سعدی فلسفۀ روزه را در بخشش و دستگیری از درماندگان میداند و خلوص را در آن شرط قبول.
وی گرسنگی کشیدن به تنهایی را بیفایده میداند و معتقد است که شخص روزهدار نباید به حریم خصوصی دیگران سرک بکشد و درمورد دیگران قضاوت بیجا کند .
او بر این باور است کسانی که برای جلب نظر مردم مشغول طاعت و عبادت میشوند بسیار نادان هستند و این عبادت ریایی راهی به سوی جهنم است:
اگر جز به حق میرود جادهات
در آتش فشانند سجّادهات.
وی گرسنگی کشیدن به تنهایی را بیفایده میداند و معتقد است که شخص روزهدار نباید به حریم خصوصی دیگران سرک بکشد و درمورد دیگران قضاوت بیجا کند .
او بر این باور است کسانی که برای جلب نظر مردم مشغول طاعت و عبادت میشوند بسیار نادان هستند و این عبادت ریایی راهی به سوی جهنم است:
اگر جز به حق میرود جادهات
در آتش فشانند سجّادهات.
صوفی چرا هوشیار شد ساقی چرا بی کار شد
مستی اگر در خواب شد مستی دگر بیدار شد
خورشید اگر در گور شد عالم زتو پر نور شد
چشم خوشت مخمور شد چشم دگر خمار شد
#مولوی
مستی اگر در خواب شد مستی دگر بیدار شد
خورشید اگر در گور شد عالم زتو پر نور شد
چشم خوشت مخمور شد چشم دگر خمار شد
#مولوی
ابله است آن کس که با دنیا خوشست
ابله است این مردم مدرک پرست
با سگان و گربگان یار است و لیک
خواند او همسایه اش را قوم پست
#حلمی
ابله است این مردم مدرک پرست
با سگان و گربگان یار است و لیک
خواند او همسایه اش را قوم پست
#حلمی
جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع.
خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.
چو کنعان را طبیعت بی هنر بود
پیمبرزادگی قدرش نیفزود
هنر بنمای اگر داری نه گوهر
گل از خار است و ابراهیم از آزر
#سعدی
خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.
چو کنعان را طبیعت بی هنر بود
پیمبرزادگی قدرش نیفزود
هنر بنمای اگر داری نه گوهر
گل از خار است و ابراهیم از آزر
#سعدی
مقام_مولانا_از_نگاه_شعرا_به_کوشش_جعفر_رنجبر.pdf
1.7 MB
مقام مولانا از نگاه شعرا
به اهتمام : جعفر رنجبر
به اهتمام : جعفر رنجبر
دریغا_از_عشق_مجموعه_شعر_منصوره_اشرافی.pdf
861.7 KB
دریغا از عشق
سروده : منصوره اشرافی
سروده : منصوره اشرافی
زان می عشق کز او پخته شود هر خامی/
گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل/
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
حضرت حافظ
گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل/
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
حضرت حافظ
ای از تو خاکی تن شده تن فکرت و گفتن شده
وز گفت و فکرت بس صور در غیب آبستن شده
هر صورتی پروردهای معنی است لیک افسردهای
صورت چو معنی شد کنون آغاز را روشن شده
یخ را اگر بیند کسی و آن کس نداند اصل یخ
چون دید کآخر آب شد در اصل یخ بیظن شده
اندیشه جز زیبا مکن کو تار و پود صورت است
ز اندیشهای احسن تند هر صورتی احسن شده
زان سوی کاندازی نظر آن جنس میآید صور
پس از نظر آید صور اشکال مرد و زن شده
با آن نشین کو روشن است کز دل سوی دل روزن است
خاک از چه ورد و سوسن است کش آب هم مسکن شده
ور همنشین حق شوی جان خوش مطلق شوی
یا رب چه بارونق شوی ای جان جان من شده
از جا به بیجا آمده اه رفته هیهای آمده
بیدست و بیپای آمده چون ماه خوش خرمن شده
یا رب که چون میبینمش ای بنده جان و دینمش
خود چیست این تمکینمش ای عقل از این امکن شده
هر ذرهای را محرم او هر خوش دمی را همدم او
نادیده زو زاهد شده زو دیده تردامن شده
ای عشق حق سودای او آن او است او جویای او
وی میدمد در وای او ای طالب معدن شده
هم طالب و مطلوب او هم عاشق و معشوق او
هم یوسف و یعقوب او هم طوق و هم گردن شده
اوصافت ای کس کم چو تو پایان ندارد همچو تو
چند آب و روغن میکنم ای آب من روغن شده
#مولانا
وز گفت و فکرت بس صور در غیب آبستن شده
هر صورتی پروردهای معنی است لیک افسردهای
صورت چو معنی شد کنون آغاز را روشن شده
یخ را اگر بیند کسی و آن کس نداند اصل یخ
چون دید کآخر آب شد در اصل یخ بیظن شده
اندیشه جز زیبا مکن کو تار و پود صورت است
ز اندیشهای احسن تند هر صورتی احسن شده
زان سوی کاندازی نظر آن جنس میآید صور
پس از نظر آید صور اشکال مرد و زن شده
با آن نشین کو روشن است کز دل سوی دل روزن است
خاک از چه ورد و سوسن است کش آب هم مسکن شده
ور همنشین حق شوی جان خوش مطلق شوی
یا رب چه بارونق شوی ای جان جان من شده
از جا به بیجا آمده اه رفته هیهای آمده
بیدست و بیپای آمده چون ماه خوش خرمن شده
یا رب که چون میبینمش ای بنده جان و دینمش
خود چیست این تمکینمش ای عقل از این امکن شده
هر ذرهای را محرم او هر خوش دمی را همدم او
نادیده زو زاهد شده زو دیده تردامن شده
ای عشق حق سودای او آن او است او جویای او
وی میدمد در وای او ای طالب معدن شده
هم طالب و مطلوب او هم عاشق و معشوق او
هم یوسف و یعقوب او هم طوق و هم گردن شده
اوصافت ای کس کم چو تو پایان ندارد همچو تو
چند آب و روغن میکنم ای آب من روغن شده
#مولانا
ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغها
ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
ای فتنه روم و حبش حیران شدم کاین بوی خوش
پیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفی
ای جویبار راستی از جوی یار ماستی
بر سینهها سیناستی بر جانهایی جان فزا
ای قیل و ای قال تو خوش و ای جمله اشکال تو خوش
ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو را
#مولانا(دیوان شمس)
#غزلیات_غزل_شماره۱۲
ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغها
ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
ای فتنه روم و حبش حیران شدم کاین بوی خوش
پیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفی
ای جویبار راستی از جوی یار ماستی
بر سینهها سیناستی بر جانهایی جان فزا
ای قیل و ای قال تو خوش و ای جمله اشکال تو خوش
ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو را
#مولانا(دیوان شمس)
#غزلیات_غزل_شماره۱۲
Rahe Meykhane ~ Musico.IR
MohammadReza Shajarian ~ Musico.IR
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خَمار خام است
ميان مسجد و میخانه راهی است
بجوييد ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است
#روز_بزرگداشت_عطار_گرامي_باد
🎼ره_میخانه
#استادمحمدرضا_شجریان
که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خَمار خام است
ميان مسجد و میخانه راهی است
بجوييد ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است
#روز_بزرگداشت_عطار_گرامي_باد
🎼ره_میخانه
#استادمحمدرضا_شجریان
اندر دل من عشق تو نور یقینست
بر دیدهٔ من نام تو چون نقش نگینست
امید وصال تو مرا عمر بیفزود
خود وصل چه چیزست که امید چنینست
#سنایی
بر دیدهٔ من نام تو چون نقش نگینست
امید وصال تو مرا عمر بیفزود
خود وصل چه چیزست که امید چنینست
#سنایی
ديدن روی تو و دادن جان مطلب ماست
پرده بردار زِ رخسار كه جان بر لب ماست
بت روی تو پرستيم و ملامت شنويم
بت پرستی اگر اينست كه اين مذهب ماست
#فرصت_شيرازی
پرده بردار زِ رخسار كه جان بر لب ماست
بت روی تو پرستيم و ملامت شنويم
بت پرستی اگر اينست كه اين مذهب ماست
#فرصت_شيرازی
Monajat
Alireza Eftekhari
مناجات
با صدای علیرضا افتخاری
زیباست....ّّّ
با صدای علیرضا افتخاری
زیباست....ّّّ
آدم هایی پیدا می شوند
سی روز ماه رمضان را روزه می گیرند،
عید که شد برای کفاره گناهانشان
گوسفند حنا بسته سر می برند
به حج تمتع و عمره می روند،
روزی پنج بار سر به سجاده می گذارند
اما دلشان نه جایی برای محبت است...
نه جایی برای مرحمت.....
پس برای چه این همه زحمت می کشی؟!
مگر بدون دوست داشتن
و دوست داشته شدن می شود ایمان آورد؟!
اگر عشق نباشد
"عبادت" هم کلمه ای خشک و خالی می شود...
انسان باید با عشق و در عشق ایمان بیاورد
باید در رگهایش
عشق به خدا و انسان ها را حس کند!
#الیف_شافاک
سی روز ماه رمضان را روزه می گیرند،
عید که شد برای کفاره گناهانشان
گوسفند حنا بسته سر می برند
به حج تمتع و عمره می روند،
روزی پنج بار سر به سجاده می گذارند
اما دلشان نه جایی برای محبت است...
نه جایی برای مرحمت.....
پس برای چه این همه زحمت می کشی؟!
مگر بدون دوست داشتن
و دوست داشته شدن می شود ایمان آورد؟!
اگر عشق نباشد
"عبادت" هم کلمه ای خشک و خالی می شود...
انسان باید با عشق و در عشق ایمان بیاورد
باید در رگهایش
عشق به خدا و انسان ها را حس کند!
#الیف_شافاک
بُتا هلاک شود دوست در محبت دوست
که زندگانی او در هلاک بودن اوست
مرا جفا و وفای تو پیش یک سان است
کههرچهدوستپسنددبهجایدوست نکوست
مرا و عشق تو گیتی به یک شکم زادهست
دو روح در بدنی چون دو مغز در یک پوست
هر آنچه بر سر آزادگان رود زیباست
علیالخصوص که از دست یار زیباخوست
#سعدی
که زندگانی او در هلاک بودن اوست
مرا جفا و وفای تو پیش یک سان است
کههرچهدوستپسنددبهجایدوست نکوست
مرا و عشق تو گیتی به یک شکم زادهست
دو روح در بدنی چون دو مغز در یک پوست
هر آنچه بر سر آزادگان رود زیباست
علیالخصوص که از دست یار زیباخوست
#سعدی