✨ زيبايى اعجاب انگيز #معماری ايران در نگاه جهانى
Imam Mosque, Isfahan | Iran (by Mohammad Reza Domiri Ganji)
posted by Nefeli Aggellou — with Isa Cllmb, Lorgio Lopez Iriarte, Cristy Serrano and Ana Galvis.
#هنر_ایرانی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Imam Mosque, Isfahan | Iran (by Mohammad Reza Domiri Ganji)
posted by Nefeli Aggellou — with Isa Cllmb, Lorgio Lopez Iriarte, Cristy Serrano and Ana Galvis.
#هنر_ایرانی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
500Px
Imam Mosque by Mohammadreza Domiri Ganji / 500px
Explore this photo titled Imam Mosque by Mohammadreza Domiri Ganji (@gravity) on 500px
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران
شعر از زندهیاد دکتر #منوچهر_ستوده
محقق، مورخ و ایرانشناس سرشناس
۲۸ تیرماه ۱۲۹۲ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۵
از ایشان حدود ۶۰ کتاب و نزدیک ۳۰۰ مقاله بر جای مانده که مأخذیست برای پژوهشگران #ایرانشناسی در تمام دنیا.
استاد ستوده در مقدمهٔ مجموعۀ ده جلدی «از آستارا تا اِستارآباد» که حاصل سفرهای تحقیقاتی و پررنج برای شناسایی جغرافیای روستاها، رودها، جایها، نامها و اصطلاحات، گذرها و گریوهها، تاریخ شفاهی، گوسفندسراها، آداب، رسوم و فرهنگِ پهنهٔ وسیع آستارا تا استارآباد گرگان است، نوشته: «از آستارا تا خلیج حسینقلی در استارباد بیستواندی سال طول کشید و تمام کوه و دشت این منطقه را بررسی کردم. البته آن وقتها ماشینی نبود، پیاده یا با قاطر از محلی به محل دیگر میرفتم با دو دوربین عکاسی و سایر وسایل به کول.»
🎥 بخشهایی از #مستند «خون است دلم برای ایران» ساختهٔ سیدجواد میرهاشمی درباره استاد ستوده به همراه صحبتهای استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره ایشان
یادداشت کوتاه میلاد عظیمی درباره بخشی از فیلم
#ایراندوستی #هنر_ایرانی #ایران_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
جان و تن من فدای ایران
شعر از زندهیاد دکتر #منوچهر_ستوده
محقق، مورخ و ایرانشناس سرشناس
۲۸ تیرماه ۱۲۹۲ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۵
از ایشان حدود ۶۰ کتاب و نزدیک ۳۰۰ مقاله بر جای مانده که مأخذیست برای پژوهشگران #ایرانشناسی در تمام دنیا.
استاد ستوده در مقدمهٔ مجموعۀ ده جلدی «از آستارا تا اِستارآباد» که حاصل سفرهای تحقیقاتی و پررنج برای شناسایی جغرافیای روستاها، رودها، جایها، نامها و اصطلاحات، گذرها و گریوهها، تاریخ شفاهی، گوسفندسراها، آداب، رسوم و فرهنگِ پهنهٔ وسیع آستارا تا استارآباد گرگان است، نوشته: «از آستارا تا خلیج حسینقلی در استارباد بیستواندی سال طول کشید و تمام کوه و دشت این منطقه را بررسی کردم. البته آن وقتها ماشینی نبود، پیاده یا با قاطر از محلی به محل دیگر میرفتم با دو دوربین عکاسی و سایر وسایل به کول.»
