kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.85K subscribers
2.2K photos
455 videos
450 files
2.44K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
kaveh farhadi کاوه فرهادی
بحران محیط زیست @kaveh_farhadi.pdf
https://www.instagram.com/p/ByU2zRQhYQ-/?igshid=hwoqri85fy71


#به_بهانه_روز_جهانی_محیط_زیست
#هشدارهای_محیط_زیستی_را_جدی_بگیریم!
#دانش_بومی‌مان_را_باور_کنیم!
#کنشگرانه_بشنویم!

#روز_جهانی_محیط_زیست که می‌شود پیش از همه و البته بیش از همه، #کهن_فرهنگ #جهان_گستر #سرزمین_مادری را به یاد آورم! و شیرینی #دانش_بومی‌مان که هر چه از آن فاصله گرفتیم و می‌گیریم، صد افسوس! تلخی‌های تفکر #سازه‌محورِ #فرهنگ_گریز را بیشتر زیر زبانمان مزمزه می‌کنیم. تلخی‌هایی که #مستندسازان دغدغه‌مندمان هر کدام به بهانه‌ای گوشه‌ای از آن را صادقانه روایت کرده‌اند ( با سپاس بیکران از #محمد_احسانی ) و معدود مردم‌شناسان و انسان‌شناسان عاشق‌پیشه‌ی این سرزمین ریشه‌های آن را از سالها پیش با عرق‌ریزان روحشان، عاشقانه بیان کرده‌اند و امثال مهندس #محمد_درویش عزیز آن را به هزار سخن بر زبان آورده‌اند!

که یکی از نخستین آن #هشدارهای #زیست_محیطی از منظر: " #مردم شناسی #زیست‌بوم_ایران" بی‌شک به قلم:
#دکتر_مرتضی_فرهادی ست که حدود بیست سال پیش برای اولین بار در "فصلنامه نمایه ی پژوهش"- شماره 13 و 14- به چاپ رسید و پس از آن نیز در کتاب: "#کشتکاری_و_فرهنگ" و نیز "کتاب ماه علوم اجتماعی" مجددا چاپ شد.
آیا کتابی گشوده‌تر از #دانش_ضمنی و #بومی سرزمین‌مان سراغ دارید و داریم که به آن رجوع کنیم؟
و چه راست می‌گفت: " آن‌کس که نداند از کجا آمده است نخواهد دانست ، به کجا می‌رود؟" بیایید پس از دیدن دقایقی کوتاه از این آثار و تاملی شگرف بر مقاله #هشدارهای_محیط_زیستی از خود صادقانه بپرسیم، براستی سوار بر قطار #مکتب_نوسازی با سکان‌داری #تفکر‌سازه‌ای محض که فرش #فرهنگ_یاریگری و #فتوتی را از زیر پایمان کشیده‌است، قرار است به کجا برویم؟
به کجا برسبم؟
به کجا چنین شتابان؟

اما آیا کجاست آن #شنوایی_کنشگرانه؟
آن #نگاه و #اخلاق_مهربانه به #طبیعت و #زیست‌بوم؟

#روز_جهانی_محیط_زیست
#دکتر_مرتضی_فرهادی
www.mortezafarhadi.ir
#محمد_درویش
@darvish.mohammad

#محمد_احسانی
@mohehsani


@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
#اولین_روز_اردیبهشت سال ۱۳۹۶ و اولین صبح آدینه ای که #اردی، #بهشت می شود #زاد_روز_سعدی_شیرازی است. شاد باشید و ماندگار. @kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سکانسی از فیلم #رویاها
کارگردان: آکیرا کوروساوا

_ شما نور از کجا میارید؟
_ از شمع و چراغ نفتی استفاده میکنن.
_ اما شب خیلی تاریکه!
_ بله ، اما شب باید تاریک باشه. چرا باید شب به روشنی روز باشه؟ من شب روشن دوست ندارم. اونطوری نمیشه ستاره ها رو دید. مردم امروز کاملا فراموش کردن که قسمتی از طبیعت هستن...دانشمندا باهوش اند اما خیلیهاشون قلب طبیعت رو متوجه نمیشن.

#طبیعت
#هرمنوتیک_میناحسنی
@hemenotic
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
Forwarded from محمد درویش
💞در ستایش پنجاه‌سال تلاش مشترک و عاشقانه برای اعتلای نام بلند ایران!💞

🇮🇷
@darvishnameh

1️⃣ دیروز - ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ - به همراه حسین آخانی و کاوه فرهادی در محضرِ دو دانشمند گیاهشناس، سختکوش و عاشق محیط‌زیست ایران؛ مریم شکری و نصرت‌الله صفاییان در مزرعه طبیعت هیرکانی واقع در جنوب سمسکنده ساری بودیم.

2️⃣ احتمالاً لذتی از این دلچسب‌تر نیست که در قهوه‌خانه ادبا - عکس ششم - چای بنوشی و خیار تازه و ارگانیک را از جالیزِ این مزرعه استثنایی به همراه حسین عزیز برای صبحانه جمع‌آوری کنی.

3️⃣ استاد صفاییان در مقدمه چاپ سوم از کتاب مشهورش؛ اکولوژی و محیط‌زیست خودمونی به گروهی از اکولوژیست‌های در حال انقراض اشاره کرده که نگرانِ جانشینی‌شان است.

4️⃣ و چه افتخاری برای محمد درویش بالاتر که از ابتدا تا انتهای نگارش این کتاب ارزشمند - عکس پنجم - با استاد بودم ...

5️⃣ راستش نمی‌دانم باید به نصرت‌الله تبریک بگویم که مریم را یافت یا به مریم که در کنار نصرت‌الله زیست؟ و کدامیک دلیل موفقیت کیست؟ اما می‌دانم که اگر این عشق پنجاه‌ساله بین این دو و فرزندان فرهیخته‌شان نبود، دانش گیاهشناسی ایران چیزی کم داشت ...

6️⃣ هنگام برگشت به تهران در برابر ورسک لحظه‌ای درنگ کردم؛ پل شکوهمند، پرافتخار و مرتفعی که همچنان پانزده‌سال پس از پایان دوران تضمینش از طرف سازنده در آسمان شهرستان سوادکوه می‌درخشد. به نظرم پایداری ورسک و نصرت‌الله صفاییان که تقریباً هم‌سال هستند، ثمره عشق، مسوولیت‌پذیری و تخصص است. چیزی به پنجاهمین سالگرد ازدواجِ این دو دانشمند بزرگ ایرانی نمانده؛ مانند ورسک استوار، پرغرور و درخشان بمانید برای ایران.💞

#نصرت_الله_صفاییان
#مریم_شکری
#اکولوژی_و_محیط‌_زیست_خودمانی
#طبیعت_از_منظر_بومشناسی_در_شاعرانگی
#پنجاهمین_سالگرد_عشق
#حسین_آخانی
#کاوه_فرهادی
#محمد_درویش

https://www.instagram.com/p/CQYDRiaFj-E/?utm_medium=copy_link
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/CdYknyjllSw/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

"بگو: «آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر می‌شوند!» " #قرآن_مجید
#سوره_زمر / آیه:۹

سبز تویی!
که سبز می خواهمت!

    " سبز، تویی که سبز می‌خواهمت.
    سبز باد، سبز شاخه‌ها،
    اسب در کوهپایه
و
    زورق بر دریا.
    سراپا در سایه ، دخترک خواب می بیند
    بر نرده مهتابی خویش خمیده
    سبز روی و سبز موی
   با مردمکانی از فلز سرد.
   سبز، تویی که سبز می‌خواهمت.
   و زیر ماه کولی
   همه چیز به تماشا نشسته است
   دخترکی را که نمی تواندشان دید.
 
   سبز، تویی که سبز می‌خواهمت.
  خوشه‌ی ستاره‌گان یخین
  ماهی سایه را که گشاینده‌ی راه سپیده‌دمان است
  تشییع می‌کند.
  #انجیربن با سمباده‌ی شاخسارش
  باد را خنج می‌زند.
  ستیغ کوه همچون گربه‌ای وحشی
  موهای دراز گیاهی‌اش را راست برمی‌افرازد.
  «ــ آخر کیست که می‌آید؟ و خود از کجا؟»
    خم شده بر نرده‌ی مهتابی خویش
    سبز روی و سبز موی،
    و رویای تلخش دریا است.." #لورکا

گاهی در مدرسه‌ای به وسعت #جنگل و #جنگل_هیرکانی، پای کلاس درسی ماندگار می‌نشینیم کلاس درسی که اینبار مفهوم را "صدای پرندگان" اینچنین به یادمان می‌‌آورند که:

🌿" نشانه زبانی، همیشه شیئی را به نامی پیوند نداده است، بلکه مفهومی را به تصویری صوتی پیوند می‌دهد!" -"فردینان دو سوسور" 🌿

*سپاس از "محمد جواد قلیج" عزیز و یاران مهربانش در مجموعه کم نظیر #پرداروم
@pordarom

#معلم
#هفته_معلم

#درس_طبیعت
#طبیعت

#ایران
#طبیعت_ایران
#پرداروم_حس_ناب_طبیعت

@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/CqD3ve5Oyq1/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

🍀 #جنگل ای #دوست !

🌿"تو به تنهایی می‌خواهی جنگل باشی؟
جنگل ای دوست به یک اَفرا یا تبریزی جنگل نیست..."🌿
شعر از: جعفر کوش‌آبادی

🌺 و به "تصویر چهارم‌" که رسیدم از خاطرم گذشت،
شعری از خانم #ویسواوا_شیمبورسکا:

/..شاید سه سال پیش
یا سه شنبه گذشته
برگ درختی از شانه ی یکی‌شان
به شانه ی دیگری پرواز کرده؟
چیزی بوده که یکی آن را گم کرده
دیگری آن را یافته و برداشته.
از کجا معلوم توپی در بوته های کودکی نبوده باشد؟
دستگیره‌ها و زنگ درهایی بوده
که یکی‌شان لمس کرده و در فاصله‌ای کوتاه آن دیگری.
چمدان‌هایی کنار هم در انبار.
شاید یک شب هر دو یک خواب را دیده باشند،
که بلافاصله بعد از بیدار شدن محو شده.
بالاخره هر آغازی
فقط ادامه‌ایست
و کتاب حوادث
همیشه از نیمه آن باز می شود.//

#روز_جهانی_جنگل
#ققنوس
#ققنوس_در_آتش 🔥

#زاگرس
#بلوط
#ایران

*منبع:
تصویرها و‌ دست‌خط از استاد #بهمن_ایزدی

** با سپاس بیکران از همه دوستداران #طبیعت و #محیط_زیست و زیست‌بومِ این سرزمین..

@kaveh_farhadi
🌿 سیزده بدر ، #دیگری و #یاریگری 🌿
خوانشی #تاریخی از #سیزده_بدر

(‌ورق بزنید!)

در کهن فرهنگ #ایرانی ، هیچ یک از روزهای سال  «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از #مظاهر_طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته‌اند
و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز
« #تیر_روز » نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی #باران آور می باشد و #ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده‌اند.
همچنین در هیچ یک از متون کهن، از این روز به بدی یاد نکرده‌اند بلکه در بیشتر نوشتارها ، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.
برای نمونه کتاب « #آثار_الباقیه » جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم #نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است. برخی از پژوهشگران معتقدند که عقیده به نحوست عدد سیزده اثری است که از ارتباط و مجاورت با عالم مسیحیت به زرتشتیان و بعد از آنان مسلمانان انتقال یافته‌است. اصل این عقیده به این صورت نیز روایت شده ( یکی از روایت‌ها) که:
"یهودای اسخر یوطی" یکی از دوازده حواری مسیح نقشه کشید تا وی را تسلیم مخالفانش کند و قرار گذاشت تا وقتی وارد محفل مسیح شود، او را ببوسد تا دشمنان او بتوانند تشخیص دهند که کدام‌یک از افراد حاضر در محفل مسیح است. بدین ترتیب مسیح دستگیر شد و چون یهودای اسخر یوطی سیزدهمین فردی بود که به جرگه مسیح و یازده شاگرد دیگرش در آمد و شمارهٔ آنان به سیزده رسید مسیح گرفتار شد و.. عیسویان بدین علت عدد سیزده را شوم می‌دانند..

اما کوتاه سخن، مفهوم "دیگری" به عنوان #طبیعت ، #حیات_وحش ، #محیط_زیست‌، #خانواده ، #فرزندان و.. که امروز،
روز #ادبیات_کودک هم هست، برجسته می‌شود پس این یادداشت را با تلخیص اینگونه به پایان می‌برم:

"فرزندان شما به‌ حقیقت دختران و پسران #زندگی‌ اند
در سودای خويش.. #عشق خود را بر آنها نثار كنيد، اما انديشه‌هايتان را برای #خود نگه داريد. زيرا آنها را نيز برای خود انديشه‌ای #ديگر است. جسم آنها را در خانهٔ خود مسكن دهيد اما روح آنان را آزاد گذاريد٬ زيرا روح آنان در خانهٔ "فردا" زيست خواهد كرد كه شما حتی در رويا نمی‌توانيد به ديدار آن فردا برويد.."
(.#جبران_خليل_جبران)

-کاوه فرهادی. ( سیزده فروردین ۴۰۲)

📎 اگر این پست را پسندید لطفا به اشتراک بگذارید🖇

** سپاس از مهندس یاسر طاهرخانی

#امید
#تاریخ
#فرهنگ
#ایران
#فتوت
#مرتضی_فرهادی
#فرهنگ_یاریگری_در_ایران

#یادداشت
#کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/p/CqiDSSWO6tD/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi