#کرونا_خوابیدن_فس_اسطوره_ی_علم یا #درآمدن_فس_جهان_مدرن_بی_اخلاق
یا #رسوایی_نمرودان_بهشت_ساز_مذهبی
( یادداشت_اینروزها)
چهره ی ابله بسیاری از انسانها ریز و درشتی را تصور میکنم که طی سالیان دراز در گوشه و کنار جهان باد به غبعب انداخته، دست به کمر زده، سیگاری به گوشه ی لب در توهم دانایی همه را جزفکرخود و رای خود تحقیر میکردند.
شبه_عالمان خردوکلانی که فصل مشترکشان بیسوادی و نخواندن تاریخ بود و اسب توهمشان در جاده ای میتاخت که قراربود در سایه ی علم، بشر را برساند به سلامت و بی_مرگی..
در نگاه من اینان هیچ فرقی به #آخوندهای بالباس و بی لباس گوشه و کنار جهان ندارند که ایشان نیز قرار بود در سایه ی توهم #خودخداپنداری بشر را برسانند به بهشت رستگاری، غافل از اینکه این بازی پیشتر از ما بارها تکرار شده است در جهان..
داستان باشکوه #جمشید و #نمرود #تعبیر ازلی انسان است از حال سیستمی که آنقدر بزرگ و انفاقا دقیق است که اولی هفتصد سال مرگ و بیماری را از پهنه جهان دفع میکند و چنان آبادانی میبخشد که زمین گنجایش انسان و رشدش را ندارد و پس به گل روی جمشید جهان چند بار بزرگ میشود. دومی از هیچ به همه چیز می رسد بهشتی میسازد و...آنگونه که احتمالا خوانده اید.
و سر انجام هردو یکی است. هردویی که باز در نظرم دو دم یک قیچی هستند برای بریدن رشته ی حیات انسان...
هم شبه علم این روزها آزمون داد و طبل رسوایی اش گوش جهان پر کرد هم شبه_دین این ایام.. بویژه اولی چرا که پنهان کردن ضعف خویش در پس بزک مدرنییت شیک تر و راحت تر است.
جالب است در تمثیل عده ای از ضعفای هر دو گروه در وقاحت برآمده از جهل همچنان کوتاه نمی آیند و در ضمن حرف نیش میزنند به دیگری..
و این حیرت آور تر از خوابیدن فس هردوست در برابر یک #ویروس_ابله(!؟)
یکی همچنان مسجد و معبد و...را تمسخر میکند و دعا و نیایش را، غافل از آنکه مساجد و معابد و.. تهی از خدای شعور هیچ فرقی ندارد با کلابهای_شبانه ی خالی از خدای_معنویت_وشور و دیگر غارنشین داستان علم و دست آوردهای نیم بند بشر را نفی میکند غافل از اینکه بلاخره سنگ وجودش باید روزی روزگاری خاک شود تا گل بروید رنگ رنگ...
سخن این است اگر جهان سرمایه داری در پشت نقاب مدرنییت و با تکیه بر علم توانسته بود در رسانه اعلان کند که #ما_خیلی_خوبیم #ویروسکی حقیر فسش را خالی کرده است که بشر همچنان همان است که بود ضعیف ضعیف ضعیف..آنگونه که بادی چراغش فرومیمیرد و فروغ با کلاس بودنش تباهی میگیرد ( نگاه کنید به کمبود ماسک و مواد شوینده و رفتار غربیها در جمع کردن غذاها و طعنه های همان آدمهای نیمه ابله در دو هفته پیش به ایران و ایرانی) ( ماسک نه دلاری را آمازون نود دلار دارد میفروشد)
پیشتر از اینها دست کم برای مردم ایران طبل رسوایی تهی_دینان داخلی هم به صدا درآمده بود. اما این وضع بیان یک نکته بود "کای بیخبران راه نه آن است و نه این..."
خلاصه کنم: #کرونا_ویروس در نگاه من رسوایی انسان راه گم کرده ی متوهم بود که به پناه اسطوره ی علم درآمده بود با بزک مدرنیته.. آن انسان خودخدابین هم که پیشتر رسوا شده است. فصل مشترک هردو هم جمشیدیت (مراخواند باید جهان آفرین) و فرعونیت ( انا ربکم الاعلی است) یکی جهان آفرین علمانی است و دیگری سعادت زای روحانی و هردو متوهم الوهیتی که نیست چون مختص و زیبنده ی یکی است فقط..
