دنیای سوم TIERS MONDE
″... بنظر من با بهم خوردن جبهه گیریهای جهانی و تغییر روابط سیاسی قطبها (که #آمریکا و #اروپا را بعنوان قطب واحد #سرمایهداری و #شوروی و #چین و اروپای شرقی را بعنوان قطب واحد #کمونیسم، در برابر هم تلقی میکردند، و آمریکای لاتین و #آفریقا و #آسیا را که نه به مرحلهی سرمایهداری رسیده بودند، و نه به کمونیسم پیوسته بودند، دنیای سوم میخواندند، این تسمیه و توصیف، دیگر بی مصداق است و بیمعنی. دنیای سوم دیگر خاطرهای بیش نیست. امروز دو دنیا بیشتر نیست؛ بقیهاش همه اختلاف در اسم و رسم و عنوان است و تفاوت پرچم و الفاظ...
دنیای «سوارهها» و دنیای «پیادهها» یا سواری خوران و سواری دِهان. آنها که زَرمند و زورمند و نزولخوار و سرمایهگذار و فروشنده کالا و خریدار ماده خام و تعیین کننده نرخها و مرزها و سرنوشتها و ایجاد کننده حادثه هایند و دنیای صنعت، و دنیای رکود و تقلید و مصرف و تابعیت شکل و ادعا، سرود و پرچم.(دنیای دوم) ...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۴ / بازگشت
✅ @Shariati_Group
″... بنظر من با بهم خوردن جبهه گیریهای جهانی و تغییر روابط سیاسی قطبها (که #آمریکا و #اروپا را بعنوان قطب واحد #سرمایهداری و #شوروی و #چین و اروپای شرقی را بعنوان قطب واحد #کمونیسم، در برابر هم تلقی میکردند، و آمریکای لاتین و #آفریقا و #آسیا را که نه به مرحلهی سرمایهداری رسیده بودند، و نه به کمونیسم پیوسته بودند، دنیای سوم میخواندند، این تسمیه و توصیف، دیگر بی مصداق است و بیمعنی. دنیای سوم دیگر خاطرهای بیش نیست. امروز دو دنیا بیشتر نیست؛ بقیهاش همه اختلاف در اسم و رسم و عنوان است و تفاوت پرچم و الفاظ...
دنیای «سوارهها» و دنیای «پیادهها» یا سواری خوران و سواری دِهان. آنها که زَرمند و زورمند و نزولخوار و سرمایهگذار و فروشنده کالا و خریدار ماده خام و تعیین کننده نرخها و مرزها و سرنوشتها و ایجاد کننده حادثه هایند و دنیای صنعت، و دنیای رکود و تقلید و مصرف و تابعیت شکل و ادعا، سرود و پرچم.(دنیای دوم) ...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۴ / بازگشت
✅ @Shariati_Group
🔰 ناسیونالیسم مصدقی
اگر وجه دموکراتیک یا دست کم لیبرال کارنامه #مصدق مورد تأکید قرار گیرد، میتوان استدلال کرد که #ناسیونالیسم او از نوع مدنی بود و در یک حکومت کثرت گرا و قوانین و نهادهای قانونی آن میگنجید. از طرفی هم میتوان مصدق را یک ناسیونالیست #مشروطه خواه نامید. این نامگذاری از یک سو بر نسبت سیاسی او با ارزشهای #انقلاب مشروطه و از سوی دیگر با تعهد وی به جامعهای که حاکمیتاش بر یک دارای ملی مهم را به آن بازگرداند، تکیه دارد.
ولی باید تأکید کرد که او هرگز یک ناسیونالیست بی جاساز* نبود. مصدق علنا و حتی در محاکماتش از ایمان شیعی خود میگفت و در نطقهای مجلساش از #امام_حسین یاد میکرد و هیچگاه پرچم آریایی گری بالا نبرد. هرگز به روایتی #تاریخ زده استناد نکرد و خودشیفتگی نژادی بروز نداد. نه دوره ساسانی را بهشت #موعود قلمداد کرد و نه جارچی #غرب_زدگی تمام عیاری شد. برعکس مرد عمل بود و هدفهای سیاسی ملموس انقلاب مشروطه را دنبال میکرد : "آزادی، استقلال، حکومت قانون."
🔹پ.ن: ناسیونالیسم بی جا ساز [dislocative nationalism] - رضا ضیاء ابراهیمی در اثر خود (پیدایش ناسیونالیسم ایرانی، نژاد و سیاست بیجاسازی - ص ۳۰۴) مولفههای این ناسیونالیسم جاهلانه را چنین بر میشمارد:
۱. #ایران همیشه وجود داشته و قدمت زیادی دارد.
۲. ذات ایرانی و عظمت ایران در عصر طلایی پیش از #اسلام است.
۳. مسئول مشکلات و انحطاط ایران، اسلامی ست که اعراب به زور شمشیر آوردند.
۴. ایرانیان آریاییاند و با #اروپا خویشاوندی دارند!
✅ @Shariati_Group
📚 رضا ضیاء ابراهیمی، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز
اگر وجه دموکراتیک یا دست کم لیبرال کارنامه #مصدق مورد تأکید قرار گیرد، میتوان استدلال کرد که #ناسیونالیسم او از نوع مدنی بود و در یک حکومت کثرت گرا و قوانین و نهادهای قانونی آن میگنجید. از طرفی هم میتوان مصدق را یک ناسیونالیست #مشروطه خواه نامید. این نامگذاری از یک سو بر نسبت سیاسی او با ارزشهای #انقلاب مشروطه و از سوی دیگر با تعهد وی به جامعهای که حاکمیتاش بر یک دارای ملی مهم را به آن بازگرداند، تکیه دارد.
ولی باید تأکید کرد که او هرگز یک ناسیونالیست بی جاساز* نبود. مصدق علنا و حتی در محاکماتش از ایمان شیعی خود میگفت و در نطقهای مجلساش از #امام_حسین یاد میکرد و هیچگاه پرچم آریایی گری بالا نبرد. هرگز به روایتی #تاریخ زده استناد نکرد و خودشیفتگی نژادی بروز نداد. نه دوره ساسانی را بهشت #موعود قلمداد کرد و نه جارچی #غرب_زدگی تمام عیاری شد. برعکس مرد عمل بود و هدفهای سیاسی ملموس انقلاب مشروطه را دنبال میکرد : "آزادی، استقلال، حکومت قانون."
🔹پ.ن: ناسیونالیسم بی جا ساز [dislocative nationalism] - رضا ضیاء ابراهیمی در اثر خود (پیدایش ناسیونالیسم ایرانی، نژاد و سیاست بیجاسازی - ص ۳۰۴) مولفههای این ناسیونالیسم جاهلانه را چنین بر میشمارد:
۱. #ایران همیشه وجود داشته و قدمت زیادی دارد.
۲. ذات ایرانی و عظمت ایران در عصر طلایی پیش از #اسلام است.
۳. مسئول مشکلات و انحطاط ایران، اسلامی ست که اعراب به زور شمشیر آوردند.
۴. ایرانیان آریاییاند و با #اروپا خویشاوندی دارند!
✅ @Shariati_Group
📚 رضا ضیاء ابراهیمی، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز
⭕️ دکتر مصدق و "حق اعتصاب" کارگران!
″... من عرض میکنم هرکس که از ابتداییترین حق خود که داشتن یک لقمه #نان برای امرار حیات است محروم شد، حق دارد از حقوق دفاع مشروع یعنی «لژی تیم دفانس» استفاده نماید که آن "اعتصاب" است و به این وسیله با هم متفق شوند تا بتوانند حق خود را استیفاء نمایند و هیچکس نمیتواند منتظر و امیدوار باشد که عدهای با شکم خالی کار کنند و کیسه سرمایه داران #انگلیس را مملو از لیرههای طلا نمایند!
و من در این موضوع وارد نمیشوم چه اشخاصی سبب شدهاند که آنها #اعتصاب کنند و چه اشخاصی با آنهایی که هیچ نداشتند کمک کنند که تلگراف شکایات خود را بهمرکز مخابره نمایند. فقط به این ضربالمثل متوسل میشوم که گفتهاند شکم گرسنه عقیده و #ایمان ندارد و هر آدم غریق یا بیچارهای ناچار است به حشیش توسل نماید...
