خردِ درون
14.5K subscribers
1.34K photos
1.08K videos
293 files
394 links
با ارتقا فرکانس وجودی ،جنبه های متعالی رویدادها را رویت می

کنیم.
Download Telegram
#پایانی در کار نیست.

هیچ چیز باشکوه تر از #آغازِ مسیر نیست. قلبت با امکانات #اوج می گیرد، اولین گام کودکانه را در #ناشناخته بر می داری. لرزان اما زنده قدم می زنی.

آن هرگز درمورد رسیدن به انتها و خط پایان #نبود. بلکه همیشه درمورد عاشق شدن به شروع بود. و زندگی همیشه یک #آغاز است. هر گام، هر نفس، هر روزِ کاملاً تازه، هر دعوتی به تسلیم، هر غروب، هر طلوع، هر موج شادی و اندوه، هر فرصتی برای #اعتماد.

امواج اقیانوس پایان #نمیگیرند. آنها فقط به اقیانوسشان، به منبعشان باز #میگردند، دوباره ظاهر می شوند، فرو می افتند، همچون بچه های بینهایت #بازی می کنند، در عشقی ناگفتتی می افتند. از منظر  منبع اصلاً هیچ چیزی جز رقص #رخ نداده است. در این وسعتِ حضور، آغازها پایانند و پایانها آغاز.

ما در تقاطعِ جاده ها #دیدار می کنیم. من شما را نمی شناسم و شما مرا نمی شناسید. ما توسط سرنوشت یا شانس کنار هم آورده #شده ایم و در اعماق اقیانوس #می رقصیم.

اگر #اکسیژن تو تمام شود، من تو را #نفس می کشم.

@kheradedaroun
واقعیت یک چیز #ثابت نیست بلکه میدانی از امکانات #بی نهایت است. انسان می تواند بر واقعیات #تاثیر آگاهانه بگذارد اگر از ذهن #محدود و تاریک خویش به در آمده باشد. انسانهای معمول فقط از واقعیات تأثیر #می پذیرند حال آنکه انسانِ مراقبه گر بر واقعیات تأثیر #می گذارد. و این #فرق کمی نیست.

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
حس #شرمساری از تو می خواهد تا #پنهان شوی
اما بعد، تو از این همه پنهان کاری #شرمسار می شوی،
از دست دادن زندگی ای که تا این حد به آن مشتاقی،
این یک چرخه مخرب است.
#عدم اتصال به خویشتن،
قطع شدن از #زندگی...

شهامت زیادی میخواد بیرون آمدن از این چرخه #معیوب و ورود به صحنه زندگی،
بیرون آمدن از مخفیگاه و گفتن حقیقت راجع به خود.
باکی نداشتن از مسخره بودن، #طرد شدن و مورد تمسخر قرار گرفتن،
شهامت میخواد درباره بحران ها، نادیده شدن ها و هر چیز دیگری حرف زدن.
خطر شکست خوردن و حتی از دست دادن دوستان و خانواده را به جان خریدن.

اما حالا تو بهترین دوست را داری: خودت
تو بالاخره با خودت هستی،
و حالا اگر مورد تمسخر قرار گرفتی و یا از گروهی بیرون انداخته شدی، چه #بهتر!

تو به پیش #میروی، در حالی که آماده نیستی، و هیجان ترسناک آزادی را می چشی،
تو میخواهی به سمت آن #منطقه امن قبلی فرار کنی و مخفی شوی ولی این کار را نمی کنی.
و طعم خودت و طعم زندگی را بهتر #می چشی

احساس شرم را با تعظیم کردن در برابر آن #شفا میدهی اما دیگر به آن گوش نمی دهی
بر خلاف اعتراض های شرم، تو شجاعا،نه به پیش #میروی،

و بعد به مرور، شرم تو را رها می کند.
تو شرم را در خود داری، اما شرم دیگر تو را ندارد...
حالا دیگر قدرت در دست توست نه در دست شرم....

تو خود زندگی هستی.
که تا بی نهایت #می میرد و متولد #میشود.