🎥 بخشهایی از #مستند «خون است دلم برای ایران» ساختهٔ سیدجواد میرهاشمی درباره استاد ستوده به همراه صحبتهای استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره ایشان
یادداشت کوتاه میلاد عظیمی درباره بخشی از فیلم
#ایراندوستی #هنر_ایرانی #ایران_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
⭕️ سه اثر ایرانی در میان نامزدهای نهایی جایزه معماری آقاخان
جایزه معماری آقاخان، ۲۰ پروژه برگزیده برای جایزه ۲۰۲۲ خود را اعلام کرد. این پروژهها که برای سهمی از جایزه ۱ میلیون دلاری که یکی از بیشترین جوایز در مسابقات معماری است، رقابت خواهند کرد توسط هیئت داوران مستقل از بین ۴۶۳ پروژۀ نامزد پانزدهمین دوره جوایز انتخاب شدهاند. در بین این آثار که از ۱۶ کشور جهان برگزیده شدهاند، #معماری_ایران با ۳ اثر بیشترین سهم را در میان تمام کشورها دارد:
۱. خانه آبان، اصفهان
گروه طراحی فضا (استودیو USE) - محمد عرب، مینا معینالدینی
۲. موزه و مرکز فرهنگی هنر معاصر آرگو، تهران
دفتر ASA North - احمدرضا شریکر
۳. دبستان جدگال، در روستای سیدبار، چابهار، #سیستان_و_بلوچستان
دفتر معماری داز DAAZ - آرش علی آبادی
⬇️ تصاویر بیشتر:
خانه آبان | مرکز فرهنگی آرگو | دبستان جدگال
#معماری و #هنر_ایرانی
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
جایزه معماری آقاخان، ۲۰ پروژه برگزیده برای جایزه ۲۰۲۲ خود را اعلام کرد. این پروژهها که برای سهمی از جایزه ۱ میلیون دلاری که یکی از بیشترین جوایز در مسابقات معماری است، رقابت خواهند کرد توسط هیئت داوران مستقل از بین ۴۶۳ پروژۀ نامزد پانزدهمین دوره جوایز انتخاب شدهاند. در بین این آثار که از ۱۶ کشور جهان برگزیده شدهاند، #معماری_ایران با ۳ اثر بیشترین سهم را در میان تمام کشورها دارد:
۱. خانه آبان، اصفهان
گروه طراحی فضا (استودیو USE) - محمد عرب، مینا معینالدینی
۲. موزه و مرکز فرهنگی هنر معاصر آرگو، تهران
دفتر ASA North - احمدرضا شریکر
۳. دبستان جدگال، در روستای سیدبار، چابهار، #سیستان_و_بلوچستان
دفتر معماری داز DAAZ - آرش علی آبادی
⬇️ تصاویر بیشتر:
خانه آبان | مرکز فرهنگی آرگو | دبستان جدگال
#معماری و #هنر_ایرانی
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
ایران بزرگ فرهنگی تا کجاست؟
دکتر مرتضی رضوانفر
ایران بزرگ فرهنگی تا کجاست؟
🎙سخنران: دکتر مرتضی رضوانفر
🔹 میزبان: امین داودی - انجمن علمی تاریخ دانشگاه بهشتی
🗓 ۱۵ خرداد ۱۳۹۹
دکتر رضوانفر در جستجوی ایرانیها و فرهنگ و آثارشان (از #نوروز تا زبان #فارسی و #هنر_ایرانی و ...) به کشورهای مختلفی از چین و چچن تا آفریقا سفر کرده است.
🔗 منبع
#شنیدنی
#ایران_فرهنگی #تاریخ
#ایده_ایران #صادرات_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🎙سخنران: دکتر مرتضی رضوانفر
🔹 میزبان: امین داودی - انجمن علمی تاریخ دانشگاه بهشتی
🗓 ۱۵ خرداد ۱۳۹۹
دکتر رضوانفر در جستجوی ایرانیها و فرهنگ و آثارشان (از #نوروز تا زبان #فارسی و #هنر_ایرانی و ...) به کشورهای مختلفی از چین و چچن تا آفریقا سفر کرده است.
🔗 منبع
#شنیدنی
#ایران_فرهنگی #تاریخ
#ایده_ایران #صادرات_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
💠 سهلِ ممتنع یا آفرینش به شیوۀ ایرانی
عظمتِ آبراهههای رومی اعجابآور است: انتقال آب با سازههای غولآسا از کیلومترها آنسوتر، هنوز هم بدیهی نیست!
