Forwarded from روامدارى
خشونت علیه زنان صرفاً به «برخوردهای فیزیکی و بدنی» محدود نیست
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفراتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
goo.gl/OZcg0X
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفراتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
goo.gl/OZcg0X
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
Forwarded from روامدارى
روز جهانى مقابله با خشونت عليه زنان و ٢ نكته تكميلى:
١. تجربه خشونت در جامعه ايران منحصر به زنان نيست و ما متأسفانه هرروزه انواع خشونت را در خيابانها، محيط كار، منازل و فضاى مجازى شاهد هستيم. توجه به يكى از انواع اين خشونتها (مانند خشونت عليه زنان) به معناى «انكار ساير اَشكالِ خشونت» و «بىتوجهى نسبت به مقابله با آنها» نيست بلكه به معناى آن است كه براى مقابله با خشونت گسترده در جامعه بايد همزمان كارهاى متعددى كرد كه مقابله با خشونت عليه زنان يكى از آن كارهاست.
٢. خشونت عليه زنان صرفاً از سوى مردان و يا امرى يكطرفه نيست اما پرداختن به آن در روزى به همين مناسبت، حتماً دست گذاشتن بر روى شكاف جنسيتى ميان مردان و زنان در جامعه نيز است. حال اگر اين دست گذاشتن، همراه با رويكرد تقابلى و ستيزهجويانه ميان زنان و مردان باشد، قطعاً جز تعميق گسست بين آنها، تشديد فضاى خشونت در جامعه و دميدن در آتش تنش و بحران ميان زنان و مردان، حاصلى ندارد.
مقابله با خشونت عليه زنان و پرداختن به گسست اجتماعى بين زنان و مردان اگرچه نیاز به «قاطعیت» دارد اما بايد با رويكرد ترميم اين گسست، رعايت حقوق دو طرف و ايجاد همدلى بيشتر بين آنها باشد وگرنه «تكثير نفرت عليه مردان» با انگيزه «دفاع از حقوق زنان»، از قضا دامن خود زنان را بيش از پيش خواهد گرفت.
در هر اصطكاكى، ناگزير اتلاف انرژى وجود دارد و تصور استفاده از خشونت در مبارزه با خشونت، سرابى بيش نيست.
goo.gl/0rD3ap
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #نه_به_خشونت_علیه_همه
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
براى مدارا __________ @RavaaMadaari
١. تجربه خشونت در جامعه ايران منحصر به زنان نيست و ما متأسفانه هرروزه انواع خشونت را در خيابانها، محيط كار، منازل و فضاى مجازى شاهد هستيم. توجه به يكى از انواع اين خشونتها (مانند خشونت عليه زنان) به معناى «انكار ساير اَشكالِ خشونت» و «بىتوجهى نسبت به مقابله با آنها» نيست بلكه به معناى آن است كه براى مقابله با خشونت گسترده در جامعه بايد همزمان كارهاى متعددى كرد كه مقابله با خشونت عليه زنان يكى از آن كارهاست.
٢. خشونت عليه زنان صرفاً از سوى مردان و يا امرى يكطرفه نيست اما پرداختن به آن در روزى به همين مناسبت، حتماً دست گذاشتن بر روى شكاف جنسيتى ميان مردان و زنان در جامعه نيز است. حال اگر اين دست گذاشتن، همراه با رويكرد تقابلى و ستيزهجويانه ميان زنان و مردان باشد، قطعاً جز تعميق گسست بين آنها، تشديد فضاى خشونت در جامعه و دميدن در آتش تنش و بحران ميان زنان و مردان، حاصلى ندارد.
مقابله با خشونت عليه زنان و پرداختن به گسست اجتماعى بين زنان و مردان اگرچه نیاز به «قاطعیت» دارد اما بايد با رويكرد ترميم اين گسست، رعايت حقوق دو طرف و ايجاد همدلى بيشتر بين آنها باشد وگرنه «تكثير نفرت عليه مردان» با انگيزه «دفاع از حقوق زنان»، از قضا دامن خود زنان را بيش از پيش خواهد گرفت.
در هر اصطكاكى، ناگزير اتلاف انرژى وجود دارد و تصور استفاده از خشونت در مبارزه با خشونت، سرابى بيش نيست.
goo.gl/0rD3ap
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #نه_به_خشونت_علیه_همه
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
براى مدارا __________ @RavaaMadaari
Forwarded from روامدارى
خشونت علیه زنان صرفاً به «برخوردهای فیزیکی و بدنی» محدود نیست
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
goo.gl/OZcg0X
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
goo.gl/OZcg0X
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
Forwarded from روامدارى
خشونت علیه زنان صرفاً به «برخوردهای فیزیکی و بدنی» محدود نیست
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
goo.gl/OZcg0X
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
goo.gl/OZcg0X
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
✳️ در میان اندیشمندان ایرانزمین، کمتر کسی را میتوان یافت که به اندازۀ سعدی بر ارزش #رواداری و تساهل تاکید کرده باشد. سعدی نشانههای #مدارا را در چند چیز میداند: بخشش و خطاپوشی، خوشخویی، نیکی و جوانمردی، مهرورزی و اجتناب از آزاردهی، احترام به آرا و عقاید دیگران، اذعان به خطا و اشتباه خود، صلحطلبی و مسالمتجویی، پرهیز از تعصب و ...
سعدی در توصیههای اخلاقی خود به مدارا تا آنجا پیش میرود که علاوه بر #دگرپذیری و پذیرش تفاوتها، حتی در مقابل جفای دیگران نیز توصیه به تحمل، خویشتنداری و بخشش میکند؛ امری که لازم است تا مرز آن با مفهوم مدارا مشخص شود تا مدارا زیر بار ظلم و ستم رفتن تلقی نشود.
چند سالیست که اول اردیبهشتماه، «روز سعدی» نامگذاری شده است. امیدواریم که چنین مناسبتهایی کارکردی صرفاً نمادین نداشته و فرصتی باشند برای ترویج افکار و آموزههای انسانی و حکیمانه بزرگانی چون سعدی و البته بازخوانی و نقد منصفانه آثار و اندیشه آنان.
منبع: روامداری
@RavaaMadaari
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
سعدی در توصیههای اخلاقی خود به مدارا تا آنجا پیش میرود که علاوه بر #دگرپذیری و پذیرش تفاوتها، حتی در مقابل جفای دیگران نیز توصیه به تحمل، خویشتنداری و بخشش میکند؛ امری که لازم است تا مرز آن با مفهوم مدارا مشخص شود تا مدارا زیر بار ظلم و ستم رفتن تلقی نشود.
چند سالیست که اول اردیبهشتماه، «روز سعدی» نامگذاری شده است. امیدواریم که چنین مناسبتهایی کارکردی صرفاً نمادین نداشته و فرصتی باشند برای ترویج افکار و آموزههای انسانی و حکیمانه بزرگانی چون سعدی و البته بازخوانی و نقد منصفانه آثار و اندیشه آنان.
منبع: روامداری
@RavaaMadaari
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Instagram
روامدارى
🔷 وقتی به لطف گوی و مدارا و مردمی باشد که در کمند قبول آوری دلی 🔶 «سعدی و مدارا» ۱. در میان اندیشمندان و سخنوران ایرانزمین، کمتر کسی را میتوان یافت که به اندازۀ سعدی بر ارزش رواداری و تساهل تاکید کرده باشد. 🔹 ٢. مفاهیمی که سعدی با تکیه بر آنها و آموزش…
❗️اگر مدام مردم ایران را «تقدیس» کنیم، «ضرورت» تغییر و بهبود فرهنگی را نفی میکنیم و اگر مدام مردم ایران را «تحقیر» کنیم، «امکان» تغییر و بهبود فرهنگی را نفی میکنیم.
رفتار بخشی از ایرانیان با برخی «دیگری»ها جای دفاع ندارد اما مصادیقی که این روزها به عنوان نژادپرستی ایرانیان در فضای مجازی ارائه میشود مانند است که بگوییم «آنفولانزا» و «کووید-۱۹» یکساناند؛ چون در هر دو تب، سرفه و احساس خستگی وجود دارد. #نژادپرستی نوعی ایدئولوژی است که ریشههایی در استعمار و سلطهجویی دارد؛ به دنبال نظریهسازی علمی در زیستشناسی و جامعهشناسی بوده، سر از نازیسم و فاشیسم برآورده و منجر به بردهداری و فجایع و جنایات بسیاری در طول تاریخ شده است. نژادپرستی تقسیم انسانها بر مبنای شکل ظاهری و رنگ پوستشان است و به برتری ذاتی برخی انسانها (نژاد سفید) بر برخی دیگر و اِعمال سلطه و #تبعيض نظاممند بر آنها باور دارد.
اما آنچه گاهی در رفتار برخی ایرانیان میبینیم، دگرهراسی و تحقیر نسبت به برخی «دیگری»ها است که البته همان هم پدیدهای یکدست و ساده نیست و پیچیدگی، تنوع و جزئیات مهمی دارد. اما به هر حال نباید بر آن چشم بست و آنرا بیاهمیت قلمداد کرد و حتماً باید با آموزش و آگاهیبخشی با این معضل فرهنگی و اجتماعی مقابله کرد. ما باید به دنبال به رسمیت شناختن حقوق و حرمت «انسانها» باشیم و با نژادگرایی، شوونیسم، قومگرایی و نفرتپراکنی نسبت به دیگران مقابله کنیم اما ضمناً نباید به صرف رفتارها یا باورهای ناپسند برخی ایرانیان، با گشادهدستی و #تعمیم_شتابزده به «مردم ایران»، برچسب نژادپرست بزنیم.
بیماری، بیماری است اما نتیجه تشخیص اشتباه، تجویز و درمان خطا است.
✍🏼 #کاوه_گرایلی
#مقالات_جریان
#ماایرانیها #خودتحقیری #خودخوارانگاری
#مدارا #رواداری #دگرپذیری
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
رفتار بخشی از ایرانیان با برخی «دیگری»ها جای دفاع ندارد اما مصادیقی که این روزها به عنوان نژادپرستی ایرانیان در فضای مجازی ارائه میشود مانند است که بگوییم «آنفولانزا» و «کووید-۱۹» یکساناند؛ چون در هر دو تب، سرفه و احساس خستگی وجود دارد. #نژادپرستی نوعی ایدئولوژی است که ریشههایی در استعمار و سلطهجویی دارد؛ به دنبال نظریهسازی علمی در زیستشناسی و جامعهشناسی بوده، سر از نازیسم و فاشیسم برآورده و منجر به بردهداری و فجایع و جنایات بسیاری در طول تاریخ شده است. نژادپرستی تقسیم انسانها بر مبنای شکل ظاهری و رنگ پوستشان است و به برتری ذاتی برخی انسانها (نژاد سفید) بر برخی دیگر و اِعمال سلطه و #تبعيض نظاممند بر آنها باور دارد.
اما آنچه گاهی در رفتار برخی ایرانیان میبینیم، دگرهراسی و تحقیر نسبت به برخی «دیگری»ها است که البته همان هم پدیدهای یکدست و ساده نیست و پیچیدگی، تنوع و جزئیات مهمی دارد. اما به هر حال نباید بر آن چشم بست و آنرا بیاهمیت قلمداد کرد و حتماً باید با آموزش و آگاهیبخشی با این معضل فرهنگی و اجتماعی مقابله کرد. ما باید به دنبال به رسمیت شناختن حقوق و حرمت «انسانها» باشیم و با نژادگرایی، شوونیسم، قومگرایی و نفرتپراکنی نسبت به دیگران مقابله کنیم اما ضمناً نباید به صرف رفتارها یا باورهای ناپسند برخی ایرانیان، با گشادهدستی و #تعمیم_شتابزده به «مردم ایران»، برچسب نژادپرست بزنیم.
بیماری، بیماری است اما نتیجه تشخیص اشتباه، تجویز و درمان خطا است.
✍🏼 #کاوه_گرایلی
#مقالات_جریان
#ماایرانیها #خودتحقیری #خودخوارانگاری
#مدارا #رواداری #دگرپذیری
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔻در باب پرهیز از عادیسازی «خاورمیانه مصیبتزده»🔻
🔹 ۱. خاورمیانه، اصطلاحی بر مبنای مرکزانگاری اروپای غربی است که دور و نزدیک نسبت به آن سنجیده میشود. با این معیار، اروپای شرقی (منطقه بالکان)، «شرق نزدیک»، آسیای شرقی، «شرق دور» و غرب آسیا هم «شرق میانه» میشود؛ در حالیکه اگر به دنبال مرکزیت جغرافیایی-تاریخی هم باشیم، تا پیش از یافتن قاره آمریکا، مرکز خشکیهای زمین تقریباً منطبق بر ایرانزمین است.
لفظ خاورمیانه احتمالاً نخستین بار در سال ۱۸۵۰ توسط دفتر هند بریتانیا در لندن به کار رفت. در سال ۱۹۰۲ افسر نیروی دریایی آمریکا و ژئواستراتژیست مشهور، آلفرد ماهان، در مقالهای تحت عنوان «خلیج فارس و روابط بینالملل» ناحیه پیرامون خلیج فارس را خاورمیانه نامید. او این منطقه را پس از کانال سوئز، مهمترین ناحیه راهبردی (استراتژیک) برای #استعمار بریتانیا دانست که باید با کنترل این منطقه از گسترش قدرت روسیه جلوگیری کند. این اصطلاح از آنپس رایج شد و نه تنها غربیان که به تدریج دیگران و حتی خود ساکنان این منطقه نیز (مانند دیگر پدیدههای شرقشناسانه) محل سکونتشان را به این نام نامیدند. در حالیکه این منطقه فرضاً برای ژاپن یا هند، در غرب و برای روسها، در جنوب واقع است.
از آنجا که زبان، اندیشه را شکل میدهد، سالهاست که متفکران زیادی در دنیا به دلیل اروپامحوری از به کارگیری اصطلاح «خاورمیانه» پرهیز میکنند و به جای آن از «غرب آسیا» یا «جنوب غربی آسیا» و «شمال آفریقا» استفاده میکنند. برخی هم واژه «منطقه» را پیشنهاد میکنند. البته هر یک از این معادلها شاید لزوماً همپوشانی کاملی با خاورمیانه نداشته باشند اما خود مفهوم خاورمیانه نیز دلالت ثابتی بر یک جغرافیای واحد نداشته و در طول تاریخ دچار قبض و بسطهایی شده است. به هر حال پیشنهاد میکنیم شما هم این حساسیت زبانی را داشته باشید که از این ترکیب مستشرقانه استفاده نکنید.
🔸 ۲. منطقه غرب آسیا بیش از صد سال است که شاهد تنشها، درگیریها و فجایعی دردناک است. مسلماً باید نسبت به این رنجهای مشترک بیتفاوت نبود و آگاهی عمومی مردم این منطقه را به شباهتهای وضعیتشان افزایش داد. باید فجایع را نشان داد و از همانندیهایشان، از افغانستان و پاکستان تا لبنان و مصر گفت. تا به پیوستگی سرنوشت مردم این منطقه اشاره نکنیم، به دنبال راهحلی مشترک برای همزیستی در کنار هم نخواهیم بود.
اما باید مراقب بود یک مرز باریک را رد نکنیم و با بزک کردن فاجعه، از «توصیف مصیبت» به دام «تجویز مصیبت» نیفتیم و در قالب مرثیهسرایی بر نگونبختی ازلی و ابدی مردم این منطقه، دچار تقدیرگرایی و ذاتگرایی نشویم و عاملیت مردم را نفی نکنیم و راه را بر هر گونه تغییر و بهبودی نبندیم. نباید گمان کنیم که سرشت و سرنوشت غرب آسیا با مصیبت و بلا گره خورده است. مسلماً بخش مهمی از گرفتاریهای این منطقه ناشی از فساد و خودکامگی دولتها، توسعهنیافتگی، توزیع نابرابر امکانات، عدم رفاه و آموزش کافی است. اما بخشی از علل بروز این مصیبتها ناشی از اهمیت جغراسیاست (ژئوپلیتیک) این منطقه و مداخلات استعماری قدرتهای سیاسی و اقتصادی دنیا در طول تاریخ برای رسیدن به منافع خود است. البته نباید مسئولیت دولتها و مردم منطقه را نادیده گرفت؛ خصوصاً وقتی که با دامن زدن به جهل و تعصب، #نژادپرستی و #قومگرایی یا #ناسیونالیسم_تبارگرا و ستیزهجو، در دام نزاعهای مذهبی، عقیدتی، قومی و قبیلهای افتاده و رو در روی یکدیگر ایستادهاند.
مخلص کلام اینکه بر رنجهای مشترک مردم غرب آسیا و شمال آفریقا چشم نبندیم. اما خشونت، مصیبت و فلاکت را در این منطقه عادیسازی نکنیم؛ دچار ازخودبیزاری، #خودتحقیری و #خودخوارانگاری نشویم و عاملیت مردم را نادیده نگیریم. این منطقه مهد تمدنهای بشری بوده و هزاران سال مردمانی با تبار و عقاید گوناگون در اینجا، کنار هم زندگی کردهاند و اکنون نیز میتوانند با تکیه بر #ریشههای_مشترک و با احترام به حقوق یکدیگر و تفاوتهایشان، با ترویج آگاهی، مهر و #مدارا، در امنیت، #صلح و آرامش، همزیستی کنند.
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔹 ۱. خاورمیانه، اصطلاحی بر مبنای مرکزانگاری اروپای غربی است که دور و نزدیک نسبت به آن سنجیده میشود. با این معیار، اروپای شرقی (منطقه بالکان)، «شرق نزدیک»، آسیای شرقی، «شرق دور» و غرب آسیا هم «شرق میانه» میشود؛ در حالیکه اگر به دنبال مرکزیت جغرافیایی-تاریخی هم باشیم، تا پیش از یافتن قاره آمریکا، مرکز خشکیهای زمین تقریباً منطبق بر ایرانزمین است.
لفظ خاورمیانه احتمالاً نخستین بار در سال ۱۸۵۰ توسط دفتر هند بریتانیا در لندن به کار رفت. در سال ۱۹۰۲ افسر نیروی دریایی آمریکا و ژئواستراتژیست مشهور، آلفرد ماهان، در مقالهای تحت عنوان «خلیج فارس و روابط بینالملل» ناحیه پیرامون خلیج فارس را خاورمیانه نامید. او این منطقه را پس از کانال سوئز، مهمترین ناحیه راهبردی (استراتژیک) برای #استعمار بریتانیا دانست که باید با کنترل این منطقه از گسترش قدرت روسیه جلوگیری کند. این اصطلاح از آنپس رایج شد و نه تنها غربیان که به تدریج دیگران و حتی خود ساکنان این منطقه نیز (مانند دیگر پدیدههای شرقشناسانه) محل سکونتشان را به این نام نامیدند. در حالیکه این منطقه فرضاً برای ژاپن یا هند، در غرب و برای روسها، در جنوب واقع است.
از آنجا که زبان، اندیشه را شکل میدهد، سالهاست که متفکران زیادی در دنیا به دلیل اروپامحوری از به کارگیری اصطلاح «خاورمیانه» پرهیز میکنند و به جای آن از «غرب آسیا» یا «جنوب غربی آسیا» و «شمال آفریقا» استفاده میکنند. برخی هم واژه «منطقه» را پیشنهاد میکنند. البته هر یک از این معادلها شاید لزوماً همپوشانی کاملی با خاورمیانه نداشته باشند اما خود مفهوم خاورمیانه نیز دلالت ثابتی بر یک جغرافیای واحد نداشته و در طول تاریخ دچار قبض و بسطهایی شده است. به هر حال پیشنهاد میکنیم شما هم این حساسیت زبانی را داشته باشید که از این ترکیب مستشرقانه استفاده نکنید.
🔸 ۲. منطقه غرب آسیا بیش از صد سال است که شاهد تنشها، درگیریها و فجایعی دردناک است. مسلماً باید نسبت به این رنجهای مشترک بیتفاوت نبود و آگاهی عمومی مردم این منطقه را به شباهتهای وضعیتشان افزایش داد. باید فجایع را نشان داد و از همانندیهایشان، از افغانستان و پاکستان تا لبنان و مصر گفت. تا به پیوستگی سرنوشت مردم این منطقه اشاره نکنیم، به دنبال راهحلی مشترک برای همزیستی در کنار هم نخواهیم بود.
اما باید مراقب بود یک مرز باریک را رد نکنیم و با بزک کردن فاجعه، از «توصیف مصیبت» به دام «تجویز مصیبت» نیفتیم و در قالب مرثیهسرایی بر نگونبختی ازلی و ابدی مردم این منطقه، دچار تقدیرگرایی و ذاتگرایی نشویم و عاملیت مردم را نفی نکنیم و راه را بر هر گونه تغییر و بهبودی نبندیم. نباید گمان کنیم که سرشت و سرنوشت غرب آسیا با مصیبت و بلا گره خورده است. مسلماً بخش مهمی از گرفتاریهای این منطقه ناشی از فساد و خودکامگی دولتها، توسعهنیافتگی، توزیع نابرابر امکانات، عدم رفاه و آموزش کافی است. اما بخشی از علل بروز این مصیبتها ناشی از اهمیت جغراسیاست (ژئوپلیتیک) این منطقه و مداخلات استعماری قدرتهای سیاسی و اقتصادی دنیا در طول تاریخ برای رسیدن به منافع خود است. البته نباید مسئولیت دولتها و مردم منطقه را نادیده گرفت؛ خصوصاً وقتی که با دامن زدن به جهل و تعصب، #نژادپرستی و #قومگرایی یا #ناسیونالیسم_تبارگرا و ستیزهجو، در دام نزاعهای مذهبی، عقیدتی، قومی و قبیلهای افتاده و رو در روی یکدیگر ایستادهاند.
مخلص کلام اینکه بر رنجهای مشترک مردم غرب آسیا و شمال آفریقا چشم نبندیم. اما خشونت، مصیبت و فلاکت را در این منطقه عادیسازی نکنیم؛ دچار ازخودبیزاری، #خودتحقیری و #خودخوارانگاری نشویم و عاملیت مردم را نادیده نگیریم. این منطقه مهد تمدنهای بشری بوده و هزاران سال مردمانی با تبار و عقاید گوناگون در اینجا، کنار هم زندگی کردهاند و اکنون نیز میتوانند با تکیه بر #ریشههای_مشترک و با احترام به حقوق یکدیگر و تفاوتهایشان، با ترویج آگاهی، مهر و #مدارا، در امنیت، #صلح و آرامش، همزیستی کنند.
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from روامدارى
🌀 خشونت علیه زنان صرفاً به «برخوردهای فیزیکی و بدنی» محدود نیست
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
۱. هرگاه با کلام و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش را نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید تنها مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان صرفاً به مردان نیز محدود نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و صرفاً سکوت کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به مردان جامعه، به شکل کلی، حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری که صرفاً ظاهری نامنطبق برسلیقه ما دارد را مستحق توهین و آزار بدانیم و به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و چون «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجهی «قابل مدارا و رواداری» نیست و هریک از ما باید به عنوان یک مرد و یک زن، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم.
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
Forwarded from روامدارى
🌀 خشونت علیه زنان صرفاً به «برخوردهای فیزیکی و بدنی» محدود نیست
۱. هرگاه با کلام خشن و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او را برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان منحصر به مردان نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و سکوت کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به کل مردان جامعه حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری را که صرفاً ظاهر یا سبک زندگی متفاوتی با سلیقه ما دارد، مستحق توهین و آزار بدانیم، به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم و پیشرفت شغلی و اجتماعیاش را نه ناشی از توانایی او که به خاطر عوامل غیراخلاقی بدانیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، با رفتار خود یا با تربیت نادرست فرزندان خود، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و از آنجا که «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجه «امکان مدارا و رواداری» با آن وجود ندارد. بنابراین هریک از ما باید با هر جنسیتی، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم تا جامعهای صلحجو و انسانی برای همگان داشته باشیم.
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
۱. هرگاه با کلام خشن و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او را برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان منحصر به مردان نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و سکوت کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به کل مردان جامعه حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری را که صرفاً ظاهر یا سبک زندگی متفاوتی با سلیقه ما دارد، مستحق توهین و آزار بدانیم، به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم و پیشرفت شغلی و اجتماعیاش را نه ناشی از توانایی او که به خاطر عوامل غیراخلاقی بدانیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، با رفتار خود یا با تربیت نادرست فرزندان خود، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و از آنجا که «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجه «امکان مدارا و رواداری» با آن وجود ندارد. بنابراین هریک از ما باید با هر جنسیتی، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم تا جامعهای صلحجو و انسانی برای همگان داشته باشیم.
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
💡 زبان #فارسی نهتنها ریشه در پیشینهای غنی از فرهنگ، میراث روایی و اساطیر ایرانی دارد، بلکه در مسیر جاده ابریشم با تنوع فرهنگی و #مدارا عجین شد و به این ترتیب، آیینهای از «هتروگلوسیای ایرانی» یعنی هویت چندصدایی ایرانیان شد. بههمین دلیل شاهکارهای ادبیات فارسی چون آثار حافظ، مولانا و عطار چندصداییست و انواع تجربههای تاریخی، فرهنگی، قومی و محلی را در خود گرد آوردهاست. بر این مبنا، زبان فارسی زبانی میانقومی و آیینه میراث میانفرهنگی ایرانیان است. این زبان میتواند عرفان و فلسفه عرفانی ایران را که بهشدت مخالف نژادپرستی و قوممداریست، در سبکهای مختلف نمایندگی کند.
زبان فارسی بهدلیل تاریخ فاجعهبار ما که لبریز از جنگ، زلزله و خشکسالی بوده، ماهیتی آستانهای مییابد و با استفاده از مفهوم ابداعشده در مردمشناسی میتوان گفت، زبانی آستانهای، چندصدایی و محل اصلی نوزایی هویتی ایرانیان در چشمانداز ادبیات قدرتمند آن در طی تاریخ بودهاست. چندصدایی، زبان فارسی را به فضایی برای جذب همه هویتهای فرهنگی، فرهنگها و خردهفرهنگهای ایرانی تبدیل میکند. بهواقع فرهنگ ایرانی دو خاستگاه آستانهای و چندصدایی برای پایداری و نوزایی هویت خود و تدوام آن داشتهاست؛ یکی ادبیات فارسی و دیگری آیینهای ایرانی، یکی دارای بعد کلامی چندصداییست و دیگری بعد غیرکلامی چندصدایی. هر دو اینها هم میانقومیست، مثل #نوروز که انواع مختلف دارد؛ نوروز کُردی، نوروز چوپانی، نوروز خلیج فارس یا همان نوروز دریایی و صیادی. زبان فارسی در عین حال منابع تاریخی مختلفی برای رشد و پویایی خود داشته، تاریخ و میراث روایی پیش و پس از اسلام. بنابراین فارسی هرگز رقیب زبانهای اقوام ایرانی نبوده، بلکه همزاد، برادر و خواهر تنی آنها بودهاست.
مسئله مهم دیگر این است که «هویت» دارای لایههای مختلفیست؛ جنسیت، سن، طبقه، دین، مذهب و غیره. در اینجا زبان از منظر تنوع فرهنگی و نسبیت زبانی از زیستجهان و بافت فرهنگی متأثر است. این فقط در مورد ایران صدق نمیکند، همهجا همینطور است. یعنی هویت یک زن کُرد ایرانی از هویت یک مرد کُرد ایرانی یا زن بلوچ ایرانی متفاوت است. در اینجا شما با تنوع فرهنگی مواجه هستید که در تضاد با همبستگی ملی نیست. پروین اعتصامی، ژاله قائممقامی یا فروغ فرخزاد هر یک زن ایرانی شاعر هستند و زبان آنها از زبان مثلاً سهراب سپهری یا احمد شاملو متفاوت است. هویت و زبان زن ایرانی میتواند متأثر از جنسیت، سن، مذهب و اقلیم او باشد. بنابراین نمیتوان اولاً از هویت تعریفی بسته و متصّلب داشت و دوم زبان فارسی را متصّلب و تکصدایی تعریف کرد. با توجه به ادبیات چندصدایی زبان فارسی، تعریف تکصدایی از آن که نماینده یک هویت باشد، در تضاد با کارکردهای فرهنگی، تاریخی و تمدنی این زبان است. چنین زبان قدرتمندی هرگز در بافت و بستری تکصدا بهوجود نمیآید، زبانی که مولانا و حافظ در آن به اوج طرح عرفانی مدارا و تنوع فرهنگی و چندصدایی و کثرت در وحدت و وحدت در کثرت از جهان میرسند. راز جهانگستری این زبان هم همین ویژگی آن است؛ دعوت به عشق، مروت، دوستی و تساهل و گذشت.
زبان فارسی یکی از چندصداییترین زبانهای جهان است. میتوان ادعا کرد که با توجه به تأثیرپذیری زبان فارسی از زیستجهان و زیستآیینهای اقوام و ملل مختلف، ما در جهان زبانهای فارسی داریم. یعنی زبان فارسی بهدلیل خصلت چندصدایی خود، امکان ظهور انواع زبانهای اجتماعی، ادبی و فرهنگی را در بستر خود دادهاست. بههمین دلیل هم میگویند Persianate Worlds یا Persianate Societies یعنی جهانها و جوامع فارسیزبان. در اینجا فارسی بهدلیل بُعد متکثر و متنوع خود معادل ایران دانسته شده است. همانطور که وقتی ما میگوییم کشورهای حوزه نوروز به معنی این نیست که در این کشورها آیین دیگری جز نوروز وجود ندارد بلکه مشخصه بینامتنی و بینافرهنگی در بین آنها نقطه مشترکی به نام نوروز است. در اینجا هم فارسی بهعنوان زبانی مشترک میان ملل و اقوامیست که با این زبان آشنا هستند، و این زبان غیر از میراث مشترک، پُلی برای ارتباط با آنها بودهاست. زیستجهان ایرانی منظر یکپارچه اما متنوعی دارد که زبان فارسی آیینه این منظر اقلیمی و وحدت در چشمانداز تنوع فرهنگی و نسبیت زبانیست.
رشد زبان فارسی محدود به جغرافیای ایران نیست، به همان نسبت، قونیه، دهلی، دوشنبه، بخارا، بلخ و... در رشد و بلوغ آن با زیستجهانها و زیستآیینهای مختلف نقش داشتهاند. همانطور که امروز زبان انگلیسی ابزار بیان تجربه ملل مختلف است، زبان فارسی هم زبانی برای بیان زیباییشناسانه، عرفانی و فلسفی اقوام و ملل مختلف به شمار میآید.
🎙 #علیرضا_حسنزاده
عضو هیئت علمی و رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی
⬅️ خواندن متن کامل گفتوگو
🔗 منبع
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
زبان فارسی بهدلیل تاریخ فاجعهبار ما که لبریز از جنگ، زلزله و خشکسالی بوده، ماهیتی آستانهای مییابد و با استفاده از مفهوم ابداعشده در مردمشناسی میتوان گفت، زبانی آستانهای، چندصدایی و محل اصلی نوزایی هویتی ایرانیان در چشمانداز ادبیات قدرتمند آن در طی تاریخ بودهاست. چندصدایی، زبان فارسی را به فضایی برای جذب همه هویتهای فرهنگی، فرهنگها و خردهفرهنگهای ایرانی تبدیل میکند. بهواقع فرهنگ ایرانی دو خاستگاه آستانهای و چندصدایی برای پایداری و نوزایی هویت خود و تدوام آن داشتهاست؛ یکی ادبیات فارسی و دیگری آیینهای ایرانی، یکی دارای بعد کلامی چندصداییست و دیگری بعد غیرکلامی چندصدایی. هر دو اینها هم میانقومیست، مثل #نوروز که انواع مختلف دارد؛ نوروز کُردی، نوروز چوپانی، نوروز خلیج فارس یا همان نوروز دریایی و صیادی. زبان فارسی در عین حال منابع تاریخی مختلفی برای رشد و پویایی خود داشته، تاریخ و میراث روایی پیش و پس از اسلام. بنابراین فارسی هرگز رقیب زبانهای اقوام ایرانی نبوده، بلکه همزاد، برادر و خواهر تنی آنها بودهاست.
مسئله مهم دیگر این است که «هویت» دارای لایههای مختلفیست؛ جنسیت، سن، طبقه، دین، مذهب و غیره. در اینجا زبان از منظر تنوع فرهنگی و نسبیت زبانی از زیستجهان و بافت فرهنگی متأثر است. این فقط در مورد ایران صدق نمیکند، همهجا همینطور است. یعنی هویت یک زن کُرد ایرانی از هویت یک مرد کُرد ایرانی یا زن بلوچ ایرانی متفاوت است. در اینجا شما با تنوع فرهنگی مواجه هستید که در تضاد با همبستگی ملی نیست. پروین اعتصامی، ژاله قائممقامی یا فروغ فرخزاد هر یک زن ایرانی شاعر هستند و زبان آنها از زبان مثلاً سهراب سپهری یا احمد شاملو متفاوت است. هویت و زبان زن ایرانی میتواند متأثر از جنسیت، سن، مذهب و اقلیم او باشد. بنابراین نمیتوان اولاً از هویت تعریفی بسته و متصّلب داشت و دوم زبان فارسی را متصّلب و تکصدایی تعریف کرد. با توجه به ادبیات چندصدایی زبان فارسی، تعریف تکصدایی از آن که نماینده یک هویت باشد، در تضاد با کارکردهای فرهنگی، تاریخی و تمدنی این زبان است. چنین زبان قدرتمندی هرگز در بافت و بستری تکصدا بهوجود نمیآید، زبانی که مولانا و حافظ در آن به اوج طرح عرفانی مدارا و تنوع فرهنگی و چندصدایی و کثرت در وحدت و وحدت در کثرت از جهان میرسند. راز جهانگستری این زبان هم همین ویژگی آن است؛ دعوت به عشق، مروت، دوستی و تساهل و گذشت.
زبان فارسی یکی از چندصداییترین زبانهای جهان است. میتوان ادعا کرد که با توجه به تأثیرپذیری زبان فارسی از زیستجهان و زیستآیینهای اقوام و ملل مختلف، ما در جهان زبانهای فارسی داریم. یعنی زبان فارسی بهدلیل خصلت چندصدایی خود، امکان ظهور انواع زبانهای اجتماعی، ادبی و فرهنگی را در بستر خود دادهاست. بههمین دلیل هم میگویند Persianate Worlds یا Persianate Societies یعنی جهانها و جوامع فارسیزبان. در اینجا فارسی بهدلیل بُعد متکثر و متنوع خود معادل ایران دانسته شده است. همانطور که وقتی ما میگوییم کشورهای حوزه نوروز به معنی این نیست که در این کشورها آیین دیگری جز نوروز وجود ندارد بلکه مشخصه بینامتنی و بینافرهنگی در بین آنها نقطه مشترکی به نام نوروز است. در اینجا هم فارسی بهعنوان زبانی مشترک میان ملل و اقوامیست که با این زبان آشنا هستند، و این زبان غیر از میراث مشترک، پُلی برای ارتباط با آنها بودهاست. زیستجهان ایرانی منظر یکپارچه اما متنوعی دارد که زبان فارسی آیینه این منظر اقلیمی و وحدت در چشمانداز تنوع فرهنگی و نسبیت زبانیست.
رشد زبان فارسی محدود به جغرافیای ایران نیست، به همان نسبت، قونیه، دهلی، دوشنبه، بخارا، بلخ و... در رشد و بلوغ آن با زیستجهانها و زیستآیینهای مختلف نقش داشتهاند. همانطور که امروز زبان انگلیسی ابزار بیان تجربه ملل مختلف است، زبان فارسی هم زبانی برای بیان زیباییشناسانه، عرفانی و فلسفی اقوام و ملل مختلف به شمار میآید.
🎙 #علیرضا_حسنزاده
عضو هیئت علمی و رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی
⬅️ خواندن متن کامل گفتوگو
🔗 منبع
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
▪️ساعدی و یارشاطر
دوازدهم فروردین زادروز #احسان_یارشاطر است. خادم بزرگ فرهنگ ایران. بنیانگذار ایرانیکا؛ صدقۀ جاریهای که نام یارشاطر را زنده نگه خواهد داشت. به نیکی و حرمت.
یارشاطر آماج تیرهای تندزبانی برخی روشنفکران بود؛ از جلال آلاحمد تا ابراهیم گلستان. اقطاب متضاد این جنس روشنفکری، در هتاکی به یارشاطر همدست و همداستان بودند.
عکس یادداشتی را که یارشاطر به مناسبت درگذشت زندهیاد دکتر #غلامحسین_ساعدی نوشته، نقل میکنم. (ایراننامه، سال۵، شماره ۱، پاییز ۱۳۶۵). ساعدی روشنفکر چپ تندوتیزی بود و یارشاطر با مرام و روش او مخالف بود اما نوشت: «ساعدی از تابناکترین چهرههای ادبیات معاصر بود ... بیشک ایران تاکنون نمایشنامهنویسی چون ساعدی نداشته است».
اعتدال، #انصاف، #ادب، #مدارا، مروت و روشنبینی در این مکتوب موج میزند. ذرهای نفرت، کینه، حقد و عقده در این نوشته نیست. حرف خود را هم گفته است؛ بیدشنام، بیاتهام، بیناانصافی.
✍🏼 #میلاد_عظیمی
🔗 منبع و متن کامل: نور سیاه
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
دوازدهم فروردین زادروز #احسان_یارشاطر است. خادم بزرگ فرهنگ ایران. بنیانگذار ایرانیکا؛ صدقۀ جاریهای که نام یارشاطر را زنده نگه خواهد داشت. به نیکی و حرمت.
یارشاطر آماج تیرهای تندزبانی برخی روشنفکران بود؛ از جلال آلاحمد تا ابراهیم گلستان. اقطاب متضاد این جنس روشنفکری، در هتاکی به یارشاطر همدست و همداستان بودند.
عکس یادداشتی را که یارشاطر به مناسبت درگذشت زندهیاد دکتر #غلامحسین_ساعدی نوشته، نقل میکنم. (ایراننامه، سال۵، شماره ۱، پاییز ۱۳۶۵). ساعدی روشنفکر چپ تندوتیزی بود و یارشاطر با مرام و روش او مخالف بود اما نوشت: «ساعدی از تابناکترین چهرههای ادبیات معاصر بود ... بیشک ایران تاکنون نمایشنامهنویسی چون ساعدی نداشته است».
اعتدال، #انصاف، #ادب، #مدارا، مروت و روشنبینی در این مکتوب موج میزند. ذرهای نفرت، کینه، حقد و عقده در این نوشته نیست. حرف خود را هم گفته است؛ بیدشنام، بیاتهام، بیناانصافی.
✍🏼 #میلاد_عظیمی
🔗 منبع و متن کامل: نور سیاه
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from روامدارى
🌀 خشونت علیه زنان صرفاً به «برخوردهای فیزیکی و بدنی» محدود نیست
۱. هرگاه با کلام خشن و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او را برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان منحصر به مردان نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و سکوت کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به کل مردان جامعه حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری را که صرفاً ظاهر یا سبک زندگی متفاوتی با سلیقه ما دارد، مستحق توهین و آزار بدانیم، به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم و پیشرفت شغلی و اجتماعیاش را نه ناشی از توانایی او که به خاطر عوامل غیراخلاقی بدانیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، با رفتار خود یا با تربیت نادرست فرزندان خود، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و از آنجا که «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجه «امکان مدارا و رواداری» با آن وجود ندارد. بنابراین هریک از ما باید با هر جنسیتی، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم تا جامعهای صلحجو و انسانی برای همگان داشته باشیم.
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
۱. هرگاه با کلام خشن و گفتار جنسی خود زنی را بیازاریم
۲. هرگاه با رفتار یا حتی نگاه خود زنی را معذب و مضطرب کرده و فضای زندگی و کارش را ناامن کنیم
۳. هرگاه با بیان قضاوتهای کلیشهای و جنسیتی، زنان را متهم به ضعف و ناتوانی کنیم
۴. هرگاه با استفاده از موقعیتمان، اراده خود را بر یک زن تحمیل کنیم و خواست او را برای تعیین شیوه و کیفیت زندگیاش نادیده بگیریم
۵. هرگاه زنان را صرفاً موجوداتی برای لذت خود چه از لحاظ دیداری و چه جنسی قلمداد کنیم که باید مطابق سلیقه و معیارهای ما «زیبا و متناسب» باشند
۶. و هرگاه .....
ما بیشک یکی از «عوامل خشونت علیه زنان» هستیم.
اما اِعمال خشونت علیه زنان منحصر به مردان نیست
۱. هرگاه به عنوان یک زن، خشونت علیه زنان را صرفاً در برخورد بدنی با آنها قلمداد کنیم
۲. هرگاه به عنوان یک زن، در قبال مشاهده خشونت علیه زنان، اعتراض نکرده و سکوت کنیم
۳. هرگاه به عنوان یک زن، بهجای دفاع از حقوق زنان، به کل مردان جامعه حمله کنیم و علیه مردان «نفرتپراکنی» کنیم
۴. هرگاه به عنوان یک زن، زن دیگری را که صرفاً ظاهر یا سبک زندگی متفاوتی با سلیقه ما دارد، مستحق توهین و آزار بدانیم، به او برچسبهای تحقیرآمیز بزنیم و پیشرفت شغلی و اجتماعیاش را نه ناشی از توانایی او که به خاطر عوامل غیراخلاقی بدانیم
۵. هرگاه به عنوان یک زن، با رفتار خود یا با تربیت نادرست فرزندان خود، همراه و زمینهساز یکی از انواع رفتار فوق شویم
۶. و هرگاه ...
ما «به عنوان یک زن» بخش مهمی از «چرخه خشونت علیه زنان» خواهیم بود.
و از آنجا که «خشونت علیه زنان» از مصادیق اموریست که در آن به دیگران «آسیب» میرسد، بههیچوجه «امکان مدارا و رواداری» با آن وجود ندارد. بنابراین هریک از ما باید با هر جنسیتی، به سهم خود عمل کرده و در مقابل این ظلم و خشونت تا جایی که میتوانیم بایستیم تا جامعهای صلحجو و انسانی برای همگان داشته باشیم.
۲۵ نوامبر
#روز_جهانی_رفع_خشونت_علیه_زنان #روز_نارنجی
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#روامداری #مدارا #رواداری
💠
@RavaaMadaari
📚 پیشنـهاد مطـالعه (معرفی پنج متن)
برای گذرِ سنجیدۀ ایرانیان از این پیچِ تند تاریخی-اجتماعی-سیاسی که در آن هستیم، خواندنِ چه کتابهایی را میتوان تعیینکننده و ضروری دانست؟
اگر بخواهیم در صحنۀ سیاست آب در هاون نکوبیم، چه دیندار باشیم و چه بیدین، چه چپ باشیم و چه راست، چه از جمهوریت دفاع کنیم و چه پادشاهیِ مشروطه، باید در عرصۀ مباحثات و کنشهای سیاسی از حداقلی از سواد فلسفی-اجتماعی-سیاسی برخوردار باشیم و با چند مفهوم کلیدی آشنا. حال اگر بخواهیم فقط به اندازۀ انگشتان یک دست، متن (کتاب/ مقاله) معرفی کنیم که برای عموم شهروندان ایرانِ امروز، با تخصصهای مختلف، از پزشک، مهندس، مدیر و مشاور گرفته تا معلم، دانشجو، سیاستگذار و پژوهنده، و دیگر شهروندانِ خواهان ارتقاء فرهنگ سیاسی، قابل استفاده باشند، این متون کداماند؟ متنهایی که در عین اهمیت، حتیالمقدور کمحجم و خوشخوان باشند.
قطعاً این فهرست پیشنهادی مبتنی بر سلیقۀ شخصی و فهم نگارنده است و دیگر اهالیِ کتاب و اندیشه میتوانند فهرست موجز دیگری دراینباره پیشنهاد کنند. به گمانِ بنده این فهرست شامل یک شرطِ لازم و حداقلی بسیارتأثیرگذار، برای ارتقاء آگاهی و کنشگریِ سالم و سنجیده برای هر شهروند جهانِ جدید، بهویژه ایرانیان در شرایط کنونی است.
🔸 آنچه با مطالعۀ پنج متن پیشنهادی مییابیم:
🔺 الف) آشنایی با بنیانهای مفاهیم کلیدی و پایه مانند: تساهل(تولرانس)، تکثّر (پلورالیزم)، مرز جهاننگریِ شخصی با امرسیاسی (سکولاریزم)، حقوقِ بشر، و در رأس آن «آزادی» در معنای امروزین و مدرن؛
🔺 ب) بلوغ فکری و نقادانهاندیشی، همچون موضعی بین دو وضعیتِ افراطی: ۱- تسلیم و تقلیدِ آموزههای ازمابهتران، یا ۲- عصیان علیه هر فرمان و نظمِ مستقر؛
🔺 ج) آشنایی با «حلقۀ مطالعه»، بهمثابۀ نهادِ مدنیِ مؤثر در کنشگری اجتماعیِ آگاهانه و مسئولانه، در غیابِ شرایط مناسب برای فعالیتِ مؤثرِ احزاب، اتحادیهها و گروههای رسمیِ سیاسی و صنفی.
💢اینک فهرست:
۱- نامهای درباب تساهل، جان لاک، شیرزاد گلشاهی کریم، نشرنی، شامل یک مقدمۀ ارزشمند حدود چهل صفحهای به قلم مترجم، و حدود نود صفحه متنِ رسالۀ جان لاک، فیلسوف انگلیسیِ قرن هفده.
۲- رساله درباره آزادی، جان استورات میل، جواد شیخالاسلامی، انتشارات علمیوفرهنگی.
۳- روشنگری چیست؟ ایمانوئل کانت. ترجمۀ فارسی اصل مقاله حدود ۵-۶ صفحه است. نخستین ترجمۀ فارسی از این مقاله، به قلم همایون فولادپور، در مجلۀ کلک، شمارۀ ۲۲ (دی ۱۳۷۰) منتشر شد. این مقاله اینک در اینترنت قابل دستیابی است. اما اگر علاقهمندان بخواهند این مقاله را در کنار چند مقالۀ مشابه بهصورت کتاب داشته باشند، به این کتاب حدود ۱۳۰ صفحهای مراجعه کنند:
- روشننگری چیست، نظریهها و تعریفها، گردآوریِ ارهارد بار، ترجمۀ سیروس آرینپور، انتشارات آگاه.
۴- اعلامیۀ جهانیِ حقوق بشر. این اعلامیه شامل سی ماده است که به گونههای مختلف در متون کاغذی و الکترونیک قابل دسترس است. این متن را میتوان در قالبِ فقط دو-سه صفحه فشرد. با همۀ کوچکیِ این متن، میتوان آن را مهمترین متنِ سیاسیِ قرن بیستم، و ازجملۀ جهانگیرترین متونِ موردِتوافق نسبی در تاریخ گونۀ انسان دانست. صدالبته به این متن نقدها وارد کردهاند و همچنان میتوان کرد، اما این از اهمیت آن بهمثابۀ عصارۀ درک انسانها از حقوق پایۀ خود و بستری برای مباحثات و گفتگوی سیاسی نمیکاهد. این متن نه تنها در نظامِ رسمیِ تعلیموتربیت ما جایی درخور ندارد، بلکه احزاب و گروههای سیاسی هم آنقدر که باید به درک و ترویج آن اهتمام نکردهاند. در زبان فارسی، این دو کتاب این متن را به اضافۀ تاریخچۀ تدوین و ضمیمههای الحاقی در خود دارند:
- درخانه اگر کس است، محمدعلی موحد، نشرکارنامه.
- حقوق بشر، مایکل فریمن، محمد کیوانفر، انتشارات هرمس و ناقد.
۵- محفلهای مطالعه و دموکراسی در سوئد، استفان لارسون، منوچهر حقیقی راد، مقالهای با حدود ۵۰ صفحه منتشر شده در مجلۀ ارغنون ۲۰، ۱۳۸۱.
✍🏼 #اردشیر_منصوری
🗓 اسفند ۱۴۰۲
🔗 منبع و متن کامل: کانال گفتارها
#کتاب #آزادی #رواداری #مدارا #حقوق #اندیشه
@Jaryaann
برای گذرِ سنجیدۀ ایرانیان از این پیچِ تند تاریخی-اجتماعی-سیاسی که در آن هستیم، خواندنِ چه کتابهایی را میتوان تعیینکننده و ضروری دانست؟
اگر بخواهیم در صحنۀ سیاست آب در هاون نکوبیم، چه دیندار باشیم و چه بیدین، چه چپ باشیم و چه راست، چه از جمهوریت دفاع کنیم و چه پادشاهیِ مشروطه، باید در عرصۀ مباحثات و کنشهای سیاسی از حداقلی از سواد فلسفی-اجتماعی-سیاسی برخوردار باشیم و با چند مفهوم کلیدی آشنا. حال اگر بخواهیم فقط به اندازۀ انگشتان یک دست، متن (کتاب/ مقاله) معرفی کنیم که برای عموم شهروندان ایرانِ امروز، با تخصصهای مختلف، از پزشک، مهندس، مدیر و مشاور گرفته تا معلم، دانشجو، سیاستگذار و پژوهنده، و دیگر شهروندانِ خواهان ارتقاء فرهنگ سیاسی، قابل استفاده باشند، این متون کداماند؟ متنهایی که در عین اهمیت، حتیالمقدور کمحجم و خوشخوان باشند.
قطعاً این فهرست پیشنهادی مبتنی بر سلیقۀ شخصی و فهم نگارنده است و دیگر اهالیِ کتاب و اندیشه میتوانند فهرست موجز دیگری دراینباره پیشنهاد کنند. به گمانِ بنده این فهرست شامل یک شرطِ لازم و حداقلی بسیارتأثیرگذار، برای ارتقاء آگاهی و کنشگریِ سالم و سنجیده برای هر شهروند جهانِ جدید، بهویژه ایرانیان در شرایط کنونی است.
🔸 آنچه با مطالعۀ پنج متن پیشنهادی مییابیم:
🔺 الف) آشنایی با بنیانهای مفاهیم کلیدی و پایه مانند: تساهل(تولرانس)، تکثّر (پلورالیزم)، مرز جهاننگریِ شخصی با امرسیاسی (سکولاریزم)، حقوقِ بشر، و در رأس آن «آزادی» در معنای امروزین و مدرن؛
🔺 ب) بلوغ فکری و نقادانهاندیشی، همچون موضعی بین دو وضعیتِ افراطی: ۱- تسلیم و تقلیدِ آموزههای ازمابهتران، یا ۲- عصیان علیه هر فرمان و نظمِ مستقر؛
🔺 ج) آشنایی با «حلقۀ مطالعه»، بهمثابۀ نهادِ مدنیِ مؤثر در کنشگری اجتماعیِ آگاهانه و مسئولانه، در غیابِ شرایط مناسب برای فعالیتِ مؤثرِ احزاب، اتحادیهها و گروههای رسمیِ سیاسی و صنفی.
💢اینک فهرست:
۱- نامهای درباب تساهل، جان لاک، شیرزاد گلشاهی کریم، نشرنی، شامل یک مقدمۀ ارزشمند حدود چهل صفحهای به قلم مترجم، و حدود نود صفحه متنِ رسالۀ جان لاک، فیلسوف انگلیسیِ قرن هفده.
۲- رساله درباره آزادی، جان استورات میل، جواد شیخالاسلامی، انتشارات علمیوفرهنگی.
۳- روشنگری چیست؟ ایمانوئل کانت. ترجمۀ فارسی اصل مقاله حدود ۵-۶ صفحه است. نخستین ترجمۀ فارسی از این مقاله، به قلم همایون فولادپور، در مجلۀ کلک، شمارۀ ۲۲ (دی ۱۳۷۰) منتشر شد. این مقاله اینک در اینترنت قابل دستیابی است. اما اگر علاقهمندان بخواهند این مقاله را در کنار چند مقالۀ مشابه بهصورت کتاب داشته باشند، به این کتاب حدود ۱۳۰ صفحهای مراجعه کنند:
- روشننگری چیست، نظریهها و تعریفها، گردآوریِ ارهارد بار، ترجمۀ سیروس آرینپور، انتشارات آگاه.
۴- اعلامیۀ جهانیِ حقوق بشر. این اعلامیه شامل سی ماده است که به گونههای مختلف در متون کاغذی و الکترونیک قابل دسترس است. این متن را میتوان در قالبِ فقط دو-سه صفحه فشرد. با همۀ کوچکیِ این متن، میتوان آن را مهمترین متنِ سیاسیِ قرن بیستم، و ازجملۀ جهانگیرترین متونِ موردِتوافق نسبی در تاریخ گونۀ انسان دانست. صدالبته به این متن نقدها وارد کردهاند و همچنان میتوان کرد، اما این از اهمیت آن بهمثابۀ عصارۀ درک انسانها از حقوق پایۀ خود و بستری برای مباحثات و گفتگوی سیاسی نمیکاهد. این متن نه تنها در نظامِ رسمیِ تعلیموتربیت ما جایی درخور ندارد، بلکه احزاب و گروههای سیاسی هم آنقدر که باید به درک و ترویج آن اهتمام نکردهاند. در زبان فارسی، این دو کتاب این متن را به اضافۀ تاریخچۀ تدوین و ضمیمههای الحاقی در خود دارند:
- درخانه اگر کس است، محمدعلی موحد، نشرکارنامه.
- حقوق بشر، مایکل فریمن، محمد کیوانفر، انتشارات هرمس و ناقد.
۵- محفلهای مطالعه و دموکراسی در سوئد، استفان لارسون، منوچهر حقیقی راد، مقالهای با حدود ۵۰ صفحه منتشر شده در مجلۀ ارغنون ۲۰، ۱۳۸۱.
✍🏼 #اردشیر_منصوری
🗓 اسفند ۱۴۰۲
🔗 منبع و متن کامل: کانال گفتارها
#کتاب #آزادی #رواداری #مدارا #حقوق #اندیشه
@Jaryaann