kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.85K subscribers
2.2K photos
455 videos
450 files
2.44K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
kaveh farhadi کاوه فرهادی
⭕️چه خاطره ای از سال 2050 در ذهن دارید؟⭕️ @kaveh_farhadi یکی از کارکردهای مدیریت استراتژيک و آینده پژوهی کنکاش در «خاطره هایی از آینده» است. تصاویر و داستان هایی از آینده که ما آن ها را تجسم می کنیم و بر مبنای خاطره هایی از آینده تصمیم گیری می کنیم و سرمایه…
این قافله‌ ی فرهنگ و تمدن بشری که تا این جا آمده چه خدمت بزرگی به ما کرده است؟

[از اوایل قرن هجدهم اقتصاد دانان اروپایی متوجه شدند که هر سال که می‌‌گذرد با وجود افزایش ثروتِ عمومی، فقر عمیق و شکاف درآمدی هر چه بیشتر می شود تا این که امروز آکسفام اعلام می کند فقط ثروت 8 نفر بیشتر از ثروت نصف جمعیت دنیاست و یک درصد بالای درآمدی بیشتر از 99 درصد درآمدیِ زیر خود ثروت دارند؛ یعنی به طور متوسط 25 برابر.]

قرار بوده که تمدن و فرهنگ به بشر خدمت کنند نه بشر به تمدن ، فنّاوری و فرهنگ. تمدن تنها کار بزرگی که کرده بالا رفتن سرعت را به ما داده تا فاصله‌ ها را در زمان کمتری طی کنیم. اما بشری که می‌تواند از فراغت حاصله از این سرغت برخوردار شود،‌ حالا دچار نبود معنا در زندگی است و دنباله روی محصولات هر چه تازه تر "حواس پرت کنِ " بازار آزادِ تولید انبوه ؛ به شکلی که ممکن است همه ی فرصت فراغت ( یعنی فرصتِ زندگیِ واقعی) را مشغول ای میل زدن یا خور و خواب شده باشد (البته این در صورتی است که در همان فرصت های آزاد شده مشغول حرص کسب درآمد بیشتر نباشد.)

اما با این وقت آزاد شده (مثلا در مجموع 40 سال صرفه جویی در وقت)، رضایت و آرامش و امید و شادیِ بیشتری بدست آورده؟ اگر این تمدن، همان را هم از انسان سلب کرده باشد، بی فایده است و نگران از دست دادن اش نباید بود.

اگر احساس بی‌ معنایی، تنهایی یا #فرد_گراییِ افراطی، احساس پشت کردن به همه ی علائق اصیل پیشین خود، حسرت این که وقت نکرده دوستی را ببیند یا رمانی را بخواند که سال ها خواستارش بوده، در ازای داشتن ساختمان های 200 طبقه نصیب انسان مثلا پیشرفته شده، بهتر است این تمدن را به حال خود وانهاد.
این تمدن، کاری کرده که ممکن است پول داشته باشی،‌ اما وقت و تمرکز عمیق برای زندگیِ واقعی را نداشته باشی.

درحالی که به قولی، قبلا پول نداشتی، اما وقت ات بسیار بیشتر آزاد و یله و رها بوده است.

مصطفي ملكيان/ كورس #فلسفه_اخلاق/ پرسش/ زمستان ١٣٩٥

@kaveh_farhadi
#معرفی_یک_کتاب:


📖 "اگر نگاه به پروردگار را به هر بهانه ای حذف کنیم، آن وقت دیگر هیچ چیزی مجاز نخواهد بود."


... ملحد مدرن فکر می کند که اعتقاد به خدا مربوط به گذشته‌هاست؛ آنچه او نمی‌داند اینست که او، ناخودآگاهانه، هنوز هم به خدا معتقدست. آنچه #مدرنیته را مشخص می‌کند دیگر شاکلۀ استاندارد مومنی نیست که در خفا به معتقدات خود شک دارد و در عالم وهم و خیال انواع مناهی را مرتکب می‌شود؛ ما امروزه برعکس، شخصی را داریم که خود را خوش باش متسامحی نشان می‌دهد که تمام‌وقت در جست‌و‌جوی لذت و سعادت است و ناخودآگاهش مقرّیست برای انواع مناهی. در اینجا آنچه واپسزده می‌شود نه لذّت یا تمنیّات غیرمجاز بلکه همان نفس منهی بودن آنهاست. گفتۀ " اگر خدا وجود نداشته باشد، آن وقت دیگر هیچ چیزی مجاز نخواهد بود" بدین معناست که هر چه بیشتر خودتان را بی اعتقاد به خدا بدانید، ناخودآگاه شما بیشتر تحت سلطۀ #منهیاتی قرار می‌گیرد که در خوشی شما #خرابکاری کند.

