گروه شریعتی
572 subscribers
1.67K photos
555 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔸 ابتذال مفاهیم متعالے / لزوم انقلاب در فهمی نو از واژگان

🔍 یکی از ستم‌هایی که تقریبا دیده نمی‌شود و چشمی را به سوی خود نمی‌چرخاند، ستم به "زبان" است!!. ظلم به واژگان بی پناهی که در دست حاکمان و جامعه به ضد خود تبدیل می‌شوند!!. و آن ستم، به ابتذال کشاندن مفاهیمی است که در پهنه‌زبان و تاریخ فرهنگی یک ملت، از جایگاه رفیع و احترام ویژه‌ای برخوردار بوده است. تهی کردن مفاهیم از معناهای ارزشمندی که همواره بر صدر نشسته بودند و قدر می‌دیدند!!. ستم به زبان، یعنی مخدوش کردن دلالت‌های هر واژه و لفظی که به کار می‌بریم. فرایندی که طی آن، مفاهیم متعالی در کثرت و یا سوء استحصال، در نهایت به ضد خود تبدیل می‌شوند. واژگان به بردگی کشیده و استثمارشان می‌کنند!!. یکی از آن مفاهیم، مفهوم "بصیرت" است.

🔍 یک زمانی، "بصیرت" برای خودش احترامی داشت. واژه‌ای متعالی و ارزشی خواستنی بود. در ذخیره‌فرهنگ زبانی این سرزمین، فضیلتی والا مقام داشت و دلربایی می‌کرد. اما چنانش کردند که اکنون اگر واژه‌بصیرت را می‌شنویم ناخودآگاه آن را به جهل و نادانی معنایش می‌کنیم. "بصیرت"، اینک همان بی بصیرتی است. واژه‌ای که رسوا می‌شود. در همهمه‌آشوبناک و تاریکی ستم‌ها، مفهوم متعالیِ"خـدا" به ضد خودش تبدیل می‌شود. دین، سرنوشت تلخ و ناگواری را پشت سر می‌گذراند. "ولایت" از ارتفاع تاریخی‌ و معنای افتخارآمیزش فرو افتاده است. چنان پیش رفته است که اگر به کسی که از مناسک و تکالیف حج برگشته است، حاجی خطاب کنید، او با ناراحتی پاسخ می دهد: حاجی خودتی!!.

🔍 هم‌چنین، واژگان کاربردی را که محصولِ تجربه‌زیسته‌ی اجتماعیِ عاقلانه است، از معنای مثبتش تهی کرده‌اند. یکی از آن‌ها واژه‌ "سازش" است. سازش، نه یک رفتار متحجرانه، بزدلانه و غیرعقلانی که راه برون رفت از بن بست‌های شکننده و مخربی است که زندگی را به بند می‌کشد و زیستن اجتماعی را ناممکن می‌سازد!!.
اگر امروزه کسی از مفهوم سازش سخن بگوید، تو گویی سخنی معادل کفر و یا از سر بی‌حمیتی و مسئولیت‌ناشناسی گفته است..!
اساسا مگر زندگی جمعی انسان‌ها در سطح کشور و یا جهان، بدون امکان سازشی معقول ممکن است!!؟

🔍 ستم به زبان یعنی واژگان محترم و والا را چنین مفتضح کردن، به نحوی که دیگر ‌نتوانیم و یا حتی شرمنده ‌شویم اگر از آنها استفاده کنیم. این چنین می‌شود که ذخایر زبانی فضیلتمندانه ته می‌کشد و آن کاربردهای تاریخی‌اش را از دست می‌دهد. وقتی زبان، دستکاری شد، گویی حافظه تاریخی یک ملتی در تاریکی فرو می‌رود.

🔍 معیارها در هم می‌ریزد و پس از آن، جامعه سقوط می‌کند. زیرا واژگان، وارونه شده‌اند و دیگر هیچ چیز سر جای خودش نمی‌ماند.

🔍 وارونگی مفاهیم و سرگردانی ارزشی، به پرتگاه ختم می‌شود. پدیده‌وارونگی زبانی، نه تنها حیات اجتماعی و زندگی اخلاقی را در هم می‌ریزد، بلکه بر اندیشه و تفکر نیز اثر منفی می‌گذارد. به نحوی که فرایند درست اندیشیدن را مختل می‌نماید. زیرا مگر نه این است که فرایند تفکر، اندیشیدن با مفاهیم و واژگان است!!؟

وقتی ابزارهای اندیشه به فساد کشیده می‌شود، خود اندیشیدن هم صدمه‌ی جبران ناپذیر می‌خورد.

🔍 پس از این است که جامعه نیز دست به کار می‌شود و کار نیمه تمام حاکمانش را تمام می‌کند. مفهومِ"دزد" را از معنای منفی‌اش خارج می‌کنند و به انسان‌های دزدِ شارلاتان می‌گویند: "آدم زرنگ!!".
در نظرگاه عامه، کسی که از نظر اخلاقی منضبط و زندگی‌اش دارای معیار و مرز است، گویی فردی ابله و احمق است!
در این سیاق و ستم، انسان راستگو و خوبِ اخلاقی، می شود انسان دست و پا چلفتی!!.
وقتی می‌گویند فلانی آدم مثبتی است، منظورشان مثبت نیست، منفی است!!. یعنی کسی که نچسب، سرد و بی‌احساس است. انسان مثبت، می‌شود همان انسان منفی و انسانِ منفی چهره‌ای مثبت می‌یابد!!.
این چنین می‌شود که مفاهیم بلندمرتبه‌محترم، بی آبرو می‌شوند و مفاهیم مبتذل و سخیفی مانند اطاعت و سرسپردگی جای آنان را می‌گیرند!!.

🔍 "زبان"، سخت مجروح است و نیازمند ترمیم، زیرا در به کارگیری واژگانش بی دقتی و بی‌مبالاتی کرده‌ایم!!.

🔍 از این رو برای سامان دادن زندگی‌مان، اعاده‌حیثیت از واژگان متعالی و کاربردی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. شاید بتوان آبروی رفته‌ی ‌کلمات ستم دیده را به جوی فرهنگ بازگرداند. آیا می‌شود!!؟

✍️ علی زمانیان

#زبان
#واژگان
#حافظه_تاریخی

T.me/Shariati_Group
🔆 ایران را از یاد نبریم...

چه موهبتی از این بزرگتر که کسی بتواند #فردوسی و #خیّام و #حافظ و #مولوی را به زبانِ خودِ آنان بخواند؟ برای آنکه بتوان آنان را تا مغزِ استخوان احساس کرد همان بس نیست که فارسی بیاموزند، باید ایرانی بود.

نباید بگذاریم که مشکل‌های گذرنده و نهیب‌های زمانه، گذشته را از یاد ما ببرد. ما امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آنیم که از شکوه و غنای تاریخیِ خود الهام بگیریم زیرا در آستانه‌ی تحوّلی هستیم. خوشبختانه ضربه‌هایی که بر سرِ #ایران فرود آمده است هرگز بدانگونه نبوده که او را از گذشته‌ی خود جدا سازد. حمله‌ی تازیان، شاهنشاهیِ ساسانی را از هم فرو ریخت، کاخ‌ها خراب شد و گنج‌ها بر باد رفت، امّا روحِ ایرانی مسخّر نگردید. ایــران طیّ قرن‌ها به‌ دست فرمانروایان غیر ایرانی حکم‌گذاری شده است. ولی چه باک؟ عرب و ترک و غُز و مغول و تاتار چون میهمانانی بودند که چند صباحی بر سر سفره‌ی ایــران نشستند؛ آمدند و رفتند بی‌آنکه بتوانند ایران را با خود ببرند. در همان زمان‌هایی که پیکر ایران لخته‌لخته شده بود و هر پاره‌ی آن در سلطه‌ی حاکم خودی یا بیگانه‌ای بود، روحِ او پهناور و تجزیه ناپذیر مانده بود.

ایـــرانِ واقعی تا بدانجا گسترده می‌شد که #تمدّن و #فرهنگ و #زبان او در زیر نگین داشت. ایران همواره استوارتر و ریشه‌دار‌تر از آن بوده است که به #نژاد یا مسلکِ سلطان یا خان یا فاتحی اعتنا کند؛ قلمروی ایران، قلمروی فرهنگی بوده و تمدّن و زبان، مرزهای او را مشخّص می‌داشته‌اند. #تاریخ جاودانیِ هر ملّتی تاریخ تمدّن و فکر اوست، مابقی وقایعِ گذرنده‌ای هستند که ارزشِ آنها سنجیده نمی‌شود مگر در کمکی که به بهبود زندگی و تأمین رفاه #مردم زمان خود کرده‌اند...

@Shariati_Group

✍️ محمّد‌علی اسلامی‌ نُدوشن
📌 نشست فقر تئوریک در فهم تحولات فرهنگی و تمدنی "جامعه ایران"

در این نشست با حضور دکتر #سیدجواد_میری به تئوری و "فقر تئوریک" در فهم تحولات دینی، مذهبی، زبانی و تمدنی در حوزه #ایران خواهیم پرداخت و مدعای اصلی ما اینست که فهم تحولاتی چنین سترگ بدون کاربست‌های نظری ممکن نیست. سیدجواد میری معتقد است که تحولات مهمی چون تغییر #دین، #زبان، #مذهب و #تجدد باید مورد بازخوانی واقع شود. او بر آن نیست که ایرانیان زمانی دین، زبان و یا مذهب واحدی داشتند و به خاطر فشار از بیرون آن را از دست داده‌اند و یا متجدد شده‌اند. #فقر تئوریکی که میری به آن اشاره دارد، ناتوانی از توضیح تکثر ایرانی است.

