مجید حمیدا
Photo
رؤیاپردازی و خیالبافی
بسیاری از ما از رؤیاهای خود به عنوان راهی برای پرت کردن حواسمان از رویدادهای واقعی و کنونی زندگیمان استفاده میکنیم. رؤیاهای ما مانع از آن میشوند که اقدام کنیم و تغییرات لازم را برای بهبود زندگیمان پدید بیاوریم. رؤیاهای ما فریبکار هستند. بیشتر ما حتی متوجه نیستیم که رؤیاهایی داریم، چه رسد به آن که بفهمیم در رؤیاهایمان زندگی میکنیم. رؤیاهای ما سالهای پیاپی فریبمان میدهند، چشمانمان را میبندند، ما را فلج و در انجام تغییراتی که میخواهیم، ناتوان میکنند. اگر به ادامۀ زندگی در رؤیاها اصرار بورزیم، به احتمال خیلی زیاد یکی از آن آدمهایی میشویم که داستانشان «باید... میشدم.»، «شاید... میشدم.»، «حتماً... میشدم.» یا «میتوانستم... بشوم.» است. (برگرفته از کتاب بهترین سال زندگی)
پینوشت: یکی از بهترین و اثرگذارترین دورههایی که من دو-سه سال در میون و حتماً پیش از عید برگزار میکنم، دورهٔ بهترین سال زندگیه که امیدوارم فرصت برگزاری دوبارهش فراهم بشه. اما صرف نظر از دوره و تمریناتی که در دوره داریم، به نظرم کتاب بهترین سال زندگی به تنهایی کار خودش رو میکنه و یکی از کتابهاییه که حتماً همه باید بخونن.
#رؤیاپردازی #خیالبافی #زندگی #بهبود #تغییر #دگرگونی #فریب #فریبکار #واقعیت #دروغ #عمر #سال #داستان #آدم #بهترین_سال_زندگی #دبی_فورد #فرناز_فرود #حمیدا #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
بسیاری از ما از رؤیاهای خود به عنوان راهی برای پرت کردن حواسمان از رویدادهای واقعی و کنونی زندگیمان استفاده میکنیم. رؤیاهای ما مانع از آن میشوند که اقدام کنیم و تغییرات لازم را برای بهبود زندگیمان پدید بیاوریم. رؤیاهای ما فریبکار هستند. بیشتر ما حتی متوجه نیستیم که رؤیاهایی داریم، چه رسد به آن که بفهمیم در رؤیاهایمان زندگی میکنیم. رؤیاهای ما سالهای پیاپی فریبمان میدهند، چشمانمان را میبندند، ما را فلج و در انجام تغییراتی که میخواهیم، ناتوان میکنند. اگر به ادامۀ زندگی در رؤیاها اصرار بورزیم، به احتمال خیلی زیاد یکی از آن آدمهایی میشویم که داستانشان «باید... میشدم.»، «شاید... میشدم.»، «حتماً... میشدم.» یا «میتوانستم... بشوم.» است. (برگرفته از کتاب بهترین سال زندگی)
پینوشت: یکی از بهترین و اثرگذارترین دورههایی که من دو-سه سال در میون و حتماً پیش از عید برگزار میکنم، دورهٔ بهترین سال زندگیه که امیدوارم فرصت برگزاری دوبارهش فراهم بشه. اما صرف نظر از دوره و تمریناتی که در دوره داریم، به نظرم کتاب بهترین سال زندگی به تنهایی کار خودش رو میکنه و یکی از کتابهاییه که حتماً همه باید بخونن.
#رؤیاپردازی #خیالبافی #زندگی #بهبود #تغییر #دگرگونی #فریب #فریبکار #واقعیت #دروغ #عمر #سال #داستان #آدم #بهترین_سال_زندگی #دبی_فورد #فرناز_فرود #حمیدا #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
الگو یا سرمشق
پدر پرخاشگری از پسرش میخواد که پرخاش و دعوا نکنه، اما پسر هر قدر که بزرگتر میشه، تندخوتر و پرخاشگرتر میشه. مادر پنهانکاری از دخترش میخواد که هر اتفاقی افتاد بهش بگه و او رو در جریان بذاره، منتهی هر قدر که دختر بزرگتر میشه مسایلش رو بیشتر از مادرش پنهان میکنه. برادر بزرگتری از خواهر کوچیکترش میخواد که احترام بزرگتر رو رعایت بکنه و حواسش به رفتارش باشه، اما خواهر کوچیکتر اون کارو انجام نمیده، چون برادر بزرگتر احترام سرش نمیشه. خواهری از برادر کوچیکترش میخواد که حواسش به رفتار توی محیط کارش باشه و حد و مرزها رو رعایت کنه، اما برادر کوچیکتر گوش نمیکنه، چون خواهر بزرگتر خودش این کار رو توی محیط کارش انجام نمیده و حریمها رو حفظ نمیکنه. این مثالا، مثالای مختلفی از نصیحتهاییه که به عزیزانمون میکنیم ولی نتیجه نمیده، چون که عزیزانمون به رفتارهای ما نگاه میکنن، نه اونچه که بهشون میگیم. پس اگر میخوایم که راه و رسم درست زندگی رو به کوچیکترا یاد بدیم باید روی رفتارای خودمون دقیقتر بشیم و همون چیزایی رو که میگیم توی رفتار و گفتار خودمون نشون بدیم. اگر میگیم که باید احترام بذارن، خودمون هم باید احترام بذاریم. اگر میگیم حریمها رو حفظ کنن، خودمون هم باید حریمها رو حفظ کنیم. اگر ازشون میخوایم دروغ نگن، خودمون هم نباید دروغ بگیم.
پینوشت: درس زندگی مثل دروس حفظی نیست و به این ترتیب آموزش داده نمیشه. درس زندگی از طریق سرمشق قرار دادن و الگو قرار دادن، آموزش داده میشه.
