نقدآگین
#نقد_قرآن #نقد_ادبی 📽اعجاز ادبی قرآن کجاست؟ این دومین قسمت از مجموعۀ «#اعجاز_ادبی؟!» است که در آن به نقد و بررسی ادعای بزرگ اعجاز ادبی میپردازیم. در این #مستند انتقادی #احمد_قبانچی، روحانی نواندیش شیعه، به رد خرافهٔ اعجاز ادبی قرآن همت میگمارد و به مقایسهٔ…
📽 آیا #ابراهیم کعبه را ساخت؟
در اینکه خود ابراهیم شخصیتی واقعی بوده، در نزد محققان تاریخ رویهٔ انکار تاریخی بودن چنین شخصیتی بنا به عدم وجود شواهد تاریخی مبنی بر واقعی بودن او حاکم است (ر.ک. اینجا).
اما در مورد اینکه ابراهیم به بیابان مکه در عربستان با ۱۲۰۰ کیلومتری فاصله از محل زندگیاش، رفته و هاجر و اسماعیل را در آنجا رها کرده باشد و به محل زیستش برگشته باشد، شواهد جغرافیایی و هچنین روایت بایبل از افسانهای بودن قطعی چنین داستانی حکایت دارد.
همچنین دلایل متعددی که دنگیبسون و برخی محققان دیگر ارائه نموده بودند نیز، مؤید مرکز نبودن مکه در اسلام آغازین بوده است.
ویدیو به نقل از کانال یوتیوبر جوان و منتقد اسلام، علی فرهنگمهر
🗄 پست مرتبط:
📻در جستجوی کعبه
📺 دن گیبسون و مسجدالاقصا
📺 مؤلفان قرآن («عیسی» و «انجیل» شاهدی بر غیر الاهی بودن قرآن)
📺 ابن اسحاق دجال
📺محمد هاجری یا محمد واقعی-تاریخی
📽ذوالقرنین قرآن کپی نعل به نعل «رمانس اسکندر»
#نقد_قرآن #بازاندیشی
➖➖➖
🌾@Naqdagin
در اینکه خود ابراهیم شخصیتی واقعی بوده، در نزد محققان تاریخ رویهٔ انکار تاریخی بودن چنین شخصیتی بنا به عدم وجود شواهد تاریخی مبنی بر واقعی بودن او حاکم است (ر.ک. اینجا).
اما در مورد اینکه ابراهیم به بیابان مکه در عربستان با ۱۲۰۰ کیلومتری فاصله از محل زندگیاش، رفته و هاجر و اسماعیل را در آنجا رها کرده باشد و به محل زیستش برگشته باشد، شواهد جغرافیایی و هچنین روایت بایبل از افسانهای بودن قطعی چنین داستانی حکایت دارد.
همچنین دلایل متعددی که دنگیبسون و برخی محققان دیگر ارائه نموده بودند نیز، مؤید مرکز نبودن مکه در اسلام آغازین بوده است.
ویدیو به نقل از کانال یوتیوبر جوان و منتقد اسلام، علی فرهنگمهر
🗄 پست مرتبط:
📻در جستجوی کعبه
📺 دن گیبسون و مسجدالاقصا
📺 مؤلفان قرآن («عیسی» و «انجیل» شاهدی بر غیر الاهی بودن قرآن)
📺 ابن اسحاق دجال
📺محمد هاجری یا محمد واقعی-تاریخی
📽ذوالقرنین قرآن کپی نعل به نعل «رمانس اسکندر»
#نقد_قرآن #بازاندیشی
➖➖➖
🌾@Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ببینید
📺 ادبیات و فرهنگِ فحاشانه، رکیک، سکسیستی (جنسیتزده) و مردسالار بخشی از مداحان
⚠️⚠️⚠️ این فایل، کلمات و عبارات بسیار نامناسبی برای شنیدن در جمعهای خانوادگی و دوستانه، و یا شنیده شدن توسط افراد با سن زیر ۱۸ یا افراد مبادی آداب (و دور از فرهنگ بیمار رایج میان اقشاری از مردم) را دارد؛ و صرفن جهت مستندسازی، با سانسورها و کاتهای متعدد آورده شده است. فایل کامل (۳۰ دقیقهای) و بدون سانسور با سرچ در یوتیوب قابل مشاهده است.
🔻در قسمتی از یادداشت «رنج مردها در فرهنگ مردسالار (سخنی با فمنیستهای وطنی)» به قلم #علیرضاموثق که در قدم بیست و سوم #پادکست_نقدآگین بازخوانی صوتی می کنیم، پیرامون تحلیل این فایل سخنانی طرح شده است.
🔻در ادامه نیز درسگفتارهایی از دکتر #ابراهیم_فیاض با عنوان «مردمشناسی جنسی» را منتشر خواهیم کرد که ریشههای چنین فرهنگ گستردهای در بخش مذهبی و بخش بزرگی از تاریخ و جامعهٔ ایران را واکاوی علمی و آسیبشناسانه میکند.
➖➖➖
✅ نقدآگین را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📻 پادكست
📽 یوتیوب
🌾@Naqdagin
📺 ادبیات و فرهنگِ فحاشانه، رکیک، سکسیستی (جنسیتزده) و مردسالار بخشی از مداحان
⚠️⚠️⚠️ این فایل، کلمات و عبارات بسیار نامناسبی برای شنیدن در جمعهای خانوادگی و دوستانه، و یا شنیده شدن توسط افراد با سن زیر ۱۸ یا افراد مبادی آداب (و دور از فرهنگ بیمار رایج میان اقشاری از مردم) را دارد؛ و صرفن جهت مستندسازی، با سانسورها و کاتهای متعدد آورده شده است. فایل کامل (۳۰ دقیقهای) و بدون سانسور با سرچ در یوتیوب قابل مشاهده است.
🔻در قسمتی از یادداشت «رنج مردها در فرهنگ مردسالار (سخنی با فمنیستهای وطنی)» به قلم #علیرضاموثق که در قدم بیست و سوم #پادکست_نقدآگین بازخوانی صوتی می کنیم، پیرامون تحلیل این فایل سخنانی طرح شده است.
🔻در ادامه نیز درسگفتارهایی از دکتر #ابراهیم_فیاض با عنوان «مردمشناسی جنسی» را منتشر خواهیم کرد که ریشههای چنین فرهنگ گستردهای در بخش مذهبی و بخش بزرگی از تاریخ و جامعهٔ ایران را واکاوی علمی و آسیبشناسانه میکند.
➖➖➖
✅ نقدآگین را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📻 پادكست
📽 یوتیوب
🌾@Naqdagin
نقدآگین
Photo
🎯 درسگفتار مردمشناسی جنسی
🎙 دکتر #ابراهیم_فیاض
جلسهٔ اول
📖 آنچه خواندید، گزیدهای بود از اهم مباحث مطروحه در جلسهٔ اول درسگفتار «مردمشناسی جنسی». برای شنیدن این درسگفتار، به پست بعدی رجوع نمایید.
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎙 دکتر #ابراهیم_فیاض
جلسهٔ اول
📖 آنچه خواندید، گزیدهای بود از اهم مباحث مطروحه در جلسهٔ اول درسگفتار «مردمشناسی جنسی». برای شنیدن این درسگفتار، به پست بعدی رجوع نمایید.
➖➖➖
🌾@Naqdagin
مردمشناسی جنسی ج۱
@Naqdagin
🎧 درسگفتار مردمشناسی جنسی
🎙 دکتر #ابراهیم_فیاض
جلسهٔ اول
✂️ برشهایی از سخنان مطروحه در این جلسه را در عکسنوشتهها (اینجا) بخوانید.
#درسگفتار #نقد_فرهنگ #زنان #همجنسگرایی #پدوفیلی #گشت_ارشاد
#حافظ #مولوی #سعدی #رودکی
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎙 دکتر #ابراهیم_فیاض
جلسهٔ اول
✂️ برشهایی از سخنان مطروحه در این جلسه را در عکسنوشتهها (اینجا) بخوانید.
#درسگفتار #نقد_فرهنگ #زنان #همجنسگرایی #پدوفیلی #گشت_ارشاد
#حافظ #مولوی #سعدی #رودکی
➖➖➖
🌾@Naqdagin
نقدآگین
👥 ریشهٔ خدایان در ادیان ابراهیمی (نوح و ابراهیم) 🎙جلسهٔ کلابهاوسی 📅 امروز، شنبه، ۲ بهمن ماه ⏰ ساعت ۱۰:۳۰ صبح به وقت ایران 🔹 مکان برگزاری: اینجا، اتاق «خلیج فارس ایران» در کلابهوس 🗄 پست مرتبط: 📻 خدایان، همسران و مادران (از اللّات و ذوالشّری به فاطمه…
ریشهٔ خدایان در ادیان ابراهیمی
@Naqdagin
#درسگفتار #نقد_ادیان
🎧 ریشهٔ خدایان در ادیان ابراهیمی (نوح و #ابراهیم) - جلسه ۱
🎙#مهدی_اهرابی (تاریخدان، زبانشناس و دینشناس)
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎧 ریشهٔ خدایان در ادیان ابراهیمی (نوح و #ابراهیم) - جلسه ۱
🎙#مهدی_اهرابی (تاریخدان، زبانشناس و دینشناس)
➖➖➖
🌾@Naqdagin
نقدآگین
#هستیکاوی 🎬 مصاحبه با پروفسور سایمون بلکبرن پیرامون «خداناباوری» 🍂 در قدم پنجاهم #پادکست_نقدآگین، مصاحبهٔ ارزنده و آموزندهٔ پروفسور سایمون بلکبرن پیرامون «خداناباوری و آتئیسم» را بازخوانی میکنیم. 🍂 سایمون بلکبرن نائب رئیس انجمن اومانیسم بریتانیا، عضو…
#اسطورهشناسی
🎬 عبودیت بتپرستی است
— نقدی بر خدا-آفرینیهای ادیان و خدایان ضدّ مهرشان
🍂 در قدم پنجاه و یکم #پادکست_نقدآگین، به بازخوانی جستاری انتقادی میپردازیم تا دریابیم که چرا «خدا»، مفهومیست که اگر در معرضِ «تجدید نظر» یا «بازاندیشیِ» مکرر انسان قرار نگیرد، برای بشریت سرانجامی جز بتپرستی به ارمغان نخواهد آورد؟ چرا خدا، «تصویری»ست که مدام باید در هم کوبیده شود تا راه آزادی انسان برای گسترش وجودیاش، در همهٔ زمینهها گشوده شود؟ و چرا با اینکه #ابراهیم در آزمون متداول خدایان جهان سنت پیروز میشود، بزرگترین شکست تاریخ در آزمون مهرورزی را میخورد؟
🎙 گوینده: بانو تیروژ
🎼آوا
🔹 کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست، پرواز همای
🔹 این چه جهانی است؟! پرواز همای
🔹 خدا در روستای ما کشاورز است، پرواز همای
🔗 این اپیزود را در کستباکس نقدآگین (اینجا) یا در تلگرام (اینجا) بشنوید.
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎬 عبودیت بتپرستی است
— نقدی بر خدا-آفرینیهای ادیان و خدایان ضدّ مهرشان
🍂 در قدم پنجاه و یکم #پادکست_نقدآگین، به بازخوانی جستاری انتقادی میپردازیم تا دریابیم که چرا «خدا»، مفهومیست که اگر در معرضِ «تجدید نظر» یا «بازاندیشیِ» مکرر انسان قرار نگیرد، برای بشریت سرانجامی جز بتپرستی به ارمغان نخواهد آورد؟ چرا خدا، «تصویری»ست که مدام باید در هم کوبیده شود تا راه آزادی انسان برای گسترش وجودیاش، در همهٔ زمینهها گشوده شود؟ و چرا با اینکه #ابراهیم در آزمون متداول خدایان جهان سنت پیروز میشود، بزرگترین شکست تاریخ در آزمون مهرورزی را میخورد؟
🎙 گوینده: بانو تیروژ
🎼آوا
🔹 کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست، پرواز همای
🔹 این چه جهانی است؟! پرواز همای
🔹 خدا در روستای ما کشاورز است، پرواز همای
🔗 این اپیزود را در کستباکس نقدآگین (اینجا) یا در تلگرام (اینجا) بشنوید.
➖➖➖
🌾@Naqdagin
📘تحلیل روانشناختی خدای ادیان ابراهیمی
🍂 انسان پس از خوردن میوهٔ درخت ممنوعه، یعنی «عقلانیت»، از بهشتِ یگانگی با طبیعت اخراج شد و بر خاک زمین هبوط کرد و سپس با یافتن تشخص و فردیت، تنهایی شدیدی را چونان «عذاب در جهنم» تجربه نمود.
🍂 انسان قبل از خوردن این میوهٔ وسوسهانگیز، میان خود و اشیاء تمایزی قائل نبود و با آنها وحدت داشت؛ وحدتی که همواره حتی در اندشیههای عرفانی نیز آرزویش را با رقص و سماع فریاد زدهاست.
🍂 کوچکی جسم انسان در برابر هستی بیکران و کوچکی دانایی انسان در مقابل حقیقت مطلق و کوچکی عمر انسان در مقابل ابدیت، چونان هیولایی او را میترساند و رنج میدهد. آیا انسان با خودآگاهی از کوچکیاش نابود خواهد شد؟
🍂 در این راستا انسان تنها و کوچک، به جای پیوند سالم از طریق نیروی «عشق و کار خلاقانه» با «طبیعت و جامعه»، دنبال «دیگری بزرگی» میگردد تا با «ذوب کردن خویشتن در پیشوا» از رنج تنهایی و کوچکی رها شود. این «دیگری بزرگ»، «از خانواده و قبیله و ایدئولوژی» شروع میشود و نهایتاً در انگارهٔ مقدسِ «خدا و دین» پایان و امتداد مییابد.
🍂 #ابراهیم با ذوب شدن در الله، مثل یک بردهٔ حقیر، از رنج فردیت و تشخص و از عذاب عمل مطابق «عقل و اخلاق خودبنیاد» رها شد. او در مقابل «سلطان-ارباب»، فردیتش را ذبح کرد. فیالواقع در اسطورهٔ ابراهیم، گوسفند نماد «عقلانیت و اخلاق و عواطف انسانی و تشخص و فردیت» است که میباید برای تسکین رنج «لشکر بردگان و فرومایگان»، نابود شود.
🍂 از طرف دیگر انسان با مشاهدهٔ بدیها در خودش، رنج میبرد. انسان میبیند هر چه میکوشد، باز «خوب مطلق» نمیشود و بدیهایش به صفر نمیرسد؛ از این رو نیاز پیدا میکند تا موجودی مطلقاً خوب و انتزاعی را در قالب چهرهٔ الله بسازد و در آسمانِ «پاک و آری از نجاسات زمین»، برونفکنی کند.
🍂 خدای عالم و قادر و عادل مطلق، بازنمایی آرزوی انسان در طلب آن چیزیست که نیست؛ یعنی «خوبی مطلق». البته علاوه بر ارضای میل به «نیکویی مطلق»، خدای ادیان ارادهٔ «قدرت مطلق» را نیز ارضاء میکند:
الف) الله بزرگ و قدرت مطلق است،
و ب) من مرید و ذوب در او هستم؛
⬅️ پس من بزرگ و قدرتمند هستم و از رنج تنهایی و حقارت رها میشوم.
➖➖➖
🌾 نقدآگین
🍂 انسان پس از خوردن میوهٔ درخت ممنوعه، یعنی «عقلانیت»، از بهشتِ یگانگی با طبیعت اخراج شد و بر خاک زمین هبوط کرد و سپس با یافتن تشخص و فردیت، تنهایی شدیدی را چونان «عذاب در جهنم» تجربه نمود.
🍂 انسان قبل از خوردن این میوهٔ وسوسهانگیز، میان خود و اشیاء تمایزی قائل نبود و با آنها وحدت داشت؛ وحدتی که همواره حتی در اندشیههای عرفانی نیز آرزویش را با رقص و سماع فریاد زدهاست.
🍂 کوچکی جسم انسان در برابر هستی بیکران و کوچکی دانایی انسان در مقابل حقیقت مطلق و کوچکی عمر انسان در مقابل ابدیت، چونان هیولایی او را میترساند و رنج میدهد. آیا انسان با خودآگاهی از کوچکیاش نابود خواهد شد؟
🍂 در این راستا انسان تنها و کوچک، به جای پیوند سالم از طریق نیروی «عشق و کار خلاقانه» با «طبیعت و جامعه»، دنبال «دیگری بزرگی» میگردد تا با «ذوب کردن خویشتن در پیشوا» از رنج تنهایی و کوچکی رها شود. این «دیگری بزرگ»، «از خانواده و قبیله و ایدئولوژی» شروع میشود و نهایتاً در انگارهٔ مقدسِ «خدا و دین» پایان و امتداد مییابد.
🍂 #ابراهیم با ذوب شدن در الله، مثل یک بردهٔ حقیر، از رنج فردیت و تشخص و از عذاب عمل مطابق «عقل و اخلاق خودبنیاد» رها شد. او در مقابل «سلطان-ارباب»، فردیتش را ذبح کرد. فیالواقع در اسطورهٔ ابراهیم، گوسفند نماد «عقلانیت و اخلاق و عواطف انسانی و تشخص و فردیت» است که میباید برای تسکین رنج «لشکر بردگان و فرومایگان»، نابود شود.
🍂 از طرف دیگر انسان با مشاهدهٔ بدیها در خودش، رنج میبرد. انسان میبیند هر چه میکوشد، باز «خوب مطلق» نمیشود و بدیهایش به صفر نمیرسد؛ از این رو نیاز پیدا میکند تا موجودی مطلقاً خوب و انتزاعی را در قالب چهرهٔ الله بسازد و در آسمانِ «پاک و آری از نجاسات زمین»، برونفکنی کند.
🍂 خدای عالم و قادر و عادل مطلق، بازنمایی آرزوی انسان در طلب آن چیزیست که نیست؛ یعنی «خوبی مطلق». البته علاوه بر ارضای میل به «نیکویی مطلق»، خدای ادیان ارادهٔ «قدرت مطلق» را نیز ارضاء میکند:
الف) الله بزرگ و قدرت مطلق است،
و ب) من مرید و ذوب در او هستم؛
⬅️ پس من بزرگ و قدرتمند هستم و از رنج تنهایی و حقارت رها میشوم.
➖➖➖
🌾 نقدآگین
Telegram
نقدآگین
#نقد_ادیان #زیستروان
📘 تحلیل روانشناختی خدای ادیان ابراهیمی
🗄 پست مرتبط:
📓کتاب «این همه خدا؛ راهنمایی برای مبتدیان»
فصل اول: آيا به خدا باور داريد؟ کدام خدا؟
فصل دوم: راستیآزمایی اناجیل (قسمت اول | قسمت دوم)
فصل دوم: اسطورهها چگونه آغاز میشوند؟
📕…
📘 تحلیل روانشناختی خدای ادیان ابراهیمی
🗄 پست مرتبط:
📓کتاب «این همه خدا؛ راهنمایی برای مبتدیان»
فصل اول: آيا به خدا باور داريد؟ کدام خدا؟
فصل دوم: راستیآزمایی اناجیل (قسمت اول | قسمت دوم)
فصل دوم: اسطورهها چگونه آغاز میشوند؟
📕…
#نقد_اسلام
📗خدایِ داعشیِ داعشساز
✍️#علیرضاموثق
اول) روح داستان #ابراهیم، تولید بردههای مطیع و تسلیم در مقابل «رب-ارباب-سلطان» جهت تولید سربازان «بله! قربان! گو» در نظام گشتاپویی الله است که ارادهٔ قدرت و غلبه و غارت، دال مرکزی تعالیم اوست. داستان ابراهیم این آموزه را بسط میدهد که چونان داعش در راه سلطهٔ اسلام (یعنی حسب ادعا، تعالیم همان خدای ابراهیم)، عقل و اخلاق و عواطف انسانی خویش را قربانی کنید!
دوم) موافقت یک کودک برای قربانی شدن، عمل جانی و قاتل را توجیه نمیکند و لذا نمیتوان به رضایت اسماعیل استناد کرد. ابراهیم نمیدانست که خدای سادیستش، ترحم میکند؛ ابراهیم تسلیم شد؛ در صورتی که اگر عقل و اخلاق و عواطفش را در راه بردگی ذبح نکرده بود، باید به الله میگفت:
الف) اگر قصد امتحان مرا داری، چرا با وجود علم و قدرت و عدل مطلق (حسب ادعایت)، روشی اخلاقی و سالم را انتخاب نمیکنی؟ لذا من تسلیم نمیشوم برای اثبات این عشق سادیستیک.
ب) اگر قصدت این است که واقعاً یک کودک بیگناه را بکشم، به حکم عقل و اخلاق و عواطف انسانیام در مقابلات میایستم و تن به رابطهای بیمارگون نمیدهم؛ اینکه با قتل، محبت مرا احراز کنی، بیمارگون است.
سوم) ابراهیم، پدر معنوی داعش در فرهنگ اسلامی است؛ معلم اول در راه بردگیست. البته الله، بردهپروری را در داستان خلقت نیز تعقیب میکند. او فرمان میدهد و انتظار اطاعت، بدون استدلال و اقناع دارد. آدم و حوا را بدون توضیح کافی و اقناع، مثل اربابی قلدر با یک «فرمان» از خوردن میوهای ساده منع میکند و بعد، بدون رعایت تناسب بین جرم و مجازات، به انتقامگیری میپردازد.
چهارم) چهرهٔ خدای یک قوم، برساختهٔ مردمان آن قوم است و سپس از مجرای اتمسفر فرهنگ در وجود پیروان، بازتولید میشود. خدای اسلام، موجودی بیمار و رذل و داعشیست.
