kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.81K subscribers
2.17K photos
447 videos
445 files
2.39K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
ضرورت مطالعه جامعه بومی و شناخت یاریگری‌ها و تعاونی‌های سنتی
@IndigenousSociology
کمبود مطالعات همه‌جانبه درباره #جامعه_بومی و از آن جمله کمبود مطالعات #جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی، به ویژه جامعهشناسی روستایی و مردم شناسی اقتصادی درباره جوامع روستایی و ایلی ایران در گذشته عملا آسیب‌های گوناگون و جبران‌ناپذیری به بار آورده است. آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی و روانی که جبران آن‌ها، اگر ناممکن باشد، بسیار دشوار خواهد بود.
سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های نادرست، جهل و بی‌توجهی درباره شرایط اقلیمی و اجتماعی خودی و شناخت ناقص درباره شرایط و امکانات بیگانه، سبب نابودی بسیاری از تاسیسات کشاورزی سنتی، همچون قنات‌ها، کبوترخانه‌ها، فراموشی روش‌های آبیاری، کشتکاری، کودورزی، دیمکاری و آیش‌بندی، برهم زدن و تضعیف سازمان‌ها و شیوه‌های تعاونی سنتی شده است، بی‌آنکه تاسیسات و سازمان‌های کارآمدتر و شیوه‌های موثر و مطمئن‌تری جایگزین آن‌ها شود...
این خلا مطالعاتی همچنین سبب قطع ارتباط بین گذشته و حال و ایجاد فاصله بین روستاییان و عشایر و شهریان از سویی و ده‌گریزی و عدم کارآیی کارمندان دولتی مأمور در رده از سوی دیگر شده است.
این خلأ از لحاظ نظری فراموشی دانش‌های عامیانه را، که حاصل تجربه‌های چندین هزار ساله و گنجینة فرضیات علمی هستند، و نیز فقر زبانی و گمگشت هزاران اصطلاح و واژة قابل استفاده در ادبیات و آثار علمی و فنی را سبب شده است.

◀️ بخشی از کتاب «فرهنگ یاریگری در ایران» نوشته #مرتضی_فرهادی

@IndigenousSociology
بحرانِ شناختِ بحرانِ علوم اجتماعی در ایران


الف) از بدو پیدایش تا شکل‌بندی وضع کنونی #جامعه‌شناسی_در_ایران، ما به طور کلی، با چهار دوره روبرو هستیم، که پس از طی این گذار تاریخی کوتاه، بی‌سرانجامی و بلاتکلیفی عمومی جامعهشناسی در ایران همچنان بر جای مانده است.
این دانش هم‌اکنون در ایران، نه پیوندی راسخ با گذشته تاریخی فرهنگ ما ایرانیان دارد و نه دارای ارتباطی متین(محتوایی و شکلی) با میراث فرهنگی و جامعه‌شناسانه #جهانی است! نظام‌های حکومتی موجود نیز در تمام ادوار تاریخی در ایران، هیچ‌گاه برای شناخت و راه‌گشایی مسائل و مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ملت ایران به گونه واقعی و جدی به عقاید اجتماعی فلاسفه یا جامعه‌شناسان ایران رجوع نکرده‌اند. بنابراین دانش اجتماعی در ایران دچار ضعف نظریه‌ای و فقر عملی است.
ب) تعداد زیادی از جامعه‌شناسان رسمی و غیررسمی هموطن ما نیز در مصاحبه‌ها، همایش‎‌ها، میزگردها، مقاله‌ها و آثار خود، هر از چند گاهی، به وجود بحران در جامعهشناسی #ایران اشاراتی نموده‌اند که شرح مفردات آنها بسیار مطول است.
هرگاه از بعضی مقاصد غیرعلمی و حتی غیرسیاسی واقعی درباره پاره‌ای از این اظهارنظرها صرف‌نظر کنیم، حاصل نهایی تمام این بحث‌ها را می‌توان به شرح زیر، در چند مطلب اصلی خلاصه ساخت:

نخست آن که دانش #جامعه‌شناسی به شکل کنونی و رایج آن در ایران «دانشی وارداتی» است که از اکثر مزایا و معایب این جریان وارداتی برخوردار است.
دوم آن که دانش جامعهشناسی پس از ورود به ایران به دلایل عدیده‌ای، نتوانسته است #بومی (ملیِ ایرانی) شود و بنابراین از تحلیل واقعی (و به ویژه کلان یا ماکرویِ) اوضاع اجتماعی ایران بازمانده است.
سوم آن که چون دانش جامعهشناسی در ایران، به مثابه علم، به ناچار، بخشی از #جامعه‌شناسی_جهانی است، لذا مسائل و مشکلات جهانی این دانش را نیز به همراهی خود به ارمغان می‌آورد.
چهارم آن که به علت عمر کوتاه این دانش در ایران و تطابق نداشتن آن با گذشته فرهنگی-ملی مردمان میهن ما و فقدان آشنایی واقعی و عمیق با اساس این دانش در غرب و پراکندگی شدید تراجم و تالیفات و درباره جامعهشناسی در ایران و جهان و وجود اشکالات عدیده زبانی و مفهومی در برگرداندن زبان علمی جامعهشناسی جهانی به بیان مترادف ایرانی آن و فقدان توجه واقعی اداره‌کنندگان میهن ما به چنین دانشی و سرانجام، بلاتکلیفی و ناکارآمدی واقعی و علمی این دانش برای تحلیل و رفع معضلات اجتماعی ایران، در نتیجه دانش جامعهشناسی در ایران به #بحران مضاعفی تبدیل شده است و آن «بحران شناخت بحران علوم اجتماعی در ایران» است.
تضاعف این بحران، به ویژه از این لحاظ نیز تشدید گردیده است که در این دانش، هم اکنون شکل نادرست و نامناسب آن، که اشکال پوزیتیویستی و پراگماتیستی و ابزارگرایانه و بازاری در جهان غرب است، در میهن ما (و خصوصا در شکل دانشگاهی) ارائه داده می‌شود و این گرایش‌های محافظه‌کارانه و اراتجاعی جامعهشناسی را به پایین‌ترین سطح آن در میهن ما می‌کشاند.
به زعم نگارنده، به طور حتم، راه حل این بحران در وهله نخست شناخت دقیق آراء مربوط به «الهیات تاریخ و جامعه» در ایران و آنگاه ارجاع آن‌ها به «سپهر فلسفه‌های تاریخ و جامعه» در میهن ما و سرانجام گذار دادن این میراث فرهنگی عظیم به «جامعه شناسی علمی جهانی» است. که در این گذار و ایجاد تعاطی، باید از حداکثر توان دیالکتیکی اندیشه جامعه‌شناسانه (یعنی درک علمی روابط متقابل و متعاکس و متعامل و متحرک) بهره برد تا به نتایج باز و انتقادی و روشنگرایانه دست یافت. به طور حتم، ایجاد هر حرکتی در جهت عکس این ارجاعات باعث تضعیف کامل جامعهشناسی علمی در ایران و کنده شدن آن از #جامعه‌شناسی_علمی خواهد شد.
«بحران جامعهشناسی جهانی در دوران کنونی»
#منوچهر_آشتیانی
#آشتیانی

منبع: کانال دانش بومی

@kaveh_farhadi
@IndigenousSociology
مهم‌ترین ویژگی تحقیقات اجتماعی در ایران پراکندگی نظری و روش‌شناختی و تعدد بی‌سامان مسائل و موضوعات تحقیق می‌باشد. این پراکندگی و تعدد بی‌سامان نشانه وجود تفرق اندیشه‌ای و گسستگی در روابط جامعه‌شناسان است. عدم استمرار در #تحقیقات_اجتماعی ایران از عوارض پراکندگی موضوعی، نظری و روش‌شناختی می‌باشد. به ندرت می‌توان پژوهش‌هایی را یافت که به دنبال و با استناد به یکدیدگر صورت گرفته باشند. افراد در تحقیقات خود پژوهش‌های دیگران را نخوانده می‌گیرند و هر بار حرکت خود را از نو آغاز می‌کنند. مطالعات گوناگون حتی حوزه‌های پژوهشی خاص با همدیگر بی‌ارتباط بوده و مجموعا پیکربندی منسجمی را تشکیل نمی‌دهند. پژوهشگر اجتماعی، پژوهش‌های دیگران را دنبال نمی‌کند و برحسب ذوق و سلیقه خود مسیری متفاوت را پی می‌گیرد و اگر بنا بر الزام صوریِ روش‌شناختی به پیشینه تحقیق مراجعه کند، صرفا دستاوردهای برخی از تحقیقات را گزارش می‌دهد و سرانجام بدون این که ارتباط آن‌ها را با مطالعه خود روشن کند، بررسی ادبیات تحقیق را خاتمه می‌دهد. پژوهشگر اجتماعی ما نمی‌کوشد تا براساس گام‌هایی که دیگران برداشته‌اند شروع کند و گامی جدید بردارد، زاویه‌ تازه‌ای را روشن سازد و پژوهش‌های قبل از خویش را در چارچوب‌ نظری-روش‌شناختی معین تکمیل کند. پژوهش‌های اجتماعی فاقد توافقی روشن در مورد موضوعات، مسائل، دیدگاه‌ها و روش‌های خود می‌باشد. #جامعه‌شناسی_ایران مبتنی بر فرآیند مستمر تحقیقاتی نیست و بنابراین تراکم و انباشتگی ندارد و دستاوردهای آن کلیت زنده، معنادار و پویایی را تشکیل نمی‌دهند. به این دلیل روند فزاینده تحقیقات انجام شده را نمی‌توان نشانه توسعه‌یافتگی #جامعه_‌شناسی محسوب کرد. در تحقیقات اجتماعی ایران ذوق و سلیقه فردی حاکم است و انتخاب موضوعات و مسائل بر مبنای فردگرایی پژوهشی صورت می‌گیرد. سرشت #مطالعات_اجتماعی در ایران با فردگرایی رو به رشد و بی‌هنجاری در جامعه علمی مشخص می‌گردد. تنوع تحقیقات اجتماعی از همبستگی انداموار برخوردار نبوده و به این دلیل به جای تنوع باید از گسیختگی سخن گفت. فقدان توافق و اجماع بین جامعه‌شناسان ایرانی، سطح گفت‌وگو و تبادل نظر آن‌ها را کاهش داده است. فضای توجهات و علایق نظری، روش‌شناختی و موضوعی جامعه‌شناسان ما با همدیگر تفاوت دارد لذا زبان مشترکی برای گفت‌وگو و تبادل آرا ندارند و استمرار این وضعیت به معنای تداوم «توسعه‌نیافتگی جامعهشناسی ایران» می‌باشد.

«گفت‌وگوهای پیش‌الگویی در جامعهشناسی ایران»
#محمدامین‌_قانعی_راد
#قانعی_راد
@IndigenousSociology
💢 رابطه‌ی پذیرفتن " #مزخرفات " ژرف‌نما
با #هوش_کم‌تر...

◾️ همان‌گونه که «مارچلو تروتسی»، شکاک مشهور و استاد #جامعه‌شناسی در آمریکا، زمانی گفته است: "ادعای خارق‌العاده نیاز به اثبات خارق‌العاده دارد". اما بدبختانه این نظر، مردم سراسر دنیا را از باور به چیزهایی که آشکارا نادرست است بازنمی‌دارد. و مطالعه‌ی تازه‌ای که در نشریه‌ی «داوری و تصمیم‌گیری» منتشر شده نشان می‌دهد کسانی که بیشتر پذیرای آنچه نویسندگان (پژوهش) به‌عنوان "مزخرف" می‌نامند هستند، هم کمتر از همسالان خود ژرف‌اندیش اند و هم کم هوش تر.

◾️ نویسندگان این پژوهش، همه‌ی انواع اظهارات ژرف‌نما، ادعاهای بسیار مبهم، و حقه‌های علم-نمایانه را "مزخرف" نامیده‌اند – و رکورد ۲۰۰ بار به‌کار بردن این واژه‌ی تحقیرآمیز در یک مقاله‌ی دانشگاهی را شکسته‌اند. یک نمونه از این‌گونه مزخرفات از این قرار است: "معنای پنهان، زیبایی انتزاعی بی‌همتا را دگرگون می‌سازد." این جمله از اساس بی‌معنی است، اما به نظر می‌آید که چیزی را می‌رساند زیرا در ظاهر از ساختار زبانی سازمان‌یافته‌ای برخوردار است که ما به‌طور ذاتی تشخیص می‌دهیم.

◾️ گوردن پنی‌کوک، نامزد (کاندیدای) دکتری از دانشگاه واترلو در اُنتاریوی کانادا، با بهره‌گرفتن از یک وبسایت به تولید عبارات ژرف‌نما به‌طور تصادفی پرداخت تا نشان دهد که تولید مزخرف، چه‌قدر آسان است. این عبارتی بود که از ما در زمان بازدید از صفحه‌ی اصلی وبسایت، استقبال می‌کرد: "شفا در رشد امید است، و در رشد ماست. ما ارتعاش می‌کنیم، ما وجود داریم، ما دوباره زاده شده‌ایم".

◾️ پنی‌کوک و تیمی از پژوهشگران، ۳۰۰ نفر را در آزمایشی شرکت دادند که به ژرفای معنای این عبارات مزخرف (که به‌طور تصادفی تولید شده بودند) نمره‌ای دلخواه از یک تا پنچ بدهند. به‌طور میانگین به آن جمله‌ها نمره‌ی ۲/۶ داده شد، که به‌ظاهر نشان می‌دهد آن عبارات در نیمه‌راه میان "تا حدودی عمیق" و "نسبتن عمیق" بوده‌اند.

◾️ مهم‌تر این است که ۲۷ درصد از این شرکت‌کنندگان، نمره‌ی میانگین ۳/۰ یا بیشتر دادند. این بدان معنی است که بیش از یک‌چهارم از شرکت‌کنندگان احساس کردند که آن عبارات بی‌معنی، "ژرف" یا "بسیار ژرف" اند.

◾️ در آزمایش دوم، به شرکت‌کنندگان نمونه‌هایی واقعی از عبارات مزخرف نشان داده شد: از آنها خواسته شد توییت‌هایی را بخوانند که توسط عرفان‌گرای موج نو «دیپاک چوپرا» نوشته شده بود و به ژرف‌بودنشان نمره بدهند. معروف است که این شخص، موجب نگرانی فیزیک‌دانان از "وام گرفتن" اصطلاحات مکانیک کوانتومی و به‌کاربردن آنها در راه‌های بسیار نادرست می‌شود. زیست‌شناسان نیز به همان اندازه (از او) ناراضی اند.

