Forwarded from اتچ بات
#فیلمهایی_که_باید_دید
#یک_نامزدی_طولانی
چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!
جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!
#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!
#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.
#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.
ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.
بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.
لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.
#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...
@niyazestanbarani
#یک_نامزدی_طولانی
چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!
جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!
#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!
#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.
#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.
ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.
بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.
لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.
#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...
@niyazestanbarani
Telegram
VID-20201225-WA0016.mp4
15.4 MB
فیلم از طرف mohsenbarani72
مجموعه درس گفتارهای #تن_آمیزی در قالب تصویری و صوتی در سایت قابل خرید است.
و ثبت نام در دوره ی جدید، تحت عنوان #عشق آغاز شده است.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مجموعه درس گفتارهای #تن_آمیزی در قالب تصویری و صوتی در سایت قابل خرید است.
و ثبت نام در دوره ی جدید، تحت عنوان #عشق آغاز شده است.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#ما_مردم_مستضعف
شب و روز خیالی احوال مردمم دم به دم
می اندیشم به روزگار مردم ، به حال و احوال خودمان. و به #وضع_بغرنجی که اسیرش شده ایم که اسیرمان کرده اند و گفتارها و رفتارهای این مردم #مستضعف..
خشم سراپای وجودم را فرا می گیرد؛
آخر این چه مردمانند که اکثریت مطلقشان معترض اکثریت عملکردهای حاکمانند و از داشتن چنین حاکمانی، سرشکسته و پشیمانند اما در نهان و آشکار ایشان را گوش به فرمانند.
مثلا کجا؟
شکی نیست که اکثریت مردم بویژه دارندگان تحصیلات دانشگاهی از نظام آموزشی و پرورشی حاکم شاکی اند و هزار نقد و نق و .. دارند. سیستمی که جهان را به دو اردوی سیاهی و روشنی تقسیم کرده و طبعا روشنی و روشنان را هرآنچه و هرآنکه می داند که با ماست و سیاهی و تباهی هرآنچه و هرآنکه با ما نیست چنان سیف قاطع دارند که بی طرفی را هم نمیپذیرند یا با مایی یا بر ما... و در چنین بستری مشغول پرورش #سرباز اند
دقت دارید؟
سرسپرده به سربازی نه دل سپرده به عشقبازی به جای آنکه صدر و ذیل سیستم آموزشی مبتنی باشد بر مهر ومودت استوار است بر قهر و قدرت. به جای ترویج قانونگرایی و مسئولیت پذیری مروج هرج و مرج است و درگیری. عظمت ها را حقیر می شمرد و حقارت ها عظیم. فرع را اصل جا می زند و اصل را فرع و...
و باز همین مردم به قول خودشان ثمره ی زندگیشان را میدهند به همین مجموعه ها و وقتی میگویی چرا؟!می گویند مگر چاره ای داریم؟!
در هر حوزه ای که بنگری همین وضع است. اکثریت، شاکی از حجاب اجباری اما رعایت کننده ی نیم بندش چنانکه هم حجاب را به سخره گرفته هم بی حجابی را
وضع اقتصادی و خون خواری مافیای شبه تولید کننده و دلال و هزاران هزار غرولند و فحش و ناسزا ..
وقتی میگویی:
خب نخرید نروید نکنید
بیشتر میخرند میروند میکنند و قس علی هذا
و در آن خلوات خیال و وهم می رسم به فحش دادن و سزا و ناسزا گفتن ها.. که واژه ای پررنگ میشود در ذهنم و مرا بیشتر به دلسوزی می کشاند و غمخواری و به نیروی کلمات به غمگساری و آن کلمه ی شگفت #مستضعف است.
مستضعف از ضعف است ضعیف متضاد قوی است اما مستضعف به معنای ضعیف نیست به معنای کسی است که خواسته شده ضعیف باشد.
من همچنان معتقدم واژگان قرآنی شگفت ترین واژگان جهان انسانند. مستضعف هم یکی از آنهاست. یعنی در پس این ناتوانی #خواستی و #اراده ای هست که با برنامه ریزی قصد دارد کسی و کسانی را ضعیف ببیند و ضعیف بشمرد و آن خواست اعمال شده از سوی یک #مستکبر است و اگر مستضعف اسم مفعول است ( کسی که اراده شده ضعیف دیده شود) مستکبر اسم فاعل است ( کسی که خود اراده کرده کبر را) و کبر در همان قرآن شاخصه (#تن_تراش) #فرعون است زیرا #شخص یعنی #تن و شاخص یعنی آنچه به یک مفهوم ماهیت تنانه می دهد و تبلور میدهد چیزی را تا معین و متعین شود.
آری سویه ی دیگر #استکبار #استضعاف است. داخل و خارج هم ندارد. در جهان، اقلیت بلوک شمال از هر وسیله ای استفاده می کند تا کبر بورزد و بعد محصولش میشود اکثریت بلوک جنوب که #مستضعف شده. و مگر درد جاری این سرزمین و مردمانش همین نیست؟
به اینها که فکر می کنم اوضاع بغرنج تر میشود مثل خود کلمه ی #بغرنج که از منظر علم ریشه شناسی زبان اصلا معلوم نیست چگونه ساخته شده است (بغض + رنج) بعد بغض شده بغ کردن؟! یا بغز ترکی به معنای گلو + رنج که چیزی میشود مثل غمباد؟! بیماری دق؟ این یکی چه تباری دارد؟ دقق عربی!؟ کوفتن؟
هر چه هست چیزی است که در گلو گیر میکند چیزی که اصلا نیست دیده نمی شود.
#نیست اما چنان #هست که سد خورد و خوراک میشود و دارنده اش را ذره ذره آب می کند و نهایتا فرو می بلعد
به اینها که فکر میکنم، میگویم:
اصلا می توانی به سر #مستضعفی که اسیر #غمباد است و #دق دارد و #بغ کرده است سنگی از ناسزا بباری؟ باری چه بایدم و گفت و چه بایدم کرد؟ جز به دلداری کلامی مهربان در عیان و اشکی به بیقراری در نهان؟
#محسن_بارانی ۱۲دی ماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ما_مردم_مستضعف
شب و روز خیالی احوال مردمم دم به دم
می اندیشم به روزگار مردم ، به حال و احوال خودمان. و به #وضع_بغرنجی که اسیرش شده ایم که اسیرمان کرده اند و گفتارها و رفتارهای این مردم #مستضعف..
خشم سراپای وجودم را فرا می گیرد؛
آخر این چه مردمانند که اکثریت مطلقشان معترض اکثریت عملکردهای حاکمانند و از داشتن چنین حاکمانی، سرشکسته و پشیمانند اما در نهان و آشکار ایشان را گوش به فرمانند.
مثلا کجا؟
شکی نیست که اکثریت مردم بویژه دارندگان تحصیلات دانشگاهی از نظام آموزشی و پرورشی حاکم شاکی اند و هزار نقد و نق و .. دارند. سیستمی که جهان را به دو اردوی سیاهی و روشنی تقسیم کرده و طبعا روشنی و روشنان را هرآنچه و هرآنکه می داند که با ماست و سیاهی و تباهی هرآنچه و هرآنکه با ما نیست چنان سیف قاطع دارند که بی طرفی را هم نمیپذیرند یا با مایی یا بر ما... و در چنین بستری مشغول پرورش #سرباز اند
دقت دارید؟
سرسپرده به سربازی نه دل سپرده به عشقبازی به جای آنکه صدر و ذیل سیستم آموزشی مبتنی باشد بر مهر ومودت استوار است بر قهر و قدرت. به جای ترویج قانونگرایی و مسئولیت پذیری مروج هرج و مرج است و درگیری. عظمت ها را حقیر می شمرد و حقارت ها عظیم. فرع را اصل جا می زند و اصل را فرع و...
و باز همین مردم به قول خودشان ثمره ی زندگیشان را میدهند به همین مجموعه ها و وقتی میگویی چرا؟!می گویند مگر چاره ای داریم؟!
در هر حوزه ای که بنگری همین وضع است. اکثریت، شاکی از حجاب اجباری اما رعایت کننده ی نیم بندش چنانکه هم حجاب را به سخره گرفته هم بی حجابی را
وضع اقتصادی و خون خواری مافیای شبه تولید کننده و دلال و هزاران هزار غرولند و فحش و ناسزا ..
وقتی میگویی:
خب نخرید نروید نکنید
بیشتر میخرند میروند میکنند و قس علی هذا
و در آن خلوات خیال و وهم می رسم به فحش دادن و سزا و ناسزا گفتن ها.. که واژه ای پررنگ میشود در ذهنم و مرا بیشتر به دلسوزی می کشاند و غمخواری و به نیروی کلمات به غمگساری و آن کلمه ی شگفت #مستضعف است.
مستضعف از ضعف است ضعیف متضاد قوی است اما مستضعف به معنای ضعیف نیست به معنای کسی است که خواسته شده ضعیف باشد.
من همچنان معتقدم واژگان قرآنی شگفت ترین واژگان جهان انسانند. مستضعف هم یکی از آنهاست. یعنی در پس این ناتوانی #خواستی و #اراده ای هست که با برنامه ریزی قصد دارد کسی و کسانی را ضعیف ببیند و ضعیف بشمرد و آن خواست اعمال شده از سوی یک #مستکبر است و اگر مستضعف اسم مفعول است ( کسی که اراده شده ضعیف دیده شود) مستکبر اسم فاعل است ( کسی که خود اراده کرده کبر را) و کبر در همان قرآن شاخصه (#تن_تراش) #فرعون است زیرا #شخص یعنی #تن و شاخص یعنی آنچه به یک مفهوم ماهیت تنانه می دهد و تبلور میدهد چیزی را تا معین و متعین شود.
آری سویه ی دیگر #استکبار #استضعاف است. داخل و خارج هم ندارد. در جهان، اقلیت بلوک شمال از هر وسیله ای استفاده می کند تا کبر بورزد و بعد محصولش میشود اکثریت بلوک جنوب که #مستضعف شده. و مگر درد جاری این سرزمین و مردمانش همین نیست؟
به اینها که فکر می کنم اوضاع بغرنج تر میشود مثل خود کلمه ی #بغرنج که از منظر علم ریشه شناسی زبان اصلا معلوم نیست چگونه ساخته شده است (بغض + رنج) بعد بغض شده بغ کردن؟! یا بغز ترکی به معنای گلو + رنج که چیزی میشود مثل غمباد؟! بیماری دق؟ این یکی چه تباری دارد؟ دقق عربی!؟ کوفتن؟
هر چه هست چیزی است که در گلو گیر میکند چیزی که اصلا نیست دیده نمی شود.
#نیست اما چنان #هست که سد خورد و خوراک میشود و دارنده اش را ذره ذره آب می کند و نهایتا فرو می بلعد
به اینها که فکر میکنم، میگویم:
اصلا می توانی به سر #مستضعفی که اسیر #غمباد است و #دق دارد و #بغ کرده است سنگی از ناسزا بباری؟ باری چه بایدم و گفت و چه بایدم کرد؟ جز به دلداری کلامی مهربان در عیان و اشکی به بیقراری در نهان؟
#محسن_بارانی ۱۲دی ماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
از #محسن_بارانی
#تشنه_ی_عصیانم_انسانم
..راستش موضوع ساده است.در روایات ادیان خاورمیانه خدایان از آفرینش انسان پشیمان میشوند. تنها استثناء آیین #مهر و بعدا #مزدیسنایی است که انسان تماما تجلی نیکی و پاکی است.چراکه انسان می آید تا گسترنده ی نور باشد و از همان آغاز تجسم #مهر و اهورا مزدا است.در سیر و سلوک و گذر از راههای بی انتهای #شدن، انسان به مقام #شاه (بزرگ)میرسد کسیکه همه ی موجودات فرمانبر اویند و او با همه ی موجودات یکی است
بگذارید وارد این بحث غامض و اینکه بعدا چه شد وچرا؟ نشویم
سخن این بود که انسان دستکار خدایان المپ یا آفریده ی خدا در تورات یا منعکس شده در انجیل و نهایتا قرآن کسی است که به دست یک #خالق پدید می آید. احسن الخالقین.
این اکمل آفریده ها از یک جا به بعد #عصیان میکند و در نتیجه فروافکنده میشود #اهبطوا
ازین اتفاق نتیجه ای عام میگیرم #مخلوق ساخته ی #خالق(خالقین)خویش ومقهور ایشان است اما از جایی به بعد این مخلوق بر چنبره ی معین و متعین آفریدگاران خویش خروج میکند وخود موجودی میشود که همه چیز را دگرگون میکند حتا خالقین خویش را..
انسان ازیک جایی ابزار میسازد وابزار مقهور اوست اما ازجایی
(- کجا؟
-از همان بدو خیال و فکر ابزار)
انسان اسیر دست ساز خویش میشود و او بر انسان تاثیر میگذارد و خالق را دنبال خویش میکشاند و بعدا گوییا اوست که خالق و فرمانروای انسان میشود
انسان چرخ را نساخت همینکه #چرخ ساخته شد انسان افتاد در چرخه ی دگرگونی های لایتوقف..
همچنین است #خط..
این انسان نیست که خط را میخواند و با خط حکم می راند.از جایی به بعد این خط است که به خیال و فکر انسان فرمان چگونه شدن می راند وانسان را می خواند.
هرچه مخلوق پیچیده تر باشد خروجش بر خالق پیچیده تر است. این است که عصیان اکمل آفریده های خدایان آنچنان مهیب و بزرگ است که برای تطهیر از آن گناه، راهی دهشتناک را باید طی کند و به هولناک ترین کارها پاک شود.
باید مثل آدم تمام اقیانوسها را بگرید یا مثل حوا درد جدا شدن از خودخویش را درهمه ی بودنش تاب بیاورد چه درجدایی اش از آدم و چه درجدایی فرزندش از او که آدم و حوایی دیگر اند.
همسر هم که برنگزیند باید مثل #مسیح به چهارمیخ داغ شود تا اکسیر بودنش،خونش، قطره قطره از رگانش بچکد تا تطهیر شود و..
آری این عقاب و عذاب ما لایطاق صرفا آیتی است که میخواهد اشاره کند به عظمت آن خروج..
حالا حرفم این است سرمایه داری مسلط بر جهان روزگاری در دستان انسان به حکم ابزاری، انجام وظیفه میکرد اما مدتهاست که دیگر خودش آقا شده.
این انسان نیست که مقتضیات بودن او را و جهت او را و.. تعیین میکند این سرمایه داری #تن_شده ( تشخص_یافته)است که خود را و انسان را ممدود میکند کش می آورد
دستگاهی عظیم که بشدت هوشمند است آنگونه که میتواند از هوش سرشار من و تو مخالفش هم بهترین بهره ها را ببرد تا زنده و قدرتمند باقی بماند
بگذارید از تجربه ی زیستمان بگویم:
از کودکی برایم سوال بود چیست این به هم ریختن میز و مبل و دکوراسیون خانههای شهری و تعویض هر از چندگاهیشان.. پدر ومادر بزرگم چنین نمیکردند چون کشاورز بودند پدر مادرم کمتر و نسل ما بیشتر
یعنی هرچه شهری تر میشدی و مناسبات جهان سرمایه داری بیشتر غلبه میکرد بر زندگی، تغییر دکوراسیون بیشتر میشد( لباس وماشین و بادی بیلدینگ و جراحی بینی و فک و.. هم در ذیل دکوراسیون است)
قطعا علل این تغییر و تغیرات متعدد است اما من به دو نکته ی اساسی اشاره میکنم؛ یکی موضوع حیاتی زمان و دیگری مساله ی مهم مکان
به چه معنا؟
انسان قرنها قرن در بستری زیسته که چشم اندازش دگرگون میشده چه در دوره ی دامداری و کوچ گردی و چه در عصر کشاورزی و چه در روزگاری که شهر نشین شد اما باغچه ای داشت در خانه و بعدا گل آپارتمانی آورد و حیوان خانگی و..
او هنوز تشنه ی جنب و جوش حیوانات پیرامون خود است به مثابه ی اقناع خویش که ؛ #بودن در جریان است.
