خردِ درون
14.5K subscribers
1.34K photos
1.08K videos
293 files
394 links
با ارتقا فرکانس وجودی ،جنبه های متعالی رویدادها را رویت می

کنیم.
Download Telegram
زمانی که درد خود را #انکار و به صورت ذهنی با آن #مبارزه می‌کنید و از آن #می‌گریزید، می‌کوشید از آن #اجتناب و آن را از خود برانید این چنین است که #قربانی آن می‌شوید و درد بر شما #غلبه خواهد کرد..

چرا که به او #اجازه می‌دهید رضایت مندی شما را #کنترل کند. شما از طریق #مقاومت در برابر درد و تمرکز بر خلاصی از آن، تلاش برای فرار از آن و #معدوم کردنش و حتی تلاش برای شفا به آن #قدرت می‌بخشید.

خشونتی #باطنی در درد نهفته است و همان طور که #ملاحظه کرده‌اید، تلاش برای خلاصی از درد هیچ گاه #موفقیت آمیز نبوده است. مقاومت شما به هیچ #شفای حقیقی منجر نشده است؛ بلکه هر چه بیشتر شما را از صلح، عشق، قدرشناسی و اعتماد به هوش و شفای بدن #دور کرده است.

شما را خسته و فرسوده کرده و مخازن انرژی شما را #تحلیل برده است. به انرژی که بر سر جنگ روانی برای درد از دست داده‌اید #بیندیشید؛ انرژی که می‌توانست به شکوفایی وجود شما و شفایی حقیقی اختصاص یابد.

@kheradedaroun
Forwarded from آرشیو
My Recording_339(1)1566830704.mp3
14.7 MB
کار با #ای_اف_تی
برای #شفای_کودک_درون
#بخش_دوم
#بخش_اول را در همین کانال جستجو کنید.
با من #ضربه بزنید...
@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
‍ در حقیقت، معنای دقیق کلمه ی #رنج همین است :

(( دستخوش چیزی شدن ،یا چیزی تاب آوردن))

نوعی حس ناتوانی در کنترل کردن ِ،امور ،قربانیِ زندگی بودن

#درد به شما حمله نمیکند بلکه در فضای باز #می رقصد.

#رنج، که به صورت مالکیت درد تعریف می‌شود یک توهم است.
توهم دیگر فرار از درد است.
وقتی درد در این لحظه عمیقا پذیرفته نشود،من،

(( کسی که دردمند است))

می شوم و آنگاه جست و جو شروع می شود .

آنچه ما واقعا سعی میکنیم در جست و جویمان انجام دهیم ،حرکت از حواس کنونی مان به غیبت آن هاست.
ما سعی میکنیم از درد کنونی به تصور #عدم درد حرکت کنیم
کاملا واضح است که این یک حرکت #ناممکن است زیرا
فرار از درد و حرکت به مکان عدم درد ،نیازمند #زمان است
من تلاش میکنم در این لحظه ی بی زمان ، از اینجا به
((نه این جا))
حرکت کنم!!

#رنج تلاشی برای یک حرکت ناممکن است و به همین دلیل این همه #آسیب میزند.

ما بر این باوریم که شفا یافتن ، نبودنِ درد و بیماری و ناراحتی است
اما #شفای واقعی، هیچ کاری با گریختن از این امواجِ تجربه ندارد.

شفایی که شما واقعاًمشتاق آن هستید ، #عمیق‌ترین پذیرش ِ درد است ، پایان همه ی توهمات است .
شفا یافتن از هویت تان به عنوان قربانیِ درد است.
ما واقعا آزاد شدن از درد را نمی خواهیم بلکه عمیق ترین پذیرش در درد را می خواهیم!!

@kheradedaroun
Forwarded from آرشیو
My Recording_339(1)1566830704.mp3
14.7 MB
کار با #ای_اف_تی
برای #شفای_کودک_درون
#بخش_دوم
#بخش_اول را در همین کانال جستجو کنید.
با من #ضربه بزنید...
@kheradedaroun
#آزادی همیشه در مورد چیزی است که #اکنون واقعی و #راستین است ،نه آنچه که ما #فکر می کنیم درست است، نه آنچه که ما می گوییم درست است، نه آنچه که ما #باور داریم درست است، نه آنچه که معلمی معنوی به ما گفته است که درست است ،بلکه آنچه #عملاً در این لحظه در تجربه کنونی، در این افکار، در این احساسات و حس ها، درست است.
آزادی راستین در مورد تایید چیزی است که درست و راستین است.

#شفای واقعی در مورد فرار از رنج و رسیدن به #تمامیت در نقطه‌ای در آینده نیست بلکه دیدن آن تمامیت درست در اکنون، اینجا ،در #خودِ قلبِ #رنج است.

@kheradedaroun
چه اتفاقی میفتد وقتی ما همهٔ شرح‌ها در مورد آنچه این لحظه هست یا نیست را #رها کنیم و عمیقاً حس‌های کنونی را احساس کنیم؟

وقتی به ورای داستانِ آنچه احساس می‌کنید، بروید، خواهید دید که هرگز واقعاً آنچه را که از آن #فرار می‌کردید، نمی‌شناسید و با انرژی خام زندگی دیدار می‌کنید. شما برهنه در برابر زندگی می‌ایستید و این #شفای واقعی است.

این، دور انداختنِ همهٔ تصورات در مورد اینکه این لحظه ‌#چگونه باید باشد، است. این آن است. این پایان جستجوی معنوی است. رهایی و شادمانی و روشن‌ضمیری در هیچ جای دیگر به‌ جز اینجا یافته #نمی‌شوند: درست در مقابل ما.

آن چیزی نیست که بتوان با فکر کردن به آن رسید، زیرا آن به تفکر شکل می‌دهد. آن چیزی نیست که بتوان در پایان جست‌وجویی #طولانی به آن رسید، زیرا آن خودِ چیزی است که در وهلۀ اول به جست‌وجو اجازۀ #ظهور می‌دهد. در حقیقت آن چیزی نیست که بتوان در موردش صحبت کرد، زیرا آن چیزی است که صحبت کردن در آن شکل می‌گیرد. آن این لحظه است و هر چیزی که در آن #رخ می‌دهد.

هیچ‌چیزی برای به‌دست آوردن نیست» این آموزه نیست. #اعتراف است.
آنچه اینجا دیده می‌شود.

@kheradedaroun
گاهی تو باید زیرِ بار یک احساس بد #بروی تا احساس بهتری #پیدا کنی،

گاهی باید از این که “همه چیز بهتر خواهد شد” #ناامیدی شوی تا حالت بهتر شود.

گاهی، شفا یافتن وقتی #رخ میدهد که در برابر امواجِ قدرتمند‌ِ احساسات، #حاضر باقی بمانیم…


گاهی بدنمان می‌لرزد، به #تشنج می‌افتد، درد می‌گیرد، عرق میکند و می‌سوزد‌ تا از سموم و انرژی های مدفون شده #رها شود..

#ذهن می‌گوید: “حالم دارد بدتر میشود”.
قلب اما میداند که همه چیز #خوب است….

#شفای حقیقی به معنی از بین رفتن علائم نیست،
پس شجاع باش و #اعتماد کن و بدان که علائم قبل از #ناپدید شدن، #تشدید پیدا میکنند…

در این حالت، ممکن است عاشق خود شوی و فارغ از هر اتفاقی در آینده، امروز برای داشتن یک روز دیگر، با #شکرگزاری زانو بزنی…

شاید بدتر شدن، #بهترین اتفاقی بود که میتوانست برایت بیفتد…

چرا که تو هیچ وقت #حضور عشق را اینگونه واضح احساس نکرده بودی،
و مسیرت هیچ وقت این گونه #مشخص نبوده است.
و تو هیچ وقت این گونه احساس #زنده بودن نکرده بودی.

@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
دوست من،
من نمی دانم چگونه #کمکت کنم،
#نمیدانم چگونه دردت را کم کنم،
نمیدانم چگونه سردرد، ترس، اندوه و اشتیاقی را که اعماق وجودت را می‌سوزاند از میان بردارم
من هم این مهمانان را #می‌شناسم.
و هرگز راهی را #نیافتم که آن‌ها را در خودم نابود کنم!!
من هم به اندازه شما شکسته و گم‌ گشته هستم.
بله، من هم احساس تنهایی و اشتیاقی را که از آن صحبت می‌کنید می‌شناسم،
من سال‌ها از دردهایم #فرار کردم،
همه راه حل‌ها را #امتحان کردم و اعتیاد را نیز امتحان کردم
تلاش کردم تا تنهایی‌ام را با الکل، سکس و غذا از میان بردارم
سعی کردم تا با شلوغ کردن اطرافم با آدم‌ها، حواسم را #پرت کنم.
به انسان ها #عادت کردم اما همچنان تنهایی مرا تسخیر می‌کرد.
تلاش کردم تا با مذهب، معنویت، تعصب، باور و امید واهی خودم را #هیپنوتیزم کنم،
زمان‌هایی بود که بسیار به خودکشی #نزدیک بودم
زمان.هایی که ظاهرا تنها #جواب ممکن، خودکشی بود.
تلاش کردم تا با دارو تنهایی‌ام را از #میان بردارم، نادیده‌اش بگیرم، خودم را در کار و فعالیت‌های بی فایده دفن کنم،
به خودم التماس می‌کردم: فقط #حرکت کن. نایست.
با این حال، تنهایی در نیمه شب در بر می‌زد
تنهایی‌ام را می‌دیدم که در خیال‌بافی‌های روزنه و کابوس‌های شبانه بر در می‌زد.
آن قدر #فرار کردم تا پاهایم زخمی و خونین شد،
آن قدر فرار کردم که دیگر #نمی‌توانستم فرار کنم
و سپس زندگی مرا وادار به توقف کرد.
در میان بیماری، خستگی، و هجوم درد
تنها زمانی که #توقف کردم، #شفای من آغاز شد،
من به سمت #تنهایی خود بازگشتم و اجازه دادم وجودم را #انباشته کند.
فکر کردم که #می‌میرم اما در بطن تنهایی، من فقط عشق یافتم و زندگی بیشتر و نور بیشتر
و اتصالی #عمیق تر با لطف زندگی
این تاریکیِ درون من، تنها یک کودک گم شده بود که نیاز به عشق داشت.
تنها بود و منتظر من بود،
و این یک وصال زیبا بود.
حالا من و تنهایی، با هم مانند «من یک نفر» زندگی می‌کنیم،
با هم #نفس می‌کشیم و با هم در میان علفزار راه می‌رویم،
زیر آسمان می‌نشینیم و می‌خندیم و می‌گریم.
من عشق را در #تاریکی یافته‌ام.
حالا دوست من
من در کنارت #می‌نشینم، ساکن، حاضر، اینجا
من ترست را #می‌بینم، شکستگی باشکوهت و قلب مشتاقت را می‌بینم و در برابر این هدایا، و این ابعادِ پر قدرت تو #تعظیم می‌کنم.
من به توانایی تو برای ملاقات با خودت ایمان دارم.
خودت را #ملاقات کن...
من هیچ علاقه‌ای به #اصلاح تو ندارم،
نمی دانم چگونه کمکت کنم
اما در آن نقطه‌ی #بیچارگیِ تو، شعله‌ي شفا را می‌بینم.
نه من نمی‌توانم #اصلاحت کنم،
اما می‌توانم #عاشقت باشم،
همان قدر که عاشق خودم هستم!
که بسیار #زیاد است.
@kheradedaroun
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک دعای #شفا_بخش چیزی نیست مگر یک #سعی موفق برای زدودن فاصله بین #حقیقت درونی وبرونی.
#شفای لحظه ای یک #ناسلامتی سخت؛ چیزی نیست مگر اطاعت بدن مادی در مقابل #قصدی که از طریق #ذهن پذیرفته میشود.
#قصد قدرتمند در درون #شادی است.
#شادی نغمه #عالم جان است.
#برقصید و#آواز بخوانید، خدا با #شماست.

@kheradedarun
افسوس #نخور دوست من.
زمان فقط به سمت #جلو حرکت می کند.
البته از گذشته #درس بگیر.
بر آنچه که از دست داده‌ای یا هرگز #نیافته‌ای سوگواری کن.
اما اکنون وقت آن است که رو به جلو و به سمت زندگی‌ای #جدید حرکت کنی.
تو راه درازی را آمده‌ای و من به تو #افتخار می کنم.
چالش‌هایی که با آن ها مواجه شده‌ای، آسیبهایی که مجبور به #شفای آنها شده ای، #خطرهایی که در طی مسیر با آنها #جنگیده‌ای.

پیشرفت خودت را با کسی #مقایسه نکن. این نوعی بی احترامی است به آن ظهور #خاص خداوند در تو.
قرار نبوده تو شبیه آنها باشی . قرار بوده تو شبیه خودت باشی: با نقص، واقعی، #غیرقابل جایگزین و زیبا به هنگام شکست ها و موفقیت ها.

تو #نمیتوانی در زمان به عقب برگردی. تو فقط میتوانی از جایی که اکنون در آن قرار داری به #جلو حرکت کنی.
“اکنون” بهترین موقع برای شروع یک زندگی #جدید است.
“اینجا” بهترین جا برای برداشتن اولین قدم است. در واقع تنها جایی است که میتوانی قدم برداری.

زمین محکم زیر پاهایت را احساس کن.
آسمان #گسترده بالای سرت را نگاه کن.
بگذار گذشته در خاطراتت به #عقب بروند.
تو در بهترین مکان برای زندگی #قرار داری!

@kheradedaroun