انسانها را با هزار و یک ضعف، و در رنج میآفریند و رشد میدهد. سپس به شکل سادیستیک، موجودی به نام شیطان را برای گمراهیشان خلق میکند و به جانشان میاندازد. در وهلهٔ بعد، به رنج دنیایی آدمیزاد بسنده نمیکند و جهنمی آشوئیتسی را برای خلق خدا تدارک میبیند.
از دل چنین خدایی، عقلانیت و عدالت نخواهد جوشید؛ ذات الله، بیمار و خردستیز و ظالمانه است.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📗خدایِ داعشیِ داعشساز
✍️#علیرضاموثق
اول) روح داستان #ابراهیم، تولید بردههای مطیع و تسلیم در مقابل «رب-ارباب-سلطان» جهت تولید سربازان «بله! قربان! گو» در نظام گشتاپویی الله است که ارادهٔ قدرت و غلبه و غارت، دال مرکزی تعالیم اوست. داستان ابراهیم این آموزه را بسط میدهد که چونان داعش در راه سلطهٔ اسلام (یعنی حسب ادعا، تعالیم همان خدای ابراهیم)، عقل و اخلاق و عواطف انسانی خویش را قربانی کنید!
دوم) موافقت یک کودک برای قربانی شدن، عمل جانی و قاتل را توجیه نمیکند و لذا نمیتوان به رضایت اسماعیل استناد کرد. ابراهیم نمیدانست که خدای سادیستش، ترحم میکند؛ ابراهیم تسلیم شد؛ در صورتی که اگر عقل و اخلاق و عواطفش را در راه بردگی ذبح نکرده بود، باید به الله میگفت:
الف) اگر قصد امتحان مرا داری، چرا با وجود علم و قدرت و عدل مطلق (حسب ادعایت)، روشی اخلاقی و سالم را انتخاب نمیکنی؟ لذا من تسلیم نمیشوم برای اثبات این عشق سادیستیک.
ب) اگر قصدت این است که واقعاً یک کودک بیگناه را بکشم، به حکم عقل و اخلاق و عواطف انسانیام در مقابلات میایستم و تن به رابطهای بیمارگون نمیدهم؛ اینکه با قتل، محبت مرا احراز کنی، بیمارگون است.
سوم) ابراهیم، پدر معنوی داعش در فرهنگ اسلامی است؛ معلم اول در راه بردگیست. البته الله، بردهپروری را در داستان خلقت نیز تعقیب میکند. او فرمان میدهد و انتظار اطاعت، بدون استدلال و اقناع دارد. آدم و حوا را بدون توضیح کافی و اقناع، مثل اربابی قلدر با یک «فرمان» از خوردن میوهای ساده منع میکند و بعد، بدون رعایت تناسب بین جرم و مجازات، به انتقامگیری میپردازد.
چهارم) چهرهٔ خدای یک قوم، برساختهٔ مردمان آن قوم است و سپس از مجرای اتمسفر فرهنگ در وجود پیروان، بازتولید میشود. خدای اسلام، موجودی بیمار و رذل و داعشیست.
انسانها را با هزار و یک ضعف، و در رنج میآفریند و رشد میدهد. سپس به شکل سادیستیک، موجودی به نام شیطان را برای گمراهیشان خلق میکند و به جانشان میاندازد. در وهلهٔ بعد، به رنج دنیایی آدمیزاد بسنده نمیکند و جهنمی آشوئیتسی را برای خلق خدا تدارک میبیند.
از دل چنین خدایی، عقلانیت و عدالت نخواهد جوشید؛ ذات الله، بیمار و خردستیز و ظالمانه است.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
#نقد_اسلام
📗الله یا شیطان؟ مسئله این است
#علیرضاموثق
🍂 در اسطورهٔ آفرینش و داستان هبوط آدم و حوا، الله کاراکترِ «خوب و مثبت» است و شیطان، کاراکترِ «بد و منفی» است؛ الله قهرمان است و شیطان، ضد قهرمان.
🍂 در جستاری تحت عنوان «در ستایش شیطان»، راجع به قصهٔ شیطان و کارکردش در اسلام توضیحاتی دادهام. به طور خلاصه، به نظرم این داستان را باید در ذیل «تاریخ جنون و نیز ارادهٔ قدرت به نحو توتالیتر» تفسیر کرد.
🍂 در دورهای از تاریخ، سامان زندگی فردی و اجتماعی انسانها با عقلانیت حداکثری متلاشی میشده و حدی از جنون (بیخردی) برای بقاء نوع بشر لازم بودهاست.
🍂 شیطان از نظر لغوی یعنی «نافرمان». در داستان خلقت، مثل قصهٔ ابراهیم، «رب-ارباب-سلطان»، بدون استدلال و اقناع، «فرمان» میدهد که آدم و حوا از میوهٔ درخت ممنوعه نخورند و انتظار دارد تا مثل بز اخفش اطاعت کنند و تسلیم محض شوند (اسلام آوردن یعنی تسلیم الله شدن به طور محض).
🍂 به نظرم شیطان در این داستان، نمادِ «شکاکیت و عقلانیت و کنجکاوی و خودآیینی» است. حال، چرا الله به عنوان کاراکتر خوب و مثبت داستان فهم شدهاست؟ زیرا اکثر قریب به اتفاق مفسرانِ این داستان، بردگان و فرومایگان و انسانهای صغیر بودهاند و به خاطر «فقدان جرأت لازم برای اندیشیدن»، نمیتوانستهاند با عقلانیت حداکثری و به نحو «خودآیین» زندگی کنند و رنج «تفکر و فردیت و آزادی و تنهایی و نیهیلیسم» را تحمل نمایند و لذا ناخودآگاه در جستجوی «الله-پیشوا» (ولو موهوم و نه چون هیتلر که انسانی انضمامی و واقعیست) بودهاند تا بدل به «عبد-برده» شوند و با ذوب شدن در منویات ارباب، فردیت و منبع تولید رنجهای مذکور را مستحیل و نابود سازند. از این رو شیطانِ نافرمان را مذمت کردهاند و شخصیت بد و منفی داستان دیدهاند.
🍂 در اسلام ادعای نبوت و انتظارِ تصدیق این ادعای کاذب توسط مخاطبان نیز فیالواقع، به نحو ضمنی به معنی درخواستِ «الله-محمد-پیشوا»، جهت تعطیل کردنِ عقلانیت انتقادی و استدلالی است. اسلام از مردم میخواهد تا عقل و اخلاق و عواطفشان را مثل #ابراهیم ذبح و قربانی کنند و به «عبد-بردهٔ خرافات و اباطیل و احکام داعشیِ اعلام شده» تبدیل شوند. اسلام به سربازانی «بله! قربان!» گو برای ایجاد لشکر جهت بسط ارادهٔ قدرت و غلبه و غارت نیاز دارد و تمهید لازم در این راستا را در اسطورهٔ آفرینش یا ابراهیم میتوان ملاحظه کرد.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📗الله یا شیطان؟ مسئله این است
#علیرضاموثق
🍂 در اسطورهٔ آفرینش و داستان هبوط آدم و حوا، الله کاراکترِ «خوب و مثبت» است و شیطان، کاراکترِ «بد و منفی» است؛ الله قهرمان است و شیطان، ضد قهرمان.
🍂 در جستاری تحت عنوان «در ستایش شیطان»، راجع به قصهٔ شیطان و کارکردش در اسلام توضیحاتی دادهام. به طور خلاصه، به نظرم این داستان را باید در ذیل «تاریخ جنون و نیز ارادهٔ قدرت به نحو توتالیتر» تفسیر کرد.
🍂 در دورهای از تاریخ، سامان زندگی فردی و اجتماعی انسانها با عقلانیت حداکثری متلاشی میشده و حدی از جنون (بیخردی) برای بقاء نوع بشر لازم بودهاست.
🍂 شیطان از نظر لغوی یعنی «نافرمان». در داستان خلقت، مثل قصهٔ ابراهیم، «رب-ارباب-سلطان»، بدون استدلال و اقناع، «فرمان» میدهد که آدم و حوا از میوهٔ درخت ممنوعه نخورند و انتظار دارد تا مثل بز اخفش اطاعت کنند و تسلیم محض شوند (اسلام آوردن یعنی تسلیم الله شدن به طور محض).
🍂 به نظرم شیطان در این داستان، نمادِ «شکاکیت و عقلانیت و کنجکاوی و خودآیینی» است. حال، چرا الله به عنوان کاراکتر خوب و مثبت داستان فهم شدهاست؟ زیرا اکثر قریب به اتفاق مفسرانِ این داستان، بردگان و فرومایگان و انسانهای صغیر بودهاند و به خاطر «فقدان جرأت لازم برای اندیشیدن»، نمیتوانستهاند با عقلانیت حداکثری و به نحو «خودآیین» زندگی کنند و رنج «تفکر و فردیت و آزادی و تنهایی و نیهیلیسم» را تحمل نمایند و لذا ناخودآگاه در جستجوی «الله-پیشوا» (ولو موهوم و نه چون هیتلر که انسانی انضمامی و واقعیست) بودهاند تا بدل به «عبد-برده» شوند و با ذوب شدن در منویات ارباب، فردیت و منبع تولید رنجهای مذکور را مستحیل و نابود سازند. از این رو شیطانِ نافرمان را مذمت کردهاند و شخصیت بد و منفی داستان دیدهاند.
🍂 در اسلام ادعای نبوت و انتظارِ تصدیق این ادعای کاذب توسط مخاطبان نیز فیالواقع، به نحو ضمنی به معنی درخواستِ «الله-محمد-پیشوا»، جهت تعطیل کردنِ عقلانیت انتقادی و استدلالی است. اسلام از مردم میخواهد تا عقل و اخلاق و عواطفشان را مثل #ابراهیم ذبح و قربانی کنند و به «عبد-بردهٔ خرافات و اباطیل و احکام داعشیِ اعلام شده» تبدیل شوند. اسلام به سربازانی «بله! قربان!» گو برای ایجاد لشکر جهت بسط ارادهٔ قدرت و غلبه و غارت نیاز دارد و تمهید لازم در این راستا را در اسطورهٔ آفرینش یا ابراهیم میتوان ملاحظه کرد.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
🎬 در ستایش شیطان (تاریخ سیاست مقدس)
🍂 در قدم چهلم و هفتم #پادکست_نقدآگین، جستاری از علیرضا موثق که چندی پیش در سایت گویانیوز (اینجا) منتشر شده بود را بازخوانی میکنیم.
🍂 به نظر نویسنده، فردید در قیاس با عبدالکریم سروش، لیبرالیسم و مدرنیسم و اسلام را بیشتر…
🍂 در قدم چهلم و هفتم #پادکست_نقدآگین، جستاری از علیرضا موثق که چندی پیش در سایت گویانیوز (اینجا) منتشر شده بود را بازخوانی میکنیم.
🍂 به نظر نویسنده، فردید در قیاس با عبدالکریم سروش، لیبرالیسم و مدرنیسم و اسلام را بیشتر…
#نقد_اسلام
📗در باب عبادت
✍️#علیرضاموثق
🍂 بیدلیل نیست که «عبادت» و «عبودیت» و «تعبد» و «عبد» به لحاظ لغوی و معنایی، همگی با لفظ «بندگی و بردگی» پیوند دارند. اسلام آشکارا و به وضوح اعلام میکند که اصرار دارد تا انسانها به «بنده و برده و عبد» تبدیل شوند و ظاهر و باطنشان به تسخیر الله (یعنی خدای موهوم محمد و فیالواقع، بازنمایی شخصیت و منویاتش) درآید.
🍂 انسانِ تراز اسلام، لازم است تا مثل #ابراهیم، «عقل و اخلاق و عواطفش» را ذبح و قربانی کند و تسلیمِ فرمانِ «رب-ارباب-سلطان» شود، ولو این فرمان، قتل کودکی بیگناه باشد. در داستان آفرینش نیز «رب-ارباب-سلطان»، بدون استدلال و اقناع فرمان میدهد تا آدم و حوا از میوهٔ ممنوعه نخورند و انتظار دارد تا آنها مثل بز اخفش اطاعت کنند.
🍂 سربازان هیتلر، شعار «زندهباد هیتلر و به عبارت دیگر، هایل هیتلر» سر میدادند. محمد نیز برای پرورش سربازان «بله! قربان!» گویی که در پیشوا ذوب شوند و عقلانیت و فردیتشان را مستحیل سازند، به مسلمانان دستور میدهد تا در نمازهای یومیه، بر محمد و خاندانش درود بفرستد (یعنی صل علی محمد و آل محمد). رکوع و سجده در نمازهای یومیه نیز از رفتار غلامان و بردگان و رعیتها در دربار سلاطین وام گرفته شدهاست. هدف اسلام این است که انسانها به مردگانی در دستان مردهشور تبدیل شوند و ظاهر و باطنشان مطابق با منویات پیشوا شکل بگیرد.
🍂 عبادت در اسلام مکانیزمیست برای تولید «بنده و برده و عبد» جهت ایجاد لشکر «بردگان و فرومایگان» که فاقد استقلال وجودی و عقلانیت استدلالی و انتقادی هستند و به بسط «ارادهٔ قدرت و غلبه و غارت» نسبت به «دیگریها» و کافران خدمت میکنند. وایکینگها نیز نام غارت را «جهاد مقدس» در راه خدایان (ثور و اودین و فریر) جهت ورود به بهشت (والهالا) مینامیدند. بدینترتیب، اسلام چیزی نیست جز یک ایدئولوژیِ سیاسیِ توتالیتر.
🍂 دغدغهٔ محوری اسلام، ارادهٔ قدرت است و نه اخلاق و ایمان. اگر دغدغهٔ اسلام اخلاق بود، باید تصریح میکرد که انسانهای اخلاقی، ولو اگر ملحد باشند، به بهشت میروند. در صورتی که قرآن در آیهٔ ۲۹ از سورهٔ توبه، قتل و غارت و به بردگی گرفتن کافران غیرحربی و پیروان ادیان دیگر را روا و مجاز میداند. علاوه بر آن، اسلام علیه کافران ذمی نیز تبعیض حقوقی اِعمال میکند. قرآن در آیهٔ ۲۱۷ از سورهٔ بقره، انسان مرتد، ولو مرتدِ اخلاقی و دانشمند و مؤمن را تا «ابد» به شکنجه در جهنم آشوئیتسیِ الله حواله میدهد و تمام اَعمال نیکش را ضایع میکند.
🍂 اگر دغدغهٔ اسلام ایمان به خدا بود، حتی بتپرستها به نوعی مؤمن بودند و بتها نماد نیروهای قدسی و الهی محسوب میشدند و لذا حتی بتپرستها نباید سرکوب میگشتند؛ چه رسد به پیروان ادیان و مذاهب دیگر. مثلث سرکوب در اسلام عبارت است از: «یا اسلام و خراج به خلیفه، یا شمشیر و مرگ، یا جزیه و تحقیر و باج سبیل». بدینسان، دال مرکزی و دغدغهٔ محوری در اسلام، بسط ارادهٔ «قدرت و سلطه و غلبه و غارت» از مجرای ایجاد وحدت عقیدتی بین قبایل متشتت در جغرافیای زمان تکوین قرآن بودهاست؛ درست همان کاری که چنگیز خان به وسیلهٔ یاسا انجام داد و بین قبایل متشتت مغول وحدت و به تبع آن، قدرت خلق نمود؛ جهت قتل و غارتِ «دیگریها» و اخذ غنیمت و تولید ثروت برای «خودیها». محمد با توهم و تفرعن ادعا کرد که «افکار و ارزشها و احکام و اهداف و عواطفِ خداوند» را تقریر کرده است و مآلاً یکسری خرافات و اباطیل و احکام داعشی را در دهان خداوند گذاشت و مقدس کرد تا امر قدسی را در خدمت ارادهٔ قدرت قرار دهد و مکانیزم لازم جهت انقیاد انسانها را برسازد.
🗄 پست مرتبط:
📻 پدیدارشناسی قرآن؛ معنویت یا ارادهٔ قدرت؟
📻 ملاحظاتی انتقادی پیرامون شیوهٔ عبادت در اسلام
📻 آزادی و بتپرستی
📻 عبودیت بتپرستی است
📻 بتان سیره مقابل شرک در قرآن
➖➖➖
🌾@Naqdagin
📗در باب عبادت
✍️#علیرضاموثق
🍂 بیدلیل نیست که «عبادت» و «عبودیت» و «تعبد» و «عبد» به لحاظ لغوی و معنایی، همگی با لفظ «بندگی و بردگی» پیوند دارند. اسلام آشکارا و به وضوح اعلام میکند که اصرار دارد تا انسانها به «بنده و برده و عبد» تبدیل شوند و ظاهر و باطنشان به تسخیر الله (یعنی خدای موهوم محمد و فیالواقع، بازنمایی شخصیت و منویاتش) درآید.
🍂 انسانِ تراز اسلام، لازم است تا مثل #ابراهیم، «عقل و اخلاق و عواطفش» را ذبح و قربانی کند و تسلیمِ فرمانِ «رب-ارباب-سلطان» شود، ولو این فرمان، قتل کودکی بیگناه باشد. در داستان آفرینش نیز «رب-ارباب-سلطان»، بدون استدلال و اقناع فرمان میدهد تا آدم و حوا از میوهٔ ممنوعه نخورند و انتظار دارد تا آنها مثل بز اخفش اطاعت کنند.
🍂 سربازان هیتلر، شعار «زندهباد هیتلر و به عبارت دیگر، هایل هیتلر» سر میدادند. محمد نیز برای پرورش سربازان «بله! قربان!» گویی که در پیشوا ذوب شوند و عقلانیت و فردیتشان را مستحیل سازند، به مسلمانان دستور میدهد تا در نمازهای یومیه، بر محمد و خاندانش درود بفرستد (یعنی صل علی محمد و آل محمد). رکوع و سجده در نمازهای یومیه نیز از رفتار غلامان و بردگان و رعیتها در دربار سلاطین وام گرفته شدهاست. هدف اسلام این است که انسانها به مردگانی در دستان مردهشور تبدیل شوند و ظاهر و باطنشان مطابق با منویات پیشوا شکل بگیرد.
🍂 عبادت در اسلام مکانیزمیست برای تولید «بنده و برده و عبد» جهت ایجاد لشکر «بردگان و فرومایگان» که فاقد استقلال وجودی و عقلانیت استدلالی و انتقادی هستند و به بسط «ارادهٔ قدرت و غلبه و غارت» نسبت به «دیگریها» و کافران خدمت میکنند. وایکینگها نیز نام غارت را «جهاد مقدس» در راه خدایان (ثور و اودین و فریر) جهت ورود به بهشت (والهالا) مینامیدند. بدینترتیب، اسلام چیزی نیست جز یک ایدئولوژیِ سیاسیِ توتالیتر.
🍂 دغدغهٔ محوری اسلام، ارادهٔ قدرت است و نه اخلاق و ایمان. اگر دغدغهٔ اسلام اخلاق بود، باید تصریح میکرد که انسانهای اخلاقی، ولو اگر ملحد باشند، به بهشت میروند. در صورتی که قرآن در آیهٔ ۲۹ از سورهٔ توبه، قتل و غارت و به بردگی گرفتن کافران غیرحربی و پیروان ادیان دیگر را روا و مجاز میداند. علاوه بر آن، اسلام علیه کافران ذمی نیز تبعیض حقوقی اِعمال میکند. قرآن در آیهٔ ۲۱۷ از سورهٔ بقره، انسان مرتد، ولو مرتدِ اخلاقی و دانشمند و مؤمن را تا «ابد» به شکنجه در جهنم آشوئیتسیِ الله حواله میدهد و تمام اَعمال نیکش را ضایع میکند.
🍂 اگر دغدغهٔ اسلام ایمان به خدا بود، حتی بتپرستها به نوعی مؤمن بودند و بتها نماد نیروهای قدسی و الهی محسوب میشدند و لذا حتی بتپرستها نباید سرکوب میگشتند؛ چه رسد به پیروان ادیان و مذاهب دیگر. مثلث سرکوب در اسلام عبارت است از: «یا اسلام و خراج به خلیفه، یا شمشیر و مرگ، یا جزیه و تحقیر و باج سبیل». بدینسان، دال مرکزی و دغدغهٔ محوری در اسلام، بسط ارادهٔ «قدرت و سلطه و غلبه و غارت» از مجرای ایجاد وحدت عقیدتی بین قبایل متشتت در جغرافیای زمان تکوین قرآن بودهاست؛ درست همان کاری که چنگیز خان به وسیلهٔ یاسا انجام داد و بین قبایل متشتت مغول وحدت و به تبع آن، قدرت خلق نمود؛ جهت قتل و غارتِ «دیگریها» و اخذ غنیمت و تولید ثروت برای «خودیها». محمد با توهم و تفرعن ادعا کرد که «افکار و ارزشها و احکام و اهداف و عواطفِ خداوند» را تقریر کرده است و مآلاً یکسری خرافات و اباطیل و احکام داعشی را در دهان خداوند گذاشت و مقدس کرد تا امر قدسی را در خدمت ارادهٔ قدرت قرار دهد و مکانیزم لازم جهت انقیاد انسانها را برسازد.
🗄 پست مرتبط:
📻 پدیدارشناسی قرآن؛ معنویت یا ارادهٔ قدرت؟
📻 ملاحظاتی انتقادی پیرامون شیوهٔ عبادت در اسلام
📻 آزادی و بتپرستی
📻 عبودیت بتپرستی است
📻 بتان سیره مقابل شرک در قرآن
➖➖➖
🌾@Naqdagin
Telegram
نقدآگین
🎬 پدیدارشناسی قرآن؛ معنویت یا ارادهٔ قدرت؟
در قدم سی و یکم #پادکست_نقدآگین به بازخوانی یادداشتی انتقادی از علیرضا موثق در نقد مواضع اخیر مجتهد شبستری میپردازیم.
#محمد_مجتهد_شبستری در مرحلهٔ سوم فکری خویش، تحت تأثیر تحقیقات تاریخی و اسلامپژوهی مدرن،…
در قدم سی و یکم #پادکست_نقدآگین به بازخوانی یادداشتی انتقادی از علیرضا موثق در نقد مواضع اخیر مجتهد شبستری میپردازیم.
#محمد_مجتهد_شبستری در مرحلهٔ سوم فکری خویش، تحت تأثیر تحقیقات تاریخی و اسلامپژوهی مدرن،…
#نقد_اسلام
📗اسلام و تاریخ جنون
✍️#علیرضاموثق
🍂 پیامبران را باید در ذیل تاریخ جنون فهم کرد. در دورهای از تاریخ، سامان زیست فردی و جمعی بشر با عقلانیت حداکثری متلاشی میشد.
🍂 انسان، موجود ضعیفیست در مقابل واقعیتِ خشن هستی. رنج «مرگ و تنهایی و معنایابی و تفکر و آزادی و فردیت و مسئولیت»، با خرافات و توهمات ادیان، تسکین مییافت.
🍂 اما ادیان این رنجها را با دروغ و توهم و تفرعن و خودشیفتگی و لذا با مسموم کردن عقل و اخلاق و عواطف بشری تسکین میدهند. برای مثال، مسیحیت در گام نخست، وقتی از انسانها میخواهد که بارداری مادر عیسی توسط الله را باور کنند، یعنی دعوت میکند که عقلشان را تعطیل کنند تا مسیحیت وارد وجودشان شود و تسخیرشان کند.
🍂 با این وصف، ادیان در تحلیل نهایی شر هستند و دلیلش فاسد کردن عقل و اخلاق و عواطف انسانهاست. مکانیزم فاسد و منحط کردن عقل و اخلاق و عواطف را در خصوص دین اسلام توضیح دادهام.
🍂 صرفنظر از ظرایف این ماجرا، مصداق و ظهور این فساد و انحطاط را میتوان در رفتار مسلمانان دید. الان کدام مسلمان، هنگام نماز به کمرش زدن، عواطفش از رنج کودکان بهایی که حق تحصیل ندارند رنج میکشد؟
🍂 دین با تقسیم کردن انسانها به کافر/مسلمان یا کافر/مسیحی و با تزریق «توهم کمال و انحصارگرایی و خودشیفتگی و حقیقتیافتگی و دیگریستیزی و استبداد» به پیروان و با باطل و شیطان نشان دادن مخالفان، علاوه بر عقل و اخلاق، عواطف را نیز فلج میکند.
🍂 ابر-الگوی تعلیمی #ابراهیم، به انسانها این معنا را حقنه میکند که عقل و اخلاق و عواطف را ذبح کنند و از دستور «رب-ارباب، حتی اگر قتل یک کودک بیگناه بود، اطاعت محض کنند و تسلیم شوند.
🍂 همین الان در قرن ۲۱ و در عصر اینترنت و ماهواره، طرف از شلاق و سنگسار و قطع دست و قطع پا و قصاص و حجاب اجباری و کودکهمسری و تبعیض علیه زنان و کافران دفاع میکند. آیا استدلالهای عقلی و اخلاقی را میپذیرد؟ حال، ببینید در توحش و بربریتِ جهان سنت و در بافت فرهنگی چنگیزخان و تیمور و محمد، اوضاع عموم عوام چگونه بود.
🍂 یک مسلمان راستین حاضر است به انسانها رنج وارد کند، به خاطر نوع مذهب آن انسانها. حتی دغدغهٔ ایمان و اخلاق ندارند؛ زیرا قتل و غارت و به بردگی گرفتن کافران غیرحربی، یعنی حتی مؤمنان اخلاقی در ادیان دیگر را طبق اسلام مجاز میدانند (توبه: ۵ و ۲۹).
🍂 اسلام، برساختهٔ جهل و بربریت است. محمد خدا را به خدمت ارادهٔ قدرت و شهوت در میآورد. محمد از الله امتیازات انحصاری جنسی میگیرد (قبول هبهٔ زنان و عدم رعایت عدالت در سکس با زنان متعددش) و با توهم و تفرعن، ادعا میکند که به «افکار و ارزشها و احکام و اهداف و عواطف خدا» دسترسی پیدا کردهاست.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📗اسلام و تاریخ جنون
✍️#علیرضاموثق
🍂 پیامبران را باید در ذیل تاریخ جنون فهم کرد. در دورهای از تاریخ، سامان زیست فردی و جمعی بشر با عقلانیت حداکثری متلاشی میشد.
🍂 انسان، موجود ضعیفیست در مقابل واقعیتِ خشن هستی. رنج «مرگ و تنهایی و معنایابی و تفکر و آزادی و فردیت و مسئولیت»، با خرافات و توهمات ادیان، تسکین مییافت.
🍂 اما ادیان این رنجها را با دروغ و توهم و تفرعن و خودشیفتگی و لذا با مسموم کردن عقل و اخلاق و عواطف بشری تسکین میدهند. برای مثال، مسیحیت در گام نخست، وقتی از انسانها میخواهد که بارداری مادر عیسی توسط الله را باور کنند، یعنی دعوت میکند که عقلشان را تعطیل کنند تا مسیحیت وارد وجودشان شود و تسخیرشان کند.
🍂 با این وصف، ادیان در تحلیل نهایی شر هستند و دلیلش فاسد کردن عقل و اخلاق و عواطف انسانهاست. مکانیزم فاسد و منحط کردن عقل و اخلاق و عواطف را در خصوص دین اسلام توضیح دادهام.
🍂 صرفنظر از ظرایف این ماجرا، مصداق و ظهور این فساد و انحطاط را میتوان در رفتار مسلمانان دید. الان کدام مسلمان، هنگام نماز به کمرش زدن، عواطفش از رنج کودکان بهایی که حق تحصیل ندارند رنج میکشد؟
🍂 دین با تقسیم کردن انسانها به کافر/مسلمان یا کافر/مسیحی و با تزریق «توهم کمال و انحصارگرایی و خودشیفتگی و حقیقتیافتگی و دیگریستیزی و استبداد» به پیروان و با باطل و شیطان نشان دادن مخالفان، علاوه بر عقل و اخلاق، عواطف را نیز فلج میکند.
🍂 ابر-الگوی تعلیمی #ابراهیم، به انسانها این معنا را حقنه میکند که عقل و اخلاق و عواطف را ذبح کنند و از دستور «رب-ارباب، حتی اگر قتل یک کودک بیگناه بود، اطاعت محض کنند و تسلیم شوند.
🍂 همین الان در قرن ۲۱ و در عصر اینترنت و ماهواره، طرف از شلاق و سنگسار و قطع دست و قطع پا و قصاص و حجاب اجباری و کودکهمسری و تبعیض علیه زنان و کافران دفاع میکند. آیا استدلالهای عقلی و اخلاقی را میپذیرد؟ حال، ببینید در توحش و بربریتِ جهان سنت و در بافت فرهنگی چنگیزخان و تیمور و محمد، اوضاع عموم عوام چگونه بود.
🍂 یک مسلمان راستین حاضر است به انسانها رنج وارد کند، به خاطر نوع مذهب آن انسانها. حتی دغدغهٔ ایمان و اخلاق ندارند؛ زیرا قتل و غارت و به بردگی گرفتن کافران غیرحربی، یعنی حتی مؤمنان اخلاقی در ادیان دیگر را طبق اسلام مجاز میدانند (توبه: ۵ و ۲۹).
🍂 اسلام، برساختهٔ جهل و بربریت است. محمد خدا را به خدمت ارادهٔ قدرت و شهوت در میآورد. محمد از الله امتیازات انحصاری جنسی میگیرد (قبول هبهٔ زنان و عدم رعایت عدالت در سکس با زنان متعددش) و با توهم و تفرعن، ادعا میکند که به «افکار و ارزشها و احکام و اهداف و عواطف خدا» دسترسی پیدا کردهاست.
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 ساره چه چیزی دید؟
— چرا پدر ایمان و خدایش، اسماعیل ۱۵ ساله و مادرش را به بیابان تبعید کردند؟
❓چرا از نسخ متاخر تورات، ۴ کلمه دربارۀ اسماعیل حذف شدهاست؟
🍂 در فصل دهم کتاب «#ابراهیم و خانواده؛ بینشهایی نو پیرامون روایات پدرسالار» که گردآوردی مقالات ۱۵ تن از محققان یهودی و مسیحی است، جاناتان کرش به سوال تیتر پاسخ دادهاست. او ستوننویس لسآنجلس تایمز و نویسندۀ کتابهای پرفروش و تحسین شده «داوود پادشاه»، «موسا»، «فاحشه کنار خیابان»، و «زنی که به خدا خندید» است.
🍂 تنها در قرآن دین ابراهیم «حنیف» دانسته شده (تا دین مؤلفان قرآن ریشهدار دانسته شود) و ابراهیم، بتشکن معرفی شده (تا مبارزه با آیینهای دیگر توجیه شود) و سازندهٔ خانهای برای خدا در مکه (چند هزار کیلیومتر دورتر از محل سکونت ابراهیم، شهری که اساسا تا یک سده پس از اسلام، ردی از آن در اسناد تاریخی و کتب دینی نیست و جزو تمدن نبوده برخلاف ادعای قرآن که آن را امالقراء میداند) دانسته میشود. تنها در روایت غالب اسلامی (نه صریح قرآن) از داستان قربانی، جای اسماعیل (فرزند کنیز) با اسحاق (فرزند نخست همسر واقعی) عوض شدهاست.
#بازاندیشی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— چرا پدر ایمان و خدایش، اسماعیل ۱۵ ساله و مادرش را به بیابان تبعید کردند؟
❓چرا از نسخ متاخر تورات، ۴ کلمه دربارۀ اسماعیل حذف شدهاست؟
🍂 در فصل دهم کتاب «#ابراهیم و خانواده؛ بینشهایی نو پیرامون روایات پدرسالار» که گردآوردی مقالات ۱۵ تن از محققان یهودی و مسیحی است، جاناتان کرش به سوال تیتر پاسخ دادهاست. او ستوننویس لسآنجلس تایمز و نویسندۀ کتابهای پرفروش و تحسین شده «داوود پادشاه»، «موسا»، «فاحشه کنار خیابان»، و «زنی که به خدا خندید» است.
🍂 تنها در قرآن دین ابراهیم «حنیف» دانسته شده (تا دین مؤلفان قرآن ریشهدار دانسته شود) و ابراهیم، بتشکن معرفی شده (تا مبارزه با آیینهای دیگر توجیه شود) و سازندهٔ خانهای برای خدا در مکه (چند هزار کیلیومتر دورتر از محل سکونت ابراهیم، شهری که اساسا تا یک سده پس از اسلام، ردی از آن در اسناد تاریخی و کتب دینی نیست و جزو تمدن نبوده برخلاف ادعای قرآن که آن را امالقراء میداند) دانسته میشود. تنها در روایت غالب اسلامی (نه صریح قرآن) از داستان قربانی، جای اسماعیل (فرزند کنیز) با اسحاق (فرزند نخست همسر واقعی) عوض شدهاست.
#بازاندیشی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 پیرامون داستانهای #ابراهیم (+)
❓بازماندگان ابراهیم، نام قوم خود، فرشتگان دین خود و نام خدای خود را از چه کسانی گرفتهاند؟
❓چرا یهود شخصیت ابراهیم را خلق کردهاست؟
❓تعارضات روایت داستان ابراهیم توسط مؤلفان قرآن با بایبل در چه مواردیست؟
❓نظرات نقادانه ولتر در مورد بایبل و داستانهای حول ابراهیم چیست؟
❓آیا ابراهیم شخصیت اقتباسگیریشدهٔ یهود از شخصیت زرتشت بودهاست؟
❓عجیبترین عهدنامه تاریخ بشر؛ ریشه واقعی و تاریخی حکم ختنه چه بودهاست؟
❓تکهتکه کردن پرندگان توسط ابراهیم که در قرآن ذکر شده، در اصل آن در بایبل، با چه مقصودی انجام شدهاست؟ مؤلفان قرآن با چه مقصودی، بر زرق و برقش جادوییاش افزودهاند؟
🗄 پست مرتبط
📺 خزعل ماجدی: غیبت پیامبران در اسناد تاریخی-تمدنی!
📺 ابن زبیر هویتتراش؛ بنیانگذار کعبه و دین نو
📺 دن گیبسون و مسجدالاقصا
📺 محمد هرگز قرآن را برای مسلمانان تفسیر نکرد!
#بازاندیشی #نقد_ادیان #نقد_قرآن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
❓بازماندگان ابراهیم، نام قوم خود، فرشتگان دین خود و نام خدای خود را از چه کسانی گرفتهاند؟
❓چرا یهود شخصیت ابراهیم را خلق کردهاست؟
❓تعارضات روایت داستان ابراهیم توسط مؤلفان قرآن با بایبل در چه مواردیست؟
❓نظرات نقادانه ولتر در مورد بایبل و داستانهای حول ابراهیم چیست؟
❓آیا ابراهیم شخصیت اقتباسگیریشدهٔ یهود از شخصیت زرتشت بودهاست؟
❓عجیبترین عهدنامه تاریخ بشر؛ ریشه واقعی و تاریخی حکم ختنه چه بودهاست؟
❓تکهتکه کردن پرندگان توسط ابراهیم که در قرآن ذکر شده، در اصل آن در بایبل، با چه مقصودی انجام شدهاست؟ مؤلفان قرآن با چه مقصودی، بر زرق و برقش جادوییاش افزودهاند؟
🗄 پست مرتبط
📺 خزعل ماجدی: غیبت پیامبران در اسناد تاریخی-تمدنی!
📺 ابن زبیر هویتتراش؛ بنیانگذار کعبه و دین نو
📺 دن گیبسون و مسجدالاقصا
📺 محمد هرگز قرآن را برای مسلمانان تفسیر نکرد!
#بازاندیشی #نقد_ادیان #نقد_قرآن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📗پدیدارشناسی #ابراهیم
✍️#علیرضاموثق
اول) ادبیات ما در جهان سنت، عشق به مثابهٔ رابطهای «واقعبینانه و سالم و دو طرفه» و «با رعایت حقوق و احترام متقابل» تصویر نمیشود. عاشق، تن به تحقیر معشوق میدهد و اگر معشوق، به ابراز عشق او پاسخ مثبت نداد، خودش را از هستی ساقط میکند. شبیه به کسی که در خواستگاری، پاسخ منفی میشنود و بعد، یا خودش را میکشد و یا به صورت طرف مقابل اسید میپاشد. در رابطهٔ سالم، انسان هم به خویشتن احترام میگذارد و هم به طرف مقابل. در عشق سالم، سهم عقل و اخلاق ادا میشود؛ در صورتی که در ادبیات ما، عشق وضعیتی وجودی است که خصم عقل است و با آمدنش، عقل جایگاهی نخواهد داشت (عشق اینجا آتش است و عقل دود/عشق کامد درگریزد عقل زود). آنچه انسان سنتی به آن عشق میگفت، نزد انسان مدرن، اختلال روانی و بیماری است و نه رابطهای سالم توأم با «صمیمیت و تعهد و تفاهم جنسی» و با ادای سهم اخلاق و عقل.
دوم) ابراهیم را پدر ایمان یا شهسوار ایمان نامیدهاند؛ در صورتی که ابراهیم نماد رابطهای بیمارگون و سادومازوخیستی است. فرد سادیست (در اینجا الله)، میخواهد سوژهٔ خود را به شیء تبدیل کند تا بتواند با خوی توتالیتر، تمامیتِ معشوق را تملک و تصاحب کند و بدین ترتیب، ارادهٔ قدرت در معشوقِ سادیست ارضاء شود. فرد سادیست، نمیتواند انسان «عاقل و اخلاقی و سالم» را به شیء و جسد تبدیل کند؛ زیرا انسان مذکور، علاوه بر «دیگر-دوستی»، «خویشتن-دوستی» نیز دارد و استقلال شخصیتیاش را پاس میدارد و از اصول عقلی و اخلاقی و حقوق خویشتن محافظت میکند. در رابطهای ناسالم، معشوق برای اثبات عشق توسط عاشق، از او اعمالی غیراخلاقی و متعارض با عقل و عاطفهٔ انسانی را مطالبه میکند تا مطمئن شود که عاشق، به یک جسد در دستان مردهشور تبدیل شدهاست و تمام ویژگیهای انسانی و استقلال شخصیتیاش را ذبح کردهاست و به تملک مطلق معشوق درآمدهاست.
ابراهیم، «عقل و اخلاق و عواطف انسانی» را به مسلخ برد و به نحو مازوخیستی، خودش را از انسانیت تهی و به یک شیء تبدیل نمود. ابراهیم باید میگفت: «بر فرض اینکه دچار هذیان و توهم نشدهام، الله اگر قصدش آزمون عشق من است، با وجود علم و عدل و قدرت مطلق، نباید به روشی غیر اخلاقی متوسل میشد و اگر واقعاً قصد دارد که من کودکی بیگناه را به قتل برسانم، به حکم عقل و اخلاق و عواطفم، مقابلش میایستم و تن به رابطهای بیمارگون نمیدهم».
اسطورهٔ ابراهیم در ذیل اسلام به مثابهٔ ایدئولوژیِ سیاسیِ توتالیتر، درس «تعبد و تسلیم و بردگی و اطاعت» در نظامی «پادگانی»، نسبت به «رب-ارباب-سلطان» میدهد و پدر معنوی داعش است. داعشیان نیز عقل و اخلاق و عواطفِ خویش را تابع اجرای احکام الله و ارادهٔ او کردهاند و با خلوص نیت و تلاوت قرآن و عشقی بیمارگون، احکام ظالمانه و جاهلانهٔ الله را اجرا میکنند و در این راستا میکشند و کشته میشوند. داعشیان، استقلال شخصیتی از الله ندارند و فاقد «عقل و اخلاق و عواطفیِ» اصیل و مستقل از منویات ارباب خویش هستند.
#نقد_ادیان #نقد_اسلام #زیستروان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
✍️#علیرضاموثق
اول) ادبیات ما در جهان سنت، عشق به مثابهٔ رابطهای «واقعبینانه و سالم و دو طرفه» و «با رعایت حقوق و احترام متقابل» تصویر نمیشود. عاشق، تن به تحقیر معشوق میدهد و اگر معشوق، به ابراز عشق او پاسخ مثبت نداد، خودش را از هستی ساقط میکند. شبیه به کسی که در خواستگاری، پاسخ منفی میشنود و بعد، یا خودش را میکشد و یا به صورت طرف مقابل اسید میپاشد. در رابطهٔ سالم، انسان هم به خویشتن احترام میگذارد و هم به طرف مقابل. در عشق سالم، سهم عقل و اخلاق ادا میشود؛ در صورتی که در ادبیات ما، عشق وضعیتی وجودی است که خصم عقل است و با آمدنش، عقل جایگاهی نخواهد داشت (عشق اینجا آتش است و عقل دود/عشق کامد درگریزد عقل زود). آنچه انسان سنتی به آن عشق میگفت، نزد انسان مدرن، اختلال روانی و بیماری است و نه رابطهای سالم توأم با «صمیمیت و تعهد و تفاهم جنسی» و با ادای سهم اخلاق و عقل.
دوم) ابراهیم را پدر ایمان یا شهسوار ایمان نامیدهاند؛ در صورتی که ابراهیم نماد رابطهای بیمارگون و سادومازوخیستی است. فرد سادیست (در اینجا الله)، میخواهد سوژهٔ خود را به شیء تبدیل کند تا بتواند با خوی توتالیتر، تمامیتِ معشوق را تملک و تصاحب کند و بدین ترتیب، ارادهٔ قدرت در معشوقِ سادیست ارضاء شود. فرد سادیست، نمیتواند انسان «عاقل و اخلاقی و سالم» را به شیء و جسد تبدیل کند؛ زیرا انسان مذکور، علاوه بر «دیگر-دوستی»، «خویشتن-دوستی» نیز دارد و استقلال شخصیتیاش را پاس میدارد و از اصول عقلی و اخلاقی و حقوق خویشتن محافظت میکند. در رابطهای ناسالم، معشوق برای اثبات عشق توسط عاشق، از او اعمالی غیراخلاقی و متعارض با عقل و عاطفهٔ انسانی را مطالبه میکند تا مطمئن شود که عاشق، به یک جسد در دستان مردهشور تبدیل شدهاست و تمام ویژگیهای انسانی و استقلال شخصیتیاش را ذبح کردهاست و به تملک مطلق معشوق درآمدهاست.
ابراهیم، «عقل و اخلاق و عواطف انسانی» را به مسلخ برد و به نحو مازوخیستی، خودش را از انسانیت تهی و به یک شیء تبدیل نمود. ابراهیم باید میگفت: «بر فرض اینکه دچار هذیان و توهم نشدهام، الله اگر قصدش آزمون عشق من است، با وجود علم و عدل و قدرت مطلق، نباید به روشی غیر اخلاقی متوسل میشد و اگر واقعاً قصد دارد که من کودکی بیگناه را به قتل برسانم، به حکم عقل و اخلاق و عواطفم، مقابلش میایستم و تن به رابطهای بیمارگون نمیدهم».
اسطورهٔ ابراهیم در ذیل اسلام به مثابهٔ ایدئولوژیِ سیاسیِ توتالیتر، درس «تعبد و تسلیم و بردگی و اطاعت» در نظامی «پادگانی»، نسبت به «رب-ارباب-سلطان» میدهد و پدر معنوی داعش است. داعشیان نیز عقل و اخلاق و عواطفِ خویش را تابع اجرای احکام الله و ارادهٔ او کردهاند و با خلوص نیت و تلاوت قرآن و عشقی بیمارگون، احکام ظالمانه و جاهلانهٔ الله را اجرا میکنند و در این راستا میکشند و کشته میشوند. داعشیان، استقلال شخصیتی از الله ندارند و فاقد «عقل و اخلاق و عواطفیِ» اصیل و مستقل از منویات ارباب خویش هستند.
#نقد_ادیان #نقد_اسلام #زیستروان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📗پدیدارشناسی ابراهیم
✍️#علیرضاموثق
🗄 پست مرتبط
📕ابراهیم، پدرِ معنویِ داعش
📻 در ستایش شیطان؛ تاریخ سیاست مقدس
📻 عبودیت بتپرستی است
📺 پیرامون داستانهای ابراهیم
📺 ساره چه چیزی دید؟
📓جلد یکم کتاب «مرگ مُسمّای اسلام و بقای نامش»
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
✍️#علیرضاموثق
🗄 پست مرتبط
📕ابراهیم، پدرِ معنویِ داعش
📻 در ستایش شیطان؛ تاریخ سیاست مقدس
📻 عبودیت بتپرستی است
📺 پیرامون داستانهای ابراهیم
📺 ساره چه چیزی دید؟
📓جلد یکم کتاب «مرگ مُسمّای اسلام و بقای نامش»
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 داستان #قربانی #ابراهیم (+)
— خدای ادیان سامی بهمثابه یک دوست دختر ....
🗄 پست مرتبط
📕پدیدارشناسی ابراهیم
📕تحلیل روانشناختی خدای ادیان ابراهیمی
📕ابراهیم، پدرِ معنویِ داعش
📺 پیرامون داستانهای ابراهیم
📻 در ستایش شیطان؛ تاریخ سیاست مقدس
#نقدخند #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— خدای ادیان سامی بهمثابه یک دوست دختر ....
🗄 پست مرتبط
📕پدیدارشناسی ابراهیم
📕تحلیل روانشناختی خدای ادیان ابراهیمی
📕ابراهیم، پدرِ معنویِ داعش
📺 پیرامون داستانهای ابراهیم
📻 در ستایش شیطان؛ تاریخ سیاست مقدس
#نقدخند #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📗ابراهیم، پدرِ معنویِ داعش
✍️#علیرضاموثق
🍂 داعش و داعشیان، هم از حیث تئوریک و هم از حیث روانشناختی، ریشه در روح ابراهیمِ سادهدل دارند و از فرهنگ و شخصیت و روش و منش او تغذیه میکنند (چه سادهدل بود ابراهیم. بتها شکستنی بودند، اما بتپرسی در قالبهایی متنوع باقی میماند). ابراهیم سَمبُلِ انسانیست که «عقلانیت و عدالت و اخلاق و عواطفِ انسانی» را برای توهمی که گمان میکرد تکلیف الهیست، ذبح کرد؛ همانطور که داعشیان، خود را در حال اجرای احکام خدا میبینند و برای یک مشت گزارهٔ «عرفی، تاریخی، بشری، خطاناک، خرافی و اسطورهای»، و حسب ادعا، منتسب به الله، متعبدانه جان میدهند و جان میگیرند.
🍂 ابراهیم به لحاظ عقلی و اخلاقی و عاطفی، باید میگفت: «در اینجا دو فرض وجود دارد؛ یا من دچار توهم و گسست از واقعیت شدهام و یا خیر. اگر نشدهام، یا تو قصد آزمایش مرا داری و یا خیر. اگر قصد آزمایش مرا داری، تو چه خدایی هستی که حسب ادعایت، علم و عدالت و قدرت مطلق داری، اما سطح شعورت به طراحی و برگزاریِ آزمون بهتری نرسیدهاست؟ چرا امتحانی ترتیب ندادهای که محبت و علاقهٔ مرا توأم با حفظ اصول اخلاقی سنجش کنی؟ آیا تو میخواهی که من شبیه به موم و یک «مرده در دستان مردهشور» باشم؟ آیا تو تعبد و اطاعت و تسلیم محض از من میخواهی؛ تا جایی که حتی عقل و وجدان اخلاقی و عواطف انسانیام را قربانی کنم و فرزند بیگناهم را به قتل برسانم؟ اما اگر قصد تو امتحان کردن من نیست و میخواهی واقعاً یک انسانِ بیگناه را سلاخی کنم، شرف من در مبارزه با خدایِ بیشرفی چون توست. من تن به فرمان خدایی چون تو نمیدهم. من خدایی میخواهم که با عقلانیت و عدالت و اخلاق و عواطفِ سالم و مطلوبِ انسانی تعارض نداشتهباشد».
🍂 البته امیدوارم داستان ابراهیم، اسطورهای و سمبلیک باشد؛ چون بهعنوان مصداقى از انسانِ مؤمن، دافعه دارد و وحشتناک است، و به نظرم بهتر است تا آدمی بمیرد، ولى مثل ابراهیم نشود یا مثل خَلَف صالحش، داعش که برای توهمِ حقیقت، میکشد و میمیرد. هرچند در وجه سمبلیکش نیز ابراهیم نماد و منبعِ تشویقِ آدمیان به ذبحِ «عقلانیت و اخلاق و عواطف» میباشد و سپس، از آنها میخواهد تا به نحو مازوخیستیک، تن به تعبد و اطاعت و بردگیِ فکری و وجودی نسبت به «دیگری بزرگ» بدهند و در «پیشوا» ذوب شوند.
🍂 الله به ابراهیم گفت که برو و سر بچهات را مثل گوسفند بِبُر. ابراهیم نیز در مقابلِ دستور «رب-ارباب»، چند و چونِ چندانی نکرد. ابراهیم به نحو اساسی، هیچ شکی نکرد مبنی بر اینکه شاید دچار سطحی از اسکیزوفرن و یا هذیانِ دیداری-شنیداری و یا صرع لوب گیجگاهی و یا نوعی از اختلال مغزی-روانی شدهاست. ابراهیم، عقل و اخلاق و عواطفِ انسانیاش را توأمان به مسلخ برد و راضی شد تا یک انسان بیگناه را سلاخی کند، و بدینسان معلمِ اولِ راهِ بردگی و استاد خردستیزی شد. رضایتِ فرزند ابراهیم نیز دلیل موجهی برای تن دادنِ ابراهیم به دستور جاهلانه و ظالمانهٔ الله که به نحو فاحش، خلاف «عدالت و اخلاق» میباشد، نیست.
🍂 اسلام یک «ایدئولوژی سیاسیِ توتالیتر» است و داستان ابراهیم، الگویی برای تربیتِ «بردگان ذوب در پیشوا» جهت تولید سربازان لازم است که در خدمت نظام «گشتاپویی اسلام» جهت بسط ارادهٔ «قدرت و سلطه» باشند.
🍂 از طرف دیگر و حسب ادعای مسلمانان در لسان دینی، ابراهیم آماده شد تا به جای تبعیت از حکم عقل و وجدانِ اخلاقی و عواطف انسانیاش، خویشتن را در مقابلِ امر و ارادهٔ الله قربانی کند و در راه عشق به الله (که البته عشقی بیمارگون است)، از عزیزترین داراییاش بگذرد و به تبعِ آن، قصد داشت تا به اقتفای اطاعت از «رب-ارباب»، کارد را در گلوی فرزندش فرو کند.
🌐 مطالعۀ ادامه در سایت «تریبون زمانه»| یا مشاهدۀ فوری
⏰ زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
🔖 ۲۰۳۵ واژه
#نقد_ادیان #نقد_اسلام #ابراهیم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
✍️#علیرضاموثق
🍂 داعش و داعشیان، هم از حیث تئوریک و هم از حیث روانشناختی، ریشه در روح ابراهیمِ سادهدل دارند و از فرهنگ و شخصیت و روش و منش او تغذیه میکنند (چه سادهدل بود ابراهیم. بتها شکستنی بودند، اما بتپرسی در قالبهایی متنوع باقی میماند). ابراهیم سَمبُلِ انسانیست که «عقلانیت و عدالت و اخلاق و عواطفِ انسانی» را برای توهمی که گمان میکرد تکلیف الهیست، ذبح کرد؛ همانطور که داعشیان، خود را در حال اجرای احکام خدا میبینند و برای یک مشت گزارهٔ «عرفی، تاریخی، بشری، خطاناک، خرافی و اسطورهای»، و حسب ادعا، منتسب به الله، متعبدانه جان میدهند و جان میگیرند.
🍂 ابراهیم به لحاظ عقلی و اخلاقی و عاطفی، باید میگفت: «در اینجا دو فرض وجود دارد؛ یا من دچار توهم و گسست از واقعیت شدهام و یا خیر. اگر نشدهام، یا تو قصد آزمایش مرا داری و یا خیر. اگر قصد آزمایش مرا داری، تو چه خدایی هستی که حسب ادعایت، علم و عدالت و قدرت مطلق داری، اما سطح شعورت به طراحی و برگزاریِ آزمون بهتری نرسیدهاست؟ چرا امتحانی ترتیب ندادهای که محبت و علاقهٔ مرا توأم با حفظ اصول اخلاقی سنجش کنی؟ آیا تو میخواهی که من شبیه به موم و یک «مرده در دستان مردهشور» باشم؟ آیا تو تعبد و اطاعت و تسلیم محض از من میخواهی؛ تا جایی که حتی عقل و وجدان اخلاقی و عواطف انسانیام را قربانی کنم و فرزند بیگناهم را به قتل برسانم؟ اما اگر قصد تو امتحان کردن من نیست و میخواهی واقعاً یک انسانِ بیگناه را سلاخی کنم، شرف من در مبارزه با خدایِ بیشرفی چون توست. من تن به فرمان خدایی چون تو نمیدهم. من خدایی میخواهم که با عقلانیت و عدالت و اخلاق و عواطفِ سالم و مطلوبِ انسانی تعارض نداشتهباشد».
🍂 البته امیدوارم داستان ابراهیم، اسطورهای و سمبلیک باشد؛ چون بهعنوان مصداقى از انسانِ مؤمن، دافعه دارد و وحشتناک است، و به نظرم بهتر است تا آدمی بمیرد، ولى مثل ابراهیم نشود یا مثل خَلَف صالحش، داعش که برای توهمِ حقیقت، میکشد و میمیرد. هرچند در وجه سمبلیکش نیز ابراهیم نماد و منبعِ تشویقِ آدمیان به ذبحِ «عقلانیت و اخلاق و عواطف» میباشد و سپس، از آنها میخواهد تا به نحو مازوخیستیک، تن به تعبد و اطاعت و بردگیِ فکری و وجودی نسبت به «دیگری بزرگ» بدهند و در «پیشوا» ذوب شوند.
🍂 الله به ابراهیم گفت که برو و سر بچهات را مثل گوسفند بِبُر. ابراهیم نیز در مقابلِ دستور «رب-ارباب»، چند و چونِ چندانی نکرد. ابراهیم به نحو اساسی، هیچ شکی نکرد مبنی بر اینکه شاید دچار سطحی از اسکیزوفرن و یا هذیانِ دیداری-شنیداری و یا صرع لوب گیجگاهی و یا نوعی از اختلال مغزی-روانی شدهاست. ابراهیم، عقل و اخلاق و عواطفِ انسانیاش را توأمان به مسلخ برد و راضی شد تا یک انسان بیگناه را سلاخی کند، و بدینسان معلمِ اولِ راهِ بردگی و استاد خردستیزی شد. رضایتِ فرزند ابراهیم نیز دلیل موجهی برای تن دادنِ ابراهیم به دستور جاهلانه و ظالمانهٔ الله که به نحو فاحش، خلاف «عدالت و اخلاق» میباشد، نیست.
🍂 اسلام یک «ایدئولوژی سیاسیِ توتالیتر» است و داستان ابراهیم، الگویی برای تربیتِ «بردگان ذوب در پیشوا» جهت تولید سربازان لازم است که در خدمت نظام «گشتاپویی اسلام» جهت بسط ارادهٔ «قدرت و سلطه» باشند.
🍂 از طرف دیگر و حسب ادعای مسلمانان در لسان دینی، ابراهیم آماده شد تا به جای تبعیت از حکم عقل و وجدانِ اخلاقی و عواطف انسانیاش، خویشتن را در مقابلِ امر و ارادهٔ الله قربانی کند و در راه عشق به الله (که البته عشقی بیمارگون است)، از عزیزترین داراییاش بگذرد و به تبعِ آن، قصد داشت تا به اقتفای اطاعت از «رب-ارباب»، کارد را در گلوی فرزندش فرو کند.
🌐 مطالعۀ ادامه در سایت «تریبون زمانه»| یا مشاهدۀ فوری
⏰ زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
🔖 ۲۰۳۵ واژه
#نقد_ادیان #نقد_اسلام #ابراهیم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
Telegraph
ابراهیم پدرِ معنویِ داعش
داعش و داعشیان، هم از حیث تئوریک و هم از حیث روانشناختی، ریشه در روح ابراهیمِ سادهدل دارند و از فرهنگ و شخصیت و روش و منش او تغذیه میکنند (چه سادهدل بود ابراهیم. بتها شکستنی بودند، اما بتپرسی در قالبهایی متنوع باقی میماند). ابراهیم سَمبُلِ انسانیست…
اسحاق و ایفیگنیا
@Naqdagin
🎧 اسحاق و ایفیگنیا
— تطورات دو روایت باستانی از «قربانی فرزند»
🎙پادکست عدم
🪓بهمانند روایت یهودی از «ذبح اسحاق» توسط ابراهیم، داستانی تقریبا مشابه دربارۀ «قربانی فرزند»، در فرهنگ یونانی هم وجود داشتهاست. برخی یهودیان و یونانیان در نسخههای متأخرتر، کوشیدهاند تا تصویر ناخوشایند «قربانی یک انسان بیگناه» را تلطیف کنند. به همین واسطه، هر دو روایت در طول زمان، تغییراتی دادهشده و گاه به هم نزدیک شدند. در واقع، پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که هر دو روایت، بهتدریج تحریف شدهاند تا کمی از بار خشونت غیرقابل تصور اولیۀ آنها کاسته شود.
#پادکستکش #بازاندیشی #نقد_ادیان #نقد_اسلام #ابراهیم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
— تطورات دو روایت باستانی از «قربانی فرزند»
🎙پادکست عدم
🪓بهمانند روایت یهودی از «ذبح اسحاق» توسط ابراهیم، داستانی تقریبا مشابه دربارۀ «قربانی فرزند»، در فرهنگ یونانی هم وجود داشتهاست. برخی یهودیان و یونانیان در نسخههای متأخرتر، کوشیدهاند تا تصویر ناخوشایند «قربانی یک انسان بیگناه» را تلطیف کنند. به همین واسطه، هر دو روایت در طول زمان، تغییراتی دادهشده و گاه به هم نزدیک شدند. در واقع، پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که هر دو روایت، بهتدریج تحریف شدهاند تا کمی از بار خشونت غیرقابل تصور اولیۀ آنها کاسته شود.
#پادکستکش #بازاندیشی #نقد_ادیان #نقد_اسلام #ابراهیم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
🔪قربانی انجام شد؛ علاج، آغاز!
— کدام تحریف شده: «عصیانگر بر خدایان» یا «خونیندست به امر خدا»؟
🖌 #ترجمه #اختصاصی_نقدآگین: میم. الف
✂️ برشهایی از متن (۲/۲)
[توضیح مترجم -برگرفته از مقاله اسحاق و ایفیگنیا-
«پس ابراهیم نزد نوکران خود بازگشت و ایشان برخاسته با هم به بئرشبع رفتند و ابراهیم در بئرشبع ساکن شد».
ابراهیم بازگشت (فعل مفرد) و در بئرشبع ساكن شد (فعل مفرد). عجیب این است که اسحاق کجاست؟ و چرا سخنی از اسحاق نیست؟ این در حالیست که در آیات قبلی، وقتی ابراهیم و اسحاق در راه رسیدن به قربانگاه هستند، متن به صراحت بیان میکند که ابراهیم و اسحاق «هر دو با هم» راه میروند: «ابراهیم هیزم قربانی تمامسوز را برگرفته، بر پسر خویش اسحاق نهاد و آتش و چاقو را به دست خود گرفت و هر دو با هم میرفتند».
عبارت «هر دو با هم» دو آیه بعد دوباره تکرار میشود. سوال آن است که چرا قبل از قربانی قوچ، ابراهیم و اسحاق هر دو با هم حرکت میکنند، ولی بعد از قربانی قوچ، فقط ابراهیم در حال حرکت است؟! حتی در فصل بعدی (فصل ۲۳ از کتاب پیدایش) هم نامی از اسحاق برده نمیشود؛ درحالیکه فصل بیست و سوم درباره عزاداری و خاکسپاری مادر اسحاق است. پس این احتمال وجود دارد که در روایت اولیه، اسحاق واقعا کشته شده و ابراهیم بهتنهایی از قربانگاه برگشتهاست
پایان توضیح مترجم].
🍂 همچنین مارگارت بارکر گفتهاست که نقاشیهای دیواری در کنیسه باستانی دورا-اروپوس [یک شهر مرزی میان شاهنشاهی اشکانی، ساسانی و امپراتوری روم در سوریه امروز] بهصراحت «قربانی شدن اسحاق» و به دنبال آن، «روح او در حال سفر به بهشت» نگارهگری شدهاست.
🍂 به گفته جان دی. لونسون، بخشی از سنت یهودی، اسحاق را بهعنوان قربانی تفسیر میکرد. به طور مشابه، متکلمان آلمانی مانند کریستین رز و هانس فریدریش ویس گفتهاند که، به دلیل استفاده گرامری از "Perfect Tense" برای توصیف «فعل قربانی کردن» اسحاق توسط ابراهیم، ابراهیم در واقع این عمل را انجام دادهاست.
🌐 مطالعۀ متن کامل در سایت «تریبون زمانه»| یا مشاهدۀ فوری
⏰ زمان مطالعه: ۷ دقیقه
🔖 ۱۳۰۱ واژه
#بازاندیشی #نقد_ادیان #نقد_اسلام #ابراهیم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
— کدام تحریف شده: «عصیانگر بر خدایان» یا «خونیندست به امر خدا»؟
🖌 #ترجمه #اختصاصی_نقدآگین: میم. الف
✂️ برشهایی از متن (۲/۲)
[توضیح مترجم -برگرفته از مقاله اسحاق و ایفیگنیا-
«پس ابراهیم نزد نوکران خود بازگشت و ایشان برخاسته با هم به بئرشبع رفتند و ابراهیم در بئرشبع ساکن شد».
ابراهیم بازگشت (فعل مفرد) و در بئرشبع ساكن شد (فعل مفرد). عجیب این است که اسحاق کجاست؟ و چرا سخنی از اسحاق نیست؟ این در حالیست که در آیات قبلی، وقتی ابراهیم و اسحاق در راه رسیدن به قربانگاه هستند، متن به صراحت بیان میکند که ابراهیم و اسحاق «هر دو با هم» راه میروند: «ابراهیم هیزم قربانی تمامسوز را برگرفته، بر پسر خویش اسحاق نهاد و آتش و چاقو را به دست خود گرفت و هر دو با هم میرفتند».
عبارت «هر دو با هم» دو آیه بعد دوباره تکرار میشود. سوال آن است که چرا قبل از قربانی قوچ، ابراهیم و اسحاق هر دو با هم حرکت میکنند، ولی بعد از قربانی قوچ، فقط ابراهیم در حال حرکت است؟! حتی در فصل بعدی (فصل ۲۳ از کتاب پیدایش) هم نامی از اسحاق برده نمیشود؛ درحالیکه فصل بیست و سوم درباره عزاداری و خاکسپاری مادر اسحاق است. پس این احتمال وجود دارد که در روایت اولیه، اسحاق واقعا کشته شده و ابراهیم بهتنهایی از قربانگاه برگشتهاست
پایان توضیح مترجم].
🍂 همچنین مارگارت بارکر گفتهاست که نقاشیهای دیواری در کنیسه باستانی دورا-اروپوس [یک شهر مرزی میان شاهنشاهی اشکانی، ساسانی و امپراتوری روم در سوریه امروز] بهصراحت «قربانی شدن اسحاق» و به دنبال آن، «روح او در حال سفر به بهشت» نگارهگری شدهاست.
🍂 به گفته جان دی. لونسون، بخشی از سنت یهودی، اسحاق را بهعنوان قربانی تفسیر میکرد. به طور مشابه، متکلمان آلمانی مانند کریستین رز و هانس فریدریش ویس گفتهاند که، به دلیل استفاده گرامری از "Perfect Tense" برای توصیف «فعل قربانی کردن» اسحاق توسط ابراهیم، ابراهیم در واقع این عمل را انجام دادهاست.
🌐 مطالعۀ متن کامل در سایت «تریبون زمانه»| یا مشاهدۀ فوری
⏰ زمان مطالعه: ۷ دقیقه
🔖 ۱۳۰۱ واژه
#بازاندیشی #نقد_ادیان #نقد_اسلام #ابراهیم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
Telegraph
قربانی انجام شد؛ علاج، آغاز!
— کدام تحریف شده: «عصیانگر بر خدایان» یا «خونیندست به امر خدا»؟ 🖌 ترجمه: میم. الف به نقل از «Binding of Isaac، Wikipedia» قربانی اسحاق توسط ابراهیم همچنین در نوشتههای چندین الهیدان مهم مدرن، مانند سورن کیرکگارد در «ترس و لرز» و شالوم اشپیگل در «آخرین…