✔ #آیت الله #وحید _خراسانی در دیدار مبلغان اعزامی به ماه #محرم:🔻
🔸 یک عده #عوام پیدا می شوند [و می گویند] این #عزاداری ها افراط است. این قدر #شعور ندارند، هر چه بشود برای او، تفریط است. #عقل نیست. #سیدالشهدا شناخته نشد.
🔸 کاری کنید که در این سفر هر جا هستید، عمرتان را در سه جمله صرف کنید. اول: #تبلیغ احکام، مسایل #حلال و #حرام و #نماز؛ دوم: اصول #عقاید؛ سوم: #تهذیب _اخلاق. مستند هم #قرآن و #روایات باشد. مواعظ بحار را ببینید.
🔸 #خاتم النبیین شب #معراج رفت تا آنجا، از آنجا به ملأ اعلا، رسید به” دَنَا فَتَدَلَّى”. وقتی واصل شد به “قاب قوسین”، دو کلمه آنجا دید. کلمه اول: ان #الحسین #مصباح الهدی . کلمه دوم: و #سفینه النجاه . شرح این دو کلمه دو کتاب لازم است. جمله اولی: جنبه علمی، مصباح الهدی. چراغ هدایت سربریده اوست. این حیث عمل: سفینه النجاه. کشتی نجات همه درماندگان #محشر، وجود مقدس اوست. این #حدیث صحیح السند است.
🔸 روز #قیامت که می شود... از هودج #صدیقه کبری بیرون می آید. جمیع عرش می ایستند. ختم #محشر اینجاست. ناگهان یک #پیراهن کهنه غرقه به #خون بیرون می آورد، روی سرش می اندازد. #جبرییل نازل می شود، می گوید: خدا به تو سلام می رساند. هر چه می خواهی بخواه، رد شدنی نیست. آنجاست که می گوید: یا رب #شیعتی. ختم محشر پیراهن کهنه غرقه به خون اوست.
🔸 ابوحمزه #ثمالی از #حواریین امام چهارم است، گفت: در زمان حکومت آل مروان رفتم به زیارت قبر سیدالشهداء؛[از ترس عمال بنی مروان] شبها می رفتم، روزها استراحت می کردم. رسیدم به #حائر. خواستم مشرف بشوم. یکی جلو آمد گفت: امشب این حرم #قرق است. بار دوم رفتم، ظاهر شد گفت: امشب این #حرم قُرق است. بار سوم. پرسیدم: من گرفتار #آل _مروان هستم. گفت ما مأموریم، امشب این حرم خاص #کلیم الله #موسی بن عمران است. موسی حاجتی از خدا داشته، مدتهاست درخواست کرده. امشب به #موسی رخصت داده، بیاید در کنار این #قبر.
---------------
@drhadiansarii
#غربت امام #مجتبى ع🔹
بخش دوم
ترجمه این عمل، یعنی آنها امام حسن را #کافر تصور کرده (آن هم کافر حربی) و بعد اموالش را برای خود مباح دانسته بودند.
تا جایی که شخصی از یاران حضرت #عبای حضرت را از دوشش می کشد و آن را به غارت می برد در این هنگام برخی از یاران حضرت برای حفظ جان ایشان وارد #صحنه می شوند و ایشان را با همان حال، بدون عبا سوار بر #اسب می کنند و از منطقه آشوب دور می نمایند.
برخی از یاران حضرت که تعداد زیادی هم بودند حکم به کافر بودند ایشان داده بودند و خون ایشان را نیز مباح دانستند و گفتند که باید او را به #قتل برسانیم، پس وقتی که حضرت سوار بر اسب بود کسی به سمت ایشان نزدیک شد و لجام اسب ایشان را گرفت و با خنجری زهر آلود به سمت حضرت حمله کرد که ضربه ی او بر پای حضرت خورد و آنقدر این ضربه شدید بود که #خنجر به #استخوان رسید. او به حضرت حسن می گفت تو هم مانند پدرت کافر شده ای.
اینان یک دسته از #یاران حضرت بودند که با امام خود چنین رفتاری نمودند. اینان کسانی بودند که با #معاویه بد بودند و قصد جنگ با او را داشتند و صلح با معاویه را حرام می دانستند! جالب این است که باید سوال کرد که این حکم #حرام را شما از کجا آورده اید؟
تفاوتی که دوران ما با دوران امام حسن دارد در این است که این احمق ها امروز در #اقلیت هستند اما در دوران امام حسن مجتبی در #اکثریت بودند و همین بیانگر بخشی از غربت حسن بن علی ع است.
— — — — —
@drhadiansarii
بخش دوم
ترجمه این عمل، یعنی آنها امام حسن را #کافر تصور کرده (آن هم کافر حربی) و بعد اموالش را برای خود مباح دانسته بودند.
تا جایی که شخصی از یاران حضرت #عبای حضرت را از دوشش می کشد و آن را به غارت می برد در این هنگام برخی از یاران حضرت برای حفظ جان ایشان وارد #صحنه می شوند و ایشان را با همان حال، بدون عبا سوار بر #اسب می کنند و از منطقه آشوب دور می نمایند.
برخی از یاران حضرت که تعداد زیادی هم بودند حکم به کافر بودند ایشان داده بودند و خون ایشان را نیز مباح دانستند و گفتند که باید او را به #قتل برسانیم، پس وقتی که حضرت سوار بر اسب بود کسی به سمت ایشان نزدیک شد و لجام اسب ایشان را گرفت و با خنجری زهر آلود به سمت حضرت حمله کرد که ضربه ی او بر پای حضرت خورد و آنقدر این ضربه شدید بود که #خنجر به #استخوان رسید. او به حضرت حسن می گفت تو هم مانند پدرت کافر شده ای.
اینان یک دسته از #یاران حضرت بودند که با امام خود چنین رفتاری نمودند. اینان کسانی بودند که با #معاویه بد بودند و قصد جنگ با او را داشتند و صلح با معاویه را حرام می دانستند! جالب این است که باید سوال کرد که این حکم #حرام را شما از کجا آورده اید؟
تفاوتی که دوران ما با دوران امام حسن دارد در این است که این احمق ها امروز در #اقلیت هستند اما در دوران امام حسن مجتبی در #اکثریت بودند و همین بیانگر بخشی از غربت حسن بن علی ع است.
— — — — —
@drhadiansarii
دیدگاه متفاوت آیتاللهالعظمی #بروجردی درباره دست دادن مرد و زن
نوهی آیتالله بروجردی میگوید آن مرجعِ فقید، دست دادن #مردان با #زنان را به طور مطلق #حرام نمیدانست.
به گزارش خبرآنلاین، #نوه آیتالله بروجردی در گفت وگویی با پایگاه مؤسسهی فرهنگی تحقیقاتی امام #موسی صدر که به مناسبت سیزده شوال سالروز رحلت مرجع عالیقدر جهان تشیع آیتالله سید #حسین طباطبائی بروجردی منتشر شده، به نکات جالبی در باره مشیِ #فقهی و #فرهنگی آیت الله بروجردی اشاره کرده است.
آیتالله #سید جواد علوی طباطبائی با ذکر این مطلب که برخی به امام موسی صدر خرده میگرفتند که چرا در اروپا با خانمهایی که به سوی ایشان دست خود را دراز میکردند؛ دست میداد، گفت: آیت الله بروجردی هم بر این کار اشکال نمیگرفتند.
نوهی مرحوم آیتالله بروجردی در مورد حکم دستدادن با زنان گفت:
آقای بروجردی میفرمودند:
«من تعجب میکنم که فقهای ما ادلهی نظر را حمل کردند به صورت ریبه؛ چرا در ادله لمس این انصراف را قائل نشدند.»
از این سخن روشن میشود که «دیدگاه آیت الله بروجردی نه فقط به دلیل مسئله #هتک است، بلکه اساساً اشکال مبنایی در این خصوص دارد.»
نوه آیت الله بروجردی اشاره می کند:
یکی از محققان ایرانی که در مرکز اسلامی آلمان فعالیت میکرد، خدمت آیتالله بروجردی آمد و گفت:
در آلمان #زنان و مردان مختلفی که همهی آنها مسلمان هم نیستند، به مرکز اسلامی ما میآیند و گاهی از اوقات برخی از این زنان، دستشان را برای #مصافحه به سوی ما دراز میکنند و ما نمیتوانیم دست بدهیم. آنها نمیفهمند که چرا ما دست نمیدهیم و این مسئله موجب هتک آنها می شود و ما که میخواهیم جاذبه ایجاد کنیم، با این کار تنفر ایجاد میکنیم.
آیت الله بروجردی گفتند:
اگر شما احساس میکنید که دست ندادن شما باعث هتک حرمت #زنان میشود، مانعی ندارد که دست بدهید. بعد فرمودند:
حکم حرمت دست دادن با زن اجنبیه، برای حفظ حرمت اشخاص، هر چند مسلمان نباشند، ساقط میشود.
وی ادامه میدهد:
همچنین #شیخ محمد تقی #قمی که در مصر فعالیت میکردند، خدمت آیت الله بروجردی آمدند و گفتند:
«گاهی از اوقات برخی از سفارتخانهها مثل سفارت #هلند به مناسبت روز ملیشان، که همهی سفرا و شخصیتهای مختلف را دعوت میکنند، ما را هم به عنوان نمایندهی شما در مجلسِ تقریب دعوت میکنند. ما هم دسته #گل میخریم و به #سفارت می رویم. گاهی از اوقات سفیر میخواهد مثلاً سفیر #آمریکا و همسرش را که همراه اوست معرفی کند. آنها هم دستشان را دراز میکنند که دست بدهند. ما چه کار کنیم؟ اگر دست ندهیم، موجب هتک آنها می شود.»
آیت الله بروجردی فرمودند:
«اگر موجب #هتک حرمت ایشان میشود، اشکالی ندارد؛ دست بدهید.»
………………………………
@drhadiansarii
نوهی آیتالله بروجردی میگوید آن مرجعِ فقید، دست دادن #مردان با #زنان را به طور مطلق #حرام نمیدانست.
به گزارش خبرآنلاین، #نوه آیتالله بروجردی در گفت وگویی با پایگاه مؤسسهی فرهنگی تحقیقاتی امام #موسی صدر که به مناسبت سیزده شوال سالروز رحلت مرجع عالیقدر جهان تشیع آیتالله سید #حسین طباطبائی بروجردی منتشر شده، به نکات جالبی در باره مشیِ #فقهی و #فرهنگی آیت الله بروجردی اشاره کرده است.
آیتالله #سید جواد علوی طباطبائی با ذکر این مطلب که برخی به امام موسی صدر خرده میگرفتند که چرا در اروپا با خانمهایی که به سوی ایشان دست خود را دراز میکردند؛ دست میداد، گفت: آیت الله بروجردی هم بر این کار اشکال نمیگرفتند.
نوهی مرحوم آیتالله بروجردی در مورد حکم دستدادن با زنان گفت:
آقای بروجردی میفرمودند:
«من تعجب میکنم که فقهای ما ادلهی نظر را حمل کردند به صورت ریبه؛ چرا در ادله لمس این انصراف را قائل نشدند.»
از این سخن روشن میشود که «دیدگاه آیت الله بروجردی نه فقط به دلیل مسئله #هتک است، بلکه اساساً اشکال مبنایی در این خصوص دارد.»
نوه آیت الله بروجردی اشاره می کند:
یکی از محققان ایرانی که در مرکز اسلامی آلمان فعالیت میکرد، خدمت آیتالله بروجردی آمد و گفت:
در آلمان #زنان و مردان مختلفی که همهی آنها مسلمان هم نیستند، به مرکز اسلامی ما میآیند و گاهی از اوقات برخی از این زنان، دستشان را برای #مصافحه به سوی ما دراز میکنند و ما نمیتوانیم دست بدهیم. آنها نمیفهمند که چرا ما دست نمیدهیم و این مسئله موجب هتک آنها می شود و ما که میخواهیم جاذبه ایجاد کنیم، با این کار تنفر ایجاد میکنیم.
آیت الله بروجردی گفتند:
اگر شما احساس میکنید که دست ندادن شما باعث هتک حرمت #زنان میشود، مانعی ندارد که دست بدهید. بعد فرمودند:
حکم حرمت دست دادن با زن اجنبیه، برای حفظ حرمت اشخاص، هر چند مسلمان نباشند، ساقط میشود.
وی ادامه میدهد:
همچنین #شیخ محمد تقی #قمی که در مصر فعالیت میکردند، خدمت آیت الله بروجردی آمدند و گفتند:
«گاهی از اوقات برخی از سفارتخانهها مثل سفارت #هلند به مناسبت روز ملیشان، که همهی سفرا و شخصیتهای مختلف را دعوت میکنند، ما را هم به عنوان نمایندهی شما در مجلسِ تقریب دعوت میکنند. ما هم دسته #گل میخریم و به #سفارت می رویم. گاهی از اوقات سفیر میخواهد مثلاً سفیر #آمریکا و همسرش را که همراه اوست معرفی کند. آنها هم دستشان را دراز میکنند که دست بدهند. ما چه کار کنیم؟ اگر دست ندهیم، موجب هتک آنها می شود.»
آیت الله بروجردی فرمودند:
«اگر موجب #هتک حرمت ایشان میشود، اشکالی ندارد؛ دست بدهید.»
………………………………
@drhadiansarii
#شهيد آيت الله حاج شيخ احمد #انصاري قمي(ره)
آيت الله حاج شيخ احمد انصاري قمي در سال 1297 شمسي در شهر #قم بدنيا آمد. پدر وي شيخ محمد حسين قمي بود كه در محله #چهل اختران قم سكونت داشت و به زهد و تقوي مشهور و در ميان مردم به « شيخ » معروف بود.
وي چهارمين فرزند شيخ محمد حسين بود و فرزند بزرگ او شيخ #مرتضي _انصاري خطيب و سخنور نامي ايران در دهه اي و چهل و پنجاه شمسي مي باشد.
تحصیلات
وي در كودكي پدر خود را از دست داد و در 11 سالگي به همت برادر بزرگ خود به تحصيل مقدمات علم روي آورد. شوق او به آموختن وي را واداشت تا در سن 17 سالگي بهمراه #مادر خود به #نجف اشرف هجرت كند. نخست براي زيارت به نجف مشرف شد ليكن آستانه #اميرالمومنين او را به خود جذب نمود و مادر تنها به ايران باز گشت ، وي قصد اقامت دائمي را در نجف نمود و با جديت تمام به تحصيل پرداخت بگونه اي كه حتي براي فوت برخي عزيزان و فاميل نزديك خود حاضر به ترك نجف نگرديد.
در اين مدت از اساتيد مشهور و معروف حوزه نجف از جمله مرحوم آیات ميرزا عبدالهادي #شيرازي ، سيد محمود #شاهرودي سيد محسن #حكيم ـ و سيد ابوالقاسم #خوئي بهره ها برد.
از ديگر اساتيد ايشان مرحوم آيت الله حاج سيد #محمد _روحاني است كه بسياري از دروس سطوح عالي حوزه را بهمراه برخي ديگر از معاريف حوزه همچون شهيد سيد محمد باقر #صدر ، اخوان #جعفری نزد ايشان تلمذ نمود و با شهيد صدر و چند تن ديگر به مباحثه پرداختند.
در ميان اين بزرگان رابطه بسيار نزديكي با آيت الله العظمي #خوئي برقرار نمود و از شاگردان بسيار نزديك ايشان به حساب مي آمد و اين رابطه تا آخر ادامه يافت بگونه اي كه طرف مشورت ايشان بود.
ایشان از چنان جایگاهی در حوزه برخوردار گردید که نوه میرزای #نایینی را به ازدواج خود درآورد.
فعالیتها
آيت الله #انصاري در كنار اشتغالات علمي و تدريس ، همت بسيار بلندي در انجام كارهاي خير و عالم المنفعه داشت و به علت روابط بسيار گسترده خود با #بيوت مراجع #تقليد و ديگران از چهره هاي صاحب نفوذ در امور اجتماعي حوزه علميه و شهر نجف گرديد و گره گشاي بسياري از مشكلات بشمار مي آمد.
در جريان حوادث 15 #خرداد سال 1342 و واقعه مدرسه #فيضيه ايشان نقش فعالي در نجف داشت و #حوزه را به تعطيلی كشانيد و ديداري ميان علما و مرجع وقت حضرت آيه الله #حكيم در #كوفه ترتيب داد و بعد از هجرت امام #خميني به نجف ،ارتباط نزديكي با ايشان داشت .
يكي از اقدامات ارزشمند وي به عهده گرفتن مسئوليت كمك رساني به نزديك به 700 #زنداني ايراني در زندان شهر #حله عراق بود. اين افراد كه معمولا زائران بودند كه با عدم آگاهي از قوانين اقامتي عراق به تناوب در سالهاي 1350 تا 1354 دستگير و در زندان به سر مي بردند به علت دور بودن از خانواده شرايط بسيار سختي را در زندان مي گذراندند. به همت آيت الله انصاري و توافق مسئولين #زندان، شرايط مناسبي براي اين افراد فراهم گرديد و هزاران دينار عراقي صرف بهبود وضعيت معيشتي آنان گرديد ، و در نهايت با اقدامات ايشان و گفتگو با مسئولين مربوط ،حكم عفو عمومي تمامي آنان صادر گرديد و همگي در سال 1355 ش به ايران بازگردانده شدند .
پس از به قدرت رسيدن #صدام در سال 1358 كه شرايط عراق بسيار سخت و حساس گرديد ، و تهاجم همه جانبه اي براي شكستن قدرت حوزه علميه نجف و مراجع تقليد آغاز گرديد ، بسياري از چهره هاي صاحب نفوذ حوزه تحت فشار قرار گرفتند و در اين رابطه آيت الله انصاري از نخستين افرادي بود كه مورد تعرض قرار گرفت ، و در چندين نوبت به اشكال گوناگون براي او مزاحمتهايي ايجاد شد. و در چند نوبت #تهديد به #اخراج از عراق گرديد كه با حمايت #مرجعيت از ايشان موضوع موقتا منتفي گرديد. ولي همچنان فشار بر ايشان ادامه داشت ، آيت الله انصاري قصد #خروج از عراق را نمود. ليكن #آيت الله خوئي صريحا به ايشان فرمود كه بيرون رفتن شما از نجف #حرام است و شما از اركان حوزه علميه بشمار مي رويد.
شهادت
در نيمه دوم سال 1359 رژيم عراق كه در حال آمادگي براي تهاجم به جمهوري اسلامي ايران بود ، براي آماده سازي شرايط #جنگ در فاصله كوتاهي اقدام به دستگيريهاي گسترده اي در سطح حوزه علميه نجف و علماي موثر ديگر شهرهاي مهم عراق زد ، از آن جمله در نجف #شهيد آيه الله صدر را دستگير و اعدام نمود و در همان زمان در نيمه شبي بيش از 20 نفر از مامورين امنيتي به خانه آيت الله انصاري يورش برده و او را دستگير و مستقيما به #بغداد انتقال دادند ، و آزادي او را مشروط به همكاري و تاييد آيه الله العظمي خوئي و حوزه نجف از رژيم صدام قرار دادند ، تاييدي كه هرگز حوزه و مراجع آن حاضر به انجام آن نبودند.
اقدامات فراواني براي رهايي ايشان از زندان در داخل عراق و خارج آن از سوي سازمانهاي بين المللي انجام گرفت ليكن بي نتيجه ماند و همواره #رژيم صدام از پاسخگويي طفره مي رفت
سرانجام پس از سقوط رژيم صدام و گشوده شدن زندانها ، اثري از
آيت الله حاج شيخ احمد انصاري قمي در سال 1297 شمسي در شهر #قم بدنيا آمد. پدر وي شيخ محمد حسين قمي بود كه در محله #چهل اختران قم سكونت داشت و به زهد و تقوي مشهور و در ميان مردم به « شيخ » معروف بود.
وي چهارمين فرزند شيخ محمد حسين بود و فرزند بزرگ او شيخ #مرتضي _انصاري خطيب و سخنور نامي ايران در دهه اي و چهل و پنجاه شمسي مي باشد.
تحصیلات
وي در كودكي پدر خود را از دست داد و در 11 سالگي به همت برادر بزرگ خود به تحصيل مقدمات علم روي آورد. شوق او به آموختن وي را واداشت تا در سن 17 سالگي بهمراه #مادر خود به #نجف اشرف هجرت كند. نخست براي زيارت به نجف مشرف شد ليكن آستانه #اميرالمومنين او را به خود جذب نمود و مادر تنها به ايران باز گشت ، وي قصد اقامت دائمي را در نجف نمود و با جديت تمام به تحصيل پرداخت بگونه اي كه حتي براي فوت برخي عزيزان و فاميل نزديك خود حاضر به ترك نجف نگرديد.
در اين مدت از اساتيد مشهور و معروف حوزه نجف از جمله مرحوم آیات ميرزا عبدالهادي #شيرازي ، سيد محمود #شاهرودي سيد محسن #حكيم ـ و سيد ابوالقاسم #خوئي بهره ها برد.
از ديگر اساتيد ايشان مرحوم آيت الله حاج سيد #محمد _روحاني است كه بسياري از دروس سطوح عالي حوزه را بهمراه برخي ديگر از معاريف حوزه همچون شهيد سيد محمد باقر #صدر ، اخوان #جعفری نزد ايشان تلمذ نمود و با شهيد صدر و چند تن ديگر به مباحثه پرداختند.
در ميان اين بزرگان رابطه بسيار نزديكي با آيت الله العظمي #خوئي برقرار نمود و از شاگردان بسيار نزديك ايشان به حساب مي آمد و اين رابطه تا آخر ادامه يافت بگونه اي كه طرف مشورت ايشان بود.
ایشان از چنان جایگاهی در حوزه برخوردار گردید که نوه میرزای #نایینی را به ازدواج خود درآورد.
فعالیتها
آيت الله #انصاري در كنار اشتغالات علمي و تدريس ، همت بسيار بلندي در انجام كارهاي خير و عالم المنفعه داشت و به علت روابط بسيار گسترده خود با #بيوت مراجع #تقليد و ديگران از چهره هاي صاحب نفوذ در امور اجتماعي حوزه علميه و شهر نجف گرديد و گره گشاي بسياري از مشكلات بشمار مي آمد.
در جريان حوادث 15 #خرداد سال 1342 و واقعه مدرسه #فيضيه ايشان نقش فعالي در نجف داشت و #حوزه را به تعطيلی كشانيد و ديداري ميان علما و مرجع وقت حضرت آيه الله #حكيم در #كوفه ترتيب داد و بعد از هجرت امام #خميني به نجف ،ارتباط نزديكي با ايشان داشت .
يكي از اقدامات ارزشمند وي به عهده گرفتن مسئوليت كمك رساني به نزديك به 700 #زنداني ايراني در زندان شهر #حله عراق بود. اين افراد كه معمولا زائران بودند كه با عدم آگاهي از قوانين اقامتي عراق به تناوب در سالهاي 1350 تا 1354 دستگير و در زندان به سر مي بردند به علت دور بودن از خانواده شرايط بسيار سختي را در زندان مي گذراندند. به همت آيت الله انصاري و توافق مسئولين #زندان، شرايط مناسبي براي اين افراد فراهم گرديد و هزاران دينار عراقي صرف بهبود وضعيت معيشتي آنان گرديد ، و در نهايت با اقدامات ايشان و گفتگو با مسئولين مربوط ،حكم عفو عمومي تمامي آنان صادر گرديد و همگي در سال 1355 ش به ايران بازگردانده شدند .
پس از به قدرت رسيدن #صدام در سال 1358 كه شرايط عراق بسيار سخت و حساس گرديد ، و تهاجم همه جانبه اي براي شكستن قدرت حوزه علميه نجف و مراجع تقليد آغاز گرديد ، بسياري از چهره هاي صاحب نفوذ حوزه تحت فشار قرار گرفتند و در اين رابطه آيت الله انصاري از نخستين افرادي بود كه مورد تعرض قرار گرفت ، و در چندين نوبت به اشكال گوناگون براي او مزاحمتهايي ايجاد شد. و در چند نوبت #تهديد به #اخراج از عراق گرديد كه با حمايت #مرجعيت از ايشان موضوع موقتا منتفي گرديد. ولي همچنان فشار بر ايشان ادامه داشت ، آيت الله انصاري قصد #خروج از عراق را نمود. ليكن #آيت الله خوئي صريحا به ايشان فرمود كه بيرون رفتن شما از نجف #حرام است و شما از اركان حوزه علميه بشمار مي رويد.
شهادت
در نيمه دوم سال 1359 رژيم عراق كه در حال آمادگي براي تهاجم به جمهوري اسلامي ايران بود ، براي آماده سازي شرايط #جنگ در فاصله كوتاهي اقدام به دستگيريهاي گسترده اي در سطح حوزه علميه نجف و علماي موثر ديگر شهرهاي مهم عراق زد ، از آن جمله در نجف #شهيد آيه الله صدر را دستگير و اعدام نمود و در همان زمان در نيمه شبي بيش از 20 نفر از مامورين امنيتي به خانه آيت الله انصاري يورش برده و او را دستگير و مستقيما به #بغداد انتقال دادند ، و آزادي او را مشروط به همكاري و تاييد آيه الله العظمي خوئي و حوزه نجف از رژيم صدام قرار دادند ، تاييدي كه هرگز حوزه و مراجع آن حاضر به انجام آن نبودند.
اقدامات فراواني براي رهايي ايشان از زندان در داخل عراق و خارج آن از سوي سازمانهاي بين المللي انجام گرفت ليكن بي نتيجه ماند و همواره #رژيم صدام از پاسخگويي طفره مي رفت
سرانجام پس از سقوط رژيم صدام و گشوده شدن زندانها ، اثري از
✨﷽✨
#قابل_تامل 👌
✍امام #زينالعابدين(ع):
بيچاره فرزند #آدم ...
هر روز سه #مصيبت به او مى رسد
و حتى از یکی از آنها پند نمى گيرد
كه اگر پند میگرفت، سختي هاو كار دنيا
بر او آسان مى شد.
#مصيبت_اول:
هر روز از #عمر او كم میشود
در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد
اندوهگين مى شود؛ درحالیکه مال جايگزين
دارد، اما عمر از دست رفته جبران نمى شود.
#مصيبت_دوم:
روزيش را به طور كامل دريافت میكند،
كه اگر از راه #حلال باشد بايد حساب پس دهد
و اگر#حرام باشد كيفر میبيند.
#مصيبت_سوم:
از اينها بزرگتر است
پرسیدند: "آن چيست؟"
فرمود: «هيچ روزى را به #شب نمى رساند
مگر اين كه يك منزل به #آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى #بهشت يا به سوى #آتش؟
📚منبعالاختصاص؛ص342
…………………………
@drhadiansarii
#قابل_تامل 👌
✍امام #زينالعابدين(ع):
بيچاره فرزند #آدم ...
هر روز سه #مصيبت به او مى رسد
و حتى از یکی از آنها پند نمى گيرد
كه اگر پند میگرفت، سختي هاو كار دنيا
بر او آسان مى شد.
#مصيبت_اول:
هر روز از #عمر او كم میشود
در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد
اندوهگين مى شود؛ درحالیکه مال جايگزين
دارد، اما عمر از دست رفته جبران نمى شود.
#مصيبت_دوم:
روزيش را به طور كامل دريافت میكند،
كه اگر از راه #حلال باشد بايد حساب پس دهد
و اگر#حرام باشد كيفر میبيند.
#مصيبت_سوم:
از اينها بزرگتر است
پرسیدند: "آن چيست؟"
فرمود: «هيچ روزى را به #شب نمى رساند
مگر اين كه يك منزل به #آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى #بهشت يا به سوى #آتش؟
📚منبعالاختصاص؛ص342
…………………………
@drhadiansarii
بخش پنجم پاسخ به مطلب وتفکر #شریعتی🔹🔹🔹🔹🔹
علامه سید محمدحسین #طباطبایی در پاسخ به استفتایی نوشت:«اینجانب نوشتههای دکتر شریعتی را هرگز تصدیق نکرده[ام]... نوع مطالب ایشان اشتباه و طبق مدارک دینیاسلامی غیرقابل قبول است.»
مرحوم آیتالله سید کاظم #مرعشی هم در پاسخ به استفتایی دیگر ،خرید و فروش کتب شریعتی را حرام دانست. همچنین آیتالله سید علی #اصفهانی اعلام کرد:«نوشتجات نامبرده مشتمل بر اباطیل گوناگون است» و خرید و فروش کتب مذکور را #حرام اعلام کرد. با اینهمه فروش کتابهای شریعتی بصورت مخفیانه و غیرقانونی هر روز گسترش بیشتری مییافت.
اردیبهشت 1356 شریعتی موفق شد که از ایران خارج شود، لیکن سرنوشت چیز دیگری در آستین داشت. او روز 29 خرداد 1356 در انگلستان درگذشت و مبارزان را در حیرتی بزرگ فرو برد. آخرین فتواهای مذهبی علیه شریعتی پس از مرگ وی آغاز شد. در این زمان حضرات آیات #خویی، شهابالدین #مرعشی نجفی،سید محمود#شاهرودی،سید عبدالله #شیرازی، و... فتاوی مشابهی علیه شریعتی صادر کردند. در این زمان تلاشهایی هم شد که فتوایی له یا علیه شریعتی از آیتالله #خمینی صادر شود لیکن ایشان در اینباره همواره سکوت کرد. در یکی از اسناد #ساواک آمده است:«شدیدترین وضع اختلافات بین طرفداران شریعتی و مخالفین وی فعلا در مدرسه حقانی است، زیرا یکی از مدرسین آن مدرسه به نام مصباح یزدی که از موسسین در راه حق نیز میباشد، از مخالفین سرسخت شریعتی است.
لذا طرفداران شریعتی در جلسات درس وی شرکت نکرده و مقالاتی را بر رد شریعتی مینویسد پاره میکنند و شاگردان #مصباح هم مقالات شریعتی را پاره میکنند...قرار است برای چهلم #مصطفی خمینی، آقای مرتضی #حایری به اتفاق #شهابالدین اشراقی به #عراق مسافرت کنند و شهابالدین #اشراقی در این مسافرت نامهای از خمینی بگیرد که صراحتا در آن بنویسد شریعتی از ما نیست، او را نفی کند... اگر چنین اعلامی از جانب خمینی در مورد شریعتی صادر شود، دیگر طرفداران شریعتی ساکت شده و بکلی از بین خواهند رفت. »(همان- ص368)
………………………………
@drhadiansarii
علامه سید محمدحسین #طباطبایی در پاسخ به استفتایی نوشت:«اینجانب نوشتههای دکتر شریعتی را هرگز تصدیق نکرده[ام]... نوع مطالب ایشان اشتباه و طبق مدارک دینیاسلامی غیرقابل قبول است.»
مرحوم آیتالله سید کاظم #مرعشی هم در پاسخ به استفتایی دیگر ،خرید و فروش کتب شریعتی را حرام دانست. همچنین آیتالله سید علی #اصفهانی اعلام کرد:«نوشتجات نامبرده مشتمل بر اباطیل گوناگون است» و خرید و فروش کتب مذکور را #حرام اعلام کرد. با اینهمه فروش کتابهای شریعتی بصورت مخفیانه و غیرقانونی هر روز گسترش بیشتری مییافت.
اردیبهشت 1356 شریعتی موفق شد که از ایران خارج شود، لیکن سرنوشت چیز دیگری در آستین داشت. او روز 29 خرداد 1356 در انگلستان درگذشت و مبارزان را در حیرتی بزرگ فرو برد. آخرین فتواهای مذهبی علیه شریعتی پس از مرگ وی آغاز شد. در این زمان حضرات آیات #خویی، شهابالدین #مرعشی نجفی،سید محمود#شاهرودی،سید عبدالله #شیرازی، و... فتاوی مشابهی علیه شریعتی صادر کردند. در این زمان تلاشهایی هم شد که فتوایی له یا علیه شریعتی از آیتالله #خمینی صادر شود لیکن ایشان در اینباره همواره سکوت کرد. در یکی از اسناد #ساواک آمده است:«شدیدترین وضع اختلافات بین طرفداران شریعتی و مخالفین وی فعلا در مدرسه حقانی است، زیرا یکی از مدرسین آن مدرسه به نام مصباح یزدی که از موسسین در راه حق نیز میباشد، از مخالفین سرسخت شریعتی است.
لذا طرفداران شریعتی در جلسات درس وی شرکت نکرده و مقالاتی را بر رد شریعتی مینویسد پاره میکنند و شاگردان #مصباح هم مقالات شریعتی را پاره میکنند...قرار است برای چهلم #مصطفی خمینی، آقای مرتضی #حایری به اتفاق #شهابالدین اشراقی به #عراق مسافرت کنند و شهابالدین #اشراقی در این مسافرت نامهای از خمینی بگیرد که صراحتا در آن بنویسد شریعتی از ما نیست، او را نفی کند... اگر چنین اعلامی از جانب خمینی در مورد شریعتی صادر شود، دیگر طرفداران شریعتی ساکت شده و بکلی از بین خواهند رفت. »(همان- ص368)
………………………………
@drhadiansarii
پاسخ به #کژ اندیشان 🔹
از همه #علما و سروران گرامی پوزش میخواهم که جسارت میکنم و درس پس میدهم:
متاسفانه سخنرانیهای جناب #حیدری به صورت چند دقیقهای در تمام گروهها به اشتراگ گذاشته میشود که این روزها بیشتر حاوی مطالب تند در مخالفت با #علماء و بزگان #شیعه و ایجاد #شبهه در اقوال و آثار آنان است.
بازهم متاسفانه دسترسی به فایل کامل سخنرانیها آسان نیست و نقد چند دقیقه تقطیع شده هم به انصاف نزدیک نیست، اما چون این سخنرانیها عموما فریبدهنده است، چارهای جز پاسخ نیست. امیدواریم در اصل سخنرانیها این اشتباهات نباشد، چون از #محقق و عالم، صدور چنین اشتباهات روشن و آشکاری بسیار بعید است، مگر آن که تعمدی در کارباشد که پناه میبریم به خداوند متعال از کید شیطان رجیم و طلب عاقبت به خیری میکنیم برای خود و دیگران...
حقیر این کلیپهای چند دقیقهای را تحلیل و بررسی کردهام. در تمام موارد متاسفانه جناب حیدری در نقل قول، جانب امانت را رعایت نمیکنند و بخشهای بسیار مهمی را به عمد حذف میفرمایند. مثلا در همین کلیپ سه جمله از جلد ۲۲ کتاب نفیس #جواهرالکلام نقل شده که در هر سه عباراتی جاافتاده است. توجه بفرمایید:
۱. " علی کل حال فالظاهر الحاق المخالفین بالمشرکین" ادامه این عبارت در کتاب این است: "فی ذلک"
این عبارت دو کلمهای کل معنای جمله را تغییر میدهد.
این عبارات در ج ۲۲ کتاب تجارت و فصل "فی حرمة هجاء المؤمنين" آمده است. صاحب جواهر میفرمایند هجو مومن حرام است چه در نثر و چه در شعر، سپس میفرمایند هجو مشرک اشکال ندارد به شرط آن که هجو در عقیده آنان باشد نه قذف و نسبتهای ناروا... و اگر مشرک از عقیده خود برگردد و ایمان آورد واجب است همه آن هجوها پاک شود...
سپس میفرمایند در این موضوع ظاهرا مخالفین امامت هم به مشرکان ملحق میشوند یعنی میشود عقیده آنان را هجو کرد...
نه این که در سایر احکام و مسائل اجتماعی با مشرکان یکی باشند....
۲. "بل لعلّ هجاؤهم علي رؤوس الاشهاد من أفضل عبادة العباد" ادامه این عبارت در کتاب جواهر این است: "مالم تمنع التقیه" یعنی چون جامعه اسلامی ملزم به تقیه است، در جایی که تقیه نباشد، هجو عقاید باطل از بزرگترین عبادات است، یعنی در محافل شیعی باید این عقاید باطل مطرح و نقد و بزرگان آنان هجو شوند....
سپس #صاحب جواهر با اظهار تعجّب، نظر #مقدس اردبیلی و محدًث الخراسانی صاحب کتاب کفایة الأحکام و دیگران را که قائل به حرمت غیبت حتی کفار و مشرکین شدهاند، میآورد و دلیل آنها را وجود کلمات "المسلم" و "الناس" در روایات حرمت #غیبت میشمارد و این که همان طور که ریختن #خون و #غصب مال و ریختن #آبروی غیرشیعه جایز نیست، غیبت و #هجو او هم #حرام است و در آخر دو نتیجه میگیرد یکی این که مقصود آنان این است که باید این غیبت از جهت انحراف مذهبی باشد نه شخصی و دیگر این که شاید شدت تقدّس و تقوا و ورع این بزرگان باعث صدور این حکم شده است...
۳. "ماتظافرت به النصوص بل تواترت من لعنهم و سبّهم و شتمهم و کفرهم و انّهم مجوس" اصل عبارت این است:
"لکن لایخفی علی الخبیر الماهر الواقف علی ما تظافرت به النصوص بل تواترت من لعنهم و سبّهم و شتمهم و کفرهم و انّهم مجوس هذه الامّة و أشرّ من النصارى و أنجس من الكلاب أن مقتضى التقدّس و الورع خلاف ذلك..."
یعنی باوجود این همه روایات متواتری که هست نمیتوان تقدس و ورع را در عدم هجو عقاید دانست، و ورع به این باشد که دست افراد را برای انتشار عقاید باطل باز بگذاریم...
سپس نه با تکیه بر روایات بلکه بر آیه غیبت در سوره مبارکه حجرات که غیبت را به خوردن گوشت "برادر" تشبیه میفرماید، و آیه بعد که فقط "مومنان" را برادر میداند، ثابت میفرماید که غیبت مخالفان تشیع در عقاید و برائت جستن از آنان رواست.
حتی پس از آن این دلیل منطقی را نیز ذکر میکند که آنان متجاهر به عقاید خود هستند و از نشر آن بیمی ندارند که این کار غیبت به حساب آید...
بنابراین ملاحظه میفرمایید که صاحب جواهر با چه ظرافتی با این موضوع برخورد میکند و چگونه با آیات استدلال میفرماید.
و جناب حیدری چگونه مطلب را معکوس میفرماید و با حذف عبارات پیشینی و پسینی چه قضاوتهای نادرستی را منتشر میکند....
حقیر در کمال فروتنی پیشنهاد میکنم که در برخورد با این نوع کلیپها قبل از هر کار به متن اصلی مراجعه بفرمایید که در اغلب موارد راهگشاست.
ای کاش همه ما خود را ملزم میکردیم به عمل به این آیه شریفه "و اذا قلتم فاعدلوا..." و این حدیث نبوی: "لاتَنظُروا إِلى كَثرَةِ صَلاتِهِم وَصَومِهِم وَ كَثرَةِ الحَجِّ وَالمَعروفِ وَطَنطَنَتِهِم بِاللَّيلِ، وَلكِنِ انظُروا إِلى صِدقِ الحَديثِ وَأَداءِ المانَة» و جانب انصاف و امانتداری را در نقل قولهایمان نگاه میداشتیم.
با تشکر و اعتذار
#دکتر فاطمه #شیخ الاسلامی
…………………………………………
@drhadiansarii
از همه #علما و سروران گرامی پوزش میخواهم که جسارت میکنم و درس پس میدهم:
متاسفانه سخنرانیهای جناب #حیدری به صورت چند دقیقهای در تمام گروهها به اشتراگ گذاشته میشود که این روزها بیشتر حاوی مطالب تند در مخالفت با #علماء و بزگان #شیعه و ایجاد #شبهه در اقوال و آثار آنان است.
بازهم متاسفانه دسترسی به فایل کامل سخنرانیها آسان نیست و نقد چند دقیقه تقطیع شده هم به انصاف نزدیک نیست، اما چون این سخنرانیها عموما فریبدهنده است، چارهای جز پاسخ نیست. امیدواریم در اصل سخنرانیها این اشتباهات نباشد، چون از #محقق و عالم، صدور چنین اشتباهات روشن و آشکاری بسیار بعید است، مگر آن که تعمدی در کارباشد که پناه میبریم به خداوند متعال از کید شیطان رجیم و طلب عاقبت به خیری میکنیم برای خود و دیگران...
حقیر این کلیپهای چند دقیقهای را تحلیل و بررسی کردهام. در تمام موارد متاسفانه جناب حیدری در نقل قول، جانب امانت را رعایت نمیکنند و بخشهای بسیار مهمی را به عمد حذف میفرمایند. مثلا در همین کلیپ سه جمله از جلد ۲۲ کتاب نفیس #جواهرالکلام نقل شده که در هر سه عباراتی جاافتاده است. توجه بفرمایید:
۱. " علی کل حال فالظاهر الحاق المخالفین بالمشرکین" ادامه این عبارت در کتاب این است: "فی ذلک"
این عبارت دو کلمهای کل معنای جمله را تغییر میدهد.
این عبارات در ج ۲۲ کتاب تجارت و فصل "فی حرمة هجاء المؤمنين" آمده است. صاحب جواهر میفرمایند هجو مومن حرام است چه در نثر و چه در شعر، سپس میفرمایند هجو مشرک اشکال ندارد به شرط آن که هجو در عقیده آنان باشد نه قذف و نسبتهای ناروا... و اگر مشرک از عقیده خود برگردد و ایمان آورد واجب است همه آن هجوها پاک شود...
سپس میفرمایند در این موضوع ظاهرا مخالفین امامت هم به مشرکان ملحق میشوند یعنی میشود عقیده آنان را هجو کرد...
نه این که در سایر احکام و مسائل اجتماعی با مشرکان یکی باشند....
۲. "بل لعلّ هجاؤهم علي رؤوس الاشهاد من أفضل عبادة العباد" ادامه این عبارت در کتاب جواهر این است: "مالم تمنع التقیه" یعنی چون جامعه اسلامی ملزم به تقیه است، در جایی که تقیه نباشد، هجو عقاید باطل از بزرگترین عبادات است، یعنی در محافل شیعی باید این عقاید باطل مطرح و نقد و بزرگان آنان هجو شوند....
سپس #صاحب جواهر با اظهار تعجّب، نظر #مقدس اردبیلی و محدًث الخراسانی صاحب کتاب کفایة الأحکام و دیگران را که قائل به حرمت غیبت حتی کفار و مشرکین شدهاند، میآورد و دلیل آنها را وجود کلمات "المسلم" و "الناس" در روایات حرمت #غیبت میشمارد و این که همان طور که ریختن #خون و #غصب مال و ریختن #آبروی غیرشیعه جایز نیست، غیبت و #هجو او هم #حرام است و در آخر دو نتیجه میگیرد یکی این که مقصود آنان این است که باید این غیبت از جهت انحراف مذهبی باشد نه شخصی و دیگر این که شاید شدت تقدّس و تقوا و ورع این بزرگان باعث صدور این حکم شده است...
۳. "ماتظافرت به النصوص بل تواترت من لعنهم و سبّهم و شتمهم و کفرهم و انّهم مجوس" اصل عبارت این است:
"لکن لایخفی علی الخبیر الماهر الواقف علی ما تظافرت به النصوص بل تواترت من لعنهم و سبّهم و شتمهم و کفرهم و انّهم مجوس هذه الامّة و أشرّ من النصارى و أنجس من الكلاب أن مقتضى التقدّس و الورع خلاف ذلك..."
یعنی باوجود این همه روایات متواتری که هست نمیتوان تقدس و ورع را در عدم هجو عقاید دانست، و ورع به این باشد که دست افراد را برای انتشار عقاید باطل باز بگذاریم...
سپس نه با تکیه بر روایات بلکه بر آیه غیبت در سوره مبارکه حجرات که غیبت را به خوردن گوشت "برادر" تشبیه میفرماید، و آیه بعد که فقط "مومنان" را برادر میداند، ثابت میفرماید که غیبت مخالفان تشیع در عقاید و برائت جستن از آنان رواست.
حتی پس از آن این دلیل منطقی را نیز ذکر میکند که آنان متجاهر به عقاید خود هستند و از نشر آن بیمی ندارند که این کار غیبت به حساب آید...
بنابراین ملاحظه میفرمایید که صاحب جواهر با چه ظرافتی با این موضوع برخورد میکند و چگونه با آیات استدلال میفرماید.
و جناب حیدری چگونه مطلب را معکوس میفرماید و با حذف عبارات پیشینی و پسینی چه قضاوتهای نادرستی را منتشر میکند....
حقیر در کمال فروتنی پیشنهاد میکنم که در برخورد با این نوع کلیپها قبل از هر کار به متن اصلی مراجعه بفرمایید که در اغلب موارد راهگشاست.
ای کاش همه ما خود را ملزم میکردیم به عمل به این آیه شریفه "و اذا قلتم فاعدلوا..." و این حدیث نبوی: "لاتَنظُروا إِلى كَثرَةِ صَلاتِهِم وَصَومِهِم وَ كَثرَةِ الحَجِّ وَالمَعروفِ وَطَنطَنَتِهِم بِاللَّيلِ، وَلكِنِ انظُروا إِلى صِدقِ الحَديثِ وَأَداءِ المانَة» و جانب انصاف و امانتداری را در نقل قولهایمان نگاه میداشتیم.
با تشکر و اعتذار
#دکتر فاطمه #شیخ الاسلامی
…………………………………………
@drhadiansarii