#الگو #سرمشق #زندگی #رفتار #گفتار #احترام #راستی #حریم #آموزش #تربیت #پرورش #پرورش_کودک #پدر #مادر #خواهر #برادر #بهترین_سال_زندگی #دبی_فورد #فرناز_فرود #حمیدا #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
پدر پرخاشگری از پسرش میخواد که پرخاش و دعوا نکنه، اما پسر هر قدر که بزرگتر میشه، تندخوتر و پرخاشگرتر میشه. مادر پنهانکاری از دخترش میخواد که هر اتفاقی افتاد بهش بگه و او رو در جریان بذاره، منتهی هر قدر که دختر بزرگتر میشه مسایلش رو بیشتر از مادرش پنهان میکنه. برادر بزرگتری از خواهر کوچیکترش میخواد که احترام بزرگتر رو رعایت بکنه و حواسش به رفتارش باشه، اما خواهر کوچیکتر اون کارو انجام نمیده، چون برادر بزرگتر احترام سرش نمیشه. خواهری از برادر کوچیکترش میخواد که حواسش به رفتار توی محیط کارش باشه و حد و مرزها رو رعایت کنه، اما برادر کوچیکتر گوش نمیکنه، چون خواهر بزرگتر خودش این کار رو توی محیط کارش انجام نمیده و حریمها رو حفظ نمیکنه. این مثالا، مثالای مختلفی از نصیحتهاییه که به عزیزانمون میکنیم ولی نتیجه نمیده، چون که عزیزانمون به رفتارهای ما نگاه میکنن، نه اونچه که بهشون میگیم. پس اگر میخوایم که راه و رسم درست زندگی رو به کوچیکترا یاد بدیم باید روی رفتارای خودمون دقیقتر بشیم و همون چیزایی رو که میگیم توی رفتار و گفتار خودمون نشون بدیم. اگر میگیم که باید احترام بذارن، خودمون هم باید احترام بذاریم. اگر میگیم حریمها رو حفظ کنن، خودمون هم باید حریمها رو حفظ کنیم. اگر ازشون میخوایم دروغ نگن، خودمون هم نباید دروغ بگیم.
پینوشت: درس زندگی مثل دروس حفظی نیست و به این ترتیب آموزش داده نمیشه. درس زندگی از طریق سرمشق قرار دادن و الگو قرار دادن، آموزش داده میشه.
#الگو #سرمشق #زندگی #رفتار #گفتار #احترام #راستی #حریم #آموزش #تربیت #پرورش #پرورش_کودک #پدر #مادر #خواهر #برادر #بهترین_سال_زندگی #دبی_فورد #فرناز_فرود #حمیدا #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
انگیزه و نظم
شاید برای شما هم پیش اومده باشه که برای شروع یه کار یا ادامه دادن یه مسیر، در پی انگیزه گشته باشین. از خوندن کتابهای انگیزشی تا شنیدن سخنرانیهای انگیزهبخش یا دنبال کردن صفحاتی در فضای مجازی که به صورت مداوم پیامها و پستهای انگیزشی رو با ما در میون میذارن. اگر وارد این جریان شده باشین، حتماً بعد از مدتی متوجه شدین که این نوشتهها و گفتهها هر چند که در کوتاهمدت اثربخش و مفیدن، اما در بلندمدت اثربخشیشون رو از دست میدن و حتی گاهی ممکنه یه حس دلزدگی رو در وجودمون شعلهور کنن؛ دلزدگی از کار، زندگی، هدف، حرکت و حتی شاید از خودمون. جوکو ویلینک در جملهٔ بالا یه راهکار خیلی مهم رو پیش روی ما قرار میده؛ این که روی انگیزه یا انگیزش که گاهی با شور و شوق اشتباهش میگیریم، حساب باز نکنیم و به جاش به سراغ نظم و انضباط شخصی بریم. ایجاد نظم در کار و زندگی و حفظ این نظم، در پیمودن مسیر و رسیدن به خواستهها و اهداف از هر ابزار دیگهای مهمتر و کلیدیتره. انگیزهها همون طور که از اسمشون مشخصه، حاصل برانگیختگی هستن و هر برانگیختنی به صورت طبیعی به نزول و افول میانجامه.
پینوشت: خیلی از آدمها نظم و انضباط رو دشمن خودشون فرض میکنن و حاضر نیستن در هیچ چارچوبی نظم رو بپذیرن؛ چه این نظم در حیطهٔ کاری باشه یا زندگی شخصی، در زندگی مادی باشه یا معنوی. اما به قول دبی فورد، نظم دشمن ما نیست بلکه مهمترین دوست و متحد ما برای رسیدن به خواستهها و اهدافمونه.
#انگیزه #نظم #انگیزش #انضباط #موفقیت #شکست #کار #زندگی #مادی #معنوی #برانگیختگی #برانگیخته #نزول #افول #بهترین_سال_زندگی #دبی_فورد #جوکو_ویلینک #حمیدا #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
شاید برای شما هم پیش اومده باشه که برای شروع یه کار یا ادامه دادن یه مسیر، در پی انگیزه گشته باشین. از خوندن کتابهای انگیزشی تا شنیدن سخنرانیهای انگیزهبخش یا دنبال کردن صفحاتی در فضای مجازی که به صورت مداوم پیامها و پستهای انگیزشی رو با ما در میون میذارن. اگر وارد این جریان شده باشین، حتماً بعد از مدتی متوجه شدین که این نوشتهها و گفتهها هر چند که در کوتاهمدت اثربخش و مفیدن، اما در بلندمدت اثربخشیشون رو از دست میدن و حتی گاهی ممکنه یه حس دلزدگی رو در وجودمون شعلهور کنن؛ دلزدگی از کار، زندگی، هدف، حرکت و حتی شاید از خودمون. جوکو ویلینک در جملهٔ بالا یه راهکار خیلی مهم رو پیش روی ما قرار میده؛ این که روی انگیزه یا انگیزش که گاهی با شور و شوق اشتباهش میگیریم، حساب باز نکنیم و به جاش به سراغ نظم و انضباط شخصی بریم. ایجاد نظم در کار و زندگی و حفظ این نظم، در پیمودن مسیر و رسیدن به خواستهها و اهداف از هر ابزار دیگهای مهمتر و کلیدیتره. انگیزهها همون طور که از اسمشون مشخصه، حاصل برانگیختگی هستن و هر برانگیختنی به صورت طبیعی به نزول و افول میانجامه.
پینوشت: خیلی از آدمها نظم و انضباط رو دشمن خودشون فرض میکنن و حاضر نیستن در هیچ چارچوبی نظم رو بپذیرن؛ چه این نظم در حیطهٔ کاری باشه یا زندگی شخصی، در زندگی مادی باشه یا معنوی. اما به قول دبی فورد، نظم دشمن ما نیست بلکه مهمترین دوست و متحد ما برای رسیدن به خواستهها و اهدافمونه.
