به‌سوی تمدن نوین اسلامی
342 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
#سبک_زندگی، شرط لازم تحقق #تمدن_نوین_اسلامی..........1⃣

🔴 #مقدمه
#سبک_زندگی را گرچه عده‌ای به سبب نگاه جزء بین و غیرمنظومه‌ای و به بهانه‌ی غربی بودن استفاده نمی‌کنند، اما #رهبری_معظم به مانند نمونه‌های دیگری چون تعبیر «روشنفکری»، از کاربست این تعبیر ابایی نداشته و ظرف تعبیر «سبک زندگی» را برای سرشار شدن از #مظروفی_الهی آماده ساختند.
با تأمل در مفهوم آن‌چه که سبک زندگی می‌خوانیم، به این مدلول راه می‌یابیم که اساسا شکل‌گیری یک سبک زندگی #شرط_لازم تحقق یک تمدن خواهد بود و تنها یک لایه‌ی تفکری پویا و معتبر و حتی یک لایه‌ی فرهنگی مجزا و درزاویه مانده، برای وصول به یک تمدن (چه رحمانی و چه شیطانی!) کفایت نمی‌کند.

🔸در این [سلسله] یادداشت[ها]، همزمان سعی در پاسخی مجمل به سوالات زیر خواهیم داشت:

منظور از سبک زندگی چیست؟
یک سبک زندگی را چه زمانی اسلامی می‌نامیم؟
اهمیت پیشینی و پسینی سبک زندگی با هدف تمدن‌سازی چه خواهد بود؟
چگونه می‌توان به یک سبک زندگی اسلامی برای تحدید یک تمدن الهی نایل شد؟

🔸قبل از شروع، اشاره می‌شود که #منظور_ما از سبک زندگی، نوعی #زی_و_سلوک است که حدود یک #تفکر_و_فرهنگ خاص به حساب می‌آید که لاجرم #حضوری_برون‌زا_دارد و فصل تمیز از تفکرات و لایه‌های فرهنگی بیگانه می‌شود؛ به عبارت دیگر فرهنگ یک جامعه اگر متبلور در نسبت‌های یک خود (فردی و جمعی) با پدیده‌ای فرا به اسم خدا و دیگر خودهای فردی و جمعی و طبیعت شود، سبک زندگی تحقق می‌یابد. در عین حال ممکن است که یک تفکر، سبک زندگی مبتنی بر آن تفکر را به همراه خود نداشته باشد و از طرف دیگر ممکن است که یک سبک زندگی محیط بر تفکر شکل دهنده‌اش نباشد.

🔴 #اراده‌های_تمدن‌ساز
اما ماجرای #داستان_تمدن_سازی از یک توجه شروع می‌شود. مبدأ این اراده، گاهی #جهان‏بینی مبرهن و لزوما منسجم خواهد بود که این جهان‌بینی الهی است و گاهی جهان‏بینی غیر مبرهن ولی در عین حال به ظاهر منسجم که منظور جهان‏بینی مکاتب شیطانی است. این اراده را یک شخصیت با روحی بزرگ (و نه لزوما بزرگوار) تجلی می‌دهد. این اراده در طول تمدن سازی دوام دارد و همیشه این خود تمدن ساز حرکت بخش خواهد بود.

🔸رسیدن به تمدن، شرطی ناگزیر داشته و آن هم ارتقای این اراده از “خود” فردی به نوع خاصی از “خود” جمعی است. #خود_جمعی_تمدن‌ساز را #سبک_زندگی ملهَم از آن #خود_فردیِ_تمدن‌ساز شکل می‌دهد. بزرگْ‏تمدن اسلامی را اراده‌ی رحمانی رسول الله که در اوج بزرگی و بزرگواری روح بود، شکل داد.

🔸اما مسیر این تمدن سازی بزرگ برای مختومه شدن به فصل آخر این #فرایند_تاریخ_ساز که #بهشت_ملکی_مهدوی (در نهایت قرب به بهشت ملکوتی) است، نیاز به خرده تمدن‌هایی برای بازتولید و ارتقای سطح کمال بشری دارد. #انقلاب_اسلامی_ایران، نقطه‌ی فرازی به حقیقت جدی در این مسیر الهی شدن است.

🔸شروع خرده تمدنی در عین حال بزرگ برای نقش آفرینی جدی در #تمدن_بزرگ_اسلامی که امروز پرچم‌دار این تمدن بزرگ، #حجت_بن_الحسن_العسکری است همانگونه که #امام_روح_الله فرمودند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم‌دارى حضرت حجت- ارواحنافداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد». این خرده تمدن با اراده‌ی رحمانی و نفحات قدسی امام روح الله شروع شد. خود فردی تمدن ساز(امام روح الله)، کار خود را به ثمر رساند.

🔸اما این اراده‌ی فردی برای تجلی دادن یک تمدن، باید در بستر جمع، اراده های مختلف را به سمت خود جلب کند. تعدد در اراده‌ی مولی علیه برای ولی شدن که همان فلسفه‌ی خلقت نیز خوانده می‌شود.
#ادامه_دارد...

@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️#کارکرد_تمدنی_قرآن؛ یک بررسی مقدماتی در قلمرو تمدن پیشین مسلمانان

🔻مقاله از: #حجت‌السلام_دکتر_محسن_الویری

#چکیده
اگر تمدن را مجموعه‌ای از مؤلفه‌هایی بدانیم که مبتنی بر یک اندیشه بنیادی و در قالب نظام‌های گوناگون سامان می‌یابد، خاستگاه این اندیشه بنیادی در تمدن پیشین مسلمانان، آموزه‌های وحیانی اسلام بود که هسته مرکزی این آموزه‌ها در قرآن آمده است. به این ترتیب، قرآن بنیان معرفتی، منطق ترکیب و تعیین‌کننده چگونگی رابطه میان اجزا و ترسیم¬کننده جهت اصلی تمدن مسلمانان بوده است. این یافته را می‌توان با نگاهی درونی به قرآن و بررسی آموزه‌های تمدنی آن از یک سو و نگاهی بیرونی به واقعیت تمدن اسلامی، کارکردها و نقش‌آفرینی‌های قرآن در آن مستند ساخت. این نوشتار به موضوع دوم، یعنی کارکرد تمدنی قرآن پرداخته و آن را در دو محور اصلی بررسی کرده است: اثرگذاری قرآن بر روح کلی و جهت‌گیری‌های تمدن اسلامی و اثرگذاری قرآن بر اجزا و مظاهر تمدن اسلامی. در محور دوم دانش‌ها، هنرها، فضاهای کالبدی زیست‌بوم‌های مسلمانان و زندگی اجتماعی مسلمانان بررسی شده است. نتیجه اینکه کنار رفتن آموزه‌های قرآنی از صحنه اجتماع مسلمانان و محدود ماندن آن در ساحت مسائل اندیشه‌ای غیرمرتبط با نیازهای اجتماعی، نقطه آغاز ایستایی تمدن اسلامی خواهد بود، ولی وضعیت کنونی تمدنی بشر و پیچ تاریخی جا‌به‌جایی تمدن‌ها، زمینه‌ساز ورود دوباره قرآن به صحنه تمدن و محور قرار گرفتن آن در تمدن جدید اسلامی است.

#مقدمه
سخن‌گفتن از تمدن ما را در برابر دو گستره موضوعی متفاوت قرار می‌دهد: ۱. میراث تمدنی بشر؛ ۲. افق تمدنی بشر. گستره نخست نگاه به گذشته دارد و به داشته‌ها و سرمایه‌های پیشین معطوف است و گستره دوم نگاه به آینده دارد و به نوآورده‌ها و دستاوردهای جدید تمدنی بشر معطوف است. این دو قلمرو، مسائلی ویژه‌ برای خود دارند و در برخی مسائل نیز مشترک‌اند. اینکه دین و آموزه‌های دینی چگونه بر شکل‌گیری یک تمدن اثر می‌گذارند می‌تواند در زمره مسائل مشترک باشد، ولی آن¬گاه که برای نمونه از دین اسلام سخن می‌گوییم و به گذشته نظر داریم، باید در قالب گزاره‌های خبری از نقش اسلام و قرآن در تمدن اسلامیِ ‌پیشین سخن بگوییم و وقتی به آینده نظر داریم، در قالب گزاره‌های انشایی و هنجاری باید از نقشی که اسلام و قرآن می‌تواند در تمدن اسلامی جدید داشته باشد بحث کنیم.

در این نوشتار کوشیده‌ایم با استفاده از روش سندپژوهی، در پاسخ به پرسش از نقش‌آفرینی تمدنی اصلی‌ترین و مهم‌ترین متن دینی مسلمانان، نگاهی کلی به نقش و جایگاه قرآن در تمدن پیشین مسلمانان بیفکنیم و بر اساس یافته‌های آن، چندین گزاره هنجاری درباره تمدن جدید اسلامی به دست دهیم. بنابراین، قلمرو پژوهشی این مقاله، تمدن اسلامی پیشین مسلمانان است که به اجمال در همان درک بین‌اذهانی از مجموعه‌ای از دستاوردهای سخت و نرم جامعه بزرگ مسلمانان بازتاب یافت و سازگار با آموزه‌های اسلامی و مبتنی بر آنها شکل گرفت و تأثیرها از اسلام پذیرفت و در یک بازه زمانی بیش از هفت قرن، تمدن برتر جهان به شمار آمد. اگر در جزئیات چنین برداشتی از تمدن اسلامی میان اندیشمندان اختلاف‌نظر باشد، این سطح از تفاوت دیدگاه‌ها در ساختار و محتوای این مقاله اثرگذار نیست و از این‌رو، بیش از این بر این موضوع درنگ نمی‌کنیم.

🔻#ادامه_مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://talie.ir/?p= 29075

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami—----------------------------------------------------------------------------------------------—
⭕️#معرفی_مقاله📝


🔻#عنوان_مقاله:

🔸مفهوم شناسی #تمدن و تاثیر آن در روند #تمدن‌سازی


🔻#نویسنده‌گان_مقاله:

🔸#ایمان_کاظمی‌مقدم، محصل و محقق سطح 4 حوزه علمیه خراسان


🔻#مقدمه_مقاله:

🔸#واژه_تمدن از واژه‌هایی است که ظرفیت معنائی فوق العاده‌ای دارد و به همین خاطر همواره ذهن #فیلسوفان، #برنامه‌ریزان و #رهبران را به خود جلب کرده است. هر آنچه در #جامعه‌سازی (اعم از فرد، اجتماع، سازمان‌ها و نهادها، ساختارها و سیستم‌های اجتماعی و ... )، #جهانی‌سازی (اعم از روابط بین کشورها، جریان قدرت، جریان کار و اقتصاد، سبک زندگی و ... )، #آینده‌پژوهی (اعم از کشف روندها، طراحی روندها، تحلیل محیطی و سناریونویسی) و #برنامه‌ریزی_استراتژیک (اعم از تحلیل وضعیت گذشته و موجود، طراحی چشم انداز و افق آینده مطلوب، طراحی راهبردهای رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب، #تصمیم‌سازی و #تصمیم‌گیری، طراحی مدل پیشرفت و توسعه) نقش دارد، همگی از اجزاء مفهومی و معنایی #واژه_تمدن هستند. در واقع هر جامعه‌ای که بخواهد #تمدن‌سازی کند و یا تمدن‌ساز باقی بماند، باید به مفاهیم و کلیدواژه های فوق توجه کند و در فرآیند جامعه‌سازی، جایگاه هر یک از آنها را مشخص کند و در نقطه مقابل هر جامعه‌ای که بدون توجه به مفاهیم فوق و جایگاه آنها، جامعه‌سازی کند، دچار #افول_تمدنی می گردد و در افق آینده در فضای رقابت بین تمدن‌ها، حذف می‌گردد.


🔸از طرفی این واژه به دلیل وجود تعاریف و توصیفات مختلف از آن، دچار #تشویش_معنایی گردیده است و همین امر باعث شده تا مرز معنایی و مفهومی این کلمه مشخص نشود و با واژه‌هایی مشابه همچون #فرهنگ، #توسعه و #جامعه مشتبه شود و حتی در برخی موارد، این واژه منحصر در رویکردهای خاصی مثل رویکرد تاریخی، جغرافیایی، هنری و ... شود. این اشکالات باعث اشتباه در تشخیص مفهوم یا #بخشی‌نگری و #جزئی‌نگری به این مفهوم می‌شود. زاویه نگاه اشتباه به مفاهیم، موجب شکل‌گیری معنای غیرموجّه از لفظ در ذهن می‌گردد و چون تصمیمات در عالم خارج، تابعی از نگرش‌ها در عالم ذهن است، لذا منجر به #تمدن‌سازی غیرموجّه در عالم خارج می شود.

🔸تشویش در تعریف #واژه_تمدن، باعث ایجاد تصاویر متعدد و مبهم از این واژه گردیده و در نتیجه این تشویش به فضای #تمدن‌سازی در عالم خارج نیز سرایت کرده است.

🔸به خاطر وجود آسیب فوق، ضرورت دارد #واژه_تمدن به صورت جامع #مفهوم_شناسی شود و #میدان_معنایی این واژه مشخص گردد.


🔹#ادامه_مقاله را در نشانی زیر مطالعه فرمایید:👇🏽👇🏽👇🏽


http://razavi.aqr.ir/portal/home/?news/122501/165436/586951/ مفهوم-شناسی-تمدن-و-تاثیر-آن-در-روند-تمدن-سازی

—---------------------------------

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#علوم_انسانی_اسلامی
🔻#مقدمه‌واجب_تمدن‌سازی

⭕️علوم انسانی اسلامی، مقدمه واجب تمدن‌سازی است

🔸علوم انسانی اسلامی به دنبال دستیابی به کمال است و نفع و سود و لذت، فرع بر دستیابی به کمال است. علوم انسانی اسلامی به دنبال ساخت جامعه‌ای است که به #پیشرفت همه‌ جانبه دست پیدا کند و وصول به حقیقت و کمال در چنین جامعه‌ای محقق می‌شود. پیشرفت همه‌جانبه، #مقدمه_واجب تمدن‌سازی است و لذا علوم انسانی اسلامی شرط تولد #تمدن_نوین_اسلامی است. البته هدف غایی دین، #تمدن‌سازی نیست، بلکه کمال بشر و سعادت او و #تقرب_الی‌الله است.

🔹#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی‌
🔻#جستارهای_نظری(18)

⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(1)
[#مقدمه_فصل_دوم]

🔸مفهوم «تمدن»، مانند دیگر #مفاهیم در شبکه‌ای از معانی تولید شده است که غفلت از این شبکه معانی و مفاهیم، موجب دورافتادگی از #معنای_واقعی کلمه است. امروزه اندیشمندانی که به زبانشناسی و معرفتشناسی توجه کرده‌اند، بر این باورند که مفاهیم، مقوله‌هایی فرهنگی و ریشه‌دار در تاریخ و فرهنگِ مادرشان هستند و لزوماً در همان دستگاه معرفتی مادر قابل شناسایی هستند. برای نمونه، هنگامی که قرآن کریم ازلفظ «ایمان» استفاده می‌کند، باید به مبانی، شاخصه‌ها و اهداف این مفهوم توجه کرد و در حقیقت، لفظ ایمان را در نظام معنایی قرآن درک کرد.

🔸در حوزه #فرهنگ و #تمدن هم، عناصرو مؤلفه‌هایی که با عنوان عناصر فرهنگی و تمدنی شناخته می‌شوند، مجزا و مستقل از شبکه روابط اجتماعی و منظومه علوم و #باورهای_فرهنگی نیستند. از این روی، تحلیل هر بخش از ظهورات تمدنی و آموزه‌های فرهنگی، نیازمند درک دیگر بخش‌ها و قسمت‌هاست. بنابراین، زندگی اجتماعی انسان در شبکه‌ای از مفاهیم، باورها، اندیشه‌ها و علوم قرار دارد که در سطوح مادی زندگی، منظومه‌ای منسجم و به‌هم پیوسته از روابط ساختاری و نهادهای پهن دامنه اجتماعی را تولید می‌کند، [که در ادامه، در فصل دوم کتاب، به تبیین مفهوم #تمدن از این منظر خواهیم پرداخت].
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 51.


ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️#گزیده_کتاب/ تمدن‌پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی(3)

🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی

🔸گرچه نویسندهٔ این سطور، به ضرورت ترکیبی از دو فرضی پیش، با تکیه بر ضرورت طراحی یک مدل جامع دانشی معتقد است ، تا در آن پارادایم کاملا نو، جدید و نظام مند، هم بتوان از عناصر علمی موجود دیگر بهره برد و هم این که نهایتاً از این طریق، به مجموعه دانش های ابداعی و متناسب با ساخت تمدن نوین اسلامی دست یافت؛ اما در هر فرض متصور، ابداع و ساخت دانش تمدنی جدید منوط به ضرورت نظریه پردازی و طراحی نظریه های علمی مدون و نظاممند است، چرا که نقطهٔ وصل و نقطهٔ محوری دانش، «نظریه و تئوری» است؛ که دانش بی نظریه یا به جمع متفرق اطلاعاتی ناکارامد منتهی خواهد شد، یا یک فعالیت علمی را به فعالیت عمومی و تلاشی عامیانه و تفننی تبدیل می کند.

🔸بدینسان «نظریه سازی»، نقطهٔ وصل «دانش» و دانش، نقطهٔ وصل «تمدن سازی» است و این بدان معناست که پرسش ها، ابهامات، مسائل و چالش های نظری بسیاری که در زمینهٔ نظریه پردازی وجود دارد می تواند در زیر عنوان نظریه پژوهی به بحث و تبادل نظر جمعی گذارده شود. در نتیجه «نظریه پژوهی»، پژوهش و تحقیق پیرامون این ابعاد و زوایای گسترده و بسیار ضروری جامعهٔ اسلامی ایرانی و هر آینه جامعهٔ علمی امروز ماست و یکی از این حوزه ها، مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی است. بدین ترتیب در حوزهٔ مطالعات تمدنی، سه ضرورت پیش روی ما قرار می گیرد : ۱- ضرورت تمدن پژوهی، ۲- ضرورت تحلیل مفهوم تمدن و ۳- ضرورت تعیین ساختار پژوهشی.

🔹کتاب تمدن‌پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص13و 14.
ناشر: جامعه‌شناسان

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️#گزیده_کتاب/ تمدن‌پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی(4)

🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی

🔸ضرورت تمدن پژوهی(1)
بی‌گمان تمدن‌سازی مستلزم تمدن‌پژوهی است و در دنیای امروز، هر فرهنگی که به سمت و سوی تمدن‌سازی حرکت نکند، قابلیت جامعه‌سازی خود را از دست خواهد داد و ضرورتاً به لایه‌های درونی و فردی خود فروکاسته خواهد شد. این سخن بدان معناست که در باب ضرورت تمدن‌پژوهی در دنیای معاصر، نیازمند استدلال پیچیده و مشکلی نیستیم؛ چرا که در ذائقهٔ جهان امروز، هر جامعه‌ای که در صدد تحقق تمدن نباشد، به حدود مرزهای جغرافیایی خود محصور خواهد شد. یعنی جهان معاصر، جهان تمدنی است؛ تقابل و نبرد، یا تعامل، تعاطی و گفتگو، یا قدرت و سیطره، همه در حوزهٔ بین تمدنی است؛ تا آنجا که اگر زبان و فرهنگی هم مطرح باشد، فرهنگ و زبان بین تمدنی است. بنابراین باید انسان امروز را انسان تمدنی و حیات وی را حیات تمدنی بنامیم. می‌توان چنین نتیجه گرفت که تمدن از چارچوب یک واژه و مفهوم نظری و تجریدی صرف خارج شده و به یکی از مهم‌ترین واقعیت‌های اجتماعی و عینی بشر امروز تبدیل شده است.

🔹کتاب تمدن‌پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص 14.
ناشر: جامعه‌شناسان

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️#گزیده_کتاب/ تمدن‌پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی(5)

🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی

🔸ضرورت تمدن پژوهی(2)
شاید بر همین بنیان، در دورهٔ کنونی، تحلیل و باز کاوی مفهوم تمدن و ارزیابی منتقدانهٔ مؤلفه‌های آن، به یکی از ضروری‌ترین نیازهای پژوهش جوامع علمی تبدیل شده است. مطالعات تطبیقی میان‌رشته‌ای حوزهٔ فرهنگ و تمدن، پردامنه و پرآوازه است و البته هم افق بودن فرهنگ پژوهی با تمدن پژوهی نیز بر همین بر نهاد تأکید می‌ورزد. با این همه، فرهنگ و تمدن از آن دست واژه‌ها و مفاهیمی هستند که به دلیل گستردگی حوزهٔ کارکردی‌شان، تلاش اندیش‌مندان در قرون گذشته و حال نیز شناخت تمامی ابعاد آنها را میسر نساخته است. بنابراین می‌توان اهمیت تمدن‌سازی را یکی از مهمترین علل رونق مباحث و مطالعات تمدنی در دنیای کنونی تلقی کرد.

🔸با این همه اما جامعهٔ اسلامی ایرانی در سپهر اندیشهٔ دینی، در خصوص مطالعات تمدنی و به‌ویژه مطالعات خاص تمدن اسلامی با مشکلات چندی روبه‌رو هستیم، چراکه به دلیل روبه‌رویی با پرسش‌ها و چالش‌های روزافزونی، این امر در حوزهٔ فرهنگ و تمدن اسلامی دوچندان می‌نماید؛ تمدنی که از سویی محتاج بازشناسی حیات پیشینی و از سوی دیگر، احیاء و بازتولید ساختارهای نو و پسینی است و آنچه بر این مشکل می‌افزاید این است که در شرایط کنونی جهان معاصر، در عرصه‌ی ظهور و بروز سیطرهٔ تمدن رقیب نیز قرار دارد.

🔹کتاب تمدن‌پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص15
ناشر: جامعه‌شناسان

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️سبک زندگی و تمدن نوین اسلامی

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#سبک_زندگی_اسلامی

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔸#مقدمه
سبک زندگی را گرچه عده‌ای به سبب نگاه جزء بین و غیرمنظومه‌ای و به بهانه‌ی غربی بودن استفاده نمی‌کنند، اما #رهبری_معظم به مانند نمونه‌های دیگری چون تعبیر «روشنفکری»، از کاربست این تعبیر ابایی نداشته و ظرف تعبیر «سبک زندگی» را برای سرشار شدن از مظروفی الهی آماده ساختند.
با تأمل در مفهوم آن‌چه که #سبک_زندگی می‌خوانیم، به این مدلول راه می‌یابیم که اساسا شکل‌گیری یک سبک زندگی شرط لازم تحقق یک تمدن خواهد بود و تنها یک لایه‌ی تفکری پویا و معتبر و حتی یک لایه‌ی فرهنگی مجزا و درزاویه مانده، برای وصول به یک تمدن (چه رحمانی و چه شیطانی!) کفایت نمی‌کند.

🔸در این یادداشت، همزمان سعی در پاسخی مجمل به سوالات زیر خواهیم داشت:
منظور از سبک زندگی چیست؟ یک سبک زندگی را چه زمانی اسلامی می‌نامیم؟ اهمیت پیشینی و پسینی سبک زندگی با هدف #تمدن‌سازی چه خواهد بود؟ چگونه می‌توان به یک #سبک_زندگی_اسلامی برای تحدید یک تمدن الهی نایل شد؟
قبل از شروع اشاره می‌شود که منظور ما از سبک زندگی، نوعی زی و سلوک است که حدود یک تفکر و فرهنگ خاص به حساب می‌آید که لاجرم حضوری برون‌زا دارد و فصل تمیز از تفکرات و لایه‌های فرهنگی بیگانه می‌شود؛ به عبارت دیگر فرهنگ یک جامعه اگر متبلور در نسبت‌های یک خود (فردی و جمعی) با پدیده‌ای فرا به اسم خدا و دیگر خودهای فردی و جمعی و طبیعت شود، سبک زندگی تحقق می‌یابد. در عین حال ممکن است که یک تفکر، سبک زندگی مبتنی بر آن تفکر را به همراه خود نداشته باشد و از طرف دیگر ممکن است که یک سبک زندگی محیط بر تفکر شکل دهنده‌اش نباشد.

🔹ادامه یادداشت را در نشانی زیر بخوانید:↙️
http://hayat.basijisu.ir/1777-سبک-زندگی-و-تمدن-نوین-اسلامی.html

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️طرح پیشنهادی ایجاد رشته‌ی علمی تمدن‌شناسی تطبیقی؛ اسلام و ملل متمدن در دانشگاه

🔻#رشته‌ی_علمی
🔻#تمدن‌شناسی_تطبیقی
🔻#دکتر_مسعود_مطهری_نسب
@tamadone_novine_islami

🔸#مقدمه:
مطالعات درباره تمدن‌های ملل اسلامی و غیر اسلامی به صورت متقرق در رشته‌هایی چون فرهنگ و تمدن ملل اسلامی از گرایشی‌های رشته تاریخ و رشته باستان شناسی بوده است. اما برای تمدن‌های دیگر به ویژه به صورت تطبیقی رشته مستقلی تعریف و تدوین نشده است.

🔸#ضرورت_رشته:
#مطالعات_تمدنی در راستای تحقیق، تدوین و تحقق سبک زندگی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و در راستای اهداف سند چشم‌انداز بیست ساله و #تمدن‌سازی_نوین_اسلامی نیاز ضروری و کاربردی جامعه ماست؛ به همین جهت راه‌اندازی رشته تخصصی دانشگاهی در این زمینه ضرورت دارد تا بتوان از طریق آن کم و کیف تمدن‌های گوناگون را بررسی نموده و نقاط اشتراک و افتراق تمدن‌ها را مورد شناسایی قرار داد. با توجه به اینکه ایران اسلامی میراث‌دار تمدن‌های کهن باستانی، اسلامی و صفوی بوده است، نیازمندان است که این دوره‌های تمدنی مقایسه شده و عناصر مشترک هر یک مورد شناسایی و در راستای #تمدن‌سازی در ایران اسلامی در قالب طرح‌های عملیاتی مورد استفاده قرار گیرد. مطالعات مربوط به تمدن‌ها در حال حاضرتتها محدود به رشته تاریخ و مطالعات تاریخی و یا جامعه‌شناسی مدرن یا محوریت توسعه غربی است.

🔸مبحث #تمدن دارای ماهیتی میان رشته‌ای است و رشته‌های گوناگونی مانند فلسفه، تاریخ، علوم سیاسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، معماری، هنر، آینده‌شناسی، دین‌شناسی و عرفان در زمینه تمدن شناسی و تمدن‌سازی تأثیر و کاربرد مستقیم دارند. از این رو خضرورت ایجاد رشته «تمدن شناسی تطبیقی» مشخص می‌گردد.

🔸بدیهی است که در این رشته افزون بر مطالعه زمیته‌های تاریخی فرآیند شکل‌گیری، بلوغ و افول تمدن‌های گوناگون، به ساختار فکری و اجتماعی و معرفتی هر تمدن بر اساسی نقاط قوت و ضعف و اشتراک و اقتراق تمدن‌های مختلف توجه می‌شود و درابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، این تطبیق صورت می‌پذیرد. سیری که در آموزش این رشته طراحی گردیده سیری از گذشته به وضعیت حال و از وضعیت حال به وضعیت آینده است: به عبارت دیگر از #تمدن‌شناسی در گذشته و حال به سمت #تمدن‌سازی_اسلامی در آینده حرکت خواهد کرد.

🔹متن کامل این طرح پیشنهادی را در زیر دانلود کنید:
http://www.tamadonnews.ir/sites/default/files/field/documents/tmdn_shnsy_ttbyqy.pdf
قابل توجه علاقه‌مندان به مباحث نظری تمدن‌سازی نوین اسلامی؛

از امروز ۱۵ اسفند ۹۶ متن کتابِ «فلسفه تمدن نوین اسلامی»، درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی به صورت پاورقی در این کانال منتشر می‌گردد.

اولین شماره این پاورقی که شامل پیشگفتار کتاب می‌باشد در زیر تقدیم می‌شود. لازم به توضیح است که متن شماره‌های بعدی بسیار کوتاه‌تر از این متن خواهد بود:
ا👇👇👇ا


⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(1)

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

پیشگفتار
#تمدن_نوین_اسلامی یکی از مباحث روز و بسیار جدی است که طی سال‌های اخیر ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. البته در این بین هستند کسانی که با انکار ظرفیت‌های منحصربفرد اسلام ناب برای تمدن‌سازی و یا متعارض دانستن #تمدن‌سازی با اهداف اسلام، خود و دیگران را از ورود به این ساحت محروم می‌کنند ولیكن این بحث از چنان منطق قوی‌ای برخوردار است که بتواند ضمن دفاع از خویش، نظر مخاطبان فرهیخته و عمق‌بین را به خود معطوف نماید. سال ۱۳۹۴ بود که ایده برگزاری #هفته_علمی تمدن نوین اسلامی به ذهن اینجانب رسید و از همفکرانم درخواست نمودم تا با طراحی و تأسیس هفته تمدن نوین اسلامی، فرصت بحث و گفتگوی اندیشمندان حوزه و دانشگاه در این میدان را فراهم کنند. به نظر می‌رسید شعارزدگی و ارائه سخنان ناپخته آفت بحث تمدن نوین اسلامی است و حتی می‌تواند این بحث مهم را تا سال‌های طولانی از متن محافل علمی دور کند. در پاسخ به درخواست حقیر، در دو سال پی‌در‌پی هفته علمی تمدن نوین اسلامی برگزار شد و بیش از ۱۵۰مقاله علمی اعم از خوب و متوسط منتشر گردید لکن هر چه جلوتر رفتیم، خلأ وجود یک تفکر منسجم و روشن در این زمینه که بتواند به بحث‌های مرتبط با تمدن نوین اسلامی جهت بدهد بیشتر هویدا شد. ابتداً به دنبال تقاضا از یک از دوستان حوزوی یا دانشگاهی برای تدوین یک اثر بنیادی در این زمینه بودم لكن تصور کردم اگر خودم این کتاب را تدوین کنم به دلیل سابقه مطالعاتی در این عرصه، زمینه شکل‌گیری تفکر مورد نظر سریع‌تر فراهم خواهد شد. با این وجود، به دلیل ضیق وقت تصمیم گرفتم به جای تألیف کتاب، ده جلسه #درس‌گفتار برگزار نمایم و حاصل این درس‌گفتارها را منتشر کنم. بر همین اساس طرحی را تهیه کردم و پس از مشورت با برخی اساتید، درس‌گفتارها در محل «خانه اندیشمندان علوم انسانی» به صورت هفتگی در بهار و تابستان سال ۱۳۹۶ و با حضور شماری از دانش‌پژوهان علاقمند برگزار شد. کار به نحوی ترتیب داده‌شد تا در پایان هر جلسه به جای پیاده‌سازی نوار و غیره، شخصاً مباحث را تدوین نمایم تا دقت‌های لازم در آن اعمال شود و همین اتفاق هم افتاد. در واقع، با اینکه این مجموعه محصول ده جلسه درس‌گفتار است لکن بر اساس یادداشت‌های من برای هر درس‌گفتار، و البته با حفظ ادبیات مشافهه‌ای بازنویسی شده است. به هر حال، کار نهایی و پس از ویرایش یکی از عزیزان ویراستار آماده چاپ شد. به نظر می‌رسد این کتاب با اینکه فقط یک #مقدمه است و جای خالی اثر مورد نظر را کاملا پر نکرده است لکن با #شفاف‌سازی بحث تمدن نوین اسلامی و صورت‌دهی علمی به آن، باب تأملات بنیادی در این عرصه را باز کرده است بطوریکه از بطن این کتاب ده‌ها مسئله و موضوع مطالعاتی قابل استخراج می‌باشد. آنچه مسلم است، امروز موانع فراوانی در برابر شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی قرار دارد اما به برکت #انقلاب_اسلامی، امکان قرار گرفتن در مسیر تمدن نوین اسلامی فراهم شده است. با این حال باید دقت نمود که ورود در این مسیر کاری است بس دشوار و پیچیده که در شرایط عادی مقدمات آن مهیا نمی‌شود. در اینجا لازم می‌دانم او از جناب آقای #دکتر_فرزاد_جهان‌بین که بنده را در برگزاری درس‌گفتارها ترغیب کردند؛ ثانيا، از مدیریت محترم «خانه اندیشمندان علوم انسانی که با استقبال از برگزاری این درس‌گفتارها و فراهم‌سازی امکانات لازم، در ارائه این مباحث همکاری نمودند؛ ثالثاً، از دانش‌پژوهان محترمی که ضمن شرکت در جلسات و طرح پرسش‌های گوناگون، امكان غنی‌سازی مباحث را فراهم کردند؛ و رابعاً از جناب آقای صحراکارها ویراستار محترم و جناب آقای یوسف بهرُخ به خاطر آماده‌سازی این کتاب تشکر نمایم. همچنین جا دارد از مدیر محترم انتشارات وزین سوره مهر که زحمت انتشار این کتاب را فراهم کردند سپاسگزاری نمایم.

وآخر دعوانا ان‌الحمدلله رب العالمين
رضا غلامی تهران، هشتم آبان ماه ۱۳۹۶
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 15 تا 17.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_اول) 🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته! در اواخر دهه 1970 میلادی، ‌در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزش‌های اومانیستی پیش می‌رفتند،‌ در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_دوم)
رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی

#نوشتۀ: محمود خاتمی
🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی

🔸#مقدمه
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارش‌های روزنامه‌ایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی ایران، بحث و جدل فراوان شده است. به هر حال، قرائتِ او از انقلاب ۱۹۷۸ و تأثیری که این انقلاب بر اندیشۀ او داشته است را به چندین شیوه تفسیر کرده‌اند. هدف این نوشتۀ کوتاه، روشن کردن این مسئله است که علاقۀ فوکو به انقلاب ایران، اساساً ریشه در رویکرد فلسفی او به غرب دارد (و نتیجتاً [تحلیلی] غربی باقی می‌ماند). در این سیاق، به استراتژی اصلی قرائت‌های او از انقلاب ایران رجوع خواهم کرد. بخشی از ادعایم در اینجا این است که انقلاب اسلامی ایران، استراتژی فوکو در رابطۀ دانش-قدرت را متأثر کرد، چرا که انقلاب اسلامی ایران، فوکو را در دوران معاصر با ظهور دین، به مثابۀ یک نیروی سیاسی آشکار مواجه نمود. در این سیاق، به کار شرق‌شناسان فرانسوی، لویی ماسینیون و هانری کربن باز می‌گردم تا ایدۀ نوظهورِ ایران را که به دنبال آن، قرائتی خاص از اسلام ایجاد می‌شود، آفتابی کنم. چنین قرائتی، از این ایده پشتیبانی می‌کند که در مجموع معضله‌های فوکو دربارۀ دین، [دین] را به مثابۀ امری سیاسی در نظر می‌گیرد.

🔸دربارۀ دین و انقلاب
فوکو انقلاب ایران را در سیاقِ دیدگاه اصلی خود بررسی می‌کند، چشم‌اندازی که از استراتژی او برای مرکززُدایی از سوژه، و تحقیق دربارۀ روابط دانش-قدرت، برآمده است. علاوه بر این، انتقاد او از دین هم مورد توجه بوده است، او تلاش می‌کند تا دین را با فرهنگ ادغام کند، و جنبۀ استعلایی دین را به نفع حضور همه‌جایی دین، کنار بزند؛ او می‌کوشد تا بدن و جنسیت را برای به روی زمین آوردنِ باورها، پررنگ و مهم جلوه دهد، تا بتواند میکروسیاست‌های سخن‌گویی یا سکوت دینی را نشان دهد، و [از سوی دیگر] تکنولوژیِ انتظام‌بخشی و حکومت‌گری دینی بر نفس را روشن سازد. از این منظر، در دهۀ ۱۹۷۰، فوکو کوشید تا مفهوم «معنویت سیاسی» را شرح و بسط دهد، مفهومی که از آن «جنبه‌ای فراموش‌شده» از فرهنگ غربی را مدنظر داشت. به اعتقاد او، [در فرهنگ غرب] «پرسشی که دربارۀ رابطۀ میان دین و سیاست، میان عرفان و قدرت، میان جهان معنوی و مادی، بی‌وقفه تکرار می‌شد، ناپدید می‌شود». او خصوصاً دل‌مشغول مسیحیت بود و می‌پرسید چگونه مسیحیت «شکل‌های استیلا» را با بسط و گسترش «روابط قدرتِ جدید» ایجاد می‌کند؟...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/images/docs/files/000000/nf00000935-1.pdf

ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_دوم) رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی #نوشتۀ: محمود خاتمی 🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی 🔸#مقدمه میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارش‌های روزنامه‌ایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_سوم)

انقلابی با دستان خالی
ترجمۀ فصل ۱۹ از کتاب زندگی‌نامه میشل فوکو

#نوشتۀ: دیدیه اریبون
🔻#ترجمۀ: حسین درخشان

🔸#مقدمه
هنگامی که آیت‌الله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعه‌ای که تاثیری واقعاً جهانی می‌داشت باشد. در ۱۳ فوریه مقاله‌ای جدید برای کوریه‌ره فرستاد. شاه رفته بود و آیت‌الله خمینی هم به ایران بازگشته بود. میلیون‌ها ایرانی خیابانی را که از فرودگاه به مرکز تهران می‌رسید پر کرده بودند، میلیون‌ها زن و مردی که فریاد می‌زدند «خمینی، خوش آمدی». فوکو دربارۀ آینده تعمق کرده بود. او پیش‌تر در مقاله‌ای نوشته بود: «من بلد نیستم تاریخ آینده را بنویسم. من یک پیش‌بین ناشی گذشته‌ام. اما دوست دارم چیزها را در حین رخ دادنشان بفهمم. چرا که این روزها هیچ چیز پایان‌یافته نیست، و تاس‌ها همچنان چرخ می‌خورند. این ممکن است کار یک «روزنامه‌نگار» باشد، ولی من تنها یک مبتدی هستم.»

🔸در هواپیما میشل فوکو و تیری ولتزل دلشوره گرفته بودند. چه چیزی در بدو ورود به تهران در انتظارشان خواهد بود؟ این سفر تنها چند روز پس از «جمعۀ سیاه» (۱۷ شهریویر ۱۳۵۷) رخ می‌داد که طی آن ارتش شاه به جمعیت تظاهرکننده شلیک کرده بود. تقریباً چهارهزار نفر کشته شده بودند. تمام دنیا از این قتل عام شگفت‌زده و خشمگین بود. «لیگ حقوق بشر»، اتحادیه‌های صنفی و احزاب چپ تظاهراتی اعتراضی را برنامه‌ریزی کرده بودند.

🔸فوکو در قالب یک پروژۀ ژورنالیستی به ایران می‌رفت. در سال ۱۹۷۷ سردبیر روزنامۀ ایتالیایی «کوریه‌ره دلاسرا» از فوکو خواسته بود تا برایش یک ستون ثابت بنویسد. ولی فوکو تمایلی به نوشتن مقاله‌های فلسفی یا فرهنگی برای این ستون نداشت. به جای آن پیشنهاد کرده بود که نوعی گزارش حقیقت‌جویانه از نزدیک و از سرصحنه بنویسد. آیا این پیشنهاد بخاطر اجابت خواستۀ روزنامه بود یا به نظر برخی صرفاً بهانه‌ای برای فرار از پاریس در پی به زعم خود او عدم موفقیت کتاب «اراده برای دانستن؟» در هر صورت «کوریه‌ره دلاسرا» پیشنهاد او را قبول کرد.

🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7171/
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_چهارم) بهای دسترسی به حقیقت چیست؟ گزارشی از کتاب «هرمنوتیک سوژه درسگفتارهای میشل فوکو در کلژدوفرانس» #نوشتۀ: محمد ملاعباسی 🔸بسیاری معتقدند فوکو از سال‌های ۷۸-۷۹ (56 و 57 شمسی) رفته رفته تغییر جهت بزرگی در برنامه‌های پژوهشی…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_پنجم)


ميشل فوكو و تحيّر فلسفی - جامعه شناختی در تبيين انقلاب اسلامی

#نويسنده: احسان شاكری

🔸#مقدمه
فوكو از منظر فرهنگی، انقلاب ايران را تحليل می‌كند. انديشمندان مختلف و صاحب‌نامی از مناظر متفاوت به پديده انقلاب نگاه كرده‌اند. گروهی عامل وقوع انقلاب را اقتصادی، گروهی سياسی، گروهی روان‌شناسانه (فردی و جمعی) و... ديده‌اند ولی فوكو به عامل فرهنگ نظر دارد. او از فرهنگ اسلامی و شيعی به عنوان يك پتانسيل قوی سخن به ميان می‌آورد .

🔸ميشل فوكو در تحليل رهيافت‌های انقلابی می‌گويد:
«ما در صورتی يك انقلاب را به رسميت می‌شناسيم كه دو ديناميك را در آن مشاهده كنيم: يكی، ديناميك تضادهای درون جامعه يعنی ديناميك مبارزه‌ طبقاتی يا ديناميك رويارويی‌های بزرگ اجتماعی و ديگری، ديناميك سياسی يعنی حضور يك پيشگام، يعنی يك طبقه، حزب يا ايدئولوژی سياسی و خلاصه نيروی پيشتازی كه همه‌ ملت را به دنبال خود می‌كشد. اما آنچه در ايران روی داد هيچ يك از اين دو ديناميك را كه براي ما نشانه‌ها و علامت‌های روشن پديده‌های انقلابی‌اند، ندارد. جنبش انقلابی كه فقدان جايگاه مبارزه‌ طبقاتی و تضادهای درونی جامعه و يك پيشگام را (كه قالب عمومی رهيافت‌های غربی در تحليل انقلاب‌ها است) در آن مشخص كرد، از نظر ما چه می‌تواند باشد؟»

🔸تحيّر متفكرينی چون ميشل فوكو در شناخت و تبيين انقلاب اسلامی اگر چه بيانگر عظمت انقلاب در دگرگونی‌های دوران جديد است اما از جهت ديگر نارسايی قالب‌های نظری فلسفه‌ سياسی غرب را در تبيين انقلاب اسلامی نيز اثبات می‌كند. فوكو حتی اگر در تبيين و تحليل بنيادهای نظری انقلاب اسلامی به رهيافت جديدی نرسيده باشد، شجاعت و جسارت او در ساختارشكنی سيطره‌ قالب‌های نظری حاكم بر جنبش‌های انقلابی در غرب، قابل تقدير است و تحيّر فلسفی ـ جامعه‌شناختی او را در فهم انقلاب اسلامی، بايد تحير مبتنی بر معرفت‌شناسی انتقادی اين متفكر دانست. از اين زاويه، نقد و توصيف چنين ديدگاه‌هايی در شناخت ماهيت منحصر بفرد انقلاب اسلامی بی‌تأثير نيست. اگر چه، تأييد يا تكذيب اين‌گونه نظريات هيچ تأثيری در اصالت انقلاب اسلامی ندارد.

🔸انقلاب اسلامی با همه‌ اركانش نمايان‌گر اراده‌ مطلق جمعی مردم ايران در نفي رژيم كهنه و پوسيده شاهنشاهی، طرد نظريه‌های سياسی و اجتماعی غرب و پايه‌ريزی يك نظم جديد مبتنی بر باورها و ارزش‌های نهادينه شده‌ جامعه است. نظمی كه آرمان‌های خود را در اعتقادات اسلامی جستجو می‌كند. مقاله‌ زیر كه توسط دکتر احسان شاكری از دانش‌پژوهان انديشه‌های سياسی اسلام و ايران نوشته شده است تلاش می‌كند تحيّر فلسفی ـ سياسی اين متفكر فرانسوی را در تبيين انقلاب اسلامی نشان دهد.

🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/211509

ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_پنجم) ميشل فوكو و تحيّر فلسفی - جامعه شناختی در تبيين انقلاب اسلامی #نويسنده: احسان شاكری 🔸#مقدمه فوكو از منظر فرهنگی، انقلاب ايران را تحليل می‌كند. انديشمندان مختلف و صاحب‌نامی از مناظر متفاوت به پديده انقلاب نگاه كرده‌اند.…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_ششم)


فوکو چه چیزی به ما می‌آموزد که در تحلیل جهان امروزمان هنوز به کار می‌آید؟

#نویسنده: محمد ملاعباسی

🔸#مقدمه
سی[و چهار] سال از مرگ میشل فوکو گذشته است. اما هنوز موج ترجمۀ کتاب‌ها و نوشته‌های او در زبان فارسی ادامه دارد. تقریباً تمام نوشته‌های اصلی او ترجمه شده‌اند و بسیاری از مصاحبه‌ها، یادداشت‌ها و درسگفتارهای او هم به فارسی در دسترس‌اند. البته فوکو تنها در ایران پرآوازه نیست و سال‌هاست که جزء سه نویسندۀ پرارجاعِ جهان در علوم انسانی است. سوال اینجاست که فوکو، چه چیزی به ما می‌آموزد که در تحلیل جهان امروزمان هنوز به کار می‌آید؟

🔸این سوالی است که تِاد مِی (Todd May) در اولین مقالۀ شمارۀ سوم مجلۀ مطالعات فوکو (Foucault Studies) از خود پرسیده است. چرا هنوز هم فوکو؟ من در ادامۀ این یادداشت، تلاش خواهم کرد تا ایده‌های اصلی مقالۀ او را بازنویسی کنم.

🔸در آخرین سال زندگی فوکو (۱۹۸۴)، هنوز نه اینترنت وجود داشت، نه تلفن همراه، نه جی‌پی‌اس، نه شبکه‌های اجتماعی، نه تکنولوژی‌های حیرت‌آور ارتباطی‌ای که امروز تمام جهان را به هم وصل کرده‌اند. بازی‌های رایانه‌ای، هنوز در زندگی مردم جایی نداشتند و خیابان‌ها از دوربین‌های کنترلی انباشته نشده بود. اگر از یک متخصص تکنولوژی بپرسید، خواهد گفت جهانِ ۱۹۸۴، تقریباً ربطی به جهان امروز ندارد.

🔸اما با اینکه یک نسل از مرگ فوکو گذشته است، هنوز او را چنان می‌خوانیم که گویی برای ما حرفی دارد. گویی هنوز از او می‌آموزیم. اما به راستی فوکو چه می‌تواند به ما بیاموزد؟

🔸تاد مِی به درستی می‌گوید: پاسخی به پرسشِ «ما که هستیم؟» این است آنچه هنوز ما را مخاطب فوکو می‌کند. ما که هستیم؟ چه بسا تمام بزرگانِ علوم انسانی، در پی پاسخ به همین سوال‌اند. و به تناسبِ بصیرتی که دیدگاه‌هایشان در پاسخ به این سوال به ما می‌دهد، در زندگیمان محلی از اعراب می‌یابند. از دکارت، تا مارکس، تا فروید، تا هایدگر. پرسش‌‌‌ همان است: ما که هستیم؟

🔹ادامه این مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/5977/

ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
🔺انقلابی که منحرف نشد! نگاهی به «ویژگی‌های انقلاب اسلامی و تفاوت آن با دیگر انقلاب‌ها» از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای متن کامل یادداشت را در زیر بخوانید👇🏼👇🏼👇🏼
انقلابی که منحرف نشد!
نگاهی به «ویژگی‌های انقلاب اسلامی و تفاوت آن با دیگر انقلاب‌ها» از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

🔸#مقدمه:
انقلاب اسلامی رویدادی بود که با رهبری حضرت امام خمینی رحمه‌الله و با حضور توده‌های مردم به پیروزی رسید و به‌صورت توأمان «استبداد و استکبار» را هدف گرفت. این حرکت در امتداد قیام‌ها و نهضت‌های استقلال‌طلبانه و عدالت‌خواهانه‌ی ملت ایران در تاریخ معاصر همچون نهضت تنباکو، نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت به‌وقوع پیوست و توانست ضمن نظام‌سازی و استقرار حاکمیت اسلامی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، اثرات مهمی در روند نظم جهانی و به‌خصوص تحولات جهان اسلام برجای بگذارد. مقایسه‌ی تطبیقی انقلاب اسلامی با انقلاب‌هایی چون: انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و... یک الگوی تحلیلی مناسب برای فهم دقیق‌تر ابعاد و اثرات این انقلاب در اختیار ما می‌گذارد.

🔸انقلابی که «متفاوت» بود
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی جهان در قرن بیستم است. انقلابی که با تغییر رژیم دیکتاتور پهلوی و قطع وابستگی کشور به قدرت‌های سُلطه‌گر گامی مهم و تاریخی در احیاء استقلال ملی ایران و آغاز روند پیشرفت ایرانیان برداشت. این انقلاب با شعارهایی چون «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» در سطح دنیا شناخته شد و توانست الگویی از قیام‌های مردمی براساس ارزش‌های الهی را در سطح دنیا و به‌خصوص جهان اسلام رقم بزند.

🔸اما انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر انقلاب‌های بزرگ دنیا از جمله انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه از ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی برخوردار است. درکِ درست «خصوصیات انقلاب اسلامی از بستر مقایسه‌ی آن با سایر انقلاب‌ها» یکی از رویکردهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیل این انقلاب است: «انقلاب اسلامی در کشور ایران کاری کرد که در هیچ جای دنیا نظیر آن کار انجام نشده است... از انقلاب کشور روسیه و شوروی گرفته، تا آنچه که در هند و مصر و کشورهای امریکای لاتین و دیگر کشورهای آفریقایی و آسیایی پیش آمد. در هیچ‌کدام از این کشورها، آن حادثه‌یی که در ایران اتفاق افتاد، اتفاق نیفتاد. اسم همه‌ی اینها، انقلاب بود. یعنی مثلا انقلاب در ایران و انقلاب در شوروی، واقعا مشترک لفظی است، ولی اصلا یک کار انجام نشده؛ دو کار انجام شده است.»

🔹ادامه این مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41574

ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_ششم) فوکو چه چیزی به ما می‌آموزد که در تحلیل جهان امروزمان هنوز به کار می‌آید؟ #نویسنده: محمد ملاعباسی 🔸#مقدمه سی[و چهار] سال از مرگ میشل فوکو گذشته است. اما هنوز موج ترجمۀ کتاب‌ها و نوشته‌های او در زبان فارسی ادامه دارد. تقریباً…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_هفتم)


یادداشت‌های فوکو از انقلاب ایران در کتابِ «ایرانیها چه رویایی در سر دارند؟»

#نویسنده: علی نیلی

🔸#مقدمه:
میشل فوکو فیلسوف فرانسوی دو بار به ایران سفر کرد و آن گونه که از یادداشت‌هایش برمی‌آید در این سفرها، علاوه بر حضور در راهپیمایی‌ها و دیدن تلویزیون و خواندن روزنامه، با برخی اُمرای ارتش، رهبران مخالفان، نزدیکان دربار و مردم عادی هم به گفت‌وگو پرداخته است. حاصل این سفرها در غالب 8 یادداشت در رسانه‌های غربی منتشر شد که بدون تردید در به سکوت کشاندن متحدان شاه موثر بود چرا که نشان می‌داد چگونه پیوند مردم با نهادهای رسمی گسسته، چگونه آنان نهادهای خود را به وجود آورده‌اند، چرا و چگونه خانواده سلطنتی را به باد انتقاد می‌گیرند، چگونه رهبری انقلاب را می‌ستایند، چگونه حاضرند برای رسیدن به هدف جان خود را فدا کنند، چگونه رسانه‌های رسمی را دور می‌زنند، چگونه استبداد و فساد را محکوم می‌کنند و... یادداشت‌های فوکو درباره ایران عبارتند از: «ارتش: وقتی زمین می‌لرزد»، «شاه صد سال دیر آمده است»، «تهران: دین بر ضد شاه»، «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟»، «شورش با دست خالی»، «آزمون مخالفان»، «شورش ایران روی نوار ضبط صوت پخش می‌شود؟» و «رهبر اسطوره‌ای شورش ایران». این یادداشت‌ها بعدها در قالب کتابی با عنوان «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟» در ایران ترجمه و چاپ رسید.

🔸او در مقاله اول نشان می‌دهد که مردم بی‌اعتماد به حاکمیت، پس از زلزله طبس به جای اقامت در خانه‌های جدیدی که ارتش احداث کرده، خود شهرکی ساخته و در آن اقامت گزیده‌اند. او مقاله‌اش را با حوادث 17 شهریور و کشتار مردم ادامه می‌دهد و در نهایت نتیجه می‌گیرد ارتش کارایی و انگیزه حفظ وضع موجود را ندارد. در مقاله دوم او پروژه مدرنیزاسیون در ایران را به نقد می‌کشد و در یک تحلیل جالب، شاه را مظهر کهنه‌پرستی معرفی می‌کند. در مقاله سوم او ریشه‌های مذهبی انقلاب را جستجو می‌کند و در مقاله بعدی، از مخالفت عموم مخالفان با دخالت‌های آمریکا گزارش می‌دهد. در همین جاست که می‌گوید مردم ایران می‌دانند می‌خواهند و چه نمی‌خواهند. از جمله می‌نویسد: «شما چه می‌خواهید؟ در مدت اقامت در ایران یک بار هم واژه انقلاب را از زبان کسی نشنیدم اما از پنج مخاطب من، چهار نفر جواب می‌دادند حکومت اسلامی...»

🔸در مقاله پنجم، فوکو کوتاه اما پرشور از پیشروی آرام و دست خالی انقلابیون می‌گوید و رفتن قطعی شاه و برافتادن حکومتش را پبش‌بینی می‌کند. مقاله ششم درباره تحرکات سیاسی شاه و پاسخ مخالفان است که باز هم فوکو پیش‌بینی می‌کند بزودی وحدت ارتش خواهد گسست و جناح‌هایی از ارتش به انقلابیون می‌پیوندند. مقاله هفتم مصادف با آغاز ماه محرم و شروع اعتصابات و راه پیمایی‌های سراسری نوشته شده؛ فوکو از اتحاد مردم به وجد آمده و در گزارشش از وحدت اعتصاب کنندگان ساکن شمال شهر تهران و آلونک‌های آبادان سخن می‌گوید و بالاخره در مقاله آخر، به محبوبیت و مقبولیت امام خمینی اشاره می‌کند: « و از اینجاست که نقش شخصیت آیت‌الله خمینی پهلو به افسانه می‌زتد. امروز هیچ رئیس دولتی و هیچ رهبر سیاسی‌ای، حتی به پشتیبانی همه رسانه‌های کشورش نمی‌تواند ادعا کند که مردمش با او پیوندی چنین شخصی و چنین نیرومند دارند... »

🔹#فایل_پی‌دی‌اف کتابِ «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟» نوشتۀ میشل فوکو را از لینک زیر دانلود کنید:
http://s6.picofile.com/d/8234732318/9cc97693-aede-48fc-b088-5cbc319d065d/RoyayeIraniha.pdf

ا-----------------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 علوم انسانی اسلامی، مقدمه واجب برای تمدن‌سازی است

#مقدمه‌_تمدن‌سازی
#علوم_انسانی_اسلامی

🔸علوم انسانی اسلامی به دنبال دستیابی به کمال است و نفع و سود و لذت، فرع بر دستیابی به کمال است. علوم انسانی اسلامی به دنبال ساخت جامعه‌ای است که به #پیشرفت همه‌‌جانبه دست پیدا کند و وصول به حقیقت و کمال در چنین جامعه‌ای محقق می‌شود. پیشرفت همه‌جانبه، مقدمه واجب #تمدن‌سازی است و لذا علوم انسانی اسلامی شرط تولد تمدن نوین اسلامی است. البته هدف غایی دین، تمدن‌سازی نیست، بلکه کمال بشر و سعادت او و #تقرب_الی‌الله است.

🔹حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 نقش دیپلماسی اقتصادی در تحقق تمدن نوین اسلامی

امیر حسین عرب‌پور

#مقاله_وارده
#دیپلماسی_اقتصادی
#تمدن_نوین_اسلامی
yon.ir/e7knO

🔸در این نوشتار پس از تبیین مفاهیم تمدن نوین اسلامی و دیپلماسی اقتصادی سعی بر آن است تا با بیان اهمیت انکارناپذیر نقش دیپلماسی اقتصادی در ساخت تمدن نوین اسلامی، بر توجه به راهکارهایی موثر تاکید شود. به این شکل، اهمیت دیپلماسی اقتصادی در راستای افزایش قدرت اقتصادی و اقتدار بین‌المللی بیش‌ازپیش نمایان می‌شود.

🔻#مقدمه
عصر امروز عصر تمدن‌‌‌سازی است و عظمت یک تمدن به این است که با ظرفیت‌های خویش از بین امکانات پیش‌رو بهترین انتخاب‌ها را انجام دهد تا موثرترین نقش تمدنی را بیافریند. تحولات کنونی جهان و منطقه تشکیل تمدن نوین اسلامی را بیش‌ازپیش برای مسلمانان جدی و بااهمیت می‌کند. جهانی‌شدن اقتصاد و تاثیر مبادلات تجاری در انتقال ایدئولوژی، عواملی هستند که توجه به دیپلماسی ‌اقتصادی را در میان دیگر عوامل تمدن‌سازی متمایز می‌کنند. در این بین، ایران اسلامی طلایه‌دار اصلی ساخت این تمدن است. جمهوری اسلامی ایران کشوری مسلمان و درحال‌توسعه در قلب غرب آسیا، با اهدافی آرمانی و انقلابی است که از موقعیت برجسته جغرافیایی، منابع سرشار طبیعی و نیروی انسانی جوان و متخصص برای تبدیل‌شدن به یک قدرت تعیین‌کننده در منطقه و تاثیرگذار در جهان برخوردار است. ایران با اتکا به این ویژگی‌های ممتاز، در روابط خارجی همواره برای تحکیم قدرت منطقه‌ای و اقتدار ملی خود تلاش کرده و به دنبال بهدست‌آوردن سهم مناسبی از اقتصاد جهانی است تا بتواند مقدمات تشکیل تمدن نوین اسلامی را فراهم آورد. از سوی دیگر، سیاست‌های کلان اقتصاد مقاومتی، ضمن تاکید بر درون‌زایی اقتصاد، دولت را به برون‌گرایی اقتصادی از طریق تعامل سازنده و موثر با جهان و همکاری اقتصادی با کشورهای منطقه و بازارهای هدف ناگزیر می‌سازد.

🔹متن کامل در 👈🏽 yon.ir/DeCWY

ا--------------------------ا

@tamadone_novine_islami