kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.85K subscribers
2.2K photos
455 videos
450 files
2.44K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
kaveh farhadi کاوه فرهادی
https://instagram.com/stories/kaveh_farhadi2000/3075336555430487196?utm_source=ig_story_item_share&igshid=MDJmNzVkMjY= #کیومرت_پور_احمد #سینمای_ایران #قصه_های_مجید @bukharamag @kaveh_farhadi
خلاصه سخنرانی "کیومرت پور احمد"
در خصوص کتاب "روزی که اسم خود را دانستم."
از : هارون یشایایی

در شبهای #بخارا

#شب_هارون_یشایایی
#سینمای_ایران
#کتاب

کیومرث پوراحمد، سخنان خود را درباره داستان‌های کتاب آغاز کرد و توضیح داد:

دراین کتاب قصه‌های بسیار جذاب و زیبا با نثر روان و شاعرانه نوشته شده است، از آقای یشایایی متشکرم که ما را با زندگی ایرانیان یهودی آشنا کرد. اینکه بگوییم ایرانیان یهودی، ایرانیان زرتشتی و … به یاد دارم مش سلیمان در محله ما پارچه می‌فروخت، او یهودی بود واگر در خانه‌ای غذای خوبی پخته می‌شد، مش سلیمان دعوت می‌شد، غذا می‌خورد و به کارش ادامه می‌داد. بعد از دبیرستان به هنرستان رفتم و آنجا یک هنرستان بود که همکلاسی یهودی، زرتشتی، و ارمنی.. داشتیم و مطلقا هیچ مشکلی هیچکس با دیگری نداشت چون همه ایرانی بودیم. البته داشتیم، افرادی که سخت گیری می‌کردند. خانواده مادری من به شدت مذهبی بودند، وقتی یک مهمان زرتشتی داشتیم یکی از دایی‌هایم به مادرم گفت که لیوان را خوب بشور و دایی دیگر که به اندازه او مذهبی و نماز شب خوان بود گفت چه فرقی می‌کند و این چه حرفی است که می‌زنی؟
درباره پرویزخان یشایایی باید بگویم 22 ساله بودم که به تهران آمده بودم و فکر می‌کردم باید در شرکت تبلیغاتی کار کنم. من برای یک کار حدود 20 جمله نوشتم و به پرویزخان تحویل دادم، گفتند که این همه نوشتی؟ باید دو جمله بنویسی اینطور کارت بی ارزش می‌شود. درس بزرگی بود که پرویزخان به من داد.
کیومرث پوراحمد به داستان‎های کتاب «روزی که اسمم را دانستم» پرداخت
در یکی دو مورد سناریوهایی داشتم درباره عشق دختر مسلمان و پسر یهودی که از کتاب اسفار کاتبان (نوشته ابوتراب خسروی) اقتباس کرده بودم به پروزی خان رجوع کردم و راهنمایی خیلی خوبی کرد که باعث شد کتاب رابه کلی کنار بگذارم چون گفتند این رفتاری که در کتاب نوشته شده مخصوص یهودیان آمریکا و نه ایران است. دورا دور می‌شنیدم که انسان شریفی است و گاهی سر صحنه فیلم‌هایش رفته بودم،
معلوم بود آدم به شدت نجیبی است.

#فرهنگ
#فرهنگ_یاریگری

#سینما
#تاریخ

#ایران
#ایرانیان

#کیومرت_پور_احمد
#خاطره_کیومرث_پور_احمد

#قصه_های_مجید

@bukharamag
@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
#مقاله فوق ، یکی از نخستین #هشدارهای #زیست_محیطی از منظر: "مردم شناسی زیست بوم ایران" به قلم: #دکتر_مرتضی_فرهادی است که حدود بیست سال پیش برای اولین بار در "فصلنامه نمایه ی پژوهش"- شماره 13 و 14- به چاپ رسیده و پس از آن نیز در کتاب: "کشتکاری و فرهنگ" ایشان…
https://www.instagram.com/p/CtNMqRjtcDL/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==

🍀 #روز_جهانی_محیط_زیست !

تکرار روایتِ تنهایی انسان
در "صحرای سرخِ" مدرنیته‌!

( لطفا ورق بزنید!)

1️⃣ آیا نخستین پرسشی که در روز جهانی محیط زیست، به خاطرمان می‌آید، تصویر آیین‌ها و سنت‌های تاریخی و کهن‌فرهنگ‌های ریشه‌دار که عادت داشت با طبیعت زیست کند در برابر مدرنیته‌ی کودک‌ماب امروزی که تجربه‌ی زیسته گذشتگان را یا در موزه‌ها به فراموشی سپرده و یا بالای تصویرش دکوروار نهاده‌است تا با هجوم فناوری چشم‌هایش از فرطِ حیرت گرد شوند و دوباره با شتاب به صدای زنگی نو، گوشی را بردارد و هر صدایی را با جان بشنود جز سخنِ نیاکانش، نیست؟! ( تصویر نخست)

2️⃣ چنانکه‌ #مونیکا_ویتی در "#صحرای_سرخ"، اولین #فیلم رنگی #میکل‌_آنجلو_آنتونیونی ، زنی جداافتاده و تنهاست. (تصویر دوم)

تنهایی سرشار از روان‌نژندی و زیست مداوم در محیط صنعتی چنان انسان‌های درافتاده در مدرنیته‌ای لبریز از قابهایی منفرد(چونان تیتراژ عجیب فیلم‌ از کارخانه‌های صنعتی و دودهای سفید) یا آن سکانس حیرت‌انگیز کناره دریا که تمام اطرافیان زن مجسمه‌وار و بی‌حرکت به مرور در مه غلیظ محو میشوند؛ انگار که هیچوقت نبوده‌اند.

"تحمل‌ناپذیر بودن واقعیت"
در طراحی صدای فیلم نیز به خوبی خود را نشان میدهد: همانند صدای مداوم کارخانه‌های همیشه در حال تولید و بوق ممتد کشتیهای در حال حرکت که گاه و بیگاه تبدیل به افکتهای صوتی غیرواقعی و ترسناک میشوند. در واقع این صدای ذهنی زن است که متاثر از محیط اطرافش تبدیل به سوهان روح شده و دائما او را میترساند.

انگار انسان غرق در دنیای مصرف و مصرف و اندیشه‌های اقتصاد نئوکلاسیک و #کنیزینی و..، چونان  آنتونیونی در نخستین فیلم رنگی خود، در رنگهای مصنوعی  محصور شده است. تونالیته رنگیِ آبی/خاکستری و سبز چرک در تمام طول فیلم، حتی در آسمان و دریاهای آلوده به مواد صنعتی به چشم میخورد. تنها سکانس رهایی‌بخش، آنجاست که جولیانا برای پسرش قصه‌ای میگوید از سرزمینی ناشناخته و دختری تنها. این قصه برای ما نیز با رنگهای شارپ و طبیعی و بسیار زنده تصویر میگردد. گو اینکه تنها پناهگاه انسان معاصر در این جهان خشن و صنعتی، دنیای خوش‌رنگ و لعاب قصه‌ها و آن آوازهاییست که در پسِ فرهنگ و تاریح‌مان بوده‌ و گذشته‌های دور از یاد  رفته است.

3️⃣ صدایی  بر مقوای آن طرفدار زیست‌بوم: ( تصویر سوم)
"اگر واقعا فکر میکنید اهمیت محیط زیست کمتر از اقتصاد است، سعی کنید در حالیکه نفستان را حبس کرده‌ اید، پول ‌هایتان را بشمارید! "

📌 4️⃣اما تصویرهای تلخِ فروافتادنِ آدمی در زباله‌ها و  پلاستیک‌های خودش و اقتصاد باد آورده  و  کوه‌خواری ها ( تصویر چهار و پنج) در ترنم  حضور
مادر ایرانی که با کودکی بر دوش؛ زباله‌های جنگل گلستان را پاکسازی می‌کند ، به #امید بدل می‌شود.. - کاوه فرهادی. ( یادداشتی در روز جهانی محیط زیست ۱۴۰۲) 

  منابع:
* در خصوص فیلم صحرای سرخ از نگاه و یادداشت ارزشمند "آرمین اعتمادی" بهره‌جستم. 
                        
** تصاویر از خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی   


#گای_مک‌_فرسون
#Red_Desert (1964)
#director
#film
#Michelangelo_Antonioni

#فرهنگ
#تاریخ
#سینما
#موسیقی
#انسان
#محیط_زیست

#یادداشت
#کاوه_فرهادی

Https://telegram.me/kaveh_farhadi
📚 اثری برای همه دوستدارانِ #یاریگری!

📗 آیین رونمایی از ویراست سوم کتاب «انسان‌شناسی یاری‌گری» اثر #مرتضی_فرهادی  (استادتمام مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی)
با حضور جمعی از صاحبنظران، از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار می‌شود.

📗 کتاب انسان‌شناسی یاری‌گری، کتابی با محوریت مسئله همکاری در دنیای رقابتی مدرن است و ابعاد مختلف و جدیدی از این موضوع قدیمی را کالبدشکافی می‌کند؛ موضوعی که شاید در ابتدا خواننده را به یاد تعاونی‌های سنتی روستایی و مسائل تکراری بارها گفته‌شده پیرامون آن‌ها بیندازد؛ اما تنها خواندن چند صفحه آغازین این کتاب کافی است که مخاطب برای خواندن بقیه آن وسوسه شود.
نویسنده در این کتاب بر آن است تا همکاری را در هر لباس و با هر رنگی معرفی نماید؛ تا جایی که گاهی این ساخت‌های رفتاری و همکاری تا عالم جانوران نیز کشیده می‌شود. طبیعت انسان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه اثر حاضر سبب بروز گرایش به مفاهیم کلی شده است تا رفتارهای آدمی را در تفاوت‌های بسیار جزئی و ثانوی که در مشترکات درونی‌تر و ساختاری آن، شناسایی کند. 

📗 ویراست سوم این کتاب از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و با همکاری انتشارات حبله‌رود منتشر شده است.