#قنات هم ناممکنی را ممکن کرده: تشخیص وجود آب در ژرفای زمین و حفر کیلومترها آبراهه در عمق چند ده متری از سطح با پیچیدهترین محاسبات. ساختنِ آبراههای پشت و رو. اما به محض اینکه قنات حفر شد و آب به جریان افتاد، «ناممکن» بودنش از پیش چشم محو میشود: مظهرِ قنات چنان طبیعی جلوه میکند که چشمه! نشانۀ دیدنیِ آنهمه خلاقیتی که به ایجاد قنات انجامیده همین بداهت است.
#شعرِ خوب شعری است که معلوم نباشد چقدر کار برده!* همۀ رنجِ شاعر صرفِ تبدیل مفهومی پیچیده به بیانی منقح شده که در آن واژگان چنان در جای خود نشسته و آشتی کردهاند که یکی پس از دیگری بر زبان جاری میشوند؛ به همان بداهتی که آب بر نشیبْ روان است.
اما همین سادگی عین اِعجاز است: روانیِ ابیات #سعدی سدهها «سهلانگاران» را بهطمعِ آفرینشی مشابه انداخته، حالآنکه بیشتر عجزشان را آشکار کرده. «سهلِ ممتنع» بهترین اصطلاح در توصیف آنچیزی است که بهزحمت پدید میآید اما «سهل» جلوه میکند.
برج ایفل اعجابآور است؛ این بنا از پسِ صد سال هنوز «ممتنع» بودنش را فریاد میزند. هوا شدنِ این سازه هیچ بدیهی نیست: گویی قرارست جنگ با میدانِ جاذبه را به رخ بکشد؛ آبی که سربالا میرود!
اما گنبد با حالتی طبیعیتر از آویزان بودن میوهای بر شاخه، بارِ ثقلِ سقف را بر دوش ساقهاش میگذارد. همۀ سعیای که طی سدهها از حذفِ ستونها و دیوارهای باربر تا پیدایش گنبد کشیده شده، به همین نتیجۀ ساده ختم شده: اینکه گنبد خودنمایی نکند و چه بهتر که به دیده هم نیاید!
نان، قالی، سفال، پردیس، مخمل، شراب و مرکبات همگی در پایان مسیرِ پرزحمتِ ابداعشان نامحسوس شدند. آنها چنان در بافت جهان تنیده شدهاند که جهان پیش از وجود هر کدام قابل تصور نیست: جهانِ بدون سفال بیشک جهانی ناتمام بود.
این هم کیفیتی از ابداع است: خلاقیت به معنی پدید آوردنِ چیزی که گویی همیشه بوده و کسی پدیدش نیاورده؛ ساختنی بیتصنع، ساختنی بیتکلف: هم سهل و هم ممتنع.
و جهان امروز چقدر خالی از چنین ابداعاتی است...
پینوشت:
* سمیعی گیلانی، «شعر» در: گلگشتهای ادبی و زبانی، دفتر دوم
تصویر: بقعهای در نزدیکی دامغان، عکس از گئورگ گرستر
✍🏼 #الناز_نجفی
🔗 معمار، پژوهشگر و فرهنگدوست
منبع: حظّیات: دربارهٔ ذوق ایرانی
#معماری و #هنر_ایرانی
@Jaryaann
عظمتِ آبراهههای رومی اعجابآور است: انتقال آب با سازههای غولآسا از کیلومترها آنسوتر، هنوز هم بدیهی نیست!
#قنات هم ناممکنی را ممکن کرده: تشخیص وجود آب در ژرفای زمین و حفر کیلومترها آبراهه در عمق چند ده متری از سطح با پیچیدهترین محاسبات. ساختنِ آبراههای پشت و رو. اما به محض اینکه قنات حفر شد و آب به جریان افتاد، «ناممکن» بودنش از پیش چشم محو میشود: مظهرِ قنات چنان طبیعی جلوه میکند که چشمه! نشانۀ دیدنیِ آنهمه خلاقیتی که به ایجاد قنات انجامیده همین بداهت است.
#شعرِ خوب شعری است که معلوم نباشد چقدر کار برده!* همۀ رنجِ شاعر صرفِ تبدیل مفهومی پیچیده به بیانی منقح شده که در آن واژگان چنان در جای خود نشسته و آشتی کردهاند که یکی پس از دیگری بر زبان جاری میشوند؛ به همان بداهتی که آب بر نشیبْ روان است.
