسأله را بزرگ نکنید، تلفظ نادرست یک واژه چه ضرری به منافع ملی ایران می‌زند؟» پاسخ این است: «چگونه می‌توانیم به اتکای چنین سیاست‌مدارانی که خود را مکلف نمی‌دانند درباره وظیفه‌ای که بر عهده گرفته‌اند، کلیات را بیاموزند، قرار است با جهانی دائم در حال پیچیده شدن رقابت کنیم؟»

🔹نقل از کانال دغدغه ایران|دکتر محمد فاضلی
@fazeli_mohammad

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Forwarded from اتچ بات
⭕️پوسته‌ی شکسته و هسته‌ی وارائه/ نقد فیلمِ «به‌ وقت شام» از زاویه‌ی دغدغه‌های دین‌پژوهی
... دکتر سیدحسین حسینی*

#نقد_فیلم
#به_وقت_شام
#دکتر_سیدحسین_حسینی

🔸در ایام تعطیلات نوروزی فرصتی دست داد تا فیلم به وقت شام را تماشا کنم. گرچه تحلیل‌گر حرفه‌ای فیلم نیستم اما می‌توان از زاویه دغدغه‌های دین‌پژوهی و مطالعات روش‌شناختی، برداشت کوتاهی طرح کرد؛ این فیلم توانسته بخش کوچکی از جنایات سیاه و سَبُعیّت ددمنشانه داعش را به تصویر بکشد؛ هر چند به انگار من، این امر (اگر جزء اهداف فیلم بوده)، در پس رویدادهای آن نمایان نیست، چراکه فیلمی حادثه محور است؛ یا شاید بهتر باشد بگوییم، چشمگیر نیست؛ به دلیل آنکه برای بینندگان امروزی فیلم که در فضاهای خبری چنین وحشی گری های جاهلی قرن معاصر قرار دارند، تازگی ندارد و لذا چشم پرکن نخواهد بود.

🔸تهیه چنین فیلم‌هایی با تأثیرگذاری بالا، بسیار دشوار، و شایسته است تلاش‌های مجموعه عظیم دست‌اندر کاران آن را ستود؛ توجه جامعه ایرانی و جامعه جهانی به خطر الزامات قرائت‌های متحجرانه از اسلام و ادیان توحیدی که می‌تواند دستاویز گروه‌های تروریستی و دسیسه‌بازی سیاست‌های استعماری شود، بسیار ضروری است.

🔸آنچه در لابلای حوادث این فیلم برای من جذابیت داشت، دیالوگهای رئیس قبیله با کاپیتان ایرانی بود که هر دو سعی داشتند با استناد به آیات قرآنی، درحقانیت کار و انتخاب خود، اقامه حجت کنند.

🔸می‌توان در اینجا تأملی کرد که آیا این احتمال وجود دارد برای گروهی از مخاطبین (پرمشغله و عجول) امروزی، با توجه به فضای روانی و تبلیغاتی در جامعه و جامعه جهانی خارج از چارچوب‌های این فیلم، چنین استناداتی از ناحیه دو طیف دیالوگ‌کننده، نهایتاً به این پرسش ذهنی سوق داده شود که پس، حق با کدام است؟! ؛ اگر این نوع دیالوگ‌های کم مایه و لاغر اندام (از جهت معرفتی) را ضرب در بستر اجتماعی و فضای روانی کنونی کنیم، ممکن است از دل آن، (برخلاف اهداف و انگیزه‌های تهیه کنندگان چنین فیلم‌هایی)، میل مخاطب به اباحه‌گری و توجیه نوعی دیدگاه‌های سکولاریستی در‌آید؛ یعنی تمایل به حذف اصل دین و دخالت‌های مذهبی، بجای درگیر شدن برای پی‌جویی حق و باطل در میان دیالوگ‌های به‌ظاهر بی‌سرانجام!

