kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.79K subscribers
2.11K photos
433 videos
439 files
2.29K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
Forwarded from kaveh farhadi
@kaveh_farhadi

فلسفه تحلیلی و فلسفه علم:

گفته اند که فکر،انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند.اگر این درست باشد،پس همه متفکرند.حتی وقتی کسی می گوید که فکر نمی کند،او فکر می کند که فکر نمی کند.این یک طرف قضیه است.از سوی دیگر واژه ی تفکر و متفکر را همچون امری خاص و چه بسا استثنایی به کار برده اند،به نحوی که نمی توان آن را امری همه شمول انگاشت. برعکس بعضی از فلاسفه بر این باورند که آنچه همگانی است،همان بی فکری است. #هایدگر می گوید:«تفکر انگیزترین امر در زمانه ی اندیشه انگیز ما آن است که ما هنوز فکر نمی کنیم».
وقتی #کانت انسان مدرن را به «جرأت اندیشیدن» دعوت می کند، مرادش آن نیست که انسان ها قبلاً قوه نطق و فکر خود رابه کار نینداخته و اصلاً فکر نکرده اند.کانت تفکری را می طلبد که لازمه آن جرأت است.‌‌ این یعنی همه فکر می کنند،اما نه تا آنجا که فکر کاری خطیر و احتمالاً ویرانگر باشد؛ همه فکر می کنند، اما فیلسوف و فرزانه نیستند.تفکری که جرأت می طلبد همان تفکر فلسفی است.
#یاسپرس سر آغاز این تفکر را در دوره ای از تاریخ از ۸۰۰ تا ۲۰۰ پیش از میلاد و البته نه از زمان پیدایش انسان هموساپینس میداند.فلسفه به نزد این فیلسوف مختص تفکر یونانی و در نتیجه غربی نیست،چنانکه وی در مجموعه ی فیلسوفان بزرگ همان قدر به #سقراط و #اسپینوزا و فلاسفه ی غرب می پردازد که به بودا و #کنفوسیوس.فاصله سال های ۸۰۰ تا ۲۰۰ قبل از میلاد مقارن است با زندگی کنفوسیوس و #لائوتسه در چین، بودا در هند ،زرتشت در ایران ، الیاس، اشعیا ،ارمیا ، یشوعا و پیامبران بنی اسرائیل در فلسطین و #هومر، #پارمنیدس، #هراکلیتوس، #افلاطون و #ارشمیدس در یونان.آنچه در این عصر رخ می دهد تفکری است که جرأت می طلبد:قیام #خرد در برابر #اسطوره.

در عصر اساطیر الاولین خدایان بار پرسش را از دوش انسان ها بر می داشتند.از سال ۸۰۰ قبل از میلاد آدمی به خودش آمد،به عجز ها و مرزهای خودش واقف شد،با هولناکی جهان و ناتوانی خویش درگیر شد؛برای نخستین بار فیلسوفان پدید آمدند.آدمیان جرأت کردند که تنها و به عنوان فرد،بر خویشتن متکی شوند. گرچه پیامبران نخستین ادیان توحیدی به نزد #یاسپرس انسان ها را از بند ظلمت اساطیر آزاد کردند و آنها را برانگیختند تا خود بار مواجهه با رازهای هستی را به دوش کشند،اما در قرون وسطی این ایستار در مغاک ترس و خرافه و بی جرأتی فرو مرد،آزاد اندیشی و تفکرِ خالصاً فلسفی در بهترین صورت به ایمان و در بدترین وجه به چیزی دگر دیس شد که #هابز در لویوتان آن را سلطنت تاریکی می نامد؛چه به باور او کلیسای رومی بت پرستی رومیان را نیز به جای ایمان به خدای واحد متعال نشاند. فلسفه ورزی و تفکری از آن سان که فیلسوفان می طلبند،اصلاً از انتقاد منفک نمی تواند بود.تفکری که جرأت می طلبد به نزد #کانت همان تفکر انتقادی است، نه فقط از آن رو که فلسفه کانت به طور خاص فلسفه نقادی است،بل چون جرأت در جایی که تفکر بناست سرسپرده امر بوده و وضع موجود باشد، از اصل منتفی است، چه در اینجا خطری در میانه نیست.در اینجا همه چیز دست ناخورده می ماند.نقد تئوریک البته نیازمند جرأت طراح نقد است.اما چون نیک بنگریم طراح یا همان منتقد واسطه ای است تا تفکر،خود خود را نقد کند.کانت واسطه ای است تا تفکر #هیوم خود خود را نقد کند. چنین نقدی نقد شخص نیست.بل نقدی است اساساً ویرانگر که اندیشه برخود وارد می کند این تفکر که از انتقاد ناگسستنی است،راه هر گونه فلسفه ورزی است.همان طور که ایمان طریق دیانت است.

✳️اقتباس از مقاله ی جرأت اندیشیدن
سیاوش جمادی
✳️بازنشر و تلخیص(با اندکی تغییر)
علم و فلسفه


🔹علم و فلسفه🔹
#علم_فلسفه
@kaveh_farhadi
چالش

🔺علیه تفسیر
🔸🔸🔸
از نظر #افلاطون هنر نه فایده مشخصی دارد و نه به معنای دقیق کلمه حقیقی است ( چرا که هنر تقلیدی از عالم سایه است یعنی تقلیدِ تقلید). استدلال #ارسطو در دفاع از هنر نیز در واقع این دیدگاه افلاطون را که هنر نوعی دیده فریبیِ پیچیده و در نتیجه نوعی دروغ است به پرسش نمی گیرد. اما او این ایده افلاطون را که هنر بی فایده است زیر سوال می برد. از نظر ارسطو هنر شکلی از درمانگری است چراکه عواطف را برمی انگیزد و #پالایش می کند.
در چارچوب همین نظریه ی افلاطون (که هنر امری تقلیدی است پس بی ارزش است) است که هنر مسئله دار می شود و به دفاع نیاز پیدا می کند و همین دفاع از هنر است که منجر به پدید آمدن نگاه عجیبی می شود که بر طبق آن آنچه را که آموخته ایم "#محتوا" بنامیم از چیزی که آموخته ایم "#فرم" بنامیم تفکیک کنیم. هیچ یک از ما قادر به بازیابی معصومیتی نیستیم که پیش از هرگونه نظریه وجود داشت و در چارچوب آن نیازی نبود که هنر خود را توجیه کند.
وظیفه تفسیر در واقع نوعی وظیفه ترجمه کردن است. فرد مفسر به ما می گوید: نگاه کن واقعا نمیبینی که X همان A است؟ که Y همان B است؟ بر همین مبنا #رواقی ها ویژگی های زننده ی زئوس و خاندان ناهنجار او در حماسه هومر را به واسطه تمثیلی خواندن آنها توجیه کردند تا با دیدگاه آنان مبنی بر اخلاقی بودن خدایان سازگار باشد. مثلا چنین توضیح می دادند که منظور واقعی هومر از رابطه نامشروع زئوس و لتو وحدت قدرت و حکمت است.
بدین ترتیب تفسیر وجود نوعی ناسازگاری میان معنای آشکار متن و نیازهای خوانندگان (آینده) را فرض میگیرد و در صدد رفع این ناسازگاری بر میآید.
✳️نکته: می توان این دیدگاه را جدای از درست یا غلط بودنش به نوع تفاسیری که از شاعران ایران زمین در منظور اشعارشان میشود تعمیم داد، به ویژه اشعار حافظ.

منبع: علیه تفسیر از سوزان سانتاگ، ترجمه مجید اخگر
#فلسفه_هنر
#تفسیر
#جامعه‌شناسی
#مینا_حسنی

#minahasani
@hemenotic
Forwarded from محمد درویش
🔴 چرا ما بدون آنکه بخوانیم و بشنویم تجربه‌های زیسته مادران و پدرانِ خویش را، درپی کشف رموز کیمیاگری از آن سوی آب هستیم؟! 🔴

🇮🇷: @darvishnameh

🖋 #کاوه‌فرهادی با حکایتی نرم اما تامل‌برانگیز از چینِ کهن شروع و با پیامی سخت و تلخ از یونانِ زمانه #افلاطون و سقراط به پایان می‌برد سخنش را؛ سخنی که جان‌مایه‌اش پاسداری از #هویت_ایرانی است؛ همان هویتی که اگر به هر بهانه‌ای کم‌رنگش کنیم چیزی از تمدنِ دیرین پنج‌هزارساله ما بر این فلات رفیع نمی‌ماند ...