اما همین سادگی عین اِعجاز است: روانیِ ابیات #سعدی سدهها «سهلانگاران» را بهطمعِ آفرینشی مشابه انداخته، حالآنکه بیشتر عجزشان را آشکار کرده. «سهلِ ممتنع» بهترین اصطلاح در توصیف آنچیزی است که بهزحمت پدید میآید اما «سهل» جلوه میکند.
برج ایفل اعجابآور است؛ این بنا از پسِ صد سال هنوز «ممتنع» بودنش را فریاد میزند. هوا شدنِ این سازه هیچ بدیهی نیست: گویی قرارست جنگ با میدانِ جاذبه را به رخ بکشد؛ آبی که سربالا میرود!
اما گنبد با حالتی طبیعیتر از آویزان بودن میوهای بر شاخه، بارِ ثقلِ سقف را بر دوش ساقهاش میگذارد. همۀ سعیای که طی سدهها از حذفِ ستونها و دیوارهای باربر تا پیدایش گنبد کشیده شده، به همین نتیجۀ ساده ختم شده: اینکه گنبد خودنمایی نکند و چه بهتر که به دیده هم نیاید!
نان، قالی، سفال، پردیس، مخمل، شراب و مرکبات همگی در پایان مسیرِ پرزحمتِ ابداعشان نامحسوس شدند. آنها چنان در بافت جهان تنیده شدهاند که جهان پیش از وجود هر کدام قابل تصور نیست: جهانِ بدون سفال بیشک جهانی ناتمام بود.
این هم کیفیتی از ابداع است: خلاقیت به معنی پدید آوردنِ چیزی که گویی همیشه بوده و کسی پدیدش نیاورده؛ ساختنی بیتصنع، ساختنی بیتکلف: هم سهل و هم ممتنع.
و جهان امروز چقدر خالی از چنین ابداعاتی است...
پینوشت:
* سمیعی گیلانی، «شعر» در: گلگشتهای ادبی و زبانی، دفتر دوم
تصویر: بقعهای در نزدیکی دامغان، عکس از گئورگ گرستر
✍🏼 #الناز_نجفی
🔗 معمار، پژوهشگر و فرهنگدوست
منبع: حظّیات: دربارهٔ ذوق ایرانی
#معماری و #هنر_ایرانی
@Jaryaann
Telegram
.
🗓 ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت عالیجناب #فردوسی است. این جام سفالی از عصر سلجوقی که در کاشان ساخته شده و امروزه در گالری فریر (موزه اسمیتسونین) واشنگتن نگهداری میشود، یکی از نمونههای تاثیرات #شاهنامه بر #هنر_ایرانی و از مصادیق #تداوم_فرهنگی در ایران است.
تصاویر روی این جام در سه ردیف، مانند یک کتاب کمیک، داستان بیژن و منیژه را روایت میکنند. در این نما، عشرت بیژن و منیژه و نیز به چاه افتادن بیژن پیداست.
🔗منبع: کانال احساننامه
@Jaryaann
تصاویر روی این جام در سه ردیف، مانند یک کتاب کمیک، داستان بیژن و منیژه را روایت میکنند. در این نما، عشرت بیژن و منیژه و نیز به چاه افتادن بیژن پیداست.
🔗منبع: کانال احساننامه
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران
شعر از زندهیاد دکتر #منوچهر_ستوده
محقق، مورخ و ایرانشناس سرشناس
۲۸ تیرماه ۱۲۹۲ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۵
از ایشان حدود ۶۰ کتاب و نزدیک ۳۰۰ مقاله بر جای مانده که مأخذیست برای پژوهشگران #ایرانشناسی در تمام دنیا.
استاد ستوده در مقدمهٔ مجموعۀ ده جلدی «از آستارا تا اِستارآباد» که حاصل سفرهای تحقیقاتی و پررنج برای شناسایی جغرافیای روستاها، رودها، جایها، نامها و اصطلاحات، گذرها و گریوهها، تاریخ شفاهی، گوسفندسراها، آداب، رسوم و فرهنگِ پهنهٔ وسیع آستارا تا استارآباد گرگان است، نوشته: «از آستارا تا خلیج حسینقلی در استارباد بیستواندی سال طول کشید و تمام کوه و دشت این منطقه را بررسی کردم. البته آن وقتها ماشینی نبود، پیاده یا با قاطر از محلی به محل دیگر میرفتم با دو دوربین عکاسی و سایر وسایل به کول.»
🎥 بخشهایی از #مستند «خون است دلم برای ایران» ساختهٔ سیدجواد میرهاشمی درباره استاد ستوده به همراه صحبتهای استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره ایشان
یادداشت کوتاه میلاد عظیمی درباره بخشی از فیلم
#ایراندوستی #هنر_ایرانی #ایران_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
جان و تن من فدای ایران
شعر از زندهیاد دکتر #منوچهر_ستوده
محقق، مورخ و ایرانشناس سرشناس
۲۸ تیرماه ۱۲۹۲ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۵
از ایشان حدود ۶۰ کتاب و نزدیک ۳۰۰ مقاله بر جای مانده که مأخذیست برای پژوهشگران #ایرانشناسی در تمام دنیا.
استاد ستوده در مقدمهٔ مجموعۀ ده جلدی «از آستارا تا اِستارآباد» که حاصل سفرهای تحقیقاتی و پررنج برای شناسایی جغرافیای روستاها، رودها، جایها، نامها و اصطلاحات، گذرها و گریوهها، تاریخ شفاهی، گوسفندسراها، آداب، رسوم و فرهنگِ پهنهٔ وسیع آستارا تا استارآباد گرگان است، نوشته: «از آستارا تا خلیج حسینقلی در استارباد بیستواندی سال طول کشید و تمام کوه و دشت این منطقه را بررسی کردم. البته آن وقتها ماشینی نبود، پیاده یا با قاطر از محلی به محل دیگر میرفتم با دو دوربین عکاسی و سایر وسایل به کول.»
🎥 بخشهایی از #مستند «خون است دلم برای ایران» ساختهٔ سیدجواد میرهاشمی درباره استاد ستوده به همراه صحبتهای استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره ایشان
یادداشت کوتاه میلاد عظیمی درباره بخشی از فیلم
#ایراندوستی #هنر_ایرانی #ایران_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
▫️پرده
ونسان مونتی گفته بود: ایران چهرۀ خود را به مسافرِ گذاری آسان نشان نمیدهد و کوههایش بدون گذر از صافی در عکس ظاهر نمیشود.¹
هیچ منظرهای سحرانگیزتر از رشتهای سپیدار که بر کنار باریکهآبی قد راست کردهاند و برگهایشان با نسیم ملایمی متموج میشود نیست. چه چیزی این صحنه را جذابتر میکند؛ گذار نور از لابلای شاخسارها که همچون صافیای خشونتِ آفتاب را به لطفِ سایه و روشن تبدیل میکند.
به زیباییای که از پس پرده ادراک میشد و چشم را نمیزد «لطف» میگفتند. شرط لطیف شدن گذر کردن از صافیهایی است: اُرُسی آفتاب را صاف میکرد و به لطفِ نور اجازۀ عبور میداد. بادگیر باد را الک میکرد؛ باد خشن و خشک وقتی از صافی بادگیر میگذشت نسیمی لطیف و مرطوب شده بود.
لطف زیباییای است عصّاری شده؛ توفیرِ لطیف با زیبا، فرق گلاب با گل است.² لطف پیامی است از آنسوی پرده: نامرئی ولی اثرگذار. همچون عطرِ گل که مرموز و پردهنشین ولی نافذ است.³ لطف تعریقِ آب بر سطح کوزه است؛ آن سهمی از گوارایی که مستوری را تاب نیاورده⁴ و از ظریفترین منافذ به بیرون سرک کشیده.
زیباییِ بینقاب فتنهانگیز و عربدهجوست: همچون آفتاب ایران. زیبایی یوسفی است خونریز.⁵ زیبا منفعل نیست: صیاد است و ناوکانداز. پس باید حائلی میان دیده و زیبایی ایجاد کرد. میبایست «زیبایی» را به «لطف» دگرگون کرد.
تدبیر قدما برای ایمن شدن از زیبایی، «پرده گذاشتن» بود؛ تا دیده معلق شده و خیال به کار افتد. پردهای بر دیده کشیده میشد تا پردهای در خیال کنار رود: پس این پردهای بود آشکارکننده و نه پوشاننده: پردهای از نور.⁶ مثل پردهای که در هنگامۀ عروسی بر درگاهِ بیتالعروس میآویختند: «خرّمتر از بهار چین و نفیستر از شعار دین».⁷ نقوشِ این پرده تزئین نبود، تراوشاتِ لطفِ نگارِ نشسته در پسِ آن بود. عاشق فراتر از زلف و عارض و خال، مفتون این لطیفۀ نهانی میشد.⁸
سعدی هم شعرش را گذاشتنِ پردهای بر چهرۀ زیبارویی فریبکار میداند:⁹ او فهمیده بود که «دم زدنِ» پرتوی حُسن از پسِ پرده هم آتش به عالم میزند،¹⁰ چه رسد به تجلیِ تام و تمام آن!
هنر قرار نیست زیبایی بیافریند یا آن را برجستهتر کند! گویی هنر باید حائلی باشد میان ما و زیبایی: تا زیبایی تحملپذیر شود.¹¹ هنر کفر زلفی است بر مشعلِ چهرهای.¹² هنر تدارک جام است برای آفتاب و جامه است برای حور.¹³ لطفِ هنر برحذر داشتن ما از هجمۀ زیبایی است:
ای که بر ماه از خطِ مشکین نقاب انداختی
لطف کردی سایهای بر آفتاب انداختی (حافظ)
✍🏼 #الناز_نجفی
معمار، پژوهشگر و فرهنگدوست
پینوشتها:
¹ ونسان مونتی (شرقشناس، نویسنده و وابسته نظامی سفارت فرانسه در زمان دکتر مصدق) کتاب «از پرس به ایران: سیر و سفر معنوی»
² در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد (حافظ)
³ هر چه لطیفترست پنهانترست اما قوت و نفوذش بیشتر است. (فیه مافیه)
⁴ پریرو تاب مستوری ندارد
ببندی در ز روزن سر برآرد (جامی)
⁵ ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی (سعدی)
⁶ زانک هفتصد پرده دارد نور حق
پردههای نور دان چندین طبق (مثنوی)
⁷ نظامی سمرقندی، چهارمقاله
⁸ لطیفهایست نهانی که عشق ازو خیزد
که نام آن نه لبِ لعل و خط زنگاریست (حافظ)
⁹ نه صورتیست مزخرف عبارت سعدی
چنانکه بر در گرمابه میکند نقاش
که برقعیست مرصع به لعل و مروارید
فروگذاشته بر روی شاهد جماش
¹⁰ در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (حافظ)
¹¹ هست از پسِ پرده گفتگوی من و تو
چو پرده درافتد نه تو مانی و نه من (خیام)
¹² کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
از پیاش مشعلی از چهره بر افروخته بود (حافظ)
¹³ تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی
که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی (سعدی)
🔗 منبع: حظّیات: درباره ذوق ایرانی
#هنر_ایرانی
@Jaryaann
ونسان مونتی گفته بود: ایران چهرۀ خود را به مسافرِ گذاری آسان نشان نمیدهد و کوههایش بدون گذر از صافی در عکس ظاهر نمیشود.¹
هیچ منظرهای سحرانگیزتر از رشتهای سپیدار که بر کنار باریکهآبی قد راست کردهاند و برگهایشان با نسیم ملایمی متموج میشود نیست. چه چیزی این صحنه را جذابتر میکند؛ گذار نور از لابلای شاخسارها که همچون صافیای خشونتِ آفتاب را به لطفِ سایه و روشن تبدیل میکند.
به زیباییای که از پس پرده ادراک میشد و چشم را نمیزد «لطف» میگفتند. شرط لطیف شدن گذر کردن از صافیهایی است: اُرُسی آفتاب را صاف میکرد و به لطفِ نور اجازۀ عبور میداد. بادگیر باد را الک میکرد؛ باد خشن و خشک وقتی از صافی بادگیر میگذشت نسیمی لطیف و مرطوب شده بود.
لطف زیباییای است عصّاری شده؛ توفیرِ لطیف با زیبا، فرق گلاب با گل است.² لطف پیامی است از آنسوی پرده: نامرئی ولی اثرگذار. همچون عطرِ گل که مرموز و پردهنشین ولی نافذ است.³ لطف تعریقِ آب بر سطح کوزه است؛ آن سهمی از گوارایی که مستوری را تاب نیاورده⁴ و از ظریفترین منافذ به بیرون سرک کشیده.
زیباییِ بینقاب فتنهانگیز و عربدهجوست: همچون آفتاب ایران. زیبایی یوسفی است خونریز.⁵ زیبا منفعل نیست: صیاد است و ناوکانداز. پس باید حائلی میان دیده و زیبایی ایجاد کرد. میبایست «زیبایی» را به «لطف» دگرگون کرد.
تدبیر قدما برای ایمن شدن از زیبایی، «پرده گذاشتن» بود؛ تا دیده معلق شده و خیال به کار افتد. پردهای بر دیده کشیده میشد تا پردهای در خیال کنار رود: پس این پردهای بود آشکارکننده و نه پوشاننده: پردهای از نور.⁶ مثل پردهای که در هنگامۀ عروسی بر درگاهِ بیتالعروس میآویختند: «خرّمتر از بهار چین و نفیستر از شعار دین».⁷ نقوشِ این پرده تزئین نبود، تراوشاتِ لطفِ نگارِ نشسته در پسِ آن بود. عاشق فراتر از زلف و عارض و خال، مفتون این لطیفۀ نهانی میشد.⁸
سعدی هم شعرش را گذاشتنِ پردهای بر چهرۀ زیبارویی فریبکار میداند:⁹ او فهمیده بود که «دم زدنِ» پرتوی حُسن از پسِ پرده هم آتش به عالم میزند،¹⁰ چه رسد به تجلیِ تام و تمام آن!
هنر قرار نیست زیبایی بیافریند یا آن را برجستهتر کند! گویی هنر باید حائلی باشد میان ما و زیبایی: تا زیبایی تحملپذیر شود.¹¹ هنر کفر زلفی است بر مشعلِ چهرهای.¹² هنر تدارک جام است برای آفتاب و جامه است برای حور.¹³ لطفِ هنر برحذر داشتن ما از هجمۀ زیبایی است:
ای که بر ماه از خطِ مشکین نقاب انداختی
لطف کردی سایهای بر آفتاب انداختی (حافظ)
✍🏼 #الناز_نجفی
معمار، پژوهشگر و فرهنگدوست
پینوشتها:
¹ ونسان مونتی (شرقشناس، نویسنده و وابسته نظامی سفارت فرانسه در زمان دکتر مصدق) کتاب «از پرس به ایران: سیر و سفر معنوی»
² در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد (حافظ)
³ هر چه لطیفترست پنهانترست اما قوت و نفوذش بیشتر است. (فیه مافیه)
⁴ پریرو تاب مستوری ندارد
ببندی در ز روزن سر برآرد (جامی)
⁵ ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی (سعدی)
⁶ زانک هفتصد پرده دارد نور حق
پردههای نور دان چندین طبق (مثنوی)
⁷ نظامی سمرقندی، چهارمقاله
⁸ لطیفهایست نهانی که عشق ازو خیزد
که نام آن نه لبِ لعل و خط زنگاریست (حافظ)
⁹ نه صورتیست مزخرف عبارت سعدی
چنانکه بر در گرمابه میکند نقاش
که برقعیست مرصع به لعل و مروارید
فروگذاشته بر روی شاهد جماش
¹⁰ در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (حافظ)
¹¹ هست از پسِ پرده گفتگوی من و تو
چو پرده درافتد نه تو مانی و نه من (خیام)
¹² کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
از پیاش مشعلی از چهره بر افروخته بود (حافظ)
¹³ تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی
که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی (سعدی)
🔗 منبع: حظّیات: درباره ذوق ایرانی
#هنر_ایرانی
@Jaryaann
Telegram
.