🔸هرآینه، خوبی و بدی، نیکی و پلشتی، درستی و نادرستی، و زشت و زیبا، جدای از رویکردهای نظری و فکری، نشانه‌های روشن و واضح عینی هم دارند که گاه می‌توانند عموم مخاطبین جامعه را در تشخیص حق و باطل رفتارهای فردی و جمعی و اجتماعی، بی‌نیاز از مطالعات فنی و پیچیده علمی در محافل آکادمیک کنند؛ و بنظرم این فیلم در قسمت‌هایی بصورت پراکنده، توانسته به این نشانه‌ها و علائم اشاره کند تا مرزگذاری‌های شاخصه‌ی تفکر تحجرگرایانه با تفکر پویای دینی را نشان دهد اما به هیچ روی، کافی نیست... (#ادامه این نقد را با دانلود فایل پیوست دنبال کنید.)

🔹#پی‌نوشت:
*دکتر سیدحسین حسینی؛
عضوء هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

کانالِ "به‌سوی تمدن نوین اسلامی"
@tamadone_novine_islami
ا—--------------------------—ا

#دانلود_فایل↙️
💢همه عالم تن است و ایران دل/ پایداری و مانایی «ایران» در تاریخ جهان

... علیرضا عسگری، کارشناس تاریخ جهان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

#نقد
#تاریخ_ایران
#فرهنگ_و_تمدن

🔻نقدی بر خوانش جامعه‌شناسانه از تاریخ کُهنِ ایران‌زمین

🔸سترگی و عظمت تمدن و تاریخ «ایران» دیگر مجالی برای خامی قلم اینجانب نمی‌گذارد، اما بعنوان یک تاریخ‌خوان –که مورخان قلب لشگر دفاع فرهنگی از میهن اند- لازم دیدم نکاتی چند را به تقریر آورم. نخست این که کسب تخصص در هر رشته نیازمند سال‌ها مطالعه روشمند و دقیق است، زمانی به فردی لقب متخصص می‌دهیم که به قولی به درجه اجتهاد در آن علم رسیده باشد و بتواند سِره را از ناسِره تشخیص دهد. با این حال در جامعه علمی کنونی ما برخی دوستان و بزرگواران خارج از حیطه تخصصی خود به اظهارنظر می‌پردازند که سبب ایجاد مشکلاتی جدی در فهم علمی ما می‌شود. البته جامعه علمی باید تبادل آرا و افکار روان داشته باشد و علوم انسانی و فرهنگی ما در هم تنیده باشد تا این که مانند اکنون مجمع‌الجزایری دور افتاده از یکدیگر باشیم. اما مساله خروج از حیطه تخصص و قدم گذاشتن در وادی ناشناخته علمِ دیگر نه تنها کمکی به ارتقای سطح فرهنگی و علمی ما نمی‌کند بلکه سبب دشوارفهمی‌های جدی می‌شود.

🔸یکی از معضلات امروز ما مواجهه نادرست جامعه‌شناسان با تاریخ است؛ این بزرگواران که در رشته تخصصی خود سالها مطالعه کرده‌اند و قلم زده‌اند اکنون وارد سرزمین شهریاری تاریخ شده‌اند –اگر نخواهم مانند مارکس بگویم ما تنها یک علم می‌شناسیم و آن علم تاریخ است، اما مادری علم تاریخ در میان علوم اجتماعی و فرهنگی حقیقتی کتمان ناپذیر است– و گاه اظهارنظرهایی می‌کنند که برای یک دانش‌آموخته معمولی تاریخ نیز جای تعجب دارد. علم تاریخ عرصه تفنن نیست –چنانکه هر تشنه‌لبی نمی‌تواند کامل از چشمه جامعه‌شناسی سیراب شود– زمانی که درباره تاریخ صحبت می‌کنیم، کارمان دشوار است؛ زنگار قرون، گم شدگی، تاریکی اعصار، نابودی، زوال و نسیان بر آینه‌مان نشسته و مورخ سال‌ها باید با ناز و تنعم آینه را یاری دهد تا بلکه چشمه‌ای از نور از آن بتابد. برخلاف علم جامعه‌شناسی یا علم سیاست که ما بیشتر با تئوری‌ها و کلان‌نظریه و کلان‌روایت سرکار داریم، آوردگاه تاریخ، فکت است و جزئیات و آشفتگی اسناد. تاریخ فرمول بندی ندارد...

🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید
http://www.movarekhan.com/blog/iran_and_world_history/
💢 توسعه غربی و افزایش تعارضات جهانی

#نقد_توسعه_غربی

🔻دکتر رضا داوری اردکانی:

🔸می‌بینیم راه توسعه در بیشتر مناطق جهان به کندی و با بی‌نظمی پیموده می‌شود. وجه دیگر مسأله این است که اگر جهان توسعه‌نیافته به منزل توسعه نرسد، تضادها و تعارض‌های موجود در جهان افزایش می‌‌یابد و اگر برسد، با همان مشکلی روبرو می‌شود که در برابر جهان توسعه‌یافته کنونی وجود دارد؛ یعنی رمقی پیش روی خود نمی‌بیند و نمی‌داند به کجا باید برود. بنیانگذاران تجدد، تجدد را جهانی می‌دیده‌اند؛ اما تجدد منطقه‌ای شده است.

ا—--------------------------—ا

@tamadone_novine_islami
💢نظریات سید قطب در باره نقد تمدن غربی، لزوم تأسیس تمدن اسلامی، و تأثیر و انعکاس آن در ایران(3)

حجت‌الاسلام ‌دکتر ‌رسول ‌جعفریان

🔻#سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب

🔸پیشنهادی که #سید_قطب برای اصلاح این جهان دارد، و نظریه مهمی است، ایجاد یک #نظام_اسلامی در برابر نظامات به نظر او آشفته و ویرانه غربی است. باید آن را ایجاد کرد تا اسلام محقق شده شناخته شود. وی به نقد سرمایه‌داری و سوسیالیسم پرداخته تا راه اسلامی را به عنوان راه میانه باز کند. در فصل دیگری از کتاب، #تمدن_غربی به عنوان تمدنی ناسازگار با انسان عنوان شده و سید قطب، مطالبی از کتاب دیگرش با عنوان «المستقبل لهذا الدین» آورده است، کتابی که مترجم آن هم #آیت‌الله_خامنه‌ای با عنوان «آینده در قلمرو اسلام» است (ص 177). در اینجا باز سراغ انتقادهای #آلکسیس_کارل از تمدن غربی رفته، و این که «تمدن جدید در وضع دشوار و اسفناکی قرار گرفته است» (ص 179). سید قطب، طی صفحاتی چند، بندهایی از انتقادات آلکسیس کارل را از تمدن جدید نقل کرده است ( تا ص 184) و پس از آن، هم همچنان زیر سلطه آرای او، بحث‌های خود را از #نقد_غرب ادامه داده و البته می‌گوید: مدرک ما برای محکومیت این تمدن ... منحصر در گفته‌های این رجل دانشمند نیست» (ص 188).

🔸وی از این که کارل، خیلی به دین باور ندارد هم اظهار گلایه کرده، دریافت او را نادرست و ناقص و تحت تأثیر شرایط فکری اروپا دانسته است (ص 189). در بحث بعدی این کتاب، با عنوان انتقام طبیعت، باز از تعارض تمدن جدید با #ماهیت_انسان، یاد شده و بر محور مطالب و اظهارات همان آلکسیس کارل پیش می‌رود، مانند این که در تمدن جدید، چه اندازه شمار کسانی که اختلال روانی دارند، زیاد شده است (ص 207). مسأله بعد باز بر اساس به گفته سید قطب «گواهی عالمانه او» یعنی کارل، در باره #مناسبات زن و مرد در تمدن جدید است، به طوری که در تمدن جدید، روال بر اساس ضدیت با طبیعت است و در این مورد خاص، دور کردن زنان از وظیفه مادری و به طور خاص، زایمان و تبعات آن. مطالبی هم از ویل دورانت آمده، و در نهایت، از #زندگی_ماشینی و تغییراتی که روی آدم ها پدید آورده، سخن گفته شده است (ص 218).