من چون با بعضی از اصول #کمونیسم از آن جمله مخالفت با #آزادی فردی که حق غیر قابل انکار افراد هر جامعه است و بطوری که گفتهاند «برای آزادی حدی نیست مگر آنجایی که آزادی دیگران شروع میشود» موافق نیستم - خصوصاً اینکه پیروان این اصول برای پیشرفت عقیده و مرام خود از بعضی مراکز استفاده میکنند که با ما نه وحدت زبانی، نه نژادی، نه مذهبی و نه هدف مشترک که #استقلال ایران است، دارند - ولی صاف و پوست کنده و بی پروا عرض میکنم :
در آنچه مربوط به #حقوق_کارگری ست از صمیم قلب موافقم و هیچ وقت نمیتوانم حتی کوچکترین مخالفتی بنمایم و این اصل اختصاص به کمونیسم ندارد که آنها برای خود یک مفاخری قرار دهند، بلکه از بدو اجتماع بشر هر فرد با عاطفه و هر شخص با وجدانی راضی نشده که یک فردی برای ادامهی زندگی، از نان خالی محروم شود و عدهای دیگر آنقدر بخورند که از سیری شکم خود را بترکانند!
مگر نبود که مولای متقیان و امیر مؤمنان صلی الله علیه وآله وسلم شبها نان به کول خود میگذاشت و به خانه اشخاص ناتوان تسلیم میکرد؟ اصول حمایت از کارگران در ممالک #اروپا با اختراع ماشین توأم است و چنانچه در #ایران این اصول رعایت نشده، علت این است که مملکت ما از کار با ماشین محروم بوده است و اکنون که ماشینیسم در این مملکت رو به توسعه میگذارد، چه مانعی دارد که ما خود این اصول را همچنان که ملت انگلیس و بعضی از ملل مترقی نمودهاند، اجرا نمائیم؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚 از نطق دکتر #محمد_مصدق در مجلس شانزدهم، نشست ۱۳۶، ۲۷ فروردین ۱۳۳۰
″... من عرض میکنم هرکس که از ابتداییترین حق خود که داشتن یک لقمه #نان برای امرار حیات است محروم شد، حق دارد از حقوق دفاع مشروع یعنی «لژی تیم دفانس» استفاده نماید که آن "اعتصاب" است و به این وسیله با هم متفق شوند تا بتوانند حق خود را استیفاء نمایند و هیچکس نمیتواند منتظر و امیدوار باشد که عدهای با شکم خالی کار کنند و کیسه سرمایه داران #انگلیس را مملو از لیرههای طلا نمایند!
و من در این موضوع وارد نمیشوم چه اشخاصی سبب شدهاند که آنها #اعتصاب کنند و چه اشخاصی با آنهایی که هیچ نداشتند کمک کنند که تلگراف شکایات خود را بهمرکز مخابره نمایند. فقط به این ضربالمثل متوسل میشوم که گفتهاند شکم گرسنه عقیده و #ایمان ندارد و هر آدم غریق یا بیچارهای ناچار است به حشیش توسل نماید...
من چون با بعضی از اصول #کمونیسم از آن جمله مخالفت با #آزادی فردی که حق غیر قابل انکار افراد هر جامعه است و بطوری که گفتهاند «برای آزادی حدی نیست مگر آنجایی که آزادی دیگران شروع میشود» موافق نیستم - خصوصاً اینکه پیروان این اصول برای پیشرفت عقیده و مرام خود از بعضی مراکز استفاده میکنند که با ما نه وحدت زبانی، نه نژادی، نه مذهبی و نه هدف مشترک که #استقلال ایران است، دارند - ولی صاف و پوست کنده و بی پروا عرض میکنم :
در آنچه مربوط به #حقوق_کارگری ست از صمیم قلب موافقم و هیچ وقت نمیتوانم حتی کوچکترین مخالفتی بنمایم و این اصل اختصاص به کمونیسم ندارد که آنها برای خود یک مفاخری قرار دهند، بلکه از بدو اجتماع بشر هر فرد با عاطفه و هر شخص با وجدانی راضی نشده که یک فردی برای ادامهی زندگی، از نان خالی محروم شود و عدهای دیگر آنقدر بخورند که از سیری شکم خود را بترکانند!
مگر نبود که مولای متقیان و امیر مؤمنان صلی الله علیه وآله وسلم شبها نان به کول خود میگذاشت و به خانه اشخاص ناتوان تسلیم میکرد؟ اصول حمایت از کارگران در ممالک #اروپا با اختراع ماشین توأم است و چنانچه در #ایران این اصول رعایت نشده، علت این است که مملکت ما از کار با ماشین محروم بوده است و اکنون که ماشینیسم در این مملکت رو به توسعه میگذارد، چه مانعی دارد که ما خود این اصول را همچنان که ملت انگلیس و بعضی از ملل مترقی نمودهاند، اجرا نمائیم؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚 از نطق دکتر #محمد_مصدق در مجلس شانزدهم، نشست ۱۳۶، ۲۷ فروردین ۱۳۳۰
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
Telegram
.
🔴 سکوت معنادار شبه روشنفکریِ وطنی!
🔹پدیده افشاگرانهی غائله #فلسطین بصورت اعم، و ماجرای #طوفان_الاقصی و جنایات بیبدیل یک رژیم نامشروع مافیاییِ بینالمللی با حمایت عریان و بیسابقه حکام غربی از آن بصورت اخص، برای بسیاری از اهل تدبیر و تحقیق در حوزهی تبارشناسی و #جامعهشناسی سیاسی و اهالی رسانه، ″سنگ محک″ و شاخص و میزانی بود برای درک عمیقتر و بنیادینتری از معضل اسیر شدگان در مارپیچ سکوت سیاسی و اخلاقی و معرفتی.
🔹اهل نظر به روشنی میدانند که جنگ غزه، و اساساً پدیده نزاع #اسرائیل و فلسطینیان در چند دههی گذشته، جدای از مجادلات حقوقی و قضایی و سیاسی، بنوعی#جنگ روایتهاست!
در سایهی ناتوانی مجامع جهانی و نقض آشکار قوانین بینالمللی از سوی صهیونیستها تاکنون جنایات فجیعی در سطح ″نسلکشی″ پدید آمده که این اتفاق فیالواقع عجز #سازمان_ملل و دیگر نهادهای بظاهر بینالمللی در بحث #حقوق_بشر و #آزادی بیان را نشان میدهد.
🔹جنگ غزه تنها جنگ موشک و بمب نیست، بلکه جنگ رسانهها، جنگ روایتها و افکار عمومی جهانی است. آنچه رژیم اشغالگر را این روزها به واهمه انداخته، توان روایتگری محور مقاومت و رسانههای مستقل است. غزه اکنون میدان تقابل روایتهاست؛ میدانی که سیاستهای مزورانه و دوگانه دنیای غرب را بار دیگر آشکارتر کرده است؛ اما جای اهالی قلم و اندیشه و روشنفکران ایرانی در این ماجرا دقیقاً کجاست...!؟
🔹بیش از ۷۵ سال است که مردم فلسطین به جای غرب وحشی تقاص جنایات این جرثومهها را پس میدهند. اما امروز ریاکاری و بیشرمی این جانوران، که روی بیحافظگیِ ما حساب کردهاند، از حد تحمل فراتر رفتهست. اما چرا بسیاری از جماعت جامعهی روشنفکری و اهالی قلم و رسانه که به شکلی غیر ساختارمند به یک قبیله فکری و نوعی سکت(sect) اجتماعی غیر متمرکز مبدل شدهاند، یا تا همین امروز روزه سکوت و کمتوجهی پیشه کردهاند! یا آنچنان مواضع سهل و سادهای درپیش گرفتهاند که آدمی را در فکر فرو میبرد که آیا این افراد همانهایی نبودند که یک سال پیش بر سر ماجرای جنگ #روسیه با نمایندهی #ناتو (#اوکراین) چه قلمفرساییهایی که نکرده و اعلام انزجار و مواضع تند و سریع اتخاذ میکردند!!؟ حال چه شده است که همین جماعت دلرحمِ نازک نارنجیِ مدافع بشر ″غربی″، پس از چند هفته سکوت معنادار دربارهی جنایات هولناک بشری و ضد انسانیِ رژیم جنایتکار #اسرائیل در #غزه، یا خاموش و لب فروخفته ماندهاند، یا همچون برخی از عناصر فعال این جبهه، با عبارات کلیگویانه صرفاً ذات تاریک و پلید «جنگ» را محکوم کردند و همچون یک ناظر ناآشنای بیطرف، چشم بر همهی این جنایات نابرابر و نامتوازن بسته و جهت خالی نبودن عریضه و رفع تکلیف اجتماعی! صرفاً لعن و نفرین بر جنگ و بانیان آن میکنند (آنهم در زمانهای که در قلب پایتختهای کشورهای غربی، تظاهرکنندگان غربی به روشنی و آشکارا خود را حامی مظلومان فلسطینی و مردم مستأصل غزه معرفی میکنند و در کف خیابانهای #اروپا و آمریکای شمالی، رژیم کودک کش صهیونیستی را خطاب قرار میدهند و محکوم میکنند!)، اما جماعت پرادعای روشنفکر نمای ما، یا در قامت یک فعال سیاسی - اجتماعی تجدیدنظر طلب در داخل کشور ظاهر میشوند که با کلیهی سیاستهای داخلی و خارجی نظام حاکم زاویه دارند و هر مسئلهی داخلی یا خارجی را وجهالمصالحهی تسویه حسابهای خود قرار میدهند و به سیاق برخی از مدیران و مسئولان جریانات سیاسی اسبق در کشور، یکی به نعل و یکی به میخ میزنند و دایما در سودای سیاست بازی و بده بستانهای جناحی و حزبی و رانتی خود، از هر واقعه و رخدادی جهت کسب امتیاز بیشتر سود میجویند، و یا رسماً پرچم براندازی و دشمنیِ سیاسی و راهبردی با نظام را بلند کردهاند و عملاً در تقابل مستقیم با کلیت ساختار #ایران و #انقلاب_اسلامی و تفکر اسلامی قرار دارند،
🔹اما طیف دنبالهروهای میدانی عناصر #برانداز ضد ایرانی که عمده آگاهی سیاسی و فلسفی و اجتماعیاش محصول چند برنامه شبکهی در شرف انحلال «من و تو» و «اینترنشنال» و چند صفحه اینستاگرامی و تلگرامی است، نه از #تمدن «ایرانی-اسلامی» چیز خاصی میدانند و نه شناخت درستی از اجتماع سیاسی و #تاریخ و #فرهنگ و #سنت دارند؛ این جماعت مقلد آموختهاند که همچون طوطیان سخنگوی تریبونها و رسانههای ضد ایرانی خارجنشین عمل کنند و بازتاب دهندهی افکار و نشخوارکنندگان محصولات رسانهای آنها باشند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامه
🔹پدیده افشاگرانهی غائله #فلسطین بصورت اعم، و ماجرای #طوفان_الاقصی و جنایات بیبدیل یک رژیم نامشروع مافیاییِ بینالمللی با حمایت عریان و بیسابقه حکام غربی از آن بصورت اخص، برای بسیاری از اهل تدبیر و تحقیق در حوزهی تبارشناسی و #جامعهشناسی سیاسی و اهالی رسانه، ″سنگ محک″ و شاخص و میزانی بود برای درک عمیقتر و بنیادینتری از معضل اسیر شدگان در مارپیچ سکوت سیاسی و اخلاقی و معرفتی.
🔹اهل نظر به روشنی میدانند که جنگ غزه، و اساساً پدیده نزاع #اسرائیل و فلسطینیان در چند دههی گذشته، جدای از مجادلات حقوقی و قضایی و سیاسی، بنوعی#جنگ روایتهاست!
در سایهی ناتوانی مجامع جهانی و نقض آشکار قوانین بینالمللی از سوی صهیونیستها تاکنون جنایات فجیعی در سطح ″نسلکشی″ پدید آمده که این اتفاق فیالواقع عجز #سازمان_ملل و دیگر نهادهای بظاهر بینالمللی در بحث #حقوق_بشر و #آزادی بیان را نشان میدهد.
🔹جنگ غزه تنها جنگ موشک و بمب نیست، بلکه جنگ رسانهها، جنگ روایتها و افکار عمومی جهانی است. آنچه رژیم اشغالگر را این روزها به واهمه انداخته، توان روایتگری محور مقاومت و رسانههای مستقل است. غزه اکنون میدان تقابل روایتهاست؛ میدانی که سیاستهای مزورانه و دوگانه دنیای غرب را بار دیگر آشکارتر کرده است؛ اما جای اهالی قلم و اندیشه و روشنفکران ایرانی در این ماجرا دقیقاً کجاست...!؟
🔹بیش از ۷۵ سال است که مردم فلسطین به جای غرب وحشی تقاص جنایات این جرثومهها را پس میدهند. اما امروز ریاکاری و بیشرمی این جانوران، که روی بیحافظگیِ ما حساب کردهاند، از حد تحمل فراتر رفتهست. اما چرا بسیاری از جماعت جامعهی روشنفکری و اهالی قلم و رسانه که به شکلی غیر ساختارمند به یک قبیله فکری و نوعی سکت(sect) اجتماعی غیر متمرکز مبدل شدهاند، یا تا همین امروز روزه سکوت و کمتوجهی پیشه کردهاند! یا آنچنان مواضع سهل و سادهای درپیش گرفتهاند که آدمی را در فکر فرو میبرد که آیا این افراد همانهایی نبودند که یک سال پیش بر سر ماجرای جنگ #روسیه با نمایندهی #ناتو (#اوکراین) چه قلمفرساییهایی که نکرده و اعلام انزجار و مواضع تند و سریع اتخاذ میکردند!!؟ حال چه شده است که همین جماعت دلرحمِ نازک نارنجیِ مدافع بشر ″غربی″، پس از چند هفته سکوت معنادار دربارهی جنایات هولناک بشری و ضد انسانیِ رژیم جنایتکار #اسرائیل در #غزه، یا خاموش و لب فروخفته ماندهاند، یا همچون برخی از عناصر فعال این جبهه، با عبارات کلیگویانه صرفاً ذات تاریک و پلید «جنگ» را محکوم کردند و همچون یک ناظر ناآشنای بیطرف، چشم بر همهی این جنایات نابرابر و نامتوازن بسته و جهت خالی نبودن عریضه و رفع تکلیف اجتماعی! صرفاً لعن و نفرین بر جنگ و بانیان آن میکنند (آنهم در زمانهای که در قلب پایتختهای کشورهای غربی، تظاهرکنندگان غربی به روشنی و آشکارا خود را حامی مظلومان فلسطینی و مردم مستأصل غزه معرفی میکنند و در کف خیابانهای #اروپا و آمریکای شمالی، رژیم کودک کش صهیونیستی را خطاب قرار میدهند و محکوم میکنند!)، اما جماعت پرادعای روشنفکر نمای ما، یا در قامت یک فعال سیاسی - اجتماعی تجدیدنظر طلب در داخل کشور ظاهر میشوند که با کلیهی سیاستهای داخلی و خارجی نظام حاکم زاویه دارند و هر مسئلهی داخلی یا خارجی را وجهالمصالحهی تسویه حسابهای خود قرار میدهند و به سیاق برخی از مدیران و مسئولان جریانات سیاسی اسبق در کشور، یکی به نعل و یکی به میخ میزنند و دایما در سودای سیاست بازی و بده بستانهای جناحی و حزبی و رانتی خود، از هر واقعه و رخدادی جهت کسب امتیاز بیشتر سود میجویند، و یا رسماً پرچم براندازی و دشمنیِ سیاسی و راهبردی با نظام را بلند کردهاند و عملاً در تقابل مستقیم با کلیت ساختار #ایران و #انقلاب_اسلامی و تفکر اسلامی قرار دارند،
🔹اما طیف دنبالهروهای میدانی عناصر #برانداز ضد ایرانی که عمده آگاهی سیاسی و فلسفی و اجتماعیاش محصول چند برنامه شبکهی در شرف انحلال «من و تو» و «اینترنشنال» و چند صفحه اینستاگرامی و تلگرامی است، نه از #تمدن «ایرانی-اسلامی» چیز خاصی میدانند و نه شناخت درستی از اجتماع سیاسی و #تاریخ و #فرهنگ و #سنت دارند؛ این جماعت مقلد آموختهاند که همچون طوطیان سخنگوی تریبونها و رسانههای ضد ایرانی خارجنشین عمل کنند و بازتاب دهندهی افکار و نشخوارکنندگان محصولات رسانهای آنها باشند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامه
🔻میزان ثروتی که در دست تنها یک درصد جمعیت ثروتمند هر کشوری تجمیع شده است را میبینید.
📊 آمار جدید و مربوط به سال ٢٠٢٣ است.
🔸افسانه #سوسیالیست بودن کشورهای شمال #اروپا و اسکاندیناوی هم با این نقشهها خوب معلوم میشود.
🔹بدترین آمار برای #روسیه است با ۵۴ درصد ثروت کشور که در اختیار یک درصدی هاست. اما فخر فروشان باغ اروپا نظیر #نروژ (٢٧ درصد) و #سوئد (٣۶ درصد) و #دانمارک و #فنلاند(٢۴ درصد) هم چندان وضعیت بهتری ندارند...
🔹کاش برای #ایران خودمان هم آماری بود تا بفهمیم این یک درصدیهای وحشی برآمده از نظام اقتصادی رانتی و نئولیبرالی چه خونی از #ملت دارند میمکند...
#تبعیض
#بی_عدالتی_در_توزیع_ثروت
✅ @Shariati_Group
📊 آمار جدید و مربوط به سال ٢٠٢٣ است.
🔸افسانه #سوسیالیست بودن کشورهای شمال #اروپا و اسکاندیناوی هم با این نقشهها خوب معلوم میشود.
🔹بدترین آمار برای #روسیه است با ۵۴ درصد ثروت کشور که در اختیار یک درصدی هاست. اما فخر فروشان باغ اروپا نظیر #نروژ (٢٧ درصد) و #سوئد (٣۶ درصد) و #دانمارک و #فنلاند(٢۴ درصد) هم چندان وضعیت بهتری ندارند...
🔹کاش برای #ایران خودمان هم آماری بود تا بفهمیم این یک درصدیهای وحشی برآمده از نظام اقتصادی رانتی و نئولیبرالی چه خونی از #ملت دارند میمکند...
#تبعیض
#بی_عدالتی_در_توزیع_ثروت
✅ @Shariati_Group
⭕️ پشیمانی و تعرب بعد الهجرت
🔹پس از انتقام #ایران از #اسرائیل، برخی از جریانات داخل ایران زبان به سرزنش باز کرده و ایران را ملامت کردند، حال آنکه همانها بودند که قبل از انتقام میگفتند ایران از انتقامگیری میترسد. اینها همانهایی هستند که در #انتخابات پشت جریان #لیبرال قرار گرفتند و سپس پشیمان شدند. همان کسانی هستند که #انقلاب کردند و پشیمان شدند. این افراد مصداق یکی از گناهان کبیره تحت عنوان تعرب بعد الهجرت میباشند.
🔹از نظر لغوی، رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص #دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از #هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. سکونت در سرزمین کفر، ترک آموختن دین و ترک #ولایت امامان برخی دیگر از مصادیق این گناه کبیره در روایات است. در زمان حاضر، اعتباردهی به علوم انسانی غربی، پذیرش #فرهنگ سلبریتیسم و فرار دانشآموختگان برتر به خارج کشور، برخی دیگر از مصادیق تعرب بعد الهجرت هستند.
🔹معنی واقعی تعرّب بعد الهجرت در زمان حاضر، تغرّب بعد الهجرت است. تغرب یعنی غربزدگی. بنابراین گناه کبیره تعرب بعد الهجرت در زمان امروز همان #غربزدگی است: در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، معماری و...
🔹اساساً واژه #مهاجرت درحال حاضر به اشتباه استفاده میشود، مثلاً میگویند میخواهم به آمریکا مهاجرت کنم درحالیکه مهاجرت واژهای قرآنی و فقط در معنای مثبت است. برای رفتن از ایران به غرب باید گفت میخواهم تعرّب یا تغرّب کنم به #آمریکا یا #اروپا ..!
🔹اما چند کلیدواژهی قرآنی دیگر نیز در این چارچوب مفهومی قرار دارد: مفاهیم نکص, رکض، نکث و نقض. نکص یعنی پشت میکنند و پس از آن رکض یعنی فرار میکنند. ریشه و علت این امر در دو مفهوم نقض و نکث نهفته است. لذا فرایند تعرب بعد الهجرت چنین است:
نقض/نکث ⬅️ نکص ⬅️ رکض
🔹عبارت «ینقلب علی عقبیه» در #قرآن، یعنی انقلاب به عقب؛ یعنی بازگشت به قبل انقلاب. یعنی بازگشت به سنتهای جاهلی. بهعنوان مثال #تمدن غرب در زمینه فحشای همجنسبازی به ۴۰۰۰ سال پیش در قوم #لوط بازگشته، در #نئوپاگانیسم و سایر مولفههای فکری و وهمی نیز همینطور و این یعنی انقلاب به عقب...
🔹نکته قابل توجه اما این است که مقابل جریان پشیمانها [با هر بادی، به باد میروند] و جریان #ملامتیه که از مواضع قبلی خود عقبنشینی نموده و همیشه زبان به ملامت جریانهای پیشرو انقلابی و نیروهای افق گشا باز میکنند، باید ایستاد...
✅ @Shariati_Group
✍️ امیر حسینی | اندیشکده تثبیت
🔹پس از انتقام #ایران از #اسرائیل، برخی از جریانات داخل ایران زبان به سرزنش باز کرده و ایران را ملامت کردند، حال آنکه همانها بودند که قبل از انتقام میگفتند ایران از انتقامگیری میترسد. اینها همانهایی هستند که در #انتخابات پشت جریان #لیبرال قرار گرفتند و سپس پشیمان شدند. همان کسانی هستند که #انقلاب کردند و پشیمان شدند. این افراد مصداق یکی از گناهان کبیره تحت عنوان تعرب بعد الهجرت میباشند.
🔹از نظر لغوی، رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص #دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از #هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. سکونت در سرزمین کفر، ترک آموختن دین و ترک #ولایت امامان برخی دیگر از مصادیق این گناه کبیره در روایات است. در زمان حاضر، اعتباردهی به علوم انسانی غربی، پذیرش #فرهنگ سلبریتیسم و فرار دانشآموختگان برتر به خارج کشور، برخی دیگر از مصادیق تعرب بعد الهجرت هستند.
🔹معنی واقعی تعرّب بعد الهجرت در زمان حاضر، تغرّب بعد الهجرت است. تغرب یعنی غربزدگی. بنابراین گناه کبیره تعرب بعد الهجرت در زمان امروز همان #غربزدگی است: در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، معماری و...
🔹اساساً واژه #مهاجرت درحال حاضر به اشتباه استفاده میشود، مثلاً میگویند میخواهم به آمریکا مهاجرت کنم درحالیکه مهاجرت واژهای قرآنی و فقط در معنای مثبت است. برای رفتن از ایران به غرب باید گفت میخواهم تعرّب یا تغرّب کنم به #آمریکا یا #اروپا ..!
🔹اما چند کلیدواژهی قرآنی دیگر نیز در این چارچوب مفهومی قرار دارد: مفاهیم نکص, رکض، نکث و نقض. نکص یعنی پشت میکنند و پس از آن رکض یعنی فرار میکنند. ریشه و علت این امر در دو مفهوم نقض و نکث نهفته است. لذا فرایند تعرب بعد الهجرت چنین است:
نقض/نکث ⬅️ نکص ⬅️ رکض
🔹عبارت «ینقلب علی عقبیه» در #قرآن، یعنی انقلاب به عقب؛ یعنی بازگشت به قبل انقلاب. یعنی بازگشت به سنتهای جاهلی. بهعنوان مثال #تمدن غرب در زمینه فحشای همجنسبازی به ۴۰۰۰ سال پیش در قوم #لوط بازگشته، در #نئوپاگانیسم و سایر مولفههای فکری و وهمی نیز همینطور و این یعنی انقلاب به عقب...
🔹نکته قابل توجه اما این است که مقابل جریان پشیمانها [با هر بادی، به باد میروند] و جریان #ملامتیه که از مواضع قبلی خود عقبنشینی نموده و همیشه زبان به ملامت جریانهای پیشرو انقلابی و نیروهای افق گشا باز میکنند، باید ایستاد...
✅ @Shariati_Group
✍️ امیر حسینی | اندیشکده تثبیت
Telegram
.
💡اندرحکایت تناقضات همیشگی مدافعان غرب و هواداران نرمالیزاسیون سیاسی - فرهنگی، به سرکوب گستردۀ اساتید و دانشجویان در مهد آزادی جهان، #آمریکا و #اروپا!
#استاندارد_دوگانه
✅ @Shariati_Group
#استاندارد_دوگانه
✅ @Shariati_Group
💢 فاجعه انسانی و خاموشیِ شبه روشنفکران
لحظهی تاریخی که اکنون ما انسانها در آن قرار داریم یعنی قتل و عام بیش از ۳۸ هزار #انسان فلسطینی و همزمان اعتراض جریان نخبگانی و #مردم در #غرب مصادف با سکوت مطلق و شرمساری #جریان_روشنفکری #ایران است. همان جریانی که دلسوز پای گربه میشود و برای دختر بیگناه اوکراینی عزادار!
اما این سکوت مطلق جریان روشنفکری امر جدیدی نیست. هم جلال #آلاحمد و هم دکتر #شریعتی در دههی چهل و پنجاه به سکوت روشنفکران اعتراض دارند. ریشه سکوت امروزشان در رقابت و مخالفت با جمهوری اسلامی نیست. ماهیتا امکان مخالفت ندارند و سلطه چارچوب نظری اجازه مخالفت نمیدهد.
