#گذشته ات را #جبران کن تا در آینده به آنچه نمی خواهی #مجبور نشوی. کسی که جبران نمی کند، مجبور می شود.
ببین چه #خطاهایی مرتکب شده ای، چه #ضعف هایی داشته ای، چه #چیزهای بر تو تسلط یافته، کجاها زندگی را #باخته ای و آنگاه همه را #جبران کن.
یا با تجربه #دوباره اما تجربه ای موفق، #مقتدرانه و #عبور کننده، و یا با تبدیل آنها به یک برایند جدید و اعمال آن برآیند.
اگر در برابر چیزی خودت را #باخته ای، شاید، شاید لازم باشد #دوباره با آن روبرو شوی ،اما این بار خودت را #نبازی بلکه #غالب و #موفق شوی.
اگر چیزی تو را #فریب داده، شاید و شاید، لازم باشد دوباره با آن #مواجه شوی ، اما اینبار #آگاهانه و #هوشمندانه و بدون آنکه در دام اش بیفتی از آن بگذری.
@kheradedaroun
ببین چه #خطاهایی مرتکب شده ای، چه #ضعف هایی داشته ای، چه #چیزهای بر تو تسلط یافته، کجاها زندگی را #باخته ای و آنگاه همه را #جبران کن.
یا با تجربه #دوباره اما تجربه ای موفق، #مقتدرانه و #عبور کننده، و یا با تبدیل آنها به یک برایند جدید و اعمال آن برآیند.
اگر در برابر چیزی خودت را #باخته ای، شاید، شاید لازم باشد #دوباره با آن روبرو شوی ،اما این بار خودت را #نبازی بلکه #غالب و #موفق شوی.
اگر چیزی تو را #فریب داده، شاید و شاید، لازم باشد دوباره با آن #مواجه شوی ، اما اینبار #آگاهانه و #هوشمندانه و بدون آنکه در دام اش بیفتی از آن بگذری.
@kheradedaroun
#گذشته ات را #جبران کن تا در آینده به آنچه نمی خواهی #مجبور نشوی. کسی که جبران نمی کند، مجبور می شود.
ببین چه #خطاهایی مرتکب شده ای، چه #ضعف هایی داشته ای، چه #چیزهای بر تو تسلط یافته، کجاها زندگی را #باخته ای و آنگاه همه را #جبران کن.
یا با تجربه #دوباره اما تجربه ای موفق، #مقتدرانه و #عبور کننده، و یا با تبدیل آنها به یک برایندِ جدید و اِعمالِ آن برآیند.
اگر در برابر چیزی خودت را #باخته ای، شاید، شاید لازم باشد #دوباره با آن روبرو شوی ،اما این بار خودت را #نبازی بلکه #غالب و #موفق شوی.
اگر چیزی تو را #فریب داده، شاید و شاید، لازم باشد دوباره با آن #مواجه شوی ، اما اینبار #آگاهانه و #هوشمندانه و بدون آنکه در دام اش بیفتی از آن بگذری.
@kheradedaroun
ببین چه #خطاهایی مرتکب شده ای، چه #ضعف هایی داشته ای، چه #چیزهای بر تو تسلط یافته، کجاها زندگی را #باخته ای و آنگاه همه را #جبران کن.
یا با تجربه #دوباره اما تجربه ای موفق، #مقتدرانه و #عبور کننده، و یا با تبدیل آنها به یک برایندِ جدید و اِعمالِ آن برآیند.
اگر در برابر چیزی خودت را #باخته ای، شاید، شاید لازم باشد #دوباره با آن روبرو شوی ،اما این بار خودت را #نبازی بلکه #غالب و #موفق شوی.
اگر چیزی تو را #فریب داده، شاید و شاید، لازم باشد دوباره با آن #مواجه شوی ، اما اینبار #آگاهانه و #هوشمندانه و بدون آنکه در دام اش بیفتی از آن بگذری.
@kheradedaroun
تنها چیزی که میتواند شما را از گذشته #رها کند،
🔥 «حضور»🔥 است.
اگر شرطیشدگیهایی از گذشته در خود دارید،
همچنان که هر #انسانی دارد،
چه فردی باشد، چه جمعی، همچنان که حضور بیشتری شکل میگیرد،
شما قادر میشوید #مشاهده کنید که ذهنتان دارد چه کار میکند.
شما قادر هستید #واکنش های خود را در موقعیتهایی گوناگون مشاهده کنید و #شاهد) آنها باشید.
چالشها #آسانتر میشوند.
آنها بسیار به سرعت حل و فصل میگردند. آنها تبدیل به مسئله #نمیشوند؛
زیرا هنگامی که شما با چیزی به طور کامل و تام و تمام در حال حاضر #مواجه نمیشوید، آن چالش !!به مسئله!! بدل میگردد.
نفس به دشمن!!! نیاز دارد و #دشمنِ ویژۀ موجودِ نفسانی،زمان #حال است.
@kheradedaroun
🔥 «حضور»🔥 است.
اگر شرطیشدگیهایی از گذشته در خود دارید،
همچنان که هر #انسانی دارد،
چه فردی باشد، چه جمعی، همچنان که حضور بیشتری شکل میگیرد،
شما قادر میشوید #مشاهده کنید که ذهنتان دارد چه کار میکند.
شما قادر هستید #واکنش های خود را در موقعیتهایی گوناگون مشاهده کنید و #شاهد) آنها باشید.
چالشها #آسانتر میشوند.
آنها بسیار به سرعت حل و فصل میگردند. آنها تبدیل به مسئله #نمیشوند؛
زیرا هنگامی که شما با چیزی به طور کامل و تام و تمام در حال حاضر #مواجه نمیشوید، آن چالش !!به مسئله!! بدل میگردد.
نفس به دشمن!!! نیاز دارد و #دشمنِ ویژۀ موجودِ نفسانی،زمان #حال است.
@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
هرچه بیشتر تسلیم حضور آن #آزادی وجودی که حق ذاتی و خانه توست شوی، بیشتر از ذهن و شرطی شدن بینهایت پیچیده اش #خلاص می شوی و هرچه بیشتر نقش ها و مشغولیت را که معمولاً برای گریز از خود به کار می بردی، بیندازی، بیشتر با آرزوهای خام و بکر، اشتياق ها و ناامنی هایی #مواجه می شوی که پیوسته از آنها می #گریختی.
تو همواره جویای #امنیت در کیهانی ذاتا ناامن بودی.
هرچه کمتر با داستان هویت بگیری، بیشتر احساس بی ثباتی و بیراهی و سرگردانی #می کنی، اما این چیز بدی #نیست. بیراهی راه است، حقیقت و زندگی است، شناخت آگاهی آزادی ناب است. همانگونه که بودا #تعلیم داد، هیچ ثباتی نمی توان یافت. هیچ چیزی را نمی توان نگه داشت. #خانه ای نیست. برای سالک استراحتی نیست، مگر اینجا در حضور، مگر در نفَس، مگر در این ساحت پذیرش راستین. ذهن خانه ای برای تو نیست.
احساس تنهایی و ازدست دادن #عمیق در ذات تجربه آزادی نهفته است.
از دست دادن دنیای ثابت، این تنهایی مراقبه ناب است. این تنهایی سیارات #دورافتاده است که در شب بیکران به گرد خود می چرخند. این تنهایی بودنی ابدی در آستانه آفرینش ناب و بی نقص است. این تنهایی #ترک دنیای شناخته شده و رویارویی با لحظه های #گرانبهاست. این تنهایی ای است که در مرکز هر موجودی وجود دارد، تنهایی ای که به این شناخت می رسد: «من زندگی میکنم و می میرم و نمی توانم این راز را برای خودم گره گشایی کنم، هیچکس نمی تواند آن را به عوض من #گره گشایی کند و هیچ کس نمی تواند به جای من نفس بکشد، به جای من عشق بورزد، به جای من بمیرد...»
این تنهایی مقدس است، حس #مقدس ازدست دادن که بد، اشتباه، خطرناک، گناه یا شرم آور یا نشانه ای از شکست یا نقص نیست؛ به راستی انرژی #نیروبخشی است، آرامش بخش و حیات بخش، درگاهی است به سوی صلح، عشق به خود، خشنودی و شادی. تنهایی ای است که #هرگز تو را رها نمی کند، و وابسته به این نیست که چند نفر تو را احاطه کرده اند یا اینکه چه اندازه #محبوب هستی یا چه تعداد #هواخواه داری، تنهایی ای که به راستی ذاتی خود هستی است که تو را لحظه به لحظه به خانه فرامی خواند. به اینجا برگرد؛ به بدن، به زمین، به روز همانگونه که آشکار می شود، به شگفتی #رویدادها. به سبزی چمن تازه در بهار. به آبی لاجوردی آسمان تابستان. به هیبتی که ذهن را متوقف می کند. زیبایی ای که نمی توان با واژه ها بیان کرد، زیبایی ای که تنها برای دمی وجود دارد، زیبایی ای که نمی توان به #چنگش آورد.
بیرون از ذهن و در این حضور! در این صمیمیت با زندگی. این تنهایی تو را جدا یا #منزوی نمی کند، اما به راستی تو را #عمیقا با همه چیز مرتبط می کند.
@kheradedaroun
تو همواره جویای #امنیت در کیهانی ذاتا ناامن بودی.
هرچه کمتر با داستان هویت بگیری، بیشتر احساس بی ثباتی و بیراهی و سرگردانی #می کنی، اما این چیز بدی #نیست. بیراهی راه است، حقیقت و زندگی است، شناخت آگاهی آزادی ناب است. همانگونه که بودا #تعلیم داد، هیچ ثباتی نمی توان یافت. هیچ چیزی را نمی توان نگه داشت. #خانه ای نیست. برای سالک استراحتی نیست، مگر اینجا در حضور، مگر در نفَس، مگر در این ساحت پذیرش راستین. ذهن خانه ای برای تو نیست.
احساس تنهایی و ازدست دادن #عمیق در ذات تجربه آزادی نهفته است.
از دست دادن دنیای ثابت، این تنهایی مراقبه ناب است. این تنهایی سیارات #دورافتاده است که در شب بیکران به گرد خود می چرخند. این تنهایی بودنی ابدی در آستانه آفرینش ناب و بی نقص است. این تنهایی #ترک دنیای شناخته شده و رویارویی با لحظه های #گرانبهاست. این تنهایی ای است که در مرکز هر موجودی وجود دارد، تنهایی ای که به این شناخت می رسد: «من زندگی میکنم و می میرم و نمی توانم این راز را برای خودم گره گشایی کنم، هیچکس نمی تواند آن را به عوض من #گره گشایی کند و هیچ کس نمی تواند به جای من نفس بکشد، به جای من عشق بورزد، به جای من بمیرد...»
این تنهایی مقدس است، حس #مقدس ازدست دادن که بد، اشتباه، خطرناک، گناه یا شرم آور یا نشانه ای از شکست یا نقص نیست؛ به راستی انرژی #نیروبخشی است، آرامش بخش و حیات بخش، درگاهی است به سوی صلح، عشق به خود، خشنودی و شادی. تنهایی ای است که #هرگز تو را رها نمی کند، و وابسته به این نیست که چند نفر تو را احاطه کرده اند یا اینکه چه اندازه #محبوب هستی یا چه تعداد #هواخواه داری، تنهایی ای که به راستی ذاتی خود هستی است که تو را لحظه به لحظه به خانه فرامی خواند. به اینجا برگرد؛ به بدن، به زمین، به روز همانگونه که آشکار می شود، به شگفتی #رویدادها. به سبزی چمن تازه در بهار. به آبی لاجوردی آسمان تابستان. به هیبتی که ذهن را متوقف می کند. زیبایی ای که نمی توان با واژه ها بیان کرد، زیبایی ای که تنها برای دمی وجود دارد، زیبایی ای که نمی توان به #چنگش آورد.
بیرون از ذهن و در این حضور! در این صمیمیت با زندگی. این تنهایی تو را جدا یا #منزوی نمی کند، اما به راستی تو را #عمیقا با همه چیز مرتبط می کند.
@kheradedaroun
Telegram
attach 📎