#انگیزه #نظم #انگیزش #انضباط #موفقیت #شکست #کار #زندگی #مادی #معنوی #برانگیختگی #برانگیخته #نزول #افول #بهترین_سال_زندگی #دبی_فورد #جوکو_ویلینک #حمیدا #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
آموختن و آموزگار
وقتی داشتم این نوشته رو میخوندم یاد سریال اهریمنان داوینچی افتادم. توی اون سریال با افکتهای خاصی مشاهدهٔ پدیدهها توسط داوینچی به تصویر کشیده شده بود؛ چه قدر ظریف و جالب. اگر توجه کنید بیشتر اختراعات و اکتشافات بشر از طریق مشاهدهٔ پدیدههای مختلف به وجود اومده و در واقع طبیعت و پدیدههای مختلف آموزگار دانشمندان و مخترعان بودن.
در حیطهٔ معنویت و خودشناسی هم میشه همین شیوه رو در پیش گرفت و بسیاری از بزرگان و آموزگاران معنوی همین کارو میکنن. اگر دقیق و عمیق به اتفاقاتی که برامون مییفته نگاه کنیم، درسهای زیادی برای آموختن هست؛ از معاشرتها، ارتباطها و همکاریها گرفته تا ناامیدیها، رنجشها و شکستها.
پینوشت: لطفاً به آموزههای بزرگترین افراد و مشهورترین آموزگاران تاریخ توجه کنید، همۀ این استادان، زندگی رو بزرگترین آموزگار خودشون قرار دادن و درسهای زیادی رو به همین شیوه گرفتن و برای ما بازگو کردن.
#آموختن #آموزگار #آموزش #یادگیری #درک #آشنایی #معلم #درس #زندگی #درس_زندگی #قسیم_چاوهان #داوینچی #رشد_معنوی #رشد #تجربه #پذیرش #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
وقتی داشتم این نوشته رو میخوندم یاد سریال اهریمنان داوینچی افتادم. توی اون سریال با افکتهای خاصی مشاهدهٔ پدیدهها توسط داوینچی به تصویر کشیده شده بود؛ چه قدر ظریف و جالب. اگر توجه کنید بیشتر اختراعات و اکتشافات بشر از طریق مشاهدهٔ پدیدههای مختلف به وجود اومده و در واقع طبیعت و پدیدههای مختلف آموزگار دانشمندان و مخترعان بودن.
در حیطهٔ معنویت و خودشناسی هم میشه همین شیوه رو در پیش گرفت و بسیاری از بزرگان و آموزگاران معنوی همین کارو میکنن. اگر دقیق و عمیق به اتفاقاتی که برامون مییفته نگاه کنیم، درسهای زیادی برای آموختن هست؛ از معاشرتها، ارتباطها و همکاریها گرفته تا ناامیدیها، رنجشها و شکستها.
پینوشت: لطفاً به آموزههای بزرگترین افراد و مشهورترین آموزگاران تاریخ توجه کنید، همۀ این استادان، زندگی رو بزرگترین آموزگار خودشون قرار دادن و درسهای زیادی رو به همین شیوه گرفتن و برای ما بازگو کردن.
#آموختن #آموزگار #آموزش #یادگیری #درک #آشنایی #معلم #درس #زندگی #درس_زندگی #قسیم_چاوهان #داوینچی #رشد_معنوی #رشد #تجربه #پذیرش #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
خطر و آسیبپذیری
دونالد والش یکی از نویسندههای مورد علاقهٔ منه و معمولاً با اندکی تغییر توی جملاتی که به گوش ما آشناست، معنایی جدید به اون جمله میده. مثلاً این جمله معمولاً با موفقیت شروع میشه و نه زندگی و والش، کلمهٔ زندگی رو اول این جمله گذاشته.
اگر توجه کنید، خیلی از خاطرات خوشایندی که توی ذهن ما نقش میبنده و ثبت و ضبط و موندگار میشه، مربوط به لحظاتیه که ما تا حدودی خطر کردیم و آسیبپذیر بودیم. ممکنه این خاطرهٔ خوشایند مربوط به وقتی بوده که به همسر یا همراهمون ابراز عشق و علاقه کردیم که حتماً با اندکی خطر کردن یا ریسک و همین طور ترس و آسیبپذیری همراه بوده، شاید زمانی که تصمیم گرفتیم کار و بار خودمون رو راهاندازی کنیم این حس خوشایند رو تجربه کردیم و به ذهن سپردیم و شاید هم وقتی بوده که خواستیم از عزیزی تشکر یا قدردانی کنیم. برای زندگی کردن نه صرفاً زنده بودن، لازمه که گهگاه از روزمرگیهامون خارج بشیم و روز یا بهتر بگم لحظه یا لحظات فراموشنشدنی برای خودمون و عزیزانمون بسازیم. فراموش نکنیم که ساختن چنین لحظاتی به غیر از دو موردی که گفتم نیاز به فکر و برنامهریزی داره.
پینوشت: برای ساختن لحظات به یاد موندنی نیازی به هزینههای آن چنانی نیست، گاهی یه رفتار خارج از برنامه ولی باتوجه مثل یه شام دونفره با یه گفت و گوی صمیمانه، یه دورهمی کوچیک خانوادگی همراه با گل و موسیقی یا دیدن یه فیلم عالی این کارو انجام میده. هر چند که به نظر من گاهی لازمه دل رو به دریا بزنیم و بدون دودوتا چهارتا کردن و با دست و دلبازی یه هدیهٔ بیمناسبت برای کسی یا کسانی که دوستشون داریم بخریم یا خودمون، عزیز یا عزیزانمون رو به یه رستوران خوب (البته بعد از کرونا) دعوت کنیم.
#خطر#خطر_کردن #آسیب #آسیب_پذیری #برنامه_ریزی #ریسک #زندگی #زندگی_کردن #عشق #علاقه #خانواده #همسر #قدردانی #روزمرگی #رستوران #کرونا #چشمگیر #به_یاد_ماندنی #ماندگار #فیلم #موسیقی #هدیه #ترس #تجربه #نیل_دونالد_والش #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
دونالد والش یکی از نویسندههای مورد علاقهٔ منه و معمولاً با اندکی تغییر توی جملاتی که به گوش ما آشناست، معنایی جدید به اون جمله میده. مثلاً این جمله معمولاً با موفقیت شروع میشه و نه زندگی و والش، کلمهٔ زندگی رو اول این جمله گذاشته.