... بدین ترتیب، سقوط اقتدار قدیمی به جای آنکه برای ما آزادی را به ارمغان بیاورد، به منهیاتی تازه و خشن‌تر منجر می‌شود. به این وضعیت بیندیشید: کودک بینوایی که بعد از ظهر روز یکشنبه، به جای آنکه اجازۀ بازی با دوستانش را پیدا کند مجبورست به دیدار مادربزرگ برود. پیام پدر اقتدارگرای قدیمی مسلک به این کودک بی‌میل چنین بود: "مهم نیست چه احساسی داری. فقط وظیفه‌ات را انجام بده، برو پیش مادربزرگ و آنجا هم مودّب باش." در اینجا مخمصۀ کودک چندان هم ناجور نیست: درست است که او مجبور به کاریست که آشکارا میل انجامش را ندارد، اما می‌تواند آزادی درونی خود و نیز این امکان را داشته باشد که بعداً در برابر اقتدار والدینش شورش کند.

پیام یک پدر پسامدرن غیراقتدارگرا به مرتب رندانه ترست: "می‌دانی که مادربزرگت چقدر تو را دوست دارد. من وادارت نمی کنم بروی دیدنش- فقط اگر خودت دوست داشتی برو پیشش." هر بچه ای که احمق نباشد (و این یعنی اکثر بچه ها) بلافاصله متوجه دام این طرز رفتار آزادمنشانه خواهد شد: در زیر ظاهر انتخاب آزادانه، تقاضایی به مراتب ستمگرانه تر از تقاضای پدر اقتدارگرای سنتی نهفته است، چرا که بدین ترتیب به طور ضمنی به کودک دستور داده می‌شود نه تنها به دیدار مادربزرگ برود بلکه به ارادۀ مختار خود این کار را بکند.

چنین انتخاب آزادانۀ کاذبی همانا فرمان سوپرایگو ضاله است. این امر کودک را حتی از آزادی درونی خود محروم می‌کند، و نه تنها به او می‌گوید چه کند، بلکه اصلاً میل انجام چه کاری را داشته باشد.

کتاب چگونه #لاکان بخوانیم،
#اسلاوی_ژیژک، ترجمه علی بهروزی، انتشارات رخ‌داد‌نو، ۱۳۹۱

#روانکاوی
#خود_کوک
#اسلاوی_ژیژک

#فلسفه_اخلاق
#اخلاق
#خدا_باوری


@kaveh_farhadi

http://ow.ly/AG9k30dneNW
https://www.instagram.com/p/BpYij0jnrnS/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=pwu2j7hszqzx


صبج چهارشنبه دوم آبان ماه ۱۳۹۷ برای بیش از "دویست و ده" نفر از مدیران محترم هلدینگ های کشور از ضرورت #کار_گروهی و #تیمی با توجه به مفاهیم #خود #خودشناسی #دیگری #یاریگری #همیاری و نیز ضرورت #خرد_جمعی ، در سازمان‌های ایرانی سخن گفتم.

در بخش نخست سخنرانی ام و در فصل #فلسفه_اخلاق و کار گروهی اشاره کوتاهی نیز به #در_ستایش_دیگری از "فیلسوف دیگری" #لویناس داشتم.

در بخش پایانی نیز به مفاهیم #فرهنگ_یاریگری_در_ایران، #انواع_یاریگری و ضرورت #برساخت آن در سازمان‌های ایرانی اشاره شد.

دوست فرهیخته ام "دکتر پیمان متقی" عزیز نیز از ضرورت حضور روح کار گروهی در سازمان های ایرانی سخن گفت.

#کار_تیمی
#تفکر_گروهی
#خرد_جمعی

#خود
#دیگری
#در_ستایش_دیگری
#امانوئل‌_لویناس

#فرهنگ_یاریگری_در_ایران
#انسانشناسی_یاریگری
#یاریگری
#همیاری
#دگریاری
#مرتضی_فرهادی

#برساخت
#سازمان

#سخنرانی:
#سمینار_کارگروهی_و_تفکر_تیمی
#کاوه_فرهادی

#آبان_۹۷
#تهران

#Self
#Other

#Teamwork
#Groups

#Organization

#Construction
#re_construction

@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
🔹«مایکل کوهن»، وکیل پیشین شخصی دونالد ترامپ که بیش از ۱۰ سال وکالت او را برعهده داشته و به «دلال ترامپ» معروف است، امروز پذیرفت که سال گذشته درباره روابط شرکت ترامپ با روس ها به نمایندگان کنگره دروغ گفته است. 🔹او می گوید ترامپ تا اندکی پیش از اعلام کاندیداتوری…
🔹«مایکل کوهن»، وکیل پیشین شخصی دونالد ترامپ که بیش از ۱۰ سال وکالت او را برعهده داشته و به « #دلال_ترامپ» معروف است، امروز پذیرفت که سال گذشته درباره روابط شرکت ترامپ با روس ها به نمایندگان کنگره #دروغ گفته است.

🔹او می گوید ترامپ تا اندکی پیش از اعلام کاندیداتوری نهایی و انتخابات درون حزبی ایالت آیووا درصدد بوده در مسکو هم شعبه دیگری از برج ترامپ را بسازد و برای این منظور تلاش می کرده حمایت دولت روسیه را به دست آورد.

🔹«رابرت مولر»، بازرس ویژه پرونده مداخلات احتمالی روسیه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته آمریکا نیز در این راستا گفته که مولر درباره میزان اطلاع شخص دونالد ترامپ از ارتباط با روس ها دروغ گفته است و معلوم شده ترامپ شخصاً بر ارتباط گیری با روس ها نظارت می کرده است.

تحلیل: اهمیت این اعترافات کوهن در این است که برای نخستین بار از اطلاع و نظارت ترامپ بر روابط شرکتش با روس ها پرده برمی‌دارد،

امری که تا کنون به شدت از سوی رئیس‌جمهور آمریکا و اعضای خانواده او انکار می شد. به نظر می رسد در صورت تایید شدن این اخبار مولر پس از مسیری طولانی به بازجویی از شخص ترامپ رسیده و نهایتا پای رئیس جمهور نیز به این پرونده باز خواهد شد.

باز شدن پای ترامپ به پرونده مداخلات روسیه او را در شرایط بدی قرار می دهد و رئیس جمهور آمریکا را از قبل آسیب پذیرتر می سازد.

✴️لینک گزارش گاردین؛
https://goo.gl/iuwB7j


#اخلاق
#اخلاق_سیاسی
#فلسفه_اخلاق

#دروغ‌های‌ترامپ
#رسوایی‌ترامپ

#ترامپ‌و‌اخلاق
#سرمایه‌داری‌واخلاق

@kaveh_farhadi
#جولیا_درایور، فیلسوف نام‌دار امریکایی در اثر خواندنی‌ اش که در سال ۲۰۱۲ با نام #پیامدگرایی "نگرشی در #فلسفه_اخلاق که در آن کیفیت اخلاقی یک عمل تنها بر اساس پیامد آن در نسبت با پیامدهای کارها و اعمال دیگری که آدمیان انجام می‌دهند، سنجیده می‌شود" به رشته تحریر درآورد و در تاریخچه کتاب، به واکاوی پیامدگرایان نخستین می‌پردازد که در کنار #اپیکور، به #مو_تسو فیلسوف چینی دوران باستان اشاره می‌کند که #مو_تسو غالبا آداب و رسوم را به علت بی‌فایده بودن یا زیان بار بودنشان نقد می‌کرده است و همچنین به دنبال اصلاحات اجتماعی، خیرخواهی و عشق جهانی بوده است، چیزی که ام‌روزه در دوران #کرونایی که سراسر جهان بدان گرفتارند بیش و پیش از هر چیزی با شکافی عمیق روبروست و به نظر می‌رسد که بار دیگر خودخواهی های آدمیان یا به تعبیری بهتر #خویشکامی و #فردیت آدمیان بر جمع‌بودگی آن‌ها تقدم یافته است، شاید نیازی مبرم است که با همدلی بیشتری این دوران را پشت سر بگذرانند:👇