🔸در صفحات اخیر کتاب، باز از رواج فساد و فحشا و منکرات در غرب و حوزه‌های نفوذ تمدن غربی بحث شده، و این که چطور از «هر سو انگیزه ‌های شهوت و مناظر هوس انگیز» افراد جامعه را احاطه کرده است (ص 231). چنان که اشاره کردیم، این فساد، مهم‌ترین رکن انتقاد نویسندگان مسلمان از زندگی غربی و موثرترین عامل برای تولید واکنش منفی نسبت به غرب در میان مردم مسلمان است. اما نمونه‌ها مثل این که #شهوت‌رانی در فرانسه چه ضربه‌ای بر پیکر ملت فرانسه وارد کرده و سبب تحلیل قوای جسمانی و ضعف و ناتوانی بدنی آنان شده، از حاشیه‌های دیگر بحث در باره وجوه فساد در #تمدن_غرب است (ص 233). چنان که این آزادی جنسی، بنیاد خانواده را در فرانسه متلاشی کرده است. این نمونه‌ها بر اساس گواهی‌های که از مطبوعات وقت در باره مسائل رخ‌داده در جوامع غربی ارائه می‌شود، ادامه می‌یابد.

🔸بخشی از آنها از دیده ‌های خانم #عائشه_عبدالرحمان یا همان بنت الشاطی است که از مشاهداتش در وین نقل و در روزنامه الاهرام چاپ کرده است. در آنجا از قول یک خانم طبیب فرنگی آمده است که در غرب نسل تازه‌ای از زنان شاغل پدید آمده که رفتار‌های عمومی این تمدن بیماری صعب العلاج نازایی برای آنها آورده، بدون این که فیزیولوژی ظاهری و جسمی‌شان تغییر کرده باشد. این در واقع ناشی از وضع شغلی آنهاست (ص 238 ـ 242). این گزارش‌های مطبوعاتی که مانند آن در ایران هم توسط نویسندگان وقت مذهبی مانند مرحوم زمانی و دیگران استفاده می‌شود، به یک روش دایمی برای اثبات خرابی وضع غرب مورد استفاده بود.
#ادامه_دارد...

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️توصیه ‌امام موسی صدر به بررسی و نقدِ تمدن غرب

#گزیده‌ی_کتاب
#نقد_تمدن_غرب
#امام_موسی_صدر

🔸اکنون‌ هنگام‌ آن‌ رسیده‌ است‌ که‌ به‌ دقت‌ بنگریم‌ به‌ تمدنی‌ که‌ این‌چنین‌ ما را شگفت‌زده‌ کرده‌ و از ما دل‌‌برده‌ و ما را دنباله‌رو خود ساخته‌ است. امروز ما به‌ بند پیروی‌ از #تمدن‌_غرب‌ تن‌ داده‌ایم‌ و تسلیم‌ آن‌ شده‌ایم. تا آنجا پیش‌ رفته‌ایم‌ که‌ در شکل‌ ظاهری، معیار خیر و شر، سود و زیان، درست‌ و نادرست، پیشرفت‌ و عقب‌ماندگی، موازین، پیمانه‌ها و پوشش از غرب‌ تبعیت‌ می‌کنیم. پس‌ ما دچار #استعمار_فکری‌ شده‌ایم‌ و لذا باید تمدن‌ غرب‌ را جداگانه‌ و به‌ صورت‌ مجرد بررسی‌ کنیم. البته، ‌من‌ از خودم‌ و شنوندگان‌ انتظار ندارم‌ که‌ با یک‌ جلسه‌ گفتار بتوانیم‌ این‌گونه‌ مجرد به‌ تمدن‌ غرب‌ نظر بیفکنیم. باید این‌ تمدن‌ را #بررسی‌ کنیم‌ تا نتیجه‌ نادیده‌ گرفتن‌ ماورای‌ طبیعت‌ و منحصر کردن‌ هدف‌ به‌ ماده‌ را دریابیم.

🔹#منبع:
کتابِ ادیان در خدمت انسان، جستارهایی درباره‌ی دین و مسائل جهان معاصر، ص 75 و 76.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢نقدِ سکولار و نقدِ آزاد؛ پیش‌زمینه‌های متافیزیکی نقد