شاید این ویروس نحس، مبارک شود اگر تکانی بدهد به ذهن و روح بشر برای آگاهی بیشتر.. تا بفهمد این سبک زندگی مبنی بر #غلبه و #علو و #استکبار نسبت به انسان و جهان و.. تهش تباهی مسخره است که ما در طلیعه اش قرار گرفته ایم.
سبک زندگی انسان امروز بی شک راه به جهنمی دارد که لحظه لحظه تک تک ما با دستهای خویش ساخته ایم مایی که البته در بیخبری، کارگر بی جیره مواجب #سرمایه‌داری_منحوس جهانی هستیم که جز سوختن ما برای گرم کردن تنور و حمامش کار دیگری نمی کند..
اینها را شتابان مینویسم و یاد قرآن می افتم: ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه..
خویشتن را به دست خویش به ورطه ی هلاکت و نابودی نیندازید..
و تنها راه نجات هردو گروه #بازگشت است. روشی که سالهاست هردو حقنه کرده اند به بشر ما را رسانده تا #شفاجرف_هار(پرتگاه_آتش) آیا امکان بازگشتی هست؟!
فاعتبروا_یا_اولی_الابصار
محسن_یارمحمدی
پ.ن: (۱) اگر کسی از اهالی سرزمین علم بگوید که این هم دست ساز علم بشر است برای حذف عمدی عده ای ضعیف و هزینه بر... که دیگر طبل رسوایی اهریمنی علم جدید را #جرداده است چون قرار بوده این علم و مدرنیت برای بشر بهشت اخلاقی بسازد بدون مرگ، بیماری، و...
پ ن:(۲) یک پیشگویی:
ویروسهای بعدی احتمالا از راه گوشی های هوشمند نرم افزار بشر را از کار خواهند انداخت اگر چاره ای نشود
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یا #رسوایی_نمرودان_بهشت_ساز_مذهبی
( یادداشت_اینروزها)
چهره ی ابله بسیاری از انسانها ریز و درشتی را تصور میکنم که طی سالیان دراز در گوشه و کنار جهان باد به غبعب انداخته، دست به کمر زده، سیگاری به گوشه ی لب در توهم دانایی همه را جزفکرخود و رای خود تحقیر میکردند.
شبه_عالمان خردوکلانی که فصل مشترکشان بیسوادی و نخواندن تاریخ بود و اسب توهمشان در جاده ای میتاخت که قراربود در سایه ی علم، بشر را برساند به سلامت و بی_مرگی..
در نگاه من اینان هیچ فرقی به #آخوندهای بالباس و بی لباس گوشه و کنار جهان ندارند که ایشان نیز قرار بود در سایه ی توهم #خودخداپنداری بشر را برسانند به بهشت رستگاری، غافل از اینکه این بازی پیشتر از ما بارها تکرار شده است در جهان..
داستان باشکوه #جمشید و #نمرود #تعبیر ازلی انسان است از حال سیستمی که آنقدر بزرگ و انفاقا دقیق است که اولی هفتصد سال مرگ و بیماری را از پهنه جهان دفع میکند و چنان آبادانی میبخشد که زمین گنجایش انسان و رشدش را ندارد و پس به گل روی جمشید جهان چند بار بزرگ میشود. دومی از هیچ به همه چیز می رسد بهشتی میسازد و...آنگونه که احتمالا خوانده اید.
و سر انجام هردو یکی است. هردویی که باز در نظرم دو دم یک قیچی هستند برای بریدن رشته ی حیات انسان...
هم شبه علم این روزها آزمون داد و طبل رسوایی اش گوش جهان پر کرد هم شبه_دین این ایام.. بویژه اولی چرا که پنهان کردن ضعف خویش در پس بزک مدرنییت شیک تر و راحت تر است.
جالب است در تمثیل عده ای از ضعفای هر دو گروه در وقاحت برآمده از جهل همچنان کوتاه نمی آیند و در ضمن حرف نیش میزنند به دیگری..
و این حیرت آور تر از خوابیدن فس هردوست در برابر یک #ویروس_ابله(!؟)
یکی همچنان مسجد و معبد و...را تمسخر میکند و دعا و نیایش را، غافل از آنکه مساجد و معابد و.. تهی از خدای شعور هیچ فرقی ندارد با کلابهای_شبانه ی خالی از خدای_معنویت_وشور و دیگر غارنشین داستان علم و دست آوردهای نیم بند بشر را نفی میکند غافل از اینکه بلاخره سنگ وجودش باید روزی روزگاری خاک شود تا گل بروید رنگ رنگ...
سخن این است اگر جهان سرمایه داری در پشت نقاب مدرنییت و با تکیه بر علم توانسته بود در رسانه اعلان کند که #ما_خیلی_خوبیم #ویروسکی حقیر فسش را خالی کرده است که بشر همچنان همان است که بود ضعیف ضعیف ضعیف..آنگونه که بادی چراغش فرومیمیرد و فروغ با کلاس بودنش تباهی میگیرد ( نگاه کنید به کمبود ماسک و مواد شوینده و رفتار غربیها در جمع کردن غذاها و طعنه های همان آدمهای نیمه ابله در دو هفته پیش به ایران و ایرانی) ( ماسک نه دلاری را آمازون نود دلار دارد میفروشد)
پیشتر از اینها دست کم برای مردم ایران طبل رسوایی تهی_دینان داخلی هم به صدا درآمده بود. اما این وضع بیان یک نکته بود "کای بیخبران راه نه آن است و نه این..."
خلاصه کنم: #کرونا_ویروس در نگاه من رسوایی انسان راه گم کرده ی متوهم بود که به پناه اسطوره ی علم درآمده بود با بزک مدرنیته.. آن انسان خودخدابین هم که پیشتر رسوا شده است. فصل مشترک هردو هم جمشیدیت (مراخواند باید جهان آفرین) و فرعونیت ( انا ربکم الاعلی است) یکی جهان آفرین علمانی است و دیگری سعادت زای روحانی و هردو متوهم الوهیتی که نیست چون مختص و زیبنده ی یکی است فقط..
شاید این ویروس نحس، مبارک شود اگر تکانی بدهد به ذهن و روح بشر برای آگاهی بیشتر.. تا بفهمد این سبک زندگی مبنی بر #غلبه و #علو و #استکبار نسبت به انسان و جهان و.. تهش تباهی مسخره است که ما در طلیعه اش قرار گرفته ایم.
سبک زندگی انسان امروز بی شک راه به جهنمی دارد که لحظه لحظه تک تک ما با دستهای خویش ساخته ایم مایی که البته در بیخبری، کارگر بی جیره مواجب #سرمایه‌داری_منحوس جهانی هستیم که جز سوختن ما برای گرم کردن تنور و حمامش کار دیگری نمی کند..
اینها را شتابان مینویسم و یاد قرآن می افتم: ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه..
خویشتن را به دست خویش به ورطه ی هلاکت و نابودی نیندازید..
و تنها راه نجات هردو گروه #بازگشت است. روشی که سالهاست هردو حقنه کرده اند به بشر ما را رسانده تا #شفاجرف_هار(پرتگاه_آتش) آیا امکان بازگشتی هست؟!
فاعتبروا_یا_اولی_الابصار
محسن_یارمحمدی
پ.ن: (۱) اگر کسی از اهالی سرزمین علم بگوید که این هم دست ساز علم بشر است برای حذف عمدی عده ای ضعیف و هزینه بر... که دیگر طبل رسوایی اهریمنی علم جدید را #جرداده است چون قرار بوده این علم و مدرنیت برای بشر بهشت اخلاقی بسازد بدون مرگ، بیماری، و...
پ ن:(۲) یک پیشگویی:
ویروسهای بعدی احتمالا از راه گوشی های هوشمند نرم افزار بشر را از کار خواهند انداخت اگر چاره ای نشود
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#ما_مردم_مستضعف
شب و روز خیالی احوال مردمم دم به دم
می اندیشم به روزگار مردم ، به حال و احوال خودمان. و به #وضع_بغرنجی که اسیرش شده ایم که اسیرمان کرده اند و گفتارها و رفتارهای این مردم #مستضعف..
خشم سراپای وجودم را فرا می گیرد؛
آخر این چه مردمانند که اکثریت مطلقشان معترض اکثریت عملکردهای حاکمانند و از داشتن چنین حاکمانی، سرشکسته و پشیمانند اما در نهان و آشکار ایشان را گوش به فرمانند.
مثلا کجا؟
شکی نیست که اکثریت مردم بویژه دارندگان تحصیلات دانشگاهی از نظام آموزشی و پرورشی حاکم شاکی اند و هزار نقد و نق و .. دارند. سیستمی که جهان را به دو اردوی سیاهی و روشنی تقسیم کرده و طبعا روشنی و روشنان را هرآنچه و هرآنکه می داند که با ماست و سیاهی و تباهی هرآنچه و هرآنکه با ما نیست چنان سیف قاطع دارند که بی طرفی را هم نمی‌پذیرند یا با مایی یا بر ما... و در چنین بستری مشغول پرورش #سرباز اند
دقت دارید؟
سرسپرده به سربازی نه دل سپرده به عشقبازی به جای آنکه صدر و ذیل سیستم آموزشی مبتنی باشد بر مهر و‌مودت استوار است بر قهر و قدرت. به جای ترویج قانون‌گرایی و مسئولیت پذیری مروج هرج و مرج است و درگیری. عظمت ها را حقیر می شمرد و حقارت ها عظیم. فرع را اصل جا می زند و اصل را فرع و...
و باز همین مردم به قول خودشان ثمره ی زندگیشان را میدهند به همین مجموعه ها و وقتی میگویی چرا؟!می گویند مگر چاره ای داریم؟!
در هر حوزه ای که بنگری همین وضع است. اکثریت، شاکی از حجاب اجباری اما رعایت کننده ی نیم بندش چنانکه هم حجاب را به سخره گرفته هم بی حجابی را
وضع اقتصادی و خون خواری مافیای شبه تولید کننده و دلال و هزاران هزار غرولند و فحش و ناسزا ..
وقتی میگویی:
خب نخرید نروید نکنید
بیشتر میخرند میروند میکنند و قس علی هذا
و در آن خلوات خیال و وهم می رسم به فحش دادن و سزا و ناسزا گفتن ها.. که واژه ای پررنگ میشود در ذهنم و مرا بیشتر به دلسوزی می کشاند و غمخواری و به نیروی کلمات به غمگساری و آن کلمه ی شگفت #مستضعف است.
مستضعف از ضعف است ضعیف متضاد قوی است اما مستضعف به معنای ضعیف نیست به معنای کسی است که خواسته شده ضعیف باشد.
من همچنان معتقدم واژگان قرآنی شگفت ترین واژگان جهان انسانند. مستضعف هم یکی از آنهاست. یعنی در پس این ناتوانی #خواستی و #اراده ای هست که با برنامه ریزی قصد دارد کسی و کسانی را ضعیف ببیند و ضعیف بشمرد و آن خواست اعمال شده از سوی یک #مستکبر است و اگر مستضعف اسم مفعول است ( کسی که اراده شده ضعیف دیده شود) مستکبر اسم فاعل است ( کسی که خود اراده کرده کبر را) و کبر در همان قرآن شاخصه (#تن_تراش) #فرعون است زیرا #شخص یعنی #تن و شاخص یعنی آنچه به یک مفهوم ماهیت تنانه می دهد و تبلور میدهد چیزی را تا معین و متعین شود.
آری سویه ی دیگر #استکبار #استضعاف است. داخل و خارج هم ندارد. در جهان، اقلیت بلوک شمال از هر وسیله ای استفاده می کند تا کبر بورزد و بعد محصولش میشود اکثریت بلوک جنوب که #مستضعف شده. و مگر درد جاری این سرزمین و مردمانش همین نیست؟
به اینها که فکر می کنم اوضاع بغرنج تر میشود مثل خود کلمه ی #بغرنج که از منظر علم ریشه شناسی زبان اصلا معلوم نیست چگونه ساخته شده است (بغض + رنج) بعد بغض شده بغ کردن؟! یا بغز ترکی به معنای گلو + رنج که چیزی میشود مثل غمباد؟! بیماری دق؟ این یکی چه تباری دارد؟ دقق عربی!؟ کوفتن؟
هر چه هست چیزی است که در گلو گیر میکند چیزی که اصلا نیست دیده نمی شود.
#نیست اما چنان #هست که سد خورد و خوراک میشود و دارنده اش را ذره ذره آب می کند و نهایتا فرو می بلعد
به اینها که فکر میکنم، میگویم:
اصلا می توانی به سر #مستضعفی که اسیر #غمباد است و #دق دارد و #بغ کرده است سنگی از ناسزا بباری؟ باری چه بایدم و گفت و چه بایدم کرد؟ جز به دلداری کلامی مهربان در عیان و اشکی به بیقراری در نهان؟
#محسن_بارانی ۱۲دی ماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ما_مردم_مستضعف
شب و روز خیالی احوال مردمم دم به دم
می اندیشم به روزگار مردم ، به حال و احوال خودمان. و به #وضع_بغرنجی که اسیرش شده ایم که اسیرمان کرده اند و گفتارها و رفتارهای این مردم #مستضعف..
خشم سراپای وجودم را فرا می گیرد؛
آخر این چه مردمانند که اکثریت مطلقشان معترض اکثریت عملکردهای حاکمانند و از داشتن چنین حاکمانی، سرشکسته و پشیمانند اما در نهان و آشکار ایشان را گوش به فرمانند.
مثلا کجا؟
شکی نیست که اکثریت مردم بویژه دارندگان تحصیلات دانشگاهی از نظام آموزشی و پرورشی حاکم شاکی اند و هزار نقد و نق و .. دارند. سیستمی که جهان را به دو اردوی سیاهی و روشنی تقسیم کرده و طبعا روشنی و روشنان را هرآنچه و هرآنکه می داند که با ماست و سیاهی و تباهی هرآنچه و هرآنکه با ما نیست چنان سیف قاطع دارند که بی طرفی را هم نمی‌پذیرند یا با مایی یا بر ما... و در چنین بستری مشغول پرورش #سرباز اند
دقت دارید؟
سرسپرده به سربازی نه دل سپرده به عشقبازی به جای آنکه صدر و ذیل سیستم آموزشی مبتنی باشد بر مهر و‌مودت استوار است بر قهر و قدرت. به جای ترویج قانون‌گرایی و مسئولیت پذیری مروج هرج و مرج است و درگیری. عظمت ها را حقیر می شمرد و حقارت ها عظیم. فرع را اصل جا می زند و اصل را فرع و...
و باز همین مردم به قول خودشان ثمره ی زندگیشان را میدهند به همین مجموعه ها و وقتی میگویی چرا؟!می گویند مگر چاره ای داریم؟!
در هر حوزه ای که بنگری همین وضع است. اکثریت، شاکی از حجاب اجباری اما رعایت کننده ی نیم بندش چنانکه هم حجاب را به سخره گرفته هم بی حجابی را
وضع اقتصادی و خون خواری مافیای شبه تولید کننده و دلال و هزاران هزار غرولند و فحش و ناسزا ..
وقتی میگویی:
خب نخرید نروید نکنید
بیشتر میخرند میروند میکنند و قس علی هذا
و در آن خلوات خیال و وهم می رسم به فحش دادن و سزا و ناسزا گفتن ها.. که واژه ای پررنگ میشود در ذهنم و مرا بیشتر به دلسوزی می کشاند و غمخواری و به نیروی کلمات به غمگساری و آن کلمه ی شگفت #مستضعف است.
مستضعف از ضعف است ضعیف متضاد قوی است اما مستضعف به معنای ضعیف نیست به معنای کسی است که خواسته شده ضعیف باشد.
من همچنان معتقدم واژگان قرآنی شگفت ترین واژگان جهان انسانند. مستضعف هم یکی از آنهاست. یعنی در پس این ناتوانی #خواستی و #اراده ای هست که با برنامه ریزی قصد دارد کسی و کسانی را ضعیف ببیند و ضعیف بشمرد و آن خواست اعمال شده از سوی یک #مستکبر است و اگر مستضعف اسم مفعول است ( کسی که اراده شده ضعیف دیده شود) مستکبر اسم فاعل است ( کسی که خود اراده کرده کبر را) و کبر در همان قرآن شاخصه (#تن_تراش) #فرعون است زیرا #شخص یعنی #تن و شاخص یعنی آنچه به یک مفهوم ماهیت تنانه می دهد و تبلور میدهد چیزی را تا معین و متعین شود.
آری سویه ی دیگر #استکبار #استضعاف است. داخل و خارج هم ندارد. در جهان، اقلیت بلوک شمال از هر وسیله ای استفاده می کند تا کبر بورزد و بعد محصولش میشود اکثریت بلوک جنوب که #مستضعف شده. و مگر درد جاری این سرزمین و مردمانش همین نیست؟
به اینها که فکر می کنم اوضاع بغرنج تر میشود مثل خود کلمه ی #بغرنج که از منظر علم ریشه شناسی زبان اصلا معلوم نیست چگونه ساخته شده است (بغض + رنج) بعد بغض شده بغ کردن؟! یا بغز ترکی به معنای گلو + رنج که چیزی میشود مثل غمباد؟! بیماری دق؟ این یکی چه تباری دارد؟ دقق عربی!؟ کوفتن؟
هر چه هست چیزی است که در گلو گیر میکند چیزی که اصلا نیست دیده نمی شود.
#نیست اما چنان #هست که سد خورد و خوراک میشود و دارنده اش را ذره ذره آب می کند و نهایتا فرو می بلعد
به اینها که فکر میکنم، میگویم:
اصلا می توانی به سر #مستضعفی که اسیر #غمباد است و #دق دارد و #بغ کرده است سنگی از ناسزا بباری؟ باری چه بایدم و گفت و چه بایدم کرد؟ جز به دلداری کلامی مهربان در عیان و اشکی به بیقراری در نهان؟
#محسن_بارانی ۱۲دی ماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