وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
5.5K subscribers
3.06K photos
905 videos
132 files
1.98K links
بی بغض عمر حُب علی نیست قبول
این اسـت مـرام همه اولاد بـتول

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب وَلَايَةُ اللَّه.
ولايت علي ‏بن ابي ‏طالب‏ (صلوات الله علیه)
ولايت خداست.
بحار الأنوار/ج۴۰/ص۴.

کامنت‌سیاسی‌ممنوع
Download Telegram
پر شدن جهنم از جن و انس

1. قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿الأعراف ١٨﴾‏
فرمود: «نکوهیده و رانده، از آن [مقام‌] بیرون شو؛ که قطعاً هر که از آنان از تو پیروی کند، جهنّم را از همه شما پر خواهم کرد.»

2. إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ‎﴿هود ١١٩﴾‏
مگر کسانی که پروردگار تو به آنان رحم کرده، و برای همین آنان را آفریده است. و وعده پروردگارت [چنین‌] تحقّق پذیرفته است [که:] «البتّه جهنّم را از جنّ و انس یکسره پر خواهم کرد.»

3. وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَـٰكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ‎﴿السجدة ١٣﴾‏
و اگر می خواستیم، حتماً به هر کسی [از روی جبر] هدایتش را می دادیم، لیکن سخن من محقَقَ گردیده که: «هر آینه جهنم را از همه جنیان و آدمیان خواهم آکند.»

4. لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿ص ٨٥﴾‏
هرآینه جهنّم را از تو و از هر کس از آنان که تو را پیروی کند، از همگی شان، خواهم انباشت.»

5. يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ‎﴿ق ٣٠﴾
آن روز که [ما] به دوزخ می گوییم: «آیا پر شدی؟» و می گوید: «آیا باز هم هست؟»

محبت و ترحم نسبت به نواصب حرام است (36)

#جزء8 #جزء12 #جزء21 #جزء23 #جزء26
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
Voice message
خوش اخلاقی؟!؟!؟!؟

بعضی گمان می کنند:
هر که بیشتر جوک و طنز و خزعبلات ببافد خیلی خوش اخلاق تر است
هر که همیشه و همه جا و در همه حال ، بخندد خوش اخلاق است
هر که مقابل نامحرم بی تقوایی به خرج دهد و گرم بگیرد و بگو بخند راه بیاندازد، خوش اخلاق است، و اگر حریم محرم و نامحرمی را رعایت کند بداخلاق
هر که مشغول لهو و لعب شود، فارغ از معنویات شود، خیلی خوش اخلاق است
هر که در مقابل هر شخصی با هر عقیده ای لبخند بزند، نرمی به خرج دهد، خیلی خوش اخلاق است
هر که هرهر کرکر راه بیندازد و مرگ و قبر و قیامت و معنویات و حزن را از یاد ببرد، خوش اخلاق است
هرکه روضه برود، از ترس معاد گریه کند، خوش اخلاقی را ترک نموده و مشکل روانی دارد
برخی می خواهند #اسلام_رحمانی و صلح کل صوفیه لعنهم الله را ترسیم کنند و اسم خوش اخلاقی بر آن بگذارند

#اخلاق یکی از آموزه های اسلام است و خود اسلام به ما یاد داده کجا مهربان باشیم کجا غضبناک ، کجا حب خرج کنیم کجا بغض.

بغض دنیوی یا بغض خدایی

☑️گاهی لبخند و خنده اسمش بداخلاقی است بر خلاف تصور عامه مردم (مثلا لبخند به نواصب لعنهم الله)
☑️گاهی شادی اسمش بد اخلاقی است بر خلاف عقیده مردمان (مثل شادی در ایام حزن اهل بیت صلوات الله علیهم)
☑️گاهی نرمی و عطوفت، اسمش بداخلاقی است بر خلاف باور مردمان جاهل (مثل نرم بودن در مقابل شبهه افکنان دینی)
☑️گاهی ترحم خوب نیست و بر خلاف آموزه های اسلامی می باشد، بر خلاف عقیده مردمان جاهل ( مثل محبت و ترحم به دشمنان دینی)

یقین داشته باشیم که اسلام هیچ خوبی و زیبایی را فروگذار نکرده و همه را بیان فرموده، و در جاهای دیگر هیچ خبری نیست.
افرادی که دم از انسانیت می زنند خودشان کلی بداخلاقی دارند و سخنانشان برای ما ارزنی ارزش ندارد.

بزرگترین اخلاق=دین=اسلام

وَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿قلم ٤﴾
و راستى كه تو را اخلاقی (خويى) والاست

عنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِي قَوْلِهِ وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ‏
يَقُولُ عَلَى دِينٍ عَظِيم‏

🔸از امام باقر علیه السلام نقل شده در مورد کلام خداوند متعال: و راستى كه تو را اخلاقی (خويى) والاست ؛ می فرماید: (منظور از خلاق عظیم) بر دین عظیم

تفسير القمي، ج‏2، ص: 382
تفسير الصافي، ج‏5، ص: 208
تفسير نور الثقلين، ج‏5، ص: 392

در روایت دیگری داریم:
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ‏
قَالَ هُوَ الْإِسْلَامُ.

🔸از امام باقر (علیه السلام) در مورد کلام خداوند عز و جل: "انک لعلی خلق عظیم" نقل شده:
(منظور از خلاق عظیم) همان اسلام است.

معاني الأخبار، النص، ص: 188
البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص: 455
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏68، ص: 382

بله
چه اخلاقی والاتر از آموزه های اهل بیت صلوات الله علیهم؟
و اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم یقینا عامل به آیات قرآن بودند: أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ

نمی شود گفت همیشه باید رئوف و رحیم و نرم باشیم که این یک سیره باطل است.
اهل بیت صلوات الله علیهم
#البغض_فی_الله و #الحب_فی_الله داشتند؛ خیلی جاها غضب می کردند، لعن می کردند، برای خداوند متعال عصبانی می شدند، با شدت و حدت بر خورد می کردند، حدود الهی مثل شلاق و ... را جاری می کردند. و اینگونه نبوده #همیشه رحم و عطوفت و مهربانی داشته باشند.

#جزء26 #جزء29
گستاخی و جسارت عایشه ملعونه به بدن مطهر امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و پاسخ امام حسین صلوات الله علیه به این فاحشه

●... وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِ‌ (حجرات 2) وَ لَعَمْرِي لَقَدْ ضَرَبْتِ أَنْتِ لِأَبِيكِ وَ فَارُوقِهِ عِنْدَ أُذُنِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْمَعَاوِلَ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ‌ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‌ [حجرات 3] وَ لَعَمْرِي لَقَدْ أَدْخَلَ أَبُوكِ وَ فَارُوقُهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ بِقُرْبِهِمَا مِنْهُ الْأَذَى وَ مَا رَعَيَا مِنْ حَقِّهِ مَا أَمَرَهُمَا اللَّهُ بِهِ عَلَى لِسَانِ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَمْوَاتاً مَا حَرَّمَ مِنْهُمْ أَحْيَاءً وَ تَاللَّهِ يَا عَائِشَةُ لَوْ كَانَ هَذَا الَّذِي كَرِهْتِيهِ مِنْ دَفْنِ الْحَسَنِ عِنْدَ أَبِيهِ رَسُولِ اللَّهِ جَائِزاً فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ لَعَلِمْتِ أَنَّهُ سَيُدْفَنُ وَ إِنْ رَغِمَ مَعْطِسُكِ قَالَ ثُمَّ تَكَلَّمَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِيَّةِ وَ قَالَ يَا عَائِشَةُ يَوْماً عَلَى بَغْلٍ وَ يَوْماً عَلَى جَمَلٍ فَمَا تَمْلِكِينَ نَفْسَكِ وَ لَا تَمْلِكِينَ الْأَرْضَ عَدَاوَةً لِبَنِي هَاشِمٍ قَالَ فَأَقْبَلَتْ عَلَيْهِ فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْحَنَفِيَّةِ هَؤُلَاءِ الْفَوَاطِمُ يَتَكَلَّمُونَ فَمَا كَلَامُكَ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ وَ أَنَّى تُبْعِدِينَ مُحَمَّداً مِنَ الْفَوَاطِمِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ وَلَدَتْهُ ثَلَاثُ فَوَاطِمَ- فَاطِمَةُ بِنْتُ عِمْرَانَ بْنِ عَائِذِ بْنِ عَمْرِو بْنِ مَخْزُومٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدِ بْنِ هَاشِمٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ زَائِدَةَ بْنِ الْأَصَمِّ ابْنِ رَوَاحَةَ بْنِ حُجْرِ بْنِ عَبْدِ مَعِيصِ بْنِ عَامِرٍ قَالَ فَقَالَتْ عَائِشَةُ لِلْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) نَحُّوا ابْنَكُمْ وَ اذْهَبُوا بِهِ فَإِنَّكُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ قَالَ فَمَضَى الْحُسَيْنُ إِلَى قَبْرِ أُمِّهِ ثُمَّ أَخْرَجَهُ فَدَفَنَهُ بِالْبَقِيعِ.

●...و خداوند عز و جل فرموده است: ای کسانی که ایمان آورده اید صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نبرید. [حجرات 2] و به جانم سوگند، تو برای پدرت و فاروقش (عمر) کنار گوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کلنگ ها زدی. و خداوند عز و جل فرمود: کسانی که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می کنند، همان کسانی هستند که خداوند دل هاشان را برای پرهیزگاری امتحان کرده است. [حجرات 3] در حالی که به جانم سوگند پدرت و فاروقش به سبب نزدیک شدنشان به ایشان او را آزار دادند و حقّی را که خداوند با زبان رسولش به آن دو امر کرده بود دربارۀ او رعایت نکردند. که خداوند آنچه را دربارۀ زندگان مؤمن حرام کرده، دربارۀ مؤمنان مرده نیز حرام کرده است. و به خدا سوگند ای عایشه! دفن کردن حسن نزد پدرش رسول خدا، که تو آن را نمی پسندی اگر میان ما و خداوند جایز بود (طی شده بود)، می دانستی که او، اگرچه با مالیده شدن بینی ات به خاک هم بود، [در آن جا] دفن می شود. سپس محمّد حنفیّه به سخن درآمده، فرمود: روزی بر استر و روزی بر شتر. تو نه مالک جانت هستی و نه مالک زمین. [و این کار] برای دشمنی با بنی هاشم است. (امام باقر صلوات الله علیه) فرمود: عایشه به او رو کرد و گفت: ای پسر حنفیّه! اینان، فاطمی اند که سخن می گویند، سخن تو چیست؟ و حسین (صلوات الله علیه) به او (عایشه لعنة الله علیها) فرمود: چگونه محمّد را از فاطمیات دور می کنی، که به خدا سوگند او زادۀ سه فاطمه است: فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو مخزوم و فاطمه دختر اسد بن هاشم و فاطمه دختر زائدة بن أصمّ بن رواحة بن حجر بن عبد معیص بن عامر. آن گاه عایشه به حسین (صلوات الله علیه) گفت: فرزندتان را دور کنید و او را ببرید که شما مردمی خصومتگر هستید. پس حسین (صلوات الله علیه) به سوی قبر مادرش رفت. سپس پیکر را بیرون آورده، در بقیع دفنش کرد.

الكافي- ط الاسلامية جلد 1 صفحه 302 حدیث 3
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء جلد 44 صفحه 142 حدیث 9
حلية الأبرار جلد 3 صفحه 208

صفحه 2️⃣ از 2️⃣

#جزء26
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
تربیت دینی یعنی، بغض و کینه ابوبکر🔥 اگر فرزندی بغض نداشت؛ بی تربیت است اشاره به برائت امام جواد صلوات الله علیه از شیخین لعنة الله علیهما سید احمد دارستانی
مبارزه امام جواد صلوات الله علیه با روایات نبوی جعلی در مدح ابوبکر و عمر در اوج #تقیه و خفقان

صفحه 1️⃣ از 2️⃣


وروي: أن المأمون بعدما زوج ابنته أم الفضل أبا جعفر، كان في مجلس وعنده أبو جعفر عليه السلام ويحيى بن أكثم وجماعة كثيرة. فقال له يحيى بن أكثم: ما تقول يا بن رسول الله في الخبر الذي روي: أنه (نزل جبرئيل عليه السلام على رسول الله صلى الله عليه وآله وقال: يا محمد إن الله عز وجل يقرؤك السلام ويقول لك: سل أبا بكر هل هو عني راض فإني عنه راض) [1].
فقال أبو جعفر عليه السلام: لست بمنكر فضل أبي بكر ولكن يجب على صاحب هذا الخبر أن يأخذ مثال الخبر الذي قاله رسول الله صلى الله عليه وآله في حجة الوداع: (قد كثرت علي الكذابة وستكثر بعدي فمن كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار فإذا أتاكم الحديث عني فاعرضوه على كتاب الله وسنتي، فما وافق كتاب الله وسنتي فخذوا به، وما خالف كتاب الله وسنتي فلا تأخذوا به) وليس يوافق هذا الخبر كتاب الله قال الله تعالى: (ولقد خلقنا الإنسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن أقرب إليه من حبل الوريد) [سورة ق 16] فالله عز وجل خفي عليه رضاء أبي بكر من سخطه حتى سأل عن مكنون سره، هذا مستحيل في العقول.
ثم قال يحيى بن أكثم: وقد روي: (أن مثل أبي بكر وعمر في الأرض كمثل جبرئيل وميكائيل في السماء). فقال: وهذا أيضا يجب أن ينظر فيه، لأن جبرئيل وميكائيل ملكان لله مقربان يم يعصيا الله قط، ولم يفارقا طاعته لحظة واحدة، وهما قد أشركا بالله عز وجل وإن أسلما بعد الشرك. فكان أكثر أيامهما الشرك بالله فمحال أن يشبههما بهما.
قال يحيى: وقد روي أيضا: (أنهما سيدا كهول أهل الجنة) [2] فما تقول فيه؟ فقال عليه السلام: وهذا الخبر محال أيضا، لأن أهل الجنة كلهم يكونون شبابا ولا يكون فيهم كهل، وهذا الخبر وضعه بنو أمية لمضادة الخبر الذي قال رسول الله صلى الله عليه وآله في الحسن والحسن عليهما السلام: بأنهما (سيدا شباب أهل الجنة)...

🔸روایت شده بعد از آنکه مامون (لعنه الله) دخترش ام الفضل (لعنة الله علیها) را به تزویج امام جواد (صلوات الله علیه) در آورد در مجلسی حضور داشت، و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آنجا حضور داشتند.
یحیی بن اکثم به امام گفت: ای پسر رسول خدا چه می‌گویی در مورد این خبر که روایت شده جبرئیل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند عز و جل، بر تو سلام رسانده و به تو گوید: از ابوبکر بپرس آیا از من راضی است؟ به درستی که من از او خشنودم. امام فرمود: من منکر فضل ابوبکر نیستم اما راوی این روایت باید روایت دیگری که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حجة الوداع فرمود را دیده باشد که فرمود: دروغگویان بر من بسیار است و بعد از من بیشتر می‌شود، پس هر که بر من عمدا دروغ ببندد جایگاهش در آتش است، هرگاه روایتی بر شما وارد شد آن را بر کتاب خدا و سنتم عرضه دارید، و آنچه موافق کتاب خدا و سنتم بود را پذیرفته و آنچه مخالف آنها بود را نگیرید (رد نمائید)، و این حدیث موافق کتاب خدا نیست، خداوند متعال می‌فرماید : «و ما انسان را خلق کردیم و به وسوسه های نفسانی اش آگاهیم و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم» (سوره ق 16) ، چگونه بر خداوند عز و جل خشنودی ابوبکر از غضب او مخفی مانده تا از اسرار پوشیده سؤال کند و این در عقول محال و غیر ممکن است.
آنگاه یحیی بن اکثم گفت: روایت شده، مثال ابوبکر و عمر در زمین همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است. امام فرمود: و در این روایت نیز باید دقت کرد، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته‌ی مقرب الهی هستند که هرگز نافرمانی خدا را نکرده اند و از فرمانبرداری او لحظه ای دست نکشیده اند، اما آن دو به خداوند عز و جل مشرک بودند و بعد از شرک، اسلام آوردند، و بیشتر ایام عمرشان را در حال شرک به خدا به سر برده اند، و شباهت این دو به آن دو محال است.
یحیی گفت: همچنین روایت شده که آن دو سرور پیران اهل بهشت هستند در این زمینه چه می‌گویی؟ امام فرمود: و این روایت نیز محال می‌باشد، زیرا تمامی اهل بهشت جوانند و در میانشان پیرمردی نیست، و این خبر را بنی امیه جعل کرده اند تا در مقابل روایتی قرار گیرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد حسن و حسین (صلوات الله علیهما) فرموده که آنان دو سرور جوانان اهل بهشتند...

الإحتجاج (طبرسی) جلد 2 صفحه 446


#جزء26 #جزء21 #جزء9 #جزء17
مبارزه امام جواد صلوات الله علیه با روایات نبوی جعلی در مدح ابوبکر و عمر در اوج #تقیه و خفقان

صفحه 2️⃣ از 2️⃣


...فقال يحيى بن أكثم: وروي: (أن عمر بن الخطاب سراج أهل الجنة). فقال عليه السلام: وهذا أيضا محال، لأن في الجنة ملائكة الله المقربين، وآدم ومحمد، وجميع الأنبياء والمرسلين، لا تضئ الجنة بأنوارهم حتى تضئ بنور عمر.
فقال يحيى: وقد روي: (أن السكينة تنطق على لسان عمر) [1].
فقال عليه السلام: لست بمنكر فضل عمر، ولكن أبا بكر أفضل من عمر: فقال - على رأس المنبر -: (أن لي شيطانا يعتريني، فإذا ملت فسددوني).
فقال يحيى: قد روي: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (لو لم أبعث لبعث عمر) [1]. فقال عليه السلام: كتاب الله أصدق من هذا الحديث، يقول الله في كتابه: (وإذ أخذنا من النبيين ميثاقهم ومنك ومن نوح) [سورة الأحزاب 7] فقد أخذ الله ميثاق النبيين فكيف يمكن أن يبدل ميثاقه، وكل الأنبياء عليهم السلام لم يشركوا بالله طرفة عين، فكيف يبعث بالنبوة من أشرك وكان أكثر أيامه مع الشرك بالله، وقال رسول الله صلى الله عليه وآله: نبئت وآدم بين الروح والجسد).
فقال يحيى بن أكثم: وقد روي أيضا: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (ما احتبس عني الوحي قط إلا ظننته قد نزل على آل الخطاب) [3]. فقال عليه السلام: وهذا محال أيضا، لأنه لا يجوز أن يشك النبي صلى الله عليه وآله في نبوته قال الله تعالى: (الله يصطفي من الملائكة رسلا ومن الناس) [سورة الحج 75] فكيف يمكن أن ينتقل النبوة ممن اصطفاه الله تعالى إلى من أشرك به.
قال يحيى: روي: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (لو نزل العذاب لما نجى منه إلا عمر). فقال عليه السلام: وهذا محال أيضا، لأن الله تعالى يقول: (وما كان الله ليعذبهم وأنت فيهم وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون) [سورة الأنفال 33] فأخبر سبحانه أنه لا يعذب أحدا ما دام فيهم رسول الله صلى الله عليه وآله وما داموا يستغفرون.

🔸...پس یحیی بن اکثم گفت: و روایت شده که عمر بن خطاب چراغ (نور دهنده‌ی) اهل بهشت است. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب الهی و آدم و محمد و تمامی پیامبران و مرسلین حضور دارند با آنان بهشت روشن نمی‌گردد بلکه با نور عمر روشن می‌شود!!!
یحیی گفت: همچنین روایت شده که آرامش بر زبان عمر جاری می‌گردد. امام فرمود: من منکر فضائل عمر نیستم، اما ابوبکر از عمر برتر است و او بالای منبر گفت: من شیطانی دارم که بر من عارض (مسلط) می‌شود و هرگاه از راه خارج گردیدم مرا به راه آورید.
یحیی گفت: از پیامبر روایت شده که فرمود: اگر من بر انگیخته نمی‌شدم عمر به نبوت بر انگیخته می‌شد. امام فرمود: کتاب خداوند از این حدیث راستگوتر است، خداوند در کتابش گوید: «و هنگامی که از پیامبران و از تو و از نوح میثاق و تعهد گرفتیم» (احزاب 7) ، خداوند پیمان پیامبران را گرفته است پس چگونه ممکن است که پیمانش را تغییر دهد در حالی که پیامبران یک لحظه به خدا شرک نورزیدند پس چگونه کسی که مشرک بوده به نبوت برگزیده شود، و حال آنکه اکثر دوران زندگی او در حال شرک به سر می‌برد، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده: من آنگاه که آدم بین روح و جسد بود پیامبر گردیدم.
یحیی بن اکثم گفت: همچنین از پیامبر روایت شده: وحی از من بازداشته نشد مگر اینکه گمان کردم بر خاندان خطاب فرستاده شده است. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا جائز نیست که پیامبر در سنت خود شک نماید، خداوند متعال می‌فرماید : «خداوند از میان فرشتگان و مردم، رسولانی را انتخاب کرد» (حج 75) ، چگونه ممکن است که نبوت از کسی که خداوند متعال او را برگزیده به کسی که نسبت به خدا مشرک بوده است منتقل گردد.
یحیی گفت: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمود: اگر عذاب نازل می‌شد جز عمر کسی از آن نجات نمی یافت. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: «و خداوند تا آنگاه که تو در میان آنان هستی ایشان را عذاب نمی‌کند، و خداوند آنان را عذاب نمی‌کند در حالی که آنان طلب آمرزش می‌کنند» (انفال 33) ، و خداوند سبحان خبر داد تا زمانیکه رسول الله (صلی الله علیه و آله) در میان مردم است و تا زمانیکه از خداوند طلب آمرزش می‌خواهند کسی را عذاب نمی‌کند.

الإحتجاج (طبرسی) جلد 2 صفحه 446


#جزء26 #جزء21 #جزء9 #جزء17
یاعلی انت الصراط المستقیم 😍 (از منابع عامه)

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ‌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ: أَنْتَ الطَّرِيقُ الْوَاضِحُ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ.

🔸ابن عباس گفت: رسول خدا به علىّ بن ابى طالب فرمود: تو راه روشن و تو صراط مستقيم و تو سرور مومنان هستى.

شواهد التنزيل (حاکم حسکانی) صفحه 76 روایت 88

#جزء1 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء11 #جزء12 #جزء14 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء22 #جزء23 #جزء25 #جزء26
بسم الله الرحمن الرحیم

تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا

کانال تامل در قرآن کریم با بیش از هزار نکته از قرآن کریم
با هشتگ گذاری و تفکیک نکات هر جزء می توانید به آسانی مطالب مرتبط با جزء مورد نظر را پیدا کنید
استفاده از تفاسیر روایی


#جزء1 #جزء2 #جزء3 #جزء4 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء9 #جزء10 #جزء11 #جزء12 #جزء13 #جزء14 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء19 #جزء20 #جزء21 #جزء22 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26 #جزء27 #جزء28 #جزء29 #جزء30


لینک کانال:
https://t.me/qoran128
✔️جهنم و بهشت جاودانه
جهنم و بهشت موقتی


بهشتی ها و جهنمی فقط در یک بازه و مدت کوتاهی در زندگی عمل انجام دادند پس چرا به صورت ابدی در جایگاه خویش قرار می گیرند؟

▪️[علل الشرائع] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الشَّاذَکُونِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یُونُسَ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْخُلُودِ فِی الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَقَالَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا لَوْ بَقُوا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً مَا بَقُوا فَالنِّیَّاتُ تُخَلِّدُ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ قَالَ عَلَی نِیَّتِهِ [اسراء / ۸۴]. قَالَ:«عَلَى نِيَّتِهِ».

▪️ابی هاشم می‌گوید: از حضرت ابی عبد اللَّه علیه السّلام راجع به #خلود اهل بهشت در بهشت و جاودانی بودن اهل دوزخ در دوزخ پرسیدم ؟! حضرت فرمودند: اهل دوزخ به خاطر این در دوزخ مخلّد هستند که #نیتشان این بود که اگر برای همیشه در دنیا باشند عصیان و نافرمانی خداوند را بنمایند. و اهل بهشت به این جهت در بهشت جاودانی هستند که #نیتشان در دنیا این بود که اگر در آن باقی بمانند تا ابد اطاعت خداوند را نمایند. پس #نیت این دو گروه باعث #مخلد بودنشان در بهشت و دوزخ گردیده، سپس آن جناب فرموده خداوند تعالی را تلاوت فرمود: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ» [ای پیامبر تو به خلق بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد] بعد حضرت دنبال آیه فرمودند: یعنی بر حسب #نیت و #قصد خود.

📚 بحارالأنوار ٫ جلد 8 ٫ صفحه 346


▫️تَذَاكَرُوا وَ تَلاَقَوْا وَ تَحَدَّثُوا
فَإِنَّ اَلْحَدِيثَ 👈 جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ 👉
➡️ @eteghdate



#جزء1 #جزء2 #جزء3 #جزء4 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء9 #جزء10 #جزء11 #جزء12 #جزء13 #جزء14 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء19 #جزء20 #جزء21 #جزء22 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26 #جزء27 #جزء28 #جزء29 #جزء30
تفاوت توسل و پرستش

آیا توسل روافض و شیعیان به اهل بیت صلوات الله علیهم به معنای پرستش است؟


1⃣فعل "دعا" در برخی آیات به معنای "عبد" است
توسل به معنای پرستش نیست

إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحيمُ ﴿طور ۲۸﴾‏
ما از پيش او را مى‌‌خوانديم، كه اوست نيكوكار و مهربان.

#جزء27

2⃣دَعا به معنای عَبَد

قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ۖ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‎﴿احقاف ٤﴾‏
[به مشرکان] بگو: به من خبر دهید معبودانی که به جای خدا می خوانید چه چیزی از زمین را آفریده اند یا مگر آنان را در آفرینش آسمان ها مشارکتی است؟ اگر راستگو هستید کتابی پیش از این قرآن یا بازمانده ای از دانش استواری [که ادعای شما را تصدیق کند] برای من بیاورید

#جزء26

3⃣دعا=عبد

وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ‎﴿غافر ٢٠﴾
خداوند بحقّ داوری می‌کند، و معبودهایی را که غیر از او می‌خوانند هیچ گونه داوری ندارند؛ خداوند شنوا و بیناست!

#جزء24

4⃣خواندن و دعا به معنای عبادت و شرک است

إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ ۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ‎﴿فاطر ١٤﴾‏
اگر آنها را بخوانید، دعای شما را نمی‌شنوند، و اگر بشنوند اجابتتان نمی‌کنند، و روز قیامت شرکِ شما را انکار می‌کنند؛ و [هیچ کس‌] چون [خدای‌] آگاه، تو را خبردار نمی‌کند.

قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَىٰ بَيِّنَتٍ مِّنْهُ ۚ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا ‎﴿فاطر ٤٠﴾‏
بگو: «به من خبر دهید از شریکان خودتان که به جای خدا می‌خوانید؛ به من نشان دهید که چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا آنان در [کار] آسمانها همکاری داشته‌اند؟ یا به ایشان کتابی داده‌ایم که دلیلی بر خود از آن دارند؟» بلکه ستمکاران جز فریب به یکدیگر وعده نمی‌دهند.

#جزء22

5⃣خواندن به معنای پرستش است نه به معنای توسل

وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ‎﴿نحل ٢٠﴾‏
و کسانی را که جز خدا می‌خوانند، چیزی نمی آفرینند در حالی که خود آفریده می شوند.

#جزء14

6⃣دَعا در بعضی آیات به معنای خواندن و توسل نیست ، به معنای پرستش است

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿رعد ۱۴﴾
دعوت حق فقط ویژه خداست. و کسانی را که مشرکان به جای خدا می خوانند، چیزی برای آنان برآورده نمی کنند. مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آبی می گشاید تا آب به دهانش برسد و حال آنکه هرگز نخواهد رسید، و دعا و درخواست کافران جز در گمراهی و تباهی نیست.

7⃣قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَ لا تَحْوِيلاً ﴿اسراء ۵۶﴾
بگو: «كسانى را كه غير از او مى‌پنداريد، بخوانيد! آن‌ها نه مى‌توانند زيانى را از شما برطرف‌ سازند و نه هيچ تغييرى در آن ايجاد كنند».

#جزء13 #جزء15

8⃣وهابیت به اشتباه با استفاده از این آیات توسل را رد می کنند

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ ۗ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ‎﴿یونس ٦٦﴾‏
آگاه باش، كه هر كه در آسمانها، و هر كه در زمين است از آنِ خداست. و كسانى كه غير از خدا شريكانى را مى‌خوانند، پيروى نمى‌كنند. اينان جز از گمان پيروى نمى‌كنند و جز گمان نمى‌برند.

وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ ۖ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ ‎﴿یونس ١٠٦﴾‏
و به جاى خدا، چيزى را كه سود و زيانى به تو نمى‌رساند، مخوان؛ كه اگر چنين كنى، در آن صورت قطعاً از جمله ستمكارانى.

#جزء11

9⃣و در آخر نظر یکی از علمای عامه در تایید سخنان ما:

أجل مسمى: هو يوم القيامة، أنذروا: أي خوّفوا، معرضون: أي مولّون لاهون،🔻 تدعون: أي تعبدون🔻، شرك: أي نصيب، أثارة: أي بقية، ومثلها الأثرة (بالتحريك) يقال (سمنت الإبل على أثارة) أي بقية شحم كان قبل ذلك، حشر:
أي جمع، كافرين: أي مكذبين

تفسير المراغي جلد 26 صفحه 4
جریان تهمت عایشه به ام ابراهیم

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ ﴿حجرات ۶﴾‏
اى كسانى‌كه ايمان آورده ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره‌ی آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى ناآگاهى آسيب برسانيد و از كرده‌ی خود پشيمان شويد.

🌿...و قوله: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ» [فإنها نزلت في مارية القبطية أم إبراهيم ع] «وَ كَانَ‏ سَبَبُ‏ ذَلِكَ‏ أَنَ‏ عَائِشَةَ قَالَتْ‏ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَيْسَ هُوَ مِنْكَ وَ إِنَّمَا هُوَ مِنْ جَرِيحٍ الْقِبْطِيِّ فَإِنَّهُ يَدْخُلُ إِلَيْهَا فِي كُلِّ يَوْمٍ، فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَالَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع: خُذِ السَّيْفَ وَ أْتِنِي بِرَأْسِ جَرِيحٍ فَأَخَذَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع السَّيْفَ ثُمَّ قَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّكَ إِذَا بَعَثْتَنِي فِي أَمْرٍ أَكُونُ فِيهِ كَالسَّفُّودِ الْمُحْمَاةِ فِي الْوَبَرِ فَكَيْفَ تَأْمُرُنِي أَثْبُتُ فِيهِ أَوْ أَمْضِي عَلَى ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: بَلْ تَثَبَّتْ، فَجَاءَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِلَى مَشْرَبَةِ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ فَتَسَلَّقَ عَلَيْهَا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ جَرِيحٌ هَرَبَ مِنْهُ وَ صَعِدَ النَّخْلَةَ فَدَنَا مِنْهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ قَالَ لَهُ انْزِلْ، فَقَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ! اتَّقِ اللَّهَ مَا هَاهُنَا أُنَاسٌ، إِنِّي مَجْبُوبٌ ثُمَّ كَشَفَ عَنْ عَوْرَتِهِ، فَإِذَا هُوَ مَجْبُوبٌ، فَأَتَى بِهِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا شَأْنُكَ يَا جَرِيحُ! فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْقِبْطَ يَجُبُّونَ حَشَمَهُمْ وَ مَنْ يَدْخُلُ إِلَى أَهْلِيهِمْ وَ الْقِبْطِيُّونَ لَا يَأْنَسُونَ إِلَّا بِالْقِبْطِيِّينَ فَبَعَثَنِي أَبُوهَا لِأَدْخُلَ إِلَيْهَا وَ أَخْدُمَهَا وَ أُونِسَهَا- فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ» الْآيَة.»

🔰و کلام خداوند: اى كسانى‌كه ايمان آورده ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره‌ی آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى ناآگاهى آسيب برسانيد و از كرده‌ی خود پشيمان شويد (حجرات ۶)
پس آن آیه در باب ماریه ام ابراهیم نازل شده
(رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در اواخر سال هشتم هجری از همسرشان «ماریه قبطیه» (که از طرف حاکم قبط1⃣ به ایشان اهداء شده بود) صاحب فرزندی به نام ابراهیم شدند. در این هنگام عایشه، ماریه را به کاری زشت متهم کرد.2⃣ در تفسیر علی‌بن‌ابراهیم‌قمی، ماجرا از زبان امام صادق (علیه‌السلام) چنین نقل شده است:🔰)
🔹عایشه به رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) گفت: ابراهیم فرزند تو نیست، بلکه فرزند جریح قبطی است. او هرروز نزد ماریه می‌رود.
🔸رسول خدا خشمگین شدند و به امیر مؤمنان (علیهماالسلام) فرمودند: «این شمشیر را بگیر و سر جریح را برایم بیاور.»
🔹امیر مؤمنان شمشیر را گرفتند و فرمودند: «پدر و مادرم به فدایتان، ای رسول خدا. شما اگر مرا دنبال کاری بفرستید، سخت و سریع عمل می‌کنم. دستورتان چه‌گونه است؛ آیا (تحقیق کنم و) وقتی برایم ثابت شد، اقدام کنم یا (بدون تحقیق) کار را به سرانجام رسانم؟»
🔹رسول خدا فرمودند: (تحقیق کن تا) برایت ثابت شود.
🔸امیر مؤمنان به مکان سرسبزی که مادر ابراهیم (ماریه) آن‌جا بود، رفتند و خود را از دیوار بالا کشیدند.
🔹وقتی جریح ایشان را دید، (از ترس) پا به فرار گذاشت و از درخت نخلی بالا رفت.
🔸امیر مؤمنان نزدیک او رفتند و به او گفتند: «پایین بیا.»
🔹جریح به حضرت عرض کرد: ای علی، از خدا بترس، این‌جا کسی نیست، من اخته‌ام. سپس عورتش را آشکار نمود و مشخص شد که او اخته است.
🔸امیر مؤمنان او را نزد رسول خدا بردند.
🔹رسول خدا به او فرمودند: «وضعیتت چطور است، ای جریح؟»
🔸جریح عرض کرد: ای رسول خدا، قبطی‌ها خدمت‌کارانشان و کسانی که در میان خانواده‌شان رفت‌وآمد دارند را اخته می‌کنند. قبطی‌ها فقط با قبطی‌ها انس می‌گیرند. به‌همین‌خاطر، پدر ماریه مرا فرستاد تا نزد او روم، به او خدمت کنم و با او انس گیرم.
🔹در این هنگام، این آیه نازل شد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر فاسقی به شما خبری داد، تحقیق کنید تا گروهی را ناآگاهانه متهم نسازید و به خاطر کارتان پشیمان گردید.»

📚تفسیر القمی، ج۲، ص۳۱۸

1⃣یکی از اقوام اصیل مصر که مسیحی بوده‌اند.
2⃣خداوند در آیات ۱۱ الی ۲۰ سوره نور (که به آیات «اِفک» مشهور است)، به ماجرای این تهمت ناروا اشاره فرموده است.

💠 @hadithona

#جزء18 #جزء26