@kheradedaroun
شما می توانید یک گروه #مرجع برای خود ایجاد کنید:
لیستی از 5 نفری که بیشترین زمانتان را با آنها #می گذرانید بنویسید. در زمینه های
- مالی
-سلامتی و جسمی
ذهنی و نگرش
سبک زندگی
-روابط اجتماعی
هر کدام آنها در چه #سطحی هستند؟ از یک تا ده به هر یک از این زمینه نمره بدهید و یک میانگین بگیرید. خودتان در این زمینه چه نمره ای دارید؟ آیا نمره تان نزدیک به میانگین است؟
اگر می خواهید در هریک از این زمینه ها رشد کنید #تصمیم بگیرید که برخی افراد را از زندگیتان حذف کنید و با برخی افراد رابطه تان را #محدود تر سازید. این تصمیم سختی است . بله! ولی آیا موفقیت(تعالی) شما این ارزش را دارد که مراقب اطرافیان خود باشید؟ مراقب باشید که شما را به جایگاه باوری خود نکشانند.ممکن است رئیس شما باشد ولی چه اهمیتی دارد که سمتش چیست چند صباحی هست ومیرود آنوقت میخواهید چکار کنید!!!
ارتباط شما با هر کس باید تعریف شود،هدفمند باشد یا با ارتعاش بالای خود اصل او را #بیدار کنید یا با ارتعاش بالای او شما خود را بالا بکشبد نه اینکه ساعتها صحبت کنید یک جمله کاربردی در آن نباشد واین کار هر روز شما گردد!!!
روابط خود را ارزیابی کنیم.

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
اگر دلباخته و عاشقی، #حاضر هستی؛ زیرا که عشق زنده و تپنده است؛ همین! عشق ساده، مهربان و بدون تلاش است. اگر عاشق کسی هستی، با او حاضری. به همان اندازه که با خود حضور داری، در #کنار او حاضری. به همان اندازه که خورشید در آسمان، با وجود ابرها، طوفان، آب و هوای همواره در حال #تغییر حضور دارد؛ بنابراین عشق را با هوس اشتباه نگیر. هوس می آید و می رود. هوس یک دم به شدت #شعله ور می شود یا دمی بعد به کلی خاموش می شود، اما هوس مانند عشق #پایدار نیست.
عشق را با جذابیت اشتباه نگیر. جذابیت زیباست، اما همچون امواج اقیانوس #فروکش میکند، بالا و پایین می رود. با فصول، روزها، ساعت ها، لحظه ها تغییر می کند. اما همچون عشق پیوسته حاضر نیست.
عشق را با احساسات گرم، خوشایند، احساسات هورمونی و کاذب #اشتباه نگیر. احساسات لذت بخش به سرعت به احساسات دردناک تبدیل #می شوند. عشق نه لذت است و نه درد، وجد نیست آسیب هم نیست؛ میدانی است پایدار، حتی زمانی که سعادت در #ناامیدی ناپدید می شود. عشق فضایی است برای تمام احساسات.
عشق را با #تصاحب اشتباه نگیر. عشق شیدایی نیست. عشق نه تندروی است و نه اجباری. عشق نمی چسبد. مالک هیچ چیز نیست؛ بی وزن، شفاف، بی شکل و فرم و شفاف و ناب است. عشق نمی گوید «برای خوشبختی، رضایت، زندگی» به تو #نیاز دارم. نه! عشق مترادف آزادی است، با قلبی گشوده، با تمایل به احساس هر حسی، اندیشیدن هر #اندیشه ای.

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
هر روز چند دقیقه را صرف باز کردن آغوش خود به روی فرد کاملاً #ناامید درونی کنید و به عشق او نفوذ کنید.

او در همه ما زندگی #می کند، این نوزاد ناتوان، او منبع بزرگترین قدرت و شجاعت ماست، سرچشمه همه #شفاهای اصیل.

او خدایی است در لباسِ #مبدل، شگفت انگیزترین نعمت، وقتی به سوی او برگردی و خودت را قضاوت #نکنی.

وقتی #ناامید هستید در اصالت کامل و خام خود هستید! عشق من، من از تو نمی خواهم که در آنجا زندگی کنی، یا برده ی تاریکی #شوی، فقط این که برای آن، فضا باز کنی، در آن نفس بکشی، هر روز با آن گفتگو کنی و آن را به مراقبه هایت #دعوت کنی.

در قلب #ناامیدی، عمیق ترین اندوه، زخم بی انتها، زمین واقعی خود را خواهید یافت. ناامیدی از دست دادن دنیای بیرونی است، زلزله ای در درون که همه ی نقاطِ مرجع را در هم #می شکند. همه ی چیزهایی که زمانی جامد ظاهر می شدند به گرد و غبار #تبدیل می شوند.

دست نگه دار عشقم صبر کن. نفس بکش بگذار دنیا از بین برود و در هسته ی #مقدس خود تنفس کند چیزی در درون وجود دارد که نابود نشدنی است، آنقدر محکم و واقعی است که نمی توان آن را شکست، اما اگر از ناامیدی #فرار کنید هرگز آن را نخواهید فهمید.

ناامیدی شما را با همه ی موجودات زنده پیوند #خواهد داد. او شما را #وادار خواهد کرد که به سطوح گذشته در قلب شکسته ی بشریت نگاه کنید. او به شما شفقت خواهد داد. زیرا حتی به ظاهر شادترین و #موفق ترین افراد ممکن است از یک خلاء وحشتناکِ درون #فرار کنند.

هر روز جایی برای ناامیدی باز کنید و زیبایی باورنکردنی زنده بودن را #کشف خواهید کرد. در سوی دیگر ناامیدی شادی #وحشتناکی است، هیبت و شگفتی آفرینش، لرزش آزادانه ی خود عشق. هر چیزی را که در درون خود از آن  می گریزی درگاه توست، هر چیزی را که رد می کنی #نجات دهنده ی توست!

زمین #می لرزد، ساختارهای درونی فرو می ریزد و خود حقیقیِ خود را می شناسی، در ترکش ها و خاک و خاکستر #کامل خواهی بود و من آنجا با تو خواهم بود، تو را رها #نمی کنم.

به من #اعتماد کن، من قبل از شکل گیری #کیهان اینجا بودم. و تنها چیزی که من می خواهم این است که هر روز در قلب خود جایی برای #ناامیدی و از دست دادن دنیای خود و فریاد رها شده ها در سراسر جهان من #باز کنید.

@khetadedaroun
Forwarded from اتچ بات
هرچه بیشتر تسلیم حضور آن #آزادی وجودی که حق ذاتی و خانه توست شوی، بیشتر از ذهن و شرطی شدن بینهایت پیچیده اش #خلاص می شوی و هرچه بیشتر نقش ها و مشغولیت را که معمولاً برای گریز از خود به کار می بردی، بیندازی، بیشتر با آرزوهای خام و بکر، اشتياق ها و ناامنی هایی #مواجه می شوی که پیوسته از آنها می #گریختی.
تو همواره جویای #امنیت در کیهانی ذاتا ناامن بودی.
هرچه کمتر با داستان هویت بگیری، بیشتر احساس بی ثباتی و بیراهی و سرگردانی #می کنی، اما این چیز بدی #نیست. بیراهی راه است، حقیقت و زندگی است، شناخت آگاهی آزادی ناب است. همانگونه که بودا #تعلیم داد، هیچ ثباتی نمی توان یافت. هیچ چیزی را نمی توان نگه داشت. #خانه ای نیست. برای سالک استراحتی نیست، مگر اینجا در حضور، مگر در نفَس، مگر در این ساحت پذیرش راستین. ذهن خانه ای برای تو نیست.
احساس تنهایی و ازدست دادن #عمیق در ذات تجربه آزادی نهفته است.
از دست دادن دنیای ثابت، این تنهایی مراقبه ناب است. این تنهایی سیارات #دورافتاده است که در شب بیکران به گرد خود می چرخند. این تنهایی بودنی ابدی در آستانه آفرینش ناب و بی نقص است. این تنهایی #ترک دنیای شناخته شده و رویارویی با لحظه های #گرانبهاست. این تنهایی ای است که در مرکز هر موجودی وجود دارد، تنهایی ای که به این شناخت می رسد: «من زندگی میکنم و می میرم و نمی توانم این راز را برای خودم گره گشایی کنم، هیچکس نمی تواند آن را به عوض من #گره گشایی کند و هیچ کس نمی تواند به جای من نفس بکشد، به جای من عشق بورزد، به جای من بمیرد...»
این تنهایی مقدس است، حس #مقدس ازدست دادن که بد، اشتباه، خطرناک، گناه یا شرم آور یا نشانه ای از شکست یا نقص نیست؛ به راستی انرژی #نیروبخشی است، آرامش بخش و حیات بخش، درگاهی است به سوی صلح، عشق به خود، خشنودی و شادی. تنهایی ای است که #هرگز تو را رها نمی کند، و وابسته به این نیست که چند نفر تو را احاطه کرده اند یا اینکه چه اندازه #محبوب هستی یا چه تعداد #هواخواه داری، تنهایی ای که به راستی ذاتی خود هستی است که تو را لحظه به لحظه به خانه فرامی خواند. به اینجا برگرد؛ به بدن، به زمین، به روز همانگونه که آشکار می شود، به شگفتی #رویدادها. به سبزی چمن تازه در بهار. به آبی لاجوردی آسمان تابستان. به هیبتی که ذهن را متوقف می کند. زیبایی ای که نمی توان با واژه ها بیان کرد، زیبایی ای که تنها برای دمی وجود دارد، زیبایی ای که نمی توان به #چنگش آورد.
بیرون از ذهن و در این حضور! در این صمیمیت با زندگی. این تنهایی تو را جدا یا #منزوی نمی کند، اما به راستی تو را #عمیقا با همه چیز مرتبط می کند.
@kheradedaroun
هنگام مراقبه، تنها کار تو این است که نسبت به آنچه که در این لحظه #برمی خیزد کنجکاو باشی.
سعی نکن که از هیچ کدام از تجربیاتت خلاص شوی.
افکار #دیوانه کننده: تنها نگاهشان کن
احساسات نامطلوب: فقط در آنها نفس بکش. با آنها گریه کن. بخند.
حتی به آن #بخشی از وجودت که از مراقبه کردن #بیزار است هم عشق بورز؛ آن بچه ای که نمیتواند ساکن بنشیند و میخواهد جای دیگری باشد.
آن بچه ای که به خاطر افکار "غیرمعنوی" و احساسات "منفی" اش احساس گناه و خجالت
#می کند.
کودکی که شدیداً دلش میخواد از این جا #فرار کند و کار دیگری انجام دهد.
با آغوشی باز آنها را در بر بگیر.
در آنها نفس بکش و به آنها #عشق بورز.

در مراقبه، هر چه که #نامطلوب است؛ خواستنی است.
حتی مقاومت تو، #مقدس است.

@Kheradedaroun
نکته این است که تو هرگز به جایی #نمی‌رسی که در آن همه‌ی مشکلات زندگی‌ات حل شده باشند و همه‌چیز #مرتب باشد. هیچ صحنه‌ی نهایی‌ای وجود ندارد. فقط یک نمایش در حال پخشِ حل نشده وجود دارد.

تو یاد می‌گیری که #آشفتگی‌های زندگی‌ات، طبیعت همیشه در حالِ تغییرش و غیرقابل پیش‌بینی بودنش را دوست بداری.
وتو همچون سکوتی در میان طوفان #می ایستی؛ در آن فضای گسترده‌ای که در آن اندوه و شادی، وجد و درد، کسالت و خوشبختی، همچون امواج اقیانوس #برمی‌خیزند و فرو می‌نشینند.

زمانی که تو خودت را به عنوان #فضایی برای تمام اینها بشناسی، دیگر #مشکلی وجود نخواهد داشت.

@kheradedaroun
مرگ چیزی #نیست که از آن بترسید،
زیرا اصلاً چیزی نیست .
ما همه #میمیریم فقط آن را تشخیص #نمی دهیم.
هرشب داستان من کنار #می رود،
گذشته ،حال و آینده کنار می رود.
من و مسائل دشوار من
من ، من ودستاوردهای من ،
من و جستجوی معنوی من،
من و آینده نامطمئن من،
همه اش کنارمی رود.
در خواب عمیق بدون رویا #مطلقاً هیچ چیزی نیست، به هیچ وجه، هیچ چیزی نیست و کسی آنجا نیست که آن را به عنوان هیچ #بشناسد
در خواب عمیق بدون رویا شما مرده اید و مسئله ای نیست
چرا ما از مرگ میترسیم ؟
هر شب ما آن را #تمرین می کنیم!
آنچه بیش از هر چیزی از آن میترسی،
غیبت خودت است
و با این حال،‌  غیبت خودت چیزی است که بیش از هر چیزی #مشتاق آن هستی
اما غیبت تو چیزی نیست که تو هرگز بتوانی تجربه کنی،
به همین دلیل هیچ مرگی وجود #ندارد.

@kheradedaroun
#بهار_می_آید

بهار می آید و ابرهای برکت به بالای سر ما می رسد و باران زنده کننده می‌بارد و #می‌بارد.
نه آن بارانی که پیش از این بارید و جانمان را دزدید و بیماری و مرگ آورد.
نه آن باران خزان آور و #حزن انگیز، که باران روح انگیز، بارانِ روح #می بارد و آن ابر که بارید، جانمان را کاوید و روح مان را در #نوردید.
از آن است که چشمه جانمان #جوشید و جز آن ننوشید و نپوشید و نیندیشید دیگر چشمه درخود #نگنجید، جنبید و جهید و خروشید و رود را به دریا دوید و دویدن را به پرواز #آمیخت و اینچنین آسمان را  #پویید و #می پیماید.

@kheradedaroun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شفا یافتن دردناک است اما،
آنچه بیشتر درد دارد، انکار ندایی است که ما را فرا میخواند

درد واقعیِ زندگی، درد ترک #خویشتن است که ما را از زندگی #می ترساند.

امروز ممکن است درد تو سنگین و روحت خسته باشد اما،
#مقاومت تو این درد را هزار بار بیشتر میکند.

انکار جایی که هستیم، رنج ما را #تقویت میکند
تا جایی که دیگر نتوانیم #تحمل کنیم
تا جایی که دیگر هیچ راهی جز به درون رفتن باقی نماند...

با شیرجه زدن در #سیاهی، ما مرگ را نه، بلکه فراوانیِ زندگی را می‌یابیم...

در #شفا یافتن، تضاد بزرگی وجود دارد که تمام شاعران و هنرمندان به آن پی برده اند:
ما در درد خود می‌میریم و شهامت را #کشف میکنیم...

شجاع‌ترینِ جنگجویان آنهایی هستند که اجازه داده‌اند زندگی هزاران بار #ویرا‌ن‌شان کند و از #نو بسازد...

خدایان شفا، امروز از میان درد تو را فرا #می‌خوانند.

#شفا یافتن گاه دردناک است، درست است! اما همان درد در نهایت تو را شفا #میدهد....

@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
در قلب همه #تروماها، احساس وحشتناکی از انزوا، قطع ارتباط، و تنهایی وجود دارد . ترومای خود را تا  هسته ویرانگرش #دنبال کن، ای دوست، به قلب تاریکی آن وارد شو ، و ناگزیر با زخمهای رها شده، درد #حاصل از  دردها روبرو خواهی شد.

رها شده توسط مادر، پدر. فراموش شده و مورد سوء تفاهم همگان .از بهشت رانده و از #الوهیت جدا شده. از زندگی جدا شده.

البته این یک #توهم است.

تو هرگز از کوه ها، جنگل ها، قطرات الماس شبنم صبحگاهی #جدا نبودی. شما هرگز شکسته نشدید، هرگز در هسته خود پوسیده نشدید، هرگز از آن یکی جدا نشدید. همیشه #دوست داشتنی بودی ،قلب وحشتناک تاریکی همیشه قلب زیبای نورانی شما بود، بسیار شکننده، بسیار قدرتمند، دوست داشتنی، بسیار واقعی. در #نهایت دیگران نمی توانند ما را #نجات دهند. هر یک از ما فراخوانده شده ایم تا به تنهایی با خود روبرو شویم، در قلب آسیب خود فرو برویم و در آنجا آرامش و پناهگاهی #پیدا کنیم.

دیگران می توانند دست های لرزان ما را بگیرند اما نمی توانند برای ما #سفر کنند.

هیچ #ناجی خارجی وجود ندارد، و دروغ عشق این است که انسان دیگری - پدر و مادر، شریک زندگی، مرشد یا خدا - می تواند شما را #کامل کند.
نه،
((تمامیت شما در شکستگی شماست. ))

ما نمی‌توانیم همدیگر را #نجات دهیم، اما می‌توانیم با هم گریه کنیم، با هم راه برویم، باهم #وحشت کنیم.

وحشت، شرم، امید و هیبتمان را تقسیم کنیم. با قدم زدن در جنگل درون ،سپیده دمانش ، چشمان ما به هم #می رسند.

من اشتیاق تو را ، شوق و ارزوی خودم میدانم :

(( عشق یک تشخیص است. ))

@kheradedaroun
-
برخی از روابط به ما #می آموزند که چگونه خود را بشنویم. با خواسته ها و نیازهای خود ارتباط #برقرار کنیم. صادقانه احساسات واقعی خود را در میان بگذاریم. آنچه را به راستی در دنیای درونی ما می گذرد، #بیان کنیم، حتی زمانی که قلبمان به #تپش افتاده و نگران این هستیم که چگونه پذیرفته #می شویم.
برخی از روابط به ما می آموزند که چگونه دوست داشته شویم، چگونه #رخصت دهیم عشق وارد شود. چگونه به خودمان اجازه دهیم که #حمایت شویم. کمک بخواهیم و آن را نشانه ضعف ندانیم. تحت مراقبت قرار بگیریم. به ما توجه شود. توجه عاشقانه را #دریافت کنیم. در این توجه دلسوزانه و مشفقانه در آغوش #کشیده شویم. رخصت دهیم آن شفقت وارد شود. بدانیم ما بسیار #سزاوار آن هستیم.
برخی از روابط به ما می آموزند که چگونه #حمایت کنیم. به احساسات و نیازهای شخص دیگر #توجه کنیم. از دیگری مراقبت کنیم. #پیشگام باشیم و پا را فراتر از مسائل خودمان بگذاریم. وقت و توجه، نیروی عاطفی و فیزیکی مان را #اختصاص دهیم. به آنها بگوییم که آماده فداکاری و سخاوت هستیم، #بخشش از روی سخاوت #نه احساس گناه.

@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
من یک #اقیانوسم،
و احساسات و تجربه هایم، موج‌های آن.
اندوه، شادی، رنجش، رضایت، ترس، خشم، شوق و امید، هر کدام موجی هستند که #می آیند و می‌روند.
اما ما با دید موجودات انسانی به #قضاوت موج‌ها بر‌میخیزیم: برخی موج‌ها خوبند و برخی بد. برخی مجازند و برخی غیر مجاز و در اینجا، چیزی که #مقاومت کردن می‌نامیم آغاز می‌شود. در واقع ما نیمی از وجود خود را انکار کرده در برابرش می‌ایستیم: ای موج های بد. شما نباید وجود داشته باشید!
برخی از موج‌ها را #تهدیدی برای آنچه هستیم تلقی می‌کنیم. احساس می‌کنیم آنچه دارد اتفاق می‌افتد خوب نیست و به سوی گریختن از آن #حرکت می‌کنیم.

ما می‌خواهیم اقیانوس را با مدیریت موج‌ها #کنترل کنیم تا فقط موج‌هایی ظاهر شوند که می می‌خواهیم.
پس من به معنای واقعی به جنگ با خودم #برمیخیزیم. خودم را به دو بخش تقسیم می‌کنم: من و موج‌های بد. من و موج‌های خطرناک. من و موج‌های تاریک.

سپس راه‌های مختلفی را #امتحان می‌کنم تا آنچه را تجربه می‌کنم تجربه نکنم.  گاه کارهای بسیار پیچیده و خطرناک و حتی خشنی #می کنیم تا از ناراحتیِ تجربه کنونی فرار کنیم. پول، سیگار،‌ رابطه یا تجربه معنوی، ظاهرا آسایش از این مخمصه را برای مدتی #فراهم می‌کند. اما همه این کارها تنها به یک #معناست: ما داریم در برابر آنچه که هست #مقاومت می‌کنیم.

@kheradedaroun
اگر در حال دیدن خوابی بودی، و خواب می ­دیدی که داری از کوه #پرت می­شوی، و من هم در کنار تو در حال پایین افتادن بودم، و به تو می گفتم

«نگران نباش، هیچ اتفاقی برایت #نمی افتد، تو داری خواب می بینی»؛
تو حرف من را باور نمی کردی، خیلی
#می ترسیدی و می گفتی

«نمی ­بینی داریم
می افتیم؟ نمی ­بینی چه اتفاقی دارد می افتد؟ چجوری می تونی بگویی این فقط یه خواب است؟»

و بله، درست قبل از اینکه
می خوردی به زمین از خواب #بیدار می شدی، و می خندیدی و می گفتی

«راست گفتی، فقط یک #خواب بود».

دقیقا به همین روش، تو خودت را به بیماری، سلامتی، بد و خوب، شادی و ناشادی، و تمام این جور
#مفاهیم می چسبانی.

… یادت رفته که این فقط یک
#خواب است.

باور کرده ای که
#واقعی است،
و برای همین هم رنج
می بری. آن­وقت وقتی این بدنت را ترک کردی، دوباره و دوباره و دوباره #می آیی، 
که همه البته بخشی از این خواب هستند، تا وقتی $جدا شوی.

@kheradedaroun
احساساتی که به #عقب رانده شده‌اند، ناپدید #نمی‌شوند.
آنها در تاریکیِ ناخودآگاه ما #میمانند و بر زندگی ما، روابط ما، کار ما، شخصیت ما و آنچه که هستیم و میتوانیم باشیم اثر #میگذارند.

احساساتِ نادیده #گرفته شده‌ی ما، ما را تبدیل به فردی خسته، افسرده، مضطرب،  وسواسی و واکنشی #می کنند و در نهایت میتوانند #سلامت بدن ما را به خطر بیاندازند.
تا اینکه یک روز ما به یاد می آوریم، همه احساسات حق دارند که در ما #وجود داشته باشند.

پس ما از بی حس کردن آنها و از #فرار کردن دست برمیداریم و این بچه های (احساسات) بی پناه را با عشق و توجه #تغذیه می کنیم.
و حالا بالاخره آنها میتوانند احساس شوند، کاملا در خانه باشند، به #رسمیت شناخته شوند و دمی بیاسایند.

@kheradedaroun
احساساتی که به #عقب رانده شده‌اند، ناپدید نمی‌شوند.
آنها در تاریکیِ ناخودآگاه ما میمانند و بر زندگی ما، روابط ما، کار ما، شخصیت ما و آنچه که هستیم و میتوانیم باشیم اثر #میگذارند.

#احساساتِ نادیده گرفته شده‌ی ما، ما را تبدیل به فردی خسته، افسرده، مضطرب،  وسواسی و #واکنشی می کنند و در نهایت میتوانند سلامت بدن ما را به خطر بیاندازند.
تا اینکه یک روز ما به یاد #می آوریم، همه احساسات حق دارند که در ما #وجود داشته باشند.

پس ما از #بی حس کردن آنها و از #فرار کردن دست برمیداریم و این بچه های (احساسات) بی پناه را با عشق و توجه #تغذیه می کنیم.
و حالا بالاخره آنها میتوانند احساس شوند، کاملا در خانه باشند، به رسمیت شناخته شوند و دمی #بیاسایند.

@kheradedaroun
زمانی که خود را صاحب چیزی #می دانید
#نا امنی وجود دارد.
چون ممکن است از دست
#برود.

آزادی
#راستین از دست دادن #همه چیز است.

@kheradedaroun
#مسیر خود را به خاطر احساس گناه، به خاطر خوشآمد دوستان و خانواده ترک #نکن.
بیاموز که خود را بخاطر انطباق نیافتن با مسیر دیگران #دوست بداری؛
چرا که تو در حال انطباق با مسیرِ اصیل #خود هستی.

درسته گاهی ترسناک به #نظر می آید.
گاهی تو پر از شک و تردید می‌شوی و میخواهی که به مسیر #راحت قدیمی بازگردی.
اما آن مسیر راحت قدیمی هرگز راحت #نبوده است. هزینه‌ی سنگینِ آن مسیر قدیمی، روح تو، #شادمانی تو بود.

تو دیگر یک پیرو و دنبال کننده #نیستی.
تو مسیر خود را بدون #عذرخواهی کردن طی #می کنی.
و هنگام لغزیدن و زمین خوردن، شادمانه #لبخند میزنی
تو عجیب بودن خود را #جشن میگیری و به اشتباهاتت #میخندی

و قضاوت دیگران همچون شکوفه ها در برابرت به زمین #می افتند.

@khersdedaroun