اگر توجه کنید، خیلی از خاطرات خوشایندی که توی ذهن ما نقش میبنده و ثبت و ضبط و موندگار میشه، مربوط به لحظاتیه که ما تا حدودی خطر کردیم و آسیبپذیر بودیم. ممکنه این خاطرهٔ خوشایند مربوط به وقتی بوده که به همسر یا همراهمون ابراز عشق و علاقه کردیم که حتماً با اندکی خطر کردن یا ریسک و همین طور ترس و آسیبپذیری همراه بوده، شاید زمانی که تصمیم گرفتیم کار و بار خودمون رو راهاندازی کنیم این حس خوشایند رو تجربه کردیم و به ذهن سپردیم و شاید هم وقتی بوده که خواستیم از عزیزی تشکر یا قدردانی کنیم. برای زندگی کردن نه صرفاً زنده بودن، لازمه که گهگاه از روزمرگیهامون خارج بشیم و روز یا بهتر بگم لحظه یا لحظات فراموشنشدنی برای خودمون و عزیزانمون بسازیم. فراموش نکنیم که ساختن چنین لحظاتی به غیر از دو موردی که گفتم نیاز به فکر و برنامهریزی داره.
پینوشت: برای ساختن لحظات به یاد موندنی نیازی به هزینههای آن چنانی نیست، گاهی یه رفتار خارج از برنامه ولی باتوجه مثل یه شام دونفره با یه گفت و گوی صمیمانه، یه دورهمی کوچیک خانوادگی همراه با گل و موسیقی یا دیدن یه فیلم عالی این کارو انجام میده. هر چند که به نظر من گاهی لازمه دل رو به دریا بزنیم و بدون دودوتا چهارتا کردن و با دست و دلبازی یه هدیهٔ بیمناسبت برای کسی یا کسانی که دوستشون داریم بخریم یا خودمون، عزیز یا عزیزانمون رو به یه رستوران خوب (البته بعد از کرونا) دعوت کنیم.
#خطر#خطر_کردن #آسیب #آسیب_پذیری #برنامه_ریزی #ریسک #زندگی #زندگی_کردن #عشق #علاقه #خانواده #همسر #قدردانی #روزمرگی #رستوران #کرونا #چشمگیر #به_یاد_ماندنی #ماندگار #فیلم #موسیقی #هدیه #ترس #تجربه #نیل_دونالد_والش #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
حریم خصوصی
حتماً شما هم در شبکههای اجتماعی با کسایی رو به رو شدین که لحظهلحظهٔ زندگی خصوصیشون رو در قالب یه عکس یا برشی از یه فیلم برا دیگران به نمایش میذارن. شاید هم خودتون از همین دست آدمها باشین یا حداقل چندوقتی، این شیوه رو دنبال کرده باشین. تا حالا به دلایل پنهان پشت این نمایشهای مجازی فکر کردین؟ این که چرا یه نفر در حین انجام دادن کاری مثل پختن غذا، گردش در طبیعت، همراهی یار، خرید یه وسیله و از این جور چیزا، نمیتونه به تنهایی یا با یارش لذت ببره و باید حتماً اون کار یا حسش رو به نمایش بذاره؟
اجازه بدید چندتا از جوابها رو خودم بنویسم. شاید این که ما هر روز در بین صفحات مجازی شاهد این جور رفتارا هستیم، ما رو به انجام این کار وسوسه کرده باشه. شایدم این فکر که دیگری با این همه لحظههای خوشحالکننده و مفرح، حتماً زندگی متفاوتی داره و از مشکلات ریز و درشت به دوره یا این که همهٔ این لحظههای دستچینشده و تصاویر آنچنانی، حتماً نشونهای از یه زندگی شاد و موفقه، این احساس رو که انگار ما از قافله عقب افتادیم در ما بیدار کرده و ما هم این کارو انجام داده باشیم.
توجه کنید که هر وقت به جایی رسیدیم که بدون نیاز به تأیید و بهبه و چهچه دیگران از لحظهلحظهٔ زندگی خصوصیمون لذت بردیم و با تمام وجود زندگیشون کردیم، زندگیمون از حالت نمایشی خارج میشه و کمکم از درون و بیرون رنگ و بوی زندگی واقعی میگیره.
پینوشت ۱: جالبه که گاهی اون روی سکهٔ چنین سبک زندگیهایی از یه جایی به بیرون درز میکنه و نشون میده که اون همه لحظههای پر زرق و برق، روکشی برای پوشوندن مشکلات و اختلافات عمیق درونی بوده.
پینوشت ۲: خواهش میکنم حواستون بیشتر به حریم خصوصی بچههای دور و برتون باشه و عکس و فیلمهای اونا رو توی شبکههای مجازی به اشتراک نذارین.
#زندگی_خصوصی #حریم #حریم_خصوصی #زندگی #اینستاگرام #فیسبوک #تلگرام #واتساپ #زندگی_اسلایسی #خودنمایی #تفریح #خوشحالی #لاکچری #عکس #فیلم #آرامش_درونی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
حتماً شما هم در شبکههای اجتماعی با کسایی رو به رو شدین که لحظهلحظهٔ زندگی خصوصیشون رو در قالب یه عکس یا برشی از یه فیلم برا دیگران به نمایش میذارن. شاید هم خودتون از همین دست آدمها باشین یا حداقل چندوقتی، این شیوه رو دنبال کرده باشین. تا حالا به دلایل پنهان پشت این نمایشهای مجازی فکر کردین؟ این که چرا یه نفر در حین انجام دادن کاری مثل پختن غذا، گردش در طبیعت، همراهی یار، خرید یه وسیله و از این جور چیزا، نمیتونه به تنهایی یا با یارش لذت ببره و باید حتماً اون کار یا حسش رو به نمایش بذاره؟
اجازه بدید چندتا از جوابها رو خودم بنویسم. شاید این که ما هر روز در بین صفحات مجازی شاهد این جور رفتارا هستیم، ما رو به انجام این کار وسوسه کرده باشه. شایدم این فکر که دیگری با این همه لحظههای خوشحالکننده و مفرح، حتماً زندگی متفاوتی داره و از مشکلات ریز و درشت به دوره یا این که همهٔ این لحظههای دستچینشده و تصاویر آنچنانی، حتماً نشونهای از یه زندگی شاد و موفقه، این احساس رو که انگار ما از قافله عقب افتادیم در ما بیدار کرده و ما هم این کارو انجام داده باشیم.
