تشویش
محمد الحجيرات – سامحيني
سامحینی سامحینی علی النهر لو طاحت إیساری و یمینی
سامحینی سامحینی و هذه آخر کلمة ما بینچ و بینی
مرا ببخش مرا معذور بدار اگر دست چپ و راستم در کنار نهر از دست رفت
مرا ببخش و از من درگذر؛ این آخرین کلمه میان من و تو است...
سامحینی سامحینی و هذه آخر کلمة ما بینچ و بینی
مرا ببخش مرا معذور بدار اگر دست چپ و راستم در کنار نهر از دست رفت
مرا ببخش و از من درگذر؛ این آخرین کلمه میان من و تو است...
Forwarded from شعر معناگرا
بیلذت پروانگی، شوقی ندارد زندگی
در پیشِ چشمِ شمعها، ای کاش بیپروا شدن
#عطیهسادات_حجتی | @maanagara
در پیشِ چشمِ شمعها، ای کاش بیپروا شدن
#عطیهسادات_حجتی | @maanagara
گفتی بگو که در چه خیالی و حال چیست؟
ما را خیال توست... تو را در خیال چیست؟
جانم بهلب رسید، چه پرسی ز حال من؟
چون قوت جواب ندارم، سؤال چیست؟!
بیذوق را ز لذت تیغت چه آگهی؟
از حلق تشنه پرس که آب زلال چیست
گفتم: همیشه فکر وصال تو میکنم
در خنده شد که: این همه فکر محال چیست؟ :))
دردا! که عمر در شب هجران گذشت و من
آگه نیم هنوز که روز وصال چیست
چون حل نمیشود بهسخن مشکلات عشق
در حیرتم که فایده قیل و قال چیست!
ای دمبدم بهخون هلالی کشیده تیغ
مسکین چه کرد؟ موجب چندین ملال چیست؟
غزل ۷۰
#هلالی_جغتایی
ما را خیال توست... تو را در خیال چیست؟
جانم بهلب رسید، چه پرسی ز حال من؟
چون قوت جواب ندارم، سؤال چیست؟!
بیذوق را ز لذت تیغت چه آگهی؟
از حلق تشنه پرس که آب زلال چیست
گفتم: همیشه فکر وصال تو میکنم
در خنده شد که: این همه فکر محال چیست؟ :))
دردا! که عمر در شب هجران گذشت و من
آگه نیم هنوز که روز وصال چیست
چون حل نمیشود بهسخن مشکلات عشق
در حیرتم که فایده قیل و قال چیست!
ای دمبدم بهخون هلالی کشیده تیغ
مسکین چه کرد؟ موجب چندین ملال چیست؟
غزل ۷۰
#هلالی_جغتایی
پروانهی او گر رسدم در طلب جان
چون شمع هماندم به دمی جان بسپارم
گر قلب دلم را ننهد دوست عیاری
من نقد روان در دمش از دیده شمارم
#غزل۳۲۵❤️
#حافظ
پ.ن: این شعرش کلا آرایههای جالبی داره که تو کامنتاش گفته؛ معنی اصلی و فرعی ایهامهای این دو بیتش رو اوردم اینجا:
پروانه = مجوز، پروانه
"دَم" دوم = لحظه، نفس
قلب = تقلبی، قلب!
روان = جاری، روح
چون شمع هماندم به دمی جان بسپارم
گر قلب دلم را ننهد دوست عیاری
من نقد روان در دمش از دیده شمارم
#غزل۳۲۵❤️
#حافظ
پ.ن: این شعرش کلا آرایههای جالبی داره که تو کامنتاش گفته؛ معنی اصلی و فرعی ایهامهای این دو بیتش رو اوردم اینجا:
پروانه = مجوز، پروانه
"دَم" دوم = لحظه، نفس
قلب = تقلبی، قلب!
روان = جاری، روح
Zendan
Mohsen Chavoshi
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید
که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
#مولانا
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید
که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
#مولانا
آنکه از تحریر نامش، نامه بوی گل گرفت
دوش در بزم آمد و هنگامه بوی گل گرفت
با گریبان بهارافشان چو پیدا شد ز دور
بر تن مجلسنشینان جامه بوی گل گرفت
امتحان خامه میکردم به وصف روی دوست
یک رقم طی شد، تمام خامه بوی گل گرفت...
غزل ۱۲۹
#طالب_آملی
دوش در بزم آمد و هنگامه بوی گل گرفت
با گریبان بهارافشان چو پیدا شد ز دور
بر تن مجلسنشینان جامه بوی گل گرفت
امتحان خامه میکردم به وصف روی دوست
یک رقم طی شد، تمام خامه بوی گل گرفت...
غزل ۱۲۹
#طالب_آملی