«تصویر تازه و شگفتانگیز یک ابرغول»
—------------------------------------
گوی پرتقالی رنگی که در این عکسِ آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) میبینید ستارهی نزدیکمان، شبانشانه (ابطالجوزا) است، ستارهی آلفای #صورت_فلکی_شکارچی. این نخستین بار بود که آلما سطح یک ستاره را رصد میکرد و دستاورد همین بار نخست، پُروضوحترین تصویریست که تاکنون از ابطالجوزا دیدهایم.
ابطالجوزا با شعاع حدود ۱۴۰۰ برابر خورشید در پیوستار میلیمتری، یکی از بزرگترین ستارگانیست که تا این زمان شناخته شده. این #ابرغول سرخ که ۶۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد، به اندازهای سریع میسوزد که امید به زندگی اندک و کوتاهی برایش مانده. این ستاره تنها حدود ۸ میلیون سال از عمرش میگذرد ولی در آستانهی انفجار و تبدیل شدن به یک ابرنواختر است. اگر منفجر شود، نورش حتی در روشنایی روز نیز دیده خواهد شد.
این ستاره تاکنون در چندین طول موج دیگر هم رصد شده، به ویژه نور دیدنی (مریی)، فروسرخ، و فرابنفش. اخترشناسان با بهره از تلسکوپ بسیار بزرگ رصدخانهی جنوبی اروپا تودهی گستردهای از گاز، تقریبا به گستردگی سامانهی خورشیدی را یافتهاند. همچنین، اخترشناسان یک حباب غولپیکر را یافتهاند که از سطح ابطالجوزا بیرون زده. این ساختارها به دانشمندان در شناخت چگونگی پس زدن گاز و غبار که با نرخی سرسامآور در این ستاره دیده میشود کمک کند.
در این تصویر، #آلما گازهای داغِ پایین فامسپهر (کروموسفر) را در طول موجهای زیرمیلیمتری به تصویر کشیده- طول موجی که در آن، افزایشهای دمای منطقهای دلیل نامتقارن بودن ستاره را توجیه میکند. علمی بخواهیم بگوییم، آلما میتواند در بررسی جو گستردهی این ستارهی داغ و سوزان به دانشمندان و اخترشناسان کمک کند.
https://goo.gl/wWDfuJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/Betelgeuse.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------------
گوی پرتقالی رنگی که در این عکسِ آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) میبینید ستارهی نزدیکمان، شبانشانه (ابطالجوزا) است، ستارهی آلفای #صورت_فلکی_شکارچی. این نخستین بار بود که آلما سطح یک ستاره را رصد میکرد و دستاورد همین بار نخست، پُروضوحترین تصویریست که تاکنون از ابطالجوزا دیدهایم.
ابطالجوزا با شعاع حدود ۱۴۰۰ برابر خورشید در پیوستار میلیمتری، یکی از بزرگترین ستارگانیست که تا این زمان شناخته شده. این #ابرغول سرخ که ۶۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد، به اندازهای سریع میسوزد که امید به زندگی اندک و کوتاهی برایش مانده. این ستاره تنها حدود ۸ میلیون سال از عمرش میگذرد ولی در آستانهی انفجار و تبدیل شدن به یک ابرنواختر است. اگر منفجر شود، نورش حتی در روشنایی روز نیز دیده خواهد شد.
این ستاره تاکنون در چندین طول موج دیگر هم رصد شده، به ویژه نور دیدنی (مریی)، فروسرخ، و فرابنفش. اخترشناسان با بهره از تلسکوپ بسیار بزرگ رصدخانهی جنوبی اروپا تودهی گستردهای از گاز، تقریبا به گستردگی سامانهی خورشیدی را یافتهاند. همچنین، اخترشناسان یک حباب غولپیکر را یافتهاند که از سطح ابطالجوزا بیرون زده. این ساختارها به دانشمندان در شناخت چگونگی پس زدن گاز و غبار که با نرخی سرسامآور در این ستاره دیده میشود کمک کند.
در این تصویر، #آلما گازهای داغِ پایین فامسپهر (کروموسفر) را در طول موجهای زیرمیلیمتری به تصویر کشیده- طول موجی که در آن، افزایشهای دمای منطقهای دلیل نامتقارن بودن ستاره را توجیه میکند. علمی بخواهیم بگوییم، آلما میتواند در بررسی جو گستردهی این ستارهی داغ و سوزان به دانشمندان و اخترشناسان کمک کند.
https://goo.gl/wWDfuJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/Betelgeuse.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«رازهای قلب نامهربان راه شیری»
—------------------------------
* منطقهی پیرامون "کمان ای*"، #ابرسیاهچاله مرکزی کهکشان راه شیری که ۴ میلیون برابر خورشید جرم دارد، جایی پیچیده و پویا است. اکنون مشاهدات آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) از راه شیری، چیزهای بیشتری را دربارهی این محیط خشن و نامهربان آشکار کرده است.
یک نمای تازه
یکی از ساختارهای برجسته در قلب راه شیری تودهای از جریانهای گاز یونیده است که پیرامون کمان ای*، و به فاصلهی حدود ۶.۵ سال نوری آن جای دارند. این جریانها ساختاری مانند یک میله و چند بازو را ساختهاند که بسیار همانند یک کهکشان مارپیچی کوچک است- به همین دلیل به نام "ریزمارپیچ مرکز کهکشان" (GCMS) شناخته میشود.
این گازها از کجا آمدهاند؟ چه دارد برایشان رخ میدهد؟ و چه چیزی میتوانند دربارهی محیط پیرامون کمان ای* [کمان ای ستاره] به ما بگویند؟ اکنون گروهی از دانشمندان به رهبری ماساتو تسوبی از سازمان کاوشهای هوافضای ژاپن با کمک آرایهی آلما عکسهایی از این ریزمارپیچ گرفتهاند که به ما در یافتن پاسخ این پرسشها کمک می کند.
سرنخها از گاز
تسوبی و همراهانش این عکسها را به عنوان بخشی از نخستین چرخهی رصد آلما گرفتند. آنها با بهره از تصاویر این تلسکوپ قدرتمند جریانهایی از گاز یونیده را درون بازوهای ریزمارپیچ دیدند و سرعتشان را اندازه گرفتند. سپس به کمک این اندازهگیریها توانستند اجزای گوناگون درون رشتهها را شناسایی، و سرعت و جهت حرکت هر یک از آنها را تعیین کنند.
دانشمندان افزون بر ردگیری حرکتهای گازهای یونیدهی درون ریزمارپیچ، پی بردند که "دمای الکترونی" و "چگالی الکترونی" در جریانها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بیشتر میشود. چشمداشت ما این بود که این افزایشها باعث شود بازوها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بازتر شوند- ولی این چیزی نبود که دیدیم. بازوها محدود و نزدیک به هم میمانند. [۱]
این ناهمخوانی نشاندهندهی چیزی دربارهی محیط پیرامون ریزمارپیچ است: یک گاز یونیدهی محیطی باید باشد که دارد به جریانها فشار اضافهای میآورد و آنها را محدود نگه میدارد.
یک توضیح برای پروپلیدها
تسوبی و همکارانش تصاویر الما از گاز یونیده در ریزمارپیچ را با عکسهای مرکز کهکشان که توسط آرایهی بسیار بزرگ کارل جانسکی (جیویالای) گرفته شده بود مقایسه کردند. تصاویر جیویالای حضور ساختارهای فشردهی نیم-پوسته ای را آشکار کرد که میتوانند "پروپلید" باشند -پیشستارگانی که پدیدهی "نور-بخارش" دارد برای آنها رخ میدهد: دارند در اثر پرتوهای داغ خوشهی ستارهای مرکزیِ پیرامون کمان ای* بخار میشوند.
این پروپلیدها یک چیستان اخترشناختی را پدید آوردند: شرایط میان نیروهای کشندی سهمگین کمان ای* و پرتوهایی که از خوشهی مرکزی گسیلیده میشود بیاندازه برای ستارهزایی خشن است. پس این پروپلیدها از کجا آمدهاند؟
یافتههای تسوبی و گروهش شاید کمی این موضوع را روشنتر کند. دادهای تازهی #آلما در کنار دادههای قدیمی جیویالای به روشنی نشان میدهند که این پروپلیدها در راستای جریان گاز یونیده در بازوی شمال خاوری ریزمارپیچ انباشته شدهاند. این به ما میگوید که این پیشستارگان میتوانند در جایی دورتر از کمان ای* ساخته شده باشند و همین جریانِ بازوی شمال خاوری با نزدیک شدن به سیاهچاله، آنها را هم با خود به آنجا کشانده است.
یافتههای این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
#کهکشان_راه_شیری
—------------------------------------------
یادداشت از مترجم:
۱] چگالی الکترونی اندازهگیریِ احتمالِ بودن یک الکترون در یک مکان ویژه است. منبع: ویکیپدیا
https://goo.gl/QD8r5H
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/GCMS.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------
* منطقهی پیرامون "کمان ای*"، #ابرسیاهچاله مرکزی کهکشان راه شیری که ۴ میلیون برابر خورشید جرم دارد، جایی پیچیده و پویا است. اکنون مشاهدات آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) از راه شیری، چیزهای بیشتری را دربارهی این محیط خشن و نامهربان آشکار کرده است.
یک نمای تازه
یکی از ساختارهای برجسته در قلب راه شیری تودهای از جریانهای گاز یونیده است که پیرامون کمان ای*، و به فاصلهی حدود ۶.۵ سال نوری آن جای دارند. این جریانها ساختاری مانند یک میله و چند بازو را ساختهاند که بسیار همانند یک کهکشان مارپیچی کوچک است- به همین دلیل به نام "ریزمارپیچ مرکز کهکشان" (GCMS) شناخته میشود.
این گازها از کجا آمدهاند؟ چه دارد برایشان رخ میدهد؟ و چه چیزی میتوانند دربارهی محیط پیرامون کمان ای* [کمان ای ستاره] به ما بگویند؟ اکنون گروهی از دانشمندان به رهبری ماساتو تسوبی از سازمان کاوشهای هوافضای ژاپن با کمک آرایهی آلما عکسهایی از این ریزمارپیچ گرفتهاند که به ما در یافتن پاسخ این پرسشها کمک می کند.
سرنخها از گاز
تسوبی و همراهانش این عکسها را به عنوان بخشی از نخستین چرخهی رصد آلما گرفتند. آنها با بهره از تصاویر این تلسکوپ قدرتمند جریانهایی از گاز یونیده را درون بازوهای ریزمارپیچ دیدند و سرعتشان را اندازه گرفتند. سپس به کمک این اندازهگیریها توانستند اجزای گوناگون درون رشتهها را شناسایی، و سرعت و جهت حرکت هر یک از آنها را تعیین کنند.
دانشمندان افزون بر ردگیری حرکتهای گازهای یونیدهی درون ریزمارپیچ، پی بردند که "دمای الکترونی" و "چگالی الکترونی" در جریانها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بیشتر میشود. چشمداشت ما این بود که این افزایشها باعث شود بازوها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بازتر شوند- ولی این چیزی نبود که دیدیم. بازوها محدود و نزدیک به هم میمانند. [۱]
این ناهمخوانی نشاندهندهی چیزی دربارهی محیط پیرامون ریزمارپیچ است: یک گاز یونیدهی محیطی باید باشد که دارد به جریانها فشار اضافهای میآورد و آنها را محدود نگه میدارد.
یک توضیح برای پروپلیدها
تسوبی و همکارانش تصاویر الما از گاز یونیده در ریزمارپیچ را با عکسهای مرکز کهکشان که توسط آرایهی بسیار بزرگ کارل جانسکی (جیویالای) گرفته شده بود مقایسه کردند. تصاویر جیویالای حضور ساختارهای فشردهی نیم-پوسته ای را آشکار کرد که میتوانند "پروپلید" باشند -پیشستارگانی که پدیدهی "نور-بخارش" دارد برای آنها رخ میدهد: دارند در اثر پرتوهای داغ خوشهی ستارهای مرکزیِ پیرامون کمان ای* بخار میشوند.
این پروپلیدها یک چیستان اخترشناختی را پدید آوردند: شرایط میان نیروهای کشندی سهمگین کمان ای* و پرتوهایی که از خوشهی مرکزی گسیلیده میشود بیاندازه برای ستارهزایی خشن است. پس این پروپلیدها از کجا آمدهاند؟
یافتههای تسوبی و گروهش شاید کمی این موضوع را روشنتر کند. دادهای تازهی #آلما در کنار دادههای قدیمی جیویالای به روشنی نشان میدهند که این پروپلیدها در راستای جریان گاز یونیده در بازوی شمال خاوری ریزمارپیچ انباشته شدهاند. این به ما میگوید که این پیشستارگان میتوانند در جایی دورتر از کمان ای* ساخته شده باشند و همین جریانِ بازوی شمال خاوری با نزدیک شدن به سیاهچاله، آنها را هم با خود به آنجا کشانده است.
یافتههای این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
#کهکشان_راه_شیری
—------------------------------------------
یادداشت از مترجم:
۱] چگالی الکترونی اندازهگیریِ احتمالِ بودن یک الکترون در یک مکان ویژه است. منبع: ویکیپدیا
https://goo.gl/QD8r5H
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/GCMS.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«چشم شیرین شورهزار»
—------------—
این تصویر در گوشهی شمالی سالار د آتاکاما (شورهزار آتاکاما)- گستردهترین کویر نمکی شیلی- گرفته شده. این پهنه نزدیک به شهر سان پدرو د آتاکاما است، یکی از شهرهای شمالی کشور شیلی که در میان گردشگران بومی و بینالمللی بسیار محبوب است. در این شورهزار دو تالاب آب شیرینِ همانند جای دارد که بسیار به هم نزدیکند و به نام اوخوس د سالار شناخته میشوند، به معنای "چشمان شورهزار".
به هنگام روز، گردشگرانی که در راه رسیدن به سان پدرو د آتاکاما هستند در این نقطه نگه داشته و از تالابها بازدید میکنند. در تصویر، یکی از این دو گودال پرآب را درمیان چشماندازی خشک، و در زمان غروب آفتاب میبینیم، زمانی که گردشگران از آنجا رفتهاند و آرامش و سکوت دوباره به تالاب باز گشته است. بازتاب چهرهی آسمان که دارد از روز به شب تغییر میکند، به زیبایی در آب دیده میشود. سمت راست افق هنوز غرق در نور نارنجی خورشید است ولی در سمت راست، ستارگانی هم پدیدار گشتهاند.
این منطقه چندان دور از فلات چاخناتور نیست. این فلات بلند که ۵۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریاست، آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) را در خود جای داده- رصدخانهای با طراحی انقلابی که از ۶۶ آنتن بسیار دقیق تشکیل شده. بیابان آتاکاما با نمناکی (رطوبت) اندک و ارتفاع بالا، جایی مناسب برای آلماست و شرایطی آرمانی برای رصدهای اخترشناسی فراهم کرده است.
https://goo.gl/CpmVGa
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/Ojos-de-Salar.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------—
این تصویر در گوشهی شمالی سالار د آتاکاما (شورهزار آتاکاما)- گستردهترین کویر نمکی شیلی- گرفته شده. این پهنه نزدیک به شهر سان پدرو د آتاکاما است، یکی از شهرهای شمالی کشور شیلی که در میان گردشگران بومی و بینالمللی بسیار محبوب است. در این شورهزار دو تالاب آب شیرینِ همانند جای دارد که بسیار به هم نزدیکند و به نام اوخوس د سالار شناخته میشوند، به معنای "چشمان شورهزار".
به هنگام روز، گردشگرانی که در راه رسیدن به سان پدرو د آتاکاما هستند در این نقطه نگه داشته و از تالابها بازدید میکنند. در تصویر، یکی از این دو گودال پرآب را درمیان چشماندازی خشک، و در زمان غروب آفتاب میبینیم، زمانی که گردشگران از آنجا رفتهاند و آرامش و سکوت دوباره به تالاب باز گشته است. بازتاب چهرهی آسمان که دارد از روز به شب تغییر میکند، به زیبایی در آب دیده میشود. سمت راست افق هنوز غرق در نور نارنجی خورشید است ولی در سمت راست، ستارگانی هم پدیدار گشتهاند.
این منطقه چندان دور از فلات چاخناتور نیست. این فلات بلند که ۵۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریاست، آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) را در خود جای داده- رصدخانهای با طراحی انقلابی که از ۶۶ آنتن بسیار دقیق تشکیل شده. بیابان آتاکاما با نمناکی (رطوبت) اندک و ارتفاع بالا، جایی مناسب برای آلماست و شرایطی آرمانی برای رصدهای اخترشناسی فراهم کرده است.
https://goo.gl/CpmVGa
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/Ojos-de-Salar.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«ستارهای که پیریاش را به ساحتن یک حباب میگذراند!»
—---------------------------------------------------
* اخترشناسان نمایی زیبا و خیرهکننده از یک حباب ظریف از مواد انفجاری پیرامون ستارهای سرخ ثبت کردهاند. رصدهای آنها میتواند به اخترشناسان در بهتر شتاختنِ دگرگونیهای ستارگان در گامهای پایانی زندگیشان کمک کند.
رصدگرانِ بادقت به کمک یک دوربین دوچشمی میتوانند در صورت فلکی جنوبی کمنورِ تلمبه (پمپ هوا) ستارهای بسیار سرخفام را ببینند که روشنیاش به آرامی هقته به هفته تغییر میکند. این ستارهی سرخِ بسیار شگفتانگیز که حدود ۹۰۰ سال نوری از زمین دور است، با نام "یو تلمبه" (U Antliae) شناخته میشود و رصدهای تازهای که با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) انجام شده پوستهی کروی نازکی را پیرامون آن آشکار کرده است.
یو تلمبه [۱] یک ستارهی کربنی است، ستارهای تکاملیافته، خنک و درخشان از "شاخهی ناهمساوی غولها" (ایجیان). این ستاره حدود ۲۷۰۰ سال پیش گامی از زندگیاش را گذراند که در آن به سرعت جرم از دست داد. در این گام که تنها چند صد سال به درازا کشید، موادی با سرعت از آن پس زده شد که با هم پوستهی درون این عکسِ آلما را ساختند. بررسیهای دقیقترِ این پوسته همچنین نشانگر وجود ابرهای گازی تُنُک و پَرمانندیست که به نام "زیرساختارهای رشتهای" شناخته میشوند.
این تصویر دیدنی تنها با بهره از توانمندی بیهمتای رادیوتلسکوپ آلما که در فلات چاخناتور در بیابان آتاکامای شیلی جای دارد به دست آمد که میتواند نماهایی پُروضوح در چندین طول موج پدید آورد. #آلما میتواند ساختارهایی بسیار کوچکتر از آنچه تاکنون میشد را در پوستهی یو تلمبه ببیند.
دستاورد تازهی آلما تنها یک تک تصویر نیست؛ آلما توانسته یک مجموعه دادهی سهبعدی (یک مکعبِ داده) درست کند که هر برش از آن را در طول موجی که کمی متفاوت است به دست آورده. دلیل این تفاوتها #اثر_دوپلر است که باعث شده هر برش، گازهایی را نشان بدهد که رو به ما میآیند یا از ما دور میشوند.
این پوسته همچنین به دلیل این که بسیار متقاون و نیز بسیار نازک است ساختار چشمگیریست. با نمایش سرعتهای گوناگون میتوانیم این حیب کیهانی را به ورقههایی مجازی تبدیل کنیم، درست مانند همان کاری که با برشنگاری (tomography) رایانهای برای بدن انسان انجام میدهیم.
شناخت همنهش (ترکیب) شیمیایی پوستهها و جو این ستارگان و چگونگی پیدایش این پوستهها در اثر دسترفت جرم، برای این که بتوانیم روند فرگشت ستارگان در کیهان آغازین، و نیز دگرگونیهای کهکشانها را به درستی بشناسیم اهمیت دارد. پوستههایی مانند همانی که ستارهی یو تلمبه را در بر گرفته از نظر داشتن ساختارهای شیمیایی بر پایهی کربن و دیگر عنصرها بسیار گوناگونند. آنها همچنین به بازیافت مواد کمک میکنند و در پیدایش حدود ۷۰% غبارهای میان ستارهای نقش دارند.
—------------------------------------------
یادداشت:
۱] نام یو تلمبه (U Antliae) در واقع نشانگر اینست که این ستاره چهارمین ستاره با درخشش متغیر است که در صورت فلکی تلمبه سافته شده. نامگذاری چنین ستارگان تغییرپذیری از روی رشتهی پیچیدهایست که با یافته شدن هر چه بیشترِ آنها مرتب میشود و در این پیوند توضیح داده شده.
#صورت_قلکی_تلمبه #ستاره_متغیر
https://goo.gl/MWThMJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/09/U-Antliae.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
* اخترشناسان نمایی زیبا و خیرهکننده از یک حباب ظریف از مواد انفجاری پیرامون ستارهای سرخ ثبت کردهاند. رصدهای آنها میتواند به اخترشناسان در بهتر شتاختنِ دگرگونیهای ستارگان در گامهای پایانی زندگیشان کمک کند.
رصدگرانِ بادقت به کمک یک دوربین دوچشمی میتوانند در صورت فلکی جنوبی کمنورِ تلمبه (پمپ هوا) ستارهای بسیار سرخفام را ببینند که روشنیاش به آرامی هقته به هفته تغییر میکند. این ستارهی سرخِ بسیار شگفتانگیز که حدود ۹۰۰ سال نوری از زمین دور است، با نام "یو تلمبه" (U Antliae) شناخته میشود و رصدهای تازهای که با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) انجام شده پوستهی کروی نازکی را پیرامون آن آشکار کرده است.
یو تلمبه [۱] یک ستارهی کربنی است، ستارهای تکاملیافته، خنک و درخشان از "شاخهی ناهمساوی غولها" (ایجیان). این ستاره حدود ۲۷۰۰ سال پیش گامی از زندگیاش را گذراند که در آن به سرعت جرم از دست داد. در این گام که تنها چند صد سال به درازا کشید، موادی با سرعت از آن پس زده شد که با هم پوستهی درون این عکسِ آلما را ساختند. بررسیهای دقیقترِ این پوسته همچنین نشانگر وجود ابرهای گازی تُنُک و پَرمانندیست که به نام "زیرساختارهای رشتهای" شناخته میشوند.
این تصویر دیدنی تنها با بهره از توانمندی بیهمتای رادیوتلسکوپ آلما که در فلات چاخناتور در بیابان آتاکامای شیلی جای دارد به دست آمد که میتواند نماهایی پُروضوح در چندین طول موج پدید آورد. #آلما میتواند ساختارهایی بسیار کوچکتر از آنچه تاکنون میشد را در پوستهی یو تلمبه ببیند.
دستاورد تازهی آلما تنها یک تک تصویر نیست؛ آلما توانسته یک مجموعه دادهی سهبعدی (یک مکعبِ داده) درست کند که هر برش از آن را در طول موجی که کمی متفاوت است به دست آورده. دلیل این تفاوتها #اثر_دوپلر است که باعث شده هر برش، گازهایی را نشان بدهد که رو به ما میآیند یا از ما دور میشوند.
این پوسته همچنین به دلیل این که بسیار متقاون و نیز بسیار نازک است ساختار چشمگیریست. با نمایش سرعتهای گوناگون میتوانیم این حیب کیهانی را به ورقههایی مجازی تبدیل کنیم، درست مانند همان کاری که با برشنگاری (tomography) رایانهای برای بدن انسان انجام میدهیم.
شناخت همنهش (ترکیب) شیمیایی پوستهها و جو این ستارگان و چگونگی پیدایش این پوستهها در اثر دسترفت جرم، برای این که بتوانیم روند فرگشت ستارگان در کیهان آغازین، و نیز دگرگونیهای کهکشانها را به درستی بشناسیم اهمیت دارد. پوستههایی مانند همانی که ستارهی یو تلمبه را در بر گرفته از نظر داشتن ساختارهای شیمیایی بر پایهی کربن و دیگر عنصرها بسیار گوناگونند. آنها همچنین به بازیافت مواد کمک میکنند و در پیدایش حدود ۷۰% غبارهای میان ستارهای نقش دارند.
—------------------------------------------
یادداشت:
۱] نام یو تلمبه (U Antliae) در واقع نشانگر اینست که این ستاره چهارمین ستاره با درخشش متغیر است که در صورت فلکی تلمبه سافته شده. نامگذاری چنین ستارگان تغییرپذیری از روی رشتهی پیچیدهایست که با یافته شدن هر چه بیشترِ آنها مرتب میشود و در این پیوند توضیح داده شده.
#صورت_قلکی_تلمبه #ستاره_متغیر
https://goo.gl/MWThMJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/09/U-Antliae.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ستارهای با حلقههای شگفتانگیز»
—---------------------------—
https://goo.gl/kc4eN4
چرا گرداگرد ستارهی دهان ماهی (آلفا ماهی، فمالحوت) را حلقهی بزرگی از یخ در بر گرفته؟
این ستارهی شگفتانگیز -که به آسانی در آسمان شب دیده میشود- تنها حدود ۲۵ سال نوری از زمین دور است و تا جایی که دریافتهایم، دستکم یک سیاره دارد، با چندین قرص غبار درونی. سیارهی آن، "دهان ماهی بی" به نام داگون نیز شناخته میشود.
از همه شگفتانگیزتر این که، گویا این ستاره یک حلقهی بیرونی هم دارد که لبهی درونیاش به گونهی نامعمولی واضح و صاف است؛ این حلقه حدود ۲۰ سال پیش یافته شده بود.
در این تصویر که به تازگی توسط آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) گرفته شده، همین حلقهی بیرونی را با جزییاتی کامل و بیسابقه میبینیم. حلقه به رنگ صورتی نشان داده شده و تصویر زمینه که عکس تلسکوپ هابل از سامانهی دهان ماهی است نیز به رنگ آبی دیده میشود.[بیشتر بخوانید: * واضحترین تصویر از حلقه غبار پیرامون ستاره "دهان ماهی" (https://goo.gl/6LGshu)]
بر پایهی نظریهی پیشرو، این حلقه در اثر برخوردهای خشن بیشمار میان دنبالهدارهای یخی و خردهسیارهها -تکههای ساختمانی سیارهها- پدید آمده ولی مرزهای حلقه دستاورد گرانش سیارههاییست که هنوز دیده نشدهاند.
اگر این نظریه درست باشد، پس به احتمال بسیار همهی سیارههای درونی سامانهی دهان ماهی به گونهای پیوسته زیر بمباران شهابها و دنبالهدارهای بزرگند.
سامانهی سیارهای خود ما هم چهار میلیارد سال پیش، در روزگاری که به نام "واپسین بمباران سنگین" خوانده میشود، یک چنین چیزی را از سر گذرانده بوده.
#apod #سیاره_فراخورشیدی
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/Dagon.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------—
https://goo.gl/kc4eN4
چرا گرداگرد ستارهی دهان ماهی (آلفا ماهی، فمالحوت) را حلقهی بزرگی از یخ در بر گرفته؟
این ستارهی شگفتانگیز -که به آسانی در آسمان شب دیده میشود- تنها حدود ۲۵ سال نوری از زمین دور است و تا جایی که دریافتهایم، دستکم یک سیاره دارد، با چندین قرص غبار درونی. سیارهی آن، "دهان ماهی بی" به نام داگون نیز شناخته میشود.
از همه شگفتانگیزتر این که، گویا این ستاره یک حلقهی بیرونی هم دارد که لبهی درونیاش به گونهی نامعمولی واضح و صاف است؛ این حلقه حدود ۲۰ سال پیش یافته شده بود.
در این تصویر که به تازگی توسط آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) گرفته شده، همین حلقهی بیرونی را با جزییاتی کامل و بیسابقه میبینیم. حلقه به رنگ صورتی نشان داده شده و تصویر زمینه که عکس تلسکوپ هابل از سامانهی دهان ماهی است نیز به رنگ آبی دیده میشود.[بیشتر بخوانید: * واضحترین تصویر از حلقه غبار پیرامون ستاره "دهان ماهی" (https://goo.gl/6LGshu)]
بر پایهی نظریهی پیشرو، این حلقه در اثر برخوردهای خشن بیشمار میان دنبالهدارهای یخی و خردهسیارهها -تکههای ساختمانی سیارهها- پدید آمده ولی مرزهای حلقه دستاورد گرانش سیارههاییست که هنوز دیده نشدهاند.
اگر این نظریه درست باشد، پس به احتمال بسیار همهی سیارههای درونی سامانهی دهان ماهی به گونهای پیوسته زیر بمباران شهابها و دنبالهدارهای بزرگند.
سامانهی سیارهای خود ما هم چهار میلیارد سال پیش، در روزگاری که به نام "واپسین بمباران سنگین" خوانده میشود، یک چنین چیزی را از سر گذرانده بوده.
#apod #سیاره_فراخورشیدی
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/Dagon.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«کشف حلقههای از غبار سرد پیرامون نزدیکترین ستاره»
—-------------------------------------------------
رصدهای آرایهی آلما در شیلی به آشکارسازی گرد و غبار پیرامون نزدیکترین همسایهی خورشید، پروکسیما قنطورس انجامیده. در این دادههای تازه پرتوهایی دیده میشود که از غبار سرد در منطقهای به فاصلهی ۱ تا ۴ برابر فاصلهی زمین و خورشید (AU) از این ستاره میگسیلد. این دادهها همچنین نشانگر وجود کمربند غباری از این هم سردتر است که میتوانند نشانهی ساخته شدن سیارههایی تازه در آن باشند. این ساختارها همانند کمربندهای بسیار گستردهتر در سامانهی خورشیدی خودمانست و همچنین انتظار میرود از ذرات سنگ و یخی تشکیل شدهاند که موفق به ساختن سیاره نشده بودهاند.
پروکسیما قنطورس نزدیکترین ستاره به سامانهی خورشیدی ماست. این ستاره یک #کوتوله_سرخ کمنور در فاصلهی درست ۴ سال نوری ماست که در صورت فلکی جنوبی قنطورس دیده میشود. در سال ۲۰۱۶ یک سیارهی زمینسان زیستپذیر به نام "پروکسیما بی" پیرامون آن یافته شد که به عنوان نزدیکترین #سیاره_فراخورشیدی به ما شناخته میشود. ولی گویا این سامانه چیزهایی بیشتر از تنها یک سیاره برای ارایه دارد. رصدهای تازهای که با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) انجام شده تابشی را نشان می دهد که از ابرهای غبار کیهانی سرد پیرامون ستاره میتابد.
گیم آنگلادا [۱]، نوسندهی اصلی این پژوهش از بنیاد اخترفیزیک اندلس (CSIC) در گرانادای اسپانیا این کشف ارزشمند را توضیح میدهد: «غبار پیرامون پروکسیما از این رو اهمیت دارد که پس از کشف سیارهی سنگی پروکسیما بی، این نخستین نشانه از وجود یک سامانهی سیارهای پرجزییات، و نه یک سیارهی تنها پیرامون این نزدیکترین همسایهی خورشید است.»
@onestar_in_sevenskies
کمربندهای غبار بازماندهی موادی هستند که در ساختن اجرام بزرگتری مانند سیاره ناکام بودهاند. ذرات سنگ و یخ درون این کمربندها اندازههای گوناگونی دارند، از دانههای غبار کمتر از یک میلیمتر گرفته تا اجرام سیارک-گونهای به قطر چند کیلومتر [۲].
به نظر میرسد این غبارها چند صد میلیون کیلومتر از پروکسیما قنطورس فاصله دارند و جرم کلیشان به حدود یک صدم جرم زمین می رسد. دمای این کمربند حدود ۲۳۰- در جهی کلوین برآورد شده، به سردی کمربند کویپر در بخش بیرونی سامانهی خودمان.
دادههای آلما همچنین وجود کمربندی از این هم سردتر، در فاصلهی ۱۰ برابر بیشتر را نشان میدهند. اگر یک کمربند بیرونی تایید شود، با توجه به این که محیطی بسیار سرد در فاصلهی دور از یک ستارهی کمنورتر و سردتر از خورشید است، ذات و سرشتی فریبنده خواهد داشت. هر دوی این کمربندها از ستاره بسیار دورترند تا سیارهی پروکسیما بی؛ فاصلهی قنطورس بی از ستاره تنها ۴ میلیون کیلومتر است [۳].
گیم آنگلادا در توضیح پیامدهای این کشف میگوید: «این میتواند نشان دهد که ستارهی پروکسیما قنطورس احتمالا یک سامانهی چندسیارهای دارد با تاریخچهای سرشار از برهمکنشها و برخوردها که به پیدایش چنین کمربند غباری انجامیده. پژوهشهای بیشتر میتواند جایگاه سیارههای احتمالی دیگری که هنوز شناسایی نشدهاند را نیز آشکار کند.»
سامانهی سیارهای پروکسیما قنطورس از یک جهت دیگر هم ارزش ویژهای دارد: ...
ادامه در پست بعدی 👇👇👇👇👇
—-------------------------------------------------
رصدهای آرایهی آلما در شیلی به آشکارسازی گرد و غبار پیرامون نزدیکترین همسایهی خورشید، پروکسیما قنطورس انجامیده. در این دادههای تازه پرتوهایی دیده میشود که از غبار سرد در منطقهای به فاصلهی ۱ تا ۴ برابر فاصلهی زمین و خورشید (AU) از این ستاره میگسیلد. این دادهها همچنین نشانگر وجود کمربند غباری از این هم سردتر است که میتوانند نشانهی ساخته شدن سیارههایی تازه در آن باشند. این ساختارها همانند کمربندهای بسیار گستردهتر در سامانهی خورشیدی خودمانست و همچنین انتظار میرود از ذرات سنگ و یخی تشکیل شدهاند که موفق به ساختن سیاره نشده بودهاند.
پروکسیما قنطورس نزدیکترین ستاره به سامانهی خورشیدی ماست. این ستاره یک #کوتوله_سرخ کمنور در فاصلهی درست ۴ سال نوری ماست که در صورت فلکی جنوبی قنطورس دیده میشود. در سال ۲۰۱۶ یک سیارهی زمینسان زیستپذیر به نام "پروکسیما بی" پیرامون آن یافته شد که به عنوان نزدیکترین #سیاره_فراخورشیدی به ما شناخته میشود. ولی گویا این سامانه چیزهایی بیشتر از تنها یک سیاره برای ارایه دارد. رصدهای تازهای که با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) انجام شده تابشی را نشان می دهد که از ابرهای غبار کیهانی سرد پیرامون ستاره میتابد.
گیم آنگلادا [۱]، نوسندهی اصلی این پژوهش از بنیاد اخترفیزیک اندلس (CSIC) در گرانادای اسپانیا این کشف ارزشمند را توضیح میدهد: «غبار پیرامون پروکسیما از این رو اهمیت دارد که پس از کشف سیارهی سنگی پروکسیما بی، این نخستین نشانه از وجود یک سامانهی سیارهای پرجزییات، و نه یک سیارهی تنها پیرامون این نزدیکترین همسایهی خورشید است.»
@onestar_in_sevenskies
کمربندهای غبار بازماندهی موادی هستند که در ساختن اجرام بزرگتری مانند سیاره ناکام بودهاند. ذرات سنگ و یخ درون این کمربندها اندازههای گوناگونی دارند، از دانههای غبار کمتر از یک میلیمتر گرفته تا اجرام سیارک-گونهای به قطر چند کیلومتر [۲].
به نظر میرسد این غبارها چند صد میلیون کیلومتر از پروکسیما قنطورس فاصله دارند و جرم کلیشان به حدود یک صدم جرم زمین می رسد. دمای این کمربند حدود ۲۳۰- در جهی کلوین برآورد شده، به سردی کمربند کویپر در بخش بیرونی سامانهی خودمان.
دادههای آلما همچنین وجود کمربندی از این هم سردتر، در فاصلهی ۱۰ برابر بیشتر را نشان میدهند. اگر یک کمربند بیرونی تایید شود، با توجه به این که محیطی بسیار سرد در فاصلهی دور از یک ستارهی کمنورتر و سردتر از خورشید است، ذات و سرشتی فریبنده خواهد داشت. هر دوی این کمربندها از ستاره بسیار دورترند تا سیارهی پروکسیما بی؛ فاصلهی قنطورس بی از ستاره تنها ۴ میلیون کیلومتر است [۳].
گیم آنگلادا در توضیح پیامدهای این کشف میگوید: «این میتواند نشان دهد که ستارهی پروکسیما قنطورس احتمالا یک سامانهی چندسیارهای دارد با تاریخچهای سرشار از برهمکنشها و برخوردها که به پیدایش چنین کمربند غباری انجامیده. پژوهشهای بیشتر میتواند جایگاه سیارههای احتمالی دیگری که هنوز شناسایی نشدهاند را نیز آشکار کند.»
سامانهی سیارهای پروکسیما قنطورس از یک جهت دیگر هم ارزش ویژهای دارد: ...
ادامه در پست بعدی 👇👇👇👇👇
«نبرد آتشین دو خدای کهکشانی در روزگار آغازین کیهان»
—---------------------------------------------------
* ستونهای آفرینش در سحابی عقاب را که میشناسید؟ اگر نیرویی سهمگین باعث میشد نرخ ستارهزایی در این سحابی هزار برابر امروز شود، آن را چگونه میدیدیم؟
مشاهدات تازه نشان میدهند نقطهی روشنی که در #صورت_فلکی_زرینماهی یافته شده در حقیقت یک منطقهی ستارهزایی آتشین با درخششی باورنکردنی است. این ستارهفشانی دستاورد نبرد و رویاروییهای پی در پی دو #کهکشان_مارپیچی بسیار دوردست است.
سرخگرایی این دو ۶ است و نورشان در محدودهی طول موجهای میلیمتری و زیرمیلیمتری به چشم ما میرسد. از همین رو دومینیک ریکرز، اخترشناس دانشگاه کرنل در ایتاکای نیویرک، و نویسندهی اصلی این پژوهش تازه، به همراه گروهش این دو کهکشان برخوردی ستارهفشان را به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شمال شیلی رصد کردند. هر دوی این کهکشانها از نظر ساختار همسان با کهکشان خودمانند که سحابی ستارهزای عقاب را هم در بر دارد.
یافتهها نشان میدهند که درخشش این دو کهکشان ستارهفشان تنها دستاورد برخورد آنها نیست. این دو ساختار مارپیچی که حدود ۱۲.۷ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند و با هم به نام ADFS-27 شناخته شدهاند، مواد ستارهسازشان هم بیشتر از کهکشان راه شیری است. در واقع به نوشتهی این پژوهشگران، گازهای ستارهساز این سامانه ۵۰ برابر کهکشان راه شیری است.
کهکشانهای ستارهفشان به نسبت کمیابند، و این گروه پژوهشی میگویند از یافتن این دو کهکشان بزرگ [ستارهفشان] نزدیک هم شگفتزده شدهاند. رصد این دو همچنین نگاهی دیدنی به گذشته است: از آنجایی که این دو بسیار از ما دورند، ما در حقیقت داریم آنها را در زمانی میبینیم که تنها ۱ میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. در آن روزگار، دیگر فرآیند باز-یونش به پایان رسیده و کیهان شفاف و برای نور، گذرا شده بوده.
ریکرز میگوید: «با توجه به فاصلهی بسیارِ آنها از زمین و فعالیت #ستارهزایی آتشین هر دو، شاید بتوانیم بگوییم چیزی که داریم میبینیم خشنترین ادغام کهکشانی است که تاکنون شناخته شده.» پیشبینی میشود این دو سرانجام به هم پیوسته و یک کهکشان بیضیگون بزرگ را بسازند. و از آنجایی که نور زمان میبرد تا به چشم ما برسد، فاصلهی مکانی همارز فاصلهی زمانی میشود، و بنابراین ما داریم رویارویی این دو کهکشان را در وضعیتی که میلیاردها سال پیش داشتهاند میبینیم، پس شاید تاکنون این نبرد کیهانی به پایان رسیده و دو کهکشان با هم یکی شده باشند.
گزارش این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جونال منتشر شده.
#برخورد_کهکشانی
🔴 تصویر نخست یک برداشت هنری است🔴
https://goo.gl/gNeRGT
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/ADFS-27.html
—-------------------------------------------------
انال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
* ستونهای آفرینش در سحابی عقاب را که میشناسید؟ اگر نیرویی سهمگین باعث میشد نرخ ستارهزایی در این سحابی هزار برابر امروز شود، آن را چگونه میدیدیم؟
مشاهدات تازه نشان میدهند نقطهی روشنی که در #صورت_فلکی_زرینماهی یافته شده در حقیقت یک منطقهی ستارهزایی آتشین با درخششی باورنکردنی است. این ستارهفشانی دستاورد نبرد و رویاروییهای پی در پی دو #کهکشان_مارپیچی بسیار دوردست است.
سرخگرایی این دو ۶ است و نورشان در محدودهی طول موجهای میلیمتری و زیرمیلیمتری به چشم ما میرسد. از همین رو دومینیک ریکرز، اخترشناس دانشگاه کرنل در ایتاکای نیویرک، و نویسندهی اصلی این پژوهش تازه، به همراه گروهش این دو کهکشان برخوردی ستارهفشان را به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شمال شیلی رصد کردند. هر دوی این کهکشانها از نظر ساختار همسان با کهکشان خودمانند که سحابی ستارهزای عقاب را هم در بر دارد.
یافتهها نشان میدهند که درخشش این دو کهکشان ستارهفشان تنها دستاورد برخورد آنها نیست. این دو ساختار مارپیچی که حدود ۱۲.۷ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند و با هم به نام ADFS-27 شناخته شدهاند، مواد ستارهسازشان هم بیشتر از کهکشان راه شیری است. در واقع به نوشتهی این پژوهشگران، گازهای ستارهساز این سامانه ۵۰ برابر کهکشان راه شیری است.
کهکشانهای ستارهفشان به نسبت کمیابند، و این گروه پژوهشی میگویند از یافتن این دو کهکشان بزرگ [ستارهفشان] نزدیک هم شگفتزده شدهاند. رصد این دو همچنین نگاهی دیدنی به گذشته است: از آنجایی که این دو بسیار از ما دورند، ما در حقیقت داریم آنها را در زمانی میبینیم که تنها ۱ میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. در آن روزگار، دیگر فرآیند باز-یونش به پایان رسیده و کیهان شفاف و برای نور، گذرا شده بوده.
ریکرز میگوید: «با توجه به فاصلهی بسیارِ آنها از زمین و فعالیت #ستارهزایی آتشین هر دو، شاید بتوانیم بگوییم چیزی که داریم میبینیم خشنترین ادغام کهکشانی است که تاکنون شناخته شده.» پیشبینی میشود این دو سرانجام به هم پیوسته و یک کهکشان بیضیگون بزرگ را بسازند. و از آنجایی که نور زمان میبرد تا به چشم ما برسد، فاصلهی مکانی همارز فاصلهی زمانی میشود، و بنابراین ما داریم رویارویی این دو کهکشان را در وضعیتی که میلیاردها سال پیش داشتهاند میبینیم، پس شاید تاکنون این نبرد کیهانی به پایان رسیده و دو کهکشان با هم یکی شده باشند.
گزارش این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جونال منتشر شده.
#برخورد_کهکشانی
🔴 تصویر نخست یک برداشت هنری است🔴
https://goo.gl/gNeRGT
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/ADFS-27.html
—-------------------------------------------------
انال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«کشف دو کهکشان بالغ در روزگار کودکی کیهان»
—------------------------------------------------------—
رصد کهکشانها در روزگاری که تنها ۸۰۰ میلیون سال ار عمر کیهان میگذشت نشان میدهد که آنها از پیش از آن تاریخ هم میتوانستهاند به قرصهایی چرخان تبدیل شوند.
کیهان ما در جوانی جای پرآشوبی بوده. جایی بسیار داغتر و چگالتر از امروز، انباشته از گازهایی پرتلاطم که نیروی گرانش آنها را به این سو و آن سو سرازیر میکرد. نظریهپردازان بر این باورند که کهکشانهای آغازین کم کم ساخته شدند، نخست کپه کپه گرد هم آمدند و سپس با کهکشانهای دیگر ادغام شدند.
به چشمداشت اخترشناسان، بیشتر کهکشانهایی که در آن روزگار آشفته زندگی میکردند میبایست خودشان هم تودههایی آشفته و بینظم بوده باشند. ولی رصدهای تازه وجود دو کهکشان را آشکار کرده که به گونهی شگفتانگیزی بالغند، آن هم در زمانی که تنها ۸۰۰ میلیون سال از مهبانگ می گذشته. بر پایهی گزارش رنسکه اسمیت از دانشگاه کمبریج بریتانیا و همکارانش در شمارهی ۱۱ ژانویهی نشریهی نیچر، این دو کهکشان تا آن تاریخ دیگر به قرصهای چرخانی تبدیل شده و آرام گرفته بودند، که نشان میدهد پس از تولد به سرعت فرگشت و دگرگونی را پشت سر گذاشته بودند.
اسمیت و همکارانش نخست این دو کهکشان را در عکسهای تلسکوپ فضایی اسپیتزر یافتند، و سپس آنها را با آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی بررسی کردند. واگشود (وضوح) باورنکردنی آلما به اخترشناسان اجازه داد پرتوهایی که از کربن یونیده (عنصری در ارتباط با زایش ستارگان) در صفحهی این دو تابیده میشد را اندازه بگیرند.
یک لحظه فکر کنید: بزرگی این کهکشانها یک پنجم راه شیری است، و بیاندازه هم دورند -نورشان ۱۳ میلیارد سال در راه بوده تا به زمین برسد. چنین کهکشانهایی حتی در عکسهایی که با چشم تیزبین تلسکوپ فضایی هابل گرفته شدهاند نیز مانند نقطههای سرخ کوچکی به نظر میرسند. ولی اکنون دانشمندان به کمک آرایهی آنتن بشقابیهای رادیویی آلما نه تنها توانستهاند خود این کهکشانها را ببینند، بلکه ساختارهایی به پهنای چند هزار سال نوری در آنها را نیز آشکار کردهاند.
رشد سریع
تصاویر آلما نشان داد که این دو کهکشان ساختارهای بینظم و پرهرج و مرجی که اخترشناسان برای بیشتر کهکشانهای آن روزگار انتظار داشتند نیستند. قرصهای چرخانشان درست مانند راه شیری نیست- زیرا پدید آمدن بازوهای مارپیچی خود زمان میبرد. ولی این کهکشانها بسیار همانند کهکشانهای قرصگون پفآلودی هستند که معمولا در زمانِ به اصطلاح "نیمروز کیهانی" (ظهر کیهانی) دیده میشوند، روزگاری که کیهان در ساختن ستاره و رشد کهکشانها به سطح پختگی رسیده بوده. ولی نیمروز کیهانی بیش از دو میلیارد سال پس از دورهی آن دو کهکشان بوده، پس این نشان میدهد که آنها رشد سریعی داشتهاند.
به گفتهی نیکلاس لاپورت از کالج دانشگاهی لندن، شبیهسازیها این را پیشبینی کرده بودند که برخی کهکشانها شاید بتوانند سریعتر از همتایانشان رشد کنند، ولی تاکنون هرگز دیده نشده بود. وی میگوید: «این پژوهش جهش بزرگی رو به جلو در راه بررسی نخستین کهکشانهاست.»
اسمیت میگوید این دو کهکشان نمایانتر از همردههای خود هستند که با توجه به رشد سریعشان منطقیست: آنها به جز چیزهای دیگر، سالانه همارز دهها خورشید ستاره میسازند که بیش از روند معمول در آن روزگار است. اسمیت اکنون میخواهد رصدهای بیشتری انجام دهد تا ببینید این دو چه تفاوتهای دیگری با همتایان خود دارند.
🔴 توضیح عکس:
زمینهی این عکس تصویر هابل است و دو چارچوب پیوست، عکسهای آلما از این دو کهکشان. شیب رنگ در عکسهای آلما حرکت گازهای درون دو کهکشان را نشان میدهد که نمایانگر چرخش آنهاست.
https://goo.gl/xVS8Ed
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/01/early-galaxies.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------------------------------—
رصد کهکشانها در روزگاری که تنها ۸۰۰ میلیون سال ار عمر کیهان میگذشت نشان میدهد که آنها از پیش از آن تاریخ هم میتوانستهاند به قرصهایی چرخان تبدیل شوند.
کیهان ما در جوانی جای پرآشوبی بوده. جایی بسیار داغتر و چگالتر از امروز، انباشته از گازهایی پرتلاطم که نیروی گرانش آنها را به این سو و آن سو سرازیر میکرد. نظریهپردازان بر این باورند که کهکشانهای آغازین کم کم ساخته شدند، نخست کپه کپه گرد هم آمدند و سپس با کهکشانهای دیگر ادغام شدند.
به چشمداشت اخترشناسان، بیشتر کهکشانهایی که در آن روزگار آشفته زندگی میکردند میبایست خودشان هم تودههایی آشفته و بینظم بوده باشند. ولی رصدهای تازه وجود دو کهکشان را آشکار کرده که به گونهی شگفتانگیزی بالغند، آن هم در زمانی که تنها ۸۰۰ میلیون سال از مهبانگ می گذشته. بر پایهی گزارش رنسکه اسمیت از دانشگاه کمبریج بریتانیا و همکارانش در شمارهی ۱۱ ژانویهی نشریهی نیچر، این دو کهکشان تا آن تاریخ دیگر به قرصهای چرخانی تبدیل شده و آرام گرفته بودند، که نشان میدهد پس از تولد به سرعت فرگشت و دگرگونی را پشت سر گذاشته بودند.
اسمیت و همکارانش نخست این دو کهکشان را در عکسهای تلسکوپ فضایی اسپیتزر یافتند، و سپس آنها را با آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی بررسی کردند. واگشود (وضوح) باورنکردنی آلما به اخترشناسان اجازه داد پرتوهایی که از کربن یونیده (عنصری در ارتباط با زایش ستارگان) در صفحهی این دو تابیده میشد را اندازه بگیرند.
یک لحظه فکر کنید: بزرگی این کهکشانها یک پنجم راه شیری است، و بیاندازه هم دورند -نورشان ۱۳ میلیارد سال در راه بوده تا به زمین برسد. چنین کهکشانهایی حتی در عکسهایی که با چشم تیزبین تلسکوپ فضایی هابل گرفته شدهاند نیز مانند نقطههای سرخ کوچکی به نظر میرسند. ولی اکنون دانشمندان به کمک آرایهی آنتن بشقابیهای رادیویی آلما نه تنها توانستهاند خود این کهکشانها را ببینند، بلکه ساختارهایی به پهنای چند هزار سال نوری در آنها را نیز آشکار کردهاند.
رشد سریع
تصاویر آلما نشان داد که این دو کهکشان ساختارهای بینظم و پرهرج و مرجی که اخترشناسان برای بیشتر کهکشانهای آن روزگار انتظار داشتند نیستند. قرصهای چرخانشان درست مانند راه شیری نیست- زیرا پدید آمدن بازوهای مارپیچی خود زمان میبرد. ولی این کهکشانها بسیار همانند کهکشانهای قرصگون پفآلودی هستند که معمولا در زمانِ به اصطلاح "نیمروز کیهانی" (ظهر کیهانی) دیده میشوند، روزگاری که کیهان در ساختن ستاره و رشد کهکشانها به سطح پختگی رسیده بوده. ولی نیمروز کیهانی بیش از دو میلیارد سال پس از دورهی آن دو کهکشان بوده، پس این نشان میدهد که آنها رشد سریعی داشتهاند.
به گفتهی نیکلاس لاپورت از کالج دانشگاهی لندن، شبیهسازیها این را پیشبینی کرده بودند که برخی کهکشانها شاید بتوانند سریعتر از همتایانشان رشد کنند، ولی تاکنون هرگز دیده نشده بود. وی میگوید: «این پژوهش جهش بزرگی رو به جلو در راه بررسی نخستین کهکشانهاست.»
اسمیت میگوید این دو کهکشان نمایانتر از همردههای خود هستند که با توجه به رشد سریعشان منطقیست: آنها به جز چیزهای دیگر، سالانه همارز دهها خورشید ستاره میسازند که بیش از روند معمول در آن روزگار است. اسمیت اکنون میخواهد رصدهای بیشتری انجام دهد تا ببینید این دو چه تفاوتهای دیگری با همتایان خود دارند.
🔴 توضیح عکس:
زمینهی این عکس تصویر هابل است و دو چارچوب پیوست، عکسهای آلما از این دو کهکشان. شیب رنگ در عکسهای آلما حرکت گازهای درون دو کهکشان را نشان میدهد که نمایانگر چرخش آنهاست.
https://goo.gl/xVS8Ed
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/01/early-galaxies.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«هنرنمایی یک سیاره نوزاد»
—------------------------
در منطقهی ستارهزایی جوان مارافسای، ۴۱۰ سال نوری دورتر از خورشید، #قرص_پیشسیارهای افسونکنندهای به نام ایاس ۲۰۹ دارد به آرامی دارد دگردیسی پیدا میکند. این تصویر شگفتانگیز به کمک تلسکوپ قدرتمند #آلما گرفته شده و الگوی نامعمولی از حلقهها و شکافها را در غبار پیرامون یک ستارهی جوان نشان میدهد.
قرصهای پیشسیارهای صفحههای فشرده و چرخانی از گاز و غبارند که گرداگرد ستارگان نوزاد دیده میشوند. این قرصها موادی را در بر دارند که روزی به سیارهها، ماهها، و اجرام کوچک دیگری تبدیل خواهند شد. سامانهی درون این عکس با داشتن سنی کمتر از یک میلیون سال، بسیار جوان است ولی از هماکنون دو شکاف آشکار دارد در قرص آن پدید میآید.
شکاف بیرونی پهن و ژرف است و غبار بسیار کمی در آن مانده. به باور اخترشناسان یک سیارهی غولپیکر، تقریبا به اندازهی کیوان در این شکاف است و آن را از غبار پاک کرده. ولی فاصلهی آن از ستارهی مرکزی حدود ۸۰۰ دقیقهی نوریست، بیش از سه برابر فاصلهی نپتون و خورشید!
این سیاره همچنان که در مسیرش پیش میرود، غباری که در راهش است را در لبههای بیرونی مدارش انباشته و شکاف را به گونهی فزایندهای پاکیزهتر و آشکارتر میکند.
شکاف باریکتر و غبارآلود درونی میتواند توسط یک سیارهی کوچکتر پدید آمده باشد، ولی اخترشناسان این احتمال هیجانانگیز را نیز پیش کشیدهاند که در واقع هر دو شکاف دستاورد همان سیارهی بزرگ بیرونیاند.
دور بودن این سیارهی کیوانمانند از ستارهی مرکزی پرسشهای فریبندهای را دربارهی پیدایش سیارهها در لبههای قرصهای پیشسیارهای، به ویژه در زمانبندیهای کوتاه در پی آورده است.
#سیاره_فراخورشیدی
https://goo.gl/qMAoqN
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/AS209.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------
در منطقهی ستارهزایی جوان مارافسای، ۴۱۰ سال نوری دورتر از خورشید، #قرص_پیشسیارهای افسونکنندهای به نام ایاس ۲۰۹ دارد به آرامی دارد دگردیسی پیدا میکند. این تصویر شگفتانگیز به کمک تلسکوپ قدرتمند #آلما گرفته شده و الگوی نامعمولی از حلقهها و شکافها را در غبار پیرامون یک ستارهی جوان نشان میدهد.
قرصهای پیشسیارهای صفحههای فشرده و چرخانی از گاز و غبارند که گرداگرد ستارگان نوزاد دیده میشوند. این قرصها موادی را در بر دارند که روزی به سیارهها، ماهها، و اجرام کوچک دیگری تبدیل خواهند شد. سامانهی درون این عکس با داشتن سنی کمتر از یک میلیون سال، بسیار جوان است ولی از هماکنون دو شکاف آشکار دارد در قرص آن پدید میآید.
شکاف بیرونی پهن و ژرف است و غبار بسیار کمی در آن مانده. به باور اخترشناسان یک سیارهی غولپیکر، تقریبا به اندازهی کیوان در این شکاف است و آن را از غبار پاک کرده. ولی فاصلهی آن از ستارهی مرکزی حدود ۸۰۰ دقیقهی نوریست، بیش از سه برابر فاصلهی نپتون و خورشید!
این سیاره همچنان که در مسیرش پیش میرود، غباری که در راهش است را در لبههای بیرونی مدارش انباشته و شکاف را به گونهی فزایندهای پاکیزهتر و آشکارتر میکند.
شکاف باریکتر و غبارآلود درونی میتواند توسط یک سیارهی کوچکتر پدید آمده باشد، ولی اخترشناسان این احتمال هیجانانگیز را نیز پیش کشیدهاند که در واقع هر دو شکاف دستاورد همان سیارهی بزرگ بیرونیاند.
دور بودن این سیارهی کیوانمانند از ستارهی مرکزی پرسشهای فریبندهای را دربارهی پیدایش سیارهها در لبههای قرصهای پیشسیارهای، به ویژه در زمانبندیهای کوتاه در پی آورده است.
#سیاره_فراخورشیدی
https://goo.gl/qMAoqN
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/AS209.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«شبکهای از پرورشگاههای ستارهای در دل سحابی شکارچی»
—---------------------------------------------
این تصویر که از پیوند دادههای آرایهی آلما و چند تلسکوپ دیگر درست شده نمایی خیرهکننده از شبکهای از رشتهها در سحابی شکارچی، یک منطقهی ستارهزایی پرآوازه در فاصلهی ۱۳۵۰ سال نوری زمین را نشان میدهد. این رشتهها در نگاه نخست سرخ و داغ و آتشین به نظر میرسند ولی در حقیقت به اندازهای سردند که برای دیدنشان نیاز به تلسکوپ هایی مانند آلما بوده.
دسته ستارهی درخشان و آبی-سفیدی که در بالا، سمت چپ تصویر میبینید ستارگان خوشهی ذوزنقهاند- خوشهای از ستارگان داغ و جوان که تنها چند میلیون سال از عمرشان میگذرد.
رنگهای سرخ در این تصویر دادههای با طول موج میلیمتری از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) و تلسکوپ ۳۰ متری آیرام (IRAM) را نشان میدهد، و رنگهای آبی هم نمایندهی دادههای آشناترِ فروسرخیست که از تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) به دست آمده.
ساختارهای رشتهای پَرمانندی که اینجا دیده میشود رشتههای بلندی از گاز سردند که تنها در طول موجهای میلیمتری دیده میشوند و در طیفهای دیدنی (مریی) و فروسرخ نادیدنیاند و از همین رو آلما یکی از کمشمار دستگاههاییست که برای بررسی آنها در دسترس دانشمندانست. این گاز ستارهساز است- کم کم زیر گرانش خود فرومیرُمبد و به اندازهای فشرده میشود که یک پیشستاره (جنین ستارهای) پدید میآورد.
هدف دانشمندان از گردآوری دادههای این عکس بررسی این رشتهها برای آگاهی بیشتر دربارهی ساختار و همنهش آنها بود. آنها دادههای آلما را برای یافتن شناسههای گاز دیازنیلیوم (Diazenylium) به کار بردند، مادهای که بخشی از این ساختارها را ساخته. این دانشمندان به هنگام این بررسی توانستند شبکهای از ۵۵ رشته را شناسایی کنند.
#سحابی_شکارچی نزدیکترین منطقهی #ستارهزایی بزرگ به زمین است و از همین رو اخترشناسان با هدف بهتر شناختن فرآیندهای پیدایش و فرگشت ستارگان در چند میلیون سال نخست زندگیشان، آن را با دقت بررسی میکنند.
این تصویر از پیوند ۲۹۶ مجموعهی داده درست شده و یکی از بزرگترین موزاییکهای پُروضوحیست که تاکنون در طول موجهای میلیمتری از یک منطقهی ستارهزایی به دست آمده.
https://goo.gl/QY9AQk
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/eso1809a.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—---------------------------------------------
این تصویر که از پیوند دادههای آرایهی آلما و چند تلسکوپ دیگر درست شده نمایی خیرهکننده از شبکهای از رشتهها در سحابی شکارچی، یک منطقهی ستارهزایی پرآوازه در فاصلهی ۱۳۵۰ سال نوری زمین را نشان میدهد. این رشتهها در نگاه نخست سرخ و داغ و آتشین به نظر میرسند ولی در حقیقت به اندازهای سردند که برای دیدنشان نیاز به تلسکوپ هایی مانند آلما بوده.
دسته ستارهی درخشان و آبی-سفیدی که در بالا، سمت چپ تصویر میبینید ستارگان خوشهی ذوزنقهاند- خوشهای از ستارگان داغ و جوان که تنها چند میلیون سال از عمرشان میگذرد.
رنگهای سرخ در این تصویر دادههای با طول موج میلیمتری از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) و تلسکوپ ۳۰ متری آیرام (IRAM) را نشان میدهد، و رنگهای آبی هم نمایندهی دادههای آشناترِ فروسرخیست که از تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) به دست آمده.
ساختارهای رشتهای پَرمانندی که اینجا دیده میشود رشتههای بلندی از گاز سردند که تنها در طول موجهای میلیمتری دیده میشوند و در طیفهای دیدنی (مریی) و فروسرخ نادیدنیاند و از همین رو آلما یکی از کمشمار دستگاههاییست که برای بررسی آنها در دسترس دانشمندانست. این گاز ستارهساز است- کم کم زیر گرانش خود فرومیرُمبد و به اندازهای فشرده میشود که یک پیشستاره (جنین ستارهای) پدید میآورد.
هدف دانشمندان از گردآوری دادههای این عکس بررسی این رشتهها برای آگاهی بیشتر دربارهی ساختار و همنهش آنها بود. آنها دادههای آلما را برای یافتن شناسههای گاز دیازنیلیوم (Diazenylium) به کار بردند، مادهای که بخشی از این ساختارها را ساخته. این دانشمندان به هنگام این بررسی توانستند شبکهای از ۵۵ رشته را شناسایی کنند.
#سحابی_شکارچی نزدیکترین منطقهی #ستارهزایی بزرگ به زمین است و از همین رو اخترشناسان با هدف بهتر شناختن فرآیندهای پیدایش و فرگشت ستارگان در چند میلیون سال نخست زندگیشان، آن را با دقت بررسی میکنند.
این تصویر از پیوند ۲۹۶ مجموعهی داده درست شده و یکی از بزرگترین موزاییکهای پُروضوحیست که تاکنون در طول موجهای میلیمتری از یک منطقهی ستارهزایی به دست آمده.
https://goo.gl/QY9AQk
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/eso1809a.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«گویا واقعا تنها چیزی که ماده تاریک حس میکند "گرانش" است»
—----------------------------------------------------------
https://goo.gl/7XUrDT
مادهی تاریک سه سال دانشمندان را پی "نخود سیاه" فرستاده بود!! سنجشهای تازهای که با دقت بیشتر روی دستهای از کهکشانهای برخوردی انجام شده نشان میدهد که این مادهی رازگونه به احتمال بسیار تنها نیرویی که حس میکند نیروی گرانش است و تنها از این راه با خودش و مادهی معمولی برهمکنش انجام میدهد، چیزی بر خلاف نتیجهی پژوهشی در سه سال پیش.
#ماده_تاریک حدود ۲۷ درصد جرم کیهان را تشکیل داده ولی دانشمندان هنوز شناختی از چیستی واقعی آن ندارند. این ماده هیچ نوری نمیگسیلد و بازنمیتاباند و از همین رو بررسیاش بسیار دشوارست. ولی نیروی گرانش آن میتواند مسیر نور را در پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی خم کند و همین اخترشناسان را از وجود چیزی در آنجا آگاه میسازد.
سه سال پیش، یک گروه از پژوهشگران به کمک تلسکوپ فضایی هابل کهکشانهای برخوردی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ در فاصلهی حدود ۱.۳ میلیارد سال نوری زمین را بررسی کردند و دیدند که گویا مادهی تاریکِ این کهکشانها از مادهی معمولیِ آنها جدا شده [و در حرکت از آن عقب افتاده]. در آن هنگام دانشمندان این عقبافتادگی را نشانهی احتمالی این دانستند که مادهی تاریک از راه نیرویی به جز گرانش هم برهمکنش انجام میدهد [خبر کامل سه سال پیش را اینجا بخوانید: * نخستین نشانهها از برهمکنش ماده تاریک با خودش (https://goo.gl/nd5KtE)].
اکنون همان گروه از دانشمندان دوباره و این بار به کمک آرایهی میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی این کهکشانها را بررسی کردند. این آرایهی قدرتمند توانست جزییاتی را ببیند که هابل ندیده بود: اعوجاج نور فروسرخی که از یک کهکشان در پسزمینه میآمد. این دادههای تازه جایگاه مادهی تاریکی در این برخورد را نشان میدهند که پیشتر دیده نشده بود.
لیلیا ویلیامز، پژوهشگر دانشگاه مینهسوتا و یکی از نویسندگان پژوهش تازه میگوید: «ما به کمک آلما این کهکشان دوردست را با وضوحی بیشتر از هابل دیدیم. جایگاه واقعی مادهی تاریک دقیقتر از پژوهش پیشین نشان داده شد.»
تصویر تازه نشان میدهد که بیشتر مادهی تاریک این کهکشانها در هنگامهی برخورد همراهشان مانده [و بر خلاف بررسی سه سال پیش، از آنها عقب نیفتاده-م]. این نشان میدهد که مادهی تاریک یا تنها اثر گرانش را حس میکند یا اگر هم با نیروی دیگری برهمکنش داشته باشد بسیار اندک و ضعیف است.
ولی به گفتهی پژوهشگران، اگر حرکت خوشه رو به زمین باشد، حتی اگر مادهی تاریک از آن عقب هم افتاده باشد، عقبافتادگی یا حتی پیشافتادگیاش نسبت به خوشه از دیدگاه ما دیده نمیشود.
اخترشناسان سراسر جهان به رصد آسمان برای یافتن سرنخهایی دربارهی سرشت مادهی تاریک ادامهمیدهند. در چند سال گذشت انگاشتهای (فرضیههای) بسیاری در این باره پیشنهاد شده و همچنین دانشمندان شبیهسازیهای رایانهای برای این که بهتر بدانیم به دنبال چه باید بگردیم انجام دادهاند. اندرو رابرتسون از دانشگاه دورام بریتانیا و یکی دیگر از نویسندگان این پژوهش میگوید: «ویژگیهای گوناگون مادهی تاریک نشانههای بارزی به جا میگذارند.»
وی میافزاید: «یکی از آزمایشهای جالب در این زمینه اینست که برهمکنشهای مادهی تاریک [میبایست] تودههای مادهی تاریک را کرویتر کند. این چیز بعدیست که ما میخواهیم بررسیاش کنیم.»
گزارش این دانشمندان در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهد شد.
************
🔴توضیح تصویر:
در این تصویر چهار کهکشان مرکزی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ را میبینید که از پیوند دادههای فرابنفش هابل (رنگ آبی) و دادههای فروسرخ آلما (رنگ سرخ) درست شده. دانشمندان در این طول موجها میتوانند میزان کجنمایی (اعوجاج) یک کهکشان دوردست در اثر گرانش مادهی تاریک و معمولی خوشه را تعیین کنند.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/blog-post_8.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—----------------------------------------------------------
https://goo.gl/7XUrDT
مادهی تاریک سه سال دانشمندان را پی "نخود سیاه" فرستاده بود!! سنجشهای تازهای که با دقت بیشتر روی دستهای از کهکشانهای برخوردی انجام شده نشان میدهد که این مادهی رازگونه به احتمال بسیار تنها نیرویی که حس میکند نیروی گرانش است و تنها از این راه با خودش و مادهی معمولی برهمکنش انجام میدهد، چیزی بر خلاف نتیجهی پژوهشی در سه سال پیش.
#ماده_تاریک حدود ۲۷ درصد جرم کیهان را تشکیل داده ولی دانشمندان هنوز شناختی از چیستی واقعی آن ندارند. این ماده هیچ نوری نمیگسیلد و بازنمیتاباند و از همین رو بررسیاش بسیار دشوارست. ولی نیروی گرانش آن میتواند مسیر نور را در پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی خم کند و همین اخترشناسان را از وجود چیزی در آنجا آگاه میسازد.
سه سال پیش، یک گروه از پژوهشگران به کمک تلسکوپ فضایی هابل کهکشانهای برخوردی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ در فاصلهی حدود ۱.۳ میلیارد سال نوری زمین را بررسی کردند و دیدند که گویا مادهی تاریکِ این کهکشانها از مادهی معمولیِ آنها جدا شده [و در حرکت از آن عقب افتاده]. در آن هنگام دانشمندان این عقبافتادگی را نشانهی احتمالی این دانستند که مادهی تاریک از راه نیرویی به جز گرانش هم برهمکنش انجام میدهد [خبر کامل سه سال پیش را اینجا بخوانید: * نخستین نشانهها از برهمکنش ماده تاریک با خودش (https://goo.gl/nd5KtE)].
اکنون همان گروه از دانشمندان دوباره و این بار به کمک آرایهی میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی این کهکشانها را بررسی کردند. این آرایهی قدرتمند توانست جزییاتی را ببیند که هابل ندیده بود: اعوجاج نور فروسرخی که از یک کهکشان در پسزمینه میآمد. این دادههای تازه جایگاه مادهی تاریکی در این برخورد را نشان میدهند که پیشتر دیده نشده بود.
لیلیا ویلیامز، پژوهشگر دانشگاه مینهسوتا و یکی از نویسندگان پژوهش تازه میگوید: «ما به کمک آلما این کهکشان دوردست را با وضوحی بیشتر از هابل دیدیم. جایگاه واقعی مادهی تاریک دقیقتر از پژوهش پیشین نشان داده شد.»
تصویر تازه نشان میدهد که بیشتر مادهی تاریک این کهکشانها در هنگامهی برخورد همراهشان مانده [و بر خلاف بررسی سه سال پیش، از آنها عقب نیفتاده-م]. این نشان میدهد که مادهی تاریک یا تنها اثر گرانش را حس میکند یا اگر هم با نیروی دیگری برهمکنش داشته باشد بسیار اندک و ضعیف است.
ولی به گفتهی پژوهشگران، اگر حرکت خوشه رو به زمین باشد، حتی اگر مادهی تاریک از آن عقب هم افتاده باشد، عقبافتادگی یا حتی پیشافتادگیاش نسبت به خوشه از دیدگاه ما دیده نمیشود.
اخترشناسان سراسر جهان به رصد آسمان برای یافتن سرنخهایی دربارهی سرشت مادهی تاریک ادامهمیدهند. در چند سال گذشت انگاشتهای (فرضیههای) بسیاری در این باره پیشنهاد شده و همچنین دانشمندان شبیهسازیهای رایانهای برای این که بهتر بدانیم به دنبال چه باید بگردیم انجام دادهاند. اندرو رابرتسون از دانشگاه دورام بریتانیا و یکی دیگر از نویسندگان این پژوهش میگوید: «ویژگیهای گوناگون مادهی تاریک نشانههای بارزی به جا میگذارند.»
وی میافزاید: «یکی از آزمایشهای جالب در این زمینه اینست که برهمکنشهای مادهی تاریک [میبایست] تودههای مادهی تاریک را کرویتر کند. این چیز بعدیست که ما میخواهیم بررسیاش کنیم.»
گزارش این دانشمندان در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهد شد.
************
🔴توضیح تصویر:
در این تصویر چهار کهکشان مرکزی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ را میبینید که از پیوند دادههای فرابنفش هابل (رنگ آبی) و دادههای فروسرخ آلما (رنگ سرخ) درست شده. دانشمندان در این طول موجها میتوانند میزان کجنمایی (اعوجاج) یک کهکشان دوردست در اثر گرانش مادهی تاریک و معمولی خوشه را تعیین کنند.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/blog-post_8.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«زادگاه سیارههای پنهان»
------------------------
در این عکس که با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) گرفته شده "امدبلیوسی ۷۵۸" را میبینیم، یک ستارهی جوان که دارد به بزرگسالی نزدیک میشود [ستارهی پیشا-رشتهی اصلی] و با حلقههایی پیچیده و نامنظم از غبار کیهانی، که سه تا از آنها اینجا دیده میشود در بر گرفته شده. این حلقهها برخلاف معمول، دایرهی کامل نبوده و بیشتر پیکرهای بیضی دارند- و بنابراین آنها نخستین نمونهی یافته شده از یک قرص پیشسیارهای ذاتا بیضوی به کمک آلما است.
حلقههای بیرونی و درونی هر کدام یک تودهی روشن دارند که مانند کمانهایی زردفام دیده میشود. همچنین بازوهایی مارپیچی در دل غبارها، و نیز یک حفرهی درونی تهی و بدون غبار که اندکی برونمرکز است هم در آن به چشم میخورد. همهی اینها ویژگیهایی هستند که خبر از سیارههایی نادیده میدهند. سیارهها در فرآیند پیدایش خود با قرص غبار پیرامون ستاره برهمکنش گرانشی انجام داده و ساختارهایی ویژه و گویا در آن پدید میآورند. بنابراین اخترشناسان با دیدن سامانهای مانند امدبلیوسی ۷۵۸ نه تنها میتوانند به وجود احتمالیِ سیارههایی پنهان پی ببرند، بلکه جرم آنها، جایگاهشان، و مدارشان را نیز برآورد کنند.
این یک نمونهی شگفتانگیز از توانایی #آلما در یافتن فراسیارههاست. بهره گرفتن از این رصدخانه برای پژوهش چنین قرصهای غباری به دانشمندان امکان میدهد تا نخستین گامهای ساخته شدن سیارهها را به هدف شناخت چگونگی پیدایش و دگرگونی این سامانههای جوان بررسی کنند. آگاهی بیشتر دربارهی سامانههای سیارهای در کیهان میتواند به ما در شناخت چگونگی پیدایش سامانهی خورشیدی، و روندی که در درازنای چند میلیارد سال پیموده تا خانهی کیهانی امروز ما شود یاری رساند.
سامانهی امدبلیوسی ۷۵۸ با فاصلهی ۵۰۰ سال نوری از زمین، در راستای صورت فلکی #گاو دیده میشود.
#سیاره_فراخورشیدی
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/07/MWC758.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------
در این عکس که با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) گرفته شده "امدبلیوسی ۷۵۸" را میبینیم، یک ستارهی جوان که دارد به بزرگسالی نزدیک میشود [ستارهی پیشا-رشتهی اصلی] و با حلقههایی پیچیده و نامنظم از غبار کیهانی، که سه تا از آنها اینجا دیده میشود در بر گرفته شده. این حلقهها برخلاف معمول، دایرهی کامل نبوده و بیشتر پیکرهای بیضی دارند- و بنابراین آنها نخستین نمونهی یافته شده از یک قرص پیشسیارهای ذاتا بیضوی به کمک آلما است.
حلقههای بیرونی و درونی هر کدام یک تودهی روشن دارند که مانند کمانهایی زردفام دیده میشود. همچنین بازوهایی مارپیچی در دل غبارها، و نیز یک حفرهی درونی تهی و بدون غبار که اندکی برونمرکز است هم در آن به چشم میخورد. همهی اینها ویژگیهایی هستند که خبر از سیارههایی نادیده میدهند. سیارهها در فرآیند پیدایش خود با قرص غبار پیرامون ستاره برهمکنش گرانشی انجام داده و ساختارهایی ویژه و گویا در آن پدید میآورند. بنابراین اخترشناسان با دیدن سامانهای مانند امدبلیوسی ۷۵۸ نه تنها میتوانند به وجود احتمالیِ سیارههایی پنهان پی ببرند، بلکه جرم آنها، جایگاهشان، و مدارشان را نیز برآورد کنند.
این یک نمونهی شگفتانگیز از توانایی #آلما در یافتن فراسیارههاست. بهره گرفتن از این رصدخانه برای پژوهش چنین قرصهای غباری به دانشمندان امکان میدهد تا نخستین گامهای ساخته شدن سیارهها را به هدف شناخت چگونگی پیدایش و دگرگونی این سامانههای جوان بررسی کنند. آگاهی بیشتر دربارهی سامانههای سیارهای در کیهان میتواند به ما در شناخت چگونگی پیدایش سامانهی خورشیدی، و روندی که در درازنای چند میلیارد سال پیموده تا خانهی کیهانی امروز ما شود یاری رساند.
سامانهی امدبلیوسی ۷۵۸ با فاصلهی ۵۰۰ سال نوری از زمین، در راستای صورت فلکی #گاو دیده میشود.
#سیاره_فراخورشیدی
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/07/MWC758.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«آشکارسازی قلب یک ساعت شنی»
--------------------------------
* آنچه در این عکس میبینید شاید قدیمیترین جرم از این گونه باشد که تاکنون فهرستبندی شده: پسماندهایی با نمای ساعت شنی به نام "سیکی روباهک" در فاصلهی ۲۰۰۰ سال نوری زمین.
سیکی روباهک در آغاز یک #نواختر پنداشته میشد ولی ساختار نامعمولش با نظریهها دربارهی نواخترها سازگاری نداشت و توضیح آن را برای دانشمندان تا مدتها دشوار کرده بود. در همهی این سالها، توضیحهای احتمالی بسیاری برای آن پیشنهاد و رد شد.
این جرم اکنون به عنوان پسماندِ به جا مانده از برخورد دو ستاره شناخته شده است- گرچه هنوز دربارهی گونهی این دو ستاره نتیجهای گرفته نشده. نوشتهی کاملی در این باره را اینجا بخوانید: 🔹🔸 دلیل انفجار اسرارآمیز سده هفده "برخورد دو ستاره بود"
سیکی روباهک نخستین بار در ۲۰ ژوئن ۱۶۷۰ میلادی توسط کشیش و ستارهشناس فرانسوی، دم آنتلم شناسایی شد. این جرم که در آغاز بسیار پرنور بود و با چشم نامسلح به آسانی دیده میشد، در مدت دو سال نورش کاهش و افزایش یافت و دو بار ناپدید و دوباره پدیدار شد، تا این که برای همیشه خود را از چشمها پنهان کرد.
در سدهی بیستم اخترشناسان پی بردند که بیشتر نواخترها میتوانند دستاورد رفتار انفجاری مهارناپذیر و برهمکنش میان دو ستارهی نزدیک در یک #سامانه_دوتایی باشند. ولی ساختارهای دیده شده پیرامون سیکی روباهک به نظر نمیرسید به خوبی با این مدل جور در بیاید، و همین اخترشناسان را تا سالها سر در گم کرده بود.
اکنون دانشمندان به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) به بررسیِ دقیقِ بخش مرکزی این پسماند پرداختهاند.
تصویر خیرهکنندهای که اینجا میبینید بهترین نمایی که تاکنون دیده شده را از سیکی روباهک نشان میدهد، و با نمایان کردن غبارهای کیهانی و گسیلشهای درون و پیرامون آن، ساختار پیچیدهاش را آشکار کرده. سیکی روباهک یک قرص غباری تابخورده در مرکزش دارد، با فوارههای گازی که نشان میدهد سامانهای در مرکز آن دارد مواد را رو به بیرون میافشاند.
این مشاهدات تازه برای نخستین بار چهرهی این سامانه را نشان داده و راهی برای گشودن این راز ۳۴۸ ساله در اختیار دانشمندان گذاشته است.
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/CKVulpeculae.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
--------------------------------
* آنچه در این عکس میبینید شاید قدیمیترین جرم از این گونه باشد که تاکنون فهرستبندی شده: پسماندهایی با نمای ساعت شنی به نام "سیکی روباهک" در فاصلهی ۲۰۰۰ سال نوری زمین.
سیکی روباهک در آغاز یک #نواختر پنداشته میشد ولی ساختار نامعمولش با نظریهها دربارهی نواخترها سازگاری نداشت و توضیح آن را برای دانشمندان تا مدتها دشوار کرده بود. در همهی این سالها، توضیحهای احتمالی بسیاری برای آن پیشنهاد و رد شد.
این جرم اکنون به عنوان پسماندِ به جا مانده از برخورد دو ستاره شناخته شده است- گرچه هنوز دربارهی گونهی این دو ستاره نتیجهای گرفته نشده. نوشتهی کاملی در این باره را اینجا بخوانید: 🔹🔸 دلیل انفجار اسرارآمیز سده هفده "برخورد دو ستاره بود"
سیکی روباهک نخستین بار در ۲۰ ژوئن ۱۶۷۰ میلادی توسط کشیش و ستارهشناس فرانسوی، دم آنتلم شناسایی شد. این جرم که در آغاز بسیار پرنور بود و با چشم نامسلح به آسانی دیده میشد، در مدت دو سال نورش کاهش و افزایش یافت و دو بار ناپدید و دوباره پدیدار شد، تا این که برای همیشه خود را از چشمها پنهان کرد.
در سدهی بیستم اخترشناسان پی بردند که بیشتر نواخترها میتوانند دستاورد رفتار انفجاری مهارناپذیر و برهمکنش میان دو ستارهی نزدیک در یک #سامانه_دوتایی باشند. ولی ساختارهای دیده شده پیرامون سیکی روباهک به نظر نمیرسید به خوبی با این مدل جور در بیاید، و همین اخترشناسان را تا سالها سر در گم کرده بود.
اکنون دانشمندان به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) به بررسیِ دقیقِ بخش مرکزی این پسماند پرداختهاند.
تصویر خیرهکنندهای که اینجا میبینید بهترین نمایی که تاکنون دیده شده را از سیکی روباهک نشان میدهد، و با نمایان کردن غبارهای کیهانی و گسیلشهای درون و پیرامون آن، ساختار پیچیدهاش را آشکار کرده. سیکی روباهک یک قرص غباری تابخورده در مرکزش دارد، با فوارههای گازی که نشان میدهد سامانهای در مرکز آن دارد مواد را رو به بیرون میافشاند.
این مشاهدات تازه برای نخستین بار چهرهی این سامانه را نشان داده و راهی برای گشودن این راز ۳۴۸ ساله در اختیار دانشمندان گذاشته است.
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/CKVulpeculae.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«کشف سیارههای غولپیکر پیرامون یک ستاره جوان که نظریههای پیدایش سیارهها را به چالش میکشد»
-------------------------------------------------------------------
* پژوهشگران ستارهای جوان را شناسایی کردهاند که چهار سیارهی هماندازهی مشتری و کیوان در مدار پیرامون خود دارد. این نخستین بارست که این همه سیارهی غولپیکر در چنین سامانهی جوانی یافته میشود.
این سامانه همچنین رکورددار دورترین مدارهای سیارهها پیرامونش است که تاکنون دیده شده: فاصلهی بیرونیترین سیارهاش از آن هزار برابر فاصلهی درونیترین سیارهاش است، و این پرسشهایی هیجانانگیز را دربارهی چگونگی پیدایش چنین خانوادهای پیش میآورد.
این ستاره تنها دو میلیون سال سن دارد که در استاندارد اخترشناسی یک کودک نوپاست؛ همچنین با قرص غولپیکری از غبار و یخ در میان گرفته شده که به نام قرص پیشسیارهای شناخته میشود و جاییست که سیارهها، ماهها، سیارکها و دیگر اجرام نجومی در یک سامانهی ستارهای پدید میآیند.
این ستاره از پیش به یک دلیل دیگر ستارهای ویژه بود زیرا نخستین ستارهای به این جوانی بود که یک سیارهی به اصطلاح "مشتری داغ" پیرامونش یافته شده بود- مشتریهای داغ سیارههای غولپیکری هستند که بسیار به ستارهشان نزدیکند. مشتریهای داغ اگرچه نخستین نمونهی فراسیارههای (سیارههای فراخورشیدیِ) یافته شده بودند، ولی وجودشان مدتهاست که دانشمندان را با پرسش روبرو کرده زیرا بسیار به ستارهشان نزدیکتر از آنند که همان جا پدید آمده باشند.
اکنون گروهی از دانشمندان دانشگاه کمبریج با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) به جستجوی سیارههای همخانوادهی دیگری برای این مشتری داغ جوان پرداختهاند. عکسهایی که این پژوهشگران به کمک آلما گرفتند سه شکاف جداگانه را در قرص پیرامون ستاره نشان می داد که بر پایهی مدلهای نظری دانشمندان، به احتمال بسیار توسط سه #غول_گازی دیگر که آنها هم در مدار این ستارهی جوانند پدید آمدهاند.
این ستاره "سیآی گاو" (CI Tau) نامیده میشود و با فاصلهی ۵۰۰ سال نوری از زمین، در یکی از مناطق ستارهزایی بسیار بارورِ کهکشان جای دارد. چهار سیارهی این ستاره مدارهایی بسیار گوناگون دارند: آن که نزدیکترین است (همان مشتری داغ) فاصلهی مداریاش از ستاره همارز مدار سیارهی تیر با خورشید است، ولی دورترین سیاره، فاصلهاش همارز سه برابر فاصلهی نپتون است. دو سیارهی بیرونی تقریبا همجرم کیواناند و دو سیارهی درونی به ترتیب حدود یک و ده برابر مشتریاند.
این کشف پرسشهای بسیاری را برای اخترشناسان پیش آورده. حدود ۱ درصد ستارگان میزبان مشتریهای داغند، ولی بیشتر مشتریهای داغِ شناخته شده صدها برابر پیرتر از مال سیآی گاو هستند. پرفسور کتی کلارک از بنیاد اخترشناسی کمبریج میگوید: «ما فعلا نمیتوانیم بگوییم که آیا پیکرهبندی دیده شده در سیآی گاو یک پیکرهبندی رایج در سامانههای مشتری داغ است یا نه، دلیلش هم چگونگی یافته شدن آن سه غول گازیِ دیگر در آنست- ما آنها را به کمک اثری که روی قرص پیشسیارهای داشتند شناسایی کردیم، و این روش برای سامانههای پیرتر که دیگر یک قرص پیشسیارهای ندارند کارایی ندارد.»
به گفتهی اخترشناسان، روشن نیست که آیا آن سه سیارهی دیگر نقشی در رانده شدن ستارهی درونی به چنین مدار تنگی داشتهاند یا نه و آیا کلا این همان سازوکاریست که مشتریهای داغ را پدید میآورد یا نه. راز دیگر اینست که آن دو سیارهی بیرونی اصلا چگونه پدید آمدهاند.
کلارک میگوید: «مدلهای ما برای چگونگی ساخته شدن سیارهها بر پایهی ساخته شدن همان گونه سیارههاییست که پیش از این دیدهایم، بنابراین سیارههایی که تازه مییابیم لزوما به این مدلها سازگار نیستند. گمان بر اینست که سیارههای همجرم کیوان نخست یک هستهی جامد میسازند و سپس لایههایی از گاز روی خود گرد میآورند، ولی این فرآیندها در فاصلههای دور از ستاره میبایست بسیار کند باشد. بیشتر مدلهای ما دربارهی ساخته شدن سیاره در چنین فاصلهی دوری از ستاره به مشکل بر میخورند.»
در آینده این سامانهی پیچیده در طول موجهای گوناگون بررسی خواهد شد تا سرنخهای بیشتری دربارهی ویژگیهای قرص و سیارههایش به دست آید. و آلما (نخستین تلسکوپ با توانایی تصویربرداری از سیارههایی که تازه دارند ساخته میشوند) هم احتمالا با رو کردن شگفتیهای بیشتر در سامانههای دیگر، دیدگاه تازهای از چگونگی پیدایش سامانههای سیارهای به ما خواهد داد. #فراسیاره
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/CITau.html
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-------------------------------------------------------------------
* پژوهشگران ستارهای جوان را شناسایی کردهاند که چهار سیارهی هماندازهی مشتری و کیوان در مدار پیرامون خود دارد. این نخستین بارست که این همه سیارهی غولپیکر در چنین سامانهی جوانی یافته میشود.
این سامانه همچنین رکورددار دورترین مدارهای سیارهها پیرامونش است که تاکنون دیده شده: فاصلهی بیرونیترین سیارهاش از آن هزار برابر فاصلهی درونیترین سیارهاش است، و این پرسشهایی هیجانانگیز را دربارهی چگونگی پیدایش چنین خانوادهای پیش میآورد.
این ستاره تنها دو میلیون سال سن دارد که در استاندارد اخترشناسی یک کودک نوپاست؛ همچنین با قرص غولپیکری از غبار و یخ در میان گرفته شده که به نام قرص پیشسیارهای شناخته میشود و جاییست که سیارهها، ماهها، سیارکها و دیگر اجرام نجومی در یک سامانهی ستارهای پدید میآیند.
این ستاره از پیش به یک دلیل دیگر ستارهای ویژه بود زیرا نخستین ستارهای به این جوانی بود که یک سیارهی به اصطلاح "مشتری داغ" پیرامونش یافته شده بود- مشتریهای داغ سیارههای غولپیکری هستند که بسیار به ستارهشان نزدیکند. مشتریهای داغ اگرچه نخستین نمونهی فراسیارههای (سیارههای فراخورشیدیِ) یافته شده بودند، ولی وجودشان مدتهاست که دانشمندان را با پرسش روبرو کرده زیرا بسیار به ستارهشان نزدیکتر از آنند که همان جا پدید آمده باشند.
اکنون گروهی از دانشمندان دانشگاه کمبریج با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) به جستجوی سیارههای همخانوادهی دیگری برای این مشتری داغ جوان پرداختهاند. عکسهایی که این پژوهشگران به کمک آلما گرفتند سه شکاف جداگانه را در قرص پیرامون ستاره نشان می داد که بر پایهی مدلهای نظری دانشمندان، به احتمال بسیار توسط سه #غول_گازی دیگر که آنها هم در مدار این ستارهی جوانند پدید آمدهاند.
این ستاره "سیآی گاو" (CI Tau) نامیده میشود و با فاصلهی ۵۰۰ سال نوری از زمین، در یکی از مناطق ستارهزایی بسیار بارورِ کهکشان جای دارد. چهار سیارهی این ستاره مدارهایی بسیار گوناگون دارند: آن که نزدیکترین است (همان مشتری داغ) فاصلهی مداریاش از ستاره همارز مدار سیارهی تیر با خورشید است، ولی دورترین سیاره، فاصلهاش همارز سه برابر فاصلهی نپتون است. دو سیارهی بیرونی تقریبا همجرم کیواناند و دو سیارهی درونی به ترتیب حدود یک و ده برابر مشتریاند.
این کشف پرسشهای بسیاری را برای اخترشناسان پیش آورده. حدود ۱ درصد ستارگان میزبان مشتریهای داغند، ولی بیشتر مشتریهای داغِ شناخته شده صدها برابر پیرتر از مال سیآی گاو هستند. پرفسور کتی کلارک از بنیاد اخترشناسی کمبریج میگوید: «ما فعلا نمیتوانیم بگوییم که آیا پیکرهبندی دیده شده در سیآی گاو یک پیکرهبندی رایج در سامانههای مشتری داغ است یا نه، دلیلش هم چگونگی یافته شدن آن سه غول گازیِ دیگر در آنست- ما آنها را به کمک اثری که روی قرص پیشسیارهای داشتند شناسایی کردیم، و این روش برای سامانههای پیرتر که دیگر یک قرص پیشسیارهای ندارند کارایی ندارد.»
به گفتهی اخترشناسان، روشن نیست که آیا آن سه سیارهی دیگر نقشی در رانده شدن ستارهی درونی به چنین مدار تنگی داشتهاند یا نه و آیا کلا این همان سازوکاریست که مشتریهای داغ را پدید میآورد یا نه. راز دیگر اینست که آن دو سیارهی بیرونی اصلا چگونه پدید آمدهاند.
کلارک میگوید: «مدلهای ما برای چگونگی ساخته شدن سیارهها بر پایهی ساخته شدن همان گونه سیارههاییست که پیش از این دیدهایم، بنابراین سیارههایی که تازه مییابیم لزوما به این مدلها سازگار نیستند. گمان بر اینست که سیارههای همجرم کیوان نخست یک هستهی جامد میسازند و سپس لایههایی از گاز روی خود گرد میآورند، ولی این فرآیندها در فاصلههای دور از ستاره میبایست بسیار کند باشد. بیشتر مدلهای ما دربارهی ساخته شدن سیاره در چنین فاصلهی دوری از ستاره به مشکل بر میخورند.»
در آینده این سامانهی پیچیده در طول موجهای گوناگون بررسی خواهد شد تا سرنخهای بیشتری دربارهی ویژگیهای قرص و سیارههایش به دست آید. و آلما (نخستین تلسکوپ با توانایی تصویربرداری از سیارههایی که تازه دارند ساخته میشوند) هم احتمالا با رو کردن شگفتیهای بیشتر در سامانههای دیگر، دیدگاه تازهای از چگونگی پیدایش سامانههای سیارهای به ما خواهد داد. #فراسیاره
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/CITau.html
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«آبنمای غولپیکر کهکشانی»
------------------------------------------------
اخترشناسان جریان آبنما-مانندِ غولآسایی از گاز مولکولی را در درخشانترین کهکشانِ خوشهی کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین یافتهاند که توسط چرخهی کهکشانی کاملی از برونریزیها و درونریزیهای نیرومند پدید آمده. آنچه دانشمندان دیدهاند نشان میدهد که ابرسیاهچالهای در قلب این کهکشان دارد با فوارهای بزرگ، گاز مولکولی سرد را به فضای میانکهکشانی میافشاند، و سپس این گاز -که نمیتواند از چنگ گرانش کهکشان بگریزد- دوباره مانند یک سیلِ میانکهکشانی بر روی #ابرسیاهچاله میریزد. یک برونریزی و درونریزی هماهنگ از چنین آبنمای غولپیکری تا به امروز دیده نشده بود.
گرنت ترمبلی از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان که رهبر این پژوهش بود میگوید: «این شاید نخستین سامانهای باشد که در آن شواهدی آشکار از هر دو پدیدهی برونریزی و درونریزی گاز مولکولی سرد برای یک سیاهچاله میبینیم. ابرسیاهچالهی این کهکشان بزرگ رفتاری مانند تلمبهی مکانیکی در یک آبنما را دارد.»
ترمیلی و گروهش به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) رد مولکولهای مونوکسید کربن در این آبنمای کیهانی را دنبال کردند و پی بردند که این مولکولهای سرد، با دماهای منفی ۲۵۰-۲۶۰ درجهی سلسیوس دارند رو به درون، بر سر سیاهچاله سرازیر میشوند. آنها همچنین به کمک طیفنگار "میوز" در تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) گازهای گرمتری را ردیابی کردند که دارد با فوارههایی از سیاهچاله بیرون میریزد.
ترمبلی میگوید: «ویژگی این پژوهش، بررسی بسیار دقیقیست که با همکاری آلما و ویالتی روی این سامانه انجام شده. این دو دستگاه با هم ترکیبی با توانمندی باورنکردنی را میسازند.»
آمیزهی دادههای این دو دستگاه تصویری کامل از این فرآیند ساخت- گاز سرد به سوی سیاهچاله کشیده میشود، آن را فعال میکند و باعث میشود سیاهچاله فوارههایی پرسرعت و درخشان از پلاسما را به فضای درون خوشه بیفشاند. گازهای این فوارهها نمیتوانند از چنگ گرانش کهکشان نجات یابند و سرد شده و دوباره به پایین کشیده میشوند، تا سرانجام بر سر سیاهچاله میریزند، و این چرخه دوباره آغاز میشود.
این مشاهدات پرجزییات میتواند در آشنایی بیشتر با چرخهی زندگی کهکشانها به اخترشناسان کمک کند. این پژوهشگران گمان دارند که این فرآیند نه تنها میتواند رایج باشد، بلکه برای شناخت پیدایش کهکشانها نیازی بنیادین است. در گذشته هم برونریزی و هم درونریزی گازهای سرد دیده شده بود، ولی این نخستین بارست که هر دو با هم در یک سامانه دیده میشوند، و این نخستین گواه بر اینست که هر دوی آنها بخشی از یک فرآیندند.
#خوشه_کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در صورت فلکی #دلو جای دارد و عضو کاتلوگ آبل برای خوشههای پرجمعیت است. خوشههایی مانند خوشهی کوره، خوشهی هرکول، و خوشهی پاندورا نیز در این فهرستند.
***********
توضیح تصویر:
🔴 دادههای آلما با رنگ زرد، گازهای سرد را نشان میدهد. دادههای طیفنگار میوز در ویالتی هم با رنگ سرخ، گاز هیدروژن داغ در همین منطقه را نشان میدهد. رنگ آبی هم از دادههای تلسکوپ پرتو ایکس چاندرا به تصویر افزوده شده و گازهای یونیدهی داغ گسترده را نمایان کرده است
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/Abell2597.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------------
اخترشناسان جریان آبنما-مانندِ غولآسایی از گاز مولکولی را در درخشانترین کهکشانِ خوشهی کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین یافتهاند که توسط چرخهی کهکشانی کاملی از برونریزیها و درونریزیهای نیرومند پدید آمده. آنچه دانشمندان دیدهاند نشان میدهد که ابرسیاهچالهای در قلب این کهکشان دارد با فوارهای بزرگ، گاز مولکولی سرد را به فضای میانکهکشانی میافشاند، و سپس این گاز -که نمیتواند از چنگ گرانش کهکشان بگریزد- دوباره مانند یک سیلِ میانکهکشانی بر روی #ابرسیاهچاله میریزد. یک برونریزی و درونریزی هماهنگ از چنین آبنمای غولپیکری تا به امروز دیده نشده بود.
گرنت ترمبلی از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان که رهبر این پژوهش بود میگوید: «این شاید نخستین سامانهای باشد که در آن شواهدی آشکار از هر دو پدیدهی برونریزی و درونریزی گاز مولکولی سرد برای یک سیاهچاله میبینیم. ابرسیاهچالهی این کهکشان بزرگ رفتاری مانند تلمبهی مکانیکی در یک آبنما را دارد.»
ترمیلی و گروهش به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) رد مولکولهای مونوکسید کربن در این آبنمای کیهانی را دنبال کردند و پی بردند که این مولکولهای سرد، با دماهای منفی ۲۵۰-۲۶۰ درجهی سلسیوس دارند رو به درون، بر سر سیاهچاله سرازیر میشوند. آنها همچنین به کمک طیفنگار "میوز" در تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) گازهای گرمتری را ردیابی کردند که دارد با فوارههایی از سیاهچاله بیرون میریزد.
ترمبلی میگوید: «ویژگی این پژوهش، بررسی بسیار دقیقیست که با همکاری آلما و ویالتی روی این سامانه انجام شده. این دو دستگاه با هم ترکیبی با توانمندی باورنکردنی را میسازند.»
آمیزهی دادههای این دو دستگاه تصویری کامل از این فرآیند ساخت- گاز سرد به سوی سیاهچاله کشیده میشود، آن را فعال میکند و باعث میشود سیاهچاله فوارههایی پرسرعت و درخشان از پلاسما را به فضای درون خوشه بیفشاند. گازهای این فوارهها نمیتوانند از چنگ گرانش کهکشان نجات یابند و سرد شده و دوباره به پایین کشیده میشوند، تا سرانجام بر سر سیاهچاله میریزند، و این چرخه دوباره آغاز میشود.
این مشاهدات پرجزییات میتواند در آشنایی بیشتر با چرخهی زندگی کهکشانها به اخترشناسان کمک کند. این پژوهشگران گمان دارند که این فرآیند نه تنها میتواند رایج باشد، بلکه برای شناخت پیدایش کهکشانها نیازی بنیادین است. در گذشته هم برونریزی و هم درونریزی گازهای سرد دیده شده بود، ولی این نخستین بارست که هر دو با هم در یک سامانه دیده میشوند، و این نخستین گواه بر اینست که هر دوی آنها بخشی از یک فرآیندند.
#خوشه_کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در صورت فلکی #دلو جای دارد و عضو کاتلوگ آبل برای خوشههای پرجمعیت است. خوشههایی مانند خوشهی کوره، خوشهی هرکول، و خوشهی پاندورا نیز در این فهرستند.
***********
توضیح تصویر:
🔴 دادههای آلما با رنگ زرد، گازهای سرد را نشان میدهد. دادههای طیفنگار میوز در ویالتی هم با رنگ سرخ، گاز هیدروژن داغ در همین منطقه را نشان میدهد. رنگ آبی هم از دادههای تلسکوپ پرتو ایکس چاندرا به تصویر افزوده شده و گازهای یونیدهی داغ گسترده را نمایان کرده است
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/Abell2597.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«ستارگان دنبالهدار-مانند»
------------------------
این تصویر دیدنی از پیوند دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی و تلسکوپ فضایی #هابل درست شده و یک خوشهی ستارهای به نام وسترلاند ۱ یا Wd1 را نشان میدهد.
نکتهی جالب اینست که برخی از ستارگان غولپیکر این خوشه، مانند دنبالهدارها "دُمهایی" از مواد دارند که از آنها بیرون زده. چنین دمهایی دستاورد بادهای بیامان و چگالیست که از ستارههای دیگر بر این ستارگان میوزد و مواد را از آنها به بیرون میکشد.
این پدیده همانند چیزیست که برای دنبالهدارها رخ میدهد و دمهای زیبا و آشنایشان را پدید میآورد. در سامانهی خورشیدی، بادهای ذرات خورشید با برخورد به دنبالهدارها چنین دمی را از آنها به بیرون میکشد. از همین رو دم دنبالهدارها همیشه در راستای خورشید و در جهت مخالف آنسست. راستای دمهای این ستارگان سرخ بزرگ هم به مرکز خوشه میرسد و در جهت مخالف آنند. این به احتمال بسیار به دلیل بادهای نیرومندیست که از صدها ستارهی بزرگ و داغ در مرکز خوشهی وسترلاند ۱ به بیرون میوزند.
این دمها بسیار بلندند و نشاندهندهی اثر چشمگیری هستند که محیط میتواند بر پیدایش و دگرگونی ستارگان داشته باشد. این دمهای دنبالهدار-مانند در عکسهایی که آلما برای بررسی ستارگان خوشهی وسترلاند ۱ و این که چگونه و با چه نرخی جرم از دست میدهند کرفته بود یافته شده بودند. این خوشه ستارگان پرجرمِ بسیاری دارد که بسیاری از آنها از ردههای کمیابند و از همین رو به شدت مورد علاقهی اخترشناسان بودهاند.
خوشهی وسترلاند ۱ با فاصلهی حدود ۱۵ سال نوری از زمین، در راستای صورت فلکی آتشدان دیده میشود. این خوشه اگرچه اکنون به عنوان یک ابَرخوشهی باز ردهبندی شده، ولی شاید تا چند میلیارد سال دیگر به یک خوشهی کروی کمجرم تبدیل شود. وسترلاند ۱ را بیش از همه با ستارهی وسترلاند ۱-۲۶ میشناسیم، یک ابرغول سرخِ به اندازهای بزرگ که اگر در جایگاه خورشید ما قرار داده شود، تا آن سوی مدار مشتری را هم در بر خواهد گرفت.
این خوشهی جوان در بر دارندهی ۳ ابرغول سرخ دیگر، ۶ فراغول زرد و ۲۴ ستارهی ولف رایه نیز هست، به همراه چندین ستارهی از آنها هم هم نامعمولتر که هنوز در دست بررسی هستند.
#خوشه_باز
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/12/Wd1.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------
این تصویر دیدنی از پیوند دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی و تلسکوپ فضایی #هابل درست شده و یک خوشهی ستارهای به نام وسترلاند ۱ یا Wd1 را نشان میدهد.
نکتهی جالب اینست که برخی از ستارگان غولپیکر این خوشه، مانند دنبالهدارها "دُمهایی" از مواد دارند که از آنها بیرون زده. چنین دمهایی دستاورد بادهای بیامان و چگالیست که از ستارههای دیگر بر این ستارگان میوزد و مواد را از آنها به بیرون میکشد.
این پدیده همانند چیزیست که برای دنبالهدارها رخ میدهد و دمهای زیبا و آشنایشان را پدید میآورد. در سامانهی خورشیدی، بادهای ذرات خورشید با برخورد به دنبالهدارها چنین دمی را از آنها به بیرون میکشد. از همین رو دم دنبالهدارها همیشه در راستای خورشید و در جهت مخالف آنسست. راستای دمهای این ستارگان سرخ بزرگ هم به مرکز خوشه میرسد و در جهت مخالف آنند. این به احتمال بسیار به دلیل بادهای نیرومندیست که از صدها ستارهی بزرگ و داغ در مرکز خوشهی وسترلاند ۱ به بیرون میوزند.
این دمها بسیار بلندند و نشاندهندهی اثر چشمگیری هستند که محیط میتواند بر پیدایش و دگرگونی ستارگان داشته باشد. این دمهای دنبالهدار-مانند در عکسهایی که آلما برای بررسی ستارگان خوشهی وسترلاند ۱ و این که چگونه و با چه نرخی جرم از دست میدهند کرفته بود یافته شده بودند. این خوشه ستارگان پرجرمِ بسیاری دارد که بسیاری از آنها از ردههای کمیابند و از همین رو به شدت مورد علاقهی اخترشناسان بودهاند.
خوشهی وسترلاند ۱ با فاصلهی حدود ۱۵ سال نوری از زمین، در راستای صورت فلکی آتشدان دیده میشود. این خوشه اگرچه اکنون به عنوان یک ابَرخوشهی باز ردهبندی شده، ولی شاید تا چند میلیارد سال دیگر به یک خوشهی کروی کمجرم تبدیل شود. وسترلاند ۱ را بیش از همه با ستارهی وسترلاند ۱-۲۶ میشناسیم، یک ابرغول سرخِ به اندازهای بزرگ که اگر در جایگاه خورشید ما قرار داده شود، تا آن سوی مدار مشتری را هم در بر خواهد گرفت.
این خوشهی جوان در بر دارندهی ۳ ابرغول سرخ دیگر، ۶ فراغول زرد و ۲۴ ستارهی ولف رایه نیز هست، به همراه چندین ستارهی از آنها هم هم نامعمولتر که هنوز در دست بررسی هستند.
#خوشه_باز
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/12/Wd1.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«ستارهای که دارد به روش سیارهها ساخته میشود»
-----------------------------------------------
* اخترشناسان با ثبت یکی از پرجزییاتترین نماها تا به امروز از یک ستارهی جوان، چیزی نامنتظره را آشکار کردهاند- یک همدم نوزاد پیرامون آن.
در این رصد که به رهبری جان لی از دانشگاه لیدز انجام شد، دانشمندان پی بردند که این ستاره تنها نیست و در حقیقت دوتاست. جرم اصلی که "امام ۱ای" نام دارد یک ستارهی بزرگ و جوان است که با قرصی چرخان از گاز و غبار -که هدف اصلی رصد بود- در بر گرفته شده.
آنچه آشکار شده یک جرم کم نور به نام امام ۱بی است که دارد درست در لبهی بیرونی قرص به گرد امام ۱ای میچرخد. به باور پژوهشگران این یکی از نخستین نمونههای یک قرص "تکه تکه شده" است که پیرامون یک ستارهی جوان دیده میشود.
دکتر لی میگوید: «ستارگان درون ابرهای بزرگ گاز و غبار در فضای میانستارهای ساخته میشوند.» «این ابرها همزمان با رمبش گرانشی سریع و سریعتر میچرخند و قرصی پیرامون خود میسازند. در مورد ستارگان کوچکی مانند خورشید، در این قرص [تنها] سیارههایی میتواند پدید بیاید.» «ولی اینجا ستاره و قرصی که دیدهایم به اندازهای بزرگ و پرجرمند که به جای آن که سیارهای نوزاد پیرامونش ببنیم، یک ستارهی رو به رشدِ دیگر را داریم میبینیم.»
دانشمندان با سنجش میزان تابشی که از غبارها گسیلیده میشود، و جابجاییهای کوچکی که در بسامد پرتوهای گسیلیده از گاز رخ میدهد توانستند جرم امام ۱ای و امام ۱بی را محاسبه کنند. جرم امام ۱ای ۴۰ برابر جرم خورشید، و جرم همدمش، امام ۱بی کمتر از یک دوم خورشید برآورد شد.
دکتر لی میگوید: «ستارگان پیرترِ بسیاری با یک همدمِ نزدیک دیده شدهاند، ولی در اغلب این سامانههای #دوتایی، هر دو ستاره تقریبا همجرم بوده و بنابراین به احتمال بسیار مانند دوقلوها با هم و همزمان شکل گرفتهاند. یافتن یک سامانهی دوتایی جوان با نسبت جرم ۸۰ به ۱ بسیار نامعمول است و نشان میدهد که دو ستاره در فرآیندهایی به کلی متفاوت پدید آمدهاند.»
روند پیدایش امام ۱بی فرآیندیست که در قرصهای سرد و بزرگ انجام میشود. این قرصهای "ناپایدار از نظر گرانشی" نمیتوانند در برابر گرانش خود تاب آورده و در یک یا چند بخش میرمبند [که هر کدام میتواند یک جرم بسازد].
دکتر دانکن فورگن، یکی از نویسندگان این پژوهش از دانشگاه سنت اندروز میگوید: «من بیشتر عمر کاری خود را صرف شبیهسازی این فرآیند برای سیارههای غول پیکر به گرد ستارگانی مانند خورشید کردهام. دیدن عملی شکلگیری جرمی به بزرگی یک ستاره بسیار هیجانانگیز است.»
پژوهشگران خاطرنشان میکنند که ستارهی جوان نویافته (امام ۱بی) خودش هم میتواند پیرامونش یک قرص داشته باشد که سیارههای خودش میتوانند در آن ساخته شوند- ولی این باید سریع باشد.
دکتر لی میافزاید: «ستارگانی به بزرگی امام ۱ای تنها حدود یک میلیون سال عمر کرده و سرانجام در انفجار نیرومند ابرنواختری میمیرند، پس احتمالش هست که امام ۱بی در آینده بتواند سامانهی سیارهای خودش را بسازد.»
اخترشناسان این کشف غافلگیرکننده را به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) که در بیابان آتاکامای شیلی برپاست انجام دادند. آنها با بهرهگیری همزمان از ۶۶ آنتن آلما، در فرآیندی به نام تداخلسنجی توانستند توان یک تک تلسکوپ به قطر تقریبا ۴ کیلومتر را شبیهسازی کنند، که به آنها امکان داد تا برای نخستین بار مواد پیرامون این ستارهی جوان را به تصویر بکشند. پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/12/MM1.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-----------------------------------------------
* اخترشناسان با ثبت یکی از پرجزییاتترین نماها تا به امروز از یک ستارهی جوان، چیزی نامنتظره را آشکار کردهاند- یک همدم نوزاد پیرامون آن.
در این رصد که به رهبری جان لی از دانشگاه لیدز انجام شد، دانشمندان پی بردند که این ستاره تنها نیست و در حقیقت دوتاست. جرم اصلی که "امام ۱ای" نام دارد یک ستارهی بزرگ و جوان است که با قرصی چرخان از گاز و غبار -که هدف اصلی رصد بود- در بر گرفته شده.
آنچه آشکار شده یک جرم کم نور به نام امام ۱بی است که دارد درست در لبهی بیرونی قرص به گرد امام ۱ای میچرخد. به باور پژوهشگران این یکی از نخستین نمونههای یک قرص "تکه تکه شده" است که پیرامون یک ستارهی جوان دیده میشود.
دکتر لی میگوید: «ستارگان درون ابرهای بزرگ گاز و غبار در فضای میانستارهای ساخته میشوند.» «این ابرها همزمان با رمبش گرانشی سریع و سریعتر میچرخند و قرصی پیرامون خود میسازند. در مورد ستارگان کوچکی مانند خورشید، در این قرص [تنها] سیارههایی میتواند پدید بیاید.» «ولی اینجا ستاره و قرصی که دیدهایم به اندازهای بزرگ و پرجرمند که به جای آن که سیارهای نوزاد پیرامونش ببنیم، یک ستارهی رو به رشدِ دیگر را داریم میبینیم.»
دانشمندان با سنجش میزان تابشی که از غبارها گسیلیده میشود، و جابجاییهای کوچکی که در بسامد پرتوهای گسیلیده از گاز رخ میدهد توانستند جرم امام ۱ای و امام ۱بی را محاسبه کنند. جرم امام ۱ای ۴۰ برابر جرم خورشید، و جرم همدمش، امام ۱بی کمتر از یک دوم خورشید برآورد شد.
دکتر لی میگوید: «ستارگان پیرترِ بسیاری با یک همدمِ نزدیک دیده شدهاند، ولی در اغلب این سامانههای #دوتایی، هر دو ستاره تقریبا همجرم بوده و بنابراین به احتمال بسیار مانند دوقلوها با هم و همزمان شکل گرفتهاند. یافتن یک سامانهی دوتایی جوان با نسبت جرم ۸۰ به ۱ بسیار نامعمول است و نشان میدهد که دو ستاره در فرآیندهایی به کلی متفاوت پدید آمدهاند.»
روند پیدایش امام ۱بی فرآیندیست که در قرصهای سرد و بزرگ انجام میشود. این قرصهای "ناپایدار از نظر گرانشی" نمیتوانند در برابر گرانش خود تاب آورده و در یک یا چند بخش میرمبند [که هر کدام میتواند یک جرم بسازد].
دکتر دانکن فورگن، یکی از نویسندگان این پژوهش از دانشگاه سنت اندروز میگوید: «من بیشتر عمر کاری خود را صرف شبیهسازی این فرآیند برای سیارههای غول پیکر به گرد ستارگانی مانند خورشید کردهام. دیدن عملی شکلگیری جرمی به بزرگی یک ستاره بسیار هیجانانگیز است.»
پژوهشگران خاطرنشان میکنند که ستارهی جوان نویافته (امام ۱بی) خودش هم میتواند پیرامونش یک قرص داشته باشد که سیارههای خودش میتوانند در آن ساخته شوند- ولی این باید سریع باشد.
دکتر لی میافزاید: «ستارگانی به بزرگی امام ۱ای تنها حدود یک میلیون سال عمر کرده و سرانجام در انفجار نیرومند ابرنواختری میمیرند، پس احتمالش هست که امام ۱بی در آینده بتواند سامانهی سیارهای خودش را بسازد.»
اخترشناسان این کشف غافلگیرکننده را به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) که در بیابان آتاکامای شیلی برپاست انجام دادند. آنها با بهرهگیری همزمان از ۶۶ آنتن آلما، در فرآیندی به نام تداخلسنجی توانستند توان یک تک تلسکوپ به قطر تقریبا ۴ کیلومتر را شبیهسازی کنند، که به آنها امکان داد تا برای نخستین بار مواد پیرامون این ستارهی جوان را به تصویر بکشند. پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/12/MM1.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«منظومهای با چهار ستاره و یک قرص عمودی!»
----------------------------------------------
* قرصهای پیشسیارهای به طور معمول به گرد استوای ستارهها میچرخند، ولی اکنون دانشمندان پی بردهاند که این قرصها میتوانند به گونهی چشمگیری کج بوده و به جای استوا، به گرد قطبهای ستاره بچرخند.
پژوهش تازه نشان میدهد که سیارهها در سامانههای دو-ستارهای میتوانند مدارهای قطبی پیرامون هر دو ستاره داشته باشند، چیزی که میتواند فصلهایی بیاندازه متفاوت با فصلهای زمین پدید بیاورد.
@onestar_in_sevenskies
ستارگان در ابرهای گاز و غبار ساخته میشوند. کشش گرانشی هر ستاره این مواد را وارد مدارهایی مارپیچی به گرد آن میکند. اگرچه تودههایی از این ابر آغاز به حرکت در جهتهای کترهای، با سرعتهای کترهای میکنند، ولی با رُمبش ابر، این تودهها با هم برخورد کرده و به هم میپیوندند. این روند با گذشت زمان به شکلگیری یک قرص تخت میانجامد که به نام قرص پیشسیارهای شناخته میشود و به طور معمول در همان جهت چرخش ستاره، به گرد استوای آن میچرخد. سیارههایی که از این قرص پیدید میآیند هم به طور معمول به گرد استوای ستاره میچرخند، مانند سیارههای سامانهی خورشیدی خودمان.
به گفتهی گرنت کندی از دانشگاه واریک بریتانیا، پژوهش گذشته نشان داده که تقریبا همهی ستارگانِ جوان در آغاز با قرصهای پیشسیارهای در بر گرفته شدهاند. در مورد قرصهای پیشسیارهای پیرامون ستارگانِ تکی، دستکم یک سوم آنها سیاره میسازند.
ولی شبیهسازیهای رایانهایِ پیشین نشان داده که پس از پیدایش قرصهای پیشسیارهای، هر گونه مواد اضافی که وارد آنها شود میتواند ترازشان را به هم بزند. شاید کجی و ناهماهنگی نسبی مدار برخی از فراسیارهها به همین دلیل باشد.
@onestar_in_sevenskies
کندی و همکارانش پژوهش خود را بر "سیارههای پیرادویی" متمرکز کردند، سیارههایی در یک سامانهی دوستارهای که به گرد هر دو ستاره میچرخند. دانشمندان بر این گمان بودند که سیارههای پیرامون ستارگان دوتایی میتوانند ناهماهنگ شوند: به جای این که مدار سیارهها در همان صفحهای که دو ستاره به گرد هم میچرخند باشد، به گرد قطبهای آنها بچرخند.
اکنون این گروه نخستین نمونه از یک قرص پیشسیارهایِ ناهماهنگ پیرادویی را یافتهاند. کندی به اسپیس دات کام میگوید این یکی از نمونههاییست که طبیعت در آن نشان میدهد میتواند خلاقتر از چشمداشت ما باشد.
این سامانه که اچدی ۹۸۸۰۰ نام دارد، یک سامانهی چهارستارهای در فاصلهی ۱۴۶ سال نوری زمینست. دنیل پرایس، یکی از نویسندگان پژوهش از دانشگاه مانش استرالیا میگوید: «اگر اینجا سیارهای به دنیا بیاید چهار خورشید در آسمانش خواهد داشت.»
این اخترشناسان با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) عکسهایی پروُضوح از قرص پیشسیارهای پیرامون دو تا از این چهار ستاره گرفتند. قطر این حلقه تقریبا برابر با قطر کمربند یارکها در سامانهی خورشیدی است. (آن دو ستارهی دیگر بیرون از این حلقهاند؛ در هر دو زوج، دو ستارهها به گرد یکدیگر میچرخند.)
@onestar_in_sevenskies
در پژوهش گذشته شیوهی گردش این دو ستاره (دو تای درون حلقه) به گرد هم تایید شده بود. پژوهش تازه نشان داده که قرص پیشسیارهای پیرامون این دو اساسا به گرد قطبهای آنها میچرخد، مانند یک چرخ و فلک عمودی با یک کاروسل [چرخ و فلک افقی] در مرکزش.
کندی میگوید: «من در واقع انتظار نداشتم که این دادهها یک پیکریندی قطبی را نشان دهد. بر پایهی یافتههای گذشته، ساختارهایی پیچیده و تابدار را پیشبینی کرده بودم، ولی پیشبینیهایم به کلی اشتباه از آب در آمدند. نتیجهی پایانی بسیار سادهتر و و قانعکنندهتر است.»
به گفتهی کندی این یافتههای تازه نشان میدهند که سیارههای پیرادویی در پیکربندی قطبی میتوانند رایجتر از پنداشتها باشند: «این قرصها وجود دارند، پس چرا سیارهها نباشند؟»
به نوشتهی ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇
----------------------------------------------
* قرصهای پیشسیارهای به طور معمول به گرد استوای ستارهها میچرخند، ولی اکنون دانشمندان پی بردهاند که این قرصها میتوانند به گونهی چشمگیری کج بوده و به جای استوا، به گرد قطبهای ستاره بچرخند.
پژوهش تازه نشان میدهد که سیارهها در سامانههای دو-ستارهای میتوانند مدارهای قطبی پیرامون هر دو ستاره داشته باشند، چیزی که میتواند فصلهایی بیاندازه متفاوت با فصلهای زمین پدید بیاورد.
@onestar_in_sevenskies
ستارگان در ابرهای گاز و غبار ساخته میشوند. کشش گرانشی هر ستاره این مواد را وارد مدارهایی مارپیچی به گرد آن میکند. اگرچه تودههایی از این ابر آغاز به حرکت در جهتهای کترهای، با سرعتهای کترهای میکنند، ولی با رُمبش ابر، این تودهها با هم برخورد کرده و به هم میپیوندند. این روند با گذشت زمان به شکلگیری یک قرص تخت میانجامد که به نام قرص پیشسیارهای شناخته میشود و به طور معمول در همان جهت چرخش ستاره، به گرد استوای آن میچرخد. سیارههایی که از این قرص پیدید میآیند هم به طور معمول به گرد استوای ستاره میچرخند، مانند سیارههای سامانهی خورشیدی خودمان.
به گفتهی گرنت کندی از دانشگاه واریک بریتانیا، پژوهش گذشته نشان داده که تقریبا همهی ستارگانِ جوان در آغاز با قرصهای پیشسیارهای در بر گرفته شدهاند. در مورد قرصهای پیشسیارهای پیرامون ستارگانِ تکی، دستکم یک سوم آنها سیاره میسازند.
ولی شبیهسازیهای رایانهایِ پیشین نشان داده که پس از پیدایش قرصهای پیشسیارهای، هر گونه مواد اضافی که وارد آنها شود میتواند ترازشان را به هم بزند. شاید کجی و ناهماهنگی نسبی مدار برخی از فراسیارهها به همین دلیل باشد.
@onestar_in_sevenskies
کندی و همکارانش پژوهش خود را بر "سیارههای پیرادویی" متمرکز کردند، سیارههایی در یک سامانهی دوستارهای که به گرد هر دو ستاره میچرخند. دانشمندان بر این گمان بودند که سیارههای پیرامون ستارگان دوتایی میتوانند ناهماهنگ شوند: به جای این که مدار سیارهها در همان صفحهای که دو ستاره به گرد هم میچرخند باشد، به گرد قطبهای آنها بچرخند.
اکنون این گروه نخستین نمونه از یک قرص پیشسیارهایِ ناهماهنگ پیرادویی را یافتهاند. کندی به اسپیس دات کام میگوید این یکی از نمونههاییست که طبیعت در آن نشان میدهد میتواند خلاقتر از چشمداشت ما باشد.
این سامانه که اچدی ۹۸۸۰۰ نام دارد، یک سامانهی چهارستارهای در فاصلهی ۱۴۶ سال نوری زمینست. دنیل پرایس، یکی از نویسندگان پژوهش از دانشگاه مانش استرالیا میگوید: «اگر اینجا سیارهای به دنیا بیاید چهار خورشید در آسمانش خواهد داشت.»
این اخترشناسان با بهره از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) عکسهایی پروُضوح از قرص پیشسیارهای پیرامون دو تا از این چهار ستاره گرفتند. قطر این حلقه تقریبا برابر با قطر کمربند یارکها در سامانهی خورشیدی است. (آن دو ستارهی دیگر بیرون از این حلقهاند؛ در هر دو زوج، دو ستارهها به گرد یکدیگر میچرخند.)
@onestar_in_sevenskies
در پژوهش گذشته شیوهی گردش این دو ستاره (دو تای درون حلقه) به گرد هم تایید شده بود. پژوهش تازه نشان داده که قرص پیشسیارهای پیرامون این دو اساسا به گرد قطبهای آنها میچرخد، مانند یک چرخ و فلک عمودی با یک کاروسل [چرخ و فلک افقی] در مرکزش.
کندی میگوید: «من در واقع انتظار نداشتم که این دادهها یک پیکریندی قطبی را نشان دهد. بر پایهی یافتههای گذشته، ساختارهایی پیچیده و تابدار را پیشبینی کرده بودم، ولی پیشبینیهایم به کلی اشتباه از آب در آمدند. نتیجهی پایانی بسیار سادهتر و و قانعکنندهتر است.»
به گفتهی کندی این یافتههای تازه نشان میدهند که سیارههای پیرادویی در پیکربندی قطبی میتوانند رایجتر از پنداشتها باشند: «این قرصها وجود دارند، پس چرا سیارهها نباشند؟»
به نوشتهی ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇
«پناهگاه امن برای سیارههای جوان»
---------------------------------
در این تصویر یکی از ۲۰ قرص پیشسیارهای را که در نخستین برنامهی بزرگ رصدخانهی #آلما به نام "پروژهی زیرساختارهای قرص با واگشود زاویهایِ بالا" (DSHARP) بررسی و تصویربرداری شده بودند میبینیم. این قرص به نام "ایاس ۲۰۹" شناخته میشود و به لطف پادسانی (کنتراست) حلقههای نازکش و این که تقریبا از روبرو دیده میشود و به اصطلاح یک قرص رونما است، زیرساختارهایش را به خوبی میبینیم.
[دربارهی این قرص در گذشته خوانده بودید: *هنرنمایی یک سیاره جوان]
اگرچه حلقههای هم مرکز این قرص -که اینجا به زیبایی آشکار و برجسته نمایانده شدهاند- زیرساختاری رایج در چنین قرصهایی هستند، ولی پهنا، جدایی و شمار آنها در قرصهای گوناگون بسیار متغیر است. هنوز درست نمیدانیم که این زیرساختارها چگونه پدید میآیند و سیارهها چگونه در آنها ساخته میشوند. بررسی چند و چون شباهتها و تفاوتها میان آنها یکی از انگیزههای ساختن آلما، و هدف اصلی برنامهی DSHARP بود. این جزییات میتوانند سرنخهایی دربارهی نوع و گونهی سامانههای سیارهایی که سرانجام در آنها ساخته خواهد شد به ما بدهند.
یک برداشت اینست که احتمالا در پیدایش سامانههای سیارهای، بسیار پیشتر از آنچه فکر میکردیم برهمکنشی سریع و پیچیده میان پیشسیارههای جوان و خود قرص انجام میشود. بر پایهی نظریهی رایجِ پیدایش سیارهها، غبارِ درون این قرصها در جاهایی انباشته شده و دانههایی میسازد، این دانه ها سنگریزه میشوند، و سرانجام خردهسیارههایی از آنها پدید میآید.
ولی این نظریه همیشه با این واقعیت درگیر بوده که هر گاه اجرام به جرم معینی میرسند، پویایی (دینامیک) قرصها باعث میشود پیش از آن که به یک سیارهی واقعی تبدیل شوند به درون ستارهی مرکزی کشیده شوند. نتایج برنامهی DSHARP نشان میدهد که زیرساختارهای قرص میتوانند با آشفته کردن این سازوکار، پناهگاه امنی برای ادامهی رشد خردهسیارهها فراهم کنند- و بنابراین زیرساختارهایی که اینجا میبینیم نقشی کلیدی در پیدایش سیارهها، و وجود داشتن خود ما دارد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/02/AS209.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
---------------------------------
در این تصویر یکی از ۲۰ قرص پیشسیارهای را که در نخستین برنامهی بزرگ رصدخانهی #آلما به نام "پروژهی زیرساختارهای قرص با واگشود زاویهایِ بالا" (DSHARP) بررسی و تصویربرداری شده بودند میبینیم. این قرص به نام "ایاس ۲۰۹" شناخته میشود و به لطف پادسانی (کنتراست) حلقههای نازکش و این که تقریبا از روبرو دیده میشود و به اصطلاح یک قرص رونما است، زیرساختارهایش را به خوبی میبینیم.
[دربارهی این قرص در گذشته خوانده بودید: *هنرنمایی یک سیاره جوان]
اگرچه حلقههای هم مرکز این قرص -که اینجا به زیبایی آشکار و برجسته نمایانده شدهاند- زیرساختاری رایج در چنین قرصهایی هستند، ولی پهنا، جدایی و شمار آنها در قرصهای گوناگون بسیار متغیر است. هنوز درست نمیدانیم که این زیرساختارها چگونه پدید میآیند و سیارهها چگونه در آنها ساخته میشوند. بررسی چند و چون شباهتها و تفاوتها میان آنها یکی از انگیزههای ساختن آلما، و هدف اصلی برنامهی DSHARP بود. این جزییات میتوانند سرنخهایی دربارهی نوع و گونهی سامانههای سیارهایی که سرانجام در آنها ساخته خواهد شد به ما بدهند.
یک برداشت اینست که احتمالا در پیدایش سامانههای سیارهای، بسیار پیشتر از آنچه فکر میکردیم برهمکنشی سریع و پیچیده میان پیشسیارههای جوان و خود قرص انجام میشود. بر پایهی نظریهی رایجِ پیدایش سیارهها، غبارِ درون این قرصها در جاهایی انباشته شده و دانههایی میسازد، این دانه ها سنگریزه میشوند، و سرانجام خردهسیارههایی از آنها پدید میآید.
ولی این نظریه همیشه با این واقعیت درگیر بوده که هر گاه اجرام به جرم معینی میرسند، پویایی (دینامیک) قرصها باعث میشود پیش از آن که به یک سیارهی واقعی تبدیل شوند به درون ستارهی مرکزی کشیده شوند. نتایج برنامهی DSHARP نشان میدهد که زیرساختارهای قرص میتوانند با آشفته کردن این سازوکار، پناهگاه امنی برای ادامهی رشد خردهسیارهها فراهم کنند- و بنابراین زیرساختارهایی که اینجا میبینیم نقشی کلیدی در پیدایش سیارهها، و وجود داشتن خود ما دارد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/02/AS209.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«ستارهای با دو "آوای تولد" متفاوت»
----------------------------------
اخترشناسان راز دو جریانِ گازیِ متفاوت که از یک ستارهی نوزاد بیرون زده را آشکار کردهاند. آنها به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) دریافتند که دو برونریزیِ این ستاره، که یکی پرسرعتتر از دیگریست، محورهای متفاوت ناهمترازی دارند و برونریزی کمسرعت هم پیش از برونریزی پرسرعت پدید آمده بوده. سرچشمهی این دو جریان تاکنون یک راز بوده، ولی این رصدهای تازه نشانههایی را آشکار کرده که بر پایهی آنها، این دو جریان از دو بخش متفاوتِ قرصِ پیرامون این #پیشستاره بیرون زدهاند.
ستارگان در کیهان جرمهای بسیار گوناگونی دارند، از صدها برابر جرم خورشید گرفته تا کمتر از یک دهم خورشید. اخترشناسان برای درک و شناخت سرچشمهی این گوناگونی، به بررسی فرآیند شکلگیری ستارگان میپردازند، یعنی فرآیند انباشت گاز و غبار کیهانی.
@onestar_in_sevenskies
ستارگان نوزاد (پیشستارگان) با کشش گرانشی خود گاز گردآوری میکنند، ولی بخشی از این مواد توسط خود پیشستاره پس زده میشود. این موادِ پسزده شده یک "آوای تولدِ" ستارهای میسازند که سرنخهایی دربارهی فرآیند انباشت جرم به دانشمندان میدهد.
گروهی از دانشمندان به رهبری یوکو ماتسوشیتا از دانشگاه کیوشو به کمک رصدخانهی #آلما آوای تولد ستارهای به نام "اماماس۵/اوامسی-۳" را با جزییات بررسی کردند و دو جریان گازی متفاوت در آن شناسایی کردند: یک برونریزی کُند و یک فوارهی پرسرعت. تاکنون چند نمونه پیشستاره با دو جریان در طول موج رادیویی دیده شده، ولی اماماس۵/اوامسی-۳ در میانشان یک استثنا است.
ماتسوشیتا میگوید: «ما با اندازهگیری جابجاییهای دوپلری در موجهای رادیوییِ دریافتی توانستیم سرعت و سن این جریانهای گاز را برآورد کنیم. ما پی بردیم که این فواره (جریان پرسرعت) و برونریزی (جریان کمسرعت) به ترتیب ۵۰۰ سال و ۱۳۰۰ ال پیش پدید آمدهاند. [پس] جریانهای گازیِ بسیار جوانیاند.» ماتسوشیتا نویسندهی اصلی پژوهشنامهایست که درین باره در آستروفیزیکال جورنال منتشر شده.
@onestar_in_sevenskies
جالبتر این که محورهای این دو جریان به اندازهی ۱۷ درجه ناهمترازند. محور جریانهای پیشستارهای میتواند با گذشت زمانی دراز در اثر حرکت پیشایانِ ستارهی مرکزی (حرکت تقدیمی) تغییر کند. ولی در این مورد، پژوهشگران با توجه به جوان بودنِ بیش از اندازهی این جریانهای گازی نتیجه گرفتند که دلیل ناهمترازی آنها حرکت پیشایانِ ستاره نیست بلکه ارتباطی به فرآیندِ به راه افتادنِ خودِ برونریزی دارد.
برای سازوکار پیدایش برونریزیها و فوارههای این پیشستاره دو نظریهی عمده ارایه شده. برخی از پژوهشگران میگویند این دو جریان به طور جداگانه (مستقل)، و در دو بخش متفاوت از قرص گازی پیرامون پیشستارهی مرکزی پدید آمدهاند (مدل ناوابسته یا مستقل)، ولی به نظر برخی دیگر از دانشمندان، نخست فوارهی پرسرعت پدید آمده بوده، سپس مواد پیرامونش را به دنبال خود کشیده و برونریزیهای آهستهتری را پدید آورده (مدل دربرگیری). اخترشناسان با وجود پژوهشِ گسترده هنوز به پاسخی قطعی نرسیدهاند.
همتراز نبودن دو جریان میتواند...
ادامهی این مطلب در پست بعد 👇👇👇👇👇
----------------------------------
اخترشناسان راز دو جریانِ گازیِ متفاوت که از یک ستارهی نوزاد بیرون زده را آشکار کردهاند. آنها به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) دریافتند که دو برونریزیِ این ستاره، که یکی پرسرعتتر از دیگریست، محورهای متفاوت ناهمترازی دارند و برونریزی کمسرعت هم پیش از برونریزی پرسرعت پدید آمده بوده. سرچشمهی این دو جریان تاکنون یک راز بوده، ولی این رصدهای تازه نشانههایی را آشکار کرده که بر پایهی آنها، این دو جریان از دو بخش متفاوتِ قرصِ پیرامون این #پیشستاره بیرون زدهاند.
ستارگان در کیهان جرمهای بسیار گوناگونی دارند، از صدها برابر جرم خورشید گرفته تا کمتر از یک دهم خورشید. اخترشناسان برای درک و شناخت سرچشمهی این گوناگونی، به بررسی فرآیند شکلگیری ستارگان میپردازند، یعنی فرآیند انباشت گاز و غبار کیهانی.
@onestar_in_sevenskies
ستارگان نوزاد (پیشستارگان) با کشش گرانشی خود گاز گردآوری میکنند، ولی بخشی از این مواد توسط خود پیشستاره پس زده میشود. این موادِ پسزده شده یک "آوای تولدِ" ستارهای میسازند که سرنخهایی دربارهی فرآیند انباشت جرم به دانشمندان میدهد.
گروهی از دانشمندان به رهبری یوکو ماتسوشیتا از دانشگاه کیوشو به کمک رصدخانهی #آلما آوای تولد ستارهای به نام "اماماس۵/اوامسی-۳" را با جزییات بررسی کردند و دو جریان گازی متفاوت در آن شناسایی کردند: یک برونریزی کُند و یک فوارهی پرسرعت. تاکنون چند نمونه پیشستاره با دو جریان در طول موج رادیویی دیده شده، ولی اماماس۵/اوامسی-۳ در میانشان یک استثنا است.
ماتسوشیتا میگوید: «ما با اندازهگیری جابجاییهای دوپلری در موجهای رادیوییِ دریافتی توانستیم سرعت و سن این جریانهای گاز را برآورد کنیم. ما پی بردیم که این فواره (جریان پرسرعت) و برونریزی (جریان کمسرعت) به ترتیب ۵۰۰ سال و ۱۳۰۰ ال پیش پدید آمدهاند. [پس] جریانهای گازیِ بسیار جوانیاند.» ماتسوشیتا نویسندهی اصلی پژوهشنامهایست که درین باره در آستروفیزیکال جورنال منتشر شده.
@onestar_in_sevenskies
جالبتر این که محورهای این دو جریان به اندازهی ۱۷ درجه ناهمترازند. محور جریانهای پیشستارهای میتواند با گذشت زمانی دراز در اثر حرکت پیشایانِ ستارهی مرکزی (حرکت تقدیمی) تغییر کند. ولی در این مورد، پژوهشگران با توجه به جوان بودنِ بیش از اندازهی این جریانهای گازی نتیجه گرفتند که دلیل ناهمترازی آنها حرکت پیشایانِ ستاره نیست بلکه ارتباطی به فرآیندِ به راه افتادنِ خودِ برونریزی دارد.
برای سازوکار پیدایش برونریزیها و فوارههای این پیشستاره دو نظریهی عمده ارایه شده. برخی از پژوهشگران میگویند این دو جریان به طور جداگانه (مستقل)، و در دو بخش متفاوت از قرص گازی پیرامون پیشستارهی مرکزی پدید آمدهاند (مدل ناوابسته یا مستقل)، ولی به نظر برخی دیگر از دانشمندان، نخست فوارهی پرسرعت پدید آمده بوده، سپس مواد پیرامونش را به دنبال خود کشیده و برونریزیهای آهستهتری را پدید آورده (مدل دربرگیری). اخترشناسان با وجود پژوهشِ گسترده هنوز به پاسخی قطعی نرسیدهاند.
همتراز نبودن دو جریان میتواند...
ادامهی این مطلب در پست بعد 👇👇👇👇👇