#فرهنگ_یاریگری_در_ایران
#واره_درآمدی_بر_مردم_شناسی_تعاون
#انسان_شناسی_یاریگری

#مکتب_نوسازی_و_دشواریهای_بومی_سازی
#صنعت_بر_فراز_سنت_یا_در_ برابر_آن

#کتاب
#رونمایی
#رونمایی_کتاب

#خودیاری
#همیاری
#دگریاری

#ایران
#ایرانی
#ایرانشناسی

#فرهنگ
#تاریخ
#جامعه_شناسی
#انسان_شناسی

#استاد_مرتضی_فرهادی
#دکتر_مرتضی_فرهادی
https://www.instagram.com/p/Ct80vdQNwr2/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==
p1 (1).mp4
212.1 MB
صحبت‌های #کاوه_فرهادی عضو هیئت علمی دانشگاه و فرزند #استاد_مرتضی_فرهادی درباره‌ی کتاب ارزشمند #موزه‌هایی_در_باد و بازگوییِ بررسی‌های خانم پرفسور #ایرین_گود از این کتاب را مشاهده می‌کنید.

#موزه‌هایی_در_باد

▶️https://www.instagram.com/reel/CwNBr2NNePj/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==

از دیروز تا همیشه
ردپای بشر در ادوار
نقش و بقای تفکر و هنر در دامان طبیعت

#موزه‌هایی_در_باد

#تاریخ_هنر
#انسان_اولیه
#تمدن
#انسان_شناسی_هنر
#انسان_شناسی_ماقبل_تاریخ
#مرتضی_فرهادی
#دکتر_مرتضی_فرهادی

#گفتگو
#گفتگو_رسانه‌ای
#کاوه_فرهادی

🔰https://yek.link/kavehfarhadi
🍁 کشته شدن میرزا تقی خان معروف به امیرکبیر، روایت انگلیسی🍁

صدر اعظم معزول میرزاتقی خان که به صورت امیر مفلوکی در آمده بود پس از برکناری متانت خود را به هیچ وجه از دست نداد ...
او که به خوبی می دانست سرنوشت یک وزیر معزول جز حبس و گرفتاری چیز دیگری نیست با این حال خطای دیگری مرتکب شد که قطع رشته حیاتش را به دنبال داشت به این ترتیب که بنا برتمایل دولت ایران* او تحت حمایت کلنل شیل یا دولت بریتانیا قرار گرفته و مقرر شده بود که ترتیبی برای زیستن و نگهداری در شرایط بسیار مجلل و افتخار آمیز همراه با امنیت کامل در یکی از شهرهای نزدیک تهران داده شود ولی امیر به علت اغفال و اطمینان هایی که از منابع دیگر به او داده شده بود از قبول چتر حمایت دولت انگلیس چشم پوشید ...

*طبق این قرار که به صورت مخفیانه بین کلنل شیل و مهدعلیا انجام داده شده بود می بایستی امیر به حکومت کاشان منصوب شود و در آن جا زیر نظر انگلیسی ها قرارداشته باشد.مترجم.


موقعی که تصمیم به تبعید او به کاشان گرفته شد همسرش خواهر شاه که زن جوان هجده ساله ای بود علی رغم ممانعت برادر و مادرش تصمیم گرفت شوهر خود را در تبعید همراهی کند و این تنها به دلیل علائق زناشویی در میان ابرانی هاست.

این مدت دشمنان امیر آرام نمی نشستند و ببشتر از این وحشت داشتند که مبادا یک روز او دوباره مورد مرحمت قرار بگیرد و به سر کارش بازگردد آن ها هر روز گوش شاه را از خطراتی که زنده نگه داشتن مردی مثل امیر که هر لحظه مترصد فرصتی برای بر هم زدند بساط سلطنتش است برحذر داشتند و این عده که مأذون به فاش کردن نامشان نیستم آن قدر به کار خود ادامه دادند تا فرمان قتل امیر را به امضای شاه رساندند.


از این واقعه تهران تکان خورد و همگان وحشت زده در انتظار وقایع ناگواری نشستند.شاه در این میانه زیاد سرزنش نمی شد بلکه محرکین او در انجام این جنایت که در درجات بالای جامعه قرار داشتند بیشتر در مظان اتهام قرار گرفته بودند.

من نیز از واقعه قتل امیر چنان به خشم آمدم که تنها آرزویم ترک مملکتی بود که در آنجا این گونه جنایات با تایید و تصویب شاه به انجام می رسد و هیچ ندامتی هم در کار نیست.

اصولا باید گفت که در ایران به طور کلی هیچ گاه مسئله ندامت مطرح نیست و پس از انجام این گونه اعمال ننگین نیز هیچگاه تشویش و اضطرابی مرتکبین آن دیده نمی شود و شاید به همین دلیل است که خودکشی یا اختلالات روانی خیلی به ندرت در بین ایرانی ها مشاهده می شود.

🖋 صص ۲۲۴ تا ۲۲۷.خاطرات لیدی شیل.همسر کلنل شل،وزیر مختار( سفیر) انگلستان در ابتدای سلطنت ناصری.حوالی سال ۱۲۳۰ خورشیدی.

#تاریخ
#قاجاریه
#ناصرالدین


@kaveh_farhadi