◾️ تعجبی ندارد که وقتی توییت‌های او را با گزین‌گویه‌های مزخرفی که با کامپیوتر تولید شده بود آمیختند، نمره‌ها به‌طور میانگین بسیار شبیه به نخستین آزمایش بود – این نشان از آن دارد که مزخرفاتی که به طور تصادفی تولید شده و مزخرفات ساخته‌ی بشر، از اساس غیرقابل تشخیص اند.

◾️ در آزمایش پایانی از شرکت‌کنندگان خواستند که به هر دو نوع عبارات پیش پا افتاده و عبارات شناخته شده‌ی "ژرف"، نمره بدهند. همان‌گونه که انتظار می‌رفت، عبارات پیش پا افتاده نمره‌ی چندان بالایی نگرفتند اما شرکت‌کنندگان، عبارت‌های الهام‌بخش مردم‌پسند (برای نمونه: "کسی که خیس شده از باران نمی‌ترسد") را "ژرف" در نظر گرفتند.

◾️ زمانی که نتایج فردی را با مهارت‌های پایه‌ای ریاضی، هوش گفتاری (کلامی)، باورهای مذهبی، و توانایی تمایز میان عبارات استعاری و واقعی در افراد مقایسه کردند، الگوی نسبتن روشنی به دست آمد. مشخص شد کسانی که ..... و کسانی که #استعاره را با #اطلاعات_حقیقی به اشتباه می‌گرفتند، از تحلیل‌گر‌ترین یا هوشمندترین انسان‌ها نبودند.

◾️ این مقاله با یک نتیجه‌گیری معنادار – و شاید اندکی ژرف – پایان می‌پذیرد: "یکی از مزایای این که بهتر دریابیم ما چگونه مزخرفات دیگران را رد می‌کنیم این است که شاید به ما بیاموزد تا به مزخرفات خودمان بیشتر [آگاه] شویم". کارل ساگان (سِیگن)، که زمانی توضیح داده بود چگونه خودش با بهره گرفتن از "هنر ظریف تشخیص یاوه" از مزخرفات دانش‌نما آگاهی یافته، به احتمال زیاد از این بخش از این پژوهش بسیار خوشش می‌آمد...!

نویسنده: رابین اندروز

منابع:

⭕️ بن‌مایه
🔗 http://www.iflscience.com/editors-blog/acceptance-profound-sounding-bs-linked-lower-intelligence
‌‌
⭕️ اصل مقاله
🔗 http://journal.sjdm.org/15/15923a/jdm15923a.pdf

و کانال تلگرام: #مجله_جغرافیا

#شناخت
#علوم_شناختی
#الگوی_شناختی

#هوش

@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
#خوانشهای_خانوادگی از تقدس تا تنفر: #تحلیل_جامعه‌شناختی_فیلم_خانه_پدری 📝 #مینا_حسنی سینمای این دوره، سینمای تعارضها و درگیریهاست. محور فیلمنامه ها هر چه قدر بیشتر بر تعارضهای اجتماعی و سرکوبهای عقده ساز تمرکز کند از اقبال عمومی بهتری برخوردار خواهند بود،…
نگاهی #جامعه‌شناسانه به #سینمای_ایران

🎞 رونمایی از کتاب " سینما و بازتولید ارزش ها"

🕓 زمان :چهارشنبه 27 آذرماه ساعت 16
📝اثر خانم مینا حسنی از فارغ التحصیلان رشته کارگردانی دارالفنون
مکان: میدان انقلاب ابتدای خیابان آزادی خیابان جمالزاده جنوبی خیابان کلهر پلاک 42 ساختمان دارالفنون

منبع: کانال: دارالفنون
@darolfunun

#کتاب
#جامعه‌شناسی_سینما
#بازتولید_ارزشها
#ارزش_و_سینما
#سینمای_ایران
#سینما
@kaveh_farhadi
چالش

🔺علیه تفسیر
🔸🔸🔸
از نظر #افلاطون هنر نه فایده مشخصی دارد و نه به معنای دقیق کلمه حقیقی است ( چرا که هنر تقلیدی از عالم سایه است یعنی تقلیدِ تقلید). استدلال #ارسطو در دفاع از هنر نیز در واقع این دیدگاه افلاطون را که هنر نوعی دیده فریبیِ پیچیده و در نتیجه نوعی دروغ است به پرسش نمی گیرد. اما او این ایده افلاطون را که هنر بی فایده است زیر سوال می برد. از نظر ارسطو هنر شکلی از درمانگری است چراکه عواطف را برمی انگیزد و #پالایش می کند.
در چارچوب همین نظریه ی افلاطون (که هنر امری تقلیدی است پس بی ارزش است) است که هنر مسئله دار می شود و به دفاع نیاز پیدا می کند و همین دفاع از هنر است که منجر به پدید آمدن نگاه عجیبی می شود که بر طبق آن آنچه را که آموخته ایم "#محتوا" بنامیم از چیزی که آموخته ایم "#فرم" بنامیم تفکیک کنیم. هیچ یک از ما قادر به بازیابی معصومیتی نیستیم که پیش از هرگونه نظریه وجود داشت و در چارچوب آن نیازی نبود که هنر خود را توجیه کند.
وظیفه تفسیر در واقع نوعی وظیفه ترجمه کردن است. فرد مفسر به ما می گوید: نگاه کن واقعا نمیبینی که X همان A است؟ که Y همان B است؟ بر همین مبنا #رواقی ها ویژگی های زننده ی زئوس و خاندان ناهنجار او در حماسه هومر را به واسطه تمثیلی خواندن آنها توجیه کردند تا با دیدگاه آنان مبنی بر اخلاقی بودن خدایان سازگار باشد. مثلا چنین توضیح می دادند که منظور واقعی هومر از رابطه نامشروع زئوس و لتو وحدت قدرت و حکمت است.
بدین ترتیب تفسیر وجود نوعی ناسازگاری میان معنای آشکار متن و نیازهای خوانندگان (آینده) را فرض میگیرد و در صدد رفع این ناسازگاری بر میآید.
✳️نکته: می توان این دیدگاه را جدای از درست یا غلط بودنش به نوع تفاسیری که از شاعران ایران زمین در منظور اشعارشان میشود تعمیم داد، به ویژه اشعار حافظ.

منبع: علیه تفسیر از سوزان سانتاگ، ترجمه مجید اخگر
#فلسفه_هنر
#تفسیر
#جامعه‌شناسی
#مینا_حسنی

#minahasani
@hemenotic
هویتهای سیال و سرباریِ نوسازی در #انقلاب_ایران.

🔸در ایران خود نوسازی ست که سربار است.

🔺میشل فوکو جامعه شناس فرانسوی در مقاله ای در مورد انقلاب ایران چنین می گوید:

«در حالی که در انقلاب چین طبقه دهقان، در انقلاب روسیه طبقه کارگر و انقلاب فرانسه طبقه بورژوا طیف اصلی انقلابیون را تشکیل می دهند؛ در انقلاب اسلامی ایران شاهد گستره وسیعی از #هویتهای_سیال و متفاوت انسانی هستیم.»
#فوکو انقلاب ایران را با بعد چهارم قدرت، یعنی قدرت نرم افزاری تبیین می کند. این نوع از قدرت غیرمتمرکز، پراکنده و پخش است.
فوکو معتقد است پروژه #نوسازی به سبک غربی در ایران شکست خورد و توسعه خطی نتوانست شکل بگیرد.
«برخی هنوز می خواهند با محدود کردن قدرت شاه و با خنثی کردن ردپای او نوسازی را نجات دهند، غافل از اینکه در ایران خودِ نوسازی است که سربار است.»

#جامعه‌شناسی
#هرمنوتیک_میناحسنی
@hemenotic
قانون آهنین جمعیت

#فیلم_پژوهی
🖌مینا حسنی

🔸نگاهی به فیلم برفشکن ساخته بونگ جون هو

🔻جمعیت و تعداد نفرات جامعه مسئله ای بود که مالتوس، اقتصاد دان انگلیسی، حدود 200 سال پیش به آن پرداخت. او کسی بود که اصلاح "مازاد جمعیت" را برای اولین بار به کار برد و پیش بینی کرد که جهان به زودی با کمبود منابع و افزایش جمعیت مواجه خواهد شد. نظرات او به شدت بر #داروینِ زیست شناس تاثیر گذاشت و الهام بخش نظریه ی انتخاب طبیعیِ او بود.
فیلم علمی تخیلیِ #برف_شکن حکایت از قهرمانی دارد به نام کورتیس که در فضایی سورئال زندگی میکند. در قطاری که تنها جای امن زمین است و به حرکتی ابدی محکوم است چرا که دنیای بیرون به علت سرمای بیش از حد ناامن شده است. اما این قطار با نیروی کار طبقه کارگر حرکت میکند. کارگرانی که در واگنهای سیاه و تاریک انتهایی کار میکنند تا هم انرژی قطار تامین شود و هم زندگیِ لوکس و رنگین ساکنان واگنهای بالایی بچرخد.
بالاخره روزی قهرمان داستان به تنگ آمده و با دیگر کارگران دست به شورش میزند. آنها واگن به واگن قطار را بالا میروند تا اعتراض خود را به گوش لوکوموتیو ران برسانند.
در جریان این تحرک جنگ و خونریزی و قتل عام به پا میشود تا اینکه کورتیس با تحمل رنجی بی نهایت و قربانی کردن دوستانش خود را به شخص اول قطار میرساند . تا این نقطه فیلم همه ی ماجرا تنها یک شورش علیه نابرابری می نماید، تا اینکه در طی گفتگوی پایانی کورتیس با ولفورد در می یابیم که حتی قهرمان هم مهره ای از یک طرح کلی بوده، طرحی که ساخته و پرداخته ی دست کسانی بوده است که در پی به توازن رسیدن جمعیت قطار بوده اند.