@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
#جولیا_درایور، فیلسوف نام‌دار امریکایی در اثر خواندنی‌ اش که در سال ۲۰۱۲ با نام #پیامدگرایی "نگرشی در #فلسفه_اخلاق که در آن کیفیت اخلاقی یک عمل تنها بر اساس پیامد آن در نسبت با پیامدهای کارها و اعمال دیگری که آدمیان انجام می‌دهند، سنجیده می‌شود" به رشته تحریر…
#جولیا_درایور، فیلسوف نام‌دار امریکایی در اثر خواندنی‌ اش که در سال ۲۰۱۲ با نام #پیامدگرایی "نگرشی در فلسفه اخلاق که در آن کیفیت اخلاقی یک عمل تنها بر اساس پیامد آن در نسبت با پیامدهای کارها و اعمال دیگری که آدمیان انجام می‌دهند، سنجیده می‌شود" به رشته تحریر درآورد و در تاریخچه کتاب، به واکاوی پیامدگرایان نخستین می‌پردازد که در کنار #اپیکور، به #مو_تسو فیلسوف چینی دوران باستان اشاره می‌کند که #مو_تسو غالبا آداب و رسوم را به علت بی‌فایده بودن یا زیان بار بودنشان نقد می‌کرده است و همچنین به دنبال اصلاحات اجتماعی، خیرخواهی و عشق جهانی بوده است، چیزی که ام‌روزه در دوران #کرونایی که سراسر جهان بدان گرفتارند بیش و پیش از هر چیزی با شکافی عمیق روبروست و به نظر می‌رسد که بار دیگر خودخواهی های آدمیان یا به تعبیری بهتر #خویشکامی و #فردیت آدمیان بر جمع‌بودگی آن‌ها تقدم یافته است، شاید نیازی مبرم است که با همدلی بیشتری این دوران را پشت سر بگذرانند:

When nobody in the world loves any other, naturally the strong will over- power the weak, the many will oppress the few, the wealthy will mock the poor, those honored will disdain the humble, the cunning will deceive the simple. Therefore all the calamities, strife, complaints, and hatred in the world have arisen out of want of universal love. Therefore humanists disapprove of this want. (Mo_Tzu, Driver, 2012: 6).

وقتی هیچکس در جهان به دیگری عشق نورزد، طبیعی است که قوی بر ضعیف چیره شود، اکثریت اقلیت را سرکوب کند، ثروت‌مندان نیازمندان را مسخره کنند، خودپسندان به فروتنان توهین کنند و موذیان صاف‌وسادگان را بفریبند. بنابراین، همه مصیبت‌ها، نزاع‌ها، آه‌وناله‌ها و نفرت‌های جهانی ناشی از فقدان عشق جهانی است. درنتیجه، انسان‌گرایان این فقدان را برنمی‌تابند (مو_تسو، درایور، ۱۳۹۴: ۳۵).

پی نوشت: این اثر با عنوان #پیامدگرایی در سال ۹۴ به قلم دکتر شیرزادپیک حرفه در نشرحکمت به فارسی ترجمه شده است.
.
#مو_تسو
#پیامدگرایی
#عشق‌جهانی
#انسان‌گرایی
#خیرخواهی
#جولیادرایور
#فردگرایی
#جمع‌گرایی

#فلسفه_اخلاق

منبع: دیانویا

@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
#اولین_روز_اردیبهشت سال ۱۳۹۶ و اولین صبح آدینه ای که #اردی، #بهشت می شود #زاد_روز_سعدی_شیرازی است. شاد باشید و ماندگار. @kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/CSnTGKFoqnR/?utm_medium=copy_link

#فرار_یک_سیاستمدار‌ !
یا
#فرار_اخلاق‌_فضیلت_از_سیاست ؟!

1️⃣ کوتاه و موجز آنکه اخلاق فضیلت، نظریه‌ای در علم اخلاق است که فضیلت را مهمتر از قاعده یا وظیفه و تکلیف می‌داند!

گذشته از منظرهای سیاسی و فلسفه سیاسی، یکی از اثرگذارترین پرسش‌های اخلاقی، از زمان ارسطو تا فیلسوفان متاخر، این بوده و هست که انسان چگونه می‌تواند به تحقق خواسته‌هایش دست پیدا کند و براستی چنین چیزی در کدام شرایط محسوس و ملموس دست می‌دهد؟ ⁉️

2️⃣ در واقع، در چارچوپِِِ مفاهیم بنیادی پرسش بالا است که قضاوت اعمال فردی (چه سیاستمدار باشد، چه هنرمند، روشنفکر و یا...) یا گزاره‌ها، نقش خود را ایفا می‌کنند.

این بدان معناست که نه فقط آثار یک هنرمند، نویسنده، فیلسوف یا..، اَشکال متنوع و متفاوت بروز و ظهور معرفت اخلاقی‌اند! که صداالبته تصمیم‌ها و رفتارهای یک سیاستمدار!

بی‌شک این مقوله نه فقط از منظر انتزاعی و مفهومی که اینبار از نگاه عینی و عملی آن قابل بحث است.
همانطور که اینک همه ما و همه جهانیان با آن درگیر هستند..

🔴 لذا پرسش می‌تواند از منظری دیگر اینگونه مطرح شود که فرار "آقای اشرف غنی" قبل از آنکه به عنوان یک سیاستمدار از افغانستان، یعنی سرزمینی که مردمان وطنش در این شرایط محسوس و ملموسِ پیچیده و دشوار، چشم به او دوخته‌بودند، باشد! به عنوان یک انسان، همانا فرار از اخلاق و "اخلاق فضیلت" نبود؟!

🔺️ایشان وقتی با هواپیما از سرزمینِ مادری‌شان می‌گریختند آیا به مادران و فرزندانِ پابرهنه افغانستان، پشتِ مرزهای سرزمینشان هم می‌اندیشند؟!
یا سیاستمداران عصر سوداگری، هر سودای دیگری در سر دارند غیر از #دیگری ؟! 🔻

و آیا وقتی #خردجمعی از سرزمینی رخت بر‌می‌‌بندد آنچه بیش از همه فدا می‌شود اخلاق و یا اخلاق فضیلت نیست؟⁉️

شما خوانندگان داننده و خردمند این یادداشتِ کوتاه، چه فکر می‌کنید؟ لطفا برایمان بنویسید تا بیشتر بیندیشیم!

** یا اگر این متن را مفید دانستید لطفا بزرگوارانه به اشتراک بگذارید تا دیگران نیز در این لحظه‌ی اندیشیدن و گفت و شنود درباره آن با ما شریک شوند!

◀️ پی‌نوشت: "آقای اشرف غنی" بر بام آخرین پله‌ی پلکان، درست قبل از ورود به هواپیما، دستش را دقیقا برای چه کسی (یا چه کسانی) تکان می‌دهد؟! ملت افغانستان؟!

#اخلاق
#اخلاق_فضیلت

#فلسفه_اخلاق
#اخلاق_یک_سیاستمدار

#افغانستان
#ملت_افغانستان

#آینده_افغانستان

#فرار_اشرف_غنی


@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
آیا این فقط یک #لوگو است؟
"واقعیت" ، "مرگ" یا "میل" ؟
#مسئله این است!

🔷️او می‌خواهد با این علامت (X)، حقیقت چه چیزی را در جهان شتابزده ی تهی از معنا به رخ جهانیان بکشد؟

آیا آنچه در بالای این ساختمان گرانقیمت در سانفرانسیسکو می‌درخشد، فقط لوگوی جدید یک شرکت چندین ملیارد دلاری است ، یا علامتی ست برای آنکه آینده‌پژوهان، جامعه‌شناسان و..
متفکران حوزه‌های فناوری را به مواجه با پرسشی وادارد که گویی خود آغاز یک پایان است.

در جهانِ سرمایه‌داری لجام گسیخته‌ی گریخته از هر رویکردِ اخلاقی و تاریخی! این "نشانه" هر جه باشد نشانی از #واقعیت جهان امروز نیست! چیزی از حقیقت را نیز در خود ندارد . اما شاید پیامی باشد برای افزونگرایی‌های بی‌پایان که هرگز در غایت انتظار خود، نه قادر است به درک حقیقت و نه تمایلی فلسفی، سیاسی و تاریخی برای درک آن دارد! مفهومِ "هراس" و "افزونگرایی" که مرا به یاد نوشته‌ی " ژرژ باتای" فیلسوف فرانسوی می‌اندازد که:

"روزگاری در زندگی من هراس حضوری واقعی داشت. شاید بیش از اندازه، حتی وقتی به تخیل رسید. هراس به تنهایی هنوز هم مرا قادر می سازد تا از حس تهی امر غیرحقیقی بگریزم.
رئالیسم به من تاثیر و گمان یک اشتباه را می بخشد. خشونت به تنهایی حس فقر و فلاکت را از آن تجربه های رئالیستی فراری میدهد. تنها مرگ و میل، انرژیِ آن ستم ها و سرکوبهایی را دارد که نفس آدم را می گیرد.
تنها افزونگرایی میل و مرگ فرد را قادر به درک حقیقت می سازد."

- واقعیت، مرگ و میل
ژرژ باتای
(ترجمه حسین مکی زاده)

#ژرژ_باتای

#ایلان_ماسک
#توئیتر

#فلسفه
#فلسفه_علم
#فلسفه_فناوری
#فلسفه_اخلاق

#جامعه_شناسی
#فناوری

#آینده_پژوهی

#یادداشت
#کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/p/CvYWLW7PYJz/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi