📻 #شبانه ۱۸۹
جهاندار پیش جهانآفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین #آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#شعر #فردوسی #شاهنامه #عکس_روز #تاریخ #ایران
💙 #یادمان: سده به دهها اسطورهی ایرانی آمیخته که یکی از زیباترین آنها؛ برافروختن آتش در دماوند به دست ۱۰۰ مرد رسته از بند ضحاک ماردوش است؛ #جشن_سده، میعاد نور فروزان و خاموشنشدنی ایران، ورای هر اهریمنی گرامی باد
جهاندار پیش جهانآفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین #آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#شعر #فردوسی #شاهنامه #عکس_روز #تاریخ #ایران
💙 #یادمان: سده به دهها اسطورهی ایرانی آمیخته که یکی از زیباترین آنها؛ برافروختن آتش در دماوند به دست ۱۰۰ مرد رسته از بند ضحاک ماردوش است؛ #جشن_سده، میعاد نور فروزان و خاموشنشدنی ایران، ورای هر اهریمنی گرامی باد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✌️ عملیات آزادی در برابر عملیات وحشت
📹 #فیلم
تصویری محسورکننده از قیام امروز در #روسیه؛
سرکوب گستردهی هواداران #ناوالنی در دستورکار است، مجموع بازداشتهای هفتهی گذشته به بیش از ۱۰ هزار نفر رسیده اما ستونهای کرملین هنوز از مشتهای گره کردهی این زنان و مردان شجاع، میلرزد ..
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل
📹 #فیلم
تصویری محسورکننده از قیام امروز در #روسیه؛
سرکوب گستردهی هواداران #ناوالنی در دستورکار است، مجموع بازداشتهای هفتهی گذشته به بیش از ۱۰ هزار نفر رسیده اما ستونهای کرملین هنوز از مشتهای گره کردهی این زنان و مردان شجاع، میلرزد ..
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل
✍🏼 شر همیشه شر است
1⃣ همهی آنچه باید دربارهی برمه و بانو سوچی بدانید | دو قسمت، قسمت نخست
📝 #یادداشت
همه چیز مانند ۳۰ سال پیش است؛ دوباره یک انتخابات در برمه، دوباره پیروزی لیگ ملی دموکراسی با بیش از ۸۰ درصد آرا و دوباره یک کودتا! انگار ۲۷ می ۱۹۹۰ همیشه در #برمه تکرار میشود؛ زمانی که نام کشور را به «میانمار» تغییر داد و تاریخ برمه را به پیش و پس از خود قسمت کرد. آن زمان هم، لیگ ملی دموکراسی به رهبری آنگ سان سوچی، ۸۲ درصد کرسیهای پارلمان را برد و او آماده میشد تا نخستوزیری را در دست بگیرد اما نظامیان که گفته بودند؛ «به نتیجهی این انتخابات افتخار خواهند کرد» حتا ۲۴ ساعت هم به حرفشان پایبند نماندند. تانکها را به خیابان آوردند، خانهی سوچی را تبدیل به زندان شخصیاش کردند، رهبران و منتخبان لیگ(اتحادیه) ملی دموکراسی را به زندان انداختند و حکومت استبدادیِ خونتا به حکومت کودتایی «انجمن بازگشت نظم و قانون ايالتی» تغییر نام داد، نامی که تقریبن ۲۱ سال دوام آورد.
آنگ سان سوچی این زمان طولانی را در زندان خانگیاش گذراند؛ در این مدت مرتب بر شهرتش افزوده شد، جایزه ساخاروف و صلح نوبل برد و لقبهایی مانند گاندی و ماندلای آسیا برایش ردیف کردند، کشورش اما بدترین دورهی تاریخی خود را از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۸ را پشت سر میگذاشت؛ اقتصاد برمه فروپاشید. نظامیان توانستند از #کره_شمالی نیز در شاخص فلاکت پیشی بگیرند و لقب «فقیرترین کشور جهان» همراه با «بدترین حکومت جهان» به انتخاب تایم را از آن خود کنند. آنها میانماری ساختند که دانشگاه نداشت، سرود ملی نداشت، ساختار سیاسی نداشت، مراودهی بینالمللی نداشت و جایگاهی در هیچ یک از نهادها جهانی نیز هم. کشوری که روزگاری به «کاسهی برنج جهان» شهرت داشت، در حکومت خونتا تبدیل شد به دیگ جوشانی از رنج و مرارت و تیرهروزی مردمش. در این مرگسالی «گردباد نرگس» در می ۲۰۰۸، انگار نقطهی تلاقی شب و سپیدهدم در این کشور بود. قربانیان توفان به ۱۰۰ هزار نفر میرسید و حدود ۱۰۰ هزار تن دیگر نیز بر اثر نابهسامانی قابلپیشبینی خونتا در امدادرسانی، بروز قحطی و نرسیدن کمکهای فوری جان باختند. کمکهای گستردهی آمریکا و جهان از راه دریای هند، پشت خلیج بنگال سرگردان بودند اما ژنرالها اجازهی ورود آنها را برای هفتهها ندادند.
در دل این گردباد مهیب و تراژدی بزرگ، خونتا یک قانون اساسی را پس از ۱۸ سال به یک همهپرسی تشریفاتی گذاشت که رای دادن در آن اجباری بود! «اتحاد میانمار» شد «اتحادیه جمهوری میانمار» و برای نخستین بار، یک رهبر تقریبن غیرنظامی را به چشم دید که ماموریت اجرای یک رشته اصلاحات بسیار کنترلشده را بر عهده داشت. براساس این قانون اساسی «برای همیشه و در هر حال، ۲۵ درصد کرسیهای پارلمان را به نظامیان اختصاص دارد»، «کنترل سه وزارتخانهی اصلی در اختیار ارتش خواهد بود» و «اعلام شرایط فوقالعاده در هر زمانی برای نظامیان ممکن است».
با این تغییرها، سرانجام پس از ۲۰ سال آنگ سان سوچی از بازداشت خانگی رهید و خیلی زود در یک انتخابات میاندورهای بر کرسی پارلمان تکیه زد؛ لحظهای ویژه و شگفتانگیز در تاریخ برمه که با استقبال گستردهی داخلی و خارجی همراه بود. حزب او در نخستین انتخابات واقعی کشور به سال ۲۰۱۵، اکثریت پارلمان را از آن خود کرد و از آنجا که نظامیان، #سوچی را از ریاستجمهوری محروم ساخته بودند، تین چیاو و سپس وین مینت، از رهبران لیگ دموکراسی به ریاستجمهوری رسیدند؛ نایبانی برای خانم سوچی که قدرت اصلی را در اختیار داشت. از ۲۰۱۱ به این سو، به نظر میرسید که برمه به مسیر درست بازمیگردد، هزاران یادداشت و مقاله در تمجید سوچی و حزبش نوشته شد و امیدهای بسیاری وجود داشت که بالاخره این کشور به سمت توسعه و پیشرفت میرود اما امروز همهی آن امیدها به یاس گراییده، چرا؟
ماجرای دامنهدار کشتار مسلمانان ایالت راخین، در سالهای اخیر بیش از هر چیز دیگری از برمه، سرخط خبرها بوده است. در برمه، کشوری با ۱۳۰ قوم و مذهب و بیش از ۲۰۰ زبان و لهجه، اکثریت بودایی، دچار تنش مذهبی شدیدی با جامعهی مسلمانان کشورند. مسلمانان روهینگیا با حدود یک میلیون جمعیت، از هرگونه حقوق اجتماعی و امکانات اولیه محرومند و حکومت برمه هم آنها را مهاجران بنگالی و عرب میداند تا شهروند خود. انتظار میرفت به ویژه پس از ۲۰۱۵ که سوچی قدرت را دستکم در ظاهر به دست گرفته، برای بهبود وضعیت این اقلیت گامهایی بردارد اما حملهی بنیادگرایان و تروریستهای «ارتش آزادیبخش روهینگیای آراکان» به پایگاههای پلیس در ۲۰۱۶، زمینهی ورود ارتش به راخین و کشتار گسترده علیه مسلمانان را فرآهم کرد.
⤵️ ادامه در پایین ...
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل #گزارش
👈🏼 این یادداشت در «اقتصاد ۲۴» نیز منتشر شده است (لینک)
1⃣ همهی آنچه باید دربارهی برمه و بانو سوچی بدانید | دو قسمت، قسمت نخست
📝 #یادداشت
همه چیز مانند ۳۰ سال پیش است؛ دوباره یک انتخابات در برمه، دوباره پیروزی لیگ ملی دموکراسی با بیش از ۸۰ درصد آرا و دوباره یک کودتا! انگار ۲۷ می ۱۹۹۰ همیشه در #برمه تکرار میشود؛ زمانی که نام کشور را به «میانمار» تغییر داد و تاریخ برمه را به پیش و پس از خود قسمت کرد. آن زمان هم، لیگ ملی دموکراسی به رهبری آنگ سان سوچی، ۸۲ درصد کرسیهای پارلمان را برد و او آماده میشد تا نخستوزیری را در دست بگیرد اما نظامیان که گفته بودند؛ «به نتیجهی این انتخابات افتخار خواهند کرد» حتا ۲۴ ساعت هم به حرفشان پایبند نماندند. تانکها را به خیابان آوردند، خانهی سوچی را تبدیل به زندان شخصیاش کردند، رهبران و منتخبان لیگ(اتحادیه) ملی دموکراسی را به زندان انداختند و حکومت استبدادیِ خونتا به حکومت کودتایی «انجمن بازگشت نظم و قانون ايالتی» تغییر نام داد، نامی که تقریبن ۲۱ سال دوام آورد.
آنگ سان سوچی این زمان طولانی را در زندان خانگیاش گذراند؛ در این مدت مرتب بر شهرتش افزوده شد، جایزه ساخاروف و صلح نوبل برد و لقبهایی مانند گاندی و ماندلای آسیا برایش ردیف کردند، کشورش اما بدترین دورهی تاریخی خود را از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۸ را پشت سر میگذاشت؛ اقتصاد برمه فروپاشید. نظامیان توانستند از #کره_شمالی نیز در شاخص فلاکت پیشی بگیرند و لقب «فقیرترین کشور جهان» همراه با «بدترین حکومت جهان» به انتخاب تایم را از آن خود کنند. آنها میانماری ساختند که دانشگاه نداشت، سرود ملی نداشت، ساختار سیاسی نداشت، مراودهی بینالمللی نداشت و جایگاهی در هیچ یک از نهادها جهانی نیز هم. کشوری که روزگاری به «کاسهی برنج جهان» شهرت داشت، در حکومت خونتا تبدیل شد به دیگ جوشانی از رنج و مرارت و تیرهروزی مردمش. در این مرگسالی «گردباد نرگس» در می ۲۰۰۸، انگار نقطهی تلاقی شب و سپیدهدم در این کشور بود. قربانیان توفان به ۱۰۰ هزار نفر میرسید و حدود ۱۰۰ هزار تن دیگر نیز بر اثر نابهسامانی قابلپیشبینی خونتا در امدادرسانی، بروز قحطی و نرسیدن کمکهای فوری جان باختند. کمکهای گستردهی آمریکا و جهان از راه دریای هند، پشت خلیج بنگال سرگردان بودند اما ژنرالها اجازهی ورود آنها را برای هفتهها ندادند.
در دل این گردباد مهیب و تراژدی بزرگ، خونتا یک قانون اساسی را پس از ۱۸ سال به یک همهپرسی تشریفاتی گذاشت که رای دادن در آن اجباری بود! «اتحاد میانمار» شد «اتحادیه جمهوری میانمار» و برای نخستین بار، یک رهبر تقریبن غیرنظامی را به چشم دید که ماموریت اجرای یک رشته اصلاحات بسیار کنترلشده را بر عهده داشت. براساس این قانون اساسی «برای همیشه و در هر حال، ۲۵ درصد کرسیهای پارلمان را به نظامیان اختصاص دارد»، «کنترل سه وزارتخانهی اصلی در اختیار ارتش خواهد بود» و «اعلام شرایط فوقالعاده در هر زمانی برای نظامیان ممکن است».
با این تغییرها، سرانجام پس از ۲۰ سال آنگ سان سوچی از بازداشت خانگی رهید و خیلی زود در یک انتخابات میاندورهای بر کرسی پارلمان تکیه زد؛ لحظهای ویژه و شگفتانگیز در تاریخ برمه که با استقبال گستردهی داخلی و خارجی همراه بود. حزب او در نخستین انتخابات واقعی کشور به سال ۲۰۱۵، اکثریت پارلمان را از آن خود کرد و از آنجا که نظامیان، #سوچی را از ریاستجمهوری محروم ساخته بودند، تین چیاو و سپس وین مینت، از رهبران لیگ دموکراسی به ریاستجمهوری رسیدند؛ نایبانی برای خانم سوچی که قدرت اصلی را در اختیار داشت. از ۲۰۱۱ به این سو، به نظر میرسید که برمه به مسیر درست بازمیگردد، هزاران یادداشت و مقاله در تمجید سوچی و حزبش نوشته شد و امیدهای بسیاری وجود داشت که بالاخره این کشور به سمت توسعه و پیشرفت میرود اما امروز همهی آن امیدها به یاس گراییده، چرا؟
ماجرای دامنهدار کشتار مسلمانان ایالت راخین، در سالهای اخیر بیش از هر چیز دیگری از برمه، سرخط خبرها بوده است. در برمه، کشوری با ۱۳۰ قوم و مذهب و بیش از ۲۰۰ زبان و لهجه، اکثریت بودایی، دچار تنش مذهبی شدیدی با جامعهی مسلمانان کشورند. مسلمانان روهینگیا با حدود یک میلیون جمعیت، از هرگونه حقوق اجتماعی و امکانات اولیه محرومند و حکومت برمه هم آنها را مهاجران بنگالی و عرب میداند تا شهروند خود. انتظار میرفت به ویژه پس از ۲۰۱۵ که سوچی قدرت را دستکم در ظاهر به دست گرفته، برای بهبود وضعیت این اقلیت گامهایی بردارد اما حملهی بنیادگرایان و تروریستهای «ارتش آزادیبخش روهینگیای آراکان» به پایگاههای پلیس در ۲۰۱۶، زمینهی ورود ارتش به راخین و کشتار گسترده علیه مسلمانان را فرآهم کرد.
⤵️ ادامه در پایین ...
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل #گزارش
👈🏼 این یادداشت در «اقتصاد ۲۴» نیز منتشر شده است (لینک)
✍🏼 شر همیشه شر است
2⃣ همهی آنچه باید دربارهی برمه و بانو سوچی بدانید | دو قسمت، قسمت دوم
📝 #یادداشت
⤴️ .... ادامه از بالا
به نظر میرسید که ارتش، این گروه بنیادگرا را دستمایهی اقدامی سازمانیافته علیه تمامی مسلمانان برمه قرار داده تا «راهحل نهایی» برای پاکسازی کامل مسلمانان را به اجرا بگذارد. واکنش جهانی به این اقدام نظامیان و شبهنظامیان بسیار شدید بود، شماری از کشورها (البته به جز حاکمیت ایران تا به #چین برنخورد!) و سازمانها آن را «نسلکشی» توصیف کردهاند اما در داخل برمه، سرکوب و پاکسازی جمعیت مسلمان از پشتیبانی مسیحیان و بوداییان برخوردار است. سوچی، در یک دوگانهی بسیار دشوار قرار گرفت؛ یک سو پایبند ماندن به آرمانهای حقوق بشری خود و دفاع از اقلیت مسلمان که میتوانست به از دست دادن پشتیبانی گستردهی عمومی و احتمال برخورد دوبارهی ارتش و از دست رفتن روزنههای موجود بیانجامد و در دیگر سو، دفاع از کشتار اقلیت مسلمان که دستکم در کوتاه مدت، موقعیت او در نزد نظامیان و پشتیبانی عمومی را تضمین میکرد به بهای از دست دادن وجههی بینالمللی و جایزههای افتخارآمیزش!
انتخابها هیچ وقت بیهزینه یا حتا کمهزینه نیست؛ #سوچی به راه دوم رفت و اعتباری که با ۲۰ سال مقاومت در زندان اندوخته بود را به پای انتخاب بسیار دشوارش قربانی کرد. او سرکوب شدید مسلمانان را به تروریستهای آرکان نسبت داد و به جای ارتش برمه از این انتقاد کرد که به کارهای دولت برای بهبود وضعیت روهینگیاییها توجه نمیشود. سوچی حتا در دیوان لاهه نیز حاضر شد تا شهادت دهد که «نسلکشی و پاکسازی قومی و مذهبی» در برنامهی نظامیان جایی نداشته و مساله، سرکوب تروریستهاییست که «در پاکستان و عربستان آموزش میبینند». در برمهای که اکثریت بر این باورند اقدام ارتش علیه تروریستهای آرکان و «مشروع» است و پوشش ابعاد این جنایت نیز «فیکنیوز» و «بزرگنمایی کشورهای خارجی»، پیش از سفر سوچی به لاهه، میتینگهای بزرگی در پشتیبانیاش برگزار شد و گروههای بودایی و مسیحی به دعا و نیایش برای «بانوی برمه» پرداختند تا در ماموریتش پیروز شود اما در بیرون از مرزهای این کشور و از چشم جهانیان، این لحظهای رقتبار برای «بانوی صلح و آزادی» بود که سقوط اخلاقی او را از آرمانهای بلندش میدیدند.
انتخاب خطیر سوچی دو پیامد قابل پیشبینی داشت؛ به عنوان یک نشانهی قابل اتکا از نابودی سرمایهی بینالمللی او، پارلمان اروپا عضویت سوچی در انجمن برندگان جایزهی معتبر ساخاروف را تعلیق کرد اما یک سال بعد، حزبش در انتخابات پارلمانی آبان ۹۹ با ۸۰ درصد آرا، بر کرسیهای پارلمان چنگ انداخت، انتخاباتی که دستکم تا اینجا، همه چیز را به ۳۰ سال پیش بازگردانده است. همان شری که سوچی، اعتبارش را به پایش ریخت، نتیجهی انتخابات را نپذیرفت و دیشب دست به کودتا زد. سوچی، رییسجمهورش، وین مینت و دیگر رهبران لیگ ملی دموکراسی دوباره بازداشت شدهاند. نظامیان، کنترل همه چیز را در دست دارند و دوباره «اعلام وضعیت فوقالعاده» کردهاند، گفتهاند «یک سال» اما همه میدانند در کشوری که یک بار وضعیت فوقالعاده ۲۰ سال دوام آورد، یک وضعیت فوقالعادهی جدید هم میتواند ۲۰ سال و حتا بیشتر ادامه یابد.
شرایط کنونی #برمه البته بسیار شکننده و غیرقابل پیشبینیست؛ رهبری کودتا را ژنرال مین آنگ هلاینگ، فرماندهی ارتش از سال ۲۰۱۱ به این سو در دست دارد که بارها نقش نظامیان در سیاسی ستوده و متهم به مشارکت در نسلکشی راخین و فساد گستردهی اقتصادیست. او از نظامیان بسیار نزدیک به چین نیز به شمار میرود و احتمالن با وجود قطع شدن موبایلها و اینترنت در نایپیداو، پایتخت و رانگون باید در انتظار واکنش گستردهی هواداران ۸۰ درصدی سوچی باشد که به خیابانها خواهند آمد و در نتیجه احتمالن شاهد یک سرکوب گستردهتر نیز هستیم. برخی تحلیلگران با دیدهی شک به این نگریستهاند که نظامیان بتوانند این بار برای بلندمدت، وضعیت کودتایی را حفظ کنند و شانس بازگشت سوچی به صحنه را «صفر» نمیدانند اما تمامی اینها برآوردهای نخستین هستند و باید دید در صحنهی پیکار چه رخ میدهد و آیا سوچی ۷۵ ساله میتواند زنده از این مهلکه خارج شود؟
اگر شرایط کودتا تثبیت شود، آن وقت، شب و روز بیشماری دارد که به سرنوشتش و نتیجه مشارکت و همدستی با شر بیاندیشد و بفهمد که با رنگ کردن شر نمیشود ذات آن را تغییر داد. شاید این جمله از سخنرانیاش در ۱۹۸۹ و در زمان مبارزهی پر شورش برای کنار زدن همین شر، تلنگر مهمی برایش باشد: «این قدرت نیست که فساد میآورد، ترس از دست دادن قدرت است که به فساد رهبران سیاسی میانجامد و قدرت بینایی را از آنها میگیرد».
⏺ پایان
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل #گزارش
👈🏼 این یادداشت در «اقتصاد ۲۴» نیز منتشر شده است (لینک)
2⃣ همهی آنچه باید دربارهی برمه و بانو سوچی بدانید | دو قسمت، قسمت دوم
📝 #یادداشت
⤴️ .... ادامه از بالا
به نظر میرسید که ارتش، این گروه بنیادگرا را دستمایهی اقدامی سازمانیافته علیه تمامی مسلمانان برمه قرار داده تا «راهحل نهایی» برای پاکسازی کامل مسلمانان را به اجرا بگذارد. واکنش جهانی به این اقدام نظامیان و شبهنظامیان بسیار شدید بود، شماری از کشورها (البته به جز حاکمیت ایران تا به #چین برنخورد!) و سازمانها آن را «نسلکشی» توصیف کردهاند اما در داخل برمه، سرکوب و پاکسازی جمعیت مسلمان از پشتیبانی مسیحیان و بوداییان برخوردار است. سوچی، در یک دوگانهی بسیار دشوار قرار گرفت؛ یک سو پایبند ماندن به آرمانهای حقوق بشری خود و دفاع از اقلیت مسلمان که میتوانست به از دست دادن پشتیبانی گستردهی عمومی و احتمال برخورد دوبارهی ارتش و از دست رفتن روزنههای موجود بیانجامد و در دیگر سو، دفاع از کشتار اقلیت مسلمان که دستکم در کوتاه مدت، موقعیت او در نزد نظامیان و پشتیبانی عمومی را تضمین میکرد به بهای از دست دادن وجههی بینالمللی و جایزههای افتخارآمیزش!
انتخابها هیچ وقت بیهزینه یا حتا کمهزینه نیست؛ #سوچی به راه دوم رفت و اعتباری که با ۲۰ سال مقاومت در زندان اندوخته بود را به پای انتخاب بسیار دشوارش قربانی کرد. او سرکوب شدید مسلمانان را به تروریستهای آرکان نسبت داد و به جای ارتش برمه از این انتقاد کرد که به کارهای دولت برای بهبود وضعیت روهینگیاییها توجه نمیشود. سوچی حتا در دیوان لاهه نیز حاضر شد تا شهادت دهد که «نسلکشی و پاکسازی قومی و مذهبی» در برنامهی نظامیان جایی نداشته و مساله، سرکوب تروریستهاییست که «در پاکستان و عربستان آموزش میبینند». در برمهای که اکثریت بر این باورند اقدام ارتش علیه تروریستهای آرکان و «مشروع» است و پوشش ابعاد این جنایت نیز «فیکنیوز» و «بزرگنمایی کشورهای خارجی»، پیش از سفر سوچی به لاهه، میتینگهای بزرگی در پشتیبانیاش برگزار شد و گروههای بودایی و مسیحی به دعا و نیایش برای «بانوی برمه» پرداختند تا در ماموریتش پیروز شود اما در بیرون از مرزهای این کشور و از چشم جهانیان، این لحظهای رقتبار برای «بانوی صلح و آزادی» بود که سقوط اخلاقی او را از آرمانهای بلندش میدیدند.
انتخاب خطیر سوچی دو پیامد قابل پیشبینی داشت؛ به عنوان یک نشانهی قابل اتکا از نابودی سرمایهی بینالمللی او، پارلمان اروپا عضویت سوچی در انجمن برندگان جایزهی معتبر ساخاروف را تعلیق کرد اما یک سال بعد، حزبش در انتخابات پارلمانی آبان ۹۹ با ۸۰ درصد آرا، بر کرسیهای پارلمان چنگ انداخت، انتخاباتی که دستکم تا اینجا، همه چیز را به ۳۰ سال پیش بازگردانده است. همان شری که سوچی، اعتبارش را به پایش ریخت، نتیجهی انتخابات را نپذیرفت و دیشب دست به کودتا زد. سوچی، رییسجمهورش، وین مینت و دیگر رهبران لیگ ملی دموکراسی دوباره بازداشت شدهاند. نظامیان، کنترل همه چیز را در دست دارند و دوباره «اعلام وضعیت فوقالعاده» کردهاند، گفتهاند «یک سال» اما همه میدانند در کشوری که یک بار وضعیت فوقالعاده ۲۰ سال دوام آورد، یک وضعیت فوقالعادهی جدید هم میتواند ۲۰ سال و حتا بیشتر ادامه یابد.
شرایط کنونی #برمه البته بسیار شکننده و غیرقابل پیشبینیست؛ رهبری کودتا را ژنرال مین آنگ هلاینگ، فرماندهی ارتش از سال ۲۰۱۱ به این سو در دست دارد که بارها نقش نظامیان در سیاسی ستوده و متهم به مشارکت در نسلکشی راخین و فساد گستردهی اقتصادیست. او از نظامیان بسیار نزدیک به چین نیز به شمار میرود و احتمالن با وجود قطع شدن موبایلها و اینترنت در نایپیداو، پایتخت و رانگون باید در انتظار واکنش گستردهی هواداران ۸۰ درصدی سوچی باشد که به خیابانها خواهند آمد و در نتیجه احتمالن شاهد یک سرکوب گستردهتر نیز هستیم. برخی تحلیلگران با دیدهی شک به این نگریستهاند که نظامیان بتوانند این بار برای بلندمدت، وضعیت کودتایی را حفظ کنند و شانس بازگشت سوچی به صحنه را «صفر» نمیدانند اما تمامی اینها برآوردهای نخستین هستند و باید دید در صحنهی پیکار چه رخ میدهد و آیا سوچی ۷۵ ساله میتواند زنده از این مهلکه خارج شود؟
اگر شرایط کودتا تثبیت شود، آن وقت، شب و روز بیشماری دارد که به سرنوشتش و نتیجه مشارکت و همدستی با شر بیاندیشد و بفهمد که با رنگ کردن شر نمیشود ذات آن را تغییر داد. شاید این جمله از سخنرانیاش در ۱۹۸۹ و در زمان مبارزهی پر شورش برای کنار زدن همین شر، تلنگر مهمی برایش باشد: «این قدرت نیست که فساد میآورد، ترس از دست دادن قدرت است که به فساد رهبران سیاسی میانجامد و قدرت بینایی را از آنها میگیرد».
⏺ پایان
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل #گزارش
👈🏼 این یادداشت در «اقتصاد ۲۴» نیز منتشر شده است (لینک)
Telegram
ساسان آقایی
✍🏼 شر همیشه شر است
1⃣ همهی آنچه باید دربارهی برمه و بانو سوچی بدانید | دو قسمت، قسمت نخست
📝 #یادداشت
همه چیز مانند ۳۰ سال پیش است؛ دوباره یک انتخابات در برمه، دوباره پیروزی لیگ ملی دموکراسی با بیش از ۸۰ درصد آرا و دوباره یک کودتا! انگار ۲۷ می ۱۹۹۰ همیشه…
1⃣ همهی آنچه باید دربارهی برمه و بانو سوچی بدانید | دو قسمت، قسمت نخست
📝 #یادداشت
همه چیز مانند ۳۰ سال پیش است؛ دوباره یک انتخابات در برمه، دوباره پیروزی لیگ ملی دموکراسی با بیش از ۸۰ درصد آرا و دوباره یک کودتا! انگار ۲۷ می ۱۹۹۰ همیشه…
👁 قفس ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری
🏷 حکومت کمونیستی چین چه بلایی سر بشر آورده است؟
✍🏻 محمد مدرس
📖 #کتاب_خوانی 📝 #یادداشت
🔸 ما هماهنگ شدهایم
✍ کای استریتماتر
به تازگی گوشکردن به کتابی را به پایان بردم که دربارهی کنترل افراد با استفاده از تکنولوژی در #چین نکتههای بسیار جالبی داشت.
در سال ۲۰۲۰، تعداد دوربینهای نصب شده در چین از مرز ۶۰۰ میلیون عبور کرده و به ادعای خود حکومت، شناسایی یک فرد در کمتر از یک دقیقه امکانپذیر است. سیستم "امتیازدهی اجتماعی" بخشی از طرح بزرگ چین برای کنترل همه چیز شهروندانش است. طرحی که بر اساس اون هر فرد براساس کارهای "درست" یا "اشتباه" از دید حکومت امتیازی دریافت میکند و به دلیل یکپارچگی سیستم الکترونیک تمام این امتیازهای مثبت و منفی، در فایل فرد ذخیره و براساسش، فرد ممکن استدفاقد شرایط دریافت وام، اجازه سفر به خارج از کشور و ... تشخیص داده شود!
به بیان دیگر اگر فرد از لحاظ اقتصادی، سازنده، و از لحاظ اجتماعی، دارای توازن و از لحاظ سیاسی منطبق با الگوی نظام کمونیستی باشد، شایستهی دریافت جایزه خواهید بود و به جز این، باید منتظر جزای سیستماتیک حکومت چین باشد. طرح دیگر این حکومت، تحقیر عمومی از راه نمایش اعترافات مخالفان سیستم در تلویزیون دولتی و یا نمایش صورت و اسم فرد متخلف برای بدرفتاریهای کوچک اجتماعی (مانند رد شدن از چراغ قرمز) در تلویزیونهای بزرگ نصب شده در شهر است.
نویسندهی کتاب "ما هماهنگ شدهایم" به بالا نگه داشتن ترس عمومی در مردم اشاره میکند؛ "مرغ را بکشید تا میمونها بترسند" اصطلاحی رایج در چین. یکی از مهمترین اهرمهای ایجاد این ترس مصاحبههای زیر فشار تلویزیونی است. از ستارهی پاپ مصرفکنندهی ماریجوانا تا خبرنگار اقتصادی، "ونگ جی لو" که در ۲۰۱۵ مجبور به اعتراف تلویزیونی دربارهی سقوط بازار شد.
در این کشور، وکلای حقوق اجتماعی در این کشور به شدت تحت نظرند و خانواده و دوستانشان تهدید میشوند. این افراد به شکل مکرر با بازپرسی، حبس خانگی و زندانی شدن در زندانهای مشخص و یا مخفی روبهرو هستند. حکومت چین در سپتامبر ۲۰۱۳، قانون جدیدی وضع کرده که به براساس آن، انتشار هرگونه "شایعه"(خبر غیررسمی و غیردولتی) با بیشتر از ۵۰۰ بار بازنشر یا بیشتر از ۵۰۰۰ کلیک که دولت آن را سبب "جریحهدار کردن نظم اجتماعی" بداند، مجازات زندان تا ۳ سال را برای افراد در پی خواهد داشت.
سانسور اینترنت و عدم دسترسی آسان به اطلاعات، نیز یک عادت کاملن رایج در چین است. فیلتر کردن ۱۲۸ هزار سایت در ۲۰۱۷ یک نمونهی عادی در کشوریست که حکومت طرح خاموش کردن سریع سایتها و یا اینترنت به شکل کامل در دستورکار دارد؛ در یک نمونه در ۲۰۰۹، پس از قیام در ایالت شین جِنگ، اینترنت این منطقه به شکل کامل قطع و پس از ۱۰ ماه وصل گردید.
در سال ۲۰۰۳ و پس از دستور دولت مرکزی به ساختن "زره طلایی" ساختار سختافزاری و نرمافزاری اینترنت در چین به شکلی تغییر پیدا کرده که اگر لازم شود، اینترنت کشور به شکل کامل از جهان قطع خواهد شد. ساختن یک شبکه اجتماعی داخلی، از جمله اقدامهایی بوده که چین برای رسیدن به این هدف دنبال میکرد و "ویبو" شبکهی اجتماعی داخلی چین به همین دلیل پدید آمده است. بیشتر چینیها برای بسیاری از کارها از ارتباط تا سفارش غذا از این شبکه بهره میگیرند که در آن لیست بلند بالایی از واژهها ممنوع است از جمله: ۱۹۸۴، جرج اورول، دهکده حیوانات، امپراتور من و ... .
تحقیق مشترکی بین هاروارد، استنفورد و دانشگاه سندیگو نشان میدهد تنها در سال ۲۰۱۷، ۴۸۸ میلیون کامنت توسط ترولهای حکومتی در شبکههای اجتماعی انتشار داده شده و برای این کار، افراد به شکلی ویژه به کار گمارده گرفته شدهاند، تکنیک اصلی آنها، طفره رفتن از آغاز بحثهای جنجالی مخالف حکومت و تمجید عمومی از وضعیت افراد و دولت است.
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#کتاب #توییتباز
🔻 دوباره بخوانید 🔻
✍🏻 چرا گوشی چینی خطرناک است و نباید خرید؟ (لینک)
🏷 حکومت کمونیستی چین چه بلایی سر بشر آورده است؟
✍🏻 محمد مدرس
📖 #کتاب_خوانی 📝 #یادداشت
🔸 ما هماهنگ شدهایم
✍ کای استریتماتر
به تازگی گوشکردن به کتابی را به پایان بردم که دربارهی کنترل افراد با استفاده از تکنولوژی در #چین نکتههای بسیار جالبی داشت.
در سال ۲۰۲۰، تعداد دوربینهای نصب شده در چین از مرز ۶۰۰ میلیون عبور کرده و به ادعای خود حکومت، شناسایی یک فرد در کمتر از یک دقیقه امکانپذیر است. سیستم "امتیازدهی اجتماعی" بخشی از طرح بزرگ چین برای کنترل همه چیز شهروندانش است. طرحی که بر اساس اون هر فرد براساس کارهای "درست" یا "اشتباه" از دید حکومت امتیازی دریافت میکند و به دلیل یکپارچگی سیستم الکترونیک تمام این امتیازهای مثبت و منفی، در فایل فرد ذخیره و براساسش، فرد ممکن استدفاقد شرایط دریافت وام، اجازه سفر به خارج از کشور و ... تشخیص داده شود!
به بیان دیگر اگر فرد از لحاظ اقتصادی، سازنده، و از لحاظ اجتماعی، دارای توازن و از لحاظ سیاسی منطبق با الگوی نظام کمونیستی باشد، شایستهی دریافت جایزه خواهید بود و به جز این، باید منتظر جزای سیستماتیک حکومت چین باشد. طرح دیگر این حکومت، تحقیر عمومی از راه نمایش اعترافات مخالفان سیستم در تلویزیون دولتی و یا نمایش صورت و اسم فرد متخلف برای بدرفتاریهای کوچک اجتماعی (مانند رد شدن از چراغ قرمز) در تلویزیونهای بزرگ نصب شده در شهر است.
نویسندهی کتاب "ما هماهنگ شدهایم" به بالا نگه داشتن ترس عمومی در مردم اشاره میکند؛ "مرغ را بکشید تا میمونها بترسند" اصطلاحی رایج در چین. یکی از مهمترین اهرمهای ایجاد این ترس مصاحبههای زیر فشار تلویزیونی است. از ستارهی پاپ مصرفکنندهی ماریجوانا تا خبرنگار اقتصادی، "ونگ جی لو" که در ۲۰۱۵ مجبور به اعتراف تلویزیونی دربارهی سقوط بازار شد.
در این کشور، وکلای حقوق اجتماعی در این کشور به شدت تحت نظرند و خانواده و دوستانشان تهدید میشوند. این افراد به شکل مکرر با بازپرسی، حبس خانگی و زندانی شدن در زندانهای مشخص و یا مخفی روبهرو هستند. حکومت چین در سپتامبر ۲۰۱۳، قانون جدیدی وضع کرده که به براساس آن، انتشار هرگونه "شایعه"(خبر غیررسمی و غیردولتی) با بیشتر از ۵۰۰ بار بازنشر یا بیشتر از ۵۰۰۰ کلیک که دولت آن را سبب "جریحهدار کردن نظم اجتماعی" بداند، مجازات زندان تا ۳ سال را برای افراد در پی خواهد داشت.
سانسور اینترنت و عدم دسترسی آسان به اطلاعات، نیز یک عادت کاملن رایج در چین است. فیلتر کردن ۱۲۸ هزار سایت در ۲۰۱۷ یک نمونهی عادی در کشوریست که حکومت طرح خاموش کردن سریع سایتها و یا اینترنت به شکل کامل در دستورکار دارد؛ در یک نمونه در ۲۰۰۹، پس از قیام در ایالت شین جِنگ، اینترنت این منطقه به شکل کامل قطع و پس از ۱۰ ماه وصل گردید.
در سال ۲۰۰۳ و پس از دستور دولت مرکزی به ساختن "زره طلایی" ساختار سختافزاری و نرمافزاری اینترنت در چین به شکلی تغییر پیدا کرده که اگر لازم شود، اینترنت کشور به شکل کامل از جهان قطع خواهد شد. ساختن یک شبکه اجتماعی داخلی، از جمله اقدامهایی بوده که چین برای رسیدن به این هدف دنبال میکرد و "ویبو" شبکهی اجتماعی داخلی چین به همین دلیل پدید آمده است. بیشتر چینیها برای بسیاری از کارها از ارتباط تا سفارش غذا از این شبکه بهره میگیرند که در آن لیست بلند بالایی از واژهها ممنوع است از جمله: ۱۹۸۴، جرج اورول، دهکده حیوانات، امپراتور من و ... .
تحقیق مشترکی بین هاروارد، استنفورد و دانشگاه سندیگو نشان میدهد تنها در سال ۲۰۱۷، ۴۸۸ میلیون کامنت توسط ترولهای حکومتی در شبکههای اجتماعی انتشار داده شده و برای این کار، افراد به شکلی ویژه به کار گمارده گرفته شدهاند، تکنیک اصلی آنها، طفره رفتن از آغاز بحثهای جنجالی مخالف حکومت و تمجید عمومی از وضعیت افراد و دولت است.
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#کتاب #توییتباز
🔻 دوباره بخوانید 🔻
✍🏻 چرا گوشی چینی خطرناک است و نباید خرید؟ (لینک)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻 مبارزه در ده درجه زیر صفر
▫️ رویدادهای امروز و امشب روسیه
📹 #فیلم
پوتین انتقامش را گرفت، نتوانست با سم، #رویینتن_مسکو را بکشد، نتوانست جلوی بازگشتش را به کشورش را بگیرد اما امروز حکم بیسابقهی حبس ۳.۵ سالهی الکسی #ناوالنی را تایید کرد تا صدا و تصویر او را خاموش کند. با این وجود، او نشست دادگاه را هم تبدیل به جلسهی محاکمهی #تزار_نو کرد، در نطق آتشینش، فریاد زد:
«همه میدونیم چرا همچین اتفاقهایی میافته ... چون اون مرد حقیر (پوتین) داره تو پناهگاهش دیوونه میشه ... این پرونده یک عملیات ارعاب برای مردم روسیه است اما اونا نمیتونن کل کشور رو بازداشت کنند ... من نه تنها زندگی کردم، نه تنها پنهان نشدم بلکه خودم رو به خطر انداختم و آمادهی مبارزهام ...».
مردم #روسیه با شنیدن خبر قطعی شدن زندان ناوالنی، حتا یک ثانیه را هم تلف نکردند، در سرمایهی منفی ده درجهی مسکو به خیابان آمدهاند. خبرنگاران از پوشش اعتراضها محرومند، نیروهای امنیتی نیز با شدت وارد عمل شدهاند اما صدای "زندهباد ناوالنی" خاموش نشده، حق با او بود که گفت؛ «پوتین دارد دیوانه میشود».
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
▫️ رویدادهای امروز و امشب روسیه
📹 #فیلم
پوتین انتقامش را گرفت، نتوانست با سم، #رویینتن_مسکو را بکشد، نتوانست جلوی بازگشتش را به کشورش را بگیرد اما امروز حکم بیسابقهی حبس ۳.۵ سالهی الکسی #ناوالنی را تایید کرد تا صدا و تصویر او را خاموش کند. با این وجود، او نشست دادگاه را هم تبدیل به جلسهی محاکمهی #تزار_نو کرد، در نطق آتشینش، فریاد زد:
«همه میدونیم چرا همچین اتفاقهایی میافته ... چون اون مرد حقیر (پوتین) داره تو پناهگاهش دیوونه میشه ... این پرونده یک عملیات ارعاب برای مردم روسیه است اما اونا نمیتونن کل کشور رو بازداشت کنند ... من نه تنها زندگی کردم، نه تنها پنهان نشدم بلکه خودم رو به خطر انداختم و آمادهی مبارزهام ...».
مردم #روسیه با شنیدن خبر قطعی شدن زندان ناوالنی، حتا یک ثانیه را هم تلف نکردند، در سرمایهی منفی ده درجهی مسکو به خیابان آمدهاند. خبرنگاران از پوشش اعتراضها محرومند، نیروهای امنیتی نیز با شدت وارد عمل شدهاند اما صدای "زندهباد ناوالنی" خاموش نشده، حق با او بود که گفت؛ «پوتین دارد دیوانه میشود».
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
📜 کسی نیست از بختیار حمایت کند؟
«من صدایم را به پشتیبانی از آقای شاپور بختیار با سربلندی هر چه تمامتر بلند می كنم ، حتی اگر این صدا در فضا تنها بماند . من از تنها ماندن هرگز هراسی به دل راه نداده ام . ولی این بار می ترسم نه به خاطر خودم، بلكه بخاطر آینده این ملك و سرنوشت همه آنها كه دوستشان دارم .»
✍🏻 یادداشت تاریخی مهشید امیرشاهی در بحبوبحهی رویدادهای بهمن ۵۷ در روزنامهی آیندگان به تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۵۷
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روزنامهنگاری #تاریخ
«من صدایم را به پشتیبانی از آقای شاپور بختیار با سربلندی هر چه تمامتر بلند می كنم ، حتی اگر این صدا در فضا تنها بماند . من از تنها ماندن هرگز هراسی به دل راه نداده ام . ولی این بار می ترسم نه به خاطر خودم، بلكه بخاطر آینده این ملك و سرنوشت همه آنها كه دوستشان دارم .»
✍🏻 یادداشت تاریخی مهشید امیرشاهی در بحبوبحهی رویدادهای بهمن ۵۷ در روزنامهی آیندگان به تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۵۷
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روزنامهنگاری #تاریخ
📎 یادبودی برای جنایتکاران!
📜 #تاریخ 🌀 #توییتباز
۵۰ سال پس از آنکه آدمخواران ضدایرانی به یک پاسگاه کوچک ژاندارمری حمله کردند و بر روستاییان سلحشوری که به رودرویی با آنها برخاستند، آتش گشودند، هنوز تلویزیونهای خارج از کشور با دعوت از تروریستهای باقیمانده فرقهی بزهکار فدایی و انتشار گزارشهایی به یادبود تروریسم کور علیه مردم میپردازند.
🔻 توییتهای زیر واکنشیست در همین باره 🔻
✍🏻 ساسان آقایی:
چون "شاه به مشروطه عمل نکرد" ما از خارجیها اسلحه گرفتیم، به زن و بچهی مردم حمله کردیم، کارآفرینان نامی مملکت را از بین بردیم و کارمندان شرکتها و سازمانها را کشتیم؛ تروریستهای آدمخوار فدایی!
اگر بنلادن و ابوبکر بغدادی هم در دهههای ۳۰ و ۴۰ در #ایران به دنیا میآمدند و مشغول تبهکاری و سرقت و بمبگذاری و آدمکشی میشدند، امروز در بیبیسی و اینترنشنال برایشان یادبود میگرفتند؛ یادی از تروریستهای آدمخوار!
✍🏻 نجات بهرامی:
پروپاگاندای چپ در تاریخ معاصر ما به قدری ذهن و ضمیر روشنفکران و اهل درس و قلم را تسخیر کرده که هنوز هم رسانههای به ظاهر حرفهایِ فارسی زبان در نگاه به "حادثه تروریستی سیاهکل"، جنبه جنایتکارانه داستان را ماستمالی میکنند و نمیپرسند که چنین اتفاقی چه تفاوتی با حملات جندالله داشته؟
✍🏻 احسان رمضانیان:
اولین کسانی که با چریکهای واقعه #سیاهکل مقابله کردند، نه نیروهای ارتش و ژاندارمری، که مردم عادی بودند. همان مردمی که این تروریستها خود را فدایی آنها میدانستند. چقدر تباه هستند آنها که بعد از پنجاه سال هنوز از سارقان مسلح بانک و قاتلان سربازان وظیفه تجلیل میکنند!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#رسانه #روزنامهنگاری
📜 #تاریخ 🌀 #توییتباز
۵۰ سال پس از آنکه آدمخواران ضدایرانی به یک پاسگاه کوچک ژاندارمری حمله کردند و بر روستاییان سلحشوری که به رودرویی با آنها برخاستند، آتش گشودند، هنوز تلویزیونهای خارج از کشور با دعوت از تروریستهای باقیمانده فرقهی بزهکار فدایی و انتشار گزارشهایی به یادبود تروریسم کور علیه مردم میپردازند.
🔻 توییتهای زیر واکنشیست در همین باره 🔻
✍🏻 ساسان آقایی:
چون "شاه به مشروطه عمل نکرد" ما از خارجیها اسلحه گرفتیم، به زن و بچهی مردم حمله کردیم، کارآفرینان نامی مملکت را از بین بردیم و کارمندان شرکتها و سازمانها را کشتیم؛ تروریستهای آدمخوار فدایی!
اگر بنلادن و ابوبکر بغدادی هم در دهههای ۳۰ و ۴۰ در #ایران به دنیا میآمدند و مشغول تبهکاری و سرقت و بمبگذاری و آدمکشی میشدند، امروز در بیبیسی و اینترنشنال برایشان یادبود میگرفتند؛ یادی از تروریستهای آدمخوار!
✍🏻 نجات بهرامی:
پروپاگاندای چپ در تاریخ معاصر ما به قدری ذهن و ضمیر روشنفکران و اهل درس و قلم را تسخیر کرده که هنوز هم رسانههای به ظاهر حرفهایِ فارسی زبان در نگاه به "حادثه تروریستی سیاهکل"، جنبه جنایتکارانه داستان را ماستمالی میکنند و نمیپرسند که چنین اتفاقی چه تفاوتی با حملات جندالله داشته؟
✍🏻 احسان رمضانیان:
اولین کسانی که با چریکهای واقعه #سیاهکل مقابله کردند، نه نیروهای ارتش و ژاندارمری، که مردم عادی بودند. همان مردمی که این تروریستها خود را فدایی آنها میدانستند. چقدر تباه هستند آنها که بعد از پنجاه سال هنوز از سارقان مسلح بانک و قاتلان سربازان وظیفه تجلیل میکنند!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#رسانه #روزنامهنگاری
👁 مریخ، زیر چشم خاورمیانه
✅ لحظهای استثنایی در تاریخ منطقه رقم خورد
☄ #دانش
در اتفاقی تاریخی برای خاورمیانه، ماهوارهی #امید امارات در مدار مریخ قرار گرفت؛ سلامی گرم به عبور منطقه از گذشته تلخ به آیندهی روشن و نشانهای کهکشانی که نکبت و فلاکت ربطی به جغرافیا ندارد.
این کاوشگر قرار است تا اطلاعات آب و هوایی مریخ را به زمین بفرستد و به این پرسش کلیدی پاسخ دهد چرا سیارهای که روزگاری مانند زمین، آب در آن جریان داشت، تبدیل به چنین سیاره داغ و خشکی شد؟
امارات، برای رسیدن امید به مریخ، هشت ماه انتظار کشید و اکنون نخستین قدرت فضایی منطقه و جزو باشگاه فضایی جهان شده است؛ پیش از امارات تنها سه کشور به علاوهی سازمان فضایی اروپا ماموریتی برای مریخ تدارک دیده بودند! این پروژهی البته گام آخر امارات نخواهد بود، آنها مانند پروژههای غولآسایشان در روی زمین، به دنبال پروژههای رویایی در فضا از جمله سکونت انسان در مریخ نیز هستند.
بشر به زودی نخستین مستعمرهاش را در سیاره سرخ خواهد ساخت، یک پرسش کلیدی روبهروی تمامی ماست؛ آیا تا آن روز، کشورمان به مسیر برگشته است؟
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#تجربه
✅ لحظهای استثنایی در تاریخ منطقه رقم خورد
☄ #دانش
در اتفاقی تاریخی برای خاورمیانه، ماهوارهی #امید امارات در مدار مریخ قرار گرفت؛ سلامی گرم به عبور منطقه از گذشته تلخ به آیندهی روشن و نشانهای کهکشانی که نکبت و فلاکت ربطی به جغرافیا ندارد.
این کاوشگر قرار است تا اطلاعات آب و هوایی مریخ را به زمین بفرستد و به این پرسش کلیدی پاسخ دهد چرا سیارهای که روزگاری مانند زمین، آب در آن جریان داشت، تبدیل به چنین سیاره داغ و خشکی شد؟
امارات، برای رسیدن امید به مریخ، هشت ماه انتظار کشید و اکنون نخستین قدرت فضایی منطقه و جزو باشگاه فضایی جهان شده است؛ پیش از امارات تنها سه کشور به علاوهی سازمان فضایی اروپا ماموریتی برای مریخ تدارک دیده بودند! این پروژهی البته گام آخر امارات نخواهد بود، آنها مانند پروژههای غولآسایشان در روی زمین، به دنبال پروژههای رویایی در فضا از جمله سکونت انسان در مریخ نیز هستند.
بشر به زودی نخستین مستعمرهاش را در سیاره سرخ خواهد ساخت، یک پرسش کلیدی روبهروی تمامی ماست؛ آیا تا آن روز، کشورمان به مسیر برگشته است؟
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#تجربه
🌀 #توییتباز
ماموریت تاریخی #چپ، ویرانی کشورهاییست که سر به توسعه گذاشتهاند ...
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#ونزوئلا
ماموریت تاریخی #چپ، ویرانی کشورهاییست که سر به توسعه گذاشتهاند ...
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#ونزوئلا
✍🏻 معمای بیبیسی در بهمن ۵۷
◽️ پشتپردهی نیت دولت بریتانیا برای برانداختن شاه چه بود؟
📝 #یادداشت 📜 #تاریخ_نگاری
مامور اخته کردن ارتش شاهنشاهی در کتابش، اعتراف روشنی دارد؛ «بخش فارسی رادیو بیبیسی در زمان جنگ جهانی دوم، با هدف متزلزل کردن حکومت رضاشاه به وجود آمد». هایزر به تهران که رسید، در همان ساعت نخست دریافته بود که «ماموریت جدید» ارگان دولت بریتانیا چیست و چگونه با تبر به جان ایران افتاده است.
او با هر کدام از ژنرالها که صحبت کرد، حتا پیش از مسالهی «رفتن شاه»، «آشوب کمونیستها» و «فعالیتهای» بنیانگذار جمهوری اسلامی، یک مشکل بزرگ و مشترک داشتند: بیبیسی فارسی؛ بنگاه جعل، تولید فیکنیوز و ماشین پروپاگاندا. آنها میپرسیدند؛ «چگونه آمریکای بزرگ، نمیتواند یک رادیو را ساکت کند؟» و به درستی این را نشانهای از «نیت واقعی بریتانیا» و احتمالن آمریکا دربارهی ایران میدانستند. در مشتی از خروار و برای نمونهای بسیار کوچک، ربیعی به هایزر گفت؛ «بیبیسی فارسی تمام توانش را برای انتشار اطلاعات غلط، به کار گرفته. دیشب به دروغ گفته که من قصد بازنشستگی دارم. دروغش در سراسر کشور شنیده شده و هدف پخش این دروغ، ایجاد ترس و وحشت در نظامی و غیرنظامیهاست تا در این زمان سخت، فکر کنند من قصد فرار دارم و ارتش متزلزل شود».
مسالهی دروغسازی، جعل خبر و انتشارش از سوی رسانههای تاریک دی و بهمن ۵۷ و سپس برجستهسازی همان دروغها از سوی بیبیسی فارسی با هدف پخش در سراسر ایران را میتوان ماهرانهترین تاکتیک عمومی کارزار موفق مخالفان دانست که بیشک با توجه به بیسوادی رسانهای، آنها بدون طراحی بیرونی، قادر به انجام چنین عملیات گسترده، پیچیده و سازمانیافتهای نبودند. بنگاه خبرپراکنی بیبیسی، قلب تپیندهی این ماموریت بود و بیهدایت مستقیم دولت بریتانیا چنین چیزی امکانپذیر نمیشد.
شاید تعجب کنید و بپرسید؛ «چرا؟!» اسلامگرایان و شوروی کمونیستی دلیل روشنی برای برانداختن شاه داشتند اما بریتانیای کبیر، چرا باید از سرنگون ساختن او پشتیبانی میکرد؟ دربارهی نیتهای غرب در سالها و رویدادهای منتهی به #بهمن۵۷، حرفهای بسیار و پارادوکسیکالی گفته شده اما برای فهم "نیت شخصیشدهی بریتانیا" دو خط نخست این یادداشت به نقل از هایزر راهنمای خوبیست. نفرت بریتانیا از سلسلهی پهلوی بیپایان است. آنها از اینکه مستعمرهی ۱۵۰ سالهشان در عصر قاجاری به دست #رضاشاه سر بر طغیان و استقلال گذاشت و دست تجاوز بریتانیا را شکست، هنوز هم کینه به دل دارند. بریتانیا هرگز پاره کردن قرارداد دارسی از سوی رضاشاه را از یاد نبرد و به محض بروز نخستین مجال انتقامگیری در شهرآشوب جنگجهانی، یک دم را هم از دست نداد. تبعید بیپایان رضاشاه به غربتی کشنده، بخش کوچک این انتقام بود اما بازگرداندن سلسلهی بیوطن قاجار در شهریور ۲۰، هدف اصلی.
چیزی که این وسط رخ داد، یک ولیعهد جوان و خام و پیرمردی بود به نام #فروغی (لینک) که آرشوار آخرین جرعههای حیاتش را وقف کشورش کرد تا #ایران به عصر منحوس قاجار بازنگردد. بریتانیا بازی را به فروغی باخت اما برای پایان دادن به ماموریت شهریور ۲۰، ۳۷ سال منتظر ماند ..!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روزنامهنگاری #رسانه #توییتباز #رشته_توییت
🔻 دربارهی فروغی بیشتر بدانید 🔻
1⃣ ایرانخواهی در عصر دژخیم | لینک
2⃣ ماموریت؛ تاسیس ایران | لینک
3⃣ فردوسی در عزلت فرهنگی | لینک
4⃣ شاه میرود، ایران میماند | لینک
◽️ پشتپردهی نیت دولت بریتانیا برای برانداختن شاه چه بود؟
📝 #یادداشت 📜 #تاریخ_نگاری
مامور اخته کردن ارتش شاهنشاهی در کتابش، اعتراف روشنی دارد؛ «بخش فارسی رادیو بیبیسی در زمان جنگ جهانی دوم، با هدف متزلزل کردن حکومت رضاشاه به وجود آمد». هایزر به تهران که رسید، در همان ساعت نخست دریافته بود که «ماموریت جدید» ارگان دولت بریتانیا چیست و چگونه با تبر به جان ایران افتاده است.
او با هر کدام از ژنرالها که صحبت کرد، حتا پیش از مسالهی «رفتن شاه»، «آشوب کمونیستها» و «فعالیتهای» بنیانگذار جمهوری اسلامی، یک مشکل بزرگ و مشترک داشتند: بیبیسی فارسی؛ بنگاه جعل، تولید فیکنیوز و ماشین پروپاگاندا. آنها میپرسیدند؛ «چگونه آمریکای بزرگ، نمیتواند یک رادیو را ساکت کند؟» و به درستی این را نشانهای از «نیت واقعی بریتانیا» و احتمالن آمریکا دربارهی ایران میدانستند. در مشتی از خروار و برای نمونهای بسیار کوچک، ربیعی به هایزر گفت؛ «بیبیسی فارسی تمام توانش را برای انتشار اطلاعات غلط، به کار گرفته. دیشب به دروغ گفته که من قصد بازنشستگی دارم. دروغش در سراسر کشور شنیده شده و هدف پخش این دروغ، ایجاد ترس و وحشت در نظامی و غیرنظامیهاست تا در این زمان سخت، فکر کنند من قصد فرار دارم و ارتش متزلزل شود».
مسالهی دروغسازی، جعل خبر و انتشارش از سوی رسانههای تاریک دی و بهمن ۵۷ و سپس برجستهسازی همان دروغها از سوی بیبیسی فارسی با هدف پخش در سراسر ایران را میتوان ماهرانهترین تاکتیک عمومی کارزار موفق مخالفان دانست که بیشک با توجه به بیسوادی رسانهای، آنها بدون طراحی بیرونی، قادر به انجام چنین عملیات گسترده، پیچیده و سازمانیافتهای نبودند. بنگاه خبرپراکنی بیبیسی، قلب تپیندهی این ماموریت بود و بیهدایت مستقیم دولت بریتانیا چنین چیزی امکانپذیر نمیشد.
شاید تعجب کنید و بپرسید؛ «چرا؟!» اسلامگرایان و شوروی کمونیستی دلیل روشنی برای برانداختن شاه داشتند اما بریتانیای کبیر، چرا باید از سرنگون ساختن او پشتیبانی میکرد؟ دربارهی نیتهای غرب در سالها و رویدادهای منتهی به #بهمن۵۷، حرفهای بسیار و پارادوکسیکالی گفته شده اما برای فهم "نیت شخصیشدهی بریتانیا" دو خط نخست این یادداشت به نقل از هایزر راهنمای خوبیست. نفرت بریتانیا از سلسلهی پهلوی بیپایان است. آنها از اینکه مستعمرهی ۱۵۰ سالهشان در عصر قاجاری به دست #رضاشاه سر بر طغیان و استقلال گذاشت و دست تجاوز بریتانیا را شکست، هنوز هم کینه به دل دارند. بریتانیا هرگز پاره کردن قرارداد دارسی از سوی رضاشاه را از یاد نبرد و به محض بروز نخستین مجال انتقامگیری در شهرآشوب جنگجهانی، یک دم را هم از دست نداد. تبعید بیپایان رضاشاه به غربتی کشنده، بخش کوچک این انتقام بود اما بازگرداندن سلسلهی بیوطن قاجار در شهریور ۲۰، هدف اصلی.
چیزی که این وسط رخ داد، یک ولیعهد جوان و خام و پیرمردی بود به نام #فروغی (لینک) که آرشوار آخرین جرعههای حیاتش را وقف کشورش کرد تا #ایران به عصر منحوس قاجار بازنگردد. بریتانیا بازی را به فروغی باخت اما برای پایان دادن به ماموریت شهریور ۲۰، ۳۷ سال منتظر ماند ..!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روزنامهنگاری #رسانه #توییتباز #رشته_توییت
🔻 دربارهی فروغی بیشتر بدانید 🔻
1⃣ ایرانخواهی در عصر دژخیم | لینک
2⃣ ماموریت؛ تاسیس ایران | لینک
3⃣ فردوسی در عزلت فرهنگی | لینک
4⃣ شاه میرود، ایران میماند | لینک
❌ صداهای بُریده شده
📜 #تاریخ_نگاری
یکی از رویدادهای فراموششدهی بهمن ۵۷، آخرین میتینگ هواداران قانون اساسی در پشتیبانی از دولت شاپور بختیار است؛ عصر جمعه، ۲۰ #بهمن۵۷، تنها دو روز مانده به اعلام بیطرفی ارتش و فرو ریختن آخرین سنگرهای نظام شاهنشاهی، دهها هزار نفر در امجدیه و خیابان روزولت گردهم آمدند تا با شعارهای خود از آخرین شانس موجود، دولت بختیار پشتیبانی کرده و ناامیدانه از فرو پاشیدن ساختار سیاسی در حال احتضار جلوگیری کنند. اجتماع بزرگ آنها، حتا اندازهی یک ستون هم در پادگانرسانههای تاریک وقت که از سوی تروریستهای چپی اسلحه به دست در تحریریهها هدایت میشد، بازتابی نیافت. به جایش، گروههای سازمان یافته به محض آغاز نخستین سخنرانی، برق امجدیه را قطع و گروه فشار!!! به هواداران قانون اساسی حمله کردند؛ نظم جدید هنوز مستقر نشده بود که صدای آن زنان و مردان خاموش شد!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روزنامهنگاری #رسانه #تاریخ
📸 #عکس_روز: تصویر، بخشی از گزارش کوتاه و مختصر روزنامهی کیهان در ۲۱ بهمن ۵۷ است
📜 #تاریخ_نگاری
یکی از رویدادهای فراموششدهی بهمن ۵۷، آخرین میتینگ هواداران قانون اساسی در پشتیبانی از دولت شاپور بختیار است؛ عصر جمعه، ۲۰ #بهمن۵۷، تنها دو روز مانده به اعلام بیطرفی ارتش و فرو ریختن آخرین سنگرهای نظام شاهنشاهی، دهها هزار نفر در امجدیه و خیابان روزولت گردهم آمدند تا با شعارهای خود از آخرین شانس موجود، دولت بختیار پشتیبانی کرده و ناامیدانه از فرو پاشیدن ساختار سیاسی در حال احتضار جلوگیری کنند. اجتماع بزرگ آنها، حتا اندازهی یک ستون هم در پادگانرسانههای تاریک وقت که از سوی تروریستهای چپی اسلحه به دست در تحریریهها هدایت میشد، بازتابی نیافت. به جایش، گروههای سازمان یافته به محض آغاز نخستین سخنرانی، برق امجدیه را قطع و گروه فشار!!! به هواداران قانون اساسی حمله کردند؛ نظم جدید هنوز مستقر نشده بود که صدای آن زنان و مردان خاموش شد!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روزنامهنگاری #رسانه #تاریخ
📸 #عکس_روز: تصویر، بخشی از گزارش کوتاه و مختصر روزنامهی کیهان در ۲۱ بهمن ۵۷ است
✍🏻 نهضت بیسوادی
⚠️ ستون آموزش و آخرین دارایی ملی کشور در حال فروریختن است
📝 #یادداشت
یکی از مهمترین ستونهای برجامانده از عصر طلایی ایران، ساختار آموزشی تقریبن مدرن کشور است؛ ساختاری که به بستهترین و دوردستترین کلونیهای ایران رسوخ کرده بود و به فرودستترین بخشهای جامعه، شانس جهش و پیشرفت چشمگیر را میداد.
نگاهی به زندگی بیشتر نامآوران #ایران در دهههای ۳۰ تا ۵۰، نشان میدهد که چگونه از خوان گستردهی آموزش مدرن بهرهمند شدند و در صنعت، در پزشکی، هنر و حتا ورزش کشور بالیدند. #بورژوازی_ملی رخشان ایران، مرهون تلاش پیوستهای بود که از ابتدای قرن به دست #رضاشاه برای برانداختن مکتبخانهها و نشاندن چراغ #دانش بر جایش آغاز شد و در نهایت، این مسیر توانست با سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه آبادانی، نهتنها ضریب نفوذ دانشآموزی را تا دورافتادهترین روستاهای ایران توسعه دهد که جنبش سوادآموزی به بزرگسالان را در کشوری به حرکت درآورد که تا ابتدای دههی ۴۰، ۸۵ درصد آن در بیسوادی کامل به سر میبردند. چهرههایی چون #فروغی، پیرنیا، داور، دهخدا، خانلری و ... از جمله کسانی بودند که هر یک در عصری، نقشی سازنده در نبرد ایران با بیسوادی ایفا کردند و ساختار آموزشی کشور را بر بنمایههای قدرتمندی بالا آوردند.
این ساختار قدرتمند البته مانند خیلی چیزهای دیگر، پس از #بهمن۵۷، دچار تنش فزایندهای شد و در پی رها شدن، فقدان سرمایهگذاری و سونامی جمعیتی متولدین دههی ۶۰ به تمامی فرسود. هرچند که شالودهی محکم آن به عنوان یک پسانداز و سرمایهی قابل اتکای ملی هنوز برجای مانده اما در سالهای اخیر، با تداوم ناکارآمدی مدیریتی، بلبشوی طرحهای یکشبه، هجوم فرهنگی به آموزش، حمله به ریاضیات و جایگزین ساختن واحدهای درسی ارتجاعی و در نهایت ژرفا یافتن فقر در کشور، آموزش در حال ورود به مرحلهی بحرانیست. به این آمارها📌 بنگرید:
🔖 ۱ یک میلیون تن از تحصیل بازماندهاند و ۳۰۰ هزار دانشآموز نیز در سال ۹۷-۹۸ ترک تحصیل کردهاند
🔖 دو استان سیستان و بلوچستان و خراسانرضوی، صدرنشین بازماندگی از تحصیل هستند. تنها در سیستان و بلوچستان، ۱۴۱ هزار بازمانده از تحصیل وجود دارد
🔖 علت اصلی بازماندگی از تحصیل، فقر است اما گرایش مذهبی در منطقههای محرومی مانند استانهای جنوبی کشور نیز به ترک تحصیل دختران کمک زیادی کرده. در بسیاری از این کانونهای بحران، مدارس دخترانه پس از پایهی چهارم دچار افت جمعیت میشوند چرا که به دلیل آنچه آن را "بلوغ" میدانند، دختران را از ادامهی تحصیل در مدرسهها که در بیشتر روستاها هم مختلط هستند، باز میدارند
در سفر اخیری که به جنوب کشور داشتم، با گشتی کوچک در منطقههای روستایی و حتا شهرهای کوچک، بازماندگی کودکان و نوجوانان از آموزش آشکار بود. بیشتر آنها با وجود اشتیاق فراوان به آموزش، به سبب نداشتن موبایل یا تبلتی که بتوان با آن به شبکهی آموزش مجازی شاد دسترسی داشت، یک سال گذشته را از مشق و درس بازمانده بودند و در کوچه و خیابان پرسه میزدند. این بحرانیست نادیده که به آرامی در حال بلعیدن آینده است!
✔️ @SasanAghaei
📌 منبع آمارها، یادداشت نجات بهرامی (لینک) در اقتصاد ۲۴ است
⚠️ ستون آموزش و آخرین دارایی ملی کشور در حال فروریختن است
📝 #یادداشت
یکی از مهمترین ستونهای برجامانده از عصر طلایی ایران، ساختار آموزشی تقریبن مدرن کشور است؛ ساختاری که به بستهترین و دوردستترین کلونیهای ایران رسوخ کرده بود و به فرودستترین بخشهای جامعه، شانس جهش و پیشرفت چشمگیر را میداد.
نگاهی به زندگی بیشتر نامآوران #ایران در دهههای ۳۰ تا ۵۰، نشان میدهد که چگونه از خوان گستردهی آموزش مدرن بهرهمند شدند و در صنعت، در پزشکی، هنر و حتا ورزش کشور بالیدند. #بورژوازی_ملی رخشان ایران، مرهون تلاش پیوستهای بود که از ابتدای قرن به دست #رضاشاه برای برانداختن مکتبخانهها و نشاندن چراغ #دانش بر جایش آغاز شد و در نهایت، این مسیر توانست با سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه آبادانی، نهتنها ضریب نفوذ دانشآموزی را تا دورافتادهترین روستاهای ایران توسعه دهد که جنبش سوادآموزی به بزرگسالان را در کشوری به حرکت درآورد که تا ابتدای دههی ۴۰، ۸۵ درصد آن در بیسوادی کامل به سر میبردند. چهرههایی چون #فروغی، پیرنیا، داور، دهخدا، خانلری و ... از جمله کسانی بودند که هر یک در عصری، نقشی سازنده در نبرد ایران با بیسوادی ایفا کردند و ساختار آموزشی کشور را بر بنمایههای قدرتمندی بالا آوردند.
این ساختار قدرتمند البته مانند خیلی چیزهای دیگر، پس از #بهمن۵۷، دچار تنش فزایندهای شد و در پی رها شدن، فقدان سرمایهگذاری و سونامی جمعیتی متولدین دههی ۶۰ به تمامی فرسود. هرچند که شالودهی محکم آن به عنوان یک پسانداز و سرمایهی قابل اتکای ملی هنوز برجای مانده اما در سالهای اخیر، با تداوم ناکارآمدی مدیریتی، بلبشوی طرحهای یکشبه، هجوم فرهنگی به آموزش، حمله به ریاضیات و جایگزین ساختن واحدهای درسی ارتجاعی و در نهایت ژرفا یافتن فقر در کشور، آموزش در حال ورود به مرحلهی بحرانیست. به این آمارها📌 بنگرید:
🔖 ۱ یک میلیون تن از تحصیل بازماندهاند و ۳۰۰ هزار دانشآموز نیز در سال ۹۷-۹۸ ترک تحصیل کردهاند
🔖 دو استان سیستان و بلوچستان و خراسانرضوی، صدرنشین بازماندگی از تحصیل هستند. تنها در سیستان و بلوچستان، ۱۴۱ هزار بازمانده از تحصیل وجود دارد
🔖 علت اصلی بازماندگی از تحصیل، فقر است اما گرایش مذهبی در منطقههای محرومی مانند استانهای جنوبی کشور نیز به ترک تحصیل دختران کمک زیادی کرده. در بسیاری از این کانونهای بحران، مدارس دخترانه پس از پایهی چهارم دچار افت جمعیت میشوند چرا که به دلیل آنچه آن را "بلوغ" میدانند، دختران را از ادامهی تحصیل در مدرسهها که در بیشتر روستاها هم مختلط هستند، باز میدارند
در سفر اخیری که به جنوب کشور داشتم، با گشتی کوچک در منطقههای روستایی و حتا شهرهای کوچک، بازماندگی کودکان و نوجوانان از آموزش آشکار بود. بیشتر آنها با وجود اشتیاق فراوان به آموزش، به سبب نداشتن موبایل یا تبلتی که بتوان با آن به شبکهی آموزش مجازی شاد دسترسی داشت، یک سال گذشته را از مشق و درس بازمانده بودند و در کوچه و خیابان پرسه میزدند. این بحرانیست نادیده که به آرامی در حال بلعیدن آینده است!
✔️ @SasanAghaei
📌 منبع آمارها، یادداشت نجات بهرامی (لینک) در اقتصاد ۲۴ است
اقتصاد24
آتش فقر در خرمن تحصیل/ یک میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل داریم/ سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی، صدرنشین بازماندگان
شواهد متقن نشان میدهد که فقر اقتصادی در کنار فقدان چشم انداز روشنی از تاثیر تحصیل بر کیفیت زندگی، هم دانش آموزان و هم اولیای آنان را به این باور رسانده است که
✅ پایان زیبای یازده دقیقهی خیلی طولانی
🔗 آپدیت: فرود استقامت موفقیتآمیز بود
🔗 ۵ نکته دربارهی فرود کاوشگر استقامت بر مریخ که شاید ندانید
🪐 #دانش
امشب یکی دیگر از آن لحظههایی فرا میرسد که انسان باید بابتش به خودش افتخار کند، از آن شبهایی که جایی در گوشهی ذهن مینشیند و خیلیها فراموشش نمیکنند؛ #ناسا میخواهد کاوشگر «استقامت (Perseverance)» را روی مریخ بنشانند؛ ماموریت دشوار، بدون هرگونه دخالتی از سوی مهندسان ناسا و کمکی از سوی زمین. استقامت ساعت ۱۱ شامگاه امشب به وقت تهران با این مهمترین چالش سفر هفت ماههاش روبهرو میشود تا در گودالی به نام «جِزیرو» درست بالای خط استوای مریخ فرود بیاید. به دلیل فاصلهی ۱۹۰ میلیون کیلومتری زمین و مریخ، مخابرهی سیگنالهای رادیویی، حدود ۱۱ دقیقه تاخیر دارد، بنابراین ما در زمین ۱۱ دقیقه پس از آن که استقامت ماموریتش را انجام دهد؛ خبر پیروزی یا شکست آن را میشنویم و میبینیم؛ پرفسور فیروز نادری، این ۱۱ دقیقه را «طولانیترین ۱۱ دقیقهی تمام عمرش» نامیده است.
استقامت پس از «کنجکاوی» که ۹ سال پیش بر مریخ فرود آمد و مهمترین سفیر فضایی انسان روی سطح کرهی مریخ است، به ماموریت خارقالعادهی خود اعزام شد. هدف استقامت که با نشستن موفق بر مریخ میتواند «لقب پیشرفتهترین ماشین ساختهی بشر» را از کاوشگر کنجکاوی ربوده و از آن خود کند، «جستوجو برای نشانههای مستقیم حیات در گذشتهی مریخ» است. به همین دلیل هم گودال جزیرو انتخاب شده چرا که فکر میکنند این گودال سه میلیارد سال پیش، یک دریاچهی بزرگ بوده و دانشمندان امیدوارند فسیلی از ارگانیسمهای اولیهی حیات در دل این گودال پیدا کنند.
🔻 چند نکتهی جذاب دربارهی این ماموریت ۲.۷ میلیارد دلاری که شاید ندانید 🔻
1⃣ استقامت، «هفت دقیقه وحشت» را پیش رو دارد؛ این نامیست که مهندسان ناسا پس از فرود کاوشگر کیوروسیتی بر سطح مریخ در سال ۲۰۱۲ انتخاب کردهاند برای مهمترین لحظههای فرود که بدون کنترل آنها و در یک بیخبری سپری میشود. در این هفت دقیقهی طولانی، سرعت کاوشگر باید از ۲۰ هزار کیلومتر در ساعت به سرعت پایینتری از سرعت یک پیادهروی کاهش یابد
2⃣ ما برای نخستین بار نهتنها صدای یک فرود بر سطح مریخ را خواهیم شنید که برای نخستین بار صدای موجود در سطح کرهی مریخ نیز قابل دریافت شده است. استقامت به دو میکروفن برای ضبط صدای سیاره سرخ مجهز است
3⃣ ماموریت استقامت، به نوعی ورق زدن تاریخ فضایی خواهد بود؛ یک بخش بسیار مهیج این ماموریت احتمالن چند دههای این است که کاوشگر نمونههای قابل مطالعه و امیدوارکنندهی بقایای حیات در کرهی مریخ را در لولههای ویژهای حفظ خواهد کرد تا در سالهای آتی به زمین انتقال پیدا کنند. برخی از دانشمندان پروژه تخمین میزنند که فسیلهای احتمالی یافته شده از حیات در مریخ، باید شباهتهایی به نخستین ارگانیسمهایی داشته باشد که حیات روی زمین را ممکن ساخت. نمونههای احتمالی یافتهشده در #مریخ از این جهت شاید مهمترین اکتشاف بشر باشد و ناسا همراه با سازمان فضایی اروپا، برنامههای مهمی برای انتقال نمونهها به زمین تدارک دیدهاند
4⃣ مریخنورد استقامت، به یک هلیکوپتر با نام «نبوغ» هم مجهز است تا نخستین عکسهای هوایی (نه ماهوارهای) از سطح کرهی مریخ را به زمین ارسال کند. نبوغ پروازهای کوتاهی در آسمان مریخ خواهد داشت
5⃣ استقامت با خود نام ۱۱ میلیون انسانی که در پروژهی «مریخ ۲۰۲۰» شرکت کردهاند، همراه برده است. در پلاکی که نام این افراد حک شده، یک پیام رمز به خط مورس و به شکل اشعههای خورشید نیز وجود دارد، در پیام نوشته شده: «اکتشاف چون پیکری واحد، سیاره ما را با سیارهای که کشف خواهم کرد، پیوند میدهد. ما با هم، کاوش میکنیم»
👈🏼 به دلیل همهگیری #کرونا، برخلاف معمول، عملیات امشب ناسا، میهمان ویژهای نخواهد داشت و از اجتماع هزاران نفری در سالنهای ناسا خبری نخواهد شد. به جایش برنامههای آنلاین فراوانی تدارک دیده شده، از جمله میتوانید فرود استقامت بر مریخ از تمامی صفحههای ناسا(لینک یوتیوب) در شبکههای اجتماعی به شکل زنده دنبال کنید
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
📡 آپدیت: کاوشگر استقامت، فرود تاریخیاش را با موفقیت انجام داد و نخستین عکسهایش از سطح مریخ، خانهی جدیدش را به زمین مخابره کرد؛ عکس نخست، عکس دوم
🔗 آپدیت: فرود استقامت موفقیتآمیز بود
🔗 ۵ نکته دربارهی فرود کاوشگر استقامت بر مریخ که شاید ندانید
🪐 #دانش
امشب یکی دیگر از آن لحظههایی فرا میرسد که انسان باید بابتش به خودش افتخار کند، از آن شبهایی که جایی در گوشهی ذهن مینشیند و خیلیها فراموشش نمیکنند؛ #ناسا میخواهد کاوشگر «استقامت (Perseverance)» را روی مریخ بنشانند؛ ماموریت دشوار، بدون هرگونه دخالتی از سوی مهندسان ناسا و کمکی از سوی زمین. استقامت ساعت ۱۱ شامگاه امشب به وقت تهران با این مهمترین چالش سفر هفت ماههاش روبهرو میشود تا در گودالی به نام «جِزیرو» درست بالای خط استوای مریخ فرود بیاید. به دلیل فاصلهی ۱۹۰ میلیون کیلومتری زمین و مریخ، مخابرهی سیگنالهای رادیویی، حدود ۱۱ دقیقه تاخیر دارد، بنابراین ما در زمین ۱۱ دقیقه پس از آن که استقامت ماموریتش را انجام دهد؛ خبر پیروزی یا شکست آن را میشنویم و میبینیم؛ پرفسور فیروز نادری، این ۱۱ دقیقه را «طولانیترین ۱۱ دقیقهی تمام عمرش» نامیده است.
استقامت پس از «کنجکاوی» که ۹ سال پیش بر مریخ فرود آمد و مهمترین سفیر فضایی انسان روی سطح کرهی مریخ است، به ماموریت خارقالعادهی خود اعزام شد. هدف استقامت که با نشستن موفق بر مریخ میتواند «لقب پیشرفتهترین ماشین ساختهی بشر» را از کاوشگر کنجکاوی ربوده و از آن خود کند، «جستوجو برای نشانههای مستقیم حیات در گذشتهی مریخ» است. به همین دلیل هم گودال جزیرو انتخاب شده چرا که فکر میکنند این گودال سه میلیارد سال پیش، یک دریاچهی بزرگ بوده و دانشمندان امیدوارند فسیلی از ارگانیسمهای اولیهی حیات در دل این گودال پیدا کنند.
🔻 چند نکتهی جذاب دربارهی این ماموریت ۲.۷ میلیارد دلاری که شاید ندانید 🔻
1⃣ استقامت، «هفت دقیقه وحشت» را پیش رو دارد؛ این نامیست که مهندسان ناسا پس از فرود کاوشگر کیوروسیتی بر سطح مریخ در سال ۲۰۱۲ انتخاب کردهاند برای مهمترین لحظههای فرود که بدون کنترل آنها و در یک بیخبری سپری میشود. در این هفت دقیقهی طولانی، سرعت کاوشگر باید از ۲۰ هزار کیلومتر در ساعت به سرعت پایینتری از سرعت یک پیادهروی کاهش یابد
2⃣ ما برای نخستین بار نهتنها صدای یک فرود بر سطح مریخ را خواهیم شنید که برای نخستین بار صدای موجود در سطح کرهی مریخ نیز قابل دریافت شده است. استقامت به دو میکروفن برای ضبط صدای سیاره سرخ مجهز است
3⃣ ماموریت استقامت، به نوعی ورق زدن تاریخ فضایی خواهد بود؛ یک بخش بسیار مهیج این ماموریت احتمالن چند دههای این است که کاوشگر نمونههای قابل مطالعه و امیدوارکنندهی بقایای حیات در کرهی مریخ را در لولههای ویژهای حفظ خواهد کرد تا در سالهای آتی به زمین انتقال پیدا کنند. برخی از دانشمندان پروژه تخمین میزنند که فسیلهای احتمالی یافته شده از حیات در مریخ، باید شباهتهایی به نخستین ارگانیسمهایی داشته باشد که حیات روی زمین را ممکن ساخت. نمونههای احتمالی یافتهشده در #مریخ از این جهت شاید مهمترین اکتشاف بشر باشد و ناسا همراه با سازمان فضایی اروپا، برنامههای مهمی برای انتقال نمونهها به زمین تدارک دیدهاند
4⃣ مریخنورد استقامت، به یک هلیکوپتر با نام «نبوغ» هم مجهز است تا نخستین عکسهای هوایی (نه ماهوارهای) از سطح کرهی مریخ را به زمین ارسال کند. نبوغ پروازهای کوتاهی در آسمان مریخ خواهد داشت
5⃣ استقامت با خود نام ۱۱ میلیون انسانی که در پروژهی «مریخ ۲۰۲۰» شرکت کردهاند، همراه برده است. در پلاکی که نام این افراد حک شده، یک پیام رمز به خط مورس و به شکل اشعههای خورشید نیز وجود دارد، در پیام نوشته شده: «اکتشاف چون پیکری واحد، سیاره ما را با سیارهای که کشف خواهم کرد، پیوند میدهد. ما با هم، کاوش میکنیم»
👈🏼 به دلیل همهگیری #کرونا، برخلاف معمول، عملیات امشب ناسا، میهمان ویژهای نخواهد داشت و از اجتماع هزاران نفری در سالنهای ناسا خبری نخواهد شد. به جایش برنامههای آنلاین فراوانی تدارک دیده شده، از جمله میتوانید فرود استقامت بر مریخ از تمامی صفحههای ناسا(لینک یوتیوب) در شبکههای اجتماعی به شکل زنده دنبال کنید
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
📡 آپدیت: کاوشگر استقامت، فرود تاریخیاش را با موفقیت انجام داد و نخستین عکسهایش از سطح مریخ، خانهی جدیدش را به زمین مخابره کرد؛ عکس نخست، عکس دوم
📸 #عکس_روز
عکسی شگفتانگیز از پایان سفر پِرسیویرَنس؛
فرود استقامت بر کرهی #مریخ که از سوی دوربینهای ماشین حمل کاوشگر گرفته شده. حال سفیر جدیدمان در کرهی سرخ خوب است!
👈🏼 دربارهی این سفر بیشتر بدانید
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#دانش
عکسی شگفتانگیز از پایان سفر پِرسیویرَنس؛
فرود استقامت بر کرهی #مریخ که از سوی دوربینهای ماشین حمل کاوشگر گرفته شده. حال سفیر جدیدمان در کرهی سرخ خوب است!
👈🏼 دربارهی این سفر بیشتر بدانید
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#دانش
✍🏻 شام قاجار و سپیدهدم ایران
1⃣ کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟ | دو قسمت، قسمت یک
💚🤍❤️ #یادمان
ژنرال آیرونساید، درست ۱۰۰ سال پیش، در مهرماه ۱۲۹۹، به #ایران رسید. وزارت دفاع بریتانیا، در یک ماموریت فوری از او، که تا به آن روز ایران را ندیده بود، خواست تا هر چه زودتر، بخشی از ارتش سلطنتی بریتانیا که "نیروی شمال ایران" لقب گرفته بودند را از این کشور خارج کند. بریتانیا در این زمان با رهبری دیپلماتیک لرد کرزن، وزیرخارجهی این کشور به دنبال انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ بود که امپراتوری ایران را تحتالحمایهی این کشور میساخت اما هر روزی که میگذشت شکست این ماموریت، بیش از بیش نمایان میشد. همزمان با جو ضدانگلیسی شدید در ایران، فرار نیروهای شمال از بندر انزلی و رشت از برابر گروه کوچکی نظامی روس و تحویل شهرهای مهم شمال به آنها و دارودستهی تجزیهطلب میرزا کوچک جنگلی، همه را به نیت راستین بریتانیاییها دربارهی ایران ظنین کرده بود.
آیرونساید ماموریت داشت، نیروهای بریتانیایی را آماده خروج امن از کشور کند و همه جا نقل محافل بود که به محض خروج آنها، بلشویکها به تهران حمله میکنند و ایران یا دستکم بخشهای مهم آن زیر دست کمونیستها پرپر خواهد شد. برای بریتانیا گویا چنین چیزی اهمیتی نداشت. آیرونساید به کشور که رسید، از شدت مصیبت و فلاکتی که در پادشاهی ایران دید، حیرت کرد. او در جریان جنگجهانی نخست، بدترین جاهای جهان را دیده بود اما بلبشو، هرج و مرج و فساد هیچ کجا، هرگز به اندازهی ایرانی نبود که قاجاریه ادارهاش میکرد. مدام از خودش میپرسید؛ "این کشور چگونه توانسته با اینهمه نابهسامانی و ضعف امور، استقلالش را حفظ کند؟"
آنچه آیرونساید گزارش میدهد، صفحهی دردناکی از تاریخ کشور است؛ پادشاهی فاسد، بیوطن و مالاندوز که اهمیت کشورش از قضای حاجتی در کاخ سلطنتی بیاهمیتتر بود، سیاستمدارانی همه فاسد و آلوده به پول روسیه یا بریتانیا و ساختاری بدون هر سازمان، ارتش، نظم و نسق و ... با اقتصادی ناموجود که تنها به ازای فروختن تکهتکهی کشور به بیگانگان، شکم شاه و والیانش را پر میکرد. در چنین کشوری به آیرونساید هیچ ماموریت دیگری جز آنچه که گفته شد، نداده بودند. او آشکارا، نتیجهی مصیبتبار دیپلماسی شکستخوردهی بریتانیا در ایران را میدید و از این بیزار بود که کشورش حالا میخواهد تنها خودش را از این باتلاق برهاند و برود، بیتوجه بر این که بر سر ایران و مردمش چه میآید.
ژنرال بریتانیایی، برخلاف نظر وزارت خارجه، از نقطهنظر نظامی و استراتژیک، ایران را هنوز بااهمیت و دارای سرمایهای خفته برای تبدیل شدن به کشوری واقعی یافت و نمیتوانست به سرنوشت آن، بها ندهد. تغییر سفیر بریتانیا در ایران و رفتن پرسی کاکس که در انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ شکست تلخی خورده بود، مجالی به آیرونساید داد تا فراتر از ماموریتش و آنچه لرد کرزن و وزارت خارجه در نظر داشت، عمل کند، درست برخلاف ماموریت ۶۰ سال بعدتر هایزر در ایران!(لینک) مهمترین اقدام آیرونساید در همان ابتدا، اخراج افسران روسی از ایران بود که فرماندهی قزاقها، تنها نیروی نظامی موجود ایران را بر عهده داشتند، محافظان شخصی احمدشاه بودند و شریک جرمش در حیف و میل پولها و رشوههای هنگفتی که در قبال فروش امتیازات مختلف کشور، به دست میآمد. پس از اخراج حقیرانهی آنها و دو عملیات نظامی کوچک در شمال ایران، آیرونساید، متوجه شد که پیش از خروج از ایران برای نجات کشور، یک نیروی نظامی سازمانیافته نیاز است.
قزاقها تحت فرماندهی روسها، به شدت ضعیف شده بودند، سربازانش، کفش به پا نداشتند و با دستمال پاهایشان را میبستند و نیروها در تب مالاریا میسوختند. با وجود این حال و روز نزار، آنها تنها گزینهی موجود برای حفظ ایران بودند و آیرونساید روی این نیرو حساب باز کرد. به هنگام اخراج روسها، از بیم شورش قزاقها، آنها را با دستور آیرونساید در قزوین تحتنظر قرار داشتند. او فرماندهان ایرانی قشون را جمع کرد و خواستار خلع سلاح کامل این نیروها شد. فرماندهان سکوت اختیار کرده بودند تا فردی با چهرهای جدی و گیرا از میان جمع برخاست و با صدایی رسا گفت که قشون قزاق تحت امر پادشاه ایران است و هرگز دستور یک افسر انگلیسی اجرا نخواهد کرد. آیرونساید در آن برهوت تاریخی ایران، یک کیمیا را یافت؛ رضاخان میرپنج: او شبیه هیچ ایرانی دیگری نبود که تا آن روز دیده بود.
در خلال ۵ ماهی که آیرونساید سرگرم مهیا ساختن خروج نیروهای بریتانیایی در بهار ۱۳۰۰ بود، فرماندهی جدید قزاقها به درجهی سرهنگی ارتقا یافت و تنها در ۵ ماه، وضع و قدرت این نیروها دگرگون شد؛ نیرویی که حتا آیرونساید آگاهی نداشت قرار است با رهبری #رضاشاه، فرشتهی نجات کشور از عفریتهی قاجاری شود .
⤵️ ادامه در پایین ...
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#یادداشت #تاریخ
1⃣ کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟ | دو قسمت، قسمت یک
💚🤍❤️ #یادمان
ژنرال آیرونساید، درست ۱۰۰ سال پیش، در مهرماه ۱۲۹۹، به #ایران رسید. وزارت دفاع بریتانیا، در یک ماموریت فوری از او، که تا به آن روز ایران را ندیده بود، خواست تا هر چه زودتر، بخشی از ارتش سلطنتی بریتانیا که "نیروی شمال ایران" لقب گرفته بودند را از این کشور خارج کند. بریتانیا در این زمان با رهبری دیپلماتیک لرد کرزن، وزیرخارجهی این کشور به دنبال انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ بود که امپراتوری ایران را تحتالحمایهی این کشور میساخت اما هر روزی که میگذشت شکست این ماموریت، بیش از بیش نمایان میشد. همزمان با جو ضدانگلیسی شدید در ایران، فرار نیروهای شمال از بندر انزلی و رشت از برابر گروه کوچکی نظامی روس و تحویل شهرهای مهم شمال به آنها و دارودستهی تجزیهطلب میرزا کوچک جنگلی، همه را به نیت راستین بریتانیاییها دربارهی ایران ظنین کرده بود.
آیرونساید ماموریت داشت، نیروهای بریتانیایی را آماده خروج امن از کشور کند و همه جا نقل محافل بود که به محض خروج آنها، بلشویکها به تهران حمله میکنند و ایران یا دستکم بخشهای مهم آن زیر دست کمونیستها پرپر خواهد شد. برای بریتانیا گویا چنین چیزی اهمیتی نداشت. آیرونساید به کشور که رسید، از شدت مصیبت و فلاکتی که در پادشاهی ایران دید، حیرت کرد. او در جریان جنگجهانی نخست، بدترین جاهای جهان را دیده بود اما بلبشو، هرج و مرج و فساد هیچ کجا، هرگز به اندازهی ایرانی نبود که قاجاریه ادارهاش میکرد. مدام از خودش میپرسید؛ "این کشور چگونه توانسته با اینهمه نابهسامانی و ضعف امور، استقلالش را حفظ کند؟"
آنچه آیرونساید گزارش میدهد، صفحهی دردناکی از تاریخ کشور است؛ پادشاهی فاسد، بیوطن و مالاندوز که اهمیت کشورش از قضای حاجتی در کاخ سلطنتی بیاهمیتتر بود، سیاستمدارانی همه فاسد و آلوده به پول روسیه یا بریتانیا و ساختاری بدون هر سازمان، ارتش، نظم و نسق و ... با اقتصادی ناموجود که تنها به ازای فروختن تکهتکهی کشور به بیگانگان، شکم شاه و والیانش را پر میکرد. در چنین کشوری به آیرونساید هیچ ماموریت دیگری جز آنچه که گفته شد، نداده بودند. او آشکارا، نتیجهی مصیبتبار دیپلماسی شکستخوردهی بریتانیا در ایران را میدید و از این بیزار بود که کشورش حالا میخواهد تنها خودش را از این باتلاق برهاند و برود، بیتوجه بر این که بر سر ایران و مردمش چه میآید.
ژنرال بریتانیایی، برخلاف نظر وزارت خارجه، از نقطهنظر نظامی و استراتژیک، ایران را هنوز بااهمیت و دارای سرمایهای خفته برای تبدیل شدن به کشوری واقعی یافت و نمیتوانست به سرنوشت آن، بها ندهد. تغییر سفیر بریتانیا در ایران و رفتن پرسی کاکس که در انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ شکست تلخی خورده بود، مجالی به آیرونساید داد تا فراتر از ماموریتش و آنچه لرد کرزن و وزارت خارجه در نظر داشت، عمل کند، درست برخلاف ماموریت ۶۰ سال بعدتر هایزر در ایران!(لینک) مهمترین اقدام آیرونساید در همان ابتدا، اخراج افسران روسی از ایران بود که فرماندهی قزاقها، تنها نیروی نظامی موجود ایران را بر عهده داشتند، محافظان شخصی احمدشاه بودند و شریک جرمش در حیف و میل پولها و رشوههای هنگفتی که در قبال فروش امتیازات مختلف کشور، به دست میآمد. پس از اخراج حقیرانهی آنها و دو عملیات نظامی کوچک در شمال ایران، آیرونساید، متوجه شد که پیش از خروج از ایران برای نجات کشور، یک نیروی نظامی سازمانیافته نیاز است.
قزاقها تحت فرماندهی روسها، به شدت ضعیف شده بودند، سربازانش، کفش به پا نداشتند و با دستمال پاهایشان را میبستند و نیروها در تب مالاریا میسوختند. با وجود این حال و روز نزار، آنها تنها گزینهی موجود برای حفظ ایران بودند و آیرونساید روی این نیرو حساب باز کرد. به هنگام اخراج روسها، از بیم شورش قزاقها، آنها را با دستور آیرونساید در قزوین تحتنظر قرار داشتند. او فرماندهان ایرانی قشون را جمع کرد و خواستار خلع سلاح کامل این نیروها شد. فرماندهان سکوت اختیار کرده بودند تا فردی با چهرهای جدی و گیرا از میان جمع برخاست و با صدایی رسا گفت که قشون قزاق تحت امر پادشاه ایران است و هرگز دستور یک افسر انگلیسی اجرا نخواهد کرد. آیرونساید در آن برهوت تاریخی ایران، یک کیمیا را یافت؛ رضاخان میرپنج: او شبیه هیچ ایرانی دیگری نبود که تا آن روز دیده بود.
در خلال ۵ ماهی که آیرونساید سرگرم مهیا ساختن خروج نیروهای بریتانیایی در بهار ۱۳۰۰ بود، فرماندهی جدید قزاقها به درجهی سرهنگی ارتقا یافت و تنها در ۵ ماه، وضع و قدرت این نیروها دگرگون شد؛ نیرویی که حتا آیرونساید آگاهی نداشت قرار است با رهبری #رضاشاه، فرشتهی نجات کشور از عفریتهی قاجاری شود .
⤵️ ادامه در پایین ...
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#یادداشت #تاریخ
✍🏻 شام قاجار و سپیدهدم ایران
2⃣ کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟ | دو قسمت، قسمت دوم
⤴️ ... ادامه از بالا
💚🤍❤️ #یادمان
آیرونساید پیش از سوم اسفند ۱۲۹۹، ایران را ترک کرد. کاتوزیان و بسیاری از مورخان گواهی دادهاند که بریتانیا نهتنها در جریان #کودتای_سوم_اسفند قرار نداشت که بنا به اسناد وزارت خارجهی این کشور، لرد کرزن از حرکت فوج قزاق به سمت تهران شگفتزده شد و نمیدانست چه اتفاقی میافتد. بریتانیاییها که نبض سیاستشان در دست وزیر خارجهشان بود، به فرماندهی این نیرو هیچ اعتمادی نداشتند و این بیاعتمادی در اسناد وزارت خارجه مبرهن است. رابطهی تهران و لندن پس کودتای نجاتبخش، بیش از همیشه به سردی گرایید و با برافتادن قاجار به کلی از هم گسست؛ پس از سوم اسفند ۱۲۹۹، ایران برخاستن از خاک را آغاز کرده بود و ققنوس دیگر نمیتوانست اسیر خرس روسی و کیف انگلیسی باشد.
🔻 در زیر سه روایت آیرونساید را خواهید خواند که در کتاب خاطراتش و بخش "فرماندهی نیروهای شمال" آمده؛ سه برخورد او با جامعهی ایران، رضاشاه و احمدشاه. این سه تکه روایت به تنهایی، آیینهای تمام قد ایران بر خاک افتاده در پایان عصر قاجاری و چرایی کودتای سوم اسفند است 🔻
👈🏼 توصیف شرایط پایتخت کشور
از دیدن وضع بازار تهران، یکه خوردم. همهی مردم شهر، غمگین و سوگوار به نظر میِآمدند ... در تهران به نظر نمیآمد حتا یک نفر هم از این که تبعهی امپراتوری ایران است، راضی یا مغرور باشد ... همه چیز، تصویری تیره از یک درماندگی حاد به شمار میآمد. بیتردید اگر رهبری از جایی بروز نمیکرد، کشور به کلی از میان میرفت ...
👈🏼 توصیف رضاشاه
رفته رفته توجهم به کارهای واحد آتریاد تبریز جلب شد. نفرات این واحد از قزاقها، بشاش و راضی بودتد و کارهایی که به آنها محول میشد را با اشتیاق انجام میدادند، اشتیاقی که در دیگر واحدها، نشانی از آن به چشم نمیخورد. فرماندهی آنها مردی بود با قامتی به بلندی بیش از شش پا، با شانههایی فراخ و چهرهای بسیار مشخص و متمایز. بینی عقابی و چشمان درخشانش به او سیمایی زنده میبخشید که در آن مکان و زمان [اشارهی به وضعیت ایران] دور از انتظار بود. نامش رضاخان بود. به خاطر دارم نخستین باری که او را دیدم، پیکرش از یک حملهی جدی مالاریا دستخوش تب و لرز شده بود اما متوجه شدم که او هرگز از پا درنمیآمد ... رضاخان بسیار رک و راست با من حرف زد و گفت که از سیاستمدارانی که به خاطر نفع شخصی خود کنترل مجلس را در دست گرفتهاند، بیزار است. او یک سرباز بود و در خانوادهای سرباز پرورش یافته بود. از این رو از سخنان بیپایان و بینتیجهی سیاستمداران تنفر داشت. مردی قوی بود که سرنترسی داشت و قلبا خیرخواه کشور خود بود. ایران برای روزگار سختی که پیش رو داشت، به چنین مردی نیازمند بود ...
👈🏼 دیدار با احمدشاه
وقتی به مرد چاقی که لباس فراک خاکستری به تن داشت و به هنگام شنیدن حرفهایم به طرز عصبی میلرزید، نگاه میکردم، با خود اندیشیدم که دیدن نمونهای از یک انسان درهم شکسته در مقامی به این اهمیت چهقدر دردناک است ... شاه میخواست مقداری پول به حساب خود در بمبئی واریز کند و تنها راه امنی به به نظرش رسیده بود، این بود که این مبلغ را توسط پیک ما به بغداد بفرستند. در ابتدا نفهمیدم چه میخواهد بگوید اما رفته رفته، پی بردم که شاه ایران میخواهد چه کار کند. او مقداری تومان ایرانی داشت که به صورت سکههای بزرگ نقره و به اندازهی سکهی پنج فرانکی فرانسوی بودند. ارزش این مقدار زیاد نقره، در حدود نیم میلیون استرلینگ بود. برای حمل چنین محمولهی باارزشی به بغداد، چندین کامیون و چندین مامور محافظ لازم است. آنگاه، من سنگینی جنایتی را که او انجام آن را به من پیشنهاد میکرد، بر وجود خود حس کردم. ما در سراسر مشرق زمین، برای تومان که حقوق افراد خود را هم با آن میدادیم، تبلیغات گستردهای کرده بودیم و آوازهی این سکهها [واحد پولی ایران] بیشک به هند هم رسیده بود. شاه به جای آن که این نقرهها را به بانک شاهی بفروشد، میخواست آنها را به جایی بفرستد که در ازای آن، قیمت خوبی [برای نقرهاش] دریافت کند. من از او پرسیدم که چرا پولی را که در بانک شاهی ایران دارد به بمبئی حواله نمیکند اما طوری از کنار پرسشم گذشت که انگار چنین پرسشی، نیاز به جواب ندارد. آنگاه گفتم که او مرتکب اشتباه بسیار بزرگی میشود زیرا میخواهد در حقیقت نقرهای را صادر کند که ایران برای واردن کردن آن، هزینههای گزافی میپردازد. او با لبخندی توام با دهنکجی به من نگاه کرد و گفت: "شاید هم، ژنرالِ من! اما فراموش نکنید که در واقع همهی مردم خودخواهند!"
ایران با چنین فرمانروایی چه میتوانست بکند؟ آیا عجیب بود که این کشور تا این حد در منجلاب فرو رفته بود؟
⏺ پایان
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#یادداشت #تاریخ
2⃣ کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟ | دو قسمت، قسمت دوم
⤴️ ... ادامه از بالا
💚🤍❤️ #یادمان
آیرونساید پیش از سوم اسفند ۱۲۹۹، ایران را ترک کرد. کاتوزیان و بسیاری از مورخان گواهی دادهاند که بریتانیا نهتنها در جریان #کودتای_سوم_اسفند قرار نداشت که بنا به اسناد وزارت خارجهی این کشور، لرد کرزن از حرکت فوج قزاق به سمت تهران شگفتزده شد و نمیدانست چه اتفاقی میافتد. بریتانیاییها که نبض سیاستشان در دست وزیر خارجهشان بود، به فرماندهی این نیرو هیچ اعتمادی نداشتند و این بیاعتمادی در اسناد وزارت خارجه مبرهن است. رابطهی تهران و لندن پس کودتای نجاتبخش، بیش از همیشه به سردی گرایید و با برافتادن قاجار به کلی از هم گسست؛ پس از سوم اسفند ۱۲۹۹، ایران برخاستن از خاک را آغاز کرده بود و ققنوس دیگر نمیتوانست اسیر خرس روسی و کیف انگلیسی باشد.
🔻 در زیر سه روایت آیرونساید را خواهید خواند که در کتاب خاطراتش و بخش "فرماندهی نیروهای شمال" آمده؛ سه برخورد او با جامعهی ایران، رضاشاه و احمدشاه. این سه تکه روایت به تنهایی، آیینهای تمام قد ایران بر خاک افتاده در پایان عصر قاجاری و چرایی کودتای سوم اسفند است 🔻
👈🏼 توصیف شرایط پایتخت کشور
از دیدن وضع بازار تهران، یکه خوردم. همهی مردم شهر، غمگین و سوگوار به نظر میِآمدند ... در تهران به نظر نمیآمد حتا یک نفر هم از این که تبعهی امپراتوری ایران است، راضی یا مغرور باشد ... همه چیز، تصویری تیره از یک درماندگی حاد به شمار میآمد. بیتردید اگر رهبری از جایی بروز نمیکرد، کشور به کلی از میان میرفت ...
👈🏼 توصیف رضاشاه
رفته رفته توجهم به کارهای واحد آتریاد تبریز جلب شد. نفرات این واحد از قزاقها، بشاش و راضی بودتد و کارهایی که به آنها محول میشد را با اشتیاق انجام میدادند، اشتیاقی که در دیگر واحدها، نشانی از آن به چشم نمیخورد. فرماندهی آنها مردی بود با قامتی به بلندی بیش از شش پا، با شانههایی فراخ و چهرهای بسیار مشخص و متمایز. بینی عقابی و چشمان درخشانش به او سیمایی زنده میبخشید که در آن مکان و زمان [اشارهی به وضعیت ایران] دور از انتظار بود. نامش رضاخان بود. به خاطر دارم نخستین باری که او را دیدم، پیکرش از یک حملهی جدی مالاریا دستخوش تب و لرز شده بود اما متوجه شدم که او هرگز از پا درنمیآمد ... رضاخان بسیار رک و راست با من حرف زد و گفت که از سیاستمدارانی که به خاطر نفع شخصی خود کنترل مجلس را در دست گرفتهاند، بیزار است. او یک سرباز بود و در خانوادهای سرباز پرورش یافته بود. از این رو از سخنان بیپایان و بینتیجهی سیاستمداران تنفر داشت. مردی قوی بود که سرنترسی داشت و قلبا خیرخواه کشور خود بود. ایران برای روزگار سختی که پیش رو داشت، به چنین مردی نیازمند بود ...
👈🏼 دیدار با احمدشاه
وقتی به مرد چاقی که لباس فراک خاکستری به تن داشت و به هنگام شنیدن حرفهایم به طرز عصبی میلرزید، نگاه میکردم، با خود اندیشیدم که دیدن نمونهای از یک انسان درهم شکسته در مقامی به این اهمیت چهقدر دردناک است ... شاه میخواست مقداری پول به حساب خود در بمبئی واریز کند و تنها راه امنی به به نظرش رسیده بود، این بود که این مبلغ را توسط پیک ما به بغداد بفرستند. در ابتدا نفهمیدم چه میخواهد بگوید اما رفته رفته، پی بردم که شاه ایران میخواهد چه کار کند. او مقداری تومان ایرانی داشت که به صورت سکههای بزرگ نقره و به اندازهی سکهی پنج فرانکی فرانسوی بودند. ارزش این مقدار زیاد نقره، در حدود نیم میلیون استرلینگ بود. برای حمل چنین محمولهی باارزشی به بغداد، چندین کامیون و چندین مامور محافظ لازم است. آنگاه، من سنگینی جنایتی را که او انجام آن را به من پیشنهاد میکرد، بر وجود خود حس کردم. ما در سراسر مشرق زمین، برای تومان که حقوق افراد خود را هم با آن میدادیم، تبلیغات گستردهای کرده بودیم و آوازهی این سکهها [واحد پولی ایران] بیشک به هند هم رسیده بود. شاه به جای آن که این نقرهها را به بانک شاهی بفروشد، میخواست آنها را به جایی بفرستد که در ازای آن، قیمت خوبی [برای نقرهاش] دریافت کند. من از او پرسیدم که چرا پولی را که در بانک شاهی ایران دارد به بمبئی حواله نمیکند اما طوری از کنار پرسشم گذشت که انگار چنین پرسشی، نیاز به جواب ندارد. آنگاه گفتم که او مرتکب اشتباه بسیار بزرگی میشود زیرا میخواهد در حقیقت نقرهای را صادر کند که ایران برای واردن کردن آن، هزینههای گزافی میپردازد. او با لبخندی توام با دهنکجی به من نگاه کرد و گفت: "شاید هم، ژنرالِ من! اما فراموش نکنید که در واقع همهی مردم خودخواهند!"
ایران با چنین فرمانروایی چه میتوانست بکند؟ آیا عجیب بود که این کشور تا این حد در منجلاب فرو رفته بود؟
⏺ پایان
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#یادداشت #تاریخ
Telegram
ساسان آقایی
✍🏻 شام قاجار و سپیدهدم ایران
1⃣ کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟ | دو قسمت، قسمت یک
💚🤍❤️ #یادمان
ژنرال آیرونساید، درست ۱۰۰ سال پیش، در مهرماه ۱۲۹۹، به #ایران رسید. وزارت دفاع بریتانیا، در یک ماموریت فوری از او، که تا به آن روز ایران را ندیده…
1⃣ کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟ | دو قسمت، قسمت یک
💚🤍❤️ #یادمان
ژنرال آیرونساید، درست ۱۰۰ سال پیش، در مهرماه ۱۲۹۹، به #ایران رسید. وزارت دفاع بریتانیا، در یک ماموریت فوری از او، که تا به آن روز ایران را ندیده…
👁 سراوان؛ پارهتن ایران
🔻 توییتهایی در واکنش به تراژدی تلخی که در سراوان رخ داد
🌀 #توییتباز
خبرهایی که از سراوان و سیستان و بلوچستان میشنویم، برای هر ایرانی که دلش برای توسعه و پیشرفت کشور میتپد، دردناک است. در توییتهای زیر به بعدهای مختلف، ملی، اقتصادی و رسانهای موضوع پرداخته شده
✍🏻 احسان رمضانیان
اینکه ایرانیان از کولبری و سوختبری ناگزیر هممیهنان خود غمگین میشوند و از کشته شدن این عزیزان خشمگین، طبیعیست. ما یک ملت هستیم و دردمان مشترک است. از این همدلی ملی، قلمبهمزدها و تجزیهطلبان عصبانیاند. ملالی نیست. عصبانی باشند. ما خاری هستیم در چشم آنها
✍🏻 ساسان آقایی
1⃣ آموختهاند با خبر چه کنند! هنوز خبر نرسیده، روایتشان را ساختهاند، مدیریت خبر را به دست گرفتهاند، قطار مالهکشهاشان با سوخت فیکنیوز تجهیز کردهاند؛ ما به دست قهاری که از چپاول مملکت ارتزاق میکند، باختهایم: بیچاره سروان، بیچاره، بهنام محجوبی، بیچاره همهیمان، بیچاره ایران!
2⃣ هیچ ساختاری بدون همدستانی که خود را توجیه کردهاند؛ "شریک جرمی نیستم" و "اگر من نباشم، یکی دیگر انجامش میدهد"، دوام نمیآورد. اگر چرخ پروپاگاندا خوب میچرخد، جز پول آلوده و تسمهی زور، پای تمام شمایی گیر است که سالهاست تخصصتان را به مردهشور فروکاستهاید تا ریل این قطار شوید!
✍🏻 مهدی الیاسی
۱- لااقل از آبان پارسال، بنزین در ایران یارانهای نیست. ۲- سوختبر، قاچاقچی نیست، بلکه صادرکننده #بنزین و در خور تحسین است. ۳- قدرت، ثروت و منزلت حق تمام ایرانیان است. پیامد ناکارآمدی را به مردم نسبت ندهیم. ۴- مالهکش و سایر کشهای دیگر نباشیم به ویژه اگر فرنگنشین هستیم
✍🏻 امیر کلهر
هیچ عکسی از اتفاقهای وحشتناک و تلخ سراوان در هیچ روزنامهای در کشور منتشر نشده است. انگار که اصلن جزو ایران نیست و در آن نقطه آب از آب تکان نخورده است
✍🏻 نجات بهرامی
به جای فراهم آوردن زمینه توسعه و توریسم در استان، کار مسئولین بی لیاقت خلاصه شده در سفرهای پرخرج و بی حاصل به سیستان و بلوچستان و گرفتن عکس یادگاری با کودکان فقیر و پابرهنه اما سربلندِ منطقه. اینها از شما صدقه نمی خواهند، فقط کنار بکشید و راه سرمایهگذاری را باز کنید
✍🏻 مهدی بختی
حتا در وضعیتی متفاوت از فقر و محرومیت مناطقی مانند سیستان و بلوچستان، قاچاق، جدای از نقل و انتقالهای ممنوع در گسترهی جهانی مانند مواد مخدر، عتیقه، انسان و حیوان، مفهومی برآمده از اقتصاد دستوری و دولتی است. وگرنه جلوگیری از جابهجایی هر کالا و خدمتی در منطق اقتصاد معنایی ندارد. در اقتصادهای دستوری که همواره با نظامهای سیاسی بسته همزادند، مسالهی قاچاق به نوعی مِلک طِلق وابستگان به رژیم به شمار میآید و کسبوکاری انحصاریست. به تجارت اقلامی مانند سیگار در ایران بنگرید.
✍🏻 آرمین سلیمانی
در سراوان، نخستین نقطهای از کشور که خورشید بر سرزمین #ایران طلوع میکند، مردمانش سالهاست که برای لقمهای نان، جان بر کف دست میگذارند و هیچ کس دم بر نمیآورد که این منطقه در محرومیت مطلق است اما همه به یکباره کارشناس قاچاق سوخت شدهاند!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#رسانه #روزنامهنگاری #رشته_توییت
🔻 توییتهایی در واکنش به تراژدی تلخی که در سراوان رخ داد
🌀 #توییتباز
خبرهایی که از سراوان و سیستان و بلوچستان میشنویم، برای هر ایرانی که دلش برای توسعه و پیشرفت کشور میتپد، دردناک است. در توییتهای زیر به بعدهای مختلف، ملی، اقتصادی و رسانهای موضوع پرداخته شده
✍🏻 احسان رمضانیان
اینکه ایرانیان از کولبری و سوختبری ناگزیر هممیهنان خود غمگین میشوند و از کشته شدن این عزیزان خشمگین، طبیعیست. ما یک ملت هستیم و دردمان مشترک است. از این همدلی ملی، قلمبهمزدها و تجزیهطلبان عصبانیاند. ملالی نیست. عصبانی باشند. ما خاری هستیم در چشم آنها
✍🏻 ساسان آقایی
1⃣ آموختهاند با خبر چه کنند! هنوز خبر نرسیده، روایتشان را ساختهاند، مدیریت خبر را به دست گرفتهاند، قطار مالهکشهاشان با سوخت فیکنیوز تجهیز کردهاند؛ ما به دست قهاری که از چپاول مملکت ارتزاق میکند، باختهایم: بیچاره سروان، بیچاره، بهنام محجوبی، بیچاره همهیمان، بیچاره ایران!
2⃣ هیچ ساختاری بدون همدستانی که خود را توجیه کردهاند؛ "شریک جرمی نیستم" و "اگر من نباشم، یکی دیگر انجامش میدهد"، دوام نمیآورد. اگر چرخ پروپاگاندا خوب میچرخد، جز پول آلوده و تسمهی زور، پای تمام شمایی گیر است که سالهاست تخصصتان را به مردهشور فروکاستهاید تا ریل این قطار شوید!
✍🏻 مهدی الیاسی
۱- لااقل از آبان پارسال، بنزین در ایران یارانهای نیست. ۲- سوختبر، قاچاقچی نیست، بلکه صادرکننده #بنزین و در خور تحسین است. ۳- قدرت، ثروت و منزلت حق تمام ایرانیان است. پیامد ناکارآمدی را به مردم نسبت ندهیم. ۴- مالهکش و سایر کشهای دیگر نباشیم به ویژه اگر فرنگنشین هستیم
✍🏻 امیر کلهر
هیچ عکسی از اتفاقهای وحشتناک و تلخ سراوان در هیچ روزنامهای در کشور منتشر نشده است. انگار که اصلن جزو ایران نیست و در آن نقطه آب از آب تکان نخورده است
✍🏻 نجات بهرامی
به جای فراهم آوردن زمینه توسعه و توریسم در استان، کار مسئولین بی لیاقت خلاصه شده در سفرهای پرخرج و بی حاصل به سیستان و بلوچستان و گرفتن عکس یادگاری با کودکان فقیر و پابرهنه اما سربلندِ منطقه. اینها از شما صدقه نمی خواهند، فقط کنار بکشید و راه سرمایهگذاری را باز کنید
✍🏻 مهدی بختی
حتا در وضعیتی متفاوت از فقر و محرومیت مناطقی مانند سیستان و بلوچستان، قاچاق، جدای از نقل و انتقالهای ممنوع در گسترهی جهانی مانند مواد مخدر، عتیقه، انسان و حیوان، مفهومی برآمده از اقتصاد دستوری و دولتی است. وگرنه جلوگیری از جابهجایی هر کالا و خدمتی در منطق اقتصاد معنایی ندارد. در اقتصادهای دستوری که همواره با نظامهای سیاسی بسته همزادند، مسالهی قاچاق به نوعی مِلک طِلق وابستگان به رژیم به شمار میآید و کسبوکاری انحصاریست. به تجارت اقلامی مانند سیگار در ایران بنگرید.
✍🏻 آرمین سلیمانی
در سراوان، نخستین نقطهای از کشور که خورشید بر سرزمین #ایران طلوع میکند، مردمانش سالهاست که برای لقمهای نان، جان بر کف دست میگذارند و هیچ کس دم بر نمیآورد که این منطقه در محرومیت مطلق است اما همه به یکباره کارشناس قاچاق سوخت شدهاند!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#رسانه #روزنامهنگاری #رشته_توییت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 #فیلم
شبکهی هرمی که در دههی ۸۰ با نام گلدکوئیست شناخته میشد، سالهاست با مجوز رسمی به عنوان شرکتهای بازاریابی و نتورکهای فروش در همه جا از جمله دانشگاه فعال است؛ شرح کاملتر این بیزینس در تصویر!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
شبکهی هرمی که در دههی ۸۰ با نام گلدکوئیست شناخته میشد، سالهاست با مجوز رسمی به عنوان شرکتهای بازاریابی و نتورکهای فروش در همه جا از جمله دانشگاه فعال است؛ شرح کاملتر این بیزینس در تصویر!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
🇺🇸 #رویدادهای_آمریکا
اگر کلینتون را در نظر نگیریم که پس از عصر طلایی ریگان و در اوج سقوط و سردرگمی قدرتهای سنتی و کمونیستها به قدرت رسید، کارتر فاجعهی #ایران را رقم زد، از #اوباما بزرگترین نسلکشی قرن بیستویکم در #سوریه بر جا ماند و اکنون بایدن به راه اسلاف حقیر و نکبتش میرود؛ دست خدا این چهار سال، خاورمیانه را محافظت کند 🤲
👈🏼 در این یادداشت دوقسمتی (لینک ۱ و لینک ۲)، تمام نقشههای شوم دموکراتها را پیشبینی کرده بودم؛ ماموران تخریب در راه بودند!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل #توییتباز
اگر کلینتون را در نظر نگیریم که پس از عصر طلایی ریگان و در اوج سقوط و سردرگمی قدرتهای سنتی و کمونیستها به قدرت رسید، کارتر فاجعهی #ایران را رقم زد، از #اوباما بزرگترین نسلکشی قرن بیستویکم در #سوریه بر جا ماند و اکنون بایدن به راه اسلاف حقیر و نکبتش میرود؛ دست خدا این چهار سال، خاورمیانه را محافظت کند 🤲
👈🏼 در این یادداشت دوقسمتی (لینک ۱ و لینک ۲)، تمام نقشههای شوم دموکراتها را پیشبینی کرده بودم؛ ماموران تخریب در راه بودند!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل #توییتباز
📸 #عکس_روز
آگهی استخدام کارگر ساده در دههی ۵۰؛
همانجوری که میبینید از آنجا که حق کارگر ایرانی، رعایت نمیشد، تروریستها و جاسوسهای کمونیست با شعار عدالت و برابری، به زور اسلحه و ترور و با سرنگون کردن سیستم مستقر، شرایطی فرآهم آوردند که حق کارگران به خوبی تامین شود و در کشوری با ۱۰ میلیون تومان خط فقر ماهانه، ۲ میلیون حقوق بگیرد یا آن هم با چند ماه تاخیر نگیرد!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#تاریخ #اجتماع #روزمرگی
آگهی استخدام کارگر ساده در دههی ۵۰؛
همانجوری که میبینید از آنجا که حق کارگر ایرانی، رعایت نمیشد، تروریستها و جاسوسهای کمونیست با شعار عدالت و برابری، به زور اسلحه و ترور و با سرنگون کردن سیستم مستقر، شرایطی فرآهم آوردند که حق کارگران به خوبی تامین شود و در کشوری با ۱۰ میلیون تومان خط فقر ماهانه، ۲ میلیون حقوق بگیرد یا آن هم با چند ماه تاخیر نگیرد!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#تاریخ #اجتماع #روزمرگی