اكنون، ما و شريعتی
1.43K subscribers
1.28K photos
189 videos
82 files
1.38K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔷🔆جایگاه شریعتی در انقلاب ایران

🔆گزارش نشست «جایگاه شریعتی در انقلاب ایران»

📌زمان: ۱۷ بهمن ۱۳۹۷

📌مکان: بنیاد شریعتی

🔆نشست «جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» در ۱۷ بهمن سال گذشته در بنیاد شریعتی برگزار شد. سکته مغزی پوران شریعت رضوی در روز ۲۲ بهمن  و مرگ او در ۲۶ همان ماه، پوشش مطبوعاتی این نشست را تا امروز به تأخیر انداخته است. یک سال از این سخنان می گذرد؛ یکسالی که پر حادثه گذشت. امروز اما این سخنان همچنان مصداق دارد و محل نزاع است.

🔆موضوع این نشست «جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» است و نیز این پرسش که  تحلیل «نو شریعتی» از انقلاب چیست؟ آیا می شود تکلیف انقلابی که چند صدایی بوده و «انقلاب اسلامی» نام گرفته است را از نظام جدا کرد؟ انقلاب همچون یک کل و امر تام را بی تردید نمی توان به شکل مکانیکی به اجزاء جداگانه تقسیم کرد و در باره آن اظهار نظر نمود، نقد کرد و یا بیلان آن را ارزیابی کرد. در نتیجه موضوع بررسی دیگاه شریعتی در باره مفهوم و یا تجربه انقلاب نیست بلکه به بررسی جایگاه واقعی او در انقلابی که پس از او به دنبال آمده است  می پردازد. در این نشست آقایان هاشم آقاجری، غلامرضا جواد کاشی، احسان شریعتی، احمد زید آبادی، علی قاسمی، مسعود فصیحی، محمد نژاد، فرید خاتمی، امیر رضایی، فرید خاتمی، محب کیا، آرمان ذاکری و خانم‌ها سوسن شریعتی و نرگس سوری شرکت داشتند.

🔆مطالعه کامل متن در لینک زیر 👇

http://drshariati.org/?p=24610



#انقلاب_ایران
#علی_شریعتی
#نو_شریعتی
#گزارش
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸بیانیه جمعی از فعالان سیاسی- اجتماعی درباره عواقب بحران های کنونی و ضرورت آغاز اصلاحات ساختاری در آستانه چهل و یکمین سالگرد انقلاب


📌در آستانه‌ی چهل‌ یکمین سالگرد انقلاب ۵۷،‌ جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی٬ طی بیانیه‌ای درباره عواقب بحران‌های کنونی هشدار دادند و بر ضرورت آغاز اصلاحات ساختاری تاکید ورزیدند. بخش هایی از این بیانیه به شرح زیر می باشد:

🔹امروز با گذشت چهار دهه از وقوع انقلاب، هنگام ارزیابی کارنامهٔ استقرار نظام برخاسته از انقلاب فرا رسیده است. به راستی به رغم تمامی فرازو نشیب‌ها و گردش دولت‌ها در چهار دهۀ گذشته، دستاوردهای این نظام کدامند؟
با انقلاب نظام مستقلی در قیاس با استبداد وابستهٔ گذشته، در صحنهٔ توازن قدرت‌ها در منطقهٔ خاورمیانه، پا به عرصهٔ وجود گذارد که توفیقش را درمقام بدیلی در برابر سیاست‌های نواستعماری، توسعه‌طلبی صهیونیستی و رژیم‌های استبدادی-ارتجاعی در منطقه، باید به‌میزان توانایی‌اش در تحقق آرمان‌های آزادی و عدالت و توسعه سنجید.

🔸در یک ارزیابی کلان در شرایط کنونی، کشور با بحران‌های بزرگ و چندوجهی، همچون دالانی تو در تو از مشکلات اقتصادی و اجتماعی، سیاسی و حقوقی، روبه‌رو است. سیر رخدادهای دو دههٔ گذشته، و به‌ویژه دو سال گذشته و به‌صورتی حادتر در نیمه دوم سال جاری، وخیم شدن این بحران را، بالأخص در بُعد اقتصادی و معیشتی، نشان می‌دهد. ریشهٔ اصلی بحران‌های اقتصادی و اجتماعی کنونی اما، سیاسی است؛ چنان‌که ریشهٔ بحران سیاسی و حقوقی، در تحلیل نهایی، فرهنگی و اعتقادی است.

🔹بحران به‌شکل مستقیم بر سلامت و استقلال قوا به ویژه دستگاه قضا تأثیر گذاشته است. صدور احکام سنگین و بلندمدت باورنکردنی است و به‌طورکلی نظارت، احضار، بازداشت و تعقیب ــ با هدف ارعاب و انفعال ــ دگراندیشان سیاسی، فعالان اجتماعی منتقد، اعم از دانشجویان، معلمان، کارگران و ..، روزنامه‌نگاران مستقل، تلاشگران محیط زیست، مدافعان حقوق زنان و..، که از حد گذشته، امیدی به عدالت قضایی باقی نگذاشته است. بحران اجتماعی ملازم با بحران اقتصادی برخاسته از شرایط رکود، بیکاری، فقر و فلاکت، در شیوع و گسترش آسیب‌‌هایی چون بزه‌کاری و جنایت، اعتیاد و فحشا و..، بازتاب می‌یابد. و بالاخره، اقتصاد نفتی که همچنان در چهل سال پس از انقلاب ادامه یافت، مانع از شکل‌گیری، رشد و شکوفایی اقتصادی مولد و خودکفا شده است. اکنون نظام حاصل از انقلابی که ادعا داشت فرهنگ و معنویت و صلح و آزادی برای ملت به ارمغان می‌آورد، کارنامه‌ای غیرقابل دفاع دارد و حاصل پروژه چهل سالۀ آن جامعه‌ای بیمار، مضطرب، ناامید و نگران است.

🔸آشکاراست که راه برون‌رفت از این بحران چندساحتی «اصلاحات ساختاری» در راستای استقرار کامل «حاکمیت قانون‌بنیاد» است. برقراری عدالت و کفایت و کاهش نابرابری‌ها و ناکارآمدی‌ها نیارمند بازبینی قوانین اساسی با مراجعۀ مجدد به آرای عمومی است. هدف ومنظور از این بازبینی رفع کلیهٔ تبعیضات و امتیازات به ‌نفع یک جناح، قشر و تفکر است؛ نیز، از میان برداشتن امکان اعمال رویه‌های فراقانونی، استثنایی، اختیاری و اقتدارگرایانۀ حکومتی؛ گام نهادن به راهی دیگر و آغاز دورانی نو در اصلاح‌گری اساسی و کنشگری مدنی و تحول‌طلبی بنیادین در جهت احقاق حقوق شهروندی که یکی از مهم‌ترین آنها حق انتخابات آزاد است، حقی که با تداوم «نظارت استصوابی» برای تصفیهٔ نمایندگان غیرخودی به نقض حاکمیت ملی، تعمیق بحران «مشروعیت»، عدم مشارکت مردم و امتناع مردمسالاری ‌انجامیده است. 

🔹مسئولان و تصمیم‌گیرندگان حاکمیت با مرور تجربۀ انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ باید نیک بدانند که فراخواندن مردم به مشارکت در تعیین سرنوشت ملی خویش نیازمند اعادهٔ اعتماد و افزایش سرمایهٔ اجتماعی است. انقلاب ۵۷ نشان داد بر سر دو راهی انسداد، انفجار و فروپاشی از یک سو و تسلیم شدن به ارادهٔ مردم و حاکمیت قانون از دیگر سو، مسالمت و نرمش در برابر اراده و خواست ملت - پیش از آنکه دیر شود - هزاربار ساده‌تر و شریف‌تر از تداوم سرکوب یا سازش با و تسلیم در برابر قدرت‌های بیگانه است. 

📌امضا کنندگان:
هاشم آقاجری، هادي احتظاظی، مجید الهامی، قربان بهزادیان‌نژاد، علیرضا بهشتی‌شیرازی، سیدعلیرضا بهشتی، بهزاد حق‌پناه، امیر خرم، محمود دردکشان، خسرو دلیرثانی، علیرضا رجایی، بهمن رضاخانی، حسین رفیعی، رضا رییس‌طوسی، علی ساریخانی، فریدون سحابی، تقی شامخی، احسان شریعتی، فیروزه صابر، كیوان صمیمی، طاهره طالقانی(بسته‌نگار)، علی طهماسبی، مهدی غنی، ابوالفضل قدیانی، نظام‌الدین قهاری، محمدرضا کارخانه‌چین، رحمان کارگشا، فاطمه گوارایی، محمد محمدی‌اردهالی، سعید مدنی، احمد معصومی، لطف‌الله میثمی.


#بیانیه
#انقلاب
#اصلاحات_ساختاری
#فروپاشی
#مشروعیت

@Dr_ehsanshariati

📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید

https://is.gd/z4aTWt
🔷🔆«اجبار در حجاب؟!»