اما تمایز و هوشیاری فیلمنامه باز هم از این فراتر رفته و دقایق پایانی فیلم بیننده را از این واقعیت آگاه میسازد که حتی مساله ی کمبود فضا و مازاد جمعیت هم توهمی بیش نبوده است چرا که آن بیرون فضا آنچنان هم ناامن نیست. ناامنی اصلی از ترسهای درونی ساکنان قطار برخواسته است.

🔻 فیلم برف شکن علاوه بر استفاده مناسب از جلوه های بصری و فیلمنامه قوی بینندگانی را که به دنبال حرف تازه و عمق معنا هستند از خود راضی نگه میدارد.

#هرمنوتیک_میناحسنی
#جامعه‌شناسی
@hemenotic
#فرزند_خلف_فلسفه

#معرفی_کتاب:

#برخی_مدل‌های_علی_در_جامعه‌شناسی
#دکتر_سید_احمد_مرتضوی

این کتاب با بیانی موجز، از چیستی تفکر و ذات انتسابی/ کتسابی آن گرفته تا پروسه/ پروژه‌ای بودن آن سخن رفته است و رابطه ای که تفکر با مفاهیم نزدیک به خود چون تعقل و تکلم دارد.

و از 《#چرایی》؟ که اولین و مهمترین زاده تفکر است که آن را #فلسفه می نامیم. و سپس از فرزند خلف فلسفه یعنی جامعه شناسی سخن به میان می‌آورد.

#نظریه_تطوری در جامعهشناسی و نگاه تطوری به پدیده های اجتماعی. به همین شکل نظریه پوزیتویستی در جامعه شناسی و نگاه پوزیتویستی به....

در این اثرِ متفاوت به رویکردهای اصلی در جامعه شناسی از پنجره علی نگریسته و تعدادی تصویر ناتمام در حد《#طرح_مساله》به تفسیر و نقد گذاشته شده است.

#کتاب
#برخی_مدل‌های_علی_در_جامعه‌شناسی
#چیستی_تفکر

#فلسفه
#جامعه‌شناسی
#از_فلسفه_تا_جامعه‌شناسی

#سید_احمد_مرتضوی

@kaveh_farhadi
4_5938208035259287345.pdf
5.3 MB

#بنه‌شناسی:
پیشینه‌ی پژوهش و نقد آرا در چگونگی پیدایش بنه

نویسنده: مرتضی فرهادی

فصلنامه علوم‌اجتماعی، شماره 3و4، سال1372.

#جامعه‌شناسی_روستایی
#مرتضی_فرهادی

@sarvmagazin


#بنه‌شناسی
#دکتر_مرتضی_فرهادی
www.mortezafarhadi.ir

#بنه
#پیدایش_بنه

#مرتضی_فرهادی

@kaveh_farhadi
امکان رازداری و بی تفاوتی؛ شمشیری دو لبه

🔸گئورگ زیمل یکی از خصیصه های زندگی شهری را امکان #رازداری میداند. در اجتماعات سنتی به دلیل احاطه افراد بر جوانب گوناگون زندگی یکدیگر و نزدیک بودن تماسها، فرصت برای ظهور پدیده ی راز باقی نمی ماند، برعکس جامعه شهری بستر مناسبی برای این پدیده است که موجب افزایش تحرک اجتماعی و فردگرایی می شود.

او همچنین از اصطلاحی به نام #بلازه برای توصیف نگرش سرد و بی تفاوت در زندگی شهری استفاده میکند. بلازه یعنی دلزدگی و بی تفاوتی که به نظر زیمل ویژه جوامع مدرن است و زمانی پدید می آید که اعصاب فرد در نتیجه تراکم ارتباطات آنقدر مورد تهاجم محرکهای متناقضی قرار می گیرد که به سرحد تحریک پذیری رسیده و فرد در واکنشی دفاعی نسبت به اکثر امور خنثی می شود؛ به طور مثال پدیده عبور از کنار صحنه جرم و جنایت و بی تفاوتی نسبت به آن در کلان شهرها تاییدی بر این استدلال است.

🔻در میان اندیشمندان ایرانی نیز همواره مقایسه ی زندگی شهری و روستایی (به تعبیر امروزی مدرن و سنتی) محل بحث بوده است. #ابن_خلدون غیرت و عصبیت جوامع قبیله ای را عامل جنگاوری و برتری آنان از شهریان تجمل پرست دانسته و در سوی دیگر مولوی با زبانی تیز می نویسد :

ده مرو ده مرد را ابله کند
عقل را بی نور و بی رونق کند!
#مولوی

#زیمل
#جامعه‌شناسی
#هرمنوتیک_میناحسنی
@hemenotic
سینما و جامعه(1)

🔸 متن مصاحبه #ایرنا با مینا حسنی با موضوع تاثیر دوجانبه سینما و جامعه

🔻به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ تأثیرگذاری سینما در جامعه از جمله مهمترین مسایل راهبردی و تعیین کننده است که با توجه به این مهم می‌توان به رفع و اصلاح بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی در ابعاد مختلف پرداخت و اجتماع را از فروافتادن در گرداب های گوناگون بازداشت.