توجه کنید که هر وقت به جایی رسیدیم که بدون نیاز به تأیید و بهبه و چهچه دیگران از لحظهلحظهٔ زندگی خصوصیمون لذت بردیم و با تمام وجود زندگیشون کردیم، زندگیمون از حالت نمایشی خارج میشه و کمکم از درون و بیرون رنگ و بوی زندگی واقعی میگیره.
پینوشت ۱: جالبه که گاهی اون روی سکهٔ چنین سبک زندگیهایی از یه جایی به بیرون درز میکنه و نشون میده که اون همه لحظههای پر زرق و برق، روکشی برای پوشوندن مشکلات و اختلافات عمیق درونی بوده.
پینوشت ۲: خواهش میکنم حواستون بیشتر به حریم خصوصی بچههای دور و برتون باشه و عکس و فیلمهای اونا رو توی شبکههای مجازی به اشتراک نذارین.
#زندگی_خصوصی #حریم #حریم_خصوصی #زندگی #اینستاگرام #فیسبوک #تلگرام #واتساپ #زندگی_اسلایسی #خودنمایی #تفریح #خوشحالی #لاکچری #عکس #فیلم #آرامش_درونی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
آموزگار و آموزش پردهٔ اول: من حدود ۱۶-۱۵ سال پیش برگزاری دورههای خودشناسی رو با چندتا از دوستانم شروع کردم. از همون موقع میدیدم که بعضی از دوستان یا بهتر بگم همکارانم، انتظار دارن که رابطهٔ معلم و شاگرد، رابطهٔ مرید و مرادی باشه؛ یعنی به جای راهنمایی دیگری،…
پیروزی و شکست
من هم مثل خیلی از شماهایی که احتمالاً این نوشته رو میخونید، توی زندگی شخصی و کاریم بارها و بارها متحمل شکست شدم و هر بار با تجربهتر، مصممتر و البته نرمتر از قبل به راهم ادامه دادم. متوجه هستم که ممکنه خیلی از ماها با شکست به همین راحتی برخورد نکنیم و به جای تمرکز بر درسهایی که هر شکست میتونه بهمون بده، دچار خشم، اندوه یا ناامیدی بشیم. به جز کمک گرفتن، مطالعه کردن و خودشناسی، شاید یکی از دلایلی که باعث شده من - دست کم تا الان - هر بار که زمین خوردم بتونم بلند بشم و راهم رو پیدا کنم، این باور بوده:
«اونچه که باعث غرق شدن میشه، زیر آب رفتن نیست، زیر آب موندنه.»
تو کامنتهای قبلی و همین طور پست دیروز که از شما خواستم برای عکس کپشن بنویسید، متوجه شدم که خیلی از همراهان این صفحه با خشم، اندوه و ناامیدی دست و پنجه نرم میکنن و امیدوارم این پست برای همهمون راهگشا باشه.
پینوشت ۱: در همین زمینه چند روز پیش خانم شهرزاد شقاقی عزیز - دوست و مشاور عزیزم - پستی رو گذاشتن که خوندنش خالی از لطف نیست و البته جوابی هم که من به سؤال ایشون دادم، کمی متفاوت ولی نزدیک به همین دیدگاهه.
(@shahrzad.shaghaghi)
#پیروزی #شکست #درس #تجربه #موفقیت #زندگی #کار #راه #بیراهه #خشم #غم #اندوه #هنری_فورد #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
من هم مثل خیلی از شماهایی که احتمالاً این نوشته رو میخونید، توی زندگی شخصی و کاریم بارها و بارها متحمل شکست شدم و هر بار با تجربهتر، مصممتر و البته نرمتر از قبل به راهم ادامه دادم. متوجه هستم که ممکنه خیلی از ماها با شکست به همین راحتی برخورد نکنیم و به جای تمرکز بر درسهایی که هر شکست میتونه بهمون بده، دچار خشم، اندوه یا ناامیدی بشیم. به جز کمک گرفتن، مطالعه کردن و خودشناسی، شاید یکی از دلایلی که باعث شده من - دست کم تا الان - هر بار که زمین خوردم بتونم بلند بشم و راهم رو پیدا کنم، این باور بوده:
«اونچه که باعث غرق شدن میشه، زیر آب رفتن نیست، زیر آب موندنه.»
تو کامنتهای قبلی و همین طور پست دیروز که از شما خواستم برای عکس کپشن بنویسید، متوجه شدم که خیلی از همراهان این صفحه با خشم، اندوه و ناامیدی دست و پنجه نرم میکنن و امیدوارم این پست برای همهمون راهگشا باشه.
پینوشت ۱: در همین زمینه چند روز پیش خانم شهرزاد شقاقی عزیز - دوست و مشاور عزیزم - پستی رو گذاشتن که خوندنش خالی از لطف نیست و البته جوابی هم که من به سؤال ایشون دادم، کمی متفاوت ولی نزدیک به همین دیدگاهه.
(@shahrzad.shaghaghi)
#پیروزی #شکست #درس #تجربه #موفقیت #زندگی #کار #راه #بیراهه #خشم #غم #اندوه #هنری_فورد #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
خجالت و خودویرانگری
خجالتهای بررسینشده، اغلب باعث رفتارهای خودویرانگر میشن و رفتارهای خودویرانگر، زندگی، کار و رابطه رو از بین میبرن یا تباه میکنن. پس برای این که این خجالتها توی ناخودآگاه (یا گوشهٔ ذهنمون) دست به کار ویران کردن همهٔ اونچه که آرزوش رو داشتیم و براش زحمت کشیدیم نشن، باید از این خجالتها رها بشیم؛ یعنی اعتراف کنیم که خجالت کشیدیم، ببینیم که خجالتمون سالم بوده یا ناسالم و درصدد اصلاح یا جبرانش بربیایم.
