Forwarded from روزآروز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 امروز روز بزرگداشت #فردوسی است. در این ویدئو پنج نقطه تاریخی را نشان دادهایم که #شاهنامه با #سیاست پیوند خورده است. ببینید! 🎧 👆
@roozArooz_media
@roozArooz_media
⭕️ اهالی روستای شیجان از توابع شهر خمام ۲۰ سال پیش به بخشداری نامه نوشتند و درخواست کردند تا یکی از کوچههایشان به نام احمد شاملو نامگذاری شود.
در ابتدا مخالفتهایی صورت گرفت اما با پیگیری مداوم آنها سرانجام موافقت شد. نام یکی دیگر از کوچههای این روستا #فردوسی است.
از #توئيتر یاسین نمکچیان
#کنشگری_مدنی #حالخوبی #کارخوب
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
در ابتدا مخالفتهایی صورت گرفت اما با پیگیری مداوم آنها سرانجام موافقت شد. نام یکی دیگر از کوچههای این روستا #فردوسی است.
از #توئيتر یاسین نمکچیان
#کنشگری_مدنی #حالخوبی #کارخوب
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جریانـ
▪️گفت و گو با #علیرضا_نبی، کارخانهداری که فقط افرادی را استخدام میکند که سوءسابقه داشته باشند. منبع و توضیحات بیشتر #حالخوبی #اخلاق_مراقبت #مردم_ایران @Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💡گزارش شبکه آلمانی ard از #علیرضا_نبی، کارخانهداری که طردشدگان و #محذوفان جامعه را به کار میگیرد و به زندگی برمیگرداند، مردی که الگوی خود را #فردوسی میداند.
#حالخوبی #شرافت #ایران_برای_همه_ایرانیان
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
#حالخوبی #شرافت #ایران_برای_همه_ایرانیان
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توضیحات #شنیدنی #ژاله_آموزگار در مورد #تداوم_فرهنگی در #ایران از پیش از اسلام تا پس از آن
ژاله آموزگار، پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی، دکتری زبانهای باستانی (زبانهای ایرانی و ادبیات مزدیسنی) از دانشگاه سوربن دارد و بیش از ۳۰ سال در دانشگاه تهران تدریس کردهاست.
سخنرانی کامل تحت عنوان: چرا فردوسی ماندگار شد؟ | کاشمر - اردیبهشت ۱۳۹۳
#شعر #ادبیات #فردوسی #فارسی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
ژاله آموزگار، پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی، دکتری زبانهای باستانی (زبانهای ایرانی و ادبیات مزدیسنی) از دانشگاه سوربن دارد و بیش از ۳۰ سال در دانشگاه تهران تدریس کردهاست.
سخنرانی کامل تحت عنوان: چرا فردوسی ماندگار شد؟ | کاشمر - اردیبهشت ۱۳۹۳
#شعر #ادبیات #فردوسی #فارسی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from مدرسهٔ بنگاههای مسئولیتپذیر
🥧 کینککیک گرجی یا شاهکیک فارسی
بیسکویت گرجی دو هفتهای است که تبلیغات دامنهداری را در رادیو و تلویزیون آغاز کرده است. این تبلیغات برای محصول جدید این شرکت یعنی «کینگکیک» طراحی شده است؛ نامی کاملاً خارجی.
طبق قانون «ممنوعیت بهکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه»، تولیدکنندگان داخلی اجازه ندارند از اسامی بیگانه برای محصولاتشان استفاده کنند. این قانون در سال ۷۵ و بهمنظور صیانت از زبان #فارسی وضع شده است. با این حال سالهاست که کسبوکارها بیتوجه به این قانون نامهایی خارجی بر محصولاتشان میگذارند. آیسپک، اٙوه، مرسی، اویلا، فامیلا، هومکر، دسینی و... نمونههایی از این نامهایند.
معمولاً علت انتخاب این نامها تداعی خارجیبودن و در نتیجه باکیفیتبودن در ذهن مشتری است. تداعیای که حظی از #فریب در خود دارد.
یک #بنگاه_مسئولیتپذیر، ارزشهای جامعهای که در آن فعالیت میکند را ارج مینهد. یکی از ارزشهای ایرانزمین، زبان رایج مردمان آن، فارسی، است؛ زبانی که در طی قرنها دچار تلاطمهای گوناگونی شده و با تلاشهای بزرگانی چون #فردوسی زنده مانده است.
عملاً این نوع نامگذاریها فعالین فرهنگی و دغدغهمندان ایران را نگران میکند و این سؤال را پررنگ میکند که «آیا فروش بیشتر و کسب سود به هر قیمتی پذیرفتنی است؟»
#گرجی همان بنگاهی است که تبلیغات خلاقانهاش طی یکی دو سال گذشته در شبکههای اجتماعی توجه مخاطبین را به خود جلب کرده بود و تحسین فعالان عرصهٔ تبلیغات را برانگیخته بود.
انتظار میرود مدیران این بنگاه اصیل در استراتژی بازاریابی جدید خود بازنگری کرده و پس از این، دقت بیشتری در طراحی جزئیات کسبوکاری خود به خرج دهند.
🖌 #حسین_توحیدی، پژوهشگر و فعال حوزهٔ مشاوره مدیریت
✅ @RESchool
بیسکویت گرجی دو هفتهای است که تبلیغات دامنهداری را در رادیو و تلویزیون آغاز کرده است. این تبلیغات برای محصول جدید این شرکت یعنی «کینگکیک» طراحی شده است؛ نامی کاملاً خارجی.
طبق قانون «ممنوعیت بهکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه»، تولیدکنندگان داخلی اجازه ندارند از اسامی بیگانه برای محصولاتشان استفاده کنند. این قانون در سال ۷۵ و بهمنظور صیانت از زبان #فارسی وضع شده است. با این حال سالهاست که کسبوکارها بیتوجه به این قانون نامهایی خارجی بر محصولاتشان میگذارند. آیسپک، اٙوه، مرسی، اویلا، فامیلا، هومکر، دسینی و... نمونههایی از این نامهایند.
معمولاً علت انتخاب این نامها تداعی خارجیبودن و در نتیجه باکیفیتبودن در ذهن مشتری است. تداعیای که حظی از #فریب در خود دارد.
یک #بنگاه_مسئولیتپذیر، ارزشهای جامعهای که در آن فعالیت میکند را ارج مینهد. یکی از ارزشهای ایرانزمین، زبان رایج مردمان آن، فارسی، است؛ زبانی که در طی قرنها دچار تلاطمهای گوناگونی شده و با تلاشهای بزرگانی چون #فردوسی زنده مانده است.
عملاً این نوع نامگذاریها فعالین فرهنگی و دغدغهمندان ایران را نگران میکند و این سؤال را پررنگ میکند که «آیا فروش بیشتر و کسب سود به هر قیمتی پذیرفتنی است؟»
#گرجی همان بنگاهی است که تبلیغات خلاقانهاش طی یکی دو سال گذشته در شبکههای اجتماعی توجه مخاطبین را به خود جلب کرده بود و تحسین فعالان عرصهٔ تبلیغات را برانگیخته بود.
انتظار میرود مدیران این بنگاه اصیل در استراتژی بازاریابی جدید خود بازنگری کرده و پس از این، دقت بیشتری در طراحی جزئیات کسبوکاری خود به خرج دهند.
🖌 #حسین_توحیدی، پژوهشگر و فعال حوزهٔ مشاوره مدیریت
✅ @RESchool
Forwarded from روزآروز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 امروز روز بزرگداشت #فردوسی است. در این ویدئو پنج نقطه تاریخی را نشان دادهایم که #شاهنامه با #سیاست پیوند خورده است. ببینید! 🎧 👆
@roozArooz_media
@roozArooz_media
Forwarded from روزآروز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 امروز روز بزرگداشت #فردوسی است. در این ویدئو پنج نقطه تاریخی را نشان دادهایم که #شاهنامه با #سیاست پیوند خورده است. ببینید! 🎧 👆
@roozArooz_media
@roozArooz_media
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
شاهنامه؛
شاهکارِ خیال شاعرانه
▪️آنها که از شعر توقع استعاره و تشبیه دارند، یعنی حوزهٔ تصویر را محدود در این دو گونهٔ رایج تصویر میدانند، اغلب در باب شاهنامه اشتباه میکنند و میگویند شاهنامه نظمی است استادانه، ولی آثار نظامی شعر است. اگر به علت اصلی این عقیدهٔ ایشان بنگریم خواهیم دید که این داوری ایشان برخاسته از نظرگاه محدود آنان در زمینهٔ تصویرهای شعری است، ولی مگر جوهر شعری، تأثیر و به گفتهٔ ارسطو تخییل نیست، در این صورت، در حماسه، چه چیز از اغراقِ شاعرانه خیالانگیزتر تواند بود، آیا تصویری ازینگونه که در این ابیات میخوانیم:
سپاهی که خورشید شد ناپدید
چو گَرد سیاه از میان بردمید
نه دریا پدید و نه هامون نه کوه
زمین آمد از پای اسبان ستوه
و زمینهٔ تخییلی آن تا مرزِ حیرت گسترده است، میتواند از رهگذر تصویرهای استعاری و یا تشبیهی ترسیم شود؟ آنچه را فردوسی در یک مصراع از رهگذر اسناد مجازی –به معنی مصطلح ما در این کتاب– ارائه میدهد آیا میتوان با هزار تشبیه و استعاره عرضه داشت:
به مرگ سیاوش سیه پوشد آب
کند زار نفرین بر افراسیاب
و یا:
که زیبد کزین غم بنالد پلنگ
ز دریا خروشان برآید نهنگ
و گر مرغ با ماهیان اندر آب
بخوانند نفرین به افراسیاب
شاهنامه از نظر تنوّع حوزهٔ تصویر، در میان دفاترِ شعر فارسی، یکی از شاهکارهای خیال شاعرانهٔ سرایندگان زبان پارسی است و صوَر خیالِ فردوسی محدود در شکلهای رایج تصویر _که استعاره و تشبیه است_ نیست.
در شاهنامه وسیعترین صورتِ خیال، اغراقِ شاعرانه است. اغراق شاعرانه در شاهنامه دارای خصایصی است که با دیگر نمونههای مشابه آن در شعر این روزگار و اعصارِ بعد نیز قابل قیاس نیست. در اغراقهای او قبل از هر چیز مسألهٔ تخییل را به قویترین وجهی میتوان مشاهده کرد و از این روی جنبهٔ هنری آن امری است محسوس. برخلاف بسیاری از اغراقهای معاصران او و یا گویندگان دورههای بعد، که فقط نوعی ادّعاست و این خصوصیت در اغراق شرط اصلی است وگرنه اغراق غیر هنری، کار هر دروغگویی است و اغلب شاعران، مرز میان گونههای مختلف اغراق را درنیافتهاند و هرگونه ادّعای دروغین را از مقولهٔ اغراق شمردهاند و از همینجاست که بسیاری از ناقدان، اغراق را از میان صور خیال شاعرانه، نپسندیدهاند ولی بعضی دیگر آن را بهترین نوع تصاویر شعری دانستهاند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
صور خیال در شعر فارسی، چاپ ششم، آگه، تهران: ۱۳۷۵، صص ۴۴۸–۴۴۷
#فردوسی
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
شاهنامه؛
شاهکارِ خیال شاعرانه
▪️آنها که از شعر توقع استعاره و تشبیه دارند، یعنی حوزهٔ تصویر را محدود در این دو گونهٔ رایج تصویر میدانند، اغلب در باب شاهنامه اشتباه میکنند و میگویند شاهنامه نظمی است استادانه، ولی آثار نظامی شعر است. اگر به علت اصلی این عقیدهٔ ایشان بنگریم خواهیم دید که این داوری ایشان برخاسته از نظرگاه محدود آنان در زمینهٔ تصویرهای شعری است، ولی مگر جوهر شعری، تأثیر و به گفتهٔ ارسطو تخییل نیست، در این صورت، در حماسه، چه چیز از اغراقِ شاعرانه خیالانگیزتر تواند بود، آیا تصویری ازینگونه که در این ابیات میخوانیم:
سپاهی که خورشید شد ناپدید
چو گَرد سیاه از میان بردمید
نه دریا پدید و نه هامون نه کوه
زمین آمد از پای اسبان ستوه
و زمینهٔ تخییلی آن تا مرزِ حیرت گسترده است، میتواند از رهگذر تصویرهای استعاری و یا تشبیهی ترسیم شود؟ آنچه را فردوسی در یک مصراع از رهگذر اسناد مجازی –به معنی مصطلح ما در این کتاب– ارائه میدهد آیا میتوان با هزار تشبیه و استعاره عرضه داشت:
به مرگ سیاوش سیه پوشد آب
کند زار نفرین بر افراسیاب
و یا:
که زیبد کزین غم بنالد پلنگ
ز دریا خروشان برآید نهنگ
و گر مرغ با ماهیان اندر آب
بخوانند نفرین به افراسیاب
شاهنامه از نظر تنوّع حوزهٔ تصویر، در میان دفاترِ شعر فارسی، یکی از شاهکارهای خیال شاعرانهٔ سرایندگان زبان پارسی است و صوَر خیالِ فردوسی محدود در شکلهای رایج تصویر _که استعاره و تشبیه است_ نیست.
در شاهنامه وسیعترین صورتِ خیال، اغراقِ شاعرانه است. اغراق شاعرانه در شاهنامه دارای خصایصی است که با دیگر نمونههای مشابه آن در شعر این روزگار و اعصارِ بعد نیز قابل قیاس نیست. در اغراقهای او قبل از هر چیز مسألهٔ تخییل را به قویترین وجهی میتوان مشاهده کرد و از این روی جنبهٔ هنری آن امری است محسوس. برخلاف بسیاری از اغراقهای معاصران او و یا گویندگان دورههای بعد، که فقط نوعی ادّعاست و این خصوصیت در اغراق شرط اصلی است وگرنه اغراق غیر هنری، کار هر دروغگویی است و اغلب شاعران، مرز میان گونههای مختلف اغراق را درنیافتهاند و هرگونه ادّعای دروغین را از مقولهٔ اغراق شمردهاند و از همینجاست که بسیاری از ناقدان، اغراق را از میان صور خیال شاعرانه، نپسندیدهاند ولی بعضی دیگر آن را بهترین نوع تصاویر شعری دانستهاند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
صور خیال در شعر فارسی، چاپ ششم، آگه، تهران: ۱۳۷۵، صص ۴۴۸–۴۴۷
#فردوسی
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani
💡... زبان فارسی دو ويژگی عمده تاريخی دارد:
يکی اينکه زبان فرهنگ است؛ يکی از کهنترين زبانهای زنده دنياست که دهها هزار کتاب و قطعات نثر و نظم با استفاده از آن نوشته و سروده شده است. زبان ارتباط فرهنگی و تمدنی ما با تعدادی از همسايگان امروزی ماست. فارسیزبان صرفاً فارسیدانان نيست؛ چه در آن صورت تعدادی از ايرانشناسان خارجی را هم بايد فارسیزبان به معنای فارسیدان دانست. خير. فارسیزبان يعنی کسی که فارسی زبان تجربه زيسته فرهنگی اوست؛ عامل ارتباط با تاريخ و فرهنگش؛ فارغ از اينکه زبان مادریاش چيست؛ چه بسياری از کسانی که در رشد و اعتلای اين زبان در طی قرنهای گذشته مساهمت داشتهاند کسانی بودند که شايد زبان مادریشان غيرفارسی بود اما همانها زبان فارسی را به عنوان زبان فرهنگ و زبان مکتوب خود زيسته بودند. ...
نکته دوم: با اين وصف زبان فارسی يک ويژگی مهم ديگر دارد: زبان فارسی زبان يک قوم نيست. زبان يک ملت است. زبان «ايرانشهر» است. زبانی است ريشه گرفته در تاريخ يک سرزمين با چند هزار سال تاریخ که هويت پيوسته و تاريخی و فرهنگی خود را حفظ کرده و اين زبان را در مراحل مختلف خود متحول کرده و اينک هزار و اندی سال است که در شکل فارسی کنونی آن در ادبيات و فرهنگ و زندگی مردمان اين سرزمين زیست کرده. همه ايرانيان در طول تاريخ اين هويت را با يکديگر و در کنار هم شکل داده اند؛ به عنوان يک ملت. اين مليت مفهومی تاريخی/فرهنگی دارد. ربطی به دولت-ملتهای مدرن ندارد. مفهومی نيست که با يک تصميم سياسی و يا با ارادهای قاهره در لحظهای از تاريخ اين سرزمين شکل گرفته باشد. هويتی است سيال و تاريخی که در عين وحدت خود ضامن حضور کثرتهاست: وحدت در عين کثرت و کثرت در عين وحدت. اين است ويژگی ايرانشهری که در تاريخ میشناسيم. نه اين مليت و نه اين زبان بر ساکنان اين سرزمين هيچگاه تحميل نشده است. تحميلی قومی نيست. اساساً زبان فارسی زبانی قومی نيست چرا که فارس و فارسی يک قوميت نيست. همه ساکنان اين سرزمين از چند هزار سال پيش به اين سو ايرانیاند با همه تنوعهايشان و زبان مشترک فرهنگی همه سازندگان اين سرزمين و اين فرهنگ و اين تمدن زبان فارسی است؛ زبانی که با آن فرهنگ و تمدن چند هزار ساله خود را منتقل کردهاند و متحول کردهاند. با اين تحول زبان فارسی هم متحول شده و از زبانهای قديم آن به زبان فارسی دوره اسلامی رسیده است. ما در ايران تنها زبان فارسی نداريم. هيچگاه تنها زبان فارسی نداشتهايم. سياهه نامهای زبانها و لهجههای ايرانی سياهه بلندی است. همه اين زبانها و لهجهها در طول تاریخ برای خود فرهنگ شفاهی و مکتوب داشته و دارند اما همه آنها در عين حال خادم زبان فارسی در تحول تاريخیاش بودهاند؛ زبان فرهنگ ملی و دینی اين سرزمين.
✍🏼 حسن انصاری
(عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون)
منبع
#ایده_ایران #وحدت_در_کثرت #ایران_فرهنگی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
🗓 ۲۵ اردیبهشتماه
روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان #فارسی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
يکی اينکه زبان فرهنگ است؛ يکی از کهنترين زبانهای زنده دنياست که دهها هزار کتاب و قطعات نثر و نظم با استفاده از آن نوشته و سروده شده است. زبان ارتباط فرهنگی و تمدنی ما با تعدادی از همسايگان امروزی ماست. فارسیزبان صرفاً فارسیدانان نيست؛ چه در آن صورت تعدادی از ايرانشناسان خارجی را هم بايد فارسیزبان به معنای فارسیدان دانست. خير. فارسیزبان يعنی کسی که فارسی زبان تجربه زيسته فرهنگی اوست؛ عامل ارتباط با تاريخ و فرهنگش؛ فارغ از اينکه زبان مادریاش چيست؛ چه بسياری از کسانی که در رشد و اعتلای اين زبان در طی قرنهای گذشته مساهمت داشتهاند کسانی بودند که شايد زبان مادریشان غيرفارسی بود اما همانها زبان فارسی را به عنوان زبان فرهنگ و زبان مکتوب خود زيسته بودند. ...
نکته دوم: با اين وصف زبان فارسی يک ويژگی مهم ديگر دارد: زبان فارسی زبان يک قوم نيست. زبان يک ملت است. زبان «ايرانشهر» است. زبانی است ريشه گرفته در تاريخ يک سرزمين با چند هزار سال تاریخ که هويت پيوسته و تاريخی و فرهنگی خود را حفظ کرده و اين زبان را در مراحل مختلف خود متحول کرده و اينک هزار و اندی سال است که در شکل فارسی کنونی آن در ادبيات و فرهنگ و زندگی مردمان اين سرزمين زیست کرده. همه ايرانيان در طول تاريخ اين هويت را با يکديگر و در کنار هم شکل داده اند؛ به عنوان يک ملت. اين مليت مفهومی تاريخی/فرهنگی دارد. ربطی به دولت-ملتهای مدرن ندارد. مفهومی نيست که با يک تصميم سياسی و يا با ارادهای قاهره در لحظهای از تاريخ اين سرزمين شکل گرفته باشد. هويتی است سيال و تاريخی که در عين وحدت خود ضامن حضور کثرتهاست: وحدت در عين کثرت و کثرت در عين وحدت. اين است ويژگی ايرانشهری که در تاريخ میشناسيم. نه اين مليت و نه اين زبان بر ساکنان اين سرزمين هيچگاه تحميل نشده است. تحميلی قومی نيست. اساساً زبان فارسی زبانی قومی نيست چرا که فارس و فارسی يک قوميت نيست. همه ساکنان اين سرزمين از چند هزار سال پيش به اين سو ايرانیاند با همه تنوعهايشان و زبان مشترک فرهنگی همه سازندگان اين سرزمين و اين فرهنگ و اين تمدن زبان فارسی است؛ زبانی که با آن فرهنگ و تمدن چند هزار ساله خود را منتقل کردهاند و متحول کردهاند. با اين تحول زبان فارسی هم متحول شده و از زبانهای قديم آن به زبان فارسی دوره اسلامی رسیده است. ما در ايران تنها زبان فارسی نداريم. هيچگاه تنها زبان فارسی نداشتهايم. سياهه نامهای زبانها و لهجههای ايرانی سياهه بلندی است. همه اين زبانها و لهجهها در طول تاریخ برای خود فرهنگ شفاهی و مکتوب داشته و دارند اما همه آنها در عين حال خادم زبان فارسی در تحول تاريخیاش بودهاند؛ زبان فرهنگ ملی و دینی اين سرزمين.
✍🏼 حسن انصاری
(عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون)
منبع
#ایده_ایران #وحدت_در_کثرت #ایران_فرهنگی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
🗓 ۲۵ اردیبهشتماه
روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان #فارسی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵 در باب چراییِ اهمیت #شاهنامه و #فردوسی
پیشنهاد میکنیم حتماً این برنامه را ببینید تا دریابید چرا پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی مجذوب شاهنامهاند.
منبع
⭕️ شگفتانگیز است که هزار سال پس از سرودن شاهنامه توسط فردوسی و پس از پشت سر گذاشتن حوادث ویرانگر و تکاندهنده تاریخی گوناگون در ایرانزمین، هنوز شاهد گرایش گسترده جوانان ایرانی در سراسر دنیا به بازخوانی و بازشناسی شاهنامه هستیم و این پیشبینی فردوسی به روشنی تحقق یافته است که:
بناهای آباد گردد خراب - ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند - که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از این پس که من زندهام - که تخم سخن را پراکندهام
برین نامه بر سال ها بگذرد - بخواند هر آن کس که دارد خرد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
پیشنهاد میکنیم حتماً این برنامه را ببینید تا دریابید چرا پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی مجذوب شاهنامهاند.
منبع
⭕️ شگفتانگیز است که هزار سال پس از سرودن شاهنامه توسط فردوسی و پس از پشت سر گذاشتن حوادث ویرانگر و تکاندهنده تاریخی گوناگون در ایرانزمین، هنوز شاهد گرایش گسترده جوانان ایرانی در سراسر دنیا به بازخوانی و بازشناسی شاهنامه هستیم و این پیشبینی فردوسی به روشنی تحقق یافته است که:
بناهای آباد گردد خراب - ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند - که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از این پس که من زندهام - که تخم سخن را پراکندهام
برین نامه بر سال ها بگذرد - بخواند هر آن کس که دارد خرد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
💡... زبان فارسی دو ويژگی عمده تاريخی دارد:
يکی اينکه زبان فرهنگ است؛ يکی از کهنترين زبانهای زنده دنياست که دهها هزار کتاب و قطعات نثر و نظم با استفاده از آن نوشته و سروده شده است. زبان ارتباط فرهنگی و تمدنی ما با تعدادی از همسايگان امروزی ماست. فارسیزبان صرفاً فارسیدانان نيست؛ چه در آن صورت تعدادی از ايرانشناسان خارجی را هم بايد فارسیزبان به معنای فارسیدان دانست. خير. فارسیزبان يعنی کسی که فارسی زبان تجربه زيسته فرهنگی اوست؛ عامل ارتباط با تاريخ و فرهنگش؛ فارغ از اينکه زبان مادریاش چيست؛ چه بسياری از کسانی که در رشد و اعتلای اين زبان در طی قرنهای گذشته مساهمت داشتهاند کسانی بودند که شايد زبان مادریشان غيرفارسی بود اما همانها زبان فارسی را به عنوان زبان فرهنگ و زبان مکتوب خود زيسته بودند. ...
نکته دوم: با اين وصف زبان فارسی يک ويژگی مهم ديگر دارد: زبان فارسی زبان يک قوم نيست. زبان يک ملت است. زبان «ايرانشهر» است. زبانی است ريشه گرفته در تاريخ يک سرزمين با چند هزار سال تاریخ که هويت پيوسته و تاريخی و فرهنگی خود را حفظ کرده و اين زبان را در مراحل مختلف خود متحول کرده و اينک هزار و اندی سال است که در شکل فارسی کنونی آن در ادبيات و فرهنگ و زندگی مردمان اين سرزمين زیست کرده. همه ايرانيان در طول تاريخ اين هويت را با يکديگر و در کنار هم شکل داده اند؛ به عنوان يک ملت. اين مليت مفهومی تاريخی/فرهنگی دارد. ربطی به دولت-ملتهای مدرن ندارد. مفهومی نيست که با يک تصميم سياسی و يا با ارادهای قاهره در لحظهای از تاريخ اين سرزمين شکل گرفته باشد. هويتی است سيال و تاريخی که در عين وحدت خود ضامن حضور کثرتهاست: وحدت در عين کثرت و کثرت در عين وحدت. اين است ويژگی ايرانشهری که در تاريخ میشناسيم. نه اين مليت و نه اين زبان بر ساکنان اين سرزمين هيچگاه تحميل نشده است. تحميلی قومی نيست. اساساً زبان فارسی زبانی قومی نيست چرا که فارس و فارسی يک قوميت نيست. همه ساکنان اين سرزمين از چند هزار سال پيش به اين سو ايرانیاند با همه تنوعهايشان و زبان مشترک فرهنگی همه سازندگان اين سرزمين و اين فرهنگ و اين تمدن زبان فارسی است؛ زبانی که با آن فرهنگ و تمدن چند هزار ساله خود را منتقل کردهاند و متحول کردهاند. با اين تحول زبان فارسی هم متحول شده و از زبانهای قديم آن به زبان فارسی دوره اسلامی رسیده است. ما در ايران تنها زبان فارسی نداريم. هيچگاه تنها زبان فارسی نداشتهايم. سياهه نامهای زبانها و لهجههای ايرانی سياهه بلندی است. همه اين زبانها و لهجهها در طول تاریخ برای خود فرهنگ شفاهی و مکتوب داشته و دارند اما همه آنها در عين حال خادم زبان فارسی در تحول تاريخیاش بودهاند؛ زبان فرهنگ ملی و دینی اين سرزمين.
✍🏼 حسن انصاری
(عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون)
منبع
#ایده_ایران #وحدت_در_کثرت #ایران_فرهنگی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
🗓 ۲۵ اردیبهشتماه
روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان #فارسی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
يکی اينکه زبان فرهنگ است؛ يکی از کهنترين زبانهای زنده دنياست که دهها هزار کتاب و قطعات نثر و نظم با استفاده از آن نوشته و سروده شده است. زبان ارتباط فرهنگی و تمدنی ما با تعدادی از همسايگان امروزی ماست. فارسیزبان صرفاً فارسیدانان نيست؛ چه در آن صورت تعدادی از ايرانشناسان خارجی را هم بايد فارسیزبان به معنای فارسیدان دانست. خير. فارسیزبان يعنی کسی که فارسی زبان تجربه زيسته فرهنگی اوست؛ عامل ارتباط با تاريخ و فرهنگش؛ فارغ از اينکه زبان مادریاش چيست؛ چه بسياری از کسانی که در رشد و اعتلای اين زبان در طی قرنهای گذشته مساهمت داشتهاند کسانی بودند که شايد زبان مادریشان غيرفارسی بود اما همانها زبان فارسی را به عنوان زبان فرهنگ و زبان مکتوب خود زيسته بودند. ...
نکته دوم: با اين وصف زبان فارسی يک ويژگی مهم ديگر دارد: زبان فارسی زبان يک قوم نيست. زبان يک ملت است. زبان «ايرانشهر» است. زبانی است ريشه گرفته در تاريخ يک سرزمين با چند هزار سال تاریخ که هويت پيوسته و تاريخی و فرهنگی خود را حفظ کرده و اين زبان را در مراحل مختلف خود متحول کرده و اينک هزار و اندی سال است که در شکل فارسی کنونی آن در ادبيات و فرهنگ و زندگی مردمان اين سرزمين زیست کرده. همه ايرانيان در طول تاريخ اين هويت را با يکديگر و در کنار هم شکل داده اند؛ به عنوان يک ملت. اين مليت مفهومی تاريخی/فرهنگی دارد. ربطی به دولت-ملتهای مدرن ندارد. مفهومی نيست که با يک تصميم سياسی و يا با ارادهای قاهره در لحظهای از تاريخ اين سرزمين شکل گرفته باشد. هويتی است سيال و تاريخی که در عين وحدت خود ضامن حضور کثرتهاست: وحدت در عين کثرت و کثرت در عين وحدت. اين است ويژگی ايرانشهری که در تاريخ میشناسيم. نه اين مليت و نه اين زبان بر ساکنان اين سرزمين هيچگاه تحميل نشده است. تحميلی قومی نيست. اساساً زبان فارسی زبانی قومی نيست چرا که فارس و فارسی يک قوميت نيست. همه ساکنان اين سرزمين از چند هزار سال پيش به اين سو ايرانیاند با همه تنوعهايشان و زبان مشترک فرهنگی همه سازندگان اين سرزمين و اين فرهنگ و اين تمدن زبان فارسی است؛ زبانی که با آن فرهنگ و تمدن چند هزار ساله خود را منتقل کردهاند و متحول کردهاند. با اين تحول زبان فارسی هم متحول شده و از زبانهای قديم آن به زبان فارسی دوره اسلامی رسیده است. ما در ايران تنها زبان فارسی نداريم. هيچگاه تنها زبان فارسی نداشتهايم. سياهه نامهای زبانها و لهجههای ايرانی سياهه بلندی است. همه اين زبانها و لهجهها در طول تاریخ برای خود فرهنگ شفاهی و مکتوب داشته و دارند اما همه آنها در عين حال خادم زبان فارسی در تحول تاريخیاش بودهاند؛ زبان فرهنگ ملی و دینی اين سرزمين.
✍🏼 حسن انصاری
(عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون)
منبع
#ایده_ایران #وحدت_در_کثرت #ایران_فرهنگی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
🗓 ۲۵ اردیبهشتماه
روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان #فارسی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵 در باب چراییِ اهمیت #شاهنامه و #فردوسی
پیشنهاد میکنیم حتماً این برنامه را ببینید تا دریابید چرا پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی مجذوب شاهنامهاند.
منبع
⭕️ شگفتانگیز است که هزار سال پس از سرودن شاهنامه توسط فردوسی و پس از پشت سر گذاشتن حوادث ویرانگر و تکاندهنده تاریخی گوناگون در ایرانزمین، هنوز شاهد گرایش گسترده جوانان ایرانی در سراسر دنیا به بازخوانی و بازشناسی شاهنامه هستیم و این پیشبینی فردوسی به روشنی تحقق یافته است که:
بناهای آباد گردد خراب - ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند - که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از این پس که من زندهام - که تخم سخن را پراکندهام
برین نامه بر سال ها بگذرد - بخواند هر آن کس که دارد خرد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
پیشنهاد میکنیم حتماً این برنامه را ببینید تا دریابید چرا پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی مجذوب شاهنامهاند.
منبع
⭕️ شگفتانگیز است که هزار سال پس از سرودن شاهنامه توسط فردوسی و پس از پشت سر گذاشتن حوادث ویرانگر و تکاندهنده تاریخی گوناگون در ایرانزمین، هنوز شاهد گرایش گسترده جوانان ایرانی در سراسر دنیا به بازخوانی و بازشناسی شاهنامه هستیم و این پیشبینی فردوسی به روشنی تحقق یافته است که:
بناهای آباد گردد خراب - ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند - که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از این پس که من زندهام - که تخم سخن را پراکندهام
برین نامه بر سال ها بگذرد - بخواند هر آن کس که دارد خرد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🗓 نوزدهم بهمن زادروز مجتبی مینُوی طهرانی
استاد #مجتبی_مینوی ادیب، پژوهشگر و استاد دانشگاه که عمر خود را به تحقیق و پژوهش گذراند و آثار ارزشمندی از تصحیح و ترجمه و تألیف برجای گذاشت که از آن جمله میتوان به تصحیح ویس و رامین، کلیله و دمنه، اخلاق ناصری و تألیف فردوسی و شعر او اشاره کرد.
📽 سخنان زندهیاد مینوی دربارۀ #فردوسی و #شاهنامه
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
استاد #مجتبی_مینوی ادیب، پژوهشگر و استاد دانشگاه که عمر خود را به تحقیق و پژوهش گذراند و آثار ارزشمندی از تصحیح و ترجمه و تألیف برجای گذاشت که از آن جمله میتوان به تصحیح ویس و رامین، کلیله و دمنه، اخلاق ناصری و تألیف فردوسی و شعر او اشاره کرد.
📽 سخنان زندهیاد مینوی دربارۀ #فردوسی و #شاهنامه
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
✨ چه کسی به فردوسی گفت برو و عمر و زندگی خود را بر سر سرودن شاهنامه بگذار؟
اندیشیدن به این پرسش مهم دکتر عزتالله همایونفر (ادیب، شاعر و خطیب) در این سخنرانی میتواند در فهم ظرفیتهای فرهنگی ما ایرانیان و امکانهای پیش رویمان راهگشا باشد. اینکه چه نیرویی و چه پیمانی باعث میشود که یک فرد طرحی و کاری بزرگ (بازآفرینی تاریخ اساطیری ایران در قالب یک مجموعه شعر) برای خود تعریف کند و در روزگار سخت و دشوار این سرزمین و با وجود تمام سختیها و دشواریهای زندگی شخصی چنین راسخ و مصمم خود را ملزم و متعهد به آن بداند؟
پاسخ این پرسش را میتوان در مفهوم #خویشکاری یافت. رسالت و کار داوطلبانهای که یک انسان در زندگی برای خود تعریف میکند و به آن پایبند میماند. مأموریت و وظیفهای که برآمده از انتخابی شخصی و درونی و ایمانی محکم و مهری استوار به ایران و ایرانیان است.
به بیان دکتر #ژاله_آموزگار:
«آن «آنى» كه شاهنامه را آن چنانتر كرده است و مقبول عام، به جز نحوه گفتار، صحنهآرايىهاى ماهرانه، ايجاز و اطناب به موقع و ديگر ظرايف، «ايمان» فردوسى است و عشق و علاقه و صميميت او به ايران و خدمتى كه احساس مىكرده است بايد براى ماندگارى فرهنگ ايرانى انجام دهد. همين نيّت به اثر او ويژگى خاص بخشيده است و اگر با ديدگاه اساطيرى سخن بگويم، او خويشكارى خويش را مىشناخته و با انجام اين خويشكارى، فرّه ايرانى را از آن خود كرده است و اين تلألؤ فرّه ناشى از به جاى آوردنِ خويشكارىِ فردوسى است كه به اثر او قداست بخشيده است. از اين روست كه آثار دقيقى، كسائى مروزى و ابوالمؤيد بلخى و تاريخهاى بلعمى و طبرى و مسعودى و ثعالبى و غيره كه در نوع خود از اهميت و ارزش فراوان برخوردارند، نتوانستند اين فرّه ايرانى را از آنِ خود كنند.»
🔗 منبع و توضیحات بیشتر از دکتر آموزگار
🗓 ۲۵ اردیبهشتماه، روز بزرگداشت #فردوسی
@Jaryaann
اندیشیدن به این پرسش مهم دکتر عزتالله همایونفر (ادیب، شاعر و خطیب) در این سخنرانی میتواند در فهم ظرفیتهای فرهنگی ما ایرانیان و امکانهای پیش رویمان راهگشا باشد. اینکه چه نیرویی و چه پیمانی باعث میشود که یک فرد طرحی و کاری بزرگ (بازآفرینی تاریخ اساطیری ایران در قالب یک مجموعه شعر) برای خود تعریف کند و در روزگار سخت و دشوار این سرزمین و با وجود تمام سختیها و دشواریهای زندگی شخصی چنین راسخ و مصمم خود را ملزم و متعهد به آن بداند؟
پاسخ این پرسش را میتوان در مفهوم #خویشکاری یافت. رسالت و کار داوطلبانهای که یک انسان در زندگی برای خود تعریف میکند و به آن پایبند میماند. مأموریت و وظیفهای که برآمده از انتخابی شخصی و درونی و ایمانی محکم و مهری استوار به ایران و ایرانیان است.
به بیان دکتر #ژاله_آموزگار:
«آن «آنى» كه شاهنامه را آن چنانتر كرده است و مقبول عام، به جز نحوه گفتار، صحنهآرايىهاى ماهرانه، ايجاز و اطناب به موقع و ديگر ظرايف، «ايمان» فردوسى است و عشق و علاقه و صميميت او به ايران و خدمتى كه احساس مىكرده است بايد براى ماندگارى فرهنگ ايرانى انجام دهد. همين نيّت به اثر او ويژگى خاص بخشيده است و اگر با ديدگاه اساطيرى سخن بگويم، او خويشكارى خويش را مىشناخته و با انجام اين خويشكارى، فرّه ايرانى را از آن خود كرده است و اين تلألؤ فرّه ناشى از به جاى آوردنِ خويشكارىِ فردوسى است كه به اثر او قداست بخشيده است. از اين روست كه آثار دقيقى، كسائى مروزى و ابوالمؤيد بلخى و تاريخهاى بلعمى و طبرى و مسعودى و ثعالبى و غيره كه در نوع خود از اهميت و ارزش فراوان برخوردارند، نتوانستند اين فرّه ايرانى را از آنِ خود كنند.»
🔗 منبع و توضیحات بیشتر از دکتر آموزگار
🗓 ۲۵ اردیبهشتماه، روز بزرگداشت #فردوسی
@Jaryaann
Telegram
.
▫️چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
هر زمانی اقتضایی دارد و چیزی میطلبد که مورد احتیاج است... در مورد شاهنامه یک چنین وضعی بود. در آن زمان ایرانی میخواست ترکیب تازهای به زندگیِ خود ببخشد. شخصیّت خود را از نو احیاء کند و برای این کار دست به اقدامهای متعدّدی زده بود؛ از جمله در آغاز تعدادی مقاومتهای نظامی بود، در برابر دستگاه بنیامیّه و بنیعبّاس که میخواستند ایران را در زیر تسلّط خود داشته باشند. اینها هیچ کدام به نتیجهی مطلوب که رهاییِ کاملِ ایران بود نرسید، گرچه ثمرههایی به بار آورد. بنیامیّه به همّت ایرانیان سرنگون شدند و همهی سران آنها نابود گردیدند و این تا حدّی جوابِ «قادسیّه» بود، خلافت آمد به دست بنیعبّاس که رفتار مساعدتری نسبت به ایرانیها داشتند ولی کشمکش ظاهر و پنهان در جریان بود و در واکنش قدرتهای محلّی چون صفّاریان و آلِ بویه نمود میکرد و حتّی گاه خلافت عباسی را تا آستانهی زوال پیش میبُرد.
سامانیها که ایرانیترین و با ثابتترین حکومتهای ایرانی بودند با بغداد راه مماشات در پیش گرفتند و از این طریق فرصت یافتند که استقلالِ کشور را از طریقِ احیاء فرهنگِ ایرانی پایهریزی کنند.
مهمترین واقعه در این زمان سر بر آوردنِ زبان فارسیِ دَری و نیرو گرفتنِ آن بود که بر اثر آن دورِ تازهای در زندگیِ ایرانی آغاز گشت سیل آثار به نظم و نثر جاری گردید، و به همراه آن آیینهای دیرینهی ایرانی جان گرفتند. سامانیان که نسبتِ خود را به بهرام چوبینه میرساندند، تمدّنِ ایرانِ بعد از اسلام را پی افکندند...
آنگاه نوبت به فردوسی رسید که از حُسن اتّفاق همهی عواملِ مساعد در او جمع شد. مردی دهقانزاده از توس، توس یکی از شهرهای فرهنگیِ خراسان، ناحیهی ناآرامی بوده، محلّ برخورد عقاید ملّی و دینی، و هر دو تا حدّی همراه با افراط. داستانی که نظامی عروضی دربارهی آن مذکّرِ توس آورده که مانع از دفن جنازهی فردوسی شد، نشانهی تعصّبِ گذشت ناپذیری است. در عین حال روحِ ملّی و ایرانگرائی در همین شهر دامنهای داشته. شاهنامهی ابومنصوری به نثر که ترجمهی خداینامهی عهد ساسانی بود و به فارسیِ دری درآمد، پایهی کار قرار گرفت. همین مانده بود که آن را به شعر در آورند تا بتواند در درونِ مردم جا بیفتد.
ایرانی میخواست باور داشته باشد که هنوز زنده است. تنها خاکستری بر روی این آتش گرفته بود، فردوسی آمد و این خاکستر را کنار زد، ایرانی در زیر تسلّطِ عربِ اموی و عبّاسی «عجم» شده بود، او میخواست دوباره ایرانی باشد، و شاهنامه این امکان را برای او فراهم کرد.
فردوسی جوابدهنده به ندای مردمِ زمان بود، چون چشمهای از قعرِ ضمیرِ ایــرانی جوشید، زیرا ایرانی خود را محکوم به زنده بودن میدید، بناگهان شاهنامه مانند صبح بر کاروانِ گمشدهای سر برآورد.
فردوسی احساس کرده بود که این کتاب برای قوم ایرانی ارزش حیاتی دارد بنابراین همهی زندگیِ خود را بر سرِ آن نهاد، زیرا ایمان داشت که کاریست کارِستان و سرنوشتِ یک ملّت را رقم میزند.
شاهنامه در شرایطی پدید آمد که نموداری از زنده بودنِ قومِ ایـــرانی باشد.
✍🏼 #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔗 منبع: سرو سخنگو (دکتر اسلامی نُدوشن)
#شاهنامه #فردوسی
@Jaryaann
هر زمانی اقتضایی دارد و چیزی میطلبد که مورد احتیاج است... در مورد شاهنامه یک چنین وضعی بود. در آن زمان ایرانی میخواست ترکیب تازهای به زندگیِ خود ببخشد. شخصیّت خود را از نو احیاء کند و برای این کار دست به اقدامهای متعدّدی زده بود؛ از جمله در آغاز تعدادی مقاومتهای نظامی بود، در برابر دستگاه بنیامیّه و بنیعبّاس که میخواستند ایران را در زیر تسلّط خود داشته باشند. اینها هیچ کدام به نتیجهی مطلوب که رهاییِ کاملِ ایران بود نرسید، گرچه ثمرههایی به بار آورد. بنیامیّه به همّت ایرانیان سرنگون شدند و همهی سران آنها نابود گردیدند و این تا حدّی جوابِ «قادسیّه» بود، خلافت آمد به دست بنیعبّاس که رفتار مساعدتری نسبت به ایرانیها داشتند ولی کشمکش ظاهر و پنهان در جریان بود و در واکنش قدرتهای محلّی چون صفّاریان و آلِ بویه نمود میکرد و حتّی گاه خلافت عباسی را تا آستانهی زوال پیش میبُرد.
سامانیها که ایرانیترین و با ثابتترین حکومتهای ایرانی بودند با بغداد راه مماشات در پیش گرفتند و از این طریق فرصت یافتند که استقلالِ کشور را از طریقِ احیاء فرهنگِ ایرانی پایهریزی کنند.
مهمترین واقعه در این زمان سر بر آوردنِ زبان فارسیِ دَری و نیرو گرفتنِ آن بود که بر اثر آن دورِ تازهای در زندگیِ ایرانی آغاز گشت سیل آثار به نظم و نثر جاری گردید، و به همراه آن آیینهای دیرینهی ایرانی جان گرفتند. سامانیان که نسبتِ خود را به بهرام چوبینه میرساندند، تمدّنِ ایرانِ بعد از اسلام را پی افکندند...
آنگاه نوبت به فردوسی رسید که از حُسن اتّفاق همهی عواملِ مساعد در او جمع شد. مردی دهقانزاده از توس، توس یکی از شهرهای فرهنگیِ خراسان، ناحیهی ناآرامی بوده، محلّ برخورد عقاید ملّی و دینی، و هر دو تا حدّی همراه با افراط. داستانی که نظامی عروضی دربارهی آن مذکّرِ توس آورده که مانع از دفن جنازهی فردوسی شد، نشانهی تعصّبِ گذشت ناپذیری است. در عین حال روحِ ملّی و ایرانگرائی در همین شهر دامنهای داشته. شاهنامهی ابومنصوری به نثر که ترجمهی خداینامهی عهد ساسانی بود و به فارسیِ دری درآمد، پایهی کار قرار گرفت. همین مانده بود که آن را به شعر در آورند تا بتواند در درونِ مردم جا بیفتد.
ایرانی میخواست باور داشته باشد که هنوز زنده است. تنها خاکستری بر روی این آتش گرفته بود، فردوسی آمد و این خاکستر را کنار زد، ایرانی در زیر تسلّطِ عربِ اموی و عبّاسی «عجم» شده بود، او میخواست دوباره ایرانی باشد، و شاهنامه این امکان را برای او فراهم کرد.
فردوسی جوابدهنده به ندای مردمِ زمان بود، چون چشمهای از قعرِ ضمیرِ ایــرانی جوشید، زیرا ایرانی خود را محکوم به زنده بودن میدید، بناگهان شاهنامه مانند صبح بر کاروانِ گمشدهای سر برآورد.
فردوسی احساس کرده بود که این کتاب برای قوم ایرانی ارزش حیاتی دارد بنابراین همهی زندگیِ خود را بر سرِ آن نهاد، زیرا ایمان داشت که کاریست کارِستان و سرنوشتِ یک ملّت را رقم میزند.
شاهنامه در شرایطی پدید آمد که نموداری از زنده بودنِ قومِ ایـــرانی باشد.
✍🏼 #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔗 منبع: سرو سخنگو (دکتر اسلامی نُدوشن)
#شاهنامه #فردوسی
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🗓 نوزدهم بهمن زادروز مجتبی مینُوی طهرانی
استاد #مجتبی_مینوی ادیب، پژوهشگر و استاد دانشگاه که عمر خود را به تحقیق و پژوهش گذراند و آثار ارزشمندی از تصحیح و ترجمه و تألیف برجای گذاشت که از آن جمله میتوان به تصحیح ویس و رامین، کلیله و دمنه، اخلاق ناصری و تألیف فردوسی و شعر او اشاره کرد.
📽 سخنان زندهیاد مینوی دربارۀ #فردوسی و #شاهنامه
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
استاد #مجتبی_مینوی ادیب، پژوهشگر و استاد دانشگاه که عمر خود را به تحقیق و پژوهش گذراند و آثار ارزشمندی از تصحیح و ترجمه و تألیف برجای گذاشت که از آن جمله میتوان به تصحیح ویس و رامین، کلیله و دمنه، اخلاق ناصری و تألیف فردوسی و شعر او اشاره کرد.
📽 سخنان زندهیاد مینوی دربارۀ #فردوسی و #شاهنامه
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
درباره افول امید اجتماعی در جامعه امروز ایران
سخنان دکتر شروین وکیلی
▫ «در جامعه ایرانی دو موتور داریم که #امید را زنده نگه داشته و با اینکه همیشه وسط آشوب بودهایم، دوام آوردهایم؛ یکی قهرمانان و انسانهای بزرگ؛ کاوه آهنگر، #فردوسی، #کوروش، اینها در شرایط بحرانی تغییرهای بنیادینی را ایجاد کردهاند؛ رساندن وضعیت موجود به وضعیت مطلوب که نامحتمل به نظر میرسیده. این جمله چرند است که «وای بر مردم نگونبختی که به قهرمان نیاز دارد» وضعیت مطلوب ممکن برای ما با «منهای نیرومند» صورتبندی شده است.
موتور دیگر، آیینهاست که در ایران ریشهایست. مراسم جمعی ما رمزگذاری امید است. در بدترین شرایط وقتی #نوروز میشود، ناگهان مردم امیدوار میشوند. #یلدا تاریکترین شب سال است که در آن مهر زاده میشود. اینها قلب در حال سکته را نگه میدارند. ما در وخیمترین وضعیت بحرانی ایرانایم و چارهای نیست جز اینکه از اینها بهره بگیریم.»
🎤 سخنان دکتر #شروین_وکیلی، جامعهشناس و اسطورهپژوه در نشست آنلاین «افول امید اجتماعی در جامعه ایران امروز»، ۴ بهمنماه ۱۴۰۰، مؤسسه تحقیقاتی افضل
🔗 منبع: کانال گوشه
⬅ شنیدن نسخه کامل
#جشن_ایرانی #تابآوری
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann
موتور دیگر، آیینهاست که در ایران ریشهایست. مراسم جمعی ما رمزگذاری امید است. در بدترین شرایط وقتی #نوروز میشود، ناگهان مردم امیدوار میشوند. #یلدا تاریکترین شب سال است که در آن مهر زاده میشود. اینها قلب در حال سکته را نگه میدارند. ما در وخیمترین وضعیت بحرانی ایرانایم و چارهای نیست جز اینکه از اینها بهره بگیریم.»
🎤 سخنان دکتر #شروین_وکیلی، جامعهشناس و اسطورهپژوه در نشست آنلاین «افول امید اجتماعی در جامعه ایران امروز»، ۴ بهمنماه ۱۴۰۰، مؤسسه تحقیقاتی افضل
🔗 منبع: کانال گوشه
⬅ شنیدن نسخه کامل
#جشن_ایرانی #تابآوری
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند!
«خیزشی که این سالها درباره #فردوسی و #شاهنامه آغاز شده است خود نشانه آن است که هرگاه ایرانی در بزنگاهی قرار میگرفته دست توسل به این کتاب دراز میکرده. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی، ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه میدانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است و "ایرانیان" سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند. میگوید: «مرا دین و دانش رهاند درست» شاهنامه نمیگذارد ایرانی در خواب غفلت باقی بماند.»
🗓 پنجم اردیبهشتماه، سالروز درگذشت استاد #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔗 منبع: کانال دکتر اسلامی نُدوشن
#ایده_ایران
@Jaryaann
«خیزشی که این سالها درباره #فردوسی و #شاهنامه آغاز شده است خود نشانه آن است که هرگاه ایرانی در بزنگاهی قرار میگرفته دست توسل به این کتاب دراز میکرده. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی، ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه میدانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است و "ایرانیان" سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند. میگوید: «مرا دین و دانش رهاند درست» شاهنامه نمیگذارد ایرانی در خواب غفلت باقی بماند.»
🗓 پنجم اردیبهشتماه، سالروز درگذشت استاد #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔗 منبع: کانال دکتر اسلامی نُدوشن
#ایده_ایران
@Jaryaann