🎧 شنیدن فایل صوتی کامل این نشست

@Shariati_Group
💠 مصدق، اسلام و ایران

🔅برای مردی که در وصیت نامه‌اش، سهمی برای #نماز و #روزه و #حج خود کنار می‌گذارد و یا در حصر به فرزندش ندا می‌دهد که برای استخوان سبک کردن موافق است تا سفری یک هفته‌ای به عتبات داشته باشد، احراز «مسلمانی» خیلی سخت نیست، هرچند اگر برای از میدان به در شدن بارها و بارها به نامسلمانی متهم شده باشد! با این حال حقیر قصد ورود به این بحث را که یک مساله‌ی اعتقادی و شخصی‌ست ندارد. آنچه در این بحث مطمح نظر است تأکید بر کارکردهای جامعه شناختی #اسلام در جامعه‌ی ایرانی از دیدگاه #مصدق است، که آن [اسلام] را از حوزه‌ی «خصوصی» فراتر برده و وارد حوزه‌ی «اجتماعی» می‌کند.

🔅نطق دکتر #محمد_مصدق در #مجلس ششم شورای ملی به تاریخ ششم مهر سال ۱۳۰۶ برای فهم دیدگاه او در این رابطه بسیار حائز اهمیت است. این همان نطقی‌ست که در آن، مصدق از "ایرانی مآبی" خود در برابر "فرنگی مآبی" سخن گفته است:
"اگر ایرانی مآبی من، نماینده‌ی محترم را عصبانی نمود، ایشان را ذی‌حق نمی‌دانم زیرا گذشته از این که فرنگی مآبی یعنی مقلد صرف فرنگستان شدن برای یک #ملت تاریخی شایسته و زیبنده نیست، به نظر من مقدور هم نیست."

🔅اما چرا مقدور نیست؟ از دیدگاه مصدق، اخلاق، عادات و قوانین هر ملتی، در وضعیت جغرافیایی، #مذهب، #زبان و #نژاد آن ریشه دارد و همین است که قوانین ملت‌ها را از یکدیگر متمایز کرده و منجر به این می‌شود که هر ملتی قوانین خاص خود را داشته باشد:
"اگر ممکن بود هر ملتی قانون دیگری را قبول کند، دولت سوییس، #کتاب قانون جزایی یکی از دول را می‌خرید و در مملکت اجراء می‌کرد و سال‌های سال، خود را معطل تصویب قوانین مزبور نمی‌نمود، توضیحا عرض کنم که مملکت سوییس مرکب از بیست و پنج #دولت و #قانون جزایی هر یک جداست ..."

🔅مصدق به عنوان یک حقوقدانِ آشنا به فلسفه‌یِ #حقوق، با درکِ عمیق از تأثیر شریعت بر فرهنگِ عمومی، با مثالی که در مورد مجازاتِ قاتل در ایالات سوییس می‌زند، می‌گوید:
"اگر ما فرنگی مآب باشیم، لابدیم که از قوانین فرنگستان، بین #حبس و #قصاص، حبس را انتخاب کنیم -اما- این #انتخاب، گذشته از این که بر خلاف #مذهب است، صلاح هم نیست، زیرا فلسفه‌ی مجازات قاتل، بنا به قول اکثریت قریب به اتفاق جزائیون، عبرت است و در مملکت ما، تا -قاتل- قصاص نشود، عبرت نمی‌گیرند، در این مملکت، حبس که سبب عبرت نیست ..."

🔅روشن است که غرض از نقل این سخنان که در سال ۱۳۰۶(در حدود یکصد سال پیش) بیان شده‌اند به جهت تأکید بر مضمون آن (رجحان قصاص بر حبس) نیست بلکه هدف، نشان دادن نوعِ نگاه و فهمِ دقیق مصدق از جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کرده، چیزی که اغلب فعالان و کنشگران سیاسی، بدلایل گوناگون به آن اعتنایی ندارند و فکر می‌کنند که صرفاً با تکیه بر منشور #حقوق_بشر، صرف نظر از ریشه‌های متفاوت فرهنگی جوامع مختلف، می‌توانند به آسانی بر موانعی که پیشاروی شان قرار دارد، غلبه کنند!

🔅″... هر ایرانی که دیانت‌مند است و هر کسی که شرافتمند است، تا بتواند باید روی دو اصل از #وطن خود دفاع کند و خود را تسلیم هیچ قوه‌ای ننماید که یکی از آن دو اصل، «اسلامیت» است و دیگری «وطن پرستی»، و امروز در مملکت ما، اصل اسلامیت اقواست زیرا یک #مسلمان حقیقی، تسلیم نمی‌شود، مگر اینکه حیات او قطع شود...اصل اسلامیت و اصل وطن پرستی با هم متباین نیست...هر مسلمانی، وطن پرست است، چه حب الوطن من الایمان ...″

🔗 برای خواندن متن کامل یادداشت "مشاهده فوری" را لمس کنید

@Shariati_Group
🆔 @hamidrezaabedian

پ.ن: این یادداشت پیش‌تر و در هفتادمین سالگشت تاسیس #جبهه_ملی_ایران - با عنوان "مصدق در چالش میان توسعه و سنت" منتشر شده بود، لیکن بدلیل طرح مساله‌ی #سکولاریسم که هم امروز در دستور کار بخشی از کنشگران سیاسی قرار دارد، با مختصر جرح و تعدیلی بازنشر شده است./ ح.عابدیان