🔻ایرنا: نقش سینما را در کاهش یا افزایش آسیب‌های اجتماعی چگونه تبیین می‌کنید؟

*حسنی: سینما به عنوان مهمترین صنعت تفریحی در ۲ قرن گذشته، نقش بسزایی در ایجاد بسترهای فکری جدید یا تغییر جهت افکار عمومی به سمت یا موضوعی خاص ایفا کرده است چرا که این رسانه از اندوخته‌های فرهنگی و تاریخی بهره فراوان می‌برد اما درباره آسیب‌های اجتماعی باید مشخص شود چه طیف یا طبقه اجتماعی مدنظر و آیا منظورمان رسانه یا سینما است.

به طور مثال در بررسی‌هایی که درباره تأثیر تلویزیون بر نوجوانان آمریکایی انجام شد، نشان داد که نشستن طولانی مدت برای دیدن برنامه‌های تلویزیونی در ابتلا به اضافه وزن تأثیر قابل توجهی دارد از طرفی دیگر توجه ویژه به برنامه‌های سفارشی و عامه پسند امکان رشد خلاقیت و پویایی ذهنی را در کودکان و نوجوانان کاهش می‌دهد. اما همین رسانه می‌تواند همچون ابزاری جهت کاهش استرس و آسیب‌های اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از الگوهای آموزشی و رفتاری قابلیت انتقال و فراگیری را دارند. مضامینی همچون نوع دوستی، صداقت، علم دوستی و پایبندی به ارزش‌های خانواده قابلیت انتقال به مخاطب را دارند و این خاصیت هنر است که همچون پُلی برای انتقال مفاهیم از ذهنی به ذهن دیگر به طوری که احساس و عاطفه را نیز درگیر این فرآیند کند، مورد استفاده قرار گیرد.


🔻ایرنا: چگونه می‌توان با سینما به فرهنگ سازی و نهادینه کردن هنجارهای اجتماعی دست یافت؟


*حسنی: این مساله را از ۲ منظر می‌توان بررسی کرد. بخش نخست به عوامل خارج از متن سینما مانند سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های کلان، تخصیص بودجه و حمایت‌های دولتی یا نهادی مربوط می‌شود به عنوان مثال در آمریکا حدود پنج تا ۶ دهه موضوع از هم گسستگی خانواده‌ها و افزایش آمار طلاق به یک مساله اجتماعی تبدیل شده بود، بنابراین توجه رسانه‌ها و از جمله سینما به احیای ارزش‌ها و ترمیم الگوهای فرهنگی جلب شد و بسیاری از نهادهای این کشور بر روی این اولویت تاکید کردند.

اما جنبه دیگر مربوط به فضای درون متنی و چگونگی انتقال داده‌ها یا به عبارتی به درجه هنرمندانه و زیرکانه بودن آن بستگی دارد که شامل روش‌های انتقال پیام می‌شود. درباره فیلم اصطلاحی به نام «زیر متن»؛ زیرپوستی وجود دارد که در میان حرکات، رفتار و الگوهای کنش گران فیلم رد و بدل می‌شود به طوری که هر قدر تاکید بر الگوهای رفتاری یا هنجارهای اخلاقی ظریف‌تر و نامحسوس‌تر صورت گیرد، تأثیرگذاری آن عمیق‌تر خواهد بود.


🔻ایرنا: نقش سینما را در افزایش اقتدار و غیرت ملی چگونه تبیین می‌کنید؟


*حسنی: این موضوع هم در زیرمجموعه راهکارهای انتقال ارزش‌ها و منش‌ها به مخاطب قرار می‌گیرد. «جرج هواکو» یکی از نظریه پردازان معروف حوزه جامعه شناسی سینما هر سبک به وجود آمده در سینما را برگرفته از شرایط ایدئولوژی حاکم بر آن می‌داند. در شرایط بحرانی و در زمانی که خطر فروریزی ارزش‌ها (به علت جابه جایی نسل‌ها، تغییر شرایط معیشتی یا مورد تهدید قرار گرفتن تمامیت ارضی یک کشور) وجود دارد نیاز به تعریف و پرورش مفهوم قهرمان ملی و آماده سازی افکار عمومی به سمت معیارهای مطلوب قهرمان پروری از اولویت‌ها به شمار می‌رود.