قرنها قرن #از_دانه_به_درخت منظر انسان بوده است تا #زایش #رشد #به_ثمر_نشستن و..#مرگ را زندگی کند.قرنها قرن رودخانه ای که میرفته برای او از ذات متغیر_ثابت_نمای جهان گفته و او را به #حرکت_جوهری و #خلق_مدام رسانده و..
و حالا #شهربند شدن ومناسبات سرمایه داری باید جلوگیری کند از حرکتهای تند پیش بینی نشده و #سیالیت را بگیرد از انسان چرا که حالا این شهر ( متروپل)است که انسان را میسازد و حالا او خالق است وانسان مخلوق. بازی عوض شده است. اما این خالق هوشیار نباید مجال عصیان به مخلوق خویش بدهد و نمی دهد
او دارد با تمام توان برای انسان تمنا و آرزو و هدف تولید میکند درهر جا و هر سطح از الی غیر النهایت #سکس،با ابزارهای بی نهایت ( اینجا انسان هم ابزار است) تا ناکجا آبادهای فکری و ذهنی و معنوی..و خواسته ها را مستحیل میکند تو اگر ذاتا خواهان تغییری ما به تو نشانش میدهیم از حیوانات خانگی توجیبی تا گلهای آپارتمانی👇👇
از #محسن_بارانی
#تشنه_ی_عصیانم_انسانم
..راستش موضوع ساده است.در روایات ادیان خاورمیانه خدایان از آفرینش انسان پشیمان میشوند. تنها استثناء آیین #مهر و بعدا #مزدیسنایی است که انسان تماما تجلی نیکی و پاکی است.چراکه انسان می آید تا گسترنده ی نور باشد و از همان آغاز تجسم #مهر و اهورا مزدا است.در سیر و سلوک و گذر از راههای بی انتهای #شدن، انسان به مقام #شاه (بزرگ)میرسد کسیکه همه ی موجودات فرمانبر اویند و او با همه ی موجودات یکی است
بگذارید وارد این بحث غامض و اینکه بعدا چه شد وچرا؟ نشویم
سخن این بود که انسان دستکار خدایان المپ یا آفریده ی خدا در تورات یا منعکس شده در انجیل و نهایتا قرآن کسی است که به دست یک #خالق پدید می آید. احسن الخالقین.
این اکمل آفریده ها از یک جا به بعد #عصیان میکند و در نتیجه فروافکنده میشود #اهبطوا
ازین اتفاق نتیجه ای عام میگیرم #مخلوق ساخته ی #خالق(خالقین)خویش ومقهور ایشان است اما از جایی به بعد این مخلوق بر چنبره ی معین و متعین آفریدگاران خویش خروج میکند وخود موجودی میشود که همه چیز را دگرگون میکند حتا خالقین خویش را..
انسان ازیک جایی ابزار میسازد وابزار مقهور اوست اما ازجایی
(- کجا؟
-از همان بدو خیال و فکر ابزار)
انسان اسیر دست ساز خویش میشود و او بر انسان تاثیر میگذارد و خالق را دنبال خویش میکشاند و بعدا گوییا اوست که خالق و فرمانروای انسان میشود
انسان چرخ را نساخت همینکه #چرخ ساخته شد انسان افتاد در چرخه ی دگرگونی های لایتوقف..
همچنین است #خط..
این انسان نیست که خط را میخواند و با خط حکم می راند.از جایی به بعد این خط است که به خیال و فکر انسان فرمان چگونه شدن می راند وانسان را می خواند.
هرچه مخلوق پیچیده تر باشد خروجش بر خالق پیچیده تر است. این است که عصیان اکمل آفریده های خدایان آنچنان مهیب و بزرگ است که برای تطهیر از آن گناه، راهی دهشتناک را باید طی کند و به هولناک ترین کارها پاک شود.
باید مثل آدم تمام اقیانوسها را بگرید یا مثل حوا درد جدا شدن از خودخویش را درهمه ی بودنش تاب بیاورد چه درجدایی اش از آدم و چه درجدایی فرزندش از او که آدم و حوایی دیگر اند.
همسر هم که برنگزیند باید مثل #مسیح به چهارمیخ داغ شود تا اکسیر بودنش،خونش، قطره قطره از رگانش بچکد تا تطهیر شود و..
آری این عقاب و عذاب ما لایطاق صرفا آیتی است که میخواهد اشاره کند به عظمت آن خروج..
حالا حرفم این است سرمایه داری مسلط بر جهان روزگاری در دستان انسان به حکم ابزاری، انجام وظیفه میکرد اما مدتهاست که دیگر خودش آقا شده.
این انسان نیست که مقتضیات بودن او را و جهت او را و.. تعیین میکند این سرمایه داری #تن_شده ( تشخص_یافته)است که خود را و انسان را ممدود میکند کش می آورد
دستگاهی عظیم که بشدت هوشمند است آنگونه که میتواند از هوش سرشار من و تو مخالفش هم بهترین بهره ها را ببرد تا زنده و قدرتمند باقی بماند
بگذارید از تجربه ی زیستمان بگویم:
از کودکی برایم سوال بود چیست این به هم ریختن میز و مبل و دکوراسیون خانههای شهری و تعویض هر از چندگاهیشان.. پدر ومادر بزرگم چنین نمیکردند چون کشاورز بودند پدر مادرم کمتر و نسل ما بیشتر
یعنی هرچه شهری تر میشدی و مناسبات جهان سرمایه داری بیشتر غلبه میکرد بر زندگی، تغییر دکوراسیون بیشتر میشد( لباس وماشین و بادی بیلدینگ و جراحی بینی و فک و.. هم در ذیل دکوراسیون است)
قطعا علل این تغییر و تغیرات متعدد است اما من به دو نکته ی اساسی اشاره میکنم؛ یکی موضوع حیاتی زمان و دیگری مساله ی مهم مکان
به چه معنا؟
انسان قرنها قرن در بستری زیسته که چشم اندازش دگرگون میشده چه در دوره ی دامداری و کوچ گردی و چه در عصر کشاورزی و چه در روزگاری که شهر نشین شد اما باغچه ای داشت در خانه و بعدا گل آپارتمانی آورد و حیوان خانگی و..
او هنوز تشنه ی جنب و جوش حیوانات پیرامون خود است به مثابه ی اقناع خویش که ؛ #بودن در جریان است.
قرنها قرن #از_دانه_به_درخت منظر انسان بوده است تا #زایش #رشد #به_ثمر_نشستن و..#مرگ را زندگی کند.قرنها قرن رودخانه ای که میرفته برای او از ذات متغیر_ثابت_نمای جهان گفته و او را به #حرکت_جوهری و #خلق_مدام رسانده و..
و حالا #شهربند شدن ومناسبات سرمایه داری باید جلوگیری کند از حرکتهای تند پیش بینی نشده و #سیالیت را بگیرد از انسان چرا که حالا این شهر ( متروپل)است که انسان را میسازد و حالا او خالق است وانسان مخلوق. بازی عوض شده است. اما این خالق هوشیار نباید مجال عصیان به مخلوق خویش بدهد و نمی دهد
او دارد با تمام توان برای انسان تمنا و آرزو و هدف تولید میکند درهر جا و هر سطح از الی غیر النهایت #سکس،با ابزارهای بی نهایت ( اینجا انسان هم ابزار است) تا ناکجا آبادهای فکری و ذهنی و معنوی..و خواسته ها را مستحیل میکند تو اگر ذاتا خواهان تغییری ما به تو نشانش میدهیم از حیوانات خانگی توجیبی تا گلهای آپارتمانی👇👇
#یادداشتهای_پریشانی
#زن_و_بدن
بارها از خود پرسیدهام؛ ما انسانها -در #بساط_هستی -بر #گسترهی_هستن با چه هستیم؟! به چه هستیم؟! و هرچه بیشتر گذشته یک پاسخ استوارتر آمده است.
در بیکرانه ای که هستی اش مینامیم ما به بدنمان هستیم و با بدنمان هستیم. که اگر قرار بود در اینجا و اکنون نباشیم، کارگاه صنع #إنی_خالق... و #نحن_خلقنا... میلیونها سال به کار نمیافتاد تا از گل دل کند.
باری ما چیزی جز #بدن نیستیم. آنچه روح میخوانند نمیدانم چیست چرا که #ازیتش به #امر_رب میرسد چه ما بوده باشیم یا نه ... بوده بوده است ... برای اینکه تعین بگیرد، شکل بگیرد هیأت شود ، هیبت شود و.. باید دمیده میشده در بدن. پس کل چرندیاتی را که در نکوهش #تن گفته اند بازبینی کنید.
حتا یگانهگان جانی مانند مولانا یا حافظ اگر نرسیده باشند به آشتی با تن و گلایه شان در جایی به همنوایی و انس نرسیده باشد با تن، به گمان من نقصی دارند و نقیضهای ...
زین قصه بگذرم که سخن میشود دراز..
بگذارید دوباره بگویم: برای من، تن همهی بودن است و اگر انواع جانی هست و روانی، یا نفسی و روحی یا اثری و آثاری همه از و در مجرای تن است که رخ مینماید این صحن و صحنه که نباشد هیچ چیز دیگری هم نیست حتا اثری که از من میماند اثر تن است به همهی عظمتش...
حال چرا روی این مسأله اینقدر اصرار دارم؟
نکته این جاست وقتی در عرصات بودن #تن به اضطراب بیفتد و در پریشانی قرار بگیرد و .. تمامت انسان به پریشانی و اضطراب (خودزنی ،ضربه را پذیراشدن) می افتد و انسان پریشان مضطرب تحت تهدید و تحدید اصلا انسان نیست...
نتیجه ی امروزی و اینجایی اینکه در طول تاریخ بشر و همینطور تاریخ ما تن زن همیشه تحت فشار بوده است.
از اسطوره ی گناه نخستین که بد فهمیده شد (چرا که همهی انسان شکلها گمان میکنند آن میوهی ممنوعه را خورده اند و نخورده اند و گواهم زیستن در بهشت حیوانیت شان است) تا امروز آنچه از زن نموده شده تنی گناه آلوده است. تنی که بواسطهی ذاتی ترین ویژهگی اش که تدوام هستهای ماست (زایندهگی) آلوده تلقی میشده آنگونه که سیلی از محدودیت ها و ممنوعیت ها را برش حمل کرده اند، نهایتا چه خواهد شد؟! تنی که منشأ گناه تلقی شده و باید پنهان میشده در واقع حکم حذف از هستی را دریافت کرده است و از قضا حاکمان این حکم دربرابر خداایستادهگانند. چرا که او میخواست زن باشد و بدین تن باشد و ایشان نفی خواست رحمان کرده اند..
تن زنی که هنگام رد شدن از کنار مردی منقبض میشود که نکند متلکی یا دستکی و... دیگر تن نیست.
تن زنی که در جمع احساس امنیت نمیکند چیست جز انباری از دل زدهگی و پریشان حالی؟!
تن زنی که....
ما به جای پرورش خودمان برای رسیدن به آشتی با تن، موجوداتی پرورده ایم که با تن خود آشتی نیستند و از تن خود ناراضی اند و.. چنین موجوداتی چهگونه میتوانند با تن دیگری که اتفاقا محمل و صحنه ی هست شدن تک تک ما نیز هست آشتی باشند؟!..
همین ...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#زن_و_بدن
بارها از خود پرسیدهام؛ ما انسانها -در #بساط_هستی -بر #گسترهی_هستن با چه هستیم؟! به چه هستیم؟! و هرچه بیشتر گذشته یک پاسخ استوارتر آمده است.
در بیکرانه ای که هستی اش مینامیم ما به بدنمان هستیم و با بدنمان هستیم. که اگر قرار بود در اینجا و اکنون نباشیم، کارگاه صنع #إنی_خالق... و #نحن_خلقنا... میلیونها سال به کار نمیافتاد تا از گل دل کند.
باری ما چیزی جز #بدن نیستیم. آنچه روح میخوانند نمیدانم چیست چرا که #ازیتش به #امر_رب میرسد چه ما بوده باشیم یا نه ... بوده بوده است ... برای اینکه تعین بگیرد، شکل بگیرد هیأت شود ، هیبت شود و.. باید دمیده میشده در بدن. پس کل چرندیاتی را که در نکوهش #تن گفته اند بازبینی کنید.
حتا یگانهگان جانی مانند مولانا یا حافظ اگر نرسیده باشند به آشتی با تن و گلایه شان در جایی به همنوایی و انس نرسیده باشد با تن، به گمان من نقصی دارند و نقیضهای ...
زین قصه بگذرم که سخن میشود دراز..
بگذارید دوباره بگویم: برای من، تن همهی بودن است و اگر انواع جانی هست و روانی، یا نفسی و روحی یا اثری و آثاری همه از و در مجرای تن است که رخ مینماید این صحن و صحنه که نباشد هیچ چیز دیگری هم نیست حتا اثری که از من میماند اثر تن است به همهی عظمتش...
حال چرا روی این مسأله اینقدر اصرار دارم؟
نکته این جاست وقتی در عرصات بودن #تن به اضطراب بیفتد و در پریشانی قرار بگیرد و .. تمامت انسان به پریشانی و اضطراب (خودزنی ،ضربه را پذیراشدن) می افتد و انسان پریشان مضطرب تحت تهدید و تحدید اصلا انسان نیست...
نتیجه ی امروزی و اینجایی اینکه در طول تاریخ بشر و همینطور تاریخ ما تن زن همیشه تحت فشار بوده است.
از اسطوره ی گناه نخستین که بد فهمیده شد (چرا که همهی انسان شکلها گمان میکنند آن میوهی ممنوعه را خورده اند و نخورده اند و گواهم زیستن در بهشت حیوانیت شان است) تا امروز آنچه از زن نموده شده تنی گناه آلوده است. تنی که بواسطهی ذاتی ترین ویژهگی اش که تدوام هستهای ماست (زایندهگی) آلوده تلقی میشده آنگونه که سیلی از محدودیت ها و ممنوعیت ها را برش حمل کرده اند، نهایتا چه خواهد شد؟! تنی که منشأ گناه تلقی شده و باید پنهان میشده در واقع حکم حذف از هستی را دریافت کرده است و از قضا حاکمان این حکم دربرابر خداایستادهگانند. چرا که او میخواست زن باشد و بدین تن باشد و ایشان نفی خواست رحمان کرده اند..
تن زنی که هنگام رد شدن از کنار مردی منقبض میشود که نکند متلکی یا دستکی و... دیگر تن نیست.
تن زنی که در جمع احساس امنیت نمیکند چیست جز انباری از دل زدهگی و پریشان حالی؟!
تن زنی که....
ما به جای پرورش خودمان برای رسیدن به آشتی با تن، موجوداتی پرورده ایم که با تن خود آشتی نیستند و از تن خود ناراضی اند و.. چنین موجوداتی چهگونه میتوانند با تن دیگری که اتفاقا محمل و صحنه ی هست شدن تک تک ما نیز هست آشتی باشند؟!..
همین ...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#یادداشتهای_پریشانی
#زن_و_بدن
بارها از خود پرسیدهام؛ ما انسانها -در #بساط_هستی -بر #گسترهی_هستن با چه هستیم؟! به چه هستیم؟! و هرچه بیشتر گذشته یک پاسخ استوارتر آمده است.
در بیکرانه ای که هستی اش مینامیم ما به بدنمان هستیم و با بدنمان هستیم. که اگر قرار بود در اینجا و اکنون نباشیم، کارگاه صنع #إنی_خالق... و #نحن_خلقنا... میلیونها سال به کار نمیافتاد تا از گل دل کند.
باری ما چیزی جز #بدن نیستیم. آنچه روح میخوانند نمیدانم چیست چرا که #ازیتش به #امر_رب میرسد چه ما بوده باشیم یا نه ... بوده بوده است ... برای اینکه تعین بگیرد، شکل بگیرد هیأت شود ، هیبت شود و.. باید دمیده میشده در بدن. پس کل چرندیاتی را که در نکوهش #تن گفته اند بازبینی کنید.
حتا یگانهگان جانی مانند مولانا یا حافظ اگر نرسیده باشند به آشتی با تن و گلایه شان در جایی به همنوایی و انس نرسیده باشد با تن، به گمان من نقصی دارند و نقیضهای ...
زین قصه بگذرم که سخن میشود دراز..
بگذارید دوباره بگویم: برای من، تن همهی بودن است و اگر انواع جانی هست و روانی، یا نفسی و روحی یا اثری و آثاری همه از و در مجرای تن است که رخ مینماید این صحن و صحنه که نباشد هیچ چیز دیگری هم نیست حتا اثری که از من میماند اثر تن است به همهی عظمتش...
حال چرا روی این مسأله اینقدر اصرار دارم؟
نکته این جاست وقتی در عرصات بودن #تن به اضطراب بیفتد و در پریشانی قرار بگیرد و .. تمامت انسان به پریشانی و اضطراب (خودزنی ،ضربه را پذیراشدن) می افتد و انسان پریشان مضطرب تحت تهدید و تحدید اصلا انسان نیست...
نتیجه ی امروزی و اینجایی اینکه در طول تاریخ بشر و همینطور تاریخ ما تن زن همیشه تحت فشار بوده است.
از اسطوره ی گناه نخستین که بد فهمیده شد (چرا که همهی انسان شکلها گمان میکنند آن میوهی ممنوعه را خورده اند و نخورده اند و گواهم زیستن در بهشت حیوانیت شان است) تا امروز آنچه از زن نموده شده تنی گناه آلوده است. تنی که بواسطهی ذاتی ترین ویژهگی اش که تدوام هستهای ماست (زایندهگی) آلوده تلقی میشده آنگونه که سیلی از محدودیت ها و ممنوعیت ها را برش حمل کرده اند، نهایتا چه خواهد شد؟! تنی که منشأ گناه تلقی شده و باید پنهان میشده در واقع حکم حذف از هستی را دریافت کرده است و از قضا حاکمان این حکم دربرابر خداایستادهگانند. چرا که او میخواست زن باشد و بدین تن باشد و ایشان نفی خواست رحمان کرده اند..
تن زنی که هنگام رد شدن از کنار مردی منقبض میشود که نکند متلکی یا دستکی و... دیگر تن نیست.
تن زنی که در جمع احساس امنیت نمیکند چیست جز انباری از دل زدهگی و پریشان حالی؟!
تن زنی که....
ما به جای پرورش خودمان برای رسیدن به آشتی با تن، موجوداتی پرورده ایم که با تن خود آشتی نیستند و از تن خود ناراضی اند و.. چنین موجوداتی چهگونه میتوانند با تن دیگری که اتفاقا محمل و صحنه ی هست شدن تک تک ما نیز هست آشتی باشند؟!..
همین ...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#زن_و_بدن
بارها از خود پرسیدهام؛ ما انسانها -در #بساط_هستی -بر #گسترهی_هستن با چه هستیم؟! به چه هستیم؟! و هرچه بیشتر گذشته یک پاسخ استوارتر آمده است.
در بیکرانه ای که هستی اش مینامیم ما به بدنمان هستیم و با بدنمان هستیم. که اگر قرار بود در اینجا و اکنون نباشیم، کارگاه صنع #إنی_خالق... و #نحن_خلقنا... میلیونها سال به کار نمیافتاد تا از گل دل کند.
باری ما چیزی جز #بدن نیستیم. آنچه روح میخوانند نمیدانم چیست چرا که #ازیتش به #امر_رب میرسد چه ما بوده باشیم یا نه ... بوده بوده است ... برای اینکه تعین بگیرد، شکل بگیرد هیأت شود ، هیبت شود و.. باید دمیده میشده در بدن. پس کل چرندیاتی را که در نکوهش #تن گفته اند بازبینی کنید.
حتا یگانهگان جانی مانند مولانا یا حافظ اگر نرسیده باشند به آشتی با تن و گلایه شان در جایی به همنوایی و انس نرسیده باشد با تن، به گمان من نقصی دارند و نقیضهای ...
زین قصه بگذرم که سخن میشود دراز..
بگذارید دوباره بگویم: برای من، تن همهی بودن است و اگر انواع جانی هست و روانی، یا نفسی و روحی یا اثری و آثاری همه از و در مجرای تن است که رخ مینماید این صحن و صحنه که نباشد هیچ چیز دیگری هم نیست حتا اثری که از من میماند اثر تن است به همهی عظمتش...
حال چرا روی این مسأله اینقدر اصرار دارم؟
نکته این جاست وقتی در عرصات بودن #تن به اضطراب بیفتد و در پریشانی قرار بگیرد و .. تمامت انسان به پریشانی و اضطراب (خودزنی ،ضربه را پذیراشدن) می افتد و انسان پریشان مضطرب تحت تهدید و تحدید اصلا انسان نیست...
نتیجه ی امروزی و اینجایی اینکه در طول تاریخ بشر و همینطور تاریخ ما تن زن همیشه تحت فشار بوده است.
از اسطوره ی گناه نخستین که بد فهمیده شد (چرا که همهی انسان شکلها گمان میکنند آن میوهی ممنوعه را خورده اند و نخورده اند و گواهم زیستن در بهشت حیوانیت شان است) تا امروز آنچه از زن نموده شده تنی گناه آلوده است. تنی که بواسطهی ذاتی ترین ویژهگی اش که تدوام هستهای ماست (زایندهگی) آلوده تلقی میشده آنگونه که سیلی از محدودیت ها و ممنوعیت ها را برش حمل کرده اند، نهایتا چه خواهد شد؟! تنی که منشأ گناه تلقی شده و باید پنهان میشده در واقع حکم حذف از هستی را دریافت کرده است و از قضا حاکمان این حکم دربرابر خداایستادهگانند. چرا که او میخواست زن باشد و بدین تن باشد و ایشان نفی خواست رحمان کرده اند..
تن زنی که هنگام رد شدن از کنار مردی منقبض میشود که نکند متلکی یا دستکی و... دیگر تن نیست.
تن زنی که در جمع احساس امنیت نمیکند چیست جز انباری از دل زدهگی و پریشان حالی؟!
تن زنی که....
ما به جای پرورش خودمان برای رسیدن به آشتی با تن، موجوداتی پرورده ایم که با تن خود آشتی نیستند و از تن خود ناراضی اند و.. چنین موجوداتی چهگونه میتوانند با تن دیگری که اتفاقا محمل و صحنه ی هست شدن تک تک ما نیز هست آشتی باشند؟!..
همین ...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#فیلمهایی_که_باید_دید
#یک_نامزدی_طولانی
چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!
جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!
#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!
#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.
#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.
ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.
بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.
لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.
#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...
@niyazestanbarani
#یک_نامزدی_طولانی
چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!
جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!
#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!
#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.
#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.
ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.
بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.
لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.
#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...
@niyazestanbarani
Telegram
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ فروش ویژهی نوروز با پنجاه درصد تخفیف برای بیش از ۹۰ ساعت آموزشی از مجموعه درسگفتارهای بسوی سیمرغ شامل درسگفتارهایی درباب: تنآمیزی، عشق، مرگ (این راز سر به مهر)، تعصب، طنز، تراژدی، انسان و خدایگان، شمس من و خدای من، دنیای نو و مدارس کهنه و ... از منظرهای روانشناسی، فلسفه، ادبیات، جامعهشناسی
⭕️ با تدریس استادان گرانقدر:
دکتر محمدرضا سرگلزایی روانپزشک
دکتر حسین محمودی، دکترای فلسفه
دکتر محسن یارمحمدی، دکترای ادبیات
دکتر مقصود فراستخواه، جامعهشناس ...
🎙️ فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah
⭕️ با تدریس استادان گرانقدر:
دکتر محمدرضا سرگلزایی روانپزشک
دکتر حسین محمودی، دکترای فلسفه
دکتر محسن یارمحمدی، دکترای ادبیات
دکتر مقصود فراستخواه، جامعهشناس ...
🎙️ فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎁 هدیه نوروز:
⭕️ مجموعه درسگفتارهای به سوی سیمرغ
بیش از ۹۰ ساعت آموزشی
1- درسگفتارهایی درباره «تنآمیزی (SEX)» - ۱۸ ساعت
۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان
2- درسگفتارهایی درباره «عشق (LOVE)»- ۲۲ ساعت
۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
3- هم اندیشی «شمس من و خدای من»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
4- درسگفتارهایی درباره «مرگ؛ این راز سربه مُهر»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
ا میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
5- درسگفتارهایی درباره «طنز (کمدی)»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
6- درسگفتارهایی درباره «خدا: انسان و خدایگان»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
7- درسگفتارهایی درباره «تراژدی»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
8- درسگفتارهایی درباره «آموزش و پرورش: دنیای نو، مدارس کهنه»- ۸ ساعت
ا میلیون و ششصد هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۸۰۰ هزار تومان
9- درسگفتارهایی درباره «تعصب»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
🛎کل بسته با قیمت ۱۷ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
با ۵۰ درصد تخفیف نوبهار ۱۴۰۳:
"۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان"
🎙 فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ عزیزان خارج از کشور که امکان پرداخت در سایت کافه فیلو را ندارند از طریق اینستاگرام دکتر سرگلزایی اطلاعات لازم برای پرداخت مبلغ معادل در خارج از ایران (۴۰۰ دلار کانادا) را دریافت کنند.
لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah
⭕️ مجموعه درسگفتارهای به سوی سیمرغ
بیش از ۹۰ ساعت آموزشی
1- درسگفتارهایی درباره «تنآمیزی (SEX)» - ۱۸ ساعت
۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان
2- درسگفتارهایی درباره «عشق (LOVE)»- ۲۲ ساعت
۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
3- هم اندیشی «شمس من و خدای من»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
4- درسگفتارهایی درباره «مرگ؛ این راز سربه مُهر»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
ا میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
5- درسگفتارهایی درباره «طنز (کمدی)»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
6- درسگفتارهایی درباره «خدا: انسان و خدایگان»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
7- درسگفتارهایی درباره «تراژدی»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
8- درسگفتارهایی درباره «آموزش و پرورش: دنیای نو، مدارس کهنه»- ۸ ساعت
ا میلیون و ششصد هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۸۰۰ هزار تومان
9- درسگفتارهایی درباره «تعصب»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
🛎کل بسته با قیمت ۱۷ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
با ۵۰ درصد تخفیف نوبهار ۱۴۰۳:
"۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان"
🎙 فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ عزیزان خارج از کشور که امکان پرداخت در سایت کافه فیلو را ندارند از طریق اینستاگرام دکتر سرگلزایی اطلاعات لازم برای پرداخت مبلغ معادل در خارج از ایران (۴۰۰ دلار کانادا) را دریافت کنند.
لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah
Forwarded from اتچ بات
#فیلمهایی_که_باید_دید
#یک_نامزدی_طولانی
چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!
جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!
#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!
#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.
#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.
ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.
بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.
لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.
#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...
@niyazestanbarani
#یک_نامزدی_طولانی
چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!
جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!
#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!
#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.
#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.
ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.
بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.
لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.
#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...
@niyazestanbarani
Telegram