#مقاله_وارده
#نقد_شناسی
#دکتر_سیدحسین_حسینی

🔸چکیده
در دیدگاهی که نقد را امری سکولار می‌داند، سکولاریزم، پیش‌نیاز نقد تلقی می‌شود. چنین رویکردهایی از آبشخورهای نظریه انتقادی در سنتِ غرب فلسفی تغذیه می‌کند؛ سنتی که میانه خوشی با تعلقات متافیزیکی و دینی ندارد.
در این مقاله پس از اشاره به این رویکرد، ریشه تصور همسانی نقد با سکولاریزم در این پندار غیر واقعی دانسته شده که امر عقلانی، قابل تفکیک از پیش‌داوری‌هاست. سپس به چهار دیدگاه مفهوم نقد اشاره شده که از حداکثری تا حداقلی‌ترین معانی اما، نمی‌توان به نقد آزاد و مطلق و فارغ از هرگونه پیش داوری و پیش‌زمینه رأی داد. این معانی شامل: نقد به مثابه امری علمی، نقد به مثابه امری فلسفی، نقد به مثابه امری ذهنی، و نقد به مثابه امری انسانی، می‌شود.
بخش پایانی مقاله به مرز‌گذاری بین دو مفهوم نقد و انتقاد در فضای جامعه علمی علوم انسانی، با شاخصه‌های شش‌گانه ای اختصاص پیدا کرده است.

🔻کلیدواژه:
#نقد، #انتقاد، #سکولاریزم، #روش‌شناسی، #نقدسکولار، #دین، #علوم‌انسانی.

🔹#کانال‌به‌سوی‌تمدن‌نوین‌اسلامی
@tamadone_novine_islami

ا—--------------------------—ا

📌متن کامل مقاله را در فایل (پی‌دی‌اف) پیوست بخوانید:↙️
💢 روشنفکری ایرانی چه دستاوردهایی عملی داشته است؟

#گفت‌وگو
#دکتر_داود_فیرحی
#نقد_روشنفکری_ایرانی

🔻بخشی از گفت‌وگوی دکتر داود فیرحی با فصلنامه خاطرات سیاسی:

🔸نقد من به جریان روشنفکری همیشه از دو زاویه بوده است، یکی از زاویه کارآمدی روشنفکری است، یعنی درخت روشنفکری خودش چه ثمر داده است که یک نگاه بیرونی می‌شود؛ یعنی دقیقاً همان اعتراضی که آخوندزاده به روحانیان و به دولت داشت و یا به مستشارالدوله می‌گفت: رساله "یک کلمه" تو برای شعاردادن خوب است، اما نمی‌تواند به مرحله عمل برسد؛ حال بحث سر این است که روشنفکری چه نتیجه عملی دارد. روشنفکری ایرانی نتیجه عملی خیلی مثبتی ندارد هرچند که نتایجی هم دارد.

🔸از جمله نتایج منفی روشنفکری ایرانی این است که زیر پای هویت را خالی می‌کند. یعنی روشنفکری چپ، ایرانی‌گری را نفی می‌کند، مذهب را که تشییع‌اش با ایران گره‌خورده نفی می‌کند. آن یکی بحث‌های جهانی را جدی می‌گیرد و هویت را نفی می‌کند.

🔸در جهانی که جهان هویت‌هاست بی‌هویت شدن یک جامعه را خسته می‌کند. شما دائم نقد را پررنگ کنید ولی آلترناتیو روشنی به دست ندهید. روشنفکری در همه زمینه‌ها به جریان نقّ‌زن تبدیل شده است؛ یعنی راه‌حل خروجی نمی‌دهد و بر خلاف سنتِ روشنفکری مثلاً آلمانی که سازنده است.

🔸اگر بگوییم که دانش‌ها چهار قسمت هستند، یک قسمت این است که زندگی خوب چیست؟ یک قسمت این است که نظام سیاسی درست چیست؟ و این نظام سیاسی درست به چه دلیل درست است؟ غایت نظام سیاسی درست چیست؟ این قسمت چهارم، که چگونه می‌شود به این‌ها رسید، از سنت روشنفکری ما گم است.

🔸اگر ما علم امروز را تقسیم کنیم به ۱۰۰ قسمت به آن ۳ تای اول هر کدام۱۰ ٪ وزن بدهیم، مورد چهارم ۷۰٪ وزن دارد. روشنفکری ما می‌تواند حمله کند و نظامی را از مشروعیت بیندازد، اما نمی‌تواند بگوید چه کنیم، کجا؟ چه؟ برویم و چگونه برویم که آسیب‌مان کم شود.

🔹فصلنامه خاطرات سیاسی، شماره 4، بهار 1398، ص 8.
yon.ir/wnStS

ا—--------------------------—ا

@tamadone_novine_islami
💢 چرا کتاب تمدن‌پژوهی* برایم جالب‌ است؟

نعمت‌الله مظفرپور**

#نقد_کتاب
#تمدن‌پژوهی
#یادداشت_منتخب

🔸نخست اینکه این اثر یک نوشته پایه است و هر کسی در حوزه سیاست خارجی فعالیت می‌کند و یا پژوهشگر حوزه سیاست خارجی و اساساً فعال و کنشگر اجتماعی است، لازم است با مبانی واژه‌گانی مانند #فرهنگ و #تمدن آشنا باشد. مثلاً ادمین کانالِ [اندیشه‌ء سیاسی و دیپلماسی] تاکنون نمی‌دانست که تمدن لزوماً باید گستره‌ای جهانی داشته‌باشد و این یک اصل تمدنی است.

🔸دیگر و مهم‌تر اینکه کتاب بر روی عمده‌ترین «مساله» این کانال دست می‌گذارد و آن مساله «تناسب» است. نویسندهء کتاب #تمدن را ترکیب متناسب چهار ضلع عاطفی انسانی، سیاست، فرهنگ و اقتصاد می‌داند که انگار فقدان هر کدام از اینها به معنای فقدان تمدن است.

🔸کتاب همچنین خواسته و ناخواسته فرازهایی را ارائه می‌کند که از بزرگترین مسائل ذهنی این نویسنده بوده است و آن اینکه تعالیم متعالی و حاکمیّت انسانهای متعالی اگر به تمدن ختم نشود، ماندگار نخواهد بود و حداکثر اینکه به حوزه فردی سقوط خواهد کرد. چون افراد می‌روند و #رویه‌های_تمدنی و #حکمرانی می‌مانند. برای نمونه دکتر حسینی در ص ۳۰ [کتاب] می‌نویسد که دوره کنونی دوره #حیات_تمدنی است و به دنبال انسان یا جامعه متعالی بودن کافی نیست بلکه به ناچار باید ایجاد تمدن مطلوب را هدف قرار داد زیرا تحقق انسان و جامعه آرمانی در پرتو تحقق تمدن ممکن است.

🔸وی در ص ۱۴ نیز می‌نویسد که هر جامعه‌ای که درصدد تحقق تمدن نباشد، به مرزهای جغرافیایی خود محصور خواهد شد. "عمق راهبردی خود را نیز از دست خواهد داد." (رجوع شود به کتابِ چگونه عمق راهبردی جمهوری اسلامی ا یران را پایدارکنیم؟) وی ادامه می‌دهد که جهان معاصر #جهان_تمدنی است. تقابل و تعامل همه در حوزه تمدنی است. فرهنگ و زبان هم تمدنی است. انسان امروز انسان تمدنی و حیات او هم حیات تمدنی است.

🔸نهایتاً اینکه این کانال بدین خاطر «امنیتی کردن» را مهم‌ترین مساله ج.ا.ایران معرفی می‌کند که، #امنیتی_کردن‌ که از سوی محور خصم خارجی تولید و‌ شارژ می‌شود، نظام‌مندی و تناسب ارزشها و مولفه‌های چهارگانه تمدن را کج و معوج می‌کند. امنیتی کردن [وضعیت و اوضاع] عمده‌ترین عامل امتناع تمدن دینی و موفقیت جمهوری اسلامی ایران است که در سلسله یادداشتهای سایت دیپلماسی ایرانی استدلالهای لازم ارائه شده است.‌

🔸جالب اینکه برخی کنشگران، غلتیدن مفرط در این دایره خبیثه را «مقاومت»۵ می‌نامند! تکرار می‌شود که مقاومت یک اصل مفروض مسلم است اما چیستی آن مسلم و متعیّن نیست و فرضیه‌ای علمیِ پیچیده است.

🔻 #پی‌نوشت‌ها:

* کتابِ "تمدن‌پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی"، اثر دکتر سیدحسین حسینی عضو هیئت‌‌علمیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، توسط انتشارات جامعه‌شناسان در سال ۱۳۹۵ چاپ و منتشر شده است.

** جناب آقای نعمت‌الله مظفر‌پور مدیر کانالِ "اندیشهء سیاسی و دیپلماسی" هستند.

@Andishe_Diplomacy
@tamadone_novine_islami