🖋پوران شریعت‌رضوی (شریعتی)، ۱۳۵۷


🔆»... اگر امروز من و شما خود را از نو نسازیم هیچ چیز عوض نخواهد شد؛
در این‌صورت شاه رفته و دیکتاتوری دیگر جایگزین خواهد شد. چون ما باید ساخته شویم تا خوب و بد را از هم تشخیص دهیم. ما باید «سنت» (و عادات) جامعه را از «مذهب» تفکیک کنیم ...«‌

🔆»... هیچ کس نمی‌پرسد که ۵۰۰۰ زن بیکار شده‌اند، تکلیفشان چیست در «حکومت اسلامی»؟ ۲۰۰۰ زن خودفروش خانه‌هایشان مصادره شده و الان بی‌خانه شده‌اند، تکلیفشان چیست؟ اما می‌پرسند نظر شما درباره حجاب چیست! «

#انقلاب_ایران
#پوران_شریعت_رضوی
#حجاب
#هشت_مارس
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
——————————————

🔆 ۸ مارس ( ۱۸ اسفند)، روز جهانی زن گرامی باد🔆

📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید


🆔 @Shariati_SCF

https://v.gd/ycN0ln
🔷🔸«درس اول»
به‌مناسبت بازگشایی مدارس

🖋احسان شریعتی


🔸امروز اول مهرماه روز بازگشایی رسمی مدرسه‌هاست. یک روز ‌خاطره‌انگیز و حسرت‌آلود (حسرتِ دوری از اصل، «نوستالژیک»، آلگوس: درد + نوستوس: بازگشت) برای همه‌ی ما‌ که هر یک زمانی کودکی «دانش‌آموز» بوده‌ایم: «همه بزرگسالان اول کودک بوده‌اند؛ هرچند تعداد کمی از آنها این‌را به‌خاطر می‌آورند!» (سنت‌اگزوپری، شازده‌کوچولو)

🔹کودکی بهترین دوران زندگی است برای آموختنِ «چگونه زیستن» شایستهٔ نام آدمی. زیرا کودک براستی همان «دوستدار (جستجوگر) فرزانگی» است («فیلسوف» به‌معنای لفظی و حقیقی کلمه)، که همه چیز برایش عجیب است و با ذهن کنکاش‌گرش پیوسته پرسش‌های بنیادین درمی‌افکند. در همین دوران است که شخصیت اصلی انسان شکل می‌گیرد. و از همین‌رو بود که فیلسوفان بر این باور بودند که «یک آموزش خوب منشأ همه خوبی‌ها در جهان است... می توانیم انسان را به‌روشی کاملاً مکانیکی رام کنیم، شکل دهیم و آموزش دهیم. و یا واقعاً او را روشن سازیم. ما اسب‌ها، سگ‌ها را اهلی و دست‌آموز می سازیم و می‌توانیم انسان‌ها را به همین‌سبک آموزش دهیم...» (کانت، تأملاتی در آموزش ۱۸۰۳)

🔸مشکل ما اما همانی‌ست که زمانی روسو (در کتاب «امیل، درآموزش»، ۱۷۶۲) ‌نوشته بود: «جنونِ تعلیم -و-تربیتی علاّمه‌مآبانه‌ی ما همواره در این بوده است که به کودکان بیآموزانیم آن‌چه را خود بهتر یاد می‌گیرند و فراموش کنیم آنچه را که تنها ما می‌توانسته‌ایم به آنها بیآموزیم. آیا کاری احمقانه‌تر از زحمتی که می‌کشیم تا به آنها راه رفتن بیآموزیم، وجود دارد؟ مثل این‌ست که کسی را دیده باشیم که بر اثر غفلت پرستار خود، وقتی بزرگ شده نتوانسته باشد راه برود؟»
براستی چه چیز را معلم می‌تواند و می‌بایست بیآموزاند و چه چیز را دانش‌آموز به نیروی خود بهتر می‌آموزد؟ پاسخ روسو در آن رساله و در همین مثال اینست که از کلاس‌های دربسته خارج شوید و بگذارید کودک «خطر» کند، خود راه برود، صد بار زمین بخورد؛ وظیفه‌ی شما فقط آنست که در مواقع خطر او را همراهی و رهنمایی‌ کنید. خطر زخمی‌شدن بهای «آزادیِ» عمل و خرسندی و راه‌یابی خود اوست. باتکیه به نیروی خود اوست که شناخت و توان خودراهبری و «وجدان» در او شکل می‌گیرد.

🔹مسئولان آموزش-و-پرورش (و دست‌اندرکاران تدوین و نشر کتاب‌های درسی مدارس) ما اما به چه می‌اندیشند؟ چه می‌آموزانند؟ رسوایی (یا «بی‌سلیقگی») اخیر حذف تصویر دختران بروز ناخودآگاه و نشانه‌ی طرز فکری بود که تاکنون بر نظام آموزشی ما حاکم بوده است. اراده‌ی معطوف به امتناع تفکر، هراس از پرسش‌گری، و... پذیرش تسلیم و تبعیض.

🔸می‌بینیم که اشتباه ما در این نبود که «انقلاب کردیم»؛ امر البته بر ما مشتبه شده، پس برای رفع شُبهه باید به صدای بلند به این حقیقت اعتراف کرد که: «هنوز انقلاب نکرده ایم!» زیرا انقلاب (علمی یا اجتماعی، گسست معرفت‌شناختی یا تغییر کیفی ساختارها)، از آموزش-و-پرورش (و اندیشه‌ی رهنمای آن) شروع می‌شود؛ یعنی از آن‌هنگام که شعار انقلاب آموزشی این گردد که دانش‌آموز ما می‌بایست در مدرسه خطر و دلیری «خود اندیشیدن» را بیآموزد.


#آموزش_و_پرورش
#آزمون_و_خطا
#دانش_تجربی
#انقلاب_آموزشی
#حذف_دختران_از_کتاب_ریاضی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati

🖇متن یادداشت در وبسایت

http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=48
🔷🔸بیانیه تحلیلی جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی و حقوق بشری از روند تحولات جامعه ایران پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷

🔸حافظه‌ی انقلاب: ضرورت اصلاحات ساختاری

🔹در چهل‌ودوّمین سالگرد انقلاب ۵۷


🔹« آیا گسست از استبداد سلطنتی گذشته‌ و استقلال از وابستگی به قدرتهای بیگانه با تحقق آزادی و عدالت و توسعه نیز همراه بود؟ آیا حقوق بشر و آزادیهای شهروندی در یک جمهوری دموکراتیک و مردم‌سالار(با صبغه‌ی ایرانی و اسلامی) آنچنان که وعده داده می‌شد و انتظار می‌رفت، پاس داشته شد؟ و سرانجام آیا آن جنبش عظیم توده‌ای، عدالت اجتماعی و‌ پاسخ به مطالبات ملّی و مردمی را به ارمغان آورد؟ »

🔸 «اتّکاءِ مطلقِ نظام پیشین به شخص شاه و سوءِمدیریت مسئولان آن نظام در مهار بحران‌های فزاینده، درکنارِ مجموعه‌ ناکامی‌های گذشته در انقلاب مشروطه و نهضت ملی‌ و گرایش به قهرامیزشدنِ مبارزات‌ سیاسیِ پس از کودتا، زمینه‌ساز رشد نوعی رادیکالیسم و استقبال عمومی از چشم‌اندازِ سقوط و واژگونی نظام پادشاهی و گسست قاطع با گذشته.»

🔹«می‌بایست میان دوران انقلاب و دوران استقرار نظامِ برامده از آن، تمایز قایل شد. پرسش‌ها و خواست‌های پیشینیِ انقلاب و مردم‌ یک موضوع است و پاسخها و تصمیم‌های پسینی نظام امری دیگر. در همه جای جهان مردم و نیروهای تحول‌خواه خواستار عدالت و آزادی و اصلاحات اساسی و ساختاری‌اند.»

🔸 «پاسداشت راستین و اصیل انقلاب و اصول و ارزش‌ها و آرمان‌های نخستین، در بازگشت به دامان مام میهن و ملّی‌سازی سیاست و بازسازی شورایی و مشارکتی جمهوری و مردم‌سالاری است . گذشته‌ی انقلاب تنها چراغ راه آینده‌ی آن است و آینده‌ی انقلاب اصلاحگر گذشته‌ی آن. برای پرهیز از فروپاشی و سقوط و گذار از بحرانهای هزارتوی جاری و فرونیفتادن در ورطه‌ «ارتجاع و واپس‌گرایی» و «بنیادگرایی ‌و محافظه‌کاریِ قهقرایی»، و برون‌رفت از بن‌بست اصلاحاتِ حکومتی(در پوششِ مصلحت و اعتدال‌گراییِ پراگماتیستی)، در پیش‌گرفتنِ: ۱.اصلاح‌گری اساسی و ساختاریِ و ۲.معطوف به گذار از دوگانگی نهادینِ دین- دولت، مردم‌سالاری-ولایت‌مداری، انتخابی-انتصابی، متخصص و متعهد، خودی و غیرخودی و…، به‌سمت امر ملّی-میهنی و انسانی-مردمی ضروری است؛ و همچنین ۳.در پیش گرفتن راه رشد و توسعه‌ا‌ی پایدار،انسانی و متوازن (متناسب با مقتضیات اقلیمی و زیست‌بومی)، ۴.تولید و دادوستد رو به رونق و شکوفایی اقتصادی و به دور از مداخله نظامی و امنیتی ،۵.تنش‌زدایی از دیپلماسی خارجی و برقراری روابط متعارف در منطقه و سیاست بین‌الملل، ۶.و این‌همه با ازسرگیری میراث و نوسازی سنت و فرادهش فرهنگی، و به‌ویژه نوپیرایی دینی و نوزایی اخلاقی و معنوی میسّر خواهد بود»


#انقلاب
#اصلاحات_ساختاری
#بیانیه
@Dr_ehsanshariati


📌متن کامل در وبسایت احسان شریعتی

http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1076
🔷🔸«داو بازی»
🔸(انتخاب میان کدامین گزینه)؟

📌احسان شریعتی در گفتگو با روزنامه شرق: ما هنوز «دولت» نداریم، از زمان مشروطه تا به امروز!