🔻راستی چرا هنوز پس از ۳هزارسال، بزرگترین دردی که افلاطون برای انسان متفکر شرح داده، سرجایش باقیمانده است؟!🔻

🔺تلخ‌تر آنکه امروز فقط دورکردنِ فرهیختگان از میهن نیست که صفتِ بزرگ‌ترین درد را به خود می‌گیرد! دردِ بزرگ‌تر آن است که در میهن باشی و صدای اون‌ورِ آبی‌ها رساتر به مراکز تصمیم‌گیری برسد تا صدای نخبگانی که ترک نمی‌کنند و نمی‌روند و هزینه‌هایش را هم می‌دهند ...

🔹سخنانِ این فیلسوفِ جوان و دلسوخته را با دقت گوش دهید و اگر پسندیدید، به انتشارِ بیشترش کمک کنید:
👇
https://t.me/kaveh_farhadi/4272
Forwarded from محمد درویش
🔴 چرا ما بدون آنکه بخوانیم و بشنویم تجربه‌های زیسته مادران و پدرانِ خویش را، درپی کشف رموز کیمیاگری از آن سوی آب هستیم؟! 🔴

🇮🇷: @darvishnameh

🖋 #کاوه‌فرهادی با حکایتی نرم اما تامل‌برانگیز از چینِ کهن شروع و با پیامی سخت و تلخ از یونانِ زمانه #افلاطون و سقراط به پایان می‌برد سخنش را؛ سخنی که جان‌مایه‌اش پاسداری از #هویت_ایرانی است؛ همان هویتی که اگر به هر بهانه‌ای کم‌رنگش کنیم چیزی از تمدنِ دیرین پنج‌هزارساله ما بر این فلات رفیع نمی‌ماند ...

🔻راستی چرا هنوز پس از ۳هزارسال، بزرگترین دردی که افلاطون برای انسان متفکر شرح داده، سرجایش باقیمانده است؟!🔻

🔺تلخ‌تر آنکه امروز فقط دورکردنِ فرهیختگان از میهن نیست که صفتِ بزرگ‌ترین درد را به خود می‌گیرد! دردِ بزرگ‌تر آن است که در میهن باشی و صدای اون‌ورِ آبی‌ها رساتر به مراکز تصمیم‌گیری برسد تا صدای نخبگانی که ترک نمی‌کنند و نمی‌روند و هزینه‌هایش را هم می‌دهند ...

🔹سخنانِ این فیلسوفِ جوان و دلسوخته را با دقت گوش دهید و اگر پسندیدید، به انتشارِ بیشترش کمک کنید:
👇
https://t.me/kaveh_farhadi/4272
Forwarded from محمد درویش
🔴 چرا ما بدون آنکه بخوانیم و بشنویم تجربه‌های زیسته مادران و پدرانِ خویش را، درپی کشف رموز کیمیاگری از آن سوی آب هستیم؟! 🔴

🇮🇷: @darvishnameh

🖋 #کاوه‌فرهادی با حکایتی نرم اما تامل‌برانگیز از چینِ کهن شروع و با پیامی سخت و تلخ از یونانِ زمانه #افلاطون و سقراط به پایان می‌برد سخنش را؛ سخنی که جان‌مایه‌اش پاسداری از #هویت_ایرانی است؛ همان هویتی که اگر به هر بهانه‌ای کم‌رنگش کنیم چیزی از تمدنِ دیرین پنج‌هزارساله ما بر این فلات رفیع نمی‌ماند ...

🔻راستی چرا هنوز پس از ۳هزارسال، بزرگترین دردی که افلاطون برای انسان متفکر شرح داده، سرجایش باقیمانده است؟!🔻

🔺تلخ‌تر آنکه امروز فقط دورکردنِ فرهیختگان از میهن نیست که صفتِ بزرگ‌ترین درد را به خود می‌گیرد! دردِ بزرگ‌تر آن است که در میهن باشی و صدای اون‌ورِ آبی‌ها رساتر به مراکز تصمیم‌گیری برسد تا صدای نخبگانی که ترک نمی‌کنند و نمی‌روند و هزینه‌هایش را هم می‌دهند ...

🔹سخنانِ این فیلسوفِ جوان و دلسوخته را با دقت گوش دهید و اگر پسندیدید، به انتشارِ بیشترش کمک کنید:
👇
https://t.me/kaveh_farhadi/4272