Audio
✅ شناسایی زرتشت
💚 #زندگی_اشوزرتشت
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
💚 #زندگی_اشوزرتشت
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
Audio
✅ شناسایی زرتشت
📘 #گنجینه_اوستا
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
📘 #گنجینه_اوستا
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
Audio
✅ شناسایی زرتشت
📗 #گاتهای_اشوزرتشت
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
📗 #گاتهای_اشوزرتشت
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
Audio
✅ شناسایی زرتشت
📗 #واژگان_کلیدی_گاتها
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
📗 #واژگان_کلیدی_گاتها
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@Persianzoroastrians🔥
Audio
✅ شناسایی زرتشت
📖 #نوشتههای_پهلوی
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@zoroaster33 🏵
@Persianzoroastrians🔥
📖 #نوشتههای_پهلوی
🎙موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@zoroaster33 🏵
@Persianzoroastrians🔥
پرسش:
آیا حجاب در فرهنگ زرتشتی و ایران باستان اجباری بوده است؟
پاسخ:
خیر اجباری در کار نبوده و نیست. چون دین زرتشت فلسفه آزاد گزینی و آیین اختیار را سفارش کرده است.
واژه حجاب در فرهنگ پارسی نیامده است. حجاب یک واژه عربی است که به چَمار(:معنای) حجب و حیا، پرده و حاجب است.
زنان و مردان در ایران باستان از آنچه در سنگ نگارههای تخت جمشید و یادگارهای دیگر ایران یافت میشود و با گزارشی که در شاهنامه فردوسی و نسکهای باستانی به یادگار مانده است. از دیرباز با پوشش مناسب بودهاند، گیسوی آنان نیز در بیشتر نگارهها دیده میشود.
ولی در بین مردم حجاز، حجاب بوسیله و ابزاری گفته میشده که میان دو چیز گوناگون، پرده و فاصله و پوشیدگی دایر میکرده است تا هر یک برای دیگری آشکار نگردد. بدینروی کاربرد بیشتر واژه حجاب، پرده برای جداسازی بوده است.
از آنجا که در بین تیرههای کم خرد آن روزگار گاهی زن را یک کالا برای خرید و فروش میدانستند، برخی تیرهها نیز برای دستبرد نزدن مردان به این کالا، حجاب را پوشش سراسری و از سر تا پا به زنان سفارش میکردند.
#مولانا در نسک "فیه مافیه" درباره حجاب اجباری چنین باوری دارد:
هر چند زن را امر کنی که پنهان شود، او را دغذغهی خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او رغبت به او بیش گردد. پس تو نشستهای و رغبت را از دو طرف زیادت کنی، و پنداری که اصلاح میکنی. آن، خود عین فساد است. اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی یا نکنی او بر طبع نیک و سرشت پاک خود خواهد رفت و اگر وارون(:برعکس) این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن.
در ایران باستان پوشش زنان و مردان نسبت به جغرافیای زندگی آنان، همچنین پیشهای که در زندگی داشته اند و چگونگی تابش نورخورشید با سرما وگرمای هوا در سال، گوناگون بوده است. تا در برابر آسیبهای زاستاری(:طبیعی) در امان بمانند.
گفتنی است دو ویژگی پیوسته در پوشاک ایرانیان و زرتشتیان وجود داشته و همچنان دارد.
نخست اینکه پوشش زن و مرد ایرانی از رنگهای شاد و هماهنگ با رنگ گل و گیاهان در زاستار(:طبیع) هماهنگ بوده به همین روی از پوششهایی به رنگ تیره به ندرت بهره میگرفتهاند، چون باور داشتند که مَرتو(-انسان) به شادی نیازمند است و آموخته بودند که اگر رنگ زندگیشان تیره وسیاه باشد، سوگ و افسردگی و خموشی را افزون خواهد ساخت.
دوم اینکه در هرگونه پوشاکی که بر تن داشتهاند، دستهای زن و مرد در آن پوشش آزاد بوده است زیرا کار و کوشش ارزشمند بوده، زن و مرد از دستان خویش برای کارها بویژه در کشاورزی و دامداری بهره میگرفتهاند به جای اینکه ناچار شوند با دستان حجاب را روی سر خویش نگهداری کنند.
نمونه پوششها را در تیرههای(:اقوام) ایرانی مانند #لر، #کرد، #بلوچ، #گیلکی و برخی دیگر از شهرهای ایران میتوان مشاهده کرد.
زنان در بین تیرههای گوناگون ایرانی ار جایگاه ارزشمندی برخوردار بودهاند.
زن در فرهنگ لرستان نماد باشکوه هنر و زندگی و از سپندینگی(:تقدس) ویژه ای برخوردار بوده است. در گزارش های باستانی این سرزمین، زنان نام آور و مبارزی در گاهداد(:تاریخ) این تیره آمده است همانند بانوان #یوتاب، #شاهپسند، #هلن، #سوسن، #ریشناتیس، #هوبانتی، #خوربادتشاو، #تیاناز و بسیاری بودهاند که هر یک کوه یا بخشی از لرستان را فرمانروایی میکردند.
پوشاک زرتشتیان ایران نیز همانند و هماهنگی با تیرههای گوناگون ایرانی است که پیشینه چند هزار ساله دارد و اجباری در گزینش پوششها پیش نیامده است.
✍️موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@zoroaster33 🏵
@Persianzoroastrians🔥
آیا حجاب در فرهنگ زرتشتی و ایران باستان اجباری بوده است؟
پاسخ:
خیر اجباری در کار نبوده و نیست. چون دین زرتشت فلسفه آزاد گزینی و آیین اختیار را سفارش کرده است.
واژه حجاب در فرهنگ پارسی نیامده است. حجاب یک واژه عربی است که به چَمار(:معنای) حجب و حیا، پرده و حاجب است.
زنان و مردان در ایران باستان از آنچه در سنگ نگارههای تخت جمشید و یادگارهای دیگر ایران یافت میشود و با گزارشی که در شاهنامه فردوسی و نسکهای باستانی به یادگار مانده است. از دیرباز با پوشش مناسب بودهاند، گیسوی آنان نیز در بیشتر نگارهها دیده میشود.
ولی در بین مردم حجاز، حجاب بوسیله و ابزاری گفته میشده که میان دو چیز گوناگون، پرده و فاصله و پوشیدگی دایر میکرده است تا هر یک برای دیگری آشکار نگردد. بدینروی کاربرد بیشتر واژه حجاب، پرده برای جداسازی بوده است.
از آنجا که در بین تیرههای کم خرد آن روزگار گاهی زن را یک کالا برای خرید و فروش میدانستند، برخی تیرهها نیز برای دستبرد نزدن مردان به این کالا، حجاب را پوشش سراسری و از سر تا پا به زنان سفارش میکردند.
#مولانا در نسک "فیه مافیه" درباره حجاب اجباری چنین باوری دارد:
هر چند زن را امر کنی که پنهان شود، او را دغذغهی خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او رغبت به او بیش گردد. پس تو نشستهای و رغبت را از دو طرف زیادت کنی، و پنداری که اصلاح میکنی. آن، خود عین فساد است. اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی یا نکنی او بر طبع نیک و سرشت پاک خود خواهد رفت و اگر وارون(:برعکس) این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن.
در ایران باستان پوشش زنان و مردان نسبت به جغرافیای زندگی آنان، همچنین پیشهای که در زندگی داشته اند و چگونگی تابش نورخورشید با سرما وگرمای هوا در سال، گوناگون بوده است. تا در برابر آسیبهای زاستاری(:طبیعی) در امان بمانند.
گفتنی است دو ویژگی پیوسته در پوشاک ایرانیان و زرتشتیان وجود داشته و همچنان دارد.
نخست اینکه پوشش زن و مرد ایرانی از رنگهای شاد و هماهنگ با رنگ گل و گیاهان در زاستار(:طبیع) هماهنگ بوده به همین روی از پوششهایی به رنگ تیره به ندرت بهره میگرفتهاند، چون باور داشتند که مَرتو(-انسان) به شادی نیازمند است و آموخته بودند که اگر رنگ زندگیشان تیره وسیاه باشد، سوگ و افسردگی و خموشی را افزون خواهد ساخت.
دوم اینکه در هرگونه پوشاکی که بر تن داشتهاند، دستهای زن و مرد در آن پوشش آزاد بوده است زیرا کار و کوشش ارزشمند بوده، زن و مرد از دستان خویش برای کارها بویژه در کشاورزی و دامداری بهره میگرفتهاند به جای اینکه ناچار شوند با دستان حجاب را روی سر خویش نگهداری کنند.
نمونه پوششها را در تیرههای(:اقوام) ایرانی مانند #لر، #کرد، #بلوچ، #گیلکی و برخی دیگر از شهرهای ایران میتوان مشاهده کرد.
زنان در بین تیرههای گوناگون ایرانی ار جایگاه ارزشمندی برخوردار بودهاند.
زن در فرهنگ لرستان نماد باشکوه هنر و زندگی و از سپندینگی(:تقدس) ویژه ای برخوردار بوده است. در گزارش های باستانی این سرزمین، زنان نام آور و مبارزی در گاهداد(:تاریخ) این تیره آمده است همانند بانوان #یوتاب، #شاهپسند، #هلن، #سوسن، #ریشناتیس، #هوبانتی، #خوربادتشاو، #تیاناز و بسیاری بودهاند که هر یک کوه یا بخشی از لرستان را فرمانروایی میکردند.
پوشاک زرتشتیان ایران نیز همانند و هماهنگی با تیرههای گوناگون ایرانی است که پیشینه چند هزار ساله دارد و اجباری در گزینش پوششها پیش نیامده است.
✍️موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان.
@zoroaster33 🏵
@Persianzoroastrians🔥
Forwarded from ایرانیان زرتشتی
💞سپندارمزگان💞 پیشنهادی برای جایگزینی #ولنتاین_غربی به #سپندارمزگان_ایرانی:
.
(به✍️#کوروش_نیکنام موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایرانزمین باستان)
.
چند گاهی است که به هنگام فرا رسیدن روز ۱۴فوریه میلادی که برابر است با ۲۵بهمنماه در گاهشماری خورشیدی، جوانان ایرانی نیز به پیروی از یک سنت اروپایی این روز را بهیاد عشق و دلدادگی بهعنوان ولنتاین جشن میگیرند و برای دوستان و یاران خود ارمغانی فراهم میکنند.
برای بسیاری از جوانان کشور ما ولنتاین بهانهای شده برای شادی بیشتر، یادآوری مهر دوستان و شکوفایی جوانههای عشق که بیگمان نیاز زندگی فردی و اجتماعی آنان است.
دلبری، دلدادگی و عشق از واژگانی پر ارج در فرهنگ نیاکان ماست که جانمایه شعر و ادبیات گذشتگان نیز بودهاست و یادگار آن در بسیاری از داستانها و حماسهها همچنان پایدار است از زال و رودابه در شاهنامه فردوسی تا شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین با ترنمهای عاشقی که در هر گوشه ایران سروده شدهاست.
پرسش اینجاست که برای بزرگداشت عشق، چرا ولنتین را از فرهنگ دیگران پذیرفتهایم و از فروزه و بنیاد عشق در فرهنگ خود بیگانه شدهایم و زمان برگزاری جشن ایرانی آن را فراموش کردهایم.
ولنتاین چگونه شکل گرفته است؟
برهمگان آشکار است در سده سوم ترسایی که با برابر شده بود با آغاز پادشاهی ساسانیان در ایران، در #روم_باستان فرمانروایی بهنام #کلودیوس دوم وجود داشته است یکی از باورهای غیرمنطقی این فرمانده این بوده که سربازانی در برابر دشمن بهتر ایستادگی کرده و میجنگند که مجرد باشند. به همینروی پیوند زناشویی را برای سربازان امپراتوری روم تا مدتها ممنوع کرده بود.
کسی جرات نداشت تا از فرمان کلودیوس سرپیچی کند و اجازه دهد تا سربازی ازدواج کند تا اینکه کشیشی بهنام #والنتیوس(ولنتاین) برآن شد تا پیوند زناشویی سربازان رومی را با نامزدهایشان و بگونه پنهانی برقرار سازد. پس از اینکه کلودیوس از این رویکرد آگاه شده دستور میدهد تا ولنتاین را زندانی کنند. ولنتاین پس از مدتی در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. این کشیش در پایان به جرم برقراری پیوند زناشویی میان عاشقان، خود با دلی عاشق گونه اعدام میشود. روزی كه قرار بود تا این حکم برای ولنتاین اجرا شود پیش از آن ولنتاین نامه سپاسداری و یادبود برای دختر زندانبان مینویسد كه متن آن با واژه ولنتاین پایان مییابد.
پس از آن در سال۴۹۶ پس از میلاد پاپ جلاسیوس، روز چهاردهم فوریه را بهیاد او روز ولنتاین نامگزاری کرد و از آنجا که او فدایی و جان باخته راه عشق بوده این روز .
از آن پس روز عشق در فرهنگ آنسوی مرزها نام گرفته و به آرامی به دیگر کشورها بهویژه ایران نیز راه یافته است تا سنتی تازه و شادیبخش باشد برای جوانان ایرانی که شیفته عشق و دلدادگی بوده اما ناآگاه از اینکه خود از سنتها و فرهنگی دیرپا و ارزشمند برخوردارند که در آن عشق و پیوند زناشویی جایگاه زیبا و ارزشمندتری دارد که کمتر به آن پرداخته شده و پشت پردههای بیمهری پنهان شدهاست.
در فرهنگ ايران باستان روز عشق و مهربانی همراه با برگزارى جشنى بهپاس بزرگداشت عشق، اين داده نیک اهورایی با پیشینه بیش از ۳هزار سال وجود داشته است که در برابر جشن ولنتاین رومی که تنها در سده سوم میلادی روميان شکل گرفته است از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاست.
در فرهنگ و سنت مردم ایران باستان جشن و شادمانی یكی از جلوههای نیک زندگی بوده و شادمان زیستن برای همگان آرزو شدهاست.
با پژوهش در كتاب #اوستا و فرهنگ ایران باستان و با بررسی سنتهای ملی مردم این سرزمین درمییابیم كه جشنهای بسیاری از روزگاران دور در ایران وجود داشته است و نیاكان فرزانه ما همواره بر آن بودند تا جشن و شادمانی را گسترش دهند. به همین انگیزه جشنهایی را به مناسبتهای گوناگون تاریخی، ملی و دینی از خود بهیادگار گزاشتهاند.
یكی از جشنهای برجسته و فرخنده كه نیاكان ما با عشق و شوری ویژه آن را برپا میداشتند #جشن_سپندارمز یا جشن #اسپندگان است.
جشن اسفندگان برای گرامیداشت فروزه پاک و ارزشمند #سپِنتَه_آرمیتی یا #سپندارمز است. #سپنت_آرمیتی که از دو واژه #سپنت(ورجاوند و پاک) و #آرمیتی(آرمان و عشق) تشکیل شدهاست که جلوهگاه ایمان و فداكاری، فروتنی و بردباری، وفاداری و مهر، یکرنگی و عشق پاک است.
در نسک(:كتاب) #گاتها، سرودههای جاودانه #اشوزرتشت از فروزه #سپنت_آرمیتی بارها یاد شده و ویژگی نیکی برای آن بر شمرده شدهاست.
«ای آرمیتی آن فر و شکوه ایزدی را به من ارزانی دارید که پاداش زندگی سراسر نیک منشی است».
( #گاتها_هات۴٣بند١)
«ای مزدا مرا بهسوی راه راستینی راهنمایی نمایید که آرزو کردهام تا با پیروی از آرمیتی آن را دریابم».
( #گاتها_هات۴٣بند۱۰)
«آرمیتی را در دل رادمنشان و ردان روشن کرده و آنان را راهنمایی خواهد نمود».
( #گاتها_هات۴٣بند۶).
👇ادامهاش👇
.
(به✍️#کوروش_نیکنام موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایرانزمین باستان)
.
چند گاهی است که به هنگام فرا رسیدن روز ۱۴فوریه میلادی که برابر است با ۲۵بهمنماه در گاهشماری خورشیدی، جوانان ایرانی نیز به پیروی از یک سنت اروپایی این روز را بهیاد عشق و دلدادگی بهعنوان ولنتاین جشن میگیرند و برای دوستان و یاران خود ارمغانی فراهم میکنند.
برای بسیاری از جوانان کشور ما ولنتاین بهانهای شده برای شادی بیشتر، یادآوری مهر دوستان و شکوفایی جوانههای عشق که بیگمان نیاز زندگی فردی و اجتماعی آنان است.
دلبری، دلدادگی و عشق از واژگانی پر ارج در فرهنگ نیاکان ماست که جانمایه شعر و ادبیات گذشتگان نیز بودهاست و یادگار آن در بسیاری از داستانها و حماسهها همچنان پایدار است از زال و رودابه در شاهنامه فردوسی تا شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین با ترنمهای عاشقی که در هر گوشه ایران سروده شدهاست.
پرسش اینجاست که برای بزرگداشت عشق، چرا ولنتین را از فرهنگ دیگران پذیرفتهایم و از فروزه و بنیاد عشق در فرهنگ خود بیگانه شدهایم و زمان برگزاری جشن ایرانی آن را فراموش کردهایم.
ولنتاین چگونه شکل گرفته است؟
برهمگان آشکار است در سده سوم ترسایی که با برابر شده بود با آغاز پادشاهی ساسانیان در ایران، در #روم_باستان فرمانروایی بهنام #کلودیوس دوم وجود داشته است یکی از باورهای غیرمنطقی این فرمانده این بوده که سربازانی در برابر دشمن بهتر ایستادگی کرده و میجنگند که مجرد باشند. به همینروی پیوند زناشویی را برای سربازان امپراتوری روم تا مدتها ممنوع کرده بود.
کسی جرات نداشت تا از فرمان کلودیوس سرپیچی کند و اجازه دهد تا سربازی ازدواج کند تا اینکه کشیشی بهنام #والنتیوس(ولنتاین) برآن شد تا پیوند زناشویی سربازان رومی را با نامزدهایشان و بگونه پنهانی برقرار سازد. پس از اینکه کلودیوس از این رویکرد آگاه شده دستور میدهد تا ولنتاین را زندانی کنند. ولنتاین پس از مدتی در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. این کشیش در پایان به جرم برقراری پیوند زناشویی میان عاشقان، خود با دلی عاشق گونه اعدام میشود. روزی كه قرار بود تا این حکم برای ولنتاین اجرا شود پیش از آن ولنتاین نامه سپاسداری و یادبود برای دختر زندانبان مینویسد كه متن آن با واژه ولنتاین پایان مییابد.
پس از آن در سال۴۹۶ پس از میلاد پاپ جلاسیوس، روز چهاردهم فوریه را بهیاد او روز ولنتاین نامگزاری کرد و از آنجا که او فدایی و جان باخته راه عشق بوده این روز .
از آن پس روز عشق در فرهنگ آنسوی مرزها نام گرفته و به آرامی به دیگر کشورها بهویژه ایران نیز راه یافته است تا سنتی تازه و شادیبخش باشد برای جوانان ایرانی که شیفته عشق و دلدادگی بوده اما ناآگاه از اینکه خود از سنتها و فرهنگی دیرپا و ارزشمند برخوردارند که در آن عشق و پیوند زناشویی جایگاه زیبا و ارزشمندتری دارد که کمتر به آن پرداخته شده و پشت پردههای بیمهری پنهان شدهاست.
در فرهنگ ايران باستان روز عشق و مهربانی همراه با برگزارى جشنى بهپاس بزرگداشت عشق، اين داده نیک اهورایی با پیشینه بیش از ۳هزار سال وجود داشته است که در برابر جشن ولنتاین رومی که تنها در سده سوم میلادی روميان شکل گرفته است از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاست.
در فرهنگ و سنت مردم ایران باستان جشن و شادمانی یكی از جلوههای نیک زندگی بوده و شادمان زیستن برای همگان آرزو شدهاست.
با پژوهش در كتاب #اوستا و فرهنگ ایران باستان و با بررسی سنتهای ملی مردم این سرزمین درمییابیم كه جشنهای بسیاری از روزگاران دور در ایران وجود داشته است و نیاكان فرزانه ما همواره بر آن بودند تا جشن و شادمانی را گسترش دهند. به همین انگیزه جشنهایی را به مناسبتهای گوناگون تاریخی، ملی و دینی از خود بهیادگار گزاشتهاند.
یكی از جشنهای برجسته و فرخنده كه نیاكان ما با عشق و شوری ویژه آن را برپا میداشتند #جشن_سپندارمز یا جشن #اسپندگان است.
جشن اسفندگان برای گرامیداشت فروزه پاک و ارزشمند #سپِنتَه_آرمیتی یا #سپندارمز است. #سپنت_آرمیتی که از دو واژه #سپنت(ورجاوند و پاک) و #آرمیتی(آرمان و عشق) تشکیل شدهاست که جلوهگاه ایمان و فداكاری، فروتنی و بردباری، وفاداری و مهر، یکرنگی و عشق پاک است.
در نسک(:كتاب) #گاتها، سرودههای جاودانه #اشوزرتشت از فروزه #سپنت_آرمیتی بارها یاد شده و ویژگی نیکی برای آن بر شمرده شدهاست.
«ای آرمیتی آن فر و شکوه ایزدی را به من ارزانی دارید که پاداش زندگی سراسر نیک منشی است».
( #گاتها_هات۴٣بند١)
«ای مزدا مرا بهسوی راه راستینی راهنمایی نمایید که آرزو کردهام تا با پیروی از آرمیتی آن را دریابم».
( #گاتها_هات۴٣بند۱۰)
«آرمیتی را در دل رادمنشان و ردان روشن کرده و آنان را راهنمایی خواهد نمود».
( #گاتها_هات۴٣بند۶).
👇ادامهاش👇
Forwarded from ایرانیان زرتشتی
🍀 نوروز و سفره هفت سین زرتشتیان🍀
چیدمان هفت سین در خوان(:سفره) نوروزی از جلوههای ویژه جشن نوروز است.
عدد هفت یکی از عددهای سپنت و ورجاوند و برگزیده در فرهنگ ایرانی و باور زرتشتی است.
هفت سین در مراسم نوروزی به روایتهای گوناگون بوجود آمدهاست.
گروهی از پژوهشگران بر این باورند که در زمان گزشتههای دور، بشقابهای سفالی و نقشدار زیبایی از سرزمین چین به ایران میآوردند که به تدریج نام آنها چینی شدهاست، زیرا در کشور چین ساخته شده بود. بعدها به سینی تبدیل شدهاست.
در جشن نوروزی که آن زمان برگزار میشده، میوهها، شیرینیها و خوراکیهای دیگر را در هفت عدد از این سینیها که از جنس چینی بوده، میچیدند و بر سفره نوروزی میگزاشتند و آن را هفت چینی یا هفت سینی میگفتند که اندک اندک در فرهنگ گفتاری به هفت سین تبدیل شدهاست.
برخی باور دارند که چیدمان هفتگانه خوان نوروزی در زمانهای پیش و به هنگام نو شدن سال، هفت شین بوده است مانند: شیر، شکر، شربت، شراب، شیرینی و... که به تدریج به هفت سین تبدیل شدهاست.
گروهی نیز هم باور دارند که این چیدمان در ابتدا هفت چین بوده است، یعنی هفت نوع چیدنی از درخت که بعدها به هفت سین تغییر یافته است.
به هر روی، هماکنون در بسیاری از خانوادههای زرتشتی همانند دیگر ایرانیان هفت سین هویت شناخته شده و گویای فرهنگ خوان نوروزی در جشن نوروز مردم سرزمین ایران است.
هفت سین به باور زرتشتیان بایستی از دادههای گیاهی باشد و از گیاهان گرفته شده باشد. نام آن باید برگرفته از فرهنگ و گویش پارسی باشد. همچنین خوراکی نیز باشد و از واژههای ترکیبی نباشد. بنابراین بیشتر زرتشتیان بر خوان نوروزی خویش #سیب، #سبزه، #سنجد، #سماغ، #سمنو، #سرکه و #سیر را برمیگزینند.
به باور سنتی زرتشتی، همه اهل خانه به هنگام دگرگونی سال بایستی پاکیزه باشند، بنابراین پیش از آن سر و تن خود را میشویند، جامه(:لباسهای) نو پوشیده و پیرامون خوان نوروزی جای میگیرند.
چند دقیقه مانده به دگرگونی سال، با اشاره پدر خانواده، همه باهم سرودهایی از اوستا را که در سپاس و ستایش اهورامزدا و ستایش زندگی و آفریدههای نیک اهورایی است، زمزمهوار میخوانند.
برگردان نیایش نوروزی به گویش پارسی چنین است:
اهورامزدا تو را سپاس میگوییم که هنجار اشا(راه راستینی) را بنیاد نهادی.
زمین و آسمان، آب و گیاهان را آفریدی.
با مهر خود، روشنایی و شادی را برای زندگی مردم پایدار ساختی.
به ما آموختی تا با منش نیک به تو نزدیک شویم.
با گفتار نیک، آیین راستی را گسترش دهیم.
و با کردار نیک، سازنده و سودرسان باشیم.
اکنون که با گردش زمان، روزگاری تازه فراهم گشته است با دستهای برافراشته تو را نیایش میکنیم.
برآنیم تا با کارهای درست خود که از دانایی و خرد سرچشمه میگیرد روان هستی را خشنود سازیم.
ای اهورامزدا، آرامش و آسایش را برای نیکوکاران جهان افزون گردان.
دیر زیویم، درست زیویم، شادزیویم.
تازیویم بهکامه زیویم.
گیتیمان بهکامه باد بهکامه تن.
مینویمان بهکامه باد بهکامه روان.
اغنی اشوبیم، همازوربیم. همازور هما اشوبیم. اشم وهو.
سپس سرود اشم وهو را همه باهم میسرایند.
اندکی پس از نو شدن سال، نخست بانوی خانه آینه و گلاب پاش را از خوان نوروزی برمیدارد و گلاب را در دست هر یک از هموندان خانه میریزد و همزمان آینه را روبهروی چهره آنان میگیرد تا روی خود را در آن ببینند. وی این کار را از سالخوردهترین فرد خانواده آغاز میکند و با این کار، نوروز را به هر کدام از آنان، شادباش میگوید. آنگاه پذیرایی نوروزی ابتدا با نقل و سپس با سایر شیرینیها آغاز میشود. آنگاه پدر خانواده به باشندگان پول(سکه) یا اسکناس نو جشنی میدهد. سپس همه جشن نوروز را به هم شادباش میگویند و اندکی از خوراکیهای درون خوان پذیرایی میشوند و سال نو را با شادی آغاز میکنند.
در فرهنگ و باور سنتی مزدیسنان، شایستهتر است تا نخستین روز سال نو، همگان به آتشکده یا نیایشگاه محل زندگی خود بروند تا روز نو در سال نو را با همازوری و همبستگی در جایگاهی ورجاوند و پر فروغ، با نیایش به درگاه خداوند جان و خرد(اهورامزدا) آغاز کنند.
دید و بازدیدهای نوروزی از روز نخست فروردینماه آغاز میگردد، فرزندان برای دیدار نوروزی و شادباش این جشن به بزرگترها، نخست به خانه پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر میروند و پس از آن آیین دیدار و شادباشگویی نوروزی به خویشان و آشنایان، به باور سنتی تا روز بیست و یکم فروردینماه ادامه مییابد.
((برگرفته از نَسک(:کتاب) #یادگار دیرین نوشته موبد #کوروش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان))
#ایـرانـیـان_زرتـشـتــی🔥🍀
@Persianzoroastrians🔥🍀
چیدمان هفت سین در خوان(:سفره) نوروزی از جلوههای ویژه جشن نوروز است.
عدد هفت یکی از عددهای سپنت و ورجاوند و برگزیده در فرهنگ ایرانی و باور زرتشتی است.
هفت سین در مراسم نوروزی به روایتهای گوناگون بوجود آمدهاست.
گروهی از پژوهشگران بر این باورند که در زمان گزشتههای دور، بشقابهای سفالی و نقشدار زیبایی از سرزمین چین به ایران میآوردند که به تدریج نام آنها چینی شدهاست، زیرا در کشور چین ساخته شده بود. بعدها به سینی تبدیل شدهاست.
در جشن نوروزی که آن زمان برگزار میشده، میوهها، شیرینیها و خوراکیهای دیگر را در هفت عدد از این سینیها که از جنس چینی بوده، میچیدند و بر سفره نوروزی میگزاشتند و آن را هفت چینی یا هفت سینی میگفتند که اندک اندک در فرهنگ گفتاری به هفت سین تبدیل شدهاست.
برخی باور دارند که چیدمان هفتگانه خوان نوروزی در زمانهای پیش و به هنگام نو شدن سال، هفت شین بوده است مانند: شیر، شکر، شربت، شراب، شیرینی و... که به تدریج به هفت سین تبدیل شدهاست.
گروهی نیز هم باور دارند که این چیدمان در ابتدا هفت چین بوده است، یعنی هفت نوع چیدنی از درخت که بعدها به هفت سین تغییر یافته است.
به هر روی، هماکنون در بسیاری از خانوادههای زرتشتی همانند دیگر ایرانیان هفت سین هویت شناخته شده و گویای فرهنگ خوان نوروزی در جشن نوروز مردم سرزمین ایران است.
هفت سین به باور زرتشتیان بایستی از دادههای گیاهی باشد و از گیاهان گرفته شده باشد. نام آن باید برگرفته از فرهنگ و گویش پارسی باشد. همچنین خوراکی نیز باشد و از واژههای ترکیبی نباشد. بنابراین بیشتر زرتشتیان بر خوان نوروزی خویش #سیب، #سبزه، #سنجد، #سماغ، #سمنو، #سرکه و #سیر را برمیگزینند.
به باور سنتی زرتشتی، همه اهل خانه به هنگام دگرگونی سال بایستی پاکیزه باشند، بنابراین پیش از آن سر و تن خود را میشویند، جامه(:لباسهای) نو پوشیده و پیرامون خوان نوروزی جای میگیرند.
چند دقیقه مانده به دگرگونی سال، با اشاره پدر خانواده، همه باهم سرودهایی از اوستا را که در سپاس و ستایش اهورامزدا و ستایش زندگی و آفریدههای نیک اهورایی است، زمزمهوار میخوانند.
برگردان نیایش نوروزی به گویش پارسی چنین است:
اهورامزدا تو را سپاس میگوییم که هنجار اشا(راه راستینی) را بنیاد نهادی.
زمین و آسمان، آب و گیاهان را آفریدی.
با مهر خود، روشنایی و شادی را برای زندگی مردم پایدار ساختی.
به ما آموختی تا با منش نیک به تو نزدیک شویم.
با گفتار نیک، آیین راستی را گسترش دهیم.
و با کردار نیک، سازنده و سودرسان باشیم.
اکنون که با گردش زمان، روزگاری تازه فراهم گشته است با دستهای برافراشته تو را نیایش میکنیم.
برآنیم تا با کارهای درست خود که از دانایی و خرد سرچشمه میگیرد روان هستی را خشنود سازیم.
ای اهورامزدا، آرامش و آسایش را برای نیکوکاران جهان افزون گردان.
دیر زیویم، درست زیویم، شادزیویم.
تازیویم بهکامه زیویم.
گیتیمان بهکامه باد بهکامه تن.
مینویمان بهکامه باد بهکامه روان.
اغنی اشوبیم، همازوربیم. همازور هما اشوبیم. اشم وهو.
سپس سرود اشم وهو را همه باهم میسرایند.
اندکی پس از نو شدن سال، نخست بانوی خانه آینه و گلاب پاش را از خوان نوروزی برمیدارد و گلاب را در دست هر یک از هموندان خانه میریزد و همزمان آینه را روبهروی چهره آنان میگیرد تا روی خود را در آن ببینند. وی این کار را از سالخوردهترین فرد خانواده آغاز میکند و با این کار، نوروز را به هر کدام از آنان، شادباش میگوید. آنگاه پذیرایی نوروزی ابتدا با نقل و سپس با سایر شیرینیها آغاز میشود. آنگاه پدر خانواده به باشندگان پول(سکه) یا اسکناس نو جشنی میدهد. سپس همه جشن نوروز را به هم شادباش میگویند و اندکی از خوراکیهای درون خوان پذیرایی میشوند و سال نو را با شادی آغاز میکنند.
در فرهنگ و باور سنتی مزدیسنان، شایستهتر است تا نخستین روز سال نو، همگان به آتشکده یا نیایشگاه محل زندگی خود بروند تا روز نو در سال نو را با همازوری و همبستگی در جایگاهی ورجاوند و پر فروغ، با نیایش به درگاه خداوند جان و خرد(اهورامزدا) آغاز کنند.
دید و بازدیدهای نوروزی از روز نخست فروردینماه آغاز میگردد، فرزندان برای دیدار نوروزی و شادباش این جشن به بزرگترها، نخست به خانه پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر میروند و پس از آن آیین دیدار و شادباشگویی نوروزی به خویشان و آشنایان، به باور سنتی تا روز بیست و یکم فروردینماه ادامه مییابد.
((برگرفته از نَسک(:کتاب) #یادگار دیرین نوشته موبد #کوروش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان))
#ایـرانـیـان_زرتـشـتــی🔥🍀
@Persianzoroastrians🔥🍀
💚 #جشن_اردیبهشتگان فرخنده باد🌺
روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت، برابر با دوم اردیبهشت جشن اردیبهشتگان نام دارد.
اردیبهشت از واژه اوستایی #اشا_وهیشتا گرفته شده است که به معنی پاکی و اشویی میباشد.
ایرانیان باستان در این روز لباس سپید بر تن میکردند که نماد پاکی بودهاست به نیایشگاه رفته و اهورامزدا را ستایش میکردند.
اکنون نیز زرتشتیان به باور ترادادی(:سنتی) خویش در جشن اردیبهشتگان به آتشکده و آدریان میروند و رو بهسوی روشنایی میایستند و با سرایش اردیبهشت یشت، اهورامزدا(خداوند جان و خرد) را ستایش میکنند.
اردیبهشت یشت یکی از بخشهای خُرده اوستاست که برگردان بخشی از آن چنین است:
میستایم اردیبهشت امشاسپند را،
که ستایش همه امشاسپندان است.
که اهورامزدا آن را پاسداری میکند
با اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک
و جای آن در سرای روشن اهوراست.
سرای روشنی که جای پاکان و راستان است و هیچ دروندی(دروغگویان) را بدان راه نیست
اردیبهشت امشاسپند میراند، همهی بد اندیشان و جاودانان و پریان را.
📗برگرفته از نَسک #یادگار_دیرین نوشته موبد #کوروش_نیکنام، پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان
@Persianzoroastrians🔥
روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت، برابر با دوم اردیبهشت جشن اردیبهشتگان نام دارد.
اردیبهشت از واژه اوستایی #اشا_وهیشتا گرفته شده است که به معنی پاکی و اشویی میباشد.
ایرانیان باستان در این روز لباس سپید بر تن میکردند که نماد پاکی بودهاست به نیایشگاه رفته و اهورامزدا را ستایش میکردند.
اکنون نیز زرتشتیان به باور ترادادی(:سنتی) خویش در جشن اردیبهشتگان به آتشکده و آدریان میروند و رو بهسوی روشنایی میایستند و با سرایش اردیبهشت یشت، اهورامزدا(خداوند جان و خرد) را ستایش میکنند.
اردیبهشت یشت یکی از بخشهای خُرده اوستاست که برگردان بخشی از آن چنین است:
میستایم اردیبهشت امشاسپند را،
که ستایش همه امشاسپندان است.
که اهورامزدا آن را پاسداری میکند
با اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک
و جای آن در سرای روشن اهوراست.
سرای روشنی که جای پاکان و راستان است و هیچ دروندی(دروغگویان) را بدان راه نیست
اردیبهشت امشاسپند میراند، همهی بد اندیشان و جاودانان و پریان را.
📗برگرفته از نَسک #یادگار_دیرین نوشته موبد #کوروش_نیکنام، پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان
@Persianzoroastrians🔥
چگونه زرتشتی شویم؟
✅زرتشتی شدنی نیست، بودنی است.
✅پیروی کردن از آموزههای یک بینش است که آموزگاری همچون اشوزرتشت در ایران باستان در برابر پندارهای نادرست و بیداد زمانه، آن را دریافت و به مردم جهان سفارش کرد.
✅زرتشتی شدنی نیست،
زیرا آنان که بینش اشوزرتشت را از خانواده نیز به ارث بردهاند، زرتشتی نشده بلکه به خواسته خویش پیوسته زرتشتی بودهاند.
✅زرتشتی شدنی نیست،
چون نمیتوان با بیان واژگانی آن را پذیرفت ولی به بینش آن باور نداشت.
✅زرتشتی بودنی است،
زیرا هر کس حق دارد برابر پیام اشوزرتشت و بندی از قانون راشنهای مرتوگان(:حقوق بشر) سازمان ملل متحد با آزادی کیش خود را گزینش کند.
بنابراین پرسش میتواند اینگونه باشد:
✅چگونه میتوان پیرو اندیشه اشوزرتشت بود؟
پاسخ سادهای دارد.
اراده کنیم تا پیوسته راستی پیشه کنیم،
چون اشاوهیشتا(بهترین راستی) در پیام زرتشت مرتوگان(:بشر) را شناسه و هویت میبخشد و در این نگرش هرگونه دروغی ناشایست است.
✅شادی را در زندگی برگزینیم،
چون سوگواری روان مرتو(:انسان) را پریشان خواهد کرد.
✅به تازگی و نوشدن بپردازیم،
چون اشوزرتشت ایرانی سفارش میکند:
«از کسانی شویم که زندگانی را تازه میکنند و جهان را نو میسازند».
✅- از آزردن تن مانند ریاضتکشی، روزه گرفتن و خوراک نخوردن پرهیز کنیم،
چون تن جایگاه روان است و روان نباید آزرده بماند.
✅- به آسایش دیگران نیز بیاندیشیم،
چون در بینش اشوزرتشت «خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد».
✅- داد و دهش را فراموش نکنیم،
چون زندگی مادی برای همیشه پایدار نبوده و شایسته نیست تا آدمی گرسنه و دریوزه بماند.
✅- کار و کوشش را فراموش نکنیم،
چون تنبلی و بیکاری و خمودگی از گناهان است.
✅- از آزردن جانوران و قربانی کردن آنها بپرهیزیم،
چون وهومن(اندیشه نیک- منش نیک، خرد) خشم به جانوران را نیز نکوهیده میداند.
✅- به مهرورزی بیاندیشیم،
چون درسروده(مزده یسنواهمی) از اوستا باور داریم که مخالف با جنگ و خونریزی و ستایشگر کیش آشتی و مهربانی هستیم.
✅- باور کنیم که زن و مرد بودن امتیاز بر دیگری ندارد،
چون با پیام (ینگهه هاتام) از هر زن و مردی که در انجام کار نیک از دیگری پیشی بگیرد او شایستهتر خواهد بود.
✅- باور کنیم که بنده و بَرده خدا نبوده تا از او وحشت داشته باشیم،
چون اهورامزدا به معنی آگاهی دانایی و دانش بیکران هستی مند است و مزدا اهورا فروزه دانایی و عشق درونی ماست.
✅- به دانایی روی آوریم،
چون در بینش این آموزگار ایرانی، توانایی مرتو(:انسان)در دانایی اوست.
✅- آب، خاک، هوا و آتش را گرامی داریم و آلوده نسازیم،
چون نیاکان ما ایرانیان آنها را پاک کننده میدانستند و روشنایی آتش را جلوه عشق و پاکی و پیشرفت میدانستند.
✅- اندیشه خود را نیک گردانیم،
چون در بینش اشوزرتشت توهم و خرافه و پندار نادرست نکوهش شدهاست.
✅- به سرنوشت از پیش نوشته شده باور نکنیم،
چون اهورامزدا دشمن کسی نیست که گلیم بخت او را سیاه ببافد پس بکوشیم تا سرنوشتمان را با اراده خویش برگزینیم.
✅- گفتار خود را نیک و اثر بخش سازیم،
چون راه گسترش آیین راستی سخن گفتن شیوا و دلنشین است.
✅- کردار خویش را بر پایه خرد رسا و دانش نیک استوار سازیم،
چون آنچه از انسان به یادگار خواهد ماند نام نیکی است که با کردار نیک فراهم شده باشد.
✅پس زرتشتی بودن، برگزیدن راه خودسازی و گزینش شناسه و هویت مرتوگانی و انسانی است و نیازی نخواهد داشت تا پیشوایی و یا نهادی پروانه زرتشتی شدن را به دیگری بدهد.!
✍️دکتر #کوروش_نیکنام - موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان.
www.kniknam.com
#ایــرانـیـان_زرتـشــتــی
@persianzoroastrians🔥
✅زرتشتی شدنی نیست، بودنی است.
✅پیروی کردن از آموزههای یک بینش است که آموزگاری همچون اشوزرتشت در ایران باستان در برابر پندارهای نادرست و بیداد زمانه، آن را دریافت و به مردم جهان سفارش کرد.
✅زرتشتی شدنی نیست،
زیرا آنان که بینش اشوزرتشت را از خانواده نیز به ارث بردهاند، زرتشتی نشده بلکه به خواسته خویش پیوسته زرتشتی بودهاند.
✅زرتشتی شدنی نیست،
چون نمیتوان با بیان واژگانی آن را پذیرفت ولی به بینش آن باور نداشت.
✅زرتشتی بودنی است،
زیرا هر کس حق دارد برابر پیام اشوزرتشت و بندی از قانون راشنهای مرتوگان(:حقوق بشر) سازمان ملل متحد با آزادی کیش خود را گزینش کند.
بنابراین پرسش میتواند اینگونه باشد:
✅چگونه میتوان پیرو اندیشه اشوزرتشت بود؟
پاسخ سادهای دارد.
اراده کنیم تا پیوسته راستی پیشه کنیم،
چون اشاوهیشتا(بهترین راستی) در پیام زرتشت مرتوگان(:بشر) را شناسه و هویت میبخشد و در این نگرش هرگونه دروغی ناشایست است.
✅شادی را در زندگی برگزینیم،
چون سوگواری روان مرتو(:انسان) را پریشان خواهد کرد.
✅به تازگی و نوشدن بپردازیم،
چون اشوزرتشت ایرانی سفارش میکند:
«از کسانی شویم که زندگانی را تازه میکنند و جهان را نو میسازند».
✅- از آزردن تن مانند ریاضتکشی، روزه گرفتن و خوراک نخوردن پرهیز کنیم،
چون تن جایگاه روان است و روان نباید آزرده بماند.
✅- به آسایش دیگران نیز بیاندیشیم،
چون در بینش اشوزرتشت «خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد».
✅- داد و دهش را فراموش نکنیم،
چون زندگی مادی برای همیشه پایدار نبوده و شایسته نیست تا آدمی گرسنه و دریوزه بماند.
✅- کار و کوشش را فراموش نکنیم،
چون تنبلی و بیکاری و خمودگی از گناهان است.
✅- از آزردن جانوران و قربانی کردن آنها بپرهیزیم،
چون وهومن(اندیشه نیک- منش نیک، خرد) خشم به جانوران را نیز نکوهیده میداند.
✅- به مهرورزی بیاندیشیم،
چون درسروده(مزده یسنواهمی) از اوستا باور داریم که مخالف با جنگ و خونریزی و ستایشگر کیش آشتی و مهربانی هستیم.
✅- باور کنیم که زن و مرد بودن امتیاز بر دیگری ندارد،
چون با پیام (ینگهه هاتام) از هر زن و مردی که در انجام کار نیک از دیگری پیشی بگیرد او شایستهتر خواهد بود.
✅- باور کنیم که بنده و بَرده خدا نبوده تا از او وحشت داشته باشیم،
چون اهورامزدا به معنی آگاهی دانایی و دانش بیکران هستی مند است و مزدا اهورا فروزه دانایی و عشق درونی ماست.
✅- به دانایی روی آوریم،
چون در بینش این آموزگار ایرانی، توانایی مرتو(:انسان)در دانایی اوست.
✅- آب، خاک، هوا و آتش را گرامی داریم و آلوده نسازیم،
چون نیاکان ما ایرانیان آنها را پاک کننده میدانستند و روشنایی آتش را جلوه عشق و پاکی و پیشرفت میدانستند.
✅- اندیشه خود را نیک گردانیم،
چون در بینش اشوزرتشت توهم و خرافه و پندار نادرست نکوهش شدهاست.
✅- به سرنوشت از پیش نوشته شده باور نکنیم،
چون اهورامزدا دشمن کسی نیست که گلیم بخت او را سیاه ببافد پس بکوشیم تا سرنوشتمان را با اراده خویش برگزینیم.
✅- گفتار خود را نیک و اثر بخش سازیم،
چون راه گسترش آیین راستی سخن گفتن شیوا و دلنشین است.
✅- کردار خویش را بر پایه خرد رسا و دانش نیک استوار سازیم،
چون آنچه از انسان به یادگار خواهد ماند نام نیکی است که با کردار نیک فراهم شده باشد.
✅پس زرتشتی بودن، برگزیدن راه خودسازی و گزینش شناسه و هویت مرتوگانی و انسانی است و نیازی نخواهد داشت تا پیشوایی و یا نهادی پروانه زرتشتی شدن را به دیگری بدهد.!
✍️دکتر #کوروش_نیکنام - موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان.
www.kniknam.com
#ایــرانـیـان_زرتـشــتــی
@persianzoroastrians🔥
چند میلیارد آدم در جهان همچنان به خدایان اندیشه خویش باور دارند که در گذر روزگار از گفته فرستادگان(:رسولان) هر تیره و قومی در باور آنان جای گرفته و ثبت شده است.
دینداران، همچنان از دستورها و راهکارهای پیشنهادی خدای اندیشه خود پیروی میکنند، تا پس از مرگ در جهانی دیگر، پس از زندگی این جهانی، به داشتهها(نعمتهای) بهشت جهانی دیگر دست یابند.
✍️موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر دین و آیین و فرهنگ ایرانزمین(باستان).
@zoroaster33 🏵
@Persianzoroastrians🔥
دینداران، همچنان از دستورها و راهکارهای پیشنهادی خدای اندیشه خود پیروی میکنند، تا پس از مرگ در جهانی دیگر، پس از زندگی این جهانی، به داشتهها(نعمتهای) بهشت جهانی دیگر دست یابند.
✍️موبد #کوروش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر دین و آیین و فرهنگ ایرانزمین(باستان).
@zoroaster33 🏵
@Persianzoroastrians🔥
پرسش:
#اهورامزدا در پیام زرتشت چگونه خدایی است؟
پاسخ:
#اهورامزدا را تا کنون پژوهشگران «دانای بزرگِ هستیبخش» برگردان کردهاند.
به باور، برداشت و دلآگاهی من از بینش #اشوزرتشت در #گاتها، «اهورامزدا» معنی ژرفتر و ارزشمندتر از این برگردان را دارد که در نَسکهایی(:کتابهایی) به آن اشاره شده است. چنین اندیشیدهام که:
دانا «اسم فاعل» است به معنی کننده کار. کسی که میداند.
بزرگ نیز فروزه(:صفت) چیزهای مادی است. کوه بزرگ، سنگ بزرگ، ماشین بزرگ.
اهورا نیز به معنی «هستیبخش» گفته شدهاست. این برگردان نیز «اسم فاعل» است، کسی که هستی را بخشیده است. با این برگردان از واژه «اهورامزدا»، پروردگار اندیشه زرتشت نیز همانند خدای برخی ادیان، موجودی خواهد بود که در جایی مانند آسمان جای گرفته، سخاوتمندی کرده که هستی را به ما بخشیده است. او بزرگ و قدرتمند و گاهی خشمگین و انتقامگیر خواهد بود. بنابراین شایسته است همه بنده و برده چنین موجودی باشند. ولی در بینش زرتشت، هیچگاه به چنین خدایی با این ویژگیها اشاره نشده است. اشوزرتشت هنگامیکه در سرودههایش «گاتها» از اهورامزدا سخن به میان میآورد، انگار از گونهای انرژی و فروزه یاد میکند که سرآغاز و سرانجام هستی است. سراسر هستی را فرا گرفته و با آن آمیخته شده است. این خدا ویژگی موجودی که کننده کار «اسم فاعل» باشد را در پیام او ندارد.
به باور من واژگان «مزدا»و«اهورا» که اشوزرتشت جداگانه و گاهی باهم در سرودههایش از آن یاد میکند. هر یک برگردان ویژه و نیکوتری دارد. خدای اندیشه پیامآور خرد و آموزگار راه راستی، زرتشت ایرانی بسیار بالاتر از یک موجود ناشناخته است که کارهای سترگ و ناممکن را از او خواستار باشیم و هرگاه چشم بهراه معجزه و کار شگفتانگیزی از او داشته باشیم. سرنوشت نیک و بد را برایمان بنیان گزاشته باشد، پس از این جهان نیز پاداش و کیفر را برای کارهای نیک و گناهان ما آماده کرده باشد.
اهورامزدا «اسم فاعل» و کننده کار نیست
اگر چنین باشد چنین خدایی را چه کسی آفریده است؟
چگونه در هستی پدیدار شده است؟
چنین خدایی پیش از «هستی» وجود داشته و فرآیند هستی یکی از کارهای اوست؟
یا نخست هستی به ریخت آمده(:شکل گرفته) و پس از آن خداوند در آن پدیدار شده است؟
در برداشت من از بینش اشوزرتشت: مزدا به معنی «دانایی و آگاهی» است و فروزهای که میتوان به آن پیوست کرد، بزرگی نیست بلکه «بیکرانی» است. بیکران آنچه پایان نمیپذیرد.
دانش بیکرانی که سرآغاز پیدایش هستی بودهاست و با هنجاری درست(:اشا) و بهیاری خرد مَرتوها(:انسانها) که پیوسته یار و همکار این «مزدا» بودهاند. آنچه از میلیونها سال پیش تاکنون در زندگی پدیدار شده، کشف شده، آفریده و اختراع شده تا همگان در گذر زمان به آگاهی رسیدهاند همه بهیاری «دانش و آگاهی بیکران»(:مزدا) بودهاست.
«اهورا» نیز در برداشتی که از بینش زرتشت داشتهام «اسم فاعل» نیست. نیکوترین برگردان واژه اهورا: هستیمند خواهد بود نه «هستیبخش».«هستیمند» آنچه خود دارای هستی بوده و با هستی آمیخته شدهاست، اهورا عشق پرشور هستی است. همانند واژگان اندیشمند، دانشمند و هنرمند است که دارای اندیشه، دانش و هنر میباشد. بنابراین واژه اهورامزدا را میتوان: «دانایی و آگاهی بیکران هستیمند» نامید. دانش بیکرانی که هرگاه بخواهیم از او یاد کنیم، به او پناه ببریم یا به او نزدیک شویم. بایستی دانش را در خویش افزون سازیم. از خرد بهره بگیریم تا به دانایی دست یابیم. آنگاه به راز هستی و چیستی پدیدههای ناشناخته پی خواهیم برد. آنچه تاکنون نشناخته، ندیده، درک نکرده و نشنیدهایم با ابزار دانایی و خرد همگانی، اندک اندک آشکار شود تا بدینسان با پروردگار هستی همراه و هماهنگ شده باشیم. دانش و آگاهی بیکران(:مزدا) در هر هنگام و در همهجا یاور و پشتیبان ما خواهد بود چنانچه آنرا دریابیم بکار گیریم، ستایش کرده و خشنود گردانیم. با این نگرش به اهورامزدا در بینش زرتشت پندارگرایی، خرافهپرستی، نادانی و اندیشه پوچ در زندگی مرتوگان(:بشر) جایگاهی نخواهد داشت و بیگمان اهورامزدا که دانایی و آگاهی بیکران همگانی در هستی است، بهروزی و آرامش را پیوسته به دانایان پیشکش خواهد کرد.
✍️موبد #کوروش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان.
@persianzoroastrians🔥
#اهورامزدا در پیام زرتشت چگونه خدایی است؟
پاسخ:
#اهورامزدا را تا کنون پژوهشگران «دانای بزرگِ هستیبخش» برگردان کردهاند.
به باور، برداشت و دلآگاهی من از بینش #اشوزرتشت در #گاتها، «اهورامزدا» معنی ژرفتر و ارزشمندتر از این برگردان را دارد که در نَسکهایی(:کتابهایی) به آن اشاره شده است. چنین اندیشیدهام که:
دانا «اسم فاعل» است به معنی کننده کار. کسی که میداند.
بزرگ نیز فروزه(:صفت) چیزهای مادی است. کوه بزرگ، سنگ بزرگ، ماشین بزرگ.
اهورا نیز به معنی «هستیبخش» گفته شدهاست. این برگردان نیز «اسم فاعل» است، کسی که هستی را بخشیده است. با این برگردان از واژه «اهورامزدا»، پروردگار اندیشه زرتشت نیز همانند خدای برخی ادیان، موجودی خواهد بود که در جایی مانند آسمان جای گرفته، سخاوتمندی کرده که هستی را به ما بخشیده است. او بزرگ و قدرتمند و گاهی خشمگین و انتقامگیر خواهد بود. بنابراین شایسته است همه بنده و برده چنین موجودی باشند. ولی در بینش زرتشت، هیچگاه به چنین خدایی با این ویژگیها اشاره نشده است. اشوزرتشت هنگامیکه در سرودههایش «گاتها» از اهورامزدا سخن به میان میآورد، انگار از گونهای انرژی و فروزه یاد میکند که سرآغاز و سرانجام هستی است. سراسر هستی را فرا گرفته و با آن آمیخته شده است. این خدا ویژگی موجودی که کننده کار «اسم فاعل» باشد را در پیام او ندارد.
به باور من واژگان «مزدا»و«اهورا» که اشوزرتشت جداگانه و گاهی باهم در سرودههایش از آن یاد میکند. هر یک برگردان ویژه و نیکوتری دارد. خدای اندیشه پیامآور خرد و آموزگار راه راستی، زرتشت ایرانی بسیار بالاتر از یک موجود ناشناخته است که کارهای سترگ و ناممکن را از او خواستار باشیم و هرگاه چشم بهراه معجزه و کار شگفتانگیزی از او داشته باشیم. سرنوشت نیک و بد را برایمان بنیان گزاشته باشد، پس از این جهان نیز پاداش و کیفر را برای کارهای نیک و گناهان ما آماده کرده باشد.
اهورامزدا «اسم فاعل» و کننده کار نیست
اگر چنین باشد چنین خدایی را چه کسی آفریده است؟
چگونه در هستی پدیدار شده است؟
چنین خدایی پیش از «هستی» وجود داشته و فرآیند هستی یکی از کارهای اوست؟
یا نخست هستی به ریخت آمده(:شکل گرفته) و پس از آن خداوند در آن پدیدار شده است؟
در برداشت من از بینش اشوزرتشت: مزدا به معنی «دانایی و آگاهی» است و فروزهای که میتوان به آن پیوست کرد، بزرگی نیست بلکه «بیکرانی» است. بیکران آنچه پایان نمیپذیرد.
دانش بیکرانی که سرآغاز پیدایش هستی بودهاست و با هنجاری درست(:اشا) و بهیاری خرد مَرتوها(:انسانها) که پیوسته یار و همکار این «مزدا» بودهاند. آنچه از میلیونها سال پیش تاکنون در زندگی پدیدار شده، کشف شده، آفریده و اختراع شده تا همگان در گذر زمان به آگاهی رسیدهاند همه بهیاری «دانش و آگاهی بیکران»(:مزدا) بودهاست.
«اهورا» نیز در برداشتی که از بینش زرتشت داشتهام «اسم فاعل» نیست. نیکوترین برگردان واژه اهورا: هستیمند خواهد بود نه «هستیبخش».«هستیمند» آنچه خود دارای هستی بوده و با هستی آمیخته شدهاست، اهورا عشق پرشور هستی است. همانند واژگان اندیشمند، دانشمند و هنرمند است که دارای اندیشه، دانش و هنر میباشد. بنابراین واژه اهورامزدا را میتوان: «دانایی و آگاهی بیکران هستیمند» نامید. دانش بیکرانی که هرگاه بخواهیم از او یاد کنیم، به او پناه ببریم یا به او نزدیک شویم. بایستی دانش را در خویش افزون سازیم. از خرد بهره بگیریم تا به دانایی دست یابیم. آنگاه به راز هستی و چیستی پدیدههای ناشناخته پی خواهیم برد. آنچه تاکنون نشناخته، ندیده، درک نکرده و نشنیدهایم با ابزار دانایی و خرد همگانی، اندک اندک آشکار شود تا بدینسان با پروردگار هستی همراه و هماهنگ شده باشیم. دانش و آگاهی بیکران(:مزدا) در هر هنگام و در همهجا یاور و پشتیبان ما خواهد بود چنانچه آنرا دریابیم بکار گیریم، ستایش کرده و خشنود گردانیم. با این نگرش به اهورامزدا در بینش زرتشت پندارگرایی، خرافهپرستی، نادانی و اندیشه پوچ در زندگی مرتوگان(:بشر) جایگاهی نخواهد داشت و بیگمان اهورامزدا که دانایی و آگاهی بیکران همگانی در هستی است، بهروزی و آرامش را پیوسته به دانایان پیشکش خواهد کرد.
✍️موبد #کوروش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان.
@persianzoroastrians🔥
💞سپندارمزگان💞 پیشنهادی برای جایگزینی #ولنتاین_غربی به #سپندارمزگان_ایرانی:
.
(به✍️#کوروش_نیکنام موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایرانزمین باستان)
.
چند گاهی است که به هنگام فرا رسیدن روز ۱۴فوریه میلادی که برابر است با ۲۵بهمنماه در گاهشماری خورشیدی، جوانان ایرانی نیز به پیروی از یک سنت اروپایی این روز را بهیاد عشق و دلدادگی بهعنوان ولنتاین جشن میگیرند و برای دوستان و یاران خود ارمغانی فراهم میکنند.
برای بسیاری از جوانان کشور ما ولنتاین بهانهای شده برای شادی بیشتر، یادآوری مهر دوستان و شکوفایی جوانههای عشق که بیگمان نیاز زندگی فردی و اجتماعی آنان است.
دلبری، دلدادگی و عشق از واژگانی پر ارج در فرهنگ نیاکان ماست که جانمایه شعر و ادبیات گذشتگان نیز بودهاست و یادگار آن در بسیاری از داستانها و حماسهها همچنان پایدار است از زال و رودابه در شاهنامه فردوسی تا شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین با ترنمهای عاشقی که در هر گوشه ایران سروده شدهاست.
پرسش اینجاست که برای بزرگداشت عشق، چرا ولنتین را از فرهنگ دیگران پذیرفتهایم و از فروزه و بنیاد عشق در فرهنگ خود بیگانه شدهایم و زمان برگزاری جشن ایرانی آن را فراموش کردهایم.
ولنتاین چگونه شکل گرفته است؟
برهمگان آشکار است در سده سوم ترسایی که با برابر شده بود با آغاز پادشاهی ساسانیان در ایران، در #روم_باستان فرمانروایی بهنام #کلودیوس دوم وجود داشته است یکی از باورهای غیرمنطقی این فرمانده این بوده که سربازانی در برابر دشمن بهتر ایستادگی کرده و میجنگند که مجرد باشند. به همینروی پیوند زناشویی را برای سربازان امپراتوری روم تا مدتها ممنوع کرده بود.
کسی جرات نداشت تا از فرمان کلودیوس سرپیچی کند و اجازه دهد تا سربازی ازدواج کند تا اینکه کشیشی بهنام #والنتیوس(ولنتاین) برآن شد تا پیوند زناشویی سربازان رومی را با نامزدهایشان و بگونه پنهانی برقرار سازد. پس از اینکه کلودیوس از این رویکرد آگاه شده دستور میدهد تا ولنتاین را زندانی کنند. ولنتاین پس از مدتی در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. این کشیش در پایان به جرم برقراری پیوند زناشویی میان عاشقان، خود با دلی عاشق گونه اعدام میشود. روزی كه قرار بود تا این حکم برای ولنتاین اجرا شود پیش از آن ولنتاین نامه سپاسداری و یادبود برای دختر زندانبان مینویسد كه متن آن با واژه ولنتاین پایان مییابد.
پس از آن در سال۴۹۶ پس از میلاد پاپ جلاسیوس، روز چهاردهم فوریه را بهیاد او روز ولنتاین نامگزاری کرد و از آنجا که او فدایی و جان باخته راه عشق بوده این روز .
از آن پس روز عشق در فرهنگ آنسوی مرزها نام گرفته و به آرامی به دیگر کشورها بهویژه ایران نیز راه یافته است تا سنتی تازه و شادیبخش باشد برای جوانان ایرانی که شیفته عشق و دلدادگی بوده اما ناآگاه از اینکه خود از سنتها و فرهنگی دیرپا و ارزشمند برخوردارند که در آن عشق و پیوند زناشویی جایگاه زیبا و ارزشمندتری دارد که کمتر به آن پرداخته شده و پشت پردههای بیمهری پنهان شدهاست.
در فرهنگ ايران باستان روز عشق و مهربانی همراه با برگزارى جشنى بهپاس بزرگداشت عشق، اين داده نیک اهورایی با پیشینه بیش از ۳هزار سال وجود داشته است که در برابر جشن ولنتاین رومی که تنها در سده سوم میلادی روميان شکل گرفته است از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاست.
در فرهنگ و سنت مردم ایران باستان جشن و شادمانی یكی از جلوههای نیک زندگی بوده و شادمان زیستن برای همگان آرزو شدهاست.
با پژوهش در كتاب #اوستا و فرهنگ ایران باستان و با بررسی سنتهای ملی مردم این سرزمین درمییابیم كه جشنهای بسیاری از روزگاران دور در ایران وجود داشته است و نیاكان فرزانه ما همواره بر آن بودند تا جشن و شادمانی را گسترش دهند. به همین انگیزه جشنهایی را به مناسبتهای گوناگون تاریخی، ملی و دینی از خود بهیادگار گزاشتهاند.
یكی از جشنهای برجسته و فرخنده كه نیاكان ما با عشق و شوری ویژه آن را برپا میداشتند #جشن_سپندارمز یا جشن #اسپندگان است.
جشن اسفندگان برای گرامیداشت فروزه پاک و ارزشمند #سپِنتَه_آرمیتی یا #سپندارمز است. #سپنت_آرمیتی که از دو واژه #سپنت(ورجاوند و پاک) و #آرمیتی(آرمان و عشق) تشکیل شدهاست که جلوهگاه ایمان و فداكاری، فروتنی و بردباری، وفاداری و مهر، یکرنگی و عشق پاک است.
در نسک(:كتاب) #گاتها، سرودههای جاودانه #اشوزرتشت از فروزه #سپنت_آرمیتی بارها یاد شده و ویژگی نیکی برای آن بر شمرده شدهاست.
«ای آرمیتی آن فر و شکوه ایزدی را به من ارزانی دارید که پاداش زندگی سراسر نیک منشی است».
( #گاتها_هات۴٣بند١)
«ای مزدا مرا بهسوی راه راستینی راهنمایی نمایید که آرزو کردهام تا با پیروی از آرمیتی آن را دریابم».
( #گاتها_هات۴٣بند۱۰)
«آرمیتی را در دل رادمنشان و ردان روشن کرده و آنان را راهنمایی خواهد نمود».
( #گاتها_هات۴٣بند۶).
👇ادامهاش👇
.
(به✍️#کوروش_نیکنام موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایرانزمین باستان)
.
چند گاهی است که به هنگام فرا رسیدن روز ۱۴فوریه میلادی که برابر است با ۲۵بهمنماه در گاهشماری خورشیدی، جوانان ایرانی نیز به پیروی از یک سنت اروپایی این روز را بهیاد عشق و دلدادگی بهعنوان ولنتاین جشن میگیرند و برای دوستان و یاران خود ارمغانی فراهم میکنند.
برای بسیاری از جوانان کشور ما ولنتاین بهانهای شده برای شادی بیشتر، یادآوری مهر دوستان و شکوفایی جوانههای عشق که بیگمان نیاز زندگی فردی و اجتماعی آنان است.
دلبری، دلدادگی و عشق از واژگانی پر ارج در فرهنگ نیاکان ماست که جانمایه شعر و ادبیات گذشتگان نیز بودهاست و یادگار آن در بسیاری از داستانها و حماسهها همچنان پایدار است از زال و رودابه در شاهنامه فردوسی تا شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین با ترنمهای عاشقی که در هر گوشه ایران سروده شدهاست.
پرسش اینجاست که برای بزرگداشت عشق، چرا ولنتین را از فرهنگ دیگران پذیرفتهایم و از فروزه و بنیاد عشق در فرهنگ خود بیگانه شدهایم و زمان برگزاری جشن ایرانی آن را فراموش کردهایم.
ولنتاین چگونه شکل گرفته است؟
برهمگان آشکار است در سده سوم ترسایی که با برابر شده بود با آغاز پادشاهی ساسانیان در ایران، در #روم_باستان فرمانروایی بهنام #کلودیوس دوم وجود داشته است یکی از باورهای غیرمنطقی این فرمانده این بوده که سربازانی در برابر دشمن بهتر ایستادگی کرده و میجنگند که مجرد باشند. به همینروی پیوند زناشویی را برای سربازان امپراتوری روم تا مدتها ممنوع کرده بود.
کسی جرات نداشت تا از فرمان کلودیوس سرپیچی کند و اجازه دهد تا سربازی ازدواج کند تا اینکه کشیشی بهنام #والنتیوس(ولنتاین) برآن شد تا پیوند زناشویی سربازان رومی را با نامزدهایشان و بگونه پنهانی برقرار سازد. پس از اینکه کلودیوس از این رویکرد آگاه شده دستور میدهد تا ولنتاین را زندانی کنند. ولنتاین پس از مدتی در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. این کشیش در پایان به جرم برقراری پیوند زناشویی میان عاشقان، خود با دلی عاشق گونه اعدام میشود. روزی كه قرار بود تا این حکم برای ولنتاین اجرا شود پیش از آن ولنتاین نامه سپاسداری و یادبود برای دختر زندانبان مینویسد كه متن آن با واژه ولنتاین پایان مییابد.
پس از آن در سال۴۹۶ پس از میلاد پاپ جلاسیوس، روز چهاردهم فوریه را بهیاد او روز ولنتاین نامگزاری کرد و از آنجا که او فدایی و جان باخته راه عشق بوده این روز .
از آن پس روز عشق در فرهنگ آنسوی مرزها نام گرفته و به آرامی به دیگر کشورها بهویژه ایران نیز راه یافته است تا سنتی تازه و شادیبخش باشد برای جوانان ایرانی که شیفته عشق و دلدادگی بوده اما ناآگاه از اینکه خود از سنتها و فرهنگی دیرپا و ارزشمند برخوردارند که در آن عشق و پیوند زناشویی جایگاه زیبا و ارزشمندتری دارد که کمتر به آن پرداخته شده و پشت پردههای بیمهری پنهان شدهاست.
در فرهنگ ايران باستان روز عشق و مهربانی همراه با برگزارى جشنى بهپاس بزرگداشت عشق، اين داده نیک اهورایی با پیشینه بیش از ۳هزار سال وجود داشته است که در برابر جشن ولنتاین رومی که تنها در سده سوم میلادی روميان شکل گرفته است از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاست.
در فرهنگ و سنت مردم ایران باستان جشن و شادمانی یكی از جلوههای نیک زندگی بوده و شادمان زیستن برای همگان آرزو شدهاست.
با پژوهش در كتاب #اوستا و فرهنگ ایران باستان و با بررسی سنتهای ملی مردم این سرزمین درمییابیم كه جشنهای بسیاری از روزگاران دور در ایران وجود داشته است و نیاكان فرزانه ما همواره بر آن بودند تا جشن و شادمانی را گسترش دهند. به همین انگیزه جشنهایی را به مناسبتهای گوناگون تاریخی، ملی و دینی از خود بهیادگار گزاشتهاند.
یكی از جشنهای برجسته و فرخنده كه نیاكان ما با عشق و شوری ویژه آن را برپا میداشتند #جشن_سپندارمز یا جشن #اسپندگان است.
جشن اسفندگان برای گرامیداشت فروزه پاک و ارزشمند #سپِنتَه_آرمیتی یا #سپندارمز است. #سپنت_آرمیتی که از دو واژه #سپنت(ورجاوند و پاک) و #آرمیتی(آرمان و عشق) تشکیل شدهاست که جلوهگاه ایمان و فداكاری، فروتنی و بردباری، وفاداری و مهر، یکرنگی و عشق پاک است.
در نسک(:كتاب) #گاتها، سرودههای جاودانه #اشوزرتشت از فروزه #سپنت_آرمیتی بارها یاد شده و ویژگی نیکی برای آن بر شمرده شدهاست.
«ای آرمیتی آن فر و شکوه ایزدی را به من ارزانی دارید که پاداش زندگی سراسر نیک منشی است».
( #گاتها_هات۴٣بند١)
«ای مزدا مرا بهسوی راه راستینی راهنمایی نمایید که آرزو کردهام تا با پیروی از آرمیتی آن را دریابم».
( #گاتها_هات۴٣بند۱۰)
«آرمیتی را در دل رادمنشان و ردان روشن کرده و آنان را راهنمایی خواهد نمود».
( #گاتها_هات۴٣بند۶).
👇ادامهاش👇
💚 #نوروز و سفره #هفت_سین زرتشتیان🍀
چیدمان هفت سین در خوان(:سفره) نوروزی از جلوههای ویژه جشن نوروز است.
هفت یکی از عددهای سپنت و ورجاوند و برگزیده در فرهنگ ایرانی و باور زرتشتی است.
هفت سین در مراسم نوروزی به روایتهای گوناگون بوجود آمده است.
گروهی از پژوهشگران بر این باورند که در زمان گزشتههای دور، بشقابهای سفالی و نقشدار زیبایی از سرزمین چین به ایران میآوردند که به تدریج نام آنها چینی شدهاست، زیرا در کشور چین ساخته شده بود. بعدها به سینی تبدیل شدهاست.
در جشن نوروزی که آن زمان برگزار میشده، میوهها، شیرینیها و خوراکیهای دیگر را در هفت عدد از این سینیها که از جنس چینی بوده، میچیدند و بر سفره نوروزی میگزاشتند و آن را هفت چینی یا هفت سینی میگفتند که اندک اندک در فرهنگ گفتاری به هفت سین تبدیل شدهاست.
برخی باور دارند که چیدمان هفتگانه خوان نوروزی در زمانهای پیش و به هنگام نو شدن سال، هفت شین بوده است مانند: شیر، شکر، شربت، شراب، شیرینی و... که به تدریج به هفت سین تبدیل شده است.
گروهی نیز هم باور دارند که این چیدمان در ابتدا هفت چین بوده است، یعنی هفت نوع چیدنی از درخت که بعدها به هفت سین تغییر یافته است.
به هر روی، هماکنون در بسیاری از خانوادههای زرتشتی همانند دیگر ایرانیان هفت سین هویت شناخته شده و گویای فرهنگ خوان نوروزی در جشن نوروز مردم سرزمین ایران است.
هفت سین به باور زرتشتیان بایستی از دادههای گیاهی باشد و از گیاهان گرفته شده باشد. نام آن باید برگرفته از فرهنگ و گویش پارسی باشد. همچنین خوراکی نیز باشد و از واژههای ترکیبی نباشد. بنابراین بیشتر زرتشتیان بر خوان نوروزی خویش ۱- #سیب، ۲- #سبزه، ۳- #سنجد، ۴- #سماغ، ۵- #سمنو، ۶- #سرکه، ۷- #سیر را برمیگزینند.
به باور سنتی زرتشتی، همه اهل خانه به هنگام دگرگونی سال بایستی پاکیزه باشند، بنابراین پیش از آن سر و تن خود را میشویند، جامه(:لباس) نو پوشیده و پیرامون خوان نوروزی جای میگیرند.
چند دقیقه مانده به دگرگونی سال، با اشاره پدر خانواده، همه باهم سرودههایی از اوستا را که در سپاس و ستایش اهورامزدا و ستایش زندگی و آفریدههای نیک اهورایی است، زمزمهوار میخوانند.
برگردان نیایش نوروزی به گویش پارسی چنین است:
«اهورامزدا تو را سپاس میگوییم که هنجار اشا(راه راستینی) را بنیاد نهادی.
زمین و آسمان، آب و گیاهان را آفریدی.
با مهر خود، روشنایی و شادی را برای زندگی مردم پایدار ساختی.
به ما آموختی تا با منش نیک به تو نزدیک شویم.
با گفتار نیک، آیین راستی را گسترش دهیم.
و با کردار نیک، سازنده و سودرسان باشیم.
اکنون که با گردش زمان، روزگاری تازه فراهم گشته است با دستهای برافراشته تو را نیایش میکنیم.
برآنیم تا با کارهای درست خود که از دانایی و خرد سرچشمه میگیرد روان هستی را خشنود سازیم.
ای اهورامزدا، آرامش و آسایش را برای نیکوکاران جهان افزون گردان.
دیر زیویم، درست زیویم، شادزیویم.
تازیویم بهکامه زیویم.
گیتیمان بهکامه باد بهکامه تن.
مینویمان بهکامه باد بهکامه روان.
اغنی اشوبیم، همازوربیم. همازور هما اشوبیم. اشم وهو».
سپس سرود اشم وهو را همه باهم میسرایند.
اندکی پس از نو شدن سال، نخست بانوی خانه آینه و گلاب پاش را از خوان نوروزی برمیدارد و گلاب را در دست هر یک از هموندان خانه میریزد و همزمان آینه را روبهروی چهره آنان میگیرد تا روی خود را در آن ببینند. وی این کار را از سالخوردهترین فرد خانواده آغاز میکند و با این کار، نوروز را به هر کدام از آنان، شادباش میگوید. آنگاه پذیرایی نوروزی ابتدا با نقل و سپس با سایر شیرینیها آغاز میشود. آنگاه پدر خانواده به باشندگان پول(سکه) یا اسکناس نو جشنی میدهد. سپس همه جشن نوروز را به هم شادباش میگویند و اندکی از خوراکیهای درون خوان پذیرایی میشوند و سال نو را با شادی آغاز میکنند.
در فرهنگ و باور سنتی مزدیسنان، شایستهتر است تا نخستین روز سال نو، همگان به آتشکده یا نیایشگاه محل زندگی خود بروند تا روز نو در سال نو را با همازوری و همبستگی در جایگاهی ورجاوند و پر فروغ، با نیایش به درگاه خداوند جان و خرد(اهورامزدا) آغاز کنند.
دید و بازدیدهای نوروزی از روز نخست فروردینماه آغاز میگردد، فرزندان برای دیدار نوروزی و شادباش این جشن به بزرگترها، نخست به خانه پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر میروند و پس از آن آیین دیدار و شادباشگویی نوروزی به خویشان و آشنایان، به باور سنتی تا روز بیست و یکم فروردینماه ادامه مییابد.
((برگرفته از نَسک(:کتاب) #یادگار دیرین
نوشته موبد #کوروش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان))
#روزگارتان_نوروز☘️
#نوروزتان_پیروز☘️
@Persianzoroastrians🔥☘️
چیدمان هفت سین در خوان(:سفره) نوروزی از جلوههای ویژه جشن نوروز است.
هفت یکی از عددهای سپنت و ورجاوند و برگزیده در فرهنگ ایرانی و باور زرتشتی است.
هفت سین در مراسم نوروزی به روایتهای گوناگون بوجود آمده است.
گروهی از پژوهشگران بر این باورند که در زمان گزشتههای دور، بشقابهای سفالی و نقشدار زیبایی از سرزمین چین به ایران میآوردند که به تدریج نام آنها چینی شدهاست، زیرا در کشور چین ساخته شده بود. بعدها به سینی تبدیل شدهاست.
در جشن نوروزی که آن زمان برگزار میشده، میوهها، شیرینیها و خوراکیهای دیگر را در هفت عدد از این سینیها که از جنس چینی بوده، میچیدند و بر سفره نوروزی میگزاشتند و آن را هفت چینی یا هفت سینی میگفتند که اندک اندک در فرهنگ گفتاری به هفت سین تبدیل شدهاست.
برخی باور دارند که چیدمان هفتگانه خوان نوروزی در زمانهای پیش و به هنگام نو شدن سال، هفت شین بوده است مانند: شیر، شکر، شربت، شراب، شیرینی و... که به تدریج به هفت سین تبدیل شده است.
گروهی نیز هم باور دارند که این چیدمان در ابتدا هفت چین بوده است، یعنی هفت نوع چیدنی از درخت که بعدها به هفت سین تغییر یافته است.
به هر روی، هماکنون در بسیاری از خانوادههای زرتشتی همانند دیگر ایرانیان هفت سین هویت شناخته شده و گویای فرهنگ خوان نوروزی در جشن نوروز مردم سرزمین ایران است.
هفت سین به باور زرتشتیان بایستی از دادههای گیاهی باشد و از گیاهان گرفته شده باشد. نام آن باید برگرفته از فرهنگ و گویش پارسی باشد. همچنین خوراکی نیز باشد و از واژههای ترکیبی نباشد. بنابراین بیشتر زرتشتیان بر خوان نوروزی خویش ۱- #سیب، ۲- #سبزه، ۳- #سنجد، ۴- #سماغ، ۵- #سمنو، ۶- #سرکه، ۷- #سیر را برمیگزینند.
به باور سنتی زرتشتی، همه اهل خانه به هنگام دگرگونی سال بایستی پاکیزه باشند، بنابراین پیش از آن سر و تن خود را میشویند، جامه(:لباس) نو پوشیده و پیرامون خوان نوروزی جای میگیرند.
چند دقیقه مانده به دگرگونی سال، با اشاره پدر خانواده، همه باهم سرودههایی از اوستا را که در سپاس و ستایش اهورامزدا و ستایش زندگی و آفریدههای نیک اهورایی است، زمزمهوار میخوانند.
برگردان نیایش نوروزی به گویش پارسی چنین است:
«اهورامزدا تو را سپاس میگوییم که هنجار اشا(راه راستینی) را بنیاد نهادی.
زمین و آسمان، آب و گیاهان را آفریدی.
با مهر خود، روشنایی و شادی را برای زندگی مردم پایدار ساختی.
به ما آموختی تا با منش نیک به تو نزدیک شویم.
با گفتار نیک، آیین راستی را گسترش دهیم.
و با کردار نیک، سازنده و سودرسان باشیم.
اکنون که با گردش زمان، روزگاری تازه فراهم گشته است با دستهای برافراشته تو را نیایش میکنیم.
برآنیم تا با کارهای درست خود که از دانایی و خرد سرچشمه میگیرد روان هستی را خشنود سازیم.
ای اهورامزدا، آرامش و آسایش را برای نیکوکاران جهان افزون گردان.
دیر زیویم، درست زیویم، شادزیویم.
تازیویم بهکامه زیویم.
گیتیمان بهکامه باد بهکامه تن.
مینویمان بهکامه باد بهکامه روان.
اغنی اشوبیم، همازوربیم. همازور هما اشوبیم. اشم وهو».
سپس سرود اشم وهو را همه باهم میسرایند.
اندکی پس از نو شدن سال، نخست بانوی خانه آینه و گلاب پاش را از خوان نوروزی برمیدارد و گلاب را در دست هر یک از هموندان خانه میریزد و همزمان آینه را روبهروی چهره آنان میگیرد تا روی خود را در آن ببینند. وی این کار را از سالخوردهترین فرد خانواده آغاز میکند و با این کار، نوروز را به هر کدام از آنان، شادباش میگوید. آنگاه پذیرایی نوروزی ابتدا با نقل و سپس با سایر شیرینیها آغاز میشود. آنگاه پدر خانواده به باشندگان پول(سکه) یا اسکناس نو جشنی میدهد. سپس همه جشن نوروز را به هم شادباش میگویند و اندکی از خوراکیهای درون خوان پذیرایی میشوند و سال نو را با شادی آغاز میکنند.
در فرهنگ و باور سنتی مزدیسنان، شایستهتر است تا نخستین روز سال نو، همگان به آتشکده یا نیایشگاه محل زندگی خود بروند تا روز نو در سال نو را با همازوری و همبستگی در جایگاهی ورجاوند و پر فروغ، با نیایش به درگاه خداوند جان و خرد(اهورامزدا) آغاز کنند.
دید و بازدیدهای نوروزی از روز نخست فروردینماه آغاز میگردد، فرزندان برای دیدار نوروزی و شادباش این جشن به بزرگترها، نخست به خانه پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر میروند و پس از آن آیین دیدار و شادباشگویی نوروزی به خویشان و آشنایان، به باور سنتی تا روز بیست و یکم فروردینماه ادامه مییابد.
((برگرفته از نَسک(:کتاب) #یادگار دیرین
نوشته موبد #کوروش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان))
#روزگارتان_نوروز☘️
#نوروزتان_پیروز☘️
@Persianzoroastrians🔥☘️
💚 #جشن_اردیبهشتگان فرخنده باد🌺
روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت، برابر با دوم اردیبهشت جشن اردیبهشتگان نام دارد.
اردیبهشت از واژه اوستایی #اشا_وهیشتا گرفته شده است که به معنی پاکی و اشویی میباشد.
ایرانیان باستان در این روز لباس سپید بر تن میکردند که نماد پاکی بودهاست به نیایشگاه رفته و اهورامزدا را ستایش میکردند.
اکنون نیز زرتشتیان به باور ترادادی(:سنتی) خویش در جشن اردیبهشتگان به آتشکده و آدریان میروند و رو بهسوی روشنایی میایستند و با سرایش اردیبهشت یشت، اهورامزدا(خداوند جان و خرد) را ستایش میکنند.
اردیبهشت یشت یکی از بخشهای خُرده اوستاست که برگردان بخشی از آن چنین است:
میستایم اردیبهشت امشاسپند را،
که ستایش همه امشاسپندان است.
که اهورامزدا آن را پاسداری میکند
با اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک
و جای آن در سرای روشن اهوراست.
سرای روشنی که جای پاکان و راستان است و هیچ دروندی(دروغگویان) را بدان راه نیست
اردیبهشت امشاسپند میراند، همهی بد اندیشان و جاودانان و پریان را.
📗برگرفته از نَسک #یادگار_دیرین نوشته موبد #کوروش_نیکنام، پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان
@Persianzoroastrians🔥
روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت، برابر با دوم اردیبهشت جشن اردیبهشتگان نام دارد.
اردیبهشت از واژه اوستایی #اشا_وهیشتا گرفته شده است که به معنی پاکی و اشویی میباشد.
ایرانیان باستان در این روز لباس سپید بر تن میکردند که نماد پاکی بودهاست به نیایشگاه رفته و اهورامزدا را ستایش میکردند.
اکنون نیز زرتشتیان به باور ترادادی(:سنتی) خویش در جشن اردیبهشتگان به آتشکده و آدریان میروند و رو بهسوی روشنایی میایستند و با سرایش اردیبهشت یشت، اهورامزدا(خداوند جان و خرد) را ستایش میکنند.
اردیبهشت یشت یکی از بخشهای خُرده اوستاست که برگردان بخشی از آن چنین است:
میستایم اردیبهشت امشاسپند را،
که ستایش همه امشاسپندان است.
که اهورامزدا آن را پاسداری میکند
با اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک
و جای آن در سرای روشن اهوراست.
سرای روشنی که جای پاکان و راستان است و هیچ دروندی(دروغگویان) را بدان راه نیست
اردیبهشت امشاسپند میراند، همهی بد اندیشان و جاودانان و پریان را.
📗برگرفته از نَسک #یادگار_دیرین نوشته موبد #کوروش_نیکنام، پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان
@Persianzoroastrians🔥
✳️ چگونه زرتشتی شویم؟
✅ زرتشتی شدنی نیست، بودنی است.
✅ پیروی کردن از آموزههای یک بینش است که آموزگاری همچون اشوزرتشت در ایران باستان در برابر پندارهای نادرست و بیداد زمانه، آن را دریافت و به مردم جهان سفارش کرد.
✅ زرتشتی شدنی نیست،
زیرا آنان که بینش اشوزرتشت را از خانواده نیز به ارث بردهاند، زرتشتی نشده بلکه به خواسته خویش پیوسته زرتشتی بودهاند.
✅ زرتشتی شدنی نیست،
چون نمیتوان با بیان واژگانی آن را پذیرفت ولی به بینش آن باور نداشت.
✅ زرتشتی بودنی است،
زیرا هر کس حق دارد برابر پیام اشوزرتشت و بندی از قانون راشنهای مرتوگان(:حقوق بشر) سازمان ملل متحد با آزادی کیش خود را گزینش کند.
بنابراین پرسش میتواند اینگونه باشد:
✳️ چگونه میتوان پیرو اندیشه اشوزرتشت بود؟
پاسخ سادهای دارد.
اراده کنیم تا پیوسته راستی پیشه کنیم،
چون اشاوهیشتا(بهترین راستی) در پیام زرتشت مرتوگان(:بشر) را شناسه و هویت میبخشد و در این نگرش هرگونه دروغی ناشایست است.
✅ شادی را در زندگی برگزینیم،
چون سوگواری روان مرتو(:انسان) را پریشان خواهد کرد.
✅ به تازگی و نوشدن بپردازیم،
چون اشوزرتشت ایرانی سفارش میکند:
«از کسانی شویم که زندگانی را تازه میکنند و جهان را نو میسازند».
✅ از آزردن تن مانند ریاضتکشی، روزه گرفتن و خوراک نخوردن پرهیز کنیم،
چون تن جایگاه روان است و روان نباید آزرده بماند.
✅ به آسایش دیگران نیز بیاندیشیم،
چون در بینش اشوزرتشت «خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد».
✅ داد و دهش را فراموش نکنیم،
چون زندگی مادی برای همیشه پایدار نبوده و شایسته نیست تا آدمی گرسنه و دریوزه بماند.
✅ کار و کوشش را فراموش نکنیم،
چون تنبلی و بیکاری و خمودگی از گناهان است.
✅ از آزردن جانوران و قربانی کردن آنها بپرهیزیم،
چون وهومن(اندیشه نیک- منش نیک، خرد) خشم به جانوران را نیز نکوهیده میداند.
✅ به مهرورزی بیاندیشیم،
چون درسروده(مزده یسنواهمی) از اوستا باور داریم که مخالف با جنگ و خونریزی و ستایشگر کیش آشتی و مهربانی هستیم.
✅ باور کنیم که زن و مرد بودن امتیاز بر دیگری ندارد،
چون با پیام (ینگهه هاتام) از هر زن و مردی که در انجام کار نیک از دیگری پیشی بگیرد او شایستهتر خواهد بود.
✅ باور کنیم که بنده و بَرده خدا نبوده تا از او وحشت داشته باشیم،
چون اهورامزدا به معنی آگاهی دانایی و دانش بیکران هستی مند است و مزدا اهورا فروزه دانایی و عشق درونی ماست.
✅ به دانایی روی آوریم،
چون در بینش این آموزگار ایرانی، توانایی مرتو(:انسان)در دانایی اوست.
✅ آب، خاک، هوا و آتش را گرامی داریم و آلوده نسازیم،
چون نیاکان ما ایرانیان آنها را پاک کننده میدانستند و روشنایی آتش را جلوه عشق و پاکی و پیشرفت میدانستند.
✅ اندیشه خود را نیک گردانیم،
چون در بینش اشوزرتشت توهم و خرافه و پندار نادرست نکوهش شدهاست.
✅ به سرنوشت از پیش نوشته شده باور نکنیم،
چون اهورامزدا دشمن کسی نیست که گلیم بخت او را سیاه ببافد پس بکوشیم تا سرنوشتمان را با اراده خویش برگزینیم.
✅ گفتار خود را نیک و اثر بخش سازیم،
چون راه گسترش آیین راستی سخن گفتن شیوا و دلنشین است.
✅ کردار خویش را بر پایه خرد رسا و دانش نیک استوار سازیم،
چون آنچه از انسان به یادگار خواهد ماند نام نیکی است که با کردار نیک فراهم شده باشد.
✳️✅ پس زرتشتی بودن، برگزیدن راه خودسازی و گزینش شناسه و هویت مرتوگانی و انسانی است و نیازی نخواهد داشت تا پیشوایی و یا نهادی پروانه زرتشتی شدن را به دیگری بدهد.!
✍️ زنده یاد دکتر #کوروش_نیکنام - موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان.
www.kniknam.com
@persianzoroastrians🔥
✅ زرتشتی شدنی نیست، بودنی است.
✅ پیروی کردن از آموزههای یک بینش است که آموزگاری همچون اشوزرتشت در ایران باستان در برابر پندارهای نادرست و بیداد زمانه، آن را دریافت و به مردم جهان سفارش کرد.
✅ زرتشتی شدنی نیست،
زیرا آنان که بینش اشوزرتشت را از خانواده نیز به ارث بردهاند، زرتشتی نشده بلکه به خواسته خویش پیوسته زرتشتی بودهاند.
✅ زرتشتی شدنی نیست،
چون نمیتوان با بیان واژگانی آن را پذیرفت ولی به بینش آن باور نداشت.
✅ زرتشتی بودنی است،
زیرا هر کس حق دارد برابر پیام اشوزرتشت و بندی از قانون راشنهای مرتوگان(:حقوق بشر) سازمان ملل متحد با آزادی کیش خود را گزینش کند.
بنابراین پرسش میتواند اینگونه باشد:
✳️ چگونه میتوان پیرو اندیشه اشوزرتشت بود؟
پاسخ سادهای دارد.
اراده کنیم تا پیوسته راستی پیشه کنیم،
چون اشاوهیشتا(بهترین راستی) در پیام زرتشت مرتوگان(:بشر) را شناسه و هویت میبخشد و در این نگرش هرگونه دروغی ناشایست است.
✅ شادی را در زندگی برگزینیم،
چون سوگواری روان مرتو(:انسان) را پریشان خواهد کرد.
✅ به تازگی و نوشدن بپردازیم،
چون اشوزرتشت ایرانی سفارش میکند:
«از کسانی شویم که زندگانی را تازه میکنند و جهان را نو میسازند».
✅ از آزردن تن مانند ریاضتکشی، روزه گرفتن و خوراک نخوردن پرهیز کنیم،
چون تن جایگاه روان است و روان نباید آزرده بماند.
✅ به آسایش دیگران نیز بیاندیشیم،
چون در بینش اشوزرتشت «خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد».
✅ داد و دهش را فراموش نکنیم،
چون زندگی مادی برای همیشه پایدار نبوده و شایسته نیست تا آدمی گرسنه و دریوزه بماند.
✅ کار و کوشش را فراموش نکنیم،
چون تنبلی و بیکاری و خمودگی از گناهان است.
✅ از آزردن جانوران و قربانی کردن آنها بپرهیزیم،
چون وهومن(اندیشه نیک- منش نیک، خرد) خشم به جانوران را نیز نکوهیده میداند.
✅ به مهرورزی بیاندیشیم،
چون درسروده(مزده یسنواهمی) از اوستا باور داریم که مخالف با جنگ و خونریزی و ستایشگر کیش آشتی و مهربانی هستیم.
✅ باور کنیم که زن و مرد بودن امتیاز بر دیگری ندارد،
چون با پیام (ینگهه هاتام) از هر زن و مردی که در انجام کار نیک از دیگری پیشی بگیرد او شایستهتر خواهد بود.
✅ باور کنیم که بنده و بَرده خدا نبوده تا از او وحشت داشته باشیم،
چون اهورامزدا به معنی آگاهی دانایی و دانش بیکران هستی مند است و مزدا اهورا فروزه دانایی و عشق درونی ماست.
✅ به دانایی روی آوریم،
چون در بینش این آموزگار ایرانی، توانایی مرتو(:انسان)در دانایی اوست.
✅ آب، خاک، هوا و آتش را گرامی داریم و آلوده نسازیم،
چون نیاکان ما ایرانیان آنها را پاک کننده میدانستند و روشنایی آتش را جلوه عشق و پاکی و پیشرفت میدانستند.
✅ اندیشه خود را نیک گردانیم،
چون در بینش اشوزرتشت توهم و خرافه و پندار نادرست نکوهش شدهاست.
✅ به سرنوشت از پیش نوشته شده باور نکنیم،
چون اهورامزدا دشمن کسی نیست که گلیم بخت او را سیاه ببافد پس بکوشیم تا سرنوشتمان را با اراده خویش برگزینیم.
✅ گفتار خود را نیک و اثر بخش سازیم،
چون راه گسترش آیین راستی سخن گفتن شیوا و دلنشین است.
✅ کردار خویش را بر پایه خرد رسا و دانش نیک استوار سازیم،
چون آنچه از انسان به یادگار خواهد ماند نام نیکی است که با کردار نیک فراهم شده باشد.
✳️✅ پس زرتشتی بودن، برگزیدن راه خودسازی و گزینش شناسه و هویت مرتوگانی و انسانی است و نیازی نخواهد داشت تا پیشوایی و یا نهادی پروانه زرتشتی شدن را به دیگری بدهد.!
✍️ زنده یاد دکتر #کوروش_نیکنام - موبد، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان.
www.kniknam.com
@persianzoroastrians🔥
ششم،
از پدر، مادر و استاد سپاسدار باشید و آنها را گرامی دارید، زیرا خشنودی اورمزد با خشنودی این سه تن نیز فراهم میگردد.
هفتم،
از روزهای ماه یکی را برگزینید و در آن روز بیشتر به داد و دهش پردازید و اشویی را گسترش دهید تا اهورامزدا یاورتان باشد و از هرگونه کژی و گمراهی باز دارد. اینک روزی را که برگزینید نام ببرید.
داماد، در پاسخ به خواستهی موبد یکی از روزها را انتحاب و نام آن را بیان میکند. از آن پس او باید در هر ماه و در روزی که به هنگام گواهگیری برگزیده است، کارهای نیک مادی و مینویی بیشتری انجام دهد. نیازمندان را دستگیری کند و به اندازهی توانمندی خود دیگران را یاری رساند.
موبد ضمن اعلام نام این روز با صدای بلند، اندرز خود را ادامه میدهد.
هشتم،
در زندگانی باید راهنمایی دانا برگزینید تا در پیشرفت کارها راه گشایتان باشد، زیرا دانش پراکنده است و کار با رهنمونی دانا، نیک فرجام باشد. اینک دانای گزیدهی خویش را نام ببرید.
در این قسمت داماد یکی از بستگان خود یا فرد دیگری را نام میبرد که به دانایی و فرهیختگی او یقین دارد تا پس از آن در زندگی مشترک خود، چنانچه به مواردی برخود کند که تصمیمگیری برای او دشوار باشد با این شخص مشورت کند و راهنمایی بخواهد.
موبد نام این شخص را نیز که داماد برگزیده است به حاضرین اعلام میکند و اندرز خود را به تازه عروس و نو داماد، اینگونه ادامه میدهد:
نهم،
اورمزد هروسپ توان(=توانا بر همه چیز) که مردم را به نیروی دانایی و گویایی از دیگر آفریدگان گیتی برتر آفرید، دادش(=قانونش) مردم دوستی است. پس دیگران را میازارید، نه به منشن(=اندیشه)، نه به گوشن(=گفتار)، و نه به کنشن(=کردار).
بیگانهای که فرا رسد جای و خوراکش دهید.
نیکان را از گرسنگی، تشنگی، سرما و گرما در امان دارید.
با زیر دستان کهتران مهربان باشید.
سالاران و مهتران را گرامی دارید و داد و پیام امشاسپندان که فروزگان اورمزد پاکند، راه پویید تا دادار اورمزد از شما حشنود باشد.
در این قسمت موبد به ترتیب اشاره میکند بهنام امشاسپندان ششگانه و رفتارهایی که در پیام آنها آمدهاست و از عروس و داماد میخواهد آن اندرزها را نیز در زندگی بهکار گیرند.
داد و آیین بهمن امشاسپند آشتی و نیک اندیشی است،
کینهورز و ستیزهجو مباشید.
نیک خواه و وه منش باشید.
بدی مکنید و از همراهی با بدکاران بپرهیزید.
دانش اندوزید و خردمندی پیشه کنید.
فرهنگ گسترید و کژمنشی بر اندازید.
با دشمنان به داد کوشید و با دوستان نیکی ورزید.
داد و آیین اردیبهشت امشاسپند، راستی و پاکی است.
تن و روان خود را پیوسته پاک دارید.
از کژی و ناپاکی دوری کنید اشویی را ستایش کنید و به داد اشا را پویید. زیرا هنجار هستی تنها در اشویی استوار است.
به منش نیک منید، به گوشن نیک گویید، به کنشن نیک ورزید.
با همدیگر یک دل و یک زبان باشید.
از دروغ و سوگند و فریب دوری کنید.
آتش را که نماد هر و اشویی در گیتی است، گرامی داشته و به ناپاکی میالایید.
داد و آیین شهریور امشاسپند، نیرومندی و خویشکاری است.
در راه سروری و توانگری کوشا باشید.
رهبران و شهریاران دادگر را باور باشید و گرامی دارید.
از فرارونی و درستکاری، خواسته اندوزید، از بی کاری و کاهلی دوری گزینید.
بر خواستهی کسان، دست میازید و رشک مبرید.
داد و آیین سپندارمز امشاسپند، فروتنی و مهربانی است.
در گیتی آزاد و فروتن بوده با یکدیگر دوستار و مهربان باشید،
خودپسند مباشید، خوش بین باشید و یکدیگر را باور کنید و بههم بد بین مباشید.
خویشان مستمند را ننگ مدانید و از خواستهی خویش یاریشان دهید.
آموزشگاه، بیمارستان و دیگر بنیادهای نیک نهاده و چون زمین، سودبخش و و بردبار باشید، آنها را پاک داشته و آبادان سازید.
داد و آیین خرداد امشاسپند، سر سبزی و آبادانی است.
دل خود را شاد و تن خود را پاک دارید زیرا پاکی تن جلوهای از اشویی روان است.
ناسپاسی مکنید و اندوهگین مباشید.
گیتی را بهچشم نیک ببینید و از اهورامزدا، خرسند و سپاسدار باشید، آبادای سازید، شادی افزایید، آب را که مایهی سز سبزی و آبادانی است، پیوسته پاک دارید. و بیهوده از آن استفاده نکنید.
موبد در پایان یکبار دیگر از عروس و داماد، آزادی گزینش یکدیگر را در پیوندزناشویی میپرسد و پاسخ بله میگیرد بخشی از اوستا را میخواند و سپس با سرودن اوستای تندرستی، دانههای جو، برنج و برگهای آویشن را بر سر و دوش عروس و داماد میریزد و برای آنها تندرستی، دیرزیوشنی و خوشبختی آرزو میکند.
پس از انجام گواهگیری، خویشان و آشنایان به عروس و داماد و بستگان آنها شادباش میگویند و با دادن آیینه و گلاب، پخش شربت و شیرینی و لرک میان همه، مراسم گواهگیری پایان میپذیرد.
برگرفته از نسک «نوروز تا نوروز»
نوشته زنده یاد موبد #کوروش نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان.
@persianzoroastrians🔥
از پدر، مادر و استاد سپاسدار باشید و آنها را گرامی دارید، زیرا خشنودی اورمزد با خشنودی این سه تن نیز فراهم میگردد.
هفتم،
از روزهای ماه یکی را برگزینید و در آن روز بیشتر به داد و دهش پردازید و اشویی را گسترش دهید تا اهورامزدا یاورتان باشد و از هرگونه کژی و گمراهی باز دارد. اینک روزی را که برگزینید نام ببرید.
داماد، در پاسخ به خواستهی موبد یکی از روزها را انتحاب و نام آن را بیان میکند. از آن پس او باید در هر ماه و در روزی که به هنگام گواهگیری برگزیده است، کارهای نیک مادی و مینویی بیشتری انجام دهد. نیازمندان را دستگیری کند و به اندازهی توانمندی خود دیگران را یاری رساند.
موبد ضمن اعلام نام این روز با صدای بلند، اندرز خود را ادامه میدهد.
هشتم،
در زندگانی باید راهنمایی دانا برگزینید تا در پیشرفت کارها راه گشایتان باشد، زیرا دانش پراکنده است و کار با رهنمونی دانا، نیک فرجام باشد. اینک دانای گزیدهی خویش را نام ببرید.
در این قسمت داماد یکی از بستگان خود یا فرد دیگری را نام میبرد که به دانایی و فرهیختگی او یقین دارد تا پس از آن در زندگی مشترک خود، چنانچه به مواردی برخود کند که تصمیمگیری برای او دشوار باشد با این شخص مشورت کند و راهنمایی بخواهد.
موبد نام این شخص را نیز که داماد برگزیده است به حاضرین اعلام میکند و اندرز خود را به تازه عروس و نو داماد، اینگونه ادامه میدهد:
نهم،
اورمزد هروسپ توان(=توانا بر همه چیز) که مردم را به نیروی دانایی و گویایی از دیگر آفریدگان گیتی برتر آفرید، دادش(=قانونش) مردم دوستی است. پس دیگران را میازارید، نه به منشن(=اندیشه)، نه به گوشن(=گفتار)، و نه به کنشن(=کردار).
بیگانهای که فرا رسد جای و خوراکش دهید.
نیکان را از گرسنگی، تشنگی، سرما و گرما در امان دارید.
با زیر دستان کهتران مهربان باشید.
سالاران و مهتران را گرامی دارید و داد و پیام امشاسپندان که فروزگان اورمزد پاکند، راه پویید تا دادار اورمزد از شما حشنود باشد.
در این قسمت موبد به ترتیب اشاره میکند بهنام امشاسپندان ششگانه و رفتارهایی که در پیام آنها آمدهاست و از عروس و داماد میخواهد آن اندرزها را نیز در زندگی بهکار گیرند.
داد و آیین بهمن امشاسپند آشتی و نیک اندیشی است،
کینهورز و ستیزهجو مباشید.
نیک خواه و وه منش باشید.
بدی مکنید و از همراهی با بدکاران بپرهیزید.
دانش اندوزید و خردمندی پیشه کنید.
فرهنگ گسترید و کژمنشی بر اندازید.
با دشمنان به داد کوشید و با دوستان نیکی ورزید.
داد و آیین اردیبهشت امشاسپند، راستی و پاکی است.
تن و روان خود را پیوسته پاک دارید.
از کژی و ناپاکی دوری کنید اشویی را ستایش کنید و به داد اشا را پویید. زیرا هنجار هستی تنها در اشویی استوار است.
به منش نیک منید، به گوشن نیک گویید، به کنشن نیک ورزید.
با همدیگر یک دل و یک زبان باشید.
از دروغ و سوگند و فریب دوری کنید.
آتش را که نماد هر و اشویی در گیتی است، گرامی داشته و به ناپاکی میالایید.
داد و آیین شهریور امشاسپند، نیرومندی و خویشکاری است.
در راه سروری و توانگری کوشا باشید.
رهبران و شهریاران دادگر را باور باشید و گرامی دارید.
از فرارونی و درستکاری، خواسته اندوزید، از بی کاری و کاهلی دوری گزینید.
بر خواستهی کسان، دست میازید و رشک مبرید.
داد و آیین سپندارمز امشاسپند، فروتنی و مهربانی است.
در گیتی آزاد و فروتن بوده با یکدیگر دوستار و مهربان باشید،
خودپسند مباشید، خوش بین باشید و یکدیگر را باور کنید و بههم بد بین مباشید.
خویشان مستمند را ننگ مدانید و از خواستهی خویش یاریشان دهید.
آموزشگاه، بیمارستان و دیگر بنیادهای نیک نهاده و چون زمین، سودبخش و و بردبار باشید، آنها را پاک داشته و آبادان سازید.
داد و آیین خرداد امشاسپند، سر سبزی و آبادانی است.
دل خود را شاد و تن خود را پاک دارید زیرا پاکی تن جلوهای از اشویی روان است.
ناسپاسی مکنید و اندوهگین مباشید.
گیتی را بهچشم نیک ببینید و از اهورامزدا، خرسند و سپاسدار باشید، آبادای سازید، شادی افزایید، آب را که مایهی سز سبزی و آبادانی است، پیوسته پاک دارید. و بیهوده از آن استفاده نکنید.
موبد در پایان یکبار دیگر از عروس و داماد، آزادی گزینش یکدیگر را در پیوندزناشویی میپرسد و پاسخ بله میگیرد بخشی از اوستا را میخواند و سپس با سرودن اوستای تندرستی، دانههای جو، برنج و برگهای آویشن را بر سر و دوش عروس و داماد میریزد و برای آنها تندرستی، دیرزیوشنی و خوشبختی آرزو میکند.
پس از انجام گواهگیری، خویشان و آشنایان به عروس و داماد و بستگان آنها شادباش میگویند و با دادن آیینه و گلاب، پخش شربت و شیرینی و لرک میان همه، مراسم گواهگیری پایان میپذیرد.
برگرفته از نسک «نوروز تا نوروز»
نوشته زنده یاد موبد #کوروش نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان.
@persianzoroastrians🔥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#جشن_تیرگان همایون و شاد باد 🌺
شادباش و پیام سال پیش زنده یاد موبد #کوروش_نیکنام در رادیو زرتشتیان.
✳️ #تیرگان، میراثی است که در آن خرد و دانایی نیاکان ایرانیمان نهفته است. این آیین، همچون پلی است میان گذشته و حال، میان آنچه بودهایم و آنچه هستیم.
براستی که میستایم:
✅ نیاکان نیک ایرانیمان را💚
✅ جشنهای نیک و شاد ایرانیمان را🤍
✅ فرهنگ ناب و تاریخ کهن و تمدن بزرگ و آیین پاک ایرانیمان را❤️
@Persianzoroastrians🔥
@zntv1 👈رادیو
@zoroaster33
شادباش و پیام سال پیش زنده یاد موبد #کوروش_نیکنام در رادیو زرتشتیان.
✳️ #تیرگان، میراثی است که در آن خرد و دانایی نیاکان ایرانیمان نهفته است. این آیین، همچون پلی است میان گذشته و حال، میان آنچه بودهایم و آنچه هستیم.
براستی که میستایم:
✅ نیاکان نیک ایرانیمان را💚
✅ جشنهای نیک و شاد ایرانیمان را🤍
✅ فرهنگ ناب و تاریخ کهن و تمدن بزرگ و آیین پاک ایرانیمان را❤️
@Persianzoroastrians🔥
@zntv1 👈رادیو
@zoroaster33
#پرسش_و_پاسخ
پرسش:
آيا نظريه تكامل #داروين خلاف #گاتها سخن میگويد؟
پاسخ:
سرودههای گاتها برای چگونگی به ریخت آمدن(:شکل گیری) آفرینش و پیدایش گیاهان، جانوران و انسان اشارهای نکرده است.
پیام #زرتشت در گاتها بیشتر برای پویایی رفتار نیک در زندگی مرتوها(:انسان) است و جایگاه و هویت مرتوگان(:بشر) را در هستی پر رنگتر کرده است.
زرتشت در سرودههایش پرسشهایی از زاستار(:طبیعت) نیز داشته است اما پاسخی از دنیای غیب به گوش او نرسیده تا آن را به شنوندگان بیان کند. بنابراین پاسخ آنها را به دانش زمان سپرده است تا آیندگان به درستی راز هستی پی برند.
آشکار است که چنانچه دینی به پدیدهای در روزگار خود اشاره کرده باشد که دانش کنونی آن را با پیشرفت خود پذیرا نباشد، گرایش به آن دین و باورهای آن که با دانش همخوانی نداشته باشد اندک اندک کمرنگ خواهد شد.
✍️روانشاد موبد #کوروش_نیکنام
@zoroaster33
@Persianzoroastrians🔥
پرسش:
آيا نظريه تكامل #داروين خلاف #گاتها سخن میگويد؟
پاسخ:
سرودههای گاتها برای چگونگی به ریخت آمدن(:شکل گیری) آفرینش و پیدایش گیاهان، جانوران و انسان اشارهای نکرده است.
پیام #زرتشت در گاتها بیشتر برای پویایی رفتار نیک در زندگی مرتوها(:انسان) است و جایگاه و هویت مرتوگان(:بشر) را در هستی پر رنگتر کرده است.
زرتشت در سرودههایش پرسشهایی از زاستار(:طبیعت) نیز داشته است اما پاسخی از دنیای غیب به گوش او نرسیده تا آن را به شنوندگان بیان کند. بنابراین پاسخ آنها را به دانش زمان سپرده است تا آیندگان به درستی راز هستی پی برند.
آشکار است که چنانچه دینی به پدیدهای در روزگار خود اشاره کرده باشد که دانش کنونی آن را با پیشرفت خود پذیرا نباشد، گرایش به آن دین و باورهای آن که با دانش همخوانی نداشته باشد اندک اندک کمرنگ خواهد شد.
✍️روانشاد موبد #کوروش_نیکنام
@zoroaster33
@Persianzoroastrians🔥
#پرسش و #پاسخ
پرسش:
آیا بهدینان به سرنوشت نیز باور دارند؟ آیا اشوزرتشت در گاتاها اشارهای به این نکته کرده است؟
پاسخ:
خیر. در بینش زرتشت همه رویدادها بر پایه خردمندی و در پرتو دانش پیش خواهد آمد.
هیچکس مجبور نیست تا به آنچه پیش رویش قرار میگیرد تن در دهد و آن را به حساب سرنوشت بگذارد.
سرنوشت مَرتو (:انسان) را چه کسی گزینش کرده است؟ شاید باور کنیم خداوند رقم زده باشد. اما مگر خداوند دادگر(:عادل) نیست. پس بایستی سرنوشت همه را یکسان برگزیده و بخشیده باشد! در پیام زرتشت به جای باور به سرنوشت، «بخت»(شانس و اقبال) وجود دارد که هرگاه و در هر زمانی ممکن است تا پیشروی کسی نمایان شود. گزینش هرگونه بختی در هر زمان، با آزادی و اختیار است. آدمی که بختیار باشد(خوششانس) و با دانش و آگاهی بهترین بخت پیشروی خویش را گزینش کند، در زندگی کامیاب خواهد شد.
✍️ زنده یاد موبد #کوروش_نیکنام
@zoroaster33
@persianzoroastrians🔥
پرسش:
آیا بهدینان به سرنوشت نیز باور دارند؟ آیا اشوزرتشت در گاتاها اشارهای به این نکته کرده است؟
پاسخ:
خیر. در بینش زرتشت همه رویدادها بر پایه خردمندی و در پرتو دانش پیش خواهد آمد.
هیچکس مجبور نیست تا به آنچه پیش رویش قرار میگیرد تن در دهد و آن را به حساب سرنوشت بگذارد.
سرنوشت مَرتو (:انسان) را چه کسی گزینش کرده است؟ شاید باور کنیم خداوند رقم زده باشد. اما مگر خداوند دادگر(:عادل) نیست. پس بایستی سرنوشت همه را یکسان برگزیده و بخشیده باشد! در پیام زرتشت به جای باور به سرنوشت، «بخت»(شانس و اقبال) وجود دارد که هرگاه و در هر زمانی ممکن است تا پیشروی کسی نمایان شود. گزینش هرگونه بختی در هر زمان، با آزادی و اختیار است. آدمی که بختیار باشد(خوششانس) و با دانش و آگاهی بهترین بخت پیشروی خویش را گزینش کند، در زندگی کامیاب خواهد شد.
✍️ زنده یاد موبد #کوروش_نیکنام
@zoroaster33
@persianzoroastrians🔥