👈« آژیر قرمز جامعه به صدا در آمده است، چرا حاکمیت نمیشنود و انکار میکند؟»
✍️ کمتر حکومت یا اشخاصی در ساختار عالی حکومتها هستند که جامعه را موجودی بیجان به حساب بیاورند، شیء بیجانی که میتوانند با آن، هرگونه که ارادهی #مناسبات_قدرت است؛ رفتار کرد بدون آنکه بیماری یا مرگی برای آن متصور و مترتب شود.
جامعه متشکل از #گروه_های_کنش_مند و با اراده است که در یک محدودهی جغرافیایی کنار هم زندگی می کنند. وقتی میگوییم کنشمند، پس نمیتوانیم کلیت آن را چون شیء بی جانی بپنداریم که هرگونه که بخواهیم با آن رفتار کنیم.
حاکمان هر حامعه، دربرابر آن مسئول و دارای تکالیفی هستند. و اعضای جامعه نیز دارای حقوق مختلفی ازجمله:
#حق_آزادی_و_امنیت، #حق_حیات_سلامت_و_کیفیت_زندگی، #حق_آموزش،#حق_مسکن، #حق_صلح_و_امنیت، #حق_اشتغال، #حق_آزادی_اندیشه_و_بیان، #حق_حکمرانی_شایسته_و_حسن_تدبیر، #حق_کرامت_و_برابری_انسانی، #حق_تشکل_تجمع_و_راهپیمایی، #حق_برخورداری_از_دادخواهی_عادلانه؛ میباشند.
🔵 بدیهی است اعضای یک جامعه دربرابر تضییع هریک از این حقوق، بنابر #حق_اعتراض خود؛ به شیوههای گوناگون #مدنی، واکنش نشان میدهند و به #کنش و #اقدام_جمعی میپردازند تا حقوق خود را به حاکمیت، گوشزد و خاطرنشان نمایند.
و این همان ویژگی شاخص جامعه بهعنوان یک #ارگانیسم و کلیت پویا و زنده و هوشمند است. و جامعهای ایران نیز از آن مستثنی نیست.
و این امری طبیعی و بهنجار است که باید ازسوی حاکمان هر جامعه به رسمیت شناخته شود.
این در صورتی است که حاکمیت، جامعه را موجودی بیجان که تحت هر شرایطی به خواست و ارادهی حاکمان، تن بسپارد، نداند.
و اگر اینگونه پنداشت، باید منتظر پیامدهای عمیق و گسترده و غیرقابل جبران و ترمیم آن در قالب کنش و اقدام جمعی و آگاهانه و معطوف بههدف، باشد.
🔴 پرسش اینجاست که این گزارهی بدیهی و قطعی، چگونه در شرایط حاضر توسط مسئولان و متولیان امر در ساختار حاکمیت نادیده گرفته می شود؟
❓تصور حاکمیت از مجموعه افرادی که در جغرافیای کشوری به نام ایران زندگی می کنند چیست؟
❓ در مقابل #شرایط_آنومیک و مسیر #فروپاشی_اجتماعی_و_فرهنگی این جامعه، چگونه و چرا همه چیز را عادی می پندارند و کارنامهی خود را در روند جامعهداری و ارتباط متقابل با کنشگران این جامعه، مناسب و حتی عالی ارزیابی می کنند؟
❓ دلیل یا دلایل این عادی انگاری و انکار چه میتواند باشد؟
🗨️ به برخی از پیامدها و برونداد اوضاع آنومیک جامعهی ایران، اشاره میکنم:
۱- فقر محسوس و افسارگسیخته و نابودگر،
۲- اعتماد اجتماعی مخدوش و آسیبدیده نسبت به حاکمیت توسط اکثریت اعضای جامعه
۳-اعتراضات ملموس و قابل رویت گروههای مختلف مردم از نظر سن و جنس و شغل و طبقه به ویژه در یک دهه گذشته و به طور خاص در ۶ ماههی اخیر،
۴- انزوای سیاسی و اقتصادی نظام رسمی در منطقه و جهان،
۵- سخنرانی و اظهار نظرات ضد و نقیض مسئولان نظام،
۶- عدم پاسخگویی مناسب و منطقی متولیان امر در حوزه های مختلف به مردم،
۷- سقوط رسانههای داخلی به ویژه صدا و سیما به عنوان رسانهی ملی در نزد مردم از حیث رجوع اخبار و اطلاعات،
۸- فراوانی آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از عوامل ذکر شده،
۹- وجود و بروز اضطراب، خشم، بیاعتمادی و ناامیدی در فضای کلی جامعه،
۱۰- احساس ناامنی و دیده نشدن مردم به ویژه نوجوانان و جوانان توسط بخشهای مختلف ساختار حاکمیت،
۱۱- ایجاد و بروز #ناامنی برای جسم و جان #دانش_آموزان و #دانشجویان بهویژه #دختران در #محیط_های_آموزشی،
۱۲- رکود بیسابقهی کسب و کار و رونق اقتصادی،
۱۳- اختلال کمسابقه در #نظام_سلامت_روان جامعه با تزریق رعب و وحشت و رخدادهای ناگوار،
۱۴- مهاجرت فزاینده و فرار گونهی قشرهای مختلف مردم برای رهایی از زیست در چنین شرایطی به ویژه در یک سال اخیر
و ...
👈 این پدیدهها و شرایط، چیزی نیست که بتوان آن را #نادیده گرفت، #انکار کرد، و یا به #عوامل_موهوم و فرضی واگذار نمود و درنهایت ساختار قدرت را در #قلهی_پیشرفت، وضعیت ایدهآل #سرمایه_اجتماعی و اوج #قدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی تصور کرد.
⚠️🟥 آژیر قرمز جامعهی ایران به صدا درآمده است، پرسش مهم و اساسی اینجاست:
❓ چرا حاکمیت آن را نمی شنود و این وضعیت قرمز را انکار می کند؟
✍️ فریبا نظری
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_خشونت
#حق_تحصیل_دختران
#برای_یک_زندگی_معمولی
#حق_امنیت_زندگی
#نادیده_انگاری
#سرکوب
#فقر_نابود_گر
#مهاجرت_فزاینده
#ناامنی
#ایجاد_رعب_و_وحشت
#مسمومیت_دختران
#اسید_پاشی_زنان
#خشونت_بر_علیه_زنان
#کنش_و_اقدام_جمعی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝 @f_nazari
✍️ کمتر حکومت یا اشخاصی در ساختار عالی حکومتها هستند که جامعه را موجودی بیجان به حساب بیاورند، شیء بیجانی که میتوانند با آن، هرگونه که ارادهی #مناسبات_قدرت است؛ رفتار کرد بدون آنکه بیماری یا مرگی برای آن متصور و مترتب شود.