داریوش آشوری از روشنفکران دهه ۴۰ در مقالهای به دفاع از رژیم صهیونیستی پرداخت. زنده یاد دکتر شریعتی در مقالهای که در ۲۰تیر ۱۳۴۶ در مجله #فردوسی منتشر شد به شدت به امثال آشوری تاخت.
✍ شریعتی در آن زمان مینویسد:
آقای داریوش خان!
رژیمی که با #اسلحه #انگلیس و #آمریکا و #فرانسه، سرزمینی را اشغال میکند و از سراسر #اروپا، سرمایه داران را به یک کشور فقیر عربی میکشد و مردم آن را به صحرای سوزان سینا و #اردن و سراسر #آفریقا و #خاورمیانه پراکنده میکند و دهقان #مسلمان را در دهات خود محبوس میسازد و هر گاه یک کشور عربی، قصد نجات از یوغ #استعمار غربی را دارد، با یک اشاره #امپریالیسم بر آن میتازد، اسرای رسمی #جنگ را وحشیانه #شکنجه میکند، مردم را از خانههاشان بیرون میراند، و مبنای سیاسی و اجتماعی رژیم خود را بر یهودی بودن نژاد و کلیمی بودن #مذهب استوار میکند، #فاشیست است، یا کشوری که گناه نابخشودنیاش در چشم شما! این است که ملک فاروقها و گلوپ پاشاها و ملک فیصلها و ملک عبداللهها و ژنرال سوستل و آرگوها را رانده و آخرین پایگاههای امپریالیسم را در سراسر کشورهای عربی جمع میکند و از نظر داخلی فقط به پُر چانگیهای مشکوک و آلودۀ روشنفکران فروخته شدهای امثال آیت احمد و عبدالمالک و داریوش آشوری - که پُرند از آن «جوهر روشنفکری» که آنان را از تودۀ عوامالناس جدا میکند - مجال نمیدهد؟
زیرا ترحم بر یک روشنفکری که از همۀ لوازم روشنفکری فقط یک زبان نیمبند را بلغور میکند و طوطیوار کلمات رایجی را از قبیل #آزادی و #دموکراسی و انسانیت - که به قول #سارتر، خودشان در دهانشان گذاشتهاند - در کشورهای استعمارزده واگو میکنند، خیانت به تودۀ عوامالناس است که اصالت دارد و ما کردیم و دیدیم.
آقای داریوش آشوری چرا از حق صدها هزار آوارۀ عرب که قرنهاست در فلسطین زندگی میکردهاند، کلمهای بر زبان نمیآورد..!؟
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳۵ / بخش دوم، صفحات ۶۳۱ تا ۶۳۷
لحظهی تاریخی که اکنون ما انسانها در آن قرار داریم یعنی قتل و عام بیش از ۳۸ هزار #انسان فلسطینی و همزمان اعتراض جریان نخبگانی و #مردم در #غرب مصادف با سکوت مطلق و شرمساری #جریان_روشنفکری #ایران است. همان جریانی که دلسوز پای گربه میشود و برای دختر بیگناه اوکراینی عزادار!
اما این سکوت مطلق جریان روشنفکری امر جدیدی نیست. هم جلال #آلاحمد و هم دکتر #شریعتی در دههی چهل و پنجاه به سکوت روشنفکران اعتراض دارند. ریشه سکوت امروزشان در رقابت و مخالفت با جمهوری اسلامی نیست. ماهیتا امکان مخالفت ندارند و سلطه چارچوب نظری اجازه مخالفت نمیدهد.
داریوش آشوری از روشنفکران دهه ۴۰ در مقالهای به دفاع از رژیم صهیونیستی پرداخت. زنده یاد دکتر شریعتی در مقالهای که در ۲۰تیر ۱۳۴۶ در مجله #فردوسی منتشر شد به شدت به امثال آشوری تاخت.
✍ شریعتی در آن زمان مینویسد:
آقای داریوش خان!
رژیمی که با #اسلحه #انگلیس و #آمریکا و #فرانسه، سرزمینی را اشغال میکند و از سراسر #اروپا، سرمایه داران را به یک کشور فقیر عربی میکشد و مردم آن را به صحرای سوزان سینا و #اردن و سراسر #آفریقا و #خاورمیانه پراکنده میکند و دهقان #مسلمان را در دهات خود محبوس میسازد و هر گاه یک کشور عربی، قصد نجات از یوغ #استعمار غربی را دارد، با یک اشاره #امپریالیسم بر آن میتازد، اسرای رسمی #جنگ را وحشیانه #شکنجه میکند، مردم را از خانههاشان بیرون میراند، و مبنای سیاسی و اجتماعی رژیم خود را بر یهودی بودن نژاد و کلیمی بودن #مذهب استوار میکند، #فاشیست است، یا کشوری که گناه نابخشودنیاش در چشم شما! این است که ملک فاروقها و گلوپ پاشاها و ملک فیصلها و ملک عبداللهها و ژنرال سوستل و آرگوها را رانده و آخرین پایگاههای امپریالیسم را در سراسر کشورهای عربی جمع میکند و از نظر داخلی فقط به پُر چانگیهای مشکوک و آلودۀ روشنفکران فروخته شدهای امثال آیت احمد و عبدالمالک و داریوش آشوری - که پُرند از آن «جوهر روشنفکری» که آنان را از تودۀ عوامالناس جدا میکند - مجال نمیدهد؟
زیرا ترحم بر یک روشنفکری که از همۀ لوازم روشنفکری فقط یک زبان نیمبند را بلغور میکند و طوطیوار کلمات رایجی را از قبیل #آزادی و #دموکراسی و انسانیت - که به قول #سارتر، خودشان در دهانشان گذاشتهاند - در کشورهای استعمارزده واگو میکنند، خیانت به تودۀ عوامالناس است که اصالت دارد و ما کردیم و دیدیم.
آقای داریوش آشوری چرا از حق صدها هزار آوارۀ عرب که قرنهاست در فلسطین زندگی میکردهاند، کلمهای بر زبان نمیآورد..!؟
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳۵ / بخش دوم، صفحات ۶۳۱ تا ۶۳۷
Telegram
.
Forwarded from ✿⃟ ﻛـاﻧﻭن ﺗﻓﻛﺭ ﺑﺭﻫـان
💠 نهضت روشنفکری و سکولاریسم ما
📌سوره مبارکه الحجر: ١٣ـ١٠
«و بدرستی که پيش از تو رسولانی را بسوی اقوام پيشين فرستاديم(١٠) و نفرستاديم رسولانی جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند(١١) بدين سان آن استهزاء را در قلوب مجرمان راه مینماييم(١٢) آنها بدان ايمان نمیآورند و بدرستي که سنّت پيشينيان نيز همينگونه بوده است(١٣)».
⭕️ چرا حضرت حق تعالی با وقوف به اينکه «نفرستاديم رسولاني جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند» باز هم رسولی به قوم ديگری میفرستد و کماکان همان #سنّت يا #سياست ارسال رسل برای هدايت را پی میگيرند؟
⭕ حضرت حق سپس سنّت مستدامی را در ميان اقوام بشری اعلام میفرمايد: بدرستی که ”سنّت پيشين اقوام“ بشر اينگونه بوده که «آنها بدان #ايمان نمیآورند».
⭕️ موافق نگرشی مدرنيستی، برخی قائلند که اقبال و اکراه ”مردم“ است که بايد مبنای تشخيص #حق و #باطل قرار گيرد. اگر چه هيچگاه اين موضعگيری بسيار بنيانی بدين صراحت بيان نمیشود، ليکن اعراض #مردم از رسالات و رسولان را ميزانی برای ارزيابی توفيق و بنحو ملفوفی حقانيت رسولان و اديان الهی میدانند.
⭕️ واضح است که در اينجا سنگ بنای فوقالعاده سرنوشتساز يا سرنوشتسوزی گذاشته میشود: اقبال و اعراض اقوام و خلايق میشود ميزان يا آزمونی برای حقانيت يا بطلان هر حرف و حديثی، منجمله رسالات الهی.
⭕️ دست کم يک علّت اينکه چرا سنگ بنای بنيانیای در عصر روشنفکریِ(همان عصر #عقل) قرن هجدهم #اروپا گذاشته شد اينست که انديشمندان و بويژه فلاسفهی اروپا و عموم اصناف و اقشار تحصيلکرده رويهمرفته از نقش آباء و اصحاب #کليسا در امر حکمرانی و عرصه سياست بيزار و گريزان شده بودند. آنها سپس از اين سابقه بسيار ناگوار و عسرتآميز اصحاب کليسا در امر #حکمرانی و سياست گام بنيانیتری برداشته بطور کلّی با هر نوع بينش و ارزشهای دينی هم وداع کردند. و چنين شد که نفی ارزشها و بينشهای دينی از عرصه حکمرانی و سياست، موسوم به #سکولاريسم، در اروپا و تدريجا در ساير ممالک پذيرفته و شايع شد.
⭕️ اينک سوالات چندی جوانه میزند. نخست اينکه آيا رفتار و عملکرد برخی افراد يا صنفی تحت عنوان روحانيان و اصحاب کليسا را میتوان همان ارزشها و بينشهای دينی محسوب کرد؟
⭕️ دوم، و فوقالعاده بنيانیتر، بر چه اساسی و يا با توجه به چه ميزان يا موازينی مصاف ميان رسالات الهی و رسل از طرفی، و اقوام از طرف ديگر را بايد قضاوت و ارزيابی کرد؟ بفرض که مدعيان نمايندگی دين الهی ـــ موسوم به روحانيان يا کشيشان ـــ در برخی، بسياری، و يا حتی تمام مواقع که در امر حکمرانی سياسی ورود کردهاند جز عسرت و ظلمت و ترويج اِفساد و #فقر و محروميت و اشرافيگری به بار نياوردهاند. آيا میتوان اعراض و انکار مردم را مبنايی يا ميزانی برای بطلان رسالات الهی پنداشت؟
✍ دکتر #سعید_زیباکلام - عاشورای حسينی / تيرماه ١۴٠٣
@Kaateb313 ║ ڪـانونتفڪربرهـان
📌سوره مبارکه الحجر: ١٣ـ١٠
«و بدرستی که پيش از تو رسولانی را بسوی اقوام پيشين فرستاديم(١٠) و نفرستاديم رسولانی جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند(١١) بدين سان آن استهزاء را در قلوب مجرمان راه مینماييم(١٢) آنها بدان ايمان نمیآورند و بدرستي که سنّت پيشينيان نيز همينگونه بوده است(١٣)».
⭕️ چرا حضرت حق تعالی با وقوف به اينکه «نفرستاديم رسولاني جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند» باز هم رسولی به قوم ديگری میفرستد و کماکان همان #سنّت يا #سياست ارسال رسل برای هدايت را پی میگيرند؟
⭕ حضرت حق سپس سنّت مستدامی را در ميان اقوام بشری اعلام میفرمايد: بدرستی که ”سنّت پيشين اقوام“ بشر اينگونه بوده که «آنها بدان #ايمان نمیآورند».
⭕️ موافق نگرشی مدرنيستی، برخی قائلند که اقبال و اکراه ”مردم“ است که بايد مبنای تشخيص #حق و #باطل قرار گيرد. اگر چه هيچگاه اين موضعگيری بسيار بنيانی بدين صراحت بيان نمیشود، ليکن اعراض #مردم از رسالات و رسولان را ميزانی برای ارزيابی توفيق و بنحو ملفوفی حقانيت رسولان و اديان الهی میدانند.
⭕️ واضح است که در اينجا سنگ بنای فوقالعاده سرنوشتساز يا سرنوشتسوزی گذاشته میشود: اقبال و اعراض اقوام و خلايق میشود ميزان يا آزمونی برای حقانيت يا بطلان هر حرف و حديثی، منجمله رسالات الهی.
⭕️ دست کم يک علّت اينکه چرا سنگ بنای بنيانیای در عصر روشنفکریِ(همان عصر #عقل) قرن هجدهم #اروپا گذاشته شد اينست که انديشمندان و بويژه فلاسفهی اروپا و عموم اصناف و اقشار تحصيلکرده رويهمرفته از نقش آباء و اصحاب #کليسا در امر حکمرانی و عرصه سياست بيزار و گريزان شده بودند. آنها سپس از اين سابقه بسيار ناگوار و عسرتآميز اصحاب کليسا در امر #حکمرانی و سياست گام بنيانیتری برداشته بطور کلّی با هر نوع بينش و ارزشهای دينی هم وداع کردند. و چنين شد که نفی ارزشها و بينشهای دينی از عرصه حکمرانی و سياست، موسوم به #سکولاريسم، در اروپا و تدريجا در ساير ممالک پذيرفته و شايع شد.
⭕️ اينک سوالات چندی جوانه میزند. نخست اينکه آيا رفتار و عملکرد برخی افراد يا صنفی تحت عنوان روحانيان و اصحاب کليسا را میتوان همان ارزشها و بينشهای دينی محسوب کرد؟
⭕️ دوم، و فوقالعاده بنيانیتر، بر چه اساسی و يا با توجه به چه ميزان يا موازينی مصاف ميان رسالات الهی و رسل از طرفی، و اقوام از طرف ديگر را بايد قضاوت و ارزيابی کرد؟ بفرض که مدعيان نمايندگی دين الهی ـــ موسوم به روحانيان يا کشيشان ـــ در برخی، بسياری، و يا حتی تمام مواقع که در امر حکمرانی سياسی ورود کردهاند جز عسرت و ظلمت و ترويج اِفساد و #فقر و محروميت و اشرافيگری به بار نياوردهاند. آيا میتوان اعراض و انکار مردم را مبنايی يا ميزانی برای بطلان رسالات الهی پنداشت؟
✍ دکتر #سعید_زیباکلام - عاشورای حسينی / تيرماه ١۴٠٣
@Kaateb313 ║ ڪـانونتفڪربرهـان
⭕️ جامعه اسلامی و مسلمانان سیاسی
🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی میکند پیوند میدهد و این پیوند است که تجلیگاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار میآید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس میکند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت میورزد، آنرا تأیید میکند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت میکند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.
🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعهها مسلط بودهاند، همواره از سیاسی شدن تودهها وحشت داشتهاند. «سیاستزدایی» #مردم شیوهای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرتهای استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزشهای بیشمار یا توسعه آزادیهای جنسی، و یا مصرفپرستی و یا ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمیهای ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشهها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.
🔸در جامعه ما دوران بنیعباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاستزدایی جامعه اسلامی است. #بنیامیه علیرغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علیرغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث میشد که انبوه تودهها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنیعباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنیامیه را قربانی خویش ساخت، به سیاستزدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفتهایی که به نام #اسلام در جهان به دست میآوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقهای.
🔹این بود که جنگها و مبارزات مردم در دوران بنیامیه، که همه جنگهای سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنیعباس تبدیل به جنگهای فرقهای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایهداری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژیهای رنگارنگ، تشدید خصومتهای فرقهای، قبیلهای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقتهای ورزشی، مصرفپرستی، ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفههای پوچ، تئاترها، سینماها، کابارهها، رادیو تلویزیونها، موسیقیها، تجمل پرستیها، مدسازیها، آزادیهای جنسی و هزاران چشمبندی دیگر و صدها هزار شعبدهبازی و جنگهای زرگری دیگر بدان میرسد، همان چیزها که حتی صمیمیترین و آگاهترین روشنفکران ما را هم سرگرم میسازد. چنانکه میبینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیریهای مذهبی و تنازعهای ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمیکنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیریها مشغول کردهاند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان ها و #آتاتورک ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقیزاده ها و #میرزاملکم ها آغاز کرده بودند، و نمیتوانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه میپندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزشهای اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامـه
🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی میکند پیوند میدهد و این پیوند است که تجلیگاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار میآید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس میکند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت میورزد، آنرا تأیید میکند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت میکند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.
🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعهها مسلط بودهاند، همواره از سیاسی شدن تودهها وحشت داشتهاند. «سیاستزدایی» #مردم شیوهای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرتهای استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزشهای بیشمار یا توسعه آزادیهای جنسی، و یا مصرفپرستی و یا ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمیهای ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشهها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.
🔸در جامعه ما دوران بنیعباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاستزدایی جامعه اسلامی است. #بنیامیه علیرغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علیرغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث میشد که انبوه تودهها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنیعباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنیامیه را قربانی خویش ساخت، به سیاستزدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفتهایی که به نام #اسلام در جهان به دست میآوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقهای.
🔹این بود که جنگها و مبارزات مردم در دوران بنیامیه، که همه جنگهای سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنیعباس تبدیل به جنگهای فرقهای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایهداری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژیهای رنگارنگ، تشدید خصومتهای فرقهای، قبیلهای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقتهای ورزشی، مصرفپرستی، ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفههای پوچ، تئاترها، سینماها، کابارهها، رادیو تلویزیونها، موسیقیها، تجمل پرستیها، مدسازیها، آزادیهای جنسی و هزاران چشمبندی دیگر و صدها هزار شعبدهبازی و جنگهای زرگری دیگر بدان میرسد، همان چیزها که حتی صمیمیترین و آگاهترین روشنفکران ما را هم سرگرم میسازد. چنانکه میبینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیریهای مذهبی و تنازعهای ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمیکنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیریها مشغول کردهاند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان ها و #آتاتورک ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقیزاده ها و #میرزاملکم ها آغاز کرده بودند، و نمیتوانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه میپندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزشهای اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامـه
🔺ادامـه
🔸همچنانکه اکنون نیز میبینیم که صادقترین روشنفکران ما، درست هنگامی که اسلام برای نجات از بند قرنها ارتجاع و خرافهپرستی و نجات دادن مسلمانان از قید #استبداد و #استعمار و #سرمایهداری تحمیلی به پا خاسته و چهرهای «مهاجم» و «انقلابی» یافته است، آنرا به تیرهایی نشانه گرفتهاند و هر زخمی که بر آن وارد میکنند، سبب میشود که برق شوقی از چشم #دشمنان مشترکشان بیرون جهد. ما خود به چشم دیدهایم یا به گوش شنیدهایم که چه موجی برخاست، از میان روشنفکرانی که شعار تفکیک روحانیت را از #سیاست میدادند. این شعار، شعاری بود که در #اروپا کلیسای ضدمردم و ضدعقل و ضدعلم را از صحنه زندگی و حرکت و آزادی کنار زد.
🔹اما #روشنفکر [مقلد] مـا، بیآنکه اختلاف محیط و زمان و مکان و شرایط و حتی اختلاف موضوع را درک کند، این شعار را در جامعه ما نیز تکرار کرد. آنچه او در اینجا تکرار میکرد، ادامه کاریِ رژیم #صفویه بود که جامعه #شیعه را به عنوان غیبت #امام_زمان، اساساً از پرداختن به کار اجتماعی و سیاسی معاف ساخت، و رژیم اموی و عباسی نیز قبلاً با تکیه بر جبر الهی، فرضیه انحرافی رجاء و شیوع اندیشهی قضا و قدری و تقدیس و تجلیل دروغین از مقام علم و قضا و روحانیت- با این عنوان که این امور مغایر با سیاست و زمامداری [حکمرانی اسلامی] و کار دنیا است- انجام داده بودند...
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
🔸همچنانکه اکنون نیز میبینیم که صادقترین روشنفکران ما، درست هنگامی که اسلام برای نجات از بند قرنها ارتجاع و خرافهپرستی و نجات دادن مسلمانان از قید #استبداد و #استعمار و #سرمایهداری تحمیلی به پا خاسته و چهرهای «مهاجم» و «انقلابی» یافته است، آنرا به تیرهایی نشانه گرفتهاند و هر زخمی که بر آن وارد میکنند، سبب میشود که برق شوقی از چشم #دشمنان مشترکشان بیرون جهد. ما خود به چشم دیدهایم یا به گوش شنیدهایم که چه موجی برخاست، از میان روشنفکرانی که شعار تفکیک روحانیت را از #سیاست میدادند. این شعار، شعاری بود که در #اروپا کلیسای ضدمردم و ضدعقل و ضدعلم را از صحنه زندگی و حرکت و آزادی کنار زد.
🔹اما #روشنفکر [مقلد] مـا، بیآنکه اختلاف محیط و زمان و مکان و شرایط و حتی اختلاف موضوع را درک کند، این شعار را در جامعه ما نیز تکرار کرد. آنچه او در اینجا تکرار میکرد، ادامه کاریِ رژیم #صفویه بود که جامعه #شیعه را به عنوان غیبت #امام_زمان، اساساً از پرداختن به کار اجتماعی و سیاسی معاف ساخت، و رژیم اموی و عباسی نیز قبلاً با تکیه بر جبر الهی، فرضیه انحرافی رجاء و شیوع اندیشهی قضا و قدری و تقدیس و تجلیل دروغین از مقام علم و قضا و روحانیت- با این عنوان که این امور مغایر با سیاست و زمامداری [حکمرانی اسلامی] و کار دنیا است- انجام داده بودند...
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
Telegram
.
Forwarded from ✿⃟ ﻛـاﻧﻭن ﺗﻓﻛﺭ ﺑﺭﻫـان
💠 تا کجا؟
🔹امروز که این کلمات را مینویسم ساعاتی از شهادت #یحیی_سنوار گذشته، #محمد_ضیف سرنوشت نامعلومی دارد، سیدحسن #نصرالله #ترور شده، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگانی از #حزبالله #شهید شدهاند، #اسماعیل_هنیه و فرزندانش ترور شدهاند. #رئیسی مظلوم و #امیرعبداللهیان جایشان را به #پزشکیان و #ظریف دادهاند، جریان عادیسازی #اسرائیل از #سعودی و #ترکیه حتی تا #تهران بیپرده شده، ۴۲۰۰ انسان جلوی چشم دنیا کشته شدند، چند میلیون نفر آواره شدهاند، #غزه با خاک یکسان شده و تصاویر زنده زنده سوختن آدمها هیچ قیامتی نمیسازد.
🔹ما به #اسراییل حمله مستقیم کردیم، آن هم دو بار، رسماً پایگاههای #تلآویو را هدف قرار دادیم، گنبد آهنین و فلاخن داود را افسانه کردیم، شمال اسراییل یکسال تخلیه شده است، #ارتش اسراییل در مرز #لبنان زمینگیر شده، زدن پهپاد آمریکایی کار روزمره #یمن شده، #انصارالله به راحتی به اسراییل #موشک میزند، مسیر دریایی اسرائیل از سمت یمن قطع شده…
🔻چه کسی باور میکند همهی اینها فقط در عرض ۳۶۵ روز اتفاق افتاده باشد؟!
🔹کمی به عقبتر برگردیم. وقتی #نتانیاهو به #عمان رفت و کلید تطبیع (عادیسازی) زده شد. با #سودان توافق کرد، و چند ماه بعد با #امارات چنان برادر شد که فقط در فیلم هندی امکان داشت. حالا از مسیر #دهلی و عمان و #دبی فقط یک سعودی مانده بود.
🔻۷ اکتبر فقط چند روز بعد از سخنرانی نتانیاهو در #سازمان_ملل رخ داد که علنآ اعلام کرد: ما «عادی» شدهایم و #فلسطین تمام.
🔹اینجا بود که فریادی از عمق چاه غزه بلند شد که ما هنوز زندهایم حرامزادهها! اتفاقاً آنها که #۷_اکتبر را دسیسه میدانند، درست میگویند. آن طوفان تمام صحنه را غیرعادی کرد. انگار پرده نمایش افتاد. برای چه شورش کردند؟ برای عادی نشدن. برای واقعیت.
فکر میکنید #سنوار و #ضیف شب قبل از هفت اکتبر نمیدانستند تصمیمشان چه عواقبی دارد؟ میدانستند. این حدس و تحلیل نیست. بیانیهشان را بخوانید، میدانستند غزه نابود میشود، میدانستند تک تکشان آواره میشوند. میدانستند ماهها و شاید سالها باید بجنگند. قتل عام را میدانستند، ولی تا کجا؟
سؤال اصلی این قضیه «تا کجا؟» است نه «چرا؟». تا کجا میشود ادامه داد؟
🔹#جنگ ۲۰۲۳ خود کربلاست. #حق خالص در برابر #باطل خالص. صحنه #جنگ غزه هیچ شبههای ندارد. هر جنایتی که تصور بکنی اینجاست. عین #کربلا. هر روز یک پیشروی تازه برای #شیطان. هر ساعت #خون جدید برای #ضحاک. #ظلم خالص. بدون جلوههای ویژه، جنایت ناب. عریان عریان. عین کربلا...
تا کجا میتوانی چشمهایت را بسته نگه داری؟ تا کجا میتوانی این صحنه را ببینی و سکوت کنی؟ تا کجا میتوانی #اعتراض کنی و هزینه ندهی؟
🔹امکان ندارند کسی به این معرکه کشیده نشود. معرکه یقهاش را میگیرد. یا این طرفی یا آن طرف. وسط بازی هم ندارد. یا ظالمی یا مبارز. عین کربلا. میآید دنبالت پشت میز، گوشه کافه، پای صفحه #اینستاگرام، کنار رختخواب، پای تخته، در صف اتوبوس، پای گلدان، در دورترین نقطهها، سراغ بیربطترین آدمها و سریعترین فراریها. یقهات را میگیرد و میپرسد: «تا کجا؟» چپ یا راست، سیاسی یا غیر سیاسی، #مسلمان یا بیدین، هیچ فرقی ندارد، حتی خود اسرائیل را هم مخاطب میکند: تا کجا #جنایت را جلو میبری؟ تا کجا ترور میکنی و خون میخوری؟ توای #دولت #آمریکا تا کجا پای اسراییل میایستی؟ ای #تمدن غربی و #اروپا تا کجا پشتیبانی میکنی؟ آهای کشور اسلامی تا کجا نگاه میکنی؟ ای #باکو و ترکیه و سعودی تا کجا به اسرائیل کمک میکنی؟ هیچ کس از این سؤال مصون نیست. ای یمنیها تا کجا هزینه میدهید؟ ایرانیها تا کجا صبر میکنید؟ تا کجا در #تله_جنگ نمیافتید؟ جوابها در این یکسال پیداست.
