🔴 «برادر بزرگ نظارهگر توست!»🔴
به سوی نخستین توتالیتاریسمِ سایبری
☭☭☭
#چین، #توتالیتاریسم، #کمونیسم #نظام_اعتبار_اجتماعی، #برادر_بزرگ
🔻وینستون اسمیت را میشناسید؟ او قهرمان بیچارهای بود. قهرمان یکی از معروفترین رمانهای جهان بود اما در نظامی توتالیتر گیر افتاده بود: رمان «1984»، اثر جورج اورول. نه فقط وینستون، که همۀ آدمها در نظامهای توتالیتر بیچارهاند. حکومتهای توتالیتر بر تمام شئون زندگی شهروندان نظارت کامل دارند. نظام آموزشی، فضای عمومی، رسانهها و حتا روابط خصوصی افراد زیر نظارت هولناک حکومتی تکحزبی است. در رمانِ 1984 تجسم عینیِ این حکومت نظارتگر شخصیتی غیرواقعی، معروف «برادر بزرگ» بود: «برادر بزرگ نظارهگر توست!»
تصور میشد با گسترش فناوری اطلاعات عصر نظامهای توتالیتر سپری شده است. فضای مجازی حد بالا و غیرقابل تصوری از آزادی را برای شهروندان نظامهای پلیسی ایجاد کرد تا دستکم خارج از نظارتهای خفهکنندۀ حکومت گوشۀ خلوت و امنی داشته باشند تا به فردیت خود جولان دهند. اما اینطور که به نظر میرسد بعید نیست مهیبترین و دقیقترین نوع نظارت توتالیتاریستی از درون فناوریهای نوین سر برآورد، و این همان هدفی است که به نظر چین با بهانهها و عناوینی خوشآبورنگ دنبال میکند.
از سال 2020 قرار است نوعی «نظام اعتبار اجتماعی» (Social Credit System) در چین به اجرا درآید که تمام شهروندان در آن امتیازبندی میشوند. هر شهروندی هر اقدامی انجام دهد امتیاز مثبت یا منفی میگیرد، تمام خریدها، پرداختها، نظرها، رفتارها، روابط و دوستیهای شهروندان در این سامانۀ عظیم ثبت میشود و بر امتیاز نهایی فرد تأثیر میگذارد. اما مشخص است که کسانی این نظام امتیازدهی را تعریف میکنند: حزب کمونیست.
نتیجۀ این امتیازدهی این میشود که فرد هر چه امتیاز بالاتری داشته باشد امکانات اجتماعی بیشتری دارد و هر چه امتیاز کمتر، زندگی محرومانهتری خواهد داشت. ممکن است بخواهد با هواپیما سفر کند و به دلیل امتیاز پایین «پرواز ممنوع» شود، یعنی اجازۀ سفر با هواپیما نیابد؛ ممکن است اجازۀ سفر با قطار نیابد، زیرا قطار و هواپیما برای شهروندان «لایقتر» است. ممکن است فرد از برخی خدمات اجتماعی محروم شود، برخی مشاغل برای او ممنوع شود و حتا میزان دسترسیاش به اینترنت نیز محدود شود!
این سیستم هماکنون به طور آزمایشی در شهر «رونگچِنگِ» چین در حال اجراست. سایتهای بزرگ چین (مانند علیبابا، تِنسِنت و بایدو) باید دیتابِیس خود را در اختیار دولت بگذارند تا این سیستم امتیازدهی را راه اندازد، ضمن اینکه همهجا دوربینها با توانایی تشخیص هویت افراد را زیر نظر دارد. برای عموم مردم چین که با تربیت شخصستیزِ حزب کمونیست فقط به تولید و مصرف عادت داده شدهاند چنین سیستمی اصلاً نگرانکننده نیست، و اتفاقاً بسیاری هم از آن راضیاند، چون هر کسی فکر میکند در این سیستم امتیازدهی میتواند خوبیهای خود را اثبات کند و حق بیشتری از بازار تولید و مصرف داشته باشد. اما اقلیت دگراندیش چین خوب میداند چه مطامع سیاسی هولناکی در پس این سیستم هیولاسان نهفته است. برای مثال، برادران گائو ژِن که از سرشناسترین هنرمندان چینیاند، تردیدی ندارند که این طرح تحقق همان کابوس جورج اورول است: «برادر بزرگ نظارهگر توست!»
حال فرض کنید تمام زندگی شما زیر نظر است: هر جا میروید، با هر کسی حرف میزنید، هر خریدی میکنید، از هر خیابانی گذر میکنید، وارد هر سایتی در فضای مجازی میشوید، هر «لایکی» پای هر مطلبی میزنید، هر کامنتی میگذارید... فرض کنید همۀ اینها جمع میشود و بابت آن امتیاز میگیرید. اگر امتیاز هم مهم نباشد، آیا تهوعآور نیست که اَبَررایانههای دولتی دمبهدم زندگی شما را ثبت و آنالیز میکنند؟ و چقدر هولناک است وقتی میدانید دولت هیچ امانتدار خوبی نیست و سر بزنگاه همۀ آن دادهها را علیه شما استفاده خواهد کرد.
چین شتابان به سوی برپایی نخستین «دیکتاتوری آی.تی» در حرکت است و بعید است اکثر چینیها از این واقعیت ناراحت باشند. اما احتمالاً به زودی برخی کشورهای توسعهنیافته برای وارد کردن این فناوری دست به دامان اژدهای زرد شوند. چینیها هم که از آب کره میگیرند! پس بعید نیست در آیندهای نزدیک برای بخشی از مردم جهان فضای مجازی که اقیانوس آزادی بود به باتلاق اسارت تبدیل شود.
راستی، ترکیب ساختار سیاسی کمونیستی و اقتصاد بازار آزاد، از آدمها چه میسازد؟ فرد در این جامعه به ابزار تولید ثروت تبدیل میشود، بدون ارادۀ سیاسی! اجازه دارد تا میتواند پول درآورد، تا میتواند فربه شود، سوار بهترین ماشین شود و آخرین گوشی آیفون را بخرد و در ساعات بیکاری در پاساژها پول خرج کند، فقط به سیاست کاری نداشته باشد!
مهدی تدینی
@cafe_andishe95
به سوی نخستین توتالیتاریسمِ سایبری
☭☭☭
#چین، #توتالیتاریسم، #کمونیسم #نظام_اعتبار_اجتماعی، #برادر_بزرگ
🔻وینستون اسمیت را میشناسید؟ او قهرمان بیچارهای بود. قهرمان یکی از معروفترین رمانهای جهان بود اما در نظامی توتالیتر گیر افتاده بود: رمان «1984»، اثر جورج اورول. نه فقط وینستون، که همۀ آدمها در نظامهای توتالیتر بیچارهاند. حکومتهای توتالیتر بر تمام شئون زندگی شهروندان نظارت کامل دارند. نظام آموزشی، فضای عمومی، رسانهها و حتا روابط خصوصی افراد زیر نظارت هولناک حکومتی تکحزبی است. در رمانِ 1984 تجسم عینیِ این حکومت نظارتگر شخصیتی غیرواقعی، معروف «برادر بزرگ» بود: «برادر بزرگ نظارهگر توست!»
تصور میشد با گسترش فناوری اطلاعات عصر نظامهای توتالیتر سپری شده است. فضای مجازی حد بالا و غیرقابل تصوری از آزادی را برای شهروندان نظامهای پلیسی ایجاد کرد تا دستکم خارج از نظارتهای خفهکنندۀ حکومت گوشۀ خلوت و امنی داشته باشند تا به فردیت خود جولان دهند. اما اینطور که به نظر میرسد بعید نیست مهیبترین و دقیقترین نوع نظارت توتالیتاریستی از درون فناوریهای نوین سر برآورد، و این همان هدفی است که به نظر چین با بهانهها و عناوینی خوشآبورنگ دنبال میکند.
از سال 2020 قرار است نوعی «نظام اعتبار اجتماعی» (Social Credit System) در چین به اجرا درآید که تمام شهروندان در آن امتیازبندی میشوند. هر شهروندی هر اقدامی انجام دهد امتیاز مثبت یا منفی میگیرد، تمام خریدها، پرداختها، نظرها، رفتارها، روابط و دوستیهای شهروندان در این سامانۀ عظیم ثبت میشود و بر امتیاز نهایی فرد تأثیر میگذارد. اما مشخص است که کسانی این نظام امتیازدهی را تعریف میکنند: حزب کمونیست.
نتیجۀ این امتیازدهی این میشود که فرد هر چه امتیاز بالاتری داشته باشد امکانات اجتماعی بیشتری دارد و هر چه امتیاز کمتر، زندگی محرومانهتری خواهد داشت. ممکن است بخواهد با هواپیما سفر کند و به دلیل امتیاز پایین «پرواز ممنوع» شود، یعنی اجازۀ سفر با هواپیما نیابد؛ ممکن است اجازۀ سفر با قطار نیابد، زیرا قطار و هواپیما برای شهروندان «لایقتر» است. ممکن است فرد از برخی خدمات اجتماعی محروم شود، برخی مشاغل برای او ممنوع شود و حتا میزان دسترسیاش به اینترنت نیز محدود شود!
این سیستم هماکنون به طور آزمایشی در شهر «رونگچِنگِ» چین در حال اجراست. سایتهای بزرگ چین (مانند علیبابا، تِنسِنت و بایدو) باید دیتابِیس خود را در اختیار دولت بگذارند تا این سیستم امتیازدهی را راه اندازد، ضمن اینکه همهجا دوربینها با توانایی تشخیص هویت افراد را زیر نظر دارد. برای عموم مردم چین که با تربیت شخصستیزِ حزب کمونیست فقط به تولید و مصرف عادت داده شدهاند چنین سیستمی اصلاً نگرانکننده نیست، و اتفاقاً بسیاری هم از آن راضیاند، چون هر کسی فکر میکند در این سیستم امتیازدهی میتواند خوبیهای خود را اثبات کند و حق بیشتری از بازار تولید و مصرف داشته باشد. اما اقلیت دگراندیش چین خوب میداند چه مطامع سیاسی هولناکی در پس این سیستم هیولاسان نهفته است. برای مثال، برادران گائو ژِن که از سرشناسترین هنرمندان چینیاند، تردیدی ندارند که این طرح تحقق همان کابوس جورج اورول است: «برادر بزرگ نظارهگر توست!»
حال فرض کنید تمام زندگی شما زیر نظر است: هر جا میروید، با هر کسی حرف میزنید، هر خریدی میکنید، از هر خیابانی گذر میکنید، وارد هر سایتی در فضای مجازی میشوید، هر «لایکی» پای هر مطلبی میزنید، هر کامنتی میگذارید... فرض کنید همۀ اینها جمع میشود و بابت آن امتیاز میگیرید. اگر امتیاز هم مهم نباشد، آیا تهوعآور نیست که اَبَررایانههای دولتی دمبهدم زندگی شما را ثبت و آنالیز میکنند؟ و چقدر هولناک است وقتی میدانید دولت هیچ امانتدار خوبی نیست و سر بزنگاه همۀ آن دادهها را علیه شما استفاده خواهد کرد.
چین شتابان به سوی برپایی نخستین «دیکتاتوری آی.تی» در حرکت است و بعید است اکثر چینیها از این واقعیت ناراحت باشند. اما احتمالاً به زودی برخی کشورهای توسعهنیافته برای وارد کردن این فناوری دست به دامان اژدهای زرد شوند. چینیها هم که از آب کره میگیرند! پس بعید نیست در آیندهای نزدیک برای بخشی از مردم جهان فضای مجازی که اقیانوس آزادی بود به باتلاق اسارت تبدیل شود.
راستی، ترکیب ساختار سیاسی کمونیستی و اقتصاد بازار آزاد، از آدمها چه میسازد؟ فرد در این جامعه به ابزار تولید ثروت تبدیل میشود، بدون ارادۀ سیاسی! اجازه دارد تا میتواند پول درآورد، تا میتواند فربه شود، سوار بهترین ماشین شود و آخرین گوشی آیفون را بخرد و در ساعات بیکاری در پاساژها پول خرج کند، فقط به سیاست کاری نداشته باشد!
مهدی تدینی
@cafe_andishe95
🇨🇳«چه کسی کیک جهان را بلعید؟»🇨🇳
#چین_پس_از_مائو
اگر ماشین زمان وجود داشت و فردی چینی از دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به امروز سفر میکرد، باور نمیکرد که این چین همان چین مائوست! پس آن شعارهای تند ضدکاپیتالیستی، آن مردمِ تکرنگِ خاکستریپوش، آن رهبران غربستیز و آن اقتصاد جزماندیشانۀ کمونیستی چه شد؟ در میان همۀ پرسشهایی که به ذهن آن مسافرِ زمان میرسد، احتمالاً بزرگترین پرسش این است که چه بر سر آن ایدئولوژی آمد؟ کدام نیرو توانست آن ایدئولوژی سختکیش را تغییر دهد؟
چینی که امروز میبینیم دیگر هیچ شباهتی به چین مائو ندارد. بخش بزرگی از این تغییر به آوازۀ دولتمردی دیگر به نام دِنگ شیائوپنگ گره خورده است. دنگ با اجرای ایدۀ مدرنسازی چهارگانه که چو اِنلای مبدعش بود (یعنی مدرنسازیِ کشاورزی، صنایع، دفاع و علم و فناوری) اصلاحاتی فراگیر را آغاز کرد و جامهای مدرن و سرمایهدارانه بر قامت چین پوشاند. نتیجۀ این اصلاحات خیرهکننده بود: چین از ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۳ با میانگین رشد اقتصادی سالانه ۹.۵ درصد رشد کرد. تولید ناخالص داخلیِ واقعی چین از ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۴، «چهلوهشت برابر» شد (تولید ناخالص «واقعی» یعنی تولید ناخالص داخلی با کم کردن نرخ تورم سالیانه).
نظام چین از اکتبر ۱۹۴۹ کمونیستی شد و رهبر حزب کمونیست، مائو، تا به هنگام مرگ در ۱۹۷۶، رهبر این کشور بود. در ۱۹۵۰ چین یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود که ۹۰ درصد مردمش روستانشین بودند. از ۱۹۵۸ مائو ایدۀ «جهش بزرگ» را به اجرا درآورد که به فاجعهای تمامعیار ختم شد: قحطی کشور را فراگرفت و دهها میلیون قربانی شدند. پس از مرگ مائو، راه برای سیاستمداران اصلاحطلب باز شد.
🔻در آغازِ اصلاحات اقتصادی در سال ۱۹۷۸، چین در میان صادرکنندگان جهان در رتبۀ سیودوم بود و تنها یک درصد تجارت جهانی را تشکیل میداد. پس از مرگ مائو، حزب کمونیست که کشور را به نسبت دیگر کشورهای آسیای شرقی مانند کرۀ جنوبی و ژاپن و تایوان عقبمانده میدید، تصمیم گرفت پارهای سیاستهای لیبرالسازی را در اقتصاد در پیش گیرد. در آن زمان رهبران چین نمیدانستند این تخلف ایدئولوژیک کوچک چونان گشودن جعبۀ پاندوراست!
۱۹۷۸ تا ۱۹۸۴
در مرحلۀ اول اصلاحات، در حوزۀ کشاورزی، زمینهای سابقاً اشتراکی در قطعات کوچک میان دهقانان تقسیم شد و از آن پس خودشان مسئول سود و زیان آن بودند. افزون بر این، برای نخستین بار از زمان کمونیستی شدن چین، اجازۀ سرمایهگذاری مستقیم خارجی داده شد و به این منظور «مناطق ویژۀ اقتصادی» تأسیس شد: شِنژِن، جوهای، شانتو و شیامن. این مناطق به موتورهای رشد اقتصاد ملی تبدیل شدند و در واقع الگویی جدید را نمایندگی میکردند.
۱۹۸۴ تا ۱۹۹۳
در مرحلۀ بعد، گامهای لیبرالیـاصلاحیِ لرزان استوارتر و بلندتر شد و کمی از نظارتهای دولتی بر فعالیتهای اقتصادی خصوصی کاسته شد و برخی کارخانههای دولتیِ زیانده خصوصی شد. در این اثنا «میانپردۀ سیاسی» خونباری رخ داد و آن ماجرا میدان تیانآنمن بود (در نوشتاری دیگر پیشتر دربارۀ آن صحبت کردهایم). یکی از دلایل قیام سیاسیِ تیانآنمن این بود که بخشهایی از جامعه از این اصلاحات منتفع و بخشهایی متضرر شده بودند. محافظهکاران از این فرصت استفاده کردند و کوشیدند اصلاحات را متوقف کنند و کشور را به پیش از اصلاحات برگردانند. اما دِنگ ضمن سرکوب سیاسی، اصلاحات اقتصادی را ادامه داد: او در ۱۹۹۰ بورس شانگهای را که مائو چهل سال پیش بسته بود، دوباره گشود.
۱۹۹۳ تا ۲۰۰۵
در دهۀ نود و پس از رنگ باختن شورش میدان تیانآنمن در خاطرهها، دنگ بسیاری از مخالفان اصلاحات را از مقامشان کنار زد تا راه اصلاحات هموارتر شود. او در ۱۹۹۷ درگذشت، اما جانشینان همفکر او (جیانگ زِمین و ژو رونگجی) راهش را ادامه دادند. خصوصیسازی شتاب گرفت. تنها بین ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ شرکتهای دولتی نصف شد. در سال ۲۰۰۵ سهم تولید خصوصی در تولید ناخالص ملی از سهم دولتی بسیار فراتر رفته بود.
چین پیشتر اقتصادی سوسیالیستی داشت و این به معنای نفی «اقتصاد بازار آزاد» بود. وقتی اصلاحات اقتصادی و گشایش در این کشور پدید آمد، دنگ نام این نوع اقتصاد را «اقتصاد بازار سوسیالیستی» نهاد که البته تعبیر پوچی به نظر میرسد و فقط نوعی خوشنماسازیِ ایدئولوژیک است تا تعبیر «سوسیالیسم» همچنان در دهان بماند، به عنوان میراث مائو. البته بخشهایی از اقتصاد چین همچنان دست دولت است و مداخلات دولتی گستردهای صورت میگیرد.
باز گردیم به پرسشی که ابتدای این نوشتار در ذهنِ آن مسافر زمان شکل گرفته بود: عامل این دگرگونی شگرف چه بوده است؟ پاسخ «اقتصاد» است. آن کشور پهناور و پرجمعیت که در لبۀ قحطی حرکت میکرد، امروز سهم بزرگی از کیک اقتصادی جهان را مال خود کرده و به تهدیدی جدی برای آمریکا بدل شده است...
م. تدینی
@cafe_andishe95
#چین_پس_از_مائو
اگر ماشین زمان وجود داشت و فردی چینی از دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به امروز سفر میکرد، باور نمیکرد که این چین همان چین مائوست! پس آن شعارهای تند ضدکاپیتالیستی، آن مردمِ تکرنگِ خاکستریپوش، آن رهبران غربستیز و آن اقتصاد جزماندیشانۀ کمونیستی چه شد؟ در میان همۀ پرسشهایی که به ذهن آن مسافرِ زمان میرسد، احتمالاً بزرگترین پرسش این است که چه بر سر آن ایدئولوژی آمد؟ کدام نیرو توانست آن ایدئولوژی سختکیش را تغییر دهد؟
چینی که امروز میبینیم دیگر هیچ شباهتی به چین مائو ندارد. بخش بزرگی از این تغییر به آوازۀ دولتمردی دیگر به نام دِنگ شیائوپنگ گره خورده است. دنگ با اجرای ایدۀ مدرنسازی چهارگانه که چو اِنلای مبدعش بود (یعنی مدرنسازیِ کشاورزی، صنایع، دفاع و علم و فناوری) اصلاحاتی فراگیر را آغاز کرد و جامهای مدرن و سرمایهدارانه بر قامت چین پوشاند. نتیجۀ این اصلاحات خیرهکننده بود: چین از ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۳ با میانگین رشد اقتصادی سالانه ۹.۵ درصد رشد کرد. تولید ناخالص داخلیِ واقعی چین از ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۴، «چهلوهشت برابر» شد (تولید ناخالص «واقعی» یعنی تولید ناخالص داخلی با کم کردن نرخ تورم سالیانه).
نظام چین از اکتبر ۱۹۴۹ کمونیستی شد و رهبر حزب کمونیست، مائو، تا به هنگام مرگ در ۱۹۷۶، رهبر این کشور بود. در ۱۹۵۰ چین یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود که ۹۰ درصد مردمش روستانشین بودند. از ۱۹۵۸ مائو ایدۀ «جهش بزرگ» را به اجرا درآورد که به فاجعهای تمامعیار ختم شد: قحطی کشور را فراگرفت و دهها میلیون قربانی شدند. پس از مرگ مائو، راه برای سیاستمداران اصلاحطلب باز شد.
🔻در آغازِ اصلاحات اقتصادی در سال ۱۹۷۸، چین در میان صادرکنندگان جهان در رتبۀ سیودوم بود و تنها یک درصد تجارت جهانی را تشکیل میداد. پس از مرگ مائو، حزب کمونیست که کشور را به نسبت دیگر کشورهای آسیای شرقی مانند کرۀ جنوبی و ژاپن و تایوان عقبمانده میدید، تصمیم گرفت پارهای سیاستهای لیبرالسازی را در اقتصاد در پیش گیرد. در آن زمان رهبران چین نمیدانستند این تخلف ایدئولوژیک کوچک چونان گشودن جعبۀ پاندوراست!
۱۹۷۸ تا ۱۹۸۴
در مرحلۀ اول اصلاحات، در حوزۀ کشاورزی، زمینهای سابقاً اشتراکی در قطعات کوچک میان دهقانان تقسیم شد و از آن پس خودشان مسئول سود و زیان آن بودند. افزون بر این، برای نخستین بار از زمان کمونیستی شدن چین، اجازۀ سرمایهگذاری مستقیم خارجی داده شد و به این منظور «مناطق ویژۀ اقتصادی» تأسیس شد: شِنژِن، جوهای، شانتو و شیامن. این مناطق به موتورهای رشد اقتصاد ملی تبدیل شدند و در واقع الگویی جدید را نمایندگی میکردند.
۱۹۸۴ تا ۱۹۹۳
در مرحلۀ بعد، گامهای لیبرالیـاصلاحیِ لرزان استوارتر و بلندتر شد و کمی از نظارتهای دولتی بر فعالیتهای اقتصادی خصوصی کاسته شد و برخی کارخانههای دولتیِ زیانده خصوصی شد. در این اثنا «میانپردۀ سیاسی» خونباری رخ داد و آن ماجرا میدان تیانآنمن بود (در نوشتاری دیگر پیشتر دربارۀ آن صحبت کردهایم). یکی از دلایل قیام سیاسیِ تیانآنمن این بود که بخشهایی از جامعه از این اصلاحات منتفع و بخشهایی متضرر شده بودند. محافظهکاران از این فرصت استفاده کردند و کوشیدند اصلاحات را متوقف کنند و کشور را به پیش از اصلاحات برگردانند. اما دِنگ ضمن سرکوب سیاسی، اصلاحات اقتصادی را ادامه داد: او در ۱۹۹۰ بورس شانگهای را که مائو چهل سال پیش بسته بود، دوباره گشود.
۱۹۹۳ تا ۲۰۰۵
در دهۀ نود و پس از رنگ باختن شورش میدان تیانآنمن در خاطرهها، دنگ بسیاری از مخالفان اصلاحات را از مقامشان کنار زد تا راه اصلاحات هموارتر شود. او در ۱۹۹۷ درگذشت، اما جانشینان همفکر او (جیانگ زِمین و ژو رونگجی) راهش را ادامه دادند. خصوصیسازی شتاب گرفت. تنها بین ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ شرکتهای دولتی نصف شد. در سال ۲۰۰۵ سهم تولید خصوصی در تولید ناخالص ملی از سهم دولتی بسیار فراتر رفته بود.
چین پیشتر اقتصادی سوسیالیستی داشت و این به معنای نفی «اقتصاد بازار آزاد» بود. وقتی اصلاحات اقتصادی و گشایش در این کشور پدید آمد، دنگ نام این نوع اقتصاد را «اقتصاد بازار سوسیالیستی» نهاد که البته تعبیر پوچی به نظر میرسد و فقط نوعی خوشنماسازیِ ایدئولوژیک است تا تعبیر «سوسیالیسم» همچنان در دهان بماند، به عنوان میراث مائو. البته بخشهایی از اقتصاد چین همچنان دست دولت است و مداخلات دولتی گستردهای صورت میگیرد.
باز گردیم به پرسشی که ابتدای این نوشتار در ذهنِ آن مسافر زمان شکل گرفته بود: عامل این دگرگونی شگرف چه بوده است؟ پاسخ «اقتصاد» است. آن کشور پهناور و پرجمعیت که در لبۀ قحطی حرکت میکرد، امروز سهم بزرگی از کیک اقتصادی جهان را مال خود کرده و به تهدیدی جدی برای آمریکا بدل شده است...
م. تدینی
@cafe_andishe95
⚫️مائو و ترقی معکوس
🚩مانو معتقد بود چین فقط در صورتی می تواند #فقر را پشت سر بگذارد و به شاهراه طلایی #سوسیالیسم برسد که مردم تمام توانایی، فکر و اقدامات خود را در راستای اهداف جمعی قرار دهند.
مردم #چین ، با از بین بردن خودخواهی و #مالکیت محدود، تولدی دوباره خواهند یافت. با فراموش کردن تاریخ و #فئودالیسم چینی از یک طرف و در سایه نبود امیال ماتریالیستی و سرمایه دارانه غربی از طرف دیگر، مردم به چیزی جز ندای #سوسیالیسم پاسخ نخواهند داد.
⚫️اما، نتیجه وعده بهشت سوسیالیستی #مائو نه تنها بزرگترین و مخرب ترین قحطی تاریخ بشری را به بار آورد، بلکه تفکر و ایدئولوژی ناقص مائو مردم را از ریشه سنتی خود گسست و آنها را از جریان پیشرفت عصر جدید نیز خارج کرد و ملتی مشتاق و سرزنده، به سرعت به سطح دندانه های بی روح #نظام_سوسیالیستی تنزل یافت.
🔻قبول این امر واقعیتی تلخ است، اما فاجعه ای که مائو به مردم چین تحمیل کرد فقط با ویژگیهای منحصر به فرد او همخوانی دارد. #اکونومیست در تحلیلی نوشت: «مائو را باید یکی از فاتحان راهبرد انقلابی دهقان محور را برای دستیابی حزب کمونیست چین به قدرت ارائه کند. شکل دهی حرکت انقلابی از زمینه های موجود در روستا، رهبری حرکت چین از جامعه فئودالی جنگ زدہ و فاسد به سمت دولتی برابری خواہ و عاری از فقر و گرسنگی برای احیای غرور و اعتماد ملی، که به قول مائو چین بتواند در میان قدرتهای بزرگ روی پای خود بایستد، از عملکردھایی خیرہ کنندہ اوست.»
درست است که مجله اکونومیست در مورد نبود #قحطی در چین عهد مائو اشتباه کرده بود، اما کسی نمی توانست الهام و تأثیر انقلاب مائو را بر چین و بر بقیه جهان انکار کند.
چین با این میراث چالش برانگیز، وارد دوران بعد از مائو شد که بدون نقشه راه و حتی فاقد هدفی ذهنی بود.
💢این مسئله برای کسی قابل تصور نبود که سه دهه پس از مرگ مائو، #جمهوری_خلق چین، شصتمین سالگرد تاسیس خود را به مثابه اقتصاد بازار خیره کننده جشن بگیرد!.
📕چین چگونه سرمایه داری شد
رونالد کوز، نینگ وانگ-ترجمه پیمان اسدی
@cafe_andishe95
🚩مانو معتقد بود چین فقط در صورتی می تواند #فقر را پشت سر بگذارد و به شاهراه طلایی #سوسیالیسم برسد که مردم تمام توانایی، فکر و اقدامات خود را در راستای اهداف جمعی قرار دهند.
مردم #چین ، با از بین بردن خودخواهی و #مالکیت محدود، تولدی دوباره خواهند یافت. با فراموش کردن تاریخ و #فئودالیسم چینی از یک طرف و در سایه نبود امیال ماتریالیستی و سرمایه دارانه غربی از طرف دیگر، مردم به چیزی جز ندای #سوسیالیسم پاسخ نخواهند داد.
⚫️اما، نتیجه وعده بهشت سوسیالیستی #مائو نه تنها بزرگترین و مخرب ترین قحطی تاریخ بشری را به بار آورد، بلکه تفکر و ایدئولوژی ناقص مائو مردم را از ریشه سنتی خود گسست و آنها را از جریان پیشرفت عصر جدید نیز خارج کرد و ملتی مشتاق و سرزنده، به سرعت به سطح دندانه های بی روح #نظام_سوسیالیستی تنزل یافت.
🔻قبول این امر واقعیتی تلخ است، اما فاجعه ای که مائو به مردم چین تحمیل کرد فقط با ویژگیهای منحصر به فرد او همخوانی دارد. #اکونومیست در تحلیلی نوشت: «مائو را باید یکی از فاتحان راهبرد انقلابی دهقان محور را برای دستیابی حزب کمونیست چین به قدرت ارائه کند. شکل دهی حرکت انقلابی از زمینه های موجود در روستا، رهبری حرکت چین از جامعه فئودالی جنگ زدہ و فاسد به سمت دولتی برابری خواہ و عاری از فقر و گرسنگی برای احیای غرور و اعتماد ملی، که به قول مائو چین بتواند در میان قدرتهای بزرگ روی پای خود بایستد، از عملکردھایی خیرہ کنندہ اوست.»
درست است که مجله اکونومیست در مورد نبود #قحطی در چین عهد مائو اشتباه کرده بود، اما کسی نمی توانست الهام و تأثیر انقلاب مائو را بر چین و بر بقیه جهان انکار کند.
چین با این میراث چالش برانگیز، وارد دوران بعد از مائو شد که بدون نقشه راه و حتی فاقد هدفی ذهنی بود.
💢این مسئله برای کسی قابل تصور نبود که سه دهه پس از مرگ مائو، #جمهوری_خلق چین، شصتمین سالگرد تاسیس خود را به مثابه اقتصاد بازار خیره کننده جشن بگیرد!.
📕چین چگونه سرمایه داری شد
رونالد کوز، نینگ وانگ-ترجمه پیمان اسدی
@cafe_andishe95
👁 لیبرالیسم vs کمونیسم
کدام یک ما رو نجات میدهد و کدام یک ما رو میکشد؟
1⃣ 🔵 بیل گیتس میگوید حاضر است برای زودتر رسیدن دنیا به واکسن #کرونا هر اندازه که لازم باشد، از سرمایهی شخصی خودش خرج کند. بنیاد خیریه او و همسرش از پیشقراولان مبارزه با بیماریهای مهلک به ویژه در آفریقاست
2⃣🔵 جک دوروسی، خالق توییتر میگوید ۱ میلیارد دلار، برابر با یکچهارم ثروت شخصی خودش را برای کمک به کسبو کارهای خرد آسیبدیده از کرونا اختصاص میدهد. مبلغ برداشت اخیر دولت ایران از صندوق توسعهی ملی برای مقابله با پیامدهای کرونا، یک میلیارد یوروست!
3⃣🔵 آمار مبتلایان به کرونا در #آمریکا با سرعتی حیرتانگیز هر روز بیشتر از روز گذشته میشود؛ چرا؟ مهمترین دلیلش در قیاس با ایتالیا و اسپانیا، دو کانون بحران، سرعت و دقت گرفتن تست کروناست؛ تنها در یک نمونه، یک شرکت خصوصی این کشور کیتی را تولید و روانهی بازار کرده که در چند دقیقه با اطمینان بالا، ابتلا یا عدم ابتلای فرد به کرونا را روشن میکند. هر کدام از این کیتها تا ۵۰ هزار تست در هفته میگیرد!
4⃣🔵 دولت آمریکا بخش اعظم بودجهی سازمان بهداشت جهانی را میدهد، سازمانی که تحت تاثیر پروپاگاندای چینی، تبدیل به یکی از مسببان اصلی فاجعهی جهانی کرونا شد و آلارمهای اشتباه و توصیههای دیرهنگامش تحت تاثیر چین، به بحران جهانی انجامید
5⃣🔴 هر روز کشورهای بیشتری از معیوب بودن ماسکها و تجهیزات ارسالی #چین گزارش میدهند. دهها میلیون ماسکی که چین به کشورهای اروپایی فروخته، در عمل هیچ کارآییای در برابر ویروس نداشتهاند و سبب شده، استفادهکنندگان آن در خطر ابتلا قرار بگیرند
6⃣🔴 برخی کیتهای وارداتی تشخیص کرونا از چین به بریتانیا، خود آلوده به ویروس بودهاند. پیشتر هم کشورهای دیگری از ضریب خطای ۸۰ درصدی این کیتها خبر داده بودند. ارسال تجهیزات معیوب به کشورهای مختلف به شکل مستمر این شائبه را به وجود آورده که آیا عمدی در کار است؟
7⃣🔴 دیلیمیل میگوید که پژوهش جدیدِ یک نهاد علمی نتیجهگیری کرده، ویروس کوید ۱۹ میتواند نتیجهی یک چرخهی طبیعی نباشد و ویروس "ساخته شده باشد"! چین برای ماهها هیچ اطلاعاتی دربارهی این ویروس منتشر نکرد و تا اواخر ماه دسامبر حتا وجود آن را انکار میکرد. لحظههایی که به پنهانکاری چین گذشت، میتوانست با آمادگی جهان، جان دهها هزار تن را در سراسر زمین نجات دهد
8⃣🔴 از روسیه، کوبا و کرهی شمالی چه خبر؟ چگونه در زمانی که تمامی جهان در بحران کرونا فرو رفته، گزارش و آمار دقیقی از این کشورها با ساختارها و استانداردهای فجیع درمانی، ارایه نمیشود؟ نکند کوید ۱۹، ویروسیست که با ویروس #کمونیسم همزیستی مسالمتآمیزی دارد؟!
✍ ساسان آقایی
@cafe_andishe95
کدام یک ما رو نجات میدهد و کدام یک ما رو میکشد؟
1⃣ 🔵 بیل گیتس میگوید حاضر است برای زودتر رسیدن دنیا به واکسن #کرونا هر اندازه که لازم باشد، از سرمایهی شخصی خودش خرج کند. بنیاد خیریه او و همسرش از پیشقراولان مبارزه با بیماریهای مهلک به ویژه در آفریقاست
2⃣🔵 جک دوروسی، خالق توییتر میگوید ۱ میلیارد دلار، برابر با یکچهارم ثروت شخصی خودش را برای کمک به کسبو کارهای خرد آسیبدیده از کرونا اختصاص میدهد. مبلغ برداشت اخیر دولت ایران از صندوق توسعهی ملی برای مقابله با پیامدهای کرونا، یک میلیارد یوروست!
3⃣🔵 آمار مبتلایان به کرونا در #آمریکا با سرعتی حیرتانگیز هر روز بیشتر از روز گذشته میشود؛ چرا؟ مهمترین دلیلش در قیاس با ایتالیا و اسپانیا، دو کانون بحران، سرعت و دقت گرفتن تست کروناست؛ تنها در یک نمونه، یک شرکت خصوصی این کشور کیتی را تولید و روانهی بازار کرده که در چند دقیقه با اطمینان بالا، ابتلا یا عدم ابتلای فرد به کرونا را روشن میکند. هر کدام از این کیتها تا ۵۰ هزار تست در هفته میگیرد!
4⃣🔵 دولت آمریکا بخش اعظم بودجهی سازمان بهداشت جهانی را میدهد، سازمانی که تحت تاثیر پروپاگاندای چینی، تبدیل به یکی از مسببان اصلی فاجعهی جهانی کرونا شد و آلارمهای اشتباه و توصیههای دیرهنگامش تحت تاثیر چین، به بحران جهانی انجامید
5⃣🔴 هر روز کشورهای بیشتری از معیوب بودن ماسکها و تجهیزات ارسالی #چین گزارش میدهند. دهها میلیون ماسکی که چین به کشورهای اروپایی فروخته، در عمل هیچ کارآییای در برابر ویروس نداشتهاند و سبب شده، استفادهکنندگان آن در خطر ابتلا قرار بگیرند
6⃣🔴 برخی کیتهای وارداتی تشخیص کرونا از چین به بریتانیا، خود آلوده به ویروس بودهاند. پیشتر هم کشورهای دیگری از ضریب خطای ۸۰ درصدی این کیتها خبر داده بودند. ارسال تجهیزات معیوب به کشورهای مختلف به شکل مستمر این شائبه را به وجود آورده که آیا عمدی در کار است؟
7⃣🔴 دیلیمیل میگوید که پژوهش جدیدِ یک نهاد علمی نتیجهگیری کرده، ویروس کوید ۱۹ میتواند نتیجهی یک چرخهی طبیعی نباشد و ویروس "ساخته شده باشد"! چین برای ماهها هیچ اطلاعاتی دربارهی این ویروس منتشر نکرد و تا اواخر ماه دسامبر حتا وجود آن را انکار میکرد. لحظههایی که به پنهانکاری چین گذشت، میتوانست با آمادگی جهان، جان دهها هزار تن را در سراسر زمین نجات دهد
8⃣🔴 از روسیه، کوبا و کرهی شمالی چه خبر؟ چگونه در زمانی که تمامی جهان در بحران کرونا فرو رفته، گزارش و آمار دقیقی از این کشورها با ساختارها و استانداردهای فجیع درمانی، ارایه نمیشود؟ نکند کوید ۱۹، ویروسیست که با ویروس #کمونیسم همزیستی مسالمتآمیزی دارد؟!
✍ ساسان آقایی
@cafe_andishe95
🎈سیاستهای دولت چین برای "زندگی شاد" اویغورها🎈
#کمونیسم
#چین
🇨🇳🇨🇳
بیش از یک میلیون نفر از ایغورها در اردوگاه آموزش اجباری چین محبوس هستند. تیم خبرنگاران تحقیقی دویچهوله پس از ماهها گفتگو با افرادی که از اردوگاهها بیرون آمدهاند، از شیوه پرونده سازی و محاکمه آنها خبر میدهد.
زن در حالیکه به تصویر چند ساختمان در محوطهای با حصارهای بلند روی صفحه مانیتور خیره شده، میگوید: «آنجا زیر بلندترین پرچم برنامههای صبحگاهی اجرا میشد و ساختمان کنار آن، محل برگزاری دادگاه بود.» دادگاهی نمایشی بدون حضور وکیل، یا فرصتی برای دفاع یا حق اعتراض. اشک از چشمان زن سرازیر میشود و او چند دقیقه بیصدا گریه میکند.
خاطرات روزهایی که او در اردوگاه آموزش اجباری گذرانده دوباره زنده شدند. بازداشت خودسرانه و بازجوییهایی که شبها او و زنان همبند او را بیخواب میکرد و سرانجام روزی که او مجبور شد به جرمی که هرگز مرتکب نشده بود، اعتراف کند. او میگوید: «وحشتناک است که آخرین نشان آزادی را هم از تو میگیرند.»
این زن که دو سال از عمر خود را در اردوگاهی در استان سین کیانگ چین سپری کرده، میگوید دیگر میلی به ادامه زندگی ندارد. او از اقلیت ایغور چین است.
ایغورها که اغلب مسلمان هستند، در استان سین کیانگ در شمال غربی چین، دور از پکن زندگی میکنند و از نظر فرهنگی و قومی به همسایگان خود در قزاقستان یا قرقیزستان شباهت بیشتری دارند. ایغورها که از سالیان دور در آرزوی استقلال هستند، در تمام زمینهها مورد تبعیض، آزار و اذیت حکومت کمونیستی چین و تحت نظارت دائم آن هستند.
چین مدعی است که دلیل این نظارت، مسائل امنیتی است و به حوادث سال ۲۰۰۹ میلادی استان سین کیانگ اشاره میکند که شاهد اعتراضات گسترده اویغورها علیه حکومت مرکزی چین بود. در اعتراضات آن سال، در پایتخت این استان دستکم ۱۴۰ نفر کشته شدند. سال ۲۰۱۴ میلادی هم بمبگذاران انتحاری در بازاری در این شهر دهها نفر را به کام مرگ کشاندند. پکن با اشاره به این حملات تروریستی، سیاستهای سختگیرانه خود در استان سین کیانگ را توجیه میکند.
دادگاههای نمایشی در اردوگاههای آموزش اجباری
از پایان سال ۲۰۱۶ میلادی به بعد سختگیری دولت چین در مورد اویغورها بیشتر شد. از آن زمان تاکنون شبکهای بزرگ از چند اردوگاه کارآموزی تأسیس شده که بر اساس برآورد سازمانها و فعالان حقوق بشر، دستکم یك میلیون ایغور در آنها زندانی هستند.
هرکس آزاد میشود به شدت نظر میماند و اغلب برای کار اجباری به یکی از کارخانههای منطقه فرستاده میشود که برخی از آنها برای شرکتهای خارجی، از جمله شرکتهای آلمانی کالا تولید میکنند.
دولت چین میگوید هدف از تأسیس "مراکز آموزش حرفهای داوطلبانه" مبارزه با "تفکرات افراطی" در استان سین کیانگ است. اما اسنادی که به بیرون درز کردهاند، گویای حقیقت دیگری هستند: اویغورها باید از دین و فرهنگ خود صرفنظر کنند و زبان ماندارین بیاموزند.
همبستگی مردی با ایغورهای چین در تظاهرات هنگ کنگ
ایغورهای بسیاری تا کنون به دلایل واهی به این اردوگاهها فرستاده شدهاند. مثلأ داشتن یک جلد قرآن در قفسه کتابها میتواند صاحبخانه را برای ماهها و حتی سالها ناپدید کند و بستگان و دوستان او تنها میتوانند حدس بزنند که چه بر سر او آمده است.
نتیجه ماهها تحقیق تیم گزارشگران تحقیقی دویچه وله نشان میدهد افرادی که به اردوگاه فرستاده میشوند، گاه مجبور میشوند یک "جرم" برای خود انتخاب کنند تا پروندهشان تکمیل شود.
زنی که با دویچه وله صحبت کرده میگوید فهرستی از ۷۵ مورد "جرم" به او داده شد تا او یکی از آنها را انتخاب کند.
سه زندانی سابق دیگر اردوگاههای آموزش اجباری چین هم در گفتگوهای جداگانهای با دویچه وله، جرائم موجود در این فهرست را تأیید کردند. برخی از این جرائم، فعالیتهای روزمره مثل "پوشیدن روسری، نماز خواندن یا تماس داشتن با بستگان خارج از کشور" بوده است.
این زن که هویتش به دلایل امنیتی محفوظ است، به دویچه وله میگوید: «آنها تهدید کردند که تا زمانی که یکی را انتخاب نکنی، اینجا ماندگار خواهی بود.» او میگوید خروج از کشور را به عنوان "جرم" برای پرونده خود انتخاب کرده است. این زن که پیش از اعزام به اردوگاه با همسرش به قزاقستان مهاجرت کرده بود، هنگام سفری برای بازدید از بستگانشان در خانه آنها در سین کیانگ بازداشت شد.
یکی از مراکز "بازآموزی" درسین کیان چین
او و سه زندانی سابق دیگر که با دویچه وله گفتگو کردند، حال ساکن قراقستان هستند. مقامات چین احتمالأ پس از خواست خانواده و بستگان ساکن قزاقستان این افراد و در خواست دولت قزاقستان با خروج آنها از چین موافقت کردهاند. با این حال وضعیت اقامت این زن هنوز مشخص نیست و او هنوز نگران بستگانش در سین کیانگ است که ممکن است هدف انتقامجویی قرار گیرند.
@cafe_andishe95
#کمونیسم
#چین
🇨🇳🇨🇳
بیش از یک میلیون نفر از ایغورها در اردوگاه آموزش اجباری چین محبوس هستند. تیم خبرنگاران تحقیقی دویچهوله پس از ماهها گفتگو با افرادی که از اردوگاهها بیرون آمدهاند، از شیوه پرونده سازی و محاکمه آنها خبر میدهد.
زن در حالیکه به تصویر چند ساختمان در محوطهای با حصارهای بلند روی صفحه مانیتور خیره شده، میگوید: «آنجا زیر بلندترین پرچم برنامههای صبحگاهی اجرا میشد و ساختمان کنار آن، محل برگزاری دادگاه بود.» دادگاهی نمایشی بدون حضور وکیل، یا فرصتی برای دفاع یا حق اعتراض. اشک از چشمان زن سرازیر میشود و او چند دقیقه بیصدا گریه میکند.
خاطرات روزهایی که او در اردوگاه آموزش اجباری گذرانده دوباره زنده شدند. بازداشت خودسرانه و بازجوییهایی که شبها او و زنان همبند او را بیخواب میکرد و سرانجام روزی که او مجبور شد به جرمی که هرگز مرتکب نشده بود، اعتراف کند. او میگوید: «وحشتناک است که آخرین نشان آزادی را هم از تو میگیرند.»
این زن که دو سال از عمر خود را در اردوگاهی در استان سین کیانگ چین سپری کرده، میگوید دیگر میلی به ادامه زندگی ندارد. او از اقلیت ایغور چین است.
ایغورها که اغلب مسلمان هستند، در استان سین کیانگ در شمال غربی چین، دور از پکن زندگی میکنند و از نظر فرهنگی و قومی به همسایگان خود در قزاقستان یا قرقیزستان شباهت بیشتری دارند. ایغورها که از سالیان دور در آرزوی استقلال هستند، در تمام زمینهها مورد تبعیض، آزار و اذیت حکومت کمونیستی چین و تحت نظارت دائم آن هستند.
چین مدعی است که دلیل این نظارت، مسائل امنیتی است و به حوادث سال ۲۰۰۹ میلادی استان سین کیانگ اشاره میکند که شاهد اعتراضات گسترده اویغورها علیه حکومت مرکزی چین بود. در اعتراضات آن سال، در پایتخت این استان دستکم ۱۴۰ نفر کشته شدند. سال ۲۰۱۴ میلادی هم بمبگذاران انتحاری در بازاری در این شهر دهها نفر را به کام مرگ کشاندند. پکن با اشاره به این حملات تروریستی، سیاستهای سختگیرانه خود در استان سین کیانگ را توجیه میکند.
دادگاههای نمایشی در اردوگاههای آموزش اجباری
از پایان سال ۲۰۱۶ میلادی به بعد سختگیری دولت چین در مورد اویغورها بیشتر شد. از آن زمان تاکنون شبکهای بزرگ از چند اردوگاه کارآموزی تأسیس شده که بر اساس برآورد سازمانها و فعالان حقوق بشر، دستکم یك میلیون ایغور در آنها زندانی هستند.
هرکس آزاد میشود به شدت نظر میماند و اغلب برای کار اجباری به یکی از کارخانههای منطقه فرستاده میشود که برخی از آنها برای شرکتهای خارجی، از جمله شرکتهای آلمانی کالا تولید میکنند.
دولت چین میگوید هدف از تأسیس "مراکز آموزش حرفهای داوطلبانه" مبارزه با "تفکرات افراطی" در استان سین کیانگ است. اما اسنادی که به بیرون درز کردهاند، گویای حقیقت دیگری هستند: اویغورها باید از دین و فرهنگ خود صرفنظر کنند و زبان ماندارین بیاموزند.
همبستگی مردی با ایغورهای چین در تظاهرات هنگ کنگ
ایغورهای بسیاری تا کنون به دلایل واهی به این اردوگاهها فرستاده شدهاند. مثلأ داشتن یک جلد قرآن در قفسه کتابها میتواند صاحبخانه را برای ماهها و حتی سالها ناپدید کند و بستگان و دوستان او تنها میتوانند حدس بزنند که چه بر سر او آمده است.
نتیجه ماهها تحقیق تیم گزارشگران تحقیقی دویچه وله نشان میدهد افرادی که به اردوگاه فرستاده میشوند، گاه مجبور میشوند یک "جرم" برای خود انتخاب کنند تا پروندهشان تکمیل شود.
زنی که با دویچه وله صحبت کرده میگوید فهرستی از ۷۵ مورد "جرم" به او داده شد تا او یکی از آنها را انتخاب کند.
سه زندانی سابق دیگر اردوگاههای آموزش اجباری چین هم در گفتگوهای جداگانهای با دویچه وله، جرائم موجود در این فهرست را تأیید کردند. برخی از این جرائم، فعالیتهای روزمره مثل "پوشیدن روسری، نماز خواندن یا تماس داشتن با بستگان خارج از کشور" بوده است.
این زن که هویتش به دلایل امنیتی محفوظ است، به دویچه وله میگوید: «آنها تهدید کردند که تا زمانی که یکی را انتخاب نکنی، اینجا ماندگار خواهی بود.» او میگوید خروج از کشور را به عنوان "جرم" برای پرونده خود انتخاب کرده است. این زن که پیش از اعزام به اردوگاه با همسرش به قزاقستان مهاجرت کرده بود، هنگام سفری برای بازدید از بستگانشان در خانه آنها در سین کیانگ بازداشت شد.
یکی از مراکز "بازآموزی" درسین کیان چین
او و سه زندانی سابق دیگر که با دویچه وله گفتگو کردند، حال ساکن قراقستان هستند. مقامات چین احتمالأ پس از خواست خانواده و بستگان ساکن قزاقستان این افراد و در خواست دولت قزاقستان با خروج آنها از چین موافقت کردهاند. با این حال وضعیت اقامت این زن هنوز مشخص نیست و او هنوز نگران بستگانش در سین کیانگ است که ممکن است هدف انتقامجویی قرار گیرند.
@cafe_andishe95
🎈سیاستهای دولت چین برای "زندگی شاد" اویغورها🎈بخش2
#کمونیسم
#چین
🇨🇳🇨🇳
زندانیان پیشین اردوگاههای آموزش اجباری میگویند آنها پس از انتخاب "جرم" خود به یک اتاق فراخوانده شدند که محل برگزاری دادگاه آنها بوده است، آنهم دادگاهی پشت درهای بسته، بدون حق دفاع یا حتی فرصت درخواست تجدید نظر. این روش از قرار در تمام اردوگاهها یکسان نبوده است. محاکمه زندانی گاه فردی گاه همراه سایر زندانیان بوده است. در یک اردوگاه، بستگان فرد هم در دادگاه حضور داشتند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
سپس حكم دادگاه و مجازاتی که برای زندانی در نظر گرفته شد بود به آنها اعلام شد. این زن که دو سال حبس گرفته، میگوید: «بعد از اعلام حکم زندانی باید بگویند که از جرم خود پشیمان است و قول میدهد که دیگر آن را تکرار نکند.» او میگوید لحظه اعلام حكم خود را خوب به یاد دارد، لحظهای که آخرین جرقه امید در او خاموش شد و فکر كرد تا دو سال دیگر زنده نخواهند ماند.
با این حال این زن خوش شانس بوده است. حکم این دادگاههای نمایشی میتواند ده سال حبس یا حتی بیشتر باشد. زندانیانی که از اردوگاهها بیرون آمدند همگی میگویند حبسهای طولانی مدت به کسانی داده میشد که یک "جرم" مذهبی مثلأ مرتب نماز خواندن را انتخاب کرده بودند. آنها میگویند این زندانیان شبانه از خوابگاه یا در طول روز از کلاسهای آموزشی بیرون کشیده میشدند و بعد دیگر خبری از آنها نبود. اگر کسی میپرسید بر سر آنها چه آمده پاسخ میشنید که "اینجا جای سوال پرسیدن نیست".
بیشتر بخوانید:گزارش اختصاصی دویچهوله از رفتار سرکوبگرانه دولت چین علیه اویغورها
احتمالاً میرود آنها به اردوگاهی با درجه نظارت بالاتر یا به زندان فرستاده میشدند. تحقیقات "موسسه سیاست استراتژیک استرالیا" نشان میدهد، از سال ۲۰۱۸ میلادی اردوگاههایی با بالاترین سطوح امنیتی گسترش پیدا کردند، در حالیکه سایر اردوگاههای اسکان کارگران اجباری برچیده شده و یا تبدیل به مراکز دیگری شدهاند.
چهار زندانی سابق اردوگاههای آموزش اجباری چین که دویچه وله چند ماه با آنها در ارتباط بوده، "محاکمه" در سه اردوگاه مختلف سین کیانگ را تجربه کردند. تیم تحقیقاتی دویچه وله محل این سه اردوگاه را با استفاده از تصاویر ماهوارهای و اطلاعاتی که در دسترس عموم است، پیدا کرده است.
سه اردوگاه نگهداری ایغورها
جنبههای مهمی از صحبتهای این زندانیان با یکدیگر همپوشانی دارد و نشان میدهد که برگزاری دادگاههای نمایشی، احتمالأ شیوه رایجی در سین کیانگ است. چند کارشناس نیز بر این باور هستند که این دادگاههای نمایشی، بخشی از سیاستهای مرکزی برای اردوگاههاست.
ریان تام از دانشگاه ناتینگهام در انگلستان که پیش از تحقیق دویچه وله اطلاعی از دادگاه نمایشی نداشت به دویچه وله میگوید به نظر او برگزاری چنین دادگاههایی بسیار "محتمل" است. تام میگوید حتی خارج از اردوگاهها هم اویغورها فرصتی برای محاکمه عادلانه ندارند. او میگوید: «آنها کاملاً در معرض رفتار خودسرانه اعضای حزب کمونیست چین هستند که میتوانند ایغورها را سر به نیست کنند.»
بستگان سایر زندانیان اویغور هم از "اقدامات" ظاهرأ خودسرانه علیه آنها خبر می دهند. زنی که در آلمان زندگی میکند میگوید چند نفر از بستگان او پس از آزادی، دوباره به زندان محکوم و به اردوگاه بازگردانده شدند. او میگوید: «زندگی آنها را به بازی گرفتهاند.»
پاسخ چین به پرسشهای دویچه وله
درخواستهای مکرر دویچه وله برای پاسخگوی سفارت چین در برلین و وزارتخارجه چین در پکن به پرسشهای مشخص دویچه وله در مورد ایغورها و اردوگاههای استان سین کیانگ تا کنون بیپاسخ مانده است. سفارت چین در برلین، تا کنون تنها لینک مطلبی را که پایان سال ۲۰۱۹ میلادی در سایت سفارت با عنوان: "برخی حقایق در مورد سین کیانگ" منتشر شد، برای دویچه وله فرستاده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در این مطلب تأکید شده که در سین کیانگ اردوگاه کارآموزی اجباری وجود ندارد و تنها مراکز آموزش مهارتهای حرفهای برای افرادی وجود دارد که "فریب ایدههای تروریستی و افراطی را خورده بودند اما هنوز در عمل مرتکب جرمی جدی و خسارتبار نشده بودند".
هدف از تأسیس این مراکز هم "بازگرداندن آنها به مسیر صحیح، محافظت از آنها برابر تروریسم و افراطگرایی، فراهم کردن فرصت پایدار اشتغال برای ارتقاء کیفیت زندگی" آنها عنوان شده تا اویغورها بتوانند یک "زندگی شاد" پیش رو داشته باشند.
@cafe_andishe95
#کمونیسم
#چین
🇨🇳🇨🇳
زندانیان پیشین اردوگاههای آموزش اجباری میگویند آنها پس از انتخاب "جرم" خود به یک اتاق فراخوانده شدند که محل برگزاری دادگاه آنها بوده است، آنهم دادگاهی پشت درهای بسته، بدون حق دفاع یا حتی فرصت درخواست تجدید نظر. این روش از قرار در تمام اردوگاهها یکسان نبوده است. محاکمه زندانی گاه فردی گاه همراه سایر زندانیان بوده است. در یک اردوگاه، بستگان فرد هم در دادگاه حضور داشتند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
سپس حكم دادگاه و مجازاتی که برای زندانی در نظر گرفته شد بود به آنها اعلام شد. این زن که دو سال حبس گرفته، میگوید: «بعد از اعلام حکم زندانی باید بگویند که از جرم خود پشیمان است و قول میدهد که دیگر آن را تکرار نکند.» او میگوید لحظه اعلام حكم خود را خوب به یاد دارد، لحظهای که آخرین جرقه امید در او خاموش شد و فکر كرد تا دو سال دیگر زنده نخواهند ماند.
با این حال این زن خوش شانس بوده است. حکم این دادگاههای نمایشی میتواند ده سال حبس یا حتی بیشتر باشد. زندانیانی که از اردوگاهها بیرون آمدند همگی میگویند حبسهای طولانی مدت به کسانی داده میشد که یک "جرم" مذهبی مثلأ مرتب نماز خواندن را انتخاب کرده بودند. آنها میگویند این زندانیان شبانه از خوابگاه یا در طول روز از کلاسهای آموزشی بیرون کشیده میشدند و بعد دیگر خبری از آنها نبود. اگر کسی میپرسید بر سر آنها چه آمده پاسخ میشنید که "اینجا جای سوال پرسیدن نیست".
بیشتر بخوانید:گزارش اختصاصی دویچهوله از رفتار سرکوبگرانه دولت چین علیه اویغورها
احتمالاً میرود آنها به اردوگاهی با درجه نظارت بالاتر یا به زندان فرستاده میشدند. تحقیقات "موسسه سیاست استراتژیک استرالیا" نشان میدهد، از سال ۲۰۱۸ میلادی اردوگاههایی با بالاترین سطوح امنیتی گسترش پیدا کردند، در حالیکه سایر اردوگاههای اسکان کارگران اجباری برچیده شده و یا تبدیل به مراکز دیگری شدهاند.
چهار زندانی سابق اردوگاههای آموزش اجباری چین که دویچه وله چند ماه با آنها در ارتباط بوده، "محاکمه" در سه اردوگاه مختلف سین کیانگ را تجربه کردند. تیم تحقیقاتی دویچه وله محل این سه اردوگاه را با استفاده از تصاویر ماهوارهای و اطلاعاتی که در دسترس عموم است، پیدا کرده است.
سه اردوگاه نگهداری ایغورها
جنبههای مهمی از صحبتهای این زندانیان با یکدیگر همپوشانی دارد و نشان میدهد که برگزاری دادگاههای نمایشی، احتمالأ شیوه رایجی در سین کیانگ است. چند کارشناس نیز بر این باور هستند که این دادگاههای نمایشی، بخشی از سیاستهای مرکزی برای اردوگاههاست.
ریان تام از دانشگاه ناتینگهام در انگلستان که پیش از تحقیق دویچه وله اطلاعی از دادگاه نمایشی نداشت به دویچه وله میگوید به نظر او برگزاری چنین دادگاههایی بسیار "محتمل" است. تام میگوید حتی خارج از اردوگاهها هم اویغورها فرصتی برای محاکمه عادلانه ندارند. او میگوید: «آنها کاملاً در معرض رفتار خودسرانه اعضای حزب کمونیست چین هستند که میتوانند ایغورها را سر به نیست کنند.»
بستگان سایر زندانیان اویغور هم از "اقدامات" ظاهرأ خودسرانه علیه آنها خبر می دهند. زنی که در آلمان زندگی میکند میگوید چند نفر از بستگان او پس از آزادی، دوباره به زندان محکوم و به اردوگاه بازگردانده شدند. او میگوید: «زندگی آنها را به بازی گرفتهاند.»
پاسخ چین به پرسشهای دویچه وله
درخواستهای مکرر دویچه وله برای پاسخگوی سفارت چین در برلین و وزارتخارجه چین در پکن به پرسشهای مشخص دویچه وله در مورد ایغورها و اردوگاههای استان سین کیانگ تا کنون بیپاسخ مانده است. سفارت چین در برلین، تا کنون تنها لینک مطلبی را که پایان سال ۲۰۱۹ میلادی در سایت سفارت با عنوان: "برخی حقایق در مورد سین کیانگ" منتشر شد، برای دویچه وله فرستاده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در این مطلب تأکید شده که در سین کیانگ اردوگاه کارآموزی اجباری وجود ندارد و تنها مراکز آموزش مهارتهای حرفهای برای افرادی وجود دارد که "فریب ایدههای تروریستی و افراطی را خورده بودند اما هنوز در عمل مرتکب جرمی جدی و خسارتبار نشده بودند".
هدف از تأسیس این مراکز هم "بازگرداندن آنها به مسیر صحیح، محافظت از آنها برابر تروریسم و افراطگرایی، فراهم کردن فرصت پایدار اشتغال برای ارتقاء کیفیت زندگی" آنها عنوان شده تا اویغورها بتوانند یک "زندگی شاد" پیش رو داشته باشند.
@cafe_andishe95
🔰آمریکا واردات پنبه و گوجه فرنگی از سينکيانگ چین را به دلیل کار اجباری اویغورها ممنوع کرد
🇨🇳
#چین
#کمونیسم
مقامات اداره گمرک و مرزبانی آمریکا به خبرگزاری رویترز گفتند که ایالات متحده از روز سهشنبه ۱۸ شهریور واردات پنبه و گوجه فرنگی از ایالت سینکیانگ در غرب چین را ممنوع کرد. دلیل این تصمیم شواهد مربوط به تولید این محصولات با استفاده از کار اجباری است.
این تصمیم علاوه بر پنبه و گوجه فرنگی، دو محصول صادراتی مهم چین، پنج کالای دیگر را که با استفاده از کار اجباری اهالی ایالت سینکیانگ تولید میشوند، شامل میشود. این اولین مورد از ممنوعیت واردات کالاهای چينی به دلیل بهرهکشی از کار اجباری است و تنش در مناسبات آمریکا و چین را تشدید خواهد کرد.
دستور توقف ترخیص این کالاها به اداره گمرک و مرزبانی آمریکا اختیار میدهد که کالاهای مشکوک به تولید توسط کار اجباری را توقیف کند. مبنای حقوقی صدور این دستور، قوانین موجود آمریکا در زمینه مقابله با قاچاق انسان، کار کودکان و بهرهکشی از کار اجباری است.
📍دولت دونالد ترامپ فشارها به چین را به دلیل رفتار با اقلیت اویغور ساکن ایالت سینکیانگ را تشدید کرده است.
سازمان ملل متحد حدود یکسال پیش اعلام کرد که گزاشهای مستند نشان میدهند بیش از یک میلیون نفر از مسلمانان اویغور در اردوگاههایی که شبیه بازداشتگاه هستند نگهداری میشوند و مشغول کار اجباری هستند.
دولت چین بد رفتاری با اقلیت اویغور را تکذیب کرده و میگوید این اردوگاهها مراکز بازآموزی و اقدامی ضروری برای مقابله با افراطگرایی هستند.
براندا اسمیت، یکی از مقامات ارشد اداره گمرک و مرزبانی آمریکا، به خبرگزاری رویترز گفت، منع واردات پنبه تمامی محصولات پنبهای از جمله پارچه و لباس و منع واردات گوجه فرنگی نیز تمامی محصولات مربوطه از جمله رب گوجه را که در سینکیانگ تولید میشوند در برخواهد گرفت.
او افزود: «ما شواهد نسبتا کافی ولی نه قطعی در دست داریم که نشان میدهد در تولید محصولات مشتق از پنبه و گوجه فرنگی در ایالت سینکیانگ از کار اجباری استفاده میشود. ما به تحقیقات خود برای تکمیل شواهد ادامه خواهیم داد.»
به گفته وی، طبق قوانین آمریکا اگر گزارشهایی در مورد کار اجباری دریافت شود کالاهایی که با استفاده از این روش تولید میشوند توقیف خواهند شد.
این اقدام دولت آمریکا علاوه بر مناسبات با چین روی فعالیت تولیدکنندگان مواد غذایی، فروشگاهها و تولیدکنندگان پوشاک در آمریکا نیز تاثیر گستردهای خواهد داشت. چین تولیدکننده حدود ۲۰ درصد از پنبه جهان است و بخش اعظم آن در ایالت سین کیانگ تولید میشود. این کشور در عین حال بزرگترین واردکننده پنبه است و بخشی از این نیاز خود را از آمریکا خریداری میکند.
ایالت سینکیانگ یکی از مناطق اصلی کشت گوجه فرنگی و توليد رب گوجه و پودر گوجه است که در سسهای گوجه فرنگی و سایر محصولات غذایی مورد استفاده قرار میگیرد.
اداره گمرک و مرزبانی آمریکا در بیانیهای که در اختیار خبرگزاری رویترز قرار گرفته میگوید نشانههایی از بهرهکشی از کار اجباری، از جمله مقروض کردن کارگران، فقدان آزادی جابجا شدن، تهدید و ارعاب، عدم پرداخت حقوق و شرایط کار و زندگی غیرانسانی در چرخه تولید پنبه و گوجه فرنگی مشاهده شده است.
اداره گمرک و مرزبانی آمریکا همچنین واردات محصول پنبه «شرکت تولیدی و ساختمانی سینکیانگ» و لباسهای محصول دو شرکت چینی به نامهای «ییلی ژووان» و «بائودینگ» را ممنوع کرده است.
به گفته اداره گمرک و مرزبانی آمریکا، این شرکتها از نیروی کار افرادی که در اردوگاههای «بازآموزی حرفهای» هستند برای تولید محصولات خود استفاده میکنند.
واردات محصولات چند شرکت چینی دیگر که در عرصههايی به غیر از تولید پنبه و گوجه فرنگی فعالیت دارند از جمله یک شرکت تولیدکننده قطعات کامپیوتری به دلیل استفاده از نیروی کار این افراد ممنوع شده است.
@cafe_andishe95
🇨🇳
#چین
#کمونیسم
مقامات اداره گمرک و مرزبانی آمریکا به خبرگزاری رویترز گفتند که ایالات متحده از روز سهشنبه ۱۸ شهریور واردات پنبه و گوجه فرنگی از ایالت سینکیانگ در غرب چین را ممنوع کرد. دلیل این تصمیم شواهد مربوط به تولید این محصولات با استفاده از کار اجباری است.
این تصمیم علاوه بر پنبه و گوجه فرنگی، دو محصول صادراتی مهم چین، پنج کالای دیگر را که با استفاده از کار اجباری اهالی ایالت سینکیانگ تولید میشوند، شامل میشود. این اولین مورد از ممنوعیت واردات کالاهای چينی به دلیل بهرهکشی از کار اجباری است و تنش در مناسبات آمریکا و چین را تشدید خواهد کرد.
دستور توقف ترخیص این کالاها به اداره گمرک و مرزبانی آمریکا اختیار میدهد که کالاهای مشکوک به تولید توسط کار اجباری را توقیف کند. مبنای حقوقی صدور این دستور، قوانین موجود آمریکا در زمینه مقابله با قاچاق انسان، کار کودکان و بهرهکشی از کار اجباری است.
📍دولت دونالد ترامپ فشارها به چین را به دلیل رفتار با اقلیت اویغور ساکن ایالت سینکیانگ را تشدید کرده است.
سازمان ملل متحد حدود یکسال پیش اعلام کرد که گزاشهای مستند نشان میدهند بیش از یک میلیون نفر از مسلمانان اویغور در اردوگاههایی که شبیه بازداشتگاه هستند نگهداری میشوند و مشغول کار اجباری هستند.
دولت چین بد رفتاری با اقلیت اویغور را تکذیب کرده و میگوید این اردوگاهها مراکز بازآموزی و اقدامی ضروری برای مقابله با افراطگرایی هستند.
براندا اسمیت، یکی از مقامات ارشد اداره گمرک و مرزبانی آمریکا، به خبرگزاری رویترز گفت، منع واردات پنبه تمامی محصولات پنبهای از جمله پارچه و لباس و منع واردات گوجه فرنگی نیز تمامی محصولات مربوطه از جمله رب گوجه را که در سینکیانگ تولید میشوند در برخواهد گرفت.
او افزود: «ما شواهد نسبتا کافی ولی نه قطعی در دست داریم که نشان میدهد در تولید محصولات مشتق از پنبه و گوجه فرنگی در ایالت سینکیانگ از کار اجباری استفاده میشود. ما به تحقیقات خود برای تکمیل شواهد ادامه خواهیم داد.»
به گفته وی، طبق قوانین آمریکا اگر گزارشهایی در مورد کار اجباری دریافت شود کالاهایی که با استفاده از این روش تولید میشوند توقیف خواهند شد.
این اقدام دولت آمریکا علاوه بر مناسبات با چین روی فعالیت تولیدکنندگان مواد غذایی، فروشگاهها و تولیدکنندگان پوشاک در آمریکا نیز تاثیر گستردهای خواهد داشت. چین تولیدکننده حدود ۲۰ درصد از پنبه جهان است و بخش اعظم آن در ایالت سین کیانگ تولید میشود. این کشور در عین حال بزرگترین واردکننده پنبه است و بخشی از این نیاز خود را از آمریکا خریداری میکند.
ایالت سینکیانگ یکی از مناطق اصلی کشت گوجه فرنگی و توليد رب گوجه و پودر گوجه است که در سسهای گوجه فرنگی و سایر محصولات غذایی مورد استفاده قرار میگیرد.
اداره گمرک و مرزبانی آمریکا در بیانیهای که در اختیار خبرگزاری رویترز قرار گرفته میگوید نشانههایی از بهرهکشی از کار اجباری، از جمله مقروض کردن کارگران، فقدان آزادی جابجا شدن، تهدید و ارعاب، عدم پرداخت حقوق و شرایط کار و زندگی غیرانسانی در چرخه تولید پنبه و گوجه فرنگی مشاهده شده است.
اداره گمرک و مرزبانی آمریکا همچنین واردات محصول پنبه «شرکت تولیدی و ساختمانی سینکیانگ» و لباسهای محصول دو شرکت چینی به نامهای «ییلی ژووان» و «بائودینگ» را ممنوع کرده است.
به گفته اداره گمرک و مرزبانی آمریکا، این شرکتها از نیروی کار افرادی که در اردوگاههای «بازآموزی حرفهای» هستند برای تولید محصولات خود استفاده میکنند.
واردات محصولات چند شرکت چینی دیگر که در عرصههايی به غیر از تولید پنبه و گوجه فرنگی فعالیت دارند از جمله یک شرکت تولیدکننده قطعات کامپیوتری به دلیل استفاده از نیروی کار این افراد ممنوع شده است.
@cafe_andishe95