جامعه متشکل از #گروه_های_کنش_مند و با اراده است که در یک محدودهی جغرافیایی کنار هم زندگی می کنند. وقتی میگوییم کنشمند، پس نمیتوانیم کلیت آن را چون شیء بی جانی بپنداریم که هرگونه که بخواهیم با آن رفتار کنیم.
حاکمان هر حامعه، دربرابر آن مسئول و دارای تکالیفی هستند. و اعضای جامعه نیز دارای حقوق مختلفی ازجمله:
#حق_آزادی_و_امنیت، #حق_حیات_سلامت_و_کیفیت_زندگی، #حق_آموزش،#حق_مسکن، #حق_صلح_و_امنیت، #حق_اشتغال، #حق_آزادی_اندیشه_و_بیان، #حق_حکمرانی_شایسته_و_حسن_تدبیر، #حق_کرامت_و_برابری_انسانی، #حق_تشکل_تجمع_و_راهپیمایی، #حق_برخورداری_از_دادخواهی_عادلانه؛ میباشند.
🔵 بدیهی است اعضای یک جامعه دربرابر تضییع هریک از این حقوق، بنابر #حق_اعتراض خود؛ به شیوههای گوناگون #مدنی، واکنش نشان میدهند و به #کنش و #اقدام_جمعی میپردازند تا حقوق خود را به حاکمیت، گوشزد و خاطرنشان نمایند.
و این همان ویژگی شاخص جامعه بهعنوان یک #ارگانیسم و کلیت پویا و زنده و هوشمند است. و جامعهای ایران نیز از آن مستثنی نیست.
و این امری طبیعی و بهنجار است که باید ازسوی حاکمان هر جامعه به رسمیت شناخته شود.
این در صورتی است که حاکمیت، جامعه را موجودی بیجان که تحت هر شرایطی به خواست و ارادهی حاکمان، تن بسپارد، نداند.
و اگر اینگونه پنداشت، باید منتظر پیامدهای عمیق و گسترده و غیرقابل جبران و ترمیم آن در قالب کنش و اقدام جمعی و آگاهانه و معطوف بههدف، باشد.
🔴 پرسش اینجاست که این گزارهی بدیهی و قطعی، چگونه در شرایط حاضر توسط مسئولان و متولیان امر در ساختار حاکمیت نادیده گرفته می شود؟
❓تصور حاکمیت از مجموعه افرادی که در جغرافیای کشوری به نام ایران زندگی می کنند چیست؟
❓ در مقابل #شرایط_آنومیک و مسیر #فروپاشی_اجتماعی_و_فرهنگی این جامعه، چگونه و چرا همه چیز را عادی می پندارند و کارنامهی خود را در روند جامعهداری و ارتباط متقابل با کنشگران این جامعه، مناسب و حتی عالی ارزیابی می کنند؟
❓ دلیل یا دلایل این عادی انگاری و انکار چه میتواند باشد؟
🗨️ به برخی از پیامدها و برونداد اوضاع آنومیک جامعهی ایران، اشاره میکنم:
۱- فقر محسوس و افسارگسیخته و نابودگر،
۲- اعتماد اجتماعی مخدوش و آسیبدیده نسبت به حاکمیت توسط اکثریت اعضای جامعه
۳-اعتراضات ملموس و قابل رویت گروههای مختلف مردم از نظر سن و جنس و شغل و طبقه به ویژه در یک دهه گذشته و به طور خاص در ۶ ماههی اخیر،
۴- انزوای سیاسی و اقتصادی نظام رسمی در منطقه و جهان،
۵- سخنرانی و اظهار نظرات ضد و نقیض مسئولان نظام،
۶- عدم پاسخگویی مناسب و منطقی متولیان امر در حوزه های مختلف به مردم،
۷- سقوط رسانههای داخلی به ویژه صدا و سیما به عنوان رسانهی ملی در نزد مردم از حیث رجوع اخبار و اطلاعات،
۸- فراوانی آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از عوامل ذکر شده،
۹- وجود و بروز اضطراب، خشم، بیاعتمادی و ناامیدی در فضای کلی جامعه،
۱۰- احساس ناامنی و دیده نشدن مردم به ویژه نوجوانان و جوانان توسط بخشهای مختلف ساختار حاکمیت،
۱۱- ایجاد و بروز #ناامنی برای جسم و جان #دانش_آموزان و #دانشجویان بهویژه #دختران در #محیط_های_آموزشی،
۱۲- رکود بیسابقهی کسب و کار و رونق اقتصادی،
۱۳- اختلال کمسابقه در #نظام_سلامت_روان جامعه با تزریق رعب و وحشت و رخدادهای ناگوار،
۱۴- مهاجرت فزاینده و فرار گونهی قشرهای مختلف مردم برای رهایی از زیست در چنین شرایطی به ویژه در یک سال اخیر
و ...
👈 این پدیدهها و شرایط، چیزی نیست که بتوان آن را #نادیده گرفت، #انکار کرد، و یا به #عوامل_موهوم و فرضی واگذار نمود و درنهایت ساختار قدرت را در #قلهی_پیشرفت، وضعیت ایدهآل #سرمایه_اجتماعی و اوج #قدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی تصور کرد.
⚠️🟥 آژیر قرمز جامعهی ایران به صدا درآمده است، پرسش مهم و اساسی اینجاست:
❓ چرا حاکمیت آن را نمی شنود و این وضعیت قرمز را انکار می کند؟
✍️ فریبا نظری
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_خشونت
#حق_تحصیل_دختران
#برای_یک_زندگی_معمولی
#حق_امنیت_زندگی
#نادیده_انگاری
#سرکوب
#فقر_نابود_گر
#مهاجرت_فزاینده
#ناامنی
#ایجاد_رعب_و_وحشت
#مسمومیت_دختران
#اسید_پاشی_زنان
#خشونت_بر_علیه_زنان
#کنش_و_اقدام_جمعی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝 @f_nazari
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
🔰« دوم خرداد، کنشجمعی ایرانیان برای گفتن نه! »
🔵 بسیار دشوار است ۲۶ سال پساز دوم خرداد ۱۳۷۶ و در شرایط امروز کشور و مطالبات گروههای مختلف مردم، از آن رخداد سخنی گفته شود. اما برای درک درست آنچه در جامعهی امروز ایران میگذرد، این نگاه و واکاوی؛ ضروری بنظر میرسد. اکنون در دوم خرداد سال ۱۴۰۲ و پساز گذشت بیشاز چهاردهه از انقلاب سال ۱۳۵۷ و گذشت حدود سه دهه از رخداد دوم خرداد سال ۱۳۷۶، برای تحلیل جامعه، حاکمیت، حوادث و اعتراضات سالهای ۱۳۷۸ تا امروز؛ و تبیین اتفاقات و پدیدههای اجتماعی در طول این مدت، بهویژه وضعیت کشور در اعتراضات اخیر موسوم به جنبش #زنزندگیآزادی؛ گریزی از نقد و نگاه به این مقطع مهم از زیست سیاسی_اجتماعی ایرانیان وجود ندارد.
🔷 برخیاز ویژگیهای رخداد سیاسی_اجتماعی #دوم_خرداد ۱۳۷۶ را میتوان چنین برشمرد:
۱- شکلگیری #کنشجمعی ایرانیان
۲- کنشی با نگاه و رویکرد سوژهمحور
۳- کنشی جمعی با #مهارت_نهگفتن به جریان رسمی و قدرتمند حاکمیت
۴- اعلام رسا و آشکار عمومی برای خواست همگانی و ایجاد گفتمانی جدید
۵- صفبندی آشکار مناسبات قدرت دربرابر خواست عمومی مردم برای تغییر
۶- حضور آشکار نیروهای #نظامی سپاه پاسداران و بسیج برای جلوگیری از این کنشجمعی
۷- حضور آشکار #گروههای_فشار سیاسی، شبهنظامی، و ایدوئولوژیک برای جلوگیری از این کنشجمعی
۸- استفادهی آشکار از #مساجد بهعنوان پایگاههای اجتماعی نهاد دین و طبقهی روحانیت برای رویارویی با کنشجمعی مردم
۹- اقبال مردم از مخالفت با خواست حاکمیت
۱۰- همراهی جریان #تکنوکرات و دانشگاهیان با این کنشجمعی
۱۱- حضور طبقهی متوسط جامعهی آنروز در گفتن نه به حاکمیت با پیوستن به کنشجمعی
۱۲- همراهی و همگرایی منتقدین داخلی نظام مانند ملیگرایان و نهضت آزادی در کنشجمعی مردم
۱۳- برای نخستینبار و برخلاف جهت معمول، همگامی کاندیدای ریاستجمهوری با معیارها و مطالبات عمومی مردم
۱۴- برای نخستین بار، دادن فرصت تغییر و تحولات اساسی مسالمتآمیز و بدون خشونت ازسوی مردم به حاکمیت ازطریق اصلاحات
۱۵- افزایش همبستگی اجتماعی عمومی و بروز آن
۱۶- افزایش و بروز نشاط اجتماعی عمومی از نقش داشتن در ایجاد تغییر و تحول در جامعه
۱۷- ایفای نقش گستردهی سیاسی_اجتماعی نوجوانان
۱۸- افزایش #امید_اجتماعی عمومی برای توان نهگفتن
۱۹- ایجاد باور عمومی به توان مطالبهگری و مقاومت مدنی بدون خشونت
۲۰- ادامهی اعتراضات و مطالبات سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ کوی طلاب مشهد و اسلامشهر تهران در کنشجمعی بدون خشونت انتخاباتی
💢 در برابر این ویژگیها، اکنون و پساز گذشت ۲۶ سال از آنچه که میتوانست دستاوردهای مهم انگاشته شود و ازآن درجهت توسعهیافتگی متوازن و پایدار جامعه و ایجاد زیست فردی و عمومی توأم با عزت و رفاه و عدالت و آرامش و آزادی، بهرهبرداری شود؛ امروز با این پرسشها روبرو هستیم:
۱- چرا اندک زمانی پساز آن رخداد عظیم مردمی و کنشجمعی سترگ، بحرانهای مخرب و ویرانگر نشاط و امید اجتماعی عمومی؛ بدون هیچ مخالفتی ازسوی حاکمیت، آغاز شد و با شدت به پیش رفت؟
۲- چرا نه حاکمیت و نه آنچه باعنوان اصلاحطلبی و جریان منتسب به آن وجود و ظهور یافت؛ از این ظرفیت مدنی تحولخواه و بدون خشونت، بهرهبرداری نکرد؟
۳- چرا نهتنها از این ظرفیت بهرهبرداری نشد، بلکه چهرهی آنرا، آلوده و کدر و مغشوش نمودند؟
۴- آیا رقابتهای ستیزه گونهی جناحی در #مناسبات_قدرت، ارزشی والاتر و بالاتر از ایرانی آرام و بانشاط و پرامید و قابلاحترام در روابط جهانی و منطقهای داشت؟
۵- اگر پاسخ مثبت است، چرا #فروپاشی_اجتماعی همراه با بیاعتمادی و ناامیدی عمومی و اعتراض گسترده نسبت به حاکمیت در جامعهای امروز را به دشمنان و جاسوسان نسبت میدهیم؟
۶- چرا پساز انواع دهنکجی به خواست عمومی مطالبات دوم خرداد و بیمهری و ستم و بیعدالتی به مردم، ظهور و بروز یک کنشجمعی مسالمتآمیز دیگر در خرداد ۱۳۸۸، از ایرانیان تحولخواه سلب شد و اندک اعتماد و امید به #تحولخواهی نیز رو به افول رفت؟
۷- و پرسشی بسیار مهم و خطرناک که در شرایط کنونی قوت یافته، آیا این نوع کنشجمعی مسالمتآمیز و مدنی و بدون خشونت؛ واقعا میتواند تغییر و تحولی در این جامعه ایجاد کند؟
👈 ایران امروز و اعتراضات و نارضایتیهای پساز واقعهی فجیع کوی دانشگاه سال ۱۳۷۸ تا مطالبات و اعتراضات عمومی اخیر، بیشاز هر عامل دیگری پیامد نادیدهانگاری #نه_بزرگ و #مسالمتآمیز ایرانیان تحولخواه از روزهای آغازین پساز پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ تا کنشجمعی بدون خشونت و مدنی گستردهی دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و #انحراف و #حذف و #سرکوب کنشگران آن و ایدهآلها و مطالبات مطرح شده در آن رخدادهاست.
خودکرده را تدبیر نیست...