🔆بخش هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:

🔸در ایران ما با سابقه پیش و پس از اسلام تجربه دموکراسی نهادینه نشده است. ما نه در اندیشه و نه در عمل، به شکل نهادینه و ساختاری، دموکراسی را تجربه نکرده‌ایم. لذا هنگامی که دموکراسی می‌آمده بسیاری از ابهامات حتی برای خود مردم و نیروهای فرهنگی پیش‌قراول مثل روشنفکران در دوره مشروطه به‌ وجود می‌آید، با اینکه هرکدام بخشی از ایده‌های دموکراسی را می‌آورند در مجموع می‌توان گفت پایه و مایه فلسفی محکمی ندارد. حتی برای روحانیت که یکی از نیروهای اصلی انقلاب مشروطه و انقلاب‌ها و نهضت‌های بعدی بودند، هم دموکراسی خیلی عمیق تبیین نشده بود.

🔹به ‌طور کلی قرار این بود که پیش‌نویس قانون اساسی که نظام جمهوری متعارف بود به رأی گذاشته شود. اما این پیش نیامد. اتفاقا بنا بر اصرار برخی از شخصیت‌های دموکرات و لیبرال مانند بازرگان و بنی‌صدر می‌خواستند ابتدا انتخابات مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی برگزار شود. اما در همان جلسه هم برخی مثل آقای هاشمی پیش‌بینی می‌کردند که ممکن است از اقصا‌‌نقاط کشور شخصیت‌هایی بیایند که از نوع انقلابیِ سیاسی که در انقلاب نقش داشتند نباشند و ممکن بود جور دیگری فکر کنند که البته این اتفاق هم افتاد! در مجلس مؤسسان شخصیت‌های ناشناخته‌ و محافظه‌کارتر آمدند در نتیجه این مجلس محصول دیگری داشت و مورد انتقاد شخصیت‌هایی چون آیت‌الله طالقانی هم قرار گرفت.

🔸از زمان بنی‌صدر تاکنون به‌جز شاید دولت مرحوم رجایی… صداوسیما از تقریبا تمام دولت‌ها انتقاد می‌کند. یعنی صداوسیمای نظام، دولت و وزارت خارجه‌اش را زیر سؤال می‌برد و مُبلغ ناکارآمدی و بی‌کفایتی‌های دولت می‌شود. بنابراین مردم چه نتیجه‌ای باید بگیرند؟ جمع‌بندی کلی این می‌شود که تغییر ساختاری اساسی لازم است.

🔹به‌ زبان قانونی می‌بایست دیگر از حالت دوگانگی خارج شویم و دولتِ مدرن تأسیس شود. چهارمین تعریف از جمهوری، دولت یکپارچه و «تجزیه‌ناپذیر» است، یعنی دولت به‌ معنای مدرن به‌خصوص یعنی حتی دولت از جامعه جدا می‌شود. یعنی دولت به دیگر نهادهای‌ مدنی پاسخ‌گو نیست و خود استقلال پیدا می‌کند و نظارت «نامرئی» به قول میشل فوکو پیدا می‌کند که در گذشته سابقه نداشته، در گذشته شاه را با خدم و حشم می‌دیدیم که مرئی بودند ولی الان دولت مدرن قدرت و سیادت نامرئی دارد و کاملا بر جامعه حاکم می‌شود و نظارت دارد. به این معانی و مصادیق ما هنوز «دولت» نداریم، از زمان مشروطه تا به امروز!

📌مطالعه کامل متن در لینک وبسایت احسان شریعتی

🖇http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1090
#انقلاب
#انتخابات
#جمهوری
#دموکراسی
#احسان_شریعتی
🔷🔸«مردم کوبا چیز متفاوتی نمی‌خواهند!»

🎙در گفتگو با احسان شریعتی با پایگاه خبری انصاف نیوز


🔸ضمن تحلیل اعتراضات مردم کوبا به مقایسه‌ی آن با سیستم ایران پرداخت و به انصاف نیوز توضیح داد: در مورد کوبا در قیاس با کشور ما یک تشابه و یک افتراق وجود دارد. از زمان پیروزی انقلاب کوبا تاکنون این کشور تحت محاصره و تحریم آمریکا بوده و نزدیکی جغرافیایی آن با آمریکا نیز در این امر تاثیر داشته است. اما اینکه کوبا توانسته تا کنون فشار را تحمل کند، حسن مدیریت سوسیالیستی را نشان می‌دهد، دقیقا همین مسئله نقطه افتراق آن با کشور ما است.
او ادامه داد: در ایران می‌خواهیم با استفاده از تحریم‌ها راهبردهای نادرست و سوءمدیریت‌ها را توجیه کنیم. به یاد دارم زمانی یک دانشجوی کوبایی وضعیت کشورش را برایمان تشریح می‌کرد که: «با دیکتاتوری مخالفیم، اما حداقل‌هایی از تامین اجتماعی مثل طب مجانی و مسکن و .سایل حمل و نقل و وسایل و امکانات اولیه‌ را داریم.» برغم این نقاط قوت اما از نظر مدیریت اقتصادی و اجتماعی در بحران اما به هر حال نظام کوبا از نبود دموکراسی و آزادی بیان و تجمع و تنوع سیاسی-فکری رنج می‌برد.
این فلسفه‌پژوه با اشاره به اینکه هم کشورهای تحت مدیریت نئولیبرالی و هم کمونیسم دولتی در مدیریت بحران کرونا ضعف‌های خود را نشان داده‌اند، گفت: همه‌گیری کرونا در سیستم‌های نئولیبرال افراطی (برای نمونه در امریکای دوران ترامپ) به‌دلیل ضعف نظارت دولتی و تامین غیرمکفی پوشش‌ اجتماعی ابعاد فجیعی به خود گرفت. اما در بخشی از نظام‌های کمونیستی شرقی و جنوبی هم به دلیل ضعف بنیه‌ی مالی، قادر به رسیدگی‌هایی که مثلا در کشورهای اروپایی دولت‌ها برای ملتهای‌شان انجام میشود نبودند. در نتیجه به مردم فشار زیادی وارد آمد و شغل‌ها و سطح و شیوه‌ی زیست آسیب دید. مقابله با ابعاد اقتصادی بحران بودجه‌ و بنیه‌ی اقتصادی قوی می‌خواهد تا بتواند از جامعه دفاع کند.

🔹برای نمونه در همین داستان کندی روند واکسیناسیون در کشور ما که چند ماه پیش در گفتگو با رسانه‌ی شما مطرح شد، می‌بینیم هنوز به‌رغم همه‌ی دعاوی از سایر کشورهای هم سطح خود عقب‌تر هستیم. در حالی که ایران و کوبا در همین امر واکسن‌سازی از دانش و توان خوبی برخوردار بوده‌اند.

🔸این‌گونه ضعف‌های راهبردی و مدیریتی در دالان بحران‌ها نهایتا اعتراض عمومی را برمی‌انگیزد. در همان کشورهای سوسیالیستی دولت‌گرا با وجود این‌که حداقل‌ها را برای مردم تأمین می‌کنند، اما انسان تنها برای ادامه‌ی «بقا» زندگی نمی‌کند، بلکه به تعبیر ارسطویی انسان می‌خواهد «خوب» زندگی کند. در این کشورهای سوسیالیسم دولتی آزادی‌ها، حقوق فردی و فعالیت تشکل‌های صنفی و سیاسی تأمین و تضمین نیست، پلورالیسم سیاسی و فکری وجود ندارد و در نتیجه‌ی نبود شفافیت حرکت مردم معترض شکل انفجاری به‌خود می‌گیرد.
شریعتی در پاسخ به این پرسش آیا مردم کوبا خواهان برچیده شدن اساس نظام و حکومت سوسیالیستی اند، پاسخ داد: باید مراقب تصرف و سوءاستفاده‌های تبلیغاتی قدرت‌های حاکم بر جهان نیز بود. قدرت‌های نواستعماری می‌کوشند از حرکت‌های اعتراضی مردم در همه‌ی جای دنیا به نفع ایدئولوژی‌ و نظام‌ خود بهره‌برداری کنند؛ مثلاً گاه اعتراض‌های ایران را طوری نشان می‌دهند که گویا مردم خواهان بازگشت نظام سابق یا استقرار قدرت‌های وابسته و تابع سیاست‌های مثل آمریکا و اسرائیل و متحدان عرب‌شان در منطقه اند. حال آنکه مردم در همه جا خواستار تحقق حداقل حقوق، آزادی و عدالت، توسعه و سلامت جسمی و اخلاقی اند.

🔹او درباره‌ی خواسته‌های مردم کوبا گفت: واقعیت این است که مردم کوبا نیز می‌گویند هنوز به خواسته‌های انقلاب خود که مطالبه‌ی عدالت و آزادی و توسعه‌ی متوازن و پایدار بود نرسیده‌اند. سیستم‌های نئولیبرال و کمونیسم دولتی، برغم نقاط ضعف و قوت خود، به این خواسته‌های حداقل مردم نمی‌توانند پاسخ دهند و به همین دلیل در همه‌ی کشورها اگرچه با نظام‌های مختلف این نوع اعتراض‌های مردمی را می‌بینیم. مردم کوبا هم مانند سایر ملل می‌گویند که خواستار مدیریت درست در بحران‌ها اجتماعی و معیشتی و شفافیت هستیم. مردم کوبا می‌خواهند به شایستگی حداقلی که برای انسان لازم است، برسند. آنها می‌خواهند اصلاح اساسی و ساختاری اتفاق بیفتد و اگر سیستم کوبا نتواند این ظرفیت را نشان دهد، طبعا جنبش اعتراضی رادیکالیزه می‌شود و عاقبت به سرنوشت کشورهای عربی دچار می‌شود.

📌مطالعه کامل این گفتگو با انصاف نیوز را در لینک زیر مطالعه فرمایید.

http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1097

#انقلاب کوبا
#گفتگو
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸اصفهان نشان ایران
«همه چیز از آب زنده است»

🖋احسان شریعتی

🔹اصفهان نه تنها نماد ایران، بل‌که به‌تعبیر هانری کربن، یکی از چند شهر «نمادین»، یا نمونه و نشان‌وار(emblématique) جهان است.
هم‌از این‌رو ،خشکی زاینده‌رود نشانهٔ بحران آب و فراتر فاجعهٔ همه‌جانبهٔ محیط‌زیستی سرزمین و منطقهٔ ماست. سیاست نادرست «توسعهٔ» ناموزون و ناپایدار در نیم سدهٔ اخیر، از سوی طراحان صنعت و کشاورزی نظام‌ها، و سوء‌مدیریت «انسانی» و «سیاسی» حاکمیت‌ها و دولت‌های تاکنونی، ابعاد مضاعفی به این معضل «طبیعی» افزوده است. احداث کارخانجات ذوب آهن و اطفاء آتش با آب شرب، پیش و پس از انقلاب، نمادونشانهٔ درک مسئولان سیاسی کشور از امر رشدوتوسعه بوده است.

🔸حضور و حمایت قاطع قاطبهٔ مردم اصفهان از اعتراض مدنی کشاورزان به این اوضاع و مطالبهٔ حق‌آبهٔ چند قرنه‌شان، و عجز مدیریت بحران در پرهیز از خشونت و سرکوب در جهت تمهید گفتگوی مسالمت‌آمیز با مردم برای یافتن راه‌حلی اصولی وعملی، نیز نشانی دیگر از به صحنه آمدن یکپارچهٔ جامعهٔ مدنی ایران و مطالبهٔ ملی مدیریتی لایق، کارشناس، و عادل، برای عبور از «هزارتو»ی بحران‌های کنونی طبیعی، اجتماعی ، و سیاسی کشور است.

🔹گام نخست در این راه نشان دادن بینش و مسیر درست و سپس به کرسی نشاندن بدیل و روشی دگرگونه از امر توسعهٔ متوازن و متناسب با محیط‌زیست و عدالت در توزیع منابع محدود حیاتی کشور است و در رأس همه، برون‌رفت از بحران آب(و سایر عناصر چهارگانهٔ اولیه!).
برای برداشتن چنین گام کوچکی در راه یک «اصلاح ساختاری»، آیا باید در انتظار انقلاب‌هایی بود که همچون گذشته از راه برسند؟
زمانی زنده‌یاد مهندس بازرگان می‌گفت: «آب می‌خواستیم، (ندادند) سیل از راه رسید!»

https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=2119

#آب
#انقلاب
#اصفهان
#اعتراضات
#ایران
#توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
Forwarded from گروه شریعتی
📚 كتاب؛ مهجورترین و مظلوم‌ترین کالای ایرانی


۱. در درازای #تاریخ بشر کتاب مهم‌ترین ابزار دانایی بوده و به گمان ما هنوز هم این جایگاه را در اختیار دارد.

۲. فرهنگ عمومی جامعه #ایران عمدتاً شفاهی است. سنتی‌های‌ما پای منبرها بزرگ شده‌اند و #روشنفکران ما نیز بیشتر از آنکه بنویسند، سخن می‌گویند.

۳. کتاب در سبد هزینه خانوار ایرانی جایی ندارد. اقشار محدودی هم که #کتاب در سبد هزینه آنان است، در بحران‌های اقتصادی نخستین چیزی را که حذف می‌کنند، کتاب است.

۴. زمانی عامل کم بودن مطالعه را پایین بودن سطح سواد عامه می‌دانستند؛ در حالیکه امروزه به جرأت می‌توان گفت هزاران تحصیل‌کرده با عناوین لیسانس تا دکتری در سال یک کتاب هم نمی‌خوانند.

۵. فضای مجازی نیز به این وضعیت اسف‌بار مدد رسانده و بسیاری از مردم، با بهره‌مندی مینیاتوری از مطالب، در فضای مجازی، دچار «دانایی کاذب» شده و به مراتب بیشتر از قبل خود را بی‌نیاز از خواندن کتاب می‌بینند.

۶. بی‌تردید می‌توان گفت: با نگاه به تاریخ معاصر ایران، هرگاه سرزندگی سیاسی و اجتماعی در جامعه وجود داشته، تمایل به خرید کتاب و مطبوعات و مطالعه افزون گشته. در همه مقاطع نهضت #مشروطه، سال‌های پس از شهریور ۲۰، دوران نهضت ملی شدن صنعت #نفت، سال‌های اولیه #انقلاب (۵۷ تا ۶۰) و آغاز دوران #اصلاحات (سال‌های ۷۶ تا ۷۹) جایگاه و رشد شمارگان و عناوین کتاب و مطبوعات، مؤید این ادعاست.

۷. اعمال #سانسور در کتاب، یکی از آسیب‌های بزرگ به آن است. آن‌هم در شرایطی که هرکس از کودک و جوان و سالمند، قادر است در فضای مجازی به هر جا که می‌خواهد سرک کشد و به هر عرصه ممنوعه‌ای وارد شود.

۸. #اقتصاد نشر در ایران، اقتصادی نحیف است؛ و در شرایط فاجعه‌بار اقتصادی کنونی، آسیب بسیار دیده و نویسندگان، مترجمان و ناشران را دچار تنگناهای جبران ناپذیر اقتصادی کرده است.

۹. اعمال سانسور در کتاب، با هزینه‌های گزاف از سرمایه ملی کشور، در حقیقت هیاهو برای هیچ است. کالایی با اندک مشتریان ویژه، به‌گونه‌ای که گزافه نیست اگر بگوییم در شهر ۱۰ میلیونی تهران، کتابخوانان واقعی، با دو سه واسطه، یکدیگر را می‌شناسند! نیاز به این همه مراقبت ندارد و نوعی مظلوم کشی است.

۱۰. در عبور از سال‌هایی به درازای بیش از ۴۰ سال، و تشکیل دادگاه‌های مبارزه با منکرات و هزاران هزار پرونده مطرح شده در آن‌ها، اگر راست می‌گویند یک پرونده، تأکید می‌کنم تنها یک پرونده را نشان دهند که جوانی گفته باشد «من بخاطر خواندن فلان کتاب این عمل منکر را انجام دادم!» می‌بینید که این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد تا واقعیت.

آقایان علما و فقها در مقابل هژمونی پدیده‌های مدرن، ناگزیر به تسلیم شده‌اند و سکوت می‌کنند. اما با یقه گیری از کتاب، در حقیقت گریبان مظلومی بی‌پناه را گرفته‌اند.

محمدجواد مظفر/ مدير انتشارات کویر

@Shariati_Group
🔷🔆مردم، انقلاب و شریعتی

📌بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار می کند


🔅باحضور:

🎙هاشم آقاجری

🎙مسعود پدرام

🎙علیرضا رجائی

🎙حسین رفیعی

🎙احمد زید آبادی

🎙احسان شریعتی

🎙محمود عمرانی

🎙محمد جواد غلامرضا کاشی


🔆زمان: جمعه ۲۲ بهمن۱۴۰۰/ ۱۱ فوریه ۲۰۲۲

ساعت: ۸ شب به وقت ایران

🏛 کلاب سمپوزیوم شریعتی


🔹🔸لینک اتاق برنامه: مردم، انقلاب و شریعتی

#مردم
#انقلاب
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF
🔷🔸«جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» موضوع نشستی در بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی در بهمن ۹۷ بوده است. در این نشست تعدادی از شخصیت های فرهنگی ، سیاسی و دانشگاهی پیرامون نسبت شریعتی و لحظات متعدد انقلاب ایران سخن گفتند. بنیاد شریعتی برش هایی از این نشست را باز نشر می کند:

🖋احسان شریعتی

🔆اصل معنای انقلاب را بنده البته بعد از این چهل سال که هیچ، تا چهل دههٔ دیگر هم قبول دارم. معنای انقلاب (و نه خود کلمه که در اصل و در قرآن به‌معنای ارتجاع است)، در یک کلمه «گسست» است و «نه» گفتن به وضع موجود و نشان‌دهندهٔ نارضایتی و انتظار تغییر به‌سمت وضع مطلوب‌تر و البته معنای اینهمه این نیست که موفقیتش همیشه تضمین است (مانند بهار عرب). انقلاب ایران که علیه نظام استبدادی وابسته به‌راه افتاد، در تداوم انقلاب‌های پیشین -مشروطه، نهضت ملی، و جنبش‌های منطقه‌ای- خط مستمر و زنجیره‌و‌ای را می‌یابیم، با این تفاوت که حضور یکپارچه و گسترده مردم، دیگر انقلابات را در مقایسه با این انقلاب بیشتر شبیه جنگ داخلی بوده است! مشارکت اکثریت مطلق در انقلاب به آن وجهی استثنایی داده است. واقعیت این است که جایگاه رهبری انقلاب که در آغاز تضمینی برای توده‌ای شدن جنبش می‌نمود، در خلأ نیروهای سیاسی متشکل، از رهبریت معنوی به رهبری عملی بدل می‌شود. نفوذ وسیع و گسترده در جامعه – متکی بر شبکه روحانیت- و تشخیص لحظهٔ تعیین‌کنندهٔ سرنوشت‌ساز و بازگشت‌ناپذیر در ۲۲ بهمن، رهبری آ…خمینی را بلامنازع ساخت. پس ازآن وارد فاز جدیدی شدیم و مواجه با توطئه‌های جدید، مانند نفوذ ضد-انقلاب در انقلاب (شبهه). هنگامی‌که قدرت‌ها دیدند شاه و نظام ۲۵۰۰ساله شاهی دارد قطعا برمی‌افتد، این سوال برایشان مطرح شد که چه نیرویی جانشین می‌شود. مثلا عنوان ‌شد که به‌جای سلطنت روحانیت بنشیند (خط امثال حزب بقایی و..)، از آنجا وارد پروسهٔ تجدید تولید مناسبات سابق می‌شویم و طبقهٔ حاکم قبلی تجدیدسازمان می‌کند. نقطه منفی تجربهٔ انقلاب ۵۷ سرعت تحولات یا جا-به-جایی سریع قدرت بود. ولی تجربه انقلاب از ۵۶ تا ۵۸ و حتی تا ۶۰ تجربه‌ای مثبت و بالنده بود. به‌تعبیر شریعتی بیشترین اتفاقات فرهنگی و رشد نبوغ و هنر و..، در همین سال هایی می افتد که بر دیوار استبداد شکاف می‌افتد: در مشروطیت، در نهضت ملی، در انقلاب؛ آزادی بیان و نشر و کنشگری و تشکل‌یابی.

🔆پس نفس انقلاب را مثبت می‌یابیم اما همراه با تجربهٔ شبهه‌آلود گذشته و سرنوشتی نامعلوم بعدی. برای متفکری مثل شریعتی که به‌دنبال انقلاب همه‌جانبهٔ وجودی و فکری -بعثت- بود و نه صرفا یک انقلاب سیاسی معطوف به قدرت و تغییر رژیم‌ها و جابجایی سریع هیئت‌های حاکم و دولت‌ها طبعا نمی‌توانست تحول اساسی و نهایی باشد. در این صورت می‌توان تصور کرد که فاصله می گرفت و خط و مشی خاص خود را تعقیب می کرد. اما مردم در واقع بیشتر تحت تاثیر ادبیات شریعتی بودند تا اندیشهٔ او. و در همین معنا از سوی مردم لقب «معلم انقلاب» می‌گیرد. از همین‌رو به‌جز لحظات آغازین انقلاب، میراث شریعتی در نظام برآمده از انقلاب بتدریج تصفیه و کنار گذاشته می‌شود و با برچسب هایی چون «التقاطی» یا «منهایی»(منهای روحانیت) حذف می‌شود و لذا، در دههٔ شصت با حذف گفتمان شریعتی روبرو می‌شویم.

🔆برای فهم نقش شریعتی در انقلاب ایران ما باید تجربه انقلاب را از ‌سویی تبارشناسی و از دیگرسو دوره بندی کنیم تا خوانشی چندصدایی از آن ممکن گردد. البته ارزیابی دست‌آوردهای انقلاب هم –مثبت یا منفی- فقط در پرتو زمانی بلندمدت ممکن است. به یک معنا مرگ انقلاب هنوز اعلام نشده و با تفکیک دوره‌ها تا ۲۲ بهمن و پس از آن‌را میتوان جدا کرد، چون «شیفت پارادایمی» صورت گرفته است. جوانان و روشنفکران وطبقات متوسطه شهری دردوره اول نهضت نقش تعیین‌کننده داشتند و مخاطب اصلی و پیشقراول محسوب می‌شدند. این طیف خواهان دموکراسی و عدالت اجتماعی و رشد وتوسعه عمومی بودو عموما زیرتأثیر اندیشه‌های روشنفکران. همسویی سیاسی با «روحانیت مبارز» هم البته در نهضت عمومی پذیرفته شده بود، بی‌آن‌که معنایش همدلی با تزهای «تئوکراتیک» باشد. در فاز بعدی اما بتدریج روحانیت سنتی هژمونی تام را به‌دست گرفت (برغم ناشناخته بودن اولیه تز ولایی در اسلام فقاهتی). روشنفکران باید با تفکیک دوره‌ها روشن کنند که مردم در آغاز چه می‌خواستند و چه تغییرات بعدی به‌مرور زمان در این خواسته‌ها و مطالبات و شعارها و گفتمان به‌وجود آمد. روشنفکر باید خطوط و مرزها را روشن و تفکیک کند. انقلاب ایران مبتنی بر گذشته‌ای بوده و آینده‌ای دارد که بی‌تردید نوستالژی گذشته نخواهد بود: به‌سمت یک «جمهوری» به‌معنای متعارف (دموکراسی نمایندگی معطوف به دموکراسی مشارکتی) می‌رویم: نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه پس.

#انقلاب
#مردم
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸«جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» موضوع نشستی در بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی در بهمن ۹۷ بوده است. در این نشست تعدادی از شخصیت های فرهنگی ، سیاسی و دانشگاهی پیرامون نسبت شریعتی و لحظات متعدد انقلاب ایران سخن گفتند. بنیاد شریعتی برش هایی از این نشست را باز نشر می کند:

(قسمت دوم)

🖋علی قاسمی

🔆انقلاب در برخی جوامع ناموزون اجتناب ناپذیراست. جامعه موزون جامعه ای است که میان زیر ساخت ها و روساخت های آن در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی توازن وجود داشته باشد؛ نیروهای مولدش با روابط تولیدش، نظام اجتماعی اش با نظام سیاسی اش..سازگار باشد. در جوامعی که این ناموزونی را بازتولید می کنند انقلاب اجتناب ناپذیر است و در آستانه بحران قرار می گیرند. ایران از زمان مشروطیت و به دنبالش با کودتای بیست و هشت مرداد دستخوش بحران مشروعیت و در پی اش با اصلاحات ارضی دستخوش تغییرات ساختاری در نظام اقتصادی، سیاسی و دگرگونی در بافت طبقاتی جامعه شد و نظام را وارد بحران کرد. بعد از دهه چهل و به خصوص از سال 1352 رشد طبقه متوسط شهر نشین و درآمدهای نفتی که با خود حجم زیادی ازسرمایه را وارد جامعه کرد این بحران را به نقطه جوش رساند و بی تردید انقلاب را اجتناب ناپذیرساخت. من معتقدم مبنا درون است و آنچه موجب تحول در ساختار می شود، قبل از هر چیز بیماری ساختار است. ساختار تاریخی بیمار هنگامی که با بیماری های ادواری ترکیب می شود ناگهانی سر می زند که نامش انقلاب است.

🔆جایگاه شریعتی در انقلاب: از دهه چهل جریانات با مشی حزبی، مشی چریکی، مشی سیاسی و مشی فرهنگی وارد فضای ایران می شوند و هر کدام جایی را اشغال می کنند. اینکه می گویند انقلاب زاییده مثلث «خشم»(خمینی-شریعتی-مجاهدین) بود به نظر من کلی گویی است. باید از طول و عرض تاثیر گفتاری این سه گانه ای که آیت الله بهشتی به کار برده سخن گفت و به کلی گویی بسنده نکرد؛ نقش رهبری استراتژیک، فکری و تاکتیکی هر یک توضیح لازم دارد. گفتن «خشم» چیزی را روشن نمی کند و باید سهم هر کدام را توضیح داد.( و البته کار ساده ای هم نیست به دلیل کمبود اطلاعات میدانی دقیق و…)تردیدی نیست که گفتار شریعتی گفتاری است انقلابی و دعوتی به رهایی؛ به شدن و نه بودن اما خودش نسبت به این تحول دستخوش نوعی دوگانگی است: از یک سو نفی می کند و دعوت می کند به تغییر و از سوی دیگر می خواهد ترمز کند؛ از یک سو لوتر می خواهد باشد و از سوی دیگر روسو. او یک نقش مضاعف دوگانه دارد. او خواهان انقلاباتی است که باید بر روی پاهایش راه رود و از همین رو از انقلاب آگاهی بخش سخن می گوید(قبل از یک انقلاب رهایی بخش) از انقلابی تمام عیار؛ انقلابی ناب و با خاستگاهی بی خدشه [ فعلا به این کار نداریم که چنین تقدم و تآخری ممکن است یا خیر؟] اما از سیاهگل به بعد تحت تاثیر چگالی گفتمان چریکی قرار می گیرد. از دوره سیاهگل زبان او رادیکال می شود. از سال 49 تا زمان دستگیری در سال 1352، در آثار شریعتی همین رادیکالیزه شدن را می بینیم: متد هندسی( در مقایسه با «روش شناخت اسلام»)، چه باید کرد؟ از کجا آغاز کنیم؟ عمدتا دغدغه اصلی کادر سازی است و طراحی جنسی از آگاهی ایدئولوژیک که به کار سوژه فعال سیاسی می اید. در کتاب «شیعه یک حزب تمام»، حتی رویکرد حزبی دارد؛ سازماندهی کردن نیروهایی که وارد تاریخ می شوند. درهمین اثر است که از استراتژی های سیاسی ائمه سخن می گوید و حتی برای دعای امام سجاد شأن استراتژیک قائل می شود و از آن دعوتی می سازد برای رهایی. معنای رویکرد استراتژیک معلوم است: بسیج نیرو، تکان دادن قدرت مسلط، داشتن تکیه گاه اجتماعی، حل عمده ترین تضاد بر اساس عمده ترین نیرو و غیره. اما واقعیت این است که شریعتی، علی رغم ماهیت اندیشه اش خود استراتژی نداشت. از همین رو باید بین ماهیت اندیشه او و کارکردش تفاوت قائل شد. درست است که نقدهای جدی ای دارد به نهادهایی چون روحانیت و استحمار و…. اما نفس مخالفت با امری معنایش این نیست که از لحاظ کارکردی هم می تواند مانع شود. متأسفانه همین اتفاق برای اندیشه شریعتی افتاده است و از لحاظ کارکرد و درتعادل قدرت توانسته است به پروژه های دیگر سودرسان باشد و حتی در دام استراتژیهای رقیب قرار بگیرد. زمانی اندیشه ضد استحماری می تواند کاربرداستراتژیک داشته باشد که اول پایگاههای و پیوندگاههایش روشن باشد. در گفتار شریعتی این موقعیت را نمی بینیم . در بعد کلان ضد استحمار است اما در عرصه استراتژیک نتوانسته در صحنه نیروها را سمت و سو دهد. علت پراکندگی موقعیت طرفداران شریعتی پس از انقلاب همین است.

#مردم
#انقلاب
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی


📌ادامه متن در لینک زیر


https://bit.ly/34HUzAO


🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸«جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» موضوع نشستی در بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی در بهمن ۹۷ بوده است. در این نشست تعدادی از شخصیت های فرهنگی ، سیاسی و دانشگاهی پیرامون نسبت شریعتی و لحظات متعدد انقلاب ایران سخن گفتند. بنیاد شریعتی برش هایی از این نشست را باز نشر می کند: 

(قسمت سوم)

🎙احمد زید آبادی

🔆«...انقلابی که در سال 57 روی داد احتمالا در سال 57 اجتناب ناپذیر بود. البته تحولات وقتی اجتناب ناپذیر می شوند که شما قدم ها را از قبل برداشته باشید. شاید اگر از 28 مرداد جریان روشنفکری در صدد نفی مشروعیت کامل حکومت بر نمی آمد انقلاب 57 هم اجتناب ناپذیر و یا امری ضروروی نمی شد. در انقلاب ایران هم نیروهای زیادی شرکت کردند ولی نهایتا دو نیرو در انقلاب بودند که دارای نفوذ و از طرف دیگر دارای تشکیلات بودند. یکی آیت الله خمینی که به دلیل وجود سازمان روحانیت و نفوذ شبکه ای و خوشه ای آن در سراسر کشور به شکل سازمان سنتی توانست قوی عمل کند و نیروی دیگر که به شکل سازمانی شانسی داشت سازمان مجاهدین بود. بقیه، گروههای کوچک و افراد منفردی بودند که در واقع عملا ناخواسته به یکی از این دو نیرو تا مقطع انقلاب یاری رساندند و هنگامی هم که میان این دو تنش به وجود آمد این گروههای کوچک و منفرد پراکنده شدند و محلی از اعراب نداشتند. صف کشی میان نوعی رادیکالیزم چپ گرایانه اسلامی توتالیتر یعنی سازمان مجاهدین با نوعی نگاه فقاهتی- انقلابی به رهبری آیت الله خمینی صورت گرفت که نهایتاً این دیدگاه فقاهتی-انقلابی بود که پیروز شد. عملا شکل دیگری هم متصور نبود چون هیچ کدام از دو طرف عملا به توازن قدرت برای بقای متقابل اعتقادی نداشت. در روزهای انقلاب ما که بچه بودیم و در این دم و دستگاهها می چرخیدیم و حرف ها را گوش می کردیم می دیدیم که هیچ کس دموکراسی را به این مفهومی که امروزما می فهمیم و تعریف میکنیم نه تعریف می کرد و نه قبول داشت. انقلاب دو وجه اصلی چپ گرایانه داشت یکی نگاه رادیکال عدالت طلبانه داخلی که همه سعی می کردند خودشات را ضد سرمایه داری وضد فئودال معرفی کنند و یکی نگاه ضد امپریالیستی .همه فکر می کردند حقانیت از این حرف ها بلند می شود و مسابقه ای در این مورد برقرار بود. آیت الله خمینی هم این مفاهیم را اسلامیزه کرد؛ مفاهیمی چون امپریالیسم را به استکبار و جامعه بی طبقه را به جنگ فقر و غنی و کوخ نشینان و مستضعفین و غیره تبدیل کرد و بدین ترتیب این مفاهیم را از انحصار نیروهای چپ مارکسیست یا اسلامی خارج کرد و از آن خود کرد. با این حساب روندی پیش آمد و همان نظمی شکل گرفت که چهل سال مستقر است. من البته همه این تجربه چهل ساله را یک سره منفی نمی بینم. بر خلاف آنچه که این یکی دو-سه ساله مد شده، تا همین اخیراً اغلب گروهها و افراد می خواستند بگویند در انقلاب سهیم بوده اند و امروزه از آن اعلام برائت می کنند. ما ایرانی ها عادت داریم در هر برهه ای تاریخ را از نو بنویسیم.

📌ادامه در لینک زیر
https://bit.ly/3GyXvgl


#مردم
#انقلاب
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸«جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» موضوع نشستی در بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی در بهمن ۹۷ بوده است. در این نشست تعدادی از شخصیت های فرهنگی ، سیاسی و دانشگاهی پیرامون نسبت شریعتی و لحظات متعدد انقلاب ایران سخن گفتند. بنیاد شریعتی برش هایی از این نشست را باز نشر می کند: 

(قسمت چهارم)

🎙آرمان ذاکری

🔆توده همیشه واجد دوسویگی است. این دو سویگی را در ادبیات شریعتی هم می توان ردیابی کرد. در تفکیکی که بین مردم و عوام در رای شریعتی قابل رویت است. ما وقتی روند منجر به انقلاب را بعد از کودتای 28 مرداد نگاه می کنیم (خلأ بعد از کودتا، شکست جبهه ملی و بالا آمدن اسلام سیاسی) همین دوسویگی را می‌بینیم. از یک سو شاهد رشد پایگاه آیت الله بروجردی و نوعی اسلام سنتی هستیم و از سوی دیگر اسلام سیاسی. آمارها از رشد تعداد طلاب می گویند(از 700- 800 نفر در دهه بیست می رسد به هفت-هشت هزار در ابتدای دهه 40 و در فاصله 12ساله می رسد به 33 هزار نفر به نقل از محمد باقر نجفی در کتاب «صدایی که شنیده نشد» که به همت محسن گودرزی و عباس عبدی منتشر شده است). این گزارش‌ها متعلق به سال 53 است که نشان می دهد در فاصله 42-53 تیراژ کتب مذهبی چندین برابرشده و به پرتیرازترین‌ها تبدیل شده است. ( با تیراژهای بالا نظیر 700 هزار و 490 هزار و در صدر آن مفاتیح و رساله‌های عملیه). داده‌های گزارش محمدباقرنجفی از نیروی عظیم مذهبی در سال 1353 می گوید و می گویند علی اسدی و مجید تهرانیان که این طرح پژوهشی را برای صدا و سیمای آن زمان انجام می‌دهند از شکافی می گویند که میان سیاستگذاری های فرهنگی پهلوی و مسیر فرهنگی جامعه افتاده و توصیه می کنند که بهتر است در تلویزیون مثلا تعزیه پخش شود. بنابراین شواهد نشان می دهد ما به ازای قدرت گیری شکلی از اسلام سیاسی، رشد اسلام سنتی را هم داریم که در هراس از مدرنیته در حال تکوین است. طیفی از آدم ها که به دنبال اصلاحات ارضی به شهر آمده اند و حاشیه نشین شهری شده‌اند و عمدتا در کنار ساکنان سنتی شهرها، دلبسته اسلام سنتی‌اند. این روند بر خلاف حرف آصف بیات پیش روی آرام نبوده است و توصیف او بخشهایی از واقعیت را می‌پوشاند.(در کشوری با 51.7 درصد بی سواد مطلق بیسواد مطلق و فقط 1.6 درصد دارای تحصیلات عالی در سال 1355).طبیعی است که از هیچ، هیچ هیچ‌چیز در نمی اید. شبکه روحانیون است دارد نیرو می گیرد. مخاطبشان کیست؟بی تردید همین اقشار که به موازات مخاطبان امثال شریعتی و دیگر روشنفکران وارد میدان سیاست می شود. در نتیجه باید مخاطبان اسلام سنتی و اسلام سیاسی را جداگانه تحلیل کنیم. شاید طنز قضیه آن باشد که حتی بسیاری از روشنفکران هم حتی چشم بر بسیاری از سخنان روحانیون در صف کشی با مارکسیزم و یا سینما و زنان بی حجاب و…می بستند و سخنان علیه سینما و بی‌حجابی را به نوعی مبارزه با فرهنگ ابتدال و….می دانستند و یا با آن همراه می‌شدند یا در برابرش سکوت می‌کردند. به هر حال در آن دوره هم با سوژه های محافظه کار مواجهیم و هم با نیروهای مترقی. در نتیجه ما از تجربه انقلاب باید بیاموززیم و بپرسیم مردمی که به خیابان می آیند کدام مردم اند؟ مردم اند یا عوام؟ خیابان می تواند در تسخیر نیروهای عوام قرار بگیرد یا نیروهای مردم.باید مرزبندی را مشخص کرد.

#مردم
#انقلاب
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸«جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» موضوع نشستی در بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی در بهمن ۹۷ بوده است. در این نشست تعدادی از شخصیت های فرهنگی ، سیاسی و دانشگاهی پیرامون نسبت شریعتی و لحظات متعدد انقلاب ایران سخن گفتند. بنیاد شریعتی برش هایی از این نشست را باز نشر می کند: 

(قسمت پنجم )

🎙غلامرضا کاشی:

🔆ما با نتایج تلخ یک انقلاب مواجهیم و هر سال که می‌گذرد با منطقی رادیکال‌تر به نقد آن می‌پردازیم. تلاش می‌کنیم از آن تبری بجوییم و حساب خودمان را جدا کنیم. اما تصور می‌کنم از حیث تاریخی در بدترین موقعیت قضاوت قرار گرفته‌ایم. باید فاصله بگیریم واز نقش تاریخی انقلاب بپرسیم. با انقلاب موافق یا مخالف باشیم، تردید نباید کرد که تحولات جامعه ایرانی را تا چندین سده دیگر همچنان باید تحت تاثیر آن انقلاب موضوع داوری قرار داد. گری سیک در مورد انقلاب ایران همین داوری را دارد. او اظهار می‌کند همانطور که هنوز هم باید تحولات جامعه فرانسه را در پرتو انقلاب آن مطالعه کرد، در خصوص انقلاب ایران نیز باید صبور بود و به تحولات بعدی نظر کرد.

🔆اتفاقی که در ایران افتاد- یعنی سیاسی شدن دین- منحصر به ایران نبود. از دهه پنجاه به بعد تقریبا هم در یهودیت وهم در مسسیحیت و…دین به حوزه سیاست برگشت. هابرماس در توضیح ظهور بنیاد گرایی از این بازگشت صحبت می کند. می خواهد بنیاد مدرنیته را از این زاویه بازخوانی کند و این پرسش که جای مذهب در مدرنیته کجاست؟ هابرماس می گوید از آنجا که مذهبی ها همیشه دیگر ی بوده اند باید منتظراین واکنش می شدیم که دیر یا زود بیایند و در و پیکر مدرنیته را بکنند و بگویند جای ما کجاست؟ مدرنیته از همان آغاز، جدال مستمر برای سوژه شدن بود. مدرنیته سوژه تازه می‌ساخت و میدان جدالی تازه برای به رسمیت شناخته شدن گشوده می شد. در بدو امر، مدرن عبارت بود از: مرد، اروپایی، سفید پوست، ثروتمند و….اندک-اندک سیاهان جای خود را درمدرنیته جستجو کردند، سپس زنان به عنوان سوژه مدرن جای خود را پیدا می کنند (تا نیمه قرن بیستم در بعضی از کشورهای اروپایی هنوز زنان حق رأی نداشتند) و بعد فرودستان و….؛ مدرنیته به این ترتیب پیش می رود و حاشیه-متن می سازد و حاشیه ها به متن هجوم می برند تا به منزله سوژه شناخته شوند. سوژه مدرن پیشترها تعلقی به ادیان نداشت. در دهه پنجاه، دینداران در همه عالم برخاستند تا جایشان در مدرنیته شناسایی بشود. در ایران و در این منطقه صداهای مختلفی برخاست که به رغم تفاوت‌های عظیم شان، یک سوال داشتند و آن این بود که دینداران جایشان در مدرنیته کجاست؟ من فکر می کنم انقلاب ایران پاسخی به این سوال بزرگ بود. تا زمانی که مدرنیته پاسخی به این سوال ندهد که جای دینداران کجاست این جدال ادامه دارد. به شکل دموکراتیک یا خشن. انقلاب ایران به نظر من تلاشی بود برای پاسخ گرفتن این سوال که ما دینداران می خواهیم مدرن هم باشیم و مدرنیته باید میدان خودش را گسترده تر کند. جمهوری اسلامی یکی از امکان های ممکن این انقلاب است. امروز پروژه جمهوری اسلامی زمین خورده ولی این سوال هنوز برقرار است و مدرنیته باید به نفع دینداران خودش را بازخوانی کند و دینداران هم باید برای حل این سوال خودشان جا داشته باشند. من تصور می کنم میدان سخنی که شریعتی درانداخت امروز و با تجربه جمهوری اسلامی مجددا می تواند مطرح شود. هنوز آن سوال و آن میدان گشوده است. به این معنا من تصور می کنم انقلاب ایران یکی از اشکال متنوع خواست به رسمیت شناخته شدن بود. امروزه یکی از این امکانات در این تجربه تاریخی سوخته ولی یکی دیگر از آنها شریعتی است که می شود به آن اندیشید.

#مردم
#انقلاب
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸«جایگاه شریعتی در انقلاب ایران» موضوع نشستی در بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی در بهمن ۹۷ بوده است. در این نشست تعدادی از شخصیت های فرهنگی ، سیاسی و دانشگاهی پیرامون نسبت شریعتی و لحظات متعدد انقلاب ایران سخن گفتند. بنیاد شریعتی برش هایی از این نشست را باز نشر می کند: 

هاشم آقاجری:

🔆در این شرایط حرف زدن از موضوع انقلاب دشوار است. در فضایی هستیم که به گمان من روانشناسی شکست بر آن حاکم است. من دیروز در نشستی بودم که بعضا دوستان انقلابی مبارز قبل از انقلاب بودند. همان حرف های«رسانه ها»ی فارسی زبان آن سو را تکرار می کردند. مثلا اینکه « انقلاب را آمریکا کرد».

🔆دو بحث دارد خلط می شود: یک بحث نسبت شریعتی و انقلاب 57 است و یک بحث «نو شریعتی و انقلاب»؛ بحث سومی هم هست در باره اساسا معنا و مفهوم انقلاب. در فرمایشات همه یک مفروضه ای است و آن فهم انقلاب است بر اساس «تز توطئه» و ان توطئه انقلابیون است: انقلابیون نشسته اند و توطئه کرده ند و انقلاب کرده اند؛ سلطنت طلبان هم به توطئه دیگری نسبت می دهند: به کارتر و خارجی…. اینها همگی نگاهی است که انقلاب را تقلیل می دهد به پدیده ای ولنتاریستی. گفتن «اگر» و «شاید» و… هم از همین رو است. تعبیر انقلاب زودرس هم از همین رو بی معنا است. اگر انقلاب پدیده ای است که اساسا بنیادهایش ساختاری است و به همین دلیل است که در کشورهای مختلف به شکل متفاوت سر می زند. فرق این ها در این نیست که در فرانسه یک عده تصمیم گرفتند انقلاب کنند ولی در انگلستان چنین تصمیمی نگرفتند. خیر! اگر پدیده را تاریخی –ساختاری بگیرند آن موقع عاملیت انسانی را هم البته می توان دید. انقلاب زودرس پارادوکس است. یعنی چی؟ یعنی اینکه ما تصمیم گرفتیم قبل از اینکه میوه برسد آن را بچینیم. همینطور است تعبیر «انقلاب بر اساس آگاهی»؛ یعنی چی؟ یعنی اینکه باید تلاش کنیم اول آگاه کنیم و بعد انقلاب؟ به همین خاطر است که متاسفانه با این گفتار خودزنانه ای که من از اصلاح طلبان فراوان می شنوم (ابراهیم یزدی در خاطراتش گفته)و امروزه دیگران هم می گویند به این نتیجه می رسند که «انقلاب جهل علیه ظلم» بوده است. انگار در یک نقطه ارشمیدوسی نشستی و تعیین می کنی مرز علم و جهل را ! ممکن است بیست سال دیگر همین داوری را راجع به شما بکنند. جهل و علم، صفر و صد که نیست. مردمی که انقلاب کردند متناسب با آن سطح آگاهی ای که داشتند عمل کردند و امروز هم متناسب با این سطح آگاهی خودشان انقلاب خواهند کرد.


#مردم
#انقلاب
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF

📌ادامه در لینک زیر

https://bit.ly/3HGxwVP
🔷🖋علی شریعتی :

🔆« …بزرگترین فاجعه وقتی است که زور جامه تقوا و تقدس می پوشد.»

📌م.آ. 15 (تاریخ و شناخت ادیان .ج۲) ص 196

#مردم
#انقلاب
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔸پیامدهای انقلابی یک کودتا

🔸سرنگونی مصدق چگونه بر سقوط شاه تاثیر گذاشت؟


📽 گفت‌وگوهایی با یرواند آبراهامیان، همایون کاتوزیان، مازیار بهروز، فرخ نگهدار، حسین موسویان، محمد توسلی، نیکلا گرجستانی، لطف‌الله میثمی، مهدی نوربخش و محمد ترکمان


#اکنون
#مصدق
#کودتا
#انقلاب_۵۷
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
🔴 ایران در آستانه‌ی یک تحول پارادایمی

🔶 فاطمه گوارایی
@iranfardamag

▪️ یک ماه از شروع اعتراضات شهریور 1401 در واکنش به مرگ جانکاه مهسا امینی در بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد می گذرد و ما وارد دومین ماه اعتراض شده ایم . در این یک ماه نزدیک به 200 تن از هم وطنان ما در اقصاء نقاط ایران در جریان این رشته اعتراضات جان خود را از دست داده اند و حکومت نیز با سرکوب و دستگیری های وسیع نشان داده که هسته سخت قدرت از هرگونه سیاست ورزی عاری است و دارندگان زور که با بحران فقدان مشروعیت بیش از پیش مواجه شده اند ، تنها راهکارشان در مواجهه با بحرانهای فزاینده و اعتراضات مردم، اعمال خشونت سیاسی است .

🔸هر روز دهها یادداشت در داخل و خارج در باره این رشته اعتراضات ایران به نگارش در می اید و نویسندگان و تحلیل گران هر کدام وجوهی از این پدیده در حال رخداد را از زاویه دید خود به بحث و گفتگو می گذارند. هنوز این موج جریان دارد و مفاهیم و اشکال جدیدی را خلق می کند. اینکه آینده این تحولات چه خواهد شد بر هیچ تحلیل گری روشن نیست اما در رابطه با اکنون آن، بحث بسیار است.

▪️ به راستی بر این رشته از اعتراضات مردمی چه نامی می توان گذاشت شورش، خیزش، جنبش یا انقلاب ؟ هر چند که برای هریک از این وضعیت‌ها نیز دیدگاه‌ها و نظریه های مختلفی وجود دارد .

انقلاب، جنبش‌های اجتماعی ، وضعیت انقلابی

🔸اگر انقلاب را جنبش اجتماعی توده‌ای که به فرایندهای عمده‌ی اصلاح یا دگرگونی اجتماعی می انجامد، بدانیم که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه است و جنبش‌های اجتماعی را نیز کنش‌های جمعی فراگیری که یا مطالبه محور یا به دنبال تسخیر قدرت سیاسی اند و معمولا از سه ویژگی مشترک هویت داشتن؛ جنبه اعتراضی و فراگیر بودن برخوردارند، می توانیم این نتیجه را بگیریم که برخی جنبشهای اجتماعی انقلابی اند، اما همه جنبش‌‌های اجتماعی الزاما با انقلاب‌‌ همراه نیستند . ضمن آن که جنبش های اجتماعی و ایضا انقلاب از خیزش و شورش‌‌های ناگهانی، کور و خودانگیخته که معمولاً از اصلاح یا جبران ناخشنودیی خاص، یا تغییر فرد یا افرادی در دولت، یا خط‌مشی دولت فراتر نمی‌رود، نیز متمایزند و از درجه‌ای از هدفمندی، تداوم و سازماندهی به رغم سیالیت برخوردارند.

▪️ در رابطه با وضعیت انقلابی ما با دو نظریه عمده مواجهیم 1- دیدگاه‌هایی که معتقدند شرایط انقلابی در ایران فراهم شده و ایران وارد یک فاز انقلابی شده و در حال حاضر با یک وضعیت انقلابی مواجه است تا جایی که برخی تحلیل گران حتی از رویدادن و درحال وقوع بودن انقلاب نام می برند. 2- دیدگاههایی که اساسا به امتناع انقلاب در ایران اعتقاد دارند.

🔸واقعیت ان است که هر دوی این نظریات از توضیح دقیق و کامل آنچه که در ایران امروز می گذرد ناتوان هستند .هر یک از آنها دلایلی برای نقطه نظرات خود مطرح می نمایند که در نقطه مقابل دیگری است. به نظر می اید شکل رویداد اعتراضات در ایران در بعد از سالهای 1388 در بستر واقعیت نیازمند نظریه سومی است که بتواند آن را به درستی تبیین نماید و طیف های بیشتری را متقاعد سازد .

▪️ می دانیم: هیچ قاعده مسلمی وجود ندارد تا بگوید مشخصا تحولات اجتماعی / انقلابی چگونه خلق می شود. زیرا بر مجموعه ‌ی عام و گسترده ای دلالت دارد. هم چنین هیچ الگوی واحدی نیز وجود ندارد که بتواند سرمشق همه تحولات قرار گیرد.

🔸در سوی دیگر انقلابها پدیده ای غیر قابل محاسبه و غیر قابل پیش بینی اند و به نظر هم نمی رسد هیچ نوع رژیمی کاملا از انقلاب مصون باشد، اما اینکه در قرن 21 هنوز امکان انقلاب با استفاده از دستاوردهای قرن بیستمی وجود دارد یا خیر نامشخص است و نیازمند بازشناسی جامعه جوان ایران بوده که پتانسیل اعتراض و بسیج در آن بسیار زیاد است ...


متن کامل :

https://bit.ly/3f2MmfY
#انقلاب
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#فاطمه_گوارایی
#تحول_پارادایمی
#وضعیت_انقلابی
#زن_زندگی_آزادی

https://t.me/iranfardamag
Forwarded from سخنرانی‌ها
✍️ مهران صولتی

🖊 شریعتی چه چیزهایی را دید و چه چیزهایی را ندید؟




@sokhanranihaa
علی شریعتی را می‌توان تاثیرگذارترین روشنفکر ایران معاصر نامید. برخی او را دردمندی می‌دانند که با هنرمندی توانست خوانشی از اسلام ارائه کند که تفاوتی آشکار با قرائت روحانیان داشت، و گروهی دیگر او را انسان ناصادقی می‌انگارند که توانست با زبان سحار و نبوغ ادبی خویش مذهب را آرایش و آن‌را در یک بسته‌بندی جذاب و فریبنده به مخاطبان عمدتا جوان خود ارائه کند. کارنامه پرمناقشه شریعتی اما مشحون از نقاط قوت و ضعف است و ما در این یادداشت برآنیم که نگاهی بیفکنیم بر چیزهایی که شریعتی دید و چیزهایی که ندید:

عاملیت را دید ولی ساختار را ندید: شریعتی اراده‌گرا بود و عزم ساختن جان و جهانی نو را داشت. او از انسان‌سازی آغاز کرد تا بعد از آن جامعه ساخته شود. تاکید بر عاملیت در آموزه‌های او پررنگ و فربه است. او اگر چه آدمیان را بندی چهار زندان طبیعت، تاریخ، جامعه و خویشتن می‌دید ولی افق رهایی را به کمک اراده و ایمان روشن می‌یافت. شریعتی اما در عمل ساختارهای محدود کننده را ناچیز می‌دید و تصوری از این‌که محدودیت‌ها چگونه می‌توانند بر اراده‌ها قید و بند گذاشته و سکون و جمود را باز تولید کنند نداشت.

انقلاب را دید ولی بعد از انقلاب را ندید: شریعتی شیفته انقلاب بود و برای تحقق آن اهتمام فراوان داشت. او اگر چه انقلاب را پیش از آگاهی فاجعه می‌دانست و نوعی تحول ژرف در فکر و فرهنگ مسلمانان را مدنظر داشت ولی از آن.جا که نه یک آکادمیسین دانشگاهی بلکه یک روشنفکر انقلابی بود آموزه های‌اش آشکارا دلالت های سیاسی یافت. به رغم ارجمندی انقلاب نزد شریعتی اما او کمتر به دوران بعد از انقلاب می‌اندیشید. این که با فروکش کردن امواج اولیه نیروها چگونه بر اساس پیشینه، سازماندهی و جایگاه خود در توازن قوای سیاسی به تقسیم سهم خواهند پرداخت.

هویت را دید ولی حقیقت را ندید: شریعتی مارکسیسم را رقیب اسلام می‌دانست و توفیق اش در جذب جوانان را نگران کننده می‌یافت. به باور شریعتی خوانش‌های سیاه از تشیع، سکون و رکود را بر شیعیان تحمیل کرده بودند و او بر آن بود که با معرفی تشیع سرخ، تحول آفرین و دگرگون ساز باشد. شریعتی کوشید تا مصالح جذاب مارکسیسم را در معماری اسلام سیاسی به کار گرفته و به جوانان مسلمان هویت انقلابی ببخشد. بنابراین در رقابت با مکتب قدرتمند رقیب دغدغه شریعتی بیشتر هویت بود تا حقیقت. خوانش گزینشی از تاریخ اسلام و شخصیت‌های آن نیز در همین راستا انجام شد.

امت را دید ولی ملت را ندید: شریعتی با پیروی از سید جمال به دنبال دردهای امت اسلام بود نه ملت ایران. همین بود که در آموزه های او مسائل ایران از جمله توسعه نامتوازن، پیامدهای اصلاحات ارضی، فرمایشی شدن انتخابات، و شخصی شدن قدرت سیاسی هرگز به اندازه دغدغه‌های امت اسلام مانند اوضاع فلسطین، هجوم دین‌ستیزانه مارکسیسم، حاکمیت تشیع صفوی و از خودبیگانگی مسلمانان در قبال فرهنگ غرب پررنگ و پرتعداد نبود‌. بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم که شریعتی بیش از ملت ایران به امت اسلام می‌اندیشید.

روحانی را دید ولی روحانیت را ندید: شریعتی ارتباط نزدیکی با برخی از روحانیان انقلابی داشت و به آینده آن‌ها خوش بین بود. هم‌چنین او با تمایز نهادن میان تاریخ اروپا و اسلام روحانیت به مثابه یک طبقه را به رسمیت نمی‌شناخت و برای آن‌ها امکانی برای رهبری آینده ایران نمی‌دید. بیژن جزنی تئوریسین چریک‌ها اما بر خلاف او دیدگاهی واقع‌ بینانه نسبت به روحانیت داشت و برای آن‌ها در آینده پساانقلابی شانس رهبری می‌دید. شریعتی اما نماند تا دوران بعد از انقلاب را ببیند که چگونه روحانیت به مثابه منسجم‌ترین گروه اجتماعی به قدرت رسید و سرنوشت ایرانیان را از سر نوشت.

#شریعتی
#روحانیت
#انقلاب

.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @solati_mehran
🆑 #کانال‌سخنرانی‌ها
🌹