نمونه آن را در طول جنگ ایران و عراق شاهد هستیم. در این دوره مفهوم آرمان گرایی از مفاهیم کلیدی در پربیننده‌ترین فیلم سال ۱۳۶۴ (فیلم عقاب‌ها) به شمار می‌آمد. در واقع این جامعه بود که با میزان استقبال از یک اثر هنری نیازها و علایق خود را بازتولید می‌کرد و مهمترین ابزار برای درونی سازی این ارزش‌ها رسانه و سینما است.
#هرمنوتیک_میناحسنی
#جامعه‌شناسی

https://www.irna.ir/news/83326926/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%B9%D8%B1%D8%B5%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%84%D8%AA
ردیابی تکامل نظامهای اجتماعی
🔸بخشی از صحبتهای مدرسه تکامل؛

🔻بحث را با این سوال آغاز کنیم که تفاوت اساسی میان جوامع و تمدن انسانی با سایر جوامع چیست؟
جوامعی که گاهی از برخی جنبه ها پیچیده تر و پیشرفته تر هستند. جوامع حشراتی مثل زنبور عسل یا مورچه با مهندسی و معماری پیچیده ای که دارند از لحاظ زیستی کاملا با وظایف تطابق یافته و به لحاظ انرژی مصرفی برای تولیداتشان ذره ای پرت انرژی ندارند. میتوان گفت که بارزترین تفاوت وجه تکاملی جوامع انسانی است.
زندگی گروهی در جوامع حشرات و حیوانات از لحاظ ساخت فوق العاده ثابت هستند. زنبورها همان زنبورهایی هستندکه 200 یا 500 سال پیش بودند.

🔻اما عنصری که جوامع انسانی را تا این حد در معرض تحول و تغییر قرار داده چیست؟ خود انسانها و ویژگی ای به نام "تعامل با خود"!
تعامل با خود یک جزء اجتناب ناپذیر در کنش متقابل اجتماعی در جامعه بشری تلقی میشود. تفاوتی که بین جوامع حشرات و جوامع بشری وجود دارد ناشی از حضور و غیاب تعامل با خود هست. جوامع حشرات بدون داشتن #خود ها فقط به وسیله ی تخصص زیستی اعضایشان ساختهای اجتماعی پیچیده را گسترش میدهند اما جوامع انسانی با داشتن خودها میتوانند ساختهای اجتماعی خیلی پیچیده ای را توسعه دهند که ممکن است از یک جامعه به جامعه ای دیگر تا حد زیادی متنوع باشد. هر خود بخشی دارد به نام "دیگری تعمیم یافته" که انعکاسی از جامعه در فرد است، بخش اجتماعی شده ی خود و بخش دیگری دارد که اجتماعی نشده(من فاعل) و خلاقیت و تنوع و آزادی از آن نقطه سرچشمه میگیرد. تنوعات در جوامع انسانی از طیف شکنجه دادن و قتل عامهای نژادی هست تا رفتارهای تعاونی و ایجاد نهادهای حمایتی مثل مالکیت خصوصی، پلیس، دادگستری، قانون گذاران، کارمندان ثبت املاک و غیره.

✳️جهت دریافت فایل صوتی بر روی
کلمه 👈 "تکامل" کلیک نمایید.

#جامعه‌شناسی
#تکامل
#هرمنوتیک_میناحسنی
@hemenotic
kaveh farhadi کاوه فرهادی
سال‌ها پیش سخنران دوره کشوری داوران فوتبال بودم. از جایگاه و مسایل داوری گفتم، بسیاری از دوستان شرکت کننده در دوره و رییس کمیته داوران فدراسیون بسیار تشکر کردند و از سختی های کار داوری گفتند و گفتیم. شنیدند و شنیدیم و ... ✔️منبع: کانال تلگرام: https://t.…
این روزها در فضای مجازی سخن‌ها، فرسته‌ها، بازخوردها و گاه مشاجره های مختلف موافقان و مخالفان داوری در لیگ، مطرح شده است. این رفتارها زنگ خطری است سخت و تلخ! اگر مدیران و کارشناسان ورزش و امور فرهنگی از نظر سخت افزاری و نرم افزاری چاره‌ای نیندیشند، به صورت جدی دچار آسیب خواهیم شد. اگر دولتی‌ها و جامعه شناسان و روان‌شناسان ورزشی، به یاری فوتبال دوستان و بازیکنان تیم های مختلف و لیگ‌های چندگانه نشتابند، آینده خوبی را برای ورزش فوتبال نمی‌بینم. یادمان نرود که در مسابقات جام جهانی قطر، بسیاری از باخت‌های تیم ملی خوشحال شدند. بسیاری با هزینه عمومی و بیت المال به سفر ورزشی رفتند که کمترین اطلاعی از ورزش نداشتند. امروز هم حذف یا سقوط تیم‌ها و سرخوردگی بازیکنان، مربیان و حتی داوران بی‌طرف، هشداری است برای مدیران دولتی و مسوولان فدراسیون و رسانه‌ها.
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
#عباس_قنبری_عدیوی

#انسان‌شناسی
#جامعه‌شناسی
#فوتبال

✔️منبع:
https://t.me/drabbasghanbariodivi

#تحلیل
#سیاست‌گذاری
@kaveh_farhadi