✍️ فریبا نظری
دوم خرداد ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#کنشگر_باشیم
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔵 بسیار دشوار است ۲۶ سال پساز دوم خرداد ۱۳۷۶ و در شرایط امروز کشور و مطالبات گروههای مختلف مردم، از آن رخداد سخنی گفته شود. اما برای درک درست آنچه در جامعهی امروز ایران میگذرد، این نگاه و واکاوی؛ ضروری بنظر میرسد. اکنون در دوم خرداد سال ۱۴۰۲ و پساز گذشت بیشاز چهاردهه از انقلاب سال ۱۳۵۷ و گذشت حدود سه دهه از رخداد دوم خرداد سال ۱۳۷۶، برای تحلیل جامعه، حاکمیت، حوادث و اعتراضات سالهای ۱۳۷۸ تا امروز؛ و تبیین اتفاقات و پدیدههای اجتماعی در طول این مدت، بهویژه وضعیت کشور در اعتراضات اخیر موسوم به جنبش #زنزندگیآزادی؛ گریزی از نقد و نگاه به این مقطع مهم از زیست سیاسی_اجتماعی ایرانیان وجود ندارد.
🔷 برخیاز ویژگیهای رخداد سیاسی_اجتماعی #دوم_خرداد ۱۳۷۶ را میتوان چنین برشمرد:
۱- شکلگیری #کنشجمعی ایرانیان
۲- کنشی با نگاه و رویکرد سوژهمحور
۳- کنشی جمعی با #مهارت_نهگفتن به جریان رسمی و قدرتمند حاکمیت
۴- اعلام رسا و آشکار عمومی برای خواست همگانی و ایجاد گفتمانی جدید
۵- صفبندی آشکار مناسبات قدرت دربرابر خواست عمومی مردم برای تغییر
۶- حضور آشکار نیروهای #نظامی سپاه پاسداران و بسیج برای جلوگیری از این کنشجمعی
۷- حضور آشکار #گروههای_فشار سیاسی، شبهنظامی، و ایدوئولوژیک برای جلوگیری از این کنشجمعی
۸- استفادهی آشکار از #مساجد بهعنوان پایگاههای اجتماعی نهاد دین و طبقهی روحانیت برای رویارویی با کنشجمعی مردم
۹- اقبال مردم از مخالفت با خواست حاکمیت
۱۰- همراهی جریان #تکنوکرات و دانشگاهیان با این کنشجمعی
۱۱- حضور طبقهی متوسط جامعهی آنروز در گفتن نه به حاکمیت با پیوستن به کنشجمعی
۱۲- همراهی و همگرایی منتقدین داخلی نظام مانند ملیگرایان و نهضت آزادی در کنشجمعی مردم
۱۳- برای نخستینبار و برخلاف جهت معمول، همگامی کاندیدای ریاستجمهوری با معیارها و مطالبات عمومی مردم
۱۴- برای نخستین بار، دادن فرصت تغییر و تحولات اساسی مسالمتآمیز و بدون خشونت ازسوی مردم به حاکمیت ازطریق اصلاحات
۱۵- افزایش همبستگی اجتماعی عمومی و بروز آن
۱۶- افزایش و بروز نشاط اجتماعی عمومی از نقش داشتن در ایجاد تغییر و تحول در جامعه
۱۷- ایفای نقش گستردهی سیاسی_اجتماعی نوجوانان
۱۸- افزایش #امید_اجتماعی عمومی برای توان نهگفتن
۱۹- ایجاد باور عمومی به توان مطالبهگری و مقاومت مدنی بدون خشونت
۲۰- ادامهی اعتراضات و مطالبات سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ کوی طلاب مشهد و اسلامشهر تهران در کنشجمعی بدون خشونت انتخاباتی
💢 در برابر این ویژگیها، اکنون و پساز گذشت ۲۶ سال از آنچه که میتوانست دستاوردهای مهم انگاشته شود و ازآن درجهت توسعهیافتگی متوازن و پایدار جامعه و ایجاد زیست فردی و عمومی توأم با عزت و رفاه و عدالت و آرامش و آزادی، بهرهبرداری شود؛ امروز با این پرسشها روبرو هستیم:
۱- چرا اندک زمانی پساز آن رخداد عظیم مردمی و کنشجمعی سترگ، بحرانهای مخرب و ویرانگر نشاط و امید اجتماعی عمومی؛ بدون هیچ مخالفتی ازسوی حاکمیت، آغاز شد و با شدت به پیش رفت؟
۲- چرا نه حاکمیت و نه آنچه باعنوان اصلاحطلبی و جریان منتسب به آن وجود و ظهور یافت؛ از این ظرفیت مدنی تحولخواه و بدون خشونت، بهرهبرداری نکرد؟
۳- چرا نهتنها از این ظرفیت بهرهبرداری نشد، بلکه چهرهی آنرا، آلوده و کدر و مغشوش نمودند؟
۴- آیا رقابتهای ستیزه گونهی جناحی در #مناسبات_قدرت، ارزشی والاتر و بالاتر از ایرانی آرام و بانشاط و پرامید و قابلاحترام در روابط جهانی و منطقهای داشت؟
۵- اگر پاسخ مثبت است، چرا #فروپاشی_اجتماعی همراه با بیاعتمادی و ناامیدی عمومی و اعتراض گسترده نسبت به حاکمیت در جامعهای امروز را به دشمنان و جاسوسان نسبت میدهیم؟
۶- چرا پساز انواع دهنکجی به خواست عمومی مطالبات دوم خرداد و بیمهری و ستم و بیعدالتی به مردم، ظهور و بروز یک کنشجمعی مسالمتآمیز دیگر در خرداد ۱۳۸۸، از ایرانیان تحولخواه سلب شد و اندک اعتماد و امید به #تحولخواهی نیز رو به افول رفت؟
۷- و پرسشی بسیار مهم و خطرناک که در شرایط کنونی قوت یافته، آیا این نوع کنشجمعی مسالمتآمیز و مدنی و بدون خشونت؛ واقعا میتواند تغییر و تحولی در این جامعه ایجاد کند؟
👈 ایران امروز و اعتراضات و نارضایتیهای پساز واقعهی فجیع کوی دانشگاه سال ۱۳۷۸ تا مطالبات و اعتراضات عمومی اخیر، بیشاز هر عامل دیگری پیامد نادیدهانگاری #نه_بزرگ و #مسالمتآمیز ایرانیان تحولخواه از روزهای آغازین پساز پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ تا کنشجمعی بدون خشونت و مدنی گستردهی دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و #انحراف و #حذف و #سرکوب کنشگران آن و ایدهآلها و مطالبات مطرح شده در آن رخدادهاست.
خودکرده را تدبیر نیست...
✍️ فریبا نظری
دوم خرداد ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#کنشگر_باشیم
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
🌿🌷« ترانههای اعتراضی »/ بخش پنجم
🔻ب/۲ :دوران یکدستسازی سیاسی_فرهنگی برای آغاز دههی شصت
🔰پدیدآورندگان ترانههای اعتراضی دوران انقلاب ۵۷ از گروهها و سازمانها و جمعیتهای مختلف با گرایشات سیاسی و ایدئولوژیک متکثر و متنوع، تا میانهی سال ۱۳۵۸ تقریبا در یک راستا و با یک هدف مشترک فعالیت میکردند و آن مبارزه با استبداد و انسداد سیاسی نظام وقت پهلوی، رسیدن به آزادی، ابراز شادی و افتخار از پیروزی و انقلاب به ثمر رسیده بود.
از اواسط سال ۵۸ و پساز استقرار نظام جمهوری اسلامی، با تقسیم مناسبات قدرت و مناصب سیاسی در ساختار حاکمیت؛ بهویژه اختیارات مطلق حزب جمهوری اسلامی، طبقهی روحانیت، و طرفداران رادیکال بنیانگذار جمهوری اسلامی و نیز رخدادهایی چون تسخیر سفارت آمریکا و کنار رفتن دولت موقت؛ اختلافات میان جناح دینی حاکم در نظام با گروههای دیگر کنشگر انقلاب ۵۷ نظیر سازمان مجاهدین خلق، نهضت آزادی، گروههای چپگرا همچون سازمان فدائیان خلق، پیکار، راه کارگر، خلق ترکمن؛ وضعیتی عمیق و گسترده و بغرنج به خود گرفت که منجربه درگیریهای خیابانی و مسلحانهی سپاه، بسیج و کمیتهی انقلاب اسلامی و اعضای این گروهها شد. جغرافیای این درگیریها، عوامل، چگونگی، چرایی و پیامد آن بحث و موضوع مفصلی است که در این پژوهش نمیگنجد.
🔹مقصود از اشاره به این بحث اینست که از میانهی سال ۵۸، با تولید و انتشار مخفیانهی سرودها و ترانههای اعتراضی ازسوی گروههای مخالف با انقلاب اسلامی سال ۵۷؛ روبرو هستیم که اینبار، نظام جمهوری اسلامی حاکم بر کشور را مورد خطاب و اعتراض در آثار خود قرار دادهاند.
در حقیقت این گروهها، از همکاری در فعالیت تولید ترانههای اعتراضی انقلابی آغاز شده از سال ۵۶ با کارگزاران سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی، کنارهگیری کرده و تضاد خود را نیز در آثارشان بازنمایی نمودند. به دلیل تولید و تهیه و انتشار مخفیانه، انحلال و نابودی مراکز و کانونهای این گروهها، و نبودن #رسانهها و شبکههای ارتباطی امروزی؛ دسترسی به بسیاری از این آثار ناممکن است. دورهی زمانی تقریبی این آثار درونمرزی از اواسط سال ۵۸ تا اواخر سال ۶۰ است که بعدها در خارج از ایران، تکمیل، بازخوانی، بازاجرا و دایره و تنوع آن نیز وسعت پیداکرد که در بخشهای بعدی تحلیل میشود.
برخی از این ترانههای اعتراضی عبارتنداز:
🎵ترانه_ سرودهای«چهار آذرخش خلق ترکمن»، «برای شورا فرزند توماج»، «لالههای ترکمن»، و «شورایی»، به کوشش #سعیدسلطانپور و کارگاه هنر ایران(شاخهی اقلیت سازمان چریکهای فدایی خلق)، اجرای خوانندهی زن
🎶 سرود« خروش کارگر»، متعلق به گروههای چپگرا ( اطلاعاتی به جز متن سرود یافت نشد)
🎵 سرود« ایمان ای قلهی پربرف و پرطوفان»، سازمان مجاهدین خلق (اطلاعاتی بیشتر یافت نشد)
🎶 سرود «انترناسیونال»، شعر از #یوجینآدینپاتیه، برگردان ابوالقاسم #لاهوتی، اجرای گروه کر
🎵 سرود« من یک زنم»، شعر از #مرضیهاحمدیاسکوئی، شاعر چپگرا
🎶 سرود« ای رفیقان رفقا قهرمانان»، اثری از کارگاه هنر ایران شاخهی اقلیت سازمان چریکهای فدایی خلق
🎵 ترانه_سرود « زندانی ای اوج فریاد »، متن و اجرا از کنشگران چپگرا (اطلاعاتی بیشتر یافت نشد)
🎶 ترانه_سرود « ای خدا ای خدا ای حقیقت »، شعر و آهنگ از مسعود عدل از مجاهدین خلق سال ۵۶/ زندان اوین، اجرای جمعی
🎵 سرود « آتش شعله برکش »، احتمالاً شعر از سعید سلطانپور و اجرای جمعی شاخهی اقلیت چریکهای فدایی خلق
🎶 ترانه_سرود « زخون جلوه کن ای هماره یاد»،
احتمالاً شعر از سعید سلطانپور و اجرای جمعی شاخهی اقلیت چریکهای فدایی خلق
🔷 تعدادیاز این ترانه_سرودها در سالهای پیش از انقلاب ازسوی کنشگران چپگرا یا مجاهدین خلق سروده و تنظیم شده بود اما پساز درگیریهای مسلحانه آنها با نظام رسمی و مستقر جمهوری اسلامی در ایران، مجدداً به عنوان آثار اعتراضی با مخاطب قرار دادن جمهوری اسلامی، باز تولید شد.
👈 برخیاز ویژگیهای این ترانههای اعتراضی، عبارتنداز:
۱ - لحن صریح حماسی و مبارزه در متن ترانهها
۲- ترجیح قالب سرود بر ترانه
۳- محتوای تراژیک و غمناک در رثای یاران جانباخته، گاه ناامیدی و حسرت
۴- بهرهمندی کمتر از ساز بدلیل قالب سرود
۵- بهرهمندی از عناصر طبیعت در متن سرودها مانند آتش، جنگل، رود، سرو، چشمه، دریا، پرنده
۶- محتوای ضداستبدادی، آزادیخواهانه، و مبارزهطلبانه
۷- مشارکت کمتر ترانهسرایان، آهنگسازان و خوانندگان حرفهای در تولید و اجرا
۸- تأکید بر گروهها و طبقاتی مانند: #کارگران، کشاورزان، دهقانان، #زنان
۹- اقبال کمتر و ناآشنایی عمومی از ترانههای این دوره
۱۰- آغاز ورود زنان در تولید و اجرای ترانههای اعتراضی
✍️ فریبا نظری
۲۰خرداد ۱۴۰۲
#مناسبات_قدرت
#مناصب_سیاسی
#حزب_جمهوری_اسلامی
#طبقهی_روحانیت
👈 ادامه دارد...
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔻ب/۲ :دوران یکدستسازی سیاسی_فرهنگی برای آغاز دههی شصت
🔰پدیدآورندگان ترانههای اعتراضی دوران انقلاب ۵۷ از گروهها و سازمانها و جمعیتهای مختلف با گرایشات سیاسی و ایدئولوژیک متکثر و متنوع، تا میانهی سال ۱۳۵۸ تقریبا در یک راستا و با یک هدف مشترک فعالیت میکردند و آن مبارزه با استبداد و انسداد سیاسی نظام وقت پهلوی، رسیدن به آزادی، ابراز شادی و افتخار از پیروزی و انقلاب به ثمر رسیده بود.
از اواسط سال ۵۸ و پساز استقرار نظام جمهوری اسلامی، با تقسیم مناسبات قدرت و مناصب سیاسی در ساختار حاکمیت؛ بهویژه اختیارات مطلق حزب جمهوری اسلامی، طبقهی روحانیت، و طرفداران رادیکال بنیانگذار جمهوری اسلامی و نیز رخدادهایی چون تسخیر سفارت آمریکا و کنار رفتن دولت موقت؛ اختلافات میان جناح دینی حاکم در نظام با گروههای دیگر کنشگر انقلاب ۵۷ نظیر سازمان مجاهدین خلق، نهضت آزادی، گروههای چپگرا همچون سازمان فدائیان خلق، پیکار، راه کارگر، خلق ترکمن؛ وضعیتی عمیق و گسترده و بغرنج به خود گرفت که منجربه درگیریهای خیابانی و مسلحانهی سپاه، بسیج و کمیتهی انقلاب اسلامی و اعضای این گروهها شد. جغرافیای این درگیریها، عوامل، چگونگی، چرایی و پیامد آن بحث و موضوع مفصلی است که در این پژوهش نمیگنجد.
🔹مقصود از اشاره به این بحث اینست که از میانهی سال ۵۸، با تولید و انتشار مخفیانهی سرودها و ترانههای اعتراضی ازسوی گروههای مخالف با انقلاب اسلامی سال ۵۷؛ روبرو هستیم که اینبار، نظام جمهوری اسلامی حاکم بر کشور را مورد خطاب و اعتراض در آثار خود قرار دادهاند.
در حقیقت این گروهها، از همکاری در فعالیت تولید ترانههای اعتراضی انقلابی آغاز شده از سال ۵۶ با کارگزاران سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی، کنارهگیری کرده و تضاد خود را نیز در آثارشان بازنمایی نمودند. به دلیل تولید و تهیه و انتشار مخفیانه، انحلال و نابودی مراکز و کانونهای این گروهها، و نبودن #رسانهها و شبکههای ارتباطی امروزی؛ دسترسی به بسیاری از این آثار ناممکن است. دورهی زمانی تقریبی این آثار درونمرزی از اواسط سال ۵۸ تا اواخر سال ۶۰ است که بعدها در خارج از ایران، تکمیل، بازخوانی، بازاجرا و دایره و تنوع آن نیز وسعت پیداکرد که در بخشهای بعدی تحلیل میشود.
برخی از این ترانههای اعتراضی عبارتنداز:
🎵ترانه_ سرودهای«چهار آذرخش خلق ترکمن»، «برای شورا فرزند توماج»، «لالههای ترکمن»، و «شورایی»، به کوشش #سعیدسلطانپور و کارگاه هنر ایران(شاخهی اقلیت سازمان چریکهای فدایی خلق)، اجرای خوانندهی زن
🎶 سرود« خروش کارگر»، متعلق به گروههای چپگرا ( اطلاعاتی به جز متن سرود یافت نشد)
🎵 سرود« ایمان ای قلهی پربرف و پرطوفان»، سازمان مجاهدین خلق (اطلاعاتی بیشتر یافت نشد)
🎶 سرود «انترناسیونال»، شعر از #یوجینآدینپاتیه، برگردان ابوالقاسم #لاهوتی، اجرای گروه کر
🎵 سرود« من یک زنم»، شعر از #مرضیهاحمدیاسکوئی، شاعر چپگرا
🎶 سرود« ای رفیقان رفقا قهرمانان»، اثری از کارگاه هنر ایران شاخهی اقلیت سازمان چریکهای فدایی خلق
🎵 ترانه_سرود « زندانی ای اوج فریاد »، متن و اجرا از کنشگران چپگرا (اطلاعاتی بیشتر یافت نشد)
🎶 ترانه_سرود « ای خدا ای خدا ای حقیقت »، شعر و آهنگ از مسعود عدل از مجاهدین خلق سال ۵۶/ زندان اوین، اجرای جمعی
🎵 سرود « آتش شعله برکش »، احتمالاً شعر از سعید سلطانپور و اجرای جمعی شاخهی اقلیت چریکهای فدایی خلق
🎶 ترانه_سرود « زخون جلوه کن ای هماره یاد»،
احتمالاً شعر از سعید سلطانپور و اجرای جمعی شاخهی اقلیت چریکهای فدایی خلق
🔷 تعدادیاز این ترانه_سرودها در سالهای پیش از انقلاب ازسوی کنشگران چپگرا یا مجاهدین خلق سروده و تنظیم شده بود اما پساز درگیریهای مسلحانه آنها با نظام رسمی و مستقر جمهوری اسلامی در ایران، مجدداً به عنوان آثار اعتراضی با مخاطب قرار دادن جمهوری اسلامی، باز تولید شد.
👈 برخیاز ویژگیهای این ترانههای اعتراضی، عبارتنداز:
۱ - لحن صریح حماسی و مبارزه در متن ترانهها
۲- ترجیح قالب سرود بر ترانه
۳- محتوای تراژیک و غمناک در رثای یاران جانباخته، گاه ناامیدی و حسرت
۴- بهرهمندی کمتر از ساز بدلیل قالب سرود
۵- بهرهمندی از عناصر طبیعت در متن سرودها مانند آتش، جنگل، رود، سرو، چشمه، دریا، پرنده
۶- محتوای ضداستبدادی، آزادیخواهانه، و مبارزهطلبانه
۷- مشارکت کمتر ترانهسرایان، آهنگسازان و خوانندگان حرفهای در تولید و اجرا
۸- تأکید بر گروهها و طبقاتی مانند: #کارگران، کشاورزان، دهقانان، #زنان
۹- اقبال کمتر و ناآشنایی عمومی از ترانههای این دوره
۱۰- آغاز ورود زنان در تولید و اجرای ترانههای اعتراضی
✍️ فریبا نظری
۲۰خرداد ۱۴۰۲
#مناسبات_قدرت
#مناصب_سیاسی
#حزب_جمهوری_اسلامی
#طبقهی_روحانیت
👈 ادامه دارد...
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
🔺🔺🔺«معجون رویکرد ایدئولوژیک و امنیتی با چاشنی قدرت، برانگیزانندهی تولید گفتمان زنزندگیآزادی»
🔵 بررسی و دقت در تجربهی زیستهی چهاردههی گذشتهی جامعهی ما، یک نکته را آشکارا نشان میدهد که بیشتر از هر گروه، رده، و طبقهی اجتماعی؛ برای زنان، شرط و شروط در قالب و تعریف هنجارهای اجتماعی شامل: قانون، عرف، ارزش، و رسوم؛ تولید و ترویج شده است.
این فرآیند بادخالت ساختارهای آشکار و پنهان قدرت، شکل گرفته و سیر طبیعی خود را طی نکرده است. از همینرو شکننده بوده و با کنش گروههای مختلف جامعه روبرو شده و میشود.
منبع صدور این گزاره ها نیز بهطور عمده ترکیبی از مناسبات قدرت با رویکردهای ایدئولوژیک و امنیتی* است.
_ زنان، چه بپوشند
_ زنان، به چه کاری مشغول باشند
_ زنان، کجا بروند
_ زنان، چگونه فکر کنند
_ زنان، چگونه سخن بگویند
_ زنان، چگونه زندگی کنند و چگونه بمیرند
اینها گسترهای از باید و نبایدهای گفتمان رسمی جامعه برای زنان است که با رنگ و لعاب کمک به خود زنان و ادعای داشتن منافع برای آنان، همواره ازسوی حاکمیت اصرار بر اجرای تمام و کمال آن دیده میشود.
🔷 آنچه زنان ایران را به کنشگری و دادخواهی حقوق شهروندی خود واداشته و میدارد و آنان را به مطالبهی زنزندگیآزادی رسانده است، نه رسانههای خارجی و نه اپوزیسیون خارجاز کشور؛ که معجون آزادی ستاننده و خاموش کنندهی زندگی است با ترکیب قدرت+ رویکرد ایدئولوژیک و امنیتی در داخل کشور؛
بهویژه ازسوی نهاد حکومتی روحانیت ایدئولوژیک و نهادهای امنیتی و سیاسی.
🔹تا زمانی که این معجون به هنجارسازی با هدف کنترل، محدودیت، سرکوب، و ایفای نقش نمایشی ازسوی عدهی معدودی از طرفداران این شیوهی کنترلگری در جامعه ادامه دارد، دادخواهی حقوق پایمال شده و مطالبات اعتراضی برای حق یک #زندگیمعمولی بهسوی #زنزندگیآزادی که استعاره و نمادی برای برابریخواهی، دوری از تبعیض و بیعدالتی برای گروههای متکثر جنسیتی، دینی، مذهبی، قومی و طبقاتی است؛ تداوم و استمرار خواهد داشت.
و اینچنین #زندگیخواهی و #آزادیطلبی، ابتدا ازسوی #زنان بهعنوان بخشیاز جامعه که همواره تحت کنترل و چونوچرا و شرط و شروط بوده و هستند، و سپس با همراهی سایر گروههای مختلف شامل مردان، نوجوانان، دانشجویان، معلمان، اقوام و مذاهب، استادان دانشگاه، کارگران؛ محور مطالبات اعتراضی قرار گرفته است.
🔷 برخیاز مهمترین کارکرد و برونداد این ترکیب کنترلگر را میتوان چنین برشمرد:
۱- ورود به حوزهی خصوصی زنان و مردان جامعه
۲- ستاندن اختیار و آزادی افراد
۳- نابودی و مسخ آموزههای اخلاقی و معنوی دین و تبدیل آن به ایدئولوژی تخدیرگر و مناسکگرا
۴- فراموشی و سرزنش زندگی و شادکامی
۵- سرگرمی جامعه به مناسکگرایی و مرگاندیشی
۶- ایجاد رانتهای ویژه برای زندگی با رفاه و آسایش کامل برای خود و خانواده و بستگان در فرصت مشغولیت مرگاندیشی جامعه
۷- کنترل حوزهی خصوصی و عمومی جامعه برای ادامهی حکمرانی
۸ - ترس از تکثر و تنوع جامعه بهعنوان عاملی در جلوگیری از تمامیت خواهی
۹- تلاش در یکدستسازی ذهنی و عینی جامعه برای کنترل آسان و تداوم تکصدایی در ساختار قدرت
۱۰- محدودسازی نقش و پایگاههای زنان و مردان
۱۱- طرد و خاموشی کنشگران زندگی و آزادی با زندان، اخراج، تبعید
۱۲- منزوی نمودن کنشگران زنزندگیآزادی با انواع برچسبها و انگهای ایدئولوژیک و امنیتی
۱۳- قطبی کردن فضای اجتماعی با تعابیر ایدئولوژیک و امنیتی_سیاسی
۱۴- بهرهبرداری ابزاری از نهاد فرهنگ و هنر و آموزش در بازتولید و ترویج بایدها و نبایدهای گفتمان رسمی
۱۵- بهرهمندی از خشونت ایدئولوژیک و امنیتی در خاموشی و مقابله با کنشگران مدنی و اجتماعی
💢💢از آنجاکه فرآیند تولید این گزاره های هنجارگونهی گفتمان رسمی برای محدودیت و کنترل حوزهی خصوصی زنان و مردان جامعه و تداوم تکصدایی و تمامیتخواهی در ساختار قدرت، سیری غیرطبیعی با مداخلهی قدرت در پیوند با نهادهای ایدئولوژیک و امنیتی داشته و دارد؛ با تداوم کنشهای فردی و جمعی طرفداران بهرهمندی از حقوق شهروندی و آزادیهای مدنی همچون دیگر جوامع، روبرو هستیم و خواهیم بود.
#زنزندگیآزادی، سنتز جدید دیالکتیک گزارههای گفتمان رسمی و کنشگری معترضین مورد تبعیض و نابرابری است.
و این نکتهای راهبردی است که حاکمیت باید بدان توجه داشته و از آن غفلت نورزد.
✍️ فریبا نظری
۱۲ مهر ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#مناسبات_قدرت
#رویکرد_ایدئولوژیک
#رویکرد_امنیتی
#تبعیض
#کنترل
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/660
*یادداشتی بر مطالبهی زنزندگیآزادی
🔵 بررسی و دقت در تجربهی زیستهی چهاردههی گذشتهی جامعهی ما، یک نکته را آشکارا نشان میدهد که بیشتر از هر گروه، رده، و طبقهی اجتماعی؛ برای زنان، شرط و شروط در قالب و تعریف هنجارهای اجتماعی شامل: قانون، عرف، ارزش، و رسوم؛ تولید و ترویج شده است.
این فرآیند بادخالت ساختارهای آشکار و پنهان قدرت، شکل گرفته و سیر طبیعی خود را طی نکرده است. از همینرو شکننده بوده و با کنش گروههای مختلف جامعه روبرو شده و میشود.
منبع صدور این گزاره ها نیز بهطور عمده ترکیبی از مناسبات قدرت با رویکردهای ایدئولوژیک و امنیتی* است.
_ زنان، چه بپوشند
_ زنان، به چه کاری مشغول باشند
_ زنان، کجا بروند
_ زنان، چگونه فکر کنند
_ زنان، چگونه سخن بگویند
_ زنان، چگونه زندگی کنند و چگونه بمیرند
اینها گسترهای از باید و نبایدهای گفتمان رسمی جامعه برای زنان است که با رنگ و لعاب کمک به خود زنان و ادعای داشتن منافع برای آنان، همواره ازسوی حاکمیت اصرار بر اجرای تمام و کمال آن دیده میشود.
🔷 آنچه زنان ایران را به کنشگری و دادخواهی حقوق شهروندی خود واداشته و میدارد و آنان را به مطالبهی زنزندگیآزادی رسانده است، نه رسانههای خارجی و نه اپوزیسیون خارجاز کشور؛ که معجون آزادی ستاننده و خاموش کنندهی زندگی است با ترکیب قدرت+ رویکرد ایدئولوژیک و امنیتی در داخل کشور؛
بهویژه ازسوی نهاد حکومتی روحانیت ایدئولوژیک و نهادهای امنیتی و سیاسی.
🔹تا زمانی که این معجون به هنجارسازی با هدف کنترل، محدودیت، سرکوب، و ایفای نقش نمایشی ازسوی عدهی معدودی از طرفداران این شیوهی کنترلگری در جامعه ادامه دارد، دادخواهی حقوق پایمال شده و مطالبات اعتراضی برای حق یک #زندگیمعمولی بهسوی #زنزندگیآزادی که استعاره و نمادی برای برابریخواهی، دوری از تبعیض و بیعدالتی برای گروههای متکثر جنسیتی، دینی، مذهبی، قومی و طبقاتی است؛ تداوم و استمرار خواهد داشت.
و اینچنین #زندگیخواهی و #آزادیطلبی، ابتدا ازسوی #زنان بهعنوان بخشیاز جامعه که همواره تحت کنترل و چونوچرا و شرط و شروط بوده و هستند، و سپس با همراهی سایر گروههای مختلف شامل مردان، نوجوانان، دانشجویان، معلمان، اقوام و مذاهب، استادان دانشگاه، کارگران؛ محور مطالبات اعتراضی قرار گرفته است.
🔷 برخیاز مهمترین کارکرد و برونداد این ترکیب کنترلگر را میتوان چنین برشمرد:
۱- ورود به حوزهی خصوصی زنان و مردان جامعه
۲- ستاندن اختیار و آزادی افراد
۳- نابودی و مسخ آموزههای اخلاقی و معنوی دین و تبدیل آن به ایدئولوژی تخدیرگر و مناسکگرا
۴- فراموشی و سرزنش زندگی و شادکامی
۵- سرگرمی جامعه به مناسکگرایی و مرگاندیشی
۶- ایجاد رانتهای ویژه برای زندگی با رفاه و آسایش کامل برای خود و خانواده و بستگان در فرصت مشغولیت مرگاندیشی جامعه
۷- کنترل حوزهی خصوصی و عمومی جامعه برای ادامهی حکمرانی
۸ - ترس از تکثر و تنوع جامعه بهعنوان عاملی در جلوگیری از تمامیت خواهی
۹- تلاش در یکدستسازی ذهنی و عینی جامعه برای کنترل آسان و تداوم تکصدایی در ساختار قدرت
۱۰- محدودسازی نقش و پایگاههای زنان و مردان
۱۱- طرد و خاموشی کنشگران زندگی و آزادی با زندان، اخراج، تبعید
۱۲- منزوی نمودن کنشگران زنزندگیآزادی با انواع برچسبها و انگهای ایدئولوژیک و امنیتی
۱۳- قطبی کردن فضای اجتماعی با تعابیر ایدئولوژیک و امنیتی_سیاسی
۱۴- بهرهبرداری ابزاری از نهاد فرهنگ و هنر و آموزش در بازتولید و ترویج بایدها و نبایدهای گفتمان رسمی
۱۵- بهرهمندی از خشونت ایدئولوژیک و امنیتی در خاموشی و مقابله با کنشگران مدنی و اجتماعی
💢💢از آنجاکه فرآیند تولید این گزاره های هنجارگونهی گفتمان رسمی برای محدودیت و کنترل حوزهی خصوصی زنان و مردان جامعه و تداوم تکصدایی و تمامیتخواهی در ساختار قدرت، سیری غیرطبیعی با مداخلهی قدرت در پیوند با نهادهای ایدئولوژیک و امنیتی داشته و دارد؛ با تداوم کنشهای فردی و جمعی طرفداران بهرهمندی از حقوق شهروندی و آزادیهای مدنی همچون دیگر جوامع، روبرو هستیم و خواهیم بود.
#زنزندگیآزادی، سنتز جدید دیالکتیک گزارههای گفتمان رسمی و کنشگری معترضین مورد تبعیض و نابرابری است.
و این نکتهای راهبردی است که حاکمیت باید بدان توجه داشته و از آن غفلت نورزد.
✍️ فریبا نظری
۱۲ مهر ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#مناسبات_قدرت
#رویکرد_ایدئولوژیک
#رویکرد_امنیتی
#تبعیض
#کنترل
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/660
*یادداشتی بر مطالبهی زنزندگیآزادی
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈يادداشتی بر مطالبهی "زن، زندگی، آزادی"
✍ سال هاست کنش گران و آگاهان مدنی هشدار داده و می دهند که کارگزاران و حاکمان از محدودسازی و تبعیض گروههای اجتماعی به ویژه زنان به عنوان نیمی از جامعه، دست بردارند.
هشدار داده اند که مطالبات بدیهی و طبیعی زنان…
✍ سال هاست کنش گران و آگاهان مدنی هشدار داده و می دهند که کارگزاران و حاکمان از محدودسازی و تبعیض گروههای اجتماعی به ویژه زنان به عنوان نیمی از جامعه، دست بردارند.
هشدار داده اند که مطالبات بدیهی و طبیعی زنان…