🔹حالا نوبت امتحان ماست. اشتباه نکنید، مسأله نه صرفا آخرتی و اعتقادی بلکه عمیقا انسانی و اکنونی است. اگر عادیسازی پسا کربلا دنیایی داشتند ما نیز در فردای تماشا دنیایی خواهیم داشت.
بله این جعبه پاندورایی بود که ضیف و سنوار و حماس آگاهانه بازش کردند، اما شاید تصور نمیکردند که پخش زنده #قتل یک #ملت، این #نسل_کشی عیان، این #هلوکاست واقعی، کک جامعه #عرب و #ترک مسلمان را هم نگزد! حتی در پایتختهای غربی تظاهرات شد اما کشورهای مسلمان در کمال آرامش و #اسلام_رحمانی و مناسک عبادی به همکاری با قاتل ادامه دادند! جز بعضی شیعیان، عین کربلا.
تا کجا اسلام مرده است؟
تا کجا انسان مرده است؟
🔹شاید اینجا بود که سنوار، این #اسطوره زمان، خالق ۷ اکتبر، زاده اردوگاه، پرورده زندان، #دشمن شیطان، در پیامی به مذاکره کنندگان گفت: «باید راهی را که آغاز کردهایم ادامه دهیم و اگر نه، بگذار این یک کربلای دیگر بشود.»
🔻تازه آغاز ماجراست و این سؤال ما را رها نمیکند، تا کجا؟ تا آخر #تاریخ، عین کربلا...
✍ #سلمان_معمار
@Kaateb313 ║ ڪـانونتفڪربرهـان
🔹امروز که این کلمات را مینویسم ساعاتی از شهادت #یحیی_سنوار گذشته، #محمد_ضیف سرنوشت نامعلومی دارد، سیدحسن #نصرالله #ترور شده، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگانی از #حزبالله #شهید شدهاند، #اسماعیل_هنیه و فرزندانش ترور شدهاند. #رئیسی مظلوم و #امیرعبداللهیان جایشان را به #پزشکیان و #ظریف دادهاند، جریان عادیسازی #اسرائیل از #سعودی و #ترکیه حتی تا #تهران بیپرده شده، ۴۲۰۰ انسان جلوی چشم دنیا کشته شدند، چند میلیون نفر آواره شدهاند، #غزه با خاک یکسان شده و تصاویر زنده زنده سوختن آدمها هیچ قیامتی نمیسازد.
🔹ما به #اسراییل حمله مستقیم کردیم، آن هم دو بار، رسماً پایگاههای #تلآویو را هدف قرار دادیم، گنبد آهنین و فلاخن داود را افسانه کردیم، شمال اسراییل یکسال تخلیه شده است، #ارتش اسراییل در مرز #لبنان زمینگیر شده، زدن پهپاد آمریکایی کار روزمره #یمن شده، #انصارالله به راحتی به اسراییل #موشک میزند، مسیر دریایی اسرائیل از سمت یمن قطع شده…
🔻چه کسی باور میکند همهی اینها فقط در عرض ۳۶۵ روز اتفاق افتاده باشد؟!
🔹کمی به عقبتر برگردیم. وقتی #نتانیاهو به #عمان رفت و کلید تطبیع (عادیسازی) زده شد. با #سودان توافق کرد، و چند ماه بعد با #امارات چنان برادر شد که فقط در فیلم هندی امکان داشت. حالا از مسیر #دهلی و عمان و #دبی فقط یک سعودی مانده بود.
🔻۷ اکتبر فقط چند روز بعد از سخنرانی نتانیاهو در #سازمان_ملل رخ داد که علنآ اعلام کرد: ما «عادی» شدهایم و #فلسطین تمام.
🔹اینجا بود که فریادی از عمق چاه غزه بلند شد که ما هنوز زندهایم حرامزادهها! اتفاقاً آنها که #۷_اکتبر را دسیسه میدانند، درست میگویند. آن طوفان تمام صحنه را غیرعادی کرد. انگار پرده نمایش افتاد. برای چه شورش کردند؟ برای عادی نشدن. برای واقعیت.
فکر میکنید #سنوار و #ضیف شب قبل از هفت اکتبر نمیدانستند تصمیمشان چه عواقبی دارد؟ میدانستند. این حدس و تحلیل نیست. بیانیهشان را بخوانید، میدانستند غزه نابود میشود، میدانستند تک تکشان آواره میشوند. میدانستند ماهها و شاید سالها باید بجنگند. قتل عام را میدانستند، ولی تا کجا؟
سؤال اصلی این قضیه «تا کجا؟» است نه «چرا؟». تا کجا میشود ادامه داد؟
🔹#جنگ ۲۰۲۳ خود کربلاست. #حق خالص در برابر #باطل خالص. صحنه #جنگ غزه هیچ شبههای ندارد. هر جنایتی که تصور بکنی اینجاست. عین #کربلا. هر روز یک پیشروی تازه برای #شیطان. هر ساعت #خون جدید برای #ضحاک. #ظلم خالص. بدون جلوههای ویژه، جنایت ناب. عریان عریان. عین کربلا...
تا کجا میتوانی چشمهایت را بسته نگه داری؟ تا کجا میتوانی این صحنه را ببینی و سکوت کنی؟ تا کجا میتوانی #اعتراض کنی و هزینه ندهی؟
🔹امکان ندارند کسی به این معرکه کشیده نشود. معرکه یقهاش را میگیرد. یا این طرفی یا آن طرف. وسط بازی هم ندارد. یا ظالمی یا مبارز. عین کربلا. میآید دنبالت پشت میز، گوشه کافه، پای صفحه #اینستاگرام، کنار رختخواب، پای تخته، در صف اتوبوس، پای گلدان، در دورترین نقطهها، سراغ بیربطترین آدمها و سریعترین فراریها. یقهات را میگیرد و میپرسد: «تا کجا؟» چپ یا راست، سیاسی یا غیر سیاسی، #مسلمان یا بیدین، هیچ فرقی ندارد، حتی خود اسرائیل را هم مخاطب میکند: تا کجا #جنایت را جلو میبری؟ تا کجا ترور میکنی و خون میخوری؟ توای #دولت #آمریکا تا کجا پای اسراییل میایستی؟ ای #تمدن غربی و #اروپا تا کجا پشتیبانی میکنی؟ آهای کشور اسلامی تا کجا نگاه میکنی؟ ای #باکو و ترکیه و سعودی تا کجا به اسرائیل کمک میکنی؟ هیچ کس از این سؤال مصون نیست. ای یمنیها تا کجا هزینه میدهید؟ ایرانیها تا کجا صبر میکنید؟ تا کجا در #تله_جنگ نمیافتید؟ جوابها در این یکسال پیداست.
🔹حالا نوبت امتحان ماست. اشتباه نکنید، مسأله نه صرفا آخرتی و اعتقادی بلکه عمیقا انسانی و اکنونی است. اگر عادیسازی پسا کربلا دنیایی داشتند ما نیز در فردای تماشا دنیایی خواهیم داشت.
بله این جعبه پاندورایی بود که ضیف و سنوار و حماس آگاهانه بازش کردند، اما شاید تصور نمیکردند که پخش زنده #قتل یک #ملت، این #نسل_کشی عیان، این #هلوکاست واقعی، کک جامعه #عرب و #ترک مسلمان را هم نگزد! حتی در پایتختهای غربی تظاهرات شد اما کشورهای مسلمان در کمال آرامش و #اسلام_رحمانی و مناسک عبادی به همکاری با قاتل ادامه دادند! جز بعضی شیعیان، عین کربلا.
تا کجا اسلام مرده است؟
تا کجا انسان مرده است؟
🔹شاید اینجا بود که سنوار، این #اسطوره زمان، خالق ۷ اکتبر، زاده اردوگاه، پرورده زندان، #دشمن شیطان، در پیامی به مذاکره کنندگان گفت: «باید راهی را که آغاز کردهایم ادامه دهیم و اگر نه، بگذار این یک کربلای دیگر بشود.»
🔻تازه آغاز ماجراست و این سؤال ما را رها نمیکند، تا کجا؟ تا آخر #تاریخ، عین کربلا...
✍ #سلمان_معمار
@Kaateb313 ║ ڪـانونتفڪربرهـان
Telegram
.