اما این که به چه خجالتی کجا اعتراف میکنیم و به چه شیوهای درصدد اصلاح یا جبرانش برمییایم، بسیاربسیار مهمه. بعضی از این خجالتها - مثل موردی که در بالا سؤال کردم - با یه اعتراف ساده یعنی آگاهی از این که به چه دلیل یا برای چی خجالت کشیدیم، از گوشهٔ ذهنمون خارج و ازش رها میشیم و بعضی دیگه رو باید پیش دوستان آگاه و همدل یا تو دورههای خودشناسی در موردش حرف زد و بعضی از اونها رو فقط باید برد پیش مشاور خبره و باتجربه.
پینوشت: توی سالهایی که من دورههای خودشناسی برگزار میکنم به تجربه دیدم که خجالتهای بررسینشده و در پی اون، احساس عمیق و البته پنهان بیارزشی یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن روابط به خصوص روابط بین زوجهاست. به عنوان مثال آقا یا خانم به دلیل خجالتهای بررسینشده و تلنبارشده، احساس بیارزشی عمیقی میکنن و در نتیجه خودشون رو شایستهٔ داشتن یک زندگی توأم با آرامش، احترام و خوشنودی نمیدونن و بدون این که حتی متوجه این نکته بشن، به صورت کاملاً ناخودآگاه با انواع و اقسام رفتارهای خودویرانگر اون رابطه رو به بنبست میرسونن.
#خجالت #خودویرانگری #رفتارهای_خودویرانگرانه #شرم #رهایی_از_خودویرانگری #زندگی #رابطه #اعتراف #اصلاح #جبران #آگاهی #ذهن #آرامش #احترام #خوشنودی #شکست_در_رابطه #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
خجالتهای بررسینشده، اغلب باعث رفتارهای خودویرانگر میشن و رفتارهای خودویرانگر، زندگی، کار و رابطه رو از بین میبرن یا تباه میکنن. پس برای این که این خجالتها توی ناخودآگاه (یا گوشهٔ ذهنمون) دست به کار ویران کردن همهٔ اونچه که آرزوش رو داشتیم و براش زحمت کشیدیم نشن، باید از این خجالتها رها بشیم؛ یعنی اعتراف کنیم که خجالت کشیدیم، ببینیم که خجالتمون سالم بوده یا ناسالم و درصدد اصلاح یا جبرانش بربیایم.
اما این که به چه خجالتی کجا اعتراف میکنیم و به چه شیوهای درصدد اصلاح یا جبرانش برمییایم، بسیاربسیار مهمه. بعضی از این خجالتها - مثل موردی که در بالا سؤال کردم - با یه اعتراف ساده یعنی آگاهی از این که به چه دلیل یا برای چی خجالت کشیدیم، از گوشهٔ ذهنمون خارج و ازش رها میشیم و بعضی دیگه رو باید پیش دوستان آگاه و همدل یا تو دورههای خودشناسی در موردش حرف زد و بعضی از اونها رو فقط باید برد پیش مشاور خبره و باتجربه.
پینوشت: توی سالهایی که من دورههای خودشناسی برگزار میکنم به تجربه دیدم که خجالتهای بررسینشده و در پی اون، احساس عمیق و البته پنهان بیارزشی یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن روابط به خصوص روابط بین زوجهاست. به عنوان مثال آقا یا خانم به دلیل خجالتهای بررسینشده و تلنبارشده، احساس بیارزشی عمیقی میکنن و در نتیجه خودشون رو شایستهٔ داشتن یک زندگی توأم با آرامش، احترام و خوشنودی نمیدونن و بدون این که حتی متوجه این نکته بشن، به صورت کاملاً ناخودآگاه با انواع و اقسام رفتارهای خودویرانگر اون رابطه رو به بنبست میرسونن.
#خجالت #خودویرانگری #رفتارهای_خودویرانگرانه #شرم #رهایی_از_خودویرانگری #زندگی #رابطه #اعتراف #اصلاح #جبران #آگاهی #ذهن #آرامش #احترام #خوشنودی #شکست_در_رابطه #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
وظایف و مسؤولیتها
نمیدونم این جمله از دنزل واشنگتون چه قدر براتون قابل لمسه، اما دوست دارم دوتا مثال از زاویهٔ دید خودم بزنم:
فردی رو در نظر بگیرید که وارد زندگی مشترک یا یک رابطهٔ عاطفی دلخواهش میشه. این رابطه یک سری وظایف، مسؤولیتها و همین طور محدودیتهایی به همراه داره، اما این فرد حاضر نیست اینها رو بپذیره؛ اهمیت این وظایف و مسؤولیتها به اندازهٔ خود رابطهست.
حالا فرد دیگهای رو در نظر بگیرید که میخواد کسب و کار دلخواهش رو راه بندازه. هر کسب و کاری به غیر از وظایف و مسؤولیتهای فردی و اجتماعی که به همراه داره، یک سری الزامات و سر و کله زدنهای قانونی و اداری رو با خودش به همراه داره، اما اون حاضر نیست به این مسایل رسیدگی کنه؛ این موارد هم به اندازهٔ خود کسب و کار اهمیت داره و مثل مورد اول بخشی از اون کار یا رابطهست.
در مجموع میشه این طور گفت که ما رابطه یا کار رو میخوایم، اما حاضر نیستیم تن به وظایف، مسؤولیتها و الزاماتی که همراهشه بدیم.
پینوشت: آیا شما خودتون رو فرد مسؤولی میدونین و حاضرین که با مسائل و پیامدهای خواستهها و آرزوهاتون رو به رو بشین و اونا رو بپذیرین؟
#مسؤولیت #مسؤول #دنزل_واشینگتون #کسب_و_کار #زندگی #زندگی_مشترک #وظایف #مسائل_اقتصادی #مشکلات_اقتصادی #محدودیت #باران #آرزو #امید #خواسته #تأهل #تعهد #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
نمیدونم این جمله از دنزل واشنگتون چه قدر براتون قابل لمسه، اما دوست دارم دوتا مثال از زاویهٔ دید خودم بزنم:
فردی رو در نظر بگیرید که وارد زندگی مشترک یا یک رابطهٔ عاطفی دلخواهش میشه. این رابطه یک سری وظایف، مسؤولیتها و همین طور محدودیتهایی به همراه داره، اما این فرد حاضر نیست اینها رو بپذیره؛ اهمیت این وظایف و مسؤولیتها به اندازهٔ خود رابطهست.
حالا فرد دیگهای رو در نظر بگیرید که میخواد کسب و کار دلخواهش رو راه بندازه. هر کسب و کاری به غیر از وظایف و مسؤولیتهای فردی و اجتماعی که به همراه داره، یک سری الزامات و سر و کله زدنهای قانونی و اداری رو با خودش به همراه داره، اما اون حاضر نیست به این مسایل رسیدگی کنه؛ این موارد هم به اندازهٔ خود کسب و کار اهمیت داره و مثل مورد اول بخشی از اون کار یا رابطهست.
در مجموع میشه این طور گفت که ما رابطه یا کار رو میخوایم، اما حاضر نیستیم تن به وظایف، مسؤولیتها و الزاماتی که همراهشه بدیم.
پینوشت: آیا شما خودتون رو فرد مسؤولی میدونین و حاضرین که با مسائل و پیامدهای خواستهها و آرزوهاتون رو به رو بشین و اونا رو بپذیرین؟
#مسؤولیت #مسؤول #دنزل_واشینگتون #کسب_و_کار #زندگی #زندگی_مشترک #وظایف #مسائل_اقتصادی #مشکلات_اقتصادی #محدودیت #باران #آرزو #امید #خواسته #تأهل #تعهد #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
معنویت و خودشناسی
بعضی از ما آدمها چنان غرق در دنیای مادی میشیم که از زندگی جز ترس و تنش بهرهٔ دیگهای نمیبریم. انگار که برامون عشق و معنا، جایگاه درست و تعریف دقیقی نداره و من، برای من و مال من، جای معنای زندگی رو گرفته. اگر قرار باشه که صادقانه به خودمون نگاه کنیم و روی رفتارها و از اون مهمتر انگیزههای پشت رفتارهامون دقیق بشیم، تو کدوم دسته قرار میگیریم؟
پینوشت: پیشنهاد میکنم در همین ارتباط کتاب در پناه او، نوشتهٔ جی. پی. واسوانی رو که من سالها پیش ترجمه کردم، حتماً بخونید. این کتاب با استفاده از داستانهای کوتاه معنوی، درسهای جالبی در مورد زندگی معنوی به ما میده.
#معنویت_و_خودشناسی #معنویت #خودشناسی #معنا #معنای_زندگی #معناگرایی #مادی #معنوی #صداقت #ترس #تنش #عشق #زندگی #من #مال_من #برای_من #منیت #کتاب #در_پناه_او #جی_پی_واسوانی #حمیدا #مجید_حمیدا
بعضی از ما آدمها چنان غرق در دنیای مادی میشیم که از زندگی جز ترس و تنش بهرهٔ دیگهای نمیبریم. انگار که برامون عشق و معنا، جایگاه درست و تعریف دقیقی نداره و من، برای من و مال من، جای معنای زندگی رو گرفته. اگر قرار باشه که صادقانه به خودمون نگاه کنیم و روی رفتارها و از اون مهمتر انگیزههای پشت رفتارهامون دقیق بشیم، تو کدوم دسته قرار میگیریم؟
پینوشت: پیشنهاد میکنم در همین ارتباط کتاب در پناه او، نوشتهٔ جی. پی. واسوانی رو که من سالها پیش ترجمه کردم، حتماً بخونید. این کتاب با استفاده از داستانهای کوتاه معنوی، درسهای جالبی در مورد زندگی معنوی به ما میده.
#معنویت_و_خودشناسی #معنویت #خودشناسی #معنا #معنای_زندگی #معناگرایی #مادی #معنوی #صداقت #ترس #تنش #عشق #زندگی #من #مال_من #برای_من #منیت #کتاب #در_پناه_او #جی_پی_واسوانی #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
زندگی و خودشناسی
کرونا علیرغم همهٔ مسایل و مشکلاتی که برای ما ایجاد کرده، محاسنی هم داشته. به عنوان مثال در خیلی از مناطق باعث کاهش آلودگی هوا شده، به کسب و کارهای آنلاین سرعت بخشیده و به کشورهای ثروتمند یادآوری کرده که سلامت شهروندانشون در گرو سلامت شهروندان همهٔ کشورهاست. اما شاید مهمترین حسن این بیماری مهلک، از بین بردن این باور که مرگ مال همسایهست یا به زبون سادهتر این توهم که مرگ سراغ ما و عزیزانمون نمییاد، باشه.
احتمالاً اغلب ما تجربهٔ بگومگو یا قهر با محبوب رو داریم و چه بسا همین الان که این نوشته رو میخونیم هم، با عزیزی که از صمیم قلب دوستش داریم، قهر باشیم. پس لطفاً یک بار دیگه جملهٔ قابشده در تصویر رو بخونید و بعد به آمار مرگ و میری که فقط به خاطر کرونا - تأکید میکنم، فقط به خاطر کرونا و نه مرگی که بر اثر تصادف، حادثه یا به شکل طبیعی اتفاق میافته - و به صورت روزانه اعلام میشه فکر کنید و ببینید که چند خانواده یا بهتر بگم چند نفر در روز، محبوبشون رو بدون این که از زمان آخرین آغوش، آخرین بوسه و آخرین باری که صداش رو شنیدن باخبر باشن، از دست میدن.
میدونم که ممکنه همین الان چیزی توی گوشتون فریاد بزنه که خب شاید من فردا نباشم و دیگری باید قدم پیش بذاره. اما توجه کنید که شاید تا پیش از خوندن این جمله، متوجه نبودید که این حرف از منیت سرچشمه میگیره، اما الان که این جمله رو خوندید، دیگه هیچ راهی برای فرار از این آگاهی ندارید.
پینوشت ۱: برداشت من از محبوب در این نوشته همسر، فرزند، والدین، خواهر و برادر یا شریک عاطفی، دوست و همکاریه که از صمیم قلب دوستش داریم.
پینوشت ۲: این نوشته در مورد افرادی که آثار مخربی در زندگیمون داشتن و بعد از مشاوره و با دلایل روشن و مشخص از زندگیمون کنار گذاشتیم، صدق نمیکنه.
#زندگی_و_خودشناسی #زندگی #خودشناسی #خانواده #کرونا #کووید #بیماری #مرگ #حادثه #محبوب #عشق #یار #بوسه #عزیز #صدا #آغوش #اولین #آخرین #آخرین_بار #حمیدا #مجید_حمیدا
کرونا علیرغم همهٔ مسایل و مشکلاتی که برای ما ایجاد کرده، محاسنی هم داشته. به عنوان مثال در خیلی از مناطق باعث کاهش آلودگی هوا شده، به کسب و کارهای آنلاین سرعت بخشیده و به کشورهای ثروتمند یادآوری کرده که سلامت شهروندانشون در گرو سلامت شهروندان همهٔ کشورهاست. اما شاید مهمترین حسن این بیماری مهلک، از بین بردن این باور که مرگ مال همسایهست یا به زبون سادهتر این توهم که مرگ سراغ ما و عزیزانمون نمییاد، باشه.
احتمالاً اغلب ما تجربهٔ بگومگو یا قهر با محبوب رو داریم و چه بسا همین الان که این نوشته رو میخونیم هم، با عزیزی که از صمیم قلب دوستش داریم، قهر باشیم. پس لطفاً یک بار دیگه جملهٔ قابشده در تصویر رو بخونید و بعد به آمار مرگ و میری که فقط به خاطر کرونا - تأکید میکنم، فقط به خاطر کرونا و نه مرگی که بر اثر تصادف، حادثه یا به شکل طبیعی اتفاق میافته - و به صورت روزانه اعلام میشه فکر کنید و ببینید که چند خانواده یا بهتر بگم چند نفر در روز، محبوبشون رو بدون این که از زمان آخرین آغوش، آخرین بوسه و آخرین باری که صداش رو شنیدن باخبر باشن، از دست میدن.
میدونم که ممکنه همین الان چیزی توی گوشتون فریاد بزنه که خب شاید من فردا نباشم و دیگری باید قدم پیش بذاره. اما توجه کنید که شاید تا پیش از خوندن این جمله، متوجه نبودید که این حرف از منیت سرچشمه میگیره، اما الان که این جمله رو خوندید، دیگه هیچ راهی برای فرار از این آگاهی ندارید.
پینوشت ۱: برداشت من از محبوب در این نوشته همسر، فرزند، والدین، خواهر و برادر یا شریک عاطفی، دوست و همکاریه که از صمیم قلب دوستش داریم.
پینوشت ۲: این نوشته در مورد افرادی که آثار مخربی در زندگیمون داشتن و بعد از مشاوره و با دلایل روشن و مشخص از زندگیمون کنار گذاشتیم، صدق نمیکنه.
#زندگی_و_خودشناسی #زندگی #خودشناسی #خانواده #کرونا #کووید #بیماری #مرگ #حادثه #محبوب #عشق #یار #بوسه #عزیز #صدا #آغوش #اولین #آخرین #آخرین_بار #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
ادبیات و خودشناسی
رابرت لوییس استیونسن، نویسنده و شاعر اسکاتلندی، برای خیلی از کسایی که در زمینهٔ خودشناسی فعالیت میکنن، نام آشناییه و تقریباً کسی نیست که موضوعات این چنینی رو دنبال کنه و داستان «دکتر جکیل و مستر هاید» این نویسنده رو نخونده یا نشنیده باشه.
حالا برگردیم به نوشتهٔ بالا و دلیل انتخاب این نوشته. به نظر من اگر ما با چنین دیدگاهی به محیط زیست، صنعت، تولید، آموزش و کار و زندگیمون نگاه میکردیم، وضعیت ما و کل جهان به شکل دیگهای بود و از اون مهمتر اگر چنین حکمتی رو توی روابط عاطفی، فردی و اجتماعیمون پیاده میکردیم، روزگار بهتری رو برای خودمون، دیگری و دیگران رقم میزدیم.
پینوشت: خواهش میکنم توجه کنید که مخاطب این نوشته هم مثل همهٔ نوشتههای دیگهٔ این صفحه خود ما هستیم و اگر به دنبال رشد معنوی هستیم نباید از نوشتههای این چنینی به عنوان اهرمی برای کوبیدن دیگران استفاده کنیم. با این توضیح، ببینیم که ما روزهامون رو چه طور قضاوت میکنیم؛ با کاشتن یا برداشت کردن؟
#ادبیات_و_خودشناسی #ادبیات #خودشناسی #دکتر_جکیل_و_مستر_هاید #دکتر_جکیل #مستر_هاید #محیط_زیست #صنعت #تولید #آموزش #کار #زندگی #جهان #روابط #رابطه_عاطفی #کلک_آزادگان #رابرت_لویی_استیونسن #رابرت_لوییس_استیونسن #حمیدا #مجید_حمیدا
رابرت لوییس استیونسن، نویسنده و شاعر اسکاتلندی، برای خیلی از کسایی که در زمینهٔ خودشناسی فعالیت میکنن، نام آشناییه و تقریباً کسی نیست که موضوعات این چنینی رو دنبال کنه و داستان «دکتر جکیل و مستر هاید» این نویسنده رو نخونده یا نشنیده باشه.
حالا برگردیم به نوشتهٔ بالا و دلیل انتخاب این نوشته. به نظر من اگر ما با چنین دیدگاهی به محیط زیست، صنعت، تولید، آموزش و کار و زندگیمون نگاه میکردیم، وضعیت ما و کل جهان به شکل دیگهای بود و از اون مهمتر اگر چنین حکمتی رو توی روابط عاطفی، فردی و اجتماعیمون پیاده میکردیم، روزگار بهتری رو برای خودمون، دیگری و دیگران رقم میزدیم.
پینوشت: خواهش میکنم توجه کنید که مخاطب این نوشته هم مثل همهٔ نوشتههای دیگهٔ این صفحه خود ما هستیم و اگر به دنبال رشد معنوی هستیم نباید از نوشتههای این چنینی به عنوان اهرمی برای کوبیدن دیگران استفاده کنیم. با این توضیح، ببینیم که ما روزهامون رو چه طور قضاوت میکنیم؛ با کاشتن یا برداشت کردن؟
#ادبیات_و_خودشناسی #ادبیات #خودشناسی #دکتر_جکیل_و_مستر_هاید #دکتر_جکیل #مستر_هاید #محیط_زیست #صنعت #تولید #آموزش #کار #زندگی #جهان #روابط #رابطه_عاطفی #کلک_آزادگان #رابرت_لویی_استیونسن #رابرت_لوییس_استیونسن